توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-27 07:44:252024-06-27 06:37:43توحید عملی | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که هر خیر و محبتی از اوست
سلام
من طی کار کردن روی دوره کشف در جهت برطرف کردن ترمزام هدایت شدم به فایل های توحید عملی
البته عید امسال و حتی خردادم باز هدایت شده بودم و حتی بار دوم کلا فایلا اجرای توحید در عمل را میخواستم کار کنم اما این سری یه جورابی بر اساس حالا عدم کمالگرایی یا هرچی تصمیم گرفتم فقط 11 تا فایل توحید عملی و هر شب یکیشو کار کنم
امشب شب دوم و فایل دوم بود که تا همین دقیقه 7 اش منو نگه داشت
یکی اونجایی که استاد گفت ادمایی که خیلی زود احساساتی میشن از اینور خیلی زودم از اونوری احساساتی میشن
شاید یکی از علتای ایجاد کننده ی این ویژگی حساب نکردن روی چیز و کسیه که همیشه ثابته
و مورد بعدی حایی که استاد کفت کسی که پای کس دیگه ام میفته توکل نداره و فک میکنه اونه که داره براش کاری انجام میده اینجاااااا منو گرفت
اولش داشتم با خنده های بامزه استاد میخندیدم و میگفتم به پاااااای طرف افتاده
اما وقتی داشته توی دفترم مینوشتم که چی میشه کسی در تمثیل به پای کس دیگری بیفتد و چندتا مثال از خودم که خودمو پیش افراد ذلیل کرده بودم رو به یاد اوردم درحالی که اطمینان خاطر داشتم من هرگز تو زندگیم عمل به پای کسی افتادن رو انجام ندادم
فقط پنج ثانیه ی بعد نمیتونستم سر جام بند بشم و همینجوری اشکم شره میکرد رو صورتم و طول اتاقو هی راه میرفتم(چقد شلوارمم پلاستیکیه صدا میداد) و همین الانم دارم گریه میکنم که منم به پای کسی افتادم
وقتی اون صحنه ای که پاکش کرده بودم از ذهنم گذشت واقعا سرم داشت سوت میکشید
بعد به خودم گفتم هی میگی چرا انقد نتایج فرسایشی
با این خد از شرکی که داری چه انتظاری داری
تو 8-9 ماااااه طول کشید تازه یه نموره بفهمی اون محبت و نعمات زندگیت از طرف خدا بوده
جواب سوالمم این بود که وقتی اون شخص خاص یا موقعیت خاص را منبع خیر و خوشبختیمون بدونیم ما برای نگه داشتنش تا این خد از ذلیل شدن هم پیش میریم
و خدام خیلی جالب بهمون میگه تو فک میکنی فلانی بود که کارتو انجام داد بهمانی بود که بهت محبت کرد اون بود که با زنگش باری رو از قلبت برداشت اوکی پس من میرم و بعدی دددددیدم که چی باقی مونده وقتی که خدا از معادله کنار رفته
دردش برای من اینجا بود که خدایا چراااا باز دوباره یادم رفت که فقط روی تو حساب کنم من که این درسو از بچگیم بار ها و بارها گرفته بودم تو حالتای مختلف
چرا مثلا استاد همیشه روندش صعودی بوده اما من سینوسیم چی باعث این تفاوت میشه که بهم گفت ادامه دادن و هیچ کسی نبوده که رشدش به صورت خط صعودی باشه اما ادامه دادن و بهتر بودن نقطه ی فعلیش به قبل اون سینوسای اول مسیر را اصلا محو میکنه چون اصلا روند رشد یک خط صاف نیست یک نمودار سینوسی صعودی هست
حتی درمورد خضرت ابراهیمم که پرسیدم تو کفتی اون از مشرکان نبود مثال پرستش خورشید و ماهش و اینکه نتیجه نهایی طی روند مهم و الحسنات لیذهبکم سیئات رو کفت(کلیدواژه ای مینویسم)
اتفاقا دیروزم به این ایه هدایت شدم که قشنگ خود من بودم
قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿63﴾
بگو: چه کسی شما را از تاریکی هایِ خشکی و دریا نجات می دهد؟ در حالی که او را [برای نجات خود] از روی فروتنی و زاری و مخفیانه به کمک می طلبید؛ [و می گویید] که اگر ما را از این [تنگناها و مهلکه ها] نجات دهد، بی تردید از سپاس گزاران خواهیم بود. (63)
قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ ﴿64﴾
بگو: خدا شما را از آن [سختی ها] و از هر اندوهی نجات می دهد، باز شما به او شرک می ورزید [و به ناسپاسی می گرایید.] (64)
اینجا خدا به صورت واقعا واضح داره میگه کسی که من رو از اون سختی خاص و هر اندوهی تا به حال نحات داده خدا بوده اما من تا به حدی مشرک شده بودم که تا 8-9 ماه طول کشید که در یک مورد بفهمم که خدا بود که اون خیر رو در حق من انجام داد. یعنی این مدت شرک خالص ورزیدم
از خودم و خدا پرسیدم چی شد از اون حد از روی هیچ کس حساب نکردن به اینجا رسیدم که اصلا تو مغرم نمیرفت که این لطف خداست نه اون ادم
بهم گفت ذره ذره از جایی که احساس خوبت را وابسته کردی به رفتار ادما بود و نبودشون کم کم چون گم کردی اصلو دیگه روی باورات کار نکردی به جاش دنبال تقلا برای راضی کردن عوامل بیرونی کردی که ناراحت نباشن تا خوشحال باشی تا تایید بشی باشن که حالت خوب باشه بعد ترسا و نگرانی ها و ترس از دست دادن ها تا جایی که ذهن تو رو به یقین برسونه اوکی تو میدونی که اگه روی خودت کار کنی همه چیز تغییر میکنه اما دوست داری زندگی و ادمای زندگی الانت تغییر کنن و من که هر روز بیشتر در شرک فرو میرفتم و زنجیر های وابستگی و ترس و نگرانی و کفر و بد بینی و ناسپاسی و کمبود و بی لیاقتی ووو به من زده میشد مگر جرعت رها بودن را داشتم و درنتیجه ذهن با این حیله پیروز شد و من دست از کار کردن روی خودم کم کم کشیدم بعد نوبت به خداوند و. هدایت هایش رسید حالا که تمام سپر های من افتاده بود کار به جایی رسید که خودم به خدا گفتم نمیخوام تو هدایتم کنی میترسم داشته هامو بگیریو این روند ادامه پیدا کرد تا جایی که دیگه هر. خیری توی زندگیمو به هر ننه قمر و هر شرایطی نسبت میدادم بجز خدا
کارم کنترل همه چیز و برنامه ریزی و حساب کتاب اینده از یه ثانیه بعد تا 20 سال بعد شده بودوچون دو دوتا ها حتی چهارتام نمیشد اما بجز اون من طعم 2تا2 چهارهزارتا شدن های زمانی که با خدا بودم زیر زبانم بود اما با اون شرایط فرسنگ ها فاصله داشتم که بینش کلی ترس و نگرانی بود برای همین هر بار و هر لحظه فکر به اینده حال منو بد و بدتر میکرد وقتی توی مدار بدی حتی اجابت شدن خواسته هاتم به ضررت میشن من این رو هم تجربه کردم
الان وقتی دارم دوره هارو کار میکنم و یه اگاهی گفته میشه میبینم هر جا حالم خوب بوده و در مدار خوبی بودم خود به خود اون رفتارارو میکردم بدون اینکه بدونم و اگاهانه باشه و برعکس هر جا مدادرم بد بود خود به خود عکس کار های درست را انجام میدادم
خلاصه که واقعا خدا خیلی با معرفته حتی توی تمام لحظاتی که من تا خرتناق توی شرک بودم تا صداش میکردم مثل عروس هلندیم که غذا میخواد چه جوری با ذوق میاد سمتم اونم هر بار در حق من اینکارو کرده
واقعا چه تجربه هایی که با خدا نکردم که واقعا فقط اون من رو بلند کرده چون همیشه کنارم بوده حتی وقتی داشته میدیده و میشنیده که من چه جوری دارم التماس میکنم به یه ادم دیگه درحالی که همه چیز دست خودش بوده و با یه بشکن میتونسته کار منو حل کنه
البته این تکامل میخواد این روند و هربار من احساس میکنم که بیشتر و بیشتر داره سیمان و خورده سنگای دیوار شرک تو وجودم میریزه
و یکی از نشونه هاش همین حال قبل از این کامنتم بودم
واقعا خدایا جون مادرت دیگه خودت یه جورایی جلوی گول خوردن من از ذهنمو بگیر اخه من شرمندت میشم دیگه انقد شرک بورزم بعد چندماه دوباره برگردم سر جای قبلیم
درنهایت ازت ممنونم خدای عزیزم که واقعا الهام های خوشبینانه و جواب ده تو بوده که زندگیمو از این رو به اون رو کرده
من همونیم که میگفتم فقط میخوام حالم خوب باشه احساسم خوب باشه قلبم شاد و اروم باشه و حتی نمیونستم که تو اون گم شده بودی چون هر موفقیت تحصیلی و ارتباطی و خرید و مسافرت و و و که داشتم منو بیشتر نامید میکرد و مثل زهرمار بود چون میدیدم اینم قلب منو خوشحال نکرد تو بودی که وقتی حتی نمیدونستم چمه هرچی که میخوامو دارم اما هیچی خوشحالم نمیکنه هدایتم کردی به سمت خودت یعنی جواب
و بعدشم بار ها و بار ها توی شرایط های مختلف تو زمینه های مختلف از قبولی توی رشته و دانشگاهی که میخواستم تا سفر و روابط و پول و ویلا و ماشین و هر وسیله ی الکترونیکی و غیرش واقعا تو هم عامل ایجاد اونا بودی هم عاملی که از اونا لذت ببرم چون من فرق داشتن نعمت وقتی که تو رو نداشتم و وقتی که تو رو داشتمو چشیدم فرقش جهنم تا بهشته
ازت معذرت میخوام بابت شرکی که در اون مورد ورزیدم میدونم که تو منو بخشیدی من خودمم که گیرم
و لطفا هر لحظه هدایتم کن و منو هم به مقام لاخوف علیهم و لاهم یخزنون برسون عزیرم
به نام خدای مقتدر یگانه
سلام ریحانه جان
اولا ظاهر و لبخند زیبا ، شال خوش رنگ و معصومیت چهره نازنینت رو تحسین میکنم
فتبارک الله احسن الخالقین
و چقدر لذت بردم از درک و خداشناسی که بهش رسیدی
یه جورایی انگار آینه وار خودمو میخوندم
چقدر همه مون شبیه هم از ذهن گول میخوریم
سپاسگزارم دوست خوبم
از خدا میخواهم قدمهای توحیدیت رو استوارتر کنه
الهی به امید خودت
در پناه رب العالمین باشی
به نام الله یکتا :
توحید عملی قسمت 2 :
پیامبر اسلام : شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است .
استاد میگه : من هم یک انسانی هستم که سعی میکنم و فکر میکنم به اینکه توحید عملی رو توی زندگیم اجرا کنم و هیچ ادعایی ندارم که شرک نداشتم و ندارم و من هم ممکنه مثل خیلیا تو زندگی اشتباه کنم .
و این آگاهی هارو به عنوان کسی که دوست داره به بقیه بگه دارم میگم نه به عنوان کسی که بی ایراد هست .
(( وقتی که آدم توکلش به خداوند باشه اصلا نیاز نداره که مردم پاشو ببوسن یا نیاز نداره که پای کسی رو ببوسه اونی که پای افراد رو میبوسه توکل نداره به خداوند و فکر میکنه که اون آدم داره یه کاری براش انجام میده و در انتها هر دوی اون افراد ضرر میکنن . ))
(( وقتی که ما خداوند رو فراموش میکنیم به عنوان تنها منبع رزق ، تنها منبع خیر و برکت تنها منبع علم ، وقتی که ما فراموش میکنیم و آدم هارو و قدرت آدم هارو توی ذهنمون بزرگ میکنیم وقتی ما فکر میکنیم که یه آدم خاصی به خاطر وضع مالیه خوبش به خاطر پست و مقامش میتونه یه کاری برای ما بکنه و اینطوری خودمون رو خار میکنیم بعد ها حتما زمین خواهیم خورد . ))
(( ما نباید روی آدم ها حساب کنیم و تنها باید روی خدا حسب کنیم و وقتی کسی کاری برای ما میکنه در واقع لطف خداونده که از طریق اون آدم شامل حال ما شده ، ما از آدم ها باید تشکر کنیم ولی اعتبار اصلیرو باید به خدای اون آدم ها بدیم و سپاسگذار و سجده کننده ی خدایی باشیم که جهان رو خلق کرده ))
وقتی میای میگی این آدم این کارو برای من کرده اون یکی اون کارو کرده و خودتو کوچیک کنی و یک زمانی ورق برگرده و چنان داستانی درست کنی که بیا و ببین و همون آدم خوردت کنه .
(( وقتی ما روی افراد حساب میکنیم یعنی که شرک میورزیم ، وقتی که ما روی هر چیزی غیر از خداوند حساب میکنیم یعنی داریم شرک میورزیم ، این ماجرای کمک گرفتن از دیگران فرق داره با اینکه توی ذهنت اینه که فقط اون آدم میتونه کمکت کنه یا اینکه خداوند همه کاره هست و ممکنه از طریق اون آدم بهت کمک کنه ))
(( خداوند در قران میگه : ما به کلام شما کار نداریم ما به آنچه در قلب شماست کار داریم ، خداوند بر همه چیز آگاهه ، ما خودمون خوب میفهمیم که وقتی که از کسی کمک میخوایم توکلمون به اون آدمست یا به خدای خودمون هست ))
(( توحید یا شرک یه موضوع کاملا درونی هست و فقط خود افراد میتونن بفهمن که شرک دارن یا متوکل هستن و نمیشه فهمید که پس ذهن افراد چیه ، اگر توی ذهنت داری اینطور فکر میکنی که فقط اون آدم میتونه بهت کمک کنه و اگر نکنه زندگیت به هم میریزه داری شرک میورزی . ))
(( اگر توکلت به خدا باشه وقتی اقدام میکنی جواب نمیده میگی من توکلم به خداست ادامه میدم خدا یه در دیگه ای رو باز میکنه ، نه ناراحت میشم نه فکر میکنم اتفاقی میفته ))
(( کسی که روی خدا حساب میکنه روی آدم ها حساب نمیکنه ، با ادم ها کار میکنه ، برخورد میکنه ازشون درخواست میکنه اما توکلش به خداونده ، روی خدای خودش داره حساب میکنه و توی قلبش یکی دیگرو داره میپرسته و از خداوند کمک میخواد و میگه این یکی از دستان خداونده این نبود یک دست دیگشو خدا میفرسته ))
(( نشونه ی آدمی که ایمان داره به خدا اینه که امیدواره و به هم نمیریزه و میگه این نشد خدا از یه جای از یه راه دیگه بهم میده ))
(( هر وقت یکی داره برای خودش با حرف زدنش یار جمع میکنه یعنی داره تکیه میکنه به یک سری از آدم ها و این شرکه کسی که میگه من برای مردم من برای طرفدارام من برای هوادارام و این صحبت ها یعنی داری به غیر خدا تکیه میکنی ))
(( وقتی روی غیر از خدا حساب میکنی از همون چیز ضربه میخوری ))
(( وقتی به خداوند تکیه کنی خداوند راههایی رو برات باز میکنه ، قلب هایی رو برات نرم میکنه ، ارتباط هایی رو برات ایجاد میکنه که هیچ وقت کسی نمیتونه ایجاد کنه ، پیروزی ها و موفقیت هایرو برات به وجود میاره که هیچ کس دیگه ای نمیتونه انجام بده ))
واقعا شانسه که داره موفقیت آدم هارو رقم میزنه ؟؟
خیر تنها عامل افکار و باورهای ما هست که داره اتفاقات رو رقم میزنه
(( هر وقت ما از مسیر درست خارج میشیم وقتی که ما باورمون رو از خدا از دست میدیم کارا سخت پیش میره ، مشکلات به وجود میاد اما وقتی به خداوند و تنها قدرت در جهان تکیه میکنی کارها آسان میشه ، بد شانسی نمیاری ، همه چیز بر وفق مرادت میشه و هر وقت تکیت رو از خدا برداری و بزاری روی آدم های دیگه از همونها ضربه میخوری ))
(( با خدا باش و پادشاهی کن ، بی خدا باش و هر چه خواهی کن ))
(( هر وقت روی خدا حساب کنی همه چیز رو بهت میده ، هر وقت روی غیر خدا حساب کنی ضربه خواهی خورد ))
(( ما هیچ کاری رو به خاطر مردم به خاطر فلانی انجام نمیدیم ما به خاطر خودمون داریم زندگی میکنیم و متوکل هستیم بر خداوند ))
(( روی مردم حساب نکنیم ، حتی روی خودمون هم حساب نکنیم ، روی خدای خودمون حساب کنیم ، روی دوست ، خواهر ، برادر ، دوست ، آشنا حساب نکنیم روی خدای اونها حساب کنیم ))
(( روی قدرت های مالی ، قدرت های مذهبی ، قدرت های نظامی حساب نکنیم ، روی قدرتی که تمام مارو خلق کرده حساب کنیم ))
(( اگر ما باورمون رو به خداوند بیشتر کنیم و ایمانمون رو تقویت کنیم اون قدرت میتونه به راحتی درهارو برای ما باز کنه ، رزق رو وارد زندگی ما بکنه به راحتی میتونه مارو از فرش به عرش ببره ))
(( فقط باورش کنیم فقط روی خدا حساب کنیم هر چیزی که بخوایم رو بهمون میده در نهایت شگفتی و در نهایت معجزه ))
در پناه الله یکتا شاد ، سالم ، سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم .
خدایا هرچه دارم ازآن توست
سلام به استادان عزیزم استاد عباسمنش وخانم شایسته
واقعا اسمتون وفامیلیتون برازنده تونه
سلام به دوستان عزیزم در مسیر هدایت الهی
روز شمار تحول زندگی فصل دوم….روز 34
توحید عملی 2
اول خداروشکر کنم که هر لحظه هدایتم میکنه وخداروشکر میکنم برای انجام تعهداتم درکنارمه
خدایا ممنونم ازت که وقتی ازت هدایت میخوام به راحتی هدایتم میکنی …..
دیشب خواهر شوهرهام ودامادش خونه مون بودن برای شام ومن تا دیروز33روز بود که در فستینگ بودم نمیدونستم شب که مهمونها میان حداقل یه چیز سبک بخورم یانه …همش میگفتم خدایا تو هدایتم کن چکار کنم ودرآخر با هدایت خداوند فهمیدم ما جمعا 11نفر هستیم حالا من یه نفر نخورم چیزی نمیشه وبه لطف خدا همه ی کارهاموکردم و پذیرایی ام رو انجام دادم بدون اینکه فستینگم را بشکنم این هدایت خواستن ازخدا بود که بمن کمک کرد میلی به غذا نداشته باشم خدایا شکرت
وقتی دست آویز میشدم بغیر خدا چه بلاهایی که برسرم نمی اومد ….عزت نفسم پایین می اومد همش باید خودم تقلا میزدم همش باید منتظر امید از سمت این واون باشم وووهمیشه حال بد توقع زیاد داشتن از بقیه
استاد جان همین جمله که شما گفتین من بارها و بارها از آقام میشنیدم …با خدا باش و پادشاهی کن بیخدا باش وهرچه خواهی کن اون موقعی نمیفهمیدم یعنی چی یعنی اگر هم میفهمیدم به اندازه درک امروزم نبود
وقتی با خدایی آرومی نگران نیستی مطمئنی درست میشه حل میشه
وقتی بیخدایی مضطربی بداخلاقی استرس داری وناامیدی
خدا رو شکر میکنم که زنده هستم و میتوانم با خدا ارتباط داشته باشم خداروشکر میکنم که با وارد شدن به سایت خودم رو وخدای خودم را دارم میشناسم
خداروشکر که هرروز با خدا بیشتر آشتی هستم وبیشتر بهش اعتماد میکنم
درگذشته خدا یه ذره در کارها وزندگی من بود ولی الان هر لحظه بابت هرچیزی ازش کمک میخوام وبیشتر از قبل بهش اعتماد دارم ….خدایا دوستت دارم
خدایا شکرت سایت استاد رو بمن معرفی کردی
خدایا شکرت بینهایت شکرت
به نام خدای وهاب من
سلام بر استاد مهربانم و مریم خانم دوست داشتنی
روز 34 دوره ی روزشمار تحول زندگی من
اول از همه که نام فایل یه تکون قشنگی قلبم داد
چقدر قشنگ بود این فایل
(شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب مخفی و پنهان است ) الله اکبر از این حدیث پیامبر
چقدر ترسناک این حرف
که شرک همینقدر در لایه های درونی مومن نه کسی که مسلمان فقط بلکه اون کسی که به خدا به معنای قدرت عالم ایمان داره مخفیه
واین حدیث چقدر تلنگر عمیقیه
توکل کن بر قدرت عالم خدایی که قبل از تو خواسته ات رو و نزدیکترین راه برای رسیدن به خواسته ات رو میدونه
چقدر باید جهاد اکبر کنیم برای ساخت این باور قدرتمند برای زدودن غبار شرک در اوج سختی و مشکلی که ذهنم و شیطان درونم مدام ترس ونگرانی رو تزریق میکنه دوست داره به کسی که وجودش حس میکنم مثل دوست ،همکار،ریس بانک بیشتر اعتماد کنم تا به قدرتی که نادیدنیه و فقط در درونم حسش میکنم در این لحظه های حساس هست که توکل و ایمان به غیب و اعتماد به خدایی که بی نهایت دست داره و میتونه کمکم کنه اگر من باورش کنم و بهش اعتماد کنم
خدایا کمکم کنه هر لحظه این باور در وجودم قوی وقویتر بشه که اون که میتونه منو یاری کنه خودت هستی تو رب العالمینی= فرمانروایی که تمام جهان در اختیار توست من با عزت به خواسته ام برسون قبل اینکه خوار و ذلیل بشم پیش بنده ی تو
ایاک نعبدو ایاک نستعین کمکم کن که فقط تو را بپرستم و فقط از تو یاری بخواهم
خیلی عالی بود استاد
به نام خدا مهربان
رد پای روز سی و چهارم
با سلام خدمت دوستان عزیزم و همسفرهای مهربان و استاد بی نظیر و خانوم شایسته فوق العاده
هیچکس نیست که روی غیر خدا تا به حال حساب باز نکرده باشه حتی حضرت یوسف هم یک لحظه به روی غیر از خدا حساب باز کرد و چندین سال از رسالتش دور شد یعنی اون زندان شیرین تر بود براش چون متوجه این شد که غیر از خدا روی هیچکس نباید حساب باز کنیم و این کار بسیار سختی هست ولی قطعا انجام شدنی هست وقتی میبینیم یک نمونه بارزش استاد تونسته یا دوستان سایت عباسمنش دات کام تونستم پس طبق قانون NLPماهم میتونیم ولی زمان میخواد و تکامل میخواد
ولی اینطور نیست که الان تو عالم خوشی بگی خدا جون فقط خودتی یا خدایا تو فقط هستی ولی طبق گفته قران ما شمارو امتحان میکنم با گرفتن جان عزیزان و مال و اموالتان اون لحظه لحظه بزنگاه هست که تو چطور عمل کنی زمانی که مال و اموالت از دست رفت بگی الخیر و ما وقع یا بگی خدایا من که به تو اعتماد داشتم اعتماد و ایمان به خداوند باید قلبی باشه امیدوارم منم به این درجه برسم که نفست تو سینت حبس بشه ن ایمانی که زبونی باشه سر بزنگاه با کوچیک ترین اتفاق همه رو به یاد بیاری غیراز خدا اگر معنی انا الله و انا الیه راجعون رو درک کنیم درک واقعی اون وقت میتونیم رها زندگی کنیم باید هرز گاهی به قبرستون بریم ببینیم ثروتمند و فقیر و ادم با سواد و بی سواد در یکجا خوابیدن هیچکس هیچ چیزی با خودش نمیبره اون دنیا غیر از کار های نیکی که انجام داده باشه و کار های نیک از طریق ثروت انجام میشه و ثروت خودش یک انرژی هست و تمام انرژی ها به منبع اصلی وصله پس این یعنی چی یعنی اگر به منبع اصلی نزدیک باشیم روحمون نزدیک باشه وگرنه جسم داره تغییر میکنه وقتی روحمون که همون انرژی است از انرژی منبع نزدیک بشه به خداوند توحیدی تر بشه اون موقع ثروت سلامتی نعمت حال خوب احساس خوب جریان پیدا میکنه پس همه چیز فقط خداست در هر صورت در هر شرایط باید روی خدا حساب باز کنیم و باید بسیار روی توحیدی بودنمون کار کنیم
خیلیا توحیدی بودن رو با مذهبی بودن اشتباه میگیرن
خیلی عاشقتونم چون شماها پاره ای از من و پاری از خداوند هستید وگرنه ماها همه هم خانواده هم هستیم و چقدر این خانواده زیبا رو عاشقانه دوست دارم
در پناه خداوند یکتا شاد پیروز سربلند و سر افراز باشید
بهترین ها مال منو توست
سلام به استاد عباس منش عزیز و همراهان سایت واقعا لذت بردم از حرفهاتون وقتی میبینم کارهایی که تا الان انجام میدادم تا وقتی که چشم امیدم بنده های خدا بوده نا امیدم کردن و فقط خدای بزرگ و بنده نوازه که دست همه ما رو میگیره و امید همه ما بنده هاست.تو دیدگاه قبلیم از یه اتفاق و یه تصمیم اشتباه صحبت کردم الان که دارم بهش فکر میکنم دقیقا میبینم من امیدم به بنده خدا بود که اون تصمیم اشتباه رو گرفتم الان جواب اونهمه سر در گمی خودمو پیدا کردم تو اون تصمیم با خودم میگفتم فلانی اوکی داده و خوب رو حرفای اون حساب کرده بودم که تکیه به صحبتای بنده خدا منم تصمیمی گرفتم تا حد زیادی اشتباه و با این فایلتون درس خیلی بزرگی گرفتم که خدا ارحم الراحمینه و نباید چشم امیدمون به افراد باشه که سخت نا امیدمون میکنن.خدایا از تو معذرت میخوام که انقد نا سپاسی کردم و نعمتها وقدرتهای تو رو ندیدم و به بنده هات دل امید بستم خدایا منو ببخش.خدایا بینهایت شکرت.تو این روزهای عزیز برای همه از جمله استاد گرامی سرتاسر خیر و شادی آرزومندم.التماس دعا
سلام …مدتی که مصمم شده ام که با شمادوستان باشم واز تجربیاتتان استفاده کنم متوجه شده ام که خوابم بسیار کم شده شبها تادیر وقت بیدارم یا تو سایت درحال خوندن نظرات فوق العادتون هستم یا دارم فایل استاد رو گوش میدم پریشب متوجه شدم بیشتر از بیست بار فقط فایل چرا خداوند بیشتر از ما دوست داره ثروتمند شویم رو گوش دادم وتموم نکته هاشو مثل دیکته نوشتم….خواستم بگم قانون داره برا منم جواب میده …دعایی هست که میگه رب زدنی تحیرا….خدایا حیرت منو زیاد کن….و من هرروز که میگذره حیرت و شگفتیم ازین جهان بیکران بیشتر میشه….فایل دیروز صبح هم که عاالی وبسیار به موقع بود….و این در حالی بود که صبح قبل از دیدن گوشیم برای پیامدهای باشکوه روزم خدارو باتمام وجودم شاکر بود……….ممنون که هستین…
به نام خالق بی انتها
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان واقعا عزیزم. هدفم سپاسگذاری از تک تک شما عزیزان بود. استاد عباس منش عزیز شما واقعا موفق شدید که خداپرستی رو ترویج بدین. من واقعا به واسطه شما و مطالب زیباتون که سراسر بوی توحید و خداپرستی میدهند، خودم و خدای خودم رو واقعا پیدا کردم. من چندین سال قاری ممتاز قرآن بودم که اعتراف میکنم در این چند سالی که همش با قرآن سر و کار داشتم حتی یک بار هم نتوانستم خدای خودم رو از طریق آیات خودش بشناسم و درکش کنم و ببینم واقعا حرف حسابش چیه؟!!! فقط با صدای خوبم به عربی می خوندم و همه لذت میبردن و تشویق میکردن و خیلی ها به حالم غبطه میخوردن که انقدر من اهل قرآن و خدا هستم. در صورتی که من اصلا نمیدونستم که چی دارم میخونم؟!!! آخر سرم که چیزی عایدم نشد و گذاشتمش کنار و مثل بقیه دزگیر این زندگی سراسر مزخرف شدم. تا اینکه کارم رو هم از دست دادم و دیگه کامل خونه نشین شدم. یه روزی از همون روزا توی اینترنت داشتم دنبال ثروتمند شدن میگشتم که از آسمون برام بباره. اسم عباس منش به نظرم جالب اومد. گفتم برم توی سایتش شاید یه معجزه ای بکنه من یه شبه پولدار بشم. دیدم نوشته چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنید. به خودم گفتم من که درآمدی ندارم بخوام سه برابرش کنم. خندم گرفت. گفتم عباس منش هم نتونست برام کاری کنه!!! اعصابم خورد شد و گوشی رو انداختم کنار. شب موقع خواب صفحه گوشیمو روشن کردم دیدم هنوز توی سایته عباسمنش مونده. از سر بیکاری گفتم بذار ببینم چی میگه این؟ دانلود کردم دیدم. حرفاش به قدری منگم کرد که تا صبح خوابم نبرد. همش صداش توی گوشم بود. یه احساس امیدواری به من داد که تا اون لحظه تجربه نکرده بودم. هر روز یه فایل دانلود میکردم و چندین بار میدیدم. فقط به خاطر احساس خوبی که بهم میداد. فکر پولدار شدن حتی توی رویاهم واقعا بهم لذت عجیبی میداد. دنبال کردم و دنبال کردم تا اینکه بالاخره به خاطر پولم که شده بود دوباره قرآن گرفتم دستم. ولی اینبار دنبال پول بودم توی قرآن. شروع به مطالعه کردم و …! به قدری محو عظمت خدا در قرآن شدم که یادم رفت دنبال چی بودم. الان سراسر زندگیم بوی خدا و زیبایی های خدا گرفته. عاشق خدا و مخلوقاتش شدم. عاشق جهان زیبا و طبیعت و قوانین حاکم بر طبیعت شدم. هر روز دارم مطالعه میکنم در موردش و هر روز عطشم برای درک بیشتر این قوانین بیشتر میشه. یه آدم دیگه شدم و به خاطر این تغییر خیلی از اطرافیانم رو از دست دادم. الان مدیر قسمت فروش در یک شرکت بی نظیر شدم و قصد دارم تا سقف آسمون رو لمس نکردم به رشد و ترقی و پیشرفت ادامه بدم. ببخشید که سرتون رو درد آوردم. و به خاطر این موهبت و سعادتی که نصیبم شده هرلحظه هزاربار سپاسگذار خداوندم که از طریق همچین انسان شریف و با ایمانی منو مورد هدایت و لطف خودش قرار داد. در پایان یه شعری سروده ام که در خصوص سپاسگذاری از خالق بی انتهایم است و تقدیم استاد عزیز و با ایمانم و همه دوستان میکنم.
سپاس ای خالق زیبای هستی*که در قرآن تو با من عهد بستی
سپاس ای یاورم، پروردگارم* از این آرامش قلبی که دارم
سپاس ای آنکه تک فرمانروایی* ز آغوشت امان تر نیست جایی
سپاس ای در سخاوت بی نهایت* تو رزاقی برای بنده هایت
سپاس ای صاحب ماوای جنت* قیامت میکنی روز قیامت
امیدوارم کم و کاستی هاشو به بزرگواری خودتون ببخشید. تک تک اعضای خانواده با ایمان عباس منش رو به خدای بی نهایت ها میسپارم. توکلتون به خدا
سلام خدمت استاد خوبم و همه هم فرکانسی های خوبم.
اول از همه تشکر می کنم از استاد خوبم بابت این فایل قشنگشون و تشکر می کنم بابت دعاهای قشنگی که بر زبان آوردند. هرآنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. همچنین میخوام در مورد یک تجربه جدید و عجیبی که همین دو سه روز قبل برام اتفاق افتاده رو براتون بگم که یک جورایی به این فایل و همچنین به راهنمای عملی دستیابی به رویاها مربوط میشه.
من تقریبا 2 ساله که دنبال یک پروژه هستم و بارها پروسه آنرا شروع کردم و هربار تا پله آخر میرم اما دقیقه 90 یه اتفاق عجیبی میوفته که کسنل میشه.
چند روز قبل تصمیم گرفتم که راهنمای عملی رو دوباره گوش کنم.چون قبلا تاثیر مثبت توی زندگیم داشته.
به طرز عجیبی وقتی یکی از فایلها رو پلی کردم در مورد نحوه رسیدن به خواسته ها بود که استاد توی اون فایل به طور مفصل توضیح داد که چرا به خواسته هامون نمیرسیم و چکار کنیم که زودتر به خواسته هامون برسیم.توی فایل راهنمای عملی استاد توضیح میدن که دلیل اصلی نرسیدن به خواسته ها (( چسبیدن به خواسته هاست)).
توی این فایل جدید استاد به یک نکته اشاره میکنه و اون هم ((تکیه کردن به هرچیز و هر کس به غیر از خداوند)).
دوستان هم فرکانسی خوبم .میخوام یه نتیجه گیری برای خودم و شما داشته باشم و زیاد متن رو طولانی نکنم:
من چند روز قبل نشستم تصمیم گرفتم که از زندگی الانم لذت ببرم و طبق گفته استاد خواسته های من در زمان خودش اتفاق میوفته و طبق این فایل جدید فقط به خدایی که منبع تمام انرژی هاست تکیه کنم.
بعد از دو سه روز از گذشت تصمیم جدیدم خیلی زود نتیجه رو گرفتم.
((((دیشب یکی از دوستانم بدون اینکه ازش درخواستی داشته باشم بهم زنگ زد و راهی را برای حل پروسه ام به من پیشنهاد داد.))))
میخوام بهتون بگم که من قبلا طی 2 سااال دومورد رو کاملا اشتباه میرفتم:
1٫به خواسته ام چسبیده بودم و از زندگیم لذت نمیبردم.
2٫امیدم به غیر از خدا بود و نه به خدا و به جای اینکه به خدا اجازه دهم تا مشکلم را حل کند خودم میخواستم حل کنم.در همچین موقع هایی خداوند کنار میکشه و میگه خودت حلش کن.
وقتی این دوتا رو حل کردم خداوند بزرگ بهم گفت میتونه از جایی که انتظارش رو ندارم کارهایم رو حل کنه.
امیدوارم خدا ما رو به راه راست هدایت کنه.به راهی که به آنها نعمت داده و نه کسانی که بر آنان غضب کرده.
شاد و پیروز و موفق در تک تک لحظه های زندگیتون باشید.
از زندگی لذت ببرید .خواسته ها خودشون میان.از راهی که ما حتی فکرش رو هم نمیکنیم.
زندگی همین لحظه هاست که داره میگذره.
دوستدار شما
آرش
بسم الله الرحمن الرحیم
21 اسفند 1397
ردپای روز سی و چهارم سفرَ پُر خِیِرُ وَ بَرَکَت
وای خدای من خداروشکرت تو را سپاس.
این فایل، این حس، این کلمات، این جملات، این قافیه بندی هایی که ناخودآگاه از درون زیبای شما استاد جان به شکل عالی بیرون اومد، شگفت انگیز
خدای شما شگفت انگیز
این فایل را زمانی گوش دادم که به شدت نیازش داشتم، زمانی که مهاجرت کرده بودم تهران و یک ماهی بود از این مهاجرتم و توی اون تنهایی توی اون تغییر باورهام توی همون زمان
بهش نیاز داشتم
این فایل و فایل های آرامش در پرتو الهی مخصوصا قسمت هفتمش، شده بودم هم انس من، و آرامش من
الان یادمه شب هایی که وقتی کارم توی کافه تموم میشد منطقه الهیه بودم، و ساعت حوالی 12 شب اکثر اوقات با اینکه جسما خسته بودم ولی این فایل ها، صدای شما استاد جان
توی اون مسیر پیاده روی 30 دقیقه ای، چقدر منظره ها زیبا بود
خدا جوون برام مسیر را انقدرر قشنگ کرده بود، رودی که تو همون مسیر پیاده روی تا خونه بود، ماه زیباتر از همیشه بود، و نورانی تر
هوا صاف تر و سکوت بود، سکوت
سکوتی که بین من و خدای من توی اون طبیعت زیبا و شگفت انگیز بود، تازه شروع زیبا دیدن من بود، هر چیزی را زیبا میدیدم، شاید اون مسیر برای 99% افراد خسته کننده باشه، همینجورم هست!!
وقتی که روحت اون جوری که بایستی پرواز کنه اون جوری که باید نگاه کنی اون جوری که باید باشی، اصلت، نیستی خب. اون موقع همه چیز میتونه برات خسته کننده باشه حتی خودت!
سخت بود
اما شیرین
سخت بود
خب به خاطر باورهام
روزهایی بود، شب هایی بود
توی تهران منی که هرگز دوست نداشتم از کسی پول بگیرم قرض بگیرم حتی با اینکه خانواده ی پر جمعیتی خداروشکر دارم ولی نیومده بودم که روی قولم بزنم، اومده بودم که با سختی بیشتر با کار کردن روی باورهام با تغییر باورهای مزخرفی که داشتم اومده بودم توی اون تنهایی ناب، ” تغییر ” کنم، اومده بودم که چهار چوب زندگی زیبای شخصی خودم را بسازم و شکل بدم.
زمان برد ولی هر چقدر که بیشتر میتونستم ذهنم را کنترل کنم هر چقدر که میتونستم بیشتر سپاس گزار باشم هر چقدر که بیشتر با وحی منزل تمرینات جلسه اول و نهم قانون آفرینش را انجام میدادم و همینطور فایل های رایگان که آگاهی هر کدام مثل حل کردن یک پازل ذهنی دیگه برام میبود. زندگی زیباتری داشتم.
سخت بود
روزهایی بود که حتی پول مترو هم نداشتم حتی!!! که همشو با گریه پیاده روی میکردم و میودم خونه با اون کفشی که خیلی خوب بود ولی تنگ بود و همیشه میزد به نوک پام لعنتی.
انقدرر وضعیت مالیمم داغون بود انقدررر در درونم جنگ بودد ولی خوب بود
روزهایی بود که با اینکه یکی از اصول های زندگیم این بود که از کسی پول نگیرم بارهاا شد که میومدم روی غیرر خدااا حساب باز میکردم و نتیجه هم مشخص بود!
وای وای
وقتی میومدی روی خدا حساب باز میکردی وقتی میخواستی که واقعا توحیدی تر بشی میخواستی که خداگونه تر عمل کنی، ابراهیم گونه
باز نتیجه مشخص بود. و چه نتیجه ای و چه دنیایی میشد و چه اتفاقات نابی.
َI Adore the only GOD
با خدا باش و پادشاهی کن
اما این روزا، واقعا دارم با این قدرت زندگی میکنم
خدا
بهترین دوست و یار و یاور همیشگی منه
بیش تر از همیشه
باور دارم که: این منم که خالق 100% شرایط تک تک لحظه های زندگیم هستم.
بیش تر از همیشه برای من ملموس تر شده و توی تک تک سلول های مقدسم که از مرغوب ترین و ارزشمندترین “الماس خدا” به زیبایی خلق شده،
که : خدارا تنها منبع برکت
تنها منبع ثروت
تنها منبع خوشبختی
تنها منبع ثروت
تنها منبع آرامش
تنها منبع عزت و احترام
تنها منبع طول عمر و علمم
و تنها منبع هر چیز نیکو و خیر دیگه است.
بیشتر از همیشه باور مردم که: هر چیزی که میخوام را میتونم بهش دست پیدا کنم.
بین من و خواسته های مقدسم یک فاصله فرکانسی که در صورت نداشتن باور محدود کننده همون لحظه خب به خواسته ی مقدس و ارزشمندم میرسم ولی اگر همون لحظه نشد معلومه که با رسیدن به ” احساس خوب نسبت به اون خواسته ” این فاصله کم و کمتر میشه و بهش دست پیدا میکنم وقتی که برام خیلی مهم نباشه وابسته اش نباشم، میدونی؟!
رها باشم نسبت بهش
و باور داشته باشم که من ” همیشه در زمان مناسب و در مکان مناسب هستم، ” اون موقع خودش خدا جوون، به وقتش میدونی بهت میدش.
وای خدای من
وقتی ذهن و روح مقدست در تعادل و هماهنگی باشه، اون موقع خدا را استاد برنامه ریزی میبینی.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت.
دوستون دارم.
این سفر واقعا چه نتیجه های شگفت انگیزی که برای من فقط تا الان نداشته!
خدارا سپاس