داستان هدیه تولدم - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 851 روز

    سلام خدمت همه‌ی دوستان هم فرکانسی :)

    ردپای من از روز نهم سفرنامه

    آخ استاد استاد استاد! هر لحظه و هر ثانیه که این فایل رو میدیدم همش تو ذهنم این بود که : چقدرررر همه چیز برمیگرده به « خودمون »؛ چقدر ما در رأس همه چیزیم؛ چقدر فقط مسئله خود ماییم! درمورد حال خوب گفتید. من امروز متوجه یه چیزی شدم؛ دیدم اون اولا برای حال خوب تلاش می‌کردم، یعنی همش مراقب بودم، ورودی هام رو به شدت کنترل می‌کردم، به محض قرار گرفتن در یک شرایط نامناسب کانون توجهم رو کنترل می‌کردم و اجازه نمیدادم حالم خراب بشه؛ تلاش میکردم دائما در حال خوب بمونم؛ اما هرچقدر بیشتر گذشت موندن تو حال خوب برام راحت تر شد؛ چون من بزرگتر شدم! چون خیلی از اون چیزهایی که در گذشته اذیتم می‌کرد دیگه نمیتونه آزارم بده؛ چون من رها تر شدم؛ چون قوی تر شدم. الان دیگه این حال خوبه همیشه هست؛ من عصبانی میشم، غمگین میشم، یه وقتایی حسادتم میزنه بالا، ولی خیلی کم، و خیلی کوتاه. چون من یاد گرفتم حال خوب = اتفاقات خوب، حال بد = اتفاقات بد. چون من یاد گرفتم وقتی آدم حالش خوبه همه چیز به طور معجزه آسایی خوب پیش میره. چون من یاد گرفتم حال خوب طبیعت همه‌ی انسان هاست. چون من یاد گرفتم با حال خوبه که میشه به همه چیز رسید. و استاد، وقتی آدم خدا رو تو وجودش رشد میده، چقدر همه چیز ممکنه! دیگه هیچ نگرانی ای وجود نداره؛ هیچ ترسی وجود نداره؛ هیچ نشدی وجود نداره! من حتی وقتی یک دقیقه در روز به خدا فکر می‌کنم انقدرررر وجودم سراسر نور میشه که نفسم بند میاد؛ حالا شما فرض کنید بتونیم خدا رو در ثانیه به ثانیه‌ی روزمون حس کنیم؛ انشالله که با لطف و هدایت خدا میتونیم. مشکل اینجاست که ما در بیرون از خودمون به دنبال خوشبختی و یک اتفاق غیرمنتظره هستیم؛ اما مسئله اینه که خوشبختی در درون ماست؛ ماییم که خوشبختی رو ایجاد می‌کنیم؛ من در کنج اتاقم، وقتی کتاب میخونم، خوشبختم! در گلخانه‌ی خونمون، وقتی به تماشای گل ها نشستم خوشبختم! من همه جا، در هر زمانی خوشبختم؛ اگر بخواهم! که خوشبختی، به یک مکان یا زمان خاص محدود نیست؛ خوشبختی همواره در جریانه. در ما، در وجودمون، فقط کافیه به خودمون رجوع کنیم :)

    خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سمیه نوری گفته:
    مدت عضویت: 3820 روز

    سلام خدا قوت. مثل همیشه عالی. سپاسگزارم بابت این فایل خوب و یادآوری های بجا و به موقع شما.

    خداوند را سپاسگزارم بابت اینکه شما را به جهان هدیه داد و سپاسگزارتر هستم بابت اینکه حدود یکسال پیش شما و سایتتون را به من هدیه داد.

    خدا را شکر میکنم وقتی شما و تجربیات زیباتون را می شنوم و می بینم چون بیشتر ایمان میارم که من هم به راحتی می توانم هرآنچه از ذهنم میگذره را بدست بیارم، کافی است به قوانین ساده کاینات عمل کنم.

    بابت هدیه ارزشمندتون هم سپاسگزارم. من کمتر از 10 روز پیش یک کالای ارزشمند را به کسی هدیه دادم اینقدر شوکه شد که نگو. خداوند را سپاسگزارم که به واسطه شما چندین برابر اون را امروز برام هدیه فرستاد. من عاشق دعای پایانی فایل هاتون هستم پس با دعای خودتون حرفم را تمام میکنم.

    تولدتون مبارک امیدوارم در پناه الله یکتا سالیان سال سلامت، شاد، موفق، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید. باز هم سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    زهرا بلاغی گفته:
    مدت عضویت: 2729 روز

    سفرنامه نهمین روز:

    سلام استاد من امروز ی مسافرت اومدیم با کسایی ک خیلی خوش نمیگذره باهاشون ولی چون همسرم ازم خواست و اینکه دیدم این میتونه ی چالش خیلی خوب باشه برام ک تو هر موقعیتی بتونم شاد باشم ک خوشحالیم وابسته ب چیزی نباشه و خواستم خودمو محک بزنم و با چالش جدید روبرو شم چون مشکلات تو زندگی میتونه باعث پیشرفتمون باشه و اتفاقن خوشحالم ک باورای غلطمو پیدا کردم

    امروز روز اول بود و من چن ساعت اول خوب بودم بعد دیگ کنترلمو از دست دادم

    فهمیدم خییییلی هنوز ب تلاش نیاز دارم

    خیلی ب محبت همسرم نیاز دارم و وقتی همسرم بم محبت نمیکنه و توجه نمیکنه ناراحت میشم درحدی ک اعصابم بهم میریزه و سرش غر میزنم و میگم چرا ب بقیه توجه میکنی ب من نه

    میدونم کارم اشتباه بوده ولی ناراحت نیستم چون باعث شد ایرادامو بفهمم باعث شد بفهمم هنوز باید خیلی رو خودم و باورام و اعتماد بنفسمو و نیاز نداشتن ب توجه همسر کار کنم

    با گوش دادن ب این فایل خیلی حالم بهتر شد

    اینکه گفتید بی خیال باشید زندگی رو راحت بگیرید واقعن چرا سخت میگیرم ب خودم استاد ممنونم بابت این حرفاتون

    باعث شد با خودم این تصمیمو بگیرم ک فردا باید حتمن خوش بگذرونم فردا بی خیال خواهم بود

    مهم نیست همسرم بم توجه کنه یا ن

    مهم نیست اطرافیانم چ رفتاری داشته باشن

    من باید خودم حال خودمو خوب کنم من نیاز ب کسی ندارم تنها خدا برایم کافیست

    این فایلتونو خیلی دوست دارم تا الان ۳ بار گوش دادم

    *

    نوشته بالا رو دیشب بعد از گوش دادن به فایل روزنهم نوشتم تو گوشیم چون نت نداشتم ارسال کنم امروز ارسال کردم

    امروز سرقولم بودم برام مهم نبود توجه همسر و ترافیک و بقیه چیزای منفی اطراف

    خداروشکر حالم بهتره خوشحالم بابت تضادی ک دیروز برام پیش اومد و باعث پیشرفتم شد

    مرسی استادجون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    قبل از دیدن فایل میخوام بنویسم،

    من تقریبا یکی دو ماهی میشه اتفاقای خوب بیشتر برام میفته، آدمای بی نظیر خیلی خیلی خیلی بیشتر به پستم میخورن، خیلی کم پیش میاد ناخواسته ای یا اگرم پیش بیاد خیلی راحت ذهنم و کنترل میکنم، همین دیشب داشتم به دوستم میگفتم دارم حسش میکنم به وضوح که عاشقمه که دوسم داره که من بنده هدایت شدشم❤️چقدر احساس خوبی بود که خوندم خانم شایسته گفت این یعنی با خودت بیشتر در صلحی و ارتباطت با اون داره مستحکم تر میشه،🥺🥺🥺 الهی شکررررررت..

    بذارین از اتفاقا و نشونه ها بگم:

    وقتی میرم بانک یا هر جا که کار دارم اون شخص خیلی خوش اخلاقه و کارم و خیلی خوب انجام میده تازه مثلا اگه درخواستی داشته باشم بیشتر از چیزی که میخوام هم انجام میده..

    وقتی سوار اسنپ میشم ماشینا به طرز عجیبی هم خیلی تمیزن هم آهنگی که پلی میشه آهنگ مثبتیه و هم راننده اسنپ آدم مثبتیه، پر انرژیه ❤️

    دو نفر از اعضای خونوادم حال جسمیشون خوب نبود اومدن تو اتاقم بعد یه مدت گفتن حالمون خوب شد،،اینجا انگار اتاقت پر از انرژی و حال خوب و شفاست🥺

    روابطم با مردم بی نهایت بهتر شده، بشدت عشق میگیرم از همه، عشق میورزم، انرژی میدم،،اسمم شده انرژی زا شده بمب انرژی

    خدا یکیو آورد تو زندگیم که کمکم کنه برا وارد شدن به ترسام و زیاد شدن شجاعتم و جهان بینی گسترده ترم، یه کسی که شاید در ظاهر با من متفاوت باشه اما جنس فرکانسش از منه..

    تو این مدت چندبار قشنگ حس کردم اون جریان از درونم رد شده و داره به جای من اوموقع عمل می‌کنه،یعنی همون لحظه می‌فهمیدم و گریه می‌کردم که بخدا این من نیستم که داره این کار و انجام میده،.،یکیش وقتی بود که تنها توی زمین بزرگی بودم و صدای سگ اومد ۶ تا سگ بودن (من از سگ میترسیدم همیشه و تا صداشون میومد من فرااار میکردم)..این دفعه رفتم به سمتشون بخدا باورم نمیشه هنوز یکی داشت به جای من قدم برمیداشت به سمتشون، اون لحظه هیچ ترسی نداشتم هییچ ترسی و پر بودم از عزت نفس اون لحظه هیچ چیز به نظرم غیر ممکن نبود حس میکردم میتونم همه کارارو انجام بدم 🥺به سمتشون قدم برمیداشتم و گریه میکردم میگفتم این من نیستم،این فاطمه نیست که از سگا میترسید🥺 هی میرفتم جلوتر هی باهام حرف میزد میگفت برو جلوتر . تا جایی که به سه چار متری ۶ تا سگ رسیدم اونم توی زمینی که هیچکس نبود و هوا داشت تاریک میشد…دیگه اونا خودشون ترسیدن رفتن😂😍

    من تو این مدت خیلی با خدای درونم حرف زدم، دقیقا یاد سپیده میفتم تو کلاب هوس همیشه که میگفت چطور باهاش حرف میزنه، منم باهاش حرف میزنم جوابمو میده و توی اکثر مواقع چیزی که میگه با عقلم جور در نمیاد اما بهم ثابت شده که راست میگه و انجامش میدم چیزی که بقیه نمیفهمنش…دقیقا وقتایی که به حرفاش عمل نمیکنم میبینم نتیجشو…مثلا دیشب تا ساعت نه و اینا درس خوندم بعد یکم خسته شدم البته بیشتر دلم میخواست برم پای گوشیم بهونشم این بود که دیگه ساعت نه هست و دیگه بسه و فلان،،حسم گفت نرو گوشیتو روشن نکن بمون درست و بخون..اولش گوش کردم اما بعد یه نیم ساعتی رفتم گوشیمو روشن کردم و نتیجشم دیدم🙂 دو تا درس از برنامم مونده بود اون و نخوندم تا آخر شب،،با دو تا از دوستام حرف زدم که از هیچکدوم احساس خوبی رو دریافت نکردم و شب با همون فرکانس خوابیدم و خوابای خوبی رو ندیدم اما صبح بیدار شدم گفتم خدایا ببخش منو به حرفت گوش نکردم،الان بهم بگو برم دور درس یا برم تو سایت که بهم گفت برو تو سایت❤️

    رفتارم با مامانم خیلی خوب شده. اصولا من و مامانم با اینکه بشدت همو دوس داریم اما خیلی تو سر و کله همیم..یه مدت فقط رو ویژگی ای که دوسش نداشتم تمرکز کرده بودم اما استاد گفتند که روی ویژگی‌های مثبت افراد تمرکز کنید که همون رو جذب کنید و من نوشتنم ویژگی های خوبشو و جلوم عکسشو گذاشتم گفتم مثلا سپاسگزارم بخاطر مهربونیت.مامان ممنونم ازت که اینقدر دوستم داری شاید بیشتر از هر کسی دیگه تو این دنیا تو منو دوست داری ..ممنونم ازت که واسم ناهار درست می کنی و غذا درست میکنی.. و فکر نمیکردم به این سرعت جواب بده، خیلی آروم تر شدم خیلی بیشتر درکش میکنم، اونم خیلی بهتر با من رفتار میکنه❤️

    یه نمونه دیگه وقتی بود که اوضاع درسی زیاد خوب نبود اما حالم خوب بود ارتباطم را با خدا را حفظ کرده بودم.. قبل از اینکه ظهر بخوابم تو گوشم گفت برو مشاوره درسی بگیر که من باهاش مخالف بودم و اون لحظه اصلا ب ذهنم نمیرسید همچین کاری.. بعد بیدار شدم گفتم خدایا من نمی دونم کی تو گوش من بود حرف زد تو بودی من شک دارم به من بگو با نشونه ها با من حرف بزن و بهترین شکل ممکن همون لحظه بهم گفت برو قران بخون و خوردم به این آیه که این سخن حق از جانب پروردگارت است که هرگز از تردیدکنندگان نباش..همینقدر قشنگ باهام حرف میزنه و هدایتم میکنه.. برای همینه که میگم عاشقمه برای همینه که میگم بنده هدایت‌شدشم.. حرفشو گوش دادم.(همیشه استاد و الگو قرار می دهم تو پیروی از احساسم که میگن دوستان به من می گفتند که خدا نکنه خدای درون عباس منش چیزی بگه و این به منم حس قدرت میده که پاشو انجامش بده)….همون لحظه مشاور گرفتم و اینم بگم که خودش پولشو همه چیشو واسم جور کرد خیلی راحت.. منی که درس نمیخوندم تا یک ماه شروع شد و الان افتادم روی غلتک که هی داره سرعتش بیشتر میشه❤️❤️

    نشونه های خیییییلی زیادن تا صبح میتونم براتون بگم که خدا چقدر عاشقمه و چقدر واضح باهام صحبت میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    زهرا عطائی آذر گفته:
    مدت عضویت: 1179 روز

    سلام به استاد گرامی ودوستان هم فرکانسی خدایاسپاسگزارم بخاطراین آگاهی چقدرزیبا وقتی که باخدا ودرون خودت به صلح میرسی تمام کمبودها ازبین می‌ره وتنهاکارباقلبمون دوست بشیم و جوری به مسائل نگاه کنیم که حالمون خوب بشه و بقیه رودوست داشته باشیم چون جزئی ازخداوندهستندچقدرزیباست این نوع نگاه وباعث میشه همه ی ادمهارودوست داشته باشیم و دیگه تمرکزروی منفی ادمهانمیره ودرصلح باشیم باخدارفیق بشیم مهم ترین مسئله زندگیمون که مرکزتمام خوشبختی و سعادت همینه.

    الهی شکربخاطرقطع وابستگی م به هرآنچه که باعث دوری من ازخوددرونم میشد .

    الهی شکر بخاطررابطه م باخدای مهربونم که درحال بهبودیست و هرروز بهتر و نزدیکتر میشم.

    الهی شکربخاطرنوع نگاهم که تمام تلاشم رو میکنم تا هرکاری میکنم خیریت و الهام خداوند رو ببینم واین نوع نگاه دلیل آرامشم میشه وبه نحواحسن اون موضوع حل میشه.

    الهی شکر بخاطراینکه شادی وپیشرفت دیگران رومیبینم وخوشحال میشم واین باور درون من تقویت میشه که فراوانی نعمت زیاده وهرروزبیشترمیشه .

    الهی شکربخاطر شنیدن این آگاهی های ناب که استاد عزیزم دراختیارمون قرار داد.

    الهی شکر بخاطرابنکه درحال تغییرهستم وهدایت شدم به این مسیر ودرحال رشد ودریافت آگاهی هستم .

    الهی شکر تازه فهمیدم زندگی اصلا سخت نبوده من همه چی روسخت می‌دیدم اما الان راحت تر میبینم وبه نسبتی که میبینم راحت ترتجربه میکنم آرام ترشدم و توکل م به خداوند بیشتر شده و نتیجه آرامش بیشتر دریافت میکنم.

    الهی شکر که خدای مهربونم وبخشنده وثروتمند رو پیداکردم وجایگزین خدای بی رحم وظالم شده .

    یک روزی تمام تضادهای زندگیم بزرگترین عذاب الهی بود برام اماالان درک میکنم که همین تضادها باعث حرکتم شده من آدم خیلی خیلی وابسته و قربانی وشاکی ازخداوزمین وزمان بودم اما یه چیزی توقلبم می‌گفت زندگی این نیست من نبایدانقدرسختی بکشم سوالهایی توذهنم بودوهمش باخودم گفتگومیکردم یعنی چی واقعا زندگی یعنی این ودرونم تلاش میکرد آرومم کنه والهامات خداوند روبهن بفهمونه خداوند هدایتم کرد دردل اون جهنم به مسیردرست هدایت شدم وسختی هاباعث شدقسمتهایی ازوجودم رشد کنه و حرکت کنم و الان که این کامنت رومینوسم درحیرت م که خدایا تمام این مسیر بخاطراین بودتااین آگاهی هاروبشنوم وبااستادعزیزم هم فرکانس بشم وتوچقدر هواست به من بوده ومن فکرمیکردم منورهاکردی امامن راهم روگم کرده بودم .

    استاد میگه اگه من راحت به دست آوردم توهم میتونی بارهااین فایل روگوش دادم که اکرباورهاموتغییربدم لازم نیست کاری کنم وخیلی راحت همه چیز ساده به دست میاد فقط باید ورودی هاموکنترل کنم وهرروز آگاهانه مراقب ورودی هام باشم خداروشکرمیکنم .

    زندگی ما میتونه خیلی زیباباشه اگرباورهامون روتغییربدیم و به کنشی واکنش نشون ندیم و سعی میکنم نگران هرچیزی که مساوی احساس بد هست نباشم چون خداوندبیشترازمن خوشحال میشه که من به خواسته م برسم دونستن این باور باعث میشه انقدر اضطراب نداشته باشیم .

    هرروز رابطه م باعزیزانم وخودم داره بهترمیشه بااین نوع نگاه وتمرینهامو انجام دادن داره معجزههای قشنگی توزندگیم میافته جالبه احساس خوبی دارم منتظراتفاقات و سوپرایزهای خداوندهستم چون این قانون

    من اصلا خودم رودوست نداشتم وبلدنبودم هیچ وقت کادونگرفتم و یکسال پیش وقتی یه کوچولو روخودم کارکردم ودیگه توقعم روکم کردم برای اولین سال کادوگرفتم .الهی شکربخاطر تک‌تک نعمتهای الهی ودونستن این قوانین الهی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سعید زارع گفته:
    مدت عضویت: 2483 روز

    سلام استاد عزیزم‌ و خانم شایسته عزیزم

    استاد خدارو شکر که با همه مسائل باز هم خداوند این راه واسمون گذاشته که به مسیر صحیح بیایم

    تو یکی از فایل ها داشتم میدیدم که استاد با یکی از دوستاش فکر کنم بعد از برگشت از یک کارنوال خیابانی به صورت تصادفی به مسابقه هاکی روی یخ هدایت شدند ، منم گفتم دوست دارم این تجربه رو داشته باشم ، یه شب رفته بودم پیاده روی دیدم یه جایی سیرک هست گفتم میرم داخل و لذت میبرم رفتم پرسیدم گفتند که سانس آخر بوده بازم خودم تحسین کردم بابت شجاعتم و تصمیمی که فی البداهه گرفته بودم و مسله تمام شد تقریبا یک ماه بعدش به خدا قسم طوری به مسابقه هاکی روی یخ هدایت شدم که مونده بودم و فقط میخندیدم ، حالا چرا مونده بودم ؟ چون من از طرف یکی از دوستای صمیمیم دعوت شدم به مسابقه ایشون همیشه میره مسابقات چون پسرش تو تیم ملی هاکی هست اما من هیچ وقت اصلا فکر نکردم که برم به هیچ وجه ،، حالا وقتی که اون روز به صورت تصادفی تصمیم گرفتم برم یادم نبود که این خواسته رو داشتم تا زمانی که نشستم روی صندلی تماشاچی ،،، خدای من یعنی خواسته من با همون شرایط تمام مدت کنار دلم بوده اما من تو مدارش نبودم ،،،حالا فکر میکنم که تمام ایده هایی که واسه کارام احتیاج دارم همینقدر راحت و آسان واسم هست حتی الان در دسترسم هست ولی باید در مدارش قرار بگیرم ،،، استاد واقعا تعهد خوبه ،،،واقعا جهاد خوبه ،، اصلا خیلی خوشحالم بابت درک این مسئله…

    فقط باید شل کن سفت کن نکنم باید به قول شما یو یو نباشم‌.

    دوستت دارم چشم حتما تمام تلاش خودم میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    سلام استاد عزیزم

    یه زمانی مهم ترین موضوع زندگی من این بود که کادو تولد شوهرم بهم چی بده و همیشه پر از حسرت و حس کمبود بودم بدترین روز در سال روز تولدم بود چون هیچ وقت انتظاراتم براورده نمیشد و من احساس قربانی بودن میکردم

    بعد اشنایی با شما هنوز نمیدونستم احساس لیاقت چی هست و با دست و پا شکسته فهمیدن و عمل کردن داشتم این توقعات رو از بین میبردم اما هنوزم احساس قربانی بودن و حسرت ته دلم بود چون بویی از احساس ارزشمندی نبرده بودم جالبه اگر کادویی هم دریافت میکردم اونم با کلی احساس بد و ناراحتی بود و اصلا خوشحال نمیشدم بخاطر اینکه به خواستم رسیدم درواقع سپاسگذار نبودم

    امسال من در مدار این فایل قرار گرفتم و گوش دادم در مدار دوره احساس لیاقت قرار گرفتم و ارزشمندیمو از این چیزا جدا کردم

    من متوجه شدم وقتی انسان از چیزی ناراحت میشه یعنی احساس ارزشمندیش بهش وصله

    امسال چند روز مونده به تولدم شوهرم خودش گفت میخوام امسال برات طلا بخرم تولدت و چندتا عکس نشونم داد که از دوستش که طلافروشه خواسته بود براش عکس بفرسته از طلاها با اینکه من نخواسته بودم ازش و بعد چون اونارو نپسندیدم رفتیم و من یه گوشواره گرون قیمت و نسبتا سنگین خریدم و خیلی هم خوشحال شدم و سپاسگذار خدای عزیزم بودم

    اینه عمل به قانون

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    کیمیا گفته:
    مدت عضویت: 3746 روز

    سلام به همه

    دوستای خوبم من ١٩ سالمه و هیچ شغل و درامدی هم ندارم، وقتی برای عید خرید میکردم به خودم گفتم ١٠ برابر پولی که خرج میکنم برمیگرده به حسابم، و امروز تقریبا با سود 5 درصد اون پول برگشت به حسابم، درسته که ١٠ برابرش نبود ولی من اصلا ناامید نشدم. چندروزی هست که تصمیم داشتم بعد از تموم شدن دوره عشق و مودت (که پولش به سادگی جور شد و من هیچ تلاشی واسش نکردم )برم دوره عزت نفس رو بگیرم و مطمئن بودم پولش خودبخود جور میشه، وقتی دیدم قراره روی محصولات تخفیف گذاشته بشه حساب کردم که جمع کل جلسه های دوره عزت نفس چقدر میشه، و دیدم با پولی که امروز به حسابم ریخته شده دقیقا الان هزینه ی دوره عزت نفس توی حسابم هست????

    واقعا از خدای مهربون و عزیزم سپاسگزارم که اینقد هوای منو داره و خاطرمو میخواد

    و ممنونم از آقای عباسمنش عزیز که به ما لطف و محبت دارن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    سلام به همگی

    من یاد گرفتم به هیچ هدفی و یا هیچ خواسته ای نچسبم و اون رو رها کنم تا به دستش بیارم اصلا اگر نگرانم برای رسیدن به اون خواسته یعنی اینکه من فکر میکنم نمیتونم بهش برسم و چون قدرت افکار زیاد هست من هر چقدر تلاش کنم اما به دستش نمیارم چون افکار من با تلاش من همسو نیست . پس باید با ارامش و حال خوب زندگی کنم خواسته ها خود به خود به سمت من میان و من نیاز نیست کار خاصی انجام بدم .

    من مدتها هست برای درس خوندن دخترم به قصد قبولی در یک دانشگاه خوب و رشته ی خوب تا حدودی حرص میخورم در حالی که هنوز دو سال تا کنکور مونده و اما تا میخوام گمراه بشم و حرص و

    جوش بزنم تا بچه ای درسخوان و در اینده موفق داشته باشم به خودم میگم بابا رها کن اینقدر نچسب به این چیزها من نمیتونم دخترم رو تغییر بدم باید از وجودش خودش و نمرات عالی که داره لذت ببرم و بگم موفقیت فقط در درس و دانشگاه نیست و خودم رو ارام میکنم و خودم رو از مسیر اون بیرون میکشم و از خدا میخواهم فرزندانم رو در مسیر موفقیت از هر طریقی که خودش میدونه قرار بده و من خودم رو رها می کنم .

    من مدتی بود به این خواسته که چرا ثروت بیشتر و بیشتر در زندگیم جاری نمیشه چسبیده بودم و حال خوبم به حال بد تبدیل شده بود و هنوزم گاهی اوقات پیش میاد که از مسیر دور میشم و به سمت گمراهی میرم تا جایی که از دارایی هام و نعمتهای زیادی که دارم لذت نمی‌برم اما سریع اگاه میشم بابا رها کن از هر انچه داری لذت ببر ثروت هم یک نعمت هست که من باید در فرکانس دریافتش قرار بگیرم و اینقدر حرص و جوش نزنم برای به دست آوردنش و با همین افکار میبینم با کار کردن روی خودم شرایط من چقدر تغییر میکنه .

    من در حال حاضر و گذشته با دیدن نتایج افراد موفق در سایت و بیرون از سایت در اطرافم بازم به این خواسته میچسبیدم که باید موفق بشم باید کاری کنم چرا من اینطور هستم اما با این افکار که چرا فلانی اینطور هست و ….بازم گمراهی همانا و حال بد همانا و نتایج کمرنگ همانا اما چون من

    ذهنم طوری تربیت شده که سریع به حال بد آگاه میشم و دنبال علت در خودم میگردم که چرا شاد و سرحال نیستم سریع متوجه اشتباهم میشم و به خودم میگم من حق ندارم خودم رو با هیچ‌کس مقایسه کنم فقط من میتونم دیروز خودم رو با امروز خودم مقایسه کنم من فردی هستم منحصر به فرد و ارزشمند و عالی جدا از هر کس با هر خصوصیاتی

    که داره و من با تمام وجودم سعی میکنم عاشق خودم و سبک زندگی خودم باشم و از خودم لذت ببرم و بقیه ی افراد رو رها میکنم و میبینم چقدر زندگی من دگرگون میشه

    من در گذشته عقده ی داشتن دوستان خوب و روابط زیبا رو داشتم و هر کجا افراد صمیمی و خوب در کنار هم میدیدم که از بودن با هم لذت میبردن حسرت میخوردم و ناراحت میشدم اما بازم متوجه شدم گمراه شدم و به خودم میگفتم من به هیچ کس در این دنیا نیاز ندارم من اول باید از وجود خودم و تنهایی خودم و از حضور خدا در زندگیم لذت ببرم تا شرایط بیرون من تغییر کنه و حسادت فقط من رو از اهدافم دور میکنه.و شروع به تحسین اونها کردم و خدا رو شکر تغییرات عالی در زندگیم به وجود اومده

    من در گذشته اگر روابط زیبای یک مرد با همسرش رو میدیم حسرت میخوردم .اما بازم متوجه شدم هر کس هر جایی هست در جای درست خودش هست اون فرد لایق اون روابط زیبا هست من هم باید روی خودم کار کنم تا به اونجا برسم و با زور زدن و فشار آوردن به همسرم نه تنها شرایط بهتر نمیشه بلکه اوضاع بدتر میشه من خودم باید تغییر کنم .

    من در گذشته از خبر موفقیت مالی و روابط و …در بعضیا کمی ناراحت میشدم که خدایا پس چرا من ندارم چرا من از این مدل اتفاقات زیبا در زندگیم نیست اما متوجه شدم بازم گمراه شدم و به چیزی چسبیدم و این عین ناشکری هست چون این همه اتفاقات زیبا و عالی در زندگیم هست که اگر بخوام تک‌تک اونها رو بگم ساعت ها وقت میگیره و بازم روی خودم کار کردم که همیشه در فرکانس سپاسگزاری باشم .

    من با انجام بعضی کارها میخواستم به زور خودم رودر دل بعضیا جا بدم و خودم رو به عنوان انسان بالا و عالی نشون بدم اما گفتم رها کن فقط برای خودت زندگی کن و هر طور هستی همانطور باش و کاری کن که خودم از خودم لذت ببرم نه بقیه از من لدت ببرن و شرایط بیرون بازم برام بهتر سد

    من درگذشته برای جسم متناسب تر و سالم تر خیلی به کارهای اشتباه چسبیده بودم و واقعا خودم رو زجر میدادم اما از یه جایی به بعد تسلیم خدا شدم و‌ اون خدا من رو به سمتی هدایت کرد که در اوج اسانی به تناسب اندام و سلامتی بیشتر رسیدم .

    خیلی حرفها دارم که نشون میده در گذشته چسبیده بودم به آرزوهام و همش میخواستم بقیه رو تغییر بدم و شرایط بیرونی رو تغییر بدم در حالی که خودم تغییر نکرده بودم اما واقعا نشد از وقتی با این سایت و اموزشها اشنا شدم هیچ وقت نگفتم چطور بقیه و یا چیزی بیرون از من تغییر کنه یاد گرفتم همش به دنبال تغیبر افکار و باورهای خودم در زمینه های مختلف باشم به قول استاد خود به خود همه چیز آسان و راحت تغییر میکنه الان زندگی من خیلی متحول شده البته تا جایی که تونستم روی خودم کار کردم من الان راحت خریدهای عالبی میکنم سفرهای عالی میرم مهمانی های عالی میدم

    پوشش های عالی دارم و امکانات عالی وارد زندگیم شده سلامتی عالی دارم و روابطم با همسرم و فرزندانم و اطرافیانم عالی شده ارامش و شادی عمیق تر ی دارم هر روز کلی نعمت به طریق مختلف وارد زندگیم میشه چقدر از حضور بقیه و اطرافیانم بیشتر لذت میبرم و دوستشان دارم هر کجا هر کس رفتار و حرف نادرستی به من زده من گفتم این نشون دهنده درون اون فرد هست و هیچ چیز از من کم‌ نمیشه و رها کردم و سعی میکنم زندگی رو سخت نگیرم و حسادت و کینه و ناراحتی و … نداشته باشم و سبک سبک زندگی کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      لیلا بشارتی گفته:
      مدت عضویت: 2398 روز

      سلام به دوست عزیزم خیلی خیلی لذت بردم از کامنتون عالی بودید من با خوندن نوشته های شما که یک نمونه اش دغدغه ونگرانی من هم بود درس نخواندن پسرم که به گمراه بودن خودم پی بردم واز این به بعد تصمیم گرفتم که آگاهانه رها کنم وبرایم مهم نباشه وبسپارم به خدا واقعا تازه متوجه شدم که چرا به هر چیزی که می چسبی ازش دور می شوی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اعظم صادقیان گفته:
      مدت عضویت: 3894 روز

      سلام

      روزتون بخیر وشادی

      تولد شما استاد گرامی وبزرگوار را هزاران هزار بار تبریک وتهنیت عرض می کنم

      امیدوارم که در کنار خانواده عزیزتان همیشه سلامت ,سربلند وسعادتمند وثروتمند باشید

      در پناه خداوند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: