هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کن - صفحه 39
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-31.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-03-19 19:30:052021-03-21 00:40:19هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزو مریم بانوی آگاهم و سلام به تک تک عزیزان همسفر
نمیتونم بگم چقدر لذت بردم از این فایل قبل از اینکه روز چهلم را باز کنم و دانلود گفتم خدایا نشانه ایی میخوام ازت ..همینکه باز کردم کلی ذوق کردم و مقاله مریم جون و استاد رو خوندم و با لذت و لبخند گوشه لبم فایل رو گوش کردم و نکته هایی رو یادداشت کردم..واقعا خواستم که این آگاهیهارو با همه وجودم زندگیش کنم و شاد باشم و آرام
یه تجربه دارم گفتم بنویسم برای عزیزان
من چندروز دیگه به یک مهمانی دعوت هستم و گفتم خدایا من یه لباس خوشگل میخوام خودت هماهنگ کن دیگه رهاش کردم تا اینکه دیشب یکی از دوستانم زنگ زد و گفت یه لباس دارم برای فروش ببین کسی میخواد( لباس نو و شیک) اصلا هم یادم به خودم نبود گفتم باشه بفرست ببینم خواستم خدمتی کرده باشم چون کارم جوری هستش که آدمهای زیادی رو میبینم هرروز..خلاصه این خانم سایزش شاید ۵۰ باشه اما لباسی که ارسال کرد M بود خیلی تعجب کردم گفتم آخه لیلاخانم که سایزش این نیست چرا اینو خریده..بعد یهو به خودم اومدم گفتم مریم این سایز تو هستش پاشو ببپوشش ..واقعا کیپ تن من بود واسه من بود همون چیزی که میخواستم لباس گرم و شیک و مجلسی..نمیدونید چقدر ذوق کردم گفتم بیا…تو فقط بخواه و رهاش کن و از مسیر لذت ببر خودش انجام میشه برات وقتی اعتماد داری میادددد دختررررر چرا نیادددددد به موقع هم میاد عزیزدلمممم..شاد و آرام باش و به مسیرت ادامه بده و لذتشو ببر
باشد که کلمه ایی از این متن انگیزه و راهی باشد برای عزیزان همراهم
به قول استاد عزیز..شاد و سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت..🥰😘😘😘😘
سلام به همه همسفران و استاد عزیز و مریم جون
روز ۴۰ سفرنامه
الان ساعت ۱۲:۳۰ شب با اینکه دو دل بودم تو نوشتناما گفتم باید بیام و ب تعهدم عمل کنم و خدا رو شکر میکنم ک اینفایل رو گوش کردم در بهترین زمان، ازصبح تا ظهر ک سرکار بودم حال جسمیم خوب نبود هم دو ساعت دیرتر رفتم هم برای برگشتن ی ساعت زودتر مرخصیگرفتم ک زودتر برگردم خونه استراحت کنم چون عصر همنوبت دکترداشتم، اما بخاطر حرف زدن اعضای خونوادم با هم، نتونستم ک بخوابم و خیلی اون لحظه بهم ریختم ی ساعت همتو جا موندم اما دیدم نمیشه خوابید و با بیشتر تو جا موندنم اعصابم رو بهم میریزم پس اومدم فایل گوش کردم و نشستم پای کار مکرومه بافی ک تازه شروع کردم ب یادگیریش و ذهنم رو با هر بار بافتنش اروم میشه وقتی شروع کردم ب بافتن و گوش دادن فایل، استاد گفتن ک:
“هر روزمان میتواند نوروز باشد اگر:
“احساس خوب داشتن، شادی و آرامش” را اولویت مهم زندگی قرار دهیم و به جز این، هیچ چیز را جدی نگیریم.
کافی است هر ناخواسته ای را در اطرافت نادیده بگیری
کافی است بجای مرور مشکلات در ذهنت و نگران بودن درباره آنها، به هر شکلی که میتوانی، زیباییهای اطرافت را تحسین کنی. خواه تحسین یک فرد باشد یا یک موضوع.
کافی است، از توضیح دادن درباره مشکلات، ترسها، نگرانیها یا افرادی که موجب ناراحتیات شدهاند، دست بکشی
کافی است باور کنی که هراتفاقی، به نفعت است. این تیکه از فاااایل اصلا حاااال منو دگرگون کرد و منم با خودم این جمله رو تکرار کردم ک اینکه من نتونستم بخوابم حتماااا بنفع منه و شروع کردم با احساس بهتری ب بافتن و بعد رفتم دکتر و با انرژی بیشتری برگشتم خونه و بازم شروع کردم ب بافتن و وقتی خسته شدم ی یک ساعت هم بجاس استراحت کردن رفتم پیاده روی و برگشتم و بازم شروع کردم ب بافتن و تموم شد و دیدم این نخواابیدنه واااقعا بنفعم شده، چون من فردا کلاس دارم و اصلاا فکر نمیکردم من بتونم امشب اینکار رو برای فردا اماده کنم اما ظهر تونستم با کنترل ذهنم و تغییر احساسم از بد ب خوب! به راااحتی هم اینکار رو ب اتمام برسونم هم ب ورزشم برسم و هم ب دکترم و زمانی هم کم نیوردم و از تموم تایم بعد از ظهرم بیشترین استفادهرو بردم!!
خداااایاااا شکرت برای این اگاهی 💚💚💚
استاد عزیزم ممنونم واااقعا بابت تموم این فایل های رااایگان هر کدومش هرجملش پر از اگاهی های نااااب و بینظیره فقط باید بشنویم و درک کنیم و عمل کنیم اونموقع همه چیز ب بهترین شکل ممکن واااقعا تغییر میکنه 😍😍
خدااایااا شکرت💚💚
سلام به همه دوستان عزیزم در سفرنامه …
روز چهلم سفر نامه …
امروز که دارم این کامنت رو مینویسم ۲۸ آذر ۱۴۰۰ هست و دو روز دگ شبه یلدا …
گفتم روز شروع میلادی ۲۰۲۲ هدفگذاری کنم ولی گفتم نه …
چرا ؟؟؟؟
چون که تا شروع ۲۰۲۲ میلادی خیلی فاصلست …
میشه ۱۱ دی ۱۴۰۰ …
و اگ من از همین امروز شروع نکنم و ننویسم پشت گوش مینندازم …
مثل کارهایی ک قرار انجام بشه و نشد …
مثل از شنبه شروع ورزش و نشد …
مثل کلی کارایی که قرار بود از شنبه یا اول ماه جدید یا روز شنبه که اول ماه جدید باشه یا سال جدید و و و و و و
کلی بهونه اوردن برای انجام ندادن …
ولی وقتی فایل عزت نفس استاد رو ک گوش دادم گفتن که اونایی ک کارهاشون رو پشت گوش میندازنن اعتماد به نفس ندارن …
خب من دارم تمرین میکنم …
برای اینکه کارهامو پشت گوش نندازم …
حالا هدفم چیه ؟؟؟؟
اول سر رسیدم ک روز به روز برنامه های روزانمو مینویسم اهداف ۵ ساله و ۳ ساله و ۱ ساله و ماهانه و روزانه نوشتم …
خب …
چی شد ؟؟؟؟؟
هیچی …
چون من خواسته هام با چیزی که بودم و هستم مطابقت نداره …
نه اینکه بهشون نمیرسم …
نه …
بهشون میرسم ولی باید یه نکته ریز رو رعایت میکردم …
اونم این بود که اول نیام ماشین لوکسوری و گرون قیمت رو بنویسم که با منی ک درآمد ندارم و زیر صفرم و کلی پول قرض کردم و هنوز به صفر هم نرسیدم این خواسته بزرگ رو برای ۵ سال آیندم بنویسم …
نمیگم به دستش نمیارم …
موضوع اینه که من هنوز وارد ترسهام نشدم …
خودمو به چالش نکشیدم …
از چیزایی ک دارم لذت نمیبرم …
همش ناشکر بودم …
باور های محدود دارم ….
و و و و و
خیلی عامل دگ ….
✔ تنها اهدافی ک پشت سر هم انجام دادم و جز اهداف ماهانم بود این بود ک به فایل های استاد گوش بدم و نوت بردارم …
خواسته هامو واضح ننوشتم ….
و نکته مهم اینجاست که من فاصله فرکانسیم با خواسته هام زیاده …
من باید این آرامشی رو ک به دست آوردم رو ثابت نگهش دارم و از هر روزم لذت ببرم و شکر گذاریم رو ثابت نگه دارم …
من ایمان دارم ک به خواسته هام میرسم اما باید لذت ببرم از روزهایی ک دارن سپری میشن …
باید بیشتر بخندم …
بیشتر شاد باشم …
بیشتر آروم تر باشم …
بیشتر نگران هیچ چیز نباشم …
بیشتر رها تر باشم …
بیشتر به خدام رو بشناسم …
من از هر روزی که شروع کنم برای من عید حساب میشه …
امروز ۲۸ آذر ۱۴۰۰ اهداف سال جدیدم رو مینویسم :
رسیدن آرامش بیشتر ….
درک کردن بیشتر قانون …
عمل کردن به قانون ….
شناخت خدا شناسی و خود شناسی …
تمرین کردن برای لذت بردن از هر لحظه به لحظه زندگیم …
تجربه جدید از چیز های جدید …
وارد ترسهام شدن …
خوشحال بودن ….
بیخیال بودن و رها بودن و وابسته نبودن …
و از همه مهم تر تغیییییییییییر باور های محدود کنندم …
.
.
.
.
.
.
دوستتون دارم …. موفق باشید …
به نام خدای بی همتای یکتا و با سلام به دوستان هم فرکانسی در زیباترین مکان جهان
در چهلمین روز از سفرنامه
و امروز در هفتمین ماه از عضویت در سایت از نتایج توحیدی و رابطه خوبم با پروردگار و آرامشی که بدست آوردم نوشتم ، از خداوند جهان هستی سپاسگزاری کردم بابت قوانین زیبای جهان هستی و از او خواستم مرا در این مسیر توحیدی به انسانی متوکل و موحد و با ایمان تبدیل کند .
با آرامش و رهایی از نچسبیدن به خواسته هایم مرا هدایت کند و الهامات و نشانه هایش را با احساس خوب حتی در شرایط به ظاهر بد دریافت کنم .
امسال با در مدار قرار گرفتن در آگاهی های سایت باورهای توحیدی را که هیچ وقت نمیدونستم ، آموختم ، که هرروز با تقوی الهی و توجه به نکات مثبت ، با آرامش و لذت از زندگی باید تقویت اش کنم .
با بی خیالی و ساده گرفتن و جدی نگرفتن، میتونیم به تمام اهداف رابطه عالی و رویایی و ثروت و سلامتی روز افزون به آسونی و سادگی برسیم .
ممنونم از بی نظیرترین استاد دنیا ، استاد عباس منش که دستان خدا ست در این مسیر الهی مون .
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز چهلم
چقدر این فایل امشب برای من به جا بود. خدایا سپاسگزارم.
امروز یکی از دوستانم یه کاری کرد که از روی عمد و قصد این کار رو کرد که من رو ناراحت کنه. اولش تصمیم گرفتم تلافی کنم و بهش بگم که از کارش ناراحتم. اما بعد فکر کردم دیدم من با خودم در صلحم و اول از همه باید هدفم این باشه که خودم خوشحال باشم. بعد تصمیم گرفتم مثل خودش رفتار نکنم و سعی کنم بی توجه به کاری که کرد رد شم برم.
دائم با خودم تکرار میکنم حس خوب=اتفاق خوب.
چقدر مشتاقم که تمام ترس هام رو کنار بذارم و به جای جمله اگه نشه بتونم بگم اگه بشه…
خدایا شکرت که با با این قوانین دارم آشنا میشم و سپاسگزارم که جزو اون دسته از آدمایی هستم که آگاهانه وارد این مسیر شده.
من همیشه به خونسردی معروف بودم. اما مدتی بود این خصلتم کم شده بود و الان دلم میخواد خیلی بیشتر از قبل خونسرد باشم و با لبخند از کنار خیلی مسائل و آدم ها بگذرم.
خدایا سپاسگزارم
دوستتون دارم ❤️
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان گرامی سایت عباسمنش
روز چهلم
خدای را سپاس که چهل شب سفرنامه را همراهی کردم ونتایج هم از دید خودم ارامش کنترل ورودی ها وکانون توجه مثبت بیشتری بوده .
پیام زیبایی در فایل دریافت کردم وان هم اینکه باید با ارامش خونسردی وتوکل حرکت کنم وبدانم همه چیز عالی پیش میرود فقط باید به خدا اعتماد کنم وبا تمرکز روی ۲ و۳ هدف مهم پیش بروم تا هدف های بعدی در من بیدار شود ونکته بعدی واقعا لازم نیست اینقدر همه چیز رو جدی گرفت با رهایی کار پیش میره مقصد خاصی وجود ندارد من باید سبک شخصی خودم رو داشته باشم بدون نیاز به تایید دیگران وتجربه کنم هر چیزی که حس وحال بهتری به من میدهد.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
سلام به همه دوستان هم سفر خودم
سفر نامه روز ۴۰
اول فایل از خداوند سپاسگزارم که هدایت کرد ۴۰روز با استمرار به این مسیر الهی حرکت کنم
استاد با چه زبانی میشه تشکر کرد این همه شما آگاهی بی نظیر به صورت هدیه دراختیار ما قرار بدید
من این قانون احساس خوب =اتفاقات خوب خیلی از شما شنیده بودم و کامنت بچه خونده بودم اما اینجا بیان کردید انگار ظرف وجود من آماده دریافت و درک بهتر این موضوع بود
همین قانون با تعهد بهش عمل کنم چه قدر زندگی ام در تمام جهاد تغییر میکنه خدایاشکرت
همیشه میگفتم کاش استاد قوانین اصلی تر بگه اون خیلی مهم اینجا مچ ذهنم گرفتم که میخواسته عمل نکنه به قوانین میگفت این چیز مهم نیست ازش بگذر اما میخوام طبق فرکانسی از استاد دریافت کردم این قانون تا جای میتونم بهش عمل کنم چون قوانین خداوند ساده قابل درک کامل
هر اتفاقی بیفته به نفع منه چقدر باور قشنگ خداروشکر
راستی استاد قرآن شروع کردم معنی خوندن خیلی احساس خوب داره خداشکر
بیشتر درک میکنم تو فایل به اصل اشاره میکنید قبلا برام این همه واضح نبود
هدف برای امسال قرار میدم برای خودم اول این که شما گفتید شاد باشم تو هر لحظه زندگی بتونم باورهام با خواسته هام هم جهت کنم
هدف دوم درک بهتر قوانین خداوند در این مسیر لذت بخش ادامه بدهم
خدای درونم بیشتر بشناسم تا ایمان و توکل بیشتر بشه خدایا شکرت
این موضوع لذت بردن از چیزهای که داریم تو ذهنم هر لحظه میذارم چون ذهنم همیشه میگفت تلاش کن وقتی به خواسته رسیدی لذت ببر الان چیز خاصی نداری
این صدا الان راه میتونم سرکوب کنم هر لحظه زندگی خوب زندگی کنم
خدایا شکرت این آگاهی بی نظیر روزی ام قرار دادی ❤️❤️❤️
ادامه دارد …
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه چهلمین رد پای سفرنامم رو می نویسم..
باز هم مثل همیشه به گوش دادن به این فایل و خوندن ردپای خانم شایسته عزیز نیاز داشتم..
واقعا چرا با کوچکترین اتفاقی ک از نظر ما مطلوب نیس دچار شک و شبه میشیم…البته به شخصه دیگه مثل قبل اجازه نمیدم مدت طولانی در حس بدم بمونم…و به خودم میگم حس خوب مساوی اتفاقات خوب هستش…و باز برای خودم یادآوری می کنم ک خدا حامی من هستش و هر اتفاقی در زندگیم و جهان به نفع من پیش میره…
و خداروشکر تا حدودی هم موفق بودم…
خیلی خوشحالم ک از قوانین مطلع شدم…میدونم ک هنوز باور ساختن رو بلد نیستم اما ایمان دارم با تکامل درست میشه…چرا ک همین الان هم خیلی تغییر کردم اینقدر تغییراتم زیاد بوده ک همه متوجه شدند
واقعا زندگی و این جهان برام خیلی زیباست و حالم باش خیلی خوبه…و خداروشاکرمو پر از امیدم..
و میدونم اگر گاهی حالم دگرگون میشه فقط به خاطر شرک خفی هستش ک در وجودمه…وابستگی و دلتنگی و نگرانی…
اما مطمئنم ب مرور و با طی تکاملم عالی میشم و تمام خواسته هام متحقق میشه
فقط باید متعهدانه تر ورودی هام رو کنترل کنم
باید مهمترین رابطه ام توی دنیا رابطه ام با رب باشه
باید شرکهای خفیم رو بشناسم و تبدیل به توحید واقعی بکنم
باید به اهدافم جدی تر نگاه کنم و ساختن باورهام رو به صورت مستمر تمرین کنم
باید فراوانی دنیا رو باور کنم
باید شاد باشم و تمرکزم فقط بر نکات مثبت زندگیم و جهان باشه…خونسرد باشم
خدایا هدایتم کن
واقعا دوست دارم از لحظه لحظه زندگیم و نعمت های دنیا و طبیعت لذت ببرم…
خدایا سپاسگزارم ک اینقدر حالم خوبه
خدایا هدایتم کن و این شرک وابستگی و دلتنگی رو از من بگیر و کمکم باورهای مناسب در این رابطه رو بسازم
خدایا من از هر خیری ک از تو به من برسد فقیرم
بنام خدایی که من خواستم و اون اجابت کرد
دیروز گفتم خدایا خدایان کن بهم بگو که چکار کنم تا از چرخه ی معیوب در بیام
چندین گفتگوی دوستان با شما رو گوش دادم تمام اونایی که توحید از کلامشون می ریخت آرامش داشتن اشاره کردن که قرآن رو با تمرکز خواندن و توی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانید میگید که به همه جی شک کنید و برید قرآن بخونید.
ابراهیم برای این که خداروباور کنه از خدا نشانه خواستبخاطر همین اون همه ایمانش قوی بود،چون خودش بهش رسید،خودش به خدا رسید.
و یادم اومد که من سه ماه اومدم نشستم کار کردن روی خودم رو اولویت قرار دادم دوره ی روابط و قرآن رو میخوندم.تا. روی خودم کار نمی کردم ریخت و پاس های خونه ام رو جمع نمی کردم،همسایه ام زنگ میزد بیا برای قهوه میگفتم وقت ندارم زمانی که میخواستم فایل گوش بدم پسرم خواب بود کسی زنگ می زد گوشی جواب نمی دادم به چنان آرامشی رسیده بودم که از چیزهایی که بهم ترس میدادن می خندیدم ولی باز اون شدت کار کردن ول کردم ،دیروز با این فایل باز یادم اومد و استاد تیر خلاص به هدایتم بود و امروز دفتر برداشتم و هدف یک سال گذاشتم آرامش.
من خیلی نتایج گرفتم ولی وقتی آرامش نداشته باشی اصلا نعمتی نمی بینی چشمات کور می سه.
هیچی نمی خوای جز ارامش،
از خداوند میخوام به ایمانی هدایتم کنه که توی این هدف هروز دری برام باز بشه تا محکمتر قدم بردارم.
سپاسگزار خداوند هستم برای تمامی این فایل ها،برای این هدایت ها و برای شخصیتم که. اجازه نمی ده در مدار بد بمونم.با اراده ی فولادین به مسیر برمیگردم.
الهی شکر الهی شکر الهی شکر
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز ودوستان سایت . روز چهلم از سفرنامه من . چه قدر استاد زیبا فرمودید ما اگر چیزی می خواهیم چه پول چه ثروت و چه …. همه وهمه را برای حال خوب داشتن می خواهیم تا حالمون خوب باشه وچه قدر ارزشمند است که از همین الان قبل از رسیدن به خواسته ها حالمون رو خوب کنیم نه این که حال خوب رو برای بعد رسید ن به خواسته بزاریم و همین حال خوب موجب اتفاقات خوب میشه وبه قول مولانا:خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شکر ستاند
استاد بابت این همه آگاهی های عالی ومفید متشکر م