هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کن - صفحه 48 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-31.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-03-19 19:30:052021-03-21 00:40:19هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان
خدایا سپاسگزارم که فرصت دادی در سال جدید نوشته این بخش را بنویسم ٫
خواستم مرور برگ آخر را زودتر بنویسم بهانه نمیاورم که نت نبود و فلان ٫اما میدانم که باید این لحظه واین ساعات پای این نوشته ها می آمدم ٫همه چیز هدایتی صورت بگیرد زیبایت من عاشق این هدایتی زندگی کردن شدم این را از استادم یاد گرفتم چون فهمیدم که وقتی خوشحال وشاااد زندگی کردم و لذت بردم و واقعا ایمان وتوکلم را با آرامش لذت و شااادی وبخشش وپاک کردن درونم سپری کردم واقعااا آن لحظات را زندگی کردم وبه خودم رسیدم و خدا را بیشتر باور کردم درهای رحمت الهی برویم بیشتر گشوده شدند ومن شاهد معجزات الهی بودم که یکی بعد از دیگری که نتیجه اعمال درستم بودن برایم رخ دادند ٫
خدایا شکرت که به من فهماندی هدف من لذت بردن وشااادی بوده و این را هربار با تکاملم بهتر و بهتر درک میکنم ومیفهمم ٫و هربار که اصل زندگانیم را به خودم یاد آور میشوم رهاتر میشوم وغیر وابسته تر وعاشق تر ٫
خدایا سپاسگزارم برای همه چیزهای خوبت وبرای آمدنم برای آشنایی با این استاد ناز وعزیز وخوب که پیام آور عشق وشااادی وامید شده وتوحید وخدا پرستی٫
همیشه دوست داشتم در جاهایی باشم وبا کسانی بیشتر باشم که کلامشان وحرفهایشان خداییست واز خداوند٫ همیشه سخن میگویند و خداوند چه زیبا هدایتکریست وحهانش چه زیبا قانونی دارد که هر چیزی را جذب همان ویژگی میکند واین است قانون وقدرت جاذبه ٫
الهی شکرت ٫
این هم سهم آخرین مرور سفرنامه در جهان فروردین ۹۸بماند یادگار برای خودم ودوستان آمده ام در راه آمده ام دنیامده در آینده ام ٫
همتون ودوست دارم با آرزوی ساختن جهانی یا آرامش وصلح وعشق وزیبایی وثروت بیشتر ٫
در پناه خدای عزیز وگرامی برای همه عزیزان این سایت و مردم جهان آرزوی بهترین ها رو دارم ٫
سلام بر استاد عباس منش عزیز و همه دوستان.این فایل در ۴امین روز از بهار در حالی گوش دادم که بارون فوق العاده ای در حال بارش بود و صدای پرندگان همراه با صحبت های بی نظیر استاد عباس منش حال و هوای فوق العاده ای در درونم به راه انداخت.من این لحظات بیشترین احساس نزدیکی به خداوند دارم و جالبه که بیشترین ایده ها و امیدها وانگیزه ها همین لحظات در درونم به وجود می آیند.واقعا طبیعت الهام بخش است و خود به خود وقتی خود را به آغوش طبیعت میسپاری حال درونت خالص و پر از آرامش می شود.این سفر ۴۰روزه که البته وقفه هایی هم داشت به معنای واقعی برای من یک سفر درونی بود خودم و خدای خودم را بیشتر شناختم لحظاتی را تجربه کردم که هرگز در این سالها تجربه نکرده بودم هر زمان که بیشتر باور کردم بیشتر احساس کردم از احساسات درونیم نوشتم به خداوند نزدیک تر شدم وهم حالم بهتر شد و هم اتفاقات خوبی برایم رقم خورد و هر زمان که دور شدم غفلت کردم آگاهی ها را فراموش کردم باز همان آدم قبلی شدم و تشویش و اضطراب در درونم پدیدار شد.حالا متوجهم که وقتی استاد عباس منش می گویند باید هرروز روی خودمان کار کنیم دلیلش چیست.من حاضرم بار ها و بارها به این سفر بروم چون سراسر احساس خوب بود.
از روزی که تصمیم به تغییر گرفتم و با تمام وجود متعهد به تغییر شدم ۱۵روز میگذره
تمام اتفاقات با شیب خیلی ملایمی میفته که من اعجازشو حس نمیکنم اما وقتی دریافتش میکنم حس عجیبیه
روابطم به طور اعجازآمیزی بهبود یافته
خواسته هایی که سالها به سر داشته ام دوتاش به دستم رسیده
یکیش نشانه هاشو میبینم
خانوادم مهربانتر
هدایای خیلی زیادی دریافت میکنم
از هر طرف دارم عشق دریافت میکنم
ثروت وارد زندگیم شده
با اشک نوشتم
نمیدونم چطوری این ربمو سپاس بگم اما سپاسگزارم با تمام وجودم با تک تک سلولهایم ازت سپاسگزارم
سلام
هدایت امروز من به این فایل بود.
من سر یک مسئله ای امروز هدایت خواستم و به اینجا رسیدم.
اصل حرف این فایل احساس خوب داشتن بود.من به خاطر خواسته ای که دارم خیلی ذهنم درگیر میشه و واقعا پاشنه آشیلم شده.یعنی تو خیلی چیزها قوانین و رعایت میکنم ولی توی این موضوع با علم بر اینکه میدونم باید حالمو خوب نگه دارم تا درست بشه میشم مثل بچه های بهانه گیر و میگم این یه دونه رو نمیتونم.خدایا سر این برام سخت نگیر.این و درستش کن مابقی رو قول میدم احساسمو خوب نگه دارم.
ناگفته نمونه خیلی بهتر از قبل شدم،ولی وقتی نجواهای شیطانی میاد و عصبانیم میکنه و خشم و تو وجودم روشن میکنه و حس قربانی شدن بهم میده حسم بد میشه،هرچند کوتاه.
اگر قبلا یک هفته بهم میریختم الان ساعتی بهم میریزم و سریع حسمو خوب میکنم یا افکارمو کنترل میکنم.
ولی همچنان باهامه و شده پاشنه آشیلم.
من دقیقا از خدا خواستم بهم بگه چیکار کنم که توی این فایل کلا روی حس خوب تاکید شده.چندبار پشت هم گوش کردم بهش.
خودمم الان به این رسیدم که وقتی حسم خوب باشه حتی چیزهایی که بهش فکر نمیکنی و مهم نیست برات به بهترین شکل برات اتفاق میوفته.
کلا زندگی به کامت میشه.
هرجوری به این موضوع نگاه میکنم موقت اروم میشم و البته باز هم میگم خیلیییی بهتر از قبل شدم از وقتی با این سایت آشنا شدم.
تو همه چیز دارم خوب پیش میرم و مطمئنم از پس این هم بر میام واز اونجایی که این یک تضاده برام پس اگر بتونم احساسمو خوب کنم حتما پاداشمو از خدا میگیرم.طبق وعده خدا تو قرآن.
و حرفی که توی این فایل استاد گفتن،اگر ایمان باشه ترس و نگرانی و عصبانیت وارد زندگیت نمیشه.پس فهمیدم ایمانم هنوز ضعف داره و باید پر قدرت تر از قبل روش کار کنم.خودمم میدونم که ایمان تمام احساسات منفی رو دور میکنه چون احساس منفی بیشتر از چگونه حل شدن مسائل پیش میاد و اگر تو ایمان داری خدا حلال همه مشکلاته چرا باید نگران بشی.
باید تلاشمو بیشتر کنم و روی این موضوع که پاشنه آشیلمه بیشتر کار کنم.
سلام، یه سلام خوشگل شبیه تموم گل های سر سبز و دل زنده، گفته شد که بنویسم پس مینویسم، خیلی وقت بود که تو زمینه قانون جذب کلاس رفته بودم و کتابای زیادی خونده بودم، گاهی جواب داده بود و گاهی هم خیر.
تا اینکه دیروز داشتم فکر میکردم نکنه این چراغ بشکنه و … که خیلی سریع به خودم جواب دادم خدا بهتریبن حافظ و نگهدارنده است، همون لحظه به فکر فرو رفتم افکارم مثل یه جوونه بودن که یا رشد میکردن و بزرگ میشدن و به ثمر مینشستن یا تویه نطفه خفه میشدن.
با خودم فکر کردم، واسه خواسته های مثبتم، هم خیلی این اتفاق افتاده بود، وقتی که در حال تصویر سازی بودم میگفتم آخه چجوری آخه تو این شرایط، یا اینکه با تمام وجودم نمی خواستمش میگفتم سختی هاش خیلی زیاده، اصلا به فکرم هم نمیرسید که شاید راه آسونش هم وجود داشته باشه و من با این افکارم جوونه های رویاهام رو خیلی زود تو ذهنم سرکوب میکردم.
مثل یه بادکنک که داری بادش میکنی و( البته داخلش هلیومه) و قراره به فضاهای خیلی دور دست بره و بذر رسیدن به خواستت رو به جایی برسونه که قراره بارور بشه. و بعدش بومب با یه چطوری گفتن یا ناراحت شدن، همه چیز نقش بر آب میشه و بادکنکت قبل از این که به سر منزل مقصود برسه، میترکه.
اگه یه گل رو بکاری اما آبش ندی و از جوونه زدنش ناامید بشی، اون میمیره قبل از اینکه سر از خاک دربیاره و تو ببینیش. بهش آب بده با امیدواری با ایمان به اینکه قطعا اتفاق میوفته، خدایی که ماداریم خیلی بیش از این حرفا قدرتمنده و خیلی بیش از این حرفا بخشنده است و اگه آرزویی در دلت گذاشته، خودش چشم و ابرو رو اول کار بهت نشون داده.
مثل یه دختری میمونه که خودش اول، اون عشوه اول اومده و بعد رهات کرده و رفته تا ببینه تو تا کجای کار استقامت داری و کجا ناامید میشی. آخه چرا ما باید یهو یه آرزویی تو دلمون سبز بشه، خودش داده میخواد ببینه حالا اونقدر ایمان داری تا اتفاق بیوفته تا بهت بددش یا اینکه نه میگی نمیشه و راحت راهتو میکشی و میری و غمگین میشی و هیچ چیز بدتر از غمگین شدن نیست، اولیا و دوستان خدا نه می ترسن و نه هیچ وقت غمگین میشن، چون شک نمیکنن، چون میدونن بابا اون خودش اول شروع کرده، شروع کرده چون بهت امیدوار بوده که میتونی به دستش بیاری وگرنه به قول استاد الهی چرا هیچ وقت یه گوسفند آرزو نمیکنه که رئیس دنشگاه هاروارد بشه.
اینکه این حرفا چرا باید نوشته میشد و برای شما ارسال میشد و شما هم الان میخونینش شاید یه نشونه است، واسه اینکه زود از چیزهایی که تو ذهنتون میاد ناامید نشین، چون خداوند پاداش و نعمت رو به کسی میده که در یاری گریش، شک به دلش راه نمیده و میدونه اون همیشه هست و انجام دادن حتی غیر ممکن ها هم خیلی براش راحته.
مکانیسم جهان شبیه کاشتن یه گله، خواستت شکل میگیره، بذرش رو در دل جهان هستی میکاری، بعد متوجه میشی نه ولش کن همچین گل خیلی جالبی هم نیست دیگه بهش آب نمیدی، بیخیالش میشی، بیخیالت میشه، گل آرزوت قبل از به ثمر نشستن میمیره.
آخه بعضی وقتا ما یه گلی رو میکاریم نه به خاطر اینکه از رنگ، شکل و بوش خوشمون میاد، چون بقیه کاشتن ماهم میکاریم بعد وسط کار میبینم نه بابا بقیه خرزهره کاشتن چه کاری بود، بیخیال میشیم.
گلی رو بکارین که خودتون دوستش دارین که خودتون واقعا میخوایدش، آرزوی اصیل و شخصی خودتون که سرشار از هوییته و بعد بهش آب بدین با امیدواری به این که میشه، بعد اون گله هر لحظه و هر روز یه ورق کاغذ شبیه غنچه بیرون میده و راهنماییتون میکنه، بدون تعلل انجامش بدین، جهان سرعت رو دوست داره، دوست داره شما زودتر به خواسته هاتون برسین واسه همین راهنماییتون میکنه یه سری ایده جدید یه سری الهامات جدید، تعلل نکنید، به محض فهمیدنش انجامشون بدین. به این فکر نکنین که بقیه چی میگن به الهاماتتون و راهنمایی هاتون عمل کنید، پیامبرمون هم اگه میخواست فکر کنه بقیه چی میگن هیچ وقت موفق نمیشد. اون برای ما الگو هستش کاراش راهش.
باور کنید که اگه اینطوری پیش برید خیلی زود گلتون به ثمر میشه و از خوردن میوه آرزوتون به وجد و شادی میاید و کم کم باورتون میشه که اگه باشادی چیزی رو بخواید، اتفاق میوفته، هر وقت ناراحت شدین بدونید راه اشتباهه، دارین برعکس میرین، لازمه که به خودتون بگید من روزه ی شادی گرفتم و تا آخر عمرم هم این روزه رو افطار نمیکنم و بعد میبینید که برکات این روزه به وسعت برآورده شدن تمام آرزوهاتون بدون حرص خوردن و استرس کشیدن و ناراحت شدنه. به قول دیباک چوبرا سبزه نمیکوشد رشد کند فقط رشد میکند، پرنده برای پرواز کردن زجر نمیکشه.
چرا ما زجر میکشیم چون به الهاماتمون و نشونه های سر راه به تابوهای راهنمای مسیرمون گوش نمیدیم و فقط میخوایم به شکل منطقی بهشون برسیم، آخه چرا راه طولانی و پر از زجر و مشقت را باید آدما انتخاب کنن. راه آسون خودش تو مسیر بهت گفته میشه آروم باش و امیدوار هر چیزی در این جهان شدنیه و برای شدنش هم نیاز به زجر نیست به آسونی اتفاق میوفته به آسونی و راحتی با لذت و شادی و خیلی زود.
(این متن اول یه متن اختصاصی برای شما بود و بعد برکت گرفت تبدیل به یه متن عمومی شد، ببخشید اگه ضمایر یه جاهایی متفاوت شدن)
روزگار به کام و ایام خوش
باسلام استاد عزیزم واقعا خداروشکرررررر میکنم که شما رو سر راه من قرار داد و ارامش رو به من هدیه داد.من خیلی خوشحالم که هر چی تا حالا از خدا خواستم بهم داده وخیلی خوشحالم که فهمیدم بیشتر میتونم بخوام وخوشحالم که ارامشی که خواستم و بهش دست پیدا کردم ….ازتون ممنونم
سلام دوستان وهمراهان گرامی و استاد عزیز
امروز بیست و نهم آذرماه نود هشت وروز چهلم سفرنامه
از خداوند سپاسگزارم بابت این سفر که توسط یکی از دستانش خانم مریم شایسته عزیز برنامه ریزی شد مریم خانم سپاسگزارم
چطوری بگم از روز اول سفر تا حالا چقدر حالم خوب شده و وضعیت فرکانسیم عالی شده وفرکانسهای خیلی خوبی میفرستم
درسته که هنوز مشکلات مالی دارم و بدهکار هستم ولی احساس آرامش دارم چون به فروانی فکر میکنم به این که خداوند هدایتم میکنه و راه رو نشانم میده وایده نابو میرسونه
احساسم خوبه و امیدی در دلمه وهر لحظه منتظر معجزه هستم که به اون سمت حرکت کنم ودر مناسبترین زمان در مناسبترین مکان قرار بگیرم.وامروز رو برای خودم روز رحمت الهی وعید گذاشته بودم که وقتی فایل امروز رو دیدم گفتم خب اینهم نشانه .امروز رفتم دیدار بزرگ فامیلمان عموی پدرم خیلی خوش گذشت وبعد در راه برگشتن به دیدار خاله رفتم که مدتی بود ندیده بودم وبعد از اون باز یک خبر خوش حال کننده در رابطه با خواستگاری یکی از عزیزانم خیلی خوشحال شدم و دیدار با خانواده ام عالی بود وخوش گذشت
واز لحظه ای همکه فایل را گوش کردم
به قول استاد بی خیالی و حرص نخوردن رو هم به آبشن های خودم اضافه کردم و دارم حال میکنم و مطمئنم که به گفته استاد در فصل شش کتاب رویاهایی که رویا نیستند
در رابطه با درست کردن جنگل این تمثیل یادم اومد
.که وقتی شروع میکنند به کاشت جنگل دقیقا تا دوماه خبری نیست ولی ریشه ها در زیر خاک تا حدود یک متر و بیشتر در خاک رشد میکنند و دهم پیچیده میشوند وبعد از دوماه که اولین جوانه میزنه بیرون به یکمرتبه در عرض شش ماه جنگل شکل میگیره وابیاری میشه ودر عرض۲سال دیگر احتیاج به گرفتن علفهای هرز واب نداره وخود جنگل تقریبا همه چیز رو انجام میده ..ما دقیقا مثل ریشه سازی در خاک و باید ادامه بدیم و روی باور هامون کار کنیم تا دراین مدار حالمون خوب شه بریم؟ مدار بعدی و بعدی وبعدی و……
خدایا سپاسگزارم که روز به روز به یکی از خواسته هام که فهمیدن قوانین جهان هستی و درک و عمل قوانین هستش نزدیک و نزدیکتر میشوم
استادعزیز .خانم شایسته مهربان همسفران گرامی از همه شما سپاسگزارم
و انشالله از فردا دوباره سفر رو از نو شروع کنم
درپناه خداوندبخشنده بی انتها پیروز وپایدار باشید..
و الان
سلام استاد
از خدا سپاسگذارم از اینکه من رو با بنده های خوبی چون شما و بچه های سایت آشنا کرد تا تمام اوقاتی که میخوام حالم خوب باشه میخوام مطمئنم شم ار اینکه خدا همیشه هوامو داره شما رو نگاه میکنم ، استاد خیلی لذت میبرم از فایل هاتون به ویژه این چند روز کلا تو مدار تمرکز بر زیباییها هستم و همه چیز برام زیبا شده و دارم لذت میبرم و همش با فایل هایی بیشتری از این دست که تمرکزشون رو زیبایی هست برمیخورم استاد شما وقتی که در مورد این میگی احساس خوب مساویه اتفاقات خوب یه لبخند که از ته دله میاد رو لبم و میگم خدایاشکرتتت که قدرت ساخت زندگیمو و آرامشمو لذت بردنمو به خودم دادی خدایا ازت سپاسگذارم ، و در مورد اینکه شما گفتین برید سفر و لذت ببرید هر چند کوتاه ، به من چند بار پیشنهاد سفر شد تو این مدت اما من به دلیل اینکه با خودم میگفتم وضع مالی مناسبی ندارم هنوز وقتش نیست و االان باید دنبال باوری باشم که منو به درآمد برسونه اما با دیدن این فایل تصمیم گرفتم برم سفر هر چند با چیزای کم مخصوصا اونجای حرفاتون که با چند تا پلاستیک غذا و میوه از خونه رفتن واقعا لذت بردم از این فکر و حتما عملیش میکنم و من امشب فایل رفتن شما به شهربازی فلوریدارو دیدم و سرشار از احساس خوب شدم و خودمو توی بهترین حالات تصور کردم ، از خدا ممنونم که من رو به راهی هدایت کرد که ازش خواسته بودم . انشالله که از کنار هم بودن لذت ببربم و به امید اینکه بتونم محصولات سایت و تهیه کنم ❤️
سلام به استاد عباس منش عزیز و همگی همسفران عزیز
روز چهلم سفر هم فرا رسید ما به منزل رسیدیم…در این سفر 40 روزِ یاد گرفتم که هر زمان بخواهم برای هر کاری متعهد شوم می توانم …هر زمان بخواهم آرام باشم می توانم….هر زمان بخواهم سلامت باشم جسمم در بهترین وضعیت ممکن قرار می گیرد…هر زمان بخواهم سپاسگزار نعمتهای بی نهایت خداوند رزاق باشم می توانم…هر زمان بخواهم در بدترین شرایط ممکن نکته مثبتی را بیابم می توانم ….و همهء این می توانم ها سر منشا و قدرتش خداوند است او که همیشه یاری گر ما بوده و هست و خواهد بود…خدای خوبم مهربانم از تو می خواهم که همیشه بخواهم که حال دلم خوب باشد…از تو می خواهم که همانگونه که تو هر روز بیشتر به من نعمت می دهی من هم هر روز از روز قبلم سپاسگزارتر باشم….من هرگز با بندگانت چنین حسی را تجربه نمی کنم زیرا آنها سرور من نیستند آنها محبت هایشان به خاصی محبت های تو نیست… محبت خاص فقط مختص یک فرمانروای منحصر به فرد است…من از شادی بندگانت شاد می شوم از محبت هایشان قلبم آکنده از محبت می شود اما از محبتهای تو قلبم سرشار از احساسی بکر می شود سرشار از شور و اشتیاقی که به پرواز در می آیم پس من هر روز برای تو نامه هایی از جنس عشق می نویسم تا قلبم پرواز کند و می دانم اگر محبت تو تا عمیق ترین لایه های وجودم را بگیرد جهان را از آن خود می کنم شادی ای را تجربه می کنم که هیچ کس تجربه اش نکرده آرامشی را تجربه می کنم که هیچ کس حسش نکرده ثروت بی نهایتی را تجربه می کنم که در تصور هیچ کس نمی گنجد سعادتی را تجربه می کنم که در زندگی دنیا و آخرتم به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده می شود…
پس من همین جا در این جمع صمیمی در حضور استاد عزیزی که رسالتشان توحید است در حضور عزیزانی که تو انتخابشان کرده ای تا در همه جنبه های زندگی سعادتمند و خوشبخت شوند از تو می خواهم که در سال 1399 هر آنچه شادی و آرامش و ثروت بی نهایت و سلامتی ماندگار و معنویت بکر است نصیب همه ما بگردانی…خدای خوبم فرمانروای مهربانم از تو می خواهم که در سال 1399 استقلال مالی و زمانی و مکانی به من بدهی و سربلند روی پاهای خودم بایستم….خدای خوبم ثروت برای همه ما نزدیکی بی نهایت به تو می آورد عزت می آورد آرامش می آورد اعتماد به نفس می آورد دل خوش می آورد لب خندان می آورد سلامتی می آورد و سعادتمندی در دنیا و آخرت می آورد پس به همه ما در سال 1399 ثروتی بی نهایت عطا بفرما به حق لطف و کرمت ای مهربان ترین مهربانان………..
سلام و خدا قوت استاد.
دیروز از بس لذت بردم از زندگی که یادم رفت سفرنامه رو بنویسم.
دیروز زدیم به طبیعت و واقعا زندگی رو تجربه کردیم.
واقعا ممنونم بابت همین نکته طلایی که در آخرین روزهای تعطیلات که به ما یادآوری کردی استاد.
مچکرم که این نکته ها که اسلحه ما شدن تا همیشه در زندگی مون لذت ببریم و بدون ترس زندگی رو ادامه بدیم.
تمرکز خود رو روی داشته ها بگذاریم. از زندگی لذت ببریم و واقعا دست برداریم از جنگیدن و فقط لذت ببریم. از همون چیزی که داریم و همون چیزی که هستیم.
خدا رو شکر بخاطر قوانینی که همیشه درستن و کار میکنن.
میخوام جوری زندگی کنم که نتیجش ایمان بیشتر باشه.
دیروز یه اتفاقی پیش اومد دوست دارم بنویسم درموردش.
تو راه برگشت از کوه دوست هامو گم کردم. یعنی چون وسیله هاشون رو داشتن میبردن، مجبور شدن سریع برن پایین.
منم که دفعه اول بود واقعا نمیدونستم چجوری باید پایین اومد.
بارها و بارها گیر افتادم آخرش رسیدم جایی که واقعا نه راه پیش داشتم و نه راه پس. عین جوجه مرغ گیر کرده بودم بالا میرفتم و میومدم پایین، چپ و راست…
واقعا هی بالا پایین میکردم ولی همش پرتگاه بوداااا. نزدیک بود پرت شم چون واقعا فکرم این بود هرجوری شده بیام پایین ولی نشستم گفتم خدا اگه منو آوردی اینجا خودت هم برگردون.
انگار همین یه جمله کلید بود تا مسیر رو ببینم و راه رو پیدا کنم.
چه کنیم که خدا گاهی اوقات درس هاش رو اینجوری میده.
خدایی که رب اون هست و در بی کسی فقط اون کمکت میکنه.