داستان هدیه تولدم - صفحه 118

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی وجدی گفته:
    مدت عضویت: 518 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و تمامی دوستان عزیز

    روز نهم از روزشمار زندگی من

    همیشه بعد از گوش دادن به تمامی فایل ها به گذشته خودم رجوع میکنم که جواب یک سری از سوالات رو بدم بعد از نگاه کردن این فایل در روز نهم و رجوع به گذشته متوجه این شدم که در گذشته هیچوقت هیچکس هیچ ارزشی برای من قائل نبود هیچکس به من احترام نمیگذاشت و تنها دلیلشاین بود که خود من برای خودم ارزش قائل نبودم خودم رو دوست نداشتم و به خودم احترام نمیگذاشتم هرجایی میرفتم با هرجور آدمی رفت و آمد میکردم وقتم رو به بطالت میگذروندم ورودی های نا مناسب میدادم همش از شرایط مینالیدم همشه به کمبود ها به بدبختی ها به مشلات توجه مبکردم و راجب بهشون صحبت میکردم و الان که حدود یک سال و چهار ماه هست که دارم روی خودم کار میکنم روی افکارم و روی باور هام و با درون خودم با خدای خودم به صلح رسیدم خودم رو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست دارم برای خودم ارزش قائلم به خودم احترام میگذارم انگاری دنیای من زیر و رو شده و همه چیز تغیر کرده رفتار آدم های اطرافم با من رفتار دوستانم رفتار خانوادم واقعا زیباست واقعا زیباست من نهایت لذت رو از زندگی که دارم میبرم از وقتی که شروع با کار کردن روی خودم کردم تونستم کسب و کار خودم رو راه اندازی کنم رابطه‌ی عاشقانه فوق الاده لذت بخشی دارم سلامتی دارم مشغول کاری هستم که بهش علاقه دارم ثروت و نعمت از در دیوار وارد زندگیم میشه واقعا مثل یک معجزه میمونه یک معجزه ای که توی زندگی همه افرادی که با خودشون در صلح هستن با خدای خودشون در صلح هستن و با غلبه بر ترس هاشون توی مسیر علایقشون قدم برداشتن در گذشته فکر میکردم اگه از خودم از توانایی هام تعریف کنم آدم مغرور و از خود راضی هستم اما الان میبینم که نه اصلا اینطور نیست وقتی از خودم تعریف میکنم از استعداد هام از توانایی هایی که دارم نهایت لذت رو میبرم کا میبینم اون اعتماد به نفس اون عذت نفسی که سال ها درون من مرده بود به حدی که میترسیدم در جایی صحبت کنم الان بیدار شده و اینطور باعث رشد و پیشرفت من در کار و زندگیم شده واقعا خداروشکر میکنم بابت هرآنچه که در زندگی دارم چون هرچی دارم لطف خدا بوده سلامتی که دارم روابطی که دارم و هرچی و هرچی که دارم لطف خدا بوده الان که به روز نهم از روزشمار زندگیم رسیدم انگاری هر روزم بهتر از دیروزه هر روز اتفاقات فوق الاده عالب داره برام رخ میده و این واقعا جای سپاسگزاری داره از خداوندی که قوانینش ثابت هست و اگه قانون رو رعایت کنیم زندگیمون سرشار از زیبایی سرشار از فراوانی نعمت و ثروت میشه واقعا خداروشکر میکنم که من رو توی این مسیر فوق الاده زیبا قرار داده تا بتونم به هرچی که میخوام برسم و همینطور از شما استاد عزیزم که این آگاهی هارو با ما به اشتراک میگذارید براتون آرزوی سلامتی و بهتربن هارو دارم در هرکجا که هستید شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید عاشقتونم خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سارا صارمی گفته:
    مدت عضویت: 2088 روز

    سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته عزیزم و همه دوستان خوم

    خیلی خوشحالم برای بودن توی این مسیر و خدارو هزاران مرتبه شکر می کنم

    اینکه با این قوانین داریم آشنا میشیم و جالبه که هرچی بیشتر عمیق میشم می بینم در بیشتر موارد من داشتم خلاف این قوانین زندگی می کردم.

    طبق قوانین اصلا نباید به چیزی بچسبیم ، چون ما رو به نگرانی و حس بد میرسونه و نتیجه هم نمی گیریم ، اما من همیشه فک میکردم باید به خواسته هام بچسبم و هر جوری شده تلاشمون کنم بدست بیاد . نمی دونستم دارم فرکانس کمبود و احتیاج می فرستم و طبق قانون هم اون خواسته ازم دورمیشد.

    الگوهاشم تو زندگیم هست ، دانشگاه رفتنم ، من فقط دلم می خواست رشته مهندسی صنایع قبول شم اما محتاج نبودم بهش ، یعنی می گفتم من که شغلم رو دارم و دارم زندگیمو می کنم شد شد ، نشدم نشد

    و خیلی جالبه معجزه آسا و خیلی خیلی راحت همون رشته و یه دانشگاه عالی قبول شدم … تازه از لیسانسم هم 8 سال گذشته بود و من کاملا مطالب رو فراموش کرده بودم.

    وقتی این اتفاق رو با آگاهی های این فایل تطابق میدم می بینم که دقیقا من ناخودآگاه با قوانین هماهنگ بودم ، یعنی :

    – اصلا اصراری نداشتم

    – ارزشمندیمو به قبولی گره نزده بودم

    – دنبال راه نبودم که حالا از چه طریقی باید اقدام کنم

    – فک نمی کردم با بدست آوردنش شرایطم خیلی تغییر می کنه ، یعنی محتاجش نبودم

    و واقعا معجزه وار پیش رفت . پس اصلا لازم نیست برای خواسته های دیگه هم ضجر بکشم ، الگو لذت بردن از داشته ها و رها بودنه ، رها بودن از چگونگی ، چه زمانی ، با چه کسی و …

    باید خودم نکات مثبت خودم رو ببینم و باور کنم که اینا نکات مثبته ، چون من یه نشتی انرژی که دارم اینه که دنبال تغییر بیرونم ، یعنی ثابت کردن یه چیزایی به آدما و راضی کردنشون

    من باید دنیای درون رو بسازم ، کار هماهنگی بیرونی باخداونده و او کارشو به بهترین شکل بلده … من متمرکز شم رو وظایف خودم …

    و نگران بودن یعنی جدی گرفتن ، یعنی مهم کردن و این یعنی دور شدن بیشتر … کاش باور کنیم خدا بیشتر ازما مشتاقه که ما به خواسته هامون برسیم و اصلا ساز و کار جهان اینه

    چقدر دوست دارم این فایل رو ، اصلا یه مدل خاصیه و آگاهی های نابی داره … استاد ازتون ممنونم از صمیم قلبم

    و خدارو شکر میکنم که تونستم فایل ببینم وکامنت بذارم ، اصلا کامنت میذارم انگار برای خودم دستورکار دارم ،ذهنم سرگردون نیست … انشالله همه این آگاهی ها به عمل تبدیل بشه

    هممون در پناه خدا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 863 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان الهی

    هوای شیراز بارونیه

    رعد و برقای قشنگی میزنه و نورش اتاق تاریکمو روشن میکنه ،با تمام وجودم قدرت و عظمت پروردگارم رو حس میکنم

    موزیک بی کلامی ک برای من موسیقیِ رهایی،آرامش،اطمینان و امید مینوازه

    تنهایی و سکوت ،صدای نم بارون ،صدای ادامه جریان زندگی ،فارغ از هر هیاهویی در جهان

    طبیعت به جریان خودش ادامه میده

    چه تو همراه بشی چه نه …

    زندگی رو به سعادت جریان داره و این تو هستی که

    انتخاب میکنی با این جریان ساده و قشنگ حرکت کنی یا خودت با دستای خودت مسیرو سخت کنی …

    خداوند حضور داره، این سفره الهی پهنه و اگه گنجایش ظرف تو برای برداشتن نعمت کمه ،کسی جز خودت مسئول نیست

    تو انتخاب میکنی ،تو ،

    این زندگی تمام و کمال سهم توئه ،و قدرت خلق همه چیز به تو داده شده

    خدای من …

    چطور اگه بهت بگم توسط مجهزترین و بهترین و خفن ترین نهادی ک میتونه وجود داشته باشه ،دیگه ساپورتی ،هرچی ک بخوایی تامین ،هرکاری بخوایی انجام بدی ،هر ازادی مالی و زمانی و مکانی و … همه چی فراهم ،باور میکنی اون نهاد و سازمان رو

    ولی اگه بگم خدایی ک جهان رو با این همه عظمت ،زیبایی ،دقت ،و خارق العاده بودنش خلق کرده ،همون خدا به تو فرصت “بودن” داد ،به تو فرصت تجربه زیبایی ها رو داد ،و به تو قدرت خلق تمام و کمال زندگیت رو داد ،سخته باورش ؟

    تو هر چیزی ک لازمه و فکر میکنی باید باشه رو داری ،فقط باید درست ببینی و درست ازشون استفاده کنی ،نباید دیدگاهت مثل 99 درصد جامعه باشه ،باید رو خودت کار کنی ،صبوری کنی ،نگاهت نگاهی زیبابین باشه ،هر لحظه طوری به مسائل نگاه کنی ک با آرامشت و حال خوبت ،ایمانت رو به خداوند اعلام کنی ،و واکنش این نیرو و این عظمت تو رو شگفت زده میکنه ‌‌‌‌…

    همه ی اون اتفاقات افتاد تا به درک بهتری از خودت برسی

    قدم به قدم پیش بیا

    از تاریکی نترس

    تا وقتی روی خودت کار میکنی ،باورهاتو درست میکنی،حالتو عالی نگه داری ،و ایمانت رو به یگانه الله جهانیان حفظ کنی ..‌. از چیزی نترس

    استاد چند روزه برگشتم به سایت

    و نمیدونم داره چی میشه

    فقط میدونم تو مدار تغییرم

    میرم تو سایت ک اهنگ گوش کنم اما نمیتونم ،و سریع همون لحظه میام اینجا

    دو روز پیش رابطم با صمیمی ترین دوستم جوری شد ک باید فاصله بگیریم،نمیخواستم بگم اما گفتنش شجاعتمو بیشتر میکنه

    البته از دید اون دوستم هنوز با همیم و فقط باید رو هدفا کار کنیم ،فاصله گرفتیم ک تمرکز کنیم رو هدفامون

    خداروشکر میکنم برای اینکه انقدر ارومم ،

    برای اینکه ادمای اطرافم تو فکر رشد و تغییرن

    برا عشق و احترامی ک همیشه دریافت کردم

    برا هدف و رویا داشتن ،شکر برا اینکه از بچگیم بهترینا رو درخواست کردم

    شکر برا اشناییم با شما استاد عزیزم ،برا این سایت ک میدونم و احساس میکنم با این اگاهی ها و عمل به حرفهاتون معجزه ها میبینم :)

    استاد دارم یاد میگیرم با تغییر زاویه دیدم حالمو خوب کنم ،و اطمینان قلبمو حفظ کنم ،

    هرچی ام ک بشه من میدونم دارم سمت آزادی مالی،زمانی و مکانی حرکت میکنم،دارم حسش میکنم ک چقدرررر حالم خوبه ،چقدررر تغییر کردم ،خدایا شکرت ،سلامتی و زیباییم ،انرژی بالا ،دوستان الهی ،شادی و عشق و نعمت ،خدایا شکرت

    Bmw 735i مشکیم ،توکار مشکی ،جاده ای ک دو طرفش با درختای بلند تزئین شده ،خنکی ملایم نسیمی ک میخوره به صورتم ، خودمو تو آینه ماشینم میبینم که چقدر به خودم افتخار میکنم ، نور روز رنگ چشمامو روشن تر کرده و تو چشمام به خودم نگاه میکنم و میگم خدایا چی خلق کردی اخه :) عاشق تو و خودمم جفتمون با هم …. صدای نفسام ،صدای قلبم ،صدای الله یکتام ک همیشه با سکوتش حرف میزنه باهام ، خدایا سپاسگزارتم ،بالاخره شدددد

    عزت خواستم بخشیدی …

    عشق خواستم ،بارید رو سرم

    نعمت و ثروت خواستم ،مهیا شد

    زیبایی و سلامتی و حال خوب خواستم ،نورت تابید

    مسیر خواستم ،مسیر شدی

    همراه خواستم ،یار شدی

    بدون اینکه متوجه باشم هر لحظه مراقب بدنم بودی

    هر صبح خورشید و هر شب ستاره ها رو بهم نشون دادی

    سبزی درختا ،بوی بارون ،دستان پاک و الهیت

    حتی هرکس ک خودش میگفت من اخلاقم فلانه و … همرو برا من خوب کردی :)

    چطور از عظمتت از مهربونیت ،از اینکه همیشه باهام بودی ،با منی ک با فاطمه ای ک کیوت و بامزه توعه

    کل وجودش یه نقطه اس مقابل عظمتت

    الله من … دلم تنگ میشه برای ادمهایی ک گذاشتی تو مسیرم و به هرعلت ک الان نیستن

    اما من به تو اعتماد دارم

    خیلی اعتماد دارم

    خودمو قبول دارم چون تو رو باور دارم

    تو هویت منی ،تو …..

    خدای من …الله من … با قلبم با همه خطاهام

    همه شرک و ناسپاسی ها برگشتم ،چون جز تو مسیری این همه مطمئن نمیشناسم ،

    تو همه ی منی …

    تو ک به قلبم اگاهی ،پس واضحه همه چیز

    از تنهایی میترسیدم و الان انتخابم تویی

    ازت سپاسگزارم ک فرصتی رو فراهم کردی تا با خودم و تو تنها باشم ،فقط من و تو …

    من به تو اعتماد دارم

    فقط اینو میشنوم ک تو رو خودت کار کن ،من بقیشو درست میکنم …

    مثل چشمای قشنگی ک بهم بخشیدی؟

    مثل حال خوب الانم ؟ مثل نگرشم به تو و خودم ک درستش کردی؟ مثل اشناییم با استاد عباسمنشم؟

    خانواده دوست داشتنیم ؟دوستای خوبم ؟ مثل قدرت تصور‌ و خلق کردنم ؟ مثل قوانین بی نقصت ؟

    مثل عشق و احترامی ک بهم دادی؟

    مثل ارامش و سکوت وجودم ؟

    مثل اسون شدن و لذت بخش شدن کارام؟

    مثل ماژیک هایلایت نارنجیه ک فقط تو ذهنم رد شد ک میخوامش و فرداش گذاشتیش رو میزم؟

    مثل غذا های خوشمزه ای ک میفرستی برام؟

    مثل وقتی ک دیشب صدات کردم و ازت خواستم کمکم کنی و هلم بدی تا تو مسیرم حرکت کنم و اونوقت صبح زود آبجی قشنگه بیاد از خواب با ارومی بیدارم کنه و بغلم کنه و بگه پاشو قشنگم تو میتونی برسی به هدفت و بگه شبش خوابمو دیده ک رسیدم ؟

    منو ببخش ک با وجود تو ،حس تنهایی کردم …

    پروردگارم …

    تو آگاهی به قلبم ک من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    آرزو جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 552 روز

    سلام ب استاد عزیزم چقدر خوشحالم که دارمت و چقدر چیز یاد گرفتم و واقعا سپاس گزارم و خوشحالم که جز خانواده شما هستم چقدر من تغییر کردم نسبت ب پارسال استاد از لحاظ کاری . سلامتی . احساس . روابط . پول خدارو شکر

    استاد تمام حرفات درسته امروز ی مروری ب گذشته داشتم خدا رو شکر آخه انقدر پیشرفت که فکر کنم ی کتاب باید بنویسم کلی ایده کلی ایمان کلی چیزهای عالی که من توش پیشرفت داشتم خدای مهربونم سپاس گزارم چقدر صبور شدم و چقدر دوستت دارم استاد قشنگم تولدتت مبارک واقعا از تمام وجودم تبریک میگم و عاشقتم و امیدوارم ببینمتون و از نزدیک بغلتون کنم

    استاد تمام حرف هاتون باید بنویسیم و هر روز که هیچی ثانیه ب ثانیه بخوانیم و مرور کنیم و باور کنیم تا شرایط تغییر کن

    استاد قشنگم توی کل دنیا گشتم دوستی پایدار تر از خانواده تو پیدا نکردم و استاد قشنگم هر کسی گفت موفقم من موفق تر از شما ندیدم من افتخار کردم ب شما و افتخار ب خودم که بلند بگم استاد من بهترینه این واقعیته که عالی عالی هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سارا صارمی گفته:
    مدت عضویت: 2088 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم

    امروز 5 دقیقه دیگه این فایل رو دیدم و برای درک بهتر خودم کامنت میذارم ، امیدوارم که مفید باشه

    – اولویت فکری و عملکردی ما تو زندگی باید این باشه که شادی رو توی قلب خودمون پیدا کنیم ، برداشت من اینه که به سادگی بتونیم به حس شادی برسیم ، دنبال اتفاقای عجیب و غریب نباشیم و تجربه های خاص نباشیم

    از درختای کنار خیابون ، از ابرای تو آسمون ، از صحنه لبخند آدمها ، از دیدن گربه های توی باغچه ها ، از زیبایی آدمها و …

    همه اینا کافی هستن برای اینکه ما حس خوشحالی پیدا کنیم

    – ارتباطمون رو با خداوند بسازیم ، یعنی هر چی نعمت هست تو زندگیمون رو ببینیم ، براش سپاسگزار باشیم و اعتبار حضورش رو بدیم به خداوند

    بدونیم خداونده که داره همه چیزهای خوب رو وارد زندگی ما می کنه ، نه آدمها …

    پس هیچ چیزی رو دست کم نگیریم و متمرکز باشیم روی حتی کوچکترینشون

    من دیروز تا حدی سعی کردم این مدلی باشم و نتیجه جالبش این بود که زمانبندی ها عالی شده بود واسم ، یعنی هر برنامه ای که داشتم در زمان مناسبش اتفاق میفتاد

    – خودمون رو همین طوری که هستیم بپذیریم ، هر ظاهری که داریم با هر سن و سال ، هر شغلی که داریم ، هر جایی که زندگی می کنیم ، هر ناتوانی که داریم و از همه مهمتر هر گذشته ای که داریم . حسرت نخوریم با این نگاه که من برای رشد باید ازون مسیر می گذشتم ، و الان کلی آگاهی جدیددارم که می دونم درسته و باید نحوه عملکردم رو با اون منطبق کنم.

    این برای خود من خیلی مهمه ، چون من نسبت به گذشته کمی احساس گناه و اینا دارم ، حالا باید این نگاه جدید رو داشته باشم .

    در واقع ما اومدیم که یادبگیریم ، لذت ببریم و بعد از این جهان گذر کنیم.

    – به هیچ هدف یا داشته یا تجربه ای نچسبیم ، چون اون هدف وقتی محقق میشه که من توی حس خوب و آرامش باشم یا اون تجربه دلخواه وقتی ادامه داره که من سپاسگزار باشم و اعتبار تحققش رو بدم به خداوند ، یعنی در آرامش بمونم

    پس با چسبیدن فرکانس کمبود و شرک رو نفرستم

    اینطوری هم تمرکزمون میره روی داشته ها

    – رابطه قلبیمون رو با خدا درست کنیم ، یعنی از خداوند بخوایم و طبق قوانین جهان هستی رفتار کنیم ، با خودمون و دیگران هم در صلح باشیم ، هی دنبال ایراد گرفتن از بیرون خودمون نباشیم چون همه ما تکه های خداوندیم ، هیچ ایرادی در بیرون ما نیست

    اگه به این مرحله برسیم اونوقت خداوند خودش هدایت می کنه و اتفاقات به بهترین شکل رخ میدن …

    انشالله بتونیم به این آگاهی ها عمل کنیم … خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر ، برای استاد و خانم شایسته ، برای فرصت فایل گوش کردن و کامنت گذاشتن

    هممون در پناه خدا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سمیه خطیبی گفته:
    مدت عضویت: 2165 روز

    استاد عزیزم سلام ،خانم شایسته عزیزم سلام

    سلام و درود به همه‌ی همراهان عزیز

    استاد امروز روز نهم از سفرنامه من هست و متاسفانه اینترنت من اصلا قطع قطع

    منم تو نوت گوشی می‌نویسم فردا براتون می‌فرستم

    در صلح بودن با خودمان ، امروز یاد گرفتم که خودم و خدای درونم را بیش از همه دوست داشته باشم یاد گرفتم منتظر سوپرایز شدن از طرف هیچ کسی نباشم یاد گرفتم اعتباری که دارم و از طرف خدا بدونم یاد گرفتم اگه باخودم در صلح باشم خودما دوست داشته باشم منتظر تعریف و تمجید از طرف دیگران نباشم خداخودش اون مهر واقعی اون درون زیبای منو به همه نشون میده احتیاج به هیچ تلاشی نیست

    هر تلاشی برای خوب نشون دادن خودمون برگشت به عقب هر نیازی برای توجه دیگران گرفتار مرداب شدن از جاری بودن وا می مانیم اگر قائم به ذات نباشیم هر رفتاری از بیرون به خاری به روح ما هست از جایی که ما یه چروک یه لک توی صورتمون را سریع متوجه میشیم ولی لطمه هایی که به روح ما زده میشه در اثر انتظار از غیر خدا متوجه نمیشیم فقط یه جایی می‌بینیم کم آوردیم ادامه دادن سخته انرژی نداریم تا کسی از بیرون نیاد کاری برامون انجام بده خودمون کاری از دستمون بر نمیاد واین نتیجه اینه که آدم با خودش در صلح نیست حتما عوامل بیرونی باید حالشو خوش کنه و عوامل بیرونی دائمی نیست اگه هم باشه توقعاتی چه بسا بی‌مورد و خیلی‌ بیشتر اون کاری که برای ما کرده را داره چون خود من بارها باهاش برخورد کردم

    استاد من و خانوادم همیشه تنهایی مسافرت میریم همه اطرافیان تعجب می‌کنند که چطور میشه تنهایی رفت جایی

    خیلی هم خوش میگذره چون استاد جان ما منتظر شاد شدن از بیرون و اطرافیان نیستیم

    استاد وقتی با خودم در صلح هستم منتظر هیچ محبتی و هیچ توقعی از دیگران نیستم اگه کسی برام کاری ویا محبتی کرد می‌دونم از طرف خداست و میگم سمیه تو به تنهایی هیچ اعتباری نداری چند بار براتون گفتم باز میگم تو شغلم مغازم بر خیابان نیست ،کوچیک ،کار اضافه و تبلیغات و فعالیت مجازی هم ندارم ولی از جاهایی که فک نمیکنم مشتری دارم یه وقتایی میپرسم از مشتری منو از کجا میشناسید از یه راههای عجیبی که مطمئن میشی غیر خدا نمی‌تونسته کسی این کارو بکنه وچون با خودم در صلحم حتی اگه مشتری اومد سفارش داد و کنسل کرد میگم خدایا شکرت قطعا بهتر برای من گذاشته شده حتی ته دلم ناراحت یا نگران نمیشم استاد یه وقتایی می‌بینم بعضی مامانا حتما انتظار قدردانی دارند من با عشق محبت میکنم و انتظار ندارم

    بر عکس خانواده و دوستان آنقدر دوستم دارند یه وقتایی شرمندشون میشم قبلا این‌طور نبودم هر چی رشد میکنم کامل تر میشم هر چی ارتباطم با خدا بیشتر میشه انتظارم از خلق الله کمتر میشه و چقدر لذت بخش اصلا امشب گریه میکردم که چقدر بی ادب بودم که از کسی محبت میخواستم ترحم می‌خریدم وقتی خان نعمت الهی گسترده روی سرم هست چرا بقیه

    استاد درباره ترحم خریدن بگم که از یه جایی فهمیدم آقا ،سمیه جان تو هرچی گردن کج کردی هر چی ابراز بدبختی کردی یه نفر ،حتی یه نفر نیومد بگه این یه دونه نون و بگیر بخور تا بعد عه عه چرا پس ترحم بخرم ،دیگه سرمو بالا میگیرم از مشکلاتم حرف نمی‌زنم اگه کسی پرسید میگم اوکی و چقدر عزت نفس گرفتم

    چقدر حالم با این سمیه جدید خوب چقدر قدر دان خدایی هستم که وقتی ازش درخواست

    اهدنا الصراط المستقیم کردم چه راحت هدایتم کرد

    برای همتون مخصوصا استاد عزیزم وخانم شایسته گلم آرزوی بهترین از بهترین ها را دارم الهی همیشه شاد و پیروز و تندرست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سارا صارمی گفته:
    مدت عضویت: 2088 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم

    امروز منتظر گام 23 پروژه خانه تکانی ذهن بودم ،دیدم هنوز روی سایت نیومده . یه هو اومد تو ذهنم که بیام این فایل رو ببینم ، چون قبلا این فایل نشونه من بود ومن به خاطر مطالب عالی که توی این فایل هست به یاد داشتم .

    اصلا این فایل انگار فشرده آموزشهای استاد هست و واقعا فایل رایگان نیست … استاد ازتوون ممنونم برای این سخاوتمندی بی حد و حساب .

    الان که دارم کامنت مینویسم 5 دقیقه ابتدایی فایل رو گوش کردم ، نکاتی که برداشت کردم رو با دوستای خوبم به اشتراک میذارم .

    – ما هر چی تجربه می کنیم ، بخاطر فرکانسهای خودمونه و ما باید تغییر کنیم تا زندگیمون تغییرکنه … دنبال هیچ چیزی نباشیم ، فقط متمرکز شیم روی شناخت خودمون ، اونوقت به فرکانسهای ارسالیمون آگاه میشیم و تازه می تونیم تغییرشون بدیم .

    البته این کلمه تغییر خودش یک مسیر هست که باید به صورت کامل طی کنیم تا نتایج اصلی بیان و تثبیت بشن ، یعنی این فرکانسها با یه دکمه تغییر نمیکنن ، باید ذهنمون منطقی شه برای تغییر و بعد ورودیهای مناسب بدیم که باورهای جدید ایجاد بشن .

    – باورهای اصلی و پایه ای که برای همه خواسته های باید داشته باشیم :

    1. باور کردن خداوند به عنوان تنها قدرت جهان ، مدیریت جهان و تمام هماهنگی ها رو خداوند انجام میده و خداست که به همه چیز آگاهه و تواناست ، به خواسته های ما آگاهه

    2. رابطمون رو با خدا بسازیم ، یعنی تلاش کنیم به جای جلب رضایت بقیه با قوانین الهی هماهنگ شیم و اون لطف هایی که خداوند به شکل مختلف به ما داره رو ببینیم و سپاسگزار باشیم .

    هماهنگ شدن با قوانین هم طبق برداشت خودم اینه که به هیچ چیزی نچسبیم و بدونیم این دنیا گذراست ، رها باشیم و در لحظه حال زندگی کنیم و برای خداوند تعیین تکلیف نکنیم .

    3. دنبال پیدا کردن ردپاهای خداوند تو زندگیمون باشیم به جای اینکه بخوایم هی چیزی رو به بقیه ثابت کنیم ، جاهایی که خدا هوامونو داشته ،دستمون رو گرفته و نعمتهایی مثل سلامتی که روتین شده تو زندگیمون ، بیایم سبک زندگیمون رو این مدلی کنیم … در واقع ذهنمون رو بی نیاز از دنیای بیرون تربیت کنیم

    البته که عملی کردن این آگاهی ها به این راحتی نیست ، قطعا ذهن بیکار نمیشینه اما طبق آموزشها من یادگرفتم که باید سمت خودم رو انجام بدم ، انشالله که خداوند یاریگر ما توی این مسیر هست .

    خدارو شکر می کنم که فرصت دیدن فایل و کامنت گذاشتن برای من فراهم شد ، بقیه فایل رو گوش میکنم و به لطف خدا باز کامنت میذارم . استاد عزیزم ازتون خیلی ممنونم و خداروشکر می کنم که هستید.

    دوستای خوبم برای شما بهترین ها رو می خوام… هممون در پناه خدا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 412 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    خدای خوبم دوستت دارم واقعا اینروز ها آرام ترم واقعا دارم رو خودم کار میکنم تا تنها میشم سریع میام توی سایت وگوش میسپارم به حرفای خداوندم بمن که اززبان استادعزیزم داره بهم میگه دلت قرص باشه من هستم و تو بهترینی واروم باش همه چیز به نفع توعه

    عاشقتم خداجونممممم شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    رحمت الله غزنی گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    روزشمار تحول زندگی من فصل یک روز نهم

    این فایل مصادف شده با روز معلم شغل من هم که معلمی است امروز برایم یک روز فوق العاده بود چقدر عشق دریافت کردم چهره های زیبای شاگردان عزیزم با احساسات پاک کودکانه شان ابراز لطف ومحبت شان واقعا برایم معنی واقعی خوشبختی است با چه عشق و محبتی برایم روز معلم را تبریک گفتند با چه عشقی تحفه می دادند خدایا شکر بخاطر این روز فوق العاده

    از روز که روزشمار را شروع کرده ام هر فایل برایم معجزه داشته با وجود که این فایل ها را من قبلا بارها و بارها گوش کرده بودم اما این بار یک دنیا تفاوت دارد اینگار برای اولین بار یک آگاهی ناب که سالها منتظرش بودم را شنیده ام خدایا شکر ات بخاطر این فایل ها و آگاهی ها که هر روز دنیایم را زیباتر میسازد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 289 روز

    سلام استاد عزیزم

    یک نکته جالبی که برای من در این فایل وجود داره اینه که وقتی که اولین روز عضویت من در این سایت و وقتی روی نشانه من کلیک کردم همچین فایلی برام اومد و احساس کردم اینجا هم تولد دوباره منه مگه غیر این نیستش که هر وقت دلت بخواد می‌تونی از اول شروع کنی گه غیر این نیستش که هر وقت بخوای می‌تونی به خودت تعهد بدی و مگه این نیستش که هر وقت خدا رو بخوانی تو رو می‌پذیره ترجیح دادم اولین کامنتم برای خودم اینجا ثبت کنم تا یادم بمونه وقتی که به این سایت دعوت شدم خدا بهم نشون داد که می‌تونی یه تولد دوباره و یه فرصت داشته باشی که خودتو رشد بدی پس لطفاً به خوبی ازش استفاده کن می‌دونم قراره چطور پیش بره و از کجا شروع کنم همین الانشم در شرایط خوبی هستم و خدا رو بابتش 100 هزار مرتبه شکر می‌کنم رد پای خودم را قطعاً هر روز اینجا ثبت می‌کنم تا یادم بمونه که میشه شانه‌های خدا را دنبال کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: