اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد میدونم الان تو سفرهستین،واستون آرزوی سلامتی، سعادت، ودیدن و درک بیشتر زیبایی های خداوند را دارم.
خداوندا شکرت بابت مسیر هدایتم.
استاد جان در فایل توحید عملی 9 بعضی از قسمت های شعر پروین اعتصامی شما اشاره ای داشتی به ضمیر جمع که خداوند هم در قرآن در اکثر مواقع از آن استفاده کرده..
استاد جان شما فرمودید خداوند زمانی از ضمیر جمع استفاده میکنه که بر میگرده به مشیت و سنت یا همان قوانین ثابت و زیبایی اللهی
استاد جان در این شعر پروین اعتصامی دو بار اشاره داره به فرمان خداوند به (دریا)، (موج)، (سیل)،…
یک بار با ضمیر جمع
یک بار با ضمیر متکلم وحده
استاد جان اگه میشه بیشتر راهنمایی کنید بیشتر در مورد ضمیر جمع یا متکلم وحید که در قران آمده توضیح بدید…
سلام خدمت استاد گرانقدر و خانم شایسته دوست داشتنی و دوستان تلاشگرم
از استاد عزیزم سپاس گذارم این شعر بی نظیر رو خوندن و توضیحات پشت این شعر بسی لذت بردم
وقتی داشتم فایل میشنیدم به لین فکر میکردم که خدا چطور مادر موسی قبول کرد بچشو بندازه تو آب؟!قبلا این داستان شنیدع بودم ولی صرفا به این فکر کردم که داستانه دیگه لابد یکی بش خبر داده در ادامه فایل استاد گفتن که خدا هدایت میکنه الان میفهمم که هرچقدر قلبتو آزاد کنی رها باشی راحت تر میتونی هدایت ها رو متوجه بشی من چند وقته حس میکنم هدایت ها رو نمیفهمم نشانه میبینم ولی درکشون نمیکنم یعنی نمیدونم تو چه حالیم که نشانه خیلی واضحه ولی بازم میگه این راه برم یا اون راه بعدشم اصن حرکت نمیکنم بااینکه آدم واقعا پر انرژی هستم همیشه پر انرژی بودم ولی تو حرکت زدن برای خودم برای زندگیم کندم وقتی بش فک میکنم میبینم بحث نداشتن ایمانه تو هدایت رو واضح میبینی دریافت میکنی ولی بقول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته ، الان میدونم ایمانم ضعیفه من جاهای با وجود ترسهام ولی به ندای قلبم به هدایت الله گوش دادم انقدر اتفاقات بینظیر رقم خورد که انگشت به دهن موندم ولی ما آدما فراموشکاریم نمیبینیم که عزیزم نگاه کن یکم برگرد عقب ببین کجا خدا سفت بغلت کرد محکم دستت گرفت مگه کم بودن هر جا با ترس رفتی با دلی پر از شادی و آرامش برگشتی چرا اون زمانا رو نمیبینی ؟!
خیلی دوست دارم یک روزی برسه من انقدر رو خودم کار کرده باشم انقدر عالی باشم که بیام همش از نتایج بینظیر حرف بزنم از کارهای که برای پیشرفت زندگیم انجام دادم از گوش دادن به ندای قلبم و هدایت ها و عمل کردنم حرف بزنم این کامنت رو از امروز بعنوان رد پایی از خودم میزارم تا بتونم عالی تر عمل کنم .
سلام و درود خدا بر شما؛ چه زیبا توصیف کردید و چه به جا شعرهایی رو در متنتون گنجانید؛ اینجاییم چون دعوت شده ایم با هدایتی از طرف خدا برای بازیابی انسانیت شریف و توانایی که در میان هیاهوی این دنیا گم کرده ایم ، درود بر استاد بزرگوار
با سلام بر خداوند بیکران دوست وبا سلام خدمت استاد بزرگوار وخانم مریم شایسته عزیز واقعاً پیامبر زمان ما استاد عباسمنش وخانم مریم فرشته هم فرشته هم معاون پیامبر ما ممنون از زحمات بی وقفه ی شما بزرگواران وسلام خدمت روشا ی عزیز که العان هم دارم با جواب دادن به کامنت شون با گریه وباهق هق اشک ریختن مینویسم این نوشته رو من که از سال 68و69 وارد زندگی خودم شده بودم از اون زمان تا حالا من یک روز توی دنیا ندیده بودم از دست شوهرم زمین و زمان میدونستم که من اشرف اصلا یه روز خوش ندیدم از دست شوهرم ومن هی دنبال راه کار بودم فقط خیلی سخت بود برام طلاق و سه فرزند واز دست شوهرم اعضای بدنم شکسته به خدا اونقدر بدبین مریض طول میکشه اگر بیام اکتکها داغون شدنهام بگم ولی با خدایان به این سایت دیگه آرام آرام شدمویواش یواش اون شوهر فرعون هم داره نرم تر میشه ومن مینوسم ومینویسم وفایل هارو میبینم نتایج هارو میبینم اشک میریزم شکرمیکنم وصبح ها هم شکر گزارم مفصل 3.4بعضی وقتها 5,6
سه یاچهارص بعضی وقتها به هفت صفحه هم میرسد روشا جانم نمی دونمشما خانم هستین یا نه ولی عین خواهر ویا برادر هستین سلامت باشین که باعث شدین من کمی در این حرف بزنم ودع برای جان روح جسم استاد عزیز وخانم مریم شایسته بکنم دوره کشف قوانین داره مرا معا لجه میکنه ومن دارم شوهرم رو معالجه میکنم جون خالق بودم و هستم ولی نمی فهمیدم واستاد به من آموختند واین راه تا قیامت من ادامه دارد ومن دعاگوی استاد عزیز تر جانم هستنوسپاس گزار الله یکتا به استادم هستمو روشا سلامت وسعادتمن وثروتمند وهقشنگی ها تقدیشما انشاالله میبخشید واز همه ی دوستان متشکرم وخداحافظ
از دیدگاه خداوند نتیجه مشخص شده است، کار انجام شده، ما نمیبینیم؛ چون ما با چشم و عقل خودمون داریم به اتفاقات نگاه میکنیم.
وقتی توکل میکنیم بر خداوند، وقتی هدایتها را دنبال میکنیم، وقتی ایمان داریم، وقتی احساس مان خوب است، وقتی نه غم و نه ترسی داریم و با ایمان و توکل مسیرمون رو پیش میریم، نتیجه اتفاق افتاده، شاید ما هنوز ندیدیمش ولی از دیدگاه خداوند اتفاق افتاده است.
شک و تردید یکی از بزرگترین دشمنان توکل و ایمان است.
خدا همیشه داره به ما میگه: ایمان داشته باش و مطمئن باش که کارها انجام میشه. مطمئن باش که قدمها برداشته میشه، مطمئن باش که اتفاقات رخ میده.
خداوند عادلِ، عدل خداوند بینقصِ.
هر آنچه که ما در زندگیمون داریم دریافت میکنیم، بهخاطرِ آنچه پیش پیش میفرستیم است؛ (بهخاطر آنچه انجام میدهیمِ: به ما کانوا یعملون)
اتفاقات داره کاملا عادلانه رقم میخوره.
همه چیز در سیطره مشیت الهی است.
تمام اتفاقات، تمام آنچه که داره در جهان اتفاق میافته، همه چیز تحت کنترل خداست.
وقتی خدا بهمون وحی میکنه که فلان کار رو انجام بده، مطمئن باشیم که در این جهان بزرگ، هیچ برگی به اذن خداوند نمیافته و همه چیز تحت کنترل خداست.
هیچ چیز در جهان اتفاقی نیست؛ یعنی اینطور نیست که اتفاقی بیفته و خداوند در جریان نباشه.
– به قول جناب سعدی:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
خداوند همه چیز را تحت کنترل دارد؛ حتی یک قطره آب هم به ماموریتی که خداوند بهش داده داره عمل میکنه.
این کفرِ که فکر کنیم خداوند چیزی را فراموش میکند و حواسش به وعدهای که داده نیست؛ وعده خداوند حقِ.
هیچ چیزی اتفاقی رخ نمیده، هیچ چیزی شانسی رخ نمیده، هر چیزی ماموریتی داره.
همه اجزای هستی دارند ماموریتی که خدا برایشان مقدر کرده رو انجام میدهند.
– به قول جناب ملاصدرا (خـداونـد از نـگاه ملاصـدرا):
خداوند بینهایت است و لامکان و بیزمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید
و به قدر آرزوی تو گسترده میشود
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود
یتیمان را پدر میشود و مادر
بیبرادران را برادر میشود
بیهمسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید میشود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر میشود
پیران را عصا میشود
و محتاجان به عشق را عشق میشود
خداوند همه چیز میشود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبانهایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از ناجوانمردیها
ناراستیها و نامردمیها
چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفرهی شما
با کاسهای خوراک و تکهای نان مینشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفههای ترازویتان را میزان میکند
و در کوچههای خلوت شب با شما آواز میخواند
مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد بردهاید
که انسانیت را پاس نمیدارید؟!
خداوند اون چیزی میشه که ما نیاز داریم، اون چیزی میشه که ما میخوایم.
اگر کسی در زندگیت نیست، همین که خدا در زندگیات است، مثل این میمونه که همه در زندگیت هستند.
همیشه خداوند داره ما رو هدایت میکنه.
خداوند به ما کمک میکنه؛ این خونی که در رگهای ماست، قلبی که میتپه، مغزی که داره کار میکنه، این جهانی که داره طبق برنامه پیش میره، همه لطف خداست، این چشم بینا، این نعمتها، سلامتی، آرامش، آزادی، امنیت، زیبایی، رزق و روزیمون… همه و همه لطف خداست.
خدایا قدرت سپاسگزاری بیشتر رو به من بده؛ چون میدونم اگر بتونم سپاسگزار واقعی تو باشم، همه چیز زندگیم درست میشه، همه چیز به بهترین شکل ممکن برام رقم میخوره.
سپاسگزار واقعی نعمتهای خداوند بودن باید من رو برسونه به احساس فراوانی، احساس آرامش، شادی، ایمنی، سلامتی، خوشبختی و…
به اندازهای که سرمون جلوی خداوند پایینِ، به اندازهای که نعمتهای خداوند رو میبینیم، به اندازهای که درک میکنیم و برای آنچه که به ما داده سپاسگزار او هستیم، به همان اندازه خداوند ما را در مقابل غیرِ خدا سربلند و سرافراز میکنه، یعنی در مقابل غیرِ خدا سرمون بالاست.
به اندازهای که در مقابل خداوند سرمون پایینه، به همان اندازه سرمون را در مقابل دیگران و غیرِ خدا بالا نگه میدارد.
به اندازهای که در مقابل خداوند فروتن هستیم، به همان اندازه خداوند به ما برکت و جلال و جبروت میده.
من باید در هر لحظه فقط و فقط روی خدا حساب کنم.
خدایا من به هر چیزی که از تو به من برسه، نیازمندم.
اگر فقط روی خدا حساب کنم و او را بهعنوان تنها خالق، قدرت و رب جهان بدونم و سپاسگزار واقعی نعمتهاش باشم، اونوقت درها به روی من باز میشه، مسیرها بهم نشون داده میشه، فرصتها برای من بوجود میآن، ایدههای ناب به فکرم خطور میکنن، شرایط برام مهیا میشن، آدمهای درست وارد زندگیم میشن، اتفاقات به نفع من رخ میدن و اصلا اونوقت تمام کارها به بهترین شکل ممکن برای من انجام میشن.
چقدر خوبه که این خدا و این جهان و این قوانین هست تا بتونم زندگیم رو اونطور که میخوام خلق کنم.
خدایا لطفا من رو به سپاسگزاری بیشتر، فروتنی بیشتر در مقابل قدرتت، به پیروی از هدایتهایت، به ایمان بیشتر، به یقین بیشتر، به توکل بیشتر، به احساس خوب بیشتر، به آرامش بیشتر و… هدایت کن.
خدایا شکرت که هر روز من رو به اون شخصیت ایدهآلی که میخوام بهش تبدیل بشم و همچنین اون زندگی دلخواه و شرایط رویایی که در آرزوش هستم، نزدیکتر میکنی.
خدایا من هر روز آمادگی دریافت برکات، نعمات، هدایتها و هر خیر و خوبی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای تمام چیزهای خوبی که وارد زندگیم میکنی، ازت هزاران بار ممنونم.
سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین و دوستان خوبم در سایت توحیدی عباسمنش
امروز وقتی دیدم فایل جدید توحید عملی 9 هست حس عجیبی داشتم منتظر بودم هرچه سریعتر فایل دانلود بشه تا حرفهای استاد رو بشنوم و مثل همیشه توحید و تفکر. تفکر در مورد ذات خداوند، در مورد قوآنین خداوند، در مورد مشیت خداوند و در مورد فرمآنروایی خداوند.
استاد جانم مدتی است با گوش دادن به فایلهای مختلف در مورد قوانین خداوند و نگاه سیستمی به خداوند ذهنم درگیر یک نوع شآید بشه ناهماهنگی در مورد موضوعی شده و خوشحال میشم اگر امکان داشته باشه در موردش صحبت کنید و خوشحالترم که مثل زمآنی که سوالی در مورد خداوند داشتم و جرأت نداشتم حتی مطرحش کنم که متهم به کفر و بی ایمانی نشم نیست و اینجا به راحتی و بدون قضاوت میتونم سؤالم رو بپرسم.
یادمه شما گفته بودین بر اساس ایه قران خداوند حتی ازمایش میکنه تا دروغگویان و راستگویان رو بشناسد و توضیح دادین تا زمانیکه که هرکسی راهش رو مشخص نکنه خداوند نمیدونه که شخص میخاد چه مسیری رو انتخاب کنه و خداوند هم هیچ دخالتی نمیکنه.
چیزی که ذهنم رو درگیر کرده اینه که وقتی به ما الهام میشه تا کاری رو انجام بدیم مثل همین انداختن نوزآد به آب توسط مادر موسی، یعنی قبل از اینکه به مادر موسی وحی بشه جریان اتفاقات مشخص شده و قدمها مشخصه و با وحی اولین قدم و اقدام کردن در مورد اون قدمهای بعدی روشن میشه یا اینکه مراحل مشخص نیست و تنها قدم اول وحی میشه و در صورت اقدام قدمهای بعدی رو خداوند با توجه به اوضاع و شرایط مشخص و مدیریت و سپس روشن میکنه و وحی میکنه؟ و اگر معجزه ای وجود نداره این جریانات با توجه به چه قانون و اصولی انجام میشه؟
و دیگه اینکه وقتی خداوند یک سیستمه و احساسی نداره ، عیب پوشی کردن و نادیده گرفتن اشتباهات با توجه به اینکه جهان صرفا به فرکانسها پاسخ میده چطور اتفاق میفته؟
اینا رو واسه خودم مینویسم که یادم بمونه چه درگیریهای ذهنی داشتم .نمیدونم شاید وارد حواشی شدم. ذهنم بدجوری داره اذیتم میکنه. نمیدونم این شرک و بی ایمانیه یا وارد چگونگی جریانات و اتفاقات شدم. ی مدته انگار مسیر رو گم کردم .گیجم ،سردرگمم ،نمیدونم باید چیکار کنم باید چه چیزی رو درست کنم. امیددارم خدا کمکم کنه
سلام دوست خوبم در مورد سوالی که مطرح کردی اگر درست متوجه شدم منظورتون رو منظور شما این هست که اگر فرکانس های ما هستند که همه ی کارها رو انجام میدهند پس چطور اینجا خداوند اومده و خلاف قوانین عمل کرده وخودش شخصا از موسی مواظبت کرده
اما خداوند همون انرژی هست که همه ی کارها رو اون انجام میده از گردش سیاره ها به دور خورشید بدون کوچکترین نقصی تا هذم غذا در معده ما و رسوندن رزق به لارو مورچه در زیز زمین و و و و
اون ایمان اون تعهد و اون توکل و اون احساس ارامشی که مادر موسی واطمینانی که داشت باعث شده که فرزندش با اون ماجرای عجیب و غریب دوباره به اغوش مادرش برگرده
و به جای فراری بودن از دست ماموران فرعون در کاخ فرعون بزرگ بشه درناز و نعمت ..این جواب خداوند به اون حد از ایمان و توکل هست …
من خودم رو مثال که اگر به جای مادر موسی بودم هرگز اون کار رو نمیتونستم انجام بدهم چون برای من منطقی نیست که فرزندم رو به رودی بندازم که معلوم نیست سرنوشتش چه میشود
ایمان هم نیاز داره به تکامل که هرچه قدر ما بیشتر عمل کنیم به الهامات لولمون میره بالاتر یک پله رشد میکنیم
برای مثال اگر استاد تونسته که از بندر عباس با دست خالی مهاجرت کنه به تهران مطمئنا استاد یک ایمان قلبی داشته یک نیرویی پشت اون مهاجرتش بوده ..
امیدوارم تونسته باشم به درک بهتر این موضوع کمکی کرده باشم
سلام دوست عزیز ممنونم از اینکه وقت گذاشتین و پاسخ دادین. منظور من اینه ما میگیم تقدیر کسی از قبل مشخص نشده حالا طبق این داستان من میخوام تقدیر موسی از قبل مشخص شده بود یا بعد از اقدام مادرش اتفاقات بعدی رقم خورد. یعنی چون همون قدم اول برداشته شد قدمهای بعدی به تبع اون مشخص شدن یا قدمها از قبل مشخص بوده ؤلی برای مادر موسی بعدا واضح شد
یه بحثی امروز ذهنمو درگیر کرد که برای خودم جالب بود
پایینتر از مغازه ما یه دارالقرآن هست که یه آقایی وقفش کرده که تقریبا تنها دارالقرآن شهرمون هست
ساختمان بزرگی هم داره
که واقفش پارسال فوت شد ( احتمالا بر اثر سکته)
که این بنده خدا یه ویلایی داشته که حدودا سال 92اینا داده بودتش به مشارکت که سازنده براش بسازه ، من این داستان رو از همسایه ها شنیدم
(البته ساختمونشم رفتم از نزدیک دیدم و اتفاقا یه واحدم ازش فروختم)
وقتی که میده به مشارکت ، با سازنده به چالش میخورن و بعداز سالها و دادگاه و این داستانها
با سازنده اولی فسخ میکنه و با سازنده جدید بعد حدود 10سال ساختمون تکمیل و به بهره برداری رسیده 6طبقه و 12 واحد داره
داشتم به این فکر میکردم که حتی اگه فلانی هم باشی که یه ساختمون به اون بزرگی رو وقف قرآن کرده باشه هم اگه قوانین خداوند رو رعایت نکنی کارت به گره میخوره و خدا میدونه چی به سرت میاد
البته تو قرآن هم بارها خداوند به حضرت محمد تذکر میده که اگه رعایت نکنی یار و یاوری از سوی ما نخواهی داشت و دچار خسران و گمراهی میشی
ایشالله که بتونم متمرکز بمونم و از این آگاهی ها استفاده کنم
با یادخدا
دلم تنگشده برای اینکه بتونم کامنت بنویسم
خدایا برقلبم ببار آنچه باید نوشته شود وبر انگشتانم جاری برای بیان
این چند روز بسیار حس و حالم متحول از همیشه و دلم میخواهد آنقدر شکرگزاری کنم تا آرام شوم ،اما افسوس که ازدست زبان که برآید ،،کز عهده شکرش به درآید
خدایا آرامشی دارم که دوست دارم فقط ازتو بشنوم و بفهمم که بی تونمیشه ،،
خدابا من اگر ازتو جداشوم چه هستم و چه میتوانم انجام دهم واگر نفَسی که بهم مرحمت داری را اجازه ندی درون یا برون رود چه میتوانم بکنم
تنها تورا میپرستم وتنها از تویاری میجویم
خدابا ماازشاکرین ومخلصین درگاهت قرار ده
خدابا آن ده که آن به
استادم سپاسگزارم
بنام الله
با سلام و عرض ادب و خسته نباشید خدمت استاد عزیزم
استاد میدونم الان تو سفرهستین،واستون آرزوی سلامتی، سعادت، ودیدن و درک بیشتر زیبایی های خداوند را دارم.
خداوندا شکرت بابت مسیر هدایتم.
استاد جان در فایل توحید عملی 9 بعضی از قسمت های شعر پروین اعتصامی شما اشاره ای داشتی به ضمیر جمع که خداوند هم در قرآن در اکثر مواقع از آن استفاده کرده..
استاد جان شما فرمودید خداوند زمانی از ضمیر جمع استفاده میکنه که بر میگرده به مشیت و سنت یا همان قوانین ثابت و زیبایی اللهی
استاد جان در این شعر پروین اعتصامی دو بار اشاره داره به فرمان خداوند به (دریا)، (موج)، (سیل)،…
یک بار با ضمیر جمع
یک بار با ضمیر متکلم وحده
استاد جان اگه میشه بیشتر راهنمایی کنید بیشتر در مورد ضمیر جمع یا متکلم وحید که در قران آمده توضیح بدید…
سپاس فراوان از زحمات شما و خانوم شایسته
بنام خدایی زیبایی ها
سلام خدمت استاد گرانقدر و خانم شایسته دوست داشتنی و دوستان تلاشگرم
از استاد عزیزم سپاس گذارم این شعر بی نظیر رو خوندن و توضیحات پشت این شعر بسی لذت بردم
وقتی داشتم فایل میشنیدم به لین فکر میکردم که خدا چطور مادر موسی قبول کرد بچشو بندازه تو آب؟!قبلا این داستان شنیدع بودم ولی صرفا به این فکر کردم که داستانه دیگه لابد یکی بش خبر داده در ادامه فایل استاد گفتن که خدا هدایت میکنه الان میفهمم که هرچقدر قلبتو آزاد کنی رها باشی راحت تر میتونی هدایت ها رو متوجه بشی من چند وقته حس میکنم هدایت ها رو نمیفهمم نشانه میبینم ولی درکشون نمیکنم یعنی نمیدونم تو چه حالیم که نشانه خیلی واضحه ولی بازم میگه این راه برم یا اون راه بعدشم اصن حرکت نمیکنم بااینکه آدم واقعا پر انرژی هستم همیشه پر انرژی بودم ولی تو حرکت زدن برای خودم برای زندگیم کندم وقتی بش فک میکنم میبینم بحث نداشتن ایمانه تو هدایت رو واضح میبینی دریافت میکنی ولی بقول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته ، الان میدونم ایمانم ضعیفه من جاهای با وجود ترسهام ولی به ندای قلبم به هدایت الله گوش دادم انقدر اتفاقات بینظیر رقم خورد که انگشت به دهن موندم ولی ما آدما فراموشکاریم نمیبینیم که عزیزم نگاه کن یکم برگرد عقب ببین کجا خدا سفت بغلت کرد محکم دستت گرفت مگه کم بودن هر جا با ترس رفتی با دلی پر از شادی و آرامش برگشتی چرا اون زمانا رو نمیبینی ؟!
خیلی دوست دارم یک روزی برسه من انقدر رو خودم کار کرده باشم انقدر عالی باشم که بیام همش از نتایج بینظیر حرف بزنم از کارهای که برای پیشرفت زندگیم انجام دادم از گوش دادن به ندای قلبم و هدایت ها و عمل کردنم حرف بزنم این کامنت رو از امروز بعنوان رد پایی از خودم میزارم تا بتونم عالی تر عمل کنم .
درپناه الله شاد باشید
سلام و درود خدا بر شما؛ چه زیبا توصیف کردید و چه به جا شعرهایی رو در متنتون گنجانید؛ اینجاییم چون دعوت شده ایم با هدایتی از طرف خدا برای بازیابی انسانیت شریف و توانایی که در میان هیاهوی این دنیا گم کرده ایم ، درود بر استاد بزرگوار
با سلام بر خداوند بیکران دوست وبا سلام خدمت استاد بزرگوار وخانم مریم شایسته عزیز واقعاً پیامبر زمان ما استاد عباسمنش وخانم مریم فرشته هم فرشته هم معاون پیامبر ما ممنون از زحمات بی وقفه ی شما بزرگواران وسلام خدمت روشا ی عزیز که العان هم دارم با جواب دادن به کامنت شون با گریه وباهق هق اشک ریختن مینویسم این نوشته رو من که از سال 68و69 وارد زندگی خودم شده بودم از اون زمان تا حالا من یک روز توی دنیا ندیده بودم از دست شوهرم زمین و زمان میدونستم که من اشرف اصلا یه روز خوش ندیدم از دست شوهرم ومن هی دنبال راه کار بودم فقط خیلی سخت بود برام طلاق و سه فرزند واز دست شوهرم اعضای بدنم شکسته به خدا اونقدر بدبین مریض طول میکشه اگر بیام اکتکها داغون شدنهام بگم ولی با خدایان به این سایت دیگه آرام آرام شدمویواش یواش اون شوهر فرعون هم داره نرم تر میشه ومن مینوسم ومینویسم وفایل هارو میبینم نتایج هارو میبینم اشک میریزم شکرمیکنم وصبح ها هم شکر گزارم مفصل 3.4بعضی وقتها 5,6
سه یاچهارص بعضی وقتها به هفت صفحه هم میرسد روشا جانم نمی دونمشما خانم هستین یا نه ولی عین خواهر ویا برادر هستین سلامت باشین که باعث شدین من کمی در این حرف بزنم ودع برای جان روح جسم استاد عزیز وخانم مریم شایسته بکنم دوره کشف قوانین داره مرا معا لجه میکنه ومن دارم شوهرم رو معالجه میکنم جون خالق بودم و هستم ولی نمی فهمیدم واستاد به من آموختند واین راه تا قیامت من ادامه دارد ومن دعاگوی استاد عزیز تر جانم هستنوسپاس گزار الله یکتا به استادم هستمو روشا سلامت وسعادتمن وثروتمند وهقشنگی ها تقدیشما انشاالله میبخشید واز همه ی دوستان متشکرم وخداحافظ
ه
به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است
و به خوشبختی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مشتاق و مصر است
به نام سیستم قانونمندی که جهانی پر از خوبی، زیبایی، نعمت، فرصت، ثروت، برکت و آدمهای خوب را آفریده
و من را نیز از بدو تولد، موجودی بسیار ارزشمند و لایق خلق کرده، که لیاقت بهرهمندی از تمام نعمتها را دارد.
به نام خدای غفور و رحیمی که من را به واسطه افکار و باورهایم، خالق شرایط و اتفاقات زندگیم قرار داده
تا بتوانم از راههای آسان و لذتبخش، به تمام آرزوها، شرایط دلخواه و زندگی رویاییم برسم.
سلام به خوشبختی و ثروت پایدار؛ سلام به تمام نعمتها، خوبیها، زیباییها و آدمهای خوب
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
از دیدگاه خداوند نتیجه مشخص شده است، کار انجام شده، ما نمیبینیم؛ چون ما با چشم و عقل خودمون داریم به اتفاقات نگاه میکنیم.
وقتی توکل میکنیم بر خداوند، وقتی هدایتها را دنبال میکنیم، وقتی ایمان داریم، وقتی احساس مان خوب است، وقتی نه غم و نه ترسی داریم و با ایمان و توکل مسیرمون رو پیش میریم، نتیجه اتفاق افتاده، شاید ما هنوز ندیدیمش ولی از دیدگاه خداوند اتفاق افتاده است.
شک و تردید یکی از بزرگترین دشمنان توکل و ایمان است.
خدا همیشه داره به ما میگه: ایمان داشته باش و مطمئن باش که کارها انجام میشه. مطمئن باش که قدمها برداشته میشه، مطمئن باش که اتفاقات رخ میده.
خداوند عادلِ، عدل خداوند بینقصِ.
هر آنچه که ما در زندگیمون داریم دریافت میکنیم، بهخاطرِ آنچه پیش پیش میفرستیم است؛ (بهخاطر آنچه انجام میدهیمِ: به ما کانوا یعملون)
اتفاقات داره کاملا عادلانه رقم میخوره.
همه چیز در سیطره مشیت الهی است.
تمام اتفاقات، تمام آنچه که داره در جهان اتفاق میافته، همه چیز تحت کنترل خداست.
وقتی خدا بهمون وحی میکنه که فلان کار رو انجام بده، مطمئن باشیم که در این جهان بزرگ، هیچ برگی به اذن خداوند نمیافته و همه چیز تحت کنترل خداست.
هیچ چیز در جهان اتفاقی نیست؛ یعنی اینطور نیست که اتفاقی بیفته و خداوند در جریان نباشه.
– به قول جناب سعدی:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
خداوند همه چیز را تحت کنترل دارد؛ حتی یک قطره آب هم به ماموریتی که خداوند بهش داده داره عمل میکنه.
این کفرِ که فکر کنیم خداوند چیزی را فراموش میکند و حواسش به وعدهای که داده نیست؛ وعده خداوند حقِ.
هیچ چیزی اتفاقی رخ نمیده، هیچ چیزی شانسی رخ نمیده، هر چیزی ماموریتی داره.
همه اجزای هستی دارند ماموریتی که خدا برایشان مقدر کرده رو انجام میدهند.
– به قول جناب ملاصدرا (خـداونـد از نـگاه ملاصـدرا):
خداوند بینهایت است و لامکان و بیزمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید
و به قدر آرزوی تو گسترده میشود
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود
یتیمان را پدر میشود و مادر
بیبرادران را برادر میشود
بیهمسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید میشود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر میشود
پیران را عصا میشود
و محتاجان به عشق را عشق میشود
خداوند همه چیز میشود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبانهایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از ناجوانمردیها
ناراستیها و نامردمیها
چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفرهی شما
با کاسهای خوراک و تکهای نان مینشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفههای ترازویتان را میزان میکند
و در کوچههای خلوت شب با شما آواز میخواند
مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد بردهاید
که انسانیت را پاس نمیدارید؟!
خداوند اون چیزی میشه که ما نیاز داریم، اون چیزی میشه که ما میخوایم.
اگر کسی در زندگیت نیست، همین که خدا در زندگیات است، مثل این میمونه که همه در زندگیت هستند.
همیشه خداوند داره ما رو هدایت میکنه.
خداوند به ما کمک میکنه؛ این خونی که در رگهای ماست، قلبی که میتپه، مغزی که داره کار میکنه، این جهانی که داره طبق برنامه پیش میره، همه لطف خداست، این چشم بینا، این نعمتها، سلامتی، آرامش، آزادی، امنیت، زیبایی، رزق و روزیمون… همه و همه لطف خداست.
خدایا قدرت سپاسگزاری بیشتر رو به من بده؛ چون میدونم اگر بتونم سپاسگزار واقعی تو باشم، همه چیز زندگیم درست میشه، همه چیز به بهترین شکل ممکن برام رقم میخوره.
سپاسگزار واقعی نعمتهای خداوند بودن باید من رو برسونه به احساس فراوانی، احساس آرامش، شادی، ایمنی، سلامتی، خوشبختی و…
به اندازهای که سرمون جلوی خداوند پایینِ، به اندازهای که نعمتهای خداوند رو میبینیم، به اندازهای که درک میکنیم و برای آنچه که به ما داده سپاسگزار او هستیم، به همان اندازه خداوند ما را در مقابل غیرِ خدا سربلند و سرافراز میکنه، یعنی در مقابل غیرِ خدا سرمون بالاست.
به اندازهای که در مقابل خداوند سرمون پایینه، به همان اندازه سرمون را در مقابل دیگران و غیرِ خدا بالا نگه میدارد.
به اندازهای که در مقابل خداوند فروتن هستیم، به همان اندازه خداوند به ما برکت و جلال و جبروت میده.
من باید در هر لحظه فقط و فقط روی خدا حساب کنم.
خدایا من به هر چیزی که از تو به من برسه، نیازمندم.
اگر فقط روی خدا حساب کنم و او را بهعنوان تنها خالق، قدرت و رب جهان بدونم و سپاسگزار واقعی نعمتهاش باشم، اونوقت درها به روی من باز میشه، مسیرها بهم نشون داده میشه، فرصتها برای من بوجود میآن، ایدههای ناب به فکرم خطور میکنن، شرایط برام مهیا میشن، آدمهای درست وارد زندگیم میشن، اتفاقات به نفع من رخ میدن و اصلا اونوقت تمام کارها به بهترین شکل ممکن برای من انجام میشن.
چقدر خوبه که این خدا و این جهان و این قوانین هست تا بتونم زندگیم رو اونطور که میخوام خلق کنم.
خدایا لطفا من رو به سپاسگزاری بیشتر، فروتنی بیشتر در مقابل قدرتت، به پیروی از هدایتهایت، به ایمان بیشتر، به یقین بیشتر، به توکل بیشتر، به احساس خوب بیشتر، به آرامش بیشتر و… هدایت کن.
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
خدایا شکرت که هر روز من رو به اون شخصیت ایدهآلی که میخوام بهش تبدیل بشم و همچنین اون زندگی دلخواه و شرایط رویایی که در آرزوش هستم، نزدیکتر میکنی.
خدایا من هر روز آمادگی دریافت برکات، نعمات، هدایتها و هر خیر و خوبی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای تمام چیزهای خوبی که وارد زندگیم میکنی، ازت هزاران بار ممنونم.
به نام خدایی که جان آفرید
زمین و زمان و مکان آفرید
خداوند روزی ده عیب پوش
خدایی که داراست ،علم غیوب
توانای مطلق بپوشد غیوب
خدایی که در خلقت این جهان
نبودست محتاج، بر این و آن
خدایی که بخشید هستی به ما
خدای رحمان ،خدای رحیم
که هم قهر و هم عفو او شد عظیم
امید همه بندگان ،عفو اوست
نشاید که نومید گشتن ز دوست
و من هم امیدم ، به بخشایش است
که از لطف یزدان در آسایش است
اگر کسی این نیرو را که تمام هستی رو خلق
کرده و در سطح ریزترین عناصر هستی، با این
دقت و براحتی داره هدایت میکنه،بشناسه و
از این شناخت در جهت خلق تمام خواسته
هاش استفاده کنه ،براستی که چه اتفاقات
بزرگی میتونه رقم بزنه برای اون فرد .
واقعا خیلی سخته که با باورهای مخربی که در
ذهنمون شکل گرفته، با دانسته های قبلی که
داریم ،بتونیم این شناخت را در خودمون
نهادینه کنیم .اما هر چقدر که در این مسیر قدم
برداریم ،و بتونیم مسیر رو طی کنیم ،همون قدر
این مسیر ما رو به کمال و پیشرفت و خلق
خواسته ها هدایت میکنه.
زندگی با خلق همه خواسته هایی که داریم
چقدر لذت بخش است .
در ذهن ما یعنی اونطور که ما تصور کردیم ،
خدا موجودیتی داره که فکر میکنیم فقط در
مکان های خاصی هست ، در زمان های
خاصی به بندگان خودش بیشتر توجه میکنه ،
و این درک نادرست ، ما رو غرق در باورهای
نادرستی میکنه که همیشه ما رو محدود میکنه.
و تعجب میکنیم از اینکه چرا زندگیمون
اونجور که خواسته ماست پیش نمیره و
همش داریم به سختی زندگی میکنیم و زندگی
برامون خوشایند نیست.
خداوند انسان را موجودی با قدرت انتخاب
آفریده و او را اشرف مخلوقات معرفی کرده
است .خدای بزرگی که تمام نعمت های خود را
در این عالم به آدمی ارزانی میکند و او را در
انتخاب راه و مسیر زندگیش مختار
میداند.معبودی ،بس حکیم ،توانا و مهربان که
هر انسانی باید وظیفه بندگی خود را در قبال
خداوند باری تعالی به طور شایسته انجام دهد
و از فرمان الهی که بدون شک بهترین و
مناسب ترین دستورهاست اطاعت امر کند و در
مقابل بزرگی ، عظمت و مهربانی خداوند یکتا
سر تعظیم فرود آورد، همچنین معیشت الهی را
در زندگی کوتاه دنیوی خود بپذیرد تا در سرای
باقی در پیشگاه خالق خویش سربلند و پیروز
باشد.
خدایا به قلب کوچکم وسعت ده تا
بتوانم بزرگیت را درک کنم
و در دریای بزرگی و پاکی و
مهربانی تو غرق شوم
و به بالهایم توانی ده تا
بتوانم به سوی تو پرواز کنم
تو که آشنا ترین آشنایی
سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان
بابت این فایل
سپاسگزارم از همه اعضای سایت بابت کامنت
های زیبا و توحیدی که نوشتین و من بی
نهایت لذت بردم خدا را شکر گزارم بابت وجود
ارزشمند شما عزیزان بهترین ها رو براتون آرزو
میکنم. در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
به نام خدای یکتا
سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین و دوستان خوبم در سایت توحیدی عباسمنش
امروز وقتی دیدم فایل جدید توحید عملی 9 هست حس عجیبی داشتم منتظر بودم هرچه سریعتر فایل دانلود بشه تا حرفهای استاد رو بشنوم و مثل همیشه توحید و تفکر. تفکر در مورد ذات خداوند، در مورد قوآنین خداوند، در مورد مشیت خداوند و در مورد فرمآنروایی خداوند.
استاد جانم مدتی است با گوش دادن به فایلهای مختلف در مورد قوانین خداوند و نگاه سیستمی به خداوند ذهنم درگیر یک نوع شآید بشه ناهماهنگی در مورد موضوعی شده و خوشحال میشم اگر امکان داشته باشه در موردش صحبت کنید و خوشحالترم که مثل زمآنی که سوالی در مورد خداوند داشتم و جرأت نداشتم حتی مطرحش کنم که متهم به کفر و بی ایمانی نشم نیست و اینجا به راحتی و بدون قضاوت میتونم سؤالم رو بپرسم.
یادمه شما گفته بودین بر اساس ایه قران خداوند حتی ازمایش میکنه تا دروغگویان و راستگویان رو بشناسد و توضیح دادین تا زمانیکه که هرکسی راهش رو مشخص نکنه خداوند نمیدونه که شخص میخاد چه مسیری رو انتخاب کنه و خداوند هم هیچ دخالتی نمیکنه.
چیزی که ذهنم رو درگیر کرده اینه که وقتی به ما الهام میشه تا کاری رو انجام بدیم مثل همین انداختن نوزآد به آب توسط مادر موسی، یعنی قبل از اینکه به مادر موسی وحی بشه جریان اتفاقات مشخص شده و قدمها مشخصه و با وحی اولین قدم و اقدام کردن در مورد اون قدمهای بعدی روشن میشه یا اینکه مراحل مشخص نیست و تنها قدم اول وحی میشه و در صورت اقدام قدمهای بعدی رو خداوند با توجه به اوضاع و شرایط مشخص و مدیریت و سپس روشن میکنه و وحی میکنه؟ و اگر معجزه ای وجود نداره این جریانات با توجه به چه قانون و اصولی انجام میشه؟
و دیگه اینکه وقتی خداوند یک سیستمه و احساسی نداره ، عیب پوشی کردن و نادیده گرفتن اشتباهات با توجه به اینکه جهان صرفا به فرکانسها پاسخ میده چطور اتفاق میفته؟
ممنون میشم اگر سوالاتم رو پاسخ بدین.
بی نهایت ازتون سپاسگذارم
اینا رو واسه خودم مینویسم که یادم بمونه چه درگیریهای ذهنی داشتم .نمیدونم شاید وارد حواشی شدم. ذهنم بدجوری داره اذیتم میکنه. نمیدونم این شرک و بی ایمانیه یا وارد چگونگی جریانات و اتفاقات شدم. ی مدته انگار مسیر رو گم کردم .گیجم ،سردرگمم ،نمیدونم باید چیکار کنم باید چه چیزی رو درست کنم. امیددارم خدا کمکم کنه
به نام خدا
سلام دوست خوبم در مورد سوالی که مطرح کردی اگر درست متوجه شدم منظورتون رو منظور شما این هست که اگر فرکانس های ما هستند که همه ی کارها رو انجام میدهند پس چطور اینجا خداوند اومده و خلاف قوانین عمل کرده وخودش شخصا از موسی مواظبت کرده
اما خداوند همون انرژی هست که همه ی کارها رو اون انجام میده از گردش سیاره ها به دور خورشید بدون کوچکترین نقصی تا هذم غذا در معده ما و رسوندن رزق به لارو مورچه در زیز زمین و و و و
اون ایمان اون تعهد و اون توکل و اون احساس ارامشی که مادر موسی واطمینانی که داشت باعث شده که فرزندش با اون ماجرای عجیب و غریب دوباره به اغوش مادرش برگرده
و به جای فراری بودن از دست ماموران فرعون در کاخ فرعون بزرگ بشه درناز و نعمت ..این جواب خداوند به اون حد از ایمان و توکل هست …
من خودم رو مثال که اگر به جای مادر موسی بودم هرگز اون کار رو نمیتونستم انجام بدهم چون برای من منطقی نیست که فرزندم رو به رودی بندازم که معلوم نیست سرنوشتش چه میشود
ایمان هم نیاز داره به تکامل که هرچه قدر ما بیشتر عمل کنیم به الهامات لولمون میره بالاتر یک پله رشد میکنیم
برای مثال اگر استاد تونسته که از بندر عباس با دست خالی مهاجرت کنه به تهران مطمئنا استاد یک ایمان قلبی داشته یک نیرویی پشت اون مهاجرتش بوده ..
امیدوارم تونسته باشم به درک بهتر این موضوع کمکی کرده باشم
توحیدی باشید
یاحق
سلام دوست عزیز ممنونم از اینکه وقت گذاشتین و پاسخ دادین. منظور من اینه ما میگیم تقدیر کسی از قبل مشخص نشده حالا طبق این داستان من میخوام تقدیر موسی از قبل مشخص شده بود یا بعد از اقدام مادرش اتفاقات بعدی رقم خورد. یعنی چون همون قدم اول برداشته شد قدمهای بعدی به تبع اون مشخص شدن یا قدمها از قبل مشخص بوده ؤلی برای مادر موسی بعدا واضح شد
سلام استاد عباس منش عزیز
چقدر زیباااااااس اونجا
چه جاده تمیز و زیبایی
چه طراوت دوست داشتنی
ماشینا همه سالم و شیک هستن
همه چی با نظم و برنامه چیده شده
ماشین شماهم عالیه با خیال راحت دارین رانندگی میکنین تو جاده صاف و بزرگ تو این بارون
نگران لیز خوردن ماشین و خراب شدنش و تصادف نیستین
همین خودش یه نعمت بزرگه استاد
خدایا شکرت بخاطر زیبایی و آرامشی که تو جهان جاری و شکرت بخاطر اینکه من این زیبایی هارو دیدم و لمسشون کردم و خواستمشون
خوب بریم سر اصل مطلب اینقدر آخر فایل قشنگ بود من از آخرش شروع کردم
به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن
واقعا خدا خیلی بزرگه و تو این فایل قشنگ ترین باورا درباره خدا زده شد
خدا بی نهایت مهربونه و عادل و صادق و بزرگه
ممنونم بابت حرفاتون که از دل میاد و بر دل میشینه
ممنونم بابت دعاهای خیرتون
ممنون که اینقدر خوبی استاد خدا حفظت کنه
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز
خانوم شایسته عزیز
و خانواده صمیمی عباس منش
یه بحثی امروز ذهنمو درگیر کرد که برای خودم جالب بود
پایینتر از مغازه ما یه دارالقرآن هست که یه آقایی وقفش کرده که تقریبا تنها دارالقرآن شهرمون هست
ساختمان بزرگی هم داره
که واقفش پارسال فوت شد ( احتمالا بر اثر سکته)
که این بنده خدا یه ویلایی داشته که حدودا سال 92اینا داده بودتش به مشارکت که سازنده براش بسازه ، من این داستان رو از همسایه ها شنیدم
(البته ساختمونشم رفتم از نزدیک دیدم و اتفاقا یه واحدم ازش فروختم)
وقتی که میده به مشارکت ، با سازنده به چالش میخورن و بعداز سالها و دادگاه و این داستانها
با سازنده اولی فسخ میکنه و با سازنده جدید بعد حدود 10سال ساختمون تکمیل و به بهره برداری رسیده 6طبقه و 12 واحد داره
داشتم به این فکر میکردم که حتی اگه فلانی هم باشی که یه ساختمون به اون بزرگی رو وقف قرآن کرده باشه هم اگه قوانین خداوند رو رعایت نکنی کارت به گره میخوره و خدا میدونه چی به سرت میاد
البته تو قرآن هم بارها خداوند به حضرت محمد تذکر میده که اگه رعایت نکنی یار و یاوری از سوی ما نخواهی داشت و دچار خسران و گمراهی میشی
ایشالله که بتونم متمرکز بمونم و از این آگاهی ها استفاده کنم