نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-17 00:09:402024-09-24 19:36:17نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد و مریم عزیز سلام
دوستان هم فرکانسی گرامی سلام
فکر میکنم سه مرتبه تا به الان فایل رو گوش کردم و اشک ها ریختم.
آقا رضای عزیز واقعا از صمیم قلب تحسبنتون میکنم.
با هر کلمه شما اشک ها ریختم و خدا رو سپاس گفتم.
استاد عزیز رو تحسین کردم که چقدر آدم کیف میکنه که بتونه رو آدم ها اینجور تاثیر بزاره.
واقعا ممنون استاد. خدا رو سپاس به خاطر وجود افرادی مثل شما بر روی کره زمین.
اینکه یه مادر سال ها به فرزندش نصیحت کنه که بابا اینقدر ناشکری نکن و هیچ تاثیری نداشته باشه و بعد با چند روز فایل استاد عباس منش و شنیدن صحبت های ایشون اینقدر سریع تاثیر گزاری باشه.
واقعا استاد من همیشه به خودم هم میگم که شاید بخشی از حرف های استاد رو جاهای دیگر و زمان های دیگر هم شنیده باشی,. ولی استاد یه جور دیگه میگه. خیلی ساده و تاثیر گزار. انگار بازبون خود آدم حرف میزنه. بازم ممنون استاد.خدا خیر دنیا و آخرت رو نصیبتون بکنه.
آقا رضا واقعا تبریک میگم بهتون. خیلی زیاد. امیدوارم حالتون هر روز خیلی خیلی بهتر از دیروزتون باشه.
خیلی کیف میکنم از چهره شاد و با انرژی تان. واقعا خوشحالم که خدا من رو به سمت این گروه و این دوستان هدایت کرده.
بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه صحبت هاتون هستم.
چند روز پیش که در حال گوش کردن به فایل های قبلیتون بودم و صداش تو خونه داشت پخش می شد، پسرم که در حال کارتون دیدن بود، یکدفعه کارتون دیدن رو رها کرد و آمد ببینه این صحبت های چه کسی است. از من پرسید و من کمی براش توضیح دادم. البته ایشون کاملا استاد رو میشناسه و ما سریال ها رو سالهاست تو خونه نگاه میکنیم. بعد یه دفعه پسرم گفت مامان خوب تو هم فایل بفرست دیگه…. من اصلا شوکه شدم و گفتم … من …. من که آخه ….. تو دلم گفتم آخه من که نتایج خاصی ندارم … ولی این حرف شیطان بود و بس … بالاترین چیزی که من کسب کردم، شناخت بهتر خداست…. ایجاد حال خوب تو تضادها … و خیلی چیزهای دیگه که تو کامنت ها بارها ازش صحبت کرده ام … اون وقت به پسرم گفتم که باشه مامان چشم انشاا.. من هم به موقع اش میفرستم.
خداوندا ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای، نه راه گمراهان
در پناه خدای خوبی ها
شیما
سلام به همه ی عزیزان
خیلی خوشحالم و سپاس گزار که اوقات مفید زیادی رو در لحظات زندگیم اینجا و با فایل های استاد سپری میکنم به صورت متمرکزتر از قبل...
تمرکز بیشتر روی زیبایی ها= ورود آگاهی های بیشتر= اقدام بیشتر= نتایج بهتر (چرخه ای ادامه دار تا همیشه)
شنیدن این فایل برام نکات به شدت مهم و جذابی رو یادآوری کرد:
1_ گله، شکایت و غر زدن ممنوع
2_ دروغ گفتن ممنوع
3_ عدم پیگیری اخبار و رسانه ها
4_ برای نتایج پایدار (رو به بالا)، تغییرات و درک مون باید عمیق تر، واقعی تر و درست تر شه و مسیرمون رو متمرکز ادامه بدیم.
5_ دهان و زبانم رو کنترل کنم و ببندم هنگام قرارگیری در موقعیت صحبت در مورد نازیبایی ها (دروغ، غیبت، قضاوت، نق و غر زدن و …)
6_ کنترل دهان و زبان، دقیقا کنترل ذهن میشه.
7_ کنترل زبان در ابتدا ساده تر از کنترل ذهن هست، اما بعدا منجر به کنترل ذهن میشه.
8_ توجه به هر چیزی، اساس همون چیزهارو وارد زندگیم میکنه:
توجه به زیبایی ها= ورود زیبایی های بیشتر به زندگیم
توجه به نازیبایی ها= ورود نازیبایی های بیشتر به زندگیم
توجه به زیبایی ها: از طریق صحبت کردن در موردشون، نوشتن در موردشون، تحسین زیبایی ها و … به صورت مستمر و دائمی
9_ عدم توجه به نازیبایی های پیرامون (نکات منفی) دیگران، دولت و …
10_ آدمی که برای خودش ارزش قائله، احساس لیاقت داره، خودشو ارزشمند میدونه، کارهایی که باعث آسیب به خودش میشه رو انجام نمیده.
11_ وقتی من از فضا و فرکانس نامناسب قبلی دور میشم، جهان هم به کمک من میاد و دور میشم از فضاهای نامناسب قبلیم.
به مرور و با تمرین هدایت میشم که دور شم از فضاهای نامناسب.
12_ وقتی صحبت های نازیبا پیش میاد در جمعی (شکایت و فحش به دولت، قضاوت، غیبت و …):
اگاهانه تلاش کنم که دور شم از نازیبایی ها:
ترک اون جمع، شنیدن موسیقی یا فایل های مناسب و …
(آگاهانه تلاش کنم به سمت زیبایی ها توجه کنم)
13_ نوشتن 107 تا از آرزوهام با جسارت
14_ عدم صحبت کردن از مسیری که دارم میرم و تلاش هام، با دیگران (دیگران تو فرکانس من نیستن و درک صحیحی ندارن و احتمالا دافعه دارن و منو از مسیرم دور می کنن بیشتر تا اینکه بخوان مشوق باشن.)
««تجربه ی خودم: به نیت تشویق از جانب دیگران (یا شاید هم جلب توجه دیگران) در مورد یه تجربه ی موفقیت آمیزم صحبت میکنم یا اشاره میکنم، اما تشویق دلخواهمو دریافت نمیکنم:
چون متوجه شدم اونا در فرکانس من، هدف من از انجام اونکار و … نیستن و به سادگی میگذرن یا گاها واکنشی نشون میدن که میتونه آدمو دلسرد کنه.
برای همین درک کردم به جای انتظار برای تشویق و جلب توجه دیگران، خودم خودمو ستایش و تحسین کنم برای موفقیتم و قطع کنم انتظار تحسین از بیرون از خودم رو.
خودم ارزشمندی خودمو ببینم و منتظر دیدن ارزشمندیم از بیرون نباشم.»»
15_ گوش دادن مداوم به آگاهی های خوب= ایجاد حس خوب در ابتدا= هدایت به سمت انجام تکلیف هایی که باعث تغییرات اساسی در شخصیت آدم میشه= تغییر در زندگی و بهبود اون
16_ هر پله که به خواسته ای میرسم، سپاس گزار دائم خدا باشم. (کم نبینم رسیدن به خواسته هامو)
وقتی توقعم، نسبت به میزانی که به خواسته هام میرسم، بالاتره، برای همین فکر میکنم نتیجه ی خاصی نگرفتم، فکر میکنم عادیه، انگار یادم میره خواسته ای که بهش رسیدم الان ارزوی گذشته ام بوده…
باید بفهمم هم من دارم تغییر میکنم، هم به خواسته هام دارم میرسم …
17_ احساس خوب (از طرف خدا و باور به خدا میاد) برای آدم حس امیدواری میاره و حرکت به جلو.
18_ رها کردن فحش دادن به مسیولین، دولت و … (اثبات بی لیاقتی دولت)
شکایت بیشتر، فحش و گله ی بیشتر توجه آدمو به اون مسایل جذب میکنه و دقیقا همون جنس نازیبایی ها بیشتر وارد زندگی آدم میشه.
19_ صداقت در کسب و کار
20_ تغییر افکار و باورهام (تفاوت دیدگاهم نسبت به خدا)= رفتار خداوند هم با من تغییر میکنه
21_ من یه قدم برمیدارم (باورهامو عوض میکنم)، خداوند هزاران قدم به سمت من بر میداره.
(خداوند منبع انرژی و امیدواریه منه)
22_ در مورد مشکلات صحبت نکنم.
انقدری تو زندگی و کسب و کارم صحبت کنم که نیاز هست فقط، نه صحبت در مورد نازیبایی ها.
وقتی صحبت کنم که میخوام به نکات مثبت و زیبایی ها اشاره کنم.
خوشحالم که امروز یکی از تکالیف توجه به نکات مثبت و زیبایی های روزانه ام، نوشتن کامنت برای این فایل عالی بود.
ممنونم از آقا رضا برای ضبط ویدیوی عالی از نتایجشون و صحبت های عالی استاد عباس منش عزیز بر روی این فایل.
خدا رو شکر برای همه نعمت ها
خدا رو شکر برای همیشه
به نام الله یکتا
سپاس صاحب اختیار و رب قدرتمندم که رحمن و رحیم است و مهر و بخشش او پایدار و همیشگی ست
سپاس برای همه ی آگاهی ها و دریافت اینهمه زیبایی در این بهشت مجازی
سپاس از تو استاد و بانو شایسته و همه ی بچه های این سایت که هر کدوم یک تکه از این پازل بهشتی هستید برای این همه مشارکت و اشاعه ی انرژی و ارتعاش توحیدی
حقیقت اینه که داشتم برا خودم کامنت می خوندم نکته برداری کردم که چند خطی قلم برای من نوشت
در واقع صاحب این قلم هدایت کرد و من سپاس گزار مهر بی نهایت صاحب این قلم و همه ی جهانیانم
اگر میخواهی پیشرفت کنی باید تغییر بنیادین در شخصیت داشته باشی و شادتر،پر انرژی تر و عاشق تر زندگی کنی.
تو یک وسیله ی تولید کننده و انتقال دهنده ی انرژی هستی، می توانی انرژی های خوب و مثبت و درست تولید کنی و به اطراف ساطع کنی و برعکس میتوانی انرژی منفی و نادرست ساطع کنی.
تو انتخاب کن چگونه میخواهی باشی.
همون جور که استاد هم گفتن اگ یک قدم به سمت خدا بر داری خدا هزار قدم به سمت تو بر میداره.
توی قران هم داریم اگه نیکی کنید ده برابر اون به شما داده میشه و اگه بدی کنید به اندازه همون مجازات میشوید.
خدایا شکرت تو چه قدر عادلی و چه قدر بخشنده
من اگه در این جهان انرژی مثبت و درست تولید و انتقال بدم این جهان به صورتی آفریده شده که این انرژی در فضا رشد میکنی و به صورت ده برابر بیشتر به سمت من انعکاس پیدا میکنه
و اگه انرژی منفی تولید و انتقال بدهم به همون اندازه و نه یه ذره بیشتر و نه کمتر به من انعکاس پیدا میکنه.
اینه که من خودم خالق تمام زندگی خودم هستم.چون خودم انرژی همه چیز رو تولید و انتقال میدهم
چه عدالتی از این بالاتر؟؟؟
و الله هرگز ستم نمی کند، این خود ماییم که به خودمون ستم میکنم،
نشانه های الله همه جا و همیشه به سمت ما می آیند
این خود ماییم که انتخاب میکنیم توجه مون(صلاه) به کدوم سمت باشه
سوره البقره
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ45
و از شکیبائی (و واداشتن نفس بر آنچه دوست ندارد، از جمله روزه) و نماز (که دل را پاکیزه و انسان را از گناهان و پلیدیها به دور میدارد) یاری جوئید، و نماز سخت دشوار و گران است مگر برای فروتنان (دوستدار طاعت و عبادت).
[«اسْتَعِینُوا»: یاری بجوئید. مدد بطلبید. «إنَّهَا»: این که آن. مرجع ضمیر (هَا) واژه (الْصَّلاهِ) است.
از صبر و توجه به زیبایی ها کمک بگیر و انرژی مثبت و پایدار به جهان هستی ساطع کن، و اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگه میگه سخت است مگر برای عده ی کمی
اکثرهم غافلون
سپاس ای رب من چه نعمتی بالاتر از دریافت آگاهی و در مدار درست قدم برداشتن؟؟؟
البته که پایداری مهم ست پایداری در تولید و ارسال انرژی مثبت ، پایداری و تلاش در ماندن در مدار و مسیر درست
سوره الأحقاف
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ13
کسانی که میگویند: پروردگار ما تنها یزدان است، سپس (بر این توحید و یکتاپرستی) ماندگار میمانند، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین میگردند.
و نشانه ی ماندن در مسیر درست و تولید انرژی مثبت می شود لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
و هر روز انعکاس بیشتری از زیبایی و وجوه قدرت رب در زندگی ت پدیدار میشه
نمونه ی بارزش و میشه تو زندگی استاد و بانو شایسته دید
فقط کافیه بری سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو ببینی
و نمودش در اطراف خودمون هم هست
کافیه توجه مون رو ببریم سمت درست
صلاه یک واژه ی کلیدی هست و بسیار مهم و در همه ادیان از گذشته تا اکنون بوده
به قول باباطاهر
خوشا آنان که دائم در نمازند
دائم الصلاه شدن خیلی خوبه استاد مث شما
که تلاش آگاهانه تون توجه به زیبایی ها بوده
پناه به الله
همش یاد آیه ها و قوانین الله میفتم
الانم سوره ی لیل اومد تو ذهنم
چه قدر تفسیر تون تو قدم 4 از این آیه درست و به اندازه است
سوره اللیل
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ5
کسی که (در راه خدا دارائی خود را) بذل و بخشش کند، و پرهیزگاری پیشه سازد (و از آفریدگار خویش بهراسد).
سوره اللیل
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ6
و (آیین و وعده ی) نیک الاهی را تصدیق کند
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ7
پس او را در مسیری آسان (که انجام اعمالِ نیک و در نتیجه بهشت است) قرار خواهیم داد
چه قدر می شود قانون رو درک کرد
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
هر کس بگذرد و ذهنش رو کنترل بکنه و تمرکز و توجهش بر زیبایی ها باشه، آسون میشه برای آسونی ها.
و استاد چه قدر این قانون حقیقته
استاد شما نمیدونید من از بچگیم به خدا میگفتم من دنبال حقیقت م، من دنبال توحیدم ، با اینکه خیلی وقتا تو مسجد بودم اما شرک رو تو خودم احساس میکردم.زمان برد تا من این مسیر و طی بکنم و به درک این آگاهی برسم،
اما الان سجده ی شکر به درگاه پر قدرت و پر مهر رب توانیم می گزارم که دست مرا گرفت و هدایتم کرد به سمت اینهمه زیبایی
سپاسگزارم از شما استاد عزیز
28 دیماه 1401 ساعت 13:20
بنام الله مهربانی ها
بنام خدایی ک منو ب مسیرى ک بخوام هدایت میکنه
وقتى نتیجه اقا رضا رو میبینم راه برام روشن تر میشه
اینى ک اقا بیس ذهنمون یکیه
عملگرا بودن اقا رضا رو تحسین میکنم
ب محض اینکه میدونست چه کارى رو باید انجام بده انجام میداد
وقتى فهمید کسى ک براى خودش ارزش قائله ب خودش اسیب نمیرسونه سیگار رو ترک کرد
نکته جالبش اینه ک نگفت حالا بذار این پاکت رو بکشم دیگه نمیکشم, ن
حتى نخ بعدى رو هم نکشید
گله و شکایت نکردن , غر نزدن
جورى غر و ناله رو گذاشت کنار ک مادرش ب وجد اومد
کنترل کردن زبان خیلى راحت تر از ذهنه
وقتى ک زبانتو کنترل کنی ذهنت رو راحت تر میتونی کنترل کنی
و وقتی هم که ذهنت رو کنترل کردى زندگیت رو میتونی کنترل کنی
خیلى موقع ها توقع من از خودم بیشتر از تلاش من بوده
ذهنم میگه چرا بقیه نتیجه میگیرن و تو نمیگیرى
میبینم من ب اندازه ى اونا بها ندادم
من ب اندازه ى اونا ایمانم رو نشون ندادم
ما داریم تغییر میکنیم و نتایج هم داره تغییر میکنه اما توقعات ما خیلی بیشتر از میزانی که ما تغییر میکنیم, میره بالاتر در 99 درصد مواقع
مثلا من دیدم تو ارتباط با جنس مخالف مشکل دارم ,در حدى ک نمیتونستم یه ادرسى یا حتى یه سوالى بپرسم
من تصمیم گرفتم آدرس بپرسم یا حتى برم جلو و درخواست هایى داشته باشم
و بعد از این ک کارهایى رو ک میدونستم باید انجام بدم, انجام دادم
و از قبل بهتر شدم
حالا ذهن میگفت چه فایده یه رابطه ى عاطفى رو ندارى هنوز
من اینجا میام میگم بابا تا همینجام من بهتر از قبل شدم , منى ک پشت تلفن با جنس مخالف استرس داشتم الان حظورى میرم صحبت میکنم
همین براى من تغییره
و منى ک این تغییرات رو ب وجود آوردم تغییرات بزرگ ترى رو هم میتونم ب وجود بیارم
من انتظار دارم کوه بکنم یا فلان ماشین رو داشته باشم اونم سریع
و چون بهش نمیرسم این تغییرات کوچیک به چشمم نمیاد
ولی من باید بدونم منى ک این تغییرات کوچک رو بوجود آوردم میتونم اونا رو هم به وجود بیارم فقط باید تکاملم طى بشه و این نتایج کوچیک و تحسین کنم
تغییراتى رو ک بعد از آشنایى با استاد داشتم رو مینویسم تا بفهمم ک واقعا خیلى تغییر کردم
1. دیدم نسبت به خدا تغییر کرده —> اول خدا رو یه خدایی میدیدم که من هر چقدر براش گریه کنم گناهانم رو میبخشه و خیلی موقع ها داشتم به گناهی که کرده بودم فکر می کردم و گریه می کردم تا شاید خدا منو ببخشه
—-> ولی الان میفهمم که خداوند کاری ب گذشته من نداره و لحظه ای که من توبه کنم خدارو تو پذیر میبینم
وقتی من فرکانس مثبت بفرستم جهان هم اتفاقات مثبت رو برای من به وجود میاره فارغ از گذشته من ,
تمرکز من روى گناه بود و دوباره گناه میکردم
همش فکرم این بود که من لیاقت ندارم از خدا درخواست کنم چون گناهکارم و باید من به افرادی که پاکن, معصوم اند درخواستم رو بگم و اونو از خدا درخواست کنن چون اونا نزد خدا عزیز ترن
—-> ولی الان مستقیم و بدون واسطه درخواستم رو به عزیز دلم میگم :) و خودم رو لایق میدونم که بشینم با خدا حرف بزنم
اول فکر میکردم امامان و پیامبران فقط میتونن این حد به خدا نزدیک بشم و من اصلا نمیتونم
—-> ولی الان انگار خدا بهم میگه رسول تو هم اگه روی خودت کار کنی میشی رسول خدا, که هر سال یک ماهش میرفت غار حرا و روی خودش کار میکرد تو هم میتونی رسول من بشی ;) چون اون تونسته تو هم میتونی موحد باشى بشى ابراهیم
چون یه بار یه نفر این راه رو رفته پس تو هم میتونی تو هم انسانی
پیامبران و امامان رو الگوی میبینم که خدا اونا رو با من اشنا کرده و گفته تو هم میتونی عین اینا بشى
شنیده بودم آخرت روی یه سنگ داغ وایمیستى و ازت راجب به پول هایی که داشتی و برای چه کارى خرج کردی سوال میپرسم و اونایی که پول کمی داشتند میرن روی سنگ ها میگن فلان و فلان چیز رو خریدیم و سریع میان پایین
ولی اونایی که خیلی پول داشتن وایمیستن میگن ما این ماشینو ,این ویلا رو , این سفر رو و…خریدیم
و اینجوری عذاب بیشترى میکشن
اول نماز رو برای بهشتش می خوندم و هیچ حسی بهم دست نمی داد , وقتی نمازم قضا میشد پر از احساس گناه می شدم , وقتی که کلمه ای در نماز را اشتباه می گفتم پر از احساس گناه میشدم شنیده بودم یه فتحه یا کسره رو اشتباه بگى گناه بردى
—-> این خدایى ک الان من میشناسم همش میخواد احساس بد رو از من دور کنه و بارها توى قرآن گفته بر شما گناهى نیست, الان نماز رو برای بهتر شدن حال خودم برای آروم شدن خودم میخونم الان اصل رو میدونم که توجه به خداست و یه کلمه رو اشتباه بگم عیبى بر خدا وارد نمیشه
2 . اوایل خیلی حواسم بود که چی حرومه چی حلاله چى مکروه چى ثوابه
—-> خیلی وقته که این مفاهیم جاشون رو به حس خوب و حس بد دادن و ناخودآگاه اعمال حلال رو بیشتر و اعمال حرام رو کمتر انجام میدم
فضاى ذهنیم بجاى بهشت و جهنم ب
چطور روى خدا حساب کنم
چطور ایمانم رو نشون بدم
چطور بنده ى بهترى باشم
چطور شکر گزارى کنم ک حالم بهتر بشه
عوض شده
3. شنیده بودم حتی چت کردن با جنس مخالف هم گناه داره برای همین الان در این مورد مشکل دارم و یکی از پاشنه هاى آشیلم هست و سختمه با جنس مخالف ارتباط بگیرم یه حسی تو وجودم انگار هست که میگه این کار خوب نیست
—-> ولی الان میدونم که ما موجوداتی اجتماعی هستیم و باید با هم ارتباط داشته باشیم و کسی که نتونه آدرسى رو از یه خانم بپرسه یا درخواستی رو از یه خانم بکنه نشون دهنده اعتماد به نفس پایین اونه
4. اوایل کم و بیش اخبار میدیدم
—-> ولی الان کلا ترک کردم
5. چقدر تو شبکه های اجتماعی بودن و داخل تعداد زیادی کانال عضو بودم و موضوعات چرت و پرت رو دنبال می کردم و روی هیچی تمرکز نداشتم
—-> فقط تلگرام رو دارم که داخل چنل استاد عضوم و دوتا چنل دیگه دارم که داخل یکیش نکات مثبت رو برای خودم می نویسم و داخل یکیش از تمرین های عزت نفسى ک انجام دادم می نویسم
6. سریال های مسخره ترکی که صدو خورده اى قسمت بود و خیلی خیلی تاثیر بدی روی آدم میزاره رو میدیدم
—-> الان بهترین سریال دنیا سریال زندگی در بهشت رو دنبال می کنم
7. اصل رو دنبال نمی کردم و دنبال فرعیات بودم مثلاً علوم غریبه علم ریمیا و جن و چشم سوم و چاکرا و هاله درمانی و انرژی درمانی دنبال متافیزیک بودم
—-> الان خدا منو به بهترین افراد هدایت کرده که فقط دارن روی اصل کار میکنن, چیزی که باعث آرامش و حال خوب در زندگی میشه
8. چشم زخم رو به شدت قبول داشتم و دنبال ترفندهایی بودم که آدمها نتونن چشمم بزنم مثلاً چهار قول میخونم
ولی جالبه اگه من معنی سوره اخلاص رو می خوندم “براى او همتایی نیست” نباید قدرت رو میدادم به بقیه ولی خوب در این مدار نبودم
—-> ولى الان ب چشم زخم و حق الناس معتقد نیستم
الان میفهمم ک همه ی اینا شرک اند
توحید رو من اینجا فهمیدم ک چی هست الهی شکرت
9. قرآن رو برای این میخوندم که ثواب ببرم و شنیده بودم که قرآن برای همه زمان هاست ولی درکش نکرده بودم
—-> الان به عنوان یک کتاب راهنما, کتابی که مسیر درست رو بهم نشون میده بهش نگاه می کنم
10. اگه خواب بودم و با سر و صدای کسی بیدار میشدم داد و بى داد می کردم که دارین چیکار می کنین نمیزارین بخوابم
—-> الان اگه اینجوری از خواب بیدار بشم دفتر و خودکارم که کنارمه رو برمیدارم شکرگزاری می کنم و راحت میخوابم – میگم احتمالاً الان باید یک کار مهمی رو انجام بدم که بیدار شدم
11. فکر میکردم فقط اونایی که نماز میخونن آدمای خوبی ان
—-> ولی الان میفهمم که کاری به نماز نداره و اونایی که نماز نمیخونن هم میتونن آدم های خوبى باشن چون ایمان واقعی با چشم دیده نمیشه
12. وقتی کسی می رفت سفر زیارتی و پارچه رو زیارتی می کرد من همون رو به دست می بستم یا حرز امامان رو به گردنم می کردم یا آیت الکرسی را به گردنم اویزون میکردم یا به دست می بستم که ازم محافظت کنه
شنیده بودم بعد از خروج از خانه اگه آیت الکرسی بخونی دیگه ضد ضربه میشی دیگه هیچی نمیشه من همون موقع فکر میکردم اگه من این کار رو تا آخر عمرم انجام بدم پس عملا بیرون خونه چیزیم نمیشه
—-> اما الان به این فکر می کنم که من به هیچ چیزی نیاز ندارم که ازم محافظت کنه چون خدا که نزدیکتر از رگ گردن به من هست از محافظت می کنه
13 . چند تا کتاب داشتم از فواید آیت الکرسی که رزق زیاد میکنه از چشم زخم محافظت میکنه از بلا و مصیبت رو دور میکنه
من دیگه فکر می کردم من که نمیخواد کاری بکنم همین آیت الکرسی رو بخونم همه چی حله
—-> اما الان میدونم من هر چقدر حرف بزنم ولی عمل نکنم فایده نداره “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”
14 . یه جایی خونده بودم اگه سوره حشر رو روی کاغذ بنویسید و با آب باران قاطی کنی و بخوری هوشت زیاد میشه, من این کار رو هم انجام دادم و هیچی نشد
—-> ولی الان میدونم که باید باورهام رو تغییر بدم, تا دنیاى من تغییر کنه
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهى ک تویى
15 . نمیدونم کجا شنیده بودم و باور داشتم که
اگه فقیر باشی به خدا نزدیک میشی مثل فقرا که به امامان نزدیک بودند و هر چقدر هم ثروتمند باشی از خدا دورتر میشی مثل پادشاهان مثل نمرود مثل فرعون و امثال اینا که با امامان سر جنگ داشتند و از آنان دور بودند
وقتی شکمت پر میشه خدا رو یادت میره مثه فرعون و… و زمانی که گرسنه ای میتونى به خدا توجه کنی مثه فقرا
تازه به خیلی ها هم اینو میگفتم امیدوارم مورد رحمت خدا قرار بگیرم
—-> اما الان حداقلش میدونم چه دیدگاهی برای زندگی من خوبه . الان میدونم وقتی از نعمت های بیشتری استفاده کنی بیشتر از خودت تشکر می کنی مثل استاد و خانم شایسته در سریال زندگی در بهشت, الان میدونم هرچی بیشتر ثروتمند باشی به خدا نزدیک تری
16 . چون آدم خجالتی بودم فکر می کردم تا آخر عمرم هم اینجوری میمونم, میدونستم که بده ولی میگفتم چیزی که هست حالا دیگه باید باهاش کنار بیام
—-> الان کم کم ش میدونم که اعتماد به نفس و عزت نفس اکتسابیه و فارغ از گذشته اى که داشتم میتونم اعتماد به نفسم رو بسازم و قوی باشم
17. منی که خدا و امامان رو در حدی میشناختم ک همش باید براشون عزادارى کنم
—-> اما الان جوری شده که با خدا حرف میزنم اشک از چشمانم جاری میشه آروم میشم و میدونم هر اتفاق بدی که میوفته اونو من به وجود میارم و خدا فقط خیره منو رو میخواد
18 . از قرآن فقط صوتش رو می فهمیدم و الله الله گفتن ش
—-> ولی الان به آیه های برمیخورم لذت میبرم مثل
“ایاک نعبد و ایاک نستعین : تنها تو را میپرستم و تنها از تو یارى میجویم”
” هنگامی که بندگان من از تو پرسیدند بگو من نزدیکم و درخواست درخواست کننده رو اجابت می کنم ,آنها باید دعوت منو بپذیرند و به من ایمان داشته باشند تا راه یابند”
” وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ”
“اگه نعمت های خدا را تحسین کنید صدق بالحسنى کنی خدا آسونت میکنه برای آسونى ها یعنی اتفاقات خوب راحت برات میفته
و اگر نعمات رو نبینی و ناسپاس باشی آسونت میکنه برای سختی ها یعنی اتفاق بد خیلی راحت برات میوفته”
” کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند. ”
19 . آهنگ های خیلی بد گوش میدادم , دیس لاو
—-> الله اکبر خیلی تغییر کردم همین که اون آهنگ رو گوش نمیدم خیلی تغییره الهی دورت بگردم که اینقدر قشنگ من رو هدایت کردی به این بهشت
20. اگر یه چیزی رو باور داشتم کسی خلاف باورهای من حرف میزد می نشستم باهاش قشنگ بحث میکردم و میگفتم که حرف من درسته و توهم باید اینجوری فکر کنی , خیلى تلاش میکردم ک بگم حرف من درسته
—-> ولی الان نه, تلاشی نمی کنم که فردی که باورش با من فرق داره رو به مسیری که احساس می کنم درسته بکشونم چون خدا اون رو هدایت می کنه اونم به بهترین شکل وقتی که در مدارش باشه
وگرنه با بحث کردن ,من از مسیر درست دور میشم
21.. —-> حال و آرامشم انقدر تغییر کرده که یادم نمیاد قبلاً چطوری بوده حالم
این همه نتیجه پس باید کار کردن روی خودم ادامه پیدا کنه براى اینم که نتایج پایدار تر و بزرگ تر بشه نیاز که تغییرات وسیع تر و عمیق تر میشه
چقدر خوبه که آقا رضا منتظر نبود که استاد تمرین بده تا انجام بده , سعی میکرد از چیزی که توی فایل ها گفته میشه برای خودش تمرین درست کنه
ماشاالله مرد
چقدر خوب استاد همیشه هدفون روی گردنش بوده و حواسش ب ورودى هاى ذهنش بوده
چه تمرین خوبى
به نام خداوند متعال کسی که بهم جراعت حرکت بسوی ناشناخته ها رو داد
سلام استاد بزرگوارم
سلام بانو مریم جون
………………………….
نتایج دوستان فوقالعاده ام
چقدر نکات با ارزشی در فایل شنیدم ماه هست من از کسی گله و شکایت نکردم خیلی آرام شدم دگه خیلی از موضوعات برایم بی اهمیت شدند آرامش شگفت انگیزی در حال تجربه هستم نقش خداوند در زندگی جدیدم بیشتر شده من با تغییر مدارهایم با مدارهای بالاتر رفتم احساسم بسیار بهتر شده اتفاقات خیلی خوبی دارم خلق میکنم….
نزدیک دو ماه من بصورته تمرکزی روی خودم کار میکنم احساسم نسبت به قبل خیلی محسوس تغییر کرده به آگاهی های دست یافتم که برای من عجیبه ذهنم خیلی خلاق شده بیشتر درهای توی مغزم باز شده بشدت مراقبت ورودهای ذهنم هستم تا خروج های نابی برای تجربه یک زندگی شگفت انگیز خلق کنم ….
نتایجی که تا اینجا گرفتم کم صحبت میکنم بیشتر سکوت میکنم درحال یادگیری مهارت های جدیدی بسیار فعال تر شدم صحبت های که میزم تاثیر گذار شدند حس ارزشمندی حس یکی شدند با جهان هستی حس که من در حال ساخت یک امپراتوری بزرگ برای خودم هستم از افزایش درآمدم بصورتی تکامل هر داره بیشتر میشه اونم به دلار برام خیلی جالبه توی بحث ثروت انگار دری توی ذهنم باز شده خیلی راحت ثروت وارد زندگیم میشه …..
توی این چند روز حس عجیبی رو تجربه کردم دوست داشتم اینجا توضیح بدم انگار مورد آزمایش قرار گرفتم این موضوع سربلند بیرون اومدم این نتایج که تا الان گرفتم توی 34 زندگیم هیچ گاه تجربه نکرده بودم دوچار شک و تردید به وجود خدا شدم جالبه بوده برام چرا اینجور شدم هدایت شدم به رستوران که از سودی که بدست آورده بودم به خودم هدیه بدم یکی از کارکنان این مجموعه که اعتقادی به خدا نداشت یک فرشته رانده شده از درگاه خداوند پرستش میکرد عاشقانه این فرشته رو دوست داشت ماهیت خداوند رو زیر سوال برند بهم گفت به چی اعتقاد داری منم گفتم من یکتا پرست هستم بعد گفت همون که فرشته ای که سالها سال برایش عبادت میکرد رو بخاطر یک آدم ضعیف رانده منم گفتم خداوند به چیزی که خلق کرده حکمتی درست داشت و از روح خودش میده راز جهان هستی و قدرت خلق کنندگی رو در وجودش نهادینه کرد و از چیزی که آفریده مطمئن بودم انگار این صحبت از دورنم گفته میشد بعد گفت ما دوبار برگشتیم تاریکی بیشتر کنیم منم گفتم کسی که در مدار درست باشم در پناه خداوند هیچ آسیبی بهش نمیرسه همانند پیامبران و افرادی که ایمان دارند راه نجات نشونه داده میشه بعد گفتم سلیمان نبی وقتی مورد هجوم قرار گرفت به رب پناه آورد خداوند پاداش این کار رو دانش و علمی ب سلیمان عطا کرد تا پیروز شدم و خداوند با مؤمنان واقعی هست آنچه در سینه ها هست رو میداند…
ذهنم خیلی مشغول این بحث عجیب شده تا الان من تجربه این صحبت ها نداشتم قبل از خواب گفتم خدا اگه هستی هدایتم کن قلب آرام بگیره این داستان چی بود تا دیشب توی پارک بودم توی ذهنم سلیمان نبی اومد اون لحظه هدایت شدم به سوره نمل و داستان سلیمان و ملکه سبا این پیام خداوند بود برام دوبار هدایت شدم به مادر موسی داستان رها کردند فرزندش خودش توی آب چه ایمانی داشت به وحی خداوند دوباره هدایت شدم به مثال های قاروق وقتی تکبر کرد گفت این ثروت از دانش منه بعد نابود شد توسط فرکانس های که فرستاده بود
هدایت شدم به موسی در آن شب تاریک نوری دید رفت سمتش و زیباترین صدا عالم رو شنیده من رب تو هستم تو رسالت یافتی برای فردی که یک نفر رو به قتل رسونه بعد فرار کردند بعد گفت هر خیری بیاد از جناب خدا به اون محتاج هستم ….
هدایت شدم که من نمیتوانم کسی رو هدایت کنم من فقط میتوانم خودم رو تغییر بدم
هدایت بعدی من به مهاجرت و تفکر در زمین بود اونم دوبار به دو شکل متفاوت
و در آخر آیه زیبا هدایت شدم قلبم آرام گفت تصدیق کرد رب العالمین این بود
این نشونه های روشن برای کسانی هست که به خداوند ایمان آوردند گفتم یا خدا من تسلیم شدم من بهت ایمان دارم تو شک منو به بهتر شکل برطرف ساختی با مثالهای روشن و واضح برای کسی که تفکر تعقل میکنند چقد احساسم دگرگون شد چقد این مسیری که انتخاب کردم افتخار میکنم
چقد این چند روز عجیب بود برام ایمانم به چالش کشیده شد من حرف های قشنگ میزم یا نه من جدی هستم در این مسیر باشکوه خداوند گواه میگیرم من ادامه دهنده رسالتم باشم من رب العالمین رو با تمام پوست و گوشت خودم حس کردم اون توی وجودمه چقد خوشحالم از چالش سربلند بیرون اومدم ….
هدایت من به این سه سوره بود
نمل ،قصص، عنکبوت
موضوعات این سوره ها هدایت ،توضیح کامل مدارها ،در هر لحظه ما هدایت میشیم به فرکانس هامون ،ثروت و قدرت ،مهاجرت، نشونه های واضح برای کسانی که ایمان دارند،رسالت ما،هر کاری کنیم ما مسؤلیت اتفاقات زندگیمون داریم ،کسی که گناه کرده میتونه برگرده و به پیامبری برسه مانند موسی راه توبه همیشه باز خداوند رو مهربان خواهی یافت ….
خدایا سپاسگزارم بابت برکت خودم برای تغییر زندگیم
خدایا سپاسگزارم بابت وجود همیشگی خودت
خدایا سپاسگزارم بابت هدایتم به سرزمین مقدس این سایت الهی
خدایا سپاسگزارم بابت استاد و مریم جون
خدایا سپاسگزارم بخاطر خانواده صمیمی عباس منش هر کدام درحال انجام رسالت خودشون در بهترین شکل برای دنیای بهتر
خدایا سپاسگزارم بخاطر سپاسگزاریم
میلاد پسری از نور
بنام خدای خوبیها و زیباییها
سلام استاد عزیزم
نکته اول همون موضوع قرض نکردن و بدهکار نبودن هست علی الخصوص دوستان و آشنایان که چقدر هم به روابط ضربه میزنه و هم شخصیت آدم رو به و نابود میکنه و من هم دقیقا این مسأله رو که رضای عزیز گفتند دیدم که طرف بد خیلی بد چنان میره زیر زره بین طرف که نفسش رو میبره طرف میاد آب بخور احساس میکنه باید از اون اجازه بگیره و اگه ببینه چی میگه و زندگی براش میشه یه جهنم واقعی.
به شخصه دارم تمام تلاشم رو میکنم که این موضوع قرض کردن و وام گرفتن و اینا رو پاک کنم از ذهنم یا دارم میخرم یا صبر میکنم پولش رو میسازم اگر به فراوانی جهان باور دارم و بعد با افتخار نقد میخرم ولذتش رو میبرم.
موضوع بعدی اون تعهد غیر قابل مذاکره هست که ما باید بخودمون بدیم برای تغیر شخصیتمون اگر از این روندی که داریم راضی نیستیم اگر از این زندگی که داریم راضی نیستیم و همه جوره با تمام گوشت و پوست استخونمون دل به اموزشها بدیم و زندگی کنیم باهاشون زندگی کنیم باهاشون واقعا نه اینکه یه مسکنایی باشند حالا یکم بشنویم حالمون خوب بشه یا اطلاعات جمع کنیم بلند گو بشیم تو گوش بقیه.
یادمون باشه نتایج زمانی عوض میشه که ما نگاهمونذبهدخودمون به خدا به آدمها به جهان اطرافمان عوض بشه نگرشمون عوض بشه رفتارمان عوض بشه لاجرم جهان بیرون ما هم شروع میکنه به عوض شدن به اندازه ای که ما عوض میشیم.وانصافا روزای اول خیلی سخته خیلی سخت دقیقا مثل ترک مواد میمونه همون قدر درد داره ذهن خیلی لگد میزنه ولی طبق تجربه خودم با بستن خودمون به این اگاهی ها تو روزای اول صبح تا شب گوش دادن گوش دادن اصلا حال و هوا عوض میشه درونت آروم تر میشه وصل تر میشی و این خیلی بمن کمک کرد که ادامه بدم مسیر رو بمونم تو این مسیر و ادامه دادم به گوش دادن و بقول دوستمون نوشتن در مورد مطالب فکر کنم فکر کنم بیشتر از قبل به چیزای جدیدی که دارم میشنوم و دیدن نمونه هایش در اطرافم و همین خودش آروم آروم باعث تغییر مدار و فرکانس آدم میشه و از یه جایی به بعد نتایجم شروع میشه.
نکته مهم بعدی بها پرداخت کردن هست.کسی که میخواد موفق بشه باید بهای موفقیت رو پرداخت کنه.
بهشت را به بها دهند نه به بهانه.
باید بهاش رو با زمانش با پولش با تغیر رفتار و عملکردش با پا گذاشتن روی ترسهاش با گذشتن و رها کردن یک سری عادات و رفتارهای اشتباه با کنترل ذهنش و زبانش با ترک کردن یک سری افراد هرچند نزدیکترین افراد به تو باشند.پرداخت کنه اون وقته که جهانم این جدیت رو که در ما میبینه کرنش میکنه راه ها رو هموارتر میکنه درهای بیشتری باز میکنه وقت آزادتری به ما میده آدمها و شرایط بهتری وارد زندگی ما میکنه.یادمه خودم وقتی وارد این مسیر شدم اوایل که انصافا بیشتر دل میدادم و بیشتر خودم رو بسته بودم به این اگاهی ها خانوادم میخواستند برند سفر همراهشون نرفتم چون میدونستم تو ماشین که نشستیم زیاد آهنگها و صحبتهای چرند مجبورم گوش بدم و نمیخواستم میخواستم تغیر کنم حتی تو دوستانم یکی بود که بشدت از این فضا خارج بود من هرچقدر تلاش میکردم باهاش تماس بگیرم کارش داشتم نمیتونستم خیلی برام جالب بود هنوز که بهش فکر میکنم دلم میخواد سر به سجده حق بگذارم بابت این نظم و دقتی که در جهانش هست و بابت این قوانین بدون تغیرش الله اکبر.
یه تمرین و راهکار اساسی برای کنترل ورودی ها همین زیپ دهن رو بستن هست وقتی یاد میگیری و بخودت قول میدی ذهنت رو بسته نگه داری یعنی اظهار نظر نکنی نق نزنی غر نزنید گیر ندی ایراد نگیری بد دهنی نکنی غیبت نکنی و تحت هر شرایطی این دهنو رو بسته نگه داری کم کم متوجه میشی فشار اذیتهای ذهنم کمتر میشه چون تو با زبونت همراهیش نکردی دل به دلش ندادی و پا به پاش جلو بری انگار یه جورایی تنها میشه و ساکت تر میشه.
یه تمرین دیگه به محض قرار گرفتن تو محیط سمی هدفون گذاشتن و صداش رو جوری بلند کردن که دیگه هیچی از اون صحبتها رو نشنیدن هست خودم تجربه کردم تو اتاقم هستم صحبتهایی میشنوم که نباید در گوشام رو میگیرم و شروع میکنم با خودم تو ذهنم صحبت کردن بعد میبینم یهو همه چیز سریع ساکت و تموم میشه اینقدر این کارو انجام دادم تبدیل شده به یکی از لذتهام خیلی باحاله وقتی اینجوری از قانون استفاده میکنم و اون جوابی که میخوام رو میگیرم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به استاد عزیز و دوستان همراه
چقدر خوشحالم که آقای عطارروشن ویدئیو فرستادن و من همیشه نظراتشونو میخوندم و تحسینشون میکردم .
اینکه بدونیم افراد از کجا به کجا رسیدن خیلی میتونه کمک کنه که بگیم ااا منم این ایرادو دارم پس منم میتونم درستش کنم . پیشرفت کنم منم میتونم نتایج خوب بگیرم .
تبریک میگم به آقای عطار روشن که خیلی بااعتمادبنفس از گذشته خودشون صحبت میکنن و ترس ندارند و الان در جایگاه عالی هستند به امید اینکه منم مثل ایشون خیلی متعهدانه کار کنم .
دقیقا امروز داشتم فکر میکردم چرا نتایج پایدار نمیشه من دیگه باید چیکار کنم .
مثلا یه روز پول میسازم بعد میررره تا شاید چند هفته دیگه و اصلا خبری نیست .
استاد جواب دادند که برای اینکه نتایج پایدار بشه و مثل یویو نباشیم هی بالا و پایین نشیم باید تغییرات ما عمیقتر و درونی تر و واقعیتر بشه.
و نکته دیگه نباید توقعمون بالاتر از تغییرات اونموقع باشه .
من از نظر خودم تغییراتی که کردم خیلی بهتر شدم و گله و شکایت نمیکنم و حرفهایی که در مورد دولت و اخبارهایی که تو خونواده بهم گفته میشه من وارد بحث نمیشه . غیبت نمیکنم . ولی هنوز عمیق و درونی نشده . چون یموقعها من هم وارد بحث میشم . با اینکه بعدش احساسم بد میشه ولی اون لحظه خودمو کنترل نمیکنم .
که باید بیشتر هواسمو جمع کنم و واقعا باید سکوت کنم اصلا چیزی نگم . حالا طرف مقابل میخواد ناراحت بشه یا نه مهم نیس مهم من هستم که باید بهتر بشم .
بله هنوز تغییرات بزرگ من نکردم پس حق ندارم توقع زیادی داشته باشم .
باید بیشتر مواظب ذهنم و زبانم باشم .
یموقعها میگم حالا اشکال نداره حالا من که باور نمیکنم یا سخته الان بلند بشم برم تو اتاق یا زشته اگر من حرف نزنم شاید ناراحت بشه و…
من خونوادمو دوست دارم و تنها کسانی هستن که باهاشون ارتباط دارم و همشون اخبار دنبال میکنن و یکی از برادرام هم انقدر آدم منفی هست و همش درباره اوضاع مملکت صحبت میکنه که من عصبی میشم و اوایل من صحبت میکردم که قانع کنم ولی انقدر رو خودم کار کردم که من نمیتونم کسی رو تغییر بدم که بیخیال شدم .
ولی خب نمیتونم قطع رابطه کنم . الان چندبار هم وقتی دیدم بحث داره به باور منفی کشیده میشه میرم تو اتاق و هندزفری میزارم یکم میمونم و بعد برمیگردم که بنظرم باید حتما اینکارو ادامه بدم .
ولی زمانهایی هم هست که باهم میریم بیرون و اونموقعها باز نمیدونم چیکار کنم که جدیدا باید دیگه نرم . میدونم خیلی سخته برام چون تنها گردش و تفریحم هست ولی اگر پاداش میخوام باید تغییراتمو بیشتر کنم .
استاد عزیز ممنون که فایلهای شاگردهای نمونه رو میزارید برامون که بگیم پس میشود . اینکه تعداد بیشتر افراد رو ببینیم تاثیراتش برای من که فرکانس پایین هستم بیشتر میشه .
خدایا شکرت️
به نام خدای مهربان
سلام خدا قوت استاد عزیزم
و تمام دوست های گلم
باز ی قسمت از فایل اقا رضا و کلی آگاهی و درس که من باید درک کنم و توی زندگی ام عمل کنم.تبریک میگم رضا جان برات بهترین ها رو میخوام که مورد لطف پروردگار قرار گرفتی و هدایت شدی با ادامه دادن مسیر الهی که توش هستی
چقدر ایمانم قوی تر میشه
چقدر نجوا های ذهنم ضعیف تر میشه وقتی الگو هایی و شواهدی رو میبینم که همین مسیر همین فایل ها رو با درک و تکامل طی کردن و به موفقیت رسیدن
چقدر بیرون کشیدن قوانین توسط استاد از میون حرف های رضا جان برام شیرین بود
چند بار دیدم فایل رو و هر بار با خودم میگفتم چقدر استاد قانون رو خوب درک میکنه و میشناسه و اون رو از میون حرف های رضا جان بیرون میکشه که خود رضا جان هم حتما خیلی خیلی بار این فایل ها رو میبینه و قانون رو بهتر درک میکنه
چقدر احسنت گفتم که هر چی استاد گفته دوستمون بهش عمل کرده
شنیدن حرف های دوستمون چقدر منو مصمم تر کردچقدر مسیر برام روشن تر شد
که دیگه بهونه نیارم
فقط عمل کنم فقط حرف های استاد رو وحی منزل بدونم توی زندگیم چون استاد با نتایج حرف میزنه
تغییرات و پیشرفت دوستمون رضا خودش نتیجه استاد رو نشون میده
که هرکسی در هر جایی با هر شرایطی اگه رو باور هاش کار کنه و باور هاش رو تغییر کنه زندگیش تغییر میکنه
دیگه هیچ بهونه ای نمیمونه برای نجوا های ذهن
فقط عمل کردن
فقط ایمان داشتن
فقط باور داشتن و تکرار این مسیر که باعث ایجاد این همه تغییرات شده
.
استاد داشتم با خودم فکر میکردم که من چقدر انسان خوشبختی هستم که با شما آشنا شدم
الگوی من شدید
کل روزم با صدای و آموزش های شما سپری میشه
چقدر خدا رو بابت الگو های مثل شما و دوستای گلم شکر میکنم
با خودم توی فکرم هی به خودم میگفتم محمد تو الان در بهترین مسیری
فقط عمل کن
فقط باور کن
فقط هرچی استاد میگه رو قبول کن
فقط با دیدن نتایج دوستانت ایمانت رو قوی تر کن
تو الان در بهترین مسیری
چون استاد قبلا الگویی به این روشنی نداشت
که اگر مثل ما داشت خیلی سریعتر و راحت به موفقیت میرسید
اون تمام مسیر رو خودش توی ذهنش ساخت
قدم هایی برداشت که هیچکس حتی جرات فکر کردن بهش رو هنوز که هنوزه نداره تا برسه عمل کنه
استاد خیلی حالم خوبه
این روزها جوری متفاوت دارم احساس میکنم و لذت میبرم از زندگیم
یعنی ی جور هایی دست از تلاش بیهوده
و تقلا و حرص عجله
مقایسه خودم با بچه های سایت رو نمیکنم
چون میگم همه چی باوره
و اگر توی هر زمینه ای نتایج نیومده چون باور ها به اندازه نتایج تغییر نکرده
و میگم محمد فقط ادامه بده
هر روز بیشتر وبیشتر تو حال خوب آگاهانه خودت رو نگه دار
هر روز بیشتر رو باور هات کار کن
هر روز کمتر از باور ها و الگو های قدیمت استفاده کن
تکاملت رو با حال خوب ادامه بده همی چی در بهترین زمان و مکان بهت داده میشه
ی جورهایی خودم رو نزدیک خواسته هام حس میکنم هر روز و میدونم باور ها تغییر کنه مدارم بالا بره همه چی
انگار خدا پشت در برام گذاشته که در زمانش بردارم
چقدر این خدایی که داره ساخته میشه تو ذهنم قشنگ تره
مهربون تره
ثروتمند تره
عادل تره
عاشق بنده هاش حتی اگر مسیر رو هم اشتباه رفته باش
خیلی خیلی این خدا استاد فرق داره
و هر روز داره انگار درکم و باورم بهتر میشه از خداو این تا ابد ادامه داره
امروز داشتم فایل مهمترین عامل موفقیت در کسب کار رو توی فایل های دانلودی نگاه میکردم و این حرفتون چقدر انرژی بهم داد
چقدر بعدش به خودم افتخار کردم
که گفتین این حرف هام برا همه نیست
وهرکس اگه در مدارش باش بشنوه باور کنه عمل کنه 150 سال جلوتر از کسی که از این آگاهی ها بی خبره
به گفته خودتون اون فایل خودش ی دوره هستش
اینا رو گفتم
که روز به روز ایمانم به این مسیر و حرف هاتون داره بیشتر میشه
روز بروز قدرت عوامل بیرونی در من کمتر و کمتر میشه و قدرت درونم بیشتر میشه
خدایا شکر
هر چقدر سپاس گذاری کنم کمه
و دارم اون روزی رو میبینم که در مورد نتایجم توی این سایت باعشق مینویسم تا هم ردپای برای خودم باش
هم انگیزه و امیدی برای بچه ها
مثل الان که با شنیدن نتایج دوستمون رضا من ایمان و انگیزه ام به تغییر باور هام بیشتر و بیشتر میشه
آرزوی موفقیت برای تک تک شما عزیزان
الهی شکر برای یه روز دیگه یه فایل جدید دیگه توی سایت که بهترین فضای زندگیه ماست
سلام استاد سپاسگزارم از شما و مریم جون و تک تک بچه های خوب سایت سپاسگزارم از اقا رضای عزیز برای این ویدئوی پر از آگاهی که فرستادید یه مثال عینی شدید برامون تا اینجا پخش بشه و استاد در موردش باهامون صحبت کنه و یه عالمه نکته خیلییییی مهممم
استاد مرسی که دوباره یاد آوری کردید که باید اول کلامم رو کنترل کنم تا کنترل ذهن برام راحتتر بشه ، توی ذهنم جای این دو تا عوض شده بود انگار دیگه فکر میکردم اول ذهنم باید کنترل شه !!!
وقتی در مورد موضوعی صحبت میکنیم ناخودآگاه توجهمون به اون موضوع بیشتر میشه ، اگر بتوانم زبان رو کنترل کنم میتونم ذهن رو کنترل کنم
خب از این فایل یاد گرفتم دیگه باید جدی تر از همیشه مراقب کلامم باشم ، مراقب چیزایی که میشنوم باشم و سعی میکنم بهش عمل کنم
با کلامم فقط تعریف میکنم از زیبایی ها میگم فقط حرف های قشنگ میزنم تحسین میکنم و سپاسگزاری میکنم
جملات طلایی فایل :
قانون توجه : وقتی به چیزی توجه میکنی از اساس همون چیز وارد زندگیت میشه
وقتی یه کم تغییر میکنیم خداوند تغییر میکنه برامون
وقتی باورهامونو نسبت به خدا تغییر میدیم خداوند یه عالمه اتفاقات رو به ما نزدیک میکنه
وقتی من یه قدم بر میدارم خداوند انصافا هزار برابر قدم برمیداره خیلی بیشتر از قدم های ما
برای نشون دادن لیاقتم برای اثبات ارزشمندی خودم به خودم باید یه سری کارهارو نکنم ، به خودم به بدنم آسیب نزنم ..
نوشتن 107 آرزو فکر کنم ایده خوبی باشه برای امروز
امیدوارم شما استاد و مریم جان و تمام دوستانم ثروتمند ، سعادتمند ، شاد و سلامت باشید ️️
بنام خداوند هدایتگر
با سلام خدمت استاد عزیزم وهمه ی دوستان هم فرکانسی عزیز
باز هم یک فایل آگاهی دهنده ی دیگه از آقا رضای گل الهی شکرت که درمسیر دریافت این آگاهی ها هستم
استاد چقدر زیبا گفتین : اگر که ما یک قدم بسمت خدا برمیداریم خداوند هزاران قدم بسمت ما میاد. الهی هزاران بار شکرت واینجاست که خداوند هیچ گاه بندگانش رو رها نمیکنه اما به شرط اینکه ماهم اونو قبول داشته باشیم .
(خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان)
خداوند مثل آینه س وما هرجوری بهش نگاه کنیم همون رو میبینیم اگه بخندیم میخنده اگه ناراحت باشیم گریه کنیم باز هم همون تصویررو میبینیم وخداوند ویژگی های انسان گونه ندارد وبه همین دلیل زمانی که ما تغییر کنیم خدا هم تغییر میکند وخداروشکر زمانی که در مسیر درست حرکت کنیم اتفاقات عالی خیلی زود رخ میدهند
چقدر آقا رضای عزیز زیبا گفتن (من فقط میخواستم بنده ی خوب خدا بشم ودوری کنم از گناه ها وامیدوار بودم که خداوند درها رو برام باز میکند) دقیقا همینه ما فقط کافیه انسان موحدی بشیم و توجه مون روی نکات مثبت باشه ودوری کنیم از غیبت دروغ وهرچیزی که حسمون رو بد میکنه
درمورد خودم بیشتر اوقات جایی که هستم اکثرا بحثایی رو پیش میکشم درمورد موضوعات مختلف که کلا از غیبت دوری کنم
در مورد احساس لیاقت خیلی زیبا گفتین استاد تا زمانی که خودمون رو لایق چیزهای خوب ندونیم اون چیزها بهمون داده نمیشه همین دیشب داشتم درمورد خواسته هام مینوشتم یکیش این بود که ماشین میخوام یهو ذهنم گفت چقدر تو پرتوقعی واز این حرفا و تبریک میگم به آقا رضای عزیز که تونستن بر ذهنشون پیروز بشن
درپناه حق