توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ثریا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3452 روز

    سلام دوستان گلم

    می خواستم این نظرو روی فایل های آینده که توی سایت میاد بزارم که دیگه دل تو دلم نیست و چون این فایلم راجب توحیده اینجا می‌خوام بگم

    من یک هفته پیش توی دفترم نوشتم که می خوام تا عید یه طلا بخرم، چند رو بعد از این که این روزا هم دارم روی باور فراوانی کار میکنم. یه نفر پیام بهم داد تو تلگرام گفت که برای شرکت کار می خوان دور کاری اینا. من بهشون یه مبلغ گفتم و نصف اون مبلغ رو با یکم تخفیف برام خیلی راحت کارت به کارت کردن و رفتم با خواهرم که طلا بخرم

    توی ی طلا فروشی رفتیم باور کنین من تا اون موقع اینقدر ایمان نداشتم که الان ایمانم تقویت شده فروشنده گفت من چون می خوام شما مشتری من بشید براتون طلا نو رو دستمزد نمیگیرم. خلاصه من طلایی که خواستم خوشم اومد انتخاب کردم و اون طرف که به لطف خدای مهربان دستی از دستان خداوند بود برام بدون دستمزد حساب کرد. حتی اولش یکم باورمم نمی شد اومدم خونه و حساب کردیم و دیدم نه واقعا فروشنده بدون دستمزد برای من و پایین تر از قیمت روز برای من حسابش کرده و چقدر من سود کردم

    واقعا خداوند هر روز داره از طریق افراد بهم کمک می کنه و بسیار بسیار همه چی رو مفت مفت بدست میارم.

    دوست داشتم اینو اینجا بگم که مسلما به توحید هم بستگی داره دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      الهام مسکرانیان گفته:
      مدت عضویت: 2691 روز

      سلام ثریای عزیزم

      خیلی خوشحالم که این کامنت رو نوشتین و خوشحالتر هستم که خدای مهربون هدایتم کرد به خوندن متن شما

      من از خدا خواستم برای انجام کاری هدایتم کنه و با خوندن کامنت شما دقیقا به مسیر درست و خیلی آسونی خدای مهربونم هدایتم کرد که شاید سالها خودم به تنهایی فکر میکردم راه به این راحتی رو هرگز پیدا نمیکردم خدایا سپاسگزارم

      دوست عزیزم از اینکه به حرف دلت گوش کردی و به موقع این نظر رو نوشتی سپاسگزارم

      ???

      در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید

      ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Only god گفته:
      مدت عضویت: 2789 روز

      سلام دوست عزیز

      خداروشکر بخاطر نتیجه ای که گرفتید

      درضمن صفحه ای که در عقل کل ایجاد کردید و نتایجی میگیرن دوستان فوق العادست ازتون سپاسگزارم بخاطر ایجاد این فضای مثبت

      بهترینارو در دنیا واخرت ارزومندم به امید نتایج بزرگتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    الهام مسکرانیان گفته:
    مدت عضویت: 2691 روز

    سلام به همه دوستان خوبم

    من باید روزی میلیاردها بار باعشق و ایمان تکرار کنم که تنها منبع نیروی عظیم خیر خدای مهربون هست تنها منبع ثروت، آرامش، خوشبختی، سلامتی، شادی و هر چی نعمت و لذت و خوشی در جهان است و من وصل به این منبع خیر هستم و با توکل به این منبع عظیم من من من این من رو با تاکید فراوان میگم که من تنها خالق شرایط و اتفاقات زندگی خودم هستم

    الهام باور کن و ایمان بیار که الهام تنها خالق اتفاقات خواسته و ناخواسته زندگی خودت هستی ولاغیر

    این باورهای توحیدی رو اینجا مینویسم وهزار جای دیگه هم مینویسم به در و دیوار میزنم میلیاردها بار تکرار میکنم که بابا خودم نه کسی و نه چیزی فقط من فقط من خودم خالق زندگیم هستم

    که با یک تماس تلفنی و صحبت چند دقیقه دوباره مشرک بشم و تمام احسنت و باریکلایی که به خودم گفتم و برای یه تغییر هر چند کوچک که کلی براش تلاش کرده بودم و برای سپاسگزاری داشته هایم و طلب آمرزشهایی که برای اشتباهات گذشته ام داشتم و برای رساندن احساس گناهم تا نقطه کما به امید اینکه قابل برگشت نباشد همه و همه را باچند دقیقه مکالمه زیر سوال ببرم و برای ساعتی با این تغذیه فاسد نجواهای ذهنم سوروسات و جشن و پیروزیی برگزارکنندکه هنوز مشرکی، چرا؟ چون ترسیدم از آینده چون غمگین شدم و حسرت خوردم از گذشته چون شاکی شدم از حال

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم با اینکه احساس بدم به ساعت هم نرسید دوباره سعی و تلاش فراوان کردم خودم رو کشان کشان به تو نزدیک کنم و اجازه ندادم سقوط کنم و دوباره با شکرگزاری داشته هام که فراوان هستن و با یادآوری و تکرار باورهای توحیدی و با توکل به خدای مهربونم خودم رو به احساس خوب رسوندم

    و نکته جالب این بود که از این مکالمه تونستم چند کلمه به عنوان نشانه و نکته مثبت برای بهترشدن احساس خوبم پیدا کنم و اینکه من چه باوری داشتم و چه فرکانسی داشتم که این ناخواسته را جذب کردم پس من، من باید بیشتر روی خودم کار کنم

    بایدآنقدر این باورهای توحیدی رو تکرار کنم تا رفتارم شوند و حتی یه لحظه هم غیر طبیعی رفتار نکنم

    دیروز بعد از این ناخواسته فقط سعی کردم با خدا صحبت کنم و برای یه لحظه هم غافل نشم و فقط از خدا با شکر گزاری فراوان هدایت خواستم و خدای مهربون همین دیشب من رو به مسیر جدیدی هدایت کرد که هیچ وقت فکرش رو هم نمیکردم و ایمانم هزار برابر شد به این مسیرتوحیدی

    خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    به نام خدای یکتا تنها قدرت جهان😊

    سلام به استاد توحیدی ام 😊

    سلام به مریم عزیزم😊

    و سلام به همه ی دوستان ارزشمندم در این مکان مقدس و الهی😊

    استاد داری با من چیکار میکنی نمیدونی این روزا چقد حالم خوبه و احساس خوبی دارم نمیدونی چقد با خودم و خدای خودم عشق میکنم

    من ادمی بودم که تنهایی و دوست نداشتم اما از وقتی دارم تو سایت فعالیت میکنم و فایل های شما رو گوش میدم منتظر یه فرصتی هستم که تنها باشم و لذت ببرم از این تنهایی خودم و خدای خودم

    چقد الان بیشتر از قبل خودم و دوست دارم و به خودم احترام میزارم

    الان دیگه برای پیدا کردن خدای درونم دنبال عوامل بیرونی نیستم چون جایگاه خدا تو قلب منه و هر لحظه کنارمه و دارم احساسش میکنم

    الان خدا رو تو شادی هام میبینم

    تو سلامتیم میبینم

    تو روابط عاشقانه م میبینم

    تو لذت ها و خوشی های زندگیم میبینم

    تو فراوانی و ثروت و نعمت میبینم

    و چقد خوبه وقتی فقط روی خودش حساب میکنم و قدرت و از دست همه میگیرم

    چقد خوبه الان که دارم خودم و با گذشته م مقایسه میکنم و میبینم خیلی از شرک هایی که داشتم از بین رفته و دارم در مسیر توحید حرکت میکنم

    البته که به قول استاد هیچ انسانی نه مشرک کامله نه موحد کامل اما دارم تلاش مو میکنم تا بیشتر از توحید تو زندگیم استفاده کنم

    چون همه چیز توحیده ریشه ی همه ی

    خوشبخت های دنیا در توحید است و به قول استاد اصل یعنی توحید و عمل کردن به آن

    اگه همین یه مورد و تو زندگی درک کنیم و عمل کنیم بهشت واقعی و هم تو این دنیا و هم در آخرت تجربه میکنیم

    استاد عاشق این جمله ت شدم که گفتی من فرد خاصی نیستم بلکه خدای من خدای خاصیه 😍

    این جمله رو باید با طلا نوشت

    من چند روزی هست که دارم توحید عملی ۶ کار میکنم و و نتیجه ی ایمان به خدا و حساب کردن روی خودشو تو همین چند روز دیدم

    من عاشق رانندگی هستم الان چند ماهی میشه که گواهینامه گرفتم ولی چون ماشین نداشتم نمیتونستم رانندگی کنم

    تا اینکه چند روز پیش ماشین به دستم رسید و تصمیم گرفتم برم و تو شهر رانندگی کنم ولی به شدت ترس داشتم و همینطور نجواها تو ذهنم سرو صدا به پا کرده بودن و میگفتن این کار و نکن خطرناکه ماشین مال خودت نیست اگه تصادف کنی اگه ماشین و خراب کنی اگه تو راه یه اتفاقی بیفته و …….

    که درست همون روز خواهر شوهرم‌گفت من میخوام چیزی بخرم اگه میتونی بیا باهم بریم و همونجا گفتم باید برم و حرکت کنم و پا بزارم رو ترسم و فقط به خدا توکل کنم

    و با تمام وجودم همه چیزو سپردم دست خدا و گفتم خدایا خودت تو این مسیر کمک کن و هدایتم کن

    و با وجود ترسم و نجواهای شیطان به خدا تکیه کردم و گفتم امروز باید برم و پا بزارم رو ترسام

    و یه حسی بهم میگفت امروز باید این کار و انجام بدی

    و من رفتم و پشت فرمون نشستم و راه افتادم و رفتم تو دلم ترسم

    و فهمیدم چقد خوبه که رها باشی در برابر خدا و تسلیم امر او باشی

    پشت هر ترس لذت های زیادی منتظر ما هستن فقط کافیه توکل کنیم و با امید به خدا حرکت کنیم

    این اتفاق شاید به نظر ساده و کوچک بیاد اما همین نتایج ریز باعث میشن تا ظرف وجودمون برای دریافت اتفاقات بعدی زندگی بزرگ تر بشن

    و من نتیجه گرفتم پشت هر ترس کلی لذت و تحسین و تشویق و از همه مهم تر اعتماد به نفس بیشتر هست

    و خدارو شکر میکنم که این تجربه ی شیرین و تو زندگیم احساس کردم

    استاد خوبم ازت سپاسگزارم که داری فایلاهایی و به رایگان در اختیار ما میزاری که نمییشه قیمت گذاری کرد و بی نهایت با ارزشن ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ســــــمـــــیـــه گفته:
      مدت عضویت: 1538 روز

      به نام الله 🌸🌸🌸

      دوست عزیزم ،کامنت رو خوندم ،خیلی حس خوبی بهم داد ،کلی نکته های ریز رو بیان کردیی ،واقعا لذت بردم .

      درمورد ترس که گفتی یاد خودم افتادم . من هم همین مشکل و تو رانندگی داشتم ،یه روز دیگه مصمم شدم بشینم و برم به همسرم گفتم خودم تنها میخوام برم ،رفتم و دقیقا قسمت اخرشهر که دور برگردان بود و خیلی سرعت ماشین ها زیادبود،ترسیدم ،حدود یه ربع تو.ماشین فکر میکردم برم دور بزنم یا نه ،حتی به اقام زنگ زدم گفتم بیا ،ماشین و ببر اون طرف دوربرگردان

      😉

      بعد اقام گفت برگرد خونه ،حالا که میترسی ،

      ولی دقیقا مثل شما همون لحظه به خودم گفتم ،از چی میترسی برو ،اگه نریی دیگه دور رانندگی رو خط بکش،و از این حرفها .

      و تصمیم گرفتم و رفتم خدا رو شکر از اون روز ترسم دیگه ریخت و به قول شما ،پشت هر ترس لذتهای زیادی منتظر ما هستن ،فقط کافیه توکل کنی و حرکت کنی .

      بسیار خوشحالم در کنار شما دوستان عزیز ،در حال پیشرفت در افکارم هستم ،

      در پناه الله یکتا

      💞💞💞

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1227 روز

    بنام رب بی نهایت بخشنده و بی حساب رزاق من

    استاد این فایل 500 تا دوره رو جمع کرده تو خودش یعنی استاد هرچی فکر میکنم این فایل روش نمشه ارزش گذاشت چون همه چی داره توش چون اصلو میگید که همه چی هست

    توحید، توحید، ایمان، ایمان، توکل ، توکل

    باورهای توحیدی داشته باشم کسب و کار دارم، غذا دارم خونه دارم رابطه خوب دارم در یک کلام خوشبختم و سعادت دنیا و اخرتو دارم

    استاد من تازه با این سایت بهشتی دارم رو باورهای توحیدی کار میکنم به نظر من به قول خودتون شما کلا همه زندگیتون تو یه کلمه جمع میشه توحید

    همانطور که کل قران هم توحیدو فریاد میزنه

    استاد من تازه دارم متوجه میشم که رو آدما حساب نکنم برعکس شما که زود متوجه شدید ولی خدارو شاکرم که دارم متوجه میشم

    این که رو کی حساب کنم هم تازه فهمیدم رو خدای خودم حساب کنم

    دارم میسازم

    رو آدما حساب نکنم

    رو خدا حساب کنم فقط

    خدا قدرت خلق زندگیمو فقط به خودم داده با فرکانسهام

    پس هیچ قدرتی جز خودم هیچ اثری ندارد تو زندگی

    به قول شما

    ” من عامل خوشبختی، من عامل بدبختی، من عامل همه چی”

    چیزی خارج از من وجود نداره

    ولی استاد به قول شما اینا تکرار میخواد ما صفرو 100 نیستیم بین توحید و شرک در حرکتیم از هر دوش داریم تو وجودمون

    ولی تلاشم اینه درصد توحیدو ببرم بالا و درصد شرکو بیارم پایین

    به لطف الله و یاری خداوند و پیامهای شما در این سایت

    چه حرف خوبی زدید” ما چقدر کثیف عمل میکنیم قدرتو از خدا و خودمون میگیریم میدیم به عوامل خارجی، ترامپو …”

    خدای هدایتگرم یاریم کن با تمام وجودم میخوام به سمت توحید حرکت کنم یاریم کن از تک تک سلولهام شرک بره بیرون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلامی گرم خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربانم و بقیه عزیزان

    این کامنت رو دارم برای رد پا میزارم …چون از پریشب تا حالا که این فایل “چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم” آمد روی سایت و براش کامنت نوشتم…یک حسی آروم و قرار رو ازم گرفته و هی میگه برو دنبال ترمز های ذهنت…آقای حسن که ماشاله خیلی خوب دارن تمرینات محصولات رو رگباری انجام میدن رو فالو دارم و تند و تند ایمیل میاد برام که ایشون کامنت گذاشتن روی سایت…

    از پریشب هی شروع کردم توی عقل کل درباره ترس از پول سرچ کردم، چون به پول زیاد که فکر میکنم یه دفعه یه ترسی میاد توی دلم …کلی کامنت عالی خوندم…یه کانال خصوصی که فقط خودم هستم توی تلگرام هم درست کردم و کامنت های عالی رو اونجا کپی میکنم و میخونم…کلی از کامنت های عقل کل که درباره ترمز و درباره ثروتمند شدن و ترس از پول و اینا بود رو توی اون کانالم دارم…

    از آقا حسن داشتم میگفتم …رفتم تمرینات ایشون رو در محصول کشف قوانین خوندم..و کیف کردم انقدر دقیق کار کردن و از همه مهم تر نتیجه هم گرفتن از این کد نویسی…رفتم فایل “«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت” رو دیدم و کامنت خوندم….فایل “شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت” رو دیدم برای چندم بار و شروع کردم دوباره کامنت خوندم ..کامنت های خوبش رو تا حدی که تونستم کپی کردم..در بیشترش که به موضوع شرک اشاره شده بود ، ذهن من،

    من رو از روشون عادی میگذروند…

    در حین کامنت خوندن ، ذهنم یه ترمزی رو برام بولد کرد و گفت این ترمزه تو عه و تو باید روی بخشش مال تمرکز کنی…این در صورتیه که من این کار رو همونطور که قرآن گفته به نزدیکان انجام میدم…ولی ذهنم دید که دارم براش منطق میارم که نه فک نکنم این باشه…گفت ببین ریشه این باورت احساس عدم لیاقته اونم باید درست کنی…گفتم خوب دارم فایل گوش میدم و تمرین حل میکنم…نتایجش رو حداقل توی خونه با همسرم دارم میبینم که خدا رو شکر همه چیز عالی تر از قبل شده ، آخه یعنی چقدر احساس لیاقت من داغون بوده که هنوز نمیزاره ثروت بیاد توی زندگیم!!!

    آقا، سرتونو در نیارم من هر چی که ذهنم میگفت رو میزاشتم کنار کامنت بچه هایی که تمرینات کشف قوانین رو انجام داده بودن و نتیجه گرفتن و توی کتم نمیرفت که من ریشه ای انقدر احساس لیاقتم داغون باشه که ترمزی شده برای ثروت.

    دوباره گفت ببین تو هنوز صد درصد خدا رو قبول نداری…باورم شد که من شاید صد در صد خدا رو قبول ندارم…

    از فردای اون شب که دیروز باشه ، حالم گرفته بود…خسته بودم و احساس ناتوانی میکردم که چطور این ترمزی که برام رو شده رو درستش کنم…خیلی دلم گرفته بود…صدای خدا رو شنیدم که گفت نگران نباش تو فقط به من ایمان بیار من بقیه شو برات انجام میدم…

    دلم گرم شد که تنها نیستم برای برداشتن این ترمز.

    اومدم توی سایت شروع کردم به کامنت خوندن ، عزیزی توی کامنتش یه خط پیغام از خدا آورده بود برام دقیقا در فایل //آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1///با این مضمون که : خدا بهم گفت به من اعتماد کن من که تا اینجا آوردمت ، پازل آخر رو هم خودم برات میچینم”

    براش نوشتم مرسی که پیغام خدا رو بهم رسوندی ..دلم آروم تر شد.

    از امروز به این فکر بودم که بشینم کشف قوانین رو دوباره شروع کنم و تمریناتش رو انجام بدم با هدف برداشتن این ترمز ها که ذهنم نشونم داده بود…

    الان که آمدم و شروع کردم به فایل دیدن و سرچ توی فایل ها ، اومدم توی این دسته بندی…به خودم گفتم کدوم فایل رو ببینم که سریع من رو میخکوب کنه…یه دفعه یادم افتاد چند بار توی کامنت ها خونده بودم این فایل خیلی دگرگونشون کرده…دیدم تعداد کامنت هاش بالاست ، گفتم خوب پس میشینم میبینم…جالبه که من اصلا تا به حالا این فایل رو ندیده بودم…با اینکه بیشتر فایل ها رو چندین بار دیدم…

    و جالبه که ذهنم هی میخواست وسط فایل بلندم کنه و گفت همینه دیگه توی همه فایل ها شبیه اینا رو شنیدی…حسی بهم گفت همین که ذهنت داره جفتک اندازی میکنه حتما خبری توی این فایل برای توی هست…

    تا آخرش گوش کردم و دیدم برای بار میلیونم کلمه “شرک ” رو دارم در زندگیم میشنوم

    این کلمه توی دو سه روز گذشته که دارم کامنت میخونم هم خیلی خوندم و بعد که توضیحات بچه ها رو در ادامه شرک میخوندم میگفتم من که این نیستم…من توی این دسته بندی قرار نمیگیرم…

    استاد که توی این فایل گفت شرک// گفتم راسی نکنه من شرک دارم که به آـرزو هام نمیرسم ..نکنه من شرک مخفی دارم و خودم خبر ندارم…نجوا گو آمد و گفت نه بابا چه شرکی تو به این دلیل و این دلیل و این دلیل که قبلا شرک داشتی و رفعشون کردی الان دیگه شرک نداری…تو که فقط میگی خدا…تو که اصلا کاری نداری با غیر از خدا…تو داری دوری میکنی از تمام این مواردی که استاد به عنوان شرک نام میبره…

    فایل تموم شد انگار سرم خورده باشه یه جایی و داره اطلاعاتی خیلی خیلی قدیمی میاد روی سطح ذهن…یه جورایی مثل فیلمهایی که جهان های موازی رو نشون میدن…یه صحنه هایی توی فیلم “بین ستاره ای” هست آخرای فیلم که طرف توی یه شوکیه و داره تمام زندگیش از جلوی چشمش میگذره …اونجوری شده بودم

    و اینجا دیگه پرده افتاد…شرک من رو بهم نشون داده شد…توی گوشم گفت “شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه است””نمیخواستم باور کنم که این چیزی که با لباس ثواب وارد ذهنم شده سالهاست ، گرگی در لباس میش هست و اسمش شرکه

    فقط سکوت کردم و به فیلمی که داشت بهم نشون داده میشد نگاه میکردم…گفت این جنس از دلسوزی تو اسمش شرکه برای فلانی…اینهمه داری تلاش میکنی که به ثروت برسی تا فلان کار رو برای فلانی بکنی اسمش شرکه…گفتم ولی من قبول کرده بودم که خودم بیشتر خوشحال خواهم شد در این کاری که دوست داشتم انجام بدم…گفت رو دست خوردی…قبول کن باختی…از اینجا به بعدش رنگ و لعاب کارهات اگر تغییر کنه به این هدفت هم میرسی ولی با تعریفی دیگر…

    قبول اینکه من فقط و فقط همین یه دونه مورد رو داشتم و هیچ وقت یه هزارم درصد هم بهش فک نمیکردم که شرک باشه ،برام مثل این بود که دماوند رو رفتم بالا و یه متر مونده برسم به قله سوت میزنن و میگن ایشون چیت کرده ، خطا کرده از دور مسابقه حذفه…بعد گیج و ویج میپرسم من که خطا نکردم…من که تمام مسیر به حرف مربیم گوش کردم تمام فن هایی که گفته رو اجرا کردم…بعد ویدیو چک میکنن میگن اون اول کوه توی دامنه داشتی بند کفشاتو میبستی ، شیطون توی گوشت گفت چه دختر خوبی داری میری مسابقه میدی که جایزه شو برای فلانی فلان کارو بکنی ، تو هم گفتی آره!!

    همون “”آره”” خطا بود….

    .

    .برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم

    تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم

    روی از خدا به هر چه کنی شرک خالصست

    توحید محض کز همه رو در خدا کنیم

    یارب تو دست گیر که آلا و مغفرت

    در خورد تست و در خور ما هر چه ما کنیم

    .

    این بود جریان پیدا کردن شرک در زندگیم…خیلی مواردش رو سانسور کردم به دلایل شخصی….

    هیچ وقت فکر نمیکردم منم یکی از اونایی باشم که میامو به شرکم اعتراف میکنم…

    نقطه سر خط…

    .

    لبیک اللهم لبیک،

    لبیک

    لا شریکَ لک لبیک….

    إنَّ الحمد

    والنِّعمهَ

    لک والملک،

    لا شریکَ لک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      افسانه زارع گفته:
      مدت عضویت: 915 روز

      سلام فهیمه عزیزم.

      من همیشه وقتی کامنت میخونم داخل گوشیم دکمه وسط رو میزنم ک دوباره وقتی میام گوشیمو باز میکنم توی این سایت باشم و حواسم جای دیگه پرت نشه.

      الان گفتم میرم داخل سایت و برگشت رو میزنم تا بیام صفحه اول و برم قسمت نشانه امروز

      چون ی سوال ذهنم رو درگیر کرده.

      وقتی وارد شدم کامنت شما رو دیدم گفتم بذار بخونمش ببینم چیه بعد میرم صفحه اول .

      ک دیدم شما در مورد پیدا کردن ترمز ذهنت گفتی، ب خودم نگاه کردم ، همین کامنت نشانه امروز منه.

      منم همیشه تو ذهنم میگم اره پولدار ک شدم ب فلانی کمک میکنم، هر کیو میبینم میگم پولدار ک شدم براش فلان میکنم.

      الان متوجه شدم برمیگرده ب احساس لیاقت.

      و باید روش کار کنم.

      میرم قسمت عقل کل و درمورد سرچ میکنم و میخونم کامنتای احساس لیاقت رو .

      از خدا ممنونم ک منو هدایت کرد ب این کامنت زیبا.

      از شما هم ممنونم بابت نوشتن کامنت و گذاشتن رد پا.

      من خودم آدم با ارزشی هستم.

      هر کسی ب اندازه باورش خدا بهش ثروت میده.

      هر کسی هر جایی هست دقیقا جای درستش هست.

      من نمیتونم زندگی دیگران رو تغییر بدم.

      فقط میتونم با پیشرفت خودم ب پیشرفت جهان کمک کنم،همین.

      من لایق بهترین ها هستم.

      من لایق رسیدن ب خواسته هام هستم.

      قدرت فقط دست خداست و اونه ک میتونه منو ب همه چی برسونه.

      ی برنامه کودک بود آرم مخصوص حاکم بزرگ داشتن، هر جا میرفتن این آرم رو نشون میدادن ( حاکم بزرگ میتی کمان)( اگر اسمشو درست گفته باشم.)

      و همه جلوشون تعظیم میکردن و کاراشون رو انجام میدادن،بهشون احترام میذاشتن.

      ماهم دقیقا ی حاکم بزرگ داریم هر جا رفتیم واسه کوچیک ترین کار و حرکتی آرم ( فقط خدا برای من کافیست ) رو باید بیاریم توی ذهنمون، از هیچی نترسیم، و نگران هیچی نباشیم.

      خدا کمکمون میگه، خدا همه جا دستاشو برامون میفرسته، ب شرط ایمان،ب شرط پاکی دل.

      خدایا شکرت

      خدایا ازت ممنونم

      خدایا من فقط تو رو دارم و تو برام کافی هستی واسه رسیدن ب همه چیز.

      خدایا مارا ب راه راست راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن.

      تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فهيمه گفته:
        مدت عضویت: 2026 روز

        سلام و درود افسانه جانم

        اول اینکه کیف کردم از اینهمه زیباییت ماشاله بهت

        ریشه همه چیز برمیگرده به احساس لیاقت اینکه ما خودمونو میزاریم کنار و میگیم حالا تو برو کنار ببینم فلانی چی میگه اون از من مهم تره…

        دوباره و دوباره و دوباره این کار رو میکنیم و شاکی هستیم چرا به خواسته هامون نمیرسیم…

        یه بار نمیریم جلوی آینه و اون خودی که هی گذاشتیمش پشت در به خاطر بقیه رو بیاریم و باهاش دوستانه حرف بزنیم و بگیم چی میخواهی ..چی خوشحالت میکنه…چی خودتو خوشحال میکنه ، بی خیال بقیه…

        با چه چیزی میخندی….با چه حرفی خوشحال میشی

        هر وقت که شروع کنیم به این خودشناسی میفهمیم خیلی هم بی ربط نیست در جایگاهی که هستیم…چون نه تنها هیچی از خودمون نمیدونیم بلکه زیر پا گذاشتیمو لهش کردیم

        توی دوره قانون آفرینش استاد وقتی میگه آرزوهاتونو بنویسید، بعدش میگه وقتی شروع میکنید به نوشتن آرزوهاتون متوجه میشید حتی نمیدونید چه آرزوهایی دارید…

        .

        .

        .

        این ندونستن آرزوهامون از کجا میاد؟! از اونجا که ما اصلا باورمون نمیشه که لیاقت داریم آرزویی هم برای خودمون داشته باشیم…

        خدارو شکر که اینجاییم و داریم خودمون رو میشناسیم و این گوهری که خدا بهمون امانت داده رو داریم تیمارش میکنیم.

        برات آرزوی موفقیت میکنم عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          افسانه زارع گفته:
          مدت عضویت: 915 روز

          خیلی ممنونم

          خیلی لطف دارید

          عزیزید

          یه سری جملات تاکیدی ک خودم تکرار میکنم روزانه تا کمک کنه ک ذهنم باورش بشه من با ارزش هستم و لیاقت بهترین ها رو دارن.

          من زیبا هستم.من خیلی دختر جذابی هستم.

          من ملکه عشق و آرامش هستم.

          من بهترین همسر برای همسرم هستم.

          من لایق بهترین های جهانم.

          من لایق این هستم ک ب همه خواسته هام برسم از راحت ترین مسیرها و راحت ترین کارها.

          من لایق دریافت الهامات الهی هستم تا قدم های استوار تر و محکم تری رو بردارم.

          من ب خدا اعتماد دارم و میدونم ک منو هدایت میکنه.

          در پناه الله یکتا شاد باشید.

          خدایا شکرت ک اینقدر حس خوب و آرامش توی قلبم دارم.

          میدونم ک همش بخاطر اعتماد ب خودت هست.

          کمکم کن و دستمو بگیر تا ب خواستم برسم با هدایتت.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمدجواد رضایی گفته:
    مدت عضویت: 3206 روز

    به نام تو ..به یاد تو …به نام حضرت دوست ….به نام خالق بی همتا ….

    چه گویم …حرفی واسه گفتن نذاشتی …

    فقط باید نگاه کرد …فقط باید تسلیمت بود ….ای کاش من همه بودم با همه زبان ها تورا صدا می زدم …

    تو که هستی ..که همه عالم نگاهشون به سمت توست …

    تو چه قدرتی داری که هرکی مشکلش رو با تودر میان می ذارد .

    صدای تپیدن عشق را در قلبم حس می کنم ….

    فکر کنم هر که تو این سایت باشه این صدا را حس کنه …

    چه صدای قشنگی داره …

    خدای من کمکمان کن در مسیر توحید …در مسیری که تودر اون قرار داری حرکت کنیم …

    خدا بینشی عمیق به ما بده تا قدرتت را بیشتر درک کنیم …

    خدایا همه ما را به راه علیین .واصحاب یمین هدایت کن ….

    قدر دان وسپاس گذار خداوند خودمم که مرا به این مسیر هدایت کرد …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    Mami1 گفته:
    مدت عضویت: 2487 روز

    سلام استاد عزیز و مهربونم?? الان ک دارم این متن و تایپ میکنم خدا شاهده اگ همسرم پیشم نبود شاید ساعت ها گریه میکردم ولی از اونجایی ک میدونم بخاطر گریه های من خیلی ناراحت میشن?ب زور جلو خودمو کرفتم و منتظرم سر یه فرصت حسابی اشک ? بریزم و از خدای مهربونم تشکر کنم چون اوج احساس عشقم رو ب خدای مهربونم میتونم با اشک نشون بدم….

    ..

    ..

    ..

    ??

    حالا دلیل اشک و حال خوبم رو میگم بهتون… من یه تهیه غذا کوجیک دارم ک خودمو همسرم با عشق ? داریم ادارش میکنیم و واقعا عاشق ? کارمون هستیم… من و همسرم شاید کمتر از ده روزه ک ب طور مرتب (البته از قبل هم انجام میدادیم ولی خب مرتب و با جدیت نبود) فانوس دریایی و انجام میدیم و توحید عملی رو هم دایم گوش میدیم و راجعبش باهم صحبت میکنیم نتیجش تو این ده روز ب گفته خود استاد خیلی عالی بود و یه عالمه مسایل قشنگ ولی خب کوجولو کوجولو برام پیش اومد ه بود… ولی دیگ امروز ترکوندیم… امروز برای ایام اعتکاف سفارش گرفتیم اونم ۳هزار پرس??????وااای استاد عزیزم دوستایی ک متن منو میخونید شاید باورتون نشه ولی من تو رویاهام هم نمی دیدم ک بتونم یه سفارش ۳۰۰۰ پرسی بگیرم…. خداروشکر میکنم میلیونها مرتبه خداروشکر میکنم منی ک روزی حتی پول خرید یه بستنی رو نداشتم حالا برا خودم مغازه دارم و هر رووووز هر روووووز دارم لطف های پرودکارم و میبینم و میتونم …. و همه اینها رو از خدای مهربونم میدونم و بهش ایمان دارم و میگم ک عاشقشم… و بازهم برای هزارمین مرتبه از استاد تمام عیارم ک مسیر رو برای ما روشن ? کرده بینهایت تشکر میکنم و میکم ک عاشقتم استاد عزیزم…. ب امید موفقیت های بیشتر???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    سید محمد مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    کاملترین تعبیر در مورد ذهن را از عارف هندو, آقای Sadhguru شنیدم که می گفت:

    «ذهن بدترین ارباب در مقام ارباب بودن و بهترین برده در مقام برده بودن است»

    یعنی شما ارباب و فرمانروایی بدتر از ذهنت نمی توانی برای خودت انتخاب کنی تا خودت را به خدمت او درآوری

    و در عین حال هرگز برده و خدمتگذاری بهتر از ذهنت برای خود پیدا نخواهی کرد تا همه چیز را آنطور که تو می خواهی برایت مهیا و فراهم نماید.

    این یک نکته ظریف و شگفت انگیز عرفانی است که منظور از «شیطان» در ادبیات دینی و عرفانی ما, نه آن ابلیسِ جن است که از درگاه خداوند رانده شد, بلکه منظور آن نیروی فوق عظیم ذهن ماست و این نیرو اساسا تا مادامی شیطان نامیده می شود و ماهیت شیطانی دارد که فرمانروای ما باشد. ولی اگر ما فرمانروا باشیم و او برده, دیگر آن نیرو نه تنها شیطانی نیست, که الهی و مقدس است

    برای درک بهتر این نکته به نیروی جنسی فکر کنید. اگر این نیروی عظیم فرمانروای ما باشد و او بگوید که ما چه کنیم و چه نکنیم, در شیطانی و مخرب بودن آن شکی نخواهد بود. اما اگر ما بتوانیم این نیرو را در درون مان استحاله کنیم, مهندسی کنیم, مهار کنیم و به کنترل خود درآوریم, آنگاه این نیرو می تواند سوخت حرکت ما باشد.

    نیروی اتم اگر مهار نشود, بمب است و مخرب و شیطانی

    و اگر مهار بشود یک نیروگاه چند هزار مگاواتی تولید برق است و مولد و آباد کننده

    ذهن ما شیطان است اگر مهار نشده باشد, اگر تربیت نشده باشد, اگر مهندسی نشده باشد

    اما همین ذهن اگر مهار شود و کنترل شود, بهترین برده ایست که در کل زندگی مان می توانیم اختیار کنیم.

    در حدیث جالبی از پیامبر هست که فرموده اند: همه شما شیطانی در درون خود دارید. مردم گفتند که آیا شما هم چنین شیطانی در درون خود دارید؟ و پیامبر فرمودند بله! اما «شیطانی أسلَمَ عَلی یدی» من شیطان درون خودم را به دست خودم تسلیم کرده ام!

    کل ماجرای زندگی, غلبه کردن بر این شیطان درون و کنترل کردن آن برای رسیدن به هر خواسته و آرزوست.

    «رستگاری» چیزی جز به خدمت گرفتن, مهندسی کردن و مهار کردن آن نیروی عظیم مهار نشده و بکر درونی نیست

    و «جهاد اکبر» یک مسیر بی انتهاست که طی آن شما هر چه بیشتر و بیشتر مهارت «به استخدام خود در آوردن این نیرو» را کسب می کنید و هر چه در این مسیر پیش تر می روید, این نیرو کمتر و کمتر شیطانی و بیشتر و بیشر الهی خواهد بود

    از اینروست که جهاد اکبر, «مبارزه کردن» با شیطان درون نیست, «استحاله کردن» آن به خدای درون است! و در آن روز ما با پیامبران خدا در یک مقام و منزلتیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2731 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    امروز پنجشنبه هست و من بعد از نوشیدن قهوه تام کینز مورد علاقه ام نشسته ام روی صندلی تا بنویسم از درک خودم

    توحید عملی 6

    باید اعتراف کنم هر وقت به این‌مباحث گوش میدم انگاری تک‌ تک سلولهام احتیاج دارن به این آگاهی ها

    خدایا شکرت به خاطر وجود این آگاهی ها و هم مدار بودن من

    خداوند در قرآن اصلا از شغل ،نیازهای مالی ،خوراک،پوشاک‌ این نیازها چیزی نگفته ،چه فکته عالی ،من هم قرآن و خوندم و کاملا آشنا هستم با این باور و فکت واقعی که درسته ،خداوند اصلا هیچ صحبتی نکرده راجب این موضوع ،و فقط گفته که رفع شده ،بخورید،بپوشید،و سپاسگذار باشید

    من عاشق سوره سبا هستم ،سلیمان و ملکه سبا بسیار زیبا به نعمتهای مادی خداوند وصل بودن ،و اصلا نگفته کارشون چی بود ،

    فقط گفته ما براشون فراهم کردیم

    و درخواست داوود این بوده که خداوندا زبان من و به سپاسگذاری بیشتر هدایت کن

    همون ایمان و باور(احساس لیاقت داشتن نعمت)

    این ایمان‌و باور باید ‌همیشگی باشه

    نه یه روز زیاد ‌نه یه روز کم

    همه ما بعضی موقع دچار یه سری مسائل میشیم اما باید باورهای توحیدیمون و قویتر کنیم

    یه باور و ایمانی محکم و قوی که‌راه چاره اش هم اینه هر روز به همین فایل ها و‌ خوندن کامنتها و تغییر در رفتارامون استمرار داشته باشیم ،هر چه استمرار بیشتر نتیجه روونتر ،

    ————

    بخش دوم

    wooooooooowwwwww

    شگفت انگیزه

    باور مخرب من ،من چه اگاهی کسب کردم

    خدایا میلیاردها بار شکرت

    حساب نکردن روی آدمها رو یاد‌گرفتم ،اما میگفتم عوامل بیرونی شاید بتونن روی من تاثیر منفی بزارن

    البته راجب این‌موضوع شناخته کاملی ندارم

    من میگم اگه همسرم باهام مسئله ای داشته باشه (البته که بیشترش از سمت منه ،یعنی غلبه نکردن بر احساسات باعث‌ میشه که کدورت پیش بیاد)

    من خیلی میترسم که‌نکنه این کدورت باعث‌بشه هفتگی من از طرف همسرم داده نشه

    پس باور اول (من باید به عنوان همسر ،احترام همسرم و بیشتر داشته باشم ،مثل خانم شایسته،متکی به‌خودم باشم،

    غلبه بر احساسات داشته باشم )

    و باور مهم دوم(در هر شرایطی تاثیر منفی دیگران و تو زندگی ام قطع‌کنم‌،از بزرگ تا کوچیک)

    این‌من‌هستم که با فرکانسهای هر لحظه ام ،اتفاقهای لحظه بعدی رو خلق میکنم

    مهم اینه که من در لحظه زندگی کنم با ساخت هر لحظه باورهای قدرتمند کننده و در راس اون‌توحید

    _

    بخش سوم

    این توحید هست تو زندگی من

    این‌توحید هست که‌ تمام این اتفاقات و برام بوجود آورده

    تمام این‌لذتهای در زندگی ام از همون ایجاد باور خداوند و توحید خلق شده

    فکر من هست که اتفاقای اطراف من و خلق میکنه(اطرافه منو)توسط من ایجاد میشه

    فکر شما هم هست که اتفاقای اطراف شمارو خلق میکنه(اطراف شمارو ،نه کسه دیگه)توسط تو خلق میشه

    _

    بخش‌چهارم

    وقتی باورهای توحیدی و بسازیم و در تمامی کارها در راس بزاریم

    نعمت و ثروت و سلامتی و روابط عاشقانه عالی ،روابط با اطرافیان عالی خود ب خود وارد زندگی ما میشه

    اصلا لازم نیست ما کار فیزیکی خاصی بکنیم ،خودشون میان ،خودشون وارد زندگی ما میشن ،

    نعمتها(خورشید،آسمان زیبا،باران خداوند،رشد درختها،رشد صنعت،این نعمتها به صورت طبیعی هستند

    این حد از جنگل ،این حد از نظم و ترتیب فصلها ،کهکشانها،قرار گرفتنشون ،همه چیز طبیعی هست ،ما نیاز نیست کار خاصی بکنیم ،

    پس ورود نعمتهایی که مورد علاقه من هست با ساخت باورهای توحیدی و باور احساس لیاقت (کی بهتر از من)خیلی طبیعی وارد زندگی من میشن

    خدایا شکرت و سپاسگذارم

    ——————

    بخش پنجم

    به دنبال اصل رفتن یا به دنبال فرع رفتن

    عجب گنجی

    نکنه به خاطر شغلمه،نکنه به خاطر این دارو،نکنه به خاطر این خونه،نکنه به خاطر خانواده ،نکنه به خاطر سلولها و ژن بدنم ،نکنه ب خاطر شوهر و بچه ام

    این‌نکنه ها وقتی جاشون و با باورهای توحیدی عوض بشه

    همه چیز همون‌ چیزی میشه که مادوست داریم

    هدایت به سمت خاسته ها

    نکته جالب برای من سلولهای بدنم هدایت میشن به سمت سلامتی بیشتر

    همه چیز حول محور باورهای توحیدی داره شکل میگیره

    همه چیز به سمت تو هدایت میشوند

    —————-

    بخش ششم

    خداوندی که تو قرآن هست دنیا و آخرت و باهم میخاد

    خدایی که تو قران هست میگه حمایت میکنه متوکل کنندگان را

    میگه من ب کسی ظلم نمیکنم بندگانم با چیزایی که پیشاپیش میفرستن ظلم میکنن به خودشون

    خدایی که تو قرآن هست میگه نعمتها رو نپوشونین و سپاسگذار باشین

    میگه شکر نعمت ،نعمتت و افزون میکنه

    ——————-

    خدایا اگه جاهایی کثیف رفتار کردم ببخش و توبه به درگاهت ،خدایا ببخش ،چه دانسته و ندانسته به کس دیگه ای روی آوردم،خدایا اینها از ذات من دور من هست ،و من در نهایت به تو وصلم ببخش و بگذر و ظرف زندگی‌مالی و همه جنبه هامون گسترش بده ،هر آنچه لایق توست من رو لایق کن ،

    ———————-

    سپاسگذارم استاد جانم

    ساعت 2/19 دقیقه بعداظهر و من راهی خونه ییلاقی خودمون هستم .تعطیلات ب همگی خوش بگذره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: