نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-30 03:04:272024-09-24 19:35:21نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلااااام سلااااام سلااااام به همه عباس منشی های فوق العاده
تو ایمان داشته باش سمت خودتو انجام بده خدا درها رو یکی یکی برات باز میکنه
دادن همه بدهی ها آرامش موندن پول توی حساب _ ساختن ثروت
آقا رضا ایمانتو نشون دادی
آقا رضا با وجود ترس و لرز وایستادی و گفتی نقد
این چیزی به غیر از ایمانه ؟!
این چیزی به غیر از اعتماده ؟!
بایدم خدا درها رو یکی یکی به روت باز بکنه
بایدم تو مدار بالاتر و مشتری های باارزش تر قرار بگیری
بابا… آقا رضا چقدر شما با اراده و مصمم و متعهد و متوکل هستی
چقدر خوب وزن کم کردی
سرمایه واقعی شما متعهد بودن و مصمم بودن و با ایمان بودن و صداقت و اخلاق خوبه
جهان باید بهت پاداش بده
ایده آموزش دادن
چه جالب
این هم قدم بعدی بود که بعد از مدار دریافت خرید و فروش نقد به سمتش هدایت شدی
آره آقا با دو عضو تلگرامی خوابیدی با 100 عضو تلگرامی بیدار شدی این مگه چیزی جز ایمان و عمله که بخوابی و جهان برات قدم برداره ؟؟
خدا میدونه چقدر افراد تبلیغ میکنن تا نفر جمع کنن .. جمع میشه هاااا ولی سریع ریزش میکنه که قطعاااا نتیجه بی ایمانی و حساب کردن روی بنده هاست
تمام حرف های رضا جان پا گذاشتن و رفتن توی دل ترس ها بود واقعاااا دمت گرم بابت این همه تعهد و پرداخت بهای موفقیت
خیلی خوب نشانه ها و هدایت ها رو میگرفتی .اینم به خاطر بالا رفتن مدارت بود .قدم به قدم تکامل رد داشتی طی میکردی .نمیزاشتی ذهنت جلوتو بگیره هر ایده ای که میومد انجام میدادی خداوند و جهان هم این همه آدم مشتاقِ یادگیری رو دورت جمع کرد و شدی استادشون
چقدر خوب آقا رضای عزیز به هر تضادی میخوردین سریع ذهنتونو کنترل میکردین
قیمت دوره 96 تومن بود هنوز پولش جمع نشده 130 تومن قیمتش شد اولش ناراحت شدین بعد با خودتون فکر کردین این اتفاق میخواد بگه باید ثروت بیشتری بسازین
یعنی از دل تضاد خیلییی خوب خواسته رو بیرون میکشیدین که البته بازم به خاطر بالا رفتن مدار دریافت بود
هر چی بیشتر انجام دادین سرعتتون رفت بالا راحت تر جواب سوال بچه های کانال رو میدادین و تایپ میکردین
یاد خودم افتادم منم 10 روز پیش تقریبا تصمیم گرفتم پای هر فایلی که روی سایت میاد کامنت بنویسم چون به نظرم کار سختی میومد باید به خودم ثابت میکردم این سختی فقط زاییده ذهنمه
الان که دارم کامنت مینویسم خیلی اینکار برام راحت تر شده و بعد از نوشتن کامنت احساسم فوق العاده عالی میشه و چقدر خوب میتونم درک کنم و چقدر بهتر میتونم پیشرفت و تغییرمو به خودم یادآوری کنم و خیلییی بیشتر مشتاق شدم کامنت بچه ها رو بخونم چون خودم دارم مینویسم متوجه شدم چقدر میتونم با خوندن کامنت بچه ها درک بیشتری داشته باشم و حس میکنم چقدر بهم شباهت داریم واسه همین خوندن داستان زندگی بچه ها بهم اشتیاق و انگیزه بیشتری واسه رشد و تغییر میده
بازم سپاسگزارم از آقا رضای عزیز که منم یکی از طرفداراشم و سپاسگزارم از استادم بابت انتشار اینهمه حس خوب و عالی
سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم گل و تمامی دوستان عزیز هم فرکانسی.
به به واقعا به به عجب فایل ناب و خالصی
وااای خدای من اصلا باورم نمیشه امروز این فایل گرانبها را دیدم و لذت بردم.
خدا میدونه چقد خوشحال شدم از دیدن این فایل اشک شوق ریختم بعد از دیدن فایل.
اصلا انگار این فایل برای من ضبط شده چون منم تازه اول مسیر کسب و کار شخصی خودم هستم.
خدارو بینهایت شکر بخاطر وجود این همه آگاهی ناب و خالص.
خداوند مهربان به شما استاد و دوست عزیز آقا رضای گل خیر دنیا و آخرت را نصیب کنه بخاطر این خلوص و صداقت و آگاهی ها.
وااای خدای من اصلا باورم نمیشه از صبح ساعت 8 که این فایل رو دیدم مو به تنم سیخ شده و حس میکنم روی ابرها حرکت میکنم.
الهی صدها هزار بار شکرت شکر
چقد تحسین کردم تصمیم هوایی که آقا رضا گرفتن واقعا دل و جرأت شما بینظیره دوست موفق من.
چقدواضح درک کردم لحظه ای که گفتین میخواستین دسته چکها را پاره کنید ولی نمیشد
خداروشکر میکنم که موفق شدین و انجامش دادین.
خدارو گواه میگیرم منم کلا یکبار دسته چک ده برگی گرفتم که یه مدته به این فکر میکردم دیگه چک نکشم و قسم میخورم هیچوقت در زندگیم ن چک بگیرم و ن چک بدم به کسی تمام شد.
چقد تحسین کردم وقتی گفتین تصمیم گرفتین نقد بفروشین و انجامش دادین.من دقیقا یک سالی میشه میخوام این کارو انجام بدم ولی جراتشو ندارم و تصمیم گرفتم فقط نقد کارکنم بلطف خداوند.
واقعا حرفهای شما عالیه من تمام گفته های شمارو درک میکنم چون دقیقا در زندگی منم این داستان داره تکرار میشه.
اگه باورکنیم میشه نقد فروخت بخدا میشه.
من یه مدت این قضیه برام اتفاق افتاد و یه مدتی روی نقد فروختن تمرکز کردم و درعین ناباوری 4عدد یخچال نقد به مبلغ 120میلیون فروختم به مشتری هایی از استان و شهر دیگه و به محض اینکه این 4عدد یخچال فروش رفت چون موضوع برای من باور پذیر بود بلافاصله یکی دیگه فروختم به مشتری از یه شهر دیگه درحالیکه 540کیلومتر با من فاصله داشت و دقیقا همون روزها یکی دیگه بصورت نقد فروختم به مشتری از استان فارس که بالای 700کیلومتر با من فاصله داشت.
خداروشکر همه این فروشها هم نقد بود و فقط بخاطر این بود که موضوع برای من باور پذیر شده بود.
ولی متاسفانه دوباره روی خودم کار نکردم و فروشم شده چکی و اقساطی
واقعا تعهد و ایمان شما دوست عزیز ستودنیه و داری پاداش ایمان و تعهدت را میگیری.
چقد خوشحالم از دیدن این فایل واقعا نکات کلیدی و طلایی گفته شد و برای من بعنوان یک فروشنده خیلی درسها داشت.
الهی من فدای خدا بشم که اینقد قوانین دقیق و زیبا و جذاب و حرفه ای وضع کرده تا لذت ببریم از لحظه لحظه زندگی.
چقد هدایت خداوند وقتیکه رها باشی و تقلا نکنی در این مسیر زیبای زندگی آقا مشهوده
خدارو شکر میکنم بخاطر هدایتی که برای تک تک ما انجام میده.
چقد خوشحال شدم اینکه آقا رضا گفتن جرات اینکه به مشتری ها بگم فروشم نقده را نداشتم و آرامش عجیبی در من شکل گرفت چونکه فکر میکردم فقط من این مشکل را دارم ولی الان میدونم این مشکل را میشه برطرف کرد و بهبود بخشید.
دوستان عزیز بخدا قسم تمام حرفهای زده شده در این فایل عین حقیقت هست چون برای من اتفاق افتاده دقیقا مثل آقا رضا بنابراین تفاوت بین من و امثال آقا رضا فقط تعهد و ایمان و عمل به قوانین هست.
خدایا شکرت شکر بخاطر این زندگی زیبا و پر از فراوانی که دارم.
الهی صدهزار مرتبه شکرت که قراره کلی پیشرفت کنم با دیدن این فایل ها و کلی زندگیم روان تر و زیباتر بشه.
الهی شکرت به آقا رضا الهام کردی این فایل را ضبط کنه برامون.
الهی یک میلیون بار شکرت از اینکه مسیر بهبود در کسب و کارم بهم الهام شد با دیدن این فایل.
الهی شکرت از اینکه احساسم عالیه و خیلی خوشحالم
الهی شکرت بخاطر بارون زیبایی که الان داره میباره و منم دارم زیر صدای بارون کامنت مینویسم.
الهی شکرت که قراره کلی اتفاق بزرگ برام بیفته.
الهی شکرت از اینکه دختری زیبا و خوش اخلاق و مهربون بهم هدیه دادی.
الهی شکرت از اینکه دوتا فرشته بنام استاد عباس منش و مریم خانم در زندگیم قرار دادی.
الهی شکرت حال دلم خوبه و احساس آرامش عجیبی دارم.
عاشقتونم
چقد از شنیدن داستان شما دوست عزیز خوشحال شدم
سلام به استاد عزیز و همه دوستان الان ساعت 1/5شب من قبل باز کردن فایل چشام باز نمیشد ولی بعد از شروع صحبت های اقا رضا عزیز انقد قشنگ توضیح میدادن ک اصلا خواب از سرم پرید اول از همه از ایمان که اقا رضا به استاد داشت خیلی منو درگیر خودش کرد خیلی کیف کردم از این که انقد میتونسته همیشه لیوان ذهن شو خالی نگه داره واز صحبتاش قشنگ میشد فهمید که هیچ چیزی از اموزه های استادو از دست نمیداده ونکته به نکته گوش میداده وعمل میکرده وروز ب روز اشتیاقش بیشتر میشده اقا رضا وقتی درمورد چک هاش واینکه چجوری خودشو راضی کرده ک پاره کنه صحبت میکرد من یاد خودم افتادم ک وقتی میشینم باخودم حساب میکنم من خودم خیلی جاها اومدم خودمو راضی کردم که حالا اشکالی نداره اون همه از کارایی ک استاد گفتنو انجام دادی حالا این یه دونه ک اشکال نداره همینجوری به خودم ک اومدم خب همون یدونه یدونه ها باعث شدن من کم کم از مسیر خارج شم حالا از این ور هم میدونم ک اقا من تو خودم یا یه ترسی داشتم یا یه ترمزی دارم اینارو میدونم ک من باید بیام ترمازارو بردارم بیام رو این کار کنم ک چجوری اون کارو انجام بدم کار کنم ولی میام خودمو قانع میکنم ک حالا این یدونه کارم انجام ندم اشکال نداره. خلاصه این اشتیاق اقا رضا از این ک چجوری پولاشو جمع میکرده تا محصولات رو خریداری کنه یا اینکه چقد برنامه میریخته برا استفاده از محصولات من هی بیشتر میرسم به حرفای استاد ک چرا باید بهای هر چیزی ک میخوای برات ارزش داشته باشه رو پرداخت کنی. خیلی ممنون از ازاقا رضا واستاد عزیز خداروشکر میکنم ک در کنار همچین دوستان عزیزی هستم. درپناه الله شادو سر بلند باشید.
سلام دوستان عزیزم .چقدر عالیه که بعضی از اعضای سایت وقتی میان کامنت مینویسند .با آگاهی های ناب مینویسند با درک بیشتر،، قوانین را باز گو میکنند .
کامنت زیبای محمد درخشان هوره.سید ساسان حسامی ،،الهام پور نبی ،جزع محبوب ترین کامنت ها قرار گرفته .
وچقدر غبطه میخورم وقتی می بینم این دوستان میتوانند قشنگ بیان کنند .
من وقتی تعداد امتیازات شان را میبینم .چقدر تحسینشون میکنم .
ومی گم دختر ببین این عزیزان چه کردند با درک قوانین .وچقدر مثال های قشنگی میزنند که این همه امتیاز گرفتند .
وقتی نوشته هامون تاثیر گذارند که!! عمل کنیم به قوانین
مثلاً من صد بنویسم .وزیبا جلوه بدم اما وقتی نتیجه ای برایم رخ نداده چطور میتونم صحبت های تاثیر گذاری بگم یا بنویسم .
ولی خدار و شکر آرامش ذهنی ام خیلی عالی تر از قبل شده
خدارو شکر سلامتی کامل داریم ما چهار اعضاء خانواده عزیزم
خدا و شکر اعتماد به خودم یه ذره بیشتر از قبل شده
خدارو شکر توانستم بر خیلی از ترسهایم غلبه کنم
من تصمیم جدی برا تحول و و تغییر باورهام گرفتم
که هدایت میشوم به این کامنت های زیبا و این فایل تاثیر گذار .
من برای آقا رضا بهترین آرزو را دارم ویاد گرفتم که حتی اگر کسی منو باور نداشته باشه .حداقل خودم ،عاشق خودم باشم .خودم .خودم رو دوست داشته باشم .
تمسخر کردن و تمسخر شنیدن رو اهمیت ندم وانحامش ندهم .
میدونم هدایت میشوم به مسیر های درست .
به نام خالق تغییرات
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و مریم جان شایسته عزیزم.
هدایت من به این بخش از فایل استاد خیلی برام جالب بود.من بارها به این قسمت از فایل میرفتم شاید فایلهای نتایج دوستان از آموزه های استاد رو میشنیدم البته نصفه و نیمه رها میکردم.
درک نمیکردم که دوستان چی دارن میگن یا به قول استاد عزیزم حتما تو مدار دریافت نبودم.
تا اینکه شروع کردم فایلهای رایگان استاد رو گوش کردن.تا حدود کمی ذهنم آمادگی دریافت پیدا کرد اما دستاورد مالی برام نداشت و باز هم طبق گفته استادم هنوز تو مدار دریافت قرار نگرفته بودم.
تا اینکه تصمیم گرفتم به صورت رندم یکی از دوره های استاد رو ثبت نام کنم تا به دستاورد مالی برسم. یه روز هدایت شدم به یه فایل که مریم جان عزیزم داشتن در مورد تمرین ستاره قطبی میگفتن که برام جالب بود سرچ کردم و دیدم این تمرین درمورد دوره 12قدم هست.تصمیم گرفتم دوره رو بخرم که اصلا باورم نمیشد چجور به صورت معجزه آسا پول دوره جور شد و من قدم اول رو خریدم.الان قدم سوم رو تازه خریدم.و میتونم بگم که با ورود به قدم سوم چقدر تغییرات در خودم دارم میبینم.از آرامشی که گرفتم از هدایتهایی که دارم میشم.و…
گوش کردن به این فایل هم یکی از هدایتها بود چون هدفم این بود که علاوه بر رشد شخصیتی که داشتم درآمدم رو هم افزایش بدم.
و خدا من رو هدایت کرد به این فایل و به من گفت که بشین با دقت در ارامش و سکوت فایل رو گوش بده تا نکات لازم به تو گفته شود.
فقط میتونم بگمممم الله اکبر که چه نکاتی از صحبتهای دوست عزیزم آقا رضای نازنین که خدا همیشه حافظ و نگهدارشون باشه برداشت کردم.
نکته هایی گفتن که نگم براتون
همرو با جون دل نوشتم و با توضیحاتی که استاد درمورد صحبتهای آقا رضا میدادن چه باورهایی من گرفتم.باورتون نمیشه که من هرکدوم از صحبتهای آقارضا رو بیش از ده بار شنیدم و هر دفعه ایده هایی برای کسب و کار خودم میگرفتم. و امروز وقتی دیدم قسمت جدید اومده همه کارهام رو گذاشتم کنار و نشستم با سر رسید و خودکار پای این صحبتها.
من تمام این هدایتها رو فقط و فقط تاثیر دوره 12 قدم استاد عزیزم میدونم.چون واقعا من قبلا میومدم تو این بخش ولی اصلا برام مهم نبود که طرف چی میگه.
خدارو سپاسگزارم بابت سیل برکت و آرامشی که از این دوره گرفتم.میتونم از ارامشی بگم که با 37سال سن هیچوقت به این وضوح تجربه اش نکرده بودم.
به امید خدا میرسه روزی که بیام و از دستاوردهای مالی ام هم بگم.
استاد جان دوستتون دارم. باورتون نمیشه که من برای شنیدن صحبتهای شما لحظه شماری میکنم.اگر درگیر کاری باشم استرس دارم تازودتر کارم رو انجام بدم و بخوام صحبتهای شما رو گوش بدم. به امید الله مهربان با تغییرات اساسی که پیدا میکنم یه روز با شما از نزدیک صحبت میکنم.
آقا رضااا.آقا رضااا بی نهایت دوستت دارم.شما فقط واسه ما صحبت کن.اصلا دلم نمیخاد تمووم بشه.عاشق خنده های در حین صحبتتونم..چقدر صادق.شیرین و دلنشین هستید شماا.چقدر دارم یاد میگیرم که مثل شما مرد عمل باشم .به افتخارتون ایستاده دست میزنم مرد بزرگ
نتایج دوستان قسمت 12
به نام خدایی که حامی منه توی مسیر تغییر باورها و افکارم
با سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان و همه ی دوستان خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ بشم
خدا رو شکر که در حالی که باران رحمت الهی از دیشب در حال باریدن هست اون بیرون چشمان من هم این داخل سرشار از نعمت اشک الهی اند اشک شوق حال خوب
الان سومین باره که میخوام این فایل رو بقول یکی از دوستان عباس منشی ام نوش جان کنم انگار که دیروز داشتم مزه مزه میکردم همش درست مثل اون بستنی که استاد کم کم میخوردین و لیس میزدین که تموم نشه از بس که شیرین هستن این جملات اما نه شرینی که کلسترول خون رو ببره بالا و به بیماری منجر بشه نه شیرینی که آرامش ذهن رو میبره بالا و باعث شادی و خنده میشه
داشتم با خودم فکر میکردم که داستان رضا شده عین اون قصه ها و متل هایی که مامان بزرگ ها برای نوه هاشون تعریف میکردن که اینقدر قشنگ تعریف میکردن که هی میگفتن بازم بگو مامان جون یاد مرحوم مادرم افتادم و قصه هایی که برای برادرزادم تعریف میکرد ان شا الله که ایشون هم مثل مادر رضا جان ساکن بهشت باشن
نمیدونم چطور توصیف کنم حالم رو که شده اشک در چشم و خنده بر لب :
این گریه ابر و خنده ی خاک
از بهر من و تو شد مرکب
وین گریه ی ما و خنده ی ما
از بهر نتیجه شد مرتب
خاموش کن و نظاره میکن
اندر طلب جهان و مطلب
و چقدر همین برای من اتفاق افتاد دیروز که فقط خاموش بودم و نظاره میکردم با این فایل همون سکوتی که استاد ازش صحبت میکنن توی فایل های آرامش در پرتو آگاهی
همون سکوتی که دقایق زیادی اول فایل بود و استاد صحبت نکردن چون لازم بود این سکوت و سراپا گوش بودن
رضا جان از پاره کردن دست چکت ها گفتی واشکی که توی چشمت جمع شد وقتی گفتی نتونستی پارشون کنی و بعدش که تونستی و برقی که توی چشم هات هویدا بود انجامش دادی چون باید پاره میشدن باید بها پرداخت میشد
منم توی چشمام اشک جمع شد با به یاد آوردن دفترچه های قسطم. من دفترچه هام رو پاره نکردم نگهشون داشتم تا یادم بمونه که از چه مسیری اومدم یادم بمونه اونی روزی رو که رفتم بانک و تسویه کردم چقدر احساس رهایی کردم انگار غل و زنجیرها رو از دست و پاهام باز کردن و من آزاد شدم از زیر یوغ قسط و الان با افتخار سرم رو بالا نگه میدارم که من بدهکار نیستم .بزار مردم فکر کنن من احمقم که وام ها ی 4 درصد رو ی جا تسویه کردم که دیگه وام نمیگیرم که باهاش ماشین و کالای خونگی و ایرانی و مثالهم رو نمیگیرم اما من از درون راضیم به اون احساس آرامشی که دارم که وقتی میرم خیابون نگران پول قسط نیستم و با لذت اون پولی که خودم ساختم رو خرج میکنم و با عشق خرید میکنم با این نیت که باز میاد و باز هم من خرج میکنم چون وصلم به خزانه گنج های جهان که جاری و بی نهایته نه به خزانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که محدوده البته که قبلا خودم هم جزشون بودم اما از وقتی با استاد آشنا شدم در عرض یک سال خودم رو کشیدم بیرون از جرگشون و چقدر الان احساس قدرت میکنم که با پول خودم میرم خرید هرچند مبلغش هنوز کمه چون به اندازه عمق ظرفمه اما قراره هی عمیق تر بشه و دهانش هم هی گشادتر و لذته هی بیشتر توی این مسیر توحیدی
در مورد خرید نقدی گفتی رضا جان منم یاد اومد مدت هاست دارم نقدی کتاب میخرم حتی اگر طرف هم بگه کیتونی نسیه ببری خودم قبول نمیکنم .یادمه ی روز میخواستم کتاب بخرم از ی کتاب فروشی اینی که دارم میگم مال چند وقت پیشه قبل از جریانات ایران ی کم از پول کم بود گفتم کتاب میدین گفتن آره اون مبلغی که داشتم رو فرستادم فکر کردم برام میفرستن کتاب ها رو گفتش نه فردا که بقیه مبلغ رو فرستادین براتون کتاب میفرستیم من ی کم ناراحت شدم اما از اون روز به بعد تصمیم گرفتم اونقدر پول داشته باشم که همیشه نقد بخرم وخدا رو شکر الان نقد میخرم و تا پول توی حسابم نباشه خرید نمیکنم.
و بازم یادم اومد که من هم توی گرفتن پول از شاگردهام و خونواده هاشون مقاومت داشتم خجالت میکشیدم پول بگیرم تا این حد وکتاب سفارش میدادم بعد از اونها پول میگرفتم و بضی مواقع کتاب رو میبردن پول نمیدادن و کلی دردسر برا گرفتن پول اما الان اول بهشون میگم پول بیارن بعد براشون خرید میکنم و تا پول ندن کتاب بهشون نمیدم .الان راحت از والدین پول میگیرم و دیگه اون خجالت نیست چون برا کارم ارزش قائلم
رضا جان کاملا فهمیدم چی گفتی :
زیر زونیات سس بیسن از بس پام تکون خورد نتونسم سر پام بسم
خدا رو شکر با بچه های دزفولی هم خوابگاهی بودم چند سال و قشنگ متوجه شدمچی گفتین اینم نقش تجربه ها در کسب آگاهی
از وقتی که من هم تصمیم گرفتم توی گرفتن پول قوی بشم خدا رو شکر الان منم وضعیت دریافتیم خیلی بهتر شده نسبت به قبل و نشده کسی پولش رو نده بیشترشون همون اول میدن حتی بعضی وقتا بچه از در حیاط بیرون نرفته شهریش رو والدینش میدن همون لحظه
چقدر اینجا همون همزمانی صدای خداوند و صدای شیطان رو که شما استاد میگفتین که توی قرآن هم اشاره شده رو میشه شنید که نشده ی هدایتی بیاد از طرف خداوند و شیطان وسوسه هاش رو شروع نکنه اما وقتی صدای خداوند بالاتر باشه در اثر پاکی قلب صدای خداونده که میبره بالا و صدای شیطان ولومش کم میشه جوری که کم کم فید میشه و ناپدید میشه
چقدر اونجایی که در مورد ضبط فایل صحبت میکردین اون اوایل برای من نشونه بود که اوایل کار ممکنه فایلی که ضبط میکنی اون کیفیت بالا رو نداشته باشه اما این نباید مانع از این بشه که تو حرکت نکنی چون من هم الان اوایل کار ضبط کردن هستم هر چند خدا رو شکر از موقعیت خوبی دارم شروع میکنم و شرایط اونقدر بد نیست اما نباید خیلی کمالگرا هم باشم و تلاشم رو بکنم اما بواسطه ی کمالگرایی کار رو عقب نندازم
چقدر شباهت ها زیاده بین شرایط الان من و شرایط اونموقع آقا رضا .الان خداوند یک فردی رو سر راه من قرار داده که شور و شوق و اشتیاق این برای اینکه شاگرد من باشه من داره هول میده که هر بار ی فایل با کیفیت تر تهیه کنم هم بخاطر پیشرفت خودم هم بخاطر ایشون
چقدر ایشون نا آگاهانه تکنیک دوست شدن با پول رو داشته با همون مبالغ کم انجام میدادن و همین باعث شده بعدا ثروت بیشتری وارد زندگیشون بشه
چقدر قشنگ ایشون سرمایه گزاری توی کسب و کار رو با همون داشته ها رو دارن توضیح میدن اون زمانی که اون رکوردر رو خریدن و چقدر همین سرمایه گزاری کوچیک کیفیت کار رو برد بالا همون چیزی که استاد میگن که ی مبلغی رو برای سرمایه گزاری توی کارتون خرج کنین چون بعدا صدها برابرش بهتون بر میگرده
انگار خداوند این قسمت فایل رو مخصوص من کرده چون من هم دقیقا در حال یادگیری با نرم افزارها و یادگیری تدوین و ویرایش هستم برای بهتر کردن کیفیت کارم
و جمع بندی استاد و نکته ی کلیدی :
خلق ثروت یعنی حل کردن ی مساله و مشکل
به اندازه ای که مسائل بیشتری رو حل می کنیم به اندازه ای که خدمت رسانی می کنیم به مردم به همون اندازه هم ثروت تولید می کنیم
سپاسگزارم استاد و رضای عزیز
به نام خدای مهربان
سلام نسرین جان
دیروز چقد چش چش کامنتت رو ندیدم.الان هم از پروفایلت کامنتت رو پیدا کردم، دیروز تو فکرم بود ازت بپرسم، چکار میکنی، که خودت تو این کامنت توضیح دادی، تدریس کار مورد علاقه ی منم هست. واقعا تدریس یه عالمی داره.
نسرین جان کامنتت از عالی هم عالی تر بود.
چقدر خوبه که داری برای پیشرفت کارت،تدوین رو یاد میگیری.
خیلی دوست دارم مراقب حال دلت باش.
منتظر پیشرفت های صعودی ات هستم.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم
سلام به رضوان جان .عزیزم چقدر قلب پاک و صافی داری چقدر خلوص از کلماتت میباره آره عزیزم من تدریس میکنم و الان تصمیم دارم آنلاینش کنم البته اول راهشم دارم مهارت هام رو میبرم بالا توی کامپیوتر ان شا الله بموقش همه چیز اتفاق می افته . مرسی عزیزم که اسحسات رو اینقدر زیبا به اشتراک میزاری
بنام خداوند وهاب من
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش.
چقددددر از این آگاهیها لذت میبرم و تازه استاد رسیدم به اون کویر تشنهای که تو قدم2 میگی و من میگم ای جانم فقط بده بیاد…
چقدر واقعا رضا عزیز خوب تعریف کرد و چقدر لذت میبرم و دوست دارم بعضی نکات زیباش رو بنویسم تا مرور کرده باشیم باهم این قوانینی که بدون نقص کار میکنن و ما هییی داریم لذت میبریم و این باور ”شدن” رو هی تقویت کنیم.
اونجایی که رضا عزیز گفت من فکر میکردم تو کار ابزار یراق باشم و از اینجا کار رو پیش ببرم و موفق بشم ولی اومد سمت استادی و آموزش چقددر بهم یادآوری کرد:
آقا جان شما آرام باش…شما راحت باش لذت ببر….به وقتش هدایت میشی…
مثل داستان خودتون استاد که اصلا تو فکر ملک و اینا بودی ولی اومدی تو آموزش و رضا عزیز هم تو فکر ابزار یراق بود اومد تو آموزش…خیلی راجع بهش فکر میکنم…مخصوصا اونجایی که رضا عزیز گفت من تو تجسماتم اصلا بوفه و اینجورچیزا بود که مشتری بیاد و غرفه جداگونه باشه و هرجا یه جنس از یه برند خاص….دفتر شخصی بالا فروشگاه و …..
میدونید اون چیزی که رضا عزیز دنبالش بود این ”وسیلهها” نبود….اون ثروت…اون آرامش…اون حس خوب بود که دنبالش بود بعدم جهان بردش سمت آموزش و این چقدر نشون میده جهان از مسیری که فکرش رو نمیکنی تو رو به ”خواسته قلبیات” میرسونه.
خب ایشالا خدا به ما بده این حد از تسلیم بودن و نچسبیدن رو و بتونیم تغییرات رو وارد کنیم تو زندگی..
اونجایی که رضا عزیز گفت 30 هزار تومن موند و فروشنده گفت پول نداری نبر! آخخخ استاد من میرفتم وسایل پیچ و میچ فلان میخریدم یه عالمه چون مشتری ثابت هم بودم. بعد مثلا جنس 33 تومن میشد و من از طرف انتظار داشتم مثلا 3 هزارش رو کم کنه ولی نمیکرد…بعد چقدر حس بد میگرفتم بابا من مشتری فلانم تو قدر نمیدونی 3 تومن چیه که کم نمیکنی…..اصلا نمیخرم دیگه ازت…بعد جالبه فرداش باز میرفتم پیششها.
این باورای ثروت ما اینقدر عیب داشتها….بعد که اومدم تو آموزش کلاس خصوصی داشتم عییین رضا عزیز:
نه حالا محض رضای خدا مثلا….
من پول نمیگیرم…من فلان حالا…
یعنی خیلی داستانهای مشابه داریم دیگه که مثلا رضا عزیز میگه 10 تومن بده خوبه بعد یهو طرف 100 تومن میده و مثلا من دیوانه میشم عععع یعنی100 تومن؟
آره بابا اگه فلان راه حل تو ، حالا به قول خود رضا عزیز 2 ساعت چت میتونه طرف رو از یه سری تصمیمهای وحشتناک رهایی بده و زندگیش کلی بهتر بشه چرا نه آخه….خداوکیلی چرا نه؟؟؟
ما که سر شکم و لباس و هزارتا چیز دیگه دهها 100 تومن دیگه میدیم چرا حالا اینبار نیام و نسازم اینو؟
خداوکیلی چیزی بغیر از مغز محدود منه که نمیزاره من این کارو نکنم؟ آفکُرس نات
پس بیام اون مسائلی که حل شده برام رو برم و به بقیه یاد بدم و کیفیت رو ببرم بالا.
چند روز پیش یه فایلتون گوش دادم نمیدونم کدوم بود استاد بس که ماشالا آگاهی ریختی این وسط و ماها غرقیم…البته با حس خوووب.
گفتین من دردسرها رو کشیدم دیگه شما نکشید….یعنی من راه رو صاف کردم شما همونو بیاید. یعنی من چرخ رو اختراع کردم شما یاد بگیر چجور سوارش بشی، نه اینکه بری فکر کنی چرخ چجور ساخته میشه.
گفتین من مسیر ثروت ساختن رو یاد گرفتم و دیگه لازم نیست شما اینقدر زمان بزاری و بری از صفر شروع کنی. پس مسلما برای شما مسیر کوتاهتره. به اندازه من نیست.
باز بیایم سر صحبت رضا عزیز که میگه من خیلی زود به کلمه ‘استاد’ رسیدم. بعععله چرا که نه!
استاد فرض میکنم شما یه شاخه بزرگ درختی که ما بچهها اون شاخه کوچیکا و برگها و میوهها میشیم. یعنی لازم نیست ما فکر شاخه بزرگ باشیم، ما میوه میشیم که اینم باز از لطف خداوند و لطف شماست.
رضا عزیز کار رو شروع کرد با s3.
یادش بخیر منم اولین گوشی اندرویدیم همین بود.
ایمان رضا عزیز خیلی برام تحسین برانگیزه خیلیییی. که میاد و کار رو شروع میکنه و اول خودش با هدفگذاری 40 کیلو وزن کم میکنه و بعد میاد آموزشش میده. تازه تو آموزشهم چقدر هدفگذاریش ساده اما پایبندیش زیااااده و قابل تحسین برام. اینکه زیاد تحسین میکنم به خاطر اینه که ایده تو سر منم میاد ولی پایبندیم یوخده مشکل دارد….
2 روز کار و …..
خلاصه که واقعا برام جالب بود و بازم یادم نیست کدوم فایل ولی یجایی استاد گفتی بیا و از بدن خودت شروع کن…گمونم جلسه 2 قدم 2 بود که گفتی افکار خیلی زود رو بدن تاثیر میزارن تا رو وسایل خارجی مثلا مثل ماشین دلخواهت. از همینا شروع کن تا باورهات و بیس کار قوی بشه.
و هم برای خودتون و هم برای رضا عزیز جالبه که با کم کردن وزن شروع شد این داستان ”خلق کردن”.
بازهم خداوند رو شاکرم منم هدف میزارم و بخودم میگم استمرار….استمراررر و بازم استمرااار و شاخه شاخه نشدن.
در زمان درست در مکان درست اتفاق میافتد و باید به این اصل اعتماد کنی…پس بپرهیز از عجله که بقول قرآن شیطان وعده فقط میدهد و خداوند وعده فزونی و فراوانی.
با عششششق کامنت مینویسم و استاد واقعیتش برای جلسات قدمها کامنت نمیزارم دلیلش اینه که یه فایلش یهو چند روز زمان میبره ولی تو دفتر خودم نوشتم و مینویسم و میارم دفتر رو یه روز نشونتون میدم بجاش با یَک ماچ گنده!
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدای عشق و زیبایی ها
سلام و درود خدمت شما استاد عزیز و خدمت استاد عطارروشن.
وقتی آدم تصمیم میگیره دیگه اون آدم قبل نباشه همه چی جوری چیده میشه که ازت یه آدم جدید بسازه و به قول رضای عزیز یک شبه استاد میشی.
همین امروز صبح بود داشتم سوره یوسف رو میخواندم که خداوند می فرماید: ما به یوسف تمکن بخشیدیم در زمین “وکذلک مکنا لیوسف فی الارض” و به او حکمت و علم بخشیدیم “و ءاتینه حکما و علما” و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم “و کذلک نجزی المحسنین“.
چقدر همزمانی زیبایی برای من رخ داد خواندن این سوره زیبا و دیدن این فایل هدایت کننده.
وقتی توی مسیر درست باشی خداوند پاداش میدهد این یک قانون است.
چقدر قشنگ رضا گفت که دسته چک ها رو پاره کرد البته اولش نتونست ولی بعد گفت باید انجام بدم و با ترس که خیلی وقتا ما باهاش مواجه میشیم انجامش داد و بعد نقد کار کرد و چه معجزه هایی بعدش رخ داد و ایده ها به ذهنش آمد و مشتری های ثروتمند به سمتش آمدن و به قول خودش کسی مشتری اش شد که هر روز از در مغازه اش رد میشد و اونو ندیده بود. اینا اگه معجزه نیست پس چیه؟؟؟؟
اینک روی حرف خودش ایستادگی کرد و دیگه نسیه کار نکرد و به کسی هم نسیه نداد. واقعا تحسین کننده اس این حد از عمل کردن به قانون و وقتی توی مسیر درست باشی نعمت به سمت تو روانه میشه.
تلفنی سفارش میگیری و به قول خداوند از جایی که فکرش رو نمیکنی روزی دریافت میکنی.
الله اکبر
از لحظه ای که ویدئو شروع شد باهاش اشک شوق ریختم.
من خودم این رو یه نشانه برای خودم گذاشتم که هرجا چشمام از شدت ذوق خیس بشه یعنی راه و مسیرم درسته و الان هم خداروشکر میکنم که در مسیر درست هستم.
در ادامه اون داستان لاغری که یاد خودم افتادم و منم تا سن 36 سالگی خیلی چاق شده بودم و به 90 کیلو رسیده بودم شاید 10 سالی بود که دوست داشتم لاغر بشم و هربار فقط تصمیم بود و عمل نبود.
ولی با خودم عهد بستم که باید شروع کنم و خداروشکر توی کمتر از 3 ماه از 90 کیلو به 65 کیلو رسیدم و برام یه تحول بزرگ بود.
مطمئنم رضای عزیز خیلی بیشتر اهل عمل بوده که 40 کیلو کم کرده و یه مسیر جدید برای خلق ثروت شده.
چقدر داستانش دلنشین و زیباست همه ما از این داستان ها داریم که خداوند چطور مارو در یک مسیر ثروت ساز جدید هول داده و اگه ما درکش کنیم میتونیم به ثروت برسیم.
چقدر جالب که از یک کانال 4 نفره که بعد شده 2 نفر یهو شده 120 نفر. این معجزات خداست که تورو یک شبه عزیز میکنه و بهت علم و حکمت میده چقدر اشک شوق ریختم خدایا شکرت.
و آرام آرام افراد مناسب به سمتش هدایت شدن و رضا هم توانایی هاش رو بیشتر کرده به قول خودش اولش صداش با بوق تریلی بوده بعد آهنگ پخش میکرده روی صداش بعد رکوردر خریده بعد کار با نام افزار ها رو یاد گرفته و هزاران هزار ایده که خدا به ذهنش انداخته و اجرا کرده و نتیجه گرفته خدا کمک کرده و نعمت و ثروت بیشتری بهش داده.
از چیزایی که بلد بوده شروع کرده مشاوره رایگان داده با مشاوره هاش لذت برده و برای پول مشاوره نداده بلکه به خاطر حس خوبی که با اینکار پیدا میکرده انجام داده و خداوند هم کارش رو بدون پاداش نگذاشته و طبق آیه قرآن اینچنین به نیکوکاران پاداش میدهیم.
چقدر حالم عالی شد و چقدر به خودم و توانایی هام امیدوار تر شدم البته نه بصورت جو گیر بلکه کاملا آگاهانه.
و مطمئنم خداوند همه مارو هدایت میکنه به زیبایی ها و ثروت و نعمت بیشتر.
به قول استاد عزیز هزاران مشکل هست در زندگی مردم که اگه بتونی اونا رو رفع کنی و برای حل اونا ایده داشته باشی میلیارد ها میلیارد ثروت میتونی ایجاد کنی.
سپاس گزارم از شما استاد عزیز بابت این فایل های آموزنده که خود همین فایل میتونست یه دوره آموزشی تاثیر گذار باشه برای خیلی ها و شما رایگان در اختیار ما قرار دادید که بابتش خدا رو شکر میکنم.
در پناه خدا شاد باشید
یا حق
سلام آقای همدانی
همدانی همدانی
اول کامنتتون چه جمله ی زیبایی نوشتید من که محو این جمله فوق العاده زیبای شما شدم
وقتی آدم تصمیم میگیره دیگه اون آدم قبل نباشه همه چی جوری چیده میشه که ازت یه آدم جدید بسازه
از آیه که فرمودید و چقدر زیبا توضیح دادید در مورد بخشش بدون حساب خداوند بزرگ
از پاداش الهی به نیکوکاران
همیشه از خوندن کامنت های زیبا و فوق العادتون لذت میبرم
سپاسگزارم
سپاس از محبت شما آقای درخشان عزیز من و شما هم اسم هستیم و تاریخ عضویتمان هم نزدیک به هم و من هر روز با خواندن کامنت های زیبای شما لذت میبرم.
ممنون از لطف شما انشالله همه ی ما در مسیر درست و الهی باشیم و از این دنیای زیبا لذت ببریم
محمد عزیز سلام
خیلی حس خوبی داره که صبح آیه هایی از قرآن بخونی و بعد در طول روز چیزهایی ببینی و بشنوی که در ارتباط با اون آیه ها باشه این همزمانیها خودش یه جور نشونه است و آدمو دلگرم میکنه
خیلی به شما تبریک میگم و تحسینت میکنم که در مدت کمتر از سه ماه موفق شدی وزن خودتو از 90 کیلو به 65 کیلو برسونی! واقعاً تحول بزرگیه!
((وقتی توی مسیر درست باشی خداوند پاداش میدهد این یک قانون است))
متشکرم از شما برای این کامنت زیبا
بهترین ها نصیبت باشه
بنام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و آفای عطار روشن گرامی و دیگر دوستان موحد و ارزشمندم
خدا رو شکر میکنم که در جمع فوق العاده شما هستم
خداروشکر میکنم برای این فایل های بیظیر آقای عطار روشن
اونجا که از پاره کردن دسته چکا گفتن
که بعد یه چیزی قلبشونو فشار میداد انگار
از خودم میخوام بگم یه مبلغی از فروش یه سرمایه گذاری بدستم رسیده بود حدود 1 ماه پیش که باهاش قصد عوض کردن خونه رو داریم به لطف الله و هدایتش
و اینو گفتیم تا میگردیم و خونه مناسب پیدا میشه بانک باشه توی حساب سرمایه گذاری با سود 20٪ اونجوری که 18 درصد موعد ماهگرد افتتاح حساب میومد و 2 درصد بقیش 5 روز بعدش
و من تمام این مدت از خدا درخواست میکردم خداوندا نذار به موعد برسه من سود بانکو نمیخوام
البته چون سود قابل ملاحظه ای میشد و یه شرایطی هم پیش اومد بعضی روزا شل میشدم و میگفتم بذار این سودو بگیرم حالا یه بار که عیب نداره
و توی این کش و قوس بودم
پیشتر یکبار دیگه هم پول بمدت بیست و هفت هشت روز توی حساب معمولیم توی بانک بود و همسرم میگفت اگه تو سرمایه گذاری گذاشته بودی الان انقدر سود میومد و این حرفا و من اونموقع هم خیلی از خدا خواستم قبل 30 روز خریدمون انجام بشه که شد به لطفش و دیگه راهی برای شماتت من باقی نموند.
ولی ایندفعه فرق داشت
من پولو توی حساب سرمایه گذاری گذاشته بودم و دعا میکردم زودتر هزینه شه و سوده نیاد و یکمی هم بدم نمیومد بیاد و کلا بلاتکلیف بودم و توجیه میکردم
بعد فایلی از استاد اومد که درباره درخت های یکی از نشنال پارکا گفتن که چرا انقدر رفته بالا ، چون کاملا صاف رفته و همونجا صراحتا از سود بانکی کنار رشوه و ربا و اینا یاد کردن
من باز نشونه رو گرفتم
طرف صحبت من بودم
دیگه برام داشت واضح میشد که اشتباهه و از خدا درخواست کردم سریعتر خریدو برام جور کنه
ولی خدا میخواست من خودم عیار ایمانمو بدونم
توی همین کش و قوس یه روز صبح سوده اومد
من خیلی حواسم به تاریخ نبود
کاری که نباید میشد شد
و تقریبا نصف اونو خرج کردیم
ولی یه حسی مدام به من میگفت این راهش نیست
اگه قراره به ثروت های غیر حساب برسی باید موحد باشی
سودی که از دست خدا بگیری با این خورده نونا که از مشتای بانک بچکه قابل مقایسه نیست
رفتم کلی توی عقل کل
سایتا رو دیدم درباره حروم و حلال سود بانکی
فایل استاد و چند باره گوش کردم
ولی من تعهد دادم هرچی استاد بگه بحث نکنم
و نتیجه استاد روشنه
و حتی توی کامنتا هم سود بانکی رو سرچ گردم
رسیدم یه کامنتی یه آقای تعمیر کاری بودن که خدا عزت فوق العاده ای بهشون داده بود
و ایشونم بصراحت گفته بود سود بانک نمیگیره
از یه طرف هم یه عده میگفتن حلاله
و اگه حست خوبه استفاده کن
ولی حس من خوب نبود
من بالاخره به اجماع رسیدم با خودم
پیش خودم گفتم فردا میرم بانک و یکی از اون الهه های غیر الله رو میکشم
تا اگر همین فردا مرگم برسه حداقل یخورده غیر مشرک تر و توحیدی تر به ملاقات رب خودم برم
هنوز اون 2٪ از سود نیومده بود
گمونم 1 روز مونده بود
همسرم گفت سرت جایی خورده
توی بانک کارمنده تعجب کرده بود
گفت از فردا سود شما روزشمار میشه و روزی انقدر تومن میاد براتون
مبلغم گفت که دست نگه دارم
بعد چه جالب رئیس بانک هم از تخت خودش فرود اومد (خخ) و اونم بنوبه خودش تمام سعی خودشو کرد و حتی وعده سود با درصد بالاتری داد
ولی من تصمیمم جای خودش بود
و انجامش دادم
و حساب عادی خودمم که 10٪ سود داشت به حساب قرض الحسنه بدون سود تغییر دادم
و قصد دارم به لطف خدا اون مبلغی که سود اومده رو صدقه بدم که پولم پاک بشه
ولی اون نجوا گر مغرض شروع کرد
و از هر دری وارد میشه که کاری که کردم رو بی ارزش و احمقانه و با نیت نادرست و زدن از حق همسر و فرزند نشونم بده
میخوام بگم اونجا که سخت بود برای آقای عطار روشن
چه اونجا که دست چکو پاره کرد
چه اونجا که به مشتری گفت ما نقد کار میکنیم
من یه حدودایی درک کردم
سخته بخوای عمل کنی و ایمانت حرف مفت نباشه
در حالی که هم از بیرون و هم از درون داری شماتت میشی
ولی مهم نیست
انجامش دادم
حالا امیدم به دستای رزاق حقیقیمه
از اون میخوام خودش به مالم برکت بده
خواستم و چشم امیدم به خودشه
نه به الهه ی بانک
من هر کاری که بلد باشم و سمت من باشه انجام میدم
و الانم هیچ سند و دست نوشته ای به اسم خودم از خدا دستم نیست که فلان سودو بهت میدم و اینجوری اجر عمل صالحتو میگیری
نه…
و البته که به لطف و فضل خودش کتابش دستمه که اونجا پر از وعده خیر به مومنان و عمل کنندگانه
و این من و این ایمان من
این گوی و این میدان
بقول استاد این مسیر تاریکه و متر به متر روشن میشه
من باید و باید و باید به آموزه هام عمل کنم حتی اگه سخت و دردناک باشه
و امید داشته باشم
و ایمان به غیب
و اینکه ان الله لا یضیع اجر المحسنین
الهی شکرت
و نکته فوق العاده بعدی که همش توی ذهنم تکرار میشد
وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ
خدا بر کار خویش چیره است ولى بیشتر مردم نمىدانند.
و متحیرم سبحان الله
الله اکبر
اونجا که آقای عطار روشن بقول خودش هول داده شد به سمت بیزنس جدیدش
واقعا همینه
این اتفاق خودبخود افتاد
دقیقا با دست خدا انجام شد
و خدا کار خودشو انجام میده
دیگه چی باید بشه که باور کنیم
من میخوام باور کنم
بسه نا باوری
بخدا بسه اون روشی که تا الان زندگی کردم
من میخوام اینجوری با توکل و ایمان و عمل زندگی کنم
میخوام این آموزه ها رو بیارم توی زندگیم تست کنم ببینم اینهمه که میگن راسته واقعا راسته یا نه.
چیزی برای از دست دادن ندارم
من ایمان میارم و به لطف خود الله عمل میکنم تا حرف مفت نزده باشم
و معتقدم من که برادریمو ثابت کنم ، من که یه قدممو بردارم ، خدا صد قدم برمیداره
خدا شاهکار میکنه
خدا کار خدایی میکنه
یکی از دوستان توی کامنتش نوشته بود برید اسمای خدا رو بخونید
بخدا همینه
اسماش آرامش دهندس
امید بخشه
اون رحمانه رحیمه وهابه اون از فضل خودش میده
اون احده
اون صمده
اون همه چیزه
شکرش
شکرش
شکرش
خداروشاکرم که اینجا هستم
توکل به خودش
استاد
مرسی هستین
در پناه خدا باشید
اهدافم در 1401
عاشق الله بشم
بلطفش و راهنماییش خودبخود بیزنس خودمو ران کنم
بلطفش فهم و حفظ و تثبیت قرانم عالی بشه
سلام به شما دوست هم فرکانسی
سلام به شما اکرم هاشمی عزیز
واقعا تحسین تون میکنم برای این اقدام شجاعانه تون. تبریک میگم برای این بزرگترین تصمیم اساسی زندگیتون…این اصل و اساس ها رو درک کنیم و زندگی و رفتارمون رو بر اساس اونا بچینیم فارغ از نگاه و حرف دیگران و اکثریت جامعه. اون وقته که ما نتیجه متفاوتی از اکثریت جامعه میگیریم چون متفاوت از اکثریت جامعه عمل کردیم.
بهتون پیشنهاد میکنم کامنت دوست عزیز رو که به سوره ناس اشاره کرد رو بخونی شاید جالب باشه برات.
اینم لینک دیدگاه عباس رحیمی عزیز
abasmanesh.com
سپاسگزارم از اینکه از خودتون ردپایی گذاشتید و این قسمت امنت تون رو برای تکرار و یادآوری کپی میکنم:
وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ
خدا بر کار خویش چیره است ولى بیشتر مردم نمىدانند.
اکرم عزیز چه هدف های قشنگی بری سال 1401 نوشتی.
برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام و درود بیکران به خانم هاشمی موحد و عزیز و محترم
به شکل خیلی جالبی هدایت شدم به کامنتتون درست وسط کامنت های این فایل و این اولین کامنتی هست که از این فایل میخونم
من داشتم صفحه سایت رو رفرش میکردم ببینم کامنتم منتشر شده یا نه که یه دفعه دیدم تو صفحه ی سوم کامنت ها هستم از بین هفت صفحه ی منتشر شده. اسم شما همونی بود که باید کامنتشو به ترتیب توی فایل نقش عشق و اشتیاق در موفقیت میخوندم
به شکل جالبی توی دوتا تب مرورگر لپتاپم کامنت های شما بالای هر دو صفحه بود.
بسیار بسیار تحسینتون میکنم بابت اقدام توحیدی که انجام دادین و شک نکنید که مسیر کاملا درستی هست. و لاجرم خداوند پاسخ میدهد چون شما به قانون عمل کردین و سیستم جواب میده
ربا به هر شکلی حرام و بی برکت هست. حالا اسمشو بزارن بانکداری اسلامی،اسمشو بزارن علی الحساب و … که اگه با خودمون صادق باشیم میدونیم همش کلاه شرعی درست کردنه
ممنون بابت آیه های قشنگی که نوشتین باید برای خودم بنویسمشون و یه آیه ای که دو روزه فکر منو درگیر کرده آیه 2 سوره طه هست میگه:
قالَ لا تَخافا ۖ إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَأَرىٰ
فرمود: نترسید من با شما هستم، می شنوم و می بینم
دیگه خداوند قشنگ با کلامش قلب آدمو آروم میکنه و کمک میکنه نجواها رو ساکت کنیم و به آرامش برسیم
اسماء خدا رو که گفتین واقعا یادآوری به جایی بود
این اسم ها دقیقا باور ساز هستن
باعث میشن به قول استاد خدای درست رو درونمون بسازیم
بازم ممنونم بابت نوشتن این کامنت زیبا و تاثیر گذار
کامنتتون توی اون یکی فایل هم جواب میدم ولی احتمالا چون فایلش برای قبلا هست کمی دیرتر منتشر میشه
خداوند به همه مون کمک کنه بتونیم توحیدی تر و توحیدی تر باشیم و هیچ نجوایی از هیچ کسی نتونه ما را از مسیر مستقیم راهی که خداوند نعمت میده دور کنه
سربلند و پیروز و سعادتمند باشید