جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجه - صفحه 53

1087 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1135 روز

    سلام به استاد خوبم و خانم شایسته عزیز و دوستان

    خلاصه نویسی و ردپای من:

    بازهم یواش یواش از کار کردن روی خودم رفتم سراغ کارهای فیزیکی و تعادل ام رو از دست دادم و این یکی از الگوهای تکرار شونده ی من هست که هرچند وقت یک بار برام تکرار میشه.

    این بار این ایده به ذهنم رسید که از فایلهای دانلودی شروع کنم و این اولین فایل هست.

    برداشت ناقص از قانون جذب:

    من هم اولش که با این مباحث آشنا شدم، بیرون از این سایت، همین برداشت رو داشتم که به هرچی فکر کنی همون میشه‌. خب چون همین دیدگاه هم حتی برام خیلی جدید بود اون موقع فرا تر از این نمی‌تونستم درک کنم و این شروع تکامل من بود.

    الان اصلا نمیگم عالی هستم، وقتی کسی بهم میگه قانون جذب یعنی به هرچی فکر کنی همون میشه، میدونم که این یک دیدگاه محدود است و فاکتورهای مهم دیگه ای هم هست که از قلم افتاده، (چون توی پست های اینستاگرام جا نمیشه) و سعی میکنم بحث نکنم و همینقدر که میدونم خدا روشکر کنم و بدونم فنجون ام خیلی خالیه الانش هم.

    راه نپذیرفتن این دیدگاه اینه که از خودم بپرسم من که به پول فکر میکنم پس چرا وارد زندگیم نمیشه؟ یا بدتر از دستم میره؟ یا مثال‌های دیگه.

    برای من اون موقع ها قدم بعدی این بود که حداقل بدونم چی میخوام و بهش فکر کنم، با اینکه یادمه احساس خوبی نداشتم و حسودیم میشد. خب با باورهایی که داشتم این ایمان در من نبود که بتونم به خواسته هام برسم و در نتیجه اون حس خوبه ایجاد نمیشد.

    واقعا همه چیز تکاملی اتفاق میفته و یک دیدگاه و باور هم تکاملی در آدم شکل میگیره.

    الان شناخت بیشتری نسبت به خودم دارم چون توی مسیر خودشناسی هستم. معمولا دیر یا زود میتونم تشخیص بدم که حالم خوبه یا بد، وقتی به خواسته ام فکر میکنم چه حالی دارم و اگر حسم خوب نیست گاهی تشخیص میدم که مثلا دلیلش این هست که اون خواسته برام زیادی بزرگه.

    کاری که معمولا میکنم این هست که سعی نمیکنم به زور حسم رو راجع به خواسته ای خوب کنم، درست یا غلط، سعی میکنم رهاش کنم و روی خودم کار کردن رو ادامه بدم.

    متوجه شدم که در مواجهه با یه چیزهایی مثل یک رابطه ی خوب و با کیفیت، در ذهنم میدونم که خوبه و الگوی خوبیه و چیز مثبتی هست اما میفهمم که احساس خوبی ندارم و دلیلش این هست که این رابطه ی خوب رو برای زندگی طرف مقابل پذیرفتم اما فکر نمی‌کنم که خودم بتونم برای خودم خلق اش کنم‌. اینجوری مچ خودمو گاهی می‌گیرم.

    تا همین جا به خاطر این رشد فکری ای که داشتم خیلی خدا روشکر میکنم با اینکه گاهی خودمو سرزنش میکنم که چرا بیشتر و سریع تر رشد نمیکنم، باز هم از درون قبول دارم که خیلی فرق کردم.

    یه مثال مار از پونه بدش میاد هم میزنم، من توی خونه ویلایی الان زندگی میکنم، طبیعت رو پذیرفتم ولی اینکه حشره یا عنکبوت داخل اتاقم باشه خیلی خوشم نمیاد، چند روز پیش صبح بعد از اینکه بیدار شم توی اتاقم عنکبوت دیدم و مجبور شدم بکشم اش و اصلا خوشم نیومد و بعدش نتونستم توجهم رو جای دیگه منعکس کنم، تا شب قبل از خواب حداقل چهار بار دیگه برام همون اتفاق افتاد!

    خیلی باید حواسم جمع باشه که حداقل صبح ها به چی فکر میکنم که حداقل روزم رو با خواسته ها شروع کنم.

    دنبال هرچیزی بگردی، حتما پیداش میکنی، نه چون هست و وجود داره، چون تو رفتی دنبالش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1594 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    امیدوارم شادو سرسبز باشید

    امروز تصمیم گرفتم جور دیگه رو خودم کار کنم جور دیگه منظورم اینه یه برنامه دیگه برای کار کردن رو خودم بچینم چند روز پیش حدود یکی دوماه پیش یه برنامه نوشته بودم ولی اون نتیجه ای که میخوام رو نگرفتم خیلی فکر کردم و براساس قانون بی‌نقص جهان هستی میدونم خودم هستم که نتیجه اونجور که میخوام نمیشه..مثلا همین حالا که میگم نمیشه واین موضوع خیلی ظریفه ..ولی امروز تصمیم گرفتم برنامه کاریم رو تغییر بدم وتصمیم گرفتم از اول شروع کنم اولین فایل سایت رو گوش دادم ..خیلی استاد عزیزم شما سخاوتمند هستید توی همین اولین فایل همه قانون رو کامل توضیح دادین فقط کافیه من بتونم درکش کنم .همه چی کانون توجه منه .بله کاملا درسته جدیدا چون خیلی خیلی دقیق شدم توی اعمال ورفتار کاملا این موضوع برام ملموس‌تر شده که من دارم کل زندگانیم رو با توجهم می‌سازم توی بعضی از موارد که زود نتیجه میاد زود میبینم وتوی بعضی از موارد که باید اون فرکانس غلیظ‌تر بشه یکم دیر میشه البته برای جهان که دیروز زود نداره که این منم که زمان برام مطرحه به عنوان انسان ..مثال بزنم ..مدتی پیش توی ساختمان ما آب قطع میشد بنده خدا مدیر ساختمان تمام تلاشش رو می‌کرد که کارها رو درست انجام بده تا این مساله حل بشه و پیگیری لازم رو انجام می‌داد من ودختر عزیزم که هردو پیگیر این قانون بینظیر وبدون تغییر هستیم با این حال که از سرکار اومده بودیم خونه خیلی نیاز به دوش و استراحت داشتیم گفتیم فقط باید طبق قانون عمل کنیم وواقعا حس وحالمونو خوب کردیم و نشستیم یکی از فایلهای استاد عزیزم رو که توی فلش داشتیم از تلوزیون پخش کردیم ودربارش صحبت کردیم وقانون را مرور کردیم وباهم صحبت کردیم و جالب بود مدیر ساختمان به ما گفته بودن تا فردا صبح آب نیست چون باید پمپ آب رو میبردن بیرون برای تعمیر و این موضوع زمان می‌برد ولی ببینید چقدر جالب شد وقتی ما حال خودمون رو خوب کردیم و توجهتون رو از این مورد برداشتیم و کاری رو انجام دادیم که حس وحالمون واقعا خوب شد بعداز یک ساعت آب اومد ومدیر با ما تماس گرفتن وگفتن ننیخواستم اذیت بشید من پمپ آب رو درست کردم من از این خداوند که اینقدر برای بنده‌اش ارزش قائله که این قانون معرکه رو برای ما گذاشته واقعا کیف میکنم وخداراشکرش شکرش شکرش …

    ما جوهره رو جذب میکنیم پس همه چی دست خودمونه عدالتو ببین ببین چقدر خدا مارو دوست داره اخه چرا ناراحتیم چرا نگرانیم چرا اخه من یاد گرفتم برای هیچی دیگه حرص نخورم برای هیچی دیگه نگران نباشم الان میفهمم معنی توکل رو الان میفهمم وقتی استاد فرمایش میکنن روی توحیدی بودنت کار کن یعنی چی خدایا شکرت شکرت ..

    این اولین فایل سایت بود که گوش دادم حدود 4 ساله که تو قانون جذب هستم میدونم میشه اون چیزی که میخواب بشه تا الانم خیلی خیلی نتیجه‌ای شگفت انگیزی گرفتم ..تاحالا همش میگفتم نمیشه ولی نه خداییش شده میشه میدونم میشه وقتی مساله ای برام پیش میاد نگران نیستم وقتی میبینم نمیتونم هیچ جور توجهم رو از اون مساله بردارم میرم یه گوشه میشینم یا دراز میکشم و از اعماق وجودم برای داشته‌هام حتی ،حتی حتی گوش پاک کنی که توخونم دارم شکر گزاری میکنم باور کنید نتیجش خیلی سریع میاد ..یا یه فایل از فایلهای استاد رو گوش می‌کنم..یا کامنتهای دورهارو میخونم ..یا دوره بینظیر عزت نفس رو گوش میدم دوستان به شکل شگفت انگیزی نتیجها میاد خدایا بخاطر تمام تمام نتایج شگفت انگیزی که تا حالا گرفتم از کارکردن روی خودم ازت ممنونم و سپاسگزار هستم خدایا شکرت .

    خداوندا هدایتم کن وحمایتم کن که تو فقط برای من کافی هستی خدایاشکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    مهتا گفته:
    مدت عضویت: 981 روز

    به نام خدایی که احساس رو به من هدیه داد تا با این قطب نما بفهمم در مسیر خوشبختی هستم یابدبختی.

    احساس که مهمه

    خدایا شکرت الان در مرحله ای هستم که ناخودآگاه همش به دنبال حس خوبم حتی زمانایی که بهم میریزم انقددددر حس خوب و امید و آرامش زیباست که سریع میگم بیام ی جوری صحبت کنم فکر کنم که احساسم خوب شه و این طعم زیبا و آرامش بخش حس خوب چنان درک کردم که دارم وابسته میشم به حس خوب

    دارم آگاهانه میسازم ویژگی شخصیتی 1-که از خوشبختی دیگران خوشحال میشم واقعا حسم خوب میشه وقتی نعمت ها رو تو زندگی دیگران میبینم و بهشون میگم دوسشون دارم و خدارو شکر که این نعمت دارن

    میگم به به خدایا شکرت برای این خنده ها خدایا شکرت ببین چقدر این رابطه ی پر از خنده بین این 2 تا عشق چقدر زیباست خدایا شکرت برای این رابطه ی موفق

    خدایا شکرت برای این ثروت و رفاه رویایی درجه 1 ببین چه سفرایی میرن بهترین هتل های دنیا بهترین و رویایی ترین ماشین ها رو سوار میشن خدایا شکرت که ی walking closetرویایی دارن پر از لباس های رویایی و واقعا حسم خوب میشه و میگم یوهو

    آگاهانه دارم تلاش میکنم2- ویژگی های مثبت بابا و مامانم ببینم و قدردان شون باشم در حالی که گذشته فقط منفی ها رو میدیدم و ناسپاس بودم ازشون.نه فقط مامان و بابا همه ادما

    خدایا شکرت برای بابای عزیزم که شوخی های بامزه میکنه و من داداشم میخندیم چقدر اون لخطه ها قیمتی و ارزشمندن

    خدایا شکرت برای مامانم که همیشه بهم اعتماد بنفس داده و گفتی تو از پسش بر میای تو از پس هر کاری بر میای. مامان زیبام که دیدن پوست زیباش و چشمای خوشگلش انقدر بهم حس خوبی میده و محو این زیبایی میشم.

    مامان عزیزم که ی روزی با ی گنجشک داشت به زیبایی حرف میزد و نازش میداد و میگفت خوشگله خوشگله بیا تو .مامان عزیزم چقدر لطیف و دوس داشتنی بود اون لحظه .خدایا ممنونم که اون جملات زیبا و عشق ورزیدن شنیدم.

    خدای من داداش عزیزم چقدر رانندگی اش عالیه و با اعتماد بنفس رانندگی میکنه اون اعتماد بنفسش تو رانندگی چقدر بهم حس خوبی میده.چقدر ازش ممنونم که مارو برد به بهترین رستوران تو شمال و تو بالاشهر تهران .ممنونم ازت داداش عزیزم.چقدرم داداش عزیزم خوش چهره و جذاب وای .خیلی صورتش خوشگل و جذاب .چقدر تحسینش میکنم که همیشه ورزش کرده مستمر چقدر این ویژگی تحسین برانگیز همیشه فوتبال استخر دو.‌‌‌‌‌…. و چقدر این ویژگی علاقش به ورزش به منم کمکم کرده .خدایا شکرت برای این داداش تحسین برانگیز.

    وای خدای من همسایه روبرویمون شهناز خانم عزیزم همیشه لبخند رو لباشه و خیلی مهربونه یادم ی بار که اومدم بیرون باهام شوخی کرد که وایسا خیست کنم یا یادمه که داشت شیشه رو تمیز میکرد باهم بای بای کردیم.به طرز عجیبی دوس داشتنی و مهربون و گشاده رو.

    3-زیبایی های طبیعت میبینم و عکس میگیرم و حسم عالی میشه

    خدایا ممنونم ازت برای اون شب رویایی که انقدر از دیدن ستاره و ماه لذت بردم و انقدر حس و حالم عالی بود چقدر از دیدنشون لذت بردم تنها و راحت به ستاره و ماه نگاه میکردم سیر نمیشدم یا لحظاتی که نسیم خنک و دوس داشتنی تو شب نوازشم میداد و بغلم میکرد خدایا شکرت برای اون لحظات رویایی و ارزشمند و حالا میفهمم چ خوشبختی بزرگی که بینا شدم و شنوا شدم

    این ویژگی که هیچی انقدر خوشبختی بزرگی دیدن طبیعت و لذت بردن ازشون.

    4-مینوسم چیزایی که خوشحالم از داشتنون مثل چشمام چقدر خوشحالم که چشمام سالمه و میتونم زیبایی های طبیعت ببینم و به حس خوب برسم میتونم shade های مختلفی از ابی رو ببینم و غرق حس خوب شم .یه ابی کمرنگ و رویایی دیدم از دریا و ی ابی سورمه ای رویایی که از ی خلیج دیدم خدای من ممنونم ازت برای رنگ های شاد.ممنونم برای گوشام که سالم و صدای شاد rosieرو میشنوم وقتی با عشق و شادی میگه که پارتنرش همیشه میدونه که چشمش دنبال چی و همون براش میخره خدایا شکر برای این رابطه زیبا و عشق زیبا و زنگی زیا یه رابطه و عشق موفق و پر از شادی و خنده. برای گوشای سالمم که موسیقی زیبا رو میشنوم و شااااد میشم و میگم به به فرکانس مثبت خدا میدونه که این فرکانس مثبت میخاد چی کارا کنه.بابت انگشتای دستم که سالمه و چه لذتی داره استفاده کردن ازشون.ممنونم برای چای گرم و روح نوازی که گرماش میتونم احساس کنم.ممنونم برای پوست شاداب و سالم و زیبای دستم.چقدر خوشحالم خدایا شکرت چقدر خوشحالم که چند وقت که حسم خوبه اصلا نمیدونم درد پریودی چیه ممنونم که بدنم سالم کردی خدایا شکرت……

    و……

    خدایا شکرت که احساس ب من دادی با وجود این احساس چقدر کارم راحت میفهمم تو مسیر درستم یا نه و هر لحظه که حسم بد شه آلارم و هشدار روشن میشه و میگه برگرد برگرد

    خدایا شکرت که به من احساس دادی

    و فارغ از نتیجه چقدر حس خوب خوب.

    توجه +احساس خوب هدایت به خوشبختی

    توجه‌ با احساس بد هدایت به بدبختی

    با شکل های مختلف توجه میکنم

    حرفایی که میشنوم از هر کسی

    چیزایی که فکر میکنم

    حرفایی که میزنم

    احساس که کار میکنه.

    هر لحظه حس خوب انقدر آگاهانه خلق میکنم به شکل های مختلف تا از ی جایی به بعد ناخودآگاه بشه‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      حسین دانش خواه گفته:
      مدت عضویت: 789 روز

      به نام خدا

      سلام به مهتای عزیزم

      چقدر زیبا نوشتی کامنتت رو دختر مهربون

      آفرین به تو که این همه زیبا بیان کردی واقعا خیلی لذت بردم

      من هم خودم خیلی زیبا و دقیق مثل شما خیلی توجه میکردم به زیبایی ها و خیلی خلاق بودم و یکی از سوالاتم این بود که آیا کسانی هم هستند که به این شکل فکر کنند یعنی قلبشون مثل شعر باشه تا این که با سایت اشنا شدم و دیدم که خداوند برآورده کرده خاسته من رو و الان من کلی دختر و پسر میبینم که مثل من فکر میکنن رویا دارن و واقعا تحسین میکنم بچه های این سایت رو خدایا عاشقتم

      خیلی زیبا نوشتی چقدر خوبه فردی که میخوای باهاش وارد رابطه عاطفی شی توحیدی و زیبا بین باشه واقعا یکی از موهبت های بسیار بزرگ الهیه داشتن یه رابطه توحیدی

      سپاس گذارم از کامنت زیبایت و سپاس گذارم از خود زیبایت

      سپاس بابت وجود استاد عزیزمم و مریم خانم عزیزم

      در پناه خدا شاد و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیرحسین صفری گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    به نام خدای عشق و مهربانی و خیر و خوبی

    سلام به دوستان عزیزم

    این اولین باره که دارم در سایت بعد از حدود دو سال نظر میدم .

    من آدم با استعدادی هستم و همیشه وقتی جایی حرف میزنم همه بهم میگم تو آدم تاثیر گذاری هستی و بسیار هم توی زندگی شرایط خوبی رو تجربه کردم اما نمیدونم چرا دستم به نوشتن نمیرفت تو این دو سال هر روز از تایم کارهای دیگه من کم میشد و هر روز با جدیت بیشتری من فایل های استاد رو گوش میکردم و بهشون فکر میکردم و سعی میکردم راهکار عملی براش پیدا کنم و این تکامل طی شد و فکر میکنم شرایط هر روز هر روز داره برام بهتر میشه چون من اینو از خدای خودم خواستم . به خاطرش حرکت کردم . و نتایج رو دارم تو زندگیم حس میکنم . خدایا از تو ممنونم .

    اول از همه اینو بگم چیزی که حتی حرف زدن در موردش حالمو خوب میکنه :

    مدتی بود همش به خدا میگفتم خدایا من ازت افرادی رو میخوام وارد زندگیم کنی که تو این مسیر باشن اینجوری فکر کنن و من ساعت ها بشینم باهاشون صحبت کنم چون هر وقت میشنم با بقیه در مورد اینا صحبت میکنم اول میبینم که چقدر حالم خوب میشه و چقدر این حرفا حرفای درست حسابی و زندگی ساز هست بعد وقتی از دوربین بالا موقع صحبت کردن به خودم نگاه میکنم میبینم بابا دمت گرم چقدر خوب یاد گرفتی و چقدر عالی توضیحش میدی اما یه چیزی این وسط جور در نمیومد اونم مخاطبم بود .

    وقتی با اشخاص دیگه از نزدیکترین تا یک شخص غریبه در مورد این سبک از زندگی و این نگاه صحبت میکنی احساس میکنی انرژی عظیمی که درون تو متولد شده و داره با قدرت بیرون میریزه و سر شار از شادی و حس خوبه . میاد و میاد و میاد و پشت نگاه های متعجبی همراه با تایید مدام که اره تو راست میگی اما …. فلان قفل میشه و در اصل توی ذهن اون ادم قدرت ترجمه ی این کلام تو نیستو اگر نجوا های ذهنش بهت دری وری نگه تو کمترین حالت میگه که اره تو راست میگی . خلاصه که من خوشبختی تو بغلم بود اما جاهای دیگه دنبالش میگشتم .

    من همیشه فایلهارو گوش میدادم اما مدتیه امدم کامنتای سایتو میخونم و وقتی امدم اینجا گفتم ووووووووو بابا کجا بودی اینجا خوده بهشته اینجا دقیقا جایی که تو باید باشی اینجا نه یکی نه دوتا بلکه هزاران آدم بینظیر و فوق العاده ای هستن که یکی از یکی بهتر هستن و واقعا وقتی میام اینجا سرشار از انرژی و حال خوب میشم چون میبینم افرادی رو که مثل من حرف میزنن و مثل من فکر میکنن و مهمتر از همه دنبال بهتر شدن زدگیشون هستن چون این مورد برای من بسیار موضوع مهمیه .

    حرکت کردن در زندگی = شادی سلامتی ثروت رشد = رضایت

    پایان صحبتم در این باره که اول از همه از استاد عزیزم این مرد بی انتها یک انرژی ناب که مولد شادی مولد حرکت و مولد تغییر به سمت بهبود هست رو که جهانی رو همراه خودش کرده و مسیر زیبایی رو همراه با کلی همسر بینظیر با خودش داره میبره به سمت خوشبختی به سمت سعادت به سمت بی نیازی و رضایت و به سمت منبع الهام بخش هستی یعنی خداوند تشکر میکنم .

    و از همه ی همکاران اساتد عزیزم و دوستانی که اینجا هستن و این فضای لطیف و زیبارو به وجود اوردن تشکر میکنم . قدر دان شما هستم و از خدای خودم تشکر میکنم براورده کنننده ی ارزوی من هست .

    و اما در مورد فایل :

    مدت ها من این فایل رو گوش دادم و بهش فکر کردم که چطور میشه سبکی از زندگی ساخت که بر اساس قانون فرکانس های ارسالی مثبت باشن تا نتیجه عالی رو در زندگی تجربه کنیم .

    من به یک درکی از این موضوع رسیدم که اگر من در هر نوعی از زندگی باشم اگر یک برنامه ی جدید رو ران کنم با هر محتوایی ذهن من به صورت اتوماتیک فرکانسش تغییر خواهد کرد .

    مطمنا این سوال خیلی از ماها هست که حالا که قانون اینه حالا که ذهن ما مثل یک کانورتور داره عمل میکنه چطور من از این قابلیت استفاده کنم .

    دوستان عزیزم میخوام ذهن رو به یک وسیله و یک ابزار تشبیه کنید که باور کردن و پذیرشش براتون کار راحت تری باشه . فرض کنید یک دستگاه کامپیوتری که به تازگی راه اندازی شده و هیچ برنامه ای روش نیست ( ذهن ما ) ما هر باری که برنامه ای رو روی این سیستم نصب کنیم این سیستم موضوعاتی در رابطه با همون داده ها به ما نشون میده . در واقع وقتی برنامه ی اشپزی رو بهش میدی اطلاعات و داده ها در مورد اشپزی هست و وقتی برنامه ی مخرب مثل ویروس بهش میدی نتیجه تاخیر در عملکرد و گیر کردن کندی و هنگ کردن میشه نتیجش .

    این مثال خیلی ذهن منو شفاف کرد که چطور این سیستم عامل وجودی خودم ( ذهنم ) که داره انقدر دقیق هر داده ای رو تبدیل به رویداد و اتفاق میکنرو جهت بدم .

    جواب خیلی ساده هست . اگر ما به مرور برنامه هایی نصب کنیم که خروجی اون شادی سلامتی ثروت لذت و در یک کلام حال خوب هست روز به روز شرایط این سیستم بهبود پیدا میکنه و وقتی هارد سیستم پر شد برای اینکه برنامه ی جدید از اطلاعات خوب رو بخوای روش نصب کنی مجبوری به صورت اتوماتیک اطلاعات معیوب قبلی و برنامه های مخرب قبلی رو پاک کنی .

    در واقع وقتی ما به دنبال کارهایی میگردیم که به ما حال خوب بده و بیشترین تایم رو میزاریم که در زمان روشن بودن این ابر کامپیوتر در این برنامه های باشیم و فقط اونهارو کار کنیم و هر روز هم به تعداد این برنامه هایی که نتیجش شادی حال خوب و سلامتی و ثروت هست بریم . به شکل کاملا طبیعی برنامه های مخرب قبلی دیگه از کار میفتن و به شکل کاملا طبیعی تر از بین میرن و فراموش میشن پس تنها کاری که ما باید بکنیم اینه برنامه های خوب نصب کنیم تا به شکل فوق العاده ای نتایج خوب بگیریم .

    راهکار عملی من :

    دوستان عزیزم من در مورد کاری کردم و طبق قانونی که توضیح دادم که اساس فرکانس های ما هم دقیقا به همین شکل ارسال و کانورت و به شکل ایده شرایط و موقعیت ها وارد زندگیمون میشه . امدم و برنامه های جدیدی رو در ذندگیم ایجاد کردم که اصل بود و شاخ و برگای اضافیرو که در واقع همون برنامه های مخرب بود رو زدم مثال هایی میزنم که با روش من آشنا بشید .

    1_ به جای دیدن اخبار و تلوزیون مدتهاست تصاویری رو دانلود کردم که مرتبط با خواستهای منه که از جمله تصاویر فوقالعاده ای از طبیعت ماشین های دلخواهم خونه های دلخواهم و شرایط دلخواهم هست .

    2_ شروع کردم از فایل های دانلودی به گوشدادن و نوشتن در دفتر یادداشتم و کامنت نوشتن در سایت و خواندن کامنت های سایت . ( یک برنامه ی بسیار قوی و لذت بخش )

    3_ یک سریال هیجان انگیز رو دانلود کردم به نام سفر به دور امریکا و اوقات فراغت دارم اونو نگاه میکنم و البته زندگی در بهشت .

    4_ کسب کاری که دوسش دارم رو دارم براش وقت میزارم و دارم بزرگش میکنم و هر روز در جهت بهبودش دارم روی ایده هایی که خداوند بهم میده کار میکنم .

    5_ من قبلا ورزشکار بسیار با استعدادی بودم حدودا 6 سال بود که ورزش نکرده بودم و دوباره شروع کردم و چه لذتی چه هیجانی

    6_ هر روز به دنبال اینم که شاخ برگ های اضافی تمرکزم رو بزنم به خاطر همین خیلی راحت بعد از این تصمیم خیلی چیز ها از کمد من از هارد سیستم من از محیط کار من از مرورگر وب من از محیط زندگی من از اکانت گوشی من از گروه های تلگرام من از پیج های اینستای من و … خذف شد و الان خیلی اسوده تر و با ترمز بالاتری ( مهمتر از همه راحتتر و با ارامش بیشتر ) زندگی میکنم .

    7_ یه برنامه نصب کردم که هر کی میبینه عاشقش میشه و سرشار از انرژی هست اونم اینه که حیاط خونمو تبدیل به باغ کردم و درخت انگور ، انار ، انجیر ، توت ، لیمو شیرین ، زد آلو ، اقاقیت و کلی گل کاشتم که این حیاط شده فضای آرامش من و ( یه چیز با مزه : همسایه ی ما خیلی خیلی جدی به فروش خونش فکر میکرد از وقتی حیات به این شکل زیبا در اومده میبینم دیگه از اون حرفا خبری نیست هیچ میاد گلارو اب میده میشینه تو حیاط و کلی لذت میبره )

    و ….

    و هر روز دنبال اینم که چطور میتونم یک برنامه ی عالی روی این سیستم عامل بینظیری که خداوند بهم داده نصب کنم تا نتیجشو ببینم و در واقع من در عمل دارم کارهایی رو انجام میدم که فرکانس شادی داری و هر بار که من این کارهارو انجام دادم کلی لذت بردم و کلی احساسم خوب بود و هر روز منتظرم اتفاق های خوب بیفته چون من فرکانس شادی عشق و ثروت فرستادم .

    خدایا از تو ممنونم که همراهم شدی تا این متن فوق العاده زیبارو بنویسم و اکنون هم در حال لذت و شادی و غرق در رضایت باشم و از هدیه ی ارزشمندی که این دوستانم باشند از تو بی نهایت سپاسگذارم .

    دوستون دارم و براتون آرزوی سلامتی عشق و ثروت و رضایت دارم ️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      لاله یکتا گفته:
      مدت عضویت: 1809 روز

      سلام آقای امیرحسین صفری عزیز

      کامنت شما واقعا عالی بود.

      ازتون بی نهایت سپاسگزارم که از برنامه هاتون برامون گفتید تا راهنمای عملی باشه.

      کوچکترین اقدام در مسیر ایجاد فرکانس های مثبت نتایج فوق‌العاده به بار میاره.

      من هم از وقتی سریال های تلویزیون رو نگاه نمی کنم،از وقتی برنامه های بیهوده ی گوشیم رو پاک کردم،از وقتی شماره ی کسانی رو که بهم انرژی منفی می دادن از گوشیم پاک کردم،از وقتی حتی لباس هایی که هیچ وقت نمی پوشیدمشون رو به خاطر اینکه ممکنه روزی بهشون نیاز پیدا کنم دور انداختم،اتفاقات بهتر وارد زندگیم شد.دوستان نابی نصیبم شد که هر روز به خاطر وجودشون به خودم افتخار می کنم.لباس هایی خریدم که الان کمدم پر شده از لباس های قشنگی که همشون رو دوست دارم و خود به خود این روند برای من ادامه داره.

      من با خواندن کامنت شما انرژیم بیشتر شد.

      امیدوارم همیشه در این مسیر زیبا،غرق نعمت های بیکران خداوند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        امیرحسین صفری گفته:
        مدت عضویت: 810 روز

        سلام به شما همسفر عزیز

        لاله جان خوشحالم که این حس خوب منتشر شد و شمارو هم معطر و سر زنده کرد .

        همیشه استاد از رد پا صحبت میکرد اما من اقدامی براش نکرده بودم اما وقتی امدم و نوشتم آنچه که درک کردم احساس فهم بیشتری دارم و از طرف دیگه هر بار که مطالب خودم رو میخونم از این همه فهم آگاهی و کلامی که نوشتم متحیر میشم . پس باید بنویسیم درکمون از آگاهی هارو و منتشر کردن خوبی ها خودش یکی از برنامه هایی هست که خوبی های بیشتری رو برای ما به وجود میاره و کاری که ما میکنیم کم از کار استاد نیست چون داریم این زنجیره ی آگاهی های ناب خداوند رو که نتیجش میشه انسانیت و زندگی شاد و سلامت و ثروتمند رو داریم گسترش میدیم .

        خیلی جالبه که وقتی در شروع هر کاری میگم خدایا من همه ی کارمو به تو میسپارم و تو فقط بگو چیکار کنم آخر سر که میام و بررسی میکنم متعجب میشم از این همه اتفاقات خوب و عملکرد درست . خدایا شکرت که هستی و با قدرت میشه بهت تکیه کرد و ادامه داد و نتیجه گرفت .

        من هم از دیدن پیامت و شوقی که درونت ایجاد شد خوشحال شدم و امیدوارم این احساس خوب هر روز هر روز برای همه ی ماهایی که به دنبال زندگی بهتر هستیم وسعت پیدا کنه

        در پناه خداوند یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حسین دانش خواه گفته:
      مدت عضویت: 789 روز

      به نام خدا

      سلام به امیر حسین عزیزم

      کامنت شما بسیار زیبا و قابل فهم و قابل درک بود و از ستاره های طلاییت معلومه که چقدر متعهد هستی و تحسینت میکنم

      یه بخش از کامنت شما خیلی پُر مفهوم بود :

      من به یک درکی از این موضوع رسیدم که اگر من در هر نوعی از زندگی باشم اگر یک برنامه ی جدید رو ران کنم با هر محتوایی ذهن من به صورت اتوماتیک فرکانسش تغییر خواهد کرد .

      خب این یعنی این که من نباید توی گذشته سیر کنم و نباید درگیر گذشته و توی احساس گناه باشم بیشتر افرادی که توی احساس گناه میمونن مثل قبلا من اون افراد از سیستم جهان و قوانین آگاه نیستن و نگاهشان درست نیست یعنی الان این درک رو دارم که توی لحظه حال دارم زندگی میکنم نه توی آینده دوررر یا توی گذشته نیستم گذشته جای شیطان ذهنه من در لحظه حال دارم زندگی میکنم پس وقتی که از قوانین آگاه باشم یعنی درک کرده باشم به راحتی همه چیزو فراموش و همه رو میبخشم و درست زندگی میکنم

      به عنوان مثال خاطرات و کوله بار گذشته این حکم رو برای من داره که من میرم فرودگاه و میخام از سرزمین سیاه پرواز کنم به سرزمین عشق و روشنی ولی هربار منو راه نمیدن توی هواپیما و اصلا کارت پرواز هم به دستم نمیدن این به این دلیل هست که من چمدان هایی کوله بار هایی بسیار سنگین و بزرگ از خاطرات بد گذشته به همراه دارم و مسئول بلیط هربار بهم میگه کسانی فقط میتوانند به سرزمین روشنی و عشق سفر کنند که بدون وسایل باشن و بهم میگه شما با این همه وسایل استاندارد هواپیما اجازه پرواز نمیده به شما

      دقیقا من برای رسیدن به خاسته هام باید تسلیم و رها باشم و توی لحظه حال زندگی کنم و هیچ چیزو پیش بینی نکنم یعنی زمانی که خداوند همچین قوانین بدون نقصی رو منصوب کرده نیازی به توی آینده زندگی کردن هم نیست چون میدونی که

      احساس خوب مساااوی اتفاقات خوبه و فقط اگر قوانین رو درست درک کنیم که اینم خودش تکامل داره ما در آرامش ذهنی قرار میگیرم و با تکامل و البته احساس خوب به خاستهامون میرسیم و خاسته ها به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشوند اگر به گذشته خودمون نگاهی بیندازیم متوجه ردپای قانون میشیم با یکم تعقل کردن

      باید توی مسیر درست بمونم و هر لحظه بهتر از قبل عمل کنم تا نتایج از راه برسه و هی نتایج کوچک رو تحسین کنم و به سرزمین وجود خودم هی انگیزه بدم تا در این مسیر همواره بمونم تا هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشود و کمک کنم به رشد خودم و بقیه خودم

      واقعا بی نهایت بار سپاس گذارم ازت بابت کامنت فوق العادت

      از استاد عزیزم هم بسیار سپاس گذارم

      در پناه خدا شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        امیرحسین صفری گفته:
        مدت عضویت: 810 روز

        به نام خدای مهربان

        سلام حسین جان

        ممنونم از نگاه زیبایی که به من و کامنتم داشتی

        در مورد تعهد صحبت کردی میخوام بهت بگم این تعهد هم طبق همون چیزی که در مورد برنامه های کامپیوتری گفتم نوعی برنامه هست که وقتی نصبش میکنی بر ذهنت خروجیش میشه عملگرایی ، دقت ، تمرکز و در آخر هم نتایج و لذت که به دنبالش اعتماد به نفس بیشتر میاد و باورهای ما نسبت به خودمون و توانایی هامون بالا میره خلاصه که این برنامه (( تعهد )) همش سوده سوده سود .

        حسین جان خیلی لذت میبرم از نتیجه گیری که کردی و قانون رو خوب فهمیدی و خیلی خوب هم نوشتی من بخشی رو اضافه میکنم تا دوباره درک بالاتری پیدا کنیم .

        به این مثالهای من خوب فکر کن :

        کاپیوتر سیستمش به این شکل هست که وقتی روی یک برنامه داری کار میکنی فقط و فقط در لحظه داره اون کار رو انجام میده و نتیجه ی همون برنامرو بهت میده اصلا مهم نیست اون برنامه بد یا خوب باشه فقط کار سیستم اینه که در لحظه به اون موضوع توجه میکنه و نتیجه ی اونرو بهت میده و به محضی که اون برنامرو ببندی و برنامه ی جدید باز بشه به همون سرعت سیستم کارش رو عوض میکنه و نتایج هم عوض میشه .

        جهان هم دقیقا به همین شکل داره کار میکنه و وقتی که ما میایم (( در لحظه )) و بدون توجه به اینکه در گذشته چه آدمی بودیم نگاهمونرو به اتفاقات تغییر میدیم ، باورهامونو تغییر میدیم (( برنامه ی جدید باز میکنی )) جهان در پاسخ به فرکانسهای جدید ما نتایج جدید رو نشون میده اون هم دقیقا همون لحظه که ما تغییر کردیم نه یکم دیرتر نه یکم زودتر .

        به همین خاطر کسی که قانون جهان رو درک کنه دیگه نگران گذشته نیست ، دیگه احساس گناهی نداره ، دیگه ترسی نداره و میگه من افکارمو و باورهامو و کانون توجهم رو تغییر میدم و شرایط تغییر میکنه .

        اصلا به این فکر کن که :

        چرا خداوند میگه هر وقت توبه کنید مرا توبه پذیر خواهید خواند . آیا همین عبارت به شکل دقیقی همین سیستمی که من برات مثال زدم رو توضیح نمیده ؟ چطور ممکنه خدا در لحظه همه چیز رو از تو ببخشه ؟

        و این زمانی اتفاق میفته که ما تصمیم بگیریم تا بهتر زندگی کنیم (( برنامه های جدبد رو ران کنی یا فرکانسهای جدید ارسال کنیم ))

        خیلی قشنگ توضیح دادی در مورد اینکه کسایی که قانون رو نمیدونن در احساس گناه میمونن و همیشه در احساس ترس غم و نگرانی به سمت آینده حرکت میکنن . اما اگر ما کارکرد جهان رو بدونیم و خداوند رو به عنوان فرمانروای مهربان و بخشنده باور کنیم . بعد از اینکه نگاهمون رو تغییر بدیم به سرعت زندگی ما تغییر میکنه .

        مشکل داشتن احساس گناه به خاطر این هست که بیشتر مردم خدارو مثل یک انسان دارای احساسات میدونن اما جهان اصلا احساسی عمل نمیکنه و فقط نتیجه ی فرکانسهای ارسالی ما میشه اتفاقات زندگی ، ایده ها ، شرایط ، موقعیت ها

        اما در مورد احساس خوب = اتفاقات خوب

        این یکی از بزرگترین آگاهی هایی هست که منو تو و بچهای سایت میتونیم ازش استفاده کنیم و این برنامه آنچنان نتایجی داره که باورش سخته .

        اول اینکه احساس خوب رو باید قلبمون تایید بده نه مغز به این معنی که کاری که از درون به ما داره پیغام میده من احساسم خوب نیست اون کار رو باید متوقف کنیم و این چیزی هست که خداوند درون سینه ی ما قرار داده و به نوعی مایه ی هدایت ما شده و بسیار ابزار قدرتمندی هست که در مسیر درست باشیم .

        و وقتی که سعی میکنی احساس خوبی داشته باشی و با تغییر باورهات حالت رو خوب نگه داری نتیجش اینه که در بیشتر مواقع آرومی پس فکر های بهتری میکنی تصمیم های بهتری میگیری ، ارتباطات بهتری رو ایجاد میکنی ، تمرکز بالاتری داری ، عملکرد بهتری داری ، ایده های بهتری به ذهنت میرسه و … حتی در مورد سلامتی تو وقتی که حالت خوب باشه یعنی کمتر عصبانی باشی ، کمتر استرس داشته باشی ، کمتر نگران باشی ، کمتر بترسی بدن به صورت طبیعی به شکل عالی تری کار میکنه .

        جالبیه این موضوعات اینه که هم سیستم جهان به این شکل عمل میکنه و هم تمام این موضوعات رو میشه از طریق علم ثابت کرد مثلا من از زبان یک دکتری شنیدم نود درصد گرفتگی های بدن سر درد ها و فشارهای درون بدن به خاطر استرس هست .

        حسین جان من همینطور که قسمت به قسمت کامنتت رو میخونم در ادامش دارم توضیحاتی رو در جواب مینویسم و میخوام بگم خیلی لذت بردم از اینکه اینقدر زیبا نوشتی و تو هم خیلی خوب داری قانون رو درک میکنی و این نشون میده قرار اتفاقات خیلی عالی برات بیفته و من به خاطرش بسیار برات خوشحالم .

        فقط یه نکته ای که همیشه من به خودم گوشزد میکنم رو بگم امیدوارم ذهنت رو قوی تر کنه .

        از اونجایی که ما همیشه دنبال اصل از فرع هستیم اون چیزی که اصل هست اول درک این آگاهی هاست و دوم عمل به این آگاهی ها تاکید میکنم (( عمل به این آگاهی ها )) بیش از تمام کارهایی که ما انجام میدیم عمل کردن به این آگاهی ها که امروز شناختیمشون نتایج رو برای ما به ثمر میاره . من اوایل خیلی تحت تاثیر این آموزش ها بودم اما بیشتر انتقال دهنده ی اطلاعات شده بودم اما از یک روزی به بعد گفتم عمل من باید نود باشه و حرف زدنم ده و از اون روز اتفاقات و نتایج به لطف خدای مهربان شروع شده و فقط خدا میدونه که من این روزها چقدر احساس خوشبختی میکنم .

        برات بهترین هارو آرزو میکنم با جدیت این مسیر رو ادامه به که لایق بهترین هایی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          حسین دانش خواه گفته:
          مدت عضویت: 789 روز

          به نام خدای مهربون

          سلام به امیرحسین عزیزم

          واقعا سپاس گذارم که کامنتی به این زیبایی با تفکر و تعقل برام نوشتی واقعا تحسینت میکنم

          تیتراژ اول کامنت شما در مورد تعهد هست دقیقا از زمانی که من متعهد شدم یعنی نهایت تلاشمو دارم میکنم کلا زندگیم شده سود سود سود دیروز مدارک من استانبول بود از کارت پایان خدمت و شناسنامه و کارت های عابر بانک ،من میخواستم برم المثنی بگیرم ولی دیروز با من تماس گرفتن گفتن که مدارک گم کردی گفتم اره گفت آمده شیراز اینم آدرس جایی که آمده شاخ در آوردم گفتم خدایا معجزه شده مدارک از استانبول کشور غریب خدایا معجزه شده بعد زنگ زدم به اون شخص اون گفت من میخواستم بیام شیراز دیدم مدارک شما فلان جا هست آوردم و برای رضای خدا انجام دادم اصلا شاخ در آوردم از اونجایی که من تهران هستم بهش گفتم برام پست میکنی گفت با کمال میل اصلا معجزه شده خدایا واقعا دیروز از شدت خوشحالی میرقصیدمم و این اتفاق زمانی افتاد که من توجه هم رو یا بهتره بگم احساسم رو کنترل کردم و نگرشمو عوض کردم واقعا واقعا واقعا

          احساس خوب مساوی اتفاقات خوبه

          و اگر تعهد پشتت باشه غوغا میکنه و فقط نتیجه سود سود سوده

          تیتراژ دوم : خیلی زیباست که شما با مثال زدن برای ذهنت این بحث هارو منطقی تر میکنی واقعا مثالت عالیه واقعا لذت بردم و دقیقا همینه از لحظه ایی که فرکانس رو تغییر میدی نتایج تغییر میکنن و من توی لحظه حال دارم زندگی میکنم پس توی لحظه حال هم دارم فرکانس ارسال میکنم و جهان هم داره به فرکانس های لحظه حال من پاسخ میده و خداوند انرژی هست که در لحظه حال در حال جریانه دقیقا کسی که قانون درک کرده باشه احساس گناه نداره و آدم زرنگ از ثانیه به ثانیه زندگیش لذت میبره و آیه قرآن هم که بیان کردی این قضیه رو دقیقا توضیح داده

          تیتراژ 3: دقیقا این احساس نقشه راه ما انسان هاست دقیقا میشه مسیر درست رو با احساس پیدا کرد و این گواهی بر این هست که توی اون زمان که ابراهیم هیچ کسی نداشته و حتی الگو یا هیچ تکنولوژی نبوده هیچی نبوده از این نقشه راه به درستی استفاده میکنه و میگه خورشید خدای منه و وقتی خورشید غروب میکنه احساسش یکم بد میشه و میگه من غروب کننده گان رو دوست ندارم یعنی اگر به قول استاد کسی بخاد هدایت شه اَدا در نیاره هدایت میشه به طُرق مختلف و این جریان هدایت همیشه هست فقط باید خودتو بسپاری بهش باید تسلیم ترین باشی

          تیتراژ چهارم:دقیقا خداوند طبق تجربه خودم که سه بار دقیققق مطالعه کردم قرآن رو توی قرآن حتی یک بار هم در مورد خوراک پوشاک مسکن افراد حاضر در قرآن صحبت نکرده پس اصل یه چیز دیگس و اونم باوره ایمانه و بیس درونت رو توحیدی کردنه و همه چیز رو از روی توحید ساختنه از پول ،سلامتی،رابطه، پس کسی که قانون رو درست درک کنه قانون چیه رب العالمین دیگه ترس و نگرانی ندارد در مورد هیچ موضوعی و فقط توحیدی پیش میره فقط اگاهانه تلاش میکنه هر لحظه در احساس خوب باشه، و هر لحظه کار درست انجام بده و ثانیه به ثانیه لذت ببره ،و همچین فردی آرامش داره و اون ایده های ثروت آفرین در همچین مواقعی به فرد گفته میشه

          بی نهایت بی نهایت ازت سپاس گذارم امیرحسین من هم اوایل مسیر شده بودم یه طوطی سخنگوو ولی الان نه کاری به هیچکس ندارم فقط تمرکز صددرصد روی خودمه و نتایج زمین تا آسمون فرق کرده و به قول شما و استاد چیت نکردن خیلی مهمه نباید به مشکلات اجازه نفوذ داد و دلیل نتایج پایدار استاد اینه که ایشون همواره متعهد بودن همواره روی مسیر موندن و نتایج هی بزرگتر شده و انتها نداره

          از این لحظه به بعد جهاداکبرتری به راه میندازم برای تغییر بیس دورنم برای تغییر باور هام

          خدارو شکر خداروشکر مسیر درسته با قدرت باید ادامه بدیم قلبم گواهی میده

          امیر حسین دوست دارم عشق داداش

          همیشه دوست داشتم دوست هایی داشته باشم این شکلی

          عاشقتمممم

          در پناه خدا شاد و موفق باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            امیرحسین صفری گفته:
            مدت عضویت: 810 روز

            سلام به حسین جان دوست خوبم

            اول از همه میخوام به احساس خوبی که از کامنتت گرفتم اشاره کنم این شور و اشتیاق و احساس خوبت که به صورت خیلی عالی به من منتقل شد و در تمام لحظه ای که داشتم متنت رو میخوندن متوجه این لذتی که از این کار میبری و مسیری که توش شدی شدم و من هم کلییییی کیف کردم .

            موضوع دوم خیلی خوشحالم برای خودم و خودت و کسایی که در این سایت هستیم برای اینکه داریم فکر میکنیم به موضوعات اصلی زندگیمون اون چیزی که واقعیت کارکرد جهانه نه اون چیزی که عموم مردم انجام میدن و چقدر اینکه مطمن داریم حرکت میکنیم و قدم هامونو محکم تر و انگیزمون رو سوزانتر کرده واقعا به خاطرش خداوند رو سپاسگذارم .

            چقدر داستان پیدا شدن مدارکت عالی بود و چقدر هیجان انگیز و واقعا این یک معجزه بوده . منو تو درک میکنیم که وقتی به خدا اعتماد میکنیم و وقتی باور داریم که توی اتفاقات به ظاهر بد هم خداوند به درستی و به شکلی عالی داره برنامه هاش رو اجرا میکنه و مارو داره به سمت خواستهامون هدایت میکنه دیگه فقط با دیدن این اتفاقات خدارو شکر میکنیم و میگیم ارههه این همون خدای هست که به من گفته نترس و نگران نباش چون من هستم و هر روز بیشتر منتظر این همزمانیهای خداوند میشی و بیشتر لذت میبری .

            و زمانی که درک میکنی که احساس خوب = اتفاقات خوب و با تعهد این رو انجامش میدی دیدن این نتایج یه عمل طبیعی توی زندگیت و اصلا انتظار دیگه ای نداری . و امیدوارم هر روزت خوشحالی و رقصی باشه از دیدن معجزات خداوند به خاطر تغییر نگرش و باورهات و احساست خوبت .

            چقدر قشنگ توی قسمت تیتراژ 3 کامنتت قانون رو توضیح دادی افرین بهت .

            تیتراژ سه و اون مثال ابراهیمت واقعا قشنگ بود واقعا تحسینت میکنم که انقدر خوب داری فکر میکنی و انقدر به فکر های خوب داری هدایت میشی .

            قسمت آخر صحبت هم که قلب صحبت هات بود و مهترین کاری که ما باید انجام بدیم یعنی

            1_ باور توحیدی به خداوند ( سیستمی بودن جهان رو باور کنیم )

            2_ قوانین این جهان رو بشناسیم

            3_ ازشون استفاده کنیم و نتیجه بگیریم .

            این کل کاری هست که سعادت و خوشبختیرو وارد زندگی ما میکنه .

            در پایان صحبتم میخوام بگم که خیلی این عمیق فکر کردنت به موضوعات و با جزییات نوشتنت رو دوست داشتم چون این سبک خودم هم هست و خیلی از این کار لذت میبرم .

            برات بهترین هارو آرزو دارم امیدوارم به زودی در سایت از نتایج درخشانت بخونم و لذت ببرم .

            در پناه الله مهربان شاد ، سالم ، ثروتمند ، و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدا نگهدار .

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              حسین دانش خواه گفته:
              مدت عضویت: 789 روز

              به نام خدا

              سلام به امیر حسین عزیزم

              اول از همه بگم که ساعت 6صبحه چشامو باز کردم گفت بزار برم تو سایت دیدم برام کامنت گذاشتی و کلی لذت بردم از کامنتت جوری که میخاستم بخابم ولی گفتم بزار کامنت بنویسم ازت سپاس گذارم که برام کامنت نوشتی از استاد هم سپاس گذارم بابت خلق این فضای توحیدی

              الان متوجه شدم دیدم مدت حضورمون در سایت تقریبا یکیه خیلی جالبه و عکس رو پروفایلت خیلی خیلی جالبه

              دم شما گرممم

              مدارکم خدای من معجزه شده معجزه شده اصلا فکرشو نمیکردم اصلا واقعا نمیتونم بیشتر از این سپاس گذار باشم توانشو ندارممم خدایا عاشقتم از شما هم ممنونم

              خب زندگی یا آینده ـوقتی میگم آینده شامل 1دقیقه بعد تا 50سال دیگه هست آینده یه سی دی خامه که من فایلشو پر میکنم من بهش معنا میدم دقیقا زمانی که مدارکمو از دست دادم واقعا توجهم گذاشتم روی زیبایی ها و اصلا نگرانش نبودم گفتم این به نفعمه من میوه این مشکل رو دیدم و لذت بردم جوری که اطرافیان شاکی شده بودن که چقدر بی خیال و شادی ولی من اصلا بقیه برام مهم نیستن پس زمانی که شرایط به ظاهر سخت میشه من معنا میدهم به اون شرایط به ظاهر سخت

              منم که به نفع خودم باید توشه بگیرم خداوند میگه بهترین توشه ـ توشه پرهیزکاری هست

              پرهیز از چی از این که افسار ذهنتو رها نکنی محکم بگیریش و بهش جهت بدی معنا بدی اینده سی دی خامه من باید فیلم مورد نظرمو انتخاب کنم منم که دارم میسازمم منم که دارم با توجه با توجه به هر موضوعی اونو به زندگیم دعوت میکنم پس بهترین کار این هست که به چیزهایی که علاقه دارم توجه کنم و تحسینشان کنم و بهشون اجازه ورود به زندگیمو بدم

              اصلا کل کلام خداوند این هست که همواره تو احساس خوب باش تحت هر شرایطی تو احساس خوب باش

              خداوند با ابراهیم اتمام حجت کرد

              هر چیزی خوشحالیتو برای مدت طولانی ازت بگیره اون شرکه و ابراهیم چاقو رو گذاشت زیر گلو پسرش و نشان داد که هیچ چیز نمیتونه خوشحالیشو ازش بدزده و تسلیم ترین بود

              و اتمام حجت کرد که در اون دنیا هیچ عذر و بهانه ایی پذیرفته نمیشه واسه موضوع شرک چون ابراهیم چاقو رو گذاشت زیر گلو پسرش و شرک نورزید نگفت این پسرمه گفت رب من این مال تو هست فرمان دادی قربانیش کنم چشم

              و چه قلب محکمی داشت ابراهیم واقعا چه ایمانی داشت بخاطر همین شده الگو

              درود و رحمت خدا به ابراهیم و کسانی که راه ابراهیم رو بروند

              دیگه نمیخام ادا در بیارم من میخام پیشرفت کنم و جهان رو برای خودمم و بقیه خودمم جای بهتری بکنم و این انرژی با منی که همچین نیتی دارم کاملا موافقه

              میخام خوب زندگی کنم احساس میکنم این فرصتی که خدا بهم داده به فاصله یه چشم به هم زدنه پس باید خوب بهش معنا بدم

              اره حق با شماست

              احساس خوب مساوی اتفاقات خوب

              زندگی مسیر هست سفر هست باید از سفر لذت برد نه مقصد چون سفره خوبه که مقصد خوب به همراه داره

              مگه میشه سفرت خوب نباشه ولی مقصد خوب باشه خیر نمی‌شه

              همه چی دست خودمه چقدر من قدرت مندم الان دیگه خاسته هام برام کوچولو شدن چون میتونم به دستشون بیارم چون من خود رب العالمین هستم با این همه قدرت خاسته هام در مقابل من سر تعظیم فرود آوردند و گوش به فرمان من هستن

              خدایا عاشقتممممم

              عاشق شما هم هستم امیرحسین جووون

              واقعا از استاد عزیزم هم بسیار سپاس گذارممممم

              عاشقتم استاد

              در پناه خدا شاد و موفق باشید

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2251 روز

    بنام خدایی که قدرت خلق زندگی را به انسان داد

    سلام به استاد عباس منش عزیز و به همه دوستانم در این سایت بی نظیر

    استاد این فایل هم مثل فایل های دیگه عالی بود و چه آگاهی های نابی رو میشه بدست آورد یکی از موارد خیلی مهمی که در این فایل گفته شد مفهوم درست قانون جذب هست چیزی که اکثر افراد فکر می کنن با فکرای قشنگ و یه گوشه نشستن زندگیشون روبراه میشه

    با گوش کردن به این فایل گفتم بیام توجهمو متمرکز کنم روی اونچه که میخوام و دوست دارم در زندگیم اتفاق بیفته ولی واقعا استاد راه سختی طی کردن انقدر این ذهن چموش که نگو از یک آن غفلت سواستفاده می کنه باید در لحظه زندگی کنم از فکر به گذشته و اشتباهات دست برداشت نگرانی از بابت آینده رو رها کرد فقط در لحظه بود و احساس خوب واقعی رو ایجاد کرد تا با این فرکانس خوب خواسته هامونو وارد زندگی کنیم باید اگاهانه هر لحظه مراقب افکار بود و نذاریم حسمون تحت هر شرایطی بد بشه به قول استاد در بدترین شرایط هم باز چیزهایی در زندگیمون وجود داره که برامون لذت بخش هست و حسمونو خوب میکنه این جمله که جهان جبر نداره راه رو باری هرگونه بهانه میبنده تا ما خودمون نخوایم هیچ چیزی وارد زندگیمون نمیشه اگر بتونیم این باور در ذهنمون نهادینه کنیم بهترین ها سر راهمون قرار میگیره

    همگی در پناه خدای بزرگ موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    میلاد شریفی تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام به اهل ایمان، سلام به بندگانی که دائم در نمازند، فرکانس خوب رو تکرار میکنند و پاسخ درخور رو از جهان هستی دریافت می کنند. سلام به رب مشرقها و مغرب ها، سلام رب به من و شما بندگانی که در زندگانی از صبر جمیل و کانون توجه کمک میگیرید. سلام به رسولان، آنهایی که پیام واضح الله را می‌رسانند بی کم و کاست. سلام به یؤمنون بالغیب، سلام به عاملان عمل صالح.

    بزرگی می گفت: هر سوالی در زندگانی براتون پیش بیاد، اگه با ایمان قلبی سراغ قرآن برید و هر قسمت از اون رو به صورت تصادفی باز کنید، پاسخ سوالتون در همون قسمت هست، و کاملا درست می‌گفت. من خودم امتحان کرده بودم و شگفت زده شده بودم.

    حالا من میگم: هر سوالی در زندگانی دارید، سراغ وبسایت عباس منش رو بگیرید و هر قسمت از اونو که دلتون میخواد یا کاملا به صورت تصادفی باز کنید، پاسخ سوالتون قطعا اونجا هست، اگه درهای قلبتون به روی آگاهی باز باشه. تاکید میکنم، هیچ تفاوتی ندارد از کدوم فایل یا مقاله استفاده میکنید، قطعا پاسختون رو میگیرید.

    این همون اتفاقیه که من الان تجربه کردم. سوالی داشتم و به صورت کاملا شهودی گفتم برم سراغ قدیمی ترین فایل سایت عباس منش. بخش دانلودها رو باز کردم و دیدم ماشاالله تا حالا هشتصد و خورده ای فایل روی سایت اومده. ماشاالله از این همه فراوانی. گفتم یکراست برم سراغ فایل شماره ی 1 یعنی قدیمی ترین. و این فایل جادویی باز شد. مفهوم صحیح کانون توجه.

    سوال و مشکل من این بود که گاهی وقتها هنگامی که یه مهارت رو بیشتر تمرین میکردم بجای اینکه پیشرفت کنم پسرفت میکردم. مثلاً آهنگ مورد علاقمو با پیانو تمرین میکردم، بعد از سه چهار بار تمرین میگفتم ایولا چه پیشرفتی کردم، اصلا باورم نمیشد. ولی بعد از بیست سی بار تمرین می‌دیدم دارم پسرفت میکنم و حتی دفعه ی سوم یا چهارم بهتر از نوبت بیستم یا سی ام نواخته بودم. حالم گرفته شد و پیش خودم گفتم من دیگه چه آدمی هستم، برعکس کل عالمم، با تمرین بیشتر پسرفت میکنم.

    توی همین فایل که قدیمی ترین فایل سایت عباس منشه و موضوعش ظاهراً هیچ ربطی به مشکل من نداره، پاسخ خودمو گرفتم. مشکل اینجا بود که من وقتی شروع به تمرین یه آهنگ می کردم، توی اجراهای اولیه، از خودم راضی میشدم، کانون توجهم روی نکات مثبت اجرام بود و برای همین مثل برق پیشرفت میکردم، چون از اساس و جنس کانون توجهم بیشتر بهم نشون داده میشد. از یک جایی به بعد به خاطر کمالگرایی، توقعم از خودم بالا می‌رفت و شروع میکردم به توجه کردن به نکات منفی اجرام و برای همین روی سیکل معیوبی حرکت میکردم که باعث میشد هرچقدر بیشتر تمرین کنم اجرام ضعیف تر بشه. وای از این دقت قانون. این یعنی عدالت خداوند بدون کوچکترین خدشه ای.

    از این دست تجربیات توی موضوعات دیگه هم داشتم. مثلاً بدنسازی میکردم، یه هفته دو هفته ی اول عضلاتم مثل ملوان زبل میزد بیرون. بعد ادامه میدادم، ادامه میدادم و می‌دیدم دو ماه، سه ماه بعدش عضلاتم به جای رشد داره تحلیل می‌ره.

    نمی‌دونم کسی از دوستان تا حالا توی زندگی تجربه ی این نوع روند معکوس رو داشته یا نه ولی اگه داشته باید بدونه که دلیل اصلیش مفهوم واقعی کانون توجهه که توی این فایل گفته شده.

    سید حسین عباس منش عزیز، صورت ماهتو می‌بوسم که درخشندگی و زیبایی اون از درخشندگی درونت نشأت میگیره.

    همین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      لاله یکتا گفته:
      مدت عضویت: 1809 روز

      سلام میلاد جان

      اینقدر هیجان زده ام که بذار بهت بگم واااای منم مثل تو هستم.

      دقیقا به خاطر همین اومدم اولین فایل رو نگاه کنم تا بفهمم کجا لنگ می زنم.

      داشتم کامنت تو رو می خوندم دراز کشیده بودم اما یهو فهمیدم منم مثل توام و به سرعت برق از جام بلند شدم و دارم برات می نویسم.

      دقیقا توی شروع هر کاری اینقدر اعتماد به نفس بالایی دارم که همه چیز خیلی سریع خوب پیش می‌ره و بعد به قول شما کمال گرا میشم و خودم رو به خاطر کوچکترین اشتباه سرزنش می کنم و همه چیز کم کم خراب میشه.

      یه مثال هم اینکه توی رانندگی دیگه مثل قبل پارک دوبل نمی کنم و همش خراب میشه.

      منی که توی شلوغ ترین خیابان ها خیلی قشنگ اینکارو می کردم الان توی یه جای خلوت و باز، گیر دارم.

      واقعا چقدر این کانون توجه نکته ی مهمی هست.به آنی به تو پاسخ میده.می تونه تو رو از قعر چاه ببره به آسمون یا برعکس به آنی از اون بالا بری به پایین نقطه.

      ازت سپاسگزارم میلاد جان

      امیدوارم همیشه در مسیر موفقیت و نعمت ها باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        حسین دانش خواه گفته:
        مدت عضویت: 789 روز

        به نام خدا

        سلام به لاله عزیزم

        دقیقا من هم قبلا همین جوری بودم با قدرت حرکت میکردم و یهو با سر میخورم زمین

        و دلیلش این بود که من باور محدود کننده کمال گرایی داشتم نمیخواستم بزارم تکاملم طی بشه و زمانی که کمال گرایی بیاد سراغت دیگه پیشرفت های به ظاهر کوچولو رو نمی بینی و زندگی برات عذاب آور میشع همون کار که باید اسباب خوشحالیت بشه میشه اسباب ناراحتیت

        و شکر گذاری و تحسین کردن و با ذهن حرف زدن متقاعدش کردن و توجه رو کنترل کردن اینا خیلی مهمه

        با سپاس فراوان

        در پناه خدا شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    بنام نامی الله.

    سلاااام استاد عزیزم ،قبلا هم این فایلو گوش دادم ،و دیشب خداوند هدایتم کرد به این صفحه ،توی اون فایل مریم جون برای تشخیص اصل از فرع ،پیشنهاد داد تا قسمت فایل های دانلودی رایگانو گوش بدیم ،میخوام تجربه خودمو بگم ،من سعی کردم اصلو به خودم یادآور بشم که مهسااا،به حواشی توجه نکن و باید اصل رو در نظر بگیرم ،اصل یعنی احساس خوب،اصل یعنی جهت دهی به کانون توجه ،اصل یعنی فقطططط روی خودت کار کن و به عوامل بیرونی توجه نکن،اگرم با چیزی مواجه شدی بهش جوری نگاه کن ،که بهت احساس بهتری بده،

    استاد من بخاطره یک سری کج فهمی راجب قوانین ،دیگه نسبت به هرچیزی حساس شده بودم و فکر میکردم با یبار دیدن و شنیدن فرکانسو فرستادم و تمام،ولی هرچقدر بیشتر پیش میرم و بارها و بارها فایل هارو گوش میدم ،شناختم از قانون بیشتر میشه،اینکه با توجه مداوم باعث میشه که فرکانس ثابت ارسال بشه ،اینکه کلمات کاری از پیش نمیبرن اون احساسه خوبه که ملاک هست،چقدر آیه قرآن قشنگی گفتی استاد که با یبار دوبار کار خوب کردن یا کار بد کردن جهنم و بهشتی نمیکنه خداوند بنده هاشو،زمانی نتایج میان که بارها و بارهااا فرکانس ارسال بشه ،که جزئی از شخصیت ما بشه،این فایلو وقتی گوش دادم خیلی حس خوبی گرفتم ،واقعاااا احساس سبکی میکنم ،گرچه شمااا بارها و بارهااا توی فایل هایتونم گفتین که نگران ترس ها و احساس های لحظه ای نباشین اونا نمیتونن کاری بکنن ،چون یه لحظه میان و میرن .

    ممنون از توضیحات عالیتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 786 روز

    بنام خدای مهربون

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و مریم جان نازنین و همه دوستان هم خانواده ی من.

    این فایل حکم شروعی دوباره رو برام داره.امیدوارم بتونم روی تعهدم بمونم و در این مسیر زیبا یعنی کار کردن روی باورهام ثابت قدم بمونم.

    خدارو شکر میکنم که بهم این فرصت رو داد تا این اگاهی ها رو بشنوم.

    از استاد عباس منش عزیز تشکر میکنم بخاطر این همه آگاهی که بصورت کاملا رایگان در اختیارمون قرار دادن واقعا ازتون ممنونم.

    دلم میخواد نکات این فایل ارزشمند رو دونه به دونه در مورد زندگی خودم مثال بزنم ،حس میکنم اینطوری هم یک ردپایی از شرایط الانم بجا میزارم و هم اینکه برای خودم تمرین میسازم تا نقاط ضعفم ،باگها و پاشنه آشیلهامو پیدا کنم و بهتر روشون کار کنم.

    وقتی استاد میگن این قانون در هماهنگی با عدل خداست،یعنی لجم نگیره از شرایطی که الان دارم خودم خواستم ولی میتونم این شرایط رو تغییر بدم،ناراحت نشم،حس بد نداشته باشم،دنبال تغییرات باشم.

    نگم خدا برا اون یکی خواست واسه ما نخواست،حسادت نکنم به جایگاه دیگران

    نکته اینجاست چقدر در طول روز من خودم به این موارد فکر میکنم.

    میدونین داستان چیه ؟!من کارم فروش،وقتی انقدر تلاش خودم رو میبینم و در کنارش تلاش بسیار بسیار کم همکارامو میبینم که بازدهی کارشون و فروششون راحتتر و سریعتر و بیشتر تعجب میکردم که الان چه اتفاقی افتاد گاها ناراحت میشدم و حالم بد میشد واقعا نه ازاینکه اونها عملکرد خوبی دارن ازینکه من ده برابر بیشتر تلاش میکنم ولی نتیجه برای من خیلی کمرنگتره و این لجمو درمیاره ولی الان متوجه شدم من توی کارم بشدت روی ویژگی های نامناسب مشتریام فوکس میکنم و هی توی ذهنم تکرارو تکرارش میکنم و هی ذهنم میگه بیا بگیر این هم ی ادم وسواسی این هم ی ادم خسیس این هم ی ادم بداخلاق این هم ی ادم بد قلق .من این رو با پوست و جونم حس کردم توی کارم .

    اونجایی که استاد میگن شما در طول روز توجهتون به ویژگیهای مناسب افراد هست یا ویژگی های نامناسب یه لحظه حرفهام و ذهنیتم ازجلوی چشمم عین ی فیلم رد شد و متوجه شدم من چه تیشه ای به ریشه باورام دارم میرنم

    اخه من از صبح تا وقتی ک عصر از سرکار میام خونه غر میزنم شکایت میکنم و ویژگی های بد و نامناسب همکارام،ادمهای توی محله یا مترو و … رو میام تعریف میکنم.

    و الان متوجه میشم چرا روابطم در محیط کار یا عاطفی چرا انقدر زود داغون میشه!!!با اینکه خودم ادم صادق و مهربونی هستم ولی ب شدت اسیب میبینم و دو روز بعد اون رابطه از طرف خودم بهم میخوره چون اون ادم انقدر ویژگی های عجیب و غریب از خودشون نشون میده که گاها میگم خدایا من ک به اینا فکر نکرده بودم ولی اینجا کانون توجه ریشه هایی رو بوجود میاره از همون جنس.

    خلاصه این باگ بسیار بسیار بزرگ من و باید حلش کنم

    در طول روز واقعا چقدر حس زندگی وشادی دارم؟چقدر حسم خوب؟؟

    راستش خودم جوابش رو میدونم و باید این پاشنه اشیل رو هم راهی برای تغییرش و بهبودش پیدا کنم.

    استاد میگه این قانون اصلش اینه جزئی از زندگیمون بشه.اما واقعا برنامه ای براش دارم؟!؟

    حس میکردم شبا یک ساعت بشینم پای این فایلها و تمام ولی دلیل نتایج استاد اینه که عین اکسیژن که اگه نباشه ما زنده نمیمونیم ایشون هرلحظه سعی کردن توجهشون و اصل رفتار و باورهاشون بر اساس قانون و عمل ب اون باشه،من چقدر میتونم درکش کنم ؟چقدر میتونم متعهد باشم؟ چقدر میتونم بهش عمل کنم که اروم اروم این قانون رو توی جنبه ها و ثانیه های زندگیم جاری کنم؟؟؟تا بتونم روی خوش زندگی رو ببینم!

    نکته مهم بعدی ،ادمهایی مثل استاد که موفق شدن رمز موفقیتشون در ادامه دادن بوده رها نکردن

    ولی من بارها و بارها بی تعهد بودم و رها کردم خودم دلیلش رو میدونم من به شدت از بچگی کمالگرا بودم و از عواقبش ب شدت ضربه خوردم ولی باید روی خودم کار کنم گاها ذهنم خسته میشه و رها میکنم و ذهنم باز دوس داره برگرده به شیوه احمقانه قبلی عمل کنه.

    خبر گوش نکنیم خیلی مهمه ،من امشب کلا برنامه اینستاگراممو دیلیت کردم و دیگه نمیخام وقتمو الکی بزارم.

    هر روز ک با مترو میرم سرکار ،به جرات میگم 99درصد ادمهای توی مترو کلشون توی اینستاس اول صبح یا حالا عصر فرقی نداره.و الان دلیل هم مسیر شدن خودم رو با اونها میفهمم ،ما جز اکثریتی هستیم که زندگیمون رو ب دست باد سپردیم انگار.راستش نه اینکه توهین کنم چون خودم ادم مرتب و خوش بو و خوش پوشی هستم وقتی اون ادمهای کثیف و نامناسب رو میبینم که کنارم می ایستن تو مترو گاهی خودم حالم بد میشه و میگم اخه لیاقت تو اینه اینجا باشی؟؟؟لیاقت تو اینه که هرروز جلوی بینیتو بگیری که این بوی بد رو حس نکنی؟!لیاقت تو اینهههههه..

    آیا من ناراحتم،افسرده ام،شاکی ام،نگرانم،حرص میزنم؟؟؟وقتی که دارم میگم خدا ب منم پول بده به منم ارتباط خوب بده ،سلامتی بده؟؟

    جهان کاری با کلمات من نداره میگه اصل فرکانس تو ،حسادت ،حال بد،نگرانی،ترس و اضطراب،کمبود …. پس بگیر از همینا و واقعا من ب عینه دیدم که شرایط بد و بدتر شده.

    جهان طبق قانون عمل میکنه و در همه دنیا این قانون برای همه یکسان عمل میکنه.

    خدایاشکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حسین دانش خواه گفته:
      مدت عضویت: 789 روز

      به نام خدا

      سلام و درود به رها خانم

      امیدوارم به لطف رب العالمین همه مثل اسم شما رها و تسلیم باشیم در برابر رب العالمین

      آمین

      کمال گرایی که شما مثال زدی یه باور بسیار بسیار محدود کننده هست که شادی و خوشی رو ازت میدزده اگر مچشو نگیری و زندگی رو برات تلخ میکنه

      باید از لحظه به لحظه زندگی لذت برد و سپاس گذار همین نعمت های به ظاهر کوچک بود تا اون بزرگتر ها وارد زندگیت بشن

      و کار ما فرستادن درخاسته در لحظه حال

      و کار جهان پاسخ به درخاسته های ما در لحظه حال هست

      پس باید اگاهانه در هر لحظه به چیزی هایی توجه کنیم که میخایم در زندگی تجربه کنیم و بهمون احساس شادی دورنی میده اون وقت این سیکل رو ادامه بدیم تا هی نتایج بزرگ و بزرگ تر بشوند و این سیکل انتها نداره و تا زمانی ک من ادامه میدهم جواب میدهد اگر من ادامه ندم نتایج هم کم کم از بین میرود پس ادامه دادن مهم ترین موضوع است

      به قول استاد استمرار داشتن

      سپاس از کامنت پر محتوای شما رهای گلم

      در پناه خدا شاد و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    امیرحسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 2940 روز

    با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی مهربون

    جهت دهی اگاهانه به کانون توجه در عمل

    نمیخوام هرچی تو فایل گفته شده رو بنویسم عینا

    میخوام درکم و برداشتم رو بنویسم و تحلیل کنم فایل رو برای خودم

    موضوع این فایل قانون جذب هست، اولین چیز در این کلمه قانون هست

    یعنی یک قانونی وجود داره

    استاد مدتیه خیلی به این موضوع فکر میکنم که تو این دنیا همه چیز قانون پشتشه

    یعنی بارها به خودم گفتم امیرحسین بین بینهایت چیزی که در این دنیا هست، بین میلیارد ها میلیارد چیز و اتفاق و شرایط و وسایل و کلا هرررررررچیزی، یک دونه چیز پیدا کن که قانونی نباشه پشتش…

    بین میلیارد ها اتفاق و چیزهایی که در این جهان در هر بعدی هست، یک دونه چیز پیدا کن که قانونی نداشته باشه و دلیلی نداشته باشه وجودش…. حتی یک دونه چیزم نیست!

    یعنی از لباسی که تن ما هست، میدونیم که این ماده اولیه داشته، تبدیل به نخ شده، بعد رفته کارخونه، در ابعاد و اندازه ی یک لباسی درست شده، قبلش رنگ شده، اومده بازار، رفتیم خریدیم و بهاش رو دادیم و تنمون کردیم، که شده نتیجش اینکه الان یک لباسی تن ماست.. اینهمه قانون و دلیل منطقی پشتشه…

    از چشم ما، که به دلیل میلیون ها سال تکامل به این شکل درومده و به اجزای مختلف تقسیم شده، شبکیه و عنبیه و هزارتا چیز دیگه به صورت سیستم کار میکنن و نور به چشم ما برخورد میکنه و چشم ما دریافت میکنه و به ذهن ارسال میکنه و ذهن هم به صورت مقادیر تعریف شده همچین تصویری رو بما نشون میده…. که شده اینکه ما چیزی رو میبینیم

    یا ساعتی که دست ماست، یه عالمه کار شده روش، و شده این

    و میشه تمام چیزایی که در جهان وجود داره رو مثال زد براش… در هر بعد و اندازه ای… از مولکول گرفته، از سوزن گرفته، تا کهکشان ها و سیارات و جهان ها دیگه… از چیز های نادیدنی تا چیز های دیدنی… اکسیژن، مونوکسید کربن، امواج مخابراتی… و هررررررررررچیزی که هست تماما و صد در صد و بدون یک مورد استثنا قانون پشتش بوده و دلیل پشتش بوده….

    حالا چطور ممکنه اتفاقات زندگی ما قانون پشتش نباشه؟

    استاد واقعا این منطق خیلی قویه، واقعا در این دنیا نمیشه چیزی بدون قانون باشه، اصلا ممکن نیست، اصلا شانس معنا نداره، مگه میشه ساعت و لباس یا حیوانات یا چشم ما یا این سیاره شانسی و الکی و بدون نظم و ترتیب و بدون قانون باشه؟

    اصلا هرچیزی که هست قانون پشتشه، چیزی که قانون نداره اصلا از اول نمیتونه بوجود بیاد، میشه عدم!

    حالا زندگی ما مگه ممکنه قانون نداشته باشه؟ اصلا امکان نداره زندگی ما و اتفاقات زندگی ما بی دلیل و بدون نظم و ترتیب رخ بده، قطعا یه عالمه قانون باهم دارن کار میکنن و این شرایط رو ایجاد کردن برای ما… یعنی طبق یک سیستم و نظم و قانون…

    دقیقا مثل سیستم ساخت یک لباس، سیستمش یکیه، اما ممکنه مراحلش متفاوت طی بشه و نتیجه متفاوت بشه، مثلا در مثال لباس، میتونه رنگ متغیر زده بشه، یا اندازه متغیر باشه، یا جنس متغیر باشه، یا نوع لباس متغیر باشه… سیستم و اون ابزارهایی که لباس رو خلق میکنه یکیه، اما ممکنه به شکل های مختلف تهیه بشه

    دقیقا مثل زندگی ما، شرایط زندگی ما از یکسری قانون ثابت داره تبعیت میکنه، و تمام افراد تحت همین قانون هستن، اما مثل همون مثال لباس، با ورودی ها نتایج عوض میشن و متفاوت هستن…

    واقعا هرکسی این متن رو میخونه بره یک ساعت فکر کنه، چی توی این جهان هست که بدون قانون و برنامه و نظم ایجاد شده؟ اصلا چی وجود داره که قانونی پشتش نیست؟ یک نظم و ترتیب قابل درک پشتش نیست؟

    هیچ چیز!

    زندگی ما حالا که قانون داره، قانونش چیه؟

    قانونش اینه که هر فردی در هر لحظه داره فرکانس میفرسته به جهان و جهان هم اتفاقات و شرایط و محیط مکانی و افراد و افکار و ایده ها و تمام شرایط رو همسنگ با اون فرکانسی که هرفردی ارسال کرده بهش برمیگردونه…

    هر فرکانسی بفرستیم همون رو جهان تبدیل میکنه به واقعیت و میده به ما…

    مثل این نرم افزار های کانورت، که مثلا فایل wav بهش میدیم و اون میتونه mp3 برگردونه به ما

    جهان هم همینه کارش… کارش مثل یک نرم افزار کانورتور هست، تبدیل کننده هست… هیچ کار دیگه ای نمیکنه… عین یک نرم افزار ورودی رو دریافت میکنه و خروجی رو طبق اون ورودی بما میده

    ورودی این نرم افزار که جهان باشه، فرکانس های ما هست، فرکانس های ما همون چیزی هست که داریم در هر لحظه بهش توجه میکنیم، توجه مثل فکر نوشتن خوندن گوش دادن به یاد اوردن و…

    این توجهات که همون فرکانس ها هستن رو جهان برمیگردونه به سمت ما…

    و تنها معیاری که میشه فهمید چه نوع فرکانسی داریم میفرستیم، یعنی فرکانس خواسته یا ناخواسته، احساس ما هست… این جهان باز هم مثل یک سیستم قانونمند، یک قابلیتی برای انسان ها قرار داده درونشون به اسم احساس، که هر لحظه داره نشون میده که وضعیت فرکانس های ما چجوریه… یعنی status رو نشون میده… عین یک سیستم کامیپوتری که مثلا نشون میده وضعیت هارد و مموری یا بقیه چیزا چجوریه در این لحظه….

    احساس ما بیانگر نوع فرکانسی هست که داریم میفرستیم…اگه احساس خوب داریم، یعنی فرکانس ما خوبه و به زودی شرایطی وارد زندگی ما میشه که همون احساس رو در ما تشدید میکنه… اگه احساس بد داریم، به زودی شرایطی وارد زندگی ما میشه که همون احساس رو در ما تشدید میکنه…

    عین یک سیستم قانونمند که روش کارش از قبل تعیین شده و کاملا میشه پیش بینی کرد همه چیز رو درونش…

    دوباره مرور کنیم، این سیستم و این قانون که شرایط و اتفاقات هر فردی رو داره ایجاد میکنه اینجوریه روش کارش که فرکانس هر فرد رو دریافت میکنه درهر لحظه و شرایط واقعی و اتفاقات و ادم ها رو وارد زندگیش میکنه…

    به مقداری که این فرکانس ها شدید تر باشن، یعنی هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت شدید باشن، اتفاقات هم به همون نسبت شدیدتر ایجاد میشه برامون، چه مثبت چه منفی

    یعنی اگه توجه ما در اغلب زمان ها روی نکات مثبت باشه (کمیت) و احساس ما هم خیلی عالی باشه (کیفیت)، جهان خیلی شدیدتر و زودتر و واضح تر اتفاقات رو برای ما ایجاد میکنه… این در مورد حالت منفی هم صدق میکنه…

    موضوع اصلی اینه که فرکانس ما چقدر شدت داره، یعنی چقدر میتونیم افکار خوب در خودمون ایجاد کنیم و چقدر میتونیم احساس خوب تری داشته باشیم…

    یعنی احساس هرچقدر قوی تر باشه خیل ملموس تر وارد زندگی ما میشه…

    باز هم مثل یک سیستم، که اگه یک فایل 5 گیابایتی رو وارد کانورتور کنی، اونم یه فایل تقریبا 5 گیگاباتی رو بهت برمیگردونه…

    و اگه یک فایل 100 کیلوبایتی رو بهش بدیم، اونم یک نتیجه ی تقریبا 100 کیلوبایتی رو میده بما….

    موضوع دیگه اینه که هر فرکانسی رو تکرار کنیم، طبق قانون جهان و مشیت جهان، توش خیلی ماهر تر میشیم، خیلی عادت میکنیم بهش، خیلی اسون تر ایجادش میکنیم، و اروم اروم میشه باور برای ما… باور حالتیه که فرکانس های ارسالی ما انقدر تکرار شدن و انقدر ایجاد شدن که یجورایی ناخوداگاه و به صورت خودکار دارن ایجاد و ارسال میشن و اگه فرکانسی به این مرحله برسه بینهایت قدرتمنده و واقعیت فیزیکی مارو به شکل عمیق رقم میزنه…

    هدف اینه که انقدر افکار یا همون فرکانس های دلخواهمون رو تکرار کنیم و دستی ایجادش کنیم و مرورش کنیم انقدر اینکارو کنیم تا بشه خودکار و بشه باور…. وقتی بشه باور دیگه خیلی کار راحت تره… هدف ساخت باوره… نه اینکه موقتی و سطحی فرکانس بفرستیم…

    پس به هرچیزی توجه کنیم داریم در مورد همون چیز فرکانس میفرستیم، و اینکه چه نوع فرکانسی داریم میفرستیم بستگی به احساس ما داره… و بستگی به چیزی که بهش توجه میکنیم نداره! یعنی چی؟ یعنی اینکه مهم نیست داریم به گل توجه میکنیم یا به سنگ… اگه در زمان توجه به گل احساس خوبی در ما ایجاد نشه، فرکانس ما خوب نیست و ما فرکانس خوب ارسال نکردیم… یا ممکنه به سنگ توجه کنیم ولی بنا به دلایلی احساس خوبی به ما دست بده، اینجا فرکانس خوبی داریم میفرستیم…. یعنی موضوعی که بهش توجه میکنیم مهم نیست زیاد… مهم زاویه ی دید ما هست که چه احساسی رو در ما ایجاد میکنه…..

    مهم و اصل و اساس این قانون احساس هست، باید به چیزایی توجه کنیم و افکاری رو به روش های مختلفی ایجاد کنیم که احساس خوبی به ما بده…

    و استاد این مثال که گفتید افرادی که زیاد اخبار گوش میکنن رو زندگیشون رو ببینیم که چجوریه، چون اخبار 90 درصد اتفاقات بد رو نشون میده و تکرار هم میکنه در طول شبانه رو… استاد من تو نزدیکانمون دارم همچین افرادی که عاشق اخبار هستن و اعتیاد به گوش دادن اخبار دارن… کاملا و کاملا زندگی هاشون فاجعه ی تمام عیاره… اضطراب و عصبانیت و نگرانی و بیقراری جزء ویژگی های اصلی این افراده…و نتایج زندگیشون هم کاملا وحشتناک…

    حالا که قانون اینه باید ببینیم در عمل چکاره ایم…

    ایا در عمل و در طول روز، داریم به رفتارهای خوب بقیه توجه میکنیم یا رفتار های بدشون؟

    داریم داشته های دیگران رو تحسین میکنیم و میگیم افرین که تونسته، پس منم میتونم… یا داریم میگیم دروغه و الکیه و نمیشه…

    داریم به اتفاقات زیبا در جهان و اطرافمون توجه میکنیم یا به بدبختی ها و ورشکستگی ها ….

    چون مهم نیست فقط این قانون رو بدونیم… بلکه چیزی که کار رو انجام میده اینه که در عمل چقدر داریم استفاده میکنیم ازش…

    یعنی چقدر در جهت خواسته هامون استفاده میکنیم ازش… چون همیشه چه بدونیم چه ندونیم داریم از این قانون استفاده میکنیم… و این موضوع یچیز ثانویه نیست، یک ترفند و یک روش جدید و خاص نیست… این تمام جهان هستیه… این تنها قانونشه…

    تمام اتفاقات زندگی ما طبق دلیلی ایجاد میشن و اتفاق میفتن… حتی ریزترین اتفاقات… حتی اینکه تو خیابون یا مثلا توی یک مغازه نفر جلویی ما کیه هم دقیقا دلیلی داشته و دلیلش فرکانس ما بوده… هیچ چیزی شانسی نیست… و چیزی در زندگی ما نیست که جهان برای ما انتخاب کرده باشه… هرچیزی در هر ابعادی انتخاب شخص ماست… انتخاب فرکانسی ما… که شاید اگاهانه نباشه و ناخوداگاه باشه… اما در نهایت کار شخص خود ماست… و هیچ عامل دیگه ای اینکارو نکرده و نخواهد کرد…

    استاد یکی از بدفهمی های من اینه که فکر میکنم اتفاقات ریز و جزیی شامل فرکانس های من نیست… یعنی فکر میکنم که اتفاقات خیلی ریز و جزیی شانسی و بدون دلیل و بدون کنترل من برای من رخ میده… در صورتی که همچین چیزی نیست… چون اتفاقات ریز هم میتونه بار فرکانسی داشته باشه، اصلا برای جهان بزرگ و کوچیک معنا نداره… وقتی ما حالمون بده جسممون بیمار میشه و درد میگیره… حالا همین جسم که درد میگیره دلیلش اینه که تمام مولکول ها و سلول های اون قسمت دچار تغییر شدن…

    این فرکانسی که ازش صحبت میکنیم تمام شرایط ریز و درشت رو شامل میشه…

    این ما هستیم که متوجه نیستیم، اما فرکانس های ما تمام اتفاقات ریز و درشت زندگی مارو تغییر میدن… چون تغییر در هر جنبه ای از کوچیک شروع میشه…

    تمام موجودات از تک سلولی خلق شدن…سلول چقدرررررررررر ریزه اندازش…

    تمام جهان از تک سلولی خلق شده و گسترش داده خودش رو…

    برای جهان معنی نداره بزرگ و کوچیک

    به قول قران خداوند (که جهان خودشه) میگه که ذره ای در تاریکی های زمین نیست که الله ازش اگاه نباشه…یا هرچیزی از آن اونه… یا میگه خدا شرم نمیکنه از اینکه مثال بزنه به پشه یا بزرگ تر از اون رو… و خیلی ها با این مثال گمراه میشن و خیلیا ایمانشون افزوده میشه…

    یا میگه اونا مالک پوست روی هسته ی خرما هم نیستن…

    این نشون میده اندازه معنی نداره برای جهان… اندازه هارو ذهن مقایسه گر و قضاوت گر ما تعیین میکنه… از نظر یک انسان فیل خیلی بزرگه، ولی از نظر یک کوه فیل بسیار ریزه….

    یا از نظر یک سلول، مورچه بینهایت بزرگه…

    اینا تماما زاویه دید ما هست…قضاوت و مقایسه ی ماست…

    در صورتی که هرچیزی رو در بر میگیره این قوانین…

    به قول قران آنچه در جهان هست از آن اوست….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      آزاده گفته:
      مدت عضویت: 2251 روز

      سلام جناب ادیبی جان

      چقدر قشنگ در مورد قانونی که در تمام اجزای این دنیا وجود داره صحبت کردی عالی بود تا به الان اینجوری فکر نکرده بودم مخصوصا در اتفاقات جزیی و ریزی که در جهان اتفاق میفته تا به الان قانون درمورد مسائل جزیی بکار نبرده بودم و با این کامنت شما به خودم اومدم که حتی خودم با افکار و توجهم حتی دارم نفر جلویی تو صف باری خودم رقم میزنم خدایا شکرت در این جمع الهی هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    معصوم کیوانی گفته:
    مدت عضویت: 929 روز

    سلام به استاد گرامی وخانم شایسته اول خدا را شکر میکنم که با شما آشنا شدم و بعد از شما بخاطر رهنمودهایتان تشکر میکنم آشنایی با شما مرا وارد مسیری کرده که دارم زندگی را از زاویه خیلی بهتری لمس واحساس میکنم واین فایل تکانم داد من اول راهم و میدانم حتما زندگی را تجربه خواهم از همه لحاظ بهترین خواهد بود من اولاد ندارم وایمان دارم با استفاده از این قوانین صاحب اولاد سالم و صالح میشوم به امید آن روز باز هم از شما استاد گرامی وخانم شایسته سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: