نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-30 03:04:272024-09-24 19:35:21نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود به همه ی دوستانِ موفق و متوکل و موحدم.درود به رضاجانِ گل که انقدر شیرین و صمیمی و خوشرو صحبت کردی.مرررررسی
دیروز بعد از دیدنِ این فایل تصمیم گرفتم که فقط نقد کار کنم با مشتری هام.یکی از مشتری هام که سفارشِ بالایی هم داده بود ولی میدونستم پولش رو معمولا تو 2 قسم پرداخت میکنه با فاصله ی تقریبا یکی دو هفته بهش پیام دادم که امکانِ تسویه ی مدت دار وجود نداره.اگر که میخواهید بفرمایید سفارشاتون رو واستون بیارم.2 بار هم پیام دادم ولی اون جوابی نداد.یه ذره دلم گرفت،ذهنم مشغول شد ولی گفتم اشکالی نداره من قول دادم که به این آموزه ها عمل کنم.باید انقدر تولیداتِ من واسشون باارزش باشه و بخوان که خودشون بگن بیار و همون موقع هم پرداخت کنن پولشو.یه ذره فِس شده بودم ولی گفتم خدایا توکل به تو،بلند شدم رفتم از خونه زدم بیرون رفتمتمامِ فروش های امانیم رو پس گرفتم و گفتم که فقط نقد میفروشم.همون دیروز کارِ یکی از مشتریامو که تحویل دادم با اینکه دفعاتِ قبل معمولا میگفت برو فلان موقع بیا واسه تسویه حساب همونموقع باهام تسویه کرد کاااامل و با احترام،با اینکه روزه قبلش همباز یه سفارشِ دیگه رو باهامتسویه کرده بود.همون دیروز باز از یکی از مشتری های دیگه ام سفارشِ محصول داشتم که این مشتریمم نقدِ کاملا.یک مبلغِ کمی رو قرض کرده بودم رفتم مواده اولیه خریدم واسه کارم چون میگفتن قراره گرون بشه و…منم گفتم مواده اولیه زیاد بخرم بذارم باشه ولی ولی دیروز فهمیدم که اشتباه کردم.هم خودمو تو قرض انداختم و آزادیِ عملم گرفته شد،هم اضطرابِ خودمو بالا بردم برای ادای دینم،هم یه جورایی انگار عدمِ توکلم رو با این کار رسوندم که مبادا گرون بشه و من سودم از فروشِ محصولاتم کم بشه.اگر که توکلم قوی تر باشه در لحظه زندگی میکنم و میگم که هر چی بشه خیرِ.چه گرون بشه چه نشه خدا من رو به سمتی که پر از خیر هست واسم هدایت میکنه.
خلاصه تصمیم گرفتم که دیگه به هیچ وجه پول قرض نکنم و به اندازه ی داراییِ خودم قدم بردارم و اقدام کنم و دیگه فروشِ امانی نداشته باشم و فقط نقد بخرم و نقد بفروشم محصولاتمرو.
تصمیم گرفتم بدونِ چون و چرا این صحبت ها و آموزه ها رو بپذیرم و تو زندگیم اجراشون کنم.دیروز همونجور که یه کوچولو دلم گرفته بود و تو خیابون قدممیزدم گفتم خدایا کمکم کن،شهریه دانشگاه دارم،هزینه ها دارم،من میخوام خیلی ثروتمندتر باشم و راحتتر پول در بیارم ایده ی راه اندازیِ کانال به ذهنم رسید و عکس برداری و ویدیو گرفتن از محصولاتم با تم های مختلف.حالا قراره تم ها رو دونه دونه بنویسم و اجراشون کنم و یک کانالِ قدرتمند بسازم.تازه یک ایده ی دیگه برای بالارفتنِ کیفیت و مقاومتِ محصولمم به ذهنم رسید.
خیلی خوشحالم که امروزم رو با یک عالمه هدف و ایده های عالی شروع کردم و بارِش باران و وفورِ بی نهایتِ نعمت و ثروت رو روی سرم و توی زندگیم دارم میبینم.
خدایا شککککککرت بابتِ این قوانینِ زیبا و حکیمانه.دوستت دارم زیاااااااادددددد ای تنها قدرتِ موجود.
مرسییییی رضا جان بابتِ عملکردِ عالی ای که داشتی و با ما به انتشار گذاشتیش….میدونم و یقین دارم که به جایگاه های خییییییلی رفیع تر میرسی
استادِ عزیز مرررررررسی،مریم جان مرررسییییی،دوستتون دارم هوارتااااا
سلام به استاد عزیزم
سلام به همه دوستان مریم بانوی زیبا وآقا رضای گل که با این سخاوت مسیر پیشرفتش را با عشق برای ما بازگو کرد که مطمئنا الگوی بینظیری برای ما میشود به شرط ایمان وعمل
صحبتهای شما دوست عزیز منو برد به 16 سال پیش
زمانی که عاشقانه شنا میکردم واز شنا کردن لذت میبردم البته که به خاطر شرایط نامساعد روحی رفتم استخر واز بس علاقه مند شدم واستعداد بینظیری داشتم در شنا کردن که مربی های استخر مدام از شنای من تعریف میکردن ومیگفتن مثل ماهی میمونی و واقعااا عاشق آب وشنا کردن بودم هیچ وقت فکر نمیکردم تو این رشته بتونم فعالیت کنم و ثروت خلق کنم برایم مهم نبود زمستان آب سرد کلر زیاد بعصی وقتها اب شفاف نبود ولی من عاشقانه شنا میکردم وبعد از 2 یا 3 ماه شنا کردن شخصی در آب به من گفت به منم یاد میدی البته که شنا بلد بود به من گفت تو خیلی زیبا شنا میکنی دوست دارم ایرادهای منو بگیری من گفتم خوب من مربی نیستم از مربی های دیگه بپرس گفت نه من شنای تو رو دوست دارم هر روز به عشق دیدن شنای تو میام استخر میخواام مثل تو شنا کنم
ومن گفتم باشه بیا باهم شنا کنیم تو شنای منو ببین بعد من شنای تو رو میبینم ایرادتو میگم کمی شنای ایشون بهتر شد خودش راضی بود گفت چقدر راحتتر شنا میکنم همون روز که رفتیم بیرون پول 2 تا بلیطو بهم داد خیلی با اصرار ومن هم قبول کردم وکلی ذوق کردم باورم نمیشد چه جالب من مربی نبودم چرا دوست داشت از من شنا یاد بگیره چند روز به همین منوال گدشت باهم شنا میکردیم پول 2 تا بلیط به من میداد وبعد از چند روز من با خودم فکر کردم چقدر خوب میشد اگه من میتونستم برم استخر دیگه ای که کوچک باشه که بتونم یک سانس اجاره کنم وشاگردای بیشتری داشته باشم به پولش فکر نمیکردم به اینکه چقدر حس خوبیه که بتونم مهارتی که با عشق یاد گرفته بودم وخودم لذت میبردم از انجامش به دیگری هم اموزش بدم بسیار لذت بخش بود برایم واعتماد به نفسم بالا رفته بود که من میتونم وبالاخره به ایشون پیشنهاد دادم و مشتاقانه قبول کرد ومن یه استخری سراغ داشتم که تو یه برج مسکونی بود وسانسی اجاره میداد برای 12 نفر مبلغ 300 هزار تومان برای 12 جلسه استخر خیلی کوچکی بود الان که فکرشو میکنم تنم میلرزه من نه مربی بودم نه ناجی با چه جراتی این کارو کردم واینکه صاحب برج بدون هیچ مدرکی بهم اجاره داد وگفت بیشتر از 12 نفر نمیتونن وارد استخر بشن
ومن با کلی ذوق وشوق اینکارو انجام دادم البته که تونستم 8 تا شاگرد جور کنم به چند نفر پیشنهاد دادم استقبال کردن واز هر کدوم 50 تومن گرفتم برای 12 جلسه و مبلغ 100 تومن واسه خودم موند دختر خاله ام هم شناگر ماهری بود به ایشون هم گفته بودم بیا حواست باشه خلاصه که من با عشق وذوق فراوان اینکارو انجام دادم البته شب قبلش از ذوقم تا صبح نخوابیدم بارها نوشتم که چه کاری باید انجام بدم خدا کمکم کرد شاگردها رو به سمتم هدایت کرد از روزی که تصمیم گرفتم یک هفته طول کشید تا شاگردام جور شدن به راحتی وابنکه یه چیز خیلی جالب اون شخصی که من به خاطرش این کارو انجام دادم جلسه اول کلاس که تموم شد متوجه شد بارداره ودیگه نیومد الان که یادم میوفته مو به تنم سیخ شد واشک از چشمانم سرازیر شد خدا اون شخصو اورد که به من بگه تو میتونی از راه عشق ولذتت ثروت بسازی
وبعدش رفت ومن دیگه هیچ وقت ندیدمش وبعد از اون من حدود 4 ترم استخر را اجاره کردم و تونستم خیلی عالی شنا آموزش بدم با کمک خدای مهربون ودختر خاله عزیزم وبعد از اون من تازه رفتم مدرک نجات غریق به راحتی گرفتم و اون موقع برایم باورش خیلی سخت بود بالافاصله در بهترین استخر مشغول به کار شدم با حقوق عالی با اینکه مربی نبودم بهم شاگرد میدادن وچه رفتار خوب وعالی با من داشتم اخه فکر میکردن من آشنای رئیس فدراسیون بودم برای اینکه اون استخری که من رفتم همه با سابقه بودن ومن سال اولی بدون مدرک مربی گری،دوستای خیلی خوبی پیدا کردم خیلی منو کمک کردن هوای منو داشتن .خیلی جزئیاتو نتونستم واستون بیان کنم ولی واقعااا پول ساختم ثروت خلق کردم زمانی که حقوق کارمند 200 تومان بود من درآمد ماهی 1 میلیون به بالا داشتم به راحتی اب خوردن ولذت بردن من عاشقانه کار میکردم تنها چیزی که واسم مهم نبود پول بود واقعااا میگم مهم نبود بعدها خیلی مهم شد واسم برای مهارتم خودم پیشنهاد میدادم ولی اون سالها فقط دوست داشتم آموزش بدم
یه توصیه به همه دوستای نازنینم برین دنبال عشقتون برین لذت ببرین از زندگی به خدا که پول میاااد ثروت میاد از مسیر علاقه
شاد وسلامت باشین
سلام استاد و آقا رضا
امیدوارم حالتون عالی باشه
خدایا شکرت به خاطر قوانینی که وجود داره و هرکس در هر شرایطی بهش عمل کنه نتیجه های متفاوتی میگیره
ببین آقا رضارو وقتی متعهد شد که من باید زندگی بهتری بسازم من میخوام شرایطمو تغییر بدم ، ببین چطور خدا کمکش میکنه فروش بهتر شد ، نوع کار کردنش بهتر شد ، ببین جهان به طرز فکر ها کار میکنه، وقتی من میخوام نقدی بفروشم و متعهد میشم اینکارو انجام بدم جهان دیدی چطور درهارو برای آقا رضا باز کرد ، چقدر مشتری های عالی تری آورد، مشتری های باکیفیت تر و دست به نقد ، خدایا شکرت چقدر این سیستم دقیق کار میکنه، همین آقا رضا با همین بدن ولی با ذهنیت متفاوت قبلا چه نتایجی داشت ولی الان ببین فقط فکرشو تغییر داد و عمل کرد به ایده هایی که گفته میشد از طرف خدا و شجاعت عمل کردنو نشون داد و خدا درهارو باز کرد، خدایا شکرت ، فارغ از اینکه آدم های دیگه چطور کار میکنند، وقتی من به این سیستم عمل کنم جهانم عوامل بیرونی برای من تغییر میده،
خدایا شکرت
استاد ممنونم به خاطر اینکه این نتیجه آقا رضارو گذاشتید
آقا رضا از شماهم ممنونم
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و جناب عطاروشن.
واقعا از شنیدن فایل شما لذت بردم. از خداوند میخوام کمکم کنه بتونم از ایشون الگوبرداری کنم. نکات مهم این فایل رو مرور میکنم:
دسته چک ممنوع. چون وقتی چیزی رو چکی یا قرضی میخریم، یعنی ما لیاقت داَتنش رو بصورت نقدی نداریم. ما باید با خودمون عهد ببندیم که هرکز قرضی و وامی یا چکی هیچ چیزی رو نخریم. بلکه پولشو بسازیم و بعد بخریم.
اگر دسته چک داری همین الان پاره اش کن. تغییر کردن سخته و خیل ترسناکه و ممکنه همه تو رو مسخره کنن یا ذهن منطقی خودت خیلی مقاومت کنه ولی اگر میخوای متفاوت نتیجه بگیری باید متفاوت عمل کنی. تو با قرض و قوله یک عمر به جایی نرسیدی پس روشتو عوض کن.
دنبال الگوهایی بگرد که تو حوزه تخصصی تو موفق و ثروتمند شدن و ببین چه باورا و عملکردی دارن.
هیچ آدم موفق و ثروتمند واقعی با قرض و قوله موفق و ثروتمند نشده پس اینو باید سرلوحه خودت قرار بدی.
اولش که متفاوت عمل میکنی یه مدت ممکنه نتیجه خاصی نگیری یا حتی شرایطت بدتر بشه ولی تو باید ذهنتو کنترل کنی و با احساس خوب ادامه بدی و پای حرفت وایسی و بهای تغییر وردن رو بپردازی.
تو باید برای خودت و محصولت و خدماتت ارزش قائل بشی و فقط نقد کار کنی. همینطور که برای چیزی که میخوای بخری هم باید ارزش قائل باشی و بهاش رو بصورت نقدی بپردازی.
مورد دوم ما باید دستاوردهایی که با عمل به این آموزها ها بدست میاریم رو مدام به یاد بیاریم و به خودمون رو تحسین کنیم و قانون رو تایید کنیم و امیدوارتر بشیم و باور کنیم که اگر تونستیم با عمل به این آموزه ها به فلان دستاورد برسیم، پس با همون قانون میتونیم به خواسته های دیگرمون هم برسیم.
مورد سوم وقتی تو تغییر میکنی و به اصول خودت پایبندی، آدمای اطرافت هم تغییر میکنن یا اینکه آدمهای جدید و متفاوت به طور خودکار وارد مدارت میشن و این قانون کبوتر با کبوتر و باز با باز رو خداوند اجرا میکنه. مشتری هایی رو برات میاره که برای کار تو ارزش قائلن و بهاش رو با جون و دل میپردازن و خداوند دلشون رو برای تو نرم میکنه.
مورد چهارم وقتی بدهکاریاتو میدی فکرت باز میشه و به آرامش ذهنی میرسی بعد خداوند ایده های ثروتساز رو به تو الهام میکنه که اگر تو به اونها عمل کنی روز به روز بهتر میشی.
مورد پنجم: با فرمول هدفگذاری میتونی به هر خواسته ای برسی. باید از خواسته هایی که از نظر ذهنمون منطقی تر هستن شروع کنی. کاهش وزن و تناسب اندام، سلامتی، ثروت، روابط.
مورد ششم: تو وقتی خودت به آموزه ها عمل میکنی و تغییر میکنی و یک مسئله ای رو حل میکنی یا به یک خواسته ای میرسی، نتیجه دستت هست حالا میتونی با نتایجت حرف بزنی و به دیگران همون مسیری رو که رفتی و نتیجه گرفتی رو به دیگران آموزش بدی. ولی وقتی فقط در حد حرف باشه و فقط بتونی خوب حرف بزنی ولی خودت به حرفایی که میزنی عمل نکنی، تاثیرگذاریت خیلی کمتره. مثلا نمیشه تو خودت چاق باشی و بیای در مورد لاغری آموزش بدی، نمیشه تو خودت بیمار باشی و بخوای در مورد سلامتی توضیح بدی، نمیشه خودت فقیر باشی و در مورد ثروتمند شدن آموزش بدی.
مورد هفتم: همیشه از خودت بپرس چطور بهتر؟ چطور راحتتر؟ چطور کارامدتر؟ همیشه دنبال بهبودی همه جنبه های زندگیت باش.
مورد هشتتم: تو وقتی تو یک حوزه ای کار میکنی و مهارت کسب میکنی، و نتیجه دستته، نیاز نیست بدوی دنبال مشتری. مشتریا خودشون میان دنبال تو و ازت درخواست میکنن که به اونها هم یاد بدی که چطور به نتیجه رسیدی. چطور مسئله رو حل کردی؟ بینهایت آدم هستن که به آموزش یا خدمات تو نیاز دارن. خداوند خودش اونا رو وارد مدارت میکنه. بدون اینکه تو تبلیغ کنی، آدما خودشون پیدات میکنن.
مورد نهم: تو باید دقیقا از همون جایی که هستی با همون امکاناتی که داری، شروع کنی استارت کسب و کارت رو بزنی. نباید کمال گرا باشی و بگی مثلا هر وقت فلان امکانات رو بدست بیارم، بعد کارمو شروع میکنم. نه تو اگر تو یک موردی مهارت داشته باشی، و باورهای مناسب در مورد خودت داشته باشی، ظواهر مهم نیست. ظواهر و امکانات جزو حاشیه ها هستن. اصل اون مهارت خودته. خداوند مشتریایی رو برات میفرسته که دقیقا از همین چیزی که هستی خوششون میاد و حاضرن بابت محصول یا خدمات تو پول بپردازن.
مورد دهم: تو باید کاری رو انجام بدی که عاشقشی در حدی که حتی در ابتدای کار حاضر باشی اونو رایگان انجام بدی. وقتی عاشق کارت باشی، خسته نمیشی، ادامه میدی و تو اون کار به شکوفایی میرسی، خدا ایده های بهتر بهت الهام میکنه و هر بار عمل به اونها شرایط کسب و کارت بهتر و بهتر میشه.
نکته یازدهم: وقتی فایلهای استاد رو زیاد گوش میدی و زیاد تکرار میکنی، و قانون رو خوب درک میکنی، کم کم باورهات شروع به تغییر میکنن طوریکه خودشو توی رفتارت نشون میده و رفتارت هم تغییر میکنه، خودت بهترین مشاور خودت میشی، مسائلت رو حل میکنی، هر کس هم هر سوالی بپرسه با توجه به قانون، میتونی پاسخ بدی و کلامت تاثیرگذار میشه.
نکته دوازدهم: برای خودت و محصولات و خدماتت ارزش قائل باش و بهاش رو از دیگران بگیر. این باورو نداشته باش که اگر بابت محصولات و خدماتت پول بگیری معنویت کارت خدشه دار میشه. پول معنویه، ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه. وقتی تو خودت برای کارت ارزش قائلی دیگران هم برای کارت ارزش قائل میشن ولی وقتی تو خودت برای کارت ارزش قائل نباشی دیگران هم براش ارزش قائل نیستن و ازت میخوان رایگان به اونا خدمات بدی.
نکته سیزدهم: مدرک مهم نیست مهم اینه که تو یک مهارتی رو یاد بگیری و تجربه کسب کنی و تو اون کار حرفا ای بشی.
نکته چهاردهم: تو باید از همون پولی که میسازی برای کسب و کارت هزینه کنی و اگر چیزی رو برای بهبود کسب و کارت نیاز داری رو بخری. نه اینکه با قرض و وام بخوای در همون شروع کار هزینه کنی.
نکته پانزدهم: تو میتونی از دیگران الگو بگیری از کسب و کارهای موفق مثل استاد عباسمنش الگو بگیری تو کیب و کار خودت استفاده کنی.
نکته شانزدهم: تو اگر یک مسئله ای تو زندگیت برات پیش میاد، بدون خیلیای دیگه هم هستن که همون مسئله رو دارن و تو اگر بتونی مسئله خودت رو با یک راه حل مناسب حل کنی، میتونی راه حلت رو به اون افراد بفروشی و اونا حاضرن با کمال میل راه حل تو رو ازت بخرن. این یعنی ارزش خلق کردن. هم مسئله خودت و دیگران رو حل میکنی هم برای خودت پول میسازی. این بهترین و حلالترین روش خلق ثروت و پول ساختنه و ثروتی که از این راه بدست بیاد پایدارترین و پربرکت ترین نوع ثروته که هر روز بیشتر و بیشتر میشه.
نکته هفدهم: میشود یک کسب و کاری رو شروع کرد با سرمایه صفر، با هیچی، از طریق حل کردن یک مسئله.
نکته هجدهم: بینهایت مسئله وجود داره که میتونی براش ایده و راه حل ارائه بدی و از این طریق پول بسازی.مسئله هایی که مشکل خودت و دیگران رو حل کنه. ولی کی ایده ها بهت الهام میشه؟ وقتی تو تغییر کرده باشی، وقتی باورهای مناسب در وجودت بسازی، وقتی فراوانی رو باور کنی و آرامش ذهنی داشته باشی.
نکته نوزدهم: هدف خداوند از خلق جهان، گشترش دادن اونه. تو با ایده هات برای حل مسائل و پول ساختن از این طریق، در واقع داری به رشد و گسترش جهان کمک میکنی. به خاطر همین خداوند از تو حمایت میکنه. مردم جهان به تو کمک میکنن. همه چیز دست به دست هم میده تا تو هر روز ثروتمندتر بشی. ثروتمندان هر روز ثروتمندتر میشن. این قانونه.
سلام به همگی باز دوباره بهترین روز ولحظه برام رقم خورد
خداوندا سپاس گزارم
چقدر قشنگ این آقا رضای ما توضیح میده .که ممکنه پاشنه آشیل ما هم باشه .چقدر قشنگ مثال می زنه .
وچقدر قشنگ و پله پله به صحبت های استاد . وتمرینات دوره ها گوش دادند وانحامشون دادند
واقعا آقا رضا چقدر تونستی که با خودت در صلح باشی .وچقدر تونستی ایمان بیاری به خدای درونت .که این دسته چک ها رو پاره کنی
اون ایمان راسخی که در تو شکل گرفته تونستی به نجوا های ذهنی ،وتمسخر دیگران .غلبه کنی
وبه خودت تلنگر زدی که من چطور تونستم بدهی قبلیم را بدم.پس الان هم میتونم مدیریت کنم وجنس را نقد بخرم ونقد بفروشم .
خدا هم راه را به خاطر این تعهد و این حد از تغییر .برایت هموار تر کرد ،اسان تر کرد .خدایا شکر
وقتی که برای رسیدن به هدف قربانی کنیم .وقتی برای رسیدن به هدف بها بپردازیم ….هدایت میشویم به ایده های درست …هدایت میشویم به مدار بالا تر .
رضای عزیز ..من به خدا خیلی لذت میبرم از صحبت های قشنگت ،،من فقط پای صحبت هات میشینم و فقط میخندم از این که خدایا چقدر مثال های آشنا میزنه انگار خود منم.
وهنگامی که تصمیم گرفتی نقد خرید فروش کنی تعجب کردی که چرا مشتریان از من ناراحت میشن .آقا جان من میخوام نقد کار کنم .
وقتی رفتی اون مغازه ای که نقد کار میکرد ابزار یراق خریدی پولت 30تومان کم بود بهت کمتر جنس داد وتو گفتی چقدر نسبت به من بی اعتماده .اما دوباره به خودت گفتی درستش اینه .من تصمیم گرفتم کاری که انجام میدم بها پرداخت کنم واین هم بهای کارم .
ومثال استاد عزیز …هنگام دوره قانون آفرینش بود فک کنم .از روی سایت برداشته بودن .وبع خانم شایسته گفته بودن اگه این دوره قانونش درسته باید خودش خودش و گسترش بده ..
وبعد از مدتی همه پیگیر اون دوره شده بودن . که استاد تصمیم میگیره روی سایت قرارش بده .
وهمون جا خانم شایسته میگه استاد شما یه روز این حرف و زدی که باید خودش خودش و گسترش بده .من هیچ تبلیغی نمیکنم .
حالا رضای عزیز هم میگه که مشتری هام اصلا نمیدونم از کجا پیداشون میشد .وباعث تعجب من بود همیشه .که خدایا من که تبلیغ نکردم .
واون زمان که این مشتریها همیشه درست از کنار مغازه من عبور میکردند اما چطور اون موقع از من خرید نمیکردند .
اینه که میگه وقتی با تعهد وایمان تصمیم به تغییر میگیریم . خود به خود مدارمون عوض میشه .ودر اون مدار آدمهایی را ..اتفاقاتی را جذب میکنیم هم مدار و هم فرکانس هستند با ما .
وتصمیم قشنگ دیگه ای که گرفتی آقا رضای عزیز .
این که بخوام سراغ هدف بعدی برم
تغییر دیگه ای در خودم ایجاد کنم ..خودم رو لاغر کنم .از اون جای که دوباره قشنگ به قانون عمل کردی .تونستی وزن ایده الت رو به دست بیاری .
واین موضوع پر سرو صدا شده وباعث شد دوباره پله ای تور و به سمت موفقیت و ثروت نزدیک تر کنه .
نکته بعدی اینکه زمانی ثروت به سمت تو سرازیر شد که
خودت رو لایق ثروت دیدی .و
برای کاری که داشتی انجام میدادید ارزش قائل شدیدی وبا عشق به کارت ادامه دادی .
دوباره دستان خداوند به یاریت آمدند .وتورا به مدار بالاتر هدایت کردند .
رضای عزیز چقدر خندیدم ولذت بردم از این که نمیگذاشتی همسرت بفهمه که دوره میخریدی .وچقدر براش ارزش قائل بودی که یه وقت ناراحتش نکنی
هنگامی که آدم تصمیم میگیره مساعل زندگیش رو حل کنه .در حالی که اون مسعله برا خیلی ها هم وجود داره
وقتی که نتیجه میگیریم از حل مساعل
آدمایی دورو برمون جمع میشن که دوست دارند مشکلاتشان حل بشه .وما باید خودمون رو لایق ثروت بدونیم و ودر قبال کار انجام شده پولی دریافت کنیم .
پس ادامه دادن راه درست
درک کردن قوانین .
اجرای قوانین در حل مسائل زندگی
تکرارو تمرین
واین که قبل از رسیدن به یک هدف که مطمئن هستیم .میشود .مشخص کردن هدف بعدی
دوباره برای رسیدن به خواسته ها ی دیگر نیاز به همان شور و شوق وهمان تلاش های بی وقفه است
واین بار کار برایمان راحت تر انجام میشود چون دیگر قوانین را بلد هستیم .چند بار اون راه را رفتیم .ونتیجه گرفتیم .
چقدر عالی که هدایت شدم به سریال زندگی رضای عزیز
خدایا شکرت
که راه را برایم آسان نمودی
سپاس گزار همه ی عزیزان فعال در سایت هستم
سپاس گزار استاد عزیز و خانم شایسته که دارند تلاش میکنند تا این فایل ها رو به شکل عالی تر در اختیار ما قرار دهند
خداوندا تو خودت برایم راه را هموارتر میکنی
ودستانت را برای هدایتم میفرستی .
سلام.
به استاد عزیز و خانم شایسته استاد چقد خوبه که شما با هر بار گفتن و تایید کردن و آوردن مثالهایی از خودتون یا اعضای سایت حسابی درون اون اعضایی رو که توی اون مدار هستن رو کنفیکون میکنید
و من به این نتیجه میرسم که قانون بدون شک و با قاطعیت کامل بلافاصله از لحظه ای که ورودی ها رو تغیر میدی و دیگه به حاشیه ها توجه نمیکنه از همون روز تغیرات خودشو یواش یواش نشون میده .ایمان به این که قانون اصل هست و غیر از اون نیست میتونه به طور غیر قابل باوری تمامی جهان رو حتی اون سنگ کوچیکی که توی جنگل های آمازون کنار درخت نارگیل هست رو هم در جهت رسیدن من به خواسته هام به حرکت در بیار .و این قدرت توانایی انجام هر کاری رو داره .خدایا صدهزار بار شکرت .خوشحالم برای رضای عزیز که اینجور در جهت پیشرفت ایده هاشو پیگیری کرده و نتایج عالی گرفته و خواهد گرفت ….دیدن این موارد خواسته هایس رو درون من فعال کرد که وقتی به قانون توجه کردم و نمونه هاشو دیدم متوجه شدم که به آسانی امکان پذیر هست …من صافکار ماشین هستم و با توجه به کانون توجه و سپاسگزاری همواره انسانهایی بیشتری برای استفاده از خدمات من به سراغم میاد و بنا به لیاقتی که با توجه به آموزه های دوره ثروت 1و دوره عزت نفس برای خودم ساختم هر روز داره به مشتری های لوکس و با کیفیتم اضافه میشه و چیز دیگه اینه که من درخواست دیگه ای در درونم شکل گرفته و اون هم این که خداوند در کنار شغلم ثروت رو از راههایی دیگه ای که نیاز خواصی به زحمت و تلاش فیزیکی خاصی ندارم به زندگیم وارد کنه ..راهشو و چگونشو من نمیدونم ولی من با توجه به نتایجی که از آموزشها و استفاده از قانون و تمرین ستاره قطبی گرفتم ایمان به جایی رسیده که میدونم خداوند به راحتی تمامی جهان هستی رو به راحتی و آسانی هماهنگ میکنه تا ثروت به مبالغ چند ده ملیون چند صد میلیونی و چند میلیاردی به زندگیم وارد بشه …این یک قانون هست و غیر از این نیست .
سلام به دوستان عزیزم
خداراشکر که هر روز هدایت میشم به این سایت پر از اگاهی و درسهایی برای بهتر شدن زندگی و کسب و کارم میگیرم
چقدر خودمو جای اقا رضا میبینم که منم همین روند رو تا حالا داشتم و میخاستم تغییر کنم با گوش کردن مداوم به فایلهای رایگان من هدایت شدم به کسب و کار مورد علاقم و اونو از صفر ایجاد کردم بدونه دستگاه و وقتی که شروع کردم خداوند درهارو برام باز کرد و تونستم اولین دستگاه رو برا خودم بگیرم
از حرفهای اقارضا ایده گرفتم که اگر میخام توی کسب و کارم موفق باشم اگرر میخام ادامه بدم و پایدار باشم اگر میخام به ایدها عمل کنم اگر میخام حسابم همیشه پول باشه برای خلق ایدها بااااااید نید بفروشم و این برمیگرده به اعتماد به نفس ولیاقت
من که مواد اولیه کارم رو نقد میگیرم پس باید برای محصولی که تولید میکنم نقدی بفروشم
خیلی روی خودم کار کردم که من افرادی رو از خداوند میخام توی کسب و کار م و مشتری هایی رو میخام که برای اون سفارشی که میدن ارزش قائل باشو بهای اون رو کاملا پرداخت کنند و گفتم امروز با اولین مشتری که اومد محصول سفارش داد بهش میگم که پولشو کامل پرداخت کن بعد محصول اماده میشه یا اون مقع که خواست ببره بهای اون رو کامل برداخت کنه
واقعا از این صحبتها هزاران درس میشه گرفت که بدونه ترس دسته چکهارو پاره کنیم .خداراشکر که من در طول زندگیم هیچ دسته چکی نگرفتم چون از چک و قسط و وام و بدهی بدم میومد و هر چیزی که میخاست نقدی میخریم و اگر پول نداشتم پولشو میساختم و بعد میخریدم و همین رو از خدا خاستم که من که این ویژگی رو دارم دوست دارم مشتریهام هم همینتور باشن
به امید الله در کامنت بعدی میام مینویسم که تونستم روی اعتماد به نفسم کار کنم و خداوند هم مشتریهای دست به نقد برام اورد
فعلا خدانگهدار
استاد سوالم تکاملش را طی کرد و خیلی خلاصه تر شد .ما تو زندگی حالا توی همه ی جنبه ها مثل غذا خوردن ،بازی کردن و غیره برای این که بهترتر باشم بهتر تر درست کنیم فقط باید از الهامات تابعیت کنیم یا نه از عقل خودمون هم استفاده کنیم .این چه طوری هست من اشتباه میکنم یا درست نفهمیدم نمیدانم بعد از گوش دادن دوره ها و فایل های رایگان ناخودآگاه و اتوماتیک دیگه توی هیچ کاری از عقل و فکر خودم استفاده نکردم و همش گفتم الهام میشه البته که شد اما عقل سلیم و فکر و ذهن خودم پس چی ،استفاده از الهامات اکثر موقع ها باعث شده البته به نظر من که فکر کنم دارم آهسته راه را میرم یا اشتباه میرم مثلاً توی ثروت، ایده ها و راه ها را میدونم اما میگم تا خود خدا دستمو نگیره و حولم نده به جلو تا یه معجزه ی مالی رخ ندهد من هیچ کاری نمیکنم نمیدانم اینا از کجای ذهنم سرچشمه میگیرند نمیدانم کدام باورهام یا دیدگاهم نسبت خودم، قانون ،و خدا اشتباه هست که حالا به این نتیجه رسیدم ،روند داستان زندگی آقا رضا تو این قسمت را توجه کنیم متوجه میشویم که آقا رضا هم به این مشکل دچار هستن طوری که وقتی من داشتم به صحبتاش گوش میدادم ناخودآگاه هی میگفتم اقا رضا چرا اینقدر لقمه را دور سرت میچرخونی ،چقد سخت گرفتی مثلاً تقسیم کردن قست ها یا نقد فروشی که این همه منتظر الهام نشستن نمیخواست دو دقه فکر میکردی که کجای کارت اشتباه هست متوجه میشدی.این به نظرم از اون جایی نشات میگیره که ما به خودمون میگیم هیچی نمیدونیم و تمام راهکارها دست خدا هست .نمیدونم چرا اینقدر گیج شدم هرچی مینویسم نمیتونم هسته ی مطلب را برسونم ،استاد اگه حرفمو متوجه شدین لطفاً راهنمایی کنین حداقل جواب سوالم تو کدام محصول هست تا برم تهیه اش کنم .سپاس گذارم
سلام استاد جان و مریم جان و همه دوستان
استاد جان استاد جان استاد جان سپاس سپاس سپاس ، من امروز خیلی خوشحالم ، حس می کنم یک کوچولو دارم درک می کنم ، دارم جواب سؤالهام را از فایل هایی که گوش می کنم و از اتفاقات اطراف میگیرم .سپاسگذاری از شما واژه کمی أست ، اولین بار أست با اشک گوش می دم و با اشک می نویسم . من یک اهنگ ریلکسی و خیلی ملائم بک گراند صحبتها ی رضای عزیز گذاشتم و دارم گوش می دم ، یعنی رو فضا هستم .
اقا رضای عزیز بسیار بسیار سپاسگذارم از اینکه این فایل را ضبط کردید، اینقدر ساده و شیرین روند پیشرفت و تو حیدی شدن خودتون را بیان کردید ، لحظه ای را که گفتید چشمانتون را بستید و دسته چک را پاره کردید ، من هم لرزیدم و اشک در چشمانم امد ، از این همه تعهد و ایمان و عمل کردن ، خدا را شکر پاسخ گرفتید و نتایج بزرگ گرفتید و الگویی دیگر برای ما شدید.
الان باید برم سر کار ، دیر هم شده وای اینقدر ذوق دارم برای نوشتن و گوش دادن به فایلها که مدنی هست همیشه دید می رسم.
ادامه کامنت را دارم وقت ناهاری می نویسم .
استاد جان من خیلی وقت أست به خدا میگم کاری می خوام مستقل از زمان و مکان ، نمی خوام کارمند بمونم ، به خدا گفتم نمی خوام تا اخر این سال ( سال میلادی ) بیشتر کارمند باشم. خیلی وقت پیش بین خواب و بیداری کسی انگار گفت ” عروسک ” گفتم خدایا من با عروسک چه کنم ؟ مدتهاگذشت ، شروع به سرچ کردم در مورد عروسک ، انوع ان و مدلهای ان ، در یوتیوب سرچ کردم و کارهای مختلف دیدم، حتی کسی که با کار با یک عروسک به عنوان برنده American got talents انتخاب شده بود دیدم چه جالب پس می شود و طرفدار زیاد دارد و کارهای زیادی میشه کرد ، حالا از کجا تهیه کنم و چی باشه ، خلاصه با روند ملایم و جستجو یک سازنده پیدا کردم با طرح مورد نظر و ایده مورد نظر که در یوتیوب کاری و برنامه ای راه بندارم ، شروع مردم به یادگیری قوانین یوتیوب ، هر چه جلو رفتم ناامیدتر که کار من نیست و سخته مخصوصا با قوانین یوتیوب برای کودکان که دیگه خیلی سخت تر شد . تا اینکه با دیدن یک عکس ایده گرفتم که شکل و سن عروسک عوض بشه ، ولی برای ان ایده محتوا نداشتم ، به سازنده گفتم طرح را عوض کنیم گفت میخوای هر دو را درست کنم گفتم نمی دونم بذار فکر کنم . میخواستم از خدا بپرسم . دیشب خوابیدم به خدا گفتم تو بگو چه کنم یکی یا دو تا ، برای محتوا هم هیچی ندارم که چه کنم اونم تو بگو ، صبح که فایل جدید اقا رضا را دیدم ، مخصوصا از جایی که بدون هیچ نظری و برنامه ای شروع به گذاشتن فایل در تلگرام کرد ، نشانه را گرفتم که اصلا نگران هیچی نباشم فقط در مسیر درست باشم خودش ادمها و شرایط را مهیا می کنه ، خیلی حس خوبی پیدا کردم خدایا شکر که هستی ، به خدا گفتم جواب محتوا را گرفتم حالًا بگو یکی یا دو تا ، کنار پنجره بودم ، یک دفعه یک پرنده اومد نشست رو نرده ، گفتم خدا جون نوکرترم ، پیام دریافت شد چشم یکی ، تا اینو گفتم پرنده پرید و رفت . دیگه من ذوق مرگ شدم از این حس و حال . خدایا صد هزار بار شکر ، هنوز هم هیچ ایده ای ندارم ، هیچ کاری نکردم ولی حال خوبی دارم ، اون حس نشدن از بین رفت ، صحبتها ی اقا رضا مطمئن کرد من را که خودش در زمان مناسب هم ایده میده هم نفرات را جمع میکنه ، استاد جون معرکه هستید ، تازه دارم متوجه فایل ها میشم انگار . مثالهایی که شما میدهید باعث میشه نشانه ها را بیشتر درک کنیم .
چقدر قشنگ رضای عزیز از همون فایل هدفگذاری برای هدفهای خودش در زمینه های دیگر استفاده کرده و در هیچ موردی نگرانی به خود راه نداده و همین. باعث شده با ارامش و قدم به قدم جلو بره .با همون امکانات شروع کرده ، نکته ای که استاد بارها و بارها اشاره کرده از همون جا که هستید شروع کنید ، کمال گرا نبودن ، دنبال وسایل حرفه ای نبودن ، با همون گوشی ساده شروع کرده ، حقدر اینها درس داشت برای من ،
ارزش گذاشتن به خود ، خود را باور داشتن ، خوب شدن روابط اجتماعی ، رضای که با حرف زدن با خانم ها مشکل داشته برای ٢٠٠ خانم کلاس گذاشته در موضوعی که تجربه نداشته اینها فقط و فقط از قدرت خدا بر میاد خدا را شکر خدا را شکر خدا را شکر
ایده گرفتن از فایلهای استاد برای تهیه فایل های خودش ، اینکه با دقت باید به اتفاقات نگاه کرد و از هر چیزی می توان ایده گرفت و و با همان امکانات انجام داد.
برنامه ریزی خدا حرف نداره خدایا شکر نشانه دادی ، باور قلبی دادی که باید بسپارم به تو، تو بهترین برنامه نویسی ، تو بهترین ایده پردازی ، خدایا شکر ، خدا افراد و شاگردان را دور رضا جمع کرد همانطور که مردم را دور ابراهیم جمع کرد خدایا الان بیشتر درک کردم همه برای او یکسان هستیم ، همه به یک اندازه به خدا دسترسی داریم ، تو راهها را باز می کنی ، هیچ چیز ، هیچ چیز محال نیست، یک شبه فرد ساده ابزار و یراق فروش را استاد محبوب می کنی به شرط باور و توکل بر تو .
هر کدام از شاگردان این سایت حرفها ی استاد را از زاویه متفاوت نگاه می کنند و نکات عالی استخراج می کنند و می توان از همه این نظرات ایده ها گرفت .یاد گرفتم و ایمان اوردم که دیگه نگران مشکلی نباشم ، اولا مسایل و مشکلات این دنیا بازیچه أست دوم باید بسپارم به خودش، نگران راه حل و ایده نباشم نگران چگونگی انجام کار نباشم ، بسپارم به خدا ، البته می دونم ذهن و این هم دستش شیطان بیکار نمی شینند و از راه های دیگه وارد می شوند برای همین هر روز باید اینها را به خودم یاد اوری کنم .
این جهان بر اساس قانون کار می کنه و اتفاقاتی که وارد زندگی میشه بر اساس قانون أست . باید مثل اقا رضا بشنویم بعد درک کنیم وبعد باور و عمل کنیم تا به نتیجه برسیم . هر چه باور کنیم حقیقت می شود .
خدایا صدهزار بار شکر
شکر به بندگان صالح و موحد تو ، موحدانی مثل استاد ، مریم جون ، هادی ، ازاده ، ارشیا، رضا ، حمید ، محمد مارکو ، سعیده ، عادله ، شکیبا، مائده ، سید علی و …..هزاران هزار عزیز این سایت مقدس
شاد و ثروتمند و پیروز باشید
سلام دوست عزیز
بسیااار عالی نوشتی اشک در چشمانم جمع شد واقعااا اگه بتونیم توکل به خدا کنیم چقدر زیبا پاسخ میدهد واقعااا کامنت زیبا وتاثیر گذاری بود عزیزم امیدوارم که در کاری که میخوای شروع کنی لحظه به لحظه هدایت خدا را حس کنی واز ته دلت شاد باشی وهر روز پله های موفقیت را طی کنی
سلام سمیه جان ،
ممنون از پاسخی که برام نوشتی ، امیدوارم شادی و ثروت روزی هر روز تو و تمام عزیزان این سایت باشه . من هر روز از خدا می خواهم چشم و قلب من را باز کند تا بتوانم هدایت و الهاماتش را درست دریافت کنم . چرا که خدا در هر لحظه در حال هدایت ما أست از من پیام را نمی گیریم مشکل از گیرنده من أست . امروز هم گفتم خدا جونم از کوجکترین تا بزرگترین کارام میخوام با هدایت تو باشه .
امیدوارم خدا همه ما را ثابت قدم در این راه بهشتی نگه دارد که راه مستقیم و توحیدی شدن همین راه أست.
شاد و ثروتمند باشید
سلام نسرین خانم عزیز
بهت آفرین می گم که به الهام خدا اعتماد کردی و داری قدم برمی داری. اتفاق مشابهی هم برای من افتاده که خواستم براتون تعریف کنم.
من 4 سال پیش برنامه نویسی را رها کردم و سراغ نویسندگی رفتم که فکر می کردم عشقمه. دو سال و خرده ای در نویسندگی صرف کردم و درنهایت پذیرفتم که به نویسندگی علاقه ندارم و اونکه فکر می کردم عاشقشم یک توهم بوده. خیلی سرخورده بودم این اتفاق مال شهریوره. سرگردون بودم. سراغ برنامه نویسی دوباره برگشتم گفتم برای خودم کار می کنم ولی دوستش نداشتم. مرتب از خدا هدایت می خواستم تا اینکه یک ماه و خرده ای پیش زیر دوش حموم یک کلمه در ذهنم چرخید: design ، بعد از اون یه خرده سرچ کردم تا به شغل UI designer رسیدم که معادل فارسیش طراحی رابط کاربریه.
با سرچ و مطالعاتی که کردم حس کردم دوستش دارم تلفیق خلاقیت و علم. هنوز تازه دارم شروع می کنم به یادگیریش بنابراین هنوز یه کم تردید دارم که واقعا دوستش دارم یا نه.
حالا جالب اینه که تا حالا اصلا چنین عنوان شغلی به گوشم نخورده بود با وجود اینکه من چندین سال توی یه شرکت معتبر نرم افزاری کار کرده بودم.
در مسیر یادگیریشم دقیقا دست خدا رو می بینم که چطور منو به آموزش های رایگان یا با قیمتهای پایین داره هدایت می کنه تا زودتر وارد کار بشم.
انشالله که هر دو در مسیر تازه انتخاب کرده موفق باشیم. من 36 سالمه و خیلی ذهنم بهم می گه که دیگه برای یادگیری یه شغل جدید دیره ولی من با آوردن الگو سعی کردم و می کنم که ساکتش کنم. آقا رضا هم الگوی خوبی برامه که توی سن نزدیک سن من وارد یه حرفه کاملا جدید شده.
می خوام به حرف استاد عزیزم گوش بدم و وارد کاری بشم که دوستش دارم هرچند بخاطر انجام دادن کار نادلخواهم یه عالمه تضاد داشتم.
انشالله روزبروز موفق تر باشید.
سلام دوست عزیز ،
ممنون از متنی که برام نوشتی ، امیدوارم در میر جدید موفق باشید و ثروت و سلامتی به روی شما ببارد . استاد چندین بار گفتند اگر راهی را رفتید و فکر کردید اشتباه أست اصلا نگران نباشید فقط اولین دور برگردان ، برگردید به مسیر اصلی ؛ مهم حرکت أست ، تجربه و ایده های جدید أست البته که اگر این مسیرها ی اشتباه کمتر باشد بهتر أست ولی نباید خودتون را سرزنش کنید این برای همه پیش میاد . نگران سن هم نباشید من از شما بزرگترم ؛ ذهن من هم میخواد بگه دیره ولی اصلا اهمیت ندید سن شناسنامه ای اصلا مهم نیست صرفا یک عدد أست امروز در فایلی که گوش می دادم استاد مثال سیاوش قمیشی را گفتند که در این سن به دنبال راهکار جدید و خلاقیت در کارش هست . در کتابهای درسی می خوندیم که ابوریحان بیرونی تا لحظه اخر عمر در حال یادگیری بوده و گفته بداند و برود بهتر أست تا ندانسته برود .هدف و انگیزه و حرکت در مسیر علائق و خلاق بودن و کمک به توسعه جهان مهم أست همانطور که استاد در فایلی که این اواخر در سایت گذاشتند ، توضیح دادند . امیدوارم شما هم در کار جدید موفق باشید و خدا همه ما برا به بهترین ها و بالاترین مدارها که مدار ثروت أست هدایت کند.
شاد و ثروتمند باشید.
در ادامه صحبتم یه خواهش داشتم که فکر میکنم خواسته اکثریت قریب به اتفاق بقیه دوستان هم باشه
و اون اینه که
ویدیوی بعدی از نتایج دوستان ، ویدئوی مریم جون باشه
چون هرچی نباشه ایشون بنظرم ممتازترین شاگرد استاد هستن چون تونستن باارزش ترین و قویترین فرد تو این مدار رو که خود جنس هستن ( یعنی استاد رو ) جذب کنن
و این شاید یه خواسته دست نیافتنی برای خیلیها بوده اون زمان که ایشون تونستن بااستفاده صحیح و درست عمل کردن به قوانین بدست بیارن.
تجربیات مریم بانو بعنوان یک شاگرد طراز اول میتونه راهگشای خیلی از ماها باشه و درهای زیادی رو به روی ما باز کنه و گره های کور زیادی رو از ذهن ما بازگشایی کنه.
خصوصا اینکه مریم جون خیییلی خوب هم میتونن جزئیات رو توضیح بدن
بنظرم ایشون الان عین یه رتبه اولی کنکور میمونن که برای ما پشت کنکوری ها میتونه امید و انگیزه فراوانی بوجود بیاره .
اگه دوستان هم بانظر من موافقن اعلام کنن تا انشالله در ویدئوهای بعدی از نتایج دوستان شاهد این فایل بینظیر از مریم جان باشیم.
سپاسگزارم.
سلام به شما دوست هم فرکانسی
سلام به شما بهار سعید عزیز
به انتهای صحبتت رسیدم، حتما لازم باشه به اولش هم خواهم رسید و درس هاشو میگیریم.
فقط میخواستم تحسینت کنم برای این درخواست و این ایده و بگم موافقم. اما با تعیین کردن نتایج و آگاهی از یک فرد خاص نمیخوام دستان خداوند و جریان هدایت خدا رو از این همه دست دیگه اش آگاهانه قطع کنم. منم مشتاقم بشنوم نتایج مریم جان که بنظرم جز بهترین شاگردای درس توحید و عمل هستند اما نکته قضیه اینجاست اولا از استاد یادبگیریم بذاریم جریان هدایت ما رو پیش ببره پس میگم من فایل نتایج دوستان بیشتری رو میخوام حالا نفر بعدی کی باشه خدا جون تو میدونی. و نکته بعدی اینکه مریم جان و نتایجش رو از شروع سفر به دورامریکا 1تا هرفایلی دیگه ایی که حضور پیدا کرده درسایت میشه تا حد خوبی دید و ازش الگو گرفت و درس گرفت ودیکجورایی پا به پای استاد داره به ما درس میده پس اصلا اینم حله…
بازم ممنونم بهار جان برای این ایده قشنگت، ممنونم بخاطر وجودت که خودت یکپا گره گشای خیلی از ذهن ها هستی.
برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
خداروشکر
انشالله درخواستهای دوستان زیاد بشه و استاد اجابت کنن خواسته ماها رو
اینم یکی از خواسته های ماست که باید بسپریمش به هدایت الهی و نظر ارزشمند استاد
مشتاقانه منتظر پاسخ استاد هستم و شنیدن داستان هدایت مریم جون
ولی حس میکنم درسهای زیادی از داستان هدایت مریم بانو به این مسیر به همه بچه های عباسمنشی داده بشه
هرچند حرف شما هم کاملا متین و درسته که نباید دستان خداوند رو قطع کنیم
و البته که در زمان مناسبش خود
استاد یا مریم جون هدایت میشن به چنین کاری اگر لازمه این مسیر زیبا باشه
ممنونم از حسن نظر شما و تعریفتون از من
عاشقتونم
امیدوارم الله یکتا بهترینها رو براتون رقم بزنه.
سلام بهار عزیزم
چقدر پیشنهاد عالی دادید
منم با این پیشنهاد شما موافقم
و احساس میکنم که خیلی خوب
میشه که مریم جان هم بیان از
نتایجشون بگن البته که نتایجشون
هر روز در سایت به نمایش گذاشته
میشه و هر روز داریم این نتایج
میبینیم اما خیلی لذت بخشه که
مریم بانو از داستان آشناییش با
استاد بیان وصحبت کنند
عاشقتم بخاطر پیشنهادات
آرزوی موفقیت دارم براتون
سلام بهار عزیزم
چقدر پیشنهاد عالی دادید
منم با این پیشنهاد شما موافقم
و احساس میکنم که خیلی خوب
میشه که مریم جان هم بیان از
نتایجشون بگن البته که نتایجشون
هر روز در سایت به نمایش گذاشته
میشه و هر روز داریم این نتایج
می بینیم اما خیلی لذت بخشه که
مریم بانو از داستان آشناییش با
استاد بیان و صحبت کنند
عاشقتم بخاطر پیشنهادات
آرزوی موفقیت دارم براتون
سلام خدمت استاد عزیزم وخانواده صمیمی عباسمنش من هم مشتاقانه منتظر ویدئوی مریم جان هستم وخدا رو رو شکر میکنم که به خیلی آگاهیهای عالی میرسیم واقعیتش همیشه سوالم این بود که مریم جان چه باورهای زیبایی داشته که الان کنار استاد زندگی میکنن انشالله ویدئوی بعدی دروازه های زیبای زندگی رو به روی ما بیشتر وبیشتر باز میکنه بازهم تشکر میکنم از اساد نازنینم
خداروشکر
انشالله درخواستهای دوستان زیاد بشه و استاد اجابت کنن خواسته ماها رو
اینم یکی از خواسته های ماست که باید بسپریمش به هدایت الهی
مشتاقانه منتظر پاسخ استاد هستم و شنیدن داستان هدایت مریم جون
از شما زینب عزیزم هم ممنونم بحاطر این همراهی
بله بهار خانم .منم بسییییار آرزومه که یه روز پای صحبتهای خانم شایسته عزیز دل بشینم که به حق شاگرد اول کلاس درس استاد عباس منش ایشون هستن.که برای من بهترین الگو رفتاری هستن .من از خانم شایسته خواهش میکنم که ایشون هم بیان و از روند موفقیتشون برای ما توضیح بدن و راهگشای بسیاری از ما باشن.
خداروشکر
انشالله درخواستهای دوستان زیاد بشه و استاد اجابت کنن خواسته ماها رو
اینم یکی از خواسته های ماست که باید بسپریمش به هدایت الهی
مشتاقانه منتظر پاسخ استاد هستم و شنیدن داستان هدایت مریم جون
من شدیدا مشتاق خوندن داستان هدایت دوستان هستم ولی اکثر دوستان حتی قدیمی کوتاهی کردن و ننوشتن