هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کن - صفحه 46 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-31.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-03-19 19:30:052021-03-21 00:40:19هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق یکتا
سلام به همه ی هم فرکانسی های عزیزم و سلام به استادم که خیلی دوسش دارم و خانم شایسته ی مهربون
🌷💙چهلمین روز سفرنامه💙🌷
امروز روز آخر سفرنامه است و من احساسی دارم که ای کاش هیچ وقت این سفر به پایان نمیرسید این سفر برای من برکات فراوانی داشت و من دارم به آگاهی های این سفر عمل میکنم و در زندگی ام اجرایشان میکنم این سفر در مرحله اول به من یاد داد اعتماد به نفس داشته باشم چیزی که از همان بچگی تا به الان از ما گرفته امد فهمیدم باید عزت نفس داشته باشم فهمیدم که باید توحید را در عمل اجرا کنم و فقط روی خدا حساب باز کنم البته قبل از شناخت قانون هم خداوند چند سال قبل به من نشان داده بود نتیجه حساب کردم بر روی به غیر خدا چیست و من الان کاملا فهمیدم که فقط باید روی خدا حساب باز کنم روی تنها فرمانروای مطلق جهان هستی فهمیدم ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است و هرچقدر ثروتمند تر شوم نزد خدا محبوب ترم و برای ثروتمند شدن نیاز به تلاش فیزیکی زیاد و زجر کشیدن و سختی نیست راهش تغیر افکار و باور ها و ایجاد باور های ثروت ساز است و از همه مهم تر فهمیدم بزرگترین قانون جهان احساس خوب =اتفاقات خوب است و من باید آگاهانه با کنترل ورودی های ذهنم در هر لحظه و تا آخر عمر متعهد باشم احساس خوبی داشته باشم و اتفاقات خوبی داشته باشم اینها گوشه ای از هزاران مطالبی است که از این سفر آموختم و در زندگی ام اجرا میکنم این سفر برکات فراوان برای من داشت مثل داشتن روابط بهتر با دوستان و خانواده مانند سلامتی بی نظیری که دارم وحالم خداروشکر بسیار عالی است مانند ایمان بیشتر به خداوند و شناخت بهتر او که باعث سعادت در دنیا و آخرت میشود و خوب پیش رفتن کارهایم برکت پولم و حرکت به سمت دریافت ثروت بیشتر به لطف خدای رزاق و من میدانم که اول راه هستم و بی نهایت پیشرفت میکنم در این راه من وضیفه دارم احساس خوب داشته باشم در لحظه از زندگی لذت ببرم احساس خوب داشتن را موکول به بعد از رسیدن به خواسته ام ندانم چون رسیدن به خواسته مرا به احساس خوب نمیرساند بلکه احساس خوب داشتن مرا به خواسته هایم میرساند در بین تمام افراد موفق دنیا رد پای کنترل ذهن دیده میشود که این کاری است که هر کسی از عهده انجامش بر نمی آید به خاطر همین همه ی افراد جهان موفق نیستند پس من باید با تمام تعهد و ایمان این توانایی را در خودم ایجاد کنم و به انجام کار هایی بپردازم که دوستشان دارم به من احساس بهتری میدهد مرا سپاسگذار تر میکند از خداوند بی نهااااایت سپاسگذارم که این توانایی را به ما انسان ها داد تا با افکارمان خالق زندگی خودمون باشیم شکرت خدایا شکرت که مرا به سمت دست های بی نظیرت مثل استاد عباسمنش خانم شایسته و اعضای صمیمی این سایت هدایت کردی و من در این مسیر زیبا قرار گرفتم برای همه این خانواده صمیمی ثروت نعمت شادی و لذت و ایمان خالص را آرزو میکنم
شاد و پیروز و موفق باشید.💙🌷🌷🌹🙏۱۳۹۹/۵/۱۶
به نام خدای هدایتگر
۴۰مین برگ سفرنامه
حسی که الان دارم یه حس وحال خاصه نمیدونم گریه کنم یابخندم ایا حالتی هست بین این دو که من دچارش شدم
احساس خوب =اتفاقای خوب
پیش خودم میگفتم من این قانون روبلد شدم خیلی هم ساده اس مگه چیه انجام این کار به خاطر همین هرروز احساسم خوب بود واتفاقا هم عالی وباب میل بازم اشفتگی دیگران ومیدیدم پیش خودم میگفتم چرا اینا اینجوری ان مگه چه کار سختیه عمل به این قانون تااینکه وارد یه چالش شدم
قبولی دریه امتحان
اولین بار که امتحان رفتم پیش خودم گفتم من اعتمادبنفس عالی دارم من ایمان دارم که میشه ورفتم جلو شاید یه کم ترس داشتم ولی ایمانم زورش به ترسه میچربید وقتی دفعه اول رد شدم زیاد ناراحت نشدم نزاشتم احساسم بد بشه دفعه دوم که رفتم حال وهوای بقیه رو دیدم یه کم استرس گرفتم علی رخم همراهانم که میگفتن چقد سخته من میگفتم نه خیلی هم راحته مگه چیه ما میتونیم وقتی برای بار دوم رد شدم اونجا بود که کم کم داشت احساسم بدمیشد زود مچشو گرفتم گفتم نه من حس وحالم وبدنمیکنم باهر جون کندنی بود خودمو رسوندم تا موعد بعدی امتحان به قدری روی خودم کار کرده بودم که قبولی رو تو دستهام میدیم وپیش خودم ایمان کامل داشتم که خدابامنه همه میگفتن باز میفتیم من میگفتم نه ما قبولیم تارسید ومن قبول نشدم
شاید باورش برای خیلی ها سخت باشه ولی من انگار ازعرش سقوط کردم انگار صدایی توگوشم ریشخند میزد که دیدی اینم از ایمانت اینم از توکلت چقد خوش خیال بودی اونی که استرس داشت قبول شدتو رد شدی به ثانیه نکشید نجواها کار خودشو کرد به قول استاد یادم رفت اون خواسته روبرای چی میخواستم برای شاد بودن بیشتر برای احساس بهتر ولی کاری که داشتم باخودم میکردم کاملا برعکس بود که
دنیا روسرم خراب شد وقتی اولین قطره اشکم اومد نجواها شدت گرفت دیدی نشد دیدی توکل همیشه جواب نمیده دیدی احساس خوب =نیست بااتفاقات خوب دیدی عمل کردن به حرفهای استاد عباس منش همه جا جواب نمیده دیدی چجوری جلوی اینهمه ادم ضایع شدی دیدی اینهمه خدا خدا میکردی ازارامش حرف میزدی کنف شدی اون میگفت توسرم ومن گریه میکردم
سرم داشت منفجر میشد حس میکردم اون نجواها داره منو دیوانه میکنه مسکن خوردم وسعی کردم بخوابم
ولی نمیشد یه لحظه گفتم بزار بگه بزار خالی کنه خودشو من بالاخره جواب همه این چراهارو پیدا میکنم
یک روز تمام گریه کردم وازشدت ناراحتی نمیتونستم حرف بزنم همش میگفتم چرا خدامنو رها کرد وقتی بهش نیاز داشتم
یه کم که گذشت هدایت خواستم گفتم خدایا من بغیر تو به هیچکسی پناه نمیبرم حتی اگه چراهام راجب توباشه من ازتو هدایت میخوام جواب سوالهامو ازتو میخوام من برای خاموش کردن این نجواها ازتو کمک میخوام
بعدیه حسی بهم گفت قانون روبگو دوباره تکرار کن
گفتم احساس خوب =اتفاقای خوب
گفت خب وقتی که احساست خوبه که خوبه وقانون هم عمل میکنه وظاهرا کار مشکلی نیست یه کم سپاسگزار باشی وناشکر قانون عمل میکنه ولی مهم اینجاس که حالت بدباشه حالت داغون باشه واحساست روخوب کنی تا اتفاقات خوب رقم بخوره اونایی تونستن لحظات بحرانی احساسشون روخوب کنن وبعدش رسیدن به اتفاقای خوب یاد استاد افتادم وقتی فرزندشون فوت کرده بود تونست بعد چن ساعت احساش رو خوب کنه کانون توجهش رو ببره روموضوعی که بهش احساس خوب بده اینجاس که فرق بین ادمها معلوم میشه انسانهای متعالی فرقشون توظاهر یا موقعیت زندگیشون نیس فرقشون توایمانشونه چه وقتی ؟وقتی که اوضاع داغونه حال داغونه
وخجالت کشیدم ازاینکه چنین عمل ظعیفی داشتم
چرا فکر میکردم چون ایمان دارم احساس خوب دارم قراره راه به راه برای من اتفاقای خوب بیفته پس من کی قراره خودمو بسنجم من کی قراره توعمل نشون بدم وگرنه وقتی اوضاع خوبه که حال من خوبه این کار خاصی نیس ….وقتی ایمانت رو درعمل نشون میدی خدا میگه ببین این بنده من به اون قانونی که بهش رسیده داره عمل میکنه همیشه عمل میکنه همه حال عمل میکنه
اون چن روز جزو سخترین روزهام بود ولی یاد گرفتم هرجا چرای داشتم حتی راجب خدا ازخودش بپرسم ازخودش هدایت بخوام بگم من نمیدونم نااگاهم منو اگاه کن من الان حالم خرابه صداهای توسرم زیاده من احاطه شدم دراحساس بد منو راهنمایی کن راهو نشونم بده….واقعا اون لحظات سخته که بتونی مثبت فکر کنی یا حتی بخندی ولی باید بتونی باید بتونی
دیگه همیشه این جمله استاد اویزه گوشمه من همه خواسته هایی که دارم چه مادی چه معنوی چه پیشرفت توهر زمینه ای مگه بجز اینه که من شاد باشم پس من همیشه سعی میکنم توهرشرایطی یه جوری شاد باشم احساس خوب داشته باشم سپاسگزار نعمتهای که دارم باشم نه اینکه به نداشته هام فکر کنم اگه اینا رو داشته باشم همه چیز به سمت من سرازیر میشه
من فردا دوباره امتحان دارم دیگه ترس من ازقبولی نیس یه کم میترسم که نتونم تواون لحظه به این قولم که نزارم احساسم بد بشه عمل کنم ولی دیگه میدونم هراتفاقی که بیفته به نفع منه الخیر فی ماوقع پس من همیشه احساسم وخوب نگه میدارم اگر به این جمله ایمان کامل داشته باشم
خدایا مارابه راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی ونه راه کسانی که به انهاغذب کردی ونه گمراهان
الهی امین
سلام به استاد عزیز و مریم عزیزم
به نام خدای شادی و فراوانی
چند روزی بود که به خاطر کار کردن روی دوره عزت نفس از این فایل های رایگان و بی نظیر دور شده بودم.داخل سایت بودم ولی انگار نبودم.فاصله گرفتم از این گنجینه های رایگان و این شد که کمکم داشتم کلافه میشدم و فکر میکردم من قانونو میدونم چیزی نیست طبیعیه این حال بدت که الان بیشتر شده و نمیدونی از کجاست.
نگو به خاطر این فاصله ی من از این گنجینه ها بوده.توصیم به خودم اینه که اصلااااا از این گنجینه ها فاصله نگیرم چون در مدت اون چند روزی که فاصله گرفتم الان به وضوح میفهمم پایین رفتن مدار و فرکانسم رو و این باعث شد دیروز افرادی که قبل از شناخت قانون میدیدم و متلک مینداختن رو دوباره و دوباره و دوباره ببینم ولی با شدت کمتر.
الان میفهمم که علتشون چی بوده.
خدایا شکرت.
در مورد این فایل من باید احساسم رو بهتر کنم و ایمانم رو نشون بدم تا تکاملم طی بشه و مدار من به مدار خواسته هام نزدیک و نزدیک تر بشه.
احساس من با بودن داخل این سایت و کامنت نوشتناش خوب میشه.احساس من از گرفتن انرژی از داخل ویدیویی که چهار سال پیش گرفته شده خوب میشه .پس من بازهم شروع میکنم به رد پا گذاشتن داخل این گنجینه ها.
تا افکارم رو تغییر بدم،تا باورهای جدید ساخته بشه،تا یاد بگیرم چطوری دوباره به نکات مثبت فکر کنم!
اون اوایل که میشنیدم افراد از این آموزه ها فاصله گرفتن با خودم میگفتم چطورییی آخه؟
الان خودم تجربش کردم که چه قدر آرام و بدون اینکه من بفهمم این اتفاق افتاد.
خدایا شکرت به خاطر هدایت دوباره ات.
چهلمین رد پای من در سفرنامه
به نام خداوند شادی وثروت ، موفقیت وبی نهایت
به نام خدایی که تنها قدرت جهانه تنها مبع بیپاین تمام وشبختی ونعمت هاست و در وجودمن ودرمن وبامن هست و من واو یکی هستیم
به نام خدایی که درت لق تمام اتفاقات زندگیم رو در دست فرکانس ها(گفتگوهای ذهنیم=باورهام) قرار داده
سلام برهمه پاره های وجودم
پله 40 ام سفر تحول زندگیم
واقعا خداراشکرمیکنموشما رو تحسین میکنم که همیشه حرفاتنون ونوشته هاتون نو وتازه است و کهنه نمیشه.
دیروز گفتم ببینم واقعا تد این 40 پله چه چی هایی یاد گرفتم انگاری یادم رفتن فقط پله امروز یادم وقتی چک کردم و دیدم اصل کلام استاد یکیه و همش داره همون رو میگه و اما اما ربون دابرم که هیچ بار احساس نکردم کلامتون یا نوشته انم شایسته تکراریه برای من این معجزه بزرگیه دایا هزاران مرتبه شکرت وسپاسگزارم از سایت وهم بچه ها
مهمترین اولویت زندگی من: شادبودن- احساس وب- آرامش وبی یالی وسپاسگزاری بیشتر در هر روز است -یعنی هروز باددر این زمینه بیشتر بشوم
چون خداوندی که من جزئی از او هستم امکانی رو فراهم کرده که من با فرکانس هام دنیام رو بسازم وخلقش کنم و مثل فرکانس هام از این همه نعمتی که مسخر منکرده در اختیارم قررهمیده به اندازه باورهام.
زبان گفتگوی من با داوندو درخواست نعمت ها احساس من هست هرچه احساسم خوب تر وشادتر باشه دارم به دا میگم نعمت های بیشتر بهم بده.
خداوند در هر لحظه و در همه ابعاد زندگیم حامی و پشتیبان و هدایتگر من ست در همه ابعاد زندگیم حواسش به من هست من وخدا رفیقیم من وخدایکی هستیم ما دوستیم . خد دوست داره شادی منو ببینه
پس من با شاد بودنم ایمانم رو بهش نشون میدم
پس من هر چه شادتر وخونسردتر وسپاسگزارتر باشم یعنی بیشتر تسلیم خداوندم
من وخداوند یکی هستیم یعنی من ود ثروت وعزت ونعمت وعشق ه..هستم فقط باید این درت درونی وباورهم جهت باواسته ام رو بسازم وشاد باشم در هر لحظه- وایمان داشته باشم هر اتفاقی میفته به نفع منه چون چون خدایی که حتی یک برگ بدون اجازه اوروی زمین نمیفته داره این دنیارو مدیریت میکنه پس هر اتفاقی بیفته به نفع منه.
من هر هدف وخواسته ای که لبا داشته باشم خداوند ابروباد مه خورشید وبی نهایت دستش رو بسیج میکنه که من به هدف وخواسته ام برسم.
دو هفته پیش داییم وزن داییم اومدن خونمون یهویی اومدن و خدا از طریق اونها به من گفت فلانی که زن وبچه وداشنجو شاغل بود تونست تو آزمونمفق بشه منم پیغام خداروگرفتم وکلی تحسینش کردم و گفتم این نشون میده که منممیتونم وبه راحتی الگوی عینی برام پیدا کرد واقعا خدایا شکرت.
پریشب یک سوا از خدا پرسیدم دیروز که باشاگردم صحبت میکردم متوجه کلامم شدم و بعد کلامم رو ب ایمان در جهت خواسته سوق دادم که وقتی با ودم تکرارش میکنم کلی انگیزه میگرم یک باور قدرتمنکننده شد برام دایا شکرت شکرت.
گوشی من زود شارژش تموم میشه دیروز کخ شارژش کردم باهاش وصل شدم به نت و نزدیک یک ساعتم تلفنی صحبت کردم تکون نمیخورد بعد خدا هدایت کرد برای اولین باربا خودم بردم تو اتاق مطالعه (یک جای ساکت و آروم انباری خونمون که جدا از خونه است) و چون بارون رعد وبرق میومد برق ها رفتن و من چون گوشیم بود راحت روشن کردم ودرسم رو خوندم واقعا خدایاشکرت و واقعا خدار هر لحظه حامی وپشتیبان و حواسش بهمون هست اگر باور کینم.
خداجونم هزاران بارشکرت شکرت
بعد صبحم شارز داشت و شکرگزاریهام رو انجام دادم و شبکه های اجتماعی مطلبم رو گذاشتم دقیقا 24 ساعت با نهایت کارایی شارژ داشت واقعا معجزه است
خداجونم هراران مرتبه شکرت
خدا بینهایت نعمت بهتون بده استاد جان.
وقتی شروع کردم این سفر رو با دا عهد بستم 3 ماه روی قوانینت متمرکز میشم وبه حرف هیچ کس گوش نمیدم که به یقین بررسم که همه چیز درسته اون موقعه سفر تو سایت 40 روز بود و من گفتم بعدنشم خودت یه راهی برای هدایتم پیدا میکنی که تو مسیر بمونم و خدا از طریق شما این سفر از 40 به 59 روز تغییر پیدا کرد وواقعا خدایاهزاران مرتبه شکرت و از شما بی نهایت تشکر میکنم و به این ایمان رسیدم که واقعااگر واسته ای داشته باشم داوند ابروباد وخورشید و بینهایت دستش رو بسیج میکنه تا من به واسته ام برسم.
خدایاشکرت شکرت شکرت
خدایا تنها تورامیپرستم وتنها از تو یاری میجویم
خدایا مرا بهر اه راست هدایت کن
بنام یکتای بی همتا
سلام به استاد خوبم و خانم شایسته و همسفران عزیزم
چهلمین روز از این سفر پربرکت
احساس خوب=اتفاقات خوب
من امروز یاد گرفتم که آرام باشم،آرام و رها .
یاد گرفتم به هر موضوعی،هرررموضوعی جوری نگاه کنم که به احساس خوب برسم.
جوری نگاه کنم که یادم بیاد الخیر فی ما وقع.
یادم بیاد که خدا حامی و هدایتگر منه توی هر لحظه .
یادم بیاد که اگر خدا رو موکل زندگی خودم بدونم خدا به بهترین شکل ممکن منو تو همه جنبه ها پیروز میکنه.
و نشانه این توکل،احساس خوبه ،من باید احساسم خوب باشه در هر لحظه ،من باید یاد بگیرم که با احساس خوبه که اتفاقات خوب برام بوجود میاد.
البته این احساس خوب یه ایمان قوی میخواد ،ایمانی که خدا رو همه کاره زندگیت بدونی.
الا بذکرالله تطمئن القلوب .
من امروز ،همین امروز هدفم رو انتخاب میکنم نمی زارم برای اول سال و نوروز.
من امروز برای امسالم یک اسم قشنگانتخاب کردم .
سال توجه و تمرکز بر نکات مثبت .
ار همین امروز تمرین میکنم که توجهم رو بذارم روی نکات مثبت خودم.نکات مثبت بچه هام،نکات مثبت زندگیم،همسرم ،محله ام،خونه ام،خانوادم.
من از دیدن درختای محله مون لذت میبرم .
از دیدن برگهای زرد و نارنجی درختا لذت میبرم.
از دیدن آسمون تیره و تار دم غروب لذت میبرم.
از دیدن ابرهای پنبه ای ظهر لذت میبرم.
از شنیدن صدای خنده بچه ها توی کوچه لذت میبرم.
از خونه گرمم لذت میبرم.
از همسایگی با خواهرم لذت میبرم.
من هر لحظه تمرین میکنم برای لذت بردن
و با این توجه و تمرکز ،میدونم که اتفاقات،افراد و شرایط خوب و مثبت رو وارد زندگیم میکنم. روح من میدونه که رسیدن به همه خواسته خیلی راحته،این منم که باید فاصله خودم رو با روح کم و کمتر کنم تا خواسته هام راحت وارد زندگیم بشن.
استاد خوبم بی نهایت ازت ممنونم که به من یاد میدی که احساس خوب رمز موفقیته، رمز رسیدن به خواسته هاست.
هر خواسته ای که داشته باشم تنها رسیدن به اون مهم نیست ،مهم اینه که تو مسیر لذت ببرم ،مهم اینه که توی مسیر حالم خوب باشه،احساسم خوب باشه و با این کار ،راه رسیدن به موفقیت کوتاه و کوتاهتر میشه.
خدایا شکرت ،شکرت شکرت.
عاشقتم استاد خوبم❤❤❤
سلام خدا قوت بر استاد عزیز و همگی دوستان
قوانین خداوند آنقدر ساده و دوست داشتنی است که به خاطر همین سادگی ما باورش برای خیلی ها سخت است
اینکه من بتونم سپاسگزار باشم و از زندگیم لذت ببرم و بعد از نعمت های دنیا و آخرت بهرمند بشوم
چقدر این خداوند ستودنی است
واقعا سپاسگزارم بابتش از خداوند که هدایتم کرده است
چند وقتی است که زیاد سپاسگزاری می کنم و توجهم رو روی نکات مثبت گذاشته ام
خیلی ارتباطم با خدا زیبا و عاشقانه شده است
هر خواسته دارم اجابت می کنم
احساسم خیلی خوب شده
اتفاقات خوب می افته سلامتیم بهتر شده از لحاظ مالی و روابطی هم بهتر شده
خدا رو شکر
حالا اگر به این روند پایبند باشم و ادامه بدهم خدا می دونه چقدر زیبا بشه زندگیم
خدایا شکرت بابت قوانینت
خدا یا شکرت بایت این فضای زیبا برای رشد و پیشرفت
خدایا شکرت بابت استاد و خانم شایسته و تمامی دستان بی نظیرت
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی که می تونیم با توجه کردن به اونها احساس فوق العاده داشته باشیم و در برابر تو خاشع و فروتن شویم و به هر آنچه می خواهیم نیز دست پیدا کنیم
سپاس فراوان از همگی
شاد سلامت و ثروتمند باشید
رسیدم به روز چهلم ؛
خیلی دوست داشتم روز چهلم روز خاصی باشه برام، روزی که ببینم تغییرات شگرفتی کردم، روزی پر از شادی و شوق رسیدن به هدف!
اما نه آسمون آبی تر شده بود و نه من به شادی غیر قابل توصیفی رسیده بودم، بخاطر همین خیلی از خودم عصبانی شدم، خیلی خودمو سرکوب و سرزنش کردم و میتونم بگم برای اولین بار توی این یک سال گذشته ناامیدی عمیقی سراغم اومد، حس اینکه من بی ارزشم و هرکاری بکنم جواب نمیده،
حس اینکه چقدر بیچاره ام و چقدر گناه دارم.
نجواها که تبدیل به فریاد شده بودن توی گوشم داد میزدن : دیدی؟ تو حتی با اینکه به تعهدت پایبندم بودی تغییری نکردی، تو احمقی، تو بی ارزشی! قانون برای تو جواب نمیده، اصلا تو هیچی بلد نیستی، تنبلی کردی، کوتاهی کردی، تو یه آدمه بی انگیزه و منزجر کننده ای.
حتی به این فکر کردم که خودمو بکشم تا شاید توی زندگی بعدیم توی شرایط دیگه ای به دنیا بیام ، در جسم دیگه ای، کلی افکار و نجواهای احمقانه ی دیگه، نمیخوام راجب به جزئیات تصمیمم برای غمگین بودن براتون توضیح بیشتری بدم ولی دوست دارم اسانس و نتایج کارهامو به اشتراک بزارم.
قبل از هرچیزی دوست دارم به اهمیت عزت نفس اشاره کنم.
عزت نفس، عزت نفس ،عزت نفس، عزت نفس! هر دردی میکشید از کمبود این عامله! منم هر دردی که دیشب و در طول زندگیم کشیدم بخاطر فقدان شدید این عامل بوده و هست، پس دوست دارم به خودم بگم که خیلی بیشتر از اینا باید روی عزت نفست کار کنی. البته این چیزی نیست که یادم بره اما میدونم تا وقتی اولویتم قرارش ندم قرار نیست تغییر شگرفی ایجاد بشه.
دوست دارم یادآوری کنم که چقدر اشتباه میکنم که هربار خودمو ، شرایطم و نتایجمو با بقیه مقایسه میکنم، راستش نمیدونم چیزی به نام رقابت سالم وجود داره یا نه، ولی من تا به حال هیچوقت رقابت سالمو تجربه نکردم، میدونم یکی از بزرگترین اشتباهاتم این بود که از همون اول توی دلم از خودم توقع داشتم بعد از این چله نتایجی در حد یکی از افرادی که خیلی شرایطش مورد پسندم بود رو کسب کنم، در حد اون توی کارم حرفه ای بشم و به اندازه ی اون بهم توجه بشه و خلاصه کلی مورد تایید و قدردانی قرار بگیرم. ولی وقتی دیدم که چقدر کند روند موفقیتم پیش میره خیلی خیلی غمگین شدم و اجازه دادم حزن تمام وجودمو فرا بگیره و طراوت و هدف اصلی زندگی که شادمانه زیستنه رو ازم بگیره. (هنوزم گاهی برام باور این قضیه که هدف اصلی شادمانه زیستنه خیلی سخته، به قول توضیحات بانو شایسته در این قسمت و صحبتهای این فایل خودتون وقتی قانون اصلی که احساس خوب برابر است با اتفاقات خوب رو میفهمیم فکر میکنیم همچی حل شدست اما مادامی که در زندگیمون به صورت عملی سعی میکنیم ازش استفاده کنیم میبینم اوه اوه! اصلا به این سادگیا نیست، چون احساس خوبو به کلی عوامل بیرونی ربط دادیم و به خودمون اجازه ی داشتن احساس خوب رو فقط در شرایط خاصی دادیم!!) من هم خودمو قربانیه همین شرطو شروطا کردم و حسابی جلوی ورود احساس مثبت رو گرفتم.
حسابی خودم رو بخاطر اینکه نتونسته بودم به اندازه ی فلانی تغییر ایجاد کنم یا مثله بهمانی به فلان نتایج بزرگ برسم سرزنش کردم و اجازه ندادم از همین تغییرات کوچیکی که تونسته بودم در این چهل روز بوجود بیارم لذت ببرم، نتونستم از داشته هام لذت ببرم و سپاسگزار باشم. چون مثله خیلیای دیگه گفتم : آخه اینم شد پیشرفت؟ اینم شد موفقیت؟
وقتایی که یه تغییر کوچیک اما خوب رو ایجاد میکردم و میخواستم خودمو تشویق کنم ذهنم میگفت : آخه تغییری به این فسقلی ای مگه تشویق داره؟ اگه راست میگی فلان قدر سفارش بگیر، فلان قدر فالور جمع کن، فلان قدر پول دربیار و حسابی حالمو میگرفت.
طی این چهل روز، مخصوصا روز آخر که روز برسی تغییراتم بود خیلی نجواها پرسرو صدا شده بودن، زیر بغلشون یه پوشه پر از استدلال و دلایلی که “من موفق نیستم، یا من ارزشمند نیستم، یا من لایق نیستم ” گذاشته بودن و آماده ی پرت کردن دلایلشون به سمتم بودن.
مهمترین استدلالشونم این بود که : تو که تعهد دادی، پس چرا به فلان موفقیتی نرسیدی؟ تو که میگفتی تعهد دادی، پس چرا فلان قدر پول نداری؟
در جواب این استدلالا میخوام بگم اصلا قرار نبوده توی این چهل روز به این موفقیتای گنده گنده برسم! چرا؟ چون اول از همه قانون تکامل این اجازه رو نمیده بعدشم تعهد بخشی از کاره و بقیش میزان کیفیت عملکردم و بازهم قانون تکامله!
حتی اگه متعهد به نوشتن روزانه ی دیدگاه باشم ولی در طول روز نتونم ذهنمو کنترل کنم و از آگاهیام استفاده نکنم قرار نیست به نتیجه ی خاصی برسم! چون جهان به فرکانس “غالبم” جواب میده نه به یک ساعت شاد بودنام، نه به چهار بار تکرار جملات تاکیدی و نه به ده دقیقه مرور قانون و بعدش برگشتن به خونه ی اول و عملکردای قدیمیم.
دوست دارم به خودم بگم میدونی چرا نتایج خیلی بزرگ نبود؟
۱- چون قانون تکامل قابل فشرده شدن نیست.
۲- فرکانس “غالبت” در حد اون تغییرات بزرگ نیست!
قبلا زیاد میدیدم افرادی رو که میگفتن از فایلها و محصولاتتون استفاده کردن اما نتیجه نگرفتن اما الان میدونم هیچ شکی در حرفها، فایلها و محصولاتتون نیست ، من قول دادم با خودم صادق باشم و بخاطر همین میدونم هروقت تعهدم غیرقابل مذاکره بوده نتایج شروع شدن و در صورت ادامه بزرگ و بزرگتر، اما هروقت نتایجم دلسرد کننده بوده، مشکل از :
۱- مشکل در درک من از قانون و حرفهای استاد بوده (در نظر نگرفتن قانون تکامل و ندونستن دقیق قانون جذب یا برداشت اشتباه ازش)
۲- انتظار و توقع بیجا (همون قضیه ی قانون تکامل که بسیاار مهم و پاشنه ی آشیل هممونه)
۳- فارغ کردن خودم از کنترل ذهن بعد از اینکه نتایج شروع میشدن.
۴- غالب نشدن فرکانسهای هم جهت با خواسته ام.
تا الان نتونستم دلیلی غیر از اینا برای کسب کردن یا نکردن نتایج دلخواهم پیدا کنم. فکرم نمیکنم دلیل دیگه ای وجود داشته باشه، با توجه به تجربیات خودم و دوستانی که از این مباحث استفاده میکنن.
فقط میتونم بگم سپاسگزارم💗
دو نکته ای که امروز منو از تنش و غم شدید نجات داد :
۱. هرچیزی که نکشتت قوی ترت میکنه.
۲. هیچ چیز خیلی مهم نیست، آخرش هممون قراره به منشامون برگردیم و فقط این دنیا نیست. پس شل کن خودتو و بیشتر سعی کن زندگی رو زندگی کنی تا کسب شرایط و موقعیت خاصی.(هرچند اگه این کارو بکنیم، مطمئنا به شرایط و موقعیت های مورد نظرمون هم میرسیم.)
از نتایجی که طی این چهل روز کسب کردم به شدت راضیم و بزرگترین نتیجه ام اینه که هیچیو خیلی بزرگ نمیکنم و خیلی رهاتر شدم، اگه شما بدونید چقدر بیخیال لم دادم روی تختم و چقدر این بیخیالی لذت بخشه😁
انقدر توی انجام کارام بیخیال بودم که با اینکه تمام روز داشتم کار میکردم ذره ای خسته نشدم، چون اصلاا مثله گذشته برای نتیجه کار نمیکردم و بدون اینکه خیلی متوجهش باشم داشتم از پروسه لذت میبردم!
به نام نگارنده زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم.
چهلمین روز سفرم
امروز قبل از پلی کردن فایل با عصبانیت با بچه هام دعوا میکردم وبهشون گیر میدادم وقتی این فایل پلی شد واز شاد بودن و رها بودن وآرام بودن گفت ناخودآگاه آرام شدم استاد ممنونم ازتون که اینقدر خوبیداینقدر ماهید
شما
من از وقتی که با استاد وقوانین الهی آشنا شدم سعی میکنم که توجه کردن وتمرکزم را روی نکات مثبت هر چیزی بزارم وتا به الان 60 درصد موفق بودم ومطمینم که به لطف خدا میتونم 100 درصد موفق بشم وبه هر آنچه که میخواهم برسم
کسی در این جهان بدبخت نیست اگر کسی بدبخت وبد شانس هست خودش انتخاب کرده که اینجوری باشه خدا ابزار لازم رو در اختیارتون گذاشته وما رو خالق زندگیمون قرار داده پس خود ما هستیم که تصمیم میگیریم چه جوری زندگی کنیم
ان شالله تصمیم دارم که سالی که در پیش داریم رو به نام شاد بودن خودم نامگذاری کنم وهدفم شاد بودن وتمرکز بر نکات مثبت وشکر گزاری باشه
شاد و پیروز و موفق باشید
بنام خدای دانا و مهربانم ، بنام خالق توانمندم، بنام خدایی ک من از اویم…
سلام بر دردانه های خداوند….
ایستگاه چهلم 🍃از خود تا خدا
الان ساعت ۷:۵۰ دقیقه ی صبحه…و من طبق معمول روزم رو متبرک کردم با اگاهی های سایت و اولین اقدام روزم ب طور قطع و حنم ب محض بیدار شدن ، ب محض چشم باز کردن و حتی قبل از دست و رو شستن😄 اومدن و سر زدن ب بهشت زیبایم یعنی سایت استاد هست…لابلای اگاهی های ناب قدم میزنم و ب قد فهم و درکم سیر و سلوک میکنم💖
خدا میدونه تا الان چ زندگی هایی اینجا زیر و رو شده ب معنای واقعی کلمه…
خدا میدونه ب واسطه ی اگاهی های ناب اینجا چ امید هایی زنده شده…
خدا میدونه چ باورهای محکم و الهی در وجود اهالی سایت شکل گرفته…
خدا میدونه چ روابط زیبایی ب واسطه ی اگاهی های اینسایت ب وجود اومده…
خدا میدونه …
و برای همه تغییرات الهی خدا رو شکر میکنم و عزم جزم و راسخ اهالی بهشت برای خلق زندگی شون ب کمک فرکانس ها و باور ها رو تحسین میکنم
تحسین میکنم افرادی ک جا نزدن و باور کردن تنها راه تغییر ، از دل جاده ی درون میگذره…
و تحسین میکنم خودم رو …اره خودم رو…منم لایق تحسینم…چون حداقل تو جامعه ی کوچیک اطرافم جز معدووووووود افرادی ام ک با عشقققق و علاقه و با اراده ای محکم دارم تلاااااش میکنم و بجای غر زدن و انگشت اتهام ب دیگران ، دارم روی خودم و باورهام و شخصبتم کار میکنم والحمدالله تا اینجا از همه چی راضیم🤗
طبق عادت خیلی فلش بک میزنم ب گذشته و بررسی میکنم ببینم چی بودم و چ شدم….فککنم استاد ب اینکار میگن چکاب فرکانسی…این اصطلاح رو لابلای کامنت های بچه ها پیدا کردم بچه های بهشتی ک تو دوره های استاد شرکت کردن…خیلی خیلی مشتاقم ادامه ی کار رو با دوره های استادم پیش ببرم و میدونم خدا منو هدایت میکنه…اگه تا الان دوره ی استاد رو تهیه نکردم چون خدا برام زمان بندی خاصی در نظر گرفته…قراره با اگاهی های ناب رایگان ک حکم طلای ناب و گنجینه رو دارن برام ، وجودمو بزرگ و اماده کنم ک ب محض ورود ب دوره ب قول استاد بوم بوم بوم نتایج وارد زندگیم بشن…نتایجی بس بزرگتر 🌺😊چون همین الانم زندگیم لبریز از نتایجه…
اره استاد خوبم، نتیجه این چکاب فرکانسی برام شد اینک من قبلن اون اوایل راه وقتی حسم بهم میریخت میدونستم ک باید ب خوب برگردم…یعنی اگاهیای اون موقع این الارم رو بهم میدادن ک خطر خطر … ویو ویو ویو….خطر خطر…ب حس خوب برگرد …
خب منم اگاهانه میومدم ک حسم خوب کنم…ولی هیچ ابزار ذهنی نداشتم…و ذهنم اون وسط دلمو اشوب میکرد…حالا دیگه مسیله شده بود دوتا….اون موضوعی ک حسمو ریخته بهم و این تلاش ناکام برای بهتر شدن حس و نداشتن ابزار…میدونستم باید حسمو خوب کنم ولی راهی نداشتم…
اینا قصه ی اون روزا بود
ولی شاعر میگه دیو چو بیرون رود فرشته دراید😄❤
مدت ها تو کوچه های بهشتی سایت قدم زدم ازین فایل ب اون فایل…ساعت ها ساعت ها…زمان برام بی اهمیت بود…دوس داشتم همه اش اینجا باشم و کیف میکردم از شنیدن…تا اون هدایت خوبه رسید ک از داشتنش بی نهایت وجودم لبریز شکر گذاریه🤗❤
خدای مهربانم منو هدایت کرد ب سفرنامه…و قدم ب قدم، اجر ب اجر ، خشت ب خشت ساختهشدم …حدیثی نو متولد شد…ورژن جدید حدیث… با این اپشن ها…
توحیدی تر …
با باور محکم فرکانسی بودن…
لایق تر…
سپاسگزار تر…
خدا دوست تر…
ارام تر…
مومن تر…
با چشمانی ک زیبابین تر شده بودند…
قلبی ک شادتر شده بود…
این نسخه ی جدید از من میدونه اولین و مهمترین سپر دفاعی اینه ک کانون توجهت رو کنترل کن…حواست باشه مااااا فقط خوووبی ها رو میبینیم…..زیبایی ها رو میشنویم…و تمرکزمون فقط رو قشنگیای عالمه…
اما ی وقتایی سپر دفاعی اول میشکنه و حسم بهم میریزه…
دیگه مثل قبل نیستم ک ابزار نداشته باشم…سریع جملات مریم و استاد میان تو ذهنم…
جملاتی ک دیگه مال حدیثه
باورهاشه
تو یک موجود فرکانسی…تمام اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیحه ی باورهای خودمه…خدا تنها منبع قدرت در جهانه…
همین جملات سریع ذهنمو اروم و خاموش میکنه…
و خلاص😄❤
خدا رو شکر…
چند جلسه است ک تاکید مریم و استاد رو داشتن حس خوبه…
اولویت ما همینه
مهم ترین قسمت زندگی من همینه…
ک در حس شادی و امید و ایمان بمونم…
و خدا منو هدایت میکنه ب اتفاق ها و مکان های زیبا….و طبق قانون احساس خوب بیشتری رو دریافت میکنم….
خدایا شکرت برای قانون ساده
راستی خوندن قران رو شروع کردم….قرانی دارم با ترجمه ی الهی قمشه ای…شروع کردم خوندن…قبلن معنی قران رو کنگاه میکردم اونقد گنگ بودک حس میکردم کلماتی بهم ریخته است ک نیاز داره دوباره مرتب بشه و خوانا….حالا با دیدگاه و نگرش فرکانسی چ خوب میفهمم ایات رو…
خدا وکیلی کدوم مرجع دینی همچین اقدام زیبایی کردن ک ملت رو ب سمت درک و فهم قران دعوت کنن و این دعوت شیرین بیاد در نظر مردم…
هیچکدوم
ولی سید حسین اینکارو کرد…هنوز حرفای فایل ۳۹ تو گوشم میچرخه…راستی تلگرامم رفتم…اون فایل ۱۲ دقیقه ای ک در ادامه ی توصیحات فایل ۳۹ بود رو گوش دادم….حجت رو تمام کردی سید حسین نازنین…
خدا رو شکر ک در جوانی فهمیدم راهو…
چقد خدا دوستم داشته ک هدایتم کرده…
خدایا شکرت معبودم…
یکی از جملات استاد تو فایل ۴۰ ک با یک عالمه ایمان گفت مثل بقیه جملاتش این بود ک
بخدا ثروت همه اش تو ذهنه….ذهن باید درست بشه…ثروت خودش میاد…اینجا کلید رو گرفتم…برای درک عمیق تر….
الهی شکر…
دوستتون دارم…
الان ساعت ۸:۲۹ دقیقه است و پایان
خدا ، نیروی برتر درونم ، زیبای بی انتها ،
واقعا ازت ممنونم که هدایتم میکنی و من و در مسیری قرار میدی که فایل های استاد عزیزم رو میشنوم ،
من میخوام امسال روی عزت نفسم کار کنم ، روی قدرت نه گفتن به خواسته های دیگران
و در این مسیر از خداوند هدایت میطلبم ،
خدایا هر آنچه که برای داشتن عزت نفس و قدرت درونی به آن نیاز دارم برایم آشکار و روشن ساز