درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-24 06:18:122024-10-24 06:31:13درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلااااااام به همه
عجب فایل پرباری بود
خدای من حسابی منو توی خودش برد
خدایا کمکم کن بنویسم
خدایا کمک کن درکمو بگم
استاد بزار اول ازتون سپاسگزاری کنم و البته تحسین
چقدررررررر خوب این موضوع رو باز کردین
اصلااااا شگفت زده شدم
10 صفحه نت برداشتم همزمان قرآن رو هم باز کردم با شما مرور کردم
خدایا کمکم کن یادم نره نعمت هام
کمکم کن ایمانم قویتر بشه
کمکم کن سپاسگزارتر بشم
کمکم کن رهاتر بشم
کمکم کن بیشتر الهاماتتو دریافت کنم
آسانم کن به سمت آسانی ها
نمیدونم چی بگم
حرفاتون مثل یه پتک بود واسه بیداری دوباره
بخدااااااا آگاهی و درک انتها نداره
هر چی میگذره بیشتر متوجه این میشم که من هیچی نمیدونم تشنه تر میشم ساکت تر میشم از ذهنم جداتر میشم
دیگه به پیش فرض هام نمیچسبم یعنی سعیم بر اینه
هر لحظه میگم خدایا تو بگو
هر لحظه متمایل ترم کن به ایمان
حواسم باشه دنیا صفر و یک نیست
چند وقته دارم تمرین میکنم که با خودم بیشتر به صلح برسم و حسابی دارم فضاهای تنهایی رو تمرین میکنم توی این فایل بهم یاداوری شد صفر و یک نگاه نکنم
همین الان توی برگه نوشتم میخوام بدون وابستگی از پس هر چیزی توی زندگیم بر بیام
عشق . ثروت . سلامتی . ارامش
ولی الان با آگاهی این فایل و اونجایی که موسی توی سوره طه بعد از درخواست هاش میگه برادرم هارون هم باشه تا با هم یاد تو کنیم منم گفتم خدایا میخوام همسرمم بعد این درخواست صلح با خودم کنارم باشه و با هم تجربه کنیم و پیش بریم
انگار داشت بهم میگفت که صفر و یکی نگاه نکنم و بهم یاداوری کرد که انسانیم و نمیتونیم صد باشیم
اگاهی فوق العاده ای بود چون من و همسرمم کنار هم کلی یاداوری میکنیم نگاه خدا و قوانینش رو
بهم گفته شد که حواسم باشه فضای صلح و تنهایی خوبه واسه روبرو شدن با خودم و پیشرفت ولی کنار همسرمم خوب پیش میریم تعادل رو برقرار کنم
عااااالی بود
استاد شما فوق العاده این توی منطقی بررسی کردن قران و بیرون کشیدن قانون و نگاه ازش بهتون تبریک میگم
بنام تنها فرمان روای کل دنیا و هر انچه دارم از آن اوست
خدا را بی نهایت در هر لحظه سپاس گذارمممممم
درود بر شما استاد نهایت گرامی و توحیدی من
و خانم شایسته عزیز هر کجای دنیا باشید خوش و آرام باشید
این همه فایل ها چقدر برای ما انرژی مثبت میده و ما هستم که روز به روز مدار های ما بالا تر شده میره خدایاااااا شکرت بی نهایت در هر لحظه
نمیدانم ار کجای آغاز کنم ولی شروع میکنم بنام الله مهربانم
امروز یکی از بهترین روز های زندگیم است همین که فایل استاد را در صبح دیدم و دانلودش کردم و بلاخره روز سپری شد حالا متوجع شدم که کامنت نگذاشتیم تصمیم گرفتم که کامنت بگذارم
من سابق ها فکر میکردم در روز های پنچ شنبه اصلا شاگرد نمیایه بخاطر آموزش (در یک رشته ای آنلاین تدریس میکنم آمازون )امروز خوشبتخانه تعدادی زیاد از افراد مراجعه کردن دفتر وکلا ذهنم را تغییر دادم امروز در مقابل رفت و آمد شاگردان سابق میگفتم که در روز های اول هفته بیربارک میباشد ولی حالا دیدم در هر روز میشه فقط باور های ما تغییر کند که این همه از دوره روانشناسی ثروت یک گرفته شده و کلا این دوره روی باور های ما بحث میکنه
وهمچنان حس کردم چندین قدم توحیدی تر شدم روز به روز هم بهتر و بهتر شده میرم به فضل الله مهربانم
حالا حس آرامش که دارم با هیچ مقدار پولی مقایسه نمیشه تمامش از باور های درستی است که ایجاد کردیم
با همه در صلح کامل هستم
با افراد مثبت روز سر میخورم
با تمام وجود توحید را حس میکنم
با کمترین امکانات بالاترین کار ها را انجام میدهم
و هزارن خوبی دیگر که روز به روز برایم اتفاق میوفته
خدا را در هر لحظه باید شاکر باشیم چون همه کار را الله انجام میده
دقیقا همین چند دقیقه پیش فردی آمد گفت ماشاالله خوب شده کارتان گفتم الحمدالله و گفتم بخاطر این و آن ولی همان لحظه فهمیدم که نه همه این ها از الله برایم آمده والله برایم نصیب کرده
حس کردم توحید را در مقابل شرک به الله مهربانم
در هر کجای دنیا باشید با توحید کامل باشید !
به نام خدای مهربونم
یک دو نکته خیلی جالب داشت این فایل دقیقه 38:53 که موسی از خداوند درخواست میکنه که بردارش هارون رو بفرسته کمک حالش خیلی جالبه که خودش درخواست نمیکنه از هارون از خدا درخواست میکنه با اینکه هارون بردارشه و خیلی هم بهش نزدیکه اینجاست که میشه درس گرفت فقط از خدا بخوایی و روی اون حساب کنی حتی اگر طرف نزدیک ترین فرد بهت باشه خواهرت باشه پدر و مادرت همسرت واقعاً تا خدا نخواهد کمکی اونا نمی تونن بهت بکنند خیلی از اوقاتم بارها و بارها پیش اومده روشون حساب کرده بودیم خیلی و نا امیدمون کردن خیلی این نکته جالبی بود حتی نزدیک ترین فردهم باشه بهت مهم نیست بازم باید از خدا بخوایی تا کمکت کنه :)
نکته دوم باورها بحدی مهم هستند که تو میتونی یک کار یکسان با دو باور متفاوت انجام بدی و دوتا نتیجه متفاوت بگیری خیلی جالبه تو میتونی توی روابطتت توی کسب و کارت فقط نوع نگاهت باورت عوض کنی نتیجه متفاوت بگیری همینقدر ساده :)
سلام ب شما دوست عزیزم
خییلی ممنونم بابت نکات ارزشمندی ک گفتین
باعث شد بفکر فروبرم:ک ،چرا حضرت موسی خودش از هارون برادرش درخواست نکرد ک همراش بره پیش فرعون؟؟؟
چون همه چی تحت سیطره ی ربه
حتی افراد نزدیک ما ،برادر خواهر همسر و..
ما چی از خودمون داریم
هیچی
ما حتی توان پلک زدن ساده
راه رفتن
و قورت دادن آب دهانمون رو هم نداریم بدون حمایت خداوند
خداونده ک داره سیستم بدن ما رو هدایت میکنه
گردش خون
ریه ها
دستگاه گوارش
قلب
و تک تک سلولهای بدنمون و داره هدایت میکنه
این همون قدرت دادن ب خداونده ک همه چی تحت سیطره و مالکیت و فرمانرواییش هست
الهی صدهزار مرتبه شکرت
و من باتغییر نگرش و دیدگاهم نسبت ب خداوند ب راحتی ب هرآنچه ک بخوام میرسم
سپاسگزارم دوست خوبم
شاد و موفق و سلامت باشی
مرسی عزیزم بابت این نظر زیبات اصلا به این نکته توجه نکرده بودم و این حرفت باعث شد که این به ذهنم بیاد که حتی اگه بخوایم دوستی یا یاری انتخاب کنیم از خود خدا بخواهیم و از طرفی هم در طول مسیر رسیدن به هدف یاد و ذکر خدا یادمون نره . به قول استاد هی باید به خودمون یادآوری کنیم که خدا برامون چه کارایی کرده که عزم و ارادمون برای کارای بعدی بیشتر و بیشتر بشه . مرسی بابت کامنت زیبات
به نام خداوندی که هر چه دارم از اوست
او که رب الارباب هست
الهی شکرت میکنم که مرا در مدار این فایل دوقسمتی جدید استاد عزیزم قرار دادی تا پیام ناب ایمان و توحید و بگیرم.
امروز در ادامه قسمت دوم فایل جدید و بی نظیرررر استاد جدا از توحید و ایمان و فهمیدم از انسانی که اینهمه مشکل داشت خودشم اعتراف کرد به تمام نقص هایی که داشت و این نقص ترس و بیشتر کرده بود ولی با این وجود به ایمانی در درونش رسیده بود که بهش کمک کزد بره در مصاف با قدرتمندترین انسان اونوقت اونم که فرعون که نامش اونموقع لرزه به اندام انسانها مینداخت چیجوری تونست خودشو متقاعد کنه که تک و تنها با برادرش بلند بشه بره در داخل کاخ بااعظمت فرعون واقعااااا بایددد خیلی تعمق کرد خیلی باید این داستانها رو تکرار کنیم تا در ضمیرناخودآگاهمون ثیت بشه که موسی تونست همچین کار بزرگی را انجام بده کاری که به هر صورتی نگاه میکردی نمیشددد که نمیشدددد و موسی بوسیله ایمانش به خدا انجام داد پس مشکلات ووچالش ما در برابر موسی هیچ بحساب می آید که اگه من نتونم ازش بگذرم و ایمانمو نشون بدم جهنم دنیا وآخرت حقه منه …بدون هیچچچچ اعتراضی
آموختم که در مسیر تکامل عجول نباشم و صبور باشم منم میتونم مثل موسی مثل محمد مثل استاد باعشقم بزنم به دل تمام ترسهام و بشم الگو بشم آنچه که باید باشم آنچه که برایش ساخته شدم و چقد زیبا استاد تکرار ذکر و در من نهادینه کرد که قدیما فقط به ما میگفتن ذکر بگین و هی میگفتیم هیچ اتفاقی حتی در درونم ایجاد نمیشد بیرون ووخیرشو خوردیم و تازه فهمیدم تکرار ذکر اول باید اون کسی که ذکرشو میگیم و بشناسیم درباره اش تحقیق کرده باشیم بعد بیایم اون خصوصیاتی رو که دوست داریم کم داریم و با تکرار ذکر زبانی آنرا به قلب برسونیم تا هم در درون ما هم در بیرون ما تغییر ایجاد بشه و نشانه آن اینه که وقتی ذکر خدا رو میگی دلت آروم میشه و وقتی آروم شد باید تکرارش کنی در ذهنت تا به قلبت برسه و به باورت تبدیل بشه و راهها برایت باز بشن خدایا برای درس توحیدی امروزم هزار هزار بار شکرت میکنم خدایااااا شکراعندالله….الحمدالله…
خدایا منم مثل موسی میخوام قلب مرا به سمت خودت گشاده کنی و ایمان مرا قوی سازی و گره از زبانم بگشایی تا بتوانم الگویی شوم مثل استادم برای اشاعه توحیدت در دنیا..
الهی مرا آسان کن برای آسانی امروز آسانم برای سختی ها تا بفهمم من چیو میخوام و خداروشکرررر امروز دوباره از استادم فهمیدم که بهیچ عنوان نباید در روز هیچ رنجی و متحمل بشم و اگه دیدم جایی دارم سختی میکشم حالا این سختی از خجالت کشیدن یا شرمنده بودن که نمیتونم کاری انجام بدم بخاطر تنگدستی ام ویا در انجام هر کاری چه کاسبی چه غیر کاسبی در هر دادوستدی در جهان دشواری برایم هست یعنی یکجای کارم که به درونم وصله میلنگه که باید بگردم و از خدا مدد بخوام تا اون نقص و پیدا کنم و برطرفش سازم به که به محض برطرف شدن آن در درونم کار خود بخود آسان میشود دیکه اتفاقی نمیوفته که حسمو بد کنه پس هر جا حسم داره بد میشه یعنی کار داره سخت میشه ونبایدددددد بپذیرم که فعلا همینه نه نبایدددد این باشه من بنده باارزش و مقدس و شکوهمند خدا بر روی زمینم نباید در سختی باشم وقتی هرآنچه در آسمانها و زمین هست تحت تسخیر منه چرا من باید خجالت بکشم چرا باید شرمنده اینو اون باشم چرا بایددد زیر دین اینو اون باشم خدایا تو مرا دریاب که رزاق تویی وهاب تویی فتاح تویی در رحمت و در خزینه های گنج هایت را به سویم بگشاااااا…..آمییین یا رب العالمین….
استادم انشالله باز از این فایلهای آموزشی توحیدی و ایمان ساز برامون بزاری از شما و بانوی شایسته ترین نهایت تشکر و قدردانی رو داریم که با رشد هر روزه تان باعث رشد و ترقی و تکامل ما میشین و ما رو به سمت نوری که خودتون تجربه اش کردین راهنمایی میکنین شما فانوس این اقیانوسی که ما رو به سمت ساحل امن الهی رهسپار میسازین از شما بسیاااار ممنونم وواز خدایم بسیااااااااار شکرگزارم که داره راه را بوسیله شما برامون هموار میکنه الهی شکررررت که داری خودتو هر روز زیباتر بهم نشون میدی خیلی حال خوبی دارم این دوتا فایل خیلی شجاعتمو ایمانمو بیشتر کرد نجواهایم را دربداغون کرد استادم ممنونم.
همه دوستان در جستجوی نور را دوست میدارم
و به امید موفقیت همگانی و بیشتر شدن اعضای توحیدی در دنیا که جهان را زیبا میسازن برای لذت بردن .
بنام خداوند هدایت گر بخشنده وهاب عزیز وعلیم
نمیدونم ازکجا شروع کنم استاد چه کردی بامن ؟؟
بعد شنیدن صحبتهای پایانی این فایل بی نظیر گنگ ومبهوت داره هزار تا اتفاق توی سرم میچرخه هزار تا معجزه وراه بی پایانی که هدایتم کرده دونه دونه معجزات برام بازشد
انگار همه این حرفها توی ذهنم باحرفهای شما منفجر شد ومریم یهو متولدشد
من ازنو به یاد اوردم همون چیزی که استاد میگه یادآر زمانی که…………
……
……هزار تا دلیل اورد چجوری اخه؟؟
فبای الاربکماتکذبان
ذهنم همه چیرو جایی مخفی کرده بود که با گفتن این حرفها بیرون ریخت
ازبغض گریه م گرفته ؟؟خدایا چرا من فکر کردم منو نمیبینی ؟؟
من امشب به این فایل هدایت شدم قبلاً این فایل رو دیده بودم ولی امشب توی وجودم بیگ بنگ شد
ازاونجا که خیلی دلم میخواست شبها قران بخونم ولی نمیشد یا نمیتونستم درک کنم تااینکه امشب به شکل کاملآ شهودی خدا دستمو گرفت اورد اینجا
اینم یه پاسخ به درخواست من
خدایا من ایمان دارم به تو
اشهد ان لا اله الا الله
باحرفهای پیامبر زمان که حرفاش اینجوری منو متحول کرد
راجب صحبتهای پایانی میخوام بگم ازدقیقه 40به بعد که وقتی موسی اومد باوراشو به خدا تغییر داد
وقتی یه درخواست یکسان به دوشکل متفاوت بیان کرد ودوتا جواب کاملآ متفاوت گرفت
میخواست بهم بگه دلیل اینکه ما فکر میکنیم چرا درخواست ما اجابت نمیشه همینه
شکلی که بیان میکنی ارتعاشی که میدی همون جواب میگیری
خدایا عاشقتم
استاد چقدر موشکافانه این موضوع رو باز کردی
مبهوت موندم انگار جواب تمام سوالات زندگیمو گرفتم
اینکه وقتی درخواستی ازخدا داری تمرکز روی نمیشود یا روی خواسته ت ؟؟
چه جوری عنوان میکنی وقتی درخواست داری؟؟
گله وشکایت وغر میزنی نمیشه میاری بعد میخوای استجابت بشه ؟؟
اینجا به این معنی جمله عمیقأ رسیدم
اگر خدا بگه میشود تمااام
فقط بگو چشم تسلیم فقط بگو چجوری وکمک کن
واااای خدا مگه میشه؟؟؟؟؟!!!!¡!!!؟؟؟؟؟؟!!!
خب به همین راحتی ؟؟
همین الان ذهنم گفت مگه میشه انقدر راحت برووووو
ومن تمام قد باایمان با یاداوری همه اون معجزاتی که تاحالا برام انجام داده میزارم جلوش
استاد تویه فایلی گفت هرکی گفت نمیشه نتایج میزنم تو صورتش
کیبوردم متاسفانه هنگ کرده ونمیتونم بیشتر از این بنویسم
گوشیم مدام هنگ میکنه امیدوارم بتونم یدونه خوبشو بخرم
این تضاد باعث خواسته جدید شد وازخدا میخام که راه رو آسون کنه برای ادامه مسیر موفقیت
استاد عاشقتم خدایا شکرت
به نام خدای هدایتگرم
قسمت دوم/درک قوانین جهان در قرآن
هر کدوم از ماآدم ها یک سری نقاط ضعف داریم یک سری رفتارها و ویژگی هایی ممکنه داشته باشیم که همیشه برای حرکت ما مانع محسوب میشه اینکه ما نقاط ضعف داشته باشیم یا هر ویژگی دیگه طبیعیه چون هیچ کسی کامل نیست اما اینکه بپذیریم ضعف هامون و باور کنیم همینی که هستیم ،هستیم و همیشه به خودمون برچسب بزنیم طبیعی نیست و تا وقتی همینو باور داشته باشیم هیچوقت نمیتونیم تغییری در خودمون ایجاد کنیم
زینب اینو به خودت هزار بار بگو که تو به تنهایی توانایی انجام هر کاری رو داری
تو فقط باید خدارو باور کنی خودت و باور کنی،تکامل تو طی کنی،به هدایت های خدا گوش کنی و عمل کنی
خدا آدمای مناسب و برات میاره خدا بی نهایت دست داره که میتونه از طریق دستانش بهت کمک کنه کارتو راه بندازه فقط باید باورش کنی و بسپاری به خودش
خدا رو هر جور که باور کنی همون نتیجه رو ازش دریافت میکنی دقیقا مثل یک آیینه باهات برخورد میکنه هر چی که به آیینه نشون بدی همونو بهت بر میگردونه خدا هم دقیقا اینطوری پاسخ میده به باورهایی که نسبت بهش داری
خواسته های ما در اغلب مواقع از تضادهایی که بهش بر خورد میکنیم بوجود میاد حالا اگه تمرکز بزاریم روی خواسته هامون بجای تضادهایی که باهاش روبرو شدیم خداوند مارو هدایت میکنه و حمایت میکنه
در واقع تمرکز ما هر جایی که باشه چه تضادها (ناخواسته ها)چه خواسته ها خداوند مارو به همون چیزی که روش تمرکز کردیم هدایت میکنه
حالا میفهمم چرا بعد از این همه مدت هنوز نتونستم به اون خواسته ای که میخوام برسم چون در اغلب مواقع بجای اینکه تمرکزم روی خواسته ام باشه روی محدودیت ها و مسائلی که ممکنه در آینده باهاش روبرو بشم بوده و حتی هست از کجا اینو میفهمم از احساسم زمانی که احساس بدی دارم یعنی بدون شک دارم توجه میکنم به چیزهایی که دوست ندارم برام اتفاق بیفته یا ترس و نگرانی هایی که از آینده دارم و اینجا ست که باید مچ ذهن مو بگیرم وتوجه مو روی خواسته ام معطوف کنم و اتفاقاتی که دوست دارم تجربه کنم
یه نکته ی خیلی مهم و ظریفی که استاد بهش اشاره کردن اینه که ما نباید دیدمون به موضوعات مختلف صفر و یک باشه بلاخره ما آدمیم خصوصیات انسانی داریم خدایی که مارو خلق کرده هم بهتر به درون ما آگاهه درک مون میکنه اگه نتونیم توحیدی عمل کنیم ایمان مون و توی همه ی موارد نشون بدیم پس نباید به خودمون برچسب شرک بزنیم
ما میتونیم بیشتر یا به سمت توحید متمایل بشیم یا بیشتر به سمت شرک
هرچقدر که فایل های توحیدی استاد و شخصیت های توحیدی که خدا توی قرآن دربارشون میگه رو بررسی کنیم فکر کنیم که چطوری میشه این شخصیت توحیدی رو در خودمون پرورش بدیم بیشتر بسمت توحیدی زندگی کردن هدایت میشیم
این دیگه بستگی به ما داره،خدا همیشه متناسب با در خواسته های ما ،مارو اجابت میکنه اگه خواسته ای داریم و بهش نمی رسیم این به این معنا نیست که خدا نمیخواد
به این دلیل که ما مسیر و اشتباه رفتیم
حالا باید برگردیم مسیر مون اصلاح کنیم،باورهای محدود کننده مون بهبود بدیم،ایمان مون تقویت کنیم قطعا نتیجه ی متفاوت میگیریم
کلا همه چیز به ما و درون ما برمیگرده.
سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر این آگاهی های بی نهایت ارزشمند و نابی که رایگان با عشق در اختیار ما قرار میدید.
در پناه رب العالمین شاد و سلامت وسربلند باشید.
پروردگارم شکرت چقدر این فایل زیبا بود
با اینکه توی قسمت اول کامنت گذاشتم اما دلم خواست باز هم اینجا یادآوری کنم و سپاسگذار باشم اول از خداوندی که من رو در مسیر این آگاهیها قرار داد و بعد از شما پیامبر زمانه که چشم و دلمون رو به شنیدن این مطالب و هدایت ها روشن و باز میکنید.
استاد توی فایلهای توحید عملی من دیوانه وار فایل تفسیر شعر پروین اعتصامی عزیز رو دوست دارم و نمیدونم چند هزار بار گوشش کردم و چندین بار باهاش اشک ریختم .
خدا میدونه هر وقت اونو میشنوم چقدر ایمانم قویتر میشه و قلبم باز میشه . خدا رو شکر میکنم این فایل دو جلسه ای هم به اونا اضافه شد .
من بخاطر دین و مذهبی که به ما به اشتباه شناسوندن باورهای مخربی درباره این موضوعات داشتم و نماز و قرآن رو با ترس و لرز میخوندم و اصلا به خودم اجازه نمیدادم با خدا هم کلام بشم ، فکر میکردم خدا فقط به آدمهای خاص نگاه میکنه و من تمامی خواسته ها رو از ائمه وبا نذر و نیاز میگرفتم و چقدر گمراه بودم .
نماز میخوندم اما با ترس و لرز که فقط مجازات نشم در صورتی که همیشه میگفتم نمازای من که قابل قبول نیست و جای من در قعر جهنمه اما حالا میخونم تا مجازات نشم .
خداااای من تو چقدر بزرگ و با عظمتی که دستم رو گرفتی و از اون جهالت بیرون کشیدیم .
از وقتی با شما آشنا شدم و آگاه تر شدم به وجود خدای مهربان درهای نعمتش بی حد و وصف به روی من باز شد .واقعا قابل شمردن نیست اما بی نهایت مثال دارم برای معجزاتی که برای من رخ داد .
هر روز ایمانم قویتر میشه که اگه اینهمه معجزه رخ داده باز هم میتونه تکرار بشه چون من دارم قویتر عمل میکنم با ایمانی بهتر و اطمینانی بیشتر .
وقتی دارم با کسی صحبت میکنم که همش از معجزات پروردگارم حرف میزنم فکر میکنم مردم شاید بگن این دیگه داره اغراق میکنه و تظاهر میکنه وگرنه اینهمه اتفاقات خوب مگه میشه ؟
یا اینکه حس میکنم میگن پس کو نتایج مالیت اگه راست میگی ، چون فکر میکنم مردم همه چیزو با ثروت و دارایی میسنجن البته از حق نگذریم شاید خودمم نسبت به بقیه همینجوری باشم چون منم آدمم مثل همه .
اما فقط خودم میدونم خدا با من چه کرده و کجاها معجزه انجام داده و هر بار من مطمئن تر پیش رفتم جوابهای بزرگتری گرفتم .
حس میکنم خدا میگه چون به من توکل کردی حتما اینکارو به بهترین شکل ممکن واست انجام میدم و همونجا دستورات لازم رو برای حل شدن مساله میده بهم .
و تنها کاری که خیلی حال منو خوب میکنه سجده کردنه هر لحظه که حس میکنم الان باید سجده کنم درنگ نمیکنم .
چند روز پیش که یه موضوع دادگاه بود و من نتیجه عالی گرفتم دلم میخواست همونجا توی دفتر قاضی سجده کنم اما خجالت کشیدم .
خدای من هر روز با معجزاتش منو سوپرایز میکنه .
استاد بی نظیرم شما بهترینید و نیازی نیست بگم که چقدر دعاتون میکنم هم من هم افرادی که میشناسم با شما آشنا هستن .چنان از ته دل میگن الهی زنده باشه استاد و خیر ببینه که واقعا حسودیم میشه از اینهمه دعای خیر که پشت سر شماست چقدر دوست داشتم منم اینهمه دعای خیر پشت سرم میبود زنده باشی و سربلند و خوشبخت در دنیا و آخرت همونجوری که خودتون دلتون میخواد.
سلام استاد عزیز و سلام به هارون استاد
استاد عاشقتونم
فقط اگر من همین یک کلمه از کل فایل شمارو بفهمم و درکش کنم و در زندگیم ازش استفاده کنم قول میدم همینجور روز به روز فقط پیشرفت تو زندگیم رباشه.
استاد اونجایی که گفتین خدا درک داره خدا ما انسانهارو درک میکنه فایل رو نگهداشتم و باور کنید قلبم باز شد یه گشایش عجیبی یه پنجره جدیدی واسم باز شد چقدر این کلمه رو مزه مزه کردم چقدر شیرینیش جدید بود چه عطر و بوی جدیدی داره این نگاه این باور که خدا ما انسانهارو درک میکنه درست مثل جایی که خداوند تو قران میفرمایید که ما هرکس را به انداره ظرف اون بهش میدیم و ازش سوال و پاسخ میخواهیم
استاد ممنونم ممنونم و از خدای خودم درخواست میکنم که بهم یاد بده بهم بفهمونه روش و اصل واساس سپاسگذار بودن و شکر کردنش رو
خدایا من به هر خیری که از سمت تو باشه فقیرم
سلام به بنده های خوب خدا
سلام به استاد عزیزم
صحبت از توحید که میشه من واسش بینهااایت مثال دارم تو زندگیم
هر جا که فقط روی خدا حساب کردم کارمو راه انداخت
اونم به بهترین و راحت ترین
و عزتمنداته ترین شکل ممکن
و هر جا هم چشمم به بنده های ضعیفش بود با صورت خوردم زمین
یا بعد از کلی انرژی و امید بستنِ من به اون بندهِ خدا ، آخرم کارمو راه ننداخت
یا اینکه در ازای کوچکترین قدمی که واسشم برداشت بارها و بارها و بارها منت گذاشت سرم
و منو بدهکارِ خودش دونست …
من طعم توحیدو چشیدم
درسته یادم میره خیلی وقتا که خدا واسم چکارا کرد
اما وقتی به خودم میام
و یادآوری میکنم که چطوررر خدا منو هدایت کرد
منو جلو برد
زندگیمو پیش برد
اونقدررر این یادآوریه فرکانسش بالاست که منو برای مدتی میندازه تو مسیرِ درست
10 سال پیش ، ما اسباب کشی کردیم به همین خونمون که اون موقع خریدیم
در حالی که 4 سال بود که باهم ازدواج کرده بودیم
بدون هیچ سرمایه خاصی خونه دار شدیم
خدا شاهده اصلا یادم نمیاد چطور پول خونه جور شد
اصلا ما سرمایه و پس انداز خاصی نداشتیم
تنها چیزی که یادمه
اینه که برا خدا نوشتم
و از صمیم قلبم ازش خواستم
بدون امید به هیچ پارتی و قدرت دیگه ای
همین
یک سال بعد
ما تو خونه نوساز و دو خوابه خودمون بودیم
تو یکی از آرومترین و خوش آب و هواترین محله های شهر
با تموم اون امکاناتی که قبل از اون
هیچکس از دوست و آشنا تو خونش نداشت
به خدا قسم
اونقدر از این مثالها دارم تو زندگیم
اونقدررر از معجزات اتفاق افتاده برام
که ساعتها فقط باید بشینم بنویسم
و عجیبه که اینا رو خیلی وقتا کلا یادم میره
به خودش قسم
من سالهای ساله که
دیگه احساس خوشبختی مطلق میکنم
چیزایی دارم تو زندگیم
که خیلیا تو باورشونم نمیگنجه که یه انسان میتونه یه پکیج به این کاملی برای خوشبخت بودن داشته باشه …
بچه ها یه چیزی بگم ؟؟
من بعد این سی و چند سال زندگی
فهمیدم که هرجا به خدا توکل کردم
هرجا از غیرِ خدا مطلقا امید بردم
هرجا ترسیدم اما پشت ترسم نموندم
لرزیدم اما واینستادم
قدم برداشتم و قدم به قدم پیش رفتم ، هدایتها هم اومد
به خدا کارم رو زمین نمونده
هرررروقت
دستمو گذاشتم تو دست خدا
ولی از اون طرفم
هررر وقت شرک ورزیدم
هررر وقت از کسی حساب بردم
هررر وقت یکی رو واسه خودم گنده کردم
هررر وقت چشم امیدم به دستِ بنده بود، نه خدا
همون طرف جوری منو تحقیرم کرد
جوری سنگ انداخت جلو پام
جوری منو زد زمین که تا مدتها نتونستم کمر راست کنم
این تجربه ای که با سلول به سلول بدنم تجربش کردم
هرجا گفتم خدا
خدا صدامو شنید
به خودش قسم بارها و بارها
یه جاهایی موندم که دستم به هیچ جا بند نبوده
یه آدمایی رو فرستاده
یه کسایی رو با من مهربون کرده
که انگار اینا اومدن به این دنیا که فقط و فقط کار منو راه بندازن
اومدن که به من خدمت کنن
یهو سرو کله شون پیدا شده تو زندگیم
وسط همون مسئله
کارمو راه انداختن
به آسونیِ آب خوردن
مسئله منو حل کردن
بهم کمک کردن
بدوووون اینکه من بخواد دستنو دراز کنم
من بخوام گردنمو کج کنم
خدا شاهده بدون هیچ التماسی
اومدن بدون هیچ چشمداشتی
و بعد از حل مسئله من
یهووو غیب شدن
اصلا انگار فقط این بابا ماموریت داشت بیاد کمک من
واسش مثالهاااا دارم
پس
تا میتونین با خدا خلوت کنین
بقیه رو از ذهنتون بریزین دور
فقط از خودش بخواین
کمکها میاد به موقعش …
همیشه مسائل از بیرون ، سختتر و بزرگتر از اندازه واقعیشون هستند …
به خدا توکل کنین و برین تو دلشون …
خدایا شکرررت …
خدایا شکرت
به نام خدایی که رب العالمین است.
سلام خدمت استاد دوست داشتنی عزیز و خانوم شایسته و دوستان عزیزم
من یک بار گوش کردم این فایل رو هنوز ولی دانلود کردم که هزاران بار دیگه نگاه کنم چون خیلی خیلی اگاهیی هایی داره گه واقعا برای بعضی تیکه هاش باید صفحه ها بنویسم تا درک بشن.
چقدر این فایل ارزشمنده خدایا شکرت .استاد عزیزم سپاسگذارم بابت این هدیه های گرانبها .
این فایل چقدر درس توحید و ایمان میده
و چقدر درک سیستمی بودن جهان و خداوند رو میگه به ما.
رو این تیکه خیلی دوس دارم بنویسم که خیلی فرق میکنه ما روی تضاد تمرکز کنیم یا روی خواسته
چقدر این اگاهیی رو مغزم گرفت و انگار لازمه هزاران صفحه درموردش بنویسم و بخونم.
داستان حضرت موسی رو من اینجوری درک کردم نسبت به فرکانسی که توش هستم و صد درصد هربار که گوش کنم بهتر میشه درکم .
که آقا من یک خواسته ای دارم
مثلا ایجاد یک رابطه عاطفی
یا ایجاد کسب و کارموفق.
طبق قانون جهان هستی افکار قالب یا باور های ما در مورد هر موضوعی دارن زندگی مارو خلق میکنن
وقتی من خواسته ام ایجاد یک رابطه عاطفی عالیه
اگه به خودم و خدا بگم من بخاطر این و این و این مشکلی که دارم میتوانم یک رابطه را ایجاد کنم
خب از همون اول من شکست خوردم چون باور من اینه که من مشکل دارم نمیتونم و طبق قانون، خداوند و جهان همون باور رو بهم ثابت میکنه بهم و هیچوقت به خواسته ام نمیرسم
ولی وقتی من اینجوری بگم که درسته من این مشکلات رو دارم ولی میتونم با تغییر باور هام و شخصیتم هی بهتر کنم خودم رو یعنی بیام بگم خدایا هدایتم کن به ایده ها شرایط اتفاقات و افرادی که مسیر ایجاد رابطه برام لذت بخش و آسان و راحت بشه
این دوتا دیدگاه خیلی
فرق میکنه هااا
فرق بین حرکت کردن و حرکت نکردن به سمت خواسته است
فرق بین ایمان و بی ایمانی
فرق بین خوشبختی و بدبختیه
فرق بین رسیدن به خواسته ها یا نرسیدن به خواسته هاست.
تو این مثال خداوند داره میگه
پاسخ من به تو بستگی به باور های خودت داره
یعنی وقتی یک تضادی داریم
دوتا انتخاب داریم
یا تمرکز کنیم بر تضاد و احساس بد و ناامیدی
یا تمرکز بر خواسته ای که به دلیل اون تضاد در ما ایجاد میشه
و به احساس خوب و ایمان و امید برسیم
و اونوقت این ایمان و درخواست که من این خواسته رو دارم از خدا
خدا هدایتم میکنه قدم به قدم به سمت اون خواسته
حالا چطور میتونم بجای این که بگم من تضاد مشکل دارم پس نمیتونم موفق بشم، بیام بگم میتونم تغییر بدم شریط رو خدایا کمکم کن.
همین داستان های کسانی که تونستن انجام بدن رو بخونم بار ها
که آقا اینا مشکلات بدتر از من داشتن تونستن
و همه ما مغزمون یکیه و قوانین جهان یک سیستمه
اگه بقیه تونسته از شرایط من یا بدتر از من موفق بشه پس من میتونم
بعد اونوقت بجای این ک بگم خدایا من
بدبختم نمیتونم.
میگم خدایا از همین جایی که هستم من تسلیمم هدایتم کن که هرروز هی بهتر بشم
باور هایی که باید بسازم رو بهم بگو آدم هارو هدایت کن به سمت من
راه رو بر من آسان و آسان تر کن .
اصلا فکرشو گه میکنم میبینم
اون فرکانس من نمیتونم، منو میبره به قعر بدبختی و جهنم چون با اون تمرکز من بر ناتوان بودنم
فقط بدبختی و ناتوانی بیشتری خدا وارد زندگیم میکنه این بی ایمانیه دیگه .
ولی این باور که میشود میتوانم، اصلا منو میبره به یک مسیر دیگه که هرآنچه میخام رو درخواست کنم از خداوند ک خلقش کنم با قوانین خدا.
این داستان حضرت موسی چقدر اگاهی داره خدیاا شکرتتتت
که حضرت موسی وقتی اومد گفت من به این دلایل ذهن منطقی نمیتوانم خدا گفت اصلا اینجوری نیست
یعنی آقا برای انجام کاری این ذهنمنطقی خودم و بقیه ممکنه هزاران نجوا بکنن که تو نمیتونی و منطقی فکر کنم
ولی این داستان میگه که قانون اینه که ما خالق زندگیمون هستیم به صورت صد صدرد و وقتی ایمان داشته باشیم باور های درست داشته باشیم
هدایت میشویم به سمت خواسته ها
حتی اگه منطق ذهن اونو غیر ممکن بدونه
چون منطق ذهن با ورودی های خانواده و جامعه ساختهٔ شده
و اصلا منطق ما و دیدگاه خداوند بسیار فاصله دارن باهم
از دیدگاه خداوند فارق ازین که کی هستی چی هستی چه شرایطی من دارم الان کجا هستم و…
با تغییر باوروها فرکانس هام میتوانیم هر آنچه که میخواهم رو بهش برسم چه ثروت چه سلامتی چه رابطه عالی و هر نعمتی.
ولی از دیدگاه منطقی مغز من
میگه بابا تو که مثلا هزاران بیماری داری مگه میشه به سلامتی کامل برسی.
یا تو که این مشکلات رو داری چجوری میخای رابطه عالی داشته باشی اصلا امکان نداره
یا میگه تو که الان یه دوچرخه نداری
چجوری میخای ماشین میلیاردی داشته باشی
یعنی این داستان میگه
از دیدگاه قوانین خداوند و سیستم جهان
هر چیزی امکان پذیر است فارق ازین که چه شرایطی داری الان.
اصل جهان هستی دیدگاه خداونده
و دیدگاه منطق ما هرچقدر باور های محدود کننده تری داشته باشیم یا قانون رو ندانیم از اصل جهان و رسیدن به خواسته ها و خوشبختی دور تر میکنه مارو.
از کجا میفهمیم که دیدگاه سیستم خداوند اصله و واقعیته و منطق ما واقعی نیست
ازونجایی که تو دنیا و همین سایت میلیون هانفر از شرایط بسیار سخت که هیچمنطقی باور نمیکنه
رسیدن یه خوشبختی و ثروت و سلامتی
نمونه اش استاد عباس منش عزیز
یعنی این اصل و واقعیت رو اول که خداوند تایید میکنه و به موسی میگه اینجوری نیست ، تو میتوانی به هدفت برسی این مشکلات تو ترمز های منطق ذهن توست.
و مورد بعدی واقعا داستان زندگی استاد عباس منش که دیگه از اول تا همین الان رو همه میدونیم دیگه هیچ منطقی قبول نمیکنه که کار گر باشی و بتونی به چنین زندگی برسی که یک درصد مردم دنیا هم نرسیدن بهش.
منطق ما انقد نسبت به قوانین محدوده که واقعا خود استاد هم اگه منطقی فکر میکرد همون اول میگفت امکان نداره اصلا مگه میشه من الان کارگرم هیچی ندارم کفش ندارم پس هیچ حرکتی انجام نمیداد از همون اول.
ولی درک سیستم خداوند توسط استاد باعث شد که منطق ذهن رو شکستبدن و شروع کنن به حرکت کردن و بعدش در مسیر که نتایج میان دیگه منطق ذهن هی اصل و قانون رو بیشتر درکمیکنه و ساکت میشه چون نتایج گواهیی میدن که آقا شد تونستم
و مورد بعدی اینه که درخواست آسانی مسیر از خداوند توسط حضرت موسی
که این درخواست رو خیلی مقاومت داشت و داره ذهن من بخاطر ولی باور اشتباه
ما یا بادر داریم که رسیدن به خواسته ها سخته باید زجر بدبختی بکشیم تا برسیم به یک رابطه عالی یا به ثروت یا…
و چون اکثر جامعه این باور رو دارن و ما شنیدیم و اکثر داستان های افراد موفق تمرکز برسختی کشیدن ها و زجر کشیدن اون افراده ما فکر میکنیم قانون رسیدن به خواسته ها سختی کشیدنه
ولی وقتی میبینیم هستند کسانی که بدون زجر و بدبختی موفق شدن پس ثابت میشه سختی کشیدن قانون نسیت.
مثلا استاد تا وقتی قانون رو درک نکردن مثلا تو بحث بدهکاری سختی کشیدن
ولی از وقتی قانون رو درک کردن و بهش عمل کردن مسیرشان هرروز آسان تر و نتایج بزرگتر شده.
پس این یعنی قانون جهان اصل جهان اینه که من خالق زندگی خودن هستم
و اگه قانون رو درک کنم ودرست ازش استفاده کنم میتونم به آسانی به همهچیز برسم.
وقتی ما اینو درک کنیم درخواست میکنیم از خدا که مارا آسان کند برای آسانی ها و به انداره باور ما خدا هدیات میکند مارا به آسانی و لذت.
کلی باور اشتباه دیگه داریم
که باد آورده را باد میبرد
پاداش اصلی رو کسایی میگیرن که سختی بکشن.
اصلا اون چیزی که آسان و راحت به دست بیاد حلال نیست
مشکل داره.
یا دوس داریم زجر بکشیم پدرمون در بیاد بعد برا بقیه تعریف کنیم من از کجا به کجا رسیدم (این یکی از ترمز های منه به شدت)
و کلی باور غلط دیگه داریم باعث شده که اصلا خودمون درخواست نکنیم از خدا آسانی رو
و تا وقتی این باور ها باشه خب خداوند به عنوان سیستم مارو هدایت میکنه که برای رسیدن بهوهرچیزی پدرمون دربیاد
و فکر میکنم قانونه دیگه.
ولی اینجا خداوند با گفتن داستان حضرت موسی میگه نه میتونی درخواست کنی که آسان بشی برای آسانی ها ک اگه باور هات درست باشه تو اجابت میشه درخواستت و هدایت میشوی ب مسیر های راحت وولذت بخش .
پس همهچیز به دیدگاه و باور های ما درمورد خداوند و سیستم جهان هستی بستگی داره
مثل آینه هر جوری ما باشیم همون بهمون بر میگردونه
پاسخ خداوند به باور های محدود کننده قطعا محدودیت بیشتره.
و پاسخ خداوند به باور های قدرتمند کننده قطعا نعمت ک خوشبختیه .
خدایا شکرت
درپناه رب العالمین شاد، ثروتمند و سلامت باشید.