درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده گفته:
    مدت عضویت: 566 روز

    به نام خداوندی که تنهاست وهیچ شریکی ندارد

    سلام خدمت استاد عزیزم آقای عباسمنش ومریم جان گرامی

    وای خدایا هرفایل دقیقا زمانی میاد که بهش احتیاج دارم

    استاد جان نمیدونین وقتی فایل جدید رو دیدم چقدر ذوق زده شدم از خوشحالی تو دام آب میشد

    واقعا شرک بزرگترین مشکل ماست وقدرت دادن به هر کسی وبالابردنش من منتظرم منتظر فایل بعدی

    واستاد جان امروز داشتم چالش خانه تکانی ذهن رو نگاه میکردم که فایل جدیدو دیدم هزار ماشاالله چقدر به نظرم جونتر وزیباتر میاین

    استاد جان بینهایت بابت آگاهی های تمام فایلها ممنونم عمرتون پربرکت تنتون سالم وسپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    با نام و یاد خدا

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته نازنین

    سلام به همه دوستانم در این سایت الهی

    استاد یادمه همیشه میگفتن چهره افراد درستکار نورانی میشه. حالا توهم بود یا واقعا چنین چیزی بود رو نمیدونم.

    اما امروز با دیدن چهره تون با خودم گفتم قطعا زیباتر شدن درون به زیباتر شدن بیرون هم کمک میکنه. یعنی هر روز داره چهره تون زیباتر، جوانتر و روشن تر میشه.

    و این آرامش رو در کلامتون میتونیم به خوبی حس کنیم. نمیدونم خودتون متوجه این تغییرات در خودتون شدید یا نه. اما کسایی که بعد از مدتی آدم رو میبینن بیشتر متوجه میشن.

    من خودم میدونستم تغییر کردم، اما فکر نمیکردم تغییرم خیلی محسوس باشه و بقیه متوجه بشن.

    چند روز پیش یکی از دوستانم رو بعد مدتها دیدم و بهم میگفت چقدر بالغ و پخته شدی. تمام حرفات انگار یک جهت فکری مشخص دارن و از یک باور واحد میان. حالا این در حالیه که ما بیشتر شوخی کردیم و زیاد صحبت جدی بینمون رد و بدل نشد. اما فرکانس چیزی نیست که نیاز به صحبت کردن داشته باشه، چیزیه که درک میشه حتی اگه کلامی رد و بدل نشه.

    من خودم به تازگی قرآن رو شروع کردم و به صورت موضوعی دارم بررسیش میکنم. خب شروع کاره و درکم محدوده. اما واقعا متوجه میشم که چقدر اصل تکرار شده. یه جهت مشخص داره، به سمت واحدی داره پیش میره. و از خداوند یاری میخوام تا درکم رو بیشتر کنه.

    اول بگم چقدر این جمله تون منو به فکر واداشت که گفتید حضرت موسی فردی بود که سریع عصبانی میشد.

    منم همیشه عصبانی بودم. اصلا یه خشمی درونم بود که نمیتونستم مهارش کنم. واقعا روزی نبود که حتی یه دعوای کوچک نداشته باشم. و همیشه فکر میکردم این خصلت انقدر زشته که مگه میشه یه انسان عصبانی به جایی برسه چه برسه به اینکه بشه پیامبر خدا؟

    درسته که الان شاید مدتها باشه که واقعا آرومتر شدم، اما به قول شما پاشنه های آشیل ما همیشه با ما هستن. یا یادمه شما در مورد خودتون هم می گفتید که چقدر عصبانی و دعوایی بودید و الان انقدر آرام شدید. پس این ممکنه که فردی با اون میزان عصبانیت که فردی رو کشته، بتونه آرام بشه و حتی پیامبر خدا بشه.

    پس سخت نگیریم به ویژگی های منفی شخصیتیمون و بدونیم که اولا قابل تغییرن و دوما اگر بتونیم روی خودمون کار کنیم و نقاط ضعف شخصیتیمون رو بهبود بدیم به هر مقامی که برامون الان قابل تصور نیست میرسیم.

    چقدر ارتباط بین خالق بودن و توحید رو زیبا توضیح دادید. اصلا کی از این منظر به این 2 مفهوم فکر کرده. از وقتی شما این مفهوم رو توضیح دادید که خداوند از روح خودش در ما دمیده و ما هر کدوم تکه ای از خودش هستیم، این باور در من شکل گرفته که نشدن برای من معنا نداره. درسته گه گاه ناامید میشم، اما دوباره یه جایی از مسیر با شنیدن این آگاهی ها، بازم باورم قوی تر میشه و مسیر رو با جدیت بیشتری ادامه میدم.

    من خالق زندگی خودم هستم. چطور میشه نبینم این همه چیزی رو که خلق کردم.

    الان که دارم این متن رو مینویسم، سومین سفر امسالم رو بقیه کارهاش رو انجام دادن تا من فقط برم و لذت ببرم. تو سه ماه اول سال یه سفر رویایی به کیش داشتم. سه ماه دوم سال یه سفر به ایتالیا و فرانسه، و توی پاییز هم قراره برم ارمنستان و گرجستان. و خدا شاهده من برای هیچ کدوم از این سفرها هیچ برنامه ریزی و هیچ کاری نکردم. همشون برام پیش اومدن و من فقط باور دارم که همیشه قراره خوش بگذرونم و کیف کنم و لذت ببرم. یعنی یکی از مواردی که من تونستم تو زندگیم خلق کنم همین سفر رفتنه. یادمه بچه که بودم شرایط زندگیمون طوری نبود که سفر بریم و من خیلی سفر دوست داشتم. چی شد که مسیر زندگی من اینجوری پیش رفت که رشته ای بخونم که ربط به سفر داشته باشه و بعد تو کارم این همه سفر برم و الانم که سر کار نمیرم بازم سفرهای زیادی برام جور میشه و همین آزادی زمانی اجازه میده که بیشتر و راحت تر سفر کنم.

    یا همین دیروز بود که از ذهنم رد شد که از 2 نفر یه چیزی بخوام اما بهشون نگفتم و هر دو نفر اون کاری رو که ازشون میخواستم خودشون انجام دادن. یعنی من چشام چهارتا شده بود که آخه چطوری میشه؟ من خواستم، شد.

    یا کار قبلیم چیزی بود که همه چیزش رو من تو ذهنم خلقش کرده بودم. توی کار اولم اون شرایط نبود اما من بازم تجسم میکردم و اصلا نمیدونم چطور شد که وقتی تکاملم رو طی کردم در یک روز رفتم توی این کار که یهو درآمدم چندصد برابر شد، این همه سفر برام پیش اومد، حتی مدیرم جوری بود که من مجسم میکردم، بااحترام و متشخص.

    الانم که دارم تو یه مسیر جدید پیش میرم، این باور به خالق بودنه که باعث شده کارم رو کم کنم تا بتونم وقت بذارم روی نقاشی تا بتونم کار خودم رو داشته باشم، برم تو دل طبیعت و زیبایی های خلقت رو به تصویر بکشم و شاکر این همه زیبایی باشم و این زیبایی ها رو با مردم به اشتراک بذارم. من الان در شروع کارم هستم و هنوز دارم آموزش میبینم اما به خودم قول دادم شرایط حال حاضرم رو نبینم، به حرف کسی اهمیت ندم و ایمان داشته باشم به مسیرم. من هر روز به خودم میگم ببین، تو تونستی این کارها رو انجام بدی، ثروت خلق کردی، خونه خریدی تو تهران، ماشین خوب سوار میشی، کلی سفر میری، سلامتی، برنامه مهاجرتت رو عالی پیش بردی، همه و همه با باورهای خوبت ایجاد شدن، پس این خواسته هم میشه. درسته الان خواسته ات شاید بزرگتر باشه، اما خودت هم بزرگتر شدی، ظرفت بزرگتر شده، باور و ایمانت بیشتر شده، خدا رو بهتر درک کردی، خودت رو بهتر میشناسی و باید با صبر تکاملت رو طی کنی.

    خدایا این حرفهایی که الان نوشتم رو تو گفتی، تو به یادم آوردی، تو بهم یادآوری کردی همه اینها رو. وگرنه امروز صبح من بی انرژی بودم و فقط ازت خواستم بهم انرژیم رو برگردونی و واقعا نمیدونستم چطور. و تو با جاری کردن این کلام و آگاهی ها دوباره انرژیم رو برگردوندی تا این مسیر رو راحت تر و با لذت بیشتر ادامه بدم.

    استاد ازتون بی نهایت ممنونم. اصلا چطور میشه تشکر کرد از شما که زندگی این همه آدم رو بهبود دادید. براتون از خداوند طول عمر باعزت و سلامتی و ثروت و شادی فراوان آرزو می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فریبا اصلانی گفته:
    مدت عضویت: 1439 روز

    بنام خداوندی که منو با استاد عباسمنش آشنا کرد تا هر روز جواب سوالاتی که سالها داشتم رو بیشتر بگیرم و هر روز قلبم آرامتر بشه

    خدایا فقط میتونم بگم شکرت

    سلام به استاد عزیزم و همه کسانی که کامنت منو میخونن

    سالها کلاس تفسیر قرآن رفتم ولی تمام سوالاتم بیجواب موندن

    ولی از وقتی با شما آشنا شدم تمام ترس هام دارن یکی یکی از بین میرن و جاشو به آرامش و شجاعت میدن

    جواب تمام سوالاتم رو دارم میگیرم و هر روز با خدا رفیق تر میشم

    نگرانی جاشو به امید و ترس جاشو به شجاعت میده و دارم تکاملم رو طی میکنم

    از خدا میخوام به شما قوت و سلامتی و هدایت بیشتر عطا کنه تا ما رو بیشتر آگاه کنید

    و مارو کمک کنه و هدایت کنه تا در این راه ثابت قدم بمونیم

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم با تمام وجودم از شما ممنونم بخاطر تمام آگاهی هایی که به ما میدید

    برقرار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز و مریم جان مهربان

    چقدر لذت بردم و انرژی گرفتم با این فایل خداوند

    قرآن با تفسیر شما زیباتر شده برام منی که در خانواده ای زندگی میکردم مادر کاملا مذهبی و پدر نرمال وچقد تضادها داشتم اما از وقتی با شما و داستان های شما آشنا شدم خدارو هزار مرتبه شکر به راه درست هدایت شدم

    و شما سبب خیر شدین من قرآن و با معنی بخونم و از دیدگاه خداوند به هر اتفاق و هر رفتاری نگاه کنم

    از خداوند سپاسگزارم منو هدایت کرد به شما که دستی از دستان خداوند هستین و کمک میکنین مارو به قوانین دنیا و قوانین خداوند آشنا میکنین

    و بی صبرانه منتظر فایل دوم هستم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد اردشیری گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    به نام خداوندبخشنده ومهربان

    به نام آنکه هدایتگرهرلحظه ی ماست

    سلام خدمت استادعزیزم وخانم شایسته ی شایسته

    سلام خدمت همه ی دوستان توحیدیم

    استادجان نمیدونم ازکجاشروع کنم ازنتایجی که برام حاصل شدن ازتوحیدی که درمن بوجوداومده ازتضادهایی که برام پیش اومده وازشرک هایی که داشتم

    فقط میخام بگم همه ی ایناتواین مسیربودن وخداهمیشه بوده این من بودم که گهگاهی حواسم نبوده شرک ورزیدم این من بودم که گهگاهی نتایج بزرگموندیدم ووقتی که قلبم ارورداده وقتی که دیدم تنظیم نیستم ازش هدایت خواستم این بنده ای که فراموشکاره نعمت هاشونمیبینه یادش میره که کجابوده والان کجاهس وکجاهامیتونه بااین خدابره

    خداوندروهزاران مرتبه شپاسگزارم که بازم منوهدایت کردبه وسیله ی استادیکی ازبنده های عزیزش واین صحبتهای زیباوتوحیدی

    استادعزیزم طی این دوسالی که باشماآشناشدم توی چن قدم دوره ی عالی 12قدم به نتایجی رسیدم که اگه روزاول بهم میگفتن به این نتایج میرسی عمرااگه ذهنم باورمیکردومن غرق دوره بودم وهدفگذاریموگذاشتم«توحید»

    اینکه توحیدی باشم اینکه خدابیادتوزندگیم همه چی میادتوزندگیم وبه لطف اومدنش درهابه روم بازشدنعمتهاش ازهزاران طریق واردزندگیم شد

    البته نمیتونم بگم همیشه گل وبلبل بودچون کم کاری ازمن بودچون من نعمت هام یادم میرفت چون من ازمسیرم فاصله میگرفتم ودقیقاتوی این چن روزچون کارم درحوزه ی تجارت هس ازدوستی درخواست کمک به واردات کالایی داشتم که نیازبه مجوزخاصی داشت ومن طبق آموزه های شماازش درخواست کردم واون دوستم قول همکاری دادن ولی دریغ ازینکه من هرروزی که زمان میبره وکارلفت داده میشه تاشروع به کارکنیم حالم بدمیشدکه دوستم کم کاری میکنه وامشب ازخداوندهدایت خواستم چقدزیبابه این دوتافایل هدایت شدم که من داشتم شرک میورزیدم ودلارکه بالامیرفت قدرت روبه دلارمیدادم به شرایط میدادم به خودم اومدم دیدم من دارم چکارمیکنم ودقیقاگفته حضرت موسی راگفتم خدایامن به خودم ظلم کردم خودت هدایتم کن وچقدزیباوتوحیدی هدایت شدم به این فایل زیباوپرازآگاهی

    خدایاهزاران مرتبه شکرت

    فقط خداشت که قدرت برتره وخدایی که نعمت هاشوازهزاران طریق واردزندگی من کرده مهم نیس دلاربالامیره یادوست من کارولفت بده مهم اینه خداوندمنوهدایت میکنه خداوندجباره وبرامن جبران میکنه

    خدایی که تاحالابی نهایت نعمت هاشوواردزندگی من کرده

    این فایل هرلحظه گفته های شمادقیقاخداوندبامن صحبت میکردکه حرکت کنم هدایتهامیاد

    حرکت کنم درطول مسیربه من گفته میشه

    همونجوری تاحالاگفته

    همونجوری تاحالابوده همیشه وتاابدهست

    مهم نیس شرایط چیه مهم اینه من خلق کننده ی زندگیم ومسیرم هستم وخداوندهدایتهاشوبرام میفرسته

    استادجان ازشمابی نهایت شپاسگزارم بابت این فایلهای عالی واین دوره های عالی که فقط به اسم فرق دارن وگرنه همه سراسرآگاهی هستن

    من قبل شماهمیشه نسبت به خریددوره های این شکلی مقاومت داشتم باشماکه آشناشدم که دوره عزت نفس روخریدم وبعدشم که قدم اول دوازده قدم روخریدم والان تقریباده روزپیش چن تاازدوره هاروخریدم فک کنم دوتادوره دیگه مونده بخرم باورکنیداصن انگانه انگارپولی ازحسابم رفته وکلی هم لذت بردم بابت این هزینه کردن که هزینه نیس سرمایه گذاریه ویک میلیونم ارزش این آگاهیهام نبوده مبلغی که مامیدیم بابت این دوره ها،خداوندبراتون جبران کرده ومیکنه وخواهدکرد

    لذت بردم توفایل 2که شماچقدقران روزیبافهمیدیدودرکش کردیداونجایی که خداوندبه موسی یادآوری میکنه که م

    اتوروازوقتی که به دنیااومدی مواظبت بودیم وبراش مثال زدودقیقاتودوازده قدمم شماهمچین آگاهیوبه مامنتقل کردیدکه هرجاحالمون بدبودهرجانجواهامیخاستن غلبه کنن به یادخودمون بیاریم که چه جاهایی خداوندهوامونوداشته ومارونجات داده وهدایت کرده

    این آگاهی ودرک شماست که هروقت صدای شمامیادچون ازسمت خداونده آرامش باهاش میاد

    خداروهزاران مرتبه سپاسگزارم بابت هدایت به موقعش درزمان مناسب

    ازشماوخانم شایسته وتمامی کسانی که به نحوی دررساندن این آگاهیهابه ماتلاش میکنن بسیارسپاسگزارم

    تنهاتورامیپرستیم وتنهاازتویاری میجوییم

    مارابه راه راست هدایت کن به راه آنانکه نعمت داده ای ونه گمراهان وغضب شدگان

    درپناه رب العالیمن باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1881 روز

    سلام سلام

    وقتی فایلو مجدد گوش دادم یه سری اتفاقاتو تو ذهنم یادم اومد یادمه تو خونه ما قرانامون فقط رو طاقچه بود عوضش مفاتیح چندین تا داشتیم و به شدت اونا خونده میشد قبلا نوشتم که منم از خانواده مذهبی بودم یادمه هروقت عموم اینا میومدن خونمون همه عمو زن عموهام یه مفاتیح دستشون بود هرکی بعد نمازش یه صفحه ای میخوند اصلا یادم نمیاد کسی تو خونه ما قران بخونه اونم فقط ماه رمضون خونده میشد

    خود من چقدرررررر دعای توسل میخوندم فقط وصل میشدم به یه امامی که به خدا بگه فلان کارمنو راه بندازه امامزاده صالحو که ول کن نبودم تا خواسته جدی داشتم با نمک اونجا بودم نذر پشت نذر که فلان خواستم اجابت بشه یادمه سر خاک پدرم یه امامزاده داشت ما هرپنجشنبه یا جمعه که میرفتیم سرخاک یه سرم میرفتیم امامزاده همیشه خدا هم میرفتم اصلا نمیدونستم کدوم امام اونحا هس فقط میچسبیدم به ضریح که این خواسته رو دارم این یکیو دارم تند تند میگفتمو پول مینداختم که اجابت شه اگه اجابت نمیشد با خدا چپ میفتادم خیلی زیاد تجربه های این مدلی داشتم انقدر زندگیم شرک زده بود که سیلی بد جهانو خوردمو افسرده شدم به مدت چندسال و باخدا قهر کردم به مدت سالها اما ته قلبم خواسته شدید داشتم که زندگیمو نجات بده و بعد داستانموذنوشتم تو کامنتای مختلف که با استادی اشنا شدم کلاس مهارت زنذگیو به مدت دوسال اونجا میرفتم و رفته رفته زندگیم رنگ گرفت اما اونجاهم باز شرک ورزیدم و استادم شد خدای من بعد چند ماه استادم به طرز مزخرفی بیمار شد و فوت کرد من بودمو یه گریه شدید نه بخاطر مرگ اون بخاطر اینکه من تازه مسیزو پیدا کرده بودم و اول راه بودم و وخشت زده هاجو واج و اونحا بلند به خدا گفتم خدایا کمکم کن به خواهر استادم پیام دادم که شما کلاساتون چطوریه و اونم استاد بود پیامی بهم داد که هنوز که هنوزه یادم هست گفت از خدا بخواه که هادیتو برات بفرسته وقتی شاگرد اماده باشه معلم از راه میزسه من قرار بود چندوقت بعذش حدود یکماه بعد کلاسای خودشو برم چون شمال تدریس میکرد و میخواست یکماه دیگه برگزده تهران و شروع کنه منم تو لیست ثبتنامی ها بودم اما وقتی اینو گفت من با شما اشنا بودم همونجا هدایت شدم به یه فایلی از شما اصلا یادم نیس چه فایلی بود اما قلب منو روشن کرد گفتم خودشه خودشه هادی من استاده و از همونجا کلاسو نرفتم و با شما ادامه دادم و تا الان من خوشبخت ترین ادم جهانم که با شما و درسایت شما هستم و ادامه دادم و تجربه های عالی که هرکدومو تو کامنتای متفاوت نوشتم واقغا خدایا شکرت بابت تک تک هدایت ها و اتفاقات خوبو بدی که برام افتاد چون همش برای تکامل من نیاز بوده استاد عزیزم چقدر خوشحالم که شما راهنمای من شدین چه انتخاب درستی چه هدایت قشنگی از سمت خدای عزیزم شدم دمتون گرم بازم تشکر میکنم ازتون بابت همه چیز و ممنونم از خدای بزرگم که منو با شما اشنا کرد خدایاشکرت دوستون دارم زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    سلام به الله یکتا

    سلام استاد خوبم و همسر محترمشون

    حقیقتا نمیدونم این کامنت من منتشر بشه یا نه ولی حرفمو میگم، حداقل برای شما استاد

    که تا الان شما رو آقای عباس منش خطاب میکردم ولی بنظرم لایق این کلمه هستین

    راستش من یکی دوساله حرفای شمارو گوش میدم و تغییراتی داشتم

    از خونه کوچیک شده خونه ی بزرگ با بهترین کنف کاری با بهترین نورپردازی با نما رومی بینظیری که فکرشم نمیکردم

    بچه ای سالم و عزیز در صورتی که دکترا به من گفته بودن….

    ولی خب شل کن سفت کن داشتم

    و الان سختمه تمرکز کنم روی زیبایی ها و حقیقتا با تمام وجودم قبول نداشتم

    هی گاهی شک میکردم

    چند وقته از خدا میخوام نشونم بده و ثابت کنه اینو

    دیدم با هر چیز دخترم جنگیدم حسابی زیاد شد

    مثلا هی میگفتم اشتهاش کمه کم میخوره و از این چیزا و حرص میخوردم بدتر نمیخورد

    وقتی ولش کردم و به خوبیاش فکر کردم همه چیزش بهتر شد و اشتهاش نرمال شد

    و خیلی حالا با این میجنگیدم که دست تنهام و شوهرم سرکاره و دخترم جیغ جیغو هست و زودتر از شیر بگیرمش دو ماه دیگه نمونم بشه دوسالش

    هر روز رو مخ تر میشه.

    هی سرچ میکردم و برخورد کردم به استر هیکس

    و چند روزی کتاب صوتیشو گوش میکردم و فک کردم شما از اون کپی کردید و هی میاید از اون میگید

    و داشتم دور میشدم

    الان یاد حرف اون فایل اون روزتون افتادم که وقتی بهم گفته بشه میام حرف میزنم

    حقیقتا من داشتم از مدار خارج میشدم و خدایی که بینهایت عاشقمه دوباره امروز گفت برو یه سر سایت و دیدم فایل هست

    دخترم که اصلااا نمیذاشت

    خوابوندمش دانلود کردم

    گوش کردم و کارامو میکردم

    که گفتم ایشون خودش بهش رسیده

    شاید تحقیقاتی داشته ولی ایشونم الهاماتی داشتن

    و واقعا فک میکنم این فایل فقط برای نگهداشتن من توی مدار شما بود.

    شاید حرف من خنده دار باشه

    ولی این حسمه

    از خدا میخوام به تعهد شما برسم و خودش دستمو بگیره متعهد بمونم و واقعااا عمل کنم با جدیت

    و بیام از نتایج شگفت انگیزم بگم

    حرفاتون حقه حقه

    شما انسان شایسته ای هستید

    از خدا میخوام همیشه هم شما تو مدار باشید هم من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مصطفی یکتاپرست گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    سلام و درود

    فقط میتونم بگم که این جهان و این قوانین بدون تغییر خداوند ، این سنت های بدون تغییر خداوند فوق العاده اس

    من تازه به جلسه چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن توی قدم اول از دوره 12 قدم رسیدم و میبینم که استاد یک فایلی رو در قسمت دانلود ها قرار داده با همین مضمون!

    همون جوری که وقتی داشتم جلسه قبل رو کار میکردم که در مورد روند تکاملی ایجاد باورهای جدید بود ، فایل های لایو به عنوان خانه تکانی ذهن آپلود میشد که توی اون فایل ها اکثرا در مورد تکامل صحبت میکرد استاد عزیزمون!

    توی این فایل استاد عزیزمون داره اصل رو فریاد میزنه ، فقط باید گوش های شنوا بشنون این اصل رو

    بخدا کیفیت و آگاهی که استاد عزیزمون داره توی این فایل میگه هیچگونه تفاوتی با اون فایل قرآنی توی دوره 12 قدم ، نداره!

    همون کیفیت ، همون حد از آگاهی ناب

    باید گوش کنیم به این حرفا و مهمتر اینکه عمل کنیم!

    توحید همه چیزه ، باورهای توحیدی همه چیزه

    ما خالق زندگی خودمون هستیم

    این ما هستیم که داریم زندگی خودمون رو خلق میکنیم!

    قرآن رو دریابید !

    قرآن اون کتابی که ما فکر میکنیم نیست

    این کتاب همون چیزیه که اگه به شکل درست خوانده شود و عمل شود

    شکل زندگی ما و همه چیز در زندگی مارو تغییر بده

    جوری که دنیا و آخرت مارو بسازه

    جوری که مارو در دنیا و آخرت سعادتمند کنه!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 557 روز

    سلااااااام من اومدممممممم

    دیروز و امروز من با این فایل گذشت

    با کامنتاش با آگاهی هاش چیزهایی

    که امروز فهمیدم انگار دیروز اصلا

    نشنیدم و شاید فردا چیزهای جدیدی

    یاد بگیرم از این فایل …

    هر لحظه که یادم میفته که دیروز

    خودش به وضوح بعد از جنگ و جدال ذهنم بهم گفت برو فایل اجرای توحید عملی قبل اینکه برم بهش گفتم کدوم گفت: برو میفهمی و الله اکبر دیدم فایل

    جدید به راهه و از اینکه من لایق دریافت

    الهاماتش شدم خیلیییی خوشحال شدم

    وسپاسگزار

    امروز استاد فریاد زد تو این فایل که من

    خالق زندگیمم و خداوند برحسب شرایط

    اهداف ارزوهای من بهم الهام میکنه

    بعد انگار یه چی تو ذهنم گفت :آرزو

    ببین چطور میشه الان خداوند میاد

    برای تو راجع به پرداخت بدهیات الهام

    میکنه ،میاد راجع به فروش محصولت

    بهت الهام میکنه و هزاران چیز دیگه که

    مربوط به توعه مثلا نمیاد بگه آرزو فلان

    جا یه ملک خوبی هست برو نگاش کن

    بخر چون این جز اهداف من نیست فعلا

    و واقعا درک کردم

    اما امان از ذهن محدود من ،یعنی

    اصلا نمیخواد از منطقه امن یه تکونی به

    خودش بده در حد شکل گیری یه آرزو

    هدف ،بهش میگم میخوام یه ملیون پول

    بسازم باورتون نمیشه چطوره دسته بندی

    شده برام دلیل میاره که نمیشه امکان نداره از این حرفها میگم بابا برای خدا

    کاری نیست این برای تو سخته میره

    میشینه یه گوشه ولی باز سر و کلش

    پیدا میشه

    این فایل امروز به من یاد داد

    باید اهداف و آرزو هامو دوباره یه بروز

    رسانی کنم اما متفاوت باید از محدوده

    محدودیت‌هایی که ذهنم برام میاره گذر

    کنم؛؛باااااید ایمانمو قوی کنم

    کدوم هدف من از حرف زدن با قوم

    فرعون سخته هیچ کدوم مگه یه ملیون

    پول ساختن اونقد سخته مسلما سخت

    نیست ،میخوام محکم تر چنگ بزنم به

    ریسمان الهی و هیچ وقت یادم نره که

    داستان توحید ،داستان شرک و داستان

    خلق زندگی خودم به همدیگه وصل اند

    اصلا آرزو جانم ؛ببین تو اگه چشم دوختی

    به یه سری افراد که اونا بهت روزی می

    رسونن این شرکه(آگاه باش که خدا

    نمیبخشه)اینکه ذهنت برا پول ساختن

    مقاومت میکنه برا اینکه میگه فلانی که

    همیشه بهت پول میداد دیگه نمیده

    اونیکیم خودش گرفتاره پس فعلا بشین

    ببینیم کی اونا خوششون میکشه بهت

    پول(این دقیقااااااااااا مکالمه ذهن من با

    منه)و همینننننن ترمز من برای ساختن

    پوله ،خدایا منو ببخش منو ببخش

    اما من به تنهایی نمیتونم از این ترمز

    به این بزرگی خودمو خلاص کنم

    من تسلیمتم کمکم کن ،از اراده کن

    فیکونت بر من ببار که محکم تر بشم

    قوی تر بشم قدرتمند تر بشم و به جایی

    برسم که همه جا تو رو ببینم

    دیگه هیچ شکی به خالق بودن خودم تو

    زندگیم نداشته باشم و چون اونجاست که

    من تو رو عمیقا باور کردم تویی که از رگ

    گردن به من نزدیک تری ،تویی که از روح

    خودت در من دمیدی

    میخوام اونقدر بهت نزدیک بشم اونقدر از

    لحاظ شخصیتی توحیدی بشم و تغییر

    کنم که هیچ ربطی به اون آرزوی گذشته

    نداشته باشم ،لحظه ای که حس میکنم

    تو در درون منی اون لحظه اوج خوشبختی

    منه گاهی تو یه جاهایی همینجوری خود

    به خود از سر وجد لبخند میزنم با خودم با خدا جونم حرف میزنم بعد میگم الان میگن دختر دیونه شده

    اما میگم اگر این دیوانگیه که من میخوام دیوانه تر بشم ،نظر دیگران کیلو چنده

    احساس تغییر در خود هم یه حس نابیه

    خدایا شکرت که در بهترین زمانم بهم گفتی باید دوباره بنویسم منتظر فایل بعدی این قسمت هستم بی صبرانه….

    استاد یه چیزی داخل پرانتز بگمممم

    باووور کنیدوقتی میخوام یه کاری

    در زمینه شغلی در تفکر ،در امر توحیدی

    ،گوش دادن فایلها انحام بدم همش میگم

    اگه الآن استاد اینجا بود چه طور حرکت میکردی

    و هر کار خونه رو که انجام میدم

    میگم اگه الآن خانم شایسته بود

    فکر میکنی چطور نظم میداد چطور کاراتر خونه

    رو تمیز میکرد و و من باااااز احساسم عالیییی

    میشه و سپاسگزار خداوند میشم که دستانی

    چون شما رو به سمت من فرستاد

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت اینکه این فرصت رو داشتم که یک فایل فوق العاده ی دیگه رو بشنوم و اگاهی هاشو نوش جان کنم

    استاد عاشقتم

    قبل هرچیز میخوام به یک اصلی اشاره کنم به نام تمرکز

    اما لازمه ی تمرکز روی یک مسیر و خواسته ها چیه ؟؟؟

    قدم اول دوری از حاشیه ها و اعراض از ناخواسته هاست

    یه مصاحبه ای داشت محمد علی کلی که بزرگترین بوکسور زمان خودش بود ،مجری ازش میپرسه که مردم میخوان بدونن قلب تمرینات محمد علی چیه ؟؟؟

    محمد علی کلی یک جواب فوق العاده ای میده ،میگه که خیلی ها فکر میکنن قلب تمرینات من با شدت فراوان به کیسه بوکس مشت زدنه ،خیلی ها فکر میکنن که قلب تمرینات من تمرینات هوازی پرفشاره ولی اینطور نیست ،قلب تمرینات من ساعت 9شب تنها خوابیدنه ،

    قلب تمرینات من دوری از پارتی و دختراس ،قلب تمرینات من ایناس .

    در واقع این جواب فوق العاده داره اشاره میکنه به کنترل ذهن و دوری از حاشیه و اعراض از هر ان چیزی که در با هدفی که میخوام بهش برسم هم خونی نداره ،داره اشاره میکنه به پرداخت بها

    خیلی جواب کاملیه به نظرم ، این جواب داره اینو نشون میده که اقا شما اگر متعهد بشوی که یک سری کارهارو که درمسیر هدفت نیست و تورو یک قدم یا هر چقد از هدفت دور میکنه رو انجام ندی ،هدایت میشوی به انجام کارهایی که باید انجام بشود ،

    یعنی اگر خود شخص من ،بتوانم باورهایی بسازم ،یک شخصیتی بسازم (تکاملی و ارام ارام ) که یاد بگیرد تز حاشیه ها دور باشه ،خود به خود هدایت میشه به انجام کارهای درست و اعمال درست ،چرا چون من وقتی که به ناخواسته توجهی ندارم ،دارم به خواسته توجه میکنم و من در هر لحظه دارم هدایت میشم به کانون توجه و تمرکزم ،حالا به هر سمتی که باشه .

    سوال مهم که من به غیر از جوابی که استاد داد ،جوابی براش پیدا نکردم

    چه دیدگاه دیگه ای به غیر از اینکه «من خالق زندگی خودم هستم ،میتونه این حد از ارامش رو به شما بده ؟؟؟

    واقعا چه دیدگاهی؟؟؟؟ چه نوع نگاهی ؟؟؟

    وقتی که من از حاشیه ها اعراض کنم ،

    وقتی که کمک بخوام و متعهد بشوم به تکرار قانون و این مسیر درست ،وقتی که اگاهانه سعی کنم بذر توحید رو بکارم دروجود خودم و اون رو پرورش بدم ،ایا خواسته ای هست که نشه بهش رسید ،اونم با خداوندی که هر لحظه در حال اجابت خواسته هاست و کاملا بینا و اگاه به احوال هر لحظه ی منه ؟؟؟

    چرا شرک رو خداوند نمیبخشه ؟؟؟

    ایا ظلمی بزرگتر از شرک ورزیدن داریم ؟؟؟

    در واقع خداوند ظلم به خود مارو نمیبخشه ،چون میدونه چه توانایی هایی به ما عطا کرده

    یه دوستی دارم بدنسازه ،خیلیم دوسش دارم و بچه ی با معرفت و گلیه و بدنش نچرال از مسابقه ای ها و از اونایی که دارو میزنن به مراتب بهتره از هر لحاظ ،از لحاظ استقامت در طول تمرینات سنگین که باهم کار میکنیم بینظیره ،از هر لحاظ عالیه این بشر توی این رشته ،

    میخوام بگم باور های محدود کننده دارن چیکار میکنن با ما و چرا خداوند شرک رو نمیبخشه ؟؟؟بعد تمرین اونروز با هم صحبت میکردیم و اینکه میگف وضعم خوب بشه میخوام مسابفات جهانی شرکت کنم و هزینش به کم بالاست و اینا ، گفتم داداش تو با این توانایی با این استعداد منتظره چی ؟؟؟یعنی این دوستم هزارتا ایده میتونه با شرایط فعلیش انجام بده که اونو به پول مورد نیازش برسونه ،

    نمیدونم بحث چجوری باز شد که راجب یه الگویی باهاش صحبت کردم ،گفتم که این دختره 21سالشه ماهی یک میلیارد درامد داره ،

    به نظرتون جوابی که داد چی بود ؟؟؟ گف داداش اونا راهشو بلدن دیگه ،مام اینطور !!!!

    نخواستم تخصصی براش توضیح بدم ،چون با این جوابش حساب کار دستم اومد که این دوستم خیلی دوره از این فضا ،

    مثلا استاد من دقت کردم توی بعضی از مثال ها توی فایل ها ،میگه که مثلا دیدید که ایلان ماسک چند روز پیش این کارو کرد و این راکت رو فرستاد ، فک میکنم علت اینکه استاد یه جاهایی اینطوری مثال میزنه و میپرسه دیدید دیگه ، به این علته که استاد انقد توی مسیره و انقد ذهنش درگیره این الگوهای موفق و کارافرینا و فرصت ها و رشده ،که بعضی موقع ها شاید فک کنه تعداد زیادیم توی این فضان که دنیال الگوهای موفق باشن و اینا ،یعنی ماها انقد فضای فکریمون متفاوت شده با اکثریت ،حتی اگه به دانسته هامون کم عمل کنیم ،اصن واقعا یه جاهایی احساس میکنم به قول استاد غریبم با این ادما ، این دوستم که گف اونا راهشو بلدن ، مناسب ترین جواب این به ذهنم رسید ،گفتم که ببین راهشو بلدن راه عجیب و غریبی نیست ، فقط اونا به جای اینکه مثل ما تا 2شب توی اکسپلور اینستا عکس این و اون نگا کنن و درگیر حاشیه ها باشن ،تمرکرشون روی هدفشونه (خودمم باهاش جمع بستم که ناراحت نشه ) خلاصه که گفتم ماها انقد درگیر حاشیه شدیم که از درگیری گذشته ، توی حاشیه غرق شدیم ، مثل ماهی که تا زمانی که توی ابه نمیفهمه تو آبه ،اما همین که از اب فاصله بگیره یه کم اونوخ میفهمه که عع تو اب بوده ،مام اصن حاشیه ها شده سبک زندگیمون ،اینستا گردی شده بخش مهمی از زندگیمون و چقدر این برنامه داره نابود میکنه احساس ارزشمندی و احساس لیاقت و در کل عزت نفس ادم رو ، شاید الان خیلی ها بیان بگن که نه من اینستا رو باز میکنم فقط عکس و کلیپ خواسته هام توش میاد بالا و اونارو نگا میکنم و باورت درمورد این برنامه و دیدگاهت اشتباهه .

    من میخوام بگم که داستان ماهیه که تو ابه و نمیفهمه ،

    من خودم اینستارو فک کنم دوبار پاک کردم و نصب کردم بعدا ،چرا ؟؟؟

    چون مشکل از منه که اگر میرم دوساعت وقت میزارم توی این پلتفرم ، من باید ذهن خودم رو کنترل کنم نه که بیام پلتفرم رو پاک کنم ،

    الان اینستا نصبه و شاید نهایتا برم استوری باشگاه خودمونوببینم و بیام بیرون و یا استوری بزارم و بیام بیرون ،

    همین اعراض از حواشی و پیدا کردن نشتی های انرژی وبستن اونها ، دارم میبینم به قول خانوم شایسته اعجاز هیمن کار به ظاهر ساده ،که البته کار ساده نیست ،یک قدم بزرگیه ،یعنی به نظرم دوری از حاشیه ها 90درصد کاره .

    اگر که من تونستم برم داخل اینستا و پست و استوریمو بزارم و بیام بیرون اوکی

    اما قدم دیگه اشتباهه

    اونایی که میگن ما میریم کلیپ لاکچری و فراوانی میبینیم و به خواسته ها توجه میکنیم فقط ،عرضم به خدمت شما و خودم که این کلیپ ها داره دوپامین مصنوعی توی مغز ما ترشح میکنه ،که پایدار نیست و گذراست ،مثل رفتاری که انرژی زاها و نوشابه ها و فست فود ها به ما میده ،لذت و دوپامین گذرا ،دیدن این کلیپ ها باعث میشه که سطح دوپامین ما همون لحظه ها خیلی میره بالا و بعد از چند دقیقه ای نهایتا ،سطح دوپامین از اون جایی که قبلا بود هم میاد پایین تر ،

    یعنی چی ؟؟؟یعنی ذهن ما ارضا شده با اون کلیپ ها و دیدن اونها و دیگه صب اون اشتیاق رو نداره که بلند شه بره توی دنیای واقعی برای خواسته هاش تلاش کنه ،

    اعتیاد پیدا کرده به دوپامین مصنوعی ،

    مثل فیلم های پورن که فقط توی روابط تاثیر نمیزاره ،تاثیرهای عمیقی بر کل ابعاد زندگی میزاره ، به نظرم فرقی نداره تاثیرات منفی فیلم های پورن با اکسپلور اینستا گرام ،هر دوتاش نشت انرژیه و از همه بدتر باعث میشن که ما تنبل بشیم ، چطوری ؟؟؟

    اینطوری که وقتی من با یه فیلتر شکن و لمس دوتا نقطه به یه دنیایی از این فیلم ها دسترسی دارم و از اون طریق دارم نیاز های خودم رو برطرف میکنم ،من شخصی میشم که در برابر کوچکترین چالشی به عقب برمیگردم و چون با دوتا کلیک میتونم به خواسته هام برسم ،دیگه ذهن میگه اقا چه کاریه حل مسئله ؟؟؟ و رفتن تو دل چالش ها ؟؟؟بشین نگا کن دیگه و هر بار فرکانس بی ارزشی بیشتری به جهان ارسال میشه و در مدار اتفاقات ناخواسته دور میزنیم ،

    اما میشه سطح دوپامین رو بالا برد با کارهای مثبت ،با ورزش کردن ،با عادتهای مثبت و دائمی نه آنی و زود گذر

    وقتی که من دارم روی پرورش اندامم کار میکنم ،یا هر تغییر کوچیک و ورزش دوپامین طبیعی توی بدنم ترشح میشه .

    توانایی تشخیص اصل از فرع

    دوری از حاشیه ها و قرار گرفتن در مسیر خواسته ها ،

    ما نمیتونیم بگیم که من یک مسیر نادرستی رو میرم ،اما توانایی کنترل اون مسیر رو دارم ، این طرز تفکره که خیلی هارو معتاد کرده ، در واقع توهمه که بگیم من توانایی کنترل مسیر نادرست رو دارم ، من اینستارو باز میکنم و کلیپ میبینم ،اما مقایسه نمیکنم ،اما میتونم با داشته هام احساس خوشبختی کنم ،

    توهمه .

    چون قانون جهان اینه که داره به کانون توجه من پاسخ میده ،اونوخ من خودمو درمعرض این کلیپ ها قرار بدم و بگم مقایسه نمیکنم ،امکان نداره مقایسه نکنم ،چقد میخوام مقاومت کنم ؟؟؟اصلا میتوانم مقایسه نکنم ؟؟؟

    میتونم عکس و فیلم لامبورگینی ببینم و با 206خودم حال کنم؟؟؟

    چقدر من مگه پوست کلفتم در مورد قانون توجه ؟؟؟ نه من نگا میکنم و تحسین میکنم !!!!!اقا رضا شما بیا توی دنیای واقعی ببین و تحسین کن ،واقعا فرع برات مهم تر از اصل شده ؟؟؟

    دوست داشتم بنویسم اینارو و ردپایی باشه برای خودم ،

    پس قدم‌اول : دوری از حواشی و پیدا کردن نشتی های انرژیه و بقیش خود به خود مسیر باز میشه و کارها به من گفته میشه ،اگر که من دارم روی خودم کار میکنم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سمانه امینی گفته:
      مدت عضویت: 1008 روز

      سلام آقا رضا عزیز

      ابتدا تحسینتون میکنم به خاطر استمرار و اراده آتون در مسیر سلامتی و قدرتی اندامتان

      و واقعا سپاس بابت کامنت زیباتون ،اینکه درباره دوپامین مصنوعی نوشتید ،درباره حاشیه و نشتی انرژی ،مقایسه ای که پس از دنبال کردن و کنجکاوی نا به جا درباره شرایط زندگی دیگران چه پیامد های منفی درپی خواهد داشت،و البته باید بگویم قانون توجه به این شکل هست که احساس خوب به دنبال خودش داشته باشه احساس خوب دائمی عین گشوده شدن قلب،عین اشکی که بعد از تصوراتت ازچشمت جاری میشه،عین رها بودن یه چیزی مثل این که میگه چشم دل باز کن تا جان بینی !!!

      و دقیقا همین طوره !وقتی درک کنم که من خالق زندگیم هستم چه قدر همه چیز راحت تره همه چیز رون تره من هستم که خالق زندگیمم با کانون توجه یا تغییر وایجاد باورها با حال خوب

      سپاسگزارم آقا رضا موفق و سعادتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: