توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-61.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-12 09:31:382024-07-17 13:07:07توحید عملی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله هدایتگر
به نام تنهاقدرت وفرمانروای جهان هستی
سلام دوستان خوبم
چندروزه تمرکزم روی فایل های توحیدی هست واین الهامی ازطرف پروردگارمتعال بودکه بایدروی باورهای توحیدیم کارکنم
اعتبارنوشتن این کامنت رومن به خدامیدم وازش میخوام خودش بهم بگه چی بنویسم
خدایامعبوداتوخودت میدونی من چقدرشرک ورزیدم توزندگیم چقدرادم هاروتوی زندگیم توی ذهنم بزرگ کردم هروقت ثروتمندی میدیدم جلوش خموراست میشدم هرجامهمونی میرفتم پولدارمیدیدم میگن این حاجی فلانیه این میدونی کیه ایتفدرثروت داره ولی چیشدبیشترضربه خوردم گفتم به خودم خداتوخودت ادم های خوبواطراف من جمع میکنی وهمه عاشق من میشن وقتی توروباوردارم همینطورکه خداادم هارودورپیامبرجمع کرداون این کاروکردنه پیامبر
هرچی میخوای فقط بایدبایدبه اووصل بشی
ثروت میخوای
شهرت میخوای
کسبوکارخوب میای
زندگی سرشارازموفقیت شادی ارامش لذت میخوای
اونوباورکن بدون که خودش کارهاروبرات انجام میده
بدون اون هست
احساس میکنم یک کسی هست توتنهایی من که منوصدامیزنه وبامن حرف میزنه
میگه نگران نباش
چی میگه:::فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
ـــــــــــــــ
«خدا را صبح و شام تسبیح کن»
پس بر آنچه می گویند، صبر کن و پروردگارت را قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب خورشید تسبیح و حمد بگو و از ساعات شب و اطراف روز تسبیح بگو تا شاید خشنود گردی.
(سوره طه، آیه 130)
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
ـــــــــــــــ
و به او روزی می دهد از جائی که گمان ندارد. و کسی که بر خدا توکل کند، پس خدا او را کفایت می کند. قطعا خدا فرمان خود را به پایان می رساند، قطعا خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.
(سوره الطلاق، آیه 3)
خدابه من وعده ثروت وخوشبختی داده
وقتی ارامش دارم وقتی حالم خوبه وقتی باخداهماهنگم
من عاشق تنهایی وخلوت باخودم هستم ودوست دارم ساعت هاتنهاباشم وباخداحرف بزنم خیلی لذت داره
توخیابون پیاده رودی میکنم کناردرختان زیباوصدای پرنده ها
حس میکنم خداداره اززبان پرنده هابامن حرف میزنه
احساس میکنم یک کسی هست درنهایت بیکسی
احساس میگه هیچ کس توزندگیت قدرت نداره ازکی میترسی
انگاردستموگرفته داریم باهم راه میریم وزیبایی هارومیبینیم ولذت میبریم
احساس میکنم برگ های درختان همون ثروتی هستندکه خدابه من قول داده مبگه من کرورکرورثروت میدم مثل برگ درختان که تمومی ندارندوهرچی هم ازدرختان پایین بریزندبازم هستندبازم مثل بارون میبارند
همین یک برگ تکاملشوطی کرده تابرگ شده
این کارهارومن کردم مگه مردم کردند
این پاهای سالمی که دادی که خون دراون جاریه من دارم هدایتشون میکنم مگه توکردی توکه کاری نمیتونی بکنی همه کارهادست منه
روی من حساب کن
منوباورکن
انقدربه پولدارهاقدرت نده
باج به کسی نده
نه گفتن رویادبگیر
چرادستت میلرزه
ازکی میترسی
الله اکبرالله اکبرالله اکبر
منوخدایکی هستیم وجدانیستیم پس اگه ثروتمندبشم به خدانزدیک ترمیشم چون من خودخدام
خداگفته من اسمان هاوزمین رومسخرتوکردم مثل حضرت سلیمان که ازمن درخواست کردوبهش دادم من به توهم میدم
سلامتی داری
حالت خوبه
قلبت سالمه
چشم بیناداری
گوش شنواداری
اینارومن بهت دادم احمد
حرکت کن واقدام کن ونترس من هدایتت میکنم
حرف هاتوبامن بزن البته نه ناله هاوشکایت هاتو
چون من گوش شنوابرای مشکلات توندارم ها¡¡¡¡
فقط خواسته هاتوبگوواضح ومشخص
بگومن اجابت میکنم من دوستت دارم توهم بندگی منوبکن
بندگی یعنی گنده نکن ادم هارو
اونهارودستی ازطرف من بدون وازشون تشکرکن امابدون من اون ادم رواوردم که فکرشوهم نمیکردی ویک دفه چندروزپیش نزدیک10میلیون به حسابت واریزشد
تونکردی من بودم
حواست باشه
خدایاایمانی مثل ایمان حضرت ابراهیم ازت میخوام
ایمانی
مثل ایمان عباس منش عزیزاستادخوبم
خدایاهدایت تورومیخوام
من هیچی نیستم درمقابل تو
همه جهان هستی تسبیح گوی توهستند
خدایاازت خیلی چیزی میخوام وتوقعم زیاده چون میدونم بهم میدی
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
ـــــــــــــــ
و زمانی که بندگان من درباره من از تو سؤال کردند، پس قطعا من نزدیکم و جواب کسی را که دعا کند و مرا بخواند می دهم. پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، شاید ارشاد شوند
(سوره البقره، آیه 186)
خدایا
[[[[[هدایتم کن]]]]]
ب نام الله یکتا٫
استاد عباس منش عزیزم٫خانوم شایسته ی نازنین و دوستان گل م سلام٫
نمیدونم امروز برا چندمین بار در طول این سال ها این فایل و گوش دادم٫صدمین بار٫هزارمین بار٫
و دوباره و دوباره و دوباره شگفت زده شدم از جادویی ک توش هست٫حس آرامشی ک بهم میده و خیالم و راحت میکنه ک بیا٫کلید اصلی تمام مشکلاتت و واست آوردیم٫
بیا و ببین چطور هرجای زندگی ت رو غیر خدا حساب کردی و ب سمت مسیری جز اون رفتی٫چطور ب زحمت افتادی٫چطور تو بیابون های ترسناک ذهن ت سرگردان شدی تا زمانی ک دوباره رو ب سمت خودش کردی و گفتی خدایا کمک م کن٫خدایا هدایت م کن٫خدایا نجات م بده و بعدش دوباره راه باز شد٫
داستان خودمو میخام واستون تعریف کنم دوستای عزیزم٫
داستانی ک مربوط ب همین دوماه پیشه٫
روز تولدم٫من توسط یکی از دوستای پدرم ب یه آقای دکتری هدایت شدم ک اگ خودم میخاستم بگردم تو زندگی م دنبال ش٫سالها طول میکشید پیداش کنم٫اونم با احتمال دو درصد!
ایشون حدود 20 سال هست ک تهران زندگی میکنن٫استاد دانشگاه هستن٫لول علمی شون انقدر بالاست و انقد شخصیت علمی فاخری دارن ک من اصن هرگز حتی این سطح و تصورم نکرده بودم چه برسه ب اینکه فک کنم بخام باهاش برم تو رابطه٫از نظر ویژگی های شخصیتی٫مالی٫ظاهری٫خانوادگی٫اخلاقی دقیقا همونی هستن ک من میخام٫
خب من تجربه ی یه ازدواج ناموفق و داشتم و ایشون هم دقیقا شرایط شون مث منه٫اصن هماهنگی ای بین ما هست ک غیرقابل باوره٫تو این دوماهی ک داریم باهم آشنا میشیم٫هربار بیشتر شگفت زده میشم بابت میزان آشنایی همه چیز برام٫با خواهراشون و برادراشون اشنا میشم و هربار باخودم میگم من اینارو جایی دیدم ک انقد واسم آشنان یا این فقط یه حسه؟
مطمعنم ک هیچ جا ندیدم شون ولی بازم شدیدا احساس نزدیکی و راحتی و خوشحالی دارم تو جمع های خانوادگی شون٫
همه چیز در صلح و آرامشه٫
اولین باری ک در مورد ایشون و نحوه ی آشنایی مون با تراپیست م صحبت کردم ایشون گفتن ‘ حتما دعا پشت ش بوده’٬پشت ماجرای آشنایی مون منظورش بود٫من باخودم فک کردم٫دعای کی؟دعای پدرم٫دعای مراجعانم٫دعای مریضایی ک اومدن پیشم و با درمان درست شفاشونو گرفتن٫
ولی الان میدونم ک صرفا لطف خداست و قدرت اون٫
باخودم فک میکردم مدت ها چرا پادکست های علمی راجع ب ازدواج دوم گوش میکنم٫یا نحوه ی آشنایی یه خانوم ک قبلا یبار ازدواج کرده با ادمای دیگ٫حالم بد میشد٫
کتاب میخوندم راجع ب رابطه٫هرچی ک فکرشو کنین خوندم٫بازم میدیدم حال خوشی بهم نمیده٫نصف درودیوار خونه ی من کتاب و کتابخونه س ولی یه هزارم فایل شما آرامش واسم نمیارن٫واقعا چرا؟
چون اونا در مورد فرضیه ها و نظریه ها حرف میزنن٫در مورد میزان شانس یه خانوم در ازدواج دوم نظر میدن٫در مورد این میگن ک توام باید کوتاه بیای از یه سری خواسته هات تو رابطه چون بهرحال آش کشک خاله ته و هرکسی خواستار ازدواج باتو نیست٫در مورد این حرف میزنن ک سن ت داره میره بالا دختر و باید بجنبی وگرنه سالهای باروری و توانایی ت برا بچه دار شدن تموم میشن٫
من تمام اینارو میخوندم و گوش میکردم و باخودم فک میکردم چرا حالم بد شد؟
چرا مث فایلای استاد عباس منش ارومم نکرد؟
خب دخترجون٫
چون چرت میگن٫چون حرف مفته٫چون نباید باورشون کنی این خزعبلات و٫حتی اگ علمی باشن٫بر پایه ی مقالات فلان و بیسار باشن و حتی اگ بزرگترین دانشمند پشمدان جا تاییدشون کرده باشه٫چون علم حتی یه ارزن از دانش الله و درک نکرده٫هرروز خودش٫خودشو نقض میکنه٫هرروز یه چیز جدید داره کشف میشه ک گاها میشه نقض کننده ی تمام مسیرهای قدیم از زمان پیدایش زمین تاکنون٫
پس وسط این همه کتاب و ویس و پادکست خودیاری ب چی میشه اعتماد کرد؟ب قلب ت٫ب آرامشی ک در پس حرفایی ک میشنوی میاد٫ب بزرگی الله٫ب توحید٫
دیشب تمام مدت نشستم کتاب ‘محکم در آغوشم بگیر’ سو جانسون و خوندم و فک کردم حالم چرا داره بدتر میشه؟امروز تو مسیر برگشت ب خونه ب فایل شما گوش کردم و بوووومب٫از سرخوشی ترکیدم٫
من اعتراف میکنم ک هنوز با عناوین و القاب تحت تاثیر قرار میگیرم و گول میخورم٫با عنوان استاد دانشگاه هاروارد در زمینه ی روابط انسانی٫پروفسورای فلان جا در زمینه ی عشق٫
کی میتونه برامن بیاد توضیح بده چرا من بی اینکه کار خاصی بکنم با بهترین ادمای دنیا اشنا میشم؟بی اینکه عشوه بیام٫ناز کنم یا دلبری کنم برا یه پسر ک بیاد سمت م٫
چرا وقتی راجع ب کیس هایی ک برام پیش میاد با تراپیست م حرف میزنم٫هیچی ک ب فکرش نمیرسه میگه تو ستاره داری٫هه ه٫ستاره م کجا بوده؟من خدارو دارم فقط٫
تو دنیایی ک دخترای مجرد خوشگل و خوش تیپ ش تصور میکنن پسر خوب واسه رابطه کمه و نیست٫من دارم هرچندماه یبار پیشنهادای مختلف از بهترین ادما میگیرم٫نه اینکه فک کنید ادمای کمی هستن ها٫هرکدوم یطوری درست حسابی و انسانن٫منم قشنگ و بادقت بررسی میکنم اون رابطه رو و نمیترسم ازین ک اگ اینو رد کنم ممکنه دیگ اخری باشه٫هرکدوم و ب یه دلیلی رد کردم تا الان و بازم بعدی از همه شون بهتر بوده٫این اخری رو ک اصن تو دوره ی مجردی مم نداشتم٫حتی تو 20 سالگی مم همچی خواستگاری ندیده بودم تو زندگی م٫در حدی ک مطمعنم اگ پدرم زنده بود شده بود ب زور توسری زدن ولی مجبورم میکرد باهاش ازدواج کنم٫
تازه من نه تنها هول نشدم ک دارم با کمال ارامش روش فک میکنم٫من از ایشون چندماه وقت خواستم ک فک کنم٫ایشون اصرار داره هرچه سریع تر ازدواج کنیم و من ترمز رابطه رو مدام میکشم٫داریم معاشرت میکنیم ببینیم ب درد هم میخوریم یا نع و اصن نگم بهتون ک توحید٫چه رابطه ی مستقیم و بزرگی با عزت نفس داره و عزت نفس چقدر با موفقیت در رابطه مربوطه٫
منم بهرحال انسان م٫
کامل نیستم٫
خطاهایی دارم٫
گاها از مسیر خارج میشم٫
میرم یه چرخایی تو درو دیوارو علم روانشناسی و سایکولوژی و مقالات مختلف میزنم و یکم ک میبینم حالم خوب نیست٫میام دوباره تو سایت شما و میفهمم مشکل از کجا آب میخوره٫کلید گمشده ی من تو تمام چالش هایی ک باهاشون سروکله میزنم توحیده٫توحید٫
تو رابطه مم همینه٫
هرجا فک کردم خودم از پسش برمیام و میتونم یه ادم مناسب پیدا کنم٫خدا میگه باشه برو پیدا کن٫
هرجا فک کردم میتونم ب این ادم بچسبم تا براخودم حفظ ش کنم٫یا تغییرش بدم٫یا اصلاح ش کنم٫یا ازش توقع داشته باشم ک مسئول زندگی و شادی و خوشبختی من باشه٫خدا میگه باشه پس من میرم کنار تو ازون بخواه خوشبختت کنه٫
باید مدام یادم باشه کی داره ضربان قلب منو مدیریت میکنه٫تو خواب٫تو بیداری٫تو تمام اوقات شب و روز٫
کی داره غذایی ک خوردم و هضم میکنه٫
چه نیرویی داره کمک م میکنه همین مطالب و بنویسم٫
چه نیرویی بهم قدرت داده رو پاهام واستم٫
از مغزم کار بکشم تا بتونم مثلا امروز 45 تا مریض و ببینم و واسشون نسخه بنویسم٫
چه نیرویی کمک م میکنه امشب برم مهمونی تولد مامانم٫بهم خوش بگذره و بخندم کنار خانواده م٫
دنبال چی میگردی دختر؟
همه چی نیرو و انرژی خداست٫
اون رب قدرتمند و توانای باهوش و خردمند ک بی اجازه ش حتی یه برگ از زمین نمیفته٫
چرا ب خودش وصل نمیشی؟
چرا خودشو باور نمیکنی؟
چرا از خودش نمیخای؟
مگه کم تابحال خواستی و بهت داده؟
انقد داده ک گاها بهت میگن عجب رویی داری تو دختر٫
واقعا هم ب کسی ک ب خدا وصله باید بگن عجب رویی داری تو دختر :)
دوباره و دوباره مینویسم و یادآوری میکنم براخودم٫
کلید گمشده ی تو توحیده دختر٫
چه تو کتابایی ک میخونی٫
چه تو معاشرتایی ک با آدما میکنی٫
چه تو مسیر زندگی و رسالت ت٫
چه تو شغل ت٫
چه تو رابطه ت٫
توحیدو بتونی جای تمام جاخالی ها بذاری٫زندگی ای رو تجربه میکنی ک تهش برسی ب رضایت٫ب جایی ک ‘بلکه راضی شوید’٬
هیچ کار دیگه ای نمیخاد بکنی٫
هیچ دست و پای دیگه ای لازم نیست بزنی٫
فقط از جلوی نور توحید کنار برو٫
ب قول حافظ٫
‘ میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز’
ممنونم ازتون استاد عزیزم برا انتشار این فایل گرانبها
خیلی خوشبختم ک میشناسم تون
سلام نوشا جان
چقدر خوندن کامنتت یادآوری خوبی بود خود خدا میگه انسان فراموشکاره و نیازمنده مرتب یادآوری کردنه و کامنتت برا من یادآوری عالی و به موقعی بود برای متمرکز شدن روی توحید و همه چیز رو از خدا دونستن و همه آدما، اتفاقات و شرایط رو دستان او
بهترین ها سهم تو دوست توحید طلبم
سلام استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی
استاد وقتی موضوع صحبتهاتون توحید عملی هست تک تک سلولهای بدنت ب حرف میاد و کلا غیر قابل کنترل میشی و ایکاش میشد بقول خودتون ساعتها راجع بهش صحبت کنید و ما هم لذت ببریم و هر از گاهی بیادمون بیاری چون همه ما فراموشکاریم . و تکرار دوباره این حرفها دوباره ب ما تلنگر میزنه هی حواست باشه به کجا چنین شتابان ؟. دنبال کی یا چی داری میری؟ رو کی داری حساب باز میکنی؟ هر چند هر روز داریم این فایلها رو گوش میکنیم ولی فک میکنم باید هر لحظه حواسمون باشه به عملکردمون . اگرچه امسال نسبت ب پارسال کلی تغییر و پیشرفت داشتیم ولی هنوز خیلی مونده تا تکاملمون رو طی کنیم . چقدر این هیجان شما در مورد خدای رحمان در ما هم احساس خوب ایجاد میکنه و ادم کاملا درک میکنه ک چه احساسی دارید. بعضی وقتها هم احساس میکنم درست مثل معلمی ک هی درس و توضیح میده ولی شاگرداش خیلی سر سری از حرفاش میگذرن و معلمه به خودش میگه ایکاش این شاگرداش این مباحث زیبایی ک دارم توضیح میدم رو درک کنن و همون لذتی ک من دارم میبرم رو این شاگردای من هم ببرن . یاد حرفهای بعضی از معلمهای سال اخر دبیرستان افتادم . اخر سال ک بود ما همش شاکی بودیم ک چقد درس بخونیم اخه ؟ کی این امتحانها تموم میشه اخه؟ بعدش معلمه میگفت روزی میرسه ک ارزو میکنید یه بار دیگه پشت این نیمکتها بشینید بعد ما میخندیدیم و میگفتیم ای بابا اینا دیگه چی میگن اخه؟ چون لحظه شماری میکردیم مدرسه تموم شه استراحت کنیم چون اخر سال بود و خسته بودیم واقعا. بعد از اون سالها بعدش ک گذرم ب همون دبیرستان افتاد تا ب حیاط مدرسه رسیدم یادمه اشکم داشت در میومد بغض عجیبی کردم و حرف اون معلمها یادم اومد ک یه روزی ارزوی نشستن پشت این نیمکتها میاد سراغتون و اون موقع فهمیدم ک چی میگفتن. الان این شور و هیجان شما برای اینکه این داستان و درک کنیم و فقط خدا رو در همه حال ببینیم من و یاد اون روزا انداخت . روزایی ک معلمها با همه وجودشون داشتن اون کتابهایی ک واقعا برامون مفید و کاربردی بودن رو داشتن بهمون توضیح میدادند ولی دریغ ک گوش شنوایی چندانی نبود . از خدا میخوام ک همیشه و در همه حال ما رو ب راه راست راه کسانیکه بهشون نعمت داده هدایت کنه
سلام استاد چه به موقع این فایل رو ضبط کردید و چه به موقع بهتون الهام شد. من این چند روز این مشکل تایید و از نگاه مردم بزرگ بودن را داشتم و میخواستم حلش کنم که شما جوابشو دادید مرسی عظمت خدا و قدرت خدا رو ول کردیم چسبیدیم به بنده اون که همه دلها تو مشت خداست و قدرت و عزت از اوست
ملاصدرا می گوید: خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما …
به قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود.
یتیمان را پدر می شود و مادر، محتاجان برادری را برادر می شود، عقیمان را طفل می شود، ناامیدان را امید می شود،
گمگشتگان را راه می شود، در تاریکی ماندگان را نور می شود، رزمندگان را شمشیر می شود، پیران را عصا می شود، محتاجان به عشق را عشق می شود.
خداوند همه چیز می شود همه کس را… به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس، بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها…
چنین کنید تا ببینید چگونه بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند، در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟
“آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست؟”
من همیشه دوست داشتم جایی رو پیدا کنم که در اون خداوند به یکتایی ستایش و پرستش میشه نه با شرک. ممنون از خداوند یکتا که منو به این یکی خواسته هم رسوند و سپاس از شما
واقعا بی نظیر بود
بینهایت سپاسگزارم?????
خدای شکرت روز ۷۰ – فصل سوم
.
.
من هم قبلا خیلی زود فهمیدم که نباید روی مردم حساب کنم حتی قبل از آشنا شدن با قوانین ولی باز هم در عمل حساب میکردم و فقط میدونستم که نباید روی مردم حساب کنم و خدایی هم که قبلا توی ذهنم ساخته بودم هیچ نعمتی رو به من نمیداد دیدگاهم این بود بنابراین خیلی گیج بودم و هیچ چیزی از این سردرگمی بدتر نیست توی زندگی که ندونی باید چیکار کنی اما بعد از آشنا شدن با قوانین فهمیدم که نباید روی مردم حساب کنم
.
اما بازهم یه پاشنه آشیل داشتم که روی خودم خیلی حساب میکردم و میگفتم من اینکار رو میکنم اون کار رو میکنم بعدش فهمیدم هرچقدر هم بشینم برای یه کاری over thinking کنم و بیش از حد فکر کنم و دو دوتا چهار تا کنم و روی خودم حساب باز کنم باز هم کار ها پیش نمیره مثلا یادمه زمان کنکور با اینکه مرتب برنامه ریزی میکردم و خیلی درس میخواندم مثلا روز های تعطیل بی ۹ تا ۱۲ ساعت و روزایی که میرفتم مدرسه ۶, ۷شاعت میخوندم و عملا استراحت نداشتم و اگر یک تایم حذف میشد کلی عقب می موندم اون نتیجه دلخواه خودم رو نمیگرفتم
.
باز هم درس نگرفتم تا اینکه کنکور دادم اون موقع فک میکردم پزشکی خیلی برای من خوبه ولی الان میفهمم اصلن برای من خوب نبوده نه اینکه چون بهش نرسیدم انکارش میکنم به این دلیل این رو میگم که اتفاقات الان بهم ثابت کرده کنکور رو دادم و حسم گفت اون پزشکی رو قبول نمیشی بعد از کنکور دادن موقع انتخاب رشته گفتم خدایا خودت هر چیزی که برام خوبه رو درست کن من بعدش یکی از رشته های پیراپزشکی قبول شدم واقعا خیلی خوب بود ولی اینهم یه بخشی از اون در مسیر علایقم بود و کلی درس یاد گرفتم در طول این مسیر و الان ترم ۶ هستم .
.
خدارو شکر چند وقتی هست که بیزینس شخصی خودم رو از صفر با موبایل راه انداختم پول هم ساختم اما مقدارش کمه ولی جای شکر داره که فقط با یه موبایل پول میسازم ! اونهم گوشی که مال سال ۲۰۱۹ هست خدا رو شکر کلی هم حس خوب به دست اوردم .
.
چند ماهی توی همین کار خودم درآمدم صفر شده بود و رشد نداشتم از نظر مخاطب چون خیلی روی خودم حساب میکنم و بعد از شروع این مسیر از همون مال اول که این فایل های تحول زندگی من رو گوش دادم از همون ماه اول نتایج مالی کم کم شروع شد ایده هایی که خودش پیش اومد و با اینکه درآمد زیادی نبود ولی از همون ماه اول رشد کرد ماه دوم ۴.۵ برابر ماه اول شد ماه سوم درآمد ۳.۵ برابر ماه قبلی شد و ماه بعد درامدم رشدش کم شد اما کلی هدیه گرفتم به طرز عجیب و غریب و کلی هدیه نقدی گرفتم و همینجوری دارم پیش میرم
.
این تجربه من بود از عمل به این آگاهی ها چندین ماه بود پیجم داخل اینستاگرام رشد نداشت و حتی آمار های رشد منفی شده بود اما به محض اینکه باور های من تغییر کرد ایده ها اومد عمل کردم انقدر هم ساده بود ایده ها بعد از چند ماه منفی بودن آمار های پیج توی همون مال اول ۱۰۰۰ تا فالو گرفتم که همین رو اگر میخواستم تبلیغات کنم حداقل ۳یا ۴ میلیون باید پول میدادم اونهم مخاطبی که خودش میاد فالو میکنه هزار برابر فعال تره میاد محصولاتت رو تهیه میکنه و….
.
و همینجوری هی پست هام داره وایرال میشه الان از هر پست حداقل ۱۰۰ تادونه فالور به صورت مستقیم میگیرم یعنی پست رو میبینه یه دکمه داره اون بالا میزنه فالو و چند ۱۰۰ نفر میزنن روی پروفایلم و میان داخل پیجم از هر پست و این پست ها همش ایده الهامی بود و این ها تازه شروع ماجراست الان یوتیوب هم دارم که نزدیکه که مانیتایز بشم و شرایط درامد زایی اون هم به زودی اوکی میشه در بهترین زمان و مکان
.
اینها نتایج خیلی کمی بود که توی همین مدت ۷۰ روز سفرنامه گرفتم البته توی زمینه های دیگه هم کلی نتیجه خوب گرفتم که هر جا حسم بگه راجبش حرف میزنم
.
مثلا من با اینکه قبلا روی قانون کار میکردم ارتباطم با آدم ها یکم بهتر شده بود خیلی کم اما به محض اینکه این تمرین استاد که گفتن پشت سر آدم ها خوب بگید و روی این سرمایه گذاری کنید حتی ارتباط من با آدم های غریبه عالی شده به طرزی که من که در ارتباطات گوشه گیر بودم الان هر جمع غریبه ای برم توی کمتر از ۱۵ دقیقه با هاشون آشتا میشم و کلی میگیم و میخندیم و کلی کار حتی آدم هایی که من نمیشناسمشون برام انجام دادن
.
عاشقتونم
بنام فرمانروای جهان
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم :)
خدا رو شکر میکنم که تو مسیری هستم که هر روز مدارم بالاتر میره و پیشرفت میکنم و درکم از جهان و خداوند هر روز داره بیشتر میشه :)
صادقانه بگم هیچ فایلی به اندازه ی فایلهایی که استاد با مضمون توحید و ربوبیت و یگانگی خداوند روی سایت قرار میده،احساسم رو خوب نمیکنه.
آگاهی های ناب و دیدگاهی که فایلهای توحیدی استاد به من القا میکنه باعث میشه درکم از محصولات هم بالا بره،برداشتم از محصولات و بیشتر میکنه و باعث نترسیدن از آینده و با ایمان قدم برداشتن میشه :) باعث شده به کمک هیچکس جز خداوند محتاج نباشم باعث شده که بخواهم و بدهد ? باعث شده به سبک خودم زندگی کنم و مبنای زندگیم تایید دیگران یا مسابقه با اطرافیانم نباشه و با آرامش زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم ??
خداوند رو شاکرم که منو به مسیری هدایت کرده که بهتر و راحت تر و سریعتر به خواسته هام میرسم :)
تصویر ذهنی من از خداوند شفاف تر شده :)
خدا رو شکر که تو این مدار و تو این مسیر هستم
ممنونم استاد که این آگاهی ها رو با ما به اشتراک میزارین
این نشان از روح بزرگی هست که دارین :)
شاد باشی همیشه استاد ?
وقتی تردید داریم و نمی توانیم تصمیم بگیریم . شرایط طوری است که احساسات متناقض داریم . می بایست صبور باشیم . تا اطلاعات و آگاهی جدید دست بیابیم . احتمالا هنوز اطلاعاتمان در مورد ان موضوع کامل و درست نیست تا بتوانیم تصمیم درست و کامل و بدون تردید بگیریم . باید صبر کنیم . یا اطلاعات خود را در مورد آن موضوع بالا تر ببریم . آن وقت شرایط درست می شود یا آگاهی های جدید به ما داده می شود.
اون اول واخره…
همه چی اونه.. هیچ چیزنیست چون نمیتونه محدودبه یه چیزباشه.. برای توعزیزم.. نمیتونه فقط یه رشته نورباشه که صبح ازپنجره صورتتو نوازش میکنه همونجا صدای گنجشکای تو حیاط هست..
ثانیه بعدبادیه که میوزه.. نمیتونه یه چیزباشه.. نمیتونه یه نفرباشه.. وقتی منتظری یه نفربشه.. محدودش کردی… دستاشوبستی… روزنه میخادخدا.. روزنه ای که بتونه باهاش واردبشه.. باهاش حرف بزنه.. اگه یه نفرباشه.. اگه چندنفرتویه جای مشخص باشه تویه دایره مخصوص زندگیت..دستاشوبستی…انگار بهش گفتی شکل نگیر.. ایجادنشو.. جریان پیدانکن..
توی جهان جاری نباش
… به شکل یه جریان جهانی نیا سمتم… فقط تودایره من باش.
بهش میگی این شغل باش.
ازاین جا ثروت شوواردزندگیم شو.. واون میگه گاهی فریادمیزنه که اگه ازاینجابیام ثروت بیشتریم.. عشق میشم توهزاران نفر میبوسمت.. باهات عشق بازی میکنم.. میگی نه این شکلتودوستددارم.شکلای دیگتونمیخام.. میگه من خودویروسم.. میخائیل من ویروس بشم یا میخای اندامکای سالم توسلولات باشم.. نمیخای ویروس باشه.. اما میترسی.. همونجا بدنت اه میکشه.. چون بدنتنم جزوشه.. کم کم ویروس میشه.. اندامکاتم تغییرشکل میدن..
میگه انرژیم اززبان عباس منش..
میگی چی هستی؟
میگی کجایی..
میگه اززبان علی.. هیچ چیزو ندیدم مگه اینکه قبلش باهاش وبعدش خدارودیدم..
مبهوتی.. گیجی.. هنوز دورخودت میچرخی.. ابرمیادددددددد… میچرخه دوراسمون حیاط…ارزومیکنی… یکی ازارزوهات یکی ازهدفات.. همونجاشکل یه تیک بزرگ انجام شد میشه..
همه چیزه… معادله ساده اس.. اماتوهنوزگمشده ای.. باده که میادتوگوشت میگه منم… صبح به خیر…
وتوهنوز نمیدونی.. خواسته اس… فرکانسه.. خودخواسته اس.. همینجاکه میگی میخام اینو.. همونجاکنارت میشه همون خاسته ات.. تونمیفهمی بازم.. گیجی.. بارون میشه.. موهاتو مرطوب میکنه.. صدامیشه.. توقلبت توسینت میاد.. میگه بشنو.. من همه چیزم.. قبل توبودم..بعدتوهستم…شکل میگیرم..
نرم میشم توقلب ادمایی که میخایشون..
نوازش میشم تودستاشون.. میام سمتت.. بازم گیجی… داری دورخودت میگردی.. زیبایی میشم.. میام توچشمات.. عمق میشم میام تو روحت..
میگه وقتی خودمی چرا میچرخی دورخودت.. دنبال کی ای… دنبال چی ای؟ وقتی فقط باید چشاتوببندی وگوش بدی چی میگم..
همه چیزه..
میگه من هسته ام… من الکترونام. من پروتون ونوترونم.. من انرژی م که فارغ ازمکان وزمان جریان دارم.. میگه لم یلدولم یولد…. چندهزارسال بعد میگه من انرژیم که نه میرم.. نه اومدم… فقط بودم.. میگه من انرژیم… میگه فکرت انرژیه… میگه خودت انرژیه..
میگه خاسته ات انرژیه.. میگه فقط انرژی میتونه ازمکان وزمان خارج بشه… میگه لحظه لحظه داذم خلق میکنم.. میگه فرکانسی ایم که میفرستی…میگه هم اولم هم اخر.. هم نفرتم هم عشق.. هم اگاهیم هم درد.. هم صبرم هم جبر.. هم قانونم هم انعطافم…میگه قانونیم که منعطفم میگه انرژیم که منعطفم.. میگه محدودیه یک نفرنیستم محدود به یه جانیستم.. میگه محدودبه یه مسیرنیستم.. جریان دارم… میگه توتاریکی سیاه چاله وسط کهکشانم میگه تو خورشید داغیم که میسوزه.. میگه توستاره های رنگارنگ بازوهای کهکشانم میگه توتاریکی فضا وزمانم.. میگه زمانم.. میگه عبوراززمانم.. من یه جریانم.ثابت نیستم.. محکمم ولی.. میگه ومیگه ومیگه … ازچشمای اون درخت طویل بهم نگاه میکنه… ومن هنوزدارم میگردم.. هنوز میچرخم.. هنوز اشفته ام..
علم میشه سرراهت قرارمیگیره… تونظریه های انیشتین وتوماس ادیسون گمش میکنی..
ارامش میشه توموسیقی.. بازم نمیفهمیش… بوسه میشه میادرودستات.. بازم لمسش نمیکنی.. صدامیشه میادتوگوشت بازم نمیبینیش..
ابهت میشه تورعدوبرق.. میادتوقلبت.. بازم نمیفهمی.. بادمیشه تصویرمیشه خاطره میشه.. واضح میشه وتوبازم توابهامییی…
بیابیرون ازاون دایره که دورخودت کشیدی.. دورقلبت بستیش.. با کش که یوخت بازنشه.. رهابشه.. موضوع اینجاست تارهانشه درک نمیشه.. تاجاری نشه جریان پیدانمیکنه اون!
کش قلبتو بازکن.. بزار رهابشه..
سلام دوست عزیز، چقدر دلم آروم شد با خوندن کامنت زیباتون، خیلی بهش احتیاج داشتم،خیلی.
خداروشکر که خدا جاری شد تو قلم شما،و من خوندمش،آروم شدم،قلبم باز شد،ناامیدیم تموم شد. خداروشکر
سلام مریم عزیز
چقدر زیبا و متفاوت نوشتی
خداوند همه چیز میشود همه کس را
به شرط ایمان ، به شرط رها بودن و تسلیم بودن در برابر قدرتش
به شرط وابسته نبودن به یک شخص خواست
باید تسلیم این نیروی قدرتمند که کل کیهان رو اداره میکنه باشیم
انرژی که از اول بوده و تا ابد خواهد بود و قادره به هر شکلی دربیاید
باد بشه، نور بشه، بشه به شکل عزیزانم
، بشه کارفرما
بشه غذایی که میخورم.بشه قلبم که در سینه ام میتپه
خداوندا، ای حاکم مطلق تمام جهانیان، ای قدرتمندترین فرمانروای تمام جهانیان کمکمون کن تنها تو را بپرستیم و تنها به تو توکل کنیم و خواسته هامون رو فقط از تو بخواییم و از تو طلب یاری کنیم
ای اجابت کننده ی تمام درخواست های ما
خدایا هزاران مرتبه شکرت که هر روز دارم بیشتر و بیشتر باور میکنم که تو قدرتمند ترین نیروی حاکم بر کل کیهان هستی
سلام استاد عزیزم
وای این فایل زیبا را خیلی هدایتی امروز دیدم داشتم سریال زندگی در بهشت را از اول می دیدم در قسمت 11 یک از دوستان یک تکه از متن این فایل را گذاشته بود
تو به خدا وصل بشو …
ملت عاااشقت میشن …
تو نمیخواد برای این ملت کاری بکنی …
تو وصل بشووو به خداوند ،
تمام جهانو عاشقت میکنه ..
تو فقط اووونو به عنوان پروردگارت ، به عنوان قدرتمندترین فرمانروای کائنات باااور کن ،
تو فقط به اووون تکیه کن
تو فقط به اووون توکل کن ،
ببین فوج فوج آدم ، عااااشقت میشن ، همه کار برات میکنن …
اگر بازیگری ، ملت میریزن سینماها ، فیلماتو ببینن
اگر خواننده ای ملت میریزن تو کنسرت صداتو بشنون
اگه بیزینس منی ، ملت میریزن محصولاتتو میخرن
تو اونو باووور کن …
به خدا دیگه نمیخواد کاری انجااام بدی
اووون همه کارو برات انجام میده …》
هر چی فکر کردم یادم نیومد این متن مال کدوم فایله ولی این تو مخم بود خلاصه تو گوگل سرچ کردم و پیدا کردم فایل توحید عملی 5 و نگاه کردم غوغا کردید استاد نمی دونید هر کلام شما چه لرزشی تو قلب من می اندازه آخه این قدر انسان توحیدی مگه می شه هر چی می گفتید من هی به خودم می گم من که همیشه همه چی را از خدا می دونستم و همیشه بدون اینکه این نکات را بدونم دوست داشتم مستقل باشم و فقط خواسته هام را از خدا بخوام چقدر مشرک بودم وای استاد چقدر خوشحالم که خداوند منو به سایت شما هدایت کرد هیچ وقت تو زندگیم اینقدر ریز بین نبودم که ببینم کجاها دارم شرکت می ورزم و دقیقا هر چی می گفتید درست بود و من تازه فهمیدم علت موفقیت و عدم موفقیت آدمها چیه و اون ایمان و باور به خداوند به قول شما همونقدر که باورش کنید به شما نعمت می دهد و اگر ما کمی و کاستی در زندگیمون داریم اون علتش ایمان و باور کم خودمونه
چند روز پیش امین حیایی در برنامه عصرجدید در جواب مجری که ازش پرسید برنامه ات برای امسال چیه گفت من برنامه ای ندارم من فرمون را دادم دست یکی دیگه وقتی مجری تعجب کرد گفت یعنی چی یعنی هیچ کاری نمی کنی گفت من قدم اول را بر می دارم بقیه اش فرمون دست یکی دیگست
اونجا بود که فهمیدم علت موفقیتهای اخیر امین حیایی چیه اونم فهمیده که باورهای توحیدی اصله و خیلی راحت بیانش کرد بدون اینکه بترسه مخاطب قضاوتش کنه
ممنون استاد که گوهرهای ناب را به ما می گید نمی دونید چقدر دوستتون دارم شما دستی ازدستان خداوند هستید که ما را به سوی اصل هدایت می کنید امیدوارم روزی من هم تکاملم را طی کنم و ایمانم به جایی برسد که بتوانم کمی از خودم راضی باشم هر چند الان اینقدر حضور خداوند را در هر لحظه زندگیم حس می کنم که هیچ وقت در تمام زندگی ام اینقدر احساس خوب و شادی نداشته ام و همش بهم پاداش می ده و هدیه می ده و حضورش در لحظه لحظه زندگیم احساس می کنم خدایا صد هزار مرتبه شکر
خیلی دوستتون دارم استاد و سپاسگزار فایل های ارزشمندتان هستم