توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-27 07:44:252024-06-27 06:37:43توحید عملی | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود فراوان خدمت همه اعضای خانواده ام (گروه تحقیقاتی عباسمنش)
قضیه برمیگره به حدود سال ۱۳۹۴اون موقع ۲۰ساله بودم و با یه گروهی از افراد آشنا شدم که به من گفتند:
“مــــــــــــــــــــی شــــــــــــــــــود” و من کــــمــــــکــــــم قبول کردم که
مـــــــــــــــــــی شـــــود(میشود موفق شد—به هدف رسید_ زندگی آدم دست خود آدمه و قبول
کردم مٍٍثال افراد موفق رو که زندگی انسان جلوه ای از درون اونه و ….)و خودم رو در سخنرانی های انگیزشی غرق
کردم(ویدیوهای استاد جزء اونا نبود به غیر از دوتا فایل صوتی که خلاصه ی دوره ی قانون آفرینش بود) و من
کــــــــم کـــــــم هدایت شدم به سمت گروه تحقیقاتی عباسمنش.(اومدم تو مدارش)
قبل از آشنایی با استاد:
فکر میکردم به هیچ عنوان من انسان مشرکی نیستم و در ذهن من مشرک به کسی اطلاق میشد که درخواست
خودش رو از کسی غیر از خود خدا بخواد(در قالب دعا) یعنی اگه من به اصطلاح به دست و پای کسی می افتادم
که به من کمک کنه حالا به هر طریقی و در هر موقعیتی …!!!! در ذهنم اصلا گناه شرک آلودی رو انجام نداده بودم
اما پس از آشنایی با استاد و آشنایی با نگاه استاد به قرآن(در ذهنم به قرآن و درستی اون اعتقاد داشتم) متوجه
شدم در وجود من هم شرک وجود دارد و باید روی ایمانم به رب بیشتر کار کنم
الان خدا رو یجور دیگه میبسنم
یه احساس دیکه ای نسبت بهش دارم
انگار قبلا میترسیدم به این فکرکنم که خدا با منه اما الان از این که اون کنارمه لذت میبرم
انگار تمام مسائل پیش روت جواب داره
انگار
و انگار
و انگار . . .
الان شکر خدا آرامشم از قبل خیلی بهتر شده . نمیخوام بگم همیشه ی همیشه آرومم اما آرامشم به مراتب از گذشته بیشتر شده و داره بیشتر میشه.
ممنونم بخاطر فایل های عالی ای که برای هدایت ما میزارید
دقیقا حرف های دل من را زدید درود برشما و همچنین استاد عباسمنش عزیز و همه همکارانشون
سلام، بشخصه خیلی کیف میکنم فایل های توحیدیتون رو میخونم و گوش میکنم و دوست دارم بارها وبارها بخونم و گوش کنم تا به عمق وجودم بره، واقعا خوشحالم که یکی پیدا شد که این آگاهی رو به ما بده با زبان خیلی ساده و ملموس در زندگی ما (نه به زبان فلسفی یا گفتارهای کلی که بعضی از مذهبیون فقط با گفتن چند تا حدیث بدون واگویی مصادیق شرک در زندگی ما بیان کردن و میکنن!). من از زمان آشنا شدنم با استاد عباسمنش و سایتشون حسم به خدا خیلی بهترشده و محبتشو بیشتر درک میکنم.
در جایی خوندم که خود خداوند فرموده بهترین بندگان من کسانی هستند که شوق و محبت من رادر دل بندگانم زیاد کند. و استاد عباسمنش برای من اینکارو کرد و الان شوقم به خدا زیادتر شده. خدایا واقعا ممنونم.
جناب عباسمنش خداوند شما را هر چه بیشتر و بیشتر در اشاعه فرهنگ توحیدی در جهان موفق بدارد.
درست است که همه چیز توحید است آنهم در عمل و برای پیشرفت حیاتی است.
اما زمانی که پیشرفت می کنیم نیز نیاز است همراه با پیشرفت و بالاتر رفتن مدار
توحید بیشتری را نیز به کار ببندیم.
هر چقدر زندگی میکنم بیشتر میبینم بیشتر ایمان میارم که
آگاه باش دلها تنها با یاد خدا آرام می گیرند.
هر چیزی غیر از این را امتحان کردم آرامش نداشتم .
یعنی به هیچ غیر از رب نمی توانم وابسته شوم.
و ممکن است پیشرفت هایی رخ دهد که باید مواظب بود به آنها وابسته نشد.
هر چقدر بیشتر زندگی میکنم بیشتر درک میکنم که اصل خداست اصل توحید است و هر چیزی غیر از آن فرع است.
تمام اتفاقات ما نتیجه فرکانس های خودمان است.
آری خدا همان انرژی ای است که قسمتی از او هستیم و تنها با اتصال به او می توانیم پیشرفت کنیم و زندگی کنم.
همه چیز از درون شروع می شود همه چیز تنها از یک بذر نهفته از درون خاک شروع می شود.
همیشه در زندگی مسئله هست و حالا مسئله ای برایم بوجود آمده که باید آنرا حل کنم و پیشرفت کنم.
زیرا در هماهنگی ام اختلالی به وجود اورده که باید انرا رفع کنم.
قطعا توحید عملی کلید این مسئله است اما به شکل دیگر.
زیرا پا به تجربه جدیدتری نیز گذاشتم و این احساس در من به وجود امد
که از شرکی مخفی پیام می دهد.
آره واقعا شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه ی سیاه در دل تاریکی شب بر روی سنگ سیاه است.
و یاد گرفتم که هرگز ادعا نکنم بلکه سعی کنم تا بتوانم پیشرفت کنم.
به نام خدا
34 مین برگ سفرنامه 9 شهریور 98
نکاتی که از این فایل آموختم:
– وقتی روی مردم حساب میکنیم یعنی شرک می ورزیم.
– کسی که روی خدا حساب می کند روی آدمها حساب نمی کند.
– اگر بر خداوند تکیه کنیم، خداوند راههایی را برایمان باز می کند، پیروزی ها و موفقیت هایی را برایمان به وجود می آورد که هیچکس نمی تواند.
– دلیل موفقیت یا شکست افراد، افکار و باورهای آنها است.
به نام خداوند بخشنده بی منت
سلام بر همراهان عزیز در 34ومین روز سفر
این فایل رو قبلا دیدم و تاثیر بسیار زیادی در من داشت .چقدر قوی تر شدم وقتی فهمیدم که فقط باید از خدا بخواهم.با این نگاه دیگه آدم خودش رو مدیون کسی نمیدونه چون میدونه که دستی از دستان خداوند.البته بحث قدرشناسی و سپاس از کسی که دستت رو گرفته رو نباید فراموش کرد اما دیگه احساس مدیون بودن نداری.
این که فاصله تو از خواسته ات به اندازه فاصله تو از خدا ست تازه مثل زنگی در ذهنم صدا داد.باز هم یادم افتاد که طبق باورهای قدیمی هیچ وقت از خدا پول نخواستم چون فکر میکردم غیر معنوی .پاشنه آشیل من این باور بود!!!!!تنها چیزی که واقعا در اون حد موفقیت های دیگه وارد زندگیم نشد پول بود.بعد این سفر با فایلهای رایگان استاد روی باور های ثروت آفرینم کار میکنم تا هر وقت که خدا خواست دوره ثروت رو بخرم.
این دفعه با باورهای جدید کارم رو شروع میکنم و از نتایج درخشانش شما و استاد عزیزم رو مطلع میکنم.
سلام و خدا قوت به همه دوستان عباسمنشی عزیزم وسلام به استاد عزیزم ومریم جان عزیز،یعنی استااااااااااااااااااااد من عاشقتم نمیدونم چرا انقدر نسبت به نوشتن گارد دارم،باورت نمیشه استاد هر روز میگم یه روز بشینم راجع به آپشن جدید به اسم” نشانه ی امروز من “که چند وقتی تو سایت هست بنویسم و از احساسم بگم امروز دیگه واقعا نمیتونم ننویسم.میخوام بگم دوستان عزیز این نشانه هارو جدی بگیرید،استااااااااااااااااااد به خدا خدا نشونه هاش از طریق سایت شما برام میفرسته امروز دقیقا با اتفاقی که برام تو شغلم افتاد نشانه هام رو فهمیدم از طرف خداااااست ویک هدایت به تمام معنااااااااااااااااست واااااای عاشقتم من خدا عاشق تو ودست بزرگت استاااااااااااد عزیزم .
خوب بریم سراغ اتفاق .من و همسرم باهم املاک کار میکنیم وبا استاد عزیزم و آموزش ها بهترین نتیجه هارو گرفتیم که برای اون هم یه ایده ی جالبی دارم که داریم با همسرم مقدماتش فراهم میکنیم که از نتایجمون که خیلی بزرگم هست براتون بنویسیم. خوب و اما اتفاقه:داستان از اینجا شروع شد که من با یه مشتری یه واحد رو بازدید داشتیم و مورد پسند قرار گرفت و بیعانه کشیدن برای خرید منتها خود فروشنده هم دنبال یه خونه بزرگتر برای خودشون بودن که خداروشکر اونم ما براش پیدا کردیم و مورد پسندشون هم بودن و قرار نوشتن قراداد رو هم تعیین کردیم برای ساعت ۵ عصر امروز،و اون یکی رو هم برای ساعت ۷.ساعت ۵ مشتری من خودش بدون اطلاع من رفته بود یکبار دیگه خونه رو بازدید کرده بودو اومد برای نوشتن،من تماس گرفتم با فروشنده که بیاین و سند ومدارک رو بیارین اما یکدفعه گفتن که پشیمون شدن،بعد از صحبت های زیادی بالخره دلیل نیومدنشون رو نفهمیدم و گوشی قطع کردم و به مشتری گفتم که قضیه از این قراره یعی همه چی کنسل شده این اتفاق ها یک هفته طول کشیده بود از بیعانه کشیدن تا قرارداد، یه نیم ساعتی حالم بد البته از رفتار فروشنده مه یک هفته مشتری رو معطل خودش کرده بود وهمچنین خودم که انرژی گذاشته بودم.به هر حال یه چندساهتی گذشت و اومدم مجدد تو سایت چرخیدن و کنترل کردن ذهنم که احساسم رو بد نکنه قضیه ،یکدفعه هدایت شدم به سمت نشانه ام که توحید عملی دو بود من چون تقریبا دو سال میشه که دارم با فایل های استاد کار میکنم وحتی الان از دوازده قدم تا قدم دوم رو هم گرفتیم و این فایل توحید رو بارها بارها گوش کرده بودم به محض اینکه متن رو دیدم وااااااااااااااااااااااای نمیدونید انگار اصلا خود خداااااااااااااداشت میگفت یلدااااااا جونی .بنده خوشگلم .عزیزم نگران نباش من هستم این نشد یکی بهتر نگرااان چی هستی به خدا صدای خدااااااااااااااااااااااااارو تو گوشم میشنیدم چه لذتیییییییییییییییی داره، این جمله ی استاااد تو متن دقیقا چیزی بود که ذهن من باید میشنید”””اما وقتی یکتاپرستی اصل و اساس زندگیات باشد، آنوقت دلیل حضور هر نعمتی در زندگی ات، خواه یک فرد باشد، یا شغلی عالی، یا راهکاری برای مسئله ات و…، برکتی از جانب خداوند می دانی و اگر زمانی به هر دلیلی، از زندگی ات برود، معنایش این است که برکتی دیگر از خداوند در حال ورود به زندگی ات است.”””””” بهترین جمله ای است که میتونستم در این شرایط نجواهای ذهنی رو خاموش کنم . بله درسته وقتی خدارو قدرت مطلق میدونی،وقتی خدارو رو سرلوحه کارات میدونی وقتی میدونی هیچ برگی بی اذن خدا رو زمین نمیافته ،وقتی میدونی خدا روزی رسون پس دیگه هیچ شکی نمیکنی وخودتو میسپری به وجودیت خود خدا ،وقتی میپیوندی به خودش چون میدونی که تو ذره ای کوچیکی از خود خداییی دیگه جایی برای شک کردن نمیمونه و هر اتفاق به ظاهر بد تورو ناراحتت نمیکنه چون میدونی که خالقت خلق کردن رو هم در ذات تو نهادینه کرده و خلق تمام اتفاقات زندگیت به عهده ی خودت هستش واینم میدونی اونی که باید کارارو درست کنه یکی دیگهاست نه من وهیچ کس دیگه ای و این باعث میشه تو آرامش احساست رو خوب نگه داری تا اتفاقات خوب به سمتت بیا ن چون قانون رو میدونی که احساس خوب اتفاقات خوب “احساس ناخوب اتفاقات ناخوب هستش ،پس دیگه ناراحت نمیشی و از قانون تبعیت میکنی و فقط هدایتت رو میسپری به خدای مطلق…..
خدایااااااااا سپاسگذارم که منو دوس داری خدایا سپاسگذارم که عاشق منی و یکی از دستای قشنگت رو فرستادی منو به سلامتی، ثروت و نعمت و سعادت در دنیا و آخرت برسونه ،من عاشقتتتتتتتتتتتتتتم خداااااااااااااااا
بچه ای عزیز میدونم که معامله بهتر از این رو فردا خدا برام مهیا میکنه و قول میدم که میام و مینویسم عاشقتونم
استاد حرف ندارییییییییییییییییی عشقی به خدا
من و عشقم عاشقتیماااااااااااااااااااا
به نام الله یکتا
سی و چهارمین روز سفرنامه
استاد من با دیدن فایل های شما یاد گرفتم که روی آدمها حساب باز کنم بلکه روی خدای اونها حساب باز کنم. یاد گرفتم که به خداوند شرک نورزم.من قبلا نمیدونستم شرک یعنی چی؟ همیشه میگفتم آخه هیچ کس نیست که خدارو قبول نداشته باشه همه دیگه خدارو قبول دارن. اما نمیدونستم حساب کردن روی آدمها یعنی شرک یعنی قدرت رو از دستای خدا بگیری و بدی دست بنده ی خدا
از وقتی که دارم سعی میکنم شرک رو در وجود خودم پیدا کنم و سعی کنم توحیدی عمل کنم خیلی مسایل برام راحت حل میشه بخدا خودم هم باورم نمیشه. خدایا شکرت که دارم میشناسمت
با عرض سلام و تبریک خدمت دوستان عزیز، استاد نازنین من از خداوند سپاسگزارم که من رو از طریق یه دوست باشما اشناکرد، من قبلا طرز فکرم طور دیگه ای بود و الان که بهش فک میکنم من اون موقع به جای یک خدا چند خداداشته ام و به فکر چندخدابوده ام، خدای پارتی که باکمک دیگران پیشرفت کنم ، خدای رسیدن به پول از طریق پول دیگران پیشرفت کنم و…
اما ازوقتی باشما اشناشدم فهمیدم فقط یک خدا وجود داره و فقط باید به پروردگار عالم اعتماد و اکتفاکرد، بندگان خداوند فقط وسیله و دستان خداوند برای رسیدن به خواسته ها هستن.شما دید منو طوری عوض کردی منی که مجرد هستم و ازدواج نمیکردم بخاطر سختی هایی که میپنداشتم بعداز ازدواج وجود داره بخاطر ضعف به ایمان و قدرت خداوند، الان بدون ترس و توکل برخداوند متعال تصمیم به ازدواج گرفتم و میدانم که قطعا درسایه رحمت الهی زندگی خوبی خواهم داشت.
استاد ازخداوند ممنونم که آثار قدرتش در کلام رسای شما که اینچنین زیبا و دلنشین بیان میکنید ملموس و قابل مشاهده است.
اول از خداوند مهربان و عادل بعدم از شما سپاسگزارم که اینچنین داشته هاتونو به دیگران میبخشید و هدیه میکنید.
و باز خدا خیرتان دهاد
خیرتان دهاد
خیرکثیردر دنیا واخرت
که این چنین الله رامعرفی میکنید
اینچنین ارامش را به قلب های خسته، مستوحش فی الظلمات،
قلب های مرده،قلب های ناارام ،هدیه میکنید
یا نور المستوحشین فی الظلم…
الحمدالله رب العالمین بخاطروجودشما
وجوداین مکان لامکان..
این محیط غیرفیزیکی
الحمدلله خدایا که مرا دراین عصر افریدی
عصرطلایی ظهور🥰🤩😍
34 مین روز
اسنفد ماه 1387 بود بازی ایران- عربستان -تهران استادیوم آزادی
ایران یک گل پیش افتاده بود تماشاگران خوشحال و شاد آواز میخوندن و ریس جمهور برای کسب محبوبیت بین مردم
وارد جایگاه ویژه شد شعارها برای تحسین و تایید برای آقای ریس جمهور گوشها را کر میکرد و لبخند رضایت ایشون تا بلندای گوش هایش باز شده بود
ورق برگشت و در آخرین دقایق ایران 2 گل خورد
تحسین ها تبدیل به فحش و بد و بیراه شد
و خوشحالی عربستانی ها در استادیوم آزادی لبخندها را تبدیل به اشک کرده بود و جهنمی برای همه درست کرده بود صندلی ها کنده میشد وگارد امنیت برای کنترل اوضاع مستقر میشد
و خبری از اقای ریس جمهور نبود- من یادگرفتم اونجا روی مردم حساب نکنم