اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت این آگاهی های ارزشمند
خدایا بهم این توانایی رو بده که بتونم ابراهیم وارانه عمل کنم
خدایا بهم این توانایی رو بده که عمل کنم به هر آنچه می آموزم نه فقط حرف بزنم
یه جمله ای که استاد گفت و خیلی منو تکون داد این بود
شاید سر بقیه رو بتونی کلاه بزاری ولی سر جهان رو نمیتونی کلاه بزاری
چرا ؟
چون جهان به فرکانس های ما پاسخ میده نه به حرفهای قشنگی که میزنیم
وقتی کسی فرکانس فیک ارسال کنه جواب فیک هم میگیره
جهان کاری نداره که تو چطوری حرف میزنی جهان با نتایج تو کار داره
جهان مانند آینه میمونه و عملکرد تو رو بهت برمیگردونه دیگه کاری نداره چقدر حرف میزنی
کسی که به صورت پایدار درست عمل میکنه نتایجش هم همیشه خوبه
استاد شما به من یاد دادین که هر وقت هر کسی خواست بهم حرفی بزنه یا نصیحتم کنه بهش بگم نتایجت و به من بگو
دقیقا تو اطرافیانم میبینم افرادی رو که زندگیشون از همه نظر ایراد داره ولی مدام در حال نصیحت کردن بقیه هستن و دیدم افرادی رو که اصلا صحبت نمیکنند یا اصلا تو بحث ها شرکت نمیکنند ولی زندگیشون از همه نظر عالیه و هرروز دارن پیشرفت میکنن
چون کسی که هدف داره تو زندگیش اصلا وقت نداره که تمرکز بزاره رو دیگران
کسی که هدف داره تمرکزش و میزاره رو زندگی خودش و بیشتر عمل میکنه و کمتر حرف میزنه
من از استاد یاد گرفتم که هر وقت هر کسی بهم حرفی زد ببینم اون حرفش چه احساسی در من ایجاد میکنه اگه احساس آرامش بهم میده اگه قلبم آروم میشه پس حرفاش درسته
چون همه ما پاره ای از خدا هستیم
چون همه ما از جایی اومدیم که این حرفها رو قبلا میدونستیم
چون منبع و منشا تمام این حرفها خداست
کلام استاد به خاطر این تاثیر گزار هست که استاد حقیقت رو میگه
استاد من خیلی اتفاقی یه فایلی دیدم از همون آدمی که میگین شما رو سوار ماشین کرد و باهاتون صحبت کرد
و تو اون فایل داشت توضیح میداد که من عباس منش و سوار ماشین کردم و بهش گفتم که تو از قرآن چی میدونی و همون توضیحاتی که خودتون دادین و برای مردم میگفت
اون آدم گفت عباس منش داره مردم رو گمراه میکنه و طبق آیه قرآن کسی که مردم رو گمراه کنه جایگاهش جهنم هست
بعد من اومدم دیدم بابا استاد عباس منش که داره تو بهشت زندگی میکنه
پس استاد حرفاش درسته چون نتیجه زندگیش داره اینو نشون میده
از اون موقع ایمانم به حرفهای شما صد برابر بیشتر شد
و شما چقدر به راهتون و به هدفتون ایمان داشتین که گفتین 5 سال دیگه مشخص میشه
این یعنی ایمان این یعنی توحید این یعنی عمل کردن به جای حرف زدن
و درس مهم این فایل توحید عملی
از اسمش هم مشخصه توحید عملی
یعنی اگه ادعا میکنیم که خیلی آدم توحیدی هستیم و مشرک نیستیم یه نگاهی به عملکردمون کنیم
ببینیم اون جاهایی که نجواهای شیطان بوده اون جاهایی که ترس بوده تونستیم توحید رو در عمل مون نشون بدیم و فقط به خدا توکل کنیم و حرکت کنیم
توحید یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن و قدرت رو به خدا دادن نه به عوامل بیرونی
توحید یعنی اون زمان هایی که نجواهای شیطان خیلی زیاده ولی تو بتونی صدای خدا رو بشنوی
توحید یعنی همه تهدیدت کنن ولی تو فقط به خدا توکل کنی و به راهت ادامه بدی
توحید یعنی یه تضادی برات پیش میاد ولی تو قلبت آرومه و میتونی احساست و خوب نگه داری
توحید و ایمان باید قلبی باشه نه کلامی
و این رو بدونیم که اگه کسی برامون کاری انجام میده ازش سپاسگزاری کنیم ولی تو قلبمون از خدای اون فرد سپاسگزار باشیم
همه انسانها اوضاع و شرایط وسیله ای هستند تا ما به خواسته هامون برسیم
اصلا اگه ما تنها بودیم مگه میتونستیم به اهدافمون برسیم
هر کسی به هر جایی رسیده کمک داشته
خداوند برای همه کمک گذاشته
برای پیامبر حضرت علی رو قرار داد
برای موسی هارون رو قرار داد
برای استاد عباس منش خانم شایسته رو قرار داده
و برای من همسرم رو گذاشته
از انسانها سپاسگزار باشیم و بهشون احساس ارزشمندی بدیم
بهشون احساس مهم بودن بدیم با تحسین کردنشون و اون احساسی که تو قلبمون هست اون احساس واقعی مون رو بروز بدیم
سپاسگزاری باعث میشه نعمتهای بیشتری وارد زندگیمون بشه این یه قانونه
و هر وقت خواستیم کسی رو قضاوت کنیم هر وقت خواستیم از کسی ایراد بگیریم یه نگاهی به زندگی خودمون و به نتایج خودمون بندازیم
استاد ازت سپاسگزارم که با نتایجت داری به ما آموزش میدی نه با حرفات
خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام انسانهایی که برای کمک کردن به من سر راهم قرار میدی
خدایا ازت سپاسگزارم که بهم فرصت نوشتن دادی
خدایا همواره به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
✔️ممنونم استاد عباس منش عزیزم، به خاطر شیر فهم کردن این جمله: کسی که از مخلوق خدا تشکر نکند، شاکر خدا نیز نخواهد بود…سپاسگزارم!
✔️دیشب، از خانمم به یک دلیل الکی، بدل گرفته بودم. وقتی دیدم حالم دارد خراب و خرابتر میشود، شروع کردم زیر لب شکر خدا را کردن…اوضاع کمی بهتر شد و به خودم مسلط شدم، ولی بعد حس کردم که یک قربانی، یک شهیدمظلومم که بایستی تا ابد بسوزم و به یاد خدای مهربانم، شاد و امیدوار بمانم. بعد که کمی به باعث و بانی این وضعیت در دلم بد و بیراه گفتم، به خود آزاری افتادم و…
خلاصه صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم خانمم صبحانه و ناهارم را با ظرافت توی یخچال گذاشته تا امروز با خودم به سر کار ببرم. میان کارم، وقت شد و نصف این فایل را دیدم. بعدش، امان ندادم و در اولین تماس با خانمم، از زحماتش تشکر کردم….کاش دیشب، با تمرکز بر نکات مثبت، از خودش تشکر کرده بودم!!! واقعا این مشکل کوچک ، به دست بنده خدا هم باز میشد!کاش همیشه، زندگی اینطور فرصت تصحیح به من بدهد! همیشه همینطور چک و لقدهایش را آرام و با دور آهسته و نرم به من بزند…همانطور که در خور و شایسته خوش شانسی بسیار بسیار زیاد و معرکه ام هست !😆ممنونم که حال من را با این فایل، خوب کردید. ممنونم که اشتباهات من را که دارم سعی میکنم از مدار درب و داغان گذشته ام فاصله ام بیشتر و بیشتر شود، متذکر میشوید. ممنونم که هستید. ممنونم که اینجا، این وبسایت، هر روز چیزهای واضح و ملموس فراموش شونده را به این خوبی و زیبایی تذکر میدهد و منحرف شدن از مسیر را اینقدر سخت و سخت تر میکند!
امیدوارم در پناه الله یکتا، شاد و پیروز و سربلند باشید🌹
من واقعا ازتون تشکر میکنم که این فایل و گذاشتین و شفاف سازی کردین درسته که شاید یکسری آدما باشن که بازم با دیدن این فایل اون چیزایی که خودشون دوست دارن بشنون و تو مدار نباشن ولی کسایی هم هستن که با دیدن این فایل به اشتباهشون پی میبرن و با جون دلشون مفهوم این فایل و میفهمن و به کار میبرن و چقدر خوبه که شما تا موردی اشتباه تو بچه ها میبینی میاین فایل ضبط میکنین و توضیح میدین و خوشحالم که با شما هم دوره ام و این آگاهی ها بدون تحریف در اختیار ما قرار میگیره واقعا سپاسگزارررررم از شما و مریم عزیز و بهترینها رو براتون آرزومندم❤️❤️❤️
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم عاشقتونم 😍😍😍
خدایا با توکل و با امید تو و هدایت تو می نویسم
توحید و شرک : کج فهمی و برداشت نادرست ما از موضوع هایی که شما میگید حالا علت این اشتباهات و تفاوت شما استاد با آدمهای دیگه : آدمها دوست دارند اون چیزی رو که خودشون باور دارند رو بشنوند حتی تو ذهنش اون چیزی رو که شما گفتید رو عوض کنند ودر نهایت اون چیزی رو که دوست دارند بشنوند وبه خاطر همینه که هرچقدر هم کتاب بخونند و فایل ببینند هیچ تغییری نمیکنند همون باور و افکار قدیمی رو تو ذهنمون نگه داشتیم بعد میخوایم قوانین رو تطبیق بدیم با همون باورهای خودمون و هیچ تغییری نکنیم حالا کاری که شما میکنید چیه؟ شما هر کتابی که خوندید رو میاید اون باور و ایده اش رو تست میکنید ببینید اون باور یا اون ایده جواب میده یا نه شما عمل میکنید و بعد نگاه میکنید ببینید نتیجه چی شد اون ایده یا باور درسته یا نه ذهنتونو خالی میکنید برای درک کردن اون باور یا اون ایده
استاد شما از توحید و اون چه که از بچگی شنیده بودید گفتید و شرایطی که بزرگ شدید و اون باورهای مذهبی سفت و سخت و اون دیدگاهی که خانواده در مورد دین و مذهب داشتند و شهر قم که دایره مذهب هست گفتند شما با یه همچین بک گراند مذهبی اومدید در مورد قرآن و توحید تحقیق کردید استاد با اون همه تعصبات مذهبی چطوری اومدید اون همه باور و اون همه ورودی های مذهبی رو از ذهنتون پاک کردید و از اول قوانین خداوند رو با تحقیق و منطق بهش رسیدید واقعا جهاد اکبری کردید کار عظیمی بود مثل ابراهیم از شک به یقین رسیدید به همین دلیله که شما انقدر با اطمینان و یقین قلبی تاثیر گزار صحبت میکنید چون نتایج شما باورهاتونو تصدیق میکنه و با مطالعه قرآن به این موضوع توحید رسیدید که مهمترین موضوع توحید هست اینکه خداوند بارها و بارها به همه پیامبرها به رسولش میگه پیرو آیین ابراهیم باش که موحد بود و مشرک نبود اون از هر آزمایش الهی سربلند بیرون آمد
هدف شما استاد گفتید که میخواهید ترویج یکتا پرستی کنید و واقعا هم به خواستتون رسیدید و خیلی عالی دراین مورد صحبت کردید
استاد من برای اولین بار معنی واقعی توحید رو از شما یاد گرفتم و سالها با وجود نمازی که میخوندم و روزه ای که میگرفتم و قرآنی که حتی با معنی میخوندم و با شرکت تو مراسم مذهبی هم هیچ وقت این مفهوم توحید رو نفهمیده بودم و اصلا خدا رو هم نشناخته بودم خدا رو مثل کسی می دیدم که احساس داره ورحم میکنه و تاوان ظلم دیگران رو در حق من میگیره می دیدم طوری که سالها من با جسته لاغری که داشتم تقریبا از ۹، ۱۰ سالگی روزه میگرفتم تو تابستون و هرسال ماه رمضان من اواخرش دیگه از ضعف شدید بدنم مریض میشدم دیگه قادر به روزه گرفتن نبودم چون یک هفته آخر ماه شعبان رو هم روزه میگرفتم تا به ماه رمضان وصل کنم و اگر یک روز روزه نمیگرفتم عذاب وجدان خیلی شدیدی میگرفتم و از اونجا که شنیده بودم که شب قدر تنها شبی هست که تقدیر یکسال تو رو رقم میخوره باید هر خواسته ای داری همین شبهای قدر اجابت بشه واگر اجابت نشه تو اصلا تو اون سال به خواستت نمیرسی می مونه برای شب قدر سال دیگه استاد من سه شب قدر رو تا صبح بیدار میموندم و تا صبح با گریه شدید و قسم های زیاد از خدا میخواستم که دعای من رو اجابت کنه الان که فکر میکنم در عین انجام همه این کارها من خیلی خیلی شرک خفی داشتم و چقدر به عوامل بیرونی و افراد قدرت میدادم و اصلا هیچ آگاهی نداشتم و تمام سال با خوندن هر روز دعای توسل از همه اماما درخواست شفاعت میکردم و خودم رو لایق گفتگوی بدون واسطه با خدا نمیدونستم و در آخر هم همیشه سر اینکه نمازم اول وقت نبود حجابم خیلی خوب نبود احساس گناه و عذاب وجدان داشتم و می گفتم با هر گناه و اشتباهی که من ناخواسته مرتکب شدم از اجابت خواستم دور شدم بازم شروع میکردم به استغفار و دعا و همیشه با رفتن تو فاز غم و گریه و احساس بد از خدا درخواستهامو میکردم این چیزی بود که من از خداوند فهمیده بودم و دیگه از اینکه دعای من اجابت بشه نا امید بودم تا اینکه با یکی از شاگردان شما که استاد موفقیت بود اشنا شدم ایشون هم از توحید صحبت کردند ولی بعد از مدتی کاملا واضح و روشن شد برای من که خودشون اون باورهای توحیدی رو در عمل ندارند و از شخصیتهای سیاسی برای بیشتر دیده شدن استفاده میکردند عکسی باهاشون منتشر میکردند یا در موردشون صحبت میکردند و حتی از خانوادشون خواهرشون هم میومدند در مورد مسائل مذهبی صحبت میکردند و کاملا بحث رو به رهبری و نظام میرسوندند و خودشون رو مدیون اونها میدونستند که این موضوع باعث شد من تو زمان خیلی کوتاهی ایشون رو کنار گذاشتم و از خداوند خواستم که هدایتم کنه به یه مسیر الهی ودرست که خداروشکر با سایت شما آشنا شدم و به جرات میگم شما توحیدیترین شخصی هستید که من تا به امروز دیدم و این تفاوت بزرگ و عظیمی هست که شما با دیگر اساتید موفقیت دارید شما توحید رو در عمل اجرا کردید
استاد من بعد از آشنایی با شما تو اینستا گرام با روحانی آشنا شدم که داشت در مورد توحید و یکتا پرستی صحبت میکرد و اتفاقا خیلی هم دنبال کننده دارند و من بعضی از فایلهای ایشون رو دنبال میکردم و انصافا در مورد بعضی از مباحث خیلی عالی صحبت میکردند اما اما ایشون هم باز در ادامه مباحث قرانی رو با دیدگاههای سیاسی خودشون تطبیق میدادند و در مورد نظام سیاسی کشور به شدت انتقاد میکردند تا جایی که خلع لباس هم شدند اما من به لطف هدایتم به این سایت الهی سریع متوجه شدم که نه این با توحیدی که شما در موردش صحبت میکنید کاملا متفاوته و نمیشه به گفته شما بین توحید و مواضع سیاسی ارتباطی داد بنابراین دیگه اصلا ایشون رو دنبال نکردم والان صفر تا صد زمانم رو در سایت هستم و فقط آگاهی های سایت رو دنبال میکنم و سعی میکنم به اون آگاهی های که شما در موردش صحبت میکنید عملگرا باشم و اصل رو از فرع تشخیص بدم
استاد همونجور که گفتید شما اون تیکه ای از خداوند رو که در اعماق وجودمون هست رو بیدار میکنید این تاثیر گزاری شما به خاطر این هست که شما فیلم بازی نمیکنید ادا اطفار در نمیارید اینه که باعث شده به قلب کسی که آماده پذیرش این آگاهی ها هست بنشینه مثل یه چرخ دنده ای که سر جاش نبوده حالا الان بعد از شنیدن این آگاهی ها نشسته سر جاش استاد این تفاوت بزرگ شما با شاگرداتون هست که الان استاد موفقیت هستند و خود من هم مدتی از کلاساشون استفاده کردم و الان با تک تک سلولهای وجودم این تفاوت رو کاملا درک میکنم که اونها کاملا ادا در می آوردند و اصلا عملگرا به صحبتهایی که در مورد توحید میکردند نبودند من هر روز و هر روز از خداوند برای هدایتم به این سایت سپاسگزارم شما استاد تنها الگوی هستید که توحید رو در عمل اجرا کردید و من این حد از توحیدی بودن رو در کسی ندیدم و اینه که من عاشق شما هستم
استاد در مورد تضادی که در دورانی که در خانواده خودتون داشتید صحبت کردید اینکه نزدیکترین شخص تو زندگی شما خیلی اهل نصیحت کردن بود ولی خودش اصلا عمل نمی کرد به گفته هاش حرف هاش درست بود اما عمل نمی کرد و این تضاد این خواسته رو در شما به وجود اورد که من تنها چیزی رو میگم که خودم بهش عمل کرده باشم شما حرف خیلی خوبی زدید من از کسی که حرف خوب میزنه الگو نمیگیرم من از عملگرایی اون فرد الگو میگیرم به کلام آدمها کار ندارم به عملکرد آدمها کار دارم
نکته مهم : افرادی که عملکرد خوبی دارند خیلی کم حرف میزنند خیلی ایراد دیگران رو نمیگیرند چون فرصتی ندارند. دارند رو خودشون کار میکنند وقت نمیکنند ایراد بقیه رو بگیرند
هروقت خواستید دیگران رو نصیحت کنید یه نگاه به نتایج خودتون بندازید از عملکردات و نتایجت مشخص میشه که چقدر به گفته هات باور داری به خاطر همین استاد شما به بچه ها میگید از نتایجتون صحبت کنید نه از تصمیماتی که میخواید بگیرید و کارهایی که میخواید بکنید
شما با قشنگ حرف زدن ،دروغ گفتن و عوض کردن کلمات شاید بتونی سر دیگران یه مدت زمان کوتاهی کلاه بزاری اما سر جهان نمی تونی کلاه بزاری چون خداوندعملکردات رو می بینه افرادی که زیاد حرف میزنند در مورد قوانین ولی عمل نمیکنند نتایج درست و پایداری ندارند صحبت از نتایج پایدار در مسیر درسته نه یه روز دو روز نتیجه بعد هیچی باز از مسیر خارج بشی نتایج در همه زمینه ها مسائل مالی، مسائل روابط،مسائل سلامتی،ارامش نتایج پایدار دارند اونها عملگرا هستند الگو استاد عزیزم
موضوع بعدی که استاد صحبت کردید در مورد یه کج فهمی دیگه که از طریق کلاب هاوس کاملا متوجه شدید اینکه ما نمی خوایم از دیگران تشکر کنیم چون فکر میکنیم این کار توحیدی نیست استاد تو فایل ثروت یک در این مورد صحبت کردید که اگر کسی برای ما کاری کرد از صمیم قلبمون ازشون با نهایت احترام تشکر کنیم و نگین تو دستی از دستان خداوند بودی تو که هیچ من توحیدی هستم و از خدا تشکر میکنم تو نباشی کسی دیگه ای رو خدا می فرستاد
استاد من تو مستند سفر به دور آمریکا وزندگی در بهشت این شخصیت تحسین گر و سپاسگزار بودن رو از شما یاد گرفتم حتی شما به مرغ و خروسها هم با احترام برخورد میکردید به مرغ ها میگفتید خانم مرغی و براشون اسم خوب انتخاب کردید و از کلماتی مثل بفرمائید استفاده میکردید و چقدر عالی از کلمه سپاسگزارم برای کارهایی که مریم جان میکرد استفاده میکردید و چقدر با کلمه پسر خوب برای برانی استفاده می کردید و با اعماق قلبتون نه ادا اطفار نه فیلم تحسین میکردید و سپاسگزار بودید تو سفر به دور آمریکا از اون دوستی که براتون چند بار غذا درست کرد چقدر سپاسگزاری میکردید و هنرش رو تحسین میکردید من به صورت عملی از شما این شخصیت همیشه تحسین گر و سپاسگزار بودن رو یاد گرفتم استاد شما حتی با حیوونها هم که با تشکر کردن کاربریشون زیاد نمیشه سپاسگزار بودید و تشکر میکردید من هر دفعه که این عملکرد رو از شما می دیدم می گفتم آره خودشه من باید این شخصیت رو در خودم بسازم و از صمیم قلبم نه ادا اطفار از آدمها به خاطر کارهایی که میکنند تشکر کنم و روحیه تحسین گر داشته باشم و با احساس خوب تو کلام تو میمیک صورتم نشون بدم سپاسگزار بودنم رو با تشکر کردن افراد با اشتیاق و ذوق بیشتری اون خدمت رو ارائه میدند و این اصلا هیچ ربطی به شرک نداره توحید یه بحث درونی هست
استاد با مثالی که از استاد کامپیوتر زدید که زمانی که با شما همکاری میکرد و شما توانسته بودید با اون همه مقاومتی که در برابر دانشجوها داشت با شما رابطش خوب بشه و حتی همکاری هم داشته باشه و شما وسط سمینار بحث رو قطع کردید واز ایشون سپاسگزاری کردید برای اینکه که با شما همکاری میکرد در صورتی که شما با اون حد از تمرکز تو سمینارها حتی وقتی برق میرفت موضوع رو ادامه می دادید با تمرکز عالی دیگه حجت رو بر ما تمام کرد که باید از آدمهایی که برای ما کاری میکنند تشکر کنیم و از صمیم قلبمون هم باشه این قدردانی
توحید در عمل یعنی حرکت کردن در مسیر علاقه هات با ایمان بدون ترس با توکل به خدا مثل شما که از اون شرکت کشتیرانی به خاطر نگرفتن ۳ ماه حقوق استعفا دادید و بعد اون ایمان باعث شد که شما ده برابر قبل حقوق بگیرید بیمه بشید ووووو یا اون زمانی که تو دانشگاه موقع اجرا برنامه هاتون به تضادی خوردید و اومدید با ایمان و توکل به خدا با دو تا ساک با دوتا بچه حرکت کردید اومدید تهران و اون نتایج عالی رو بدست آوردید یا در زمانی که تو تالار تفاهم با اون مسئله مواجه شدید با وجود اینکه مقروض بودید با هیئت امنا مسجد همکاری نکردید با تمام وعده وعیدهایی که دادند شما قبول نکردید این یعنی توحید این یعنی ایمان یا اون وقتی که اون استاد موفقیت که خیلی هم سمینار برگزار میکردند خواستند که با معیارهای ایشون کار کنید ولی شما قبول نکردید و فقط گفتید ۵ سال دیگه بیاید نتایجمون رو مقایسه کنیم این یعنی ایمان این یعنی توحید توحید یعنی خدایی که نه تو حرفه تو قلبه تو عمله تو ساق پاهایی هست که حرکت میکنه و دستهایی که کار میکنند هست
پس تشکر کردن از عزیزانمون که برای ما زحمت می کشند پدر و مادر و فرزندان و همکاران در کمال احترام و از صمیم قلب کار درستی هست که واقعا اتفاقات جادویی و روابط عالی رو رقم میزنه و ذوق کردن از دیدنشون و ابراز علاقه بهشون شرک نیست بلکه روابط ما رو بهبود میده
توحید در عمل کردن به ایده ها رفتن به دل ترسها و توکل کردن به خدا و رفتن تو مسیر علاقه خودت با امید به اینکه که خداوند هدایت و حمایت میکنه و تو رو هر لحظه هدایت میکنه و خیر و شر رو بهت الهام میکنه و توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و حرکت کردن هست
استاد سپاسگزارم که این موضوع مهم رو توضیح دادید تا ما آنقدر دچار کج فهمی نسیم البته که کاملا درست فرمودید که همه ماها با شنیدن این صحبتها تغییر نمی کنیم دچار بیداری نمی شیم اگر آماده دریافت و عمل به این آگاهی ها نباشیم تغییری نمی کنیم تا با چک و لقد جهان به خودمون بیایم و در مسیر عمل به این آگاهی ها قرار بگیریم و هر چه زودتر این چک و لقد رو بخوریم زودتر به خودمون میایم و کسی که قانون رو نمیدونه لازمه که این چک و لقد رو بخوره تا بیاد تو مسیر درست و هیچ اشکالی هم نداره
استاد با تمام وجودم از شما و مریم جانم برای آماده کردن این فایل توحیدی سپاسگزارم عاشقتونم با تمام وجودم سپاسگزارم از خداوند که تو این سایت الهی هستم
استاد عزیز و نازنینم واقعا حرف و کلامی نمیتونم پیدا کنم برای این سیصدو چند روزی که با شما آشنا شدم
نه قادرم با کلام سپاسگزاری این نعمت و شکر نعمت رو به جا بیارم
چه از الله مهربان و چه از ابراهیم زمانش ….
اولین باری که اسم شما رو شنیدم..
دوره یه استادی رو گذرونده بودم و احساس میکردم خدای قانون جذب هستم و البته الحق دوره اون استاد هم تو اون مداری که بودم برای من خیلی خوب بود و منو آماده کرد برای آشنا شدن با شما و همینجا ازش سپاسگزاری میکنم
خلاصه تو اون حال و هوا یه شخصی رو که اصلا نه دیده بودم و نه میشناختمش به نیت کمک اومدم و اون استاد رو بهش معرفی کردم …
و اون شخص در جواب من گفت من میشناسم کسی رو که میگی ولی من با استادی آشنا شدم که با همه فرق داره
من بهش گفتم بابا این که من دورش رو گذروندم دیگه تهشه و ازین حرفا
ولی اون دوست الهی یه جمله گفت و اون جمله رو هرچه بیشتر با استاد آشنا شدم
بیشتر و بیشتر فهمیدمش
بهم گفت : استاد عباس منش با همه فرق داره
استاد عباس منش یه استاد تو حیدی هست
قسم میخورم به الله یکتا
منی که معنی فارسی قرآن رو خونده بودم و اهل مطالعه بودم
از مولانا و سعدی و عطار بگیرید تا ادبیات غرب و حتی انجیل و ………
یعنی کلمه ای نبود که من ندونم چیه معنیش
ولی وقتی گفت استاد عباس منش یه استاد توحیدیه
یه لحظه هنگ گردم
یعنی تو این همه سال فقط توحید رو شنیده بودم جز اصول دین و ازش رد شده بودم
واصلا به اینکه این توحید چی هست فکر نکرده بودم و یه چیز یبود برام تو مایه های اعتقاد به وجود خدا
که فکر میکردم خب صد در صد من یه آدم توحیدی هستم
خلاصه …
اسم استاد رو تو گوگل سرچ کردم
یادمه اول سایت رو که باز کردم
یه عکس استاد بود که لخت خوابیده بود کنار دریاچه
یه چند تا عکسم دیدم با موتور و اینا …
که بعدها فهمیدم زندگی در بهشت بوده —
وقتی عکس لخت استاد رو دیدم یه پوزخندی زدم
گفتم بابا اینو باش
ورداشته کیو به من معرفی کرده به عنوان استاد
خلاصه صفحه سایت رو بستم
این دوست یه کانال تلگرامم بهم معرفی کرد و گفت سخنرانیاش این تو هم هست
که من همون موقع عضو شدم ولی بعد بستن سایت یادم رفت از اون گروه بیام بیرون
خلاصه فرداش بود یا پس فردا یادم نیست دقیقا
دیدم یه نوتیف اومد از سخنرانی های استاد
که :
قانون آفرینش رو میخوایم مجدد دوباره آغار کنیم
و یه حسی بهم گفت امین گوش بده ببین اصلا چی میگه و راستش کنکاو شدم که یه آدم لخت کنار دریاجه با کلی موتور پشت سرش چطوری میتونه یه آدم توحیدی و یا قرآنی باشه
من همیشه تو زندگیم به دنبال یه شمس و یه مرشد و یه خصر بودم
ولی تصورم ازش یه پیرمرد با به لباس سفید و ریش های سفید و چشمانی روشن بود
و یک دردصد شباهت نداشت به این آدمی که بهم معرفی شده بود
خلاصه از سر کنجکاوی شروع کردم به گوش دادن
و این تاثیر گذاری استاد با من کاری کرد که اصلا دیگه سخنرانی هیچ کسی به جز صدایی که میشنیدم برام جذاب نبود
من کلی سخنرانی داشتم از آفراد گوناگون و اصلا عادت داشتم به شنیدن
ولی دلم نمیومد به جز صدای استاد چیز دیگه ای گوش بدم
تا اینکه یه شب مادرم به خوابم اومد
خواب دیدم تمام آکوارویمم رو لجن گرفته و من دارم لجن ها رو پاک میکنم
و مادرم از اون ور شیشه آکواریوم بهم گفت امین چرا پول دوره استاد رو نمیدی …
خلاصه فرداش از خواب پاشدم و دوباره اسم سایت استاد رو سرچ کردم و پاینی صفحرو که خوندم
کاملا متوجه همه چی شدم
قبل آشنایی با استاد هم من چیزی که کسی راضبی نباشرو استفاده نمیکردم و به هیمن دلیل با اینکه خیلی عادت کرده بودم و مشتاق بودم برای شنیدن استاد
ولی گروه رو ترک کردم ..
و از اون روز شدم خونزاد سایت عباس منش
سایتی که من به خونه پیامبر تشبیهش میکنم
که هر که واردش میشد دلش نمیومد از اون جا بیرون بره و جایی دیگه باشه
و انقلاب و تولد من با شنیدن فایل های رایگان شروع شد
اصلا باورم نیمشد این همه فایل رایگان و با این کیفیت
و مثل یه گرسنه ای بودم که افتاده تو یه انبار مواد غذایی….
و هر چه بیتشر گذشت
بیشتر با کلمه توحید آشنا شدم
هنوز یه طفلم در این راه توحید
ولی تازه فهمیدم وقتی میگن توحید دارن از چی صحبت میکنن
و قسم میخورم منی که هر روز نان استاپ سالها متن فارسی قرآن رو میخوندم بارها کلمه هدایت رو هم خونده بودم و اصلا نفهمیده بودم که اصلا هدایت چی هست ….
و الانم نمیتونم بگم که میدونم البته
ولی توحید و هدایت
دو الماسی بود که من تو این سایت پیدا کردم که قسم میخورم تو هیچ کتاب و جلسه و جزوه و سخنرانی و …
به این شکل نشنیده بودم
و حالا میفهمم اون دوستی که گفت استاد عباس منش یه استاد توحیدی هست
چی میگفت اون روز
متاسفانه اصلا هیچ شماره ای و هیچ دیتایی از اون دوست ندارم و لی همینجا میخوام با تمام وجود ازش سپاسگزاری کنم برای معرفی استاد به من
از خدا میخوام هدایت بشه به این متن و اینو بخونه
که من آدرس بزرگترین گنج زندگیم رو از کسی گرفتم که اصلا نمیشناختمش …..
خدارو شکر میکنم برای این هدایت و بی نهایت دستانش
حالا میفهمم
معنی آیه
یدالله فوق ایدیهم رو
و استاد نازنینم و مریم بانوی عزیز من نمیدونم چطور ازتون سپاسگذاری کنم
استاد یه طرف
مریم بانو یه طرف
من یه سایت موق دارم به لطف الله و میدونم یه آدمی مثل مریم بانو رو داشتن برای یه ادمین سایت فقط از لحاظ کاری چه گنجیه
دقیقا انگار تو دو نفری ……
حالا اینو بزاریم کنار تمام کمالاتی که این بانو دارن و من هیمشه و هیمشه و همیشه
تو هر فایلی
حتی فایل هایی که اسمشون نیست و صداشون نیست و میدونم فقط دارن فیلم میگیرن و یا اونجا حضور دارن
با تمام وجودم و از قلبم ازشون تشکر میکنم
و اگر شوق این بانو برای فیلم گرفتن و ثبت زیبایی ها نبود
قطعا ما شاهد این حجم مستند از زندگی استاد نبودیم
مریم بانوی عزیز برای تک تک ثانیه هایی که آگاهی و عشق رو برای ما ضبط میکنید
ازتون سپاسگزارم
خدا میدونه چه امین و امین هایی رو شما از اسفل السافلین شرک
با همین فایل های تصویری
آوردید تو جاده توحید …
من بخوام از خودم بگم
یه آدمی بودم که از سایه خودمم می ترسیدم
حتی جرات ندا شتم اسمم رو بگم به مشتری ها
حتی فامیلیم رو بر عکس میگفتم
شاید اطرافیان فکر میکردن من خیلی آدم قوی و موفقی هستم
ولی خودم می دونستم تو درونم چه خبره
دقیقا این بوقلمون زیبای پرادایس
جو رو میبینم که همش خودشو باد کرده یادخودم و امثال خودم میفتم
که همش باده هواست …..
و بعد از پیشرفت های عالی و درآمد رویایی
به خاطر همون شرک ها و ترس ها
چک و لگد های روزگار شروع شد
تو ظاهر من داشتم به کلی آدم کمک میکردم از لحاظ مالی
تو راه هر پیرزنی بود بارش رو بلند میکردم و تا دم خونش میرسوندم و کلی از این کارها
و فکر میکردم دیگه همه چی تمومم
ولی همون شرک های مخفی درونم
کار خودشون رو کردن
و چک و لگدها شروع شد
به قول استاد سر همرو اگه کلاه بزاری
سر خودتم کلاه بزاری
سر جهان و قانین جهان و الله یکتا رو نمیشه کلاه گذاشت
و الله خیر الماکرین ……..
و بعد از آَشنایی با استاد و بعد از سرگردانی
تاکید میکنم سرگردانی
واقعا نمیدونستم دیگه باید چه کار کنم
چون من فکر میکردم دارم کار الهی میکنم
و حالا که به این روز افتادم
دیگه برام سخت بود پیدا کردن مسیر
و استاد و این سایت الهی چراغی شد برام
از جنس همون نوری که موسی دید
از جنس همون آتشی که موسی دید
و خدا به هش گفت
فخلع نعلیک
موسی کفشاتو درار
و من حس میکنم بهش گفت موسی
باورای اشتباه و تعلقات و شرک ها و همه رو رها کن
بیا به سمت من ..
بعد آشنایی با استاد
هر بار که اتفاقی افتاد و یه گشایشی برام پیش اومد
فکر کردم دیکه من تهش شدم
ولی هر چه گذشت دیدم بابا من چقدر فقیرم به این آگاهی ها
من چقدر جای کار دارم
و هر بار این کلام موسی رو با خودم تکرار میکنم
که خدایا من تسلیم توام و به هر خیری از جانب تو فقیرم …
یعنی منو الان با روز اول ورود به سایت مقایسه کنن
با اینکه از هر جهت به لطف الله و نور استاد زندگی عالی تر شده
ولی بسیار بسیار مشتاق تر و تشنه ترم به این جنس آگاهی های استاد
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شد
استاد عزیزم از اون امینی که از سایه خودش هم میترسید
امینی که پول داشت ولی میترسید بره مسافرت
پول داشت ولی میترسید یه رستوران بره با خیال راحت
امینی که شیطان شده بود رفیق گرمابه و گلستانش
و تو هر کس و شرایط و مکانی
دنبال عیب ها و نکات منفی اونجا بود
از امینی که دقیا همه رو نصیحت میکرد
و فکر میکرد که همه دارن حروم میخورن و فقط خودش حلال خوره
همه ناپاک اند و خودش فقط بنده خوبه خدا هست ..
تبدیل شدم به امینی که هر روز نسبت به روز قبل داره با یه دونه از ترساش مبارزه میکنه
و خدا میدونه چقدر کار بود که من بهش حتی نزدیک نشده بودم
ولی بعد از َآشنایی با شما و مفهوم توحید و اصلا مفهموم خدا
دونه به دونه انجامشون دادم و دارم انجام میدم
و البته برکاتش رو مشاهده کردم تو زندگیم
استاد نازنینم اتفاقا شیرین ترین قسمت هیا فایل های توجیدی
همین اجرای توحید در عمل بوده و هست برای من
چون من استاد توحید در حرف
و شاگرد رفوزه توحید در عمل بودم
دو تا فایل شما هست من نان استاپ در کنار همه سخنرانی ها و فایل هاتون
هر چند روز یه بار گوش میدم
یکی فایل باورهای ما در باره خدا
که آغاز یه راهی شد برای شناخت درست من از خودم و خدا
و توحیدی ترین فایلی که من از شما شنیدم
که روی هیچ کسی غیر خدا حساب نکن
اصلامن بعد این دو تا فایل شدم یه آدم دیگه
و بعدش هدایت شنیدم به شنیدن داستان هدایت ۱ و ۲
که دیگه اونجا مبهوت شدم
و همه
دو دو تا چهارتا های
عقلم از هم پاشید
استاد نازنین من
ابراهیم من
با تبرهای نیرومندت
که همین فایل ها و زندگی در بهشت و دوره ها و …
خدا میدونه چه بت هایی رو در ما شکوندی و خواهی شکوند
بت های غول آسای سیمانی که صدها متر در زمین وجوم ریشه داشتن
ولی انرژی الهی که از نور شما گرفتم بهم کمک کرد تا بتونم از بیخ و بن بعضی هاشون رو بکنم
و البته در تلاشم برای کندن بقیشون به امید الله
استاد نازنین من هر چه بیشتر شما رو گوش دادم
قسم میخورم بیشتر عاشقتون شدم از اون روز اولی که با شما َآشنا شدم
درست بر عکس اکثر رابطه های دنیا
که وقتی تو زندگی یه کسی ریز میشی بالاخره یه چیزایی میبینی که دلت رو میزنه
ولی به الله یکتا قسم
یه مورد نبوده که بگم حالا با این یه مورد رفتاری و کلام استاد موافق نیستم و قلبم قبولش نداره ولی ولش کن بقیه حرفاشو گوش میدم
و الان که فکر میکنم
مهمترین دلیلش
عمل شماست …..
دیدن عملکرد شما
تو هیمن زندگی در بهشت و ….
اینکه تو دل شرایط غیر متعارف جهان ابرایهم وا ر فرزندتون رو فرستادید به ایران
و بخوام بنویسم هزاران مورد باید بنویسم
اینکه تو یه سری جاها که ۹۹ درصد جامعه نظرشون بر عکس شما بود
ولی مثل یه مرد اومدید و نظرتون رو گفتید و قلب من گفت امین داره درست میگه
افتخار میکنم به شاگردی در محضر شما
استاد عزیزم
و مهمترین چیزی که بهم دادید
اون توحید درونیم رو زنده کردید
یادم آوردید که یه بار به خدا بله گفتم
وقتی بهم گفته بود
الست بربکم .
و من گفته بودم بله
و همین باعث شد بتونم توکل کنم و حرکت کنم و برم تو دل ترسام
استاد نازنینم فقط خودم و خدای خودم میدونه
چه زنجیرهای قطوری به دست و پام از باورهای غلط و ترس بسته شده بود
که به نور الهی شما دونه دونه در حال گسستن هستن
و دارم تازه نفسسسسسسسسسسسسسس
میکشم
راستش رو بخوایید
تا انجا که من اومدم جلو سر کلاس درس استاد
باید بگم توحید همه چیزه
البته توحید عملی
همه ما میدونیم کل قانون اینه
احساس خوب = اتفاقات خوب
و من اینو با پوست و خون و گوشت و استخونم
اینو درک کردم بدون توحید و اعتقاد به ربوبیت الله
احساس خوب معنی نداره و شاید لحظاتی خوش باشیم
ولی ترس ها آنچنان قدرتمندند بدون اعتقاد به توحید
که همون لذت ها و شادی ها و نعمت ها رو میتونه به تلخ ترین زهرها تبدیل کنند
من اینو با همه وجود درک کردم که ترس میتونه تا کجا انسان رو بیره تا لب دره اسف السافلین
خدیا شکرت برای اینکه تا لب این دره منو بردی
به مویی رسید
ولی پاره نشد
یه چیزی بگم در آخر در باره این بحث دست خدا که استاد به استادی کامل مطلب رو روشن کردن برای ما
من تو طول این مدت که استاد تاکید داشتن بر سپاسگزاری از ذستان خدا
با خودم گفتم خب چه اتفاقی میفته طبق قانون
وقتی ما داریم از دستای خدا سپاسگزاری میکینم
و دیدم وقتی ما از کسی میخوایم تشکر کنیم
قطعا قبلش به یه خصوصیت مثب و یه کار خوبیکه اون فرد کرده داریم فکر میکنیم
مثلا کسی یه لیوان آب بهمون داره و خیلی چیزای دیگه
و ما برای کارهای منفی و ناخواسته
که از دیگران سپساسگزاری نمیکنیم که ..
و دیدم خب این خودش میشه یه تمرکز عالی بر روی نکات مثبت
و وقتی داریم تشکر میکنیم
تمرکز کردیم رو ی رفتار یا خصوصیتی که دوسش داشتیم و خوشمون اومده
و طبق چیزی که از استاد و قانون یاد گرفتیم
همین تمرکز بر روی نکات مثبت و تشکر کردن زبانی و قلبی و توجه به اونها
اتفاقات بیشتری رو از اون جنس وارد زندگیمون میکنه
و این طوری کلام استاد بر جانم نشست
و همون وسط حرفای استاد فایل رو استاپ کردم
گفتم باید از همین لحظه انسان سپاسگزارتری باشم
و تلفن رو برداشتم و از خانوم خونه ای که دیروز ما مهمان افطاریش بودیم
خودم شخصا تشکر کردم در حالیکه این کار رو قبلن خانومم انجام میداد و من خیلی رو م نمیشد
ولی این بار تلفن رو برداشتم و خودم تلفنی تشکر کردم
و البته که طبق قوانین بدون تغییر خداوند
احساس بهتری پیدا کردم و شروع کردم به گوش دادن این فایل الهی و نورانی
خدایا شکرت
استاد و مریم بانوی عزیزم برای همه چیز سپاسگزارم
این شعر حضرت سعدی تقدیم به شما دو عزیز
گوشه ای از ارادت قلبی من به شما دو بزرگوار و دو فرشته الهی و دو دست پاک رب العالمین
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
اکسیر ندای توحیدی شما عزیزان بر وجودم افتاد و من تازه متولد شدم …
خیلی خیلی دیدگاهت من رو به وجد آورد، جنس نگاهت به حقیقت زندگی مثل جنس نگاه یک آدمی منطقی مثل خودم بود
شدیدا اون احساسی که نسبت به این همه آگهی که کسب کردی ولی از درگاه حقیقت بهشون نگاه نکردی با تمام وجود درک می کنم.
میدونی توی این همه سال ها که به سمت جلو در حال حرکتم و دارم تغییرات رو بیشتر حس می کنم به یک نکته بیشتر میرسم اونم اینکه دریافت کردن الهامات الهی واقعا بی شک و استثنا یک امر و خواسته ارادی هست.
اگر قرار باشه به عنوان یک انسان حجم زیادی از آگاهی و علم رو یاد بگیریم فقط فضای هاردمون رو پر کردیم که روی عملکردمون تاثیر میزاره!
ولی استاد عباس منش یه فرق خفنی که با اکثر آدم های دیگه داره اینه که سعی کرده دنبال اون شالوده مرکزی باشه نه ماهیت ساده، به خداوندی خدا قسم من وقتی که صدای این مرد رو شنیدم و 3 سال باهش کار کردم تازه دارم نگاه عمیق استاد قمشه ای رو میبینم، اینکه جز عشق و شادی چیزی تو این دنیا نیست!
جز حال خوب و سلامتی چیزی نیست!
اصلا دو بودن یا دو تکه بودنی وجود نداره، همه چیز در یکی بودن خلاصه میشه.
همه چیز به کلمه بسم الله ختم میشه ولی غیر.
وقتی که نخوای ادا دربیاری و جدی بخوای به گل یا طبیعت نگاه کنی امکاااان نداری زیبایی نبینی امکان نداره به وجد نیای.
وقتی به دستام نگاه می کنم امکان نداره به وجد نیام!
به قول حضرت سخن، سعدی دوست داشتنی :
“””””””
دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
آخر عهد شبست اول صبح ای ندیم
صبح دوم بایدت سر ز گریبان برآر
دور نباشد که خلق روز تصور کنند
گر بنمایی به شب طلعت خورشیدوار
مشعلهای برفروز مشغلهای پیش گیر
تا ببرم از سرم زحمت خواب و خمار
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع
ناله موزون مرغ بوی خوش لاله زار
برگ درختان سبز پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست معرفت کردگار
روز بهارست خیز تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار
وعده که گفتی شبی با تو به روز آورم
شب بگذشت از حساب روز برفت از شمار
دور جوانی گذشت موی سیه پیسه گشت
برق یمانی بجست گرد بماند از سوار
دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
“”””
آخ که چه زیبا می گه : خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
یعنی وقتی سر سفره خدا نشستی و باهش خلوت کردی نه ادعا کن که اهل خلوتی نه انتظاری داشته باش! همینکه سر سفره ای یعنی خیلیییییییییی دوستت داره
به خدا قسم بعضی وقتی به خودم می گم همینکه اجازه داده تو بشناسیش جفت شیش آوردی پسر! چه قدر تورو لایق دونسته که اجازه بده به قول سعدی سرت رو از گریبانت در بیاری!
اینکه ببینی هر ورقی دفتریست معرفت کردگار!
اینکه به درجه معرفت برسی که این درک کنی حقیقتی رو حقیقتی غیر اون نیست!
اینکه بفهمی تو اینجا تازه خوابی و اونجا تازه قرار بیدار بشی خیلییی شیرینه
امین جان رفیق خوبم آرزوی بلندترین عمر با عزت رو از خدا طلب دارم ولی بی تعارف برای لحظه مرگ شوق دارم چون هرچه که بدست آوردم و شنیدم طی این 3 سال به قدری مستم کرده که دوست ندارم از این مستی بیدار بشم.
واقعا سخته سر این سفره نشسته باشی و دلت نخواد بقیه رو عاشق کنی
حق میدم به استاد سالیان سال تدریس رایگان و دوره های بی نظیر گذاشتن! چون وقتی که به یک گنج نامحدودی میرسی که هرچه قدر بیشتر ازش برداشت بشه حالت خوب تر میشه امکان نداره دلت نخواد کسی از این سفره بهره مند بشه.
خلاصه که قلمت، رو خدا دستت داده پس سفت بچسبش.
ازت ممنونم بابت خودت و وجود پاکت که اجازه دادی جریان زیبای الهی از درونت جاری بشه خیلی خیلی زیاد دوستت دارم مرد دوست داشتنی
تشکر بینهایت از صداقت و باز کردن اینچنینى سپاسگزارى
دقیقا خداوند با قلبهایمان صحبت میکند.
من هم ٢بار فایلو دیدم و در پایان بار دوم دقیقا تا این سوال تو ذهنم طرح شد که سپاسگزارى از دیگران چجورى با قانون ربط داره،دقیقا همین مورد در جا از قلبم گذشت که وقتى من سپاسگزارى میکنم چند ثانیه قبلش حتما به نکته ى مثبت اون مورد توجه کردم که الان تشکر میکنم
سلام به استاد توحیدیم سلام بر ابراهیم زمانم و سلام به خانم شایسته عزیز که خداوند در کنار استاد گذاشته تا بتونه افرادی عین من رو به راه درست و مسیر درست زندگی کردن هدایت کنه ازتون خیلی سپاسگزارم.
از شما آقا امینم سپاسگزارم وقتی کامنتت رو خوندم یک چیز درونم بیدار شد. اره. باورهای غلط درسته همینها بتها هستن. وای خدای من چه قشنگ گفتین باید این بتها رو یکی یکی بشکنیم. و استاد عزیز شدن ابراهیم بت شکن این باورها. وقتی با این دید نگاه می کنم با انرژی و اشتیاق بیشتر دنبالشون می گردم بتهایی که سالیان دورتا دور زندگیمون رو گرفته بودن بتهایی که باعث شکست و عدم موفقیتمون شدن. خدایا دوستت دارم
چقدر مرز بین شرک و توحید بعضی جاها باریک میشه و تشخیصش برای من سخت میشه. مثلا شما درباره روابط عاطفی خودتون میگفتید که اگر خانم شایسته به هر دلیلی از شما جدا بشن شما به هیچ وجه ناراحت نمیشی. اینجا من فکر میکردم که من هم باید برم به کسی که باهاش رابطه دارم این حرفو بزنم که حواسش جمع باشه و فکر نکنه که من وابستش هستم. اما الآن متوجه شدم که نیازی به حرف زدن نیست بلکه فقط باید توی عمل اجراش کنیم. چه بسا که اگر همچین حرفی رو به کسی که دوستش داریم بزنیم، ممکنه دلش بشکنه و از ما دوری کنه.
اول ک چقدررر خوشحال شدم وقتی پوستر معرفی این فایل رو توی کانال تلگرام دیدم : توحید عملی۷
آخه من عاااشق مبحث توحیدم و عاشق فایلهای توحید عملی شما
امیدوارم این روند فایلهای توحید عملی ب لطف خدا ادامه چیدا کنه استاد خوبم
استاد این فایل انقلابی در من ب پا کرد از تفکر از تامل از بررسی افکار و باورهام
.
استاد برداشت من از صحبتهای شما و رفتارهای ما بچه ها ک هنوز اول مسیر هستیم اینه که ما گاها آگاهانه ادا در نمیاریم. ما حواسمون نیست ک داریم ادا در میاریم و فکر میکنیم ک چقدرم رنگ و بوی توحید داره رفتارمون
من حس میکنم ما چون هنوز اول مسیریم دچار ی نوع ترسیم از مرز بین شرک و توحید
خودمو میگم
مثلا تو بحث روابط حالا اون رابطه ی رابطه دوستانه سادست ولی چون بحث توحید و رهایی رو میدونم ی جورایی دچار این کج فهمی بودم که باید ی جوری رفتار کنم ک وابسته نشم
یادمه چندوقت پیش زیر پست اینستای شما براتون ی کامنت زیبا نوشتم و ارادتم و احساس قلبیم رو بهتون ابراز کردم
همون موقع یکی اومد تو دایرکت بهم گفت آیا فکر نمیکنید همین کامنت شما ی جور بت ساختن از آقای عباسمنش باشه و شما دارین شرک میورزین؟!
و من فکر کردم ب اینکه توحید تو قلب منه ولی همون موقع ی فکری هم اومد ک عه الهه نکنه داری بت میسازی و مشرک میشی!!!
خلاصه که میخوام بگم این کج فهمی شاید برای همه مایی ک شاگرد شما هستیم کم یا بیش پیش اومده
حتی تو همین بحث تشکر
استاد ی ادبیاتی ک خیلی مرسوم شده بین بچه های عباسمنشی اینه ک هرچی بهشون بگی هر تعریفی هر عشقی یا.. در پاسخت میگن: سپاسگزار خدای درونت هستم
مرسی از خدای درونت
عاشق خدای درونتم
خدارو شکر ک این جمله رو بهم گفت
خدارو شکر ک کلامشو از طریق تو دستش بهم گفت
( و عملاٌ تو هیچی نیستی کسی نیستی تو نبودی یکی دیگه!! )
البته خودم مبرا نبودم و نمیتونم تاثیری ک از این حرفا روی رفتارم میذاشت رو انکار کنم
ب قول مریم جان توی یکی از مقالات سایت: تا زمانی ک هنوز بین برزخ باورهای محدودکننده قبلی (راجبه شرک و وابستگی و..) و قدرت باورهای جدید کنونی (از توحید از سپاسگزاری از آدمها) هستی ، همش دچار ی نوع کج فهمی هایی میشی یا شایدم ترس از مرز باریک بین شرک و توحید
و شاید همین باعث میشه توی رفتارمون تاثیرات خوبی نذاره
ولی خدارو شکر میکنم با این فایل خیلی چیزا برام روشن شد
استاد جونم دیشب خواب دیدم ک دارم توی کلاب هاوس ب طور اختصاصی ساعتها باهاتون راجبه قانون صحبت میکنم و حتی راجبه مرغ و خروسا و پردایس صحبت میکردیم وای چقدر لذت بردم توی خوابم..از خدا میخوام بتونم باهاتون زودِ زود صحبت کنم و از نزدیک ببینمتون
البته با نتایجم میام پیشتون
ب قول خودتون هروقت خواستی با عباسمنش حرف بزنی فقط از نتایجت بگو
چشم استادم چشم
من قول میدم هم الان و هم وقتی دیدمتون فقط و فقط از نتایجی بگم ک آموزه های شما و ایمان و عمل خودم باعثشون شد
و ب خودم قول میدم ک انقدر نتیجه کسب کنم ک وقتی دیدمتون با افتخار بیام بگم استاد من اومدم با اییییین همه نتیجه تو همه زمینه ها
عاشقتمممم استاد بزرگم
.
راستی در مورد سپاسگزاری از تخم مرغ و نیمرو هم اینو بگم ک من از توی سفر ب دور آمریکا این موضوع برام خیلی جلب توجه کرد ک اولا چقدر مریم جان احساس لیاقت میکنه ک بابت ی تخم مرغ ساده این همه تشکر و عشق دریافت میکنه و دوما استاد چقدر سپاسگزاره چقدر شکرگزاره چقدر قدرشناسه و چقدر خوب قانون رو اجرا میکنه و همیشه رابطتون رو تحسین میکردم و میکنم
خدای من اینبار میخوام خیلی متمرکز تر باشم رو شعار ندادن
رو درک اصل و نه اینکه کامنتو بنویسم و لایک بخوره دیگه تمومه درک کردیم بریم سراغ بعدی
نه
بلکه روی درک و شناخت خودم و عملکردنم
خدای من شکرت چقدر این فایل به جا بود اخه
چقدر هدایت بود اخه
امروز صبح تو دفترم نوشتم میخوام رو چند تا موضوع و پاشنه اشیل تمرکزی کار کنم
اینا که درست شن به میزانی که بهتری میشن لول باور ها و فرکانسام تو ابعاد مختلف بهتر میشه
یکیش توحید بود
یکیش سپاسگزاری
و یکی هم تمرکز بر نکات مثبت و احساس خوب
و چقدر خدای من تو بی نقص هدایت میکنی
و هماهنگ میکنی
دقیقا توی همین روز استاد شما این فایلو میزارید
که به نظرم قسمت طلایی توحید عملی بود
چرا که خیلی دیدم چقدر داشتم گاهی راهو اشتباه میرفتم و تازه افتخار هم میکردم که من دارم توحیدی عمل میکنم
و من یاد گرفتم این اشتباهات هم جزوی از مسیرمن که کمکم میکنن
نیاز به نگرانی نیست
نیاز به درک و بهبود اون اشتباهاته
خدایا شکرت بریم شروع کنیم
و سعی کنیم درک کنیم
اجرا کنیم
فقط برای خودم نه شعار دادن
نه اینکه نتیجه بگیرم که به بقیه بگم دیدی
نه برای نصیحت بقیه
برای خودم
برای خود خود خودم
بببین برای درک اصل اون قانون
یا هر چی
تو نیاز نداری تو تردید و اضطراب دائمی بیفتی که وای نکنه این غلطه نکنه من دارم اشتباه میرم
ببین اولا از قلبت کمک بخواه
و دوما نگران نباش
هرچی باشه جزئی از مسیرته که کمکت میکنه درک کنی موضوعاتو و تا ابد تو برزخ نباشی
و تصمیمات و ادراک های بهتری از قوانین داشته باشی
و اینکه وقتی پای صحبت های استاد نشستی
وقتی مطمئنی اون راهه درسته و نتایج درسته(نه وقتی که نتایج و راه و .. همه غلطه از نظرت )اونوقت بشین و پاک کن و در نظر نگیر اون چیزایی که میدونی یا از گذشته فکر میکنی عقاید و باوراتو نگه ندار یک کفه ترازو و اونورم اون اگاهی ها
تو خالصانه فقط به اون عمل کن و ببین با کدوم ارتباط برقرار میکنی
نتیجه میگیری
احساس میکنی حقه و درسته
ببین توحید درونیه
پس تو نه میتونی برچسب بزنی که فلانی مشرکی و نه قضاوت کنی
چون در این صورت به ضرر خودت کردی و تمرکزتو از بهبود خودت رو بقیه گذاشتی
و نه میتونی نگران قضاوت بقیه باشی درمورد توحید و شرک خودت و بخوای راضیشون کنی
قانعشون کنی
نشونشون بدی و………
اینا درونیه و تو باید واقعا رو خودت کار کنی
شرک یه چیزی نیست که اگه مشرک باشی یا نباشی این دنیات تکون نخوره و فقط مخصوص اون دنیا باشه بلکه به قول خداوند در دنیا و اخرت ……..
پس این شرک به تمام جنبه های زندگیت تاثیر داره
هرچقدر بیشتر بتونی توحیدی باشی در عمل ونه در حرف خیلی خیلی خیی سد ها و محدودیت ها میشکنه چون اونا مرز ها و قدرت هایی بود که تو از خودت و خدا گرفتی و به بقیه دادی
خدایا شکرت
استاد وقتی میگی من قاری قران بودم و…..
اصن مات و مبهوت لبحند زنان میگم
ببین چقدر تغییر
ببین یک ادمی که مثل خودم قبلا شعار دهنده تو این فضا ها بوده میشنه اصل رو درک میکنه
و تمام تعصبات و معیار ها و ملاک های ظاهری رو فارغ از نظر بقیه کنار میزنه
و الان تغییرات به حدیه
از همه لحاظ نتایج و…… که باور نمیکنی این ادم با این سبک زندگی تو اون شرایط بزرگ شده باشه
خدایا شکرت واقعا
برای اینکه من یک الگویی دارم در تمام ابعاد عالی
و در تمام ابعاد پیش رو و نه راکد
دردین
در توحید
در معنویت
در روابط
در ثروت
در…….
دقیقا بابای من داشت پریشب میگفت
میگفت من هرررررررررر ادم و مشاور و……… ای رو که دیدم دم از روانشناسی و موضوعات این چنینی میزنه و تدریس میکنه
زندگیشو میبینی میبینی میلنگه
روابطش
ثروتش
سلامتیش و………..
و من فقط تو دلم میگفتم خدایا شکرت
که من یک الگو و استادی دارم که بدون اینکه یک عالمه ازون اساتید رو دیده باشم
همه چی داره
و همه چیز رو به راهه و مستاق قوانیننیه که عمل میکنه
اما اونشب اوضاع به شکلی پیش رفت که یا بابای من تو مدار نبود یا هرچی
صحبت ها قطع شد و نرسید به صحبت من از این استاد
و من تقلا نمیکنم
و من سعی میکنم درک کنم قانونو
و نخوام به زور کسی رو هدایت کنم
و باور کنم اگر در مدار باشم و باشند افراد ما هدایت میشیم
و خدایا شکرت که همه چی فراهمه
درستی این قوانین
نتیجه دادن و همه و همه
و فقط برمیگرده به من که چقدر استفاده میکنم
چقدر جدی میگیرم
چقدر باور میکنم و چقدر تلاش میکنم عمل کنم و رو خودم کار کنم
اونچیزی که از بچگی شنیدی رو نزار ملاک و بعد بیا قران رو باهاش تطبیق بده
بلکه بیا این قوانین و قران رو ببین و تو ذهن خودت تطبیق بده قانون هایی رو که داری میشنوی و قران داره میگه و تو خیلی بیشتر باورش میکنی
عباسمنش جادو نمیکنه
ترفند به کار نمیبره
چییزی رو نمیگه که بخوای بشنوی
و دلیل این تاثیر گذاری اینا نیست
دلیلش اون بی طرف بودنه
حقیقت رو گفتن فارغ از مخالفان و موافقان
فارغ از بدنه جامعه
پس دنبال خاص بودن نباش که تو هر حوضه ای موفق باشی دنبال خودت بودن باش
دنبال اون چیزی که بهت گفته میشه انجام دادن باش
دنبال عشق و علاقت باش
دنبال باور های درست برای نتایجت باش
به حرفای بقیه کاری نداشته باش که چی میگن
ببین چی میکنن بعد ببین قانونو تو زندگیشون
شعار نده
عمل کن
که نتیجه بگیری تو زندگیت
و نیا از قانون صحبت کن از فرضیه یا نظریه ها
بیا از نتایج و دستاورد ها و تجاربت صحبت کن از استفاده از قانون
کی میتونی؟
وقتی به جای شعار دادن رو اجرای توحید
رو اجرای توحید در درونت
سپاسگزری
باور ها ی درست و……….. در عمل کار کنی
اون وقت نتیجه میگیری و تو میتونی با خودت و بقیه که در مدار قانونن درباره این نتایج صحبت کنی
چون اگر اونی هستی که بقیه رو نصیحت و هدایت میکنه نشون میده تو خودت عمل نمیکنی چون اگر عملگرا باشی انقدر رو خودت متمرکزی و حواست به رفتار ها و باورات هست که وقت نمیکنی به بقیه بگی چه کنن و حاصل این نوع رفتار نتایج رو انقدر تصاعدی بالا میبره که تو نیاز نداری حرف بزنی نتایجت صحبت میکنه با اونی که در مدار باشه
به جای اینکه خودتو هم گول بزنی و تضاهر کنی که به قانون عمل میکنی و فکر کنی که اینطوره و غرق باشی درش
به جای اینکه فقط حرفهای قشنگ بزنی که بقیه به به چه چه کنن افرین بگن
اگر واقعا نتیجه بخوای
میایی چیزی رو میگی که بهش عمل میکنی
چیزی رو مینویسی که میخوای بهتر درک کنی
بیا حواست باشه داری چطور عمل میکنی داری چطور رفتار تو کنترل میکنی و بر اساس باور های درست تطبیق میدی عملکردتو
به جای ایراد گرفتن از بقیه
که چقدر مشرکه
چقدر باوراش خرابه
چقدر فلانه
بیا ببین اقا اگه من باورام بهتر از این بود که نتایجم باید خیلی متفاوت میبود
پس معلومه من دارم اشتباه میرم
و اونوقت نتیجه رو ببین
ببین خیلی درد داره که فقط نصبحت کنی و کوفتم نکرده باشی تو زندگیت و اخرشم هیچی به هیچی پس مسیر درستو برو
اگر یه روز روابطت خوب میشه
یه روز ثروت سمتت میاد
یه هفته سلامتی
بعد دعوا و جنجال
و محدودیت مالی و نمیدونم بدن درد و……..
اگه نتایجت پایدار نیست
نشون میده
تو درست و پایدار عمل نمیکنی
یه روز عمل میکنی
یه روز یادت میره
یه روز جدی نمیگیری
یه روز حال نداری
و…….
پس چیزی که ایراد داره و باید روش کار کنی تعهد و جدیتت تو عمل به قانونه
چون وقتی مسیرت درست باشه نتایجت پایدار درسته
و این تعهد نیاز به انگیزه داره که یا تو از تجسم خواسته هات میگیری یا جهان با تضاد ها بهت میده
اوه مای گاد میرسیم به نقطه ای که من توش خیلی پاشنه اشیل دارم
باید توحید رو در قلبت روش کار کنی
نه اینکه رو زبانت کار کنی
نه اینکه ادا در بیاری
ببین تو احساسش میکنی وقتی داری شرک میورزی و اون ادمه رو همه کاره و باعث و بانی میدونی یا عاشقانه به خاطر حضو رش خوشحالی و داری ازش تشکر و عشقتو ابراز میکنی و هی با خودت میگی خدایا شکرت
ببین تو اینو میفهمی
پس دنبال کلامت نباش
اگر دنبال درست کردن طرز نوشتن و حرف زدنتی
معلومه که برای حرف مردم برای حرف و نظر اونایی که تو این فضاها هستن داری اینطوری رفتار میکنی و این ماسکه و نه شخصیتت
و به ههیچ دردی نمیخوره و اب در هاون کوبیدنه این نوع توحید
فهمیدی؟فهمیدی چرا ما کل عمر میخوندیم تنها قدرت جهان خداست و…….. ولی از ادما میترسیدیم
چون تیتر وار حفظ کردیم و امتحان دادیم
پس اگه واقعا میخوای ابراهیمی عمل کنی اگر واقعا میخوای درست عمل کنی دست بردار از شرک که از نظر بقیه توحیدی بیایی و فکر نکنن که فلانه
بیا واقعا نگاه کن چقدر داری قدرت میدی به ادما و یا چقدر داری سپاسگزاری میکنی از دستان خدا
اینا فرق دارن
خدایا شکرت من میخواستم رو سپاسگزاریم کار کنم
و الان خدا داره بهم میگه
سپاسگزاری یعنی فرکانس دیدن نعمتها و قدردانی
از خدایا شکرت های درونی به خاطر نعمتهای اطرافت گرفته تا قدر دانی از دستانی که از طریقشون نعمتها وارد زندگیت شده
و این شرک نیست که سپاسگزاری کنی ازشون
سپاسگزاری ازشون به معنای بوسیدن پاهاشون و اینکه من تا اخر عمر به تو محتاجم یا اگر تو نبودی نمیشد نیست
و توحید هم به معنای غرور
به معنای بی احترامی به افراد و بی ارزش شمردن کارشون نیست به معنی تشکر نکردن ازشوون نیست
اینجاست که باید قانون درست درک بشه
توحید یعنی من میدونم خدا هست که داره نعمتها رو میده
میدونم نباید از غیر خدا بترسم یا رو وعده ها حساب کنم یا از رفتن افراد بترسم یا از از دست دادن و تهدید افراد
توحید درعین حال یعنی سپاسگزاری و عشق به دستان خدا
نه به خاطر اینکه اگه تو نبودی بدبخت میشدم
و نه به این معنی که تو هیچی نیستی
بلکه اون فرکانس که تورو به داشته هات بینا و نعمت و احساس خوب میاره
از قدردانی و انتقال احساس خوبت به خاطر اون نعمتها
و در درونت از جانب خدا دونستن
و اشک شوق ریختن که خدایا تو چقدر داری بهم کمک میکنی
و اصلا نمیشه خیلی توضیحش داد
میدونی باید فرق قد و غرورتو و بی احترامی به بقیه رو با سپاسگزاری و احترام بهشون با ارتباط هرکدوم به توحید و شرک درک کنی و حواست باشه
داری چطور رفتار میکنی
و ایا این رفتار درسته که اگه با تو بشه خوبه؟
خدایا شکرت خیلی خوشحالم احساس میکنم لول بالاتری از سپاسگزاری رو درک کردم
سپاسگزاری از دنیای اطرافم
خدای خودم
خودم
موجودات
وسایل و………
در عمل در نگه داری درست و در کلام و عشق و احساس خوب
و الان بی صبرانه و لیزری مشتاق اجرای این اصل و سعی در درک بهتر و بهتر و رفع رفتار های نادرستم هستم
مشتاق اینم که وجه بهتر و بهتر دستان خدارو بیرون بکشم از طریق سپاسگزاری
و یکی از مهم ترین نکات
که من الان متوجهش شدم و امید وارم بتونم بهش عمل کنم
اینه که سپاسگزاری نباید به خاطر این باشه که اون ادم بیشتر کمک کنه یا…..
من قبلا
با این نگاه که من با قدردانی نعمت بیشتری دریافت میکنم
که درسته
از افراد سپاسگزار بودم
اما وقتی نیت اون سپاسگزاری برسه به اینکه بازم تکرارش کنه
از دستش ندم
و نکنه بره و دیگه هدیه یا……. ای نده یا شرک که گویی این خداست بزار انقدر چاپلوسی کنم و راضیش کنم بلکه هی نعمت بیشتری بده
این چیزیه که من واقعا میخوام مرز بین سپاسگزاری به خاطر اینکه اون ادم بهت بیشتر بدهبا اینکه که سپاسپزاری نکردن از غرور که اون هیچی نیست و خدا و……..رو اجرا کنم
و برای خودم سپاسگزارم
چون این فرکانس تمرکز منو هدایت و نعمت وارد زندگیم میکنه و عشق ورزیدن و پاسخ عشق بقیه به من احساس زندگی میده
نه به خاطر اینکه اون ادمه ببینه و قطع نکنه
تو باید تشکر کنی از ادما توحید و وابسته نبودن بهشون تو قلبته نه تو حرفت
خدایا شکرت و چقدر این سپاسگزاری قشنگه و چقدر راهو اشتباه میری اگه به بهانه توحیدی بودن خودتو از این فرکانس ناب محروم کنی
من خودم حالم خوب میشه وقتی یه نفر مارو دعوت میکنه
غذا میپزه یا…… من تشکر میکنم میگم خیلی خوش گذشت یا عالی بود یا چسبید
من قلبم شاد میشه از توجه به احساس خوبم و احساس خوب دادن به بقیه و لبخند خوشحالی اونا
پس چرا فراموشش کنم
چرا
بعد تازه بنالم که قبلا فلانی یا ….. کلی بهمون فلان میکرد الان هیچی ایا این به خاطر چیزی غیر از این دو حالته که یا شرک ورزیدی و روش حساب کردی یا سپاسگزار نبودی نه در حرف بلکه در قلبت در دیدن نعمتهات در سپاسگزاری از خدا و اون ادم در اوردن اون نعمت تو معادله چیز هایی که به خاطرش سپاسگذاری و تکرار این روند؟؟؟
سعی کن یک شخصیت سپاسگزار ایجاد کنی
شخصینی که به خاطر زمین و زمان سپاسگزاره و تو هر موردی تو هر شرایطی نکته ای و نکته های بسیاری برای سپاسگزاری داره
دلتنگی یا علاقه به اینکه ببینی فرد یا افرادی رو یا دلت براشون تنگ شه شرک نیست
که بگی نه من توحیدیم دلم تنگ نمیشه وابسته نیستم
این فرق میکنه با وابستگی که نتونی بدون فلانی زندگی کنی
انقدر برای افراد ارزش قائل باش که ازشون تشکر کنی
چون ارزش قائل بودن برای بقیه به این معناست که تو ادم ارزشمندی هستی
چون یه ادمی که خلا بی ارزشی داره نمیتونه کسی رو تحسین کنه
ارزشمند بشماره
همه رو کوچیک میکنه و میگه این که چیزی نیست و…….
توحید یعنی نترسی که اگه بگی حقوقتو بدن بترسی بیرونت بندازن یا همه چی تموم بشه
نگران نیستی
حرکت میکنی ایمان نشون میدی
توحید یعنی
وقتی کسی تهدیدت میکنه میگه جلوتو میگیریم یا نمیزاریمت یا اگر فلان کنی بهت فلان میدیم روشی که فگر میکنی درسته رو انجام بدی
توحید یعنی وقتی بهت گفته میشه با تمام ترسها عمل کنی هرچند چیزی از ناشناخته ها نمیدونی واردش شی نترسی از مشکلات و بدونی که حل میشه و خدا کمک میکنه
توحید یعنی عمل کنی و ببینی خدا چطور از بی نهایت طرئوق معجزه وار کمکت میکنه باور نکردنی
توحید یعنی فارغ از ترس از نظر مردم راه درست رو بری
توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی در عمل نه در حرف و برچسب به بقیه و………
توحیدی که درست درک بشه بهت شجاعت حرکت و غلبه به ترسهاتو میده
اگر استاد از اعضای سایت به خاطر کامنت هاشون تشکر میکرد
به این معنی نبود که اگر شما ها نبودید من هیچی نبودم
بلکه این به معنی سپاسگزاریه
با تمام وجود از عزیزانت برای هر کار کوچیکی که برات انجام میدن تشکر کن و ازین فرکانس لذت ببر و ببین نتایجشو
مامان بزرگ من هر بار که میبوسیدیمش هر بار که محبت میکردیم تشکر میکرد چقدر عالی این قانون رو اجرا میکرد
تنها عاملی که نشون میده تو در مسیر درست پایدار در عملکرد درست هستی یا نه نتایج پایدارته
به خودت بگیر قانون رو نگو درباره من صدق نمیکنه
بگو نه من باید تو این حوضه بهتر شم
به خودت بگیر صحبت ها رو
خدایا شکرت دمتون گرم استاد
خدا قوت مرسی برای این فایل بی نظیر
خدایا شکرت که بودم و شنیدم و هم فرکامس بودم و امید وارم خیلی عالی درک و عمل کنم
دمت گرم خانم شایسته که انقدر عالی محصولات رو و محتوا رو معرفی میکنی که بر اساس پاشنه اشیل هامون ازش استفاده کنیم
و باز هم اهمیت کار کردن رو عزت نفس
شکر که این دوره رو دارم
و باید با تعهد در اجرا و استفاده ازش قدردان این نعمت باشم
و هدایت شم به نعمتهای بیشتر
و در نهایت توحید یعنی وقتی اونهمه ادم با برنامه هات ارتباط برقرار میکنن با حساب رو اونا نری تهران که به اونا بگی بیان و دلت به اونا قرص باشه
نه دلت به خدای خودت قرص باشه که اون همه کارس
عوامل بیرونی برای حرکت و پیشرفتت عامل نیستن
به شرطی که نترسی
خدایا شکرت امید وارم با کیفیت پیش بریم در توحید و سپاسگزاری و حال خوب و تمرکز بر نکات مثبت و اجرای قوانین
سلام قربونت برم ، من عاشقتم استاد که انقدر صریح و محکم صحبت میکنید.
این فایل بینظیر بود اصلا من نمیدونم جواب کدوم درخواستام بود ولی فهمیدم که چرا بعضی جاها لنگ میزنم.
واقعا بعضی وقتها که میگید بچه ها بد متوجه میشن حرفای منو ، الان این فایل مصداق کارهای منه. حالا فهمیدم چرا تو روابطم رشدی ندارم چون اصلا من تشکر نمیکنم و فقط مردم رو به عنوان دست خدا میدونم و کاملا بی توجهی بهشون میکنم.
به قول قرآن که میگه شیطان اعمال زشت شما را در نظر شما زیبا جلوه میدهد منم با تشکر نکردن از اطرافیانم به خیال اینکه اونا دست خدا هستن و اگر نباشن از یه جایی دیگه من کارم انجام میشه رفتار میکردم و خیلی به این دیدگاهم افتخار میکردم.
خیلی جاها نتیجه ای که میگیریم با نتایج قبلمون اصلا فرق نداره و دائم میگیم چرا پس تغییری حاصل نمیشه من که دارم روی خودم کار میکنم نگو بابا تو داری قانون رو به نفع خودت پیاده میکنی نه اون چیزی که واقعا هستش اونوقت توقع داری نتیجه ای بهتر بگیری.
ای خدا ممنونم ازت که این حرفا رو از زبون کسی شنیدم که خیلی قبولش دارم.
به خدا الان بلند شدم از همسرم تشکر کردم به خاطر حضورش توی زندگیم .
استاد ممنونم ازت که هستی و هر روز داری راهی جدیدتر بهمون نشون میدی تا آسوده تر زندگی کنیم.
بابا دمت گرم حال کردم با این فایل خداشاهده که این فایل قابلیت رفتن توی لیست محصولات رو داره که انقدر با ارزشه.
به نام الله یکتا سلام به استادمهربان و مریم عزیز و همه ی دوستان گرامی. این فایل مخصوص من بود من این سه ماهی که رو که دارم جدی تر روی خودم کار میکنم خیلی جاها بهم الهام شده که دیگران رو نصیحت نکن بهشون نگو که کار درست چیه چندین بار تمرین کردم و کمترش کردم ولی از یه راه دیگه وارد میشد مثلن پدر من به یه مشکل مالی برخورده بودن و من بهشون میگفتم این مسیری که میرین اشتباه هست و شما باید توکل کنین به خدا و… حرف هام اشتباه نبود خودمم تا مقدار زیادی سعی کرده بودم توکلم به خدا باشه ولی بازم این طور رفتار کردنم و پافشاری رو اینکه باید تغیر کنن (در صورتی که باید هزارام بار به خودن بگم به من ربطی نداره من فقط مسئول خودم هستم خداوند با اون خداوند بودنش کسی رو زور نکرده و گفته هرکسی خواست هدایت و راهنمایی میشه هرکسی هم نخواست موردی نیست پس من کی باشم که بخوام به دیگران خوب و بد رو بگم) بحث هایی رو بین خودم و پدر به وجود میاورد و من رو باز از مسیر دور میکرد. من تمرین کردم و دیگه به پدرم کاری نداشتم و کلن سعی میکردم کسی رو نصیحت نکنم وکم شده بود تا موقعی که خواهرم هم شروع کرد با فایل های شما کار کردن و من همش میخواستم بهش بگم اینجا اینطوری برو چرا اینجا اینجوری میری و توهم باید مثل من بری جلو اینجا اینجوری نرو وگرنه به مشکل برمیخوری چرا اینقدر شل میگیری فلان فایل رو گوش کن,چرا کامنت های سایت رو نمیخونی,در صورتی که خوب من سه سال که ارام ارام با هدایت های الله و ازمون و خطا کردن به اینجا رسیدم و هر بار به من الهام میشد که تو دخالت نکن اون باید خودش بره جلو و هدایت بشه از سمت من تو چیکاره ای .من دوباره دیدم دارم با این کار این بار با نصیحت خواهرم از مسیر دور میشم و کمش کردم ولی هنوز وجو داشت و دیدم دارم هر روز خسته تر و ناامید تر میشم و از مسیر دور میشم تا دیشب که من به قانون عمل نکردم و با مادر و خواهرهام نشستم و فیلمی رو دیدم که درباره ی احضار روح و این حرف ها بود و من خیلی اذیت شدم چون با چیزهایی که از قانون درک کرده بودم این چیزها خیلی مغایرت داشت و فقط منفی بافی و ترس و ناراحتی بود و برای کسانی اتفاق می افتاد که قانون های بدون تغییر خداوند رو نمیشناختن و من بعد از فیلم سر مسائلی که در فیلم گفته بود و قبول نداشتم با مادرم بحث کردم و ایشون حرف هایی زدن که بوی شرک میداد و من میخواستم ثابت کنم که اشتباه میگین و توحید این هست و این,هیچی دیگه حالم بد شد و در طول بقیه شب باعث قضاوت کردن دیگران و بعد احساس گناه از این که وای من الان قضاوت کردم پس حتمن یه جایی مچم توسط دنیا گرفته میشه چون من امتحان کردم و واقعا همینطوره هر جایی که کسی رو قضاوت کردم یا نصیحت کردم که تو چرا اینجا اشتباه کردی خداجوری میذاره تو کاسم که بفرما بگو ببینم شما اینجا چند مرده حلاجی و کلن دیشب حالم اوکی نبود.امروز صبح من گفتنم ایرادی نداره دوباره شروع میکنم پس شروع کردم دوباره کار کردن و هدایت شدم به نوشته های دوستان عزیزم که چقدر کاربردی بودن و متوجه شدم که باید بنویسم که چه چیزی های نادرستی در رفتار من هست و من رو از مسیر دور میکنه و دیدم بله یکی از مسائل بزرگ همین نصیحت کردن هست و من هنوز جای کار دارم و چون مثل اون اوایل روش کار نکردم دوباره داره زیاد میشه و من دوباره دارم خوب و بد رو به دیگران میگم که درست نیست و بعد از نوشتن و اعتراف کردنم به خودم که من مقصر شرایط الانمم,ب هوسیله ی الله مهربانم هدایت شدم به سایت و با این فایل استاد عزیز روبرو شدم و دیدم بله نه تنها در نصیحت کردن بلکه من خیلی در دیدگاه توحیدی افراط گر شدم و بعضی جاها که دیگران کاری برام انجام دادن من یادم رفته ازشون سپاسگذاری کنم و حتی چندین بار به پدرم گفتم شما رزق ما رو نمیدی این ها همه کار خداست مرسی استاد واقعا از شما سپاسگذارم که من رو اگاه کردید که باید مراقب باشم و من هم بعد از دیدن فایل وقتی پیش مادرم رفتم از ایشون سپاسگذاری کردم و خیلی از لبخند ایشون احساس خوبی پیدا کردم.راستی استاد من یک چیزی رو هم که چند وقتی هست درون خودم پیدا کردم اینکه من یسری جاها زیاده روی میکنم و افراط میکنم در مسائل قانون و مخصوصن مسئله ی توحید مثلن یک جایی خداوند یه شخصی رو دست کرده که یک کمکی به من برسونه ولی من میگفتم نکنه من دارم شرک میورزم و به این شخص وابسته شدم خدایا من رهاش میکنم تو از یه راه دیگه کمکم کن چندین بار نشونم میده بابا بیا اینم کمک من ولی من از بس این شکم قوی بود که قبول نکردم و بعد هم گفتم پس چرا هدایت و کمک الله نیومد ,یا مثلن یه درخواستی داشتم از خداوند ولی میگفتم نه من همیشه وابسته به پدرم بودم و از اون پول میگرفتم میدونم که دست خدا هست ولی من چون بهش وابسته هستم شرکه پس من باید رهاش کنم و منتظر باشم خدا از یه راه دیگه کمک کنه و انقدر خودم رو عذاب میدادم که نگو دو صچرتی که خدا میگفت بابا تو چیکاره ای من میخوام از ایم راه کمکت کنم چرا به خودت شک داری اخه, ولی بعد از چندین بار ازمون و خطا و گوش دادن به خداوند متوجه شدم که خداوند از بی نهایت طریق برای من رزق میرسونه که یکی از اون طریق ها پدر خودم هست و من دارم زیاده روی میکنم وقتی من اعتقاد دارم که پدرم یکی از دستانه خداوند هست پس من وابسته نیستم و شرک نورزیدم نباید این قدر وسواس بخرج بدم و این ذهنم هست که داره گولم میزنه.استاد من واقعا قبول میکنم که در بحث سپاسگذاری از دیگران کمکاری کردم و حتی یک سری جاها به خواهر خودم هم که کلن خیلی تشکر میکنه حتی از خود من میگم اشتباه نکن من کسی نیستم خداوند بوده و چرا تو حواست رو مجع نمیکنی اخه و امروز که شما گفتین واقعا یه لحظه از این جدیت شما ترسیدم و فکر کردم روبه روی شما نشستم و دارین من رو دعوا میکنین😂😂😂و همون حین گفتم ببخشید استاد عصبانی نباشین(واقعا ازتون ترسیده بودما)😂😂من قول میدم اینجا که دیگه حواسم و جمع کنم و سپاس گذار اطرافیانم باشم و نصیحت نکنم و فقط رو خودم کار کنم البته نمیگم صددرصد میتونم در این زمینه عالی بشم ولی نهایت تلاشم رو میکنم.بازم از خدای خوبم بی نهایت برای هدایتم سپاسگذارم و از شما و مریم عزیز هم برای این فایل عالی سپاس گذارم چون خیلی خیلی من رو تکون داد و خیلی به خودم اورد.
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم حضرت عشق سید عباس منش
سلام به خانم شایسته عزیز و همه دوستان ارزشمندم
خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت این آگاهی های ارزشمند
خدایا بهم این توانایی رو بده که بتونم ابراهیم وارانه عمل کنم
خدایا بهم این توانایی رو بده که عمل کنم به هر آنچه می آموزم نه فقط حرف بزنم
یه جمله ای که استاد گفت و خیلی منو تکون داد این بود
شاید سر بقیه رو بتونی کلاه بزاری ولی سر جهان رو نمیتونی کلاه بزاری
چرا ؟
چون جهان به فرکانس های ما پاسخ میده نه به حرفهای قشنگی که میزنیم
وقتی کسی فرکانس فیک ارسال کنه جواب فیک هم میگیره
جهان کاری نداره که تو چطوری حرف میزنی جهان با نتایج تو کار داره
جهان مانند آینه میمونه و عملکرد تو رو بهت برمیگردونه دیگه کاری نداره چقدر حرف میزنی
کسی که به صورت پایدار درست عمل میکنه نتایجش هم همیشه خوبه
استاد شما به من یاد دادین که هر وقت هر کسی خواست بهم حرفی بزنه یا نصیحتم کنه بهش بگم نتایجت و به من بگو
دقیقا تو اطرافیانم میبینم افرادی رو که زندگیشون از همه نظر ایراد داره ولی مدام در حال نصیحت کردن بقیه هستن و دیدم افرادی رو که اصلا صحبت نمیکنند یا اصلا تو بحث ها شرکت نمیکنند ولی زندگیشون از همه نظر عالیه و هرروز دارن پیشرفت میکنن
چون کسی که هدف داره تو زندگیش اصلا وقت نداره که تمرکز بزاره رو دیگران
کسی که هدف داره تمرکزش و میزاره رو زندگی خودش و بیشتر عمل میکنه و کمتر حرف میزنه
من از استاد یاد گرفتم که هر وقت هر کسی بهم حرفی زد ببینم اون حرفش چه احساسی در من ایجاد میکنه اگه احساس آرامش بهم میده اگه قلبم آروم میشه پس حرفاش درسته
چون همه ما پاره ای از خدا هستیم
چون همه ما از جایی اومدیم که این حرفها رو قبلا میدونستیم
چون منبع و منشا تمام این حرفها خداست
کلام استاد به خاطر این تاثیر گزار هست که استاد حقیقت رو میگه
استاد من خیلی اتفاقی یه فایلی دیدم از همون آدمی که میگین شما رو سوار ماشین کرد و باهاتون صحبت کرد
و تو اون فایل داشت توضیح میداد که من عباس منش و سوار ماشین کردم و بهش گفتم که تو از قرآن چی میدونی و همون توضیحاتی که خودتون دادین و برای مردم میگفت
اون آدم گفت عباس منش داره مردم رو گمراه میکنه و طبق آیه قرآن کسی که مردم رو گمراه کنه جایگاهش جهنم هست
بعد من اومدم دیدم بابا استاد عباس منش که داره تو بهشت زندگی میکنه
پس استاد حرفاش درسته چون نتیجه زندگیش داره اینو نشون میده
از اون موقع ایمانم به حرفهای شما صد برابر بیشتر شد
و شما چقدر به راهتون و به هدفتون ایمان داشتین که گفتین 5 سال دیگه مشخص میشه
این یعنی ایمان این یعنی توحید این یعنی عمل کردن به جای حرف زدن
و درس مهم این فایل توحید عملی
از اسمش هم مشخصه توحید عملی
یعنی اگه ادعا میکنیم که خیلی آدم توحیدی هستیم و مشرک نیستیم یه نگاهی به عملکردمون کنیم
ببینیم اون جاهایی که نجواهای شیطان بوده اون جاهایی که ترس بوده تونستیم توحید رو در عمل مون نشون بدیم و فقط به خدا توکل کنیم و حرکت کنیم
توحید یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن و قدرت رو به خدا دادن نه به عوامل بیرونی
توحید یعنی اون زمان هایی که نجواهای شیطان خیلی زیاده ولی تو بتونی صدای خدا رو بشنوی
توحید یعنی همه تهدیدت کنن ولی تو فقط به خدا توکل کنی و به راهت ادامه بدی
توحید یعنی یه تضادی برات پیش میاد ولی تو قلبت آرومه و میتونی احساست و خوب نگه داری
توحید و ایمان باید قلبی باشه نه کلامی
و این رو بدونیم که اگه کسی برامون کاری انجام میده ازش سپاسگزاری کنیم ولی تو قلبمون از خدای اون فرد سپاسگزار باشیم
همه انسانها اوضاع و شرایط وسیله ای هستند تا ما به خواسته هامون برسیم
اصلا اگه ما تنها بودیم مگه میتونستیم به اهدافمون برسیم
هر کسی به هر جایی رسیده کمک داشته
خداوند برای همه کمک گذاشته
برای پیامبر حضرت علی رو قرار داد
برای موسی هارون رو قرار داد
برای استاد عباس منش خانم شایسته رو قرار داده
و برای من همسرم رو گذاشته
از انسانها سپاسگزار باشیم و بهشون احساس ارزشمندی بدیم
بهشون احساس مهم بودن بدیم با تحسین کردنشون و اون احساسی که تو قلبمون هست اون احساس واقعی مون رو بروز بدیم
سپاسگزاری باعث میشه نعمتهای بیشتری وارد زندگیمون بشه این یه قانونه
و هر وقت خواستیم کسی رو قضاوت کنیم هر وقت خواستیم از کسی ایراد بگیریم یه نگاهی به زندگی خودمون و به نتایج خودمون بندازیم
استاد ازت سپاسگزارم که با نتایجت داری به ما آموزش میدی نه با حرفات
خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام انسانهایی که برای کمک کردن به من سر راهم قرار میدی
خدایا ازت سپاسگزارم که بهم فرصت نوشتن دادی
خدایا همواره به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
سلام دوست عزیزم
مرسی، این عبارت رو خیلی پسندیدم:
خدا برای هر کسی کمک گذاشته: …برای من، همسرم!
پایدار باشید، این کاملاً درست و حقیقت بود. برای همه ی ما که در زندگی کمک داریم!🌹
سلام علی جان دوست عزیزم
سپاسگزارم ازت که برام نوشتی
ممنونم از نگاه قشنگت
ایشالا زندگیتون پر از اتفاقات قشنگ باشه در پناه الله یکتا
سلام برادر عزیزم 🌹
چقدر خوشحال شدم از اینکه به نوشته زیبای شما هدایت شدم
چقدر زیبا توضیح دادید
واقعا لذت بردم از این نگاه زیبا و البته از این همه باورهای درست که تو این مدت ساختید
هر وقت اسم شما و همسر عزیزتان را میبینم کلی ذوق میکنم
و تحسین میکنم این رابطه زیبا را
از خداوند بزرگ بهترینها را برای شما عزیزان آرزومندم 🙏🌹
امیدوارم در پناه الله به هر آنچه آرزو دارید دست پیدا کنید
🌹🌹
سلام محمد جان دوست عزیزم
سپاسگزارم ازت
من هم خیلی خوشحال شدم تو کامنتت خوندم مهاجرت کردی به یه جای عالی و کلی تحسینت کردم
ایشالا زندگیت سراسر عشق و شادی و ثروت و سلامتی باشه در پناه الله یکتا
به نام رفیقم که رفاقت را معنا کرده است❤️
✔️ممنونم استاد عباس منش عزیزم، به خاطر شیر فهم کردن این جمله: کسی که از مخلوق خدا تشکر نکند، شاکر خدا نیز نخواهد بود…سپاسگزارم!
✔️دیشب، از خانمم به یک دلیل الکی، بدل گرفته بودم. وقتی دیدم حالم دارد خراب و خرابتر میشود، شروع کردم زیر لب شکر خدا را کردن…اوضاع کمی بهتر شد و به خودم مسلط شدم، ولی بعد حس کردم که یک قربانی، یک شهیدمظلومم که بایستی تا ابد بسوزم و به یاد خدای مهربانم، شاد و امیدوار بمانم. بعد که کمی به باعث و بانی این وضعیت در دلم بد و بیراه گفتم، به خود آزاری افتادم و…
خلاصه صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم خانمم صبحانه و ناهارم را با ظرافت توی یخچال گذاشته تا امروز با خودم به سر کار ببرم. میان کارم، وقت شد و نصف این فایل را دیدم. بعدش، امان ندادم و در اولین تماس با خانمم، از زحماتش تشکر کردم….کاش دیشب، با تمرکز بر نکات مثبت، از خودش تشکر کرده بودم!!! واقعا این مشکل کوچک ، به دست بنده خدا هم باز میشد!کاش همیشه، زندگی اینطور فرصت تصحیح به من بدهد! همیشه همینطور چک و لقدهایش را آرام و با دور آهسته و نرم به من بزند…همانطور که در خور و شایسته خوش شانسی بسیار بسیار زیاد و معرکه ام هست !😆ممنونم که حال من را با این فایل، خوب کردید. ممنونم که اشتباهات من را که دارم سعی میکنم از مدار درب و داغان گذشته ام فاصله ام بیشتر و بیشتر شود، متذکر میشوید. ممنونم که هستید. ممنونم که اینجا، این وبسایت، هر روز چیزهای واضح و ملموس فراموش شونده را به این خوبی و زیبایی تذکر میدهد و منحرف شدن از مسیر را اینقدر سخت و سخت تر میکند!
امیدوارم در پناه الله یکتا، شاد و پیروز و سربلند باشید🌹
سلام استاد عزیزم
من واقعا ازتون تشکر میکنم که این فایل و گذاشتین و شفاف سازی کردین درسته که شاید یکسری آدما باشن که بازم با دیدن این فایل اون چیزایی که خودشون دوست دارن بشنون و تو مدار نباشن ولی کسایی هم هستن که با دیدن این فایل به اشتباهشون پی میبرن و با جون دلشون مفهوم این فایل و میفهمن و به کار میبرن و چقدر خوبه که شما تا موردی اشتباه تو بچه ها میبینی میاین فایل ضبط میکنین و توضیح میدین و خوشحالم که با شما هم دوره ام و این آگاهی ها بدون تحریف در اختیار ما قرار میگیره واقعا سپاسگزارررررم از شما و مریم عزیز و بهترینها رو براتون آرزومندم❤️❤️❤️
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم عاشقتونم 😍😍😍
خدایا با توکل و با امید تو و هدایت تو می نویسم
توحید و شرک : کج فهمی و برداشت نادرست ما از موضوع هایی که شما میگید حالا علت این اشتباهات و تفاوت شما استاد با آدمهای دیگه : آدمها دوست دارند اون چیزی رو که خودشون باور دارند رو بشنوند حتی تو ذهنش اون چیزی رو که شما گفتید رو عوض کنند ودر نهایت اون چیزی رو که دوست دارند بشنوند وبه خاطر همینه که هرچقدر هم کتاب بخونند و فایل ببینند هیچ تغییری نمیکنند همون باور و افکار قدیمی رو تو ذهنمون نگه داشتیم بعد میخوایم قوانین رو تطبیق بدیم با همون باورهای خودمون و هیچ تغییری نکنیم حالا کاری که شما میکنید چیه؟ شما هر کتابی که خوندید رو میاید اون باور و ایده اش رو تست میکنید ببینید اون باور یا اون ایده جواب میده یا نه شما عمل میکنید و بعد نگاه میکنید ببینید نتیجه چی شد اون ایده یا باور درسته یا نه ذهنتونو خالی میکنید برای درک کردن اون باور یا اون ایده
استاد شما از توحید و اون چه که از بچگی شنیده بودید گفتید و شرایطی که بزرگ شدید و اون باورهای مذهبی سفت و سخت و اون دیدگاهی که خانواده در مورد دین و مذهب داشتند و شهر قم که دایره مذهب هست گفتند شما با یه همچین بک گراند مذهبی اومدید در مورد قرآن و توحید تحقیق کردید استاد با اون همه تعصبات مذهبی چطوری اومدید اون همه باور و اون همه ورودی های مذهبی رو از ذهنتون پاک کردید و از اول قوانین خداوند رو با تحقیق و منطق بهش رسیدید واقعا جهاد اکبری کردید کار عظیمی بود مثل ابراهیم از شک به یقین رسیدید به همین دلیله که شما انقدر با اطمینان و یقین قلبی تاثیر گزار صحبت میکنید چون نتایج شما باورهاتونو تصدیق میکنه و با مطالعه قرآن به این موضوع توحید رسیدید که مهمترین موضوع توحید هست اینکه خداوند بارها و بارها به همه پیامبرها به رسولش میگه پیرو آیین ابراهیم باش که موحد بود و مشرک نبود اون از هر آزمایش الهی سربلند بیرون آمد
هدف شما استاد گفتید که میخواهید ترویج یکتا پرستی کنید و واقعا هم به خواستتون رسیدید و خیلی عالی دراین مورد صحبت کردید
استاد من برای اولین بار معنی واقعی توحید رو از شما یاد گرفتم و سالها با وجود نمازی که میخوندم و روزه ای که میگرفتم و قرآنی که حتی با معنی میخوندم و با شرکت تو مراسم مذهبی هم هیچ وقت این مفهوم توحید رو نفهمیده بودم و اصلا خدا رو هم نشناخته بودم خدا رو مثل کسی می دیدم که احساس داره ورحم میکنه و تاوان ظلم دیگران رو در حق من میگیره می دیدم طوری که سالها من با جسته لاغری که داشتم تقریبا از ۹، ۱۰ سالگی روزه میگرفتم تو تابستون و هرسال ماه رمضان من اواخرش دیگه از ضعف شدید بدنم مریض میشدم دیگه قادر به روزه گرفتن نبودم چون یک هفته آخر ماه شعبان رو هم روزه میگرفتم تا به ماه رمضان وصل کنم و اگر یک روز روزه نمیگرفتم عذاب وجدان خیلی شدیدی میگرفتم و از اونجا که شنیده بودم که شب قدر تنها شبی هست که تقدیر یکسال تو رو رقم میخوره باید هر خواسته ای داری همین شبهای قدر اجابت بشه واگر اجابت نشه تو اصلا تو اون سال به خواستت نمیرسی می مونه برای شب قدر سال دیگه استاد من سه شب قدر رو تا صبح بیدار میموندم و تا صبح با گریه شدید و قسم های زیاد از خدا میخواستم که دعای من رو اجابت کنه الان که فکر میکنم در عین انجام همه این کارها من خیلی خیلی شرک خفی داشتم و چقدر به عوامل بیرونی و افراد قدرت میدادم و اصلا هیچ آگاهی نداشتم و تمام سال با خوندن هر روز دعای توسل از همه اماما درخواست شفاعت میکردم و خودم رو لایق گفتگوی بدون واسطه با خدا نمیدونستم و در آخر هم همیشه سر اینکه نمازم اول وقت نبود حجابم خیلی خوب نبود احساس گناه و عذاب وجدان داشتم و می گفتم با هر گناه و اشتباهی که من ناخواسته مرتکب شدم از اجابت خواستم دور شدم بازم شروع میکردم به استغفار و دعا و همیشه با رفتن تو فاز غم و گریه و احساس بد از خدا درخواستهامو میکردم این چیزی بود که من از خداوند فهمیده بودم و دیگه از اینکه دعای من اجابت بشه نا امید بودم تا اینکه با یکی از شاگردان شما که استاد موفقیت بود اشنا شدم ایشون هم از توحید صحبت کردند ولی بعد از مدتی کاملا واضح و روشن شد برای من که خودشون اون باورهای توحیدی رو در عمل ندارند و از شخصیتهای سیاسی برای بیشتر دیده شدن استفاده میکردند عکسی باهاشون منتشر میکردند یا در موردشون صحبت میکردند و حتی از خانوادشون خواهرشون هم میومدند در مورد مسائل مذهبی صحبت میکردند و کاملا بحث رو به رهبری و نظام میرسوندند و خودشون رو مدیون اونها میدونستند که این موضوع باعث شد من تو زمان خیلی کوتاهی ایشون رو کنار گذاشتم و از خداوند خواستم که هدایتم کنه به یه مسیر الهی ودرست که خداروشکر با سایت شما آشنا شدم و به جرات میگم شما توحیدیترین شخصی هستید که من تا به امروز دیدم و این تفاوت بزرگ و عظیمی هست که شما با دیگر اساتید موفقیت دارید شما توحید رو در عمل اجرا کردید
استاد من بعد از آشنایی با شما تو اینستا گرام با روحانی آشنا شدم که داشت در مورد توحید و یکتا پرستی صحبت میکرد و اتفاقا خیلی هم دنبال کننده دارند و من بعضی از فایلهای ایشون رو دنبال میکردم و انصافا در مورد بعضی از مباحث خیلی عالی صحبت میکردند اما اما ایشون هم باز در ادامه مباحث قرانی رو با دیدگاههای سیاسی خودشون تطبیق میدادند و در مورد نظام سیاسی کشور به شدت انتقاد میکردند تا جایی که خلع لباس هم شدند اما من به لطف هدایتم به این سایت الهی سریع متوجه شدم که نه این با توحیدی که شما در موردش صحبت میکنید کاملا متفاوته و نمیشه به گفته شما بین توحید و مواضع سیاسی ارتباطی داد بنابراین دیگه اصلا ایشون رو دنبال نکردم والان صفر تا صد زمانم رو در سایت هستم و فقط آگاهی های سایت رو دنبال میکنم و سعی میکنم به اون آگاهی های که شما در موردش صحبت میکنید عملگرا باشم و اصل رو از فرع تشخیص بدم
استاد همونجور که گفتید شما اون تیکه ای از خداوند رو که در اعماق وجودمون هست رو بیدار میکنید این تاثیر گزاری شما به خاطر این هست که شما فیلم بازی نمیکنید ادا اطفار در نمیارید اینه که باعث شده به قلب کسی که آماده پذیرش این آگاهی ها هست بنشینه مثل یه چرخ دنده ای که سر جاش نبوده حالا الان بعد از شنیدن این آگاهی ها نشسته سر جاش استاد این تفاوت بزرگ شما با شاگرداتون هست که الان استاد موفقیت هستند و خود من هم مدتی از کلاساشون استفاده کردم و الان با تک تک سلولهای وجودم این تفاوت رو کاملا درک میکنم که اونها کاملا ادا در می آوردند و اصلا عملگرا به صحبتهایی که در مورد توحید میکردند نبودند من هر روز و هر روز از خداوند برای هدایتم به این سایت سپاسگزارم شما استاد تنها الگوی هستید که توحید رو در عمل اجرا کردید و من این حد از توحیدی بودن رو در کسی ندیدم و اینه که من عاشق شما هستم
استاد در مورد تضادی که در دورانی که در خانواده خودتون داشتید صحبت کردید اینکه نزدیکترین شخص تو زندگی شما خیلی اهل نصیحت کردن بود ولی خودش اصلا عمل نمی کرد به گفته هاش حرف هاش درست بود اما عمل نمی کرد و این تضاد این خواسته رو در شما به وجود اورد که من تنها چیزی رو میگم که خودم بهش عمل کرده باشم شما حرف خیلی خوبی زدید من از کسی که حرف خوب میزنه الگو نمیگیرم من از عملگرایی اون فرد الگو میگیرم به کلام آدمها کار ندارم به عملکرد آدمها کار دارم
نکته مهم : افرادی که عملکرد خوبی دارند خیلی کم حرف میزنند خیلی ایراد دیگران رو نمیگیرند چون فرصتی ندارند. دارند رو خودشون کار میکنند وقت نمیکنند ایراد بقیه رو بگیرند
هروقت خواستید دیگران رو نصیحت کنید یه نگاه به نتایج خودتون بندازید از عملکردات و نتایجت مشخص میشه که چقدر به گفته هات باور داری به خاطر همین استاد شما به بچه ها میگید از نتایجتون صحبت کنید نه از تصمیماتی که میخواید بگیرید و کارهایی که میخواید بکنید
شما با قشنگ حرف زدن ،دروغ گفتن و عوض کردن کلمات شاید بتونی سر دیگران یه مدت زمان کوتاهی کلاه بزاری اما سر جهان نمی تونی کلاه بزاری چون خداوندعملکردات رو می بینه افرادی که زیاد حرف میزنند در مورد قوانین ولی عمل نمیکنند نتایج درست و پایداری ندارند صحبت از نتایج پایدار در مسیر درسته نه یه روز دو روز نتیجه بعد هیچی باز از مسیر خارج بشی نتایج در همه زمینه ها مسائل مالی، مسائل روابط،مسائل سلامتی،ارامش نتایج پایدار دارند اونها عملگرا هستند الگو استاد عزیزم
موضوع بعدی که استاد صحبت کردید در مورد یه کج فهمی دیگه که از طریق کلاب هاوس کاملا متوجه شدید اینکه ما نمی خوایم از دیگران تشکر کنیم چون فکر میکنیم این کار توحیدی نیست استاد تو فایل ثروت یک در این مورد صحبت کردید که اگر کسی برای ما کاری کرد از صمیم قلبمون ازشون با نهایت احترام تشکر کنیم و نگین تو دستی از دستان خداوند بودی تو که هیچ من توحیدی هستم و از خدا تشکر میکنم تو نباشی کسی دیگه ای رو خدا می فرستاد
استاد من تو مستند سفر به دور آمریکا وزندگی در بهشت این شخصیت تحسین گر و سپاسگزار بودن رو از شما یاد گرفتم حتی شما به مرغ و خروسها هم با احترام برخورد میکردید به مرغ ها میگفتید خانم مرغی و براشون اسم خوب انتخاب کردید و از کلماتی مثل بفرمائید استفاده میکردید و چقدر عالی از کلمه سپاسگزارم برای کارهایی که مریم جان میکرد استفاده میکردید و چقدر با کلمه پسر خوب برای برانی استفاده می کردید و با اعماق قلبتون نه ادا اطفار نه فیلم تحسین میکردید و سپاسگزار بودید تو سفر به دور آمریکا از اون دوستی که براتون چند بار غذا درست کرد چقدر سپاسگزاری میکردید و هنرش رو تحسین میکردید من به صورت عملی از شما این شخصیت همیشه تحسین گر و سپاسگزار بودن رو یاد گرفتم استاد شما حتی با حیوونها هم که با تشکر کردن کاربریشون زیاد نمیشه سپاسگزار بودید و تشکر میکردید من هر دفعه که این عملکرد رو از شما می دیدم می گفتم آره خودشه من باید این شخصیت رو در خودم بسازم و از صمیم قلبم نه ادا اطفار از آدمها به خاطر کارهایی که میکنند تشکر کنم و روحیه تحسین گر داشته باشم و با احساس خوب تو کلام تو میمیک صورتم نشون بدم سپاسگزار بودنم رو با تشکر کردن افراد با اشتیاق و ذوق بیشتری اون خدمت رو ارائه میدند و این اصلا هیچ ربطی به شرک نداره توحید یه بحث درونی هست
استاد با مثالی که از استاد کامپیوتر زدید که زمانی که با شما همکاری میکرد و شما توانسته بودید با اون همه مقاومتی که در برابر دانشجوها داشت با شما رابطش خوب بشه و حتی همکاری هم داشته باشه و شما وسط سمینار بحث رو قطع کردید واز ایشون سپاسگزاری کردید برای اینکه که با شما همکاری میکرد در صورتی که شما با اون حد از تمرکز تو سمینارها حتی وقتی برق میرفت موضوع رو ادامه می دادید با تمرکز عالی دیگه حجت رو بر ما تمام کرد که باید از آدمهایی که برای ما کاری میکنند تشکر کنیم و از صمیم قلبمون هم باشه این قدردانی
توحید در عمل یعنی حرکت کردن در مسیر علاقه هات با ایمان بدون ترس با توکل به خدا مثل شما که از اون شرکت کشتیرانی به خاطر نگرفتن ۳ ماه حقوق استعفا دادید و بعد اون ایمان باعث شد که شما ده برابر قبل حقوق بگیرید بیمه بشید ووووو یا اون زمانی که تو دانشگاه موقع اجرا برنامه هاتون به تضادی خوردید و اومدید با ایمان و توکل به خدا با دو تا ساک با دوتا بچه حرکت کردید اومدید تهران و اون نتایج عالی رو بدست آوردید یا در زمانی که تو تالار تفاهم با اون مسئله مواجه شدید با وجود اینکه مقروض بودید با هیئت امنا مسجد همکاری نکردید با تمام وعده وعیدهایی که دادند شما قبول نکردید این یعنی توحید این یعنی ایمان یا اون وقتی که اون استاد موفقیت که خیلی هم سمینار برگزار میکردند خواستند که با معیارهای ایشون کار کنید ولی شما قبول نکردید و فقط گفتید ۵ سال دیگه بیاید نتایجمون رو مقایسه کنیم این یعنی ایمان این یعنی توحید توحید یعنی خدایی که نه تو حرفه تو قلبه تو عمله تو ساق پاهایی هست که حرکت میکنه و دستهایی که کار میکنند هست
پس تشکر کردن از عزیزانمون که برای ما زحمت می کشند پدر و مادر و فرزندان و همکاران در کمال احترام و از صمیم قلب کار درستی هست که واقعا اتفاقات جادویی و روابط عالی رو رقم میزنه و ذوق کردن از دیدنشون و ابراز علاقه بهشون شرک نیست بلکه روابط ما رو بهبود میده
توحید در عمل کردن به ایده ها رفتن به دل ترسها و توکل کردن به خدا و رفتن تو مسیر علاقه خودت با امید به اینکه که خداوند هدایت و حمایت میکنه و تو رو هر لحظه هدایت میکنه و خیر و شر رو بهت الهام میکنه و توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و حرکت کردن هست
استاد سپاسگزارم که این موضوع مهم رو توضیح دادید تا ما آنقدر دچار کج فهمی نسیم البته که کاملا درست فرمودید که همه ماها با شنیدن این صحبتها تغییر نمی کنیم دچار بیداری نمی شیم اگر آماده دریافت و عمل به این آگاهی ها نباشیم تغییری نمی کنیم تا با چک و لقد جهان به خودمون بیایم و در مسیر عمل به این آگاهی ها قرار بگیریم و هر چه زودتر این چک و لقد رو بخوریم زودتر به خودمون میایم و کسی که قانون رو نمیدونه لازمه که این چک و لقد رو بخوره تا بیاد تو مسیر درست و هیچ اشکالی هم نداره
استاد با تمام وجودم از شما و مریم جانم برای آماده کردن این فایل توحیدی سپاسگزارم عاشقتونم با تمام وجودم سپاسگزارم از خداوند که تو این سایت الهی هستم
خدایا عاشقتم که عاشقمی 😍😍😍😍سِودا❤❤
به نام الله یکتا
سلام بر شیرین ترین استاد دنیا
سلام بر صادق ترین استاد دنیا
سلام بر ابراهیم من ……
استاد عزیز و نازنینم واقعا حرف و کلامی نمیتونم پیدا کنم برای این سیصدو چند روزی که با شما آشنا شدم
نه قادرم با کلام سپاسگزاری این نعمت و شکر نعمت رو به جا بیارم
چه از الله مهربان و چه از ابراهیم زمانش ….
اولین باری که اسم شما رو شنیدم..
دوره یه استادی رو گذرونده بودم و احساس میکردم خدای قانون جذب هستم و البته الحق دوره اون استاد هم تو اون مداری که بودم برای من خیلی خوب بود و منو آماده کرد برای آشنا شدن با شما و همینجا ازش سپاسگزاری میکنم
خلاصه تو اون حال و هوا یه شخصی رو که اصلا نه دیده بودم و نه میشناختمش به نیت کمک اومدم و اون استاد رو بهش معرفی کردم …
و اون شخص در جواب من گفت من میشناسم کسی رو که میگی ولی من با استادی آشنا شدم که با همه فرق داره
من بهش گفتم بابا این که من دورش رو گذروندم دیگه تهشه و ازین حرفا
ولی اون دوست الهی یه جمله گفت و اون جمله رو هرچه بیشتر با استاد آشنا شدم
بیشتر و بیشتر فهمیدمش
بهم گفت : استاد عباس منش با همه فرق داره
استاد عباس منش یه استاد تو حیدی هست
قسم میخورم به الله یکتا
منی که معنی فارسی قرآن رو خونده بودم و اهل مطالعه بودم
از مولانا و سعدی و عطار بگیرید تا ادبیات غرب و حتی انجیل و ………
یعنی کلمه ای نبود که من ندونم چیه معنیش
ولی وقتی گفت استاد عباس منش یه استاد توحیدیه
یه لحظه هنگ گردم
یعنی تو این همه سال فقط توحید رو شنیده بودم جز اصول دین و ازش رد شده بودم
واصلا به اینکه این توحید چی هست فکر نکرده بودم و یه چیز یبود برام تو مایه های اعتقاد به وجود خدا
که فکر میکردم خب صد در صد من یه آدم توحیدی هستم
خلاصه …
اسم استاد رو تو گوگل سرچ کردم
یادمه اول سایت رو که باز کردم
یه عکس استاد بود که لخت خوابیده بود کنار دریاچه
یه چند تا عکسم دیدم با موتور و اینا …
که بعدها فهمیدم زندگی در بهشت بوده —
وقتی عکس لخت استاد رو دیدم یه پوزخندی زدم
گفتم بابا اینو باش
ورداشته کیو به من معرفی کرده به عنوان استاد
خلاصه صفحه سایت رو بستم
این دوست یه کانال تلگرامم بهم معرفی کرد و گفت سخنرانیاش این تو هم هست
که من همون موقع عضو شدم ولی بعد بستن سایت یادم رفت از اون گروه بیام بیرون
خلاصه فرداش بود یا پس فردا یادم نیست دقیقا
دیدم یه نوتیف اومد از سخنرانی های استاد
که :
قانون آفرینش رو میخوایم مجدد دوباره آغار کنیم
و یه حسی بهم گفت امین گوش بده ببین اصلا چی میگه و راستش کنکاو شدم که یه آدم لخت کنار دریاجه با کلی موتور پشت سرش چطوری میتونه یه آدم توحیدی و یا قرآنی باشه
من همیشه تو زندگیم به دنبال یه شمس و یه مرشد و یه خصر بودم
ولی تصورم ازش یه پیرمرد با به لباس سفید و ریش های سفید و چشمانی روشن بود
و یک دردصد شباهت نداشت به این آدمی که بهم معرفی شده بود
خلاصه از سر کنجکاوی شروع کردم به گوش دادن
و این تاثیر گذاری استاد با من کاری کرد که اصلا دیگه سخنرانی هیچ کسی به جز صدایی که میشنیدم برام جذاب نبود
من کلی سخنرانی داشتم از آفراد گوناگون و اصلا عادت داشتم به شنیدن
ولی دلم نمیومد به جز صدای استاد چیز دیگه ای گوش بدم
تا اینکه یه شب مادرم به خوابم اومد
خواب دیدم تمام آکوارویمم رو لجن گرفته و من دارم لجن ها رو پاک میکنم
و مادرم از اون ور شیشه آکواریوم بهم گفت امین چرا پول دوره استاد رو نمیدی …
خلاصه فرداش از خواب پاشدم و دوباره اسم سایت استاد رو سرچ کردم و پاینی صفحرو که خوندم
کاملا متوجه همه چی شدم
قبل آشنایی با استاد هم من چیزی که کسی راضبی نباشرو استفاده نمیکردم و به هیمن دلیل با اینکه خیلی عادت کرده بودم و مشتاق بودم برای شنیدن استاد
ولی گروه رو ترک کردم ..
و از اون روز شدم خونزاد سایت عباس منش
سایتی که من به خونه پیامبر تشبیهش میکنم
که هر که واردش میشد دلش نمیومد از اون جا بیرون بره و جایی دیگه باشه
و انقلاب و تولد من با شنیدن فایل های رایگان شروع شد
اصلا باورم نیمشد این همه فایل رایگان و با این کیفیت
و مثل یه گرسنه ای بودم که افتاده تو یه انبار مواد غذایی….
و هر چه بیتشر گذشت
بیشتر با کلمه توحید آشنا شدم
هنوز یه طفلم در این راه توحید
ولی تازه فهمیدم وقتی میگن توحید دارن از چی صحبت میکنن
و قسم میخورم منی که هر روز نان استاپ سالها متن فارسی قرآن رو میخوندم بارها کلمه هدایت رو هم خونده بودم و اصلا نفهمیده بودم که اصلا هدایت چی هست ….
و الانم نمیتونم بگم که میدونم البته
ولی توحید و هدایت
دو الماسی بود که من تو این سایت پیدا کردم که قسم میخورم تو هیچ کتاب و جلسه و جزوه و سخنرانی و …
به این شکل نشنیده بودم
و حالا میفهمم اون دوستی که گفت استاد عباس منش یه استاد توحیدی هست
چی میگفت اون روز
متاسفانه اصلا هیچ شماره ای و هیچ دیتایی از اون دوست ندارم و لی همینجا میخوام با تمام وجود ازش سپاسگزاری کنم برای معرفی استاد به من
از خدا میخوام هدایت بشه به این متن و اینو بخونه
که من آدرس بزرگترین گنج زندگیم رو از کسی گرفتم که اصلا نمیشناختمش …..
خدارو شکر میکنم برای این هدایت و بی نهایت دستانش
حالا میفهمم
معنی آیه
یدالله فوق ایدیهم رو
و استاد نازنینم و مریم بانوی عزیز من نمیدونم چطور ازتون سپاسگذاری کنم
استاد یه طرف
مریم بانو یه طرف
من یه سایت موق دارم به لطف الله و میدونم یه آدمی مثل مریم بانو رو داشتن برای یه ادمین سایت فقط از لحاظ کاری چه گنجیه
دقیقا انگار تو دو نفری ……
حالا اینو بزاریم کنار تمام کمالاتی که این بانو دارن و من هیمشه و هیمشه و همیشه
تو هر فایلی
حتی فایل هایی که اسمشون نیست و صداشون نیست و میدونم فقط دارن فیلم میگیرن و یا اونجا حضور دارن
با تمام وجودم و از قلبم ازشون تشکر میکنم
و اگر شوق این بانو برای فیلم گرفتن و ثبت زیبایی ها نبود
قطعا ما شاهد این حجم مستند از زندگی استاد نبودیم
مریم بانوی عزیز برای تک تک ثانیه هایی که آگاهی و عشق رو برای ما ضبط میکنید
ازتون سپاسگزارم
خدا میدونه چه امین و امین هایی رو شما از اسفل السافلین شرک
با همین فایل های تصویری
آوردید تو جاده توحید …
من بخوام از خودم بگم
یه آدمی بودم که از سایه خودمم می ترسیدم
حتی جرات ندا شتم اسمم رو بگم به مشتری ها
حتی فامیلیم رو بر عکس میگفتم
شاید اطرافیان فکر میکردن من خیلی آدم قوی و موفقی هستم
ولی خودم می دونستم تو درونم چه خبره
دقیقا این بوقلمون زیبای پرادایس
جو رو میبینم که همش خودشو باد کرده یادخودم و امثال خودم میفتم
که همش باده هواست …..
و بعد از پیشرفت های عالی و درآمد رویایی
به خاطر همون شرک ها و ترس ها
چک و لگد های روزگار شروع شد
تو ظاهر من داشتم به کلی آدم کمک میکردم از لحاظ مالی
تو راه هر پیرزنی بود بارش رو بلند میکردم و تا دم خونش میرسوندم و کلی از این کارها
و فکر میکردم دیگه همه چی تمومم
ولی همون شرک های مخفی درونم
کار خودشون رو کردن
و چک و لگدها شروع شد
به قول استاد سر همرو اگه کلاه بزاری
سر خودتم کلاه بزاری
سر جهان و قانین جهان و الله یکتا رو نمیشه کلاه گذاشت
و الله خیر الماکرین ……..
و بعد از آَشنایی با استاد و بعد از سرگردانی
تاکید میکنم سرگردانی
واقعا نمیدونستم دیگه باید چه کار کنم
چون من فکر میکردم دارم کار الهی میکنم
و حالا که به این روز افتادم
دیگه برام سخت بود پیدا کردن مسیر
و استاد و این سایت الهی چراغی شد برام
از جنس همون نوری که موسی دید
از جنس همون آتشی که موسی دید
و خدا به هش گفت
فخلع نعلیک
موسی کفشاتو درار
و من حس میکنم بهش گفت موسی
باورای اشتباه و تعلقات و شرک ها و همه رو رها کن
بیا به سمت من ..
بعد آشنایی با استاد
هر بار که اتفاقی افتاد و یه گشایشی برام پیش اومد
فکر کردم دیکه من تهش شدم
ولی هر چه گذشت دیدم بابا من چقدر فقیرم به این آگاهی ها
من چقدر جای کار دارم
و هر بار این کلام موسی رو با خودم تکرار میکنم
که خدایا من تسلیم توام و به هر خیری از جانب تو فقیرم …
یعنی منو الان با روز اول ورود به سایت مقایسه کنن
با اینکه از هر جهت به لطف الله و نور استاد زندگی عالی تر شده
ولی بسیار بسیار مشتاق تر و تشنه ترم به این جنس آگاهی های استاد
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شد
استاد عزیزم از اون امینی که از سایه خودش هم میترسید
امینی که پول داشت ولی میترسید بره مسافرت
پول داشت ولی میترسید یه رستوران بره با خیال راحت
امینی که شیطان شده بود رفیق گرمابه و گلستانش
و تو هر کس و شرایط و مکانی
دنبال عیب ها و نکات منفی اونجا بود
از امینی که دقیا همه رو نصیحت میکرد
و فکر میکرد که همه دارن حروم میخورن و فقط خودش حلال خوره
همه ناپاک اند و خودش فقط بنده خوبه خدا هست ..
تبدیل شدم به امینی که هر روز نسبت به روز قبل داره با یه دونه از ترساش مبارزه میکنه
و خدا میدونه چقدر کار بود که من بهش حتی نزدیک نشده بودم
ولی بعد از َآشنایی با شما و مفهوم توحید و اصلا مفهموم خدا
دونه به دونه انجامشون دادم و دارم انجام میدم
و البته برکاتش رو مشاهده کردم تو زندگیم
استاد نازنینم اتفاقا شیرین ترین قسمت هیا فایل های توجیدی
همین اجرای توحید در عمل بوده و هست برای من
چون من استاد توحید در حرف
و شاگرد رفوزه توحید در عمل بودم
دو تا فایل شما هست من نان استاپ در کنار همه سخنرانی ها و فایل هاتون
هر چند روز یه بار گوش میدم
یکی فایل باورهای ما در باره خدا
که آغاز یه راهی شد برای شناخت درست من از خودم و خدا
و توحیدی ترین فایلی که من از شما شنیدم
که روی هیچ کسی غیر خدا حساب نکن
اصلامن بعد این دو تا فایل شدم یه آدم دیگه
و بعدش هدایت شنیدم به شنیدن داستان هدایت ۱ و ۲
که دیگه اونجا مبهوت شدم
و همه
دو دو تا چهارتا های
عقلم از هم پاشید
استاد نازنین من
ابراهیم من
با تبرهای نیرومندت
که همین فایل ها و زندگی در بهشت و دوره ها و …
خدا میدونه چه بت هایی رو در ما شکوندی و خواهی شکوند
بت های غول آسای سیمانی که صدها متر در زمین وجوم ریشه داشتن
ولی انرژی الهی که از نور شما گرفتم بهم کمک کرد تا بتونم از بیخ و بن بعضی هاشون رو بکنم
و البته در تلاشم برای کندن بقیشون به امید الله
استاد نازنین من هر چه بیشتر شما رو گوش دادم
قسم میخورم بیشتر عاشقتون شدم از اون روز اولی که با شما َآشنا شدم
درست بر عکس اکثر رابطه های دنیا
که وقتی تو زندگی یه کسی ریز میشی بالاخره یه چیزایی میبینی که دلت رو میزنه
ولی به الله یکتا قسم
یه مورد نبوده که بگم حالا با این یه مورد رفتاری و کلام استاد موافق نیستم و قلبم قبولش نداره ولی ولش کن بقیه حرفاشو گوش میدم
و الان که فکر میکنم
مهمترین دلیلش
عمل شماست …..
دیدن عملکرد شما
تو هیمن زندگی در بهشت و ….
اینکه تو دل شرایط غیر متعارف جهان ابرایهم وا ر فرزندتون رو فرستادید به ایران
و بخوام بنویسم هزاران مورد باید بنویسم
اینکه تو یه سری جاها که ۹۹ درصد جامعه نظرشون بر عکس شما بود
ولی مثل یه مرد اومدید و نظرتون رو گفتید و قلب من گفت امین داره درست میگه
افتخار میکنم به شاگردی در محضر شما
استاد عزیزم
و مهمترین چیزی که بهم دادید
اون توحید درونیم رو زنده کردید
یادم آوردید که یه بار به خدا بله گفتم
وقتی بهم گفته بود
الست بربکم .
و من گفته بودم بله
و همین باعث شد بتونم توکل کنم و حرکت کنم و برم تو دل ترسام
استاد نازنینم فقط خودم و خدای خودم میدونه
چه زنجیرهای قطوری به دست و پام از باورهای غلط و ترس بسته شده بود
که به نور الهی شما دونه دونه در حال گسستن هستن
و دارم تازه نفسسسسسسسسسسسسسس
میکشم
راستش رو بخوایید
تا انجا که من اومدم جلو سر کلاس درس استاد
باید بگم توحید همه چیزه
البته توحید عملی
همه ما میدونیم کل قانون اینه
احساس خوب = اتفاقات خوب
و من اینو با پوست و خون و گوشت و استخونم
اینو درک کردم بدون توحید و اعتقاد به ربوبیت الله
احساس خوب معنی نداره و شاید لحظاتی خوش باشیم
ولی ترس ها آنچنان قدرتمندند بدون اعتقاد به توحید
که همون لذت ها و شادی ها و نعمت ها رو میتونه به تلخ ترین زهرها تبدیل کنند
من اینو با همه وجود درک کردم که ترس میتونه تا کجا انسان رو بیره تا لب دره اسف السافلین
خدیا شکرت برای اینکه تا لب این دره منو بردی
به مویی رسید
ولی پاره نشد
یه چیزی بگم در آخر در باره این بحث دست خدا که استاد به استادی کامل مطلب رو روشن کردن برای ما
من تو طول این مدت که استاد تاکید داشتن بر سپاسگزاری از ذستان خدا
با خودم گفتم خب چه اتفاقی میفته طبق قانون
وقتی ما داریم از دستای خدا سپاسگزاری میکینم
و دیدم وقتی ما از کسی میخوایم تشکر کنیم
قطعا قبلش به یه خصوصیت مثب و یه کار خوبیکه اون فرد کرده داریم فکر میکنیم
مثلا کسی یه لیوان آب بهمون داره و خیلی چیزای دیگه
و ما برای کارهای منفی و ناخواسته
که از دیگران سپساسگزاری نمیکنیم که ..
و دیدم خب این خودش میشه یه تمرکز عالی بر روی نکات مثبت
و وقتی داریم تشکر میکنیم
تمرکز کردیم رو ی رفتار یا خصوصیتی که دوسش داشتیم و خوشمون اومده
و طبق چیزی که از استاد و قانون یاد گرفتیم
همین تمرکز بر روی نکات مثبت و تشکر کردن زبانی و قلبی و توجه به اونها
اتفاقات بیشتری رو از اون جنس وارد زندگیمون میکنه
و این طوری کلام استاد بر جانم نشست
و همون وسط حرفای استاد فایل رو استاپ کردم
گفتم باید از همین لحظه انسان سپاسگزارتری باشم
و تلفن رو برداشتم و از خانوم خونه ای که دیروز ما مهمان افطاریش بودیم
خودم شخصا تشکر کردم در حالیکه این کار رو قبلن خانومم انجام میداد و من خیلی رو م نمیشد
ولی این بار تلفن رو برداشتم و خودم تلفنی تشکر کردم
و البته که طبق قوانین بدون تغییر خداوند
احساس بهتری پیدا کردم و شروع کردم به گوش دادن این فایل الهی و نورانی
خدایا شکرت
استاد و مریم بانوی عزیزم برای همه چیز سپاسگزارم
این شعر حضرت سعدی تقدیم به شما دو عزیز
گوشه ای از ارادت قلبی من به شما دو بزرگوار و دو فرشته الهی و دو دست پاک رب العالمین
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
اکسیر ندای توحیدی شما عزیزان بر وجودم افتاد و من تازه متولد شدم …
خدایا شکرت برای شنیدن و نوشتن برای این فایل الهی
خدایا شکرت برای این استاد و بانو
خدایا شکرت برای همه چیز
خدایا شکرت برای وجود خوت
که هستی و همیشه هستی
خدایا عاشقتم
سلام به رفیق خوش قلم و مهربانم امین عاشق پیشه
خوبی مرد بزرگ؟
خیلی خیلی دیدگاهت من رو به وجد آورد، جنس نگاهت به حقیقت زندگی مثل جنس نگاه یک آدمی منطقی مثل خودم بود
شدیدا اون احساسی که نسبت به این همه آگهی که کسب کردی ولی از درگاه حقیقت بهشون نگاه نکردی با تمام وجود درک می کنم.
میدونی توی این همه سال ها که به سمت جلو در حال حرکتم و دارم تغییرات رو بیشتر حس می کنم به یک نکته بیشتر میرسم اونم اینکه دریافت کردن الهامات الهی واقعا بی شک و استثنا یک امر و خواسته ارادی هست.
اگر قرار باشه به عنوان یک انسان حجم زیادی از آگاهی و علم رو یاد بگیریم فقط فضای هاردمون رو پر کردیم که روی عملکردمون تاثیر میزاره!
ولی استاد عباس منش یه فرق خفنی که با اکثر آدم های دیگه داره اینه که سعی کرده دنبال اون شالوده مرکزی باشه نه ماهیت ساده، به خداوندی خدا قسم من وقتی که صدای این مرد رو شنیدم و 3 سال باهش کار کردم تازه دارم نگاه عمیق استاد قمشه ای رو میبینم، اینکه جز عشق و شادی چیزی تو این دنیا نیست!
جز حال خوب و سلامتی چیزی نیست!
اصلا دو بودن یا دو تکه بودنی وجود نداره، همه چیز در یکی بودن خلاصه میشه.
همه چیز به کلمه بسم الله ختم میشه ولی غیر.
وقتی که نخوای ادا دربیاری و جدی بخوای به گل یا طبیعت نگاه کنی امکاااان نداری زیبایی نبینی امکان نداره به وجد نیای.
وقتی به دستام نگاه می کنم امکان نداره به وجد نیام!
به قول حضرت سخن، سعدی دوست داشتنی :
“””””””
دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
آخر عهد شبست اول صبح ای ندیم
صبح دوم بایدت سر ز گریبان برآر
دور نباشد که خلق روز تصور کنند
گر بنمایی به شب طلعت خورشیدوار
مشعلهای برفروز مشغلهای پیش گیر
تا ببرم از سرم زحمت خواب و خمار
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع
ناله موزون مرغ بوی خوش لاله زار
برگ درختان سبز پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست معرفت کردگار
روز بهارست خیز تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار
وعده که گفتی شبی با تو به روز آورم
شب بگذشت از حساب روز برفت از شمار
دور جوانی گذشت موی سیه پیسه گشت
برق یمانی بجست گرد بماند از سوار
دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
“”””
آخ که چه زیبا می گه : خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
یعنی وقتی سر سفره خدا نشستی و باهش خلوت کردی نه ادعا کن که اهل خلوتی نه انتظاری داشته باش! همینکه سر سفره ای یعنی خیلیییییییییی دوستت داره
به خدا قسم بعضی وقتی به خودم می گم همینکه اجازه داده تو بشناسیش جفت شیش آوردی پسر! چه قدر تورو لایق دونسته که اجازه بده به قول سعدی سرت رو از گریبانت در بیاری!
اینکه ببینی هر ورقی دفتریست معرفت کردگار!
اینکه به درجه معرفت برسی که این درک کنی حقیقتی رو حقیقتی غیر اون نیست!
اینکه بفهمی تو اینجا تازه خوابی و اونجا تازه قرار بیدار بشی خیلییی شیرینه
امین جان رفیق خوبم آرزوی بلندترین عمر با عزت رو از خدا طلب دارم ولی بی تعارف برای لحظه مرگ شوق دارم چون هرچه که بدست آوردم و شنیدم طی این 3 سال به قدری مستم کرده که دوست ندارم از این مستی بیدار بشم.
واقعا سخته سر این سفره نشسته باشی و دلت نخواد بقیه رو عاشق کنی
حق میدم به استاد سالیان سال تدریس رایگان و دوره های بی نظیر گذاشتن! چون وقتی که به یک گنج نامحدودی میرسی که هرچه قدر بیشتر ازش برداشت بشه حالت خوب تر میشه امکان نداره دلت نخواد کسی از این سفره بهره مند بشه.
خلاصه که قلمت، رو خدا دستت داده پس سفت بچسبش.
ازت ممنونم بابت خودت و وجود پاکت که اجازه دادی جریان زیبای الهی از درونت جاری بشه خیلی خیلی زیاد دوستت دارم مرد دوست داشتنی
سلام بر سید علی خوشدل عزیز
که فکر میکنم این اسم و فامیلی رو خود خدا برای شما انتخاب کرده برادر عزیزم
الحق که خوشدلی برازنده شماست
با این شعر بی نظیر سعدی و متنی که نوشتی اشک رو از دید گانم جاری کردی
اشکی که خود شما حتما جنس و حالشو متوجه میشی
وافعا برام سخته سعدی بخونم و از این عاشقگی و شوریدگی چشمانم تر نشه
سپاسگزارم برادر خوشدل عزیزم
علی جان برادر عزیزم
راستش قبل آشنایی با استاد
حسم این بود که باید از این دنیا برم تا درک کنم فضای این عاشقی که سعدی و مولانا ازش سخن گفتن
ولی استاد تو همین دنیا دستم رو گرفت و تاتی تاتی منو از شعر و سخن آورد به فضای شهود و هدایت
به قول خودت رفت سراغ اصل جنس
همونی که سعدی و مولانا تو همین دنیا و کره خاکی حسش کردن و درکش کردن
حضرت عشق
حضرت سعدی
قطعا تو همین دنیا این جنس توحیدی که استاد و ابراهیم زمانم داره فریادش میکنه حس کرده که اینطوری سروده :
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
دگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بتهای آزری بشکست
مجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
در سرای نشاید بر آشنایان بست
در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست
غلام دولت آنم که پای بند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برست
مطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست
نماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود می ز بامداد الست
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست…
علی جان منو تو یه حال و هوایی بردی که توصیف نشدنیه
خداروشکر میکنم برادر عزیزم برای حضور در باغ الهی این سایت با گل هایی همچون شما و بچه های الهی این سایت
یکی از یکی خوشبوتر و دل انگیز تر
من اون باغ بهشتی و مومنانی که روبروی هم در تخت ها نشستن رو که تو قرآن به تصویر کشیده شده
به لطف الله یکتا و نور استاد و حضور دوستانی مثل شما تو این دنیا دیدم …
الهی شکر
علی جان بزرگترین آرزوم برات اینه که مثل اسم و نام فامیلی زیبات
همیشه و هر لحظه و هر دم
خوشدل باشی و غرق در شادی
الهی آمین
با سلام و ادب و احترام
متن بسیار عالى و جذاب و زیبا
تشکر بینهایت از صداقت و باز کردن اینچنینى سپاسگزارى
دقیقا خداوند با قلبهایمان صحبت میکند.
من هم ٢بار فایلو دیدم و در پایان بار دوم دقیقا تا این سوال تو ذهنم طرح شد که سپاسگزارى از دیگران چجورى با قانون ربط داره،دقیقا همین مورد در جا از قلبم گذشت که وقتى من سپاسگزارى میکنم چند ثانیه قبلش حتما به نکته ى مثبت اون مورد توجه کردم که الان تشکر میکنم
در کل از شما هم تشکر میکنم بابت کامنت زیباتون
خدا نگهدار
سلام به استاد توحیدیم سلام بر ابراهیم زمانم و سلام به خانم شایسته عزیز که خداوند در کنار استاد گذاشته تا بتونه افرادی عین من رو به راه درست و مسیر درست زندگی کردن هدایت کنه ازتون خیلی سپاسگزارم.
از شما آقا امینم سپاسگزارم وقتی کامنتت رو خوندم یک چیز درونم بیدار شد. اره. باورهای غلط درسته همینها بتها هستن. وای خدای من چه قشنگ گفتین باید این بتها رو یکی یکی بشکنیم. و استاد عزیز شدن ابراهیم بت شکن این باورها. وقتی با این دید نگاه می کنم با انرژی و اشتیاق بیشتر دنبالشون می گردم بتهایی که سالیان دورتا دور زندگیمون رو گرفته بودن بتهایی که باعث شکست و عدم موفقیتمون شدن. خدایا دوستت دارم
سلام استاد
چقدر مرز بین شرک و توحید بعضی جاها باریک میشه و تشخیصش برای من سخت میشه. مثلا شما درباره روابط عاطفی خودتون میگفتید که اگر خانم شایسته به هر دلیلی از شما جدا بشن شما به هیچ وجه ناراحت نمیشی. اینجا من فکر میکردم که من هم باید برم به کسی که باهاش رابطه دارم این حرفو بزنم که حواسش جمع باشه و فکر نکنه که من وابستش هستم. اما الآن متوجه شدم که نیازی به حرف زدن نیست بلکه فقط باید توی عمل اجراش کنیم. چه بسا که اگر همچین حرفی رو به کسی که دوستش داریم بزنیم، ممکنه دلش بشکنه و از ما دوری کنه.
به نام یگانه رب رزاق و هدایتگرم
سلام به توحیدی ترین استاد دنیا
استاد عشق استاد توحید مرد عمل و الگوی تمام عیارم
عاشقانه و آگاهانه دوستت دارم استادم
.
استاد چه بود این فایل؟
اول ک چقدررر خوشحال شدم وقتی پوستر معرفی این فایل رو توی کانال تلگرام دیدم : توحید عملی۷
آخه من عاااشق مبحث توحیدم و عاشق فایلهای توحید عملی شما
امیدوارم این روند فایلهای توحید عملی ب لطف خدا ادامه چیدا کنه استاد خوبم
استاد این فایل انقلابی در من ب پا کرد از تفکر از تامل از بررسی افکار و باورهام
.
استاد برداشت من از صحبتهای شما و رفتارهای ما بچه ها ک هنوز اول مسیر هستیم اینه که ما گاها آگاهانه ادا در نمیاریم. ما حواسمون نیست ک داریم ادا در میاریم و فکر میکنیم ک چقدرم رنگ و بوی توحید داره رفتارمون
من حس میکنم ما چون هنوز اول مسیریم دچار ی نوع ترسیم از مرز بین شرک و توحید
خودمو میگم
مثلا تو بحث روابط حالا اون رابطه ی رابطه دوستانه سادست ولی چون بحث توحید و رهایی رو میدونم ی جورایی دچار این کج فهمی بودم که باید ی جوری رفتار کنم ک وابسته نشم
نباید تمام احساس و ارادتم رو ابراز کنم
نباید خود خودم باشم توی ابراز احساسم ک مبادا عادت کنم مبادا وابسته بشم
یادمه چندوقت پیش زیر پست اینستای شما براتون ی کامنت زیبا نوشتم و ارادتم و احساس قلبیم رو بهتون ابراز کردم
همون موقع یکی اومد تو دایرکت بهم گفت آیا فکر نمیکنید همین کامنت شما ی جور بت ساختن از آقای عباسمنش باشه و شما دارین شرک میورزین؟!
و من فکر کردم ب اینکه توحید تو قلب منه ولی همون موقع ی فکری هم اومد ک عه الهه نکنه داری بت میسازی و مشرک میشی!!!
خلاصه که میخوام بگم این کج فهمی شاید برای همه مایی ک شاگرد شما هستیم کم یا بیش پیش اومده
حتی تو همین بحث تشکر
استاد ی ادبیاتی ک خیلی مرسوم شده بین بچه های عباسمنشی اینه ک هرچی بهشون بگی هر تعریفی هر عشقی یا.. در پاسخت میگن: سپاسگزار خدای درونت هستم
مرسی از خدای درونت
عاشق خدای درونتم
خدارو شکر ک این جمله رو بهم گفت
خدارو شکر ک کلامشو از طریق تو دستش بهم گفت
( و عملاٌ تو هیچی نیستی کسی نیستی تو نبودی یکی دیگه!! )
البته خودم مبرا نبودم و نمیتونم تاثیری ک از این حرفا روی رفتارم میذاشت رو انکار کنم
ب قول مریم جان توی یکی از مقالات سایت: تا زمانی ک هنوز بین برزخ باورهای محدودکننده قبلی (راجبه شرک و وابستگی و..) و قدرت باورهای جدید کنونی (از توحید از سپاسگزاری از آدمها) هستی ، همش دچار ی نوع کج فهمی هایی میشی یا شایدم ترس از مرز باریک بین شرک و توحید
و شاید همین باعث میشه توی رفتارمون تاثیرات خوبی نذاره
ولی خدارو شکر میکنم با این فایل خیلی چیزا برام روشن شد
استاد جونم دیشب خواب دیدم ک دارم توی کلاب هاوس ب طور اختصاصی ساعتها باهاتون راجبه قانون صحبت میکنم و حتی راجبه مرغ و خروسا و پردایس صحبت میکردیم وای چقدر لذت بردم توی خوابم..از خدا میخوام بتونم باهاتون زودِ زود صحبت کنم و از نزدیک ببینمتون
البته با نتایجم میام پیشتون
ب قول خودتون هروقت خواستی با عباسمنش حرف بزنی فقط از نتایجت بگو
چشم استادم چشم
من قول میدم هم الان و هم وقتی دیدمتون فقط و فقط از نتایجی بگم ک آموزه های شما و ایمان و عمل خودم باعثشون شد
و ب خودم قول میدم ک انقدر نتیجه کسب کنم ک وقتی دیدمتون با افتخار بیام بگم استاد من اومدم با اییییین همه نتیجه تو همه زمینه ها
عاشقتمممم استاد بزرگم
.
راستی در مورد سپاسگزاری از تخم مرغ و نیمرو هم اینو بگم ک من از توی سفر ب دور آمریکا این موضوع برام خیلی جلب توجه کرد ک اولا چقدر مریم جان احساس لیاقت میکنه ک بابت ی تخم مرغ ساده این همه تشکر و عشق دریافت میکنه و دوما استاد چقدر سپاسگزاره چقدر شکرگزاره چقدر قدرشناسه و چقدر خوب قانون رو اجرا میکنه و همیشه رابطتون رو تحسین میکردم و میکنم
شما الگوی تمام عیار من هستید استاد قشنگم
میبوسم روی ماهتون رو
.
الهه
خدایا شکرت
سلام سلام
خدای من اینبار میخوام خیلی متمرکز تر باشم رو شعار ندادن
رو درک اصل و نه اینکه کامنتو بنویسم و لایک بخوره دیگه تمومه درک کردیم بریم سراغ بعدی
نه
بلکه روی درک و شناخت خودم و عملکردنم
خدای من شکرت چقدر این فایل به جا بود اخه
چقدر هدایت بود اخه
امروز صبح تو دفترم نوشتم میخوام رو چند تا موضوع و پاشنه اشیل تمرکزی کار کنم
اینا که درست شن به میزانی که بهتری میشن لول باور ها و فرکانسام تو ابعاد مختلف بهتر میشه
یکیش توحید بود
یکیش سپاسگزاری
و یکی هم تمرکز بر نکات مثبت و احساس خوب
و چقدر خدای من تو بی نقص هدایت میکنی
و هماهنگ میکنی
دقیقا توی همین روز استاد شما این فایلو میزارید
که به نظرم قسمت طلایی توحید عملی بود
چرا که خیلی دیدم چقدر داشتم گاهی راهو اشتباه میرفتم و تازه افتخار هم میکردم که من دارم توحیدی عمل میکنم
و من یاد گرفتم این اشتباهات هم جزوی از مسیرمن که کمکم میکنن
نیاز به نگرانی نیست
نیاز به درک و بهبود اون اشتباهاته
خدایا شکرت بریم شروع کنیم
و سعی کنیم درک کنیم
اجرا کنیم
فقط برای خودم نه شعار دادن
نه اینکه نتیجه بگیرم که به بقیه بگم دیدی
نه برای نصیحت بقیه
برای خودم
برای خود خود خودم
بببین برای درک اصل اون قانون
یا هر چی
تو نیاز نداری تو تردید و اضطراب دائمی بیفتی که وای نکنه این غلطه نکنه من دارم اشتباه میرم
ببین اولا از قلبت کمک بخواه
و دوما نگران نباش
هرچی باشه جزئی از مسیرته که کمکت میکنه درک کنی موضوعاتو و تا ابد تو برزخ نباشی
و تصمیمات و ادراک های بهتری از قوانین داشته باشی
و اینکه وقتی پای صحبت های استاد نشستی
وقتی مطمئنی اون راهه درسته و نتایج درسته(نه وقتی که نتایج و راه و .. همه غلطه از نظرت )اونوقت بشین و پاک کن و در نظر نگیر اون چیزایی که میدونی یا از گذشته فکر میکنی عقاید و باوراتو نگه ندار یک کفه ترازو و اونورم اون اگاهی ها
تو خالصانه فقط به اون عمل کن و ببین با کدوم ارتباط برقرار میکنی
نتیجه میگیری
احساس میکنی حقه و درسته
ببین توحید درونیه
پس تو نه میتونی برچسب بزنی که فلانی مشرکی و نه قضاوت کنی
چون در این صورت به ضرر خودت کردی و تمرکزتو از بهبود خودت رو بقیه گذاشتی
و نه میتونی نگران قضاوت بقیه باشی درمورد توحید و شرک خودت و بخوای راضیشون کنی
قانعشون کنی
نشونشون بدی و………
اینا درونیه و تو باید واقعا رو خودت کار کنی
شرک یه چیزی نیست که اگه مشرک باشی یا نباشی این دنیات تکون نخوره و فقط مخصوص اون دنیا باشه بلکه به قول خداوند در دنیا و اخرت ……..
پس این شرک به تمام جنبه های زندگیت تاثیر داره
هرچقدر بیشتر بتونی توحیدی باشی در عمل ونه در حرف خیلی خیلی خیی سد ها و محدودیت ها میشکنه چون اونا مرز ها و قدرت هایی بود که تو از خودت و خدا گرفتی و به بقیه دادی
خدایا شکرت
استاد وقتی میگی من قاری قران بودم و…..
اصن مات و مبهوت لبحند زنان میگم
ببین چقدر تغییر
ببین یک ادمی که مثل خودم قبلا شعار دهنده تو این فضا ها بوده میشنه اصل رو درک میکنه
و تمام تعصبات و معیار ها و ملاک های ظاهری رو فارغ از نظر بقیه کنار میزنه
و الان تغییرات به حدیه
از همه لحاظ نتایج و…… که باور نمیکنی این ادم با این سبک زندگی تو اون شرایط بزرگ شده باشه
خدایا شکرت واقعا
برای اینکه من یک الگویی دارم در تمام ابعاد عالی
و در تمام ابعاد پیش رو و نه راکد
دردین
در توحید
در معنویت
در روابط
در ثروت
در…….
دقیقا بابای من داشت پریشب میگفت
میگفت من هرررررررررر ادم و مشاور و……… ای رو که دیدم دم از روانشناسی و موضوعات این چنینی میزنه و تدریس میکنه
زندگیشو میبینی میبینی میلنگه
روابطش
ثروتش
سلامتیش و………..
و من فقط تو دلم میگفتم خدایا شکرت
که من یک الگو و استادی دارم که بدون اینکه یک عالمه ازون اساتید رو دیده باشم
همه چی داره
و همه چیز رو به راهه و مستاق قوانیننیه که عمل میکنه
اما اونشب اوضاع به شکلی پیش رفت که یا بابای من تو مدار نبود یا هرچی
صحبت ها قطع شد و نرسید به صحبت من از این استاد
و من تقلا نمیکنم
و من سعی میکنم درک کنم قانونو
و نخوام به زور کسی رو هدایت کنم
و باور کنم اگر در مدار باشم و باشند افراد ما هدایت میشیم
و خدایا شکرت که همه چی فراهمه
درستی این قوانین
نتیجه دادن و همه و همه
و فقط برمیگرده به من که چقدر استفاده میکنم
چقدر جدی میگیرم
چقدر باور میکنم و چقدر تلاش میکنم عمل کنم و رو خودم کار کنم
اونچیزی که از بچگی شنیدی رو نزار ملاک و بعد بیا قران رو باهاش تطبیق بده
بلکه بیا این قوانین و قران رو ببین و تو ذهن خودت تطبیق بده قانون هایی رو که داری میشنوی و قران داره میگه و تو خیلی بیشتر باورش میکنی
عباسمنش جادو نمیکنه
ترفند به کار نمیبره
چییزی رو نمیگه که بخوای بشنوی
و دلیل این تاثیر گذاری اینا نیست
دلیلش اون بی طرف بودنه
حقیقت رو گفتن فارغ از مخالفان و موافقان
فارغ از بدنه جامعه
پس دنبال خاص بودن نباش که تو هر حوضه ای موفق باشی دنبال خودت بودن باش
دنبال اون چیزی که بهت گفته میشه انجام دادن باش
دنبال عشق و علاقت باش
دنبال باور های درست برای نتایجت باش
به حرفای بقیه کاری نداشته باش که چی میگن
ببین چی میکنن بعد ببین قانونو تو زندگیشون
شعار نده
عمل کن
که نتیجه بگیری تو زندگیت
و نیا از قانون صحبت کن از فرضیه یا نظریه ها
بیا از نتایج و دستاورد ها و تجاربت صحبت کن از استفاده از قانون
کی میتونی؟
وقتی به جای شعار دادن رو اجرای توحید
رو اجرای توحید در درونت
سپاسگزری
باور ها ی درست و……….. در عمل کار کنی
اون وقت نتیجه میگیری و تو میتونی با خودت و بقیه که در مدار قانونن درباره این نتایج صحبت کنی
چون اگر اونی هستی که بقیه رو نصیحت و هدایت میکنه نشون میده تو خودت عمل نمیکنی چون اگر عملگرا باشی انقدر رو خودت متمرکزی و حواست به رفتار ها و باورات هست که وقت نمیکنی به بقیه بگی چه کنن و حاصل این نوع رفتار نتایج رو انقدر تصاعدی بالا میبره که تو نیاز نداری حرف بزنی نتایجت صحبت میکنه با اونی که در مدار باشه
به جای اینکه خودتو هم گول بزنی و تضاهر کنی که به قانون عمل میکنی و فکر کنی که اینطوره و غرق باشی درش
به جای اینکه فقط حرفهای قشنگ بزنی که بقیه به به چه چه کنن افرین بگن
اگر واقعا نتیجه بخوای
میایی چیزی رو میگی که بهش عمل میکنی
چیزی رو مینویسی که میخوای بهتر درک کنی
بیا حواست باشه داری چطور عمل میکنی داری چطور رفتار تو کنترل میکنی و بر اساس باور های درست تطبیق میدی عملکردتو
به جای ایراد گرفتن از بقیه
که چقدر مشرکه
چقدر باوراش خرابه
چقدر فلانه
بیا ببین اقا اگه من باورام بهتر از این بود که نتایجم باید خیلی متفاوت میبود
پس معلومه من دارم اشتباه میرم
و اونوقت نتیجه رو ببین
ببین خیلی درد داره که فقط نصبحت کنی و کوفتم نکرده باشی تو زندگیت و اخرشم هیچی به هیچی پس مسیر درستو برو
اگر یه روز روابطت خوب میشه
یه روز ثروت سمتت میاد
یه هفته سلامتی
بعد دعوا و جنجال
و محدودیت مالی و نمیدونم بدن درد و……..
اگه نتایجت پایدار نیست
نشون میده
تو درست و پایدار عمل نمیکنی
یه روز عمل میکنی
یه روز یادت میره
یه روز جدی نمیگیری
یه روز حال نداری
و…….
پس چیزی که ایراد داره و باید روش کار کنی تعهد و جدیتت تو عمل به قانونه
چون وقتی مسیرت درست باشه نتایجت پایدار درسته
و این تعهد نیاز به انگیزه داره که یا تو از تجسم خواسته هات میگیری یا جهان با تضاد ها بهت میده
اوه مای گاد میرسیم به نقطه ای که من توش خیلی پاشنه اشیل دارم
باید توحید رو در قلبت روش کار کنی
نه اینکه رو زبانت کار کنی
نه اینکه ادا در بیاری
ببین تو احساسش میکنی وقتی داری شرک میورزی و اون ادمه رو همه کاره و باعث و بانی میدونی یا عاشقانه به خاطر حضو رش خوشحالی و داری ازش تشکر و عشقتو ابراز میکنی و هی با خودت میگی خدایا شکرت
ببین تو اینو میفهمی
پس دنبال کلامت نباش
اگر دنبال درست کردن طرز نوشتن و حرف زدنتی
معلومه که برای حرف مردم برای حرف و نظر اونایی که تو این فضاها هستن داری اینطوری رفتار میکنی و این ماسکه و نه شخصیتت
و به ههیچ دردی نمیخوره و اب در هاون کوبیدنه این نوع توحید
فهمیدی؟فهمیدی چرا ما کل عمر میخوندیم تنها قدرت جهان خداست و…….. ولی از ادما میترسیدیم
چون تیتر وار حفظ کردیم و امتحان دادیم
پس اگه واقعا میخوای ابراهیمی عمل کنی اگر واقعا میخوای درست عمل کنی دست بردار از شرک که از نظر بقیه توحیدی بیایی و فکر نکنن که فلانه
بیا واقعا نگاه کن چقدر داری قدرت میدی به ادما و یا چقدر داری سپاسگزاری میکنی از دستان خدا
اینا فرق دارن
خدایا شکرت من میخواستم رو سپاسگزاریم کار کنم
و الان خدا داره بهم میگه
سپاسگزاری یعنی فرکانس دیدن نعمتها و قدردانی
از خدایا شکرت های درونی به خاطر نعمتهای اطرافت گرفته تا قدر دانی از دستانی که از طریقشون نعمتها وارد زندگیت شده
و این شرک نیست که سپاسگزاری کنی ازشون
سپاسگزاری ازشون به معنای بوسیدن پاهاشون و اینکه من تا اخر عمر به تو محتاجم یا اگر تو نبودی نمیشد نیست
و توحید هم به معنای غرور
به معنای بی احترامی به افراد و بی ارزش شمردن کارشون نیست به معنی تشکر نکردن ازشوون نیست
اینجاست که باید قانون درست درک بشه
توحید یعنی من میدونم خدا هست که داره نعمتها رو میده
میدونم نباید از غیر خدا بترسم یا رو وعده ها حساب کنم یا از رفتن افراد بترسم یا از از دست دادن و تهدید افراد
توحید درعین حال یعنی سپاسگزاری و عشق به دستان خدا
نه به خاطر اینکه اگه تو نبودی بدبخت میشدم
و نه به این معنی که تو هیچی نیستی
بلکه اون فرکانس که تورو به داشته هات بینا و نعمت و احساس خوب میاره
از قدردانی و انتقال احساس خوبت به خاطر اون نعمتها
و در درونت از جانب خدا دونستن
و اشک شوق ریختن که خدایا تو چقدر داری بهم کمک میکنی
و اصلا نمیشه خیلی توضیحش داد
میدونی باید فرق قد و غرورتو و بی احترامی به بقیه رو با سپاسگزاری و احترام بهشون با ارتباط هرکدوم به توحید و شرک درک کنی و حواست باشه
داری چطور رفتار میکنی
و ایا این رفتار درسته که اگه با تو بشه خوبه؟
خدایا شکرت خیلی خوشحالم احساس میکنم لول بالاتری از سپاسگزاری رو درک کردم
سپاسگزاری از دنیای اطرافم
خدای خودم
خودم
موجودات
وسایل و………
در عمل در نگه داری درست و در کلام و عشق و احساس خوب
و الان بی صبرانه و لیزری مشتاق اجرای این اصل و سعی در درک بهتر و بهتر و رفع رفتار های نادرستم هستم
مشتاق اینم که وجه بهتر و بهتر دستان خدارو بیرون بکشم از طریق سپاسگزاری
و یکی از مهم ترین نکات
که من الان متوجهش شدم و امید وارم بتونم بهش عمل کنم
اینه که سپاسگزاری نباید به خاطر این باشه که اون ادم بیشتر کمک کنه یا…..
من قبلا
با این نگاه که من با قدردانی نعمت بیشتری دریافت میکنم
که درسته
از افراد سپاسگزار بودم
اما وقتی نیت اون سپاسگزاری برسه به اینکه بازم تکرارش کنه
از دستش ندم
و نکنه بره و دیگه هدیه یا……. ای نده یا شرک که گویی این خداست بزار انقدر چاپلوسی کنم و راضیش کنم بلکه هی نعمت بیشتری بده
این چیزیه که من واقعا میخوام مرز بین سپاسگزاری به خاطر اینکه اون ادم بهت بیشتر بدهبا اینکه که سپاسپزاری نکردن از غرور که اون هیچی نیست و خدا و……..رو اجرا کنم
و برای خودم سپاسگزارم
چون این فرکانس تمرکز منو هدایت و نعمت وارد زندگیم میکنه و عشق ورزیدن و پاسخ عشق بقیه به من احساس زندگی میده
نه به خاطر اینکه اون ادمه ببینه و قطع نکنه
تو باید تشکر کنی از ادما توحید و وابسته نبودن بهشون تو قلبته نه تو حرفت
خدایا شکرت و چقدر این سپاسگزاری قشنگه و چقدر راهو اشتباه میری اگه به بهانه توحیدی بودن خودتو از این فرکانس ناب محروم کنی
من خودم حالم خوب میشه وقتی یه نفر مارو دعوت میکنه
غذا میپزه یا…… من تشکر میکنم میگم خیلی خوش گذشت یا عالی بود یا چسبید
من قلبم شاد میشه از توجه به احساس خوبم و احساس خوب دادن به بقیه و لبخند خوشحالی اونا
پس چرا فراموشش کنم
چرا
بعد تازه بنالم که قبلا فلانی یا ….. کلی بهمون فلان میکرد الان هیچی ایا این به خاطر چیزی غیر از این دو حالته که یا شرک ورزیدی و روش حساب کردی یا سپاسگزار نبودی نه در حرف بلکه در قلبت در دیدن نعمتهات در سپاسگزاری از خدا و اون ادم در اوردن اون نعمت تو معادله چیز هایی که به خاطرش سپاسگذاری و تکرار این روند؟؟؟
سعی کن یک شخصیت سپاسگزار ایجاد کنی
شخصینی که به خاطر زمین و زمان سپاسگزاره و تو هر موردی تو هر شرایطی نکته ای و نکته های بسیاری برای سپاسگزاری داره
دلتنگی یا علاقه به اینکه ببینی فرد یا افرادی رو یا دلت براشون تنگ شه شرک نیست
که بگی نه من توحیدیم دلم تنگ نمیشه وابسته نیستم
این فرق میکنه با وابستگی که نتونی بدون فلانی زندگی کنی
انقدر برای افراد ارزش قائل باش که ازشون تشکر کنی
چون ارزش قائل بودن برای بقیه به این معناست که تو ادم ارزشمندی هستی
چون یه ادمی که خلا بی ارزشی داره نمیتونه کسی رو تحسین کنه
ارزشمند بشماره
همه رو کوچیک میکنه و میگه این که چیزی نیست و…….
توحید یعنی نترسی که اگه بگی حقوقتو بدن بترسی بیرونت بندازن یا همه چی تموم بشه
نگران نیستی
حرکت میکنی ایمان نشون میدی
توحید یعنی
وقتی کسی تهدیدت میکنه میگه جلوتو میگیریم یا نمیزاریمت یا اگر فلان کنی بهت فلان میدیم روشی که فگر میکنی درسته رو انجام بدی
توحید یعنی وقتی بهت گفته میشه با تمام ترسها عمل کنی هرچند چیزی از ناشناخته ها نمیدونی واردش شی نترسی از مشکلات و بدونی که حل میشه و خدا کمک میکنه
توحید یعنی عمل کنی و ببینی خدا چطور از بی نهایت طرئوق معجزه وار کمکت میکنه باور نکردنی
توحید یعنی فارغ از ترس از نظر مردم راه درست رو بری
توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی در عمل نه در حرف و برچسب به بقیه و………
توحیدی که درست درک بشه بهت شجاعت حرکت و غلبه به ترسهاتو میده
اگر استاد از اعضای سایت به خاطر کامنت هاشون تشکر میکرد
به این معنی نبود که اگر شما ها نبودید من هیچی نبودم
بلکه این به معنی سپاسگزاریه
با تمام وجود از عزیزانت برای هر کار کوچیکی که برات انجام میدن تشکر کن و ازین فرکانس لذت ببر و ببین نتایجشو
مامان بزرگ من هر بار که میبوسیدیمش هر بار که محبت میکردیم تشکر میکرد چقدر عالی این قانون رو اجرا میکرد
تنها عاملی که نشون میده تو در مسیر درست پایدار در عملکرد درست هستی یا نه نتایج پایدارته
به خودت بگیر قانون رو نگو درباره من صدق نمیکنه
بگو نه من باید تو این حوضه بهتر شم
به خودت بگیر صحبت ها رو
خدایا شکرت دمتون گرم استاد
خدا قوت مرسی برای این فایل بی نظیر
خدایا شکرت که بودم و شنیدم و هم فرکامس بودم و امید وارم خیلی عالی درک و عمل کنم
دمت گرم خانم شایسته که انقدر عالی محصولات رو و محتوا رو معرفی میکنی که بر اساس پاشنه اشیل هامون ازش استفاده کنیم
و باز هم اهمیت کار کردن رو عزت نفس
شکر که این دوره رو دارم
و باید با تعهد در اجرا و استفاده ازش قدردان این نعمت باشم
و هدایت شم به نعمتهای بیشتر
و در نهایت توحید یعنی وقتی اونهمه ادم با برنامه هات ارتباط برقرار میکنن با حساب رو اونا نری تهران که به اونا بگی بیان و دلت به اونا قرص باشه
نه دلت به خدای خودت قرص باشه که اون همه کارس
عوامل بیرونی برای حرکت و پیشرفتت عامل نیستن
به شرطی که نترسی
خدایا شکرت امید وارم با کیفیت پیش بریم در توحید و سپاسگزاری و حال خوب و تمرکز بر نکات مثبت و اجرای قوانین
ستایش عزیزم
بی نهایت ممنونم ازت بابت این کامنت فوق العاده ات
میدونی من هر بار که کامنت های تو را میخونم بیشتر به شاگرد استاد عباس منش بودن افتخار میکنم
اصلا کدوم استادی
کدوم سازمانی
میتونه یه همچین نگرش و شخصیتی تو یه فرد ۱۳ ساله ایجاد کنه
اما خوشحالم چون میدونم این نتایج تو آینده جهان و کشورم چقدر تاثیر داره
خیلی دوست دارم ستایش جان
امیدوارم هر روز تو این مسیر قویتر بری جلو
سلام دوست هم فرکانسی من
ممنونم برای پاسخ قشنگ و ارزشمندت
ایول به شما که وقت میزاری کامنت میخونی
و خدایا شکرت منم افتخار میکنم به عباسمنشی بودنم
عاشقتم و برات خیر و خوشی و یک آرامش عمیق و خوشبختی پایدار رو برات آرزو میکنم
سلام و درود به همه دوستان عزیزم
سلام به ستایش خواهر عزیز،گرامی، مهربون ودوست داشتنی وموفق ام
چقدر لذت بردم از کامنت زیبا یت
سپاس گزارم ازت که وقت و انرژی میگزاری وبه این حد از رشد و درک به قانون رسیدی
خیلی دوست دارم وتحسینت میکنم
شاد شاد شاد باشی همیشه
سلام قربونت برم ، من عاشقتم استاد که انقدر صریح و محکم صحبت میکنید.
این فایل بینظیر بود اصلا من نمیدونم جواب کدوم درخواستام بود ولی فهمیدم که چرا بعضی جاها لنگ میزنم.
واقعا بعضی وقتها که میگید بچه ها بد متوجه میشن حرفای منو ، الان این فایل مصداق کارهای منه. حالا فهمیدم چرا تو روابطم رشدی ندارم چون اصلا من تشکر نمیکنم و فقط مردم رو به عنوان دست خدا میدونم و کاملا بی توجهی بهشون میکنم.
به قول قرآن که میگه شیطان اعمال زشت شما را در نظر شما زیبا جلوه میدهد منم با تشکر نکردن از اطرافیانم به خیال اینکه اونا دست خدا هستن و اگر نباشن از یه جایی دیگه من کارم انجام میشه رفتار میکردم و خیلی به این دیدگاهم افتخار میکردم.
خیلی جاها نتیجه ای که میگیریم با نتایج قبلمون اصلا فرق نداره و دائم میگیم چرا پس تغییری حاصل نمیشه من که دارم روی خودم کار میکنم نگو بابا تو داری قانون رو به نفع خودت پیاده میکنی نه اون چیزی که واقعا هستش اونوقت توقع داری نتیجه ای بهتر بگیری.
ای خدا ممنونم ازت که این حرفا رو از زبون کسی شنیدم که خیلی قبولش دارم.
به خدا الان بلند شدم از همسرم تشکر کردم به خاطر حضورش توی زندگیم .
استاد ممنونم ازت که هستی و هر روز داری راهی جدیدتر بهمون نشون میدی تا آسوده تر زندگی کنیم.
بابا دمت گرم حال کردم با این فایل خداشاهده که این فایل قابلیت رفتن توی لیست محصولات رو داره که انقدر با ارزشه.
هرکجا هستی خدا پشت و پناهت باشه نفس.
من : عاشقتم نفس
استاد : منم
😘😘😘😘😘😘😘😘😘
به نام الله یکتا سلام به استادمهربان و مریم عزیز و همه ی دوستان گرامی. این فایل مخصوص من بود من این سه ماهی که رو که دارم جدی تر روی خودم کار میکنم خیلی جاها بهم الهام شده که دیگران رو نصیحت نکن بهشون نگو که کار درست چیه چندین بار تمرین کردم و کمترش کردم ولی از یه راه دیگه وارد میشد مثلن پدر من به یه مشکل مالی برخورده بودن و من بهشون میگفتم این مسیری که میرین اشتباه هست و شما باید توکل کنین به خدا و… حرف هام اشتباه نبود خودمم تا مقدار زیادی سعی کرده بودم توکلم به خدا باشه ولی بازم این طور رفتار کردنم و پافشاری رو اینکه باید تغیر کنن (در صورتی که باید هزارام بار به خودن بگم به من ربطی نداره من فقط مسئول خودم هستم خداوند با اون خداوند بودنش کسی رو زور نکرده و گفته هرکسی خواست هدایت و راهنمایی میشه هرکسی هم نخواست موردی نیست پس من کی باشم که بخوام به دیگران خوب و بد رو بگم) بحث هایی رو بین خودم و پدر به وجود میاورد و من رو باز از مسیر دور میکرد. من تمرین کردم و دیگه به پدرم کاری نداشتم و کلن سعی میکردم کسی رو نصیحت نکنم وکم شده بود تا موقعی که خواهرم هم شروع کرد با فایل های شما کار کردن و من همش میخواستم بهش بگم اینجا اینطوری برو چرا اینجا اینجوری میری و توهم باید مثل من بری جلو اینجا اینجوری نرو وگرنه به مشکل برمیخوری چرا اینقدر شل میگیری فلان فایل رو گوش کن,چرا کامنت های سایت رو نمیخونی,در صورتی که خوب من سه سال که ارام ارام با هدایت های الله و ازمون و خطا کردن به اینجا رسیدم و هر بار به من الهام میشد که تو دخالت نکن اون باید خودش بره جلو و هدایت بشه از سمت من تو چیکاره ای .من دوباره دیدم دارم با این کار این بار با نصیحت خواهرم از مسیر دور میشم و کمش کردم ولی هنوز وجو داشت و دیدم دارم هر روز خسته تر و ناامید تر میشم و از مسیر دور میشم تا دیشب که من به قانون عمل نکردم و با مادر و خواهرهام نشستم و فیلمی رو دیدم که درباره ی احضار روح و این حرف ها بود و من خیلی اذیت شدم چون با چیزهایی که از قانون درک کرده بودم این چیزها خیلی مغایرت داشت و فقط منفی بافی و ترس و ناراحتی بود و برای کسانی اتفاق می افتاد که قانون های بدون تغییر خداوند رو نمیشناختن و من بعد از فیلم سر مسائلی که در فیلم گفته بود و قبول نداشتم با مادرم بحث کردم و ایشون حرف هایی زدن که بوی شرک میداد و من میخواستم ثابت کنم که اشتباه میگین و توحید این هست و این,هیچی دیگه حالم بد شد و در طول بقیه شب باعث قضاوت کردن دیگران و بعد احساس گناه از این که وای من الان قضاوت کردم پس حتمن یه جایی مچم توسط دنیا گرفته میشه چون من امتحان کردم و واقعا همینطوره هر جایی که کسی رو قضاوت کردم یا نصیحت کردم که تو چرا اینجا اشتباه کردی خداجوری میذاره تو کاسم که بفرما بگو ببینم شما اینجا چند مرده حلاجی و کلن دیشب حالم اوکی نبود.امروز صبح من گفتنم ایرادی نداره دوباره شروع میکنم پس شروع کردم دوباره کار کردن و هدایت شدم به نوشته های دوستان عزیزم که چقدر کاربردی بودن و متوجه شدم که باید بنویسم که چه چیزی های نادرستی در رفتار من هست و من رو از مسیر دور میکنه و دیدم بله یکی از مسائل بزرگ همین نصیحت کردن هست و من هنوز جای کار دارم و چون مثل اون اوایل روش کار نکردم دوباره داره زیاد میشه و من دوباره دارم خوب و بد رو به دیگران میگم که درست نیست و بعد از نوشتن و اعتراف کردنم به خودم که من مقصر شرایط الانمم,ب هوسیله ی الله مهربانم هدایت شدم به سایت و با این فایل استاد عزیز روبرو شدم و دیدم بله نه تنها در نصیحت کردن بلکه من خیلی در دیدگاه توحیدی افراط گر شدم و بعضی جاها که دیگران کاری برام انجام دادن من یادم رفته ازشون سپاسگذاری کنم و حتی چندین بار به پدرم گفتم شما رزق ما رو نمیدی این ها همه کار خداست مرسی استاد واقعا از شما سپاسگذارم که من رو اگاه کردید که باید مراقب باشم و من هم بعد از دیدن فایل وقتی پیش مادرم رفتم از ایشون سپاسگذاری کردم و خیلی از لبخند ایشون احساس خوبی پیدا کردم.راستی استاد من یک چیزی رو هم که چند وقتی هست درون خودم پیدا کردم اینکه من یسری جاها زیاده روی میکنم و افراط میکنم در مسائل قانون و مخصوصن مسئله ی توحید مثلن یک جایی خداوند یه شخصی رو دست کرده که یک کمکی به من برسونه ولی من میگفتم نکنه من دارم شرک میورزم و به این شخص وابسته شدم خدایا من رهاش میکنم تو از یه راه دیگه کمکم کن چندین بار نشونم میده بابا بیا اینم کمک من ولی من از بس این شکم قوی بود که قبول نکردم و بعد هم گفتم پس چرا هدایت و کمک الله نیومد ,یا مثلن یه درخواستی داشتم از خداوند ولی میگفتم نه من همیشه وابسته به پدرم بودم و از اون پول میگرفتم میدونم که دست خدا هست ولی من چون بهش وابسته هستم شرکه پس من باید رهاش کنم و منتظر باشم خدا از یه راه دیگه کمک کنه و انقدر خودم رو عذاب میدادم که نگو دو صچرتی که خدا میگفت بابا تو چیکاره ای من میخوام از ایم راه کمکت کنم چرا به خودت شک داری اخه, ولی بعد از چندین بار ازمون و خطا و گوش دادن به خداوند متوجه شدم که خداوند از بی نهایت طریق برای من رزق میرسونه که یکی از اون طریق ها پدر خودم هست و من دارم زیاده روی میکنم وقتی من اعتقاد دارم که پدرم یکی از دستانه خداوند هست پس من وابسته نیستم و شرک نورزیدم نباید این قدر وسواس بخرج بدم و این ذهنم هست که داره گولم میزنه.استاد من واقعا قبول میکنم که در بحث سپاسگذاری از دیگران کمکاری کردم و حتی یک سری جاها به خواهر خودم هم که کلن خیلی تشکر میکنه حتی از خود من میگم اشتباه نکن من کسی نیستم خداوند بوده و چرا تو حواست رو مجع نمیکنی اخه و امروز که شما گفتین واقعا یه لحظه از این جدیت شما ترسیدم و فکر کردم روبه روی شما نشستم و دارین من رو دعوا میکنین😂😂😂و همون حین گفتم ببخشید استاد عصبانی نباشین(واقعا ازتون ترسیده بودما)😂😂من قول میدم اینجا که دیگه حواسم و جمع کنم و سپاس گذار اطرافیانم باشم و نصیحت نکنم و فقط رو خودم کار کنم البته نمیگم صددرصد میتونم در این زمینه عالی بشم ولی نهایت تلاشم رو میکنم.بازم از خدای خوبم بی نهایت برای هدایتم سپاسگذارم و از شما و مریم عزیز هم برای این فایل عالی سپاس گذارم چون خیلی خیلی من رو تکون داد و خیلی به خودم اورد.