توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 109 (به ترتیب امتیاز)

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3415 روز

    سلام

    استاد در نوشته ها نوشته شده است که رسالتم راانتخاب، کلمه انتخاب برایم سوالاتی را ایجاد کرده است یعنی ما باید رسالت خود را انتخاب کنیم و برایمان مشخص نشده است ، من فکر می کردم که با توجه به علائق و شور و عشق خود باید بفهمیم که رسالتمان چیست نه اینکه آن را انتخاب کنیم ، شایدم منظورتان از انتخاب همین باشه. البته دانلود سریالها همیشه برایم به راحتی انجام نمیشه در نیتجه هنوز دارم سعی می کنم که فایل را دانلودش را ببینم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رضا بهزادی گفته:
    مدت عضویت: 3344 روز

    به نام ربّ یکتای عالم

    موارد اعجاز شکرگزاری :

    • تندرستی و جسم

    [خدایا شکرت بابت تن و بدن سالم و سلامتی که به من عطا فرمودی ، چون پی برده ام که موهبت تندرستی مرا زنده و سر پا نگه داشته. و تمام اعضاء و جوارح بدنم سالم و درست کار میکنند. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت ]

    • شغل و موفقیت

    [خدای عزیزم شکرت بخاطر شغل و وضعیت عالی ای که دارم و تا کنون داشتم بابت تمام فرصتها و موفقیتها و کارها و حرفه هایی که بوده ام و هستم بینهایت ازت سپاسگزارم. چون هم تجربه های خوب و سازنده ای آموختم و هم کلی لذت بردم و کیف کردم و الانم که تو وضعیت عالی و بهترین فرصت هستم.خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • پول

    [خدای نازنینم خدای رزاقم بینهایت تو را حمد و سپاس میگویم بابت تمام پول ها و ثروتی که به هر طریقی در تمام طول عمرم به من عطا فرمودی ای بزرگوار. چون مرا به بهترین حالت خوشحال و راضی میکند و هر آنچه که میخواهم میخرم و تا کنون هم خریده ام به لطف و کرم تو ای مهربان خدایم. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • روابط

    [پروردگار زیبایم تو را بینهایت شکر و سپاس میگویم بابت روابط عالی و فوق العاده ای که تا کنون داشته ام با خانواده و اطرافیان و هر کس که دوستم دارد و دوستش دارم .چون زندگیم زیباتر و انگیزه و احساس قلبیم عالی تر میشود وقتی به دیگران مهر و محبت میورزم و احساس خوب و مفید و موثری در قلب انسان های دیگر ایجاد میکنم.خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • امیال

    [خدای مهربانم تو را بینهایت شکر و سپاس میگویم بابت تمام امیال فوق العاده و مفید و جالب و حکمتانه ات که به من عطا فرمودی ای معبود من. چون با این امیال زندگی ام زیباتر و جذاب تر و لذت بخش تر است. متشکرم از اینهمه لطف و مهربانیت که همیشه عاشق مخلوق و بنده ات هستی که از زندگی بهترین لذت ها را ببرد.خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • شادی

    [نازنین خدایا مهربانا بینهایت شکر و سپاس میگویم تو را بابت شادیهایم و تمام لحظات زیبا و شاد و مسرت بخشی که در تمام عمرم تجربه کردم و مرا به بهترین لذت ها و شادی ها هدایت کردی قربونت برم خدای عزیزم.چون روح و جسمم انرژی میگیرد و به پرواز در می آید وقتی تو باعث شادی و خوشحالی منی و دیگران هم از من و این مواهب شاد و خوشحال و انرژی میگیرند.خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • عشق

    [خداوندگار عاشق و زیبایم ای همه خوبی و عشق و محبت ، بینهایت تو را بابت عشق و مودت و زیبایی دل و روح و روانی که به من عطا فرمودی متشکر و سپاسگزار تو هستم معبودم.چون عشق زندگی و مادیم را به من شناساندی و پیدا کردم .عشق و رابطه ای که تو اجازه داده ای در دنیای مادی داشته باشیم ای خدای زیبایم . عشق ابدی و ناب مخصوص توست ای بزرگوارا ! چگونه عشقی داشته باشم اگر قلب و اعماق وجودم بدون عشق و حس زیبای داشتن خدایی چون تو در وجودم نباشد؟ خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • زندگی

    [ای همه خوبی و لطف ای خالق توانا تو را بینهایت سپاس میگویم بابت موهبت زندگی بابت این پدیده بینظیر و خدا ایه تو که آنقدر عاشق منی و شاهکار و هنر خداییت را با تمام لذت و شوق و عشقت آفریدی و حکم زندگی دادی و اجازه زیستن به من دادی و به خود و تمام مخلوقات و عالم زیبایت بالیدی که مرا خلق کردی .چون هیچ موجودی و وجودی را با ارزش تر از من نیافریدی و چگونه حمد و سپاس تو گویم که گوشه ای از این عشق و محبتت و اراده زیبایت را کفاف دهد؟خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • طبیعت : سیاره زمین،هوا،آب،خورشید

    [بینظیر خدایم حمد و سپاس بیکران مخصوص توست که این کائنات بینظیر و بی نقصت را آفریدی با این همه زیبایی حیرت آور و بهشتی مادی و قابل لمس در جهانی از جهانهای بیکرانت خلق کردی در کهکشانی بی نظیر و محشر با این همه نعمت و منابع بی پایان الهی که همه تجلی روح و زیبایی توست . و مرا ، با ارزشترین مخلوقت را اجازه زیستن و لایق تجربه این بهشتت دانستی از خدای وهابم.خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • کالاهای مادی و خدمات

    [معبودم از اینهمه لطف و کرمت در سرتاسر زندگیم تو را به اندازه گستره ی تمام جهانهای بینظیرت به اندازه تمام دیده ها و ندیده هایم شکر و سپاس میگویم که مرا لایق اینهمه نعمت و ثروت و فراوانی دانستی و تمام این ابزار و چیزهای مادی و معنوی و طبیعی و ساخته دست بهترین مخلوقت را برای رفاه و راحتی و آسایش من به من عطا فرمودی . چون من لایق بهترینها هستم و خلیفه بی نظیر تو ای بزرگوار . خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت]

    • موارد انتخابی خودم

    [خدایا شکرت از این روز از این لحظه از این احساس زیبا و فوق العاده که به من عنایت فرمودی .

    خدایا شکرت از این گروه و استاد عباس منش نازنین که یکی از دستان فوق العاده توست در این بهشت مادی.

    خدایا شکرت که من لایق آشنایی با این همه مخلوق و همنوع فوق العاده و خداییت شدم.

    خدایا شکرت از اینکه نفس میکشم و این شکرگزاری و سپاس تو را میگویم.

    خدایا شکرت که از وقتی با این راه مقدس و خداییت آشنا شدم تاثیر مثبت و عالی روی دیگران و کسانی که دوستشان دارم گذاشتم.

    خدایا شکرت که زندگی عالی و آینده و سرنوشت بینظیر و فوق العاده ای نسیبم شد و بهترین ها را برای من به اراده و خواسته من مقدر فرمودی.

    خدایا شکرت که هر روز من بهتر از روز قبل است و این یعنی خوشحالی یعنی شادی یعنی نهایت لذت و آرامش زندگی

    خدایا شکرت که قوانین اینچنین زیبا و بینقص و مقتدرانه وضع کردی که نشانه گر عدل و داد و خدایی تو در تمام جهان ها و عالم هاست و همیشه درست و به جاست.

    خدایا شکرت که مرا به تمام آرزوها و رویاها و خواسته هایم رساندی و توانستم ذره ای ناچیز ولی تاثیرگزار در این جهان زیبایت باشم

    خدایا شکرت بابت خداییه تو و کتاب آسمانی و بینظیر تو که مرا و هر کسی را که بخواهد با نشانه ها و آیات و فرامین زیبای خداییت هدایت میکنی و به سعادت دنیا و آخرت رهنمون میسازی.]

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    mahnaz ravanbakhsh گفته:
    مدت عضویت: 4063 روز

    سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار.

    حال خوب شما همیشه حال من رو دگرگون کرده. خصوصا قسمت ششم سریال تمرکز بر نکات مثبت .واقعا مایه مباهات و افتخار خودم می دونم که با این سایت آشنا شدم . دیدن فایل های مثبت و پر انرژی شما رو همیشه انگیزه مثبتی برای تغییر ، رسیدن به حال خوب ، آرامش و هزاران هزار تجربه های مثبت خودم می دونم . من به خدایی که درون این جسم وجود داره ایمان دارم و امیدوارم هر روز و هر روز بتونم به معبود و معشوق اصلی نزدیک و نزدیک تر بشم و این حال خوب رو به دیگران منتقل کنم .به راستی که هر انسانی سرشار از معجزه است تنها اگر به یقین برسد. همیشه از حال خوب خودتون برای ما صحبت کنید و این آرامش رو به ما منتقل کنید .سپاس فراوان در کنار همه فراوانی های زندگی ، تقدیم به شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عباس شکیبا گفته:
    مدت عضویت: 2575 روز

    سلام خدمت همه دوستان و هم فرکانسی های عزیز

    بعد از دیدن این فایل حس فوق العاده ای به من دست داد. یاد خاطراتی در این زمینه افتادم. یاد این افتادم که چطور با وجود ممارست و پیگیری های فراوان برای فروش، وقتی که بدون هیچ گشایشی بعد از دو ماه به خدا گفتم: “خدایا من زورم رو زدم! فهمیدم که نمی تونم. من رو ببخش، تازه متوجه شدم که چقدر راه رو اشتباه رفته بودم!” و دقیقا فردا به محض اینکه رسیدم محل کار، اولین کاری که کردم این بود که فایل اکسل که توش اطلاعات مشتری ها رو برای فروش پیگیری میکردم رو پاک کردم (shift+delete) و بعد همونجا به خدا گفتم: “خدایا اینم به خاطر اینکه صداقتم رو به خودم ثابت کرده باشم ( نه به تو! چون تو از احوال و نیات من خبر داری)”

    یاد این افتادم که چطور بعد از پاک کردن اون فایل و بی خیال شدن پیگیری و سپردن همه چیز به خدا، چه آرامشی رو تجربه کردم و چند ساعت بیشتر طول نکشید که یک قرارداد عالی رو کاملا اتفاقی وقتی که داشتم تویترم رو چک می کردم، منعقد کردم و حتی اونقدر این قرارداد نزدیک به چیزی که می خواستم بود که تا چند روز اصلا باورم نمیشد! یک قرارداد عالی که تمام پول رو هم قبل از شروع کار گرفته بودم ( در حالی که قبلا توی ۳ تا پرداخت ۳۰ دوهفته بعد ۳۰ و در نهاست ۴۰ درصد پولم رو می گرفتم)

    یا به یاد اون روزی افتادم که می خواستم برم مسافرت اما پول نداشتم ولی ایمان داشتم که خدا خودش هوامو داره و دقیقا چند دقیقه مونده به حرکت کردن مون، دو تا قرارداد رو باهم بستم (بازم پولم رو اول کار تمام و کمال گرفتم) و خیلی مثال های دیگه که الان توی ذهنم نیست.

    تازه ترین چیزی که برام اتفاق افتاد، این بود که توی خلوت خودم وقتی داشتم به این سایت و دوره هایی که دارم ( آفرینش و ثروت ۱ ) فکر می کردم، وقتی به خودم اومدم دیدم دارم خدا رو به خاطر اینکه من رو به این راه هدایت کرد به این راهی که از طریق خودش به بتونم به همه چیز برسم، شکر می کنم و یکی از بهترین احساسات زمان شکرگذاری رو داشتم درک می کردم.

    آشنا شدنم با این سایت و این نوع نگاه توحیدی به خدا، جواب یک خواسته ی عمیق و ریشه دار توی وجودم می دونم، اونم اینکه همیشه باور داشتم همه ی امامان ما ثروت فراوانی داشتند و من هم { اگر مومن واقعی باشم، باید ثروتمند باشم } و وقتی که با اینجا و دوره هاش اشنا شدم، هر روز این باور در وجودم بیشتر و بیشتر رشد می کنه.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهری حیدرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    سلام به استاد گرانقدرم

    امروز هدایت شدم به فایل اول توحید عملی!!!!

    در زدم و گفت کیست ؟

    گفتمش ای دوست ، دوست!

    گفت اگر دوستی از چه در این پوستی . دوست که در پوست نیست.

    ……

    در چو به رویم گشود ، جمله ی بود و نبود دیدم و دیدم یکی است .گفتمش ای دوست ، دوست!”

    این چند بیت همیشه بر زبانم جاری است

    از چه در این پوستی ؟؟؟ خدایم از من می پرسد که بنده ی من اگر دوستی چرا در پوست شرک و ریا هستی؟ پوست شرک و ریا را پاره کن .خودت را رها کن تا پرواز کنی! همین پوسته حلوی پریدن تو را به سوی من گرفته !

    دوست که در پوست نیست!!

    اگر پوسته ی شرک را پاره کنی خواهی دید که در بسته به رویت گشوده می شود و خواهی دید که آن طرف حجاب شرک فقط آن دوست حقیقی که تو تکه ای از او هستی وجود دارد! و تو ذوب می شوی در دوست!

    استاد گرامی با مرور زندگی تان من هم مروری بر زندگیم کردم و سوال شما امروز مدام جلوی چشمانم رژه می رفت

    (((( من هم پس از چند مورد که معجزه آسا از مرگ جستم ، چه رسالتی در زندگیم به عهده ام است که باید انجام دهم ؟

    چرا امروز به این فایل هدایت شدم؟

    در پنج مورد نجات از مرگ ! جای پای یک وظیفه را دیدم که به عهده ام است! وظیفه ای که تا کنون تصور می کردم که خب شرایط روزگار بوده که چنین وظیفه ای به عهده ام گذاشته شده!

    اما امروز به یقین رسیدم که خدای مهربانم می گوید:

    – ای بنده ی من تو را برای انجام کاری تا انتها نگه داشتم!

    – ای بنده ی من فارغ از هر ناسپاسی که انجام بدهی باید آن وظیفه ای که کاینات بر عهده ات گذاشته به سرانجام برسانی. حال یا آگاهانه یا ناآگاهانه؟

    – ای بنده ی من اگر آگاه باشی به رسالت خود و از من یاری بجویی پاسخ می دهم صدها برابر. اگر نا آگاهانه به سمت رسالت ات حرکت کنی و با کسالت و سستی ، خودت در تضاد ها و چالش ها قرار می گیری تا آگاه شوی!

    (((( و خدای بزرگ امروز مرا هدایت کرد به رسالتم .

    خودم خوب زندگی کنم . شاد باشم .ثروتمندشوم . فراوانی ها را ببینم. کوچکترین نشانه ی نعمت (سلامتی ام .دیدن لبخند کودکی. باز شدن غنچه ی گلی ، شنیدن آواز گنجشکی، بوی نان تازه ای، بوسه ی مادری بر گونه ای ،پیامی از دوستی، عطری چایی که می نوشی ، عطر عاطفه ای که نثارت می شود) را تایید کنم و تلاش کنم تا دنیا جای قشنگتر و زیباتری برای زندگی باشد.

    سپاسگزارم استادم که هستی! اگر رسالتی که خدایت به عهده ات گذاسته اشاعه یکتاپرستی است،پس سستی ممنوع! کسالت ممنوع! توجه به حواشی ممنوع! بیماری ممنوع!

    سپاسگزارم.سپاسگزارم.سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سید حامد حقیقت طلب گفته:
      مدت عضویت: 796 روز

      سلام خانم مهری

      چقدر کامنت شما زیبا بود. پاسخی بود به پرسش های ذهنی من و خیلی ها که تو سایت میبینم. خیلی جاها وقتی استاد از رسالتش صحبت میکنه دیدم رفقا میپرسن از کجا بفهمیم رسالت ما چیه؟؟؟ برای منم سوال شده بود!!! حالا با خوندن کامنت شما فهمیدم اینکه درست زندگی کنم، شرک نورزم، شاد باشم، ثروتمند بشم، هرچی میخوام از خدا بخوام، باورهای توحیدی داشته باشم و … تا در این زمینه الگویی برای بقیه بشم و ترغیبشون کنم به توحید و یکتاپرستی یعنی رسالتم رو دارم انجام میدم!!! به همین سادگی! خیلی پیچیده نیست واقعا!!

      سپاس از شما شاد و سلامت و سربلند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2829 روز

    با سلام

    از وقتی با شما و مطالب اموزنده شما آشنا شدم به چشم خیلی تغییرات در زندگی و و روابط و معنویت دیدم و ایمانم بیشتر و بیشتر شده ولی از خانواده عزیزم ی سوال داشتم چون حس میکنم به بنبست رسیدم در ارتباط با همسرم.

    من خیلی توجه میکنم که رو مثبت ها تمرکز کنم ولی چطوری دیدگاهم رو نسبت به همسرم تغییر بدم من از بچگی داخل ذهنم اینه همه مردا خیانتکارن همه مردا به زن و بچه خیانت میکنن چطور این باور رو تغییر بدم؟یا باورم در مورد همسرم که همش به فکرخودشه فقط به علائق خودش میرسه بوی از عاطفه نبرده

    بالاخره منو رها میکنه فقط وقتی من حقوقم میگیرم و پول میخاد اخلاقش بهتر میشه و……..

    تو رو خدا بهم بگین رو چه باورهاییم کار کنم داره زندگیم از هم میپاشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد نیک پور گفته:
      مدت عضویت: 2671 روز

      به نام الله ، به نام رب ، به نام فرمانروای من

      دیشب از خوشحالی و کنجکاویی اینکه امروز کجار قراره بریم خوابم نمی برد عین این بچه هایی شدم که بهشون میگن فردا صبح میخاییم بریم اردو وخلاصه کلی فکر میومد و میرفت ، به کدوم سمت میخاییم بریم؟ (نمیدونم اما مطمنا خوش آب و هواست، سبزهِ ، سبزه) ، گوشیم تو شارژ بود ، نتو قطع میکردم ، دوباره میگفتم نه! شایسته جان علکی “آروم نمی مونه یه کارهایی داره میکنه بزار دوباره برم سرک بکشم ببینم چه خبره ، دوباره نت روشن میکردم ، میرفتم کانالو تلگرامو چک میکردم ،سایتو چک میکردم ،میدیدم خبری نیست ، خلاصه همینطوری ادامه پیدا کرد تا که چشمام داشت سنگین میشد ،ربم نجوا کرد ، گفت برو نگاه کن ببین شایسته جان من داره کارهای سفرو فردا رو انجام میده ،

      رفتم دیدم به به ، چه خبره، بیایین به دیدن ، آلبوم خاطرات خانوادگی درست کرده واسمون، همه فامیل جمعن ،همه دارن آماده میشن ، مطمنم میدونین ،حس فوق العاده ایی که آدم هر روز آماده یک سفر تمام عیار داشته باشه با تمام دوستا و فامیلهای باحال ، هر روز یک مکان جدید، یک درس جدید ، با یک حس عمیق ،یک باور جدید ،همه این حس هایی گفتم باعث نوشتن این جملاتی میشه که به من گفته میشه ، امروز که سفر 23 امون رو شروع کردیم اول مسیر تابلو خورده بود مقصد : (توحید عملی قسمت 1 )

      به قول شایسته جانم باید قید برنامه ریزی عقلی رو برای حس درونیمون کنار بزاریم ،چون باعث میشه که عقل دوباره قدرت بگیره و نجوای ناامید کننده شروع به زوزه کشیدن بکنن ، باید بزاریم خودش هدایتمون کنه، تا نجواها ساکت و ساکت تر بشن ،سفر امروز نکاتی رو دوباره به من یادآور شد که خواستم با هم قطاری های عزیزم درمیون بزارم ،

      هروقت قدرت رو دادیم به دست شخصی و از اون شخص طلب نعمت و بخشش کردیم ، مطئمن باشید ،نعمت که هیچ زهر هلاهل هم دستمون نمیرسه ( قدرت فقط از آن ربِ ، ازجایی به ما کمک میکنه که حتی فکرشو نمیکنیم ، این قوانین فقط برای کسانی است که به رب اعتماد، ایمان و توکل دارند)

      اگر باورهای قدیم رو داشتم میگفتم سید جان ،شانس اوردی که سر کار نبودی ، اما الان میگم که شانس هیچ معنایی نداره، این خداوند مهربان و عزیز، این خداوند زیبا ، اگر بخاد از دل تند باد ، طوفان، مشکلات مالی و اقتصادی و تضادها چنان مارو به ساحل ارامش میرسونه که مثل بهوش اومدن بعد از عمل جراحیه فقط بیدار میشی، و دورو ورتو میبینی میگی شکرت رب من، اما برای این موهبت باید چنگ بزنیم به ریسمان ایمان، توکل، و تسلیم بودن در برابر فرمانروای عالمیان …

      سیدجانم دلیل زنده بودنت ، فقط خوده ربِ ، فقط اینه که تو باید این وظیفه رو بر دوش میگرفتی به من و امثال من میگفتی و آگاهی میدادی ، سید اون روزارو که داری تعریف میکنی خوب یادته ، یک نفر بودی اما الان رو ببین چند هزار نفریم…به لطف الله ، دلیل زنده بودنت نشان دادن راه صحیح شناخت رب به ماهاست ، دلیل زنده بودن تو ایجاد مسیر درست قلبی برای درک بهتر قوانین این کائناته، دلیل زنده بودنت ، اینه که خداوند تو رو به عنوان یکی از دستانش برای بندهای خوبش نگه داشته ، و گفته من با سید کار دارم، کلی جهان منو گسترش میده این ادم، میتونه آگاه کنه خیلی هارو ،میتونه ثروت تولید کنه بی حساب و کتاب، هر روز در گسترش این زمین نقش داشته باشه، سید جانم با توحیدی که در من زنده کردی و قدم به قدم به من آموزش دادی و گفتی که خدای ما چطور فکر میکنه، سیستمش چطور عمل میکنه ،تازه دارم میفهمم مفهوم زنده موندن تورو و این شد، که شدیم خانواده ، خانواده ایی که با هم میخندن ، با هم حرکت میکنن ، با هم پیشرفت میکنن ، با هم، به هم کمک میکنن ، با هم توحید دارند، با هم ایمان دارن، هر کس به اندازه خودش و میدونن که قدرتِ مطلق ربِ

      دوستای گلم فامیلای عزیزم ، در تمام امور و مسائل انتخاب های خداوند رو جایگیزین انتخاب های خودتون کنید نتایج بی نظیرههههههههههههه بی نظیرررر شک نکنید

      اگر میخایم بفروشیم اگر میخاییم بخریم اگر میخاییم بدونیم ، اگر میخاییم انجام بدیم، بزاریم رب هدایتمون کنه ،بزاریم کمکمون کنه و دست هاشو نبندیم ، از بنده هاش انتظار نداشته باشیم ، هیچ کس جز رب لایق سر خم کردن نیست هیچ کس ، …اما یک شرط مهم داره اول به رب اعتماد کنید بدونید که فقط قدرت در دست اونه ، خواهش میکنم روی این موضوع کار کنید و دائما با خودتون این ذکر داشته باشید من تسلیم فرمانروای عالیمان ، الله هستم ، اونقدر با ایمان تکرارکنید که این نیرو در درونت بیداربشه اما یک خبر خیلی خوب اینه که ، از همون لحظه که باورش کنی از همون لحظه که تسلیم محضش بشی از همون لحظه که بدونی و تصمیمی بگیری که هیچ شریکی برای الله وجود نداره دستاتو میگیره همراهیت میکنه میرسونت به اوج ، میبرت به غروب تابستون های گرم دبی ، میبرتت به بهار شمال ، میبرت به پاییز شیراز ،میبرتت به زمستون بارونی خوزستان، میبرت به سلامتی کامل ،میبرتت به حال خوب، میبرت به خونه رویایت ، میبرت به روابط عاشقانه ات ،میبرتت به حساب بانکی بدون حساب و کتاب ، میبرتت با خودش ، کنار خودش جات میده، نازتو میکشه، دلبریتو میکنه، میگه اشاره کن ،فقط لب تر کن ، تنها شرطش اینه که بهش ایمان ، اعتماد و باور داشته باشی فقط کافیه که کنارش بنشینی دیگه بلند نشی…

      همه با هم با صدای بلند بگیم ( از هیچی نترسید بزارید صداتون بیاد بیرون )

      آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی خدا جووونم شکرت، همه با هم بگم ،آآآآآآآآآآآآآآآی خدا جونم شکرت ، آیییییییییییییییی رب العالمین ما تسلیم توایم ….

      و در آخر

      (راستی یکی از رویاهای من اینه که یک مزرعه بزرگ با کلی گندمزار یک خونه چوبی توی ایالت فلوریدا داشته باشم و درب ورودیش یک تابلو بزرگ چوبی بزنم بنویسم به مزرعه خانوادگی عباسمنش خوش آمدید ( عاشققققققققق همتونم )

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      لیلا بشارتی گفته:
      مدت عضویت: 2454 روز

      با سلام به شما دوست عزیز، و

      همه ی اعضای خانواده

      دوست خوبم، من هم همین باور و داشتم، ولی از وقتی روی باورهام کار میکنم، میتونم بگم الان عاشقترین زن دنیام، وحس میکنم که همسرم هم خیلی عاشق من وزندگیشه، واقعاً استاد راست میگن، به هرچی توجه کنی، اتفاقات همسنگ همونو به زندگی دعوت میکنی، چون من مدام حواسم به زندگیه دوستان واقوام بود که همسرشون بهشون خیانت میکنه، وبعد یه چیزی مثل خوره می‌افتاد تو ذهنم، که الان میدونم همون نجواهای شیطان بوده، که چرا نشستی خونه پاشو سر زده برو محل کار همسرت ببین چه خبره، ووقتی میرفتم اونجا با مشتریان خانم روبه رو میشدم که بی دلیل حس بدی بهم دست می‌داد، تصور می‌کردم همسرم توجه خاص به اونها داره، اذیت میشدم، رفتارم ناخودآگاه بد میشد……

      با تغییرات زیر حالا زندگیه عالی رو دارم تجربه میکنم.

      اول عزت نفس واعتماد به نفس، من روی حس ارزشمندی ولیاقت خودم کار کردم، حتی بدون آرایش، خودم رو زیباترین وجذابترین زن دونستم، روی اخلاقم خیلی کار کردم، من خالصانه ترین محبتهارونثار همسرم کردم، وقتی نجوای ذهن منو به محل کار همسرم یا به سرک کشیدن توی گوشیش دعوت می‌کرد، سریع از احساس نگرانی واسترس می‌فهمیدم که چه خبره، کی داره باهام حرف میزنه، وخلاصه تو اون لحظه با یه آهنگ شادشروع به رقصیدن با پسرم که شش سال داره میکردم، فایل عشق ومودت استاد رو نگاه میکردم، شروع به پختن غذای مورد علاقه ی همسرم میکردم، ومیگفتم خدا میخواد از طریق من به همسرم عشق بورزه، پس حتی وقت آشپزی کردن هم میگفتم من عاشقترین زن برای همسرم هستم چون خدا فقط از طریق من به همسرم عشق میورزه، اصلآ کاری به این نداشتم که همسرم نسبت به من چه حس ورفتاری داره، چون طبق قانون ما فقط میتونیم خودمون رو تغییر بدیم، ومن هرروز بیشتر روی باورهام کار کردم یک زوج خوشبخت پیدا کردم و توجهم به رفتار عاشقانه ی اونها بود، و…..

      عزیزم وقتی من تغییر کردم، به خودم ارزش قائل شدم، وبه عشقم، واون رو یک عشق خالص والهی دیدم وتونستم تمرکزم رو به روابط زیبای عاشقانه معطوف کنم وافسار ذهنم رو کنترل کنم به دعوتهاش دست رد بزنم وخودمو به احساسات عالی دعوت کنم، شاهد قشنگترین اتفاقات واحساسات از سمت همسرم شدم، طبق قانون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب

      دوست عزیزم امیدوارم شماهم روی خودت وباورهات کار کنی واونوقت که میبینی بهترین وفادارترین همسر جهان کنارته?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        طاهره جان گفته:
        مدت عضویت: 2829 روز

        لیلا جان ممنونم از پاسخ زیبات و الان من خیلی خیلی تغییر کردم و به تضاد بزرگی خوردم و الان خیلی حالم خوبه و جواب نهایی تضادم که حتما هر چی هست بهترین اتفاق زندگی منه برات مینویسم.

        خدا رو شکر که دارین بهترین لحظات رو تجربه میکنی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فرزانه سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 2948 روز

    ف. موسوی نژاد:

    با سلام از زمانی که خدا رو رییس زندگیم تصور مردم و تمام کارهارو فقط از خودش خواستم و نتیجه رو هم به خودش وا گزار کردم معجزات رو هر روز دارم میبینم .

    اگه بخوام یک نمونه خیلی باحالشو که همین دو سه روز پیش برام اتفاق افتاد رو بگم این که :

    من خیلی وقط بود که دلم میخواست چند تا از محصولات استاد رو داشته باشم اما چون از لحاظ مالی یکم دستم خالیه نمیشد و منم همش مردد بودم که اول کدوم محصولو بگیرم .تا این که بلاخره تصمیمم رو قطعی کردم و گفتم فقط ثروت ۱ و دیگر هیچ?

    و بعد گفتم برای شروع باید برم و از همون صفحه اول تمام نظرات رو بخونم تا بقول استاد بیفتم تو مسیر این بسته .

    خلاصه سپاس گزاری هم میکردم بابت داشتن این بسته .?

    تا این که دوباره از خدا خواستم تا خودش از یه راهی این بسته رو بهم برسونه

    باورتون نمیشه در حالی که داشتم کامنت های بسته رو میخوندم یک دفعه این کامنت رو دیدم که از طرف مدیر سایت بود که نوشته بود جناب موسوی نژاد عزیز بسته ای که سفارش دادین کار های ارسالش انجام شده و فردا به دستان میرسد و از صبوری شما ممنونیم .

    من اینو یک نشونه خیلی واضح از طرف ربم میدونم میدونید چرا چون دقیقا با فامیل خودم این کامت بود .

    و من از شدت ذوق فقط تا چند دقیقه اشک میریختم .

    و دقیقا فردای اون روز که تو کانال اعلام کردن که برای هم سفرای کانل ۳۵ درصد تخفیف محصولات دادن که باز اینم تایید محکم تری برای من بود که بابا تو رسیدن به بسته ثروتو ۱۰۰۰℅ بدون .??

    از این نشانه ها تا دلت بخواد هر روز داره برام اتفاق میفته و من این معجزات رو مدیون این طرز نگاهم به خداوند میدونم

    ثروتمند بودن با شکوه است …….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    پوریا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام

    برگ نوشته روز بیست و سوم سفر الهیم

    خدارو شاکرم که یکبار دیگه فرصت دارم تا آگاهیم رو برای شناخت و رفاقت عمیق تر،با منبع و صاحب اصلیم بالاتر ببرم.

    از توحید عملی تا اینجا من اینو فهمیدم که صاحب همه چی خداوندِ و برای دوستی و رفاقت با ما خیلی از خود ما مشتاق ترِ و برای اینکار قوانین و چارچوبی وضع کرده،من فهمیدم که هر چی که میخوام فقط بگم خدا،هر چی هر چی هر چی.

    خیلی ازتون ممنونم برای نشر این آگاهی الهی

    دوست تون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمانه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2487 روز

    سلام.زمانی که به این فایل گوش دادم به یاد خودم افتادم که چه مسیرهایی را طی کردم تا به اینجا رسیدم حس میکنم این که الان دراین فضا قرار دارم حاصل دعاهایی ست که بارها میکردم و از خداوند میخواستم تا راه صحیح زندگی کردن و رسیدن به آرزوهایم را به من نشان دهد.من حس میکنم بهترین نتیجه ای که ایمان آوردن به خداوند و توحید عملی دارد این است که انسان قوی تر می شود و روحیه اش برای مواجه با ترس هایش بزرگتر می شود .در هیچ مرحله ای از زندگیم تا این حد خداوند در تک تک لحظات من حضور نداشته است.به گونه ای ست که بار ها و بارها برایم اتفاق افتاده که سوالی یا خواسته ای در ذهنم پدید آمده و بلافاصله به هر طریقی پاسخم را گرفته ام. به معنای واقعی کلمه این صحبت استاد عباس منش را درک کرده ام که می گویند روند زندگی و براورده شدن خواسته ها طبیعی و خود به خود می شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    الهام مسکرانیان گفته:
    مدت عضویت: 2686 روز

    سلام به همه همسفران عزیزم

    ?????????

    روز بیست و سوم

    ???????

    بعد از بیست و دو روز به نظر خودم باجدیت کار کردن دیشب به یک تضاد خوردم و متاسفانه اصلا نتونستم خودم رو کنترل کنم و کلی بهم ریختم و بعد از یک ربع به این نتیجه رسیدم که اصلا من روی خودم کار نکردم چون رفتارم دقیقا ناشی از باورهای قبلی نشأت می‌گرفت بعد از این که متوجه شدم که دقیقا مثل گذشته رفتار کردم خیلی حالم گرفته شد بقدری این مسئله برام مهم بود که کلا اون تضاد بااینکه هست دیگه برام اهمیتی نداره و همش تواین فکرم آخه چرا باید اینطوری رفتار میکردم با خودم میگم شاید خدا میخواسته بهم بگه که بیشتر باید تلاش کنم، نمی دونم ولی از یه طرفم اینکه اون تضادی که باعث این رفتارم شد الان برام دیگه رنگی نداره واصلا بهش فکری نمی کنم چون همش با خودم فکر میکردم که خیلی دارم خوب روی خودم کار میکنم ولی زمانی که باید درست رفتار میکردم و ایمانم رو نشون میدادم دقیقا خلاف قوانین عمل کردم و یه عامل بیرونی باعث ترسم شد والان دیگه از اون تضاد نمی ترسم واز دیشب همش فکرم درگیر این مسئله هست که نتونستم درست عمل کنم و ایمانم رو به خودم ثابت کنم و تا الان فقط ادعا کردم ولی خوب بیشترش هم صدای نجواها ست که دارن من رو سرزنش میکنن که جایی که باید ایمانم رو نشون میدادم برعکس عمل کردم و امروز که این فایل رو گوش دادم متوجه شدم که اینها همه از طرف شیطان هست و قصد منصرف کردن من رو از ادامه این مسیر دارد و با اینکه خیلی بی حوصله شده بودم سعی کردم که احساسم رو خوب کنم و خودم رو دوست داشته باشم و خودم رو سرزنش نکنم و توانایی‌هام رو برای خودم مرور کردم و تصمیمی که با ایمان گرفتم و فقط به خدا توکل کردم و کاری که بهش علاقه ای نداشتم رو کنار گذاشتم و الان با اینکه درآمدی ندارم ولی باز هم امیدوارم و به خدا ایمان دارم که میتونم باورهای گذشته رو تغییر بدم و درست طبق قوانین و با ایمان میتونم رفتار کنم و با طی کردن تکاملم میتونم زندگیم رو هر طوری که دوست دارم تغییر بدم

    ????????

    در پناه خدا شادو ثروتمند باشید

    ??????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3060 روز

      به نام خدای هدایتگر رزاق

      الهام عزیز نوشته است را خواندم در این مسیر زیبا ما باید با ایمان ادامه دهیم .هیچ کسی کامل نیست اما در مسیر تکامل داریم حرکت میکنیم ومن هم گاه گاهی نجواهای ذهنم بالا می آید ودر برخورد با مسائلی میبینم همان طور قبلی فکر میکنم هنوز .اما به خودم میگویم عیب ندارد قانون تکامل باید ادامه بدهم عزت نفسم را نگه دارم و از این تجربه بگیرم وتغییر نگاهم را انجام دهم .

      هربار این کار با تکرار راحت تر میشود ادامه بده عزیزم همین مسیر تو را آنچنان بالا میبرد که استاد برد فقط جا پای او بگذاریم وبالاتر برویم از قله .

      این همه نشانه واین همه راهنمایی وخدایی که عاشقانه منتظر یک تغییر دیگر ما .

      منتظر خواندن نظرات ارزشمندتان در جای جای سایت هستیم .

      در پناه خدای عزیز وگرامی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: