نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شادی گفته:
    مدت عضویت: 2065 روز

    سلام به همه ی دوستان و استاد.

    استاد باز هم ترکوندین بخدا.

    من سالها با این موضوع احترام مشکل داشتم، از این جهت که یک شک و تردید و دودلیی در من وجو داشت که چه کاری درست و بهتر است.

    بااینکه خانواده ما هم مثل خانواده شما مثلا پسر عموی بزرگتر رو با عمو یا حتی آقا در پیشوند اسم، نام می بردیم و در مورد دیگران هم همینطور احترامها رو پررنگ میکردیم. و این برای من نرمال و درست بود.

    حتی یادمه وقتی ایران بودم همسران دوستام رو با آقا صدا میکردم حتی وقتی همسراشون در جمع حضور نداشتند. و این یک عادت مثبت شده بود.

    اما از یک جایی به بعد دچار دودلی شدم و در روابط آدمها میدیدم که به اسم نامیده می‌شوند در قالب صمیمیت. و من احساس می‌کردم که چقدر آدمی هستم که با این احترامات بیخودی و بدرد نخور، خودمو از آدمها دور میکنم. و فکر میکردم که بهتره که منم با اسم آدمها رو صدا کنم و انقدر احترام هم دیگه لازم نیست و شورش داره درمیاد.

    اما میدیدم که همون آدمهای مثلا باهم صمیمی، پشت سر هم غیبت میکنن و حرفهایی از هم میزنن که منو دچار دوگانگی کرد. که حتی گاهی در روابطشون دعوا و مشاجره میدیدم.

    و سوالم مدام از خودم این بود پس چی درسته.

    صمیمیت یا احترام.

    از یک جایی تصمیم گرفتم احترام رو دوباره انتخاب کنم.

    به قول شما انگار ذهن من تربیت میشه و یک خویش انضباطی پیدا میکنه که با طرف مقابل درست رفتار کنه. حتی ذهن انگار با این ادبیات، توقعاتش از دیگران به حداقل میرسه. چون توقعات باعث خراب شدن رابطه میشن، پس خود اینم یه جور محافظت از رابطه بود.

    اما هنوز به کارم یعنی انتخاب احترام بجای صمیمت، یقین نداشتم.

    تااینکه وارد شغل جدیدم شدم. اونجا رییسم وقتی میخواست از کسی صحبت کنه، مدام با اسم کوچک و بدون پیشوند استفاده میکرد

    اما من هروقت اسم شوهرش رو میخواستم ببرم با پیشوند آقا نام می‌بردم، اما یه چیزی مدام قلقلکم میداد که بابا صمیمی باش. انقدر ادای آدمهای مودب رو درنیار.

    خلاصه همون خانوم که همیشه با اسم کوچک صدا می‌کرد، شروع کرد آقایان خانواده منو در حضور من با آقا صدا زدن.

    اینجا به خودم گفتم که اینم نتیجه ی رفتار درست.

    الان ک این فایل رو ازتون دیدم، اولش هوری دلم ریخت. گفتم یا خدا. استاد چی دارن میگن. این دیگه خودخواهیه. ولی از اواسط صحبتهاتون، به دلم نشست. و دلایل ذهنی رو که نام بردین، ذهنم منطقی پذیرفت که مابین احترام و صمیمیت، باید احترام رو انتخاب کنه.

    استاد بازهم ترکوندین. ماشالا بهتون. ماشالا دمتون گرم. آفرین بهتون که انقدر درست دارید روی خودتون کار می‌کنید که راحت حرفتون رو زدید.

    منم خیلی راحت و شیک ازتون میدزدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    ابراهیم خانلرپور گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    سلام

    نکته مهمی که آقای عطار روشن در رابطه با الگوبرداری از سبک شما گفتن بسیار جالب بود . بعضا خوده ما متوجه این نمیشیم که به جای اینکه خوده واقعیمون باشیم داریم مطابق الگوهای ذهنیمون “بازی” میکنیم و ادا در میاریم تا تائید دیگران رو داشته باشیم . اتفاقاتی که برای ایشون افتاد و بازخوردهایی که بیان کردن ، به ایشون و به ما درس داد که اصالت همیشه طرفداره خودشو داره . خودمون باشیم چون تو قرآن گفته شده خلقنا الانسان فی احسن تقویم ، چیزی در وجود ما کم نیست که بخوایم ازش بگذریم و شکل دیگه ای بگیریم تا هویت داشته باشیم یا عیارمون بالاتر بره .

    صبح یه بار این فایل رو دیدم اما در مورد تعریف استاد از اینکه خودشونو “استاد ” میدونن و توضیحاتی که در ده دقیقه پایانی مبنی بر اینکه انتظار دارن دانشجوها ایشونو استاد صدا کنن یا احترام بذارن درک واضحی نداشتم . به همین جهت الآن مجدد اون بخش رو دیدم و حالا به درک درستی رسیدم .

    اگه من قبل از آشنایی با استاد این فایل رو دیده بودم قطعا همون جایی که استاد داشتن از خودشون تعریف میکردن و خودشونو لایق استادی میدونستن استاپ میکردم و فایل رو هم شیف دیلیت میکردم چون منافی چیزی که از ” اکثریت” شنیده بودیم گفتن . اما حالا که با روحیه و آگاهی های استاد آشنا شدم دنبال منطقش گشتم که فکر میکنم متوجه شدم . زمان گوش دادن به این جملات استاد ، موضوعی تو ذهنم نقش بست که اگه من در جایگاه ایشون بودم قطعا همین انتظار رو از دانشجوها و اطرافیانم داشتم پس اینکه ایشون بدون ریا و فروتنی ای که ناگزیر از مورد تائید دیگران بودن باشه میاد این مطلب رو ابراز میکنن ، از عزت نفس و شجاعت ایشون هست . قطعا اگه خلاف این بود برای منی که دارم آگاهی های عزت نفس رو مرور میکنم یک تضاد بزرگ در گفته های ایشونبود . یکی از تمرین های جلسه 6 عزت نفس در مورد “درخواست کردن ” تو هواپیما بود که اینجا به نظرم منطق استاد بدون در نظر گرفتن اینکه دیگران در موردم چی فکر میکنن یا فلانی ممکنه خوشش نیاد هست و بسیار واضح و درست میان و ابرازش میکنن . حتی خداوند هم در قرآن در آیه فتبارک الله احسن الخالقین میاد و خودشو تحسین میکنه که هم برتری خالق رو اعلام میکنه و هم برتری اون مخلوقی که خلق کرده رو .

    مورد دیگه که با همین موضوع مرتبطه بحث “احترام و ابراز صمیمیت” هست . استاد کاملا برای همه باز کردن که تا کجا میشه صمیمی بود و تا چه حد میشه برای دیگران احترام قائل بود ، حتی اگه طرف مقابل انتظاری از این جهت نداشته باشه . در واقع چون استاد زندگیشونو بر پایه قوانین بنا کردن و متعهد هستن که بر اون اساس حرکت کنن به این موضوع احترام متقابل اشاره کردن یعنی وقتی شما به دنیا چیزی رو میدی از همون جنس به خودت برمیگرده که در نهایت استاد این احترامی که از دیگران به ایشون میشه رو نتیجه ی محبتی هایی میدونن که قبلا نسبت به دیگران داشتن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  3. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    به نام رب مهربون هدایتگر و حمایتگرم!

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو جان !

    و سلا به آقای رضای عزیز وتمام اعضای سایت!!

    دارم میبینم که چقدر از نتایج دوستان چیز های زیادی یاد گرفتم و با اجرا کردنشون در زندگیم خیلی چرخ زندگیم روان شده مخصوصا نتایج آقای رضای عزیز که کلی انگیزه در کسب و کار درونم ایجاد کرده

    و بعد از این فایل هم تصمیم گرفتم که برم ادیت کردن صدا رو یاد بگیرم و فایل درست کنم و قسمت های مهم رو انقدر تکرار بزارم تا باور ایجاد بشه ؛

    همینطور توی خونه هم تصمیم گرفتیم با همدیگه با احترام صحبت کنیم و منم از بچگی همینطوری بوده ام که با لقب های شایسته و با احترام دیگران رو صدا میزدم و برای همه احترام قائل بودم و هستم مخصوصا اگر از خودم بزرگتر باشن و رفتار دیگران هم همیشه باهام با احترام بوده چون خودم اینکارو میکردم ولی الان تصمیم گرفتم که بازم بیشتر از اینم میتونم با بقیه با احترام صحبت کنم و برای بقیه ارزش قائل باشم و باید اینو اساسی اجرا کنم که واقعا باعث زیباتر شدن روابطم میشه!

    واقعا اگر کسی ازش استعداد هم بباره ولی به بقیه بی احترامی کنه از چشم همه میوفته و دیگه مهم نیست که کیه!

    و نکته دیگه اینه که باید سعی کنیم از خودمون خلاقیت بروز بدیم و سبک خودمون رو اجرا کنیم چون با تقلید کردن به هیج جا نمی رسیم و هیچ پیشرفتی نمیکنم و باعث پیشرفت جهانم نمیشیم و دقیقا مثل هزاران آدمی که از حرف های شما تقلید میکنن ولی الان شما موفقید که از کسی تقلید نکردید و از همون اول سبک و ارزش های خودتون رو داشتید و با سبک مخصوص خودتون آموزش میدید و بجای تقلید از تفسیر بقیه که بدون اطلاع از درستی همه پشت سر هم قبول کردن ، شما خودتون رفتید دنبال قرآن و تمرکز گذاشتید و قانون جهان رو فهمیدید و درکش کردید!

    چه خوب که آقا رضای عزیز از همون اول با چک و لگد های جهان فهمیدند که راهشون درست نیست و رفتند دنبال سبک خودشون و دوره های مخصوص خودشون رو گذاشتند!

    وقتی که بخوایم تقلید کنیم ، هیچ جایی برای خلاقیت باقی نمیمونه!!

    سپاسگزارم استاد جانم که رفتید قوانین رو درک کردید و به جایگاه استادی رسیدید!

    سپاسگزارم از همه که باعث شدند این سایت منبع آگاهی و توحید باشه و هر روز پیشرفت کنه!

    سپاسگزارم رب مهربون و قشنگم که همه ما رو به این سایت فوق‌العاده هدایت کردی!!!!بی نهایت سپاسگزارتممممم من!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  4. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 925 روز

    بنام خدای آسان کننده امور

    درود براهالی سرزمین عباس منش

    .

    آقا رضا بازهم فایلی پر از درس و نکته

    سپاسگزارم از شما

    و بینهایت سپاسگزارم از استاد که با توضیحات تکمیلی کیفیت نکته ها را صد چندان میکنند.

    .

    درباره رگباری گوش کردنتون و تدوین فایلها، واقعااا آموزنده بود و چه اشتیاقی در شما موج میزده که اینقدر وقت میزاشتید

    واقعااا خوشم اومد

    من خودم بعد از نکته برداری از فایلها و گوش دادن مکرر میام تمام باورها رو با صدای خودم ضبط میکنم، با هیجان، و سرعت و تکرار زیاد

    اما تدوین شما واقعا محشر بود، با صدای استاد، با باوری که باتمام وجود استاد گفته میشه

    افرین بر شما

    .

    این خواسته در من شکل گرفت که خیلی خوب میشه چنین فایلهایی هم اینجا باشن

    .

    درباره الهامات به هنگام اجرای برنامه

    من خیلی تجربش رو دارم

    من در حوزه کاریم بسیار مطالعه میکردم، و از اونجا که عاشق کارم هستم، موقع صحبت کردن درباره اش و پاسخ به هر سوال غیرمنتظره ای، آمادگی تمام برای جواب دادن دارم، همیشه هم اگه قبل از ورود به جلسه ای چند تا عنوان اماده میکردم هیچ وقت به کار نمیومد چون باور داشتم باید اجازه بدم جریان گفتگو من رو با خودش ببره و هرآنچه لازمه به موقع میاد و واقعااا وقتی استاد میگن که همیشه در لحظه به سوال پاسخ میدن، یا روی استیج جوابها میاد واقعااا با تمام وجود میفهمم.

    بهترین جوابها و صحبتها در همین لحظات رهایی از ذهنیت و پیش فرض* میاد.

    .

    و موضوع بینظیر و اسایی احترام

    خط قرمز تمام روابطم

    از نزدیکترین افراد به من گرفته تا دورترین،

    صمیمی ترین تا رسمیترین.

    به نظرم ارزش احترام از بالاترین ارزشهایی هست که باید مورد توجه قرار بگیره

    چون عمیقا به عزت نفس فرد برمیگرده

    من بسیاری جاها که فردی با لحنی نامناسب صحبت کرده باشه صراحتا توجه اش به احترام رو گوشزد میکنم

    خیلی از روابط رو به دلیل همین رعایت نکردن احترام، براحتی میزارم کنار و هزار درصد خودم این نکته رو رعایت میکنم. و خداروشکر اطرافم انسانهایی قراردارند که این موضوع برایشان اهمیت دارد️

    در خانواده ما کنار اسم دامادها و عروسها حتما واژه آقا و خانم باید قرار بگیره یا برای خانمها حتما جون، و این موضوع باعث شده خیلی ها به این نکته واقعا دقیق باشن و بگن بااینکه فلانی بیست ساله داماد خونتون هست اماهنوز بش میگید آقا، و این موضوعات اونقدر بدیهی هستن که اصلا جای بحث نداره.

    .

    خدایاشکرت امروز هم به من فرصت بینظیری دادی تا از این چشمه آگاهی بنوشم

    .

    سپاسگزارم از مریم جان شایسته برای آماده کردن این فایلها

    بانو مریم که برایم الگوی فوق العاده ای هستی

    و این روزها هر جا به تضاد و چالشی میخورم باخودم میگم اگر الان مریم جان بود چه میکرد، چه میگفت.

    دوستتون دارم

    قویترین الگوهای من در زندگی استاد و مریم جان شده اند در هر وضعیتی از زندگی ام شمارا به یاد میارم که شما باشید چطور فکر میکنید؟ چطور به این موضوع نگاه میکنید؟ و واقعاا دارم با این شیوه قوانین رو بیشتر درک میکنم و کنترل ذهن رو تمرین میکنم.

    سپاسگزارم از شما دو استاد بینظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2396 روز

      سلام رهای عزیز،

      از خوندن دیدگاهتون خیلی لذت بردم. اونجا که در مورد احترام می گفتید خیلی همزادپنداری کردم چون خانواده ی ما هم همینطور هستن و یادمه گاهی من و خواهرهام حتی مورد تمسخر (البته بیشتر به شوخی، ما ناراحت نمی شدیم) دوستامون قرار می گرفتیم توی مدرسه از بس با احترام با هم صحبت می کردیم ؛)

      و چقدر جالب بود برام که می گفتید در هر وضعیتی از زندگی از خودتون می پرسید اگر استاد و مریم جان بودن چه برخوردی می کردن…من هم خیلی وقت ها این موضوع میاد تو ذهنم در برخورد با شرایط بعضاً ناخواسته، و واقعاً کمک می کنه.

      بهترین ها رو براتون آرزو می کنم :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        رها گفته:
        مدت عضویت: 925 روز

        سلام یاسمن جانم

        چه نام زیبایی

        ممنونم ازوقتی که گذاشتید و دیدگاهم رو مطالعه کردید.

        ای جانم

        چقدر جو همراه بااحترام میتونه زیبا باشه

        دقیقا برای من و خواهراهام هم پیش میومد که دوستانمون میپرسیدن شماها دعواهم میکنید، و ما با تعجب میپرسیدیم چرا باید دعواکنیم؟

        و

        حتی وقتی میدیدیم دیگر خواهر برادرا به جون هم میافتن تعجب میکردیم اخه چرااا؟

        و خوب این رو از تاثیر مثبت پدر و مادرمون داریم که بذر مهربونی و احترام رو تو خونه کاشتن.

        .

        درباره اینکه هر جایی از خودمون میپرسیم که اگر مریم بانو بود چه میکرد، دیدی چه حس خوبی داره️

        همون موقع من یکی که کلی ارومتر میشم، احتمالا شماهم همینطوری.

        .

        در پناه الله خوش بدرخشی دوست و هم خانواده عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سمیه زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی نازنین و به همه ی دوستان کل این خونواده

    وای چقدر خوشحال شدم دیدم فایل رضای عزیز همچنان ادامه داره . نمی دونم چرا سر فایل قبل فکر می کردم تموم شد و فایل آخرش بود. بابا این آقا رضا چه کرده… هر فایل که می شنوم میگم آفرین به این تعهد و اراده. اصلا تعهد به کار روی خودشو معنا کرده. آفرین به رضای عزیز هزاران آفرین بهش. خیلی جالب بود که خدای مهربانترین برای این که آقا رضا رو هدایت کنه به مسیری که درسته و دور از هرگونه کپی و اینهاست این رو از طریق یک نا خواسته از طریق دوستش و حرفی که بش زده ایجاد کرده و همون به ظاهر نازیبایی باعث میشه رضای عزیز مسیر اصلی و مختص به خودشو پیدا کنه. خدایا آخه آدم چه غمی داره وقتی خدایی به این باحالی داره… عاشقتم خداجونم. و بعد هم اون پشت صحنه ای که استاد از الهام سوالی که قرار بوده از مخاطب بپرسن گذاشتن و بقول آقا رضا انگار خدا اون رو برای ایشون به دل استاد انداخته که پخش کنن. خیلی شیرین و لذت بخش بود تصورش…

    شاهکار دیگه ی آقا رضا میکس کردن فایلای استاد و بقول خودش رگباری حرفای استاد رو شنیدن مداوم بود. ایننن همه جملات انگیزشی ایننن همه حرفهای ناب صبح تا شب تو گوشت باشه مگه چاره ای بجز پیشرفت داری؟ رشد آدم چقدر سریعتر میشه واقعا. چقدر لذت بردم که کار کردن رو خودمون چقدر می تونه عمیق تر از چیزی باشه که من به شخصه انجام می دم و با خودم گفتم باید یاد بگیرم و بهتر کار کنم و بهره ببرم از اینهمه دانش و آگاهی های نابی که استاد با عشق در اختیار ما گذاشتن.

    احترام واقعا خیلی مهم و اساسیه. من هم همیشه تو زندگیم یه حد و حدودی داشتم برا خودم یه حریمی که دوست نداشتم کسی بدون دلیل یا بی اجازه زیر پا بذاره اونها رو. شوخی هایی که بعضی ها می کنن به حساب صمیمیت اگر ذره ای بی احترامی توش باشه اصلا نمی پسندم و نظرم رو میگم.

    خیلی دلم می خواد بقیه ی صحبتهای رضای عزیز رو زودتر بشنوم. خدا جونم هدایتم کن و دستم رو بگیر تا من هم بیشتر و بهتر به تعهدم عمل کنم.

    سپاسگزارم استاد عزیز و بی نظیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  6. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3449 روز

    سوره انعام آیات 42 و 43

    سلام به همگی

    امشب هم درجهت عمل به ایده ام میخام یه آیه دیک از قرآن را آنالیز کنم

    آیه های امشب از اون آیاتی که واقعا نیاز به فکر کردن داره

    من قبلا یه بار دیگه به آیات مشابه این بر خورده بودم

    ولی این آیه از اون آیاتی که این موضوع رو خیلی قشنگ باز میکنه

    وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ‎﴿۴٢﴾‏

    و همانا فرستادیم بسوی مللی پیش از تو پس گرفتیمشان به پریشانی و رنجوری شاید زاری کنند (42)

    اول لغت به لغت معنی میکنم

    اینجا سه تا کلمه هست که اگه معنیش در بیاد عملا این آیه کامل باز میشه یکی باسا دومیش ضرا سومی یتضرعون

    معنیَ بَأْسَاءِ ریشه ب ا س: آسیب و زیان سنگین مثل مرگ مثل آسیب در جنگ / عذاب خدا /

    معنی الضَّرَّاءِ ریشه ضرر: یک مرحله پایینتر از باس / آسیب های درجه پایین تر/ آسیبهای بقیه مثل حیله کردن / آسیب روحی مثل تهدید مثل خودخوری / ضرر مالی ورشکستگی / حتی مشکلات مثل مریضی های سنگین

    معنی یتَضَرَّعُونَ ریشه ض ر ع : از روی گریه و زاری درخواست کردن / التماس کردن

    خیلی خوبه این آیه

    اول یه ترجمه همینجوری بخام بگم

    میگه که ما قبل از یه سری پیامبر فرستادیم بعد اون امت ها رو با عذاب های ریز و درشت عذابشون کردیم مثل چی

    مثل افسردگی یا حتی نقص عضو یا فقر و در به دری

    حالا میگه چرا این عذاب رو فرستادیم به خاطر اینکه تضرع کنن

    به خاطر اینکه خدا رو با یه حالت دل خالص بدون هیچ غروری

    خدا رو صدا کنن بهش التماس کنن

    اگه بخام ساده بگم یعنی این همه فقری که مردم باهاش درگیرن یا مثلا مشکلاتی که توی زندگیشون هست از ریز و درشت یه جورایی همون عذاب های خداس که میاد واسه اینکه اینا آگاه بشن که راهشون اشتباهه (توی پرانتز اگه داری این کامنت رو میخونی یعنی داری یه کاری میکنی برای بهتر شدن زندگیت و احتمالا نمیگم قطعا ولی احتمالا شما جزو اینا نیستی چون عادت به بدبختی نکردی)

    که باید مسیرشون رو به سمت راه راست تغیر بدن

    نه اینکه مثلا خدا نیاز داره به اینکه بقیه بندگیشو بکنن نه

    بلکه خدا میخاد که ما هم توی این دنیا خوب زندگی کنیم هم توی اون دنیا

    بعد میدونی چی میگه

    میگه همه ی اینا میاد که تو برسی به جایی که از همه چی ببری

    بذار ساده ترش کنم

    همه ی ماوقتی یه مسئله پیش میاد میگیم اینو میرم به فلانی میگم برام احتمالا حلش میکنه

    اگه یکی بیکار بشه میره به مثلا اونی که روش حساب میکنه میگه

    حالا اون نشد یه جای دیگه

    یه چیز دیگه

    یه جورایی سعی میکنه از بقیه درخواست کنه

    وقتی تو از همه ببری

    وقتی همه دیگه توی ذهنتو قطع بشن

    وقتی که توی دیگه جایی جز خدا رو نداشته باشی دیگه فقط فقط از خودش میخای با دل خالص از خودش میخای

    قرار نیس با غم باشه

    قرار نیس با الزاما با گریه و نارحتی باشه

    میتونه با گریه از احساساتی شدن باشه که خدا همه درا رو بست تا روی خودش فقط حساب باز کنم

    میدونی چه جوری

    دیدی یه نفر مثلا مامانش مریضه

    بعد دیگه مریضیش از دست دکترا خارجه

    اینجور موقع ها اون فرد خدا رو با همه ی وجودش صدا میکنه

    با همه ی وجودش از خدا میخاد که مادرشو شفا بده

    بازم میگم قرار نیس با غم باشه

    اتفاقا بعد از این درخواست از خدا

    یه جورایی انگار روحت سبک میشه که من از اون اصل کاری خواستم

    یه جورایی انگار همه دیگه از ذهنت حذف میشن فقط خدا به عنوان تک گزینه میمونه

    خالص خالص

    بدون هیچ حساب کردنی روی بقیه

    هرچی این آیه رو میخونم یاد اون نتایج قبلی اون آقایی میوفتم که برای ما فایل آماده کرده بود

    اسمش رو یادم نیست ولی توی کار املاک بود توی بندر عباس

    که رسیده بود به درآمد ماهی صد میلیون

    یه جایی از صحبتاش گفت

    من اسنپ کار میکردم یه روز زدم کنار

    خیلی دیگه خسته شده بودم از شرایط بد مالی

    و سرم گذاشتم روی فرمون و کلی گریه کردم وبعدش خوابم برد

    وقتی این قضیه رو استاد شنید تا جایی که یادم میاد گفت که ما یه سری وقتها میشه که خدا رو اینجوری صدا میکنیم و درها باز میشه

    و واقعا هم برای این فرد درها باز شده بود

    و چه قدر جالب این حال

    هرچی فک میکنم اسم اون بنده خدا رو یادم نمیاد ولی قسمت قبلی آقای عطا روشن بود

    دقیقا این آیه حال اون وقت ایشون رو به طور واضح نشون میده

    حالی که همه مون بهش نیاز داریم برای خود من بارها پیش اومده و هم حال بدیه هم حال خیلی خوبیه

    قطعا کسی ک توی راه راست باشه به این حال کمتر دچار میشه

    اون از همون اول یکم اینور و اونور شده ولی زود راهشو پیدا کرده

    ولی همه نیاز داریم به اینکه خودمونو واسه ی خدا خالص کنیم

    قرار نیس الزاما با گریه و زاری باشه ولی از ته دل از خدا درخواست کردن لازمشه

    تهش یعنی التماس کردن به خدا بدون اینکه بقیه توی ذهنت باشن

    دیدی یه بچه مامانشو گم میکنه چه حالی داره

    به آدما نگاه میکنه

    از بعضی ها میترسه بعضی ها رو شبیه مامانش میبینه

    میدوه اینور میدوه اونور

    شاید حتی گریه کنه

    بعد یهو مامانشو میبینه

    میدوه توی بقل مامانش

    هم مامانش گریه میکنه هم اون بچه

    اینا حسشون بده؟

    اینا ناراحتن که همو پیدا کردن؟

    نه ناراحت نیستن

    گریه میکنن چون خوشحالن از اینکه هم دیگه رو پیدا کردن

    خوشحالن از اینکه آروم شدن

    فقط خیلی احساساتی شدن و واسه ی همین زدن زیر گریه

    واسه ی ما هم همینجوریه

    اگه توی فقریم اگه مشکلات زیاد داریم به خاطر اینکه خدامونو گم کردیم

    و هیچ وقتم پیداش نکردیم

    حالا همون خدا اینا رو گذاشته جلوی پامون که روی خودش فقططططط حساب کنیم

    وقتی بریم با دل خالص از خودش بخایم ممکن گریه کنیم ممکن احساساتی بشیم ولی حالمون خوبه گریه از سر غم نیس از سر اینکه گمشده اتو پیدا کردی

    امیدوارم تونسته باشم حال فوق العاده ی این آیه رو رسونده باشم

    فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَـٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿۴٣﴾

    چرا هنگامی که بیامدشان خشم ما زاری نکردند لیکن سنگین شد دلهای آنان و آراست برای ایشان شیطان آنچه را بودند عمل می‌کردند (43)

    اول لغت های مهمش:

    قست از ریشه ق س و: یعنی سخت شد سفت شد مثل سیمانی که وقتی خشک میشه حسابی سفت و نفوذناپذیر میشه

    حالا ویژگی های کافرا رو میگه

    که هی از در و دیوار بدبختی میاد براشون برای اینکه آدم بشن

    ولی اینا دیگه حساب گند زدن

    حسابی خراب کردن

    اونقدری که میگه قست قلوبهم

    هرجایی که قلب میاد یعنی دل یعنی اون قسمتی که توش احساس شکل میگیره دیدی میترسی یهو دلت میلرزه این همون قلب از نظر قرآن

    هرجا گفت فوآد یعنی قلب آدم یعنی همون که خون رو پمپاژ میکنه

    میگه قست قلب یعنی قلبشون مثل سیمان شده

    اونقدر ناخواسته دیدن و جذب کردن دیگه به کثافت کشیده شدن

    هرچی از در و دیوار بدبختی میاد هرچی عذاب میشن دیگه ککشون نمیگزه میگن زندگی همینه دیگه

    و شیطان براشون زیبا میکنه اون کارشون رو

    هر جا زین اومد یعنی آرایش یعنی چیزی ک اونقدر خوشگل نیس ولی با یه سری چیزهای بیرونی خوشگل تر نشون داده میشه در صورتی که اون زیر اصلا زیبایی و خوشگلی نیست

    میکه شیطان زین لهم اعمالهم

    یعنی زیبا میکنه براشون ایمانشون رو

    یه سری ها میگن هرکه درگه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهن

    این نشون میده که این شعر چه قدر چرنده

    چه قدر چرته

    و آخر این راهم اینکه وقتی به درجه ای رسیدن که قلبشون سفت شد آخرش منجر به عذاب میشه و دیگه انگار یه جورایی خداهم نا امید میشه از اینکه اونا برگردن اونا درست بشن

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2225 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مجید آقا

      بسیار عالی بود تشکر می کنم. در مورد گریه و زاری، اتفافا چند روز پیش که یه حس و حال عجیبی داشتم و اشک امانم نمیداد، یه سوالی ریزی از ذهنم گذشت که قانون اینه که حس و حال خوب، مساوی با اتفاقات خوب، پس چرا وقتی زیاد حالمون خوبه، به گریه بی اختیار ختم میشه؟!

      که شما اینجا زیبا توضیح دادید.

      بقول حافظ

      دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است

      بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی

      وقتی تازه با قانون آشنا شده بودم در مقابل این مضمون شعر جبهه می گرفتم و میگفتم، اگه قراره آه بکشیم، که نمیشه احساس خوب،

      ولی الان با دریافتی که از تفسیر آین آیه گرفتم برایم ملموس تر شد.

      حالا شعر هر که در این بزم مقرب…

      هم درست است فقط باید زاویه دیدت رو بهش عوض کنی.

      اگه به شما بگن یه شخصی تنها ماهاست داره تو ماشین زندگی میکنه، چه فکری در مورد اون شخص می کنید؟

      غیر از اینکه بگید؛ آخه حتما بی کس و کاره و هیچ دارایی و سرمایه نداره، یا زنش تمام دارای اش رو بالا کشیده و غیر این ماشین هیچی براش نذاشته. ولی ما داریم میبینم که استاد با اینهمه ملک و املاک فقط به فضای ماشین بسنده کرده، و در واقع خودش این (از نظر ما) زحمت رو خواسته، یجورایی میشه گفت بلا در واقع همون چالش هایی است که ما را از یک نواختی و ایستایی در میاره.

      مررررسی که باعث شدی یه سری رفرش ها در ذهنم ایجاد شود.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مجید مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3449 روز

        سلام رضوان جان

        مرسی از پاسخ کامنتت

        ساده بگم نظرتو من ۵٠ ذرصد قبول دارم

        اگ هرچیزی منجر ب حس بد بشه من قبول ندارم ک تاثیری توی موفقیت ما داره

        ولی اگ گریه از سر احساساتی شدن برای حال خوب باشه

        احساس توی بقل خدا قرار گرفتن

        احساس دوری از شرک باشه

        احساس پیدا کردن گمشده باشه این درسته

        حواسمون باشه راهو گم نکنیم

        من خودم یک ماه سر این قضیه بد بود واسه همین وظیفم دونستم بهت بگم دوست خوبم

        مرسی از انرژی ک بهم میدی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          رضوان یوسفی گفته:
          مدت عضویت: 2225 روز

          به نام خدای مهربان

          سلام آقا مجید

          من یه عقب گرد بزنم به نظری که در مورد جمله هر در این بزم…

          این یک جمله ای ایست با برداشت اشتباه از کسانی که سیر وسلوک رو گذراندند. من یه مدتی نوشته ها وداستان های عرفانی و زندگی عرفا رو می خوندم و تنها چیزی که دستگیرم شد این بود که اگه شتر از سوراخ سوزن رد شد رضوان هم میتونه در مسیر سیر و سلوک قدم برداره . و یه جور سرخوردگی و یایس برای من در پی داشت. حالا علت چیه که ما نگاهمان به عرفا یه به قولی آنهایی که در این بزم مقرب تر هستند اینگونه می شود، بخاطر این است که مدار ما با مدار اونها فرق میکنه و اونها مدار بالاتری دارند، به قول استاد مثل شاگردی که تازه اومده کلاس اول و ازت در مورد انتگرال بپرسه حال تو باید چکار کنی؟ بیشتر ماها همینطور هستیم. هنوز 1 و2 و 3 را یاد نگرفته میخوایم انتگرال رو یاد بگیریم. حال اگه یه نفری بیاد و کتاب های حجیم ریاضی رو بزاره روبروی اون دانش آموز و بگه باید این ها رو بخونی تا بفهمی، خب معلومه بچه فرار میکنه و اصلا ادامه نمیده و همینطور که فرار میکنه، اون جمله رو میگه.

          من اون جمله رو از دید عرفانی بررسی گرده بودم و گفتم درسته . چون خود اونها یه جورایی چالشی که به نام بلاست رو میخوان، میخوان که لحظه به لحظه ایمانشان به خدا بیشتر بشه، چطور است که ما وقتی از یه تضادی میگذریم، چه احساس قدرت میکنیم، برای اونها هم همین حکم رو داره. ولی هضم این مسئله برای آدم های عادی سخت میشه و فکر می کنند که هر که مقرب تر است بیشتر بلا سرش میاد، نمی دونند که اون خودش این ها رو خواسته، مثل حضرت حافظ در غزل 369

          ما بلا خواهیم و زاهد عافیت

          هر متاعی را خریداری فتاد

          مررررسی که هر بار با خواندن کامنت های شما چالشی در این ذهن می شود،که برای درک بهتر آنچه از قبل می‌دانستم و در لایه لایه های ذهنم بصورت دره و برهم بوده، و الان یهحس مرتب شدن دارند. خدایا شکرت.

          انگار یه قطعه یه پازلی رو بذاری سر جاش چه حس خوبی داره. مررررسی آقا مجیدعزیز

          در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            مجید مرادی گفته:
            مدت عضویت: 3449 روز

            سلام رضوان خانم

            مرسی از نظر قشنگت

            قبول دارم

            منم یه تایمی مثل خودت خیلی توی مسیر سیر و سلوکا این چیزا بودم و چیز جز دپرس شدن نداشت

            ولی ما باید یاد بگیریم از تضاد فرصت بسازیم

            یعنی اصن روالش این

            داشتم یه مستند از عباس برزگر میدیدم

            میگفت اوایل کارم به خاطر اینکه توریست میبردم منو گرفتن زدنم

            میخاسم برم شکایت کنم یه ایده ب ذهنم رسید به طرف گفتم میخای برای خواهرت که قالی میبافه چهار تا توریست بیارم نگاش کنن ازش عکس بگیرن پول چهار تا کارگرم بهش بدم؟

            و همین شد که اون مسئله اش هم حل شد

            این خودش دقیقا شیوه حل مسائلی که ما باهاش روبه رو میشیم و میتونیم به بهترین شکل مدریتش کنیم

            بهترینها لایق شماست

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      میلاد گفته:
      مدت عضویت: 3812 روز

      سلام علیک اقا مجید به طرز خیلییییی عجیبی هدایت شدم به کامنتهات و چقد عالی نوشتی چقد عالی تحلیل کردی

      یه وقتایی که مثلا هدایت خواستم جوری میشه که بدون اینکه کنترل روی انگشتام داشته باشم صفحاتو میزنم و یهو اتفاقی که میفته میرسم به جوابی که میخاسم و کامنت شما شد دقیقا همونی که میخاسم و خداراشکر بابت این کامنت زیبای شما

      از خدا و استاد و شما و همه تشکر میکنم که این فضای جادویی رو درست کرردین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مجید مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3449 روز

        سلام میلاد جان

        امیدوارم هرجا هستی شاد باشی

        بهت تبریک میگم آدم اگ یاد بگیره از قلبش پیروی کنه هدایت کنه ما رو به بهترینها

        میتونه ب همه چی برسه ب شرطی ک منطقشو خاموش کنه

        و همینطور احساسمون خوب باشه

        مرسی از حسن نظرت

        بهترین لیاقتته

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    صحرا دختر طبیعت گفته:
    مدت عضویت: 2675 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    خدای آسانی و فراوانی ها که قراره خیلی طبیعی و عزتمندانه منو به خواسته هام برسونه.

    سلام به اُستاد عزیزززززم و هم فرکانسی های نازنین

    چقدر این قسمت فوق العاده بود.

    چقدر خوب بود.

    پر بود از آگاهی های ناب…….

    خدایا شکرت شکرت شکرت برای دریافت این درسهای توحیدی…

    خوشحالم که در حال نوشتن کامنت هستم.

    من باید به خودم تبریک میگفتم برای تعهدی که با خودم بسته بودم ، همون تعهدی که با شروع سریال زیبای سفر به دور آمریکا انجام شد…

    تعهد برای آگاهانه دیدن و شنیدن زیبایی ها

    تعهد برای آگاهانه تحسین کردن موفقیت ها

    تعهد برای آگاهانه تمرکز داشتن روی نکات مثبت

    تعهد برای آگاهانه احساس خوب داشتن

    و از همه تر :

    تعهد برای آگاهانه ردپاهای عمیق گذاشتن که فقط خود خود خدا می‌دونه که من چقدر تغییر کردم ، تغییر نسبت به گذشته خودم ، تغییر نسبت به سال و ماه و هفته ی قبل خودم….

    از دوست خوبم ، اسدالله عزیز برای یادآوری تعهد سفرنامه ی خوب مون ، خیلی خیلی ممنون هستم.

    یادآور شدن این نکته برای من پر از درس و آگاهی داشت و اندکی بهتر متوجه شدم که چقدر ذهن راحت تغییرات رو انکار می‌کنه ، او فراموش می‌کنه و انگار که نه انگار که تو کار کردی….

    خدارو هزاران مرتبه شکر شکر شکر شکر شکر شکر

    برای بودن در این مسیر توحیدی و کاشت بذرهایی زیبا که فقط خدا می‌دونه که چه اتفاقات خوب و عالی تو راهه…

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    چقدر احساس خوبی دارم…

    چقدر دلم آروم شد…

    شور و شعف عجیبی دارم…

    خوشحالم خیلی خوشحالم….

    برای درک و شناخت بهتر این مسیر…

    برای این اتفاق عالی برای خودم…

    آخه اول خواستم فایل رو ببینم و بعد بیام کانت بگذارم ، اما از اونجایی که مُچ این ذهن چَموشِ رو گرفتم ، گولش رو نخوردم و همزمان با دیدن فایل نکته برداری کردم و مانند ی کارگاه چند ساعته به صرف صبحانه و نهار در کلاس بودم….

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    رضای عزیز دوست داشتنی ، خوش انرژی ، مهربون خیلی خیلی خیلی ممنون هستم برای :

    نکات فوق العاده ای که بیان میکنی

    برای گفتن تجربیات زندگیت

    چقدر خوب باور کردی و قدم برداشتی

    و خودِ شما رضایِ عزیز ، بهترین الگو شدی برای درک این موضوع که میشود فقط باید با تمام وجودمون باور کنیم.

    و موضوع مهمی که برای خودم در حین گوش دادن فایل اتفاق افتاد این بود که متوجه شدم که من چند تا الگوی عالی و موفق در کاری که دوستش دارم رو میشناسم و این خیلی خیلی خوبه ، چون نه تنها میشناسم بلکه چقدر آسون و راحت بهشون هدایت شده بودم و من غافل از این موضوع بودم و حتما از این به بعد ارتباطی آگاهانه باهاشون خواهم داشت…

    وای خدای من چقدر زیبا بود

    خداوند مقدر کرده که تو ثروتمند باشی

    خداوند مقدر کرده که تو ثروتمند باشی

    خداوند مقدر کرده که تو ثروتمند باشی

    صَحْرایِ عَزیز ، اینو باور کن که وظیفه الهیِ تو ثروتمند شدنه

    تو با ثروتمند شدنت ، آدم شادتر میشی و در مسیر رویاهات قدم بر میداری و به خودت و جهان و خدای خودت خدمت می‌کنی ؛ چرا که

    ثروت واقعی ، ایمان رو قوی تر میکنه

    به شرط لذت بردن و شکر گذار بودن از تمام لحظات این لحظه ی زندگیت

    به شرط تغییر آگاهانه کانون توجهت در تمام ابعاد زندگیت

    خدای خوبم :

    من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جویم

    منو هدایت کن :

    به راه مستقیم

    راه کسانی که به آنها نعمت و ثروت و آرامش و شادی و لذت های بینهایت داده ای.

    منو هدایت کن :

    به راه درست ، مسیر درست آدم های درست با باورهای درست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      فاطمه برهانی گفته:
      مدت عضویت: 1075 روز

      صحرای عزیز لذت بردم از این همه توجه به نکات مثبت

      واقعا به نکاتی اشاره کردی که باعث شد من درکم از این فایل بزرگتر و وسیع تر بشه

      امیدوارم هرروز ثروتمند تر و موفق تر و شادتر باشی

      واقعا نکات فوق العاده ای رو نوشتی

      سپاسگذارم دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        صحرا دختر طبیعت گفته:
        مدت عضویت: 2675 روز

        سلام به شما فاطمه عزیز

        امیدوارم که حال دلتون خوب خوب خوب باشه

        ممنون برای نگاه زیباتون

        ممنون برای پاسخ ارزشمندتون

        ممنون برای توجه و دقت تون

        ممنون برای وجود ارزشمندتون در این مسیر توحیدی

        الهی که همیشه در مسیر فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و عشق و آرامش باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهتاب سعادتمندی گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    سلام استاد عزیز و مریم جان نازنین

    استاد عزیز فقط میتونم از خداوند سپاسگزارم که هنوز در فرکانس شما هستم و چقدر صحبتهای آقا رضا برای من الهام بخش است و من پی به اشتباهات خودم میبرم و وقتی میبینم ایشون اینقدر قشنگ توضیح میدهند و شما چقدر زیبا تفسیر میکنید خداوند را هزاران مرتبه شکر

    استاد جان من با اون فایل شما که در باره خدا بود اون زمان که از فایلهای رایگانتون استفاده میکردم زندگی کردم و حتی میتونم بگم خدای جدید را با این فایل شما شناختم و هنوز که هنوزه این فایل شما به من خیلی انرژی میده

    استاد جان آقا رضا و خیلی از همراهان در این خانواده که تونستند به تمام اهدافشان برسند واقعا به تمام حرفهای شما عمل کرده اند یاد صحبتهای شما در ستاره قطبی میافتم که شما توضیح میدادید که این راه را شما رفته اید و حالا دارید به ما آموزش میدهید که ما این راه را بدون آزمون و خطا یا بقول شما در مسیر درست و بدون پستی و بلندی طی کنیم و به اهدافمون برسیم .استاد جان در مورد احترام واقعا حق باشماست و وقتی انسان خودش راملزم می کند که به دیگران احترام بگذارد مسلما کائنات هم همین رفتار را با تو انجام میدهد شما همیشه در تمام صحبتهاتون احترام را نگه داشته اید و همیشه به تمام کسانی که چه دوره های شمارا خریداری کرده و به این خانواده بزرگ پیوسته اند چه آنهائی که فقط به عنوان فالور شما هستند با هر نظر و عقیده ای احترام گذاشته اید و همین باعث شده که من خودم همیشه نسبت به شما و مریم جان عزیز احترام بیشتری قائل بشم .

    استاد جان وقتی در مورد تغییر ظاهر خود صحبت میکردید و میگفتید که همیشه آدم باید به گذشته اش نگاه کن و یادش نرود که از کجا به کجا رسیده تا بتونه بیشتر شکر گذار باشد دقیقا همان لحظه یاد حرف پدرم افتادم که همیشه به ما میگفت یادتان باشد در هر دوره از زندگیتان یک نگاه به پشت سرتان بندازید ببینید از کجا به کجا رسیده اید و من امروز کاملا این حرف را درک کردم .

    در تمام کلمات شما نکته هائی وجود دارد که زندگی را برای ما راحتر میکنه به این جمله میتونی هم مثبت نگاه کنی هم منفی در هر صورت با دیدن به پشت سر آدم میتونه یا شکر گزار تر باشه یا اینکه تصمیم بگیره از اون مرحله گذر کنه .

    در آخر امیدوارم که همیشه شاد و سربلند و پیروز و سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید .

    این بماند بعنوان ردپای من 2/3/23

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  9. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست

    سلام ب استاد عزیزم ….

    با دیدن فایل اقارضای عزیز و همینطور توضیحات زیبای استاد در لابلای صحبتهاشون که کلام اقارضا رو تکمیل ترش میکرد مطالبی ب ذهنم خطور کرد میخوام بیان کنم :

    در گذشته ادم بسیار نگران و ناامید و مضطربی بودم و ب رحمت پروردگار ناامید بودم …اما منم مثل اقا رضای عزیز روزی تصمیم گرفتم تغییر کنم

    قدم اول برای موفقیت رو ب این شکل برای خودم تعریف کردم فقط بخونم – فقط گوش کنم ب خودم گفتم نیازی نیست در ابتدا این حرفها رو باور کنم چون انقدر ذهنم مقاومت داشت که حتی حاضر ب شنیدن هم نبودم ….اما از یه جایی ببعد این مقاومت ها کم و کمتر شد …

    اگه کمی دقت کنیم میبینیم همه چیز ذهنیه …همه چیز در ذهن قدرتمند ما داره رخ میده و ب هر چیز که توجه کنیم داریم بهش انرژی میدیم و انرژیهای مشابه همدیگرو جذب میکنن…

    باور کنین جاه و جلال و بزرگی و عظمت رو خداوند ب انسان میده ….

    کی…؟ چه زمانی ….؟

    زمانی که خودت – خودت رو باور داشته باشی ………

    زمانی که خودت – خودت رو دوست داشته باشی ….

    زمانی که برای خودت احساس لیاقت مندی میکنی زمانیکه برای خودت احساس ارزشمندی میکنی ان وقت جهان اتفاقاتی رو دست ب دست هم میده تا ب تو احساس لیاقت مندی و ارزشمندی بیشتری بده و تورو ب تمام خواسته هات میرسونه طوری که هرگز نمیتونی سر در بیاری و ب ناچار نام معجزه بر اون میگذاری…

    نیازی ب زور زدن نیست …نیازی ب باج دادن ب این و اون نیست تا بقیه دوستمون داشته باشن …تا بقیه تاییدمون کنن تنها باید خودو خدای خویش را بهتر بشناسیم تنها کافیه قوانین جهان رو بشناسیم و باهاش همگام باشیم …

    برای انکه ب خواسته هامون برسیم یا برای انکه ب ثروت برسیم نیازی نیست از قبل ثروت داشته باشیم تنها باید درون مون ثروت رو احساسش کنیم یعنی بوی پول و خواسته هامون رو از مدتها قبل حسش کنیم ان وقت که خواسته مون براحتی وارد زندگی مون میشه

    این بر میگرده ب ایمان مون …ب باورامون بر میگرده ب افکارمون اینکه خودمون – چقدر خودمون رو قبول داریم چقدر خدارو باور داریم هیچ چیزی در این دنیا ب خودی خود اتفاق نمیفته اگه منتظر نشستی یه اتفاقی بیفته تا ب خواسته ات برسی هرگز این اتفاق برات رخ نمیده مگر انکه تو از لحاظ ذهنی تغییر کنی …

    اگه منتظر این نشستی یه نفر بیاد دستت رو بگیره یا دولت بهت کمک کنه هرگز این اتفاق نمیفته زمانی افراد و دولت برات کاری میکنن که تو از لحاظ ذهنی تغییر کرده باشی و ب احساس خوبی رسیده باشی …همین یه کار ساده ست که تو رو ب هرچی که میخوای میرسونه …

    تویی که در بعضی از مواقع انقدر ادعا میکنی که کسی ب گردت نمیرسه حالا چه اتفاقی افتاده که اینقدر پکری ..اینقدر ناتوان شدی …چی شده ….؟ چرا بادت خالی شده …؟

    بدون که هنوزم همون قدرت و توانایی رو داری فقط کمی از لحاظ خودباوری و ایمان ب خداوند ب مشکل خوردی وگرنه توان تو همون توانه این ذهن توست که بادت رو خالی کرده و پکری…همه چیز ذهنیه و درون ذهن مون داره اتفاق میفته

    اساس کار دنیا بر پایه علت و معلول هست ….

    وقتی شما ب خداوند ایمان داری میتونی قبل از رخ دادن چیزی که دوسش داری شاد باشی..احساس خوبی داشته باشی و مدتها قبل در احساس خوب باشی و از این طریق ب خواسته ات میرسی

    همانطور وقتی که مشکلی در کار نیست اما تنها ب خاطر ترسها و ذهن شرطی شده ات که ب خاطر برنامه ریزیهای کودکی ات بوده همیشه نگران هستی و انقدر در این احساس بد میمونی تا باعث رخ دادنشون میشی بعد خیال میکنی جهان با تو لج یا خداوند با تو بد و از تو خوشش نمیاد در صورتیکه تو خودت هستی که خودت رو دوست نداشتی و اتفاقات بد رو رقم زدی همه چی با کانون توجه تو – افکار و احساس تو داره شکل میگیره …

    برای ثروتمند شدن نیازی نیست قبلش ثروت داشته باشی ……

    همانطور برای بدبخت شدن هم علت این نیست که درخانواده فقیری بدنیا امدی خودت انتخاب کردی …..

    قدرت درون توست تو میتونی در شرایط بسیار عالی قرار داشته باشی اما ب خاطر عدم احساس لیاقت مندی و احساس بی ارزشی و ترسهای واهی کانون توجهت رو بر روی چیزهایی قرار میدی که احساس بدی بهت میده و خودت رو بدبخت میکنی و از اون شرایط عالی ب پایین سقوط میکنی و وارد جهنم میشی……

    همینطور میتونی در شرایط بسیار بد و سختی باشی ولی ب خاطر خودباوری و نگاهت ب دنیا و ایمانت ب خداوند کانون توجهت رو بر روی چیزهایی قرار بدی که ب تو احساس خوبی بده و از طریق احساس خوبت ب شرایط عالی در جنبه های مالی و عاطفی برسی و وارد بهشت بشی…

    برای اینکار ما نیاز داریم که ذهن منطقی مون رو تحت تاثیر قرار بدیم یا ب اصطلاح هشیاری و منطق مون رو کمی متزلزل کنیم تا اینقدر مقاومت نداشته باشند و کمی شک کنیم ب مسیری که در گذشته داشتیم میرفتیم چون منطق تو نمیذاره بدون اجازه او و هماهنگی او ب ناخوداگاهت نفوذ کنی و مقاومت میکنه

    تنها با ایمان ب خداوند و خودباوری – احساس لیاقت مندی – و تکرار بارها و بارها عبارات تاکیدی که ب ما احساس خیلی خوبی میده میتونیم قدمهای اول رو برداریم ..

    حتی قدمهای کوچولو و پا گذاشتن بر روی ترسهات امکان پذیر میباشد اما یادمون باشه تنها با تکرار کردن عبارات تاکیدی و یه گوشه نشستن کاری پیش نمیبریم باید بتونیم مرتعش بشیم چون زمانی ما اقدام عملی انجام میدیم که در مدار خواسته مون مرتعش بشیم وقتی این اتفاق میفته جهان دست ب کار میشه و ما شاهد دیدن نشونه ها در جهان مادی خواهیم بود که ب ما انگیزه بیشتری میده ..ب ما احساس بهتری میده …

    انگیزه و شوروهیجان درون تک تک ماها وجود داره منتهی ما با باورهای درب و داغونمون جلوش رو گرفتیم ما با مقامت و باورهای درب و داغونی که از گذشتگان بهمون منتقل شده جلوی خواسته ها و جاری شدن انگیزه و هیجان رو گرفتیم ما با ترسهایی که در زمان کودکی ب ما منتقل شده متوقف شدیم و باورشون کردیم …

    تنها عامل حرکت کردن و موفقیت و داشتن شوروهیجان اینه که تلاش کنیم جلوی مقاومت های ذهنی مون رو بگیریم ان وقته که جریان انرژی الهی درون مون جاری میشه البته که انرژی الهی همیشه درون مون جاریه منتهی ما با ذهن شرطی شده مون با باورهای درب و داغون مون جلوش رو گرفتیم

    این تنها با اقدام کردن و دیدن و شنیدن ادمهایی که توانستن ب خواسته هاشون برسن انجام میشه شور و هیجان بدست اوردنی نیست شوروهیجان درون تک تک ما انسانها و تمام موجودات جهان نهفته ست ما تنها باید اجازه بدیم تا درون مون جاری بشه

    اگه هنوزم ناامیدی – اگه هنوزم میترسی – اگه هنوزم انگیزه نداری و افسرده ایی تنها کاری که میتونه تورو ب حرکت در بیاره اینه که : کمی ب ذهنت اجازه بدی تا چیزهایی رو بشنوه و ببینه که دیگران بهش رسیدن …

    باید خواسته هات رو بنویسی و بارها با صدای خودت تکرارشون کنی …

    بارها تکرارشون کنی البته اوایل ممکنه بصورت خودکار دستت بره برروی دکمه توقف صدا …اما سعی کن صدا رو قطع نکنی بذار پخش بشه وقتی انقدر تکرار میشه تکرار میشه یه جایی دیگه ذهن مقاومت نمیکنه یعنی مقاومتش کمی شکسته میشه یه افکار ناامیدانه ایی درون تون شکل میگیره یه خواسته هایی درون تون شکل میگیره

    همین اندازه هم خیلی خوبه چون شما از بی انگیزه گی رسیدی ب جایی که حالا انتخاب کردی …… همین اندازه هم نوعی موفقیت ب حساب میاد …نگو فایده یی نداره …

    خدارو شاکر باش که چیزی یا کسی در جهان هست که دوسش داری …

    خدارو شکر کن چیزی یا کسی در جهان هست که ب خاطرش مرتعش میشی و ب احساس خوبی میرسی……..

    برای این موقعیتی که داری هزاران بار خدارو شکر کن ……..

    باور کن کسانی هستن در این دنیا که چیزی ندارند تا احساس خوبی بهشون دست بده انقدر که باورهای درب و داغونی دارن هر چی هم میگن تنها در کلامشونه یا با نوشیدن مشروب و مواد ب احساس خوب میرسند اینو از روی نتایج زندگیشون ب خوبی میتونی بفهمی چون جهان هرگز اشتباه نمیکنه…

    برای این تمرین عملی ساعتها – روزها – و حتی ماهها زمان بذار نگو این چرت و پرت ها چیه ….نگو این مسخره بازی ها چیه باور کن ب همین سادگی بود که ادمهای موفق ب خواسته هاشون رسیدن

    اگه کمی دقت کنیم تمام ایده هایی که ادمارو ب خواسته ها و ثروت میلیاردی رسونده همه و همه از اول چرت و پرت بوده و همه مسخره شون میکردند حتی ذهن خودش هم مسخره ش میکرد اما اون ادمه ب همون چرت و پرت ها ادامه داد …تکرارش کرد تا اینکه در اون مدار مرتعش شد…

    کار ما بعنوان یه انسان در این دنیا همین اندازه ست نیازی نیست ما کار دیگه ایی بکنیم تنها ب کنترل ذهن مون نیاز داریم بقیه رو جهان انجامش میده

    چه جوری …؟ ما نمیدونیم

    خداوند توسط قوانینی که برای جهان تعیین کرده تمام نیازهای مارو برای رسیدن ب خواسته هامون انجام میده چطوری .. ؟هیچ کسی نمیدونه …..

    توسط قانون قدرتمند جذب – توسط ارتعاشات ساطع شده از شما و توسط ارتعاشات هماهنگ با قانون جذب خواسته شما ب سمت شما جذب میشن …

    وقتی برای توجه ب موضوعی ب ذهن مون تمرین میدیم قانون جذب تمام شرایط – اتفاقات – انسان ها و رفتارهای در جهت افکار و توجه مون فراهم میاره و تبدیل ب بخشی از ارتعاشات ذهنی ما میکنه همین که این اتفاق در زندگی ما نمود بیشتری پیدا میکنه سیگنال های ساطع شده از جانب ما تقویت میشن و اینطوریه که یه باور و یه فکر پوچ و بی اهمیت تبدیل ب یه باور قلبی میشه همین باورها هستن که در اتفاقات زندگی ما نقش مهمی بازی میکنن

    همه چیز انرژیه …ثروت انرژیه …افکار انرژیه …فقر انرژیه …ایده ها انرژیه ..محبت انرژیه …خشونت هم انرژیه که همه و همه در ذهن مون ایجاد و منتشر میشه

    این ما هستیم که ب این انرژی که هر لحظه ب درون مون جاری میشه شکل میدیم و بعد جهان همانطوری که گفتیم ادامه کار رو توسط قانون جذب انجام میده

    ب نظر من کسی که همین یه کار ساده رو نتونه انجام بده یعنی باورهاش انقدر قدرتمند باشه که حتی برای دیدن و شنیدن هم مقاومت داشته باشه کار سخت تری نسبت ب کسی که چنین مقاومتی نداره در پیش داره ….( ناگفته نمونه خود من هم چنین ادمی بودم )

    اما با تمام وجودم خواستم و انجام دادم خیلی سختم بود ولی انجام دادم و خدارو صدهزارمرتبه شکر هیچ ربطی ب ادم گذشته ام ندارم وقتی روی باورهای مخرب مون کار میکنم بعضی از باورهای مخرب دیگه خود ب خود تغییر میکنه انگار ب همدیگه وصلند…

    من ب خودم قول دادم …تعهد دادم که باید این کار رو انجام بدم ب خودم گفتم در غیر اینصورت هرگز نمیتونی ب موفقیتها و ارزوهات برسی و باید منتظر مرگ تدریجی ات باشی یا در خوش بینانه ترین حالت تماشاگر موفقیت های دیگران باشی

    یادمون نره زمانیکه خواستیم ب این دنیا بیایم خودمون رو باور داشتیم ما میدونستیم هرچی که بخوایم میتونیم خلق کنیم ما خالق بودیم و البته هنوزم هستیم

    اما در مقیاس خیلی کوچیکتر از خداوند ….

    منتهی قدرتها و تواناییهای خودمون رو فراموش کردیم و ب جاش باورها و افکار فقر الود و منفی دیگران رو جایگزین کردیم در حالیکه روح خداوند درونمون دمیده شده نیازی ب کسی نداریم هرکاری از ما ساخته ست ولی ما فراموش کردیم که چنین قدرتی داریم

    کافیه خودمون رو باور کنیم …کافیه ب خود باوری برسیم …هر چقدر بی انگیزه ایی هرچقدر افسرده ایی..اگه الان در هر شرایطی هستی که حتی نای صحبت کردنم نداری در هر وضعیتی هستی حتی حوصله کسی رو نداری ..بدهکاری ..یا گرفتاری .. یا رابطه عاطفی درب و داغونی داری و ناامیدی یا از زندگیت سیر شدی تو میتونی….

    باور کن تو میتونی …میتونی ب هر چیزی که میخوای در این دنیا برسی همانطور که استاد رسید – همانطور که خیلی ها رسیدند -همانطور که من رسیدم همینطور که اقا رضا رسید …

    کافیه تنها اجازه بدی عبارت های تاکیدی که برای خودت ساختی رو بشنوی – و نشونه هاش رو در جهان بیرونی ببینی – و تکرارشون کنی اجازه بدی کانون توجهت رو برروی افراد ثروتمند و موفق قرار بگیره ..

    موضوعی که در گذشته ب خاطرش مقاومت وحشتناکی داشتی و حاضر نبودی حتی یک کلمه راجع ب فلان شخص ثروت مند بشنوی – حاضر نبودی حتی یه لحظه فلان شخص ثروت مند رو ببینی و حالت بد میشد ….تنها باید ب خودت اجازه بدی اونارو ببینی و تحسینشون کنی راه دیگری نیست …..

    یادت باشه همه چیز ذهنیه ….همه چیز انرژیه …همه چیز کانون توجه مونه …همه چیز احساسی که داریم هست بخدا این افکار و احساس و ارتعاش ماست که در ابتدا دیده نمیشه و تنها با احساس کردن مرتعش میشه و همینطور با متمرکز موندن بر روی اون ب جهان ساطع و اشکار میشه … این قسمت رو جهان انجام میده تنها کافیه در این فرکانس بمونیم بقیه رو جهان انجام میده نیازی ب زور زدن نیست ما کار دیگه ایی جز این کار نداریم که انجام بدیم

    همه چیز ذهنیه …همه چیز احساس ماست که از کانون توجه مون شکل میگیره …ب هر چی که توجه کنیم داریم بهش انرژی میدیم و انرژیهای مشابه همدیگرو جذب میکنن اما چون این کار توسط ذهن مون انجام میشه و یک کار عملی نیست ذهن مادی و منطقی ما مقامومت داره ….

    من میتونم تا فردا برای این موضوع بنویسم …اما احساس میکنم چیزی که درونم حسش میکنم نمیتونم ب همون وضوح بر روی کاغذ منتشر کنم دقیقا ب همین علت که ما خیلی وقتها بسیار با انگیزه ایم اما نمیتونیم این انرژی رو در مسیر درستی هدایت کنیم تا مارو ب موفقیت برسونه …

    امیدوارم همیشه در فرکانس خواسته ها و ارزوهاتون قرار داشته باشین و در مدار خواسته هاتون مرتعش بشین ….

    تشکر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      Eli گفته:
      مدت عضویت: 1410 روز

      سلام خدمت اقای رجب پور گرامی

      واقعا یک دنیا سپاس ازین متن فوق العاده ..هرجمله ای که نوشتبد طلاست وباارزش،،،بسیار لذت بردم ..هروقت کامنت شما رو میبینم با دقت میخونم وکپی میکنم …واقعا ازتون ممنونم که برامون نوشتید…بی نهایت سپاسگزارم ووجود ارزشمندتون رو شکر میکنم …درمسیر صراط مستقیم همواره شادکام و رو به صعود باشید مچکرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1448 روز

      سلام خدمت داداش حسین رجب پور عزیز لذت بردم از کامنت زیبا و پرمحتوایت و اینکه گفتید به موفقیتهای عالی رسیدیر و هیچ ربطی به گذشته ات نداری خیلی خوشحال شدم وقتی همه شماها تونستین منم میتونم و خوشحال میشم از نتایجت قشنگ واضح بگی و برامون بنویسی و یا یک فایل پرمحتوا و با کیفیت مثل آقا رضای عزیز ضبط کنی که استاد روی سایت بزاره

      بازم ازتون سپاسگذارم از لحظات قشنگی ک برای ما به اشتراک گذاشتی از طریق نوشتن

      سپاسگذارم از استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ملورین گفته:
      مدت عضویت: 1816 روز

      سلام جناب رجب پور محترم

      مثل همیشه تک تک جملاتی که نوشتید سرشار از یک حس ناب هست و پر از درس و آگاهی.

      فقط همین پارگراف برای انکه ب خواسته هامون برسیم یا برای انکه ب ثروت برسیم نیازی نیست از قبل ثروت داشته باشیم تنها باید درون مون ثروت رو احساسش کنیم یعنی بوی پول و خواسته هامون رو از مدتها قبل حسش کنیم ان وقت که خواسته مون براحتی وارد زندگی مون میشه کلی جای تأمل داره، هر جمله از دیدگاه های شما رو باید با چشم جان مطالعه کرد و کلی تجزیه تحلیل نیازه داره.

      واقعا لذت بردم و باید چندین و چند بار دیگه بخونم و درس بگیرم.

      ممنون از شما برای دیدگاه های فوق العادتون.

      امیدوارم همیشه در بالاترین فرکانس و در مسیر نعمات خداوند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1281 روز

    سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش عزیز، آقا رضا و همه دوستان

    بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این سایت و به این مسیر زیبا و پر از آگاهی هدایت کرده

    بزرگترین درسی که من از این فایل گرفتم قانون تمرکزه و بنظرم دلیل موفقیت ها و یکه تاز بودن آقا رضای عطار روشن بین دانشجوهای استاد همین تمرکزشون بوده که خوده استاد هم از این قانون تبعیت میکنه و اگر قرار باشه آموزشی رو ایجاد کنه 3 ماه تا 6 ماه لیزری تمرکز میذارن و به فرای اون آگاهی میرسن و با دیگران و با ما به اشتراک میزارن و استاد هم دلیل موفقیت و یکه تاز بودنش همین تمرکزه، من بزرگترین نکته و درسی که از این فایل ارزشمند دریافت کردم قانون تمرکزه و دوست دارم به همین شکل تمرکزی بتونم پیش برم و به یقین رسیدم که به میزان فعالیتی که رو سایت و رو دوره ها میزارم و به میزان درکم نتیجه میگیرم؛ پس بهتره فعالیتم بیشتر بشه، درکم بره بالاتر و نتیجه بیشتری بگیرم

    من الان چندماهه روانشناسی ثروت 1 رو تهیه کردم و با این که دست و پا شکسته گوش دادم بیش از 300 میلیون ورودی مالی داشتم؛ دلیل دست و پا شکسته بودنش سبک کاریمه که همین چند روز گذشته بود که تصمیم گرفتم کل برنامه های کاریمو و دیگر برنامه هامو بزارم کنار و تمرکز بزارم رو رواشناسی ثروت؛ چی از این بهتر؟

    چه اتفاقی میوفته به این صورت؟ من رو دوره کار میکنم و به جای اینکه تمرکز بزارم رو اینکه چطور مشتریو جذب کنم و روش های مختلفو پیش ببرم من رو دوره ها کار میکنم و مشتری خودش میاد و تو این چندماهی که من دوره رو تهیه کردم افراد از یک طروق هایی میومدن به سمت من که مشخصه خدا بهشون گفتن بیان وگرنه عقلانی نبود همچین مشتری هایی

    راجب الگو برداری و اون احترام گذاشتن هم میخوام یه داستان از خودم بگم

    تو شهری که من کار میکنم یک شخصی هست که تو حوزه کاری من فعالیت میکنه و بسیار شخص موفقی هست تو حوزه کاری ما و من چندین ساله میشناسمش و این شخص هم تو حوزه کاری ما خوب پول در آورده و هم قشنگ زندگی میکنه

    وقتی صحبت میکنه: من قوانین رو تو صحبتاش که ناخودآگاه دارن براش کار میکنن رو دریافت میکنم و باورهاش که به همچین ثروت عظیمی دست یافته و اونقدر راحت به ثروت رسیده و اونقدر تو شهر ما اعتبار داره که بنظر من درست کار ترین و معتبر ترین فرد تو حوزه کاری ما تو شهر ماست و من الان 2 ماهه رفتم پیش این شخص شاگردی و تمام ساعت روزمو با این شخص میگذرونم هم الگوی من هست تو زمینه کاریم و هم اینکه واقعا تو زمینه کاریم استاده و دارم ازش درس یاد میگیرم و چه نتایج شگفت انگیزی من تو همین مدت کوتاه گرفتم و یه چیز جالب دیگه اینکه من به این شخص میگم عمو و اون احترام رو بخاطر اینکه هم الگوی منه و هم اینکه بزرگتر از منه من ناخودآگاه بهش میگم عمو رحمت و حتی تو گوشیمم ذخیرش کردم عمو رحمت( اسمش رحمته) و میبینم چقدر اون شخص متاقبلا بهم احترام میذاره و قلبا دوستم داره و الان متوجه شدم دلیل احترامش همون احترام منه، حتی دوستاش هم عاشق منن؛ این شخص تموم دوستاش افراد ثروتمندن، یا سازنده هستن دوستاش و یا ملاکن و بینهایت ملک و املاک دارن و غروبا میشینن باهم صحبت میکنن، دور هم جمع میشن و راجب برنامه هاشون میگن؛ ماشالله همشونم سنشون بالاست بالای 50 سال و چه شورو شوق و اشتیاقی دارن برای کار کردن تو اون سن و اصن عاشق کارشونن؛ یک حرفایی میزنن که اصن کلاس درسه برای من

    و بینهایت خداروشکر میکنم که تو این فضا قرار گرفتم

    آقا رضا واقعا ازت تشکر میکنم عالی بود ممنونم ازت بینهایت تحسینت میکنم

    استاد جان از شماهم بینهایت تشکر میکنم که هر روز و هر روز با فایل ها و محتواهای گوناگون حول محور آموزش قوانین و توجه رو نکات مثبت و زیبایی ها مارو تو مسیر نگه میدارین

    و بینهایت سپاسگذار خداوندی ام که دست منو گرفت و وارد این سایت کرد؛ عاشقتونم️️️️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      محمد دِرخشان گفته:
      مدت عضویت: 1921 روز

      سلام جناب نوروزی

      بسیار خرسندم بابت درآمد 300 میلیونی

      و بیشتر از اون تعهدی که داری و داری دوره روانشناسی ثروت را کار میکنی تحسینت میکنم

      همچنین الگوی بردار از افراد موفق عمو رحمت

      تشکرت از آقا رضا و استاد عزیز

      بسیار لذت بردم از خوندن کامنتتون و روحیه و انرژی صدچندان شد

      از خدا بهترین ها را براتون آرزو میکنن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        افلاطون نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1281 روز

        آقا محمد عزیز سلام آقا من خیلی شمارو دوست دارم و همیشه پیگیر شما و کامنت های شما هستم، خیلی خیلی خوشحالم که شما برام کامنت گذاشتین

        منم بینهایت شمارو تحسین میکنم که این روز ها کامنت های شما پر از آگاهیه برای ما و اینکه ما قانون رو با خوندن کامنت شما و از زاویه دید شما به درک بهتری میرسیم

        خیلی دوست دارم و خیلی خوشحالم که دوست های خوبی چون شما دارم️️️️️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فرزاد امان اله زاده گفته:
      مدت عضویت: 1596 روز

      سلام خدمت آقای نوروزی

      تبریک فراوان بخاطر این نتایج و ثروتی که ساختین،.پشت همه موفقیت‌ها یه تعهد خیلی خیلی قوی هستش و این مورد شما به خوبی رعایت کردین تحسینتون میکنم و امیدوارم بیشتر و بیشتر ثروت بسازید و از نتایج طلای خودتون اینجا تعریف کنید

      شاد و ثروتمند باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        افلاطون نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1281 روز

        سلام فرزاد جان: خیلی دوست دارم عزیزم، متشکرم بابت لطفی که بهم کردین و برام کامنت گذاشتین؛ یکی از موهبت های این برام آشنایی با شما دوستان بوده

        منم برای شما خودم و همه دوستانی که در این سایت حضور دارن آرزوی نعمت و ثروت فراوان دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: