توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-27 07:44:252024-06-27 06:37:43توحید عملی | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
میخام ماجرای خودم از وقتی مشرک بودم و بعد توحیدی عمل کردم رو بگم
بعد اتمام درسم قرار بود طرح بیمارستانیم روشروع کنم تو دوره کاراموزیم همکارم گف بدون پارتی نمیتونی طرحی شی.این حک شد توی سرم .بعدها ک پیگیر شدم استاد ب هر دری زدم نتونستم طرحی شم و دروغ چرا چندین نفراز رئیس روئسا رو هم واسطه کردم بازم نشد .ی ندایی هر بار تو دلم میگف شرک شرک شرک .نتیجه نمیگیری ولی خب تکاملم رو طی نکرده بودم و فک میکردم شاید بشه.ولی استاد 2سال گذشت و نشد من بارها گریه کردم ک چرا اینقد گره تو کارمه
استاد ماه رمضون امسال تلاش کردم خودمو پاک کنم و توحیدی بشم دقیقا از پایان ماه رمضون کارام کم کم درست شد.خیلی جاها باز گره افتاد و وقتی دقیق بررسی کردم دیدم باز هم مشرک شده بودم تو این مسیر.ادمایی ک کمکم کرده بودن رو بزرگ کرده بودم و حتی ی ادمایی ک جلوم وایسادن رو فقط ی لحظه تو ذهنم ترسیدم ک مبادا کاری کنن .ولی استاد خداروهزاران مرتبه شاکرم هروقت افکارمنفی تو ذهنم اومد اعراض کردم .البته ی روزاییم برا اینده برنامه ریختم ک بازم ضربه خوردم
ولی درنهایت اومدم کارایی ک لازم بود انجام بدم رو انجام دادم ی مانتو شلوار اداری گرفتم .اقدامات لازم برای طرحمو انجام دادم 99 درصدش انجام شده تاالان .و هرروز روی خودم کارمیکنم.ظرفمو بزرگ میکنم.توحیدی تر عمل میکنم و قدرت رو فقط دست خدا میدم و از زندگیم لذت میبرم
و استاد من 2سال مشرک بودم نتیجه نگرفتم فقط با 2ماه توحیدی عمل کردن این نتیجه رو گرفتم
خدارو هزار مرتبه بابت وجود شما سپاسگزارم
خدارو شاکرم ک تونستم توحیدی عمل کنم و رد پایی از خودم بر جای بزارم
خداروشاکرم ک وقتی توحیدی عمل میکنم حالم خوب تره .معجزه پشت معجزه رخ میده .
و خداروشاکرم ک تو این مسیر زیبا قرار گرفتم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته
سلام به همه دوستان ثروتمندم
توحید
بزرگترین موفقیت وپیشرفت بشریت بخاطر توحید ی عمل کردن است و
تمام بدبختی های بشریت شرک هست ، این جملات طلایی این فایل ارزشمند هست
اگر خداوند را منبع تمام قدرتها و نعمتها بدانیم و از او بخواهیم ، او از طریق بی نهایت دستان خود به ما بهترین نعمتها وثروتمند ها در تمام جنبه ها خواهد داد.
همیشه باید مراقب باشیم چرا؟
چون شرک مخفی هست ، مثل راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریکی شب روی سنگ سیاه هست ، تعبیری از این زیباتر و رساتر نداریم.
سی و چهارمین روز تحول من
توحید عملی2
عرض سلام وادب به استاد عزیز وبانو شایسته و بزرگواران سایت استاد عباسمنش
خداوند مهربان رو سپاسگزارم که امروز هم تونستم یک فایل بسیار معنوی و پراز انرژی پراز انگیزه،پراز آموزه های با اهمیت زندگی رو فراگیر شم،تا قبل از آشنایی با سایت و استاد اصلا معنا و مفهوم قرآن درک نمیکردم،من حداقل3بار کل قرآن با معنی خوندم اما بیشتر تمرکزم روی قسمتهای داستانی سوره یوسف،داستان حضرت یوسف،یا پیامبران قوم عاد وثمود و حضرت نوح بود،اما حالا که دریافتم با تمرکز بیشتر به این یقین وباور رسیدم که تقریبا خداوند تو تمام سوره های قرآنی شرک ورزیدن و کسیو شریک با خدا دانستن را مطلقا به کفار تشبیه کرده،و اطمینان کامل داریم باتوجه به روحیات درونی خودمون،اگه برای خدا شریک قائل بشیم همانند نشانه های سوره های فوق،بت پرستهای قبل از اسلام که برای همه دیدگاه واضح از ربوبیت و اینکه تنها پروردگار فرمانروای کل جهان است آنها را بسزای اعمال ناسپاس وناشایست شان به هلاکت رساند،قران نمونه بارز یک رب پروردگار والله خالق تمام جهان میباشد،و باید روی خدا حساب کنیم نه کسی غیرخدا،نه رییسجمهور نه نماینده مجلس،نه مدیرعامل شرکت،نه حتی سرپرست قسمتت،تو با خدات حرف بزن وهرچی میخوای از خودش بخواه،اونم بواسطه ی همراهی و هدایتت،انسانهایی رو از طرف خودش وارد زندگیت میکنه که همیشه برای رسیدن برخواسته هات مصمم باشی که خداوند همیشه و همه جا با منه،داره منو میبینه،و خودش مسیر رو نشونم میده،نه بنده ش که با منت خواری و سردرگم کردن نهایت مارو از مسیر خارج میکنه،فقط توکل کن،وبا نیت خیر به مسایل زندگانیت اشراف داشته باش،اعتماد کن دستان و زبان و قلبهایی از طرف خداوند برای مساعدت ویاری تو بپامی خیزند ایاک نعبدو ایاک نستعین،خدایا تنها تورا می پرستم واز تو یاری میجویم،نمونه ومصداق بارز یک توحید عملی میباشد که به آن ایمان داشته باش و اعتماد کامل تا به سرمقصد نهایی برسی،ممنونم از استاد عزیز بابت فایل بسیارعالی
سلام درودی گرم و صمیمانه خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته و تموم همفرکانسی عزیزم
درمورد این جلسه خواستم تجربه خودم رو باهتون به اشتراک بزارم
من بهمن ماه سال 99 با یکی از دوستان مغازه ای رو راه اندازی کردیم که شراکتی بود و من هیچ حرفه ای از اون کار بلد نبودم یکی دو ماه اول خب خیلی سفارش گرفتیم خیلی داشتیم با سرعت بالا رشد میکردیم و همه دوستان من میدیدن که وضع مالی من خیلی داره عوض میشه و همیشه هم با شریکم بودم هر جا میرفتیم و من ناخودآگاه میگفتم من هر جا بشینم چه شریکم باشه و چه نباشه میگم به همه که اون بوده که منو اورده تو اینکارو و اون بوده که دست منو گرفته و همه چیز رو مدیون اون هستم دقیقا داشتم شرک میورزیدم و اون زمان هم اصلا به نماز خدا اینا هیچ اعتقادی نداشتم از زمانی که من شروع کرده بودم همش تو ذهنم شریکم باعث پیشرفت خودم میدونستم و میگفتم اگر اون نباشه چیکار کنم زندگی من به اون بستگی داره و به طرز معجزه آسایی در کمتر از 6 ماه شراکت ما چنان بدهی بالا اوردیم و من در همون شروع کارمون هم اعتیاد به مواد مخدر با شریکم پیدا کرده بودیم و من دیدم هی داره چکهای من برگه میشه چون بیشترین چک رو هم من داده بودم و بهش گفتم بیا ترک کنیم هی امروز فردا میکردیم تا اینکه از صنف اومدن مغازه رو پلمپ کردن و این خیلی برای من زجر اور بود به همین دلیل یه روز تصمیم گرفتم بزارم کنار و شریکم دوستش که 3 تایی باهم اعتیاد داشتیم مسخره ام کردن گفتن تو نمیتونیو وقتی من مواد ترک کردم با اینکه اینهمه طلبکار همه روزه همه ساعت بهم زنگ میزدن مونده بودم که چیکار کنم کم کم نوری در من نمایان شد که ارومم کرد و جالبیش اینجاست که با اینکه من ترک کردم بدون هیچ دارویی و بدون هیچ چیزی توی سن 20 سالگی یه نیرویی در من فعال شد که اروم شدم و جالبه که دیگه طلبکار ها خیلی کمتر زنگ میزدن و الان که این قسمت های باور های توحیدی دارم گوش میدم از درون دارم متوجه میشم که چه شرک خفیفی در من وجود داشته و من نمیدونستم ممنونم ازتون واقعا بابت این آگاهی که دارین و به ما میدین
از خدای عزیزم سپاسگزارم که منو با شما آشنا کرد استاد عزیزم و من همچتان دارم بدهی هامو میدم چون تا یکسال که نتونستم برم سرکار و ترس داشتم اما به لطف خدا الان 6 ماهی هست که بصورت مدام تو سایت هستم و دارم از این اگاهی های ناب نوش جان میکنم
امیدوارم هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم موفق خوشبخت ثروتمند سعادتمند در دنیا و اخرت باشین .
سلام خدا قوت به استاد توحیدی و یکتا پرست
توحید توحید توحید
هر چقدر به این آموزهای استاد میرسیم تمام نشانه ها که یاد آوری میشه برام باز میرسم توحید
توحیده و یکتا پرستی اصله
کسی که رو خودش کار میکنه اول اول باید رو ی ایمان و توحید کار کنه تکرار تکرار بشه جزئی از وجود و شخصیت پایدارش بشه
توحید رو داشته باشی تمومه همه چیه توحیده
به لطف خدا از همان دوران راهنمایی من به دنبال خدا بودم و به مراتب خداوند هدایتم کرد که با اموزهای استاد آشنا بشم و بیشتر درک کنم خدا چیه که به لطف خدا رسیدم ما که به اگاهی کامل نمیرسیم بعد از مرگ به بیداری کامل میرسیم
خدایا درخواست میکنم عشق و ایمان به خودترا در قلبم جاری کنی نور ایمانت را در دلم زنده کنی
قلبم با نامت آرام بگیره
آرام باشم لبخنده رو لبم جاری باشه
خدایا تو برام بچین تو میچینی قشنگتر
خدایا از قدرت و اراده کن و فیکونت بر من ببار
خدایا از جایی که گمان نمیبرم سو پرایز م کن تو سوپرایز میکنی لذت بخش
خدا یا آنی مرا به خودم رها نکن
خدایا تو میدونی تو اگاهی و تو میدونی به اسرار قلبم و من از هر نظر امادگی کامل را برای پذیرای نعمتهای الهی رو دارم
این نیرو داره با من حرف میزنه از طریق احساسم و هر لحظه ثانیه هدایتم میکنه و هر چیه میگه منم میگم چشم و بهم میگه پروردگارت تو را رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده
به زودی پروردگارت بخششی به تو خواهد کرد تا خشنود شوی
همه چیز باوره ایمانه رها بودن و تسلیم بودن و از هدایتهای خدا اگاهانه استفاده کنی خودت بسپاری به خدا اون همه کارت انجام میده
پرانرژی باشید مجی انرژی وصل به منبع انرژی خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام رب العالمین
به نام خدایی که یگانه حکمران عالم هستی است اما از هر عاشقی که فکر کنی عاشق تر است نسبت به بندگانش
به نام خدایی که هیچوقت قهر نمی کند، به ما پشت نمی کند، و آغوشش همیشه برامون باز است. تا صدایش بکنی می گوید لبیک بنده ی من! بگو که منتظر شنیدن صدات هستم. بگو که آماده و مهیای برآوردن خواسته ات هستم .
به نام خدایی که بهتر از هر مشاوری تو عالم راهنماییت می کند چون حکیم و علیم است
به نام خدایی که که از هر صاحب کرمی، کریم تر است .چون علاوه بر اینکه صاحب خزائن آسمان ها و زمین است، وهاب است. صاحب کرامت و جود است و ذوفضل عظیم است.
به نام خدایی که تمام اسماءش نیکوست .
به نام خدایی که به شدت برای بندگانش کافی است .اگر بهش تکیه کنند، تفویض اختیار کنند، اگر بهش بسپارند اگر بنده باشند
اگر بنده باشند
اگر بنده باشند
سلام استاد عزیزم
فکر کنم اگر بخواهیم این فایل را تو یک جمله خلاصه کنیم این آیه قرآن بشود خدایا تنها تو را می پرستم
شرک ورزیدن یعنی بندگی چندین چیز یا چندین نفر را کردن، از چندین نفر حساب بردن. از چند نفر ترسیدن.
اما توحید یعنی تو آغوش خدا لم دادن تا خدا با عشق خودت و کار هات را ردیف کند
دلبر بُردبارِ من، آمده بُرده بارِ من
بالاترین مقام، رسیدن به توحید است. ای کاش این هایی که نوشتم از حرف به عمل در بیاد . چون هر کسی خودش می دونه کجای کار توحید است . استاد فقط می توانم تحسینتون کنم برای ایمانی که در خودتون ساختید.
بیام از شما یاد بگیرم چطور روی خدا فقط حساب کنم
1 وقتی کسی تشکر می کنم تو دلم از خدایی که این انسان شریف را برام فرستاده تشکر کنم
2وقتی درخواست می دهم تو دلم به خدا تکیه کنم
اگر رو چیزی غیر خدا حساب کنم از همون ضربه می خورم .حتی اگر رو خودم، استعداد و پشتکارم، هوش و تواناییم، عقل و مهارتم، زور بازو یا تعداد زیاد دوست و آشناها حساب کنم.
3 وقتی خدا را فراموش کنم فرقی ندارد جزو مسلمان ها هستم یا بت پرست ها . مشرک مشرک است به هر اسمی.
4 برای خوش آمد مردم کاری نکنم. هر کاری می کنم برای خودم باشد و احساسی که خدا در من ایجاد کرده چه خوشایند بقیه باشد چه نباشد.
5 واقعا قدرتش را باور کنم ،قلبی، نه کلامی چون فرکانس های من از قلبم ارسال میشود نمی توانم با ادا در آوردن و فیلم بازی کردن گولشون بزنم.
به چه اندازه خدا بهم خوشی وسلامتی و رزق و .. میدهد به اندازه ای که بتوانم قدرتش را باور کنم.
دوست داشتم تکه آخر صحبت های شما را عیناً اینجا بنویسم
کسیکه توکل کردن به او می تواند شما را به پادشاهی جهان برساند. به خدا هر چی بخواهید بهتون میدهد به خدا هرچی بخواهید بهتون میدهد. فقط رویش حساب کنید فقط اون را باور کنید ایاک نعبد وایاک نستعین، فقط از اون بخواهیم ،
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار .بخواهیم که ما را به راه راست هدایت کند . فقط از رب بخواهیم. به خدا همه چی بهمون میدهد. در نهایت شگفتی و به قول بقیه معجزه. که معجزه نیست ،که باور به خداوند است که بهمون میدهد. انشالله که تو زندگیمون به بهترین راه ها هدایت بشویم و سعادت در دنیا و آخرت داشته باشیم.
نامه ای به خدا
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه، دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار آدم فقیر و تنگدستی بود. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد. این نامه هم اکنون در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان “نامه ای به خدا” نگهداری می شود. مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم،
اینجانب بنده ی شما هستم. از آنجا که شما در قرآن فرموده اید:
“و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها”
«هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین! در جای دیگر از قرآن فرموده اید:
“ان الله لا یخلف المیعاد”
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم:
1-همسری زیبا و متدین
2-خانه ای وسیع
3-یک خادم
4-یک کالسکه و سورچی
5 -یک باغ
6-مقداری پول برای تجارت
7-لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی 16- نظرعلی طالقانی
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ بعد با خودش میگوید، مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد. به مسجد بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) میرود و نامه را در پشت بام مسجد در جایی پنهان میکند و با خودش میگوید: حتما خدا پیداش میکند! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد میگذارد. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها عزم شکار میکند! کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته و از آنجا که(به قول پروین اعتصامی) “نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست” ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کند و نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازد. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور میدهد که کاروان به کاخ برگردد. سپس یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا میخواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور میدهد همه وزرایش جمع شوند و میگوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید، ایشان به ما حواله فرمودند پس ما باید انجامش دهیم و دستور میدهد همه ی خواسته های نظرعلی توسط وزرا یک به یک اجراء شود.
این نامه هم اکنون در موزه گلستان موجود است و نگهداری میشود.
?این مطلب را میتوان درس واقعی #توکل نامید. یادمان باشد وقتی میخواهیم پیش خدا برویم فقط باید صفای دل داشته باشیم…همین و بس
باسلام
ممنون بابت مطلب بسیار جالب و مفیدتون
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم
در مدار سیوچهارم “تحول زندگی”فصل دوم
////////////////////
سلام
شنیدم همون اوایل صحبتاتون که گفتین به قول قران اگر شمارو مجبور کردن که به خدا فوووش بدید ،
فوش بدید اگه جونتون در خطره !
با اینکه بعدش گفتین : خدا گفته : ما به کلام شما کار نداریم ما به قلب شما کار داریم …
اما من این قسمت حرفتونو اولش نفهمیدم و رفتم گشتم و انشاا… خدا بیشتر هدایتم کنه …
چقدر اونجایی که صداتو اوردین پایین و گفتین من خودم میدونم که وقتی دارم از یکی در خواست میکنم واقعا توکلم به اونه یا توکلم به خدای اونه …
من میفهمم ، ، بنابراین نمیخام با کلمات بازی کنم …
میدونی حرفمو که منظورم خیلی موقعا چیز دیگه بوده دو سویه یا پارادوکس داشتم وقتی نتیجه بد شده سریع شاکی میشم و ربطش میدم به قضا و قدر الهی ! دیگه خدا نخواست … !!!
از خدا میخام کمک کنه استناد قرانیش پیدا بشه ، بشینه تو همین متن برای حرکت در مسیر درست… بیشتر شدن ایمان و یقین و باور به الله بکاف … خدایا شکرت …
پیرو این موضوع یه سری چیزا واضح میشه و
خیلی از دروغ های مصلحتی که راهی شده واسه شرک ورزیدنم مشخص میشه …
خیلی از افعال بد و ….
خداایا ازت ممنونم که بهم رحم میکنی و از گناهام میگذری …
چقدر سر خودمو گول مالوندم و با استناد به ایه لااکراه فی الدین حرام ها رو حلال کردم واسه خودم !
خدایا رحم کن بهم من به خودم خیلی ظلم کردم … اگه لطف تو بر من نباشه خیلی ضررکردم…
ربنا مشتاق هر محبتیم که در حقم داشته باشی….
اصلا این دیالوگ موسی شده جزئی از زندگیم …
خدایا بیش از ان رحمتی که داشتی در حق من هم داشته باش که تو وهاب و بی نیازو بنده نواز …
این تقوی چیه که انقد بهش اشاره شده …
خدایا ازت ممنونم که به فهم دقیقی ازش میرسونیم …
خدایا شکرت …
هدایتم کردی /////
یه جورایی میشه گفت تقیه با تقوا یک مفهومو داره…
تقوا که از ریشه تقی میاد تو قران بیشتر ترجمه هایی که دیدم ترس از خدا معنی کردن و تو دایره المعارف هم : ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهیزکاری، پرهیز. معرفی شده اما بازم ترجمه و تعریفی که استاد عباس منش گفت بالانس تر میاد
تقوی داشتن ینی کنترل ذهن در مقابل نجواها…
حالا بریم بررسی تقیه همین مبحثی که باعث شد ادامه فایلو گوش ندم که ایا من اجازه دارم به خدا فووووش بدم ؟؟ ایا حرف استاد درسته ؟؟ اصلا همچین چیزی تو قران هست ؟؟؟
دلم گفت پیش از هر چیز بگم خدایا شکرت با تمام وجود ازت سپاسگذارم برای دردسترس بودن منابع و اطلاعات … واقعا اینترنت نعمت و رحمت بزرگیه
خدایا شکرت
تقیه
۱ – ( مصدر ) پرهیز کردن خودداری کردن . ۲ – ( اسم ) پرهیزگاری خود داری . ۳ – خودداری از اظهار عقیده و مذهب خویش در مواردی که ضرر مالی یا جانی یا عرضی متوجه شخص باشد .
////
عجبا بازم واسم حل نمیشه … ذهنم میگه این کار که نفاق و دو رویی و دروغ گفتنه !!!
به نظرم تقیه ینی سخنی ر و بر خلاف آنچه در دل دارم بر زبون بیام خب اینکه نشانه نفاقه ؟؟! بارها خودم خوندم، تو قران نوشته : منافقین وقتی پیش پیامبر بودن بهش میگفتن ما با شماییمو ایمان اوردیم وقتی به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند !
مگه من نمیگم تنها یک قدرت ، یک فرمانروا ، یک صاحب اختیار یک رب برجهان تسلط داره پس این مبحث تقیه چیه دیگه ؟؟؟
ماجرای یوسف که جام رو گذاشت تو کوله برادرش و زدن تهمت دزدی نوعی تقیه بوده ؟؟
دیالوگ ابراهیم قبل از بت شکستنو نرفتن به جشن همراه مردم و عبارت “انی سقیم … من بیمارم….”
و بعد خراب کاری بل فعله کبیرهم تقیه بوده ؟؟؟
سوراخ کردن کشتی نووو و صفرکیلومتر توسط خضر هم تقیه بوده ؟؟؟
جواب واضح تو سرم میچرخه … اره مهدی جان اینا همه تقوی و افعال پسندید و موجبات تشویق و کف زدن خداوند میشه … اینکارا خشنودی خداوند که همون لعلک ترضی رو واسه خودت ایجاد میکنه …. اووووون که اصلا خدایه واسه خودشو بینیاز ازین صحبتا ( با تن صدای خودت تو جلسه
دوم عزت نفس 😂😂😂 استادجان میمیک و فیزیکت واقعا دوست داشتنیه 😘😘 )
حالا شوخی خنده کنار ، بریم ایه هاشو پیدا کنم به امید هدایت و سعادت …
//////
یه نجوایی اومد گفت مهدی جانم این چیزا واست نونو اب نمیشه منظورش اینه برو دنبال یه کسب کاری و پول درار !
جوابی که بهش گفته شد : افکار و فرکانس هامه که زندگیمو خلق میکنه …
به زودی هدایت میشم و خدا از فضلش رحمتی عظیم بهم میبخشه تا ایمانم بیشتر بشه و بیشتر مشغول تحقیق … واقعا به مرحله ای رسیدم هرچی به لحاظ مالی قدرتند تر بشم به خدا نزدیکترم… اعتراف میکنم بعضی تضاد ها و بحران ها …. خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که هر محبتی رو به اشکال مختلف وارد زندگیم میکنی …
/////////
در سوره ال عمران ایه ۲۸ عبارت الا ان تتقوا منهم تقاه دقیقا همین مبحثی رو اشاره میکنه که دنبالشم …
لاٰ یَتَّخِذِ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلْکٰافِرِینَ أَوْلِیٰاءَ مِنْ دُونِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اَللّٰهِ فِی شَیْءٍ إِلاّٰ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقٰاهً وَ یُحَذِّرُکُمُ اَللّٰهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اَللّٰهِ اَلْمَصِیرُ (٢٨)
ترجمه مکارم :افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطه اى با خدا ندارد(و پیوند او بکلّى از خدا گسسته مى شود)؛ مگر اینکه از آنها بپرهیزید(و به خاطر هدفهاى مهمترى تقیّه کنید). خداوند شما را از(نافرمانى) خود، بر حذر مى دارد؛ و بازگشت(شما) به سوى خداست. (28)
ترجمه انصاریان:مؤمنان نباید کافران را به جاى اهل ایمان، سرپرست و دوست بگیرند؛ و هر کس چنین کند در هیچ پیوند و رابطهاى با خدا نیست، مگر آنکه بخواهید [ به سبب دفع خطرى که متوجه شماست ] از آنان تقیّه کنید؛ خدا شما را از [ عذاب ] خود بر حذر مىدارد، و بازگشت [ همه ] به سوى خداست.
//////////////
تو سوره غافر گویا درکشمش های فرعون و موسی هم همچین مبحثی گفته شده و گویا ماجرا اصحاب کهف هم تو همین حس و حال بوده :
وَ قٰالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمٰانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اَللّٰهُ وَ قَدْ جٰاءَکُمْ بِالْبَیِّنٰاتِ مِنْ رَبِّکُمْ وَ إِنْ یَکُ کٰاذِباً فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَ إِنْ یَکُ صٰادِقاً یُصِبْکُمْ بَعْضُ اَلَّذِی یَعِدُکُمْ إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذّٰابٌ (٢٨)
ترجمه مکارم:و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان مى داشت گفت: «آیا مى خواهید مردى را بکشید بخاطر اینکه مى گوید: پروردگار من«اللََّه» است، در حالى که دلایل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت؛ و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضى از عذابهایى را که وعده مى دهد به شما خواهد رسید؛ خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمى کند. (28)
ترجمه انصاریان:و مرد مؤمنى از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان مىداشت، گفت: آیا مردى را مىکشید که مىگوید: پروردگار من خدا است؟ و بىتردید از سوى پروردگارتان براى شما دلایل روشنى آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخى از عذابهایى که به شما وعده مىدهد به شما خواهد رسید؛ زیرا خدا کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست، هدایت نمىکند.
اینجا هم صحبت از تقیه به نوعی شده ینی به صورت خفی اشاره شده بهش که در دربار فرعون هم یکتا پرست بوده اما بخاطر حفظ بعضی مسائل ایمانشو رو نکرده و به مودت و همراهی فرعون ادامه میداده ….
///
اقاااا سوره نحل ایه ۳۶ عین عین عین صحبتی شدو انقد سرش کشمکش داشتم گفته و به نظر این تحقیق به سر منزل مقصود نشست و میرم ادامه فایلو گوش دادن …
مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلَٰکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ
/////////////////////////////////////////////////////
نکاتی که در ادامه فهمیدم :
۰. هیچ وقت نخوام و سعی نکنم چیزی (اعتقاد،باورها و…) رو به دیگران ثابت کنم و هیچ چیزی رو الکی از کسی قبول نکنم .
۱. تو بحث توحید و شرک از هیچ کس نمیشه ایرادی رو گرفت ، یک چیز کاملا شخص و درونیه …
۲. ما هیچ درسترسی به نوع باورها و فرکانس های شخصی بجز خودمون رو نداریم …
۳.موقع درخواست کردن چیزی خدایا ازت ممنونم که یادم میاری که به تو توکل و توجه کنم و درخواستمو طبق ایده که بهم شده عنوان کنم و حتی اگه پاسخ مناسب رو دریافت نکردم خدایا از ممنونم که یقین دارم از طریق دیگه ای فضل و رحمتت رو شامل حالم میکنی و نگران نیستم.
۴. خدایا ازت ممنونم که تو زندگیم با افراد مختلفی مراوده دارمو همیشه توجه و ارتباطم با تو واسم اولویته و رابطم با افراد ثروتمند و قدرتمند باعث شده که اعتبار همه این رفت و آمد ها رو به تو بدم و همیشه امیدوار و خوشحالم به فضل و رحمت بینهایتت از بی نهایت طریق به من میرسه …
۵. خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که همیشه تکیه ام فقط به توئه و از فضل و رحمت زیادت راه ها و موقعیت هایی رو واسم ایجاد میکنی ، قلب هایی رو واسم نرم میکنی و به مرحله ای میرسونیم که اگه کل دنیا دست به دست هم بدن نمیتونن همچین موقعیتی رو چه واسم بسازن یا چه ازم بخان بگیرن …
۶.خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که درک و عمل به موضوع توحید و شناسایی شرک واسم راحت و در اولویت هر چیزیه واسم…
دلم خواست بگم من کارمند خدا هستم و برای اون کار میکنم . تا الان دنبال کارفرماهای بغیر رب العالمین بودم و همیشه خلف وعده و تاخیر در واریز حق الزحمه و با ذهن استدلالیم در حال کسب تجربه و مهارتی بودم که فردا روز بشه واسم اعتبارو از طریقش کسب درامد داشته باشم … اعتراف میکنم تا الان تو فکرم بود مهندس فلانی باعث میشه به موفقیت و ثروت برسم باید هرجور شده رابطمو باهاش حفظ کنم و خدا میدونه چه سواری ها و ضررهای مالییی سر تداوم این رابطه پرداخت کردم … واقعا الان به مرحله ای رسیدم که بریدم از همه … هرچی بیشتر تلاش کردم بیشتر به نوعی در مثال مشت و لگد خوردم
دلم میگه مهدی تو این همه سال صب زود از خونه میزدی بیرون بوووق خر برمیگشتی
چی شد ؟ چی بدست اوردی ؟
بخدا هیچی و اگه فضل خدا نباشه از خاسرین هستم …
دلم گفت و انجامش دادم و چند وقتیه مثل زمان کارگری و کارمندیم صب زود تا اخر شب دارم تو همین حوالی توحید تحقیق میکنم ، هر چند این روزا نجواها زیاده و یک هو این تغییر رویه دادن کلی توجه ها و باز ترس خروج از دایره امن حسمو بد میکنه اما از خدا ممنونم که باز فضل و رحمت بینهایتش رو حتی در باب مثال به شکل ارامبخش هایی قوی وارد زندگیم میکنه …
نجوا هه باز میگه هاااا تو راست میگی و سرتو بکن تو برف !
این بار جواب اینه
۲۴ سال طبق حرفا و عملکردی که پدران و جامعه واسم مشخص کرده زندگی کردم میخام حداقل شش ماه حتی اگه دیوانگی و ریسک هم باشه طبق حرفای سیدحسین عباسمنش زندگی کنم.من یه بار زندگی میکنم و ارزششو داره نهایتش …
اینو مینویسم که یادم بمونه : مهدی اقای وثوق یادت باشه که چندین بار خواستی خودکشی کنیو خدا به اشکال مختلف به قول خودت چوب لای چرخ مردنتم گذاشت …
استاد میدونی چجوری خوره فایلا و سبک کاریم چجوریه ؟
به خودم گفتم :
یا هرچی میگه رو باید باور کنی و انجام بدی یا باید بمیری و خودتو حلق اویز کنی .
طناب هم خریدم.
///////
/
اشکم درامد.
من که تا حالا تو عین وعده که چه عرض کنم فک کنم کنار شیطان تو جهنم زندگی میکردم بیخیال و
بخندیم گویا خدا هم وعده هایی داده …
برو بریم ادامه فایلو گوش دادن
نکته دیگه
اگه منه درخواست کننده میفهمم موقع درخواست کردن یا مراوده با هرکسی توجهم به اون طرفه یا خدای رب العالمین
حالا چطور میتونم بیشتر این باورو تو وجودم رسوخ و نهادینه کنم که :
این طرف نیست که اکسپت میکنه منو بلکه خدای منه که “شاید” از طریق این فرد یا “شاید” از طریق هزاران شکل دیگه جوابمو میده و نگران نیستم …
میدونی مسئله من همین ” شایده” هست … ینی یقین و باور کامل ندارم که خدا پاسخ میدهد!
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که از فضلت رحمتی بزرگ بر من قرار میدی که هیچ وقت حتی اگه هوا هم بس ناجوان مردانه سرد بود دلم گرم بشه بهت که تو هستی و بکاف عبده …
چقدر چقدر این لحظه این حالت واسم زیباستو چقدر دلم میخاد هی حرارتی بر این ایمان و دل گرمیم بهت اضافه بشه …
دلم میخاد این چنتا ایه رو اینجا قرار بدم
اعتراف میکنم هنوز به درک دقیقی ازش نرسیدم و امیددارم که فضل و رحمت خدا واسم بینهایته….
وَ لاٰ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اَللَّوّٰامَهِ (٢)قیامت
ترجمه انصاریان:و به نفس سرزنشگر قسم مىخورم.
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا
و گنهکاری و تقواپیشگی اش را به آن الهام کرد،(۸)
شمس – 8
بَلِ اَلْإِنْسٰانُ عَلىٰ نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ (١۴) قیامت
ترجمه مکارم: بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (14)
ترجمه انصاریان:بلکه انسان خود به وضع خویش بیناست.
سوره اسرا
إِنَّ هٰذَا اَلْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلَّذِینَ یَعْمَلُونَ اَلصّٰالِحٰاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً (٩)
ترجمه ایت الله مکارم شیرازی:این قرآن، به راهى که استوارترین راه هاست، هدایت مى کند؛ و به مؤمنانى که اعمال صالح انجام مى دهند، بشارت مى دهد که براى آنها پاداش بزرگى است. (9)
ترجمه انصاریان:بىتردید این قرآن به استوارترین آیین هدایت مىکند، و به مؤمنانى که کارهاى شایسته انجام مىدهند، مژده مىدهد که براى آنان پاداشى بزرگ است.
///////////////
سوره نساء ایه ۶۸
” ﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ” (ﻭَ ﻟَﻬَﺪَﻳْﻨﺎﻫُﻢْ ﺻِﺮﺍﻃﺎً ﻣُﺴْﺘَﻘِﻴﻤﺎً).
و دلم میخاد یک باردیگه به خودم و هرکس دیگه ای که این متن رو میخونه بگم باید بارها حداقل ایه ۲۱و ۲۲ سوره ابراهیم رو خوند …
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که در این راه هدایتم میکنی به راه راست و از فضلت رحمتی بزرگ در دنیا و اخرت نسیبمان میکنی
ارادتمند
مهدی وثوق
الان از : مشهد/ایران
+۱۵۷
سلام بر مهدی عزیز
دمت گرم
دمت گرم
هم به خاطر کامنت فوق العاده ات
هم به خاطر همتت که این اطلاعات را دسته بندی کردی
حسابی استفاده کردم
فقط اون آیه ۱۰۶ نحل بود
خدا را شکر که به این راه هدایت شدیم
بهترین ها را برات خواستارم
و
عزیزی
سپاس برای خداوند بخشاینده موهبتها
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
ردپای ۳۴
توحید عملی
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
اگر بتوانم این جمله را در زندگیم عملی کنم یعنی توانسته ام به توحید و یکتاپرستی برسم.
من قبل از آشنایی با استاد روی مردم خیلی حساب میکردم و هر موقع که به جای خداوند روی مردم حساب کردم ضربه خوردم و جهان بد جور من را به قول استاد زیر چک و لگد خودش له کرد تا من متوجه اشتباهاتم بشوم .
من از خداوند بسیار سپاسگزارم که مرا به حال خود رها نکرده و در تمام مراحل زندگی در کنار من است
تنها باور شرک آلودی که در این شرایط بهش رسیدم و در حال کار کردن روی آن هستم حساب کردن روی درآمد همسرم هستم که باید این باور شرک آلود را از خودم دور کنم و در مورد مسائل مادی فقط روی خدای خودم حساب کنم و همسرم را دستی از دستان خداوند بدانم.
خدایا شکر
امیدوارم همیشه در زندگی موفق و پیروز باشید
تمام
خدانگهدار
به نام خداوند ستوده خداوندی که در ذات غنی و بی نیازه
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه ی همسفرهای عزیزم
روز سی و چهارم سفرنامه
استاد تمام اتفاقات کودکی تا امروزم از جلوی چشمام رد شد وقتی این فایل رو گوش دادم.
استاد من خیلی وقتا از همون بچگی با سن خیلی کم سینه سپر میکردم برای مخصوصا اعضای خانواده ام اگه کسی به مادرم چیزی میگفت من باهاش چپ میشدم ! قهر میکردم باهاش ، تحویلش نمیگرفتم. اگه کسی به پدرم حرفی میزد عین خیالش نبود ولی من بهم برمیخورد ! باهاش دعوا میکردم ، قهر میکردم و… همینطور برای برادرام!!! همیشه هوای همه رو داشتم ولی از همون بچگی هیچکس هوای منو نداشت حتی مادرم !!!
یادمه که همیشه از مادرم انتظار داشتم در مقابل دیگران از من دفاع کنه، جوابشونو بده و … اما دقیقا عکس این موضوع اتفاق می افتاد و مادرم همیشه منو میکوبید به خاطر دیگران!!!! و من فقط خودمو کوچیک میکردم ، فقط خودمو نادیده می گرفتم و هر بار سردرگم تر از بارهای قبل که چرا این اتفاقات برای من میوفته؟! کجای کار میلنگه؟!
نمیدونستم که من دارم روی آدم های اطرافم حساب میکنم ! اونها رو صاحب قدرتی میدونستم که هرگز نداشتن!!
و برای همین هم هست که روابط خوبی با اعضای خانواده ام ندارم ! استاد راست میگید روی هر کسی حساب کنیم به هرکسی قدرت بدیم بدترین ضربه ها رو از همون شخص میخوریم! استاد راست میگید که وقتی روی آدم ها حساب میکنیم تغییر میکنن ! اونوقت ما مظلوم میشیم و اونها ظالم !
استاد من برای اعضای خانواده ام جنگیدم ! دعوا کردم ! قهر کردم ولی هیچکس برای من کاری نکرد حتی همخون های من!
استاد شرک عامل بدبختیه ، شرک باعث خفت و خواری و سرافکندگیه.
استاد حتی همین الان هم دلیل بزرگترین تضاد زندگیم و منبع احساس گناهم همین شرکی هست که خیلی هم پنهانه و هزاران ماسک و بزک داره که خودش رو پنهان کنه!
استاد وقتی روی خدا حساب کردم با احترام و عزت کارم انجام شد ، هر وقت روی خدا حساب کردم منت هیچکس روی سرم نبود ، هر وقت خدا بود نه سرافکندگی بود نه منت نه قهر و …
استاد به محض اینکه دست خدا رو جای جای خدا می نشونیم هر وقت بنده ، خدا میشه برامون اونوقت اون نعمت اون موقیعت اون احساس خوب از بین میره و من این چندین بار تجربه کردم متاسفانه !
خداروشکر که دارم این آگاهی ها رو دریافت میکنم و ان شاءالله عمل میکنم
خدایا شکرت