داستان هدیه تولدم - صفحه 48
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عباسمنش و مریم شایسته عزیزم.
نهمین برگ سفرنامه من.
باید بدونم و یاد بگیرم که با خودم در صلح باشم.
خودم و چیزهای خوب اطرافم رو تحسین کنم.
نگران از دست دادن چیزی و نگران نرسیدن به چیزی نباشم.
احساس بد وقتی میآد که همهچیز رو خیلی جدی میگیرم.
جوری نگاه نکنم که اذیت بشم. وابسته نباشم.
خدا رو باور کنم و رابطهم رو با اون تقویت کنم و همه چیز رو از اون بخوام.
به خواستههام نچسبم.
حسرت نخورم. حسادت نکنم.
روی ذهن و روحم کار کنم تا مسائل بیرونی خودش درست بشه.
مهمترین کار من هماهنگی بین ذهن و روحمه.
وقتی نگران چیزی هستم یعنی باور نکردم که اون چیز خودبهخود و راحت به دست میآد.
استاد، شما چه باور قویای دارین. تحسینتون میکنم. چه خوب قوانین و راه خدا رو به ما نشون میدین. کاش ما از ایمانآورندگان و عملکنندگان باشیم. این راه و این قوانین کاملاً سهل و ممتنع هستن. یعنی در ظاهر خیلی سادهاند ولی باور و عمل بهشون بسیار بسیار سخته.
خدایا ازت میخوام هدایتم کنی. من رو به صراط مستقیم، یعنی صراط الذین انعمت علیهم، هدایت کنی.
خدایا شکرت… استاد، استاد عزیز، همین الان حین نوشتن، توی ذهنم جرقه زد که اینجا منظور از «انعمت» هم ثروت و نعمت مادیه و هم معنوی. یعنی همین نعمتی که نصیب شما شده. یعنی همین مسیری که شما رفتین. یعنی صراط مستقیمی که شما بهمون نشون میدین.
استاد واقعاً ازتون بارها و بارها سپاسگزارم و خدا رو بینهایت شاکرم.
این یک اگاهی زندگی ساز است.
و نقطه شروع تحول زندگی هر فردی.
زمانی که تصمیم میگیری در دنیای خودت زندگی کنی.
زمانی که خداوند را باور میکنی.
خودم را نیز به یاد میاورم زمانهایی که همه چیز پیش میرودو احساس عالی دارم.
درواقع اینها حاصل مهم ترین رابطه زندگی ام یعنی رابطه ام با خدای خودم است.
یعنی ابتدا هماهنگی با خداوند و سپس تلاش برای خالص سازی فرکانس هاو
ساختن خواسته ها از دل ناخواسته ها.
سلام
نمیدانستم چسبیدن به خاسته ها مساوی است با فاصله گرفتن ودور شدن از آنها
خداااا شکررررررت بابت این فایل بی نظیر و آگاهی های ناب. استاد
عزیزم متشکرم که این آگاهی رو درک کردین وباما به اشتراک گذاشتین
همیشه به خودم میگفتم خدایا منکه آنقدر
تلاش میکنم شب وروز در حال تلاش وکار
کردن هستم پس چرا پیشرفتم آنقدر کند ولاکپشتیه
حالا میفهمم چرا. چون به خاسته ام شب وروز
چسبیده بودم یک قدم میومدم جلو ولی با
اتفاقات جورواجور دوقدم به عقب کشیده میشدم
حالا فهمیدم که خودم رو لایق نمیدونستم
وهمیشه اطرافیان رو مقصر این کار میدونستم
خدایا شکرت که به ارزش ولیاقت خودم پی
بردم خدارو جور دیگه ای پیدا کردم وباخودم
به صلح رسیدم خدایا شکرت
خدا شکر بابت این همه آرامشی که دروجودم ریختی
خدایا شکرت بابت این احساس خوبم
بابت این حال عالی وبی نظیرم
از وقتی این حال واحساس خوب رو دارم واقعا
استاد همونطوری که گفتین نعمتها به خودی
خود وارد زندگی ام شدن آسون وراحت بدون
هیچ نگرانی وتلاش مضاعفی وبابت تمام این
نعمتها از شما وخدای وهابم متشکرم
خدایا شکرت که وارد این دانشگاه الهی شدم با
بهترین ومتفاوت ترین اساتید. خدایا شکرت
که فضلت رو شامل حالم کردی
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
🌹سلام خدمت استاد قواعد زندگی و خانوم شایسته عزیز و ارزشمند و تمامی اعضای خانواده صمیمی و آگاه و خواهان پیشرفت🌹 رد پای روز نهم سفرنامه
نشانه هایی از در صلح بودن با خودمان ؟؟
باز هم هدایت و حمایتی دیگر از الله مهربان منبع انرژی خالق قوانین و این سیستم …..من چند وقت پیش یک سری معیار برای خودم مشخص کرده بود چهار فاکتور نوشته بودم و به خودم تعهد داده بودم ک در پایان روز قبل از خواب در باره عملکردم در باره اون معیار ها ک خودم مشخص کرده بودم نمره بدم
یکی از معیار هام از اون چهار معیار این بود که ✅ چقدر از امروزی ک فرصت زندگی داشتم از داشته ها و شرایط فعلی با دیدگاه مثبت و خوب لذت بردم چقدر احساس خوب داشتم چقدر آرامش داشتم ؟؟
خب خداروشکر هر روزم تو این مورد نمره خوبی به خودم میدادم و من یک سلسله خواسته هم داشتم و دارم بعد از گذشت چند وقت بعد همین کار دیروز یا پریروز داشتم با خودم فکر میکردم که بعد از قرار دادن این معیار و دیگر معیارهایی ک برای خودم مشخص کردم چقدر دارم از زندگی در لحضه حال لذت میبرم و چقدر بیشتر از قبل وابستگی دارم چقدر چسبندگیم کم تر شده چقدر در مورد خواسته هامم رها شدم داشتم در همین حوالی با خودم گفتگو درونی میکردم که امروز روز نهم سفرنامه بی ربط از اون گفتگوی درونی من و معیاری که برا خودم مشخص کرده بودم نبود و چقدر قشنگ این سیستم این الله مهربان هدایت میکنه و موضوعات و زندگی مارو میچیه خیلی خوشگل برنامه ریزی میکنه هدایت میکنه واقعا اشک شوق میریزم وقتی این هدایت هارو میبینم هرچند ادم احساسی نیستم خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت قوانینش و هدایت ما که از ازل تا ابد بر عهده خودش گرفته ….و من همین موضوع هدایتم رو هم از در صلح بودن با خودم و خدای خودم میدونم
🌹بازهم از خداوند بابت قوانینش و هدایت و حمایتش از ما در این سییتم سپاسگزارم و برای استاد و خانوم شایسته و همگی اعضای خانواده سلامتی ،،ثروت و آرامش آرزومندم 🌹
سلام و درود خداوند به استاد عزیزم و همسر زیبایش.
سپاس که فهمیدم همه چی از خودم شروع میشه.
سپاس که فهمیدم افسار ذهنم باید تو دست خودم باشه.
سپاس که حالم خوبه.
چندسالی که تو این مدار قرار گرفتم خلی چیزهارو تجربه نکردم،،،
یادمه پارسال همین موقع ها کلا مریض بودم سرماخوردگی و بیحالی… امسال خداروشکر اصلا اون بیماری ها رو تجربه نمیکنم.
حال روحیم بخاطر بیماری پدرم خیلی بد بود با هرخبری کاملا بهم میریختم اما کلا افکارم تغییر کرد دیگه اونقدر بهم نمیریزم.
زیاد وارد بحث میشدم اما دیگه راحتر میگذرم.
چقدر خوبه چقدر این مسیر قشنگه چقدر زیبایی آدمها بیشتر به چشمم میاد.
چقدر قدر لحظاتم و جایگاهی که دارمو بیشتر میفهمم.
چقد سپاسگذار ترم.
سپاس که محتاج توجه کسی نیستم🙏
من تو این مسیر میمونم
هرزگاهی اشتباهی وارد بیراهه میشم اما تونستم سریع برگردم.
سپاسگذارم.
سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیز در مورد ارتباط با خدا واقعا روزهایی که احساس کردم به خدا نزدیک ترم و خدایی تر شده ام احساس آرامشی عجیب وجود مرا فرا می گیرد و همه ی ترس ها و چسبیدن ها هیچ اثری ازشون نیست و به زمانبدی خدا ایمان داری و می سپری به خودش برای همه دعا می کنم که مدت های بیشتری در این حس بسیار زیبا باشن و اصل و اساس زندگی همین هست و واقعا همه چی خیلی راحت وقتی این حس را داری برات اتفاق می افته خدایا شکر به خاطر آگاهی های نابی که به سمتم سرازیر می شود هر روز.
سلام به دوستان موفقم واستاد بزرگوارم.
( مریم هستم)
در صلح بودن با خود یعنی خودم رو دوست داشته باشم.
دیگران رو هم دوست داشته باشم.
آرام باشم.
برای خودم احترام قائل باشم.
برای دیگران نیز.
خودم رو تحسین کنم.
دیگران رو هم تحسین کنم.
حسادت نورزم واز موفقیتهای دیگران خوشحال باشم.
از تونایی دیگران تعریف کنم واز تونایی خودم.
ابراز محبت کنم به خودم ودیگران.
قضاوت نکنم خودم ودیگران رو.
و……..
خدایا شکرت.
هر روز بهتر از دیروز
سلام
استاد ممنونم که راه درست رو بهم نشون دادی
تازه امروز فهمیدم که چرا به خواسته هام نمی رسم
چون نگران خواسته هام هستم.
چون ناراحتم از این که چرا به خواسته ام نرسیدم.
همش خودم رو با دیگران مقایسه می کنم که به راحتی به خواستشون رسیدن و ناراحت تر میشم.
چون خیلی واسم مهمه که به خواسته ام برسم.
چون زندگیم رو استپ کردم تا وقتی که به خواسته ام رسیدم بعد دوباره پلی کنم و زندگی کنم
چون دیگران رو مقصر نرسیدن به خواسته ام می دونم
چون همش به خودم سخت می گیرم و میگم باید همه چیز سر جای خودش باشه. باید همه چیز منظم و مرتب اونجوری که من میگم باشه و هر وقت اونجوری که من می خوام نیست خیلی بهم میریزم.
خیلی قشنگ گفتید( جوری به اتفاقات و مسائل زندگیت نگاه کنه که کمی به احساس بهتر برسی)
بی خیال باشم.
راحت تر بگیرم زندگی رو
بهترین جمله( وقتی به خواسته ات بچسبی و نگران رسیدن به خواسته ات بشی . به خواسته ات نمیرسی. چون باور نداری که به خواسته ات میرسی . چون خودت و خدای قادرت رو باور نداری.)
من یاد گرفتم که باید باور کنم خدایی که تا حالا هر چیزی که خواستم و واسم مهم نبوده رو بهم داده از این به بعد هر چیزی که می خوام رو بهم میده تنها باید به خواسته هام نچسبم. و نگران نباشم چون خیلی راحت و خود به خود رخ میده.
با خودم در صلح باشم و خودم رو همین جوری که هستم بپذیرم. با تمام نقص ها .
دیگران رو هم بپذیرم.
به جای اینکه دیگران منو باور کنند باید خودم و توانمندی هام رو باور کنم.
به نام خداوند هدایت گر مهربان
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته نازنین
چه داستان جالبیه این هدایت
این فایل همزمان شد با مرور دوباره جلسه اول دوره راهنمایى عملى دستیابى به آرزوها ، اینجور مواقع بیشتر حس مى کنم که خدا داره باهام حرف میزنه ، وقتى ازش کمک مى خوام تا ترمزهایى که در وجودم پنهان هست رو بهم نشون و طبق خاصیت سریع الجواب بودنش پاسخ میده بهم.
الان بهتر میفهمم قانون تکامل رو
نمیدونم چرا دوست دارم این کامنت رو اینجا بنویسم
وقتى براى بار اول گوش دادم این فایل جلسه اول رو به نظرم خیلى جذاب بود و اومدم چندتا از خواسته هاى اصلیم رو نوشتم و باورهاى درست رو سعى کردم دربارش ایجاد کنم
دیشب بعد از یک ماه دوباره فایل رو گوش دادم و متن و کامنت هارو مى خوندم
به خدا باور کنید انگار ندیده بودم اصلا یه قسمت هاییشو
بلافاصله اومدم سراغ دفتر خواسته هام و بعد دیدم چقدر اشتباه داره
یه قسمت هاییش چسبندگى زیاد داشت اومدم اصلاحش کردم
مرز باریکیه بین چسبیدگى به خواسته با تجسم و توجه به نکات مثبت داشتن خواسته
اینکه درک کنى خواسته ها چندان تغییر عجیبى در شادى تو بوجود نمیارن اگر شاد بودن رو یاد نگیرى
یاد گرفتن لذت لردن از زندگى و ساد بودن یعنى همان تمرین در صلح بودن با خود
جدیدا شروع کردم سفر به دور آمریکارو دیدن
راستش رو بگم اول میگفتم که چى مثلا از همه چى فیلم میگرن اما الان میبینم چقدر زیباست این سفرنامه چقدر دنیا وسیع و پرنعمته واقعا خداروشکر
خداروشکر مى کنم که در این سفر زیبا همراه شما عزیزان هستم
خوندن کامنت هاى دوستان واقعا انگیزه میده به آدم
سپاس از همه شما عزیزان
بسم الله الرحمن والرین
خداروشکر میکنم که خدای مهربان همیشه حامی من هست
دقیقا این موضوع کاملا احساس کردم خیلی در تلاشم روی خودم کار کنم امیدوارم روزی بیام با افتخار وشادی ووقتی پراز خیر وبرکت مسیر طی شده ام را بخوانم