دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 8

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3311 روز

    سلام استاد عزیزم

    فایل عااااااااااااااااااااالی بود

    اما من باید چند بار دیگه هم ببینم چون همه حواسم به این بود که چقدر فرهنگ رانندگی اونجا بالاست . راستی چرا ماشینا اونجا صدا ندارن ؟ اینجا نیسان آبی از سر کوچمون میگذره تمام شیشه های خونه میلرزه :)))))

    بچه ها دوره کشف قوانین آخرت دورست . یعنی یه جوری استاد قانونو میکنه تو مخت که دیواااانه میشی . خدایا شکرت

    استاد جونم شکرت عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      Only god گفته:
      مدت عضویت: 2719 روز

      سلام آقا کاظم ایشالا چند سال دیگه میریم بالاشهر زندگی میکنیم از صدای ماشینای مدل پایین دیگه خبری نیست همه ی ماشینا لوکس

      ایشالا منم به زودی بعد دوره ی عزت نفس دوره ی کشف قوانین زندگیو بتونم تهیه کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3129 روز

    استاد عباس منش عزیز

    با سلام

    این فایلتون هم مثه بقیه بینظیر و فوق العاده و پر از نکات طلایی بود که نمیشه واقعا در چند خط توضیحشون داد. استاد مسیر زندگیتون تماما برامون درس و نکته داره من یکی خودم واقعا وقتی داستان زندگیتونو میشنوم بینهایت انگیزه میگیرم چون تو مسیر به همه جور چالشی برخوردید! و جالبه که بقول خودتون تونستین اکثر مواقع حلشون کنین و ازشون بگذرید. خب اگه هر کدوم از ما همین نکات و حل مسایلی که شما در زندگی بهش برخوردید رو درک کنیم و بتونیم ازشون استفاده کنیم میتونیم چندین و چند سال در زندگیمون جلو بیوفتیم و پیشرفت کنیم. استاد وقتی داستان دزدیده شدن ماشینتون رو شنیدم یاد موضوعی مشابه ر مورد خودم شدم من وقتی بچه بودم تا سن 4 سالگی بدلایلی نامعلوم که واسه خودمم سواله پستونک میخوردم و مادرم میگه هرکاریم میکردیم نمیتونستیم این عادت رو از سرت بندازیم :) و یه جورایی شده بود برات همه چیز و اونو به هر چیز دیگه ترجیح میدادی. اما ایشون میگه یروز اتفاق جالبی میوفته و در حالیکه با ماشین در حال حرکت تو جاده بیرون شهر بودیم و تو بقل من نشسته بودی و طبق معمول پستونک در دهانت بود دختر عمه بزرگم کنارم نشسته بوده و در یک لحظه دست میبره سمت دهنم و پستونک رو به بیرون میندازه حالا تصور کنین من بقدری بهش وابسته بودم که مادر پدرم جرات اینکارو نداشتن. جالبه مادرم میگه من خودمو برای فریادها و گریه هات آماده کرده بودم اما در کمال ناباوری تو فقط به چشمای من ذل زده بودی و هیچ عکس العملی نشون نمیدادی!!!!!!!! خلاصه مادرم میگه این قضیه به همین سادگی تموم شد موضوعی که من و پدرت واقعا برامون تبدیل به یه چالش شده بود. گاهی وقتا بقول استاد باید یه چیزایی ازمون گرفته بشه تا چیزای بهتر و موقعیتهای عالیتر بهمون داده بشه. اگر من تو موقعیت استفاده از اون وسیله باقی میموندم چطور میخواستم طعم غذاهای جدید و لذت چشیدن مزه ها و … رو درک کنم؟ پس اگر بتونیم به هر اتفاقی در زندگیمون یه جور دیگه نگاه کنیم اتفاقی که در اون لحظه و در اون شرایط بظاهر بده و اون رو لطف و هدایتی از طرف خداوند بدونیم همه چیز میتونه متفاوت رقم بخوره و خواسته ها و شرایط جدیدی رو تجربه کنیم.

    خدا رو هزاران بار شکر بخاطر استاد عباس منش عزیزم و شما دوستانی که به بودن در کنارتون افتخار میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سید کاظم فلاح گفته:
      مدت عضویت: 3311 روز

      سلام علیرضا جان

      آقا داستان گم شدن گوشیتو توی دوره کشف قوانین خوندم . انقدر موقع خوندنش داشتم کیف میکردم نزدیکای آخراش که بود که میگفتم : نــــــــه تموم نشه نــــــــــه یکم دیگه بگو چجوری شد پیدا شد و …… اما خلاصش کرده بودی . اصلا خـــــــیلی الهام بخش و باحال بود

      من خانوادم خیلی مذهبین . سالها پیش پدرم بهم یاد داده بود که یه نمازی هست که تو هر رکعتش یه سوره ” یس ” باید بخونی ، اینو بخونی وسایل گمشدت پیدا میشه

      آقا ما هم بدجوری بابامونو حرفاشو قبول داشتیم . تا یه چیزی گم میشد این نمازرو میخوندیم فرداش به شکل عجیبی پیدا میشد . الان فهمیدم اون باوره کار میکرد نه نمازه :))))

      واقعا حیف چقدر پدرمو دوست دارم و عاشقشم اما به دلیل تفاوت دیدگاهمون خـــیلی از هم فاصله گرفتیم . میخوام گریه کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علیرضا فتاحی گفته:
        مدت عضویت: 3129 روز

        دوست خوبم سید کاظم عزیز

        با سلام

        ممنونم از لطفت راستش شما یکی از الگوهای خوب برای من تو جمع این خانواده هستی و من هر بار از خوندن نظراتت چه تو بخش عقل کل و چه تو بخش نظرات قسمت محصولات لذت میبردم و میبرم. راجع به این اتفاقم والا هنوز خودمم یجورایی تو شوک ام جالبه مادرم بنده خدا باورش نمیشه که این گوشی صحیح و سالم بدون حتا یه خط و خش برگشته موقعی که رفتم گوشیمو از اون بنده خدایی که یه خانوم بود و پیداش کرده بود بگیرم وقتی برگشتم خونه و گوشی رو به مادرم نشون دادم چنان ذوق کرد که پرید و بغلم کرد و داشت تو بغلم گریه میکرد اما جالبه برای من واضح بود که پیدا میشه (قانون باور) میدونی سید من فکر میکنم اگر نسبت به هر موضوعی این اطمینان قلبی رو پیدا کنیم دیگه واقعا کار تمومه و منظور استاد از تمام آموزشها و دوره ها رسیدن به یه همچین احساس و فضاییه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Au68 گفته:
    مدت عضویت: 2998 روز

    سلام استاد. بخدا نتونسم جلو اشکامو بگیرم اخر فایل بی اختیار اشک میریختم یه کسی باهام صحبت کرد حسش میکردم گفت خدایی که این بنده رو اینجا رسونده تو رم میرسونه فقط باید باورش کنی باور میکنم خدایا باورت میکنم که تو فقط شکل میدی به باورام به ارتعاشاتم ای خدای قهار بچه ها و دوستان عزیزم بخدا قانون همینه و بس شاد باشید که تمام خواسته هامون از مسیر شادی و توکل بر الله یکتا میگذره یک کسی مثل سید حسین عباس منش وقتی به خدا اعتماد کرده و از مسافر کشی اینجا رسونده خب چرا باید من و شما رو اینجا نرسونه بلکه بالاتر . استاد میدونی تمام فایل ها و محصولاتی که دارم چی منو فقط به گریه میندازه اونم گریه شوق، فقط اون ایمانی که از روی فرکانسات حس میکنم که بخدا داری. اون دوستی که بین تو و خدا هست از سر شوق گریه میکنم و ته دلم قرص قرص میشه. سید حسین ایمانت توکلت منو کشته منو دیوونه کرده دوست دارم تو رو و خدایی که تو رو هدایت میکنه . همین برا من بسه که منو یاد خدا میندازی و فقط دوس دارم گریه کنم ببخشید استاد دیگه احساس لطیف و شوق خدا نمیذاره بنویسم عاشششششششششششششقم عاشق خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3048 روز

    این فایل خیلی برایم سودمند بود .

    امروز با یک تضاد گردن کلفت به قول خودم آشنا شدم . به خودم می گفتم اگر واقعا روی باورهایت کار می کنی چرا نمی توانی محیط و شرایط پیرامونت را آرام آن طور که دوست داری خلق کنی و این ناامیدم می کرد .

    دقیقا ما با چیزهایی که حساس هستیم و تحملشان را نداریم امتحان می شویم . از نظر خودمان باید شرایط بهتر و بهتر و عالی تر شود . اما تضاد ها سر می کشند .جایی که حوصلمان را سر می برند و فکر می کنیم دیگر نمی شود ولش کن .

    کمی که آرام تر شدم به افکار و باورهایم مراجعه کردم . ذهنم می گفت همچنان تو خودت شرایط را می سازی . می گفت هر چه جلوتر می روی سلامت تر می شوی و ذهنت بهتر کار می کند . یادم امد روی باورهایم کار کردم اینها را ساختم پیش فرض فکر نمی کردم اوضاع بهتر می شود …خودم را با گذشته مقایسه کردم و تازه دیدم افکار و احساساتم چقدر فرق کرده است .

    دیدم در زمان این تضادهای بزرگ بوده است که قوی تر شده ام و آن قدرروی افکارم کار کردم که باورهای درست ساخته ام . به خودم گفتم حالا که تا اینجا پیشرفت کردم بهتر از این هم می توانم . مراحل پایانی را هم می توانم ادامه دهم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2771 روز

    وااااای به به چقدر فایل تصویری قشنگ بود چه طبیعتی چه ماشینایی صدای چهچه پرنده ها موزیک پرانرژی چه آگاهی های نابی دمت گرم استاد جون

    من همزمان فایل صوتی و تصویری رو دانلود کردم ولی صوتی زودتر دانلود شد انقدر مشتاق بودم طاقتم نیومد اول صوتی رو گوش کردم

    استاد عجب جای زیبا و تروتمیزی زندگی میکنید

    واقعا دلم وا شد

    باورم اینه که اگه شما تونستین از زندگی تو اون خونه سیمانی به زندگی در یکی از زیباترین مناطق قابل سکونت در جهان برسین پس ما هم که داریم جا پای قدمهای شما میذاریم میتونیم برسیم.

    استاد عاشقتم

    خدایا شکرت حالم خیلی خوب شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3350 روز

    سلام

    ماشاله چه آسمان صافی به این ابرهای به این قشنگی . به به

    عواقب هر کاری می تواند برای ما خوب باشه یا بد ؛ پیامدهای کارمان را بایددرنظر بگیریم و ببینیم خوبه یا بد . وقتی هر چیزی برایمان پیش می آید نگرش ما به آن موضوع و از زاویه ای که ما به آن موضوع نگاه می کنیم می تونه بد باشه یا خوب ؛ هیچ چیز به خودی خود بد یا خوب نیست ، آن معنی و مفهومی که ما به آن می دهیم آن را خوب یا بد می سازد و جلوه می کند .

    اینکه گفتید از منبع درست واردزندگیم بشه ، امروز دقیقا سوار تاکسی شدم که راننده تاکسی داشت دقیقا همین حرف را می زد.

    فرشته ها به خدا گفتند: پروردگارا این گنجشک با شما قهر کرده است.پس بهتر است که دیگر به او روزی ندهید تا از گرسنگی بمیرد.

    اما خدا گفت:صبر کنید به زودی او متوجه کارش میشود.

    گنجشک سرش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا چرا آن طوفان را فرستادی؟چرا لانه ی جوجه هایم را خراب کردی؟

    که ناگهان ندا رسید: هنگامی که تو برای پیدا کردن غذا از لانه دور شده بودی یک مار قصد داشت تا جوجه هایت را بخورد. من آن طوفان را فرستادم تا جوجه هایت در امان بمانند.

    گنجشک گفت: پروردگارا از این که حافظ من و جوجه هایم هستی از تو سپاس گزارم.

    خواست خدا و خواست ما در یک راستا است نه روبروی هم . هم طول هستند . به یک جهت هستند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    استاد یه مسئله دیگه که یادم رفت بگم.از اون جایی که ویدئو ضبط کردین یه مسئله ای ذهنم رو درگیر کرد.

    با خودم گفتم ببین این امریکایی ها چقدر باور فراوانی شون از ماها قویتره.هر چی ماشین از پشت سر شما رد میشد همه ماشینای یوغور و بزرگ که حتما حجم موتورشون خیلی بالاست.و خیلی راحت سوارمیشن بدون اینکه فکر کنن سوخت و استهلاکش چقدر میشه.

    واقعا لذت برم.در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    استاد سلام.الهی خیر ببینی.خیلی عالی بود این فایل.خودش یه دوره ای حساب میشه.

    استاد من همین انروز صبح داشتم به همسرم میگفتم که این اتفاقاتی که تو زندگی شنا افتاد از قبیل دزدیده شدن ماشینتون و اون مشکلاتی که تو دانشگاه با حراست پیدا کردید همش به خاطر اون درخواستی بوده که شما کردین و در راستای هدفتون بوده که میخواستید کاری در سطح جهانی انجام بدید و خوشا به احوال اون کسی که فقط با تغییر زاویه ی دیدش خیریتی ببینه در این اتفاقات به ظاهر ناخواسته.وقتی امشب این فایلتون رو دیدم خیلی به خودم افرین گفتم که خوب دارم روی خودم کار میکنم.من تمام روز ،اون وقتایی که بیدارم دارم به صحبتهای شما گوش میدم و قانون رو مرور میکنم و منتظر نتیجه های فوق العاده هستم.

    و استاد وقتی امشب این فایل شما رو دیدم به همسرم گفتم که قراره برای ما اتفاقات همون جوری که میخواهیم رقم بخوره و حتما لازم نیست که ناخواسته ای برامون به وجود بیاد.و میخوام این رو تبدیل به باوری کنم برای خودم.

    در ضمن استاد من دوره راهنمای دستیابی به رویاها رو یک ماه پیش تهیه کردم و تا جلسه ۶ کوش دادم و دارم به نتایجی تو زندگیم میرسم که شیفت کنم به کار مورد علاقه ام .فقط منتظر الهامات هستم که خداوند راه رو بهم نشون بده.

    استاد اگر شما رو پیدا نمیکردم من با این غفلت چکار میبایست میکردم تو زندگیم؟؟؟!!!!!!

    جدا از بحث مالی ،اون شرک و کفری که تو زندگیم بود رو میخواستم چه جوری برای خداوند توجیح کنم؟؟!!!!

    چند شب پیش بود که داشتم قران میخوندم رسیدم به این ایه که (خداوند تمام کناهان شما را میبخشد ولی نمی پسندد برای بندگانش کفر و شرک را)یعنی ناسپاسی و ندیدن قدرت قائل شدن برای هر چیزی جز خداوند.

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و از خداوند که من رو در مدار شما قرار داد.

    استاد انشاالله تا فردا من هم جزء کسانی میشم که دوره کشف قوانین زندکی رو تهیه کرده.

    خدا نگهدارتون باشه استاد?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    هادی حاجی زاده و شهلا حاجی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    سلام و عرض ادب

    استاد عزیز ، سید بزرگوار

    حدود 6 ماه پیش که تازه با گروه عباسمنش آشنا شده بودم ، یکی از دوستان عزیز مطلبی در سایت گذاشته بود که میگفت

    من آمدم در این گروه تا پولدار و ثروتمند شوم ،اما خدا را یافتم .آن موقع ها منظور این دوست عزیز را نفهمیدم ولی حالا با جان و دل درک میکنم.

    و اما استاد عزیز :

    واقعا ممنونم بابت این همه سخاوت و مهربانی . این همه فایل های فوق العاده و به صورت رایگان در اختیار همه میگذاری

    که اگه به یکی از صحبت هایت عمل کنیم زندگیمون دگرگون میشه .

    باورتون نمیشه هر فایل رایگان استاد رو حداقل 10 بار تا حالا دیدم و هر سری که میبینم یه اتفاق خوب برام میفته

    میخواستم یکی از اتفاق های جالبم رو براتون بگم که بی ربط به این فایل جدید پیکان دنده آرژانتینی نیست

    در یکی از فایل های استاد شنیده بودم که تا زمانی که بدهی دارید نمیتونید تمرکز کنید و ایده های ثروت ساز به ذهنتون نمیرسه

    تقریبا 10 میلیون تومان بدهکاری داشتم و توی این 6 ماه اخیر که تصمیم گرفته بودم تا باور هایم را تعقیر بدهم طلب کارها بیشتر از قبل پولشون رو میخواستند جوری که در روز 3 بار تماس و اس ام اس میدادند . و تمامشون از آشناهای خیلی نزدیک بودند . و چون من چند وقته که شروع به کسب و کار خودم کرده بودم و پولی در بساط نداشتم و فقط از دارایی هایم یک ماشین بود .

    من یه پراید 111 داشتم و واقعا عاشق ماشینم بودم . انقدر فشار طلبکارها زیاد بود که تصمیم گرفتم ماشینم رو بفروشم .ماشین رو به قیمت 18 میلیون فروختم .

    یک هفته بعد از فروش ماشین ، قیمت ماشین خیلی رفت بالا . به طوری که من 7 میلیون ضرر کردم .

    خیلی ناراحت بودم از این اتفاق . اما خودم رو آرام کردم و با خودم گفتم که حتما اتفاق های خوبی قراره بیفته

    بعد از فروش ماشین درهای نعمت و برکت به رویم باز شد

    باورتون نمیشه انقدر ایده های پولساز و ثروت سازی به ذهنم میرسه که نمیدونم کدوم رو عملی کنم .

    همین قدر بگم که از زمین زمان داره اتفاق های عالی برام میباره و به قول گفتنی میخوام پول پارو میکنم .

    و چقدر حالم عالیه و چقدر با خدای مهربونم صمیمی شدم

    استاد عزیز دارم پولمو آماده میکنم و تا دو روز دیگه دوره کشف قوانین زندگی رو تهیه کنم .

    خیلی خیلی خوشحالم و دارم لحظه شماری میکنم برای این دوره . و البته جا موندم ولی خیلی زود خودم رو به همکلاسی ها میرسونم.

    خداوندا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سوسن ساراب گفته:
    مدت عضویت: 2774 روز

    درود استاد عزیززززززززز خیلی خیلی این فایل خوب بود من جواب سوالم رو گرفتم من یک هفته پیش یه سوال در بخش عقل کل مطرح کردم که فقط دونفر لطف کردن جواب دادن که خیلی ازشون ممنونم دوستان عزیز دیگه مثل قبل فعال نیستند امروز رفتم سوالم رو چک کنم ببینم کسی جواب داده یا نه که دیدم همون دو نفر قبلی جواب دادن ناراحت شدم گفتم خدا من چه کنم قرار بود کمکم کنی که این فایل رو دیدم که عالی بود همونی حرفایی بود که خیلی منتظر گفتنش بودم ممنون استاد براتون از ته قلبم آزوی خوشبختی می کنم . اون اوایل که عضو سایت شده بودم و نمی توستم هزینه کنم و فایل ها رو بخرم خیلی ناراحت نا امید شدم گفتم عجب استاد پولکی هست همش دنبال منافعش هست میرم لغو عضویت می کنم دقیقا فرداش برام ایمیل اومده که کد تخفیف 40 درصد برنده شدم باورم نمیشد که قشنگ یه صدا از درونم شنیدم که گفت یادت باشه در مورد بنده خوبم اینجوری قضاوت نکنی. که بعدها فهمیدم که باید بها داد تا موفق شم پیشرفت کنم چون استاد هم کلی تلاش کردن تا این قوانین کینهانی بفهمن با بخش عقل کل و کامنت های دوستان کاملا متوجه شدم که اینجوری نیست و اشتباه می کردم استاد بسیار خوش قلب مهربان هستن و یه سری چیزا رو درنظر می‌گیرن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: