داستان هدیه تولدم - صفحه 114

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1461 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 9 سفر هستم :

    خدایا برای این حال و هوای خوب ازت سپاسگزارم .

    الان که این کامنت رو مینویسم در شمال نوشهر هوا عالیه ، تازه بارون زده و هوا خیلی خنک شده و یه نسیم خنکی میوزه ،

    همزمان این فایل رو گوش میدادم و لذت میبردم ،

    این هوای بهشتی قبلا هم شاید بود ولی من اصلا نمیفهمیدمش ، اصلا ، شاید کلامی میگفتم چه هوای خوبی و کلامی خداروشکر میکردم ولی عمقی نبود ، ته دلم کلی موارد دیگه بود که اذیتم میکرد .

    الان ولی با عمق بیشتری سپاسگزاری میکنم این لطف خداست این نعمت هدایته ، الان من قشنگ هوای بهشتی رو احساس میکنم ، نه سرد و نه گرم ، حال واقعی خوب دارم ، دارم بهشت رو تجربه میکنم ، اگر من درونم پاک نشده بود و روی خودم کار نکرده بودم برای بهتر شدن ، همین هواعه هم اگر بود من متوجه نمیشدم پس بهشت رو نمیفهمیدمش ، بهشت حاصل درون پاک از افکار منفی میباشد .

    بحث رهایی بسیار مهم میباشد ، من دارم تمرکزی روش کار میکنم و شکر خدا موفق هم هستم .

    البته این فایلهای استاد داره بهم کمک بسیار زیادی میکنه در این خصوص .

    رهایی یکی از مهمترین کارهایی است که زمان برد واسم که بتونم در آن پیشرفت کنم .

    این موضوعی است که اساسی است ، رهایی خیلی به ما قدرت میده و دست خدارو در زندگی ما باز میکنه وقتی که رها هستیم ، باید کار کنیم باید هر روز در پی بهتر شدن بود تا رهایی رو بتونیم ایجادش کنیم از طریق تمرین های بیشتر ، در احساس خوب ماندن دائمی با خودش رهایی رو ایجاد میکنه و هرچی بیشتر این رو تداوم بدیم این رهایی بیشتر در استخوان ما نفوذ میکند .

    رهایی = آرامش = خدا

    در قران گفته شده که دل مومنان تنها با یاد خدا ارامش میابد ، ارامش با خودش رهایی رو داره ،

    پس وقتی رها هستیم با خداتر هستیم .

    الهی شکرت ،

    * این قسمت که استاد میگه احساس کمی بهتر از قبل ؛

    این هم خیلی تعیین کننده است خیلی کاربردی است ، اینکه ما هر روز کمی بهتر باشیم ،

    احساس یکم بهتر از قبل ، این خیلی راحته که ما احساسمون رو یکم بهتر کنیم ، همین که هر روز بیایم خودمون رو با روز قبلمون مقایسه کنیم ، و سعی کنیم که از روز قبل بهتر باشیم حتی شده یکم ، این اون مسیری است که مارو به بهشت میرسونه واقعا ،

    جوری نگاه کنیم که مارو اذیت نکنه چیزی و احساس کمی بهتری دریافت کنیم ، بیخیالتر و راحتر باشیم از قبل ،

    این اون رهایی رو که قسمی از خداست ، اون رهایی که سبب باز شدن دسته خدا در زندگی ماست رو بیشتر میکنه ،

    و خواسته ها رخ میده بصورت طبیعی به قول استاد .

    رهایی = قدرت

    الهی شکرت برای این روز و این فایل عالی ‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سپیده گفته:
    مدت عضویت: 514 روز

    به نام خداوند جان وخرد️

    سلام سلام

    استاد من همیشه تولد گرفتم عاشق روز تولدم هستم

    اما استاد حسرتی که همیشه تو زندگیم داشتم این بود که حس می کردم خانوادم بچه های دیگه خانواده بیشتر دوست دارند من همیشه حسادت داشتم به توجه های مادرم به بقیه و عصبی می شدم چرا من که از همه دلسوز،تر مهربان ترم اما اونا عزیز تر بودن .این حسادت تا جایی بود و هست ولی خیلی کمتر شده من دائم بحث شدید داشتم با مادر پدرم .چون دلم می گرفت چرا من انقدر دوست ندارنهمیشه حس کمبود محبت داشتم و ساعت ها گریه می کردم

    و هی روابطم با خانواده بدتر بدتر بدتر بدتر می شد تا جایی که دلم می خواست فقط از خانوادم دور بشم .

    حتی فکر خودکشی بود تو ذهنم .

    بعدش خوب با خودم گفتم حالا من که تو خانواده محبت ندیدم برم ازدواج کن یا وارد رابطه بشم تا از اونجا بیشتر محبت دریافت کن .اما جالب اینجاست که روابطم داغون تر از روابطم با خانوادم بود و دقیقا رفتارهایی مشایه خانوادم داشت.

    رفتم سرکار باز صاحبکار مشابه خانوادم بود

    شاید باورتون نشه هر کس می دیدم دقیقا ازار روحی میداد منوبعد هی سیکل میوب بود .

    بعد من می امدم خانه حسرت می خوردم چرا مادرم خواهرم می بوسه اما من رونه

    یا چرا بابام خواهزم بیشتر دوست داره

    در حالی که من مهربون تر دلسوز تر و خیلی خوش اخلاق تر از اون بودم .

    یا تو فامیل من از همه دخترهای فامیل بیشتر کاریم احترام نگه میدارم سلیطه نیستم اما باز هم انگار توجه ایی روی من نبود و محبت علاقه روی دیگران بود

    و من هی حسادت می کردم بهشون

    و می گفتم کاش من جای فلانی بودم

    تا جایی که روابطم با خانواده و فامیل متشنج و سمی بود و یا بحث جدل بود یا جنگ یا کات کردن

    حس می کردم طلسمم کردن جن زده شدم همزاد دارم نمی دانم بختم نحسه

    حتی من 100 خودم می زاشتم برای پارتنرم حرفش گوش می دادم محبت خیلی زیاد بهش

    من قدیم طرحواره ایثارگری داشتم دلسوزی محبت توجه افراطی و از خودگذشتگی خیلی شدید

    اما نتایج معکوس داشت .

    بعد داشتم خودم بررسی می کردم دیدم وابستگی شدید من به خاتواده به پارتنر به دوست به فامیل باعث شده من بدترین رفتارها از اونا ببینم .

    متوجه شدم من طرحواره رهاشدگی دارم ترس از تنها شدن دارم ترس از اینکه من دوست نداشنه باشند. و خوب این باعث میشد چسبندگی بیشتری داشته باشم .مثلا پارتنر خودم محدود کنم توقع داشتم باشم که اون محبتی که من ندارم اون بهم بده ولی ضربه بیشتر می خوردم

    تا جایی که امدم الان روی خود عشق ورزی ، روی selflove

    کار کردم متوجه شدم هرچقدر دنبال محبت بیرونی باشم اصلا محبتی نصیبم نمی شود محبت باید از درون جست جو کنم

    باید خودم عاشق خودم باشم

    باید وابستگی نداشته باشم

    چون وابستگی با یک نفر مساوی از دست دادن اون شخص و عذاب بیشتر کشیدن از اون شخص.

    چون خداوند می خواهد هرکس فقط به خدای خودش وابسته باشه .

    دلبستگی خوبه

    اما وابستگی نه

    و خداوند شاهده که از روزی که بی خیال شدم

    روابطم با خانوادم عالی شده مادر پدرم همش بهم توجه می کنند کل فامیل مشتاقن با من هم صحبت بشن

    بهترین تولدها برام می گیرند بهم احترام عزت می گذارند و همه دوستم دارند و عزتم 100 برابر شده

    میگن با خدا باش پادشاهی کن اینجاست.

    جالب پیشنهاد خواستگارام 100 برابر شده

    کارم سریع راه میفته

    انگار صدبرابر خوش شانس شدم.

    هنوزم من خیلی راه مونده تا همه چی درست کنم اما الان همه چی برام عالی تره .

    و مهم این هرکس از زندگیم بره یک درصد برام مهم نیستی

    نصف طرحواره هامو درمان کردم دیگه محتاج هیچ کس نیستم

    سری که دارم فقط جلو خدا پایین

    و جلو بقیه بالاست

    عاشق خودم هستم خودم دوست دارم احتیاج به هیچ کس ندارم جز خداااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1121 روز

      سلام مرضیه ی عزیز

      میشه بگی چطور روی سلف لاو کار میکنی؟

      منم الان هدفم همینه ولی مثل یویو‌شدم چند روز خوبم چند روز نه

      مثلا تمرین اینه انجام میدم اوایل تاثیر گذار بود الان دیگه میرم‌جلو اینه با خودم حرف میزنم انگار اون حس بوجود نمیاد انگار هر کاری که میکنم و هر باوری اولش جواب میده بعد یه مدت اون حس خوب از بین میره برای ذهنم تکراری میشه با اینکه مداوم رو خودم کار میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 426 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیزم.

    مهمترین رابطه ما در این جهان رابطه ما با پدر و مادر, فرزند, همسر, دوستان و همکاران و غیره نیست.

    بلکه مهمترین رابطه ما, رابطه مان با منبع انرژِی است..

    زمانی که ارتباط فوق العاده ای با منبع انرژِی داشته باشیم (خود به خود) ارتباط مان با دیگر افراد هم فوق العاده خواهد شد.

    نه تنها ارتباط مان با دیگران فوق العاده خواهد شد بلکه تمام اتفاقات و شرایط کاملا دلخواه و عالی می شوند.

    اتفاقات و شرایط عالی جایگزین اتفاقات و شرایط نامناسب می شوند.

    به جای تحقیر شدن و سرزنش شدن توسط دیگران تشویق می شویم و دیگران به ما محبت می کنند.

    به جای رنج و عذاب کشیدن برای رسیدن به یک شغل و درآمد خوب به آسانی به سمت شغل و درآمد عالی هدایت می شویم.

    به جای داشتن جسمی بیمار جسمی سالم و حتی پر انرژِی خواهیم داشت.

    به جای گره های پی در پی در زندگی روزمره اتفاقات و شرایط به نفع ما و دلخواه می شوند.

    به جای داشتن ترس و نگرانی و اضطراب آرامش خواهیم داشت.

    و غیره

    کافیست رابطه ای عمیق را با الله یکتا تجربه کنیم.

    رابطه ای مملو از احساس خوب

    رابطه ای که به ما ایمان و یقین می بخشد.

    اتفاقات عالی, آدم های فوق العاده, سلامتی جسمی و روحی, آرامش و خوشبختی, درآمد فوق العاده, شغل دلخواه و فراوانی را می توان فقط با داشتن یک چیز تجربه کرد…

    (آن هم ارتباط عالی با خداوند است)

    بعد ازداشتن ارتباطی مناسب با خداوند یک آرامش و رهایی وجود ما را فرا می گیرد.

    باید با خداوند دوست باشیم و احساس خوب را ایجاد کنیم.

    آن وقت به تمامی خواسته هایمان به آسانی و زیبایی می رسیم.

    خدایا شکرت که هستی و برایمان خدایی می کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    ا. کشتکار گفته:
    مدت عضویت: 2779 روز

    سلام بر استاد و همه دوستان

    امروز بعد از چند سال میخوام یه نطر ثبت کنم و بگم که اگر در این راه قدم برمیداری و به خدا توکل کردی شرطش اینه که صبور باشی و هر طرح و برنامه و مسیری خداوند بهت الهام کرد و نشان داد بروی مثل خلیل در آتش ولی متاسفانه نود و نه درصد از ما تظاهر به ایمان راستین داریم و مسیرمون را عوض میکنیم چون یا باور نداریم یا شرایط جامعه باعث میشه که بخواهیم مسیر را میانبر برویم و آخرش هم به بن بست میخوریم برای خود من یکی اتفاق افتاد که مثل قوم بنی اسرائیل هفت سال است که بخاطر اینکه باور نداشتم این راه که خداوند بهم الهام کرد (با همان تکنیک در خواب الهام شدن که استاد یادم داد ) میخوام بگم که در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن/شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

    و باید توکل کرد دوم ایمان داشت و سوم صبور باشی تا به نتیجه برسی

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1701 روز

    گفتیم همگی از آن [شرایط بهشتی] فرود آیید، و برای شما همواره هدایتی از سوی خویش خواهم فرستاد، پس کسانی که هدایت مرا پیروی کنند، نه بیمی بر آنان است و نه هرگز اندوهگین می‌شوند.

    بقره، 38

    نترسی بر آنان است و نه ناراحت می‌شوند …

    سلام به بچه‌های سایت …

    امروز حالم خیلی بد بود … واقعا عصبی بودم.

    ولی خب حدود یک ساعت، یک ساعت و نیم، ورزش کردم … حالم خیلی بهتر شده و واقعا وقتی حالم خوب باشه ذهنم بهتر کار میکنه

    حتی دیگه فکرای منفی و الکی تو سرم نمی‌چرخونم که حالمو بیشتر بد کنه

    حتی آهنگ‌های منفی هم دلم نمی‌خواد گوش کنم.

    خدایا شکرت بعد ورزش چقدر حال میده یه دوش آب گرم، خنکی هوا وای خدایا خیلی خوبه.

    غذا رو با ولع بیشتر می‌خورم، بیشتر مزه میده.

    آب خوردن چه لذتی داره…

    خدایا شکرت

    من قبلا به خودم می‌گفتم رابطه‌ی عزت نفس و خودارزش مندی رو بعدا روشون کار می‌کنم. میگفتم که اول روی باورهای ثروت کار کنم بعد روی عزت نفس…

    اما این یک حقیقت است که:

    اگر من خودمو ارزشمند ندونم، عزت نفس نداشته باشم، زندگی خوبی نخواهم داشت. این یک قانون است. چه بخوام چه نخوام.

    من باید روی خودم کار کنم تا به ثروت برسم‌.

    باید عزت نفس داشته باشم، اونقدری که کسی نتونه حالم رو بد کنه یا حداقل بتونم خودم رو کنترل کنم، آروم کنم.

    فرض کن عزت نفس نداری و می‌خوای ایده‌ی پول‌سازتو راه بندازی… میشه به نظرت؟؟؟

    می‌خوای ورزش کنی و بعد بقیه بگن که: چیکار می‌کنی تو؟؟ الکی بپر بپر می‌کنی و آخرشم هیچ… به نظرت ورزشو ادامه میدی؟؟ اگر رو خودت کار نکنی؟؟

    باید عزت نفس داشته باشم که بتونم وقتی می‌خوام یک تصمیمی بگیرم، یک کاری انجام بدم، یک تغییری که در وجودم میخوام بدم …. بتونم عملیش کنم و پایدار بمونه …

    وقتی عزت نفس داشته باشم

    خودم رو دوست داشته باشم

    به خودم احترام میزارم… خودم رو لایق داشتن اتفاقات خوب میدونم

    وقتی که واسه خودم ارزش قائل باشم، دیگه نمیام با کسی الکی بحث کنم

    تموم بحث‌هایی که تو زندگیه منه همش الکیه، 95 درصدش بحث‌های الکیه، حرف‌های الکیه…

    وقتی من عزت نفس داشته باشم، کارهای مهمم رو عقب نمیدازم که … بلکه سعی می‌کنم سریع اون کار رو انجام بدم.

    اگه واسه خودم ارزش قائل باشم، به چیزایی که حالم رو بد می‌کنه

    توجه نمی‌کنم. تمام.

    اینم از کامنت امشب،

    واقعا من فکرش رو نمی‌کردم این‌طوری، طی 9 روز پشت سر هم کامنت بنویسم یا فایل‌های استاد رو ببینم. خدا رو شکر می‌کنم که دارم سعی می‌کنم که حداقل از لحاظ ذهنی بتونم تغییر کنم.

    خدایا دوست دارم زندگیم عوض‌بشه، دوست دارم کلا یه آدم دیگه‌ای بشم…

    دنیام عوض بشه…

    کلا مدارم عوض شه …

    11:28 PM

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 983 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    درودبه استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی

    درود به خانواده بزرگ وصمیمی عباسمنش

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    استاد بسیار فایل فوق العاده ای تهیه کردید وبسیار مطالب باارزش وگنجینه ای از کمیابترین درسهای زندگی بشریت

    اول من از ویوی پشت سرتون بگم‌که چقدر زیبا بود خونه اای بسیار زیبا ودرختان سرسبز

    چقدر آب خوش رنگی وملایم موج میزد وصدای دلنوازش همراه صدای ب آرامبخش شما خیلی باهم زیبا ادغام شده بود آسمان آبی

    وچقدر نوشته زیبایی روی لباستون طراحی کرده بودید

    خداوند همیشه بامن است

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که من راهدایت کردی به چنین مسیر زیبای بهشتی وپراز فراوانی وثروت وسلامتی

    ودرهمین دنیا بهشت رو بمن هدیه دادی

    وآشنایم کردی ازطریق دستانت باقوانلن بدون تغییر خداوند تابتوانم زندگی هرروزم را خودم خلق کنم ولذت ببرم ازوجود خداوند درزندگی ام

    خدایاشکرت،،

    من زمانی متولد شدم‌که پروردگارم هدایتم کرد به جهان زیبای جدید ودستمو گرفت ووارد دنیای جدیدم شدم

    دنیایی پراز فراوانی ها وزیبایی ها

    دنیایی بدور از تمام وابستگیها

    دنیایی مملو از صلح ها صلح باخود صصلح باخدای خود

    دنیایی پر از روابط عاشقانه بدون وابستگی

    خدایاشکرت،،

    زمانیکه خود واقعیت رابشناسی،،بدون که خدای واقعی راشناختی چونکه تو خودت تیکه ای از خداوندی

    پس چرا نگرانی؟

    چراغم؟

    چراحال بد؟

    چرا وابسته به فردی یاچیزی؟

    وصدها چرایی که درونمان را فراگرفته

    پراز شرک به خداوند

    پراز ناآگاهی ازقوانین بدون تغییر خداوند

    پس بیاو باقلبت یکی شو

    دستت رابگذار روی قلبت وچشمانت راببند وازدرونت صدایش بزن

    خداوند به تو نزدیک است

    دستت رابلند کن وبگذار دردستان پرمهرش

    وصل شو به منبع تمام خیرها وبرکتها

    وصل شو به خود لاینزلاهی ات

    آنوقت ببین که معجزات پشت سرهم در زندگی ات رخ میدهد

    وقتی وصل به منبع هستی چشم قلبت باز میشود

    تو تازه متولد میشوی

    دنیارابا تمام زیبایی هایش میبینی

    تو خداوند رو هرلحظه حضورش را در کنارت حس میکنی

    وقتی وصلی به منبع خداند باتو درهرلحظه درحال صحبته وتوفقط لذت ببر

    وقتی وصلی به منبع خداوند درهرلحظه درحال هدایتت است وتو فقط دریافتش کن

    وقتی وصلی به منبع تمام عالم عاشق تو میشوند وتونیازی به وابستگی به هیچ چیز وهیچ کسی نداری

    وقتی وصلی به منبع توآرامش داری

    تو خودت خالقی

    خدایاشکرت،، خدایاشکرت،،

    قوانین بدون تغییر رادر زندگی ام دارم که بااستفاده درست ازقوانین میتوانم فقط از زندگی ام لذت ببرم ودیگر نگران هیچ چیزی در دنیا نیستم چونکه قوانین داره درست عمل میکنه واین ماهستیم که باید خودمونو با قوانین هماهنگ کنیم تا کلید بهشت رو دریافت کنیم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    تولدمعنوی تون مبارک خانواده بزرگ عباسمنشی عزیز برای همتون آرزوی سربلندی ورسیدن به خواسته هاتون وازخداوند خواستارم

    استاد عزیزم ومریم خانم عزیزم براتون بهترینهارو ازخداوند خواستارم وسپاسگذارم از وجودتون در زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مهناز پیرهادی گفته:
    مدت عضویت: 446 روز

    روز شمار روز نهم

    تولد دوباره شما زمانی بود که وصل شدین به درون و اصلتون وقتی که به خود دوستی رسیدین فارغ از همه اشتباهاتتون فارغ از نگاه بقیه و فارغ از دستاورداتون

    و نتیجه این خوددوستی و ارتعاش شما،شد عشق بقیه نسبت به شما

    استاد من الان چند ساله این جمله رو میشنوم که تو تا خودتو دوست نداشته باشی بقیه هم دوست ندارن و یقینا این موضوعو باور دارم ولی چی میشه باز توجهم میره بیرون باز دنبال عشق و آرامش از بیرونم و همش نگرانم و میچسبم به نتیجه چی میشه شما انقدر رها زندگی میکنین چی میشه همیشه خودتون اولویتین

    این سواله برای من میدونم به عزت نفس و احساس لیاقت برمیگرده ولی چرا هر چقدر روی خودم و خود دوستی و توجه به نکات مثبتم کار میکنم باز اون ارزشمندیه خالصو پیدا نمیکنم باز دنبال توجه از بیرونم و وقتی اون محبتو نبینم به هم میریزم و همش دنبال اینم یه چیزی پیدا کنم و بهش بچسبم تا فقط یه ذره حالم خوب شه مگه من اشرف مخلوقات نیستم مگه من از روح خدا نیستم پس چرا انقدر دور شدم از منبع

    کاش یه روزی منم بتونم مثل شما از نو متولد شم و برگردم به اصلم میدونم باید صبور باشم ولی انگار صبرمم لبریز شده هر چی میگذره و هر چی بیشتر میفهمم دیگه خوشحال نیستم دیگه خودمو زندگی نمیکنم میخوام رها کنم میخوام ازادتر زندگی کنم میخوام بیشتر هوای دلمو داشته باشم کاش یه دکمه داشتیم برای عزت نفس که وقتی میزدیم برمی گشتیم به تنظیمات کارخانه به بچگیمون و احساس ارزشمندی اون موقعمون

    چی کار کردیم با خودمون؟چقد آگاهانه و ناآگاهانه به خودمون ظلم کردیم

    چقد بخشیدن خودمون سخته و چقد قطع این نجواها و همراه شدن با روحمون سختتر

    میدونم دارم خیلی غر میزنم ولی بسه اون بعد درونگراییم و ریختن توی خودم

    و چقد خوبه شما این فضارو ایجاد کردین که صحبت کنیم

    امیدوارم یه روزی بیام بگم استاد شد.همونی شد که میخواستم کاش اون روز نزدیک باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سید جواد همتی گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام خدا که به شدت کافیست

    به شرط ایمان و پاکی دل

    سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان و تمام دوستانم

    دریافتم از این فایل بسیار فوق العاده رو اومدم بنویسم امید وارم خداوند هدایتم کنه که قانونش رو بهتر درک کنم

    چسبیدن به هر چیزی یعنی حساب کردن روی خودم روی دیگران و روی هر چیزی غیر از خداوند که تنها منبع و قدرت خیر و خوبی در جهان هست و قوانین ثابت و غیر قابل تغیر رو بر اون حاکم کرده استاد از این فایل یاد به جمله ای از یه فایل دیگه افتادم که گفتید تمام حرف شما اینه که از یه قدرتی استفاده کنم که پدر من در نیاد زجر نکشم

    خیلی این جمله اونجا در درونم نشست دقیقا همینه

    وقتی پایه و اساس تمام باور ها و افکار و کنترل ذهن توحید هست پس

    هماهنگی بین ذهن و روحم در درونم مهمه

    پس حساب کردن روی خداوند مهمه

    پس قدرت رو از هر عامل بیرونی گرفتن و دادن به درون خودم که از خداوند هست مهمه

    پس باور اینکه وقتی من با خودم در صلح باشم و روی رابطه خودم با خداوند در درونم تمرکز کنم وسعی کنم هر روز بهترش کنم تمام اتفاقات بیرونی تغیر میکنه و خود به خود همه خواسته هایم به وجود میاد مهمه

    وقتی که من بپذیرم من در برابر قدرت اون که داره تمام جهان رو مدیریت میکنه هیچی نیستم مهمه

    پس باید به دنبال درون خودم و به آرامش رسیدن و اصلاح کردن رابطه خودم با خودم و با خدای خودم باشم و هر چقدر بتونم بهبود بدم این رو در درونم تمام اتفاقات در درون من از حس خوب لذت بردن کنترل ذهنم آرامشم و در بیرون تمام اتفاقات رابطه خوب ثروت سلامتی همه اینا اتفاق میوفته

    اینو به خودم میگم جواد چقدر این اتفاق برات افتاده و تجربه اش کردی که آنقدر یه چیزی برات مهم شده و برات بزرگ شده و بهش چسبیدی و وابسته شدی که دیدی به سرعت همون چیز داره ازت دور میشه من ده قدم به سمتش میرفتم اون هزار قدم میدونید و فرار می‌کرد چقدر دیدم اینو تو زندگیم که واقعا خیلی وقتا تو زندگیم آنقدر روی ذهنم منطقم و خودم حساب کردم و فقط داشتم زور میزدم زور زور زور و آخرش هم نشد یا اگر هم شد اون چیزی نشد که خودمو حداقل راضی کنه برعکسش هم بوده خواسته ای رو میخواستم و همون اول کار به ذهنم گفتم من هیچکاره ام حواست باشه جفتک پنداری من با فعالیت و عملکردم نمیتونم بهش برسم و همون اول کار به خدا سپردم و فقط سعیمو کردم به قول شما استاد تصمیم بگیرم و تعهد بدم روی خودم و هماهنگی درونم کار کنم و دقیقا خواسته ام از اون جایی که فکرشو نمیکردم در زمان مناسب و مکان مناسب اجابت کرد و اتفاق افتاد به راحتی جوری به آسونی شد که دهن ذهنم بسته شد

    به خاطر همین درک میکنم استاد وقتی میگید نچسبیدن و وابسته نشدم و خیلی مهم نبودن جهان بیرون درک میکنم چون هر دو طرف قضیه رو دیدم

    چقدر خوبه این مفهوم آسون گرفتن زندگی و سخت نکردن مسیر رسیدن به خواسته ها واقعا حالا اینکه یه چیزی از خودم فهمیدم و برام جالب بود اینکه استاد اصلا درک نمیکنم چه طور باید آسون بگیرم زندگی رو فقط با چندین بار گوش دادن فایل این رو درک کردم که آسون کرفتن این هست که باید یا خودم در صلح باشم به خاطر بقیه کاری رو‌انجام ندم به چیزی نچسبم رها باشم و آرامش داشته باشم از زندگیم لذت ببرم روی خودم و باورهام کار‌کنم به دنبال هماهنگی بین روح و ذهنم باشم اینا رو درک کردم چقدر جالب الان که نوشتم فهمیدم چون یه لحظه اصلا با اینکه چندین دفعه فایل رو گوش دادم و الان دارم کامنت میزارم برام سوال شد خدا روشکر که هدایتم کرد که جوابش رو بنویسم خدا روشکر

    و موضوع دیگه ای که اشاره کردید استاد عزیزم

    مهم ترین موضوع تمام موفقیت ها مادر تمامش

    عزت نفس

    که مسلما تمام کامنتم در مسیر عزت نفس بود

    باور به توانایی های خودم شناخت خودم دوست داشتن خودم فارق از نظر دیگران شناخت خدای درونم برگشتن همه چیز به درونم و هماهنگی درونم و باور خداوند که هر لحظه من رو میبینه به من عشق میورزه و من رو دوست داره و همواره منبع خیر و خوبی در زندگی من هست و قدرت خلق همه چیز رو در وجود‌من قرار داده

    این باور که رها باشیم از همه چیز ایمانم را به خداوند تقویت کنم و با هاش عشق کنم همه چیز های خوب وارد زندگیم میشه خود به خود

    غرق وجود‌خداوند باشم و تمرکز کنم روی اون و درگاهم به همه چیز خدا گونه باشه

    اینکه باید عاشقانه با خدای خودم زندگی کنم

    اینکه تنها کاری که باید من بکنم اینکه با قلبم رفیق باشم از همه چیز راضی باشم هر گونه که هستم چون تکه ای از خداوند هستم

    اینکه خودمو بپذیرم و آرام باشم

    اینکه وقتی میگه اگر پرسیدن بگو من نزدیکم اجابت میکنم شما رو به شرط اینکه من رو اجابت کنید

    اینکه تنها باید بندگی اش رو کنم تا اونم ارباب خوبی باشه برام

    وقتی تمام اتفاقات زندگی ام را تیکه ای از پازل تکامل خودم ببینم و همش درست بوده و همه چیز قابل تغیر هست به سمت خیرو خوبی

    وقتی حسرت نخورم نگران نباشم هماهنگ بشم و یقین داشته باشم که همه چیز تحت سیطره و کنترل اونه و خود به خود اتفاقات میوفته

    اینکه خداوند و قانونش سر سوزنی و ذره ای خطا نداره و یه سیستمه که ورودی و خروجی مشخصی داره و غیر قابل تغیر داره هر چی بهش بدی همون رو بهت بر میگردونه

    وقتی که سپاسگزار باشم بابت روزهایی که به ظاهر خوب نبود ولی باور کنم که اون روزها باعث شد من خواسته هام رو بهتر و بیشتر و دقیق تر بشناسم و واضح بشه برام خدایا شکرت

    وقتی که بپذیرم من فقط باید با تعهد روی خودم کار کنم و باور کنم همه چیز ساده و آسون وارد زندگیم میشه و طبیعی اینه حتما چرا که نه وقتی الگویی مثل شما دارم استاد عزیزم

    جدی نگرفتن و آسون گرفتن یعنی جوری به همه چیز نگاه کنم که اذیت نشم لذت ببرم

    دوش با من گفت پنهان کار دان تیزهوش

    کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها

    کز روی طبع سخت می‌کرد جهان بر مردمان سخت کوش

    حافظ

    اینم مهر تایید تمام صحبت ها خدا روشکر

    چقدر باحال همین الان یه دختر کوچولو رد شد اسمش رها بود خدایا شکرت

    خدا روشکر میکنم که شما استاد عزیزم رو دارم خدا روشکر میکنم که عضو این خانواده هستم خدا روشکر میکنم که شما هستید خودم در این مسیر هستم خدا رو شکر میکنم که یاری ام میکنه تا خلق کنم

    خدا روشکر میکنم که هرروز در آسون گرفتن زندگیم به خودم کمی بهتر میشم

    خدا روشکر میکنم که ذره ای بیشتر رهایی رو امشب درک کردم

    منم تولد شما رو بهتون تبریک میگم استاد عزیزم مرد بزرگ و دوست داشتنی و تولد همه شما دوستای عزیزم رو بهتون تبریک میگم

    امیدوارم هر روز کمی بیشتر و بهتر با حضور خداوند و هماهنگی درون خودتون همه چیز براتون آسون پیش بره و لذت بخش باشه

    براتون بهترین ها رو میخوام از خداوند چون لیاقتش رو دارید

    سپاسگزارم دوستتون دارم

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1706 روز

    سپاس خداوندی را که تنها قدرت و فرمانروای جهانیان است

    خداوندی که تمام عزت و جلال در دست اوست

    سلام به استادِ جان و مریم شایسته عزیز

    و تمام دوستانی که هدایت شدن به خواندن کامنت من

    میخوام از نتایجی براتون تعریف کنم تا هم یادآور مسیر درست خودم باشه و شاید هم هدایتی برای دوستای جذاب خودم..

    • مدت ها پیش (3،4 سال پیش) من هیچ درکی راجب به در صلح بودن با خودم، راجب به دنیای درون خودم، راجب به قدرت شگفت انگیز خالق بودنم نداشتم…

    به هرچیزی گیر میدادم، به دنبال نکات منفی هرچیزی بودم، از هرکس و هر چیزی انتظارهااا داشتم، به غذا گیر میدادم، به رستوران، به دوستام، به اخلاقای بقیه، به رفتارها و میخواستم ک دیگران رو با خودم هماهنگ کنم…!!!

    سَر سوزنی به خودم احترام نمیزاشتم و انتظار احترام از دیگران داشتم

    خودم رو دوست نداشتم و انتظارِ دوست داشته شدن داشتم ( چه قافیه ای گرفت، مثکه هنرمندم هستم)

    به شدت خوف انگیزی به دنبال جلب توجه بودم، از هر روشی ( تیپ های عجیبو غریب، مدل موی عجیب، شلوارای ژاپ داری در حد اینکه فقط اندام خصوصیمو بپوشونه..)، تصاویر و مطالب بیخودی که در فضای مجازی میزاشتم و…

    به هیچکی احترام نمیزاشتم، یجورایی حس تنفر از همه مردم داشتم، انگار همه بدهکار من بودن و همیشه هم ناراحت که چرا کسی تولد من رو یادش نیست، چرا اونجوری که میخواهم بهم احترام گذاشته نمیشه، چرا بهم توجه نمیشه و…

    این چرا ها برام خیلی بزرگ شده بودن تا بلاخره خداوند بزرگ، الله اکبر وقتی اسمش رو میارم انگار زمان می ایسته…

    جواب سوالاتم رو داد و من رو به سایت عباس منش هدایت کرد…

    • روی خودم کار میکردم

    روزو شب

    ساعت ها

    یاد گرفتم باید علی که نکات منفی هرچیزی رو میدید، الان فقط مثبتاشو ببینی

    یاد گرفتم به هیچ احدی نباید گیر داد و تنها میتونی به خودت گیر بدی به قول استاد در روانشناسی ثروت 1 (اگه خیلی مردی ایرادای خودت رو پیدا کن)

    یاد گرفتم باید سپاسگذار باشم از هر چیزی از فرش زیر پام تا گوشی دستمو سقف بالای سرمو بشقابی که توش غذا میخورمو، آهنگی که باهاش هِد میزنم…

    یاد گرفتم باید عاشق خودم باشم

    یاد گرفتم باید کاریو انجام بدم که اول خودم احساسم خوب شه

    یاد گرفتم جهان بیرون مثل یه پرده سفید میمونه که تمام تصاویر و اتفاقات اون رو پروژکتوری که در درونه منه داره پخش میکنه

    یاد گرفتم احساس خوبم در راس زندگی منه و هرچیزی که به این احساس لطمه میزنه حذفش میکنم

    یاد گرفتم ک احساس خوب خود‌ِ خودِ خودِ خداست

    من دیگ اون علی سابق نبودم

    من توی تنهاییام با آهنگ های مورد علاقم میرقصیدم

    من عاشق خودم شده بودم

    من در دل تاریکی عاشق نوری شدم و این نور رو دنبال کردم

    من بیشتر از هرکسی در ذهنم از خودم تعریف میکنم

    اول خودم رو و بعد تمام اطرافیانم رو تمجید و تحسین میکنم..

    • علی دیگ هرشب مهمان میشه

    به علی احترامی گذاشته میشه جوری که وقتی وارد جایی میشم انگار رئیس جمهور با اعضای کابینه وارد شده

    بدون اینکه کوچکترین هزینه ای بکنم دوستانم مرا مهمان میکنن، به سفر میبرند، هزینه های آنچنانی برایم میکنند بدون انتظار از من…

    بدون اینکه تلاش کنم شرایط برای رابطه های عاطفی بسیار مناسب با خانوم های بسیار جذاب و دوست داشتنی برام محیا میشه

    روز بروز بیزینسم داره بهتر و گسترده تر میشه

    روز ب روز هدیه هایی ک بهم داده میشه بیشتر میشه…

    روز بروز نعمت هام داره بیشتر و بهتر میشه

    روز بروز خوش اندام تر، سرحال تر، سلامت تر و جذابتر میشم..

    و در طول روز بارها با خودم تکرار میکنم که: خدای خوب من، هرآنچه که دارم، و هرآنچه که قراره داشته باشم، همه ازآن تو هستند.

    (شخصیت که تغیر کنه، وقتی که اون رو به خداوند شبیه تر کنید، اتم به اتم دنیا براتون تغیر میکنه)

    مچکرم از استاد برای این فایل و یادآور کردن مسیر من…

    رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿8﴾

    «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردی، منحرف مگردان! و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بسیار بخشنده‏ ای…

    دونه به دونتونو توی اوج ببینم، توی شعف و شادی..

    در پنها تنها قدرتِ عظیم..️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    زهرا مصباحی گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    روزنهم

    بنام خداوندهماهنگ کننده ذهن وروحم

    سلام براستادعشق وآرامش

    مابه خواسته هامون میرسیم درزمان مناسبش

    زمان مناسب کی هس؟

    وقتی که باخودت درصلح وآرامش باشی ،وقتی که ذهن وروحت هماهنگ باشه ،وقتی رها باشی ازقضاوت خودت ودیگران،وقتی ورودیهاتوکنترل کنی

    به خودتودیگران احترام واعتبارقائل باشی وتحسین گرخودت ودیگران باشی

    وقتی روی باورهات کارکنی ،یعنی به مسایل جوری نگاه کنی که بهت احساس خوب بده

    راحت تربگیریم زندگی رو

    نگران چیزی نباشیم ،به اندازه مسائل وآدمها وعزیزانمون روجدی بگیریم ،جوری نگاه کنیم تاآذیت نشیم ،خونسردباشیم وبدونیم خداقبل ازماهمه جاحظوروقدرت ونظاره داره ،لازم نیست خداترازخداباشیم

    قانون جهان اینه که آسان بگیرجهان روتاجهان برات آسون بگیره

    مافقطبایددرزمان ومکان مناسبمون قراربگیریم ،درجایی که احساس خوب بگیری واحساس خوب منتقل کنید

    به هیچ چیزنچسبید ،نگران نباشید ،همه چیز خودبه خود وساده وبراحتی اتفاق میفته ،ایمان داشته باشیدچون قوانین جهان بدون تغییره

    الهی که درسایه هدایت های الهی وعمل به قوانین الهی درصلح وهماهنگی الهیذهن وروحمان باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: