توحید عملی | قسمت 10 - صفحه 25

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    خدایاشکرت برای این فایل توحیدی

    من جز کسانی هستم که با فایلهای توحیدی شما مخصوصا قسمت 5 و 6 خیلی نتایج گرفتم

    من از خونه دار بودن به شغلی هدایت شدم که سریع توی اون کار پیشرفت کردم ارتقا گرفتم درآمدم بیشتر شد

    من تو ی قرعه کشی بانک برنده شدم شاید مبلغلش کم بود ولی نتیجه توحیدم بود

    بارها پیش اومده وقتی منتظر تاکسی هم یه ماشین با راننده خانم سوارم کرده و گفته که مسیرش بوده و خواسته لطف کنه به من و رایگان منو رسونده محل کارم

    هر وقتم که مغرور شدم و روی خودم و توانایی هام حساب کردم همه چی سریع از دست رفته

    من عاشق این فایلهای توحیدی شما هستم خدا شما رو برای من فرستاده دوساله که با صدای شما زندگی میکنم و الان روی دوره کشف قوانین دارم کار میکنم بی نظیره

    انشالله به زودی میام و ازنتایج بزرگتری براتون کامنت مینویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    دیروز اینستاگرامم رو کامل پاک کردم،هم پیج شخصیم و هم پیج کاریم،خداوند به من گفت که این کار رو بکنم،وقتی به من گفت سراسر وجودم آرامش و لذت بود و بدون فکر کردن پاکش کردم…

    منی که بیشتر وقتها در اینستاگرام میچرخیدم در یک لحظه پاکش کردم و گفتم دیگه نمیخوامش

    من از خداوند ثروت بیشتر و آرامش بیشتر خواستم و اون گفت اینکار رو بکن،زمانی هم به من گفت که من اصلا بهش فکر نمیکردم..من داشتم توی کوه راه میرفتم و با خودم صحبت می‌کردم که گفت اینستاگرامت رو پاکش کن الان و من بی درنگ پاکش کردم،به اندازه ای که به الهامات عمل میکنم خوشبختم…و هر جا عمل نمیکنم من ضرر میکنم…

    چقدر فایل شگفت انگیزی است انگار برای من ضبط شده انگار دوباره خداوند داره به من میگه که چقدر دوستم داره و برای من ارزش قائل هست و دوست داره که من سعادتمند بشم و دوست داره که من با عزت و ثروت و سلامتی و خوشبختی از این زندگی زیبا لذت ببرم،اما آیا من هم اینا رو میخوام؟!!!

    به اندازه ای که باورت کردم به من دادی حتی خیلی بیشتر اما باز هم مشرک شدم به درگاهت،ترسیدیم از هر تهدیدی و از هر کمبودی…

    هیچ راه گریزی نیست جز به درگاه الله که تنها منبع خیر و سعادت و نعمت و آرامش است…

    چقدر قدرت دارم وقتی با یاد تو حرکت میکنم نه ترسی هست و نه اندوهی و نه ناامیدی…

    پناه میبرم به الله از شرک از غرور از ادعا کردن و از تکبر…

    خدا رو شکر میکنم که همچون خدایی رو شناختم که همه چی خودشه و شکر الله رو میگم به خاطر روزهایی که من اشتباه کردم و اون سر من رو بوسید و دستم رو گرفت و به راه راست هدایت کرد،منی که از حرص و طمع و عجله میخواستم به هر قیمتی به خواسته هام برسم و اون بود که من رو از هلاکت نجات داد و به راه درست هدایت کرد

    سپاس استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1580 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و دوستان عزیزم.

    تمرین:

    در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

    • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛

    • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛

    • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛

    • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟

    کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت همواره کرده،

    این خاطره برای همین اخیر هست و من برای معافیت سربازی اقدام کردم و تمام افرادی که در اونجا بودن باهاشون بد برخورد میشد و بهشون میگفتن که نمیشه اما زمانی که نوبت من شد خیلی با احترام افراد برخورد کردن و 6 ماه معافیت سربازی برام رد کردن و گفتن تا مرحله بعدی انجام بشه این معافیت برای تو صادر می‌کنیم و این کار رو خداوند انجام داد چون من قبلش میگفتم خدایا با توکل به تو دارم میرم تو دل انجام این کار

    کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛

    به خاطر دارم رفته بودم تهران و اتفاقی رخ داد که کارت بانکیم گم شد و گوشی موبایلم هم شارژش تمام شده بود و شارژر هم نداشتم و من هیچ راهی نداشتم برای اینکه از تهران به شهر خودمون برگردم و به خاطر دارم که رمز اینترنتی کارتم رو بلد بودم و از یک دوستی درخواست کردم که من میخوام به شهرمون برگردم اجازه بده با گوشیت یک بلیت بگیرم و برگردم در عین ناباوری اون دوست عزیزمون اومد بیلت رو خودش تهیه کرد و هزینه اش رو هم دریافت نکرد و من دستان خداوند رو بعینه دیدم که وقتی به خودش توکل میکنی و جلو میری خداوند کارها رو برات انجام میده و من خیلی راحت و خوب برگشتم به شهر خودم.

    کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛

    به خاطر دارم دچار یک بیماری شدم که نمیخواهم توضیحش بدم اما خداوند بود که دستانش رو فرستاد و در زمانی که واقعاً هیچ راهکاری نداشتم که چطور میتونم درمان بشم فقط به این جمله توحید عملی 6 فکر میکردم که وقتی توحید درست بشه خداوند درمانت میکنه خداوند دکتر مناسب راهکار درمانی مناسب و .. رو برات میاره و همین اتفاق هم افتاد و من به سمت افرادی هدایت شدم که مسئله‌ی بیماریم حل شد و تحت کنترل قرار گرفت و از اون شرایط واقعاً بد رها شدم و واقعاً به مو رسید اما پاره نشد

    در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟

    من در گذشته یک کسب و کار موفقی داشتم که حدود 30 هزار کاربر داشت و چند صد یا هزار کلاینتی که تبدیل به مشتری شده بودند و درآمد عالی و از طریق اینترنت این کسب و کار ایجاد شده بود و یک گیم هاستینگ بسیار موفق در سطح ایران بود و کاربران زیادی از خدمات و محصولات من استفاده میکردن اما اتفاقی که رخ داد این بود که من فکر کردم که خودم بودم که این کسب و کار رو ایجاد کردم و اعتبار این موفقیت رو اصلاً به خداوند نمیدادم و اصلاً از این چیزا سر در نمی آوردم بلکه به این اعتبار میدادم که من بودم که این شکوه و این موفقیت رو ایجاد کردم و پس از 4 سال موفقیت در این حوزه کسب و کار نابود شد و من نتونستم نجاتش بدم و همین تضاد باعث آشنایی من با استاد عباس منش شد، که واقعاً کار خداوند بود آشنایی من با استاد و کار خداوند بود موفقیتی که در اون کسب و کار بدست آوردم چون تمام الهامات و ایده‌ها و موفقیت‌هایی که در اون زمان به من گفته شد که باعث اون نتایج عالی شد رو خداوند گفته بود و اون هدایت کرده بود و کار من نبود من فقط به حسم عمل میکردم و اون انرژی ای که گذاشته شد اون موفقیتی که در کسب و کار بدست اومد واقعاً کار خداوند بود و اون بود که به من کمک کرده بود که این موفقیت ایجاد بشه.

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    سمیه لطفی گفته:
    مدت عضویت: 3136 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد بهترین ها نثار وجودتون که کلام خدا شدید

    همیشه سپاسگزاری می کردم مثلا می گفتم ‌ خدایا شکرت که بهم مهارت رانندگی رو عالی یاد دادی و به موقعه عکس العمل نشون می دم

    چون منم فرمون رو دادم دست خدا

    ولی واقعا فکر می کردم خدا این توانایی رو به من داده و من دارم این کار رو انجام می دم اگر کاری درست انجام می دهم به خودم می گرفتم

    الان تو یه برنامه شرکت کردم که 12 روز باید صبح شکرگزاری کنم شب خواسته ها رو بنویسم

    روی نوشتن سپاسگزاری صبح دوست داشتم درست ترین نوشته رو داشته باشم که امروز این فایل الهی رو دوبار گوش دادم و فهمیدم مدام باید بگم من دست خداییم هر کاری رو درست انجام می دم خدا برام انجام داده و به خودم زمانی افتخار کنم که باز خودم رو سپردم به خدا باز خودم رو درست در مسیر صحیح قرار دادم که خدا به بهترین شکل کار رو برام انجام داد خدایا سپاسگزارم

    من همیشه می گم من لیاقت بهترین هر چیز رو دارم داره شرایطی برام محیا می شه که با هزینه خیلی پایین تو مسیری قرار می گیرم که به خواسته ام برسم برنامه های برام محیا می شه از طرف خدا و جهان برای اینکه من به هدفم برسم

    الله اکبر واقعا خدا بیشتر از خودم می خواد که من به هدفم برسم مسیر روز به روز بهم راحتتر بشه

    خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    مسعود مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 1510 روز

    سلام و درووود بر عشق ناب و خالص

    استاد حرفم براتون تکراریه و توی فایل هم شما فرمودین،ولی اجازه بدین بگم که تا نگم دلم آروم نمیشه.

    الله اکبر،الله اکبر از عظمت و شکوه و جلال خداوند که دقیقا در جایی که نیاز داشتم به جواب سوالاتی که ذهنم رو درگیر کرده بود و هیچ جوابی نداشتم براش،شما شخصا اومدین و کلام الله رو در وجودم مجددا جاری کردین و جواب سوالات من رو دادین.

    الله اکبر از این نظم دقیق قوانین بدون تغییر خداوند.

    استاد چی بگم بهتون با این آگاهی های نابی که بهمون دادین،اصلا از دیروز تا حالا بالای 5 ساعت این فایل رو با دقت گوش دادم و سراسر وجودم رو پر از عشق خالص و ناب خداوند کردین.اصلا استاد شما میدونین احساساتم رو نمیتونم با این متن ها توضیح بدم.اصلا این جلسه خودش یک دوره ی کامل بود بخدا.اینقدر ناب و خالص و سخاوتمندانه آگاهی ها رو به صورت واضح و شفاف توضیح دادین که هیچ جای حرفی برای گفتن باقی نمیمونه.

    برم سراغ تمرین :

    مورد اول:

    خب من میخواستم یه قطعه زمین بخرم و تا وقتی روی خودم حساب باز میکردم و دنبال این و اون بودم که بیاید زمین من رو بخرین و از این حرفا،هر مشتری میومد زمین من رو نمیخرید.یعنی فکر میکردم که خودم میتونم مشتری بیارم برای زمینم و اصلا هم روی خداوند حساب باز نکرده بودم.حتی من قیمت زمین رو هم پایین تر از قیمت واقعی گذاشته بودم،ولی خب کسی نمیخرید،یعنی تا پای معامله میومدن و آخر کار یه مسیله ای پیش میومد و کنسل میشد!

    یه جایی که واقعا خسته شده بودم و به پول زمین هم نیاز داشتم.دیگه نشستم توی خونه و گفتم خدایا من تسلیمم،تو کارها رو انجام بده و سعی کردم فقط احساسم رو خوب نگه دارم و دیگه نگران نباشم.خلاصه کلا بی خیالش شدم و واقعا قلبن سپردم به خداوند.بعد از دوماه درها باز شد.یه شب یه نفر زنگ من زد،گفت فلان زمین واسه تو هست؟گفتم اره.گفت من زمین رو میخوام n مبلغ.مبلغی که گفت حدودا 80 میلیون بالاتر از قیمت بازار قیمت رو بهم گفت.منم گفتم باشه و همون شب اومد و قرارداد رو نوشتیم و من زمینم رو فروختم و پای قرارداد هم گفت بهم:

    من میدونم قیمت زمین رو دام اضاف میدما،ولی دوست دارم با تو معامله کنم،خوشم اومده ازت!

    مورد دوم:

    شاگردهای زبان انگلیسیم هست که من بدون ذره ای تبلیغ،به طرق مختلف خداوند اونا رو برام میاره.مثلا،یه روز یه نفر از ایتالیا بهم زنگ زد،گفت من اینجا دنبال کلاس زبان انگلیسی میگشتم و یه نفر همون لحظه باهاش برخورد کردم و درست هم نمیشناسمش و جایی بودم و همون لحظه سر صحبت زبان شده و شماره شما رو بهم داده و گفته برو پیش ایشون.(یعنی خداوند یه همزمانی رو ایجاد کرده بود که توی ایتالیا،یه همزمانی چند دقیقه ای بشه که دو نفر برسند به هم،بعد هم همون موقع صحبت زبان انگلیسی بشه و شماره من رد و بدل بشه و ….)

    اینم بگم من توی ایران هستماااا،خداوند تو یه کشور دیگه برام این معجزه رو رخ داد.

    مورد سوم:

    استاد من خیلی وقته روی این باور دارم کار میکنم که “خداوند خودش برام مشتری میاره”

    یعنی از شما الگو گرفتم که می شود که تبلیغ نکرد و خداوند به طرق مختلف افراد و شرایط رو برام بیاره و تمااام هنرجوهایی که دارم رو خداوند برام آورده از طرق مختلف و چه احساس لذت بخشی هست که بفهمی خداوند کارها رو داره انجام میده.

    مورد چهارم:

    من با دیدن قسمت نتایج دوستان آقای رضا عطار روشن،توی شرایطی که خیلی بدهکار بودم به افراد،مغازه خانمم خالی از جنس بود،چندین و چند چک سنگین به عمده فروش ها بدهکار بودم،خونم خالی از خوراکی های بود تقریبا و موجودی کارتم صفر بود،برج 11 پارسال توکل کردم به خداوند و دسته چکم رو پاره کردم و برا همیشه گفتم اگر بمیرم هم قرض نمیکنم دیگه.خیلی سخت بود استاد.البته که همزمان هم شروع کردم به صورت جدی روی دوره ی ارزشمند عزت نفس کار کردن.

    شرایط سخت بود،ولی خدا شاهده واقعا به مو میرسید و پاره نمیشد،یعنی از یه جاهایی یه سری اتفاقات میفتاد که در لحظه ای که دیگه هیچ امیدی نبود و داشتم غرق میشدم،یه همزمانی عجیب و غریب میومد و اون شرایط به خیر و خوبی رد میشد.

    به طرز معجزه آسای یه سری سلسله اتفاق هایی خداوند برام رقم زد و شرایط رو مهیا کرد که الان بعد از گذشت دقیقا 1 سال،به طرز باور نکردنی که هیچ وقت خوابش هم نمیدیدم،(یعنی من فقط تمااااامه آرزوم و رویا و هذفم این بود که بدهکاریم کمتر بشه،همین)من تمام بدهی هام رو به افراد دادم،تمام چک هام رو پاس کردم،تمام بدهی هام به بانک رو تسویه کردم،دوره حل مسائل رو خریدم و سفر و تفریح های زیادی رو رفتم و اووووو اصلا خداوند درها رو برام باز کرد که الله اکبر.هممممه اینا رو خداوند توی عرض 1 سال برام رقم زد.

    البته که با جون و دل به آگاهی هایی که توی “نتایج دوستان” سخاوتمندانه به ما دادین،اونا رو آوردم توی عمل.

    مورد پنجم:

    میخواستم خونه بخرم،خداوند جوری برای من برنامه ریزی کرد و درها رو باز کرد که توی یک شرایط خاص،هدایت شدم به یک فرد خاص که یه خونه داشت و خونه رو ازش خرید اونم به این صورت که یک سوم پول رو از من نگرفت و گفت 3 ماه بعد بده و بعدش هم خودش یک هفتم پول خونه رو ازم نگرفت و گفت خوشم اومده از تو و نمیخواد این مبلغش رو بدی و نمیخوام ازت بگیریم.الله اکبر

    استاد یه زمانی،خیلی مشتری زبان انگلیسی داشتم تا جایی که غرور گرفتم و فکر میکردم که دیگه خرم از پل گذشته و منم منم کردم.غرور گرفتم و برخورد بد هم میکردم با مشتری و فکر میکردم که دیگه کجا چه خبره.نتیجش هم که مشخصه دیگه،اتفاقاتی افتاد که تمام اون مشری هام رو از دست دادم.تمامشون و اینکه پول کلاس ها رو هم حتی گیرم نیومد و کلی ضرر دیگه و این داستان دوبار برام تکرار شده.

    یه زمانی هم نمایندگی شرکت اینترنتی داشتم و اوضاع خوب پیش رفت تا جایی که دوباره غرور من رو گرفت و با کله خوردم زمین و به سود نرسیدم که هیچ،ضرر هم دادم اونم درست در جایی که توی اوج بودم و کارم هم کنسل شد و تعطیل شد.

    توی بحث خرید و فروش ماشین هم،قبلا اقدام کرده بودم و خودم شخصا این کار رو برای خودم انجام میدادم تا جایی که دوباره منم منم کردم و یه معامله ی ماشین انجام دادم و تهش هم یک ضرر بزرگ دیگه نوش جان کردم.

    الان ناراحتشون نیستم،الان اگاهی های ناب داخل این فایل رو که شما سخاوتمندانه و با عشق با ما اشتراک میزارید و مفهوم توحید رو اینقدر واضح و شفاف میگید،اگر اون اتفاق ها نمیفتاد،شاید هیچ وقت اینجوری با گوشت و پوست و استخونم درک نمیکردم این موضوع رو.

    عاشقتونممممم مننننن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو قشنگ

    سلام به تمام بچه های سرزمین وحی

    خدایا شکرتتت که امروز به صورت هدایتی اومدم و این اگاهی و کامنت سعیده نازنین رو به من نشان دادی الهی شکرت رب من شکرتتت…

    استاد کجااااا خدا در باز نکرد برام کجا خدا دستم رو نگرفت کجا خداااا بهم کمک نکرد کجااا خدا بهم نگفت نترس کجااا بهم نگفت تو برو تو دل ترسهات کجاااااااا

    خدایا شکرررررت سپاس گزارم ازت رب من الهی شکرررررت….

    مگه بهم نگفتی حسن:

    نگران فردات نباشش

    مگه بهم نگفتی حسین:

    از افعال ادمهای اطرافت دلگیر نباش

    مگه به من مکفتی حسین:

    اخم نکن کاری از انها بر نمیاد

    مگه به من نکفتی حسین:

    تا من نخوام برگی از درخت پایین نمیوفته..

    اره همه اینارو تو به من گفتی رب من چراااا باید بگمممم من من چرااا باید بگم من انجامش دادم من چراااا باید بگمممم این من بودم من چراااا باید بگممم که خود منننننن فقد خود منننننن

    من هیچیزی نیستم هیچچچچچ چی

    من با الله منم من با خدا منم من با هدایتهای خداست که منم من با نور خداست که راه رو پیدا میکنم من با خداااااا والا غیر

    قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    بگو: بار خدایا، تویى دارنده مُلک. به هر که بخواهى مُلک مى‌دهى و از هر که بخواهى مُلک مى‌ستانى. هر کس را که بخواهى عزت مى‌دهى و هر کس را که بخواهى ذلت مى‌دهى. همه نیکیها به دست توست و تو بر هر کارى توانایى.

    خدا هیچ وقت دیر نمیکنه خدا همیشه منتظرت که ازش با جون دل بخواهی فقد از خودش و فقد و فقد از خودششششش هیچ وقت دیر نمیکنه رب من همیشه حاضر و امادست که بگه جاااااان در خدمتتم بنده خوب من در خدمتتم….

    من چی باشم که بخوام مغرور بشممممم و تواضع در برابر حق و فرمانروای جهان هستی نداشت باشم…

    ولی انسان از نسیان میاد فراموووووووووووش کار ترین موجود دنیااااا

    که خیلی جاها نحواسته یه کاری میکنی مبیننی ااااا تو که خراب کردیییی حسین ولی رب من اینقدر بزرگگگگ و اینقدر رعوف که میگه اشکال نداره حسین باشه ولی مراقب باشششش

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَالذَّارِیَاتِ ذَرْوًا﴿١﴾

    به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی

    سوگند به بادهای افشان کننده [که ابرهای باران زا و گرده های نرینه و مادینه گیاهان را می افشانند.] (1)

    فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿٢﴾

    سوگند به ابرهایی که بار سنگین باران را با خود [به نواحی مختلف] حمل می کنند. (2)

    فَالْجَارِیَاتِ یُسْرًا ﴿٣﴾

    و سوگند به کشتی هایی که به آسانی روی آب دریاها روانند. (3)

    فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿۴﴾

    و سوگند به فرشتگانی که [به امر خدا] کارها را [برای تدبیر امور هستی میان خود] تقسیم می کنند، (4)

    إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿۵﴾

    که بی تردید آنچه را [از اوضاع و احوال روز جزا] به شما وعده می دهند، راست ویقینی است. (5)

    وعده خداااا حققققق حقققققققق

    از خدا میخوام که من رو در مسیررررر توحید ثابت قدم نگه داره و بتونم تقوااا داشت باشم تقوا(کنترل ذهن)

    و بتونم اونقدررررررر سپاسگزار باشم که هر نفس کشیدنم فقد و فقد سپاسگزاری کنم و سپاسگزاری کنممممم

    استاد ازت بینهایت ممننونم ازت بینهایت سپاس گزارممممنننن پیامبر زمانه خدا نگهدارت باشه خدا همیشهههه نور به زندگیت بباره……

    ازت بینهایت سپاس گزارم…..

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ اَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَاْفَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.)

    «خدایا در این روز مرا از آمرزش‌جویان درگاهت قرار ده، و قرار ده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت، و در این روز مرا از دوستان نزدیکت قرار ده، به حق مهربانی‌ات، ‌ای مهربان‌ترین

    در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    الناز و هانیه گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان گرامی

    سه سال پیش زمانی که با این مسیر توحیدی آشنا نبودم وقتی به نام خدا رو می نوشتم فقط می نوشتم و هیچ درکی نداشتم یادمه خیلی دوست داشتم بنویسم “هوَالحقُّ”

    با اینکه مفهوم واقعی توحید را نمی دونستم ولی خدا با همان زبان شبانی من با من حرف میزد فک کنم دلم خیلی پاک بود خالص بودم و خدا رو دوست داشتم فقط به خاطر اینکه خدا هست شاید ازش ترس هم داشتم ولی با همان زبانی که بلد بودم قربون صدقه ش می رفتم و شب و روز باهاش حرف میزدم همه جا با من بود تو همه کارم اسمش بود یادش بود شاید شناخت عمیق نبود ولی بود مثله محافظی که دور یک شیشه رو گرفته باشه همیشه مراقب من بود کار نادرست میکردم ولی خدا بود نمیزاشت پارو فراتر از وجدانم بزارم

    و هر چیزی رو که می خواستم بهم میداد اصلا فکر نمی کردم که برای خواستن از خدا باید زیاد انتظار بکشم همین جوری می گفتم و اون اجرا میکرد.

    وقتی کمی بزرگتر شدم خواسته هایی داشتم که همه مسخره م میکردند ولی منم از تمسخر اونا تعجب میکردم میگفتم یعنی چی مگه خدا قوی و فرمانروا نیست پس من میخوام اونم میدم.

    باور کنید خیلی ساده و بی آلایش ولی با باوری مثل بچه ای که به هیچی فکر نمیکنه میخواستم بدون اینکه از قانون چیزی بدونم. هر موقع حالم بد میشد می اومدم سجاده پهن میکردم و از خدا می خواستم الان می تونم با یقین بگم خداوند هر لحظه که به درگاهش بیایی تو رو می پذیره اصلا عاشق منه.

    گفتم فلانی رو برای همسری می خوام (همه منو مسخره کردن)

    گفت چشم

    گفتم فلان شغل و میخوام (خونواده میگفتند امکان نداره)

    گفت چشم

    گفتم فرزند میخوام

    گفت چشم

    گفتم خونه میخوام

    گفت چشم

    گفتم مسافرت به … میخوام

    گفت چشم

    گفتم وسایل رفاه و آرامش میخوام

    گفت چشم

    ولی

    من مشرک ، من ناسپاس، من کفور ، من بخیل

    فراموش کردم

    وقتی همه اسباب بازی های که می خواستم به دست آوردم یادم رفت 

    خدارو فراموش کردم

    خدارو به کلی از زندگیم حذف کردم

    شروع کردم به گفتن من من من

    شروع کردم قدرت را از خدا گرفتن و به آدما دادن

    شروع کردم به انکار خدا و معاد و آخرت

    و مشخصه کسی که اینارو انکار میکنه سر از کجا در میاره

    کج رفتم

    بد جور کج رفتم

    تا یک قدمی باتلاق پیش رفتم

    خیلی طول نکشید

    تک تک چیزهایی که به دست آوردم از من گرفته شد

    تک تک آنها

    و من فهمیدم من نبودم خدا بود

    وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ

    و دوباره زمانی که به آغوشش بازگشتم مثل سابق بود اصلا ازم ناراحت نبود اصلا دلگیر نبود

    اونقدر در باتلاق دست و پا زده بودم تا اطرافیانم نجاتم دهند له و لورده شده بودم بی جان و بی رمق بودم ولی می دانستم از کجا خوردم

    دستم را با شرمساری به طرفش دراز کردم و صدا زدم خدااااااا

    دستم را گرفت و مرا از زمین بلند کرد و مرا روی دوش خود سوار کرد

    گفت برگشتی بنده ی من

    دوراتو زدی

    دیدی دنیارو

    دیدی آدمارو

    چطور زمینت زدن

    من بودم تو همون آدمی که بهت محبت میکردم

    من بودم توسط اون ادما بهت رزق و روزی فرستاده بودم

    من بودم تو رو وسط اون رفاه و آرامش گذاشتم

    من بودم بهت عزت دادم

    دیدی اگر از من رو برگردونی آدما هم ازت رو برمیگردونن

    دیدی عزت از آن من بود

    چرا اعتبار منو با آدما دادی

    ولی نگران نباش بازم من هستم

    من خدا هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    سید محسن مصطفوی گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    سلام

    عرض میکنم خدمت استا د عزیزم و خانم شایسته

    استاد از کجا میدونستی من حالم چند روزه خوب نیست به خاطر جدا شدن از خدا به خدا وقتی بنر سایت رو دیدم شما وسط سلسله فایلها ذهنیت قدرتمند اومدی روی توحید عملی شوکه شدم یک لحظه و همون موقع گوشش دادم و چقدر حال خودم و اطرافیانم خوب شد من دفتر سپاسگزاری دارم وتا حالا این جمله خدایا هر چه دارم از تو هست رو بلد نبودم حالا خدا از طریق شما به من یاد داد و‌چقدر تو روحیه کن و حالم اثر مثبت گذاشت استا واقعا ازتون سپاسگزارم که بیدارم کردید و با خدا اشتیم دادید امروز تو پیاده روی یک بار دیگه گوش دادم فایل رو و به خودم عهد کردم هر وقت احساس خوبی نداشتم مثل یک امپول انرژی زا بزنمش تو رگم

    چند روز پیش یه مسئله کاری داشتم از خدا خواستم حلش کنه دیروز به طور ناگهانی همکارم از زاهدان با من تماس گرفت و گفت من اینجا هستم و دارم حلش کنم بدون اینکه من کاری کنم یا به کسی رو بندازم فقژ به خدا گفتم و او هرگز روی بندهاش رو زمین نمی اندازه و در زمان مناسب کارش رو میکنه او ما رو ول نکرده و هر لحظه مادتوسط او هدایت و حمایت و حفا ظت می شویم

    استاد راجب شرک و بحث شفاعت من قبلا ادمی بودم که خیلی به واسط میان من و خدا باور داشتم و روی غیر خدا حساب میکردم که یه ادمهایی هستند که خیلی اعتبار دارند پیش خدا و ما باید به اونه التماس کنیم تا به خواسته هامون برسیم

    ولی باز هم خدا از زبان و روش هایی مثل تفکر بر ایات قران که هیچ کس قدرت شفاعت کسی رو نداره و همه چیز بما قدمت ایدیهم هستش و نتیجه اعمال خودمونه و قوانین خداوند توسط هیچ‌احدی تغییر نا پذیره و اینکه شما در فایل دعای کمیل گفتید که حضرت علی علیه السلام با اینکه انقدر پیامبر اسلا م بهش نزدیک بوده و پیامبر خدا بوده تنها تنها وتنها از خداوند شفاعت و امرزش می طلبه و روی غی ر خدا حتی پیامبر اسلام و هیچ کس حساب نمی کنه و من پی بردم که خودم به اندازه کافی پیش خدا ارزش و مقام دارم که مستقیم ازش بخواهم و او از رگ گردن به من نزدیکتره من چرا از این و اون بخواهم

    با. هم از شما تشکر میکنم و امیدوارم همیشه سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    سید محسن فاطمی گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام استاد جان

    چقدر خوب بود این فایل و یادآوری کرد تو ذهنم

    ک کارهایی ک با توکل رفتم جلو و همه میگفتن

    آشنا بازی و این حرفا و کار من انجام شد و همه

    متعجب بودند چطوری تعجب کردند ولی خوب

    من میدونستم از کجا آب میخوره و خبرهایی ک

    شنیدم در رسیدن ب اون هدفم خوب نبود اما

    ب خودم گفتم ایمان داشتن و توکل داشتن ب

    مو میرسه ولی پاره نمیشه و این هم جزوه مسیر

    رسیدن ب خواستمه و در نهایت بهش رسیدم

    تواضع ام هرچه میگذره و بزرگتر میشم

    در مقابل خدا بیشتر میشه حتی در کوچکترین

    مسائل مثال اخیر رفته بودیم مسافرت تو تعطیلات

    چند روز پیش و خوب خونه رزرو نکرده بودیم

    و ب 18 نفر زنگ زدم همه پر بودن و یه نفر

    با قیمت بالا پیدا کردم و قبلش گفتم خدایا خودت

    پیدا کن برام یکی از اون نفرات ک قبلن زنگ زدم

    زنگم زد و با قیمت نصف اون قبلی و چقدر تمیز

    و مرتب و پراز وسایل خوراکی بود و رفیقام همه

    تعجب کردند خیلی مثال دارم از کوچکترین کارها

    ک. برام خدا انجام داده د بزرگترین کارها ک ب

    قول معروف باید برم تو دهن اژدها و همه را

    سربلندم کرده و همیشه میگم خدایا چقدر عزت و

    احترام بهم دادی ک نسبت ب 2سال قبلم قابل

    مقایسه نیست هم از نظر فیزیکی و جسمی

    هم ازدرون و شجاعت و قوی‌تر شدنم

    این فایل نا خودآگاه بغضم را ترکید نمیدونم چرا

    و احساس خیلی خوب و قوی بهم داد

    ایمانم با همین کارها بیشتر و بیشتر میشه و دیگ

    نمیتونم تسلیم نباشم و همیشه دلهارا نرم میکنه

    و در زمان و مکان مناسب قرارم میده

    مهاجرتی ک کردم همیشه میگم خدایاشکرت چقدر ب

    موقع بهم گفتی و در زمان و مکان مناسب رخ داد چرا

    چون با قانون سلامتی فهمیدم چیا بدنم نیاز داره وکلی

    از لحاظ مالی بهم کمک کرد ک خرج الکی نداشته باشم

    و با این انرژی عالی کار کنم خداراشکر و اگر قبل این

    دوره میرفتم نمیدونم چه اتفاقاتی میوفتاد ولی الان

    هر روز بابت این مسئله سپاسگذاری میکنم

    جاهای ک اصن نمیدونم باید چی بگم یا

    ترسی دارم یا چیزی تو ذهنم

    نمیا میرم جلو و می‌گویم خودت آنچه را ک لازمه بر زبانم

    جاری کن یا خودت برام انجامش بده و همیشه سربلندم

    کرده مثالش دیروز میخواستم یه مدرکی بگیرم و چیزی ک

    لازم بود بردم یکم ترس بود و گفتم خدایا من میرم جلو

    خودت برام بگیر و دوست ندارم سوالی ازمن بپرسم

    و رفتم جلو همه باهام گفتن و خندیدن و شوخی کردم

    و سریع کارم را انجام دادم اومدم بیرون گفتن خدایا

    شکرت مثل همیشه خودت انجام دادی و این ایمانم

    بیشتر و بیشتر میشه و تسلیم تر و آرام تر میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 951 روز

    به نام خداوند مهربان به نام خداوندی که رزاق و وهاب است به نام خداوندی که هر آنچه داریم از آن اوست اوست قدرت مطلق به نام خداوندی که از وقتی قدرت رو به او دادم من هم قدرت گرفتم خدایا شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد دوست داشتنی ام سلام و صد سلام به مریم قشنگم صبح یه روز زیبای خداوند بخیر و خوشی

    استاد وقتی این فایل رو دیدم خیلی خوشحال شدم چون من فایلهای توحید عملی رو همشو تو گوشیم دارم و ممنونتم خدا قوت استاد عزیز من از وقتی توحید عملی ها رو گوش می‌کنم و عمل هم دارم چقدر افکار و باورهام عوض شده چقدر به هر موضوعی دلم روشنه و میدونم به خوبی او درست میکنه دیگه نگران نیستم اگه یه درصد هم نگرانی سراغم بیاد سریع بر میگردم واین فایلها رو گوش می‌کنم و خودمو آبدیت میکنم و حالم عالی میشه

    چقدر درسها داره این فایل وقتی رو خدا حساب میکنی و قدرت رو از روی دیگران بر میداری خودت با قدرت دادن به خدا قدرت بسیار میگیری من همینطورم و خیلی نتیجه های خوبی رو گرفتم و دستانش رو دیدم که به وضوح فرستاد و کارهامون رو درست کرد و اشک شوق ریختیم و خودم سجده شکر بجا آوردم

    یه مسئله ای چند ساله پیش برام اتفاق افتاده بود اون هم با افکار و باورهای اشتباه ما بود بلاخره پیش اومده بود چون هنوز با استاد و این قوانین آشنا نبودیم به هر کسی رو میزدیم هم می‌گفتیم برامون دعا کنین هم می‌گفتیم اگه کاری از دستتون بر میاد برامون انجام بدین مسئله مون حل نمیشد که هیچ گره تو گره افتاده بود و هر روز حالمون و زندگیمون بدتر و بدتر میشد چون از خدا نخواسته بودیم خدا رو یادمون رفته بود و فکر می‌کردیم از دست اون کاری بر نمیاد و گرنه تا حالا درست کرده بود مگر او نمیبینه ما داریم اذیت میشیم و خلاصه از این حرفهای پوچ زیاد میگفتیم تا یه روزی یکی از اقوام که یکم تو این مباحث قوانین بود اومد و راه رو به ما نشون داد و کمکمون کرد و یه جورایی ما رو به این مسیر زیبا هول داد وبعد از چند سال خدا رو شناختیم و قدرت رو به او دادیم و از او درخواست کردیم به صورت معجزه آسایی مسئله مون رو راحت و آسون حل کرد که وقتی خبرشو شنیدم سجده شکر بجا آوردم و تو این چند سال که با استاد آشنا شدیم و فایلهاشو هر روز گوش میکنیم و عمل هم داریم زندگیمون هر روز پر رونق

    تر میشه از همه لحاظ و این رو مدیون خدایی هستم که دستانش رو به موقع فرستاد خدایا شکرت سپاسگزارتم

    خدایا من هر آنچه که دادم از آنه توست

    خدایا من از هر خیری که از تو به من برسد من فقیرم

    خدایا همه کارهامو به تو می‌سپارم چون تو قدرته مطلقی و از پسه همه کارهام بر میای به راحتی و آسانی

    خدایا کمکم کن

    از شما استاد عزیزم از تمامی دوستانی که وقت گذاشتن و کامنت منو خوندن متشکرم در راس همه امور خدا رو یاد کنید خدایا شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: