درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 - صفحه 18

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3978 روز

    سلام می‌کنم خدمت استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته گرامی و تمام دوستان عزیزم در این سایت توحیدی. نحوه صحبت کردن جدید استاد من را به به این فکر انداخت که ایشان چقدر متفاوت با 5 یا 10 سال پیش ایشان صحبت می‌کنند. انگار هر چقدر احساس لیاقت استاد بالاتر رفته کمتر حس اثبات کردن صحبت‌هایش را به ما دارد یعنی کمتر دنبال این است که ما را تغییر دهد یا دنبال ثابت کردن حرف‌هایش به ما باشد. الان یک آرامشی در نحوه صحبت کردن استاد وجود دارد که آدم را در خودش غرق می‌کند صحبت کردنی که باعث می‌شود من احساس کنم که در خلوت خودم می‌توانم با خودم صحبت کنم و خداوند را در قلبم پیدا کنم و در افکار خودم غرق شوم در سال‌های گذشته نحوه صحبت کردن استاد تا حدی متمایل به ثابت کردن صحبت‌ها و تغییر دادن مخاطب را داشت احساس من این است که استاد در گذشته تلاش می‌کرد که ما را تغییر دهد چون که موفقیت خودش را در تغییر یافتن ما می‌دید اما الان این احساس در صحبت‌های ایشان کم شده و از آن طرف آرامش بیشتری در صحبت‌های ایشان شنیده می‌شود.

    الان وقتی استاد صحبت می‌کند در کنار صدایی که از ایشان می‌شنوم سکوت عمیقی را احساس می‌کنم که باعث می‌شود هیجان زده نشوم و ذهنم متمرکز صحبت‌های ایشان شود و بیشتر حرف‌های ایشان به دلم می‌نشیند.

    الان استاد مثل یک استاد ریاضی تدریس می‌کند . وقتی فردی ریاضی را تدریس می‌کند دنبال ثابت کردن معادلات ریاضی به مخاطب نیست بلکه فقط یک روند منطقی را برای حل معادله طی می‌کند و شاگرد هم اگر همان روند حل معادله را طی کند به جواب می‌رسد و اگر این کار را نکند به جواب نمی‌رسد استاد ریاضی می‌داند که یک منطق در روند حل معادله وجود دارد که نیازی به اثبات آن به مخاطب نیست بلکه صورت معادله خودش همه چیز را ثابت می‌کند استاد هم الان قوانین را به شکل منطقی برای ما بیان می‌کند و ما هم اگر منطق این صحبت‌ها را درک کنیم می‌توانیم از آنها استفاده کنیم نیازی نیست که استاد به ما ثابت کند که این صحبت‌ها منطقی هستند و نتیجه درستی دارند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    سلااااااام من اومدممممممم

    دیروز و امروز من با این فایل گذشت

    با کامنتاش با آگاهی هاش چیزهایی

    که امروز فهمیدم انگار دیروز اصلا

    نشنیدم و شاید فردا چیزهای جدیدی

    یاد بگیرم از این فایل …

    هر لحظه که یادم میفته که دیروز

    خودش به وضوح بعد از جنگ و جدال ذهنم بهم گفت برو فایل اجرای توحید عملی قبل اینکه برم بهش گفتم کدوم گفت: برو میفهمی و الله اکبر دیدم فایل

    جدید به راهه و از اینکه من لایق دریافت

    الهاماتش شدم خیلیییی خوشحال شدم

    وسپاسگزار

    امروز استاد فریاد زد تو این فایل که من

    خالق زندگیمم و خداوند برحسب شرایط

    اهداف ارزوهای من بهم الهام میکنه

    بعد انگار یه چی تو ذهنم گفت :آرزو

    ببین چطور میشه الان خداوند میاد

    برای تو راجع به پرداخت بدهیات الهام

    میکنه ،میاد راجع به فروش محصولت

    بهت الهام میکنه و هزاران چیز دیگه که

    مربوط به توعه مثلا نمیاد بگه آرزو فلان

    جا یه ملک خوبی هست برو نگاش کن

    بخر چون این جز اهداف من نیست فعلا

    و واقعا درک کردم

    اما امان از ذهن محدود من ،یعنی

    اصلا نمیخواد از منطقه امن یه تکونی به

    خودش بده در حد شکل گیری یه آرزو

    هدف ،بهش میگم میخوام یه ملیون پول

    بسازم باورتون نمیشه چطوره دسته بندی

    شده برام دلیل میاره که نمیشه امکان نداره از این حرفها میگم بابا برای خدا

    کاری نیست این برای تو سخته میره

    میشینه یه گوشه ولی باز سر و کلش

    پیدا میشه

    این فایل امروز به من یاد داد

    باید اهداف و آرزو هامو دوباره یه بروز

    رسانی کنم اما متفاوت باید از محدوده

    محدودیت‌هایی که ذهنم برام میاره گذر

    کنم؛؛باااااید ایمانمو قوی کنم

    کدوم هدف من از حرف زدن با قوم

    فرعون سخته هیچ کدوم مگه یه ملیون

    پول ساختن اونقد سخته مسلما سخت

    نیست ،میخوام محکم تر چنگ بزنم به

    ریسمان الهی و هیچ وقت یادم نره که

    داستان توحید ،داستان شرک و داستان

    خلق زندگی خودم به همدیگه وصل اند

    اصلا آرزو جانم ؛ببین تو اگه چشم دوختی

    به یه سری افراد که اونا بهت روزی می

    رسونن این شرکه(آگاه باش که خدا

    نمیبخشه)اینکه ذهنت برا پول ساختن

    مقاومت میکنه برا اینکه میگه فلانی که

    همیشه بهت پول میداد دیگه نمیده

    اونیکیم خودش گرفتاره پس فعلا بشین

    ببینیم کی اونا خوششون میکشه بهت

    پول(این دقیقااااااااااا مکالمه ذهن من با

    منه)و همینننننن ترمز من برای ساختن

    پوله ،خدایا منو ببخش منو ببخش

    اما من به تنهایی نمیتونم از این ترمز

    به این بزرگی خودمو خلاص کنم

    من تسلیمتم کمکم کن ،از اراده کن

    فیکونت بر من ببار که محکم تر بشم

    قوی تر بشم قدرتمند تر بشم و به جایی

    برسم که همه جا تو رو ببینم

    دیگه هیچ شکی به خالق بودن خودم تو

    زندگیم نداشته باشم و چون اونجاست که

    من تو رو عمیقا باور کردم تویی که از رگ

    گردن به من نزدیک تری ،تویی که از روح

    خودت در من دمیدی

    میخوام اونقدر بهت نزدیک بشم اونقدر از

    لحاظ شخصیتی توحیدی بشم و تغییر

    کنم که هیچ ربطی به اون آرزوی گذشته

    نداشته باشم ،لحظه ای که حس میکنم

    تو در درون منی اون لحظه اوج خوشبختی

    منه گاهی تو یه جاهایی همینجوری خود

    به خود از سر وجد لبخند میزنم با خودم با خدا جونم حرف میزنم بعد میگم الان میگن دختر دیونه شده

    اما میگم اگر این دیوانگیه که من میخوام دیوانه تر بشم ،نظر دیگران کیلو چنده

    احساس تغییر در خود هم یه حس نابیه

    خدایا شکرت که در بهترین زمانم بهم گفتی باید دوباره بنویسم منتظر فایل بعدی این قسمت هستم بی صبرانه….

    استاد یه چیزی داخل پرانتز بگمممم

    باووور کنیدوقتی میخوام یه کاری

    در زمینه شغلی در تفکر ،در امر توحیدی

    ،گوش دادن فایلها انحام بدم همش میگم

    اگه الآن استاد اینجا بود چه طور حرکت میکردی

    و هر کار خونه رو که انجام میدم

    میگم اگه الآن خانم شایسته بود

    فکر میکنی چطور نظم میداد چطور کاراتر خونه

    رو تمیز میکرد و و من باااااز احساسم عالیییی

    میشه و سپاسگزار خداوند میشم که دستانی

    چون شما رو به سمت من فرستاد

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    سپاسگزار خدایی هستم که منو هدایت کرد به مسیر درست و مسیر راستی پر از نعمت و پرازبرکت وحال خوب و ثروت..

    سپاسگزار خدایی هستم که من را با این سایت توحیدی هدایت وآشنا کرد

    سپاس گذار خدایی هستم که خودم را خالق زندگیم قرار داد و منو به این دنیا آورد که از این دنیا لذت ببرم وشاد باشم….

    استاد جانم منم بعداز آشنایی با شما به درک واصل قرآن و قانون جهان آشنا شدم..خیلی باورهای مخرب دینی دارم..همین الان که شروع کردم به نوشتن یکی از ترمز های دینی وثروتم رو پیدا کردم….؟چون از خداااا مدام سوال می‌پرسم.کجای باور مشکل داره وترمز دارم که در آمدم کمه؟؟

    استاد در همه ی زمینه هااااا من رشد عالی داشتم اما در ثروت ساختن هنوز باورهای دینی مانع هستش..

    اینکه به من گفتن نبایدتو این دنیا دل به مال دنیا بست چون ترو از خدا دور می‌کنه…

    یا اینکه الان بازار همه جا خرابه…..

    منم مدام فقط خودمو بستم با فایلها و از خدا مدام سوال میپرسم بهم بگو کجای باورم گیره..

    مدام تکرار میکنم ثروت یک ذهن هست

    ثروت مساوی توحیدی بودن

    یکی از نشونه های توحیدی بدونم ثروتم هست و..

    هنوز ذهنم نمی‌خواد قبول کنه که یکی از نشونه های توحید و خدا ویکتا پرستی همین ثروتمند شدن هستش…‌

    ولی من روی همین باورهای توحیدی وثروت کار میکنم ..تا موفق بشم و خودم یک مولد ثروت باشم…

    می‌دونم که خدا تمام زمین وآسمان رو مسخر من قرار داده تا هرچیزی که این دنیا بخوام رو برام فراهم بشه..

    این چنین خدایی که دارم چراااا قدرت رو بدم به دیگرانی که شبیه خودم هستن…

    قدرتت رو فقط میدم به دست خداااااا که خودش مارو خلق کرده و قدرت مطلق جهان هستش…خودم را خالق زندگیم قرار داد تا به راحتی وسادگی زندگی دلخواهم را بسازم ولذت ببرم

    خدایا ایمانم رو قویتر کن…

    خدایا من یک موحد یکتاپرست واقعی می‌خوام باشم .خدایا من می‌خوام جز مومنان خالص وخاص تو باشمممم.

    خدایا کمکم کن..تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری و هدایت میخواهم..

    خدایاشکرت برای تک تک نعمت‌هایی که به من دادی …

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مصطفی یکتاپرست گفته:
    مدت عضویت: 1739 روز

    سلام و درود

    فقط میتونم بگم که این جهان و این قوانین بدون تغییر خداوند ، این سنت های بدون تغییر خداوند فوق العاده اس

    من تازه به جلسه چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن توی قدم اول از دوره 12 قدم رسیدم و میبینم که استاد یک فایلی رو در قسمت دانلود ها قرار داده با همین مضمون!

    همون جوری که وقتی داشتم جلسه قبل رو کار میکردم که در مورد روند تکاملی ایجاد باورهای جدید بود ، فایل های لایو به عنوان خانه تکانی ذهن آپلود میشد که توی اون فایل ها اکثرا در مورد تکامل صحبت میکرد استاد عزیزمون!

    توی این فایل استاد عزیزمون داره اصل رو فریاد میزنه ، فقط باید گوش های شنوا بشنون این اصل رو

    بخدا کیفیت و آگاهی که استاد عزیزمون داره توی این فایل میگه هیچگونه تفاوتی با اون فایل قرآنی توی دوره 12 قدم ، نداره!

    همون کیفیت ، همون حد از آگاهی ناب

    باید گوش کنیم به این حرفا و مهمتر اینکه عمل کنیم!

    توحید همه چیزه ، باورهای توحیدی همه چیزه

    ما خالق زندگی خودمون هستیم

    این ما هستیم که داریم زندگی خودمون رو خلق میکنیم!

    قرآن رو دریابید !

    قرآن اون کتابی که ما فکر میکنیم نیست

    این کتاب همون چیزیه که اگه به شکل درست خوانده شود و عمل شود

    شکل زندگی ما و همه چیز در زندگی مارو تغییر بده

    جوری که دنیا و آخرت مارو بسازه

    جوری که مارو در دنیا و آخرت سعادتمند کنه!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1281 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم

    با تموم وجودم سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده

    و از صمیم قلبم از استاد تشکر میکنم این فایل بی نظیر رو با این آگاهی های ناب در اختیار ما قرار دادن

    راستش استاد وقتی داشتن از خاطرات نوجوانی خودشون صحبت میکردن یاد خودم افتادم؛ من دوران ابتدائی: پیش نماز مدرسه بودم، یعنی 100 الی 150 نفر به من اقتدا میکردن

    دوران راهنمائی که بودم؛ کلا نمازامو مسجد میخوندم؛ کلاس قران شرکت میکردم، مکبر مسجد بودم، مداحی میکردم، کلی جایزه های قرانی گرفتن

    دقیقا مام نماز صبح که میرفتیم مسجد؛ 3 الی 4 نفر بودیم؛ پیش نماز مسجد و متصدی مسجد، منو یه نفر دیگه؛ نماز صبح و بعدشم قران میخوندیم

    حتی یادمه 10 سالم که بوده: پیش نماز مسجدمون اهل قم بوده؛ اومد به خانوادم گفته: پسرتون رو با من بفرستین من میخام حوزه علمیه قم ثبت نامش کنم؛ مادرم نذاشت

    یه بارم اول دبیرستان بودم؛ مدیر مدرسمون اسم منو حوزه علمیه ثبت نام کرد؛ که عموم نذاشت

    خلاصه میخام بگم؛ اون موقع من کجا بودمو الان کجام!!!

    اوایل میگفتم خدایا چرا زودتر منو به این قوانین آشنا نکردی: ولی الان میگم خدایا شکرت: اگه تا آخر عموم مثل همه مردم دنیا من اصلا با این قوانین آشنا نمیشدم چی؟ واسه همین همیشه میگم خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم منو به این سایت الهی و پر از آگاهی هدایت کردی

    راستش من بعد حضور تو سایت با اینکه یکبار خواب دیدم خدا بهم گفته برو قران بخون؛ من حرفامو تو‌ قران گفتم؛ هنوز نرفتم سراغ قران و درک من از قران همین مباحثی هست که استاد فرمودن، هنوز نتونستم عمقی برم سراغش؛ ولی همینایی که درک کردم و تو زندگیم عمل کردم؛ از فرش رسیدم به عرش

    همین که تونستم توحید رو درک کنم و تو زندگیم عمل کنم؛ زندگیم از این رو به اون رو شده

    حقیقتا من تو دلم به خیلیا باج میدادم، خیلیارو بت کرده بودم، وابسته به خیلیا بودم؛ من هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم بدون خانوادم دووم بیارم؛ اونقدر که همش میگفتم هر وقت خونه 2 طبقه خریدم و طبقه اول بابام اینا باشن، طبقه دوم خودم؛ بعد ازدواج میکنم، اونقدر وابسته به خانواده بودم که بلد نبودم تخم مرغ درست کنم( یادمه اولین بار که خاستم تخم مرغ آبپز کنم، تو اینترنت سرچ کردم): ولی من الان 2 ساله مستغلم و دارم خودم زندگی میکنم

    همین امروز از سرکار که برگشتم خونه؛ غذامو گذاشتم رو گاز، رفتم باشگاه، بعدش اومدم خونه؛ غذامو خوردم، ظرفارو شستم دارم کامنت مینویسم، من هنوز مادرم باورش نمیشه من غذا درست میکنم، ظرف میشورم

    یادمه با خانواده که زندگی میکردم: یکبار خودم رخت خوابمو جمع کردم مادرم از خوشحالی اونروز به هر 3 تا خاهرم زنگ زد که داداشتون رخت خابشو جمع کرد

    من یادمه همیشه تو حوزه کاری دیگران بت بودن برام؛ تنهایی هیچ کار نمیکردم، میترسیدم گند بزنم و چون میترسیدم گند هم میزدم؛ ولی وقتی توحید رو درک کردم، وقتی خدای خودمو پیدا کردم؛ دیگه تو کارم رو هیچ کس حساب نکردم؛ گفتم جای اینکه یه پروژه بزرگ بگیرم که برای پیش بردنش نیازمند کسی باشم؛ پروژه در حد دیوار چینی میگیرم که خودم بتونم مدیریتش کنم؛ و میتونید حدس بزنین که شرایط کاری ام، شرایط مالی ام از زمین تا آسمون تغییر کرده؛ دیگه احتیاجاتمو روزانه به خدا میگم، دیگه از خدا هر روز هدایت میخام: و میتونید حدس بزنین که چقدر زندگیم رون شده؛ و تو همون جنگل سبزه که استاد میگه سوت میزنم و لذت میبرم

    من زندگیم از زمین تا آسمون تغییر کرده که فقط از قران همین توحید رو درک کردم و سعی کردم عمل کنم بهش؛ اینکه قدرت فقط دست خداست، اینکه باید به خدا ایمان داشته باشم و باور داشته باشم که خدا خالقه و این قدرت رو تو وجود من قرار داده؛ اینکه فقط از خدا بخوام و دیگران فقط دست های خدا هستن؛ البته که اگر کسی برام کاری انجام بده مورد قدردانی من قرار میگیره؛ چون سپاسگذاری رو هم از استاد همینجا یاد گرفتم که باید سپاسگذار بود و چقدررررررررررر زندگیم دگرگون شد زمانی که شخصیتم سپاسگذار شده، زمانی که غر زدن رو گذاشتم کنار

    من زندگیم از زمین تا آسمون تغییر کرده: با درک و عمل به زندگی بر پایه توحید، قبول دارم که میشود خیییییلی بهتر بود ولی همین یه قدم توحیدی بودن رو برداشتم؛ خدا زندگی من کن فیکون کرده

    و چقدر اینجا صحبتای شما برام جذاب بود که شما به زیبایی هر چه تمام تر؛ غیر ممکن بودن صحبت کردن با فرعون رو با غیر ممکن بودن به رسیدن به خیلی از خواسته ها تو ذهنمون بهم ربط دادین و بعدش با مثال ایلان ماسک و فیلم رستگاری در شاوشنگ؛ قشنگ تو ذهنم جا افتاد که خیلی از خاسته ها فقط تو ذهن من غیر ممکنه و چقدر خوبه منم بتونم مثل ایلان ماسک غیر ممکن هارو از ذهنم پاک کنم؛ آره استاد منم گاهی اوقات برام سخته خیلی از خواسته هامو تو‌ ذهنم تجمسش کنم ولی میخام از امروز یکم به غیر ممکن ها فکر کنم

    واقعا این فایل و مطالبش عالی بود؛ امیدوارم خدا کمکم کنه بتونم از این مطالب گرانبها تو‌زندگیم استفاده کنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  6. -
    حمید رضا نارنجی ثانی گفته:
    مدت عضویت: 1978 روز

    سلام استاد عزززیزم

    استاد جان

    این فایل در کنار تمام آگاهی ها و خیر و برکاتی که داشت برای من از یک نوع نگاه جدید پرده برداشت

    ساده بودن قرآن و ساده بودن قوانین

    مدت کوتاهی هستش که من سعی کردم اون نگاه سخت گیرانه رو کنار بزارم

    سخت گیری در همه چیز

    سخت گیری به خودم

    سخت درک کردن ، سخت درس گرفتن

    اصلا مدتیه کامنتهای سخت رو حتی نمیخونم

    ممکنه اون کامنت خیلی خیلی درست هم باشه ها، ولی چون نویسنده سخت و فلسفی اش گرده اصلا نمیخونم

    میخاد یاد بدم به ذهنم که هر چی سخته اشتباهه

    همین امروز به یه کامنتی برخوردم که ظاهرش تین بود که میتونه پاسخ به یک سوال و ترنز اساسی من باشه

    کلی هم لایک گرفته بود ولی من کمی از کامنت رو خوندم و گفتم نه

    خدایا باید آسون بهم بگی

    من نمیگم غلطه یا درست

    مم استناد میکنم به قرآن

    با خودم گفتم این شخص داره میگه بر اساس قرآن فلان

    یعنی با استناد به قرآن 1د خط جمله سخت و سنگین فلسفی و عارفانه نوشته

    مم با خودم میگم مگه پیامبر بیسواد نبود؟

    مگه خدا قرآن رو در جواب به پیامبر بی سواد خودش بهش نگفت؟

    والا این متنو باید بزاری جلو سقراط و ابوریحان بیرونی و خوارزمی تا رمز گشایی کنن تا بفهمن خدا مثلا گفته روزه برای چیه

    مگه خدا نمیگه قرآن سادست؟؟؟

    پس هر چی سخته اشتباهه

    دالم ذهنمو تربیت میکنم که مثل شما دنبال آسانی باشه

    من اصلا آدم تنبلی نیستم

    من تو این چهار پنج ساله بالای چند هزار ساعت قرانو شخم زدم

    ولی آسانی به معنای تنبلی نیست

    ظ7ر که هز اون کامنت رد شوم و نخوندم

    چند ساعت بعدش بخدا به طرز جادویی خدا گفت برو فلان کلمه رو تو قران سرچ کن و درکش کن.

    به همین سادگی

    بقول حسین‌پناهی که تو دوران دانشجویی خیلی دوسش داشتم

    میگفت

    فلسفه یعنی رنج ، افتخاره که بکی رنجورم؟

    واقعیت هم همینه

    وقتی من نپزیرم که خدا معادله صد مجهولی طزح نکرده و به زبان ساده خواسته قوانین رو توضیح بدا

    لاجرم هدایت میشم به آسانی

    بنظرم سختی تله شیطانه تله ذهنه

    میخواد کلام اشتباه خودشو ارزشمند و دست نیافتنی به رخ بکشه

    حتی یاد حرفهای شما تو دوازده قدم افتادم

    دیدم کارهای خدا ارزشمنده ولی به این‌ معنا نیست که سخت پیش میره

    اصلا ترنز من همین بود ظهر

    که سالهاست درگیرش هستم

    من در کارم انقدر توانا هستم که پروژه های شهرسازی و اصلاح پلاک‌های ثبتی اداره ثبت رو که کل کارشناسان اداره ثبت ساااالهاست نمیتونستن انجام بدن در عرض چند روز به سادگی مساله صو حل کردم

    حتی وقتی فایل هارو برای مدیر کل استان هم فرستاده بودن اونهم باورش نمیشد که مشکل حل شدنی باشه

    ولی من چون ساده انجامش میدادم میگفتم این که جیزی نیست این که ارزشی نداره

    بقول شما ، مگه خدا هر روز صبح واسه طلوع آفتاب زور میزنه؟؟؟

    واسه چرخش ماه و خورشید عرق میریزه؟؟؟

    حالا اگر من سالها تو کار خودم مطالعه کردم و هر روز دارم دانشم رو افزایش میدم و یک‌کتر نشدنی رو مثل آب خوردن انجام میدم چون قانونش رو درک کردم 0ون رو کارهام تمرکز میزارم یعتی بی ارزشه؟

    ظهر به جوااب این سوال رسیدم

    ولی آسان رسیدم

    چون قبلش سختی رو پس زدم

    چون قرآن آسانه ، انقدر آسان که برای ما سخته آسان قبولش کنیم

    استاد ممنونم بخاطر این فایل ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3850 روز

      درود بر شما

      به به کیف کردم

      عجب زیبا و ساده برای یه باور قدرتمند اینقدر زیبا رفتین سراغ قرآن و از خداوند الگو گرفتین که قرآن خودش داره به سادگی و به روشنی اشاره میکنه. پس برای ذهن هم منطقی میشه وقتی دقت میکنیم که همه چی میتونه ساده و راحت و آسون فهمیده بشه و بدست بیاد. مثل ثروت و سلامتی و عشق و لذت…

      و چه تمرین پرقدرتی‌.

      بااین تمرین یک مسیر عصبی جدید و عادت جدید برای مغز تعریف می کنید.

      خودبخود دنبال آسان ترین راهکارها در هر مساله ای میگرده پس بدستشم میاره.

      دمتون گرم

      لذت بردم و مفید بود.

      همواره در مسیر آسانی و لذت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سمیه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 636 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استادان عزیزم ودوستان خوبم

    خداروشکر یک بار دیگه توفیق نوشتن دارم دراین مسیر زیبا وبهشتی

    تایادم نرفته تشکر کنم از همه شما دوستانم بابت کامنتهای قشنگتون واقعا لذت میبرم وازخیلیاشون درس میگیرم

    حدودا یک ماهی هست اینستامو پاک کردم وواقعا سرعت تکاملم بالاتر رفته وقت بیشتری توسایت هستم کامنت دوستانو میخونم مریم جان زحمت کشیدن دوره خانه تکانی ذهنو شروع کردن استاد عزیزم چندین فایل روی سایت گذاشتن وهرروز احساس میکنم مدارم بالاتر میره

    استاد نمیدونین چقدر رابطم باهمسرم خوب شده از وقتی به نکات مثبتش توجه میکنمبعد 20سال اثلا انگار بیشتر عاشقش شدم هرروز داره بیشتر اونی میشه که من دلم میخواست

    خداروشکر از نظر درآمد خیلی بهترم وبهتر هم خواهم شد

    وقتی یه اتفاق ناخوشایند میفته دیگه خودمو گم نمیکنم خودمو سرزنش نمیکنم ورهاش میکنم درنهایت اون اتفاق به بهترین طریق حل میشه

    هرروز به خاطر همه چیز زندگیم ازته دل باحال خوب شکر گذاری میکنم ازحمام آب گرم تاغذاهای خوشمزه تاحال خوب خودم وخانوادم

    به خدا که ازاین بهترنمیشه

    چقدر آدمارو بیشتر دوست دارم چقدر معنی اون تنهایی لذت بخش رو فهمیدم که حالا با قدرت دارم میام تواجتماع بااعتماد به نفس بیشتر با حال خوب باعشق

    چقدر به همه چیز عشق می‌ورزم به حیوونا به طبیعت به پیرمردا وپیرزنا به بچه ها به همه به همه

    ربنا لاتزع قلوبنا بعد اذهدیتنا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 863 روز

    به نام الله یکتا

    نگران بودن شرک است

    وقتی نگرانیم یعنی قدرت رو به عوامل بیرونی میدیم،نگرانیم از حرف مردم و این یعنی شرک

    نگرانیم از اینکه این آدم رو برای خودمون نگه داریم و بهش باج میدیم تا ناراحت نشه و ولمون کنه

    نگرانیم نکنه پولمون تموم بشه

    نگرانیم از کمبودها،از فقیر شدن،از اتفاقات،از حوادث،از مریضی

    قدرت رو به یک قرص برای سردردمون میدیم اما به اندازه ی یک قرص هم به خدا باور نداریم که شفا خودشه

    قدرت رو به ظاهرمون و تیپمون میدیم اما به خدا نه

    قدرت رو به زن و بچه و شوهر و پدر و مادر میدیم اما به خدا نه

    قدرت رو به بسته بندی محصولمون میدیم،به آرایش صورتمون،به ریشی که میذاریم تا بقیه حساب ببرند یا خوشتیپ تر بشیم برای جلب توجه اما به خدا نه

    قدرت رو به ظاهر میدیم اما به خدا نه

    نگرانیم از نظر دیگران،باج میدیم،می‌ترسیم

    ترس از تاریکی یعنی شرک،ترس از کمبود یعنی شرک،ترس از مُردن یعنی شرک

    این روزها دارم تلاش میکنم آگاهانه کارهایی رو که میترسم رو انجام بدم چون به خودم دارم میفهمونم که از هر چی بترسم و نگرانش باشم یعنی نسبت به اون موضوع مشرکم و آگاهانه تلاش میکنم تا رفعش کنم و پناه میبرم به آغوش خداوندی که برگی بدون اذنش از درخت نمی افتد…

    چند روز پیش تصمیم گرفتم برای چندمین بار تنهایی در شب برم کوه تا دوباره ایمانم رو قوی تر کنم،با وجود اینکه چندین بار این کار رو انجام دادم اما با هر بار تکرارش دوباره از انجامش میترسم،به خدا پناه بردم و رفتم و هی در طول راه که داشتم با ماشین میرفتم تا به کوه برسم مُدام با خدا حرف میزدم و به کارهای حضرت ابراهیم و نوح و…فکر میکردم و به خودم گفتم ایمان بدون عمل حرف چرته،رسیدم و ماشین رو پارک کردم و رفتم

    از یک تپه کوچیک بالا رفتم و وقتی میخواستم برم پائین صدای قلبم رو از ترس میشنیدم اما رفتم پایین و شروع کردم از کوه بالا رفتن،به فضل خداوند ماه در آسمان بود و راهم رو میدیدم و خدا گفت از این سمت که خیلی صخره و سنگه برو بالا،گفتم خدایا اینجا روزش آدم می‌ترسه بره مبادا مار باشه الان که ساعت 10 شبه و هیچکسی هم نیست اما گفت برو و رفتم،گفتم اگر قراره بمیرم چه بهتر که در راه ایمانم بمیرم،رسیدم به بالای کوه به آسانی و اینقدر آرامش وجودم رو فرا گرفته بود که همونجا سجده کردم و شکرگذاری کردم که یک بار دیگه این کار رو انجام دادم و بر ترسم غلبه کردم و به خداوندم اعتماد کردم اومدم تا ایمانم بیشتر بشه و شد،راهی که اولش با ترس و لرز اومدم با سوت زدن و آرامش و اطمینان برگشتم،البته این رو هم بگم که من هیچ ادعایی ندارم و هر خیری و هر حرکتی هست به خود الله قسم از ایمان میاد وگرنه من کجا و رفتن در دل تاریکی شب اون موقع تنهایی کجا

    ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی

    به خدا پناه میبرم از شرک و از ترس و از وابستگی به غیر خودش و ازش میخوام به من ایمانی بده که عمل بیاره…

    سپاس از استادم بابت فایلهایی که باعث تقویت ایمان در وجودم شده و سجده میکنم به درگاه پاک و مقدس تنها فرمانروای کیهان،پاک و منزه ای ای ارباب من از هر شریکی،ازت درخواست میکنم یک لحظه هم منو به حال خودم وانگذاری

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    زیبا قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 594 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده ام

    وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ ما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ

    و ما به آنان ظلم نکردیم، بلکه آنان خود بر خویشتن ستم روا داشتند و چون قهر پروردگارت آمد، پس (آن) خدایانى که به جاى «اللَّه» مى‌خواندند، سودى به حال آنان نبخشید و آنان را جز ضرر و هلاکت چیزى نیفزودند.

    به راستی که غیر از خداوند هیچ کس و هیچ چیز دیگر منجی انسان نیست.

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان نازنینم

    استاد وقتی این فایل و دیدم خدا میدونه چقدر خوشحال شدم و از خوشحالی حتی جیغ کشیدم، اخه باور دارم که وقتی فایل درباره ی قران باشه ، شما غوغا میکنین.

    این فایل دوباره به من یاداوری کرد که زمانی چقدر مشرک بودم ، اونقدر شرک داشتم که همسرم شده بود خدای من .

    منی که از بچگی تو خانواده ی مذهبی بزرگ شده بودم ،

    منی که تو خونمون کسی که نماز نمیخوند کتک میخورد.

    همیشه مجالس قران و روضه به پا بود

    بارها قران و ختم کرده بودم و هر بار که به کلمه مشرک برخورد میکردم اصلا نمی دونستم مشرک یعنی چی .

    با خودم میگفتم حتما کسی که نماز نمیخونه یا حق کسی و میخوره صد در صد مشرکه .

    قران میخوندم ولی از همسرم میترسیدم

    قران میخوندم ولی مدام نگران بودم که مبادا امروز همسرم عصبانی بیاد خونه .

    استاد روزی صد بار میگم خدایا شکرت که منو با استاد اشنا کردی چون خدا میدونه تا کی قرار بود مشرک باشم

    من ٣٧ سال شرک داشتم و نمی دونستم دلیل تمام اتفاقات بد زندگیم همین شرکه .

    اونقدر میترسیدم و شرک داشتم که همسرم چهار سال پول اجاره ی خونه ای که شریک بودیم و گرفت و خورد و یه اب از روش ، حتی اعتراضم نمیکردم ،

    اونقدر مشرک بودم که فکر کردن به این که ازش بخوام هم برام ترسناک بود .

    هنوزم شرم دارم حتی به زبون بیارم که چطور التماسش میکردم و اویزون پاهاش شده بودم که گوشی که برام خریده رو ازم نگیره .

    خدایا معذرت میخوام ، خدایا منو ببخش ، خدایا بر بنده ی ضعیفت رحم کن ، برای تمام شرکهایی که داشتم و خودم به دست خودم باعث نابودی خودم شده بودم.

    ولی استاد من دیگه اون ادم نیستم و خدا رو شکر که با شما اشنا شدم .

    همون گوشی که التماس میکردم ازم گرفته نشه ، خودم خریدم ، زمانی خریدم که باور کردم خودم خالق زندگیمم.

    حق خونه رو دارم هر ماه میگیرم ، زمانی گرفتم که باور کردم همه کاره خداست و نترسیدم .

    به خدا شما راست میگی همه چی توحیده

    این توحید که هیچ وقت معنیشو نمیدونستم زندگی منو زیر و رو کرد .

    خدا شاهده من هر چی این فایل و گوش میدم سیر نمیشم

    حتی اونقدر بهم انگیزه داده که خواسته ای که باور نداشتم و دارم تجسم میکنم انگار که دارمش

    اونقدر ایمانم و قوی کرد ، صحبتهای شما که ، هر لحظه از سر شوق دارم گریه میکنم .

    تازه درک کردم که چرا به بعضی خواسته هام نرسیدم

    چون خیلی دور دیدمشون ، چون جوری فکر نکردم که انگار دارمشون ،اونقدر نزدیکن که با خودم میگم چرا زودتر درک نکردم قدرت خدا رو .

    خدایا شکرت ، شکرت ، شکرت

    برای این اگاهی بزرگ که نصیبم کردی .

    همیشه با خودم میگفتم ای کاش زودتر به این مسیر هدایت میشدم ، اما وقتی امروز خانم پیری و دیدم که اونقدر حسش بد بود و مدام ناله میکرد از افکار منفی که داشت شبها نمیتونست بخوابه میگفت و از دکتر اعصاب و …. خدا رو شکر کردم که من حداقل تو دوران پیری خیلی خیلی ارامش دارم و میدونم بهترین ها در انتظارمه

    و چقدر خوشحال شدم برای بودن در این مسیر

    برای ارامشی که دارم

    و دیگه نمیگم ای کاش زودتر با اینجا اشنا میشدم ، چون میدونم هر زمان که بخوام میتونم زندگیمو خلق کنم و هر وقتی که باشه دیر نیست .

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند و گرانبها که در اختیارم گذاشتین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 1217 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز و مریم جان مهربان

    چقدر لذت بردم و انرژی گرفتم با این فایل خداوند

    قرآن با تفسیر شما زیباتر شده برام منی که در خانواده ای زندگی میکردم مادر کاملا مذهبی و پدر نرمال وچقد تضادها داشتم اما از وقتی با شما و داستان های شما آشنا شدم خدارو هزار مرتبه شکر به راه درست هدایت شدم

    و شما سبب خیر شدین من قرآن و با معنی بخونم و از دیدگاه خداوند به هر اتفاق و هر رفتاری نگاه کنم

    از خداوند سپاسگزارم منو هدایت کرد به شما که دستی از دستان خداوند هستین و کمک میکنین مارو به قوانین دنیا و قوانین خداوند آشنا میکنین

    و بی صبرانه منتظر فایل دوم هستم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: