توحید عملی | قسمت 11 - صفحه 45

1225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1528 روز

    به نام خداوندجان وخرد

    به نام اللهی که ماروانسان افرید

    به نام خالق یکتا

    سلام دوستان خوبم

    خوشاانان که الله یارشان بی

    خوشاانان که الله عشقشان بی

    خدایاخودت یاریم کن وبگوکه چی بنویسم وازدرون من حرف هازده بشه خودت هدایتم کن

    2سال پیش من هم مثل خواهراستادعزیزم رفتم تمرین رانندگی وبعدماشین خریدم بااین که چندسال قبلش گواهینامه گرفته بودم اماماشین نداشتم ویادمه وقتی سوارماشین خودم شدم اولین بارترس داشتم ولی انگاریک ارامشی دروجودمن بودکه نگران نباشم وباورکنیدهمه تعجب کردندکه چطوراینقدرسریع رانندگی کردم توخیابون های شلوغ

    چون ازخداهدایت خواستم وهنوزم هروقت سوارماشین میشم وقتی کسی توماشینه به خدامیگم خدایاخودت حافظ ونگه داره من واین ماشین وافراددیگه که توماشین هستندباش

    ووقتی که میگفتم من رانندگی بلدم ویاددارم ماشینم خراب میشدیابه جایی میزدم

    وقتی که ارامش دارم انگارکارام راحت ترانجام میشه وخداداره بامن حرف میزنه ونگران نیستم وزندگی من روون ترانجام میشه وانرژی من بیشتره

    ولی وقتی میگی من بلدم ضربه میخوری

    یادمه میخواستم 1سال پیش برم جایی کارکنم دقیقایک نشانه واضح اومدویک ادم رواونجادیدم که ازطرف خداوندبودکه بهم گفت اینجانیاوکارنکن ولی من گوش نکردم و4ماه وقتم تلف شدوضربه مالی وروحی خوردم

    وقتی به هدایت های خداوندگوش نکنی ضربه میخوری

    خدایامعبودا سروراخودت بگوچکارکنم من هیچی نمیفهمم واقعاعاجزشدم خدایاکمکم کن توقدرتمندی توتوانمندی

    اول این که باورکنیم که مالایق هم صحبتی باخداوندیم باورکنیم که خداوندماروهدایت میکنه

    باورکنیم که خداونددرکنارماست

    وبعدبپذیریم که ماهیچی نیستیم وناتوانیم توتمام موضوعات زندگی خودمون هرچقدرهم علم ومهارت داشته باشیم علم مادرمقابل اگاهی خداوند به اندازه یک قطره درمقابل اقیانوس هم نیست

    خداونداتواگاهی تودانایی تووهابی

    إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

    ـــــــــــــــ

    خدایا تنها تو را می پرستیم و بندگی می کنیم و تنها از تو کمک می خواهیم

    (سوره الفاتحه، آیه 5)

    اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ

    ـــــــــــــــ

    ما را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کن

    (سوره الفاتحه، آیه 6)

    صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ

    ـــــــــــــــ

    (منظور) راه کسانی که به آنها نعمت داده ای (و مورد لطف خاصّ خود قرارشان داده ای) نه آنهائی که مورد غضب تو قرار گرفته و نه آنهائی که گمراه شده اند

    (سوره الفاتحه، آیه 7)

    یاأَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَریمِ (سوره انفطار آیه 6

    ای انسان ، چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرورساخته

    همین غرور و تکبر بود که فرعون سرکش را از تخت

    بادشاهی محروم و در رود نیل غرق ساخت، قارون را با همه خزاین و املاکش داخل زمین فرو برد، ابرهه رابالشکر بزرگ و فیلان مست اش هلاک نمود.

    خدایاکمکم کن که درمقابل توخاشع ومتواضع باشم وتوراتنهااگاهی عالم بدانم که چون تواقیانوسی ازعلم واگاهی هستی وتمام اسرارجهان هستی درنزدتوست ای معبودمن

    خدایاازت میخوام که توحیدرودردل من جاری کنی

    خدایاازت میخوام که بهتردرک کنم ومتوجه شوم هدایت های توراوعمل کنم

    خدایا

    معبودا

    پروردگارا

    قالو :إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

     

    مااز آنِ خدا هستیم و به سوى او باز مى‌گردیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    استاد جان سلااام

    دوستان عزیزم سلااام

    در مورد خودم بگم

    منم اون زمان که تازه رانندگی رو شروع کرده بودم

    تدریس رو شروع کرده بودم

    اولین مرتبه هایی ک بعد از ازدواج‌مهمان داشتم

    ( تجربه اشپزیم بشدددت پایین بود و من بعد از ازدواج و دور از مادر و خواهرم اشپزی رو شروع کردم)

    و همش از خدا کمک میخواستم

    مثلا یادم اولین مرنبه که مهمان داشتم اولین مرتبه بود که زرشک پلو درست میکردم

    و خدا کمک کرد و مزه غذا ب گفته مهمونا و همسرم بینظیر بود

    ولی اونجاها ک باد ب غبغب انداختم که

    مثلا فلان غذا یا دسرم حرف نداره

    یا مث همیشه نشد یا دسرم خوب درنیومد و ریختم دور

    استاد الان هر وقت ماشین روشن میکنم

    میگم خدایا درزمان مناسب ب سلامت من برسون

    مخصوصا وقتی پسرم میرسونم مدرسه

    یکی از خیابونها بشدتتت شلوغ

    و من همش از خدا کمک میگیرم

    یا مثلا یکشنبه

    زبان اموزم اومده بود که زبان مدرسه اش رو باهاش کار کنم

    این درس نسبت ب قبلی ها سخت تر بود

    و زبان اموزم نکران بود

    خدا ب دلم انداخت که این مرتبه با … روش باهاش تمرین کن

    منم سریع انجام دادم

    و خداروشکررر

    نتیجه عالی بود و زبان اموزم با روی خوش و سادی رفت

    توی کلاس خوشنویسی استادم خیلییی از کارم راضی

    و من مرتب خداروشکر میکنم

    که توی این مسیر ب من کمک میکنه

    در نوشتن و تقلید از تمرینها کمکم میکنه

    یا در تدریس زبان

    ب کلامم قدرت میده که ب راحتترین شکل درس رو منتقل کنم

    من از خودم هیچ ندارم

    و هذا من فضل ربی است

    خدایا هدایتم ک ب مسیر پاکی درستی برکت ثروت و سلامتی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    محمدصادق بهادری گفته:
    مدت عضویت: 796 روز

    به نام خدا

    واقعا وقتی که بهش فکر میکنم که کجا ها از مسیرم حتی یکم دور شدم یادم میاد که خودم رو گرفتم یا برای خودم کسی هستم و دیگران هیچی نیستن این واقعا باعث میشد که بفهمم دلیل اشتباهم چی هست و اون رو اصلاح کنم خییییلی نعمت بزرگی هست که وقتی از خود خدا کمک بخوای بهت بگه که اشکال‌ کارت اینه اول باید این درست بشه یا به قول استاد اول باید پاشنه آشیل ترین ترمزت رو روش کار کنی تا بتونی ببینی که چقدر کار ها ساده شد یا چقدر راحت آدم به خواستش رسید یا چقدر آدم راحت میتونه از مسیر زندگیش لذت ببره و بعد که مزه اش را چشیدی اونوقت باید خودت رو متعهد کنی که من میخوام این مسیر رو ادامه بدم چون دوست ندارم از مسیر خارج بشم و با سختی رنج آور به جایی برسم و هر وقت هم که فکر میکنم که چقدر راحت به خواستم رسیدم فقط به خدا اعتماد کردم که منو هدایت کن مهم نیست چجوری من فقط به ندای قلبم گوش میدم بعضی وقتا برای رسیدن به خواسته ای شرک می‌ورزیدم که من باید به این صورت برسم اگه غیر از این باشه فایده نداره و خدارو شکر سریع متوجه شدم که این تفکر اشتباه هست که فقط از این تریق به خواستم برسم و جایگزینش کردم که من این خواسته رو میخوام براش

    بهینه تلاش می‌کنم و نتیجه ای که میخوام رو فقط میسپرم به خودش وقتی که آماده بودم بهم میده اونم بالذت زیاد باعشق الان که دارم این حرف رو میزنم یاد جمله ای از حرف استاد افتادم در دوره عزت نفس که میگه پشت دلار آمریکا نوشته in God we trust ما به خداوند اعتماد داریم واقعا خییییلی فوق‌العاده هست که یک کشور یه همچین باور قوی رو روی اسکناس بزنه وقتی بهش نگاه میکنی فقط میتونی سپاسگزار باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1459 روز

    بنام یگانه خدایی که در هر لحظه اجابت میکنه

    سلام خدمت همگی

    استاد جانم!دومین کامنت من روی این فایل فوق العاده ست،فکر نمیکنم تا حالا اینقدر یک فایل رو گوش داده باشم و اشک نریزم!!!!

    چه کردید باما!؟چرا من اشک چشام بند نمیاد نمیدونم این فایل یه جوره عجیبی به دلم نشسته انگار خوده خدا این حرفا رو زده و گفته فقط بهم ایمان بیارید و ازم هدایت بخوایین!!!

    وقتی همه ی تمرکزت رو میزاری روی توحید از در و دیوار برات راحتی و آسونی میباره،چقدر لذت بخشه این توحید و اگه فقط این رو درک کنیم برای جهان و آخرتمان معجزه می کند!!!

    چند روزیکه صدای ذهن رو که می گفت خودم،خودم بلدم!خودم همه کاره ام رو بستم و وقتی برای هر کاری هدایت و کمک میخوای خیلی راحت تری انگار،انگار اسپانسری داری قدرتمند و ثروتمند که همه ی نیازات رو بهش میسپاری و یقین داری همه جوره حمایتت می کنه!!!

    دیروز برای اولین بار گفتم خدایا فقط به امید خوده خودت و صبح ساعت پنج و نیم قرار پیاده روی در کوه با دوستان رو داشتم و قرار دیدارمون چند کوچه ی دیگر بود چون هر کدام از محله ای می آمدند و باید در یک مکان خاص به همدیگر ملحق می شدیم!شب موقع خواب گفتم خدایا کمکم کن تا هم نترسم از خلوت و تاریکی صبحگاهی و هم ایمانم رو بیشتر کن که اگه کمی دلم بلرزه مطمئنا بیدار نمیشم و از خواب صبحگاهی نمیگذرم گفتم و خوابیدم و با اولین آلارم ساعت گوشی بیدار شدم و آماده شدم ولی دیدم هم کوچه خلوته و هم هنوز کامل روشن نشده !گفتم خداجونم خودت بگو چیکار کنم!؟

    یه لحظه ریموت ماشین رو برداشتم و چون هنوز کامل نمی تونستم از پارکینگ پر از تضاد در بیارمش گفتم به امیده خودت …همین و رفتم!!!

    بخدا چنان شوقی در دلم زد این الهامش که میتونی گفتم که بخدا میتونم و براحتی و برای اولین بار بدون کمک کسی و با کمک خدا به زیبایی هر چه تماتر درش آوردم و رفتم دنبال دوستانم و چقدر خوشحال شدند که براحتی تونستیم به هم بپیوندیم و یک پیاده روی جانانه در دل کوه و همراه با طلوع زیبای خورشید و آواز پرندگان و بوی سبزه ها رو داشته باشیم!!!و همون جا گفتم خدا جانم چقدر پاداش کسی که پا میذاره روی ترس هاش رو زود میدی!؟

    چقدر تو دلم شکرگزاریش کردم از اینکه کمکم کرد و بر بزرگترین ترس زندگیم که فکر میکردم هیچ وقت نمیتونم ماشین رو از یه پارکینگ پر از تضاد در بیارم و این یکی از آرزوهایم بود،غلبه کردم!و وقتی یه کاری رو عمیقا و از ته دل انجام میدی بقول استاد همه ی جهان دست بدست هم میدن تا اون کار رو به نحو احسن انجام بدی و نتیجه ی عالی رو رقم میزنی!!!و شب وقتی همسایه مون گفت که لطفا ماشین رو در بیارین تا ماهم ماشینمون رو که قبل ما پارک کرده بودن و اتفاقا برای خانومش بود و اون آقا در کمال ناباوری فکر میکرد نمیتونم ولی دوباره گفتم خدایا من هیچی بلد نیستم و تو باید هدایتم کنی و به زیبایی درش آوردم و تعجب آقای همسایه رو وقتی دیدم گفتم خدا جونم متشکرم که کارت رو به خوبی هر چه تماتر انجام دادی!!!!و نه تنها اینبار آگاهانه مغرور نشدم،بلکه تو دلم هزاران بار ازش تشکر کردم.

    از دیروز تابحال هزاران بار از خدا بخاطر استاد ارزشمندم تشکر کردم که باعث شدند من بر این ترسم غلبه کنم و یک مهارتی رو یاد بگیرم که حتی برای آقایون هم در آوردن ماشین از چنین پارکینگی سخت و عذاب آور بود ولی به لطف خودش امروز از شدت لذت و رهایی و شوق اینکار اون قدری پر انرژی بودم و شارژ که حد و اندازه نداشت…

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام تر از آهو،بی باک تر از شیرم

    هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید،زنجیر پی زنجیر

    خدایا،عشقم،جانم،روحم،روانم،تمام من!!!هر لحظه مرا تحت حمایت خودت قرار بده،هر لحظه منو هدایت کن،هر دم بهم یادآوری کن که من بی تو هیچم،هر ثانیه بهم گوشزد کن که من هر چه دارم از آنه توست،بقول استاد اگه پام لغزید،اگه مغرور شدم گوشم رو بپیچون و نباشه که راه رو بیراهه برم و نفهمم!!کمک کن برای انجام هر کاری از خودت کمک بخوام نه غیره تو،کمک کن یادم بمونه این آگاهی ناب که هر چه دارم همه از وجوده توست،من دست خالی اومدم ولی کمکم کن دست پر در پیشگاهت اعلام حضور کنم!!!

    خدا جانم!تمام ثروت من،تمام دارایی من!من تو را دارم و دارای جهانم…

    استاد جانم!از خدا بخاطر وجود ارزشمند شما سپاسگذارم!!!!

    مانااااباشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  5. -
    فاطمه صیادی گفته:
    مدت عضویت: 3925 روز

    و منی که عاشق فایلهای توحیدی شما هستم

    والبته که فکر کنم هممون هستیم

    از روزی که اومده این فایل بارها و بارها گوش کردم و امروز خیلی خسته و شاکی بودم از وضعیت زندگیم و کارم. و عاجزانه از خدا خواستم کمکم کنه و واقعا جملات شما تو این فایل حکم اب سردی رو اتیش وجودم بود

    استاد اون قسمت عاجز شدن و من کاملا درک کردم اون مسیر سخت و من درک کردم مخاطب شما اونجا ابراهیم تنها نبود منم بودم و باید میشنیدم باید از خدا جواب میگرفتم که چرا حس میکنم گیر کردم چرا راه حلی نیست

    با اینکه تمام تلاشامو کردم ولی همیشه به چیزی کم بوده یه احساس تنهایی یه احساس بی کسی تو برهه هایی رو تو زندگی هممون حس کردیم انگار تنهای تنها میشی و هیچ راهی نداری و اونجاست که میفهمی تکیه گاه کیه رفیق کیه همدم کیه پشتیبان کیه پدر و مادر کیه خانواده کیه

    اونجاست که میفهمی هیچ کس نیست جز الله

    اونجاست که دقیقا میفهمی هیچ کس زورش نمیرسه به زندگی خودش چه برسه به زندگی تو

    اونجاست که میفهمی یک عمر مسیرت باطل بوده

    والبته اونجا میشه نقطه ترن اور تو میشه نقطه عطف زندگیت

    استادم میخواستم از هدایت بگم ولی اخرین هدایتو همون لحظه ای دریافت کردم که بعد از گوش دادن و فکر کردن به این فایل که قران و باز کردم و سوره بسیار زیبای ضحی اومد

    سوره ای که جواب شکایت من بود سوره ای که کلمه به کلمه اش درس داره و اصلا یه هماهنگی عجیبی پیش امد دلم نیمد به شما نگم

    والضحی قسم به پرتو نور

    ولیل اذا سجی قسم به شب وقتی ارام گرفته

    ما ودعک ربک و ما قلی که خداوند نه تو را رها کرده نه از تو بیزار نگشته است(این دقیقا حسی بود که من امروز داشتم حس میکردم خدا ولم کرده و یا چه کاری کردم که نمیشه لیاقتمو چرا نساختم شاید لایق اون اهداف سطح بالام نیستم و یا درست عبادت نکردم و… ولی اینجا خودش بهم گفت که منو رها نکرده دلخور هم نیست از من )

    و للاخره خیر لک من اولی و اینده تو خیلی بهتر از شرایط الان تو هست (بچه ها اینجا خدا خودش قول داده اینده ما بهتر از شرایط الانمون هست اخه چی از این وعده خدا خوشحال کننده تر)

    و لسوف یعطیک ربک فترضی به زودی انچنان به تو عطا خواهیم کرد که راضی خواهی شد( این ایه خودش تضمین پرودگاره بچه ها

    خودش گفته مدرک اوردم

    راضیمون میکنه بچه هاانقدر میبخشه که راضی بشیم)

    این جا میاد خدا به قول اقای بازرگان نوازش سرزنش وار به پیامبر میگه اینجا یاداوری نعمت های گذشته به پیامبره و به هممون

    الم یجدک یتیما فاوی ایا یتیم نبودی و پناهت داد-(بچه ها ما هممون یتیمیم به خدا هممون فهمیدم گاهی هیچ کس نیست گاهی هیچ کس کاری از دستش بر نمیاد برامون گاهی در اوج با کسی بی کس هستیم

    و وجدک ضالا فهدی ایا گمراه نبودی وهدایتت کرد اینجا رو خیلی کیف کردم من خودمو بگم خیلی گمراه بودم اصلا به قولی تو باقالیا بودم شاید خیلی هاتون مثل من بوده باشید که راه خلافی نرفتید یا کلا مسیرتون همیشه مثبت بوده ولی واقعا تا قبل از استاد ایا گمراه نبودیم قران به پیامبر میگه تو چه میدونستی کتاب چیه ایمان چیه به خدا قسم منم اصلا چمیدونستم ایمان چیه شرک چیه اصلا خدا چیه

    ووجدک عائلا فاغنی ایا نیازمند نبودی و بی نیاز ت کرد من واقعا قبل از انتخاب این مسیر و استاد خیلی نیازمند بودم خیلی بی پول بودم و واقعا خدا بهم مرحمت داشت و منو نجات داد از اون وضعیت و الان بی نیازم کرده از خیلی چیزا و تو مرحله گذار هستم به سطح درامدی خیلی بهتر

    اینجا دیگه میاد رفتارهای درست و میگه مختصر

    که اخری از نظر من از همش مهمتره

    فاما الیتیم فلا تقهر پس یتیم رو کرامت کن

    پس درک کنیم بقیه ادمها رو که تنهان بی کس هستن اینجا بیشتر یادم به استاد افتاد که به هممون کمک کرده

    و اما السائل فلا تنهر درخواست کننده را نرنجان و تا جایی که از عهده مون برمیاد اگر کسی درخواستی داشت که میتونستیم و شرایش و داشتیم انجام بدیم

    و اما بنعمته ربک فحدث و نعمت های پروردگارت و باز گو کن و این ایه

    این ایه بیشتر منو مجاب کرد که بیام بگم از نعمات پروردگارم بیام بگم از هدایت خداوند از اون همه مراحل سختی که داشتم و خدا منو نجات داد حالا که میخوام برم مرحله بالاتر چرا بهش تکیه نمیکنم چون خودم میخوام برسم خودم میخوام برم جلو چون فکر میکنم منطقی باید عمل کنم همون که میگید استاد وقتی یه کاری رو یاد میگیرید اون غروره میاد که خودم میتونم چون حس میکنیم بزرگ شدیم عاقل شدیم و… نه ما بدون خدا قدم از قدم نمیتونم برداریم

    خیلی ها طلوع افتاب امروزو ندیدن ولی من و شما دیدیم خداوند چطور هر لحظه بهمون این لطف رو داره وقتی در این حد نیازمند به خدا هستیم غرور کیلو چند

    الله اکبر

    چقدر همزمانی جالبی

    تک تک جملات شما و این سوره

    و باران رحمت الهی کاملا غیر منتظره همین باران و من آرزوشو داشتم انقدر دلم تنگ شده بود و بارها باریده بود که یادم رفته بود و این بار چقدر پر شدت تر از قبل داره میزنه و نوید رحمت پروردگار و میده که اون پروردگار میبخشه بی حساب میبخشه اگر فقط اونو ولی و وکیل و رفیق و تکیه گاه خودت بدونی شاید تو یادت بره اون یادش نمیره

    نکته جالب این سوره دقیقا زمانس نازل شده که یه مدتی به پیامبر وحی نشد و پیامبر خیلی ناراحت بوده و مدتها منتظر خدا بوده وقتی دیدم استاد هم مدتها بهش گفته نشده که بیاد صحبت کنه و حالا اومده حرف از توحید میزنه حرف از هیچ بودن در پیشگاه پروردگار میزنه و منی که دلخور بودم جرا خدا هدایتم نمیکنه جرا هیچی بهم نمیگه و الان انقدر زیبا ساعتها باهام حرف زد قشنگ درک میکنم که مخاطب قران تک تک ماهاییم مخاطب من و شماییم

    استاد هدفش رسوندن پیغامی که خداوند به خودشون دادن و نتیجه گرفتن و الان برای عمل به دستور همین خدا دارن ما رو راهنمابی میکنن به همون صراط مستقیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  6. -
    پريسا احدزاده گفته:
    مدت عضویت: 2074 روز

    بنام خدایی که روشنی بخش راهمان است و حامی و هدایتگرمان

    سلام بر استاد عشق ،سلام بر بانوی همیشه همراه استاد جان ،و سلام بر تمامی دوستان این بهشت زیبا

    ما هر زمان که بخواهیم به خودمون جایزه بدیم ،یا هر زمان که احساس کنیم انرژی مون پایین اومده یا هر وقت از خداوند سوال و هدایتی خواستیم و منتظر شنیدن و دیدن نشانه ها بودیم سعی کردیم یه سفر یه روزه سپاسگذاری ترتیب بدیم و حدود 10 ساعت رانندگی به یکی از شهرهای زیبای شمال برسیم ،صبح قبل طلوع خورشید حرکت میکنیم و شب برمیگردیم ، تمام این مسیر رو با خدای بی نهایتمون عشق بازی می‌کنیم و لذت میبریم از زیباییها ،روز یکشنبه 27 فروردین که مصادف بود با روز تولدم و روز سفر یک روزه سپاسگذاری از پروردگارمون راهی بندر انزلی شدیم ،تمامی راه با فایلهای شما مخصوصا فایل توحیدی شما سپری شد

    استاد عزیزم نمیدونم چطور ازتون سپاسگذاری کنم که چشم و دل ما رو با این فایل زیباتون بازتر کردید، شما دریچه ای از رحمت الهی رو در وجودمون جاری کردید،چه به موقع هدایت میشید که برخی آگاهی ها رو بهمون بدید و ما چقد خوشبختیم که در زمان مناسب شاگرد شما شدیم تا این آگاهی های ناب رو بشنویم و درک کنیم

    ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم ،دو روزه دارم تلاش میکنم تمام لحظات غرق این اعتماد و توکل و ایمان باشم ،

    دارم تلاش می‌کنم برای کوچکترین کارها هم هدایت بگیرم و توکل کنم ،چقد لذت بخش تر شده زندگیم با وجود خداوند و این اعتماد و این توکل

    به خودم تعهد داده ام و اینجا هم کامنت گذاشتم تا ثبت کنم تعهد خودم رو به پروردگارم ،تا همیشه ودر همه کارهام بهش توکل کنم و ازش کمک بگیرم

    امروز یه لباس از مشتری عزیزمون رو که تغییر مدل داشت و من هیچ ایده و هیچ ترفندی براش نداشتم جلوم روی میز گذاشتم ،بهش نگاه میکردم و هر چه فکر کردم نمیتونستم براش راهکاری بدم ،همیشه فکر میکردم منم که مهارت دارم و در کارم حرفه ای هستم و میتونم هر کاری رو انجام بدم

    ولی امروز مغزم کاملا سفید بود هیچ ایده ای نداشتم از خدا کمک گرفتم و آیه معروف رو خوندم و دست به کار شدم

    خدا رو شاهد میگیرم که آخر وقت که داشتم لباس رو آویزان میکردم با خودم فکر میکردم که من چیزی نیستم در برابر قدرت الهی ،ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی

    من هر چه هستم ،هر چه کردم ،و هر چه دارم از وجود خداس

    هر جا تو کارم به خودم قره شدم و مغرور شدم با اینکه کار بسیار ساده بود اما عجب تو کارم گیر کردم و البته چه چکی خوردم ،اینقدر کار تو دستم کار دار شد تا جایی که بزبون بیارم که خدایا کمکم کن ،ولی هر جا به خودش توکل کردم انصافا برام سنگ تموم گذاشت

    میدونم این حرف رو بارها و بارها از زبون شاگردانتان شنیدید ،ولی استاد جونم من شما رو خوشبخت ترین انسانی میدانم که میشناسمش چون به این حد و هجم از اخلاص و توحید رسیدید ،واقعااااااا گوارای وجود نازنینتان،الهی که ما هم هر روز توحیدی تر باشیم ،آمین

    همگی در پناه خداوند شاد باشید و موفق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    مریم رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2961 روز

    سلام بر دوستان و اساتید هدایت شده

    استاد انگار این فایل برای من اومده واقعا از شما که زبان خداوند هستید و دست خداوند هستید ممنون و سپاسگزارم و از خداوند برای شما سعادت و عمر طولانی میخام

    دوستان من از بیست‌وپنج سالگی کار کردم و در رابطه با کارم به خیلی از افراد همیشه راهنمایی میکردم و یکی از جملاتی که به افراد میگفتم این بود که شما برو کارت رو شروع کن خدا سال اول خیلی بهتر کمک می‌کنه ولی سالهای بعدش اینطور نیست و دلیل این حرفم این بود که من سال شروع کارم بسیار درآمد خوبی داشتم و بقیه سالهای بعد اینطور نبود و مسایل کاریم هم در سال اول خیلی کم بود و بعضی وقت ها با خودم فکر میکردم چرا من این حرف رو میزنم بعد از گوش دادن به این فایل بود که فهمیدم دقیقا دلیلش همینه من توی سال اول خیلی توکل و اعتمادم به خداوند بیشتر است و در سالهای بعد بیشتر روی ذهن و مغز خودم حساب باز میکردم . من خیلی دنبال این هدایت هستم و از این داستان هدایت خیلی مثال دارم و نتایج بسیار عالی گرفتم ولی هنوز نتونستم اون رو پایدار کنم و

    همین اواخر یک اتفاقی افتاد که باز حرف شما رو برای من بسیار تایید میکرد من سال گذشته یک خرید اینترنتی داشتم که باری برای ما فرستاده نشد و من بارها در موردش فکر میکردم صحبت میکردم و یک آگاهی به من می‌گفت که این کارها رو می‌کنی در فرکانسش قرار میگیری و من پیش خودم میگفتم نه من دیگه از این سوراخ گزیده نمیشم حواسم هست باز دوباره به هدایت خداوند گوش ندادم و خرید دیگه ای انجام دادم و باز هم این اتفاق افتاد و تکرار شد و من فهمیدم یکی اینکه خودم رو از هدایت بینیاز دونستم و دیگه اینکه یک سری باور های اشتباه دارم ولی از اونجایی که من با هدایت پروردگار خودم رو از مدار جریمه ماشین و تعمیر ماشین جدا کردم با کمک خداوند روی این هم کار میکنم و خودم رو در مسیر انسانهای خوب قرار میدم الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    منیژه مطهر گفته:
    مدت عضویت: 2596 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خیلی سپاسگزارم از خداوند و شما که بازم به قول خودتون کل باورهامون کل ایمانمون کل وجودمون کل مغزمون کل قلبمون و شخم حسابی زدین آااااااااااخ که بعداز این شخم چه کرمهایی از اون زیر بیرون اومدن که تا قبل از این ما بی خبر از همه جا هی می گفتیم چرا من این دوره رو گرفتم نتیجه نگرفتم چرا هر فایل و صد بار گوش کردم نکته برداری کردم صد بار تکرارش کردم باورهام عوض شدن پس چرا نشد چرا استاد گفت از زمانی که باورهام و عوض کردم تا زمانی که به استقلال مالی رسیدم سه سال طول کشید ولی من چندین ساله که هر روز دارم کار می کنم ولی تا نتیجه دلخواهم خیلی فاصله هست

    آخه می شه اینفدر شرک داشت و خدا برات چی کار کنه من که وقتی دارم آره دارم سپاسگزاری می کنم ولی ته قلبم می گم خب قسمتی شو خودم انجام دادم خب اون یکی قسمتی که خدا انجام داده باید تشکر کرد

    من که کلی با دوره هایی که خریدم هر روز کار می کنم ولی می شینم رو حقوق چندرغاز بازنشستگی حساب می کنم هی جمع و تفریق می کنم تا ببینم آخر ماه کی می رسه و دلم و خوشحال کنم که چند روز دیگه حقوق می دن

    منی که هر روز چندین بار می گم ایاک نعبد و ایاک نستعین ولی بخداوندی خدا تا قبل از این فایل نفهمیدم یعنی چی درکش نکردم و گرنه فکرم این نبود که فلان چیز و که نیاز دارم بگیرم چقدر باید وام بگیرم

    منی که هر روز چندین بار می گم اهدا ناالصراط المستقیم ولی خودم تعیین می کنم که صراط مستقیم کدومه از کدوم راه باید برم وام بگیرم قرض کنم یا به کسی بگم کمکم کنه بعدش پیش خودم می گم اینها همه دستان خداونده

    ولی اون روزهایی که خالصانه از ته قلبم بی واسطه با خداوند حرف می زدم موفقیت پشت موفقیت تو زندگیم داشتم از کنکور که بین تمام بچه های کلاس فقط من قبول شدم که تمام هم کلاسیهام تعجب کردن که چطور تو که کمتر خوندی درس ت از ما پایین تر بود قبول شدی ولی ما قبول نشدیم

    اون زمانی که از خداوند خالصانه درخواست کمک کردم درست همون زمان دقیقا همون زمان که گفتم ایاک نعبد و ایاک نستعین خداوند نشانه ای و به من نشان داد که واقعا مثل معجزه بود برام خدایا شکککرت و بعد از اون نشانه اون آدم که مشکل ساز برام شده بود خدا رو شکککر از زندگیم بیرون رفت و مسیر زندگیم تغییر کرد

    اون زمانی که بهم شجاعت و داد و تو کارم چه کارهایی و کردم که کمتر کسی می تونست بکنه یا تو زندگیم کارهایی و انجام دادم که وقتی الان بهشون فکر می کنم خودم تعجب می کنم که چطور اینها رو انجام دادم

    استاد مسیر توحید واقعا مسیر در عین حال که آسونه ولی سخته از این لحاظ که باید تمام تمرکزت روش باشه یه ذره که تمرکزت و برداری از روش می ری تو یه مسیر دیگه ممکنه اصلا هم نفهمی

    استاد نمی دونین چقدر سلول سلول بدنم مثل ابر سبک شده بود وقتی فایل و گوش می کردم اشکهام که امانم نمی دادن نمی تونم واقعا اون حسم و توصیف کنم حس عجیب و ناشناخته ای بود ولی لذتبخش خیلی لذتبخش بود برام

    ممنونم استاد واقعا بی نهایت ممنونم من عاشق مسیر توحیدم نه از الان از بچگی ولی الان بهتر می فهمم که چقدر این مسیر زیباست چقدر لذتبخشه چقدر آسونه بر خلاف اونچه که قبلا بهمون گفته بودن که اگه می خواین در مسیر خداوند باشین باید کلللی ریاضت بکشین از زندگی مادی فاصله بگیرین تا بتونین به خداوند برسین

    استاد عزیزم من به شما و خودم قول می دم که تلاشم و بیشتر و بیشتر کنم و با جدیت این مسیر و ادامه بدم

    به امید دیدارتون دوستتون دارم هر کجا هستین در پناه خداوند شادو سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 4028 روز

    سلامی دوباره به استادان عزیز عباس منش و شایسته و دوستان آگاهم. وقتی استاد در مورد قدم اول انجمن NA صحبت کرد در ذهن من زنگی زده شد و من تصمیم گرفتم این نامه را به خدا بنویسم: خدای عزیز و مهربانم. گل نیلوفر آبی رنگ من. گل آفتابگردان من بیش از 10 سال است که تلاش می‌کنم تغییر اساسی در شخصیت خودم و زندگیم ایجاد کنم. اما موفق نشده‌ام. راه حل‌های مختلفی را امتحان کرده‌ام. اما همیشه یک قدم به جلو و یک قدم به عقب برداشته‌ام‌‌. چون خودم را لایق شرایط بهتر نمی‌دانستم. الان اعتراف می‌کنم که به تنهایی از تغییر دادن خودم و زندگیم ناتوانم. احساس عجز می‌کنم از اینکه زندگیم و باورهایم را تغییر دهم. در کنترل ذهنم و افکارم احساس ناتوانی می‌کنم‌. به کمک تو برای کنترل ذهنم و تغییر دادن عادت‌هایم محتاجم.

    خدایا من نمی‌دانم چطور باید زندگیم را تغییر دهم و عادت‌های بدم را کنار بگذارم و عادت‌های خوب در خودم ایجاد کنم. عادت‌های بدی که یک عمر درگیرشان هستم و وابستگی‌های بیرونی که نتوانسته‌ام کنارشان بگذارم. همیشه برای تغییر عادت‌هایم بهانه گیری کرده‌ام چون در کنترل ذهنم خودم را ناتوان احساس کرده‌ام. برای تغییر باورهایم و زندگیم محتاج هدایت تو هستم. تا کنون فکر می‌کردم خودم می‌دانم چطور باید خودم و زندگیم را تغییر دهم‌. اما بعد از این همه سال تلاش و عدم تغییر زندگیم اعتراف می‌کنم که نمی‌دانم چطور باید تغییر کنم‌. از تو می‌خواهم هدایتم کنی. اشتباهاتم را به من بگویی. کمک کن که مسیرهای اشتباهی که در گذشته رفته‌ام و نتایج بد آنها را هم دیده‌ام را دیگر نروم. کمک کن خودم و نکات ضعف و قوت شخصیتم را بشناسم تا بتوانم روی نقاط ضعف خودم کار کنم و آنها را بهبود ببخشم. از تو می‌خواهم توانایی خودشناسی را به من بدهی.

    می‌خواهم کمک کنی غروری که باعث می‌شود خودم را بی‌نیاز از کمک و هدایت تو بدانم و فکر کنم که خودم می‌دانم و خودم می‌توانم را بشکنم. چون این غرور خیلی به من آسیب زده و باعث شده به خواسته‌هایم نرسم. العلق کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَىٰ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻲ ﮔﻤﺎﻥ ﺁﺩﻣﻲ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. (۶) أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ ﭼﻮﻥ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻣﻲ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ. (٧)

    اصلا همین که من را به این مسیر تغییر و به سمت آموزش‌های استاد عباس منش هدایت کردی نشان می‌دهد که می‌خواهی در تغییر زندگیم به من کمک کنی. من به این دلیل 10 سال پیش به این سایت هدایت شدم که غرورم را شکستم و احساس عجز و ناتوانی در تغییر زندگیم کردم و از تو یعنی خدای خودم هدایت طلبیدم. اما بعد هر قدر زمان گذشت‌ و روی این آگاهی‌ها کار کردم بیشتر احساس کردم که خودم می‌دانم چطور باید شخصیتم و زندگیم را تغییر دهم. این من را از هدایت تو دور کرد. گفتی اگر خودت می‌دانی چطور باید تغییر کنی پس برو به تنهایی انجامش بده. به تنهایی حرکت کردم و سرم خیلی جاها به سنگ خورد و جهان با یک وزنه هزار تنی به من فشار آورد تا مجبور شوم سمت تو بیایم. اما الان اعتراف می‌کنم که به تنهایی نتوانستم. احساس عجز می‌کنم و تسلیم کمک و هدایت تو هستم. راه درست تغییر شخصیتم و زندگیم را به من نشان بده. به امید هدایت تو درخت بید مجنون نازنین من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    عباس آزادی گفته:
    مدت عضویت: 1727 روز

    بنام الله مهربان

    درود به استاد عباس منش و بانوشایسته و شما خواننده عزیز

    امروز این فایل را نگاه کردم و بسیار آموزنده بود و موقع رانندگی همش به خودم می گفتم حواست باشه به خودت مغرور نشی

    یادم می آمد در یک فایلی یکی از استادان که الان حضور ذهن ندارم که چه کسی بود می گفتند هر کاری را که انجام می دهید باید در خود این باور را ایجاد کنید که اولین بار است آن کار را انجام می دهید و با دقت آنرا انجام دهید

    انشب با همسرم داشتیم آینه هایی را که برای دیوار خریده بودیم می چسباندیم طول و عرض آینه ها حدود 2*3متر بود و به تکه های کوچک و بزرگ بریده شده بود با هم فکری هم شروع به چسباندن نمودیم ردیف پایین را قرار شد در آخر بچسبانیم سه ردیف را چسباندیم بعد گفتیم صبر می کنیم و فردا که چسبها خشک شد سپس ردیف های پایین را می چسبانیم

    در اینجا بود که به خود مغرور شدیم و دو ردیف پایین را هم چسباندیم و کار تقریبا تمام شده بود فقط مانده بود زه پایین شروع به چسباندن زه پایین نمودیم

    اگر زه نصب می شد دیگر کار تمام شده بود

    که ناگهان آینه ها شروع به لغزش نمودند

    سریع فرزندان را صدا زدیم و با سرعت و یاری از خداوند یک تکه بزرگ صفحه ماربل شیت را جلوی آینه ها قرار دادیم که در صورت ریزش به بدنمان آسیب وارد نکند و آینه ها پخش سالن نشود فقط توانستیم از افتادن یکپارچه آینه ها خوداری کنیم

    صحنه دلهره آوری بود یکی یکی تمام آینه ها را جدا نمودیم و سپس آینه های سالم را جدا کرده و چسبهای آنها را پاک کردیم و مجدد اقدام به نصب نمودیم و آنهایی را که قابل استفاده نبود جدا نمودیم تا مجدد سفارش برش و پرداخت لبه ها انجام شود

    و سپس نصب نماییم

    بعد از اینکه تعداد آینه های سالم را نصب نمودیم و شروع به پاک کردن کف سالن از تکه های آینه و چسب نمودیم

    به همسرم گفتم امروز از استاد این فایل را گوش دادم و انگار این فایل برای کار امروز ما بود

    اگر به خودمان غره نمی شدیم و کار را در همان مقطع نگه می داشتیم از این همه اتفاق جلوگیری می شد

    البته که لطف خداوند با ما همراه بود که موقع ریزش آینه ها همسرم سریع متوجه شد و خداوند ما را راهنمایی نمود که چگونه از ریزس یک پارچه آنها خوداری نماییم

    و البته برای فرزندان ما نیز درس داشت اینکه الزاما همه کارها صحیح انجام نمی شود و اگر در کاری به چالشی برخورد نمودید سریع تصمیم بگیریم و از اشتباهات خود درس بگیریم و کار را تا حصول نتیجه ادامه دهیم

    نه اینکه به زمین و زمان فحش و ناسزا بدهیم و کار را سرهم بندی کنیم با آنرا رها کنیم

    این هم تجربه امروز من

    خداوندهمت ما را با راه راست هدایت نماید راه آنان که نعمت داده نه را گمراهان و نه راه مغضوبین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: