توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-27 07:44:252024-06-27 06:37:43توحید عملی | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد خوبم.
خدارو شاکرم بابت روز ۳۴ م از این سفر زیبا
توحید عملی…
واقعا توحید در عمله که معنی پیدا میکنه و ایمانی که عمل نیاره حرف مفته…
اینکه فقط بگم خدارو قبول دارم بهش ایمان دارم توکلم بخداس و فقط به زبون بیارم شرایط زندگیم همونجوری پیش میره که تا الان پیش رفته یعنی تا چند سال پیش که با سایت اشنا نشده بودم.
سالهای دور وقتی خیلی بچه تر بودم وقتی به سن تکلیف رسیده بودم و نماز میخوندم همیشه …همیشه برام سوال بود که چرا ما مسلمان بدنیا اومدیم و خارجی ها تو خارج و کافر ..(فکر میکردم تمام خارجی ها کافرن و همشون جهنمی ان)بارها به این موضوع فکر کرده بودم و تو عالم بچگی خودم از اینکه در ایران و شیعه بدنیا اومدم کلی خوشحال بودم.وهمیشه این ناعدالتی برام سوال بود
بزرگتر که شدم و وقتی با این مسیر اشنا شدم در اوایل اشنایی با سایت استاد گفتن انیشتن دینش یهود بود ولی یکتا پرست بود و توضیح دادند که یکتا پرستیه که مهمه و مذهب اصلا مهم نیست و اونجا بود که فهمیدم واقعا چقدر این عادلانه س که هر کسی هر جوری دوست داره زندگی کنه ولی اگه یکتا پرست باشه اون به درستی بندگی کرده و از صالحانه…و چقدر ابهامات ذهنیم بر طرف شد.
و جالبه استاد من وقتی وارد سایت شدم خیلی اروم اروم با توحید اشنا شدم و الان خیلی وقته خیلی از سوالاتم رو نمی پرسم چون حس میکنم خیلی زیر پوستی و تو یه پروسه تنظیم شده و تکامل یافته دارم به جواب سوالاتممیرسم..
همه چیزه اینجهان هستی در خداوند خلاصه میشه…خیلی از جاها یادمون میره که اونم هست…خدایا واقعا منو ببخش که خیلی وقتا یادم میره ازش مشورت بگیرم یا روت حساب کنم.
ولی به لطف همون خدا میدونم تو مسیرم و نسبت به گذشتم اصلا قابل مقایسه نیستم به قول استاد وقتی نگرانی هاتون کم میشه وقتی موضوعی پیش میاد شما رو از هم نمی پاشونه یعنی تو مسیر درستید…و خدارو شکر میکنم که با این مسیر الهی اشنا شدم و چه خوشبختم که با مفهوم توحید عملی آشنا شدم و تلاش میکنم خداگونه رفتار کنم …تلاش میکنم هر بار به خودم یاداوری کنم و خلق کنم اونچه رو که میخوام.
توحید یعنی همه چیزه زندگیت رو بسپری بهش و بدونی همه چیز به نفعت تموم میشه حتی اگه ظاهرش خلافه قضیه رو نشون بده.
چقدر همه ی ما نیاز داریم به توحید…نیاز داریم به اینکه یکتاپرستی کنیم..
چقدر دیر کردیم برای یکتا پرستیه رب مون.
خدای مهربانم…
میدونم همیشه نگاه مهربانت و حضورت در قلبم بوده و هست …و ممنونم که هیچ وقت با من قهر نمی کنی…ترکم نمی کنی و همواره حمایت و هدایتت رو در کنارم دارم.
خدایا ممنونم که اینجام …هستی و هستم.
سلام به دوستان خوبم
روز سی و چهارم
دو ماه هست که دارم جدی روی خودم کار میکنم ولی از دیروز متوجه شدم که باید از خودشناسی شروع کنم و فقط اطلاعات رو روی هم انباشته نکنم باید از باورهای توحیدی شروع کنم و باور رو بسازم که تمام اتفاقات زندگیم بوسیله فرکانس های خودم وارد زندگیم شده و این اولین چیزی هست که من باید عمیق درکش کنم و بسازمش و ایمان دارم که با پذیرش کامل این اصل درهای زیادی به روی من باز میشه اینکه درک کنم من خالق هستم و با افکارم و فرکانس هام قادرم خلق کنم واقعا چرا ذهن در مقابل همین یه جمله مقاومتش زیاده؟ خیلی با ذهنم در این مورد صحبت کردم تا کوتاه بیاد ولی یاد یه جمله از خانم شایسته افتادم که نوشته بودن که طبیعت یه حیوان وحشی رو نمیشه تغییر داد و اون رو اهلی کرد و ذهن هم طبیعتش دقیقا اینطوری هست و درگیر حاشیه و نجواست نمیشه طبیعتش رو تغییر داد بلکه باید آگاهانه عمل کرد وقتی یاد جمله خانم شایسته افتادم خیلی احساسم خوب شد و متوجه شدم دقیقا باید مثل همون حیوان وحشی که ما با احتیاط در باغ وحش ازش نگهداری میشه با ذهن هم باید آگاهانه رفتار کنم و آگاهانه کنترلش کنم نه اینکه ولش کنم چون مطمئنا مانند اون حیوان وحشی زندگیم رو چنان تکه تکه میکنه که مثل الان به سختی میتونم تشخیص بدم کدوم تکه رو دوباره کجا وصل کنم و برام واقعا جمع و جور کردنش سخت هست ولی خوب من کوتاه نمیام و هر طور که شده خودم رو سر پا نگه میدارم و آگاهانه ذهنم رو کنترل میکنم آخه این تضادها وقتی بوجود آمد که من از قانون بی خبر بودم ولی الان که فهمیدم دنیا بی حساب و کتاب نیست و همه چی دست خودمه و من باید زندگیم رو هر طور که میخوام خلق کنم دیگه توجیهی وجود نداره که کوتاه بیام و زندگیم رو نسازم بلکه با سعی و تلاش آگاهانه و جدیت شروع میکنم و فقط حواسم به کنترل ذهنم و فرکانس هام هست اول خودم رو خوب میشناسم وبعد بقیه باورها رو روی این باور توحیدی میسازم خدایا سپاسگزارم برای اینهمه آگاهی ناب که در این سایت توحیدی هست
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید
سفرنامه روز سی و چهارم
واقعا واقعا شرک مانند راه رفتن مورچه ای سیاه روی سنگ سیاه در شب تاریک است!!!!!
امروز خدا را سپاسگزارم که بعد از سپاسگزاری های فراوان در خواب و بیداری پاشنه آشیلی که ترمز من بوده پیدا کردم و باور دارم که از همین لحظه انفجار های شادی آفرین سلامتی آفرین در وجود من رخ خواهد داد چند روزی بود همچین احساسی نداشتم و حس غربت می کردم تو زندگی و انگار که داره بدنم را عفونت فرا می گیره و همش بخودم می گفتم بخاطر کدوم باورم است؟
چرا؟
چرا؟
بحمد و سپاس الهی و آگاهی هایی که امروز در این فایل توحید عملی 2 یا تمرکز برنکات مثبت 10 به من داد یافتم این باور مخرب را!!!!!
من خیلی خیلی خیلی روی درآمد و موفقیت مالی کار کردم و در این بعد فقط روی خدا حساب میکردم و به در آمدهای بسیار عالیی رسیدم و ولی این درآمد ها پایدار نبود و تا پول می آمد سریع هم میرفت، حالا اینو بشنوید که من در وجودم یک باور عمیقی داشتم که فلان کار را اگه ادامه بدی عاقبت بخیر نمیشی، فلانی را میبینی، سر همینکار همه پولشو از دست داد بدهکار شد نابود شد و…..
حالا حالا حالا من خودمم هم به همون فلان کار مبتلا شده بودم ولی مثل فلانی هرروزه اون کار مخرب را انجام نمیدادم ولی شاید 6 ماه یکبار پیش می اومد که دست به اونکار بزنم ولی از این ور باورم بر مخرب بودن و نابود کننده بودن این کار خیلی خیلی قوی بود حدود 1000 بار بار قویتر از دیگر آدمها باور داشتم که این کار عاقبت به خیر نمیکنه !!!!
یه چیز مهتر این بود که تو همون بعد فلانکار، لذتی که میتونستم اونو از طریق خدا کسب کنم، از طریق خدا از بی نهایت راه الهی به دست بیارم میگفتم فقط این منو به خواستم میرسونه، واییییییییی امروز سر گوش دادن این فایل ارزش فقط را فهمیدم،
((( فقط فقط برای خداست!!!)))
همیشه روی اما، اگر، شاید، باید، ولی و…. خیلی کار کردم و امروز که توحیدی تر شدم قدرت فقط که مختص خداست و غیر از هیچکس و هیچ چیزی لیاقتشو نداره را فهمیدم!!!
فففففففففقققققققققققققققققققققققققققققققطططططططططططططط خخخخخخدددددددددددااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!
«تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه فرکانسهای خودمان است»
این نگاه یعنی پذیرفتن مسئولیت تمام زندگی.
تا تغییری در باور هایم و فرکانس هایم به وجود نیاید منتظر نتیجه باشم.
و تنها نیرویی که می توانم روی آن حساب کنم همین نیرو است.
که بی انتهاست همیشه با من است و خیر و شرم را به من الهام می کند.
توحید یعنی، کار کردن برای بهبود مهمترین رابطه زندگی ات. یعنی هماهنگ کردن ذهنت با روح.
توحید یعنی حساب کردن روی فرکانسهایت و تلاش برای خالص کردنشان. وقتی برای نزدیک شدن با این نیرو و یگانهشدن با او تلاش آگاهانه به خرج میدهی، به سمت بهترینها هدایت میشوی،
دستهای این نیرو برای رونق کسب و کارت میآید،
عشق را در روابطات جاری میکند،
مردم را دورت جمع میکند و قلبهایی را برایت نرم میکند، تا به وضوح بدانی که: خداوند استاد برنامه ریزی هاست.
به قول قرآن خداوند بر کار خویش چیره است اما بیشتر مردم نمی دانند.
اما وقتی یکتاپرستی اصل و اساس زندگیات باشد، آنوقت دلیل حضور هر نعمتی در زندگی ات، خواه یک فرد باشد، یا شغلی عالی، یا راهکاری برای مسئله ات و…، برکتی از جانب خداوند می دانی و اگر زمانی به هر دلیلی، از زندگی ات برود، معنایش این است که برکتی دیگر از خداوند در حال ورود به زندگی ات است.
برای همین، نه تنها این لحظهها ذرهای نگران ات نمیکند، بلکه خوشحال و شگفت زده، منتظر ورود برکات خداوند به شکل های مختلف، خواهی ماند. این آرامش، ارمغان توحید عملی است.
سلام استاد و بانوی موحدم٫
مطمینم هرکس که اینجاست به طریقی با شرک و توحید به خدا در زندگیش آشنایی داره و تجربه اش کرده ٫
من هم تجربه کردم ولی شاید اون موقع نمیدونستم قضیه اینجوریه٫
فقط میدونستم هرجا که به مشکلی گیر میکردم هرجا نزدیک بود ابروم بره وقتی از خدا خواستم کمکم کنه دستمو گرفت به جای اینکه مچمو بگیره٫قشنگ با حسش آشنام چه شبهایی که از بی کسی و نامردی انسانها از عشق و دوستی دروغیشون به آغوش خودش پناه بردم و باهاش حرف زدم و همیشه آخر جاده های تاریکی و نامردی و بی کسی فقط خودش بود و منتظرم بود ولی من ٫من هم بااون آدمهای نامرد فرقی نداشتم منم باز یادم میرفت که فقط خدا پیشم بود و باز گول میخوردم جای دیگه ای دنبال عشق و دوستی میگشتم٫من هم پست تر از اونها بودم٫
دگ واقعا رسیده بودم ته ته خط دگ واقعا هچکس مهم نبود برام جز خودش بهش ثابت کردم و روی قولم موندم تا اینکه روشنایی دیدم یه راه جدید یه در جدید باز شد به روم که فقط بوی خودش میداد همه جا حرف از اون بود همه چی عوض شد انگار تازه متولد شدم و یه زندگی جدید بهم داده شد یه فرصت جدید به بهترین صورت ممکن٫
هرروز در تمام لحظاتم شکرگزار تمام نعمت هایی هستم که بهم داده
هرروز عشق انسان ها بهم زیادتر میشه در حالی که من کاری انجام ندادم هچ درخواستی نکردم ازشون من فقط دنبال عشق خودش بودم دنبال کشف خودش بودم نزدیکی به خودش بودم و هستم هرچه من میخام بهش نزدیک بشم اون مشتاق تر از من بسمت من با سرعت نور میاد٫هرچه من میخام بیشتر باهاش باشم اون بیشتر از من بامنه حای جاهایی که من یادم میره میبینم اون پیشمه و من حواسم نیست بهش در همه چیز بیشتر از من مشتاق تر در عشق ثروت دوستی آرامش همه چی همه چی٫٫٫٫٫٫٫٫
این فایلهای توحیدی یه چیز دگن جنسشون فرق میکنه حس و حالت فرق میکنه٫
فایلهای دگ هم رنگ خدا توش هست ولی اینجا یه رنگ دگست آسمون این فایلها
آبی تره٫٫٫٫٫٫٫٫
سپاسگزارم
سپاسگزارم
سپاسگزارم
به نام خدای هدایتگر
سیوچهارمین روز سفرنامه
توحیدعملی
هرچقدر راجب این دو کلمه میخونم ومینویسم بازم احساس میکنم کمه همش حس میکنم هنوز خیلی ابتدای راهه درک این موضوعه
یه سوالی که ذهنم مشغول کرده اینه که ما کی خدارو فراموش میکنیم وچرا؟؟؟
خب انسان چیزی رو که نمیبینه اصولا باور نداره ولی چرا چیزهایی مثل هوا اشعه وخیلی چیزای دیگه که باچشم غیر مسلح دیده نمیشه رو ما باور داریم
یه بار بهمون گفتن هوا هست مواد تشکیل دهنده اش ایناس باور کردیم بدون اینکه حتی خیلی هم تحقیق وازمون وخطا کرده باشیم
پس چرا خدایی که هرلحظه باماست ودرون ماست رو فراموش میکنیم؟؟
چرا احتیاج داریم استاد واستادهایی هرازچندی بهمون یاداوری کنن یا حساب کردن بجای خدا روی خلق خدا مارو متوجه کنه؟؟؟
واقعا چی میشه خدای به این واضحی وحی وحاظری رو من خودمو میگم
من خیلی وقتها نبینم ومشرک بشم
کی وکجا بهش اعتماد کردم بی اعتمادی دیدم که میرم به خلق خدا اعتماد میکنم
جالبش هم اینجاس که یکی روبت میکنیم وشرک میورزیم وچک وسیلی این شرک رو هم میخوریم بازم اونو به قول استاد به چنان وضع وحشتناکی تخریب شخصیتی میکنیم بعد میرم سراغ یکی دیگه
خیلی هامون با یه بار متنبه نمیشیم میگیم اون ادمه ایراد داشت قدر منو ندونست اینهمه اعتماد وعلاقه منو نفهمید حتما این یکی دیگه فرق داره اره پیدا کردم خودشه بت جدید!!!!
هر کدوم ازماها تو زندگیمون شده برای یه بارم طعم اعتماد کردن وحساب کردن روی خدا رو درک وحس کردیم دیدیم چه جنسی داره
ولی چرا واقعا رفتیم دنبال چیزای دیگه
چرا نچسبیدیم به توحید به اصل خودمون به خدای خودمون به خدایی که درون ماست ودر ماست
من همه اینارو دارم به خودم میگم دارم ازخودم سوال میکنم ولی جوابی ندارم که منو قانع کنه ازاین نیروی برتر ازاین رب وفرمانروای جهانیان چرا دست میکشم میرم سراغ غیر
چه چیزی هست تواین دنیا که من ازش بخوام اون به من نده
به نظرم اولین چیزی که وقتی بهش توجه میکنم چون اون همیشه هست من نمیبینمش وتوجه نمیکنم اولین چیز بعد توجه کردن بهش .داشتن خودشه حس کردن خود لایتنهایی خودش به اندازه ظرفیت خودم نه بزرگی ولایتنهای خودش
ارامش اولین چیز حس وجودش ونتیجه اش ارامشه
فکر میکنم استاد برای این بی نیاز شده ازهمه
چون هرچیزی درجهان هست وازش خواسته بهش داده
ارامش
عشق
ثروت
روابط
موفقیتهای بیشمار
همه وهمه رو خواسته توجه کرده
خداوند هم براش همه چیز شده
توهمه فایلهاش داره میگه ای ایها الناس دنبال چی میگردی
دستت وبده به من انقد خودتو نکوب به درودیوار بیا بهت نشون بدم
من قبلا این راه ورفتم من بلد این راهم
من هرچی خواستم خدا برام همون شده
عشق شده تابیده در وجود تک تک ادمهایی که دورو برمنن من اون ادمها رومیبینم ولی میدونم عشق خالصی که اونها دارن نسبت به من سرچشمه اش از کجاس
برام بی نهایت ثروت شده ببین هرروز دارم تو فایلهای رایگان در زندگی دربهشت در …….
دارم اینارو فریاد میزنم
اره استاد شما به این وضوح تصویر فوق فول اچ دی رسیدین دارین تماشا میکنین
وخیلی ازماها هنوز یه تصویر گنگ ونامعلوم وشک واینکه اصلا تصویری هست نیست دست وپنجه نرم میکنیم
ولی ایمان داریم اگرشما تونستین حتما ماهم میتونیم
اگر ابراهیم موسی یوسف محمد وهزاران انسان هاتونستن ما هم میتونیم
الان درک میکنم استاد وقتی میگین اینارو به شما تنها نمیگم به خودم میگم یعنی چی
لازمه که بگم یعنی چی
سوالهای خوب بپرسین تا جوابهای خوب بگیرین یعنی چی
استاد چندین بار گفتم وبازم میگم تنها انسانی هستین که من دیدم پرواز کردن یاد میدین ولی بال وپر پرنده هاتون روقیچی نمیکنین
تنها استادی هستین که قوی ان دوست دارین هرکسی با شما ارتباط داره روی پای خودش بایسته و فقط وفقط روخدا حساب کنه
وفقط وفقط خودش رو عامل خوشبختی وبدبختیش بدونه
خدایاشکرت برای وجود چنین انسانهایی
خدایاشکرت بخاطر وجودم دراین سایت
خدایاشکرت بخاطر این جمع خانواده صمیمی
به نام رب العالمین
خدایا دمتتتت گرمم که همیشه هستی.
سلاااام به همه ی شمااا عزیزان.
استاد مرسی که از توحید گفتین. تمامِ وجودم تشنه س.
از بین تمامِ صحبتاتون، قسمت هایی که از توحید حرف می زنین، مثل این فایلای توحید عملی، مثل جلسه ۱۶ مصاحبه، مثل جلسه ی ۶ قدم یک و و و و انگار چراغی برام روشن می کنه که هر بار پر نور تر می شه و راههارو برام باز می کنه. نمی دونم چنددد بار اینارو گوش دادم. الان بخوام این فایلو بنویسم دور سومه و بازم تشنه م.
سوره های زمر، علق و انفال هم دیوونه می کنه آدمو و هر بار سعی می کنم بزنم رو تکرار. دوست دارم یه عالمه فرصت داشتم و قبل از هر اقدامی، قبل از هر کاری، قبل از هر حرف زدنی، هر دوستی ای، با خودم بگم : همواره توحید در عمل تو رو توی مسیر درست جلو می بره. همواره توحید در عمل بهشت برین رو برات رقم می زنه.
این چند وقت به کاری راحت و عالی هدایت شدم که نه تنها ورودی دارم، بلکه تمرکزم خیلی بیشتر شده روی دوره ها و مطالب سایت. انگار برام فرصتی ایجاد شده جهت عمل کردن و پیاده کردن مطالب. ( البته سمتِ علاقه ی خودم که نوشتنه رفتم و دارم تکاملی جلو می رم خداروشکرررر).
من از حقوقی که به حسابم واریز می شد گذشتم تا به این کار هدایت شدم و کسی که مغازه برای اونه (در واقع این مغازه تقریبا اکثر اوقات بسته بود ولی سرمایه داشت) و به پیشنهاد من و طبق ایده ای که بهم گفته شد و قدمی بود که برداشتم، باز شد (که فقط برای تایم عصر هست)، صاحب مغازه گفت تو اینجا بشین، من آخر ماه حقوقت می دم، علاوه بر حقوق، خودمم یه سری محصولات داشتم که گذاشته بودم و در کل یه شرایطی بود که می تونستم به لطف الله کسب درآمد کنم(ورودی داشته باشم ). ولی به خودم می گفتم من نباید نباید نباید به حقوق و دستِ کسی وابسته باشم، اگر خدا وعده داده پس باید به وعده ش ایمان داشته باشم و به خودش توکل کنم. گفتم حقوق نمی خواممم. تو دلم گفتم خداوند منبع تمامِ ثروت هاست، من از اون می خوام.
به خدا قسم فروشم رفت بالا. بعد از مصمم شدنم که نخوام حقوق بگیرم، مشتری اومد. فروش محصولاتم رفت بالا. از جاهایی که فکرشو نمی کردم
تا رسیدم به این فایل…. دیروز داشتم گوش می دادم و هر چی درک می کردم می نوشتم.
این نوشته ی منه : خداوند قدرت مطلق کیهان است، کسی که تمامِ کیهان تحت ارداه و کنترل اوست و برگی بی اذن او روی زمین نمی افتد.
برگ، برگ، برگ، برگ، برگ.
اونقدرررر فراوانی و ثروت هست که دیگه نگران نیستم، می دونم خدا همیشه درهارو باز می کنه، می دونم خدا از جایی که فکرشو نمی کنم برام مشتری میاره، از کجا؟! نمی دونم.
این همه ثروت و فراوانی هست که خودش خلق کرده، خودش به دل بنده هاش اسم ام اس می زنه که بیان خرید کنن.
محصولات من فوق العاده ن و به راحتی تو دل مشتری هام جا باز می کنن و نیازی به کاری مثل تبلیغ ندارم.مشتری فراواااان هست. این یکی نشد، ده ها مشتری دیگه هست.
رزق دنبال من میاد، ثروت و خوشبختی دنبال من میاد، از جایی که فکرشو نمی کنم، خدا روزی ، برکت رزق و ثروت وارد زندگیم می کنه
خدایا سپاسگزارممم.
این دقیقا نوشته ای بود که بعد از بازنویسی این فایل اونم دیگه آخرای وقت کاری نوشتم و رهااا شدم انگار. نفس عمیق کشیدم و لذت بردم از لحظه. خیالم آسوده بود.
چند دقیقه بعد…
یه مشتری با لبخننند وارد مغازه شد. به محصولاتم نگاه کرد. چقدر خوشش اومده بود. اومد یکی از ارزونترین محصولاتو برداشت و گفت می خوام ببرم نشون بدم که بیام همه رو بخرم ازت. وقتی اومدم کارت بکشم، کاغذ دستگاه پوز تمام شده بود و چون اولین بارم بود و آشنا نبودم با دستگاه، گفتم ببره بعد پولو بیاره (آشنا بود). وقتی رفت، با خودم گفتم خیرهههه. نشانه س.
سریع از طریق گوکل یاد گرفتم چطور دستگاه رو اوکی کنم و اوکی شد خداروشکررر.
دیگه آخرش بود و مغازه رو بسته بودم که اون مشتری دوباره رسید، وقتی رسید چنددد محصول دیگه هم ازم خرید. پولشم یه جا پرداخت. آخرِ وقت. یعنی اگه روی خدا حساب باز کنیم، روی بنده هاش نبندیم، اینطوری جواب می ده.
هنوزم خرید داره اون خانوم و براش محصول گذاشتم بیاد ببره.
درآمدی که تارگت گذاشته بودم تو یه هفته دربیارم، تو یه روز، تو یه ساعت خدا برام درستش کرد. به همین راحتی مشتری آورد که بگه : وقتی روی من حساب باز می کنی، نه یه محصول که کلّ محصولتو یه جا می خرمممم.
وقتی روی من حساب باز می کنی، مشتری که هیچ، تمام قلب هارو برات نرم می کنم.
وقتی روی من حساب باز می کنی و به من توکل می کنی، از جاااایی روزی می رسونم، از جایی درهارپ باز می کنم که خارج از دو دوتا چهارتای ذهنته چون من راههایی رو می دونم که حتی فکرشم نمی کنی
دمش گرممم که خداست و واقعا خدایی می کنه.
استاد ممنونم که بیشتر از هر چیزی بهمون یاد دادین که نگاهی توحیدی داشته باشیم. من سیراب نشدم و نمی شم. تا آخرِ عمرم ان شاالله این مسیر رو به لطف و یاری الله یکتا ادامه می دم. ان شاالله.
ان شاالله که خداوند همه ی مارو در این مسیر زیبا و لذت بخش و پر برکت یاری کنه. آمین..
برای همه ی شما عزیزان، زیباترین خیرها و نیکوترین عاقبت هارو از خداوندد طلب می کنم.
در پناه الله یکتا، کسی که کل جهان هستی دستِ اونه همیشه سلامت و سعادتمند در هر دو جهان باشید
یا رب
سلام به دوستای خوبم و این خانواده صمیمی
رد پای امروز من در سفرنامه
امید امید امید و آرامش
وقتی به خدا تکیه میکنیم بدشانسی نمیاریم
روی مردم حساب نکن… روی خودتم حساب نکن… روی خدای خودت حساب کن
چقدر این نکته برای من مهم بود چون شاید پذیرفتم که نباید روی بقیه حساب کنم اما هنوزم گاهی زیادی روی خودم حساب میکنم و فکر میکنم از پس همه چی برمیام درصورتی که من هیچ چیزی نمیدونم خدای منه که میدونه من بدون کمک و هدایت خداوند چیزی نیستم و هرچه دارم از اوست… عاشقتم خداجونم که تو لحظه لحظه زندگی کنارمی و عاشق لحظاتی ام که وجودت رو حس میکنم… وقتی دیروز این فایل رو گوش کردم و این نکته رو پیدا کردم به جای برنامه ریزی هر روزه اینبار تو بهم گفتی چکار کنم تا وعده ناهارم رو تو مشخص کردی چی بخورم تا رنگی که میخواستم انتخاب کنم رو تو آوردی جلوی چشمم و توی اون شلوغی و ترافیک تو جای پارک مناسب رو بهم نشون دادی که دقیقاااا رو به روی مغازه ای بود که کار داشتم ولی تا حالا نرفته بودم و میترسیدم سخت پیداش کنم!! عاشقتم خداجونم نمیدونم چطور بگم فقط میتونم به این حس ها و این الهامات تا جایی که میتونم توجه کنم و اعتماد تا روز به روز بزرگ و بزرگتر بشن
به نام خدای مهربان
سلام براستاد نازنینم وخانم شایسته عزیز
من خیلی فایلهایی که استاد درمورد توحید صحبت می کنند را دوست دارم وبا تمام وجودم گوش میدم.
چه شرکهای مخفی در ذهن ما هست وفکر میکنیم که همه کارها را بخدا سپردیم ولی وقتی فکر میکنیم می بینیم بعضی جاها فکر وعمل ما با هم یکی نیست.
خداراشکر که دراین مسیر قرار گرفتم ونسبت به گذشته ام خیلی بهتر شدم وبا کمک خود خداوند هر روز بهتر وبهتر میشوم.
من در شرایطی که زندگی ام به یک تضاد مالی بزرگ برخورد کرده خداراشکر میکنم که درمورد آن با اطرافیانم حرف نزدم واز کسی هیچ توقعی ندارم واز کسی کمک نخواستم وفقط از خدای بزرگ ومهربان کمک میخوام تا دوباره ثروت ونعمتش درزندگیم جاری شود.خوب که فکر میکنم می بینم چه فرکانسهایی را فرستادم بخاطر ورودیهای اشتباهی که اطرافیان به من میدادندو جهان اینگونه نتایج را برایم رقم زد.
خداراشکر میکنم که مرا به این سایت واستاد عزیز هدایت کرد. تا شرک نداشته باشم وروی آدمها حساب باز نکنم وفقط روی رب حساب باز کنم وفقط به تنها منبع قدرت وثروت درجهان تکیه کنم وبه اوتوکل کنم تا مرا به پادشاهی برساند
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته ی نازنین
واقعا ممنونم برای این روز شمار تحول زندگی که آنقدر عالی خانم شایسته برای ما آماده کردند
که هروزش یک قدم مارو نزدیکتر به خواسته هامون میکنه
سپاسگذارم واقعا
اما فایل روز سی و چهارم روزشمار من توحید عملی
واقعا شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب مخفیه
کافیه یکم از اصل که توحیده دور بشیم و این نجواها چطور شروع به شرک ورزیدن میکنن ازبس فضای گذشته ذهنمون شرک آلود بوده
از روزی که عضو سایت شدم با فایل های توحیدی شروع کردم اوایل خیلی مقاومت داشتم به حدی که اصلا نمیتونستم بپذیرم
اما با ادامه دادن وگوش دادن الان خیلی بهتر درک میکنم
توحید رو
تجربیاتی که استاد عزیز از گذشته شون گفتن که چجوری همیشه روی دوستاشون حساب میکردن وپشتتشو خالی میکردن منم حسابی از این تجربیات دارم و واقعا نشده حتی یک بار رو کسی یا چیزی حساب کنم و خیر ببینیم حتی یک بار
اما هروقت روی خدای خودم حساب کردم ،و از اون کمک خواستم هیچ وقت دستمو رها نکرد و همیشه کمکم کرده همیشه
سپاسگذارم استاد جان که راه راستی و درستی رو به ما نشون دادید
ایاک نعبدو و ایاک نستعین
به خدای بزرگ وبلند مرتبه میسپارمتون