https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استادجان جدیدا دارم فایل های سفر به دور امریکا رو مجدد نگاه میکنم وفقط تحسین میکنم که واقعا این استاد همون استاده؟؟ و نکته جالبش اینه شما اون زمان هم با همون هیکل خودتون رو پذیرفته بودید و راحت بودید و چقدر این فایل های قدیمی خوبه که در سایت هست و ذهن ما بپذیره این مسیر رو و این بهبود همیشگی که پشتوانه اش فقط ایمان و استمرار هست
در رابطه با فایل های آقای عطارروشن واقعاااا کلی نکته داشت برام و چقدر تحسینشون کردم و کلی باورهای درست برام ایجاد کرد بطوری که چندین اقدام عملی انجام دادم
یک موردی که آقا رضا گفتن در مورد اینکه ارتباطشون با اقوام درجه یک کمرنگ شده بود خب من از ابتدای شروع کار در مسیر به تدریج و درک قانون تمام دوستانم رو کنار گذاشتم به طوری الان هیچ ارتباطی باهاشون ندارم اما در مورد اقوام چون ما هر آخر هفته مهمانی داشتیم و خب من دیگه خیلی دوست نداشتم این دورهمی ها رو ولی از بعد از بیماری کم کم این ارتباط هم کمتر شد یعنی دقیقا زمانی که من داشتم روی خودم کار میکردم و ته دلم دیگه دوست نداشت توی این جمع ها حاضر باشه اوایل میگفتم خب برای پندمیک هست و طبیعیه اما الان با وجود اینکه شرایط خوب شده اما حتی ارتباط ما کمتر هم شده چون هرکدوم یک مشغولیتی براشون ایجاد شده و اونم واقعا عجیب غریبه و صحبت های آقا رضا باعث شد من ببینم که آرهه اینه خدایااا شکرت دقیقا این اتفاق همون چیزیه که جهان داره بهت کمک میکنه و تو مدارت از اونها جدا شده چون من نمیخواستم دلخوری و بحث پیش بیاد و دوست داشتم همینطوری رااااحت از هم فاصله بگیریم و این یه نشونه عالی و بزرگ برای تغییر مدارم بود
اما در مورد کارم خب توی محیط کارم همکارانم خیلی در مورد مسائل مختلف صحبت میکنن و خیلی وقتها چون من اصلا نه تلویزیون دارم و نه چک میکنم اخبار رو تازه از صحبت های محیط کارم میفهمم مثلا چی شده اما یه هنذفری بیسیم گرفتم و توی گوشم میذارم و یا به بهانه های مختلف حرف رو عوض میکنم و یا محیط رو ترک میکنم و جالبش اینه با این ممارست اتفافات عالی برای من رخ دادن اولیش اینه که زمانی که من تو محیط هستم کمتر صحبت های حاشیه ای میشه و و اینکه من با اینکه کارمندم یک سری ایده ها بهم الهام شدن که من بدون هیچ هزینه ای اجرا کردم و کلی سود مالی برام داشت تو همون محیط کاری و همون شرایط و از طرفی حقوق ثابتم نسبت به سال قبل کلی افزایش داشته که اصلا سال گذشته باورم نمیشد انقدر زود این اتفاق بیوفته و در کنارش کلی مزایا دیگه دریافت کردم که همش برام سود خالص بوده چون خداروهزاران مرتبه شکر نه وام دارم نه دنبالشم و نه هیچ قسطی دارم و کلی پس انداز داشتم توی این یک سال اخیر که قبلا اصلا نمیتونستم پول نگه دارم و خرج های بیهوده داشتم انگار به قولی با پول راحت نبودم و جالب تر اینه که کارهام به طرز عالی کمتر شده و زمان آزاد باز شده برام و حتی دارم احساس میکنم که دارم از اون محیط فاصله میگیرم چون خیلی از اوقات کارهام بدون حضور فیزیکی انجام میشه یعنی من این نشونه ها رو بارها با خودم تکرار میکنم و میگم قانون داره جواب میده فقط ادامه بده
منی که اوایل ورود به سایت خرید دوره ها برام آرزو بودن با عشق بهاشون رو الان پرداخت میکنم و سیر نمیشم از گوش دادن بهشون و این کار بزرگترین لذت رو در زندگیم داره منی که زماننم رو بیهوده تلف میکردم الان حتی در مسیر رفت و برگشت و هر فرصتی فقط برای گوش دادن به این فایل ها و باورسازی استفاده میکنم و یک تضادی هست که درش هستم که بعد از پشت سرگذاشتنش حتما مینویسم در موردش فقط اینو میدونم که اگر قبلا بود و من با اون شخصیت ضعیف و مشرک تر 0قبلی بودم الان له شده بودم و یه آدم افسرده و غمگین بودم اما من فقط الان دنبال اینم چطور از دیروزم بهتر باشم و سعی میکنم از دید قانون نگاه کنم و مشکل رو از خودم بزرگتر ندونم تا اون بمن غلبه کنه دارم شروع کردم به کاری که بهش علاقمند در اون حرفه ای بشم تا ان شاالله در بهترین زمان خداوند هدایتم کنه کارمندی رو کنار بذارم که مطمئنم خیلی زود این اتفاق میوفته
استادجان واقعا ازتون سپاسگزارم برای تمام این تمرکزی که توی کارتون گذاشتید جون واقعا تمرکز و موندن اینهمه سال در یک مسیر خیلی ایمان میخواد خیلی ایمان میخواد که آدم با وجود آزادی های مختلفی داره درگیر روزمرگی نشه و همچنان ادامه بده مثلا شخص من تا به نتیجه کوچیک میرسم تعهدم کمتر میشه و دقیقا میتونم درک کنم چقدر تمرکزی که میذارید ارزشمنده و از خدا میخوام همیشه در مسیر پیشرفت و بهبود همیشگی باشم و روز به روز به سمت رشد و گسترش خودم باشم
خدا رو شاکرم بابت همه نعمتها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
به شما تبریک میگم که با تعهد کامل قوانین رو اجرا میکنید و در حال رسیدن به خواسته هاتون هستید. تمرکز روی قوانین و اجرا آن با ایمان کامل رمز موفقیت است. خدا رو شکر شما در حال طی کردن این مسیر زیبا هستید، براتون بهترینها رو از خداوند مهربان خواستارم
آخه مگه داریم بهتر ازین مرد (استاد عباس منش عزیزم)
وقتی میبینه که بچه ها توی کامنت ها کج فهمی دارن میاد با چنان شور و شوقی فایل آماده میکنه که آدم اصلا لذت میبره و این از تعهد استاد به خودش میاد که من وظیفه دارم آموزش صحیح بدم و کج فهمی ها رو بر طرف کنم و بهبود بدم،
استاد جان خدا بهت قوت بده عاشقتم پدر پولدار من…
.
خب بریم سراغ توضیحات آقا رضای عزیز؛
((باید مسیرت رو در تمام جنبه های زندگی درست کنی نه فقط در مورد ثروت و من از استاد عباس منش یاد گرفتم که همه چیز ها رو با هم بخوام نه فقط یک چیز رو ))
این آگاهی خالص به ما یادآوری میکنه آگاهی های قبل از تولد رو که ما قبل این دنیا همه چی رو باهم داشتیم و همه چیز عالی بوده و بازم میشه در همین جا همه چیز ها رو باهم داشت و تموم جنبه های زندگی رو بهبود دائمی بدیم
وقتی خدای من کامل هستش در همه چیز، پس منم که قطره ای از دریا هستم پس میتونم در تمام جنبه های زندگی خودم رو بهبود بدم و رشد بدم و همه شو باهم زیبا کنم، نه فقط بُعد مالی قضیه رو و
مثل استاد عباس منش و آقا رضای عزیز الگو بگیرم و الگوهای ناقص رو حذف کنم و همه چیز روطلب کنم و باورهامو در همه چیز بهبود بدم و تغییر کنم…
.
ادامه صحبت های آقا رضای عزیز؛
((من اگه یک حرفی رو از شما یاد گرفتم و باور کردم هرگز در سخت ترین روزها شک نکردم و من متعهد شدم به اینکه ویژگی های درونی و شخصیت و مهارت خودم را درست کنم و بهبود بدم و بعدش پول نتیجه ی بهبود این شخصیت و نگرش و تغییر کردن من بود))
چقد این جمله و باور زیبا و آگاهی دهنده هستش که در روز های سخت کم نیاریم و شک به دلمون راه ندیم و متعهد باشیم به تغییراتی که کردیم و نگیم چرا جواب نداد؟
پس کو نتیجه؟؟
و بیاییم از پایه و اساس حرفای استاد رو باور کنیم تا پِی و ستون محکمی برای خودمون بسازیم تا موقع زلزله اتفاقات به ظاهر بد به خاطر نجواهای شیطان خراب نشه و نریزه و شک نکنیم و
به نظرم وقتی اصولی تغییر شخصیت و مهارت رو ایجاد میکنیم و کم کم که نتایج رو میبینیم نجوای ذهن بی اثر تر میشه ولی باید خوراک مناسب به ذهن بدیم و خودمون رو درگیر کارهای مهم و مهارت هامون کنیم و بهبود بدیم تا به لیاقت برسیم و وقتی ردپای پول و ثروت رو دیدیم این یعنی من تغییر کردم و این نتیجه همون قدم های کوچیک من بوده و من باید بیشتر ادامه بدم تا به قول حضرت علی الرزق و الرزقان بشه و پول به دنبال من بیاد بدون اینکه گِدای پول و محتاج پول باشم و
چقدر زیبا حضرت علی این مفهوم گِدای پول نبودن و خلق ارزش ( که همان ایجاد نخلستان ها و چاه کندن و اسب سواری و… بوده) خوب فهمیده و درک کرده بود که پول و رزق باید بعد از خلق ارزش به دنبال من بِدَوَد نه اینکه من دنبالش بِدَوَم…
.
خب بریم سراغ توضیحات استاد عباس منش:
((به صرف اینکه من چی میخواهم، این جمله به این معنا نیست که من بدستش میارم چون میخوامش بلکه، اگر باور های درست در مورد پول داشته باشی آنوقت پول لاجرم وارد زندگی شما میشود))
چقد حال کردم با این جمله، مهم نیست که من هر روز و هر لحظه خدا خدا کنم که ای خدا من اینو میخوام ، من اونو میخوام چون،
خدا به درخواست های من نگاه نمیکنه بلکه به فرکانس و باوری که در مورد خوسته ام ساختم نگاه میکنه و یاد تعریف خدا در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا ها میفتم جلسه 9 و 10 که استاد میگه این انرژی گوش به فرمان تو هستش ولی نه با حرف بلکه با افکار و فرکانس هات کار میکنه و بیا اون انرژی رو تغییر بده به هر خواسته ای که میخوای و مثل لِگو های اسباب بازی بیا برا خودت هر آنچه رو که میخوای بساز و ایجاد کن….
پس من باید تمرکز کنم روی باور هایی که برام پول ایجاد میکنه و حتی اگه درخواست هم نکنم چون به تضادهایی در زندگیم برخوردم با ایجاد باور های ثروت ساز، اونوقت خود به خود وارد زندگیم میشن در بُعد مالی…
.
خب بریم سراغ جمله بعدی؛
((ما اگر قانون جهان هستی رو بفهمیمم آنوقت میتوانیم از قانون استفاده کنیم؛
برای سلامتی / برای روابط / برای ثروت / برای آرامش / یا برای همه اینها استفاده کنیم و خیلی مهم هستش که قانون رو درک کنیم))
بنازم من به این قوانین ابدی و ازلی،
و خداوندی که بارها گفته هیچ تغییری در سنت الهی نخواهی یافت و این قانون یکیه برای همه افراد و زمان و مکان ها و
توی همه چیز میشه ازش استفاده کرد
واقعا تا وقتی که با قوانین جهان آشنا نشده بودم البته بهتر بگم به یاد نیاورده بودم،
نگرانی یا اضطراب داشتم در مورد اتفاقات ولی الان میدونم که جهان بی در و پیکر نیست و قانون داره و مهم ترین قانونش هم قانون فرکانسه که من خالق زندگیمم و میتونم بگم که پُشتم گرمه و خیالم راحته و در کُره خاکی زندگی میکنم که ثُبات داره و هیچ ترسی نیس و همه چی رو خلق میکنم و نتیجه فرکانس هامو میبینم
و از قانون در همه چی استفاده میکنم خدارو صدهزار مرتبه شکرش…
بریم سراغ جمله بعدی؛
((اگر از همان جایی که هستی شروع کنی به بهبود دادن شخصیت و تغییر خودت و باور هایت و با توجه به بزرگ تر شدن ظرفت، خداوند تو را هدایت میکند و آگاهت میکند و در این مسیر نقش خودت را برای تغییرات پـُر رنگ ببین و فکر نکن خداوند همینطوری درب ها رو برای افراد باز میکنه، چون خداوند بینهایت عادل است و مثل نور خورشید به همه آدم ها میتابد و با توجه به ظرفِ آماده شده ات و ایمانت و جسارتی که به خرج میدهی و ارزشی که خلق میکنی، خداوند و هدایت هایش از راه میرسد و درب ها رو برایت باز میکند و آن وقت است که تو باید نشانه ها رو فالو میکنی))
.
چقد این جمله آگاهی دهنده هستش که تا من تغییر جِدّی نکنم نمیتونم نعمت ها و ثروت های خداوند رو دریافت کنم
دقیقا برمیگرده به 2 کلمه “رحمن و رحیم” در قرآن که صفت «رحمن» خداوند برای همه ی مردم و عام، ولی صفت «رحیم» برای یه عده اندک شمار و خاص هستش و خیلی ربط داره به شخصیت من و تغییراتی که برای آن رزق به غیر الحساب به خداوند نشان داده ام و احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کرده ام تا بخواهم آن را دریافت کنم،
متأسفانه خیلی از ما ها کج فهمی در این مورد داریم و حاضر نیستیم تغییر کنیم و قدمی برداریم و ازون بر هم میخواییم به ثروت های بینهایت برسیم
من مثال میزنم در کار املاک،
متأسفانه خیلی از همکارام هستن که اصلا هیچ ارزشی خلق نمیکنن و هیچ کاری هم نمیکنن و بعدش میگن خب بازار خرابه، ما که هیچی نداریم و مشتری نیس و کسی فروشنده نیست و ازین حرفای چرت و….
و بجای اینکه بیان مهارت هاشون رو توی کار بالا ببرن و چهارتا کتاب بخونن و حتی یه کار ساده اینکه گوشی تلفن رو بردارن و یه تماس بگیرن با مالکین، همین کار به ظاهر ساده رو هم نمیکنن و همش دنبال یه شانس میگردن که خدا ازون بالا یه فایل آس و شخصی بده به این افراد ولی زهی خیال باطل…
این فقط یه نمونه هستش توی کار املاک و در همه شغل ها وجود داره و در همه ی افراد نیز اینگونه هستش
خب بالاخره باید یه فرقی باشه بین کسی که؛
زمان میذاره
وقت میذاره
انرژی میذاره
تمرکز میذاره
و یک کاری رو انجام میده تا اون شخصی که فقط حرف میزنه
و از وقتی که خدارو شکر قانونِ
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
رو فهمیدم
شروع کردم به خواندن کتاب های تخصصی و افزایش مهارتم و در رشد کارم و….
شاید سرعت رشدم کم باشه ولی بعد از مدتی، از جُرگه اون افراد به راحتی جدا میشم فقط باید ایمانم رو به خدا و مسیر نشون بدم و حرکت کنم و ارزش خلق کنم و ایده هایی رو که توی کارم دارم رو باید عمل کنم بهشون،
راست میگی استاد جان هیچ وقت نباید دنبال پول بِدّوَم بلکه باید توانایی هامو بهبود بدم همیشه و ارزش برای جامعه ام خلق کنم و قدم هامو آهسته به آهسته برم جلو و جهان رو گسترش بدم
و با درک بیشتر قانون و تمرکزی گوش دادن و نکته برداری کردن حس میکنم ذهنم پذیرشش بالاتر میره و آرام تر میشه و عجله ای نداره و بهتر میتونم افسارشو بگیرم توی دستم.
.
جمله بعدی استاد؛
((به خودت تعهد بده که میخواهی در مسیر علاقت حرکت کنی با همان چیزی که داری و با سفت کردن بند کفشت حرکت کن و با امکانات حال حاضرت شروع کن،
ارزش بیشتر خلق کن تا ثروت بیشتری به سراغت بیاید، تأکید میکنم وقتی ارزش خلق میکنی آن وقت
دُلار شرایط بازار ارز بیت کوین کشور و…
هر اتفاقی برایش بیفتد، برای تو هیچ اتفاقی نمی اُفتد
چون آن ارزشی که داری خلق میکنی و آن مهارتت از بین
رفتنی نیست و به این فکر کن که این ارزش و مهارت دائمی است و خودتو مقایسه کن با دیروز خودت و ماه گذشته و سال گذشته ات و همیشه یادت باشه که؛
باید هر روز بهتر و بهتر و بهتر بشی ))
.
من میلاد آمای در تاریخ 30 بهمن 1401 متعهد میشم که فقط در مسیر مورد علاقم که املاک هستش به جلو بروم با همین امکانات حال حاضرم و خودمو در این زمینه رشد بدم و مهارت های کاریمو تا سر حد توانم افزایش بدم و
” Real estate consultant”
ثروتمند بشم و این چیزی نیست که از روی باد شکم باشه بلکه این عشق و علاقه من به کار املاک هستش و آنقدر ایده های عالی برای گسترش کار املاک در ذهنم دارم که فقط خدا میداند که قرار است چکار هایی کنم
و من در این مسیر ثابت قدم هستم و میمانم و به شما استاد عباس منش عزیزم متعهد میشم که تا میتوانم ارزش خلق کنم و هر روز بهتر از روز قبلم باشم به امید خدای مهربانم.
.
عاشقتونم رفقا
.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾
[پروردگارا!] تنها تو را بندگی میکنیم وتنها از تو یاری میجوییم.
باید بارها تحسینتون کنم بابت همه درکی که از آگاهی ها دارید
چه فرکانس ناب و درک بالایی رو حس کردم از جملات شما
به خودم میبالم که در ابن جمع هستم جمعی که همه جوره دارن ارزش خلق میکنن و فرکانس های موبت در راستای خواسته هاشون ارسال میکنن و لاجرم این انرژی و فرکانس هیچ وقت از بین نمیره و به بهترین شمل خودش برای مایی در میاد که آگاهانه توجه میکنیم به خواسته هامون و باورهایی میسازیم در همون راستا
چقدر استادمون عالی گفتند که خواسته مهم نیست بلکه باوری که نسبت به خواستت داری و در نتیجه فرکانسی که ارسال میکنی داره کار اصلی رو انجام میده چون جهان مثل بک رسیور فرکانس هست و اون رو خیلی عالی تفسیر میکنه
پس اگر من در حال حاضر حسم عالیه و نسبت به خودم و خواسته هام باورهای مثبت دارم و دلم گرمه، یعنی فرکانس های موبت در مییر خواسته هام ارسال میکنم و با تکرار و تکرارش دنیا و قوانین جهان راهی براش نمیمونه جز اینکه اسخی مثبت به من بده و چقدر من امیدم و ایمانم به این مسیر، رایتینه و قلبا لذت میبرم از این مسیر
و چقدر این جمله برای من پر از درسه که من فقط ثروت نمیخوام بلکه من یک پکیج از خوشبختی رو میخوام
ثروت، روابط عالی، سلامتی کامل، حال خوب، آرامش و همه حس های مثبت دیگه که شاید اگر اونها رو داسته باشم، با چنان حالی قلبم و وجودم لایق دریافت ثروت های بی نهایت میشه چون من دارم در کار و شغل مورد علاقم فعالیت میکنم و گاهی با وجود خستگی اما باز هم در وجودم حس رضایت و مثبت دارم و میفهمم حس خوبی بهش دارم و اتفاقا خودمم میفهمم که نسبت به قبلم حتی دارم ارزش بیشتری هم خلق میکنم
انگار جملات تمام سدنی نیستم
با خوندن کامنت شما دوست ارزشمندم، حس نوشتن پیدا کردم و نوشتم
باز هم سپاسگذارم و برای هممون همون پکیج خوشبختی واقعی رو آرزو دارم
اولش بگم که خدا منو به این سمت هدایت کرد که بیام و کامنت بنویسم چون خیلی وقتا میشه که بعد از گوش دادن فایلا میخام کامنت بذارم ولی یه چیزی مانعم میشه،ولی الان این خواسته انقدر قوی بود که نتونستم مقاومت کنم.
اگاهی هایی که من از این فایل گرفتم خیلییییی زیاده و مثل همه فایلا باید صدها بار گوش بدم،چیزی که برام اول صحبتهای استاد بولد شد نوشتن تعهد نامه است که الان دفترم کنارمه و عنوانشم نوشتم و این چیزی بود که خیییلی وقت بود میخاستم انجامش بدم.
چیزی که دوس دارم اینجا بنویسم و خییلی خوشحالم از بابتش اینه که این روزها خدا باهام حرف میزنه،یا نمیدونم به قول استاد که راجع به حضرت محمد گفتن که صدای خدارو شنید منم کم کم صدای خدارو میشنوم و این برا من خییییلی فوق العادس،قبلا میتونستم صدای خدارو خییلی ضعیف بشنوم، در این حد که نگران نباش،همه چی خوب میشه،ولی این روزا این گفتگو زیاد شده،در این حد که این کارو بکن،این کارو نکن.الان صبر کن ،توکل کن،توی مسیر هدایتی .و من نمیتونستم این حرفو به بقیه بگم چون میدونم باور نمیکنن یا احساس میکنن که دروغ یا توهمه.
یه رفتار هایی توی وجودم به ثبات رسیده مثل غیبت نکردن،قضاوت نکردن،تحسین کردن افرادی که تو هر زمینه ای به موفقیت رسیدن،و این بیشتر منو رو به جلو هل میده که قبلا این کارارو نمیتونستی انجام بدی ولی الان با کنترل ذهنت به سادگی اینا بخشی از شخصیتت شده و نمیخاد زیاد تلاش کنی و اگه اون رفتارای دیگه ای هم که داری و میخای بهبودشون بدی رو روشون کار کنی و تعهد بدی اونام میشن بخشی از روتین زندگیت
نکته بعدی برای من این اگاهی ها برای کسب ثروته،چون من از نظر مالی به ثبات نرسیده بودم و باید به یک نقطه ای میرسیدم و این باوره ایجاد میشد که منم میتونم پولدار بشم و این فایله در راستای جواب سوال منه که میخام وضعیت مالیم رو بهتر کنم و از خدا خاستم که راه رو برام باز کنه و به نظر من این فایل هدیه خداونده به هر کسی که گوشش میده و لیاقت شنیدنش رو داره و این حرفای اقا رضا که از بطن جامعه مثل استاده و تونسته خودش رو از جایی که هست بکشه بالا و تلاش کنه و هدایت بشه و الان جایی که میخاد باشه به منم یک امید میده که منم میتونم به جایی که دوس دارم برسم
اونجا که گفتی این روزها خدا باهام حرف میزنه یه لحظه موندم…چون دقیقاً خودم این روزها دارم اینو تجربه می کنم! هر چیزی رو که شک دارم، از کوچکترین مسائل تا بزرگ ترین، میگم بذار از خدا بپرسم، و خدا جواب میده، میگه این کارو بکن، اون کارو نکن! خیلی حس فوق العاده ایه و خدا رو شکر می کنم که ما رو به این مسیر هدایت کرد.
یه موضوعی را بگم . آقای عطار روشن میگند هدفم فقط ثروت نبوده و تمام جنبه های خوشبختی را میخواستم . استاد من فکر میکنم این مسأله در مورد همه ما صادق هست حتی اگر خودمون بصورت خودآگاه بهش پی نبرده باشیم . یعنی ماهایی که اینجا میاییم فقط دنبال پول نیستیم یا حداقل اونهایی که توی این مسیر میمونند و ادامه میدند ، ناخودآگاه دنبال تجربه تمام زیباییها هستند ، نه فقط پول . من الان که فکرشو میکنم می بینم خود من درسته سال 96 به هوای ثروتمند شدن وارد اینجا شدم ولی الان از لحاظ شخصیتی هیچ ربطی به 5 سال پیش ندارم . اون موقع ثروت را میخواستم ولی در مسیر ثروت ، خدای خودم را کشف کردم و هر روز دارم برای خودم بزرگتر و پرقدرت ترش میکنم و فهمیدم که همه چیز خودشه حتی اون ثروتی که من روی زمین و در دستان زمینی ها دنبالش میگشتم . در مسیر ثروت ، علاقه م را پیدا کردم و سراغش رفتم . در مسیر ثروت فهمیدم که ثروتمندان آدمهای آرامی هستند چون دغدغه مالی ندارند و من آرام شدم و دیگه داد نزدم . الان که فکرشو میکنم میبینم من مدتهاست سر بچه هام داد نزدم و آرامشی بی نظیر تمام وجودم را در بر گرفته . در مسیر ثروت مفهوم مدارها را فهمیدم و ترسم از خیلی چیزها از بین رفت چون فهمیدم ترس هم مثل پول در مدار خاصی قرار گرفته و من میتونم با عبور از اون مدار به مداری برم که ترس ها نباشند و من بخندم و رها باشم . در مسیر ثروتیاد گرفتم چکی کار نکنم و نقدر کار کنم . در مسیر ثروت با عزت نفس واقعی آشنا شدم. من در مسیر ثروت ” آدم ” شدم و اینو واقعا میگم . انقدر این ثروت معنوی و الهیه که وقتی سراغش میری پکیج کامل موفقیت را بهت میده و شاید علت اینکه ما آرام آرام مدارهای ثروت را طی میکنیم اینه که در کنارش خیلی چیزها را بدست میاریم و خیلی چیزها در ما ساخته میشه . به همین دلیل ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست .
بله استاد من واقعا نقش خودم را در رابطه با خدا پررنگ می بینم و شما در قانون آفرینش گفتید که رابطه ما و خدا از ما شروع میشه . من این موضوع را حالا که پای صحبتهای آقا رضا نشستم درک میکنم که اولا وقتی هیچکس منو نمی بینه ، خدا منو می بینه و میبینه که من با لباس تمیز سرکار رفتم و دارم قفسه های مغازه م را گردگیری میکنم . پس ظرفم بزرگتر شده و اینها خودش یعنی رابطه با خدا . استاد من توی خونه م کار میکنم و از آقا رضا یاد گرفتم که هرروز میز کارم را مرتب و تمیز کنم و فضای خونه را که محل کارم هم هست گردگیری و جارو کنم و خدا شاهده که وقتی این کارها را از روی نیت انجام میدم حضور خدا را حس میکنم یعنی خدا بمن گفت مهم نیست مغازه داشته باشی یا توی خونه کار کنی . مهم اینه که تغییر کنی و تو با هر تغییر ، به سمت من حرکت میکنی و من هم به سمت تو حرکت میکنم . تو منو اجابت میکنی و بعد من هم تو را اجابت میکنم .
استاد دقیقا خیلی ها فکر می کنند ورود به حوزه علاقه و کسب مهارت و خلق ارزش ، باعث نمیشه پول به دنبال اونها بیاد یعنی اینو باور نمی کنند ولی من بعنوان کسی که ده سال توی شغل دیگه ای بودم و استعفا دادم و وارد هنر شدم اینو میگم که من با اینکه هیچ تجربه ای از هنر نداشتم ولی همزمان با آموزشی که میدیدم پول ساختم یعنی من اولین کارم این بود که روی مقوا ماکت یک تابلو بکشم بعد دیدم استادم با کاتر مقوا را برید چون خیلی محکم بود بعد من اومدم خونه یه تیکه مقوا برداشتم و با کاتر اونو بصورت مستطیل های کوچیک بریدم و همون نقاشی هایی که یاد گرفته بودم را روی اونها کشیدم و باهاشون بوک_ مارک یا نشانک کتاب درست کردم و چهل عددش را به یک دانشجو فروختم و اون هم روزی که از پایان نامه ش دفاع کرد بعنوان یادبود اون نشانک ها را به حضار هدیه داد و چقدر اون هدایا برای حضار باارزش بودند چون هرگز نمونه ش را جای دیگری ندیده بودند. خود استادم تعجب کرده بود که من بعد از یک ماه آموزش همچین ایده ای به ذهنم رسیده بود . یعنی میخوام بگم کار کردن روی مهارت ها و البته کار کردن روی دوره روانشناسی ثروت یک و دو و کل فایلهای هدیه استاد باعث شد من این مسیر را شروع کنم و ادامه بدم . الان همون نقاشی ها را روی چوبهای اعلای گردو و راش میکشم و میفروشم و بقدری عاشق این کار هستم که انگار تازه فهمیدم زندگی چقدر میتونه قشنگ باشه یعنی من وقتی پشت میز کارم میشینم انگار در بهترین مکان دنیا نشستم و اینم مدیون استاد عباس منش هستم که منو هُلم داد که اون پروانه وکالت را تحویل بدم و خودمو آزاد کنم و پرواز کنم به سمت رویاهام .
البته اینم نبود که هیچ مشکلی نباشه من یکم که به خوشبختی و آزادی رسیدم با تضادی به نام ترس روبرو شدم و ترسیدم پولدار بشم و سرطان بگیرم . شاید خنده دار باشه ولی من ماهها درگیر این موضوع بودم یعنی من توی هنر انقدر پیشرفت کردم که نقاشی های گل و مرغ ایرانی را روی فلز مس میکشیدم یعنی ترکیب علاقه و ثروت . و من یهو لرزیدم و ترسیدم که مبادا بعد از موفقیت همه چیز نابود بشه . توی همین حین با مرضیه پری پور عزیز که چند وقت پیش نتایجش از قانون سلامتی را استاد در کانال تلگرام گذاشتند آشنا شدم و موضوع را بهش گفتم. خب مرضیه خیلی روی خودش کار کرده و واقعا انسان قابل تحسینیه. بمن گفت جریان اینه که هرگز کسی بعد از موفقیت را به ما نشون نداد . همیشه وقتی اون دختر و پسره بهم رسیدند فیلم تمام شد . وقتی طرف پولدار شد کتاب رمان تمام شد و ما هیچوقت زندگی در اون شرایط عالی بعد از موفقیت را ندیدیم و ذهنمون نمیتونه برنامه ای برای بعد از موفقیت داشته باشه . یعنی وقتی مرضیه اینو گفت والبته استاد در دوره عزت نفس هم گفته بودند ولی نمیدونم چرا من نفهمیده بودمش ، دیگه من نمیدونستم چجوری رشد کنم و انرژیی در من شکل گرفت که تونستم بدون ترمز حرکت کنم و پیش برم . بچه ها نترسید بخدا توی این مسیر خیلی چیزها ممکنه پیش بیاد حتی اینکه فکر کنی دیوونه شدی ولی همش الکیه و ترس ها وجود خارجی ندارند . ترسها فقط در ذهن ما هستند و خارج از ذهن ما هیچ جای دیگه اون ترس ها را پیدا نمیکنید.
دقیقا وقتی با باورهای درست حرکت میکنی درها باز میشه و اونجایی که فکر میکنی هیچ خبری از ثروت نیست دقیقا ثروتی که قراره دنبالت بیاد ، داره یه جایی ساخته میشه برات . بقول استاد توی قدم 2 میگند وقتی تو درخواست نان میکنی یه عده ای توی جهان دست به دست هم میدهند که اون نان را برای تو فراهم کنند ولی تو فقط وقتی نان را پشت در برات میارند متوجهش میشی در حالیکه همون موقع که درخواست کرده بودی ، جهان شروع به درست کردن نان کرد .
جمله استاد در روانشناسی ثروت یک فکر کنم جلسه 19 ” اگر اون قدر جرأت داشتی که وارد مسیر مورد علاقه ت بشی و پول وارد زندگیت نشد ، مطمئن باش ایراد از باورهاته ” یعنی چقدر ما راحت میتونیم ایراد خودمون را تشخیص بدیم که اگر پول نداریم مشکل از نوع حرکت هامونه یا باور هامون .
استاد خود این صحبتهایی که شما در این فایل کردید کلی باور در ذهن من ایجاد کرد و خود این فایل ، موتور حرکت کردنه .
استاد این سریالهای نتایج دوستان از آموزه های شما خیلی خوبند . واقعا بابت تولید شون ازتون تشکر میکنم .
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و عزیزانی که به سایت و این فایل هدایت می شوند
من از دیروز که به فایل آقای رضای عزیز هدایت شدم خندیدم گریه کردم فکر کردم مکث کردم نوشتم و عمیقا از آقای رضا ممنونم بابت اینکه زمان گذاشتند و نتایج اشون رو به زیبایی و کامل و صادقانه با ما به اشتراک گذاشتند و از استاد و مریم جان عزیز ممنونم که زمان گذاشتند و فایل رو تحلیل کردند و توی سایت بارگذاری اش کردند چون به شدت حداقل روی من یکی تاثیر گذاشت و تمام مدت با خودم میگفتم ایشون با زن و بچه و همه ی این چیزا که میتونه بهونه باشه برای عمل نکردن ولی ایشون عمل کرده پس سلاله تو ام میتونی عمل کنی.
اینکه آقای رضا با توجه به شرایطی که مطرح کردند بااااز هم ایمان داشتند و هر بار داشتند از مسیر خارج می شدند باز وارد مسیر شدند و خیلی زیبا مطرح اش کردند.
آقای رضا به شدت سادگی اشون در ایمان و تعهد اشون در کلام و چهره اشون قابل مشاهده است و چقدر قشنگه که ایشون بدون اینکه خودشون رو سانسور کنند همه چیو عاشقانه بیان کردند و من اینقدر به داستان زندگی ایشون علاقه مند شدم که دیشب با اینکه ماموریت بودم و به شدت خسته بودم تا 2 صبح پای فایل 13 با صحبت های ایشون خوابم برد و از صبح دوباره برگشتم ادامه ی فایل و تا اینجا با اشتیاق تماشا کردم روند رشد ایشون رو.
اینکه همه چیز براشون خود به خود تاکید میکنم به خودم خووووووود ب خوووووووود بدون تلاش عملی برای عوض کردن اوضاع صرفا با انجام کارهایی با ایمان و توجه و بدون شنیدن و توجه به افکار مزاحم پیش رفتند و حرکت کردند بسیار لذت بخشه.
اینکه استمرار خودشون رو حفظ کردند و ایمان اشون رو شرطی نکردند. اونجایی که میگفتن پاهاشون میلرزید وقتی به مشتری میگفتن دیگه نسیه کار نمیکنند و اونجایی که با خودشون عهد بسته بودند که دیگه قسط نداشته باشند من در درون ام غوغایی بود و یاد خودم افتادم که با تعهد با یه کوله پشتی از خونه ی پدرمادرم بیرون اومدم و به خودم گفتم بدون کمک والدین ات بساز و ساختم امااااااا بعد از مدتی با رها کردن فایل ها با رها کردن اعتماد ام با رها کردن ایمان ام با همراه شدنم با مسائل درونی کشور به این بهونه که من دارم اینجا زندگی میکنم و باید غم مردم رو بخورم!!!!!!! یهو خودمو در شرایطی پیدا کردم که چند قسط دارم و درسته از پدرمادرم پول قرض نگرفتم از روزی که از خونه اشون خارج شدم ولی همین لحظه که دارم فایل آقا رضا رو تماشا میکنم به دو نفر بدهی دارم!!!!!
با خودم گفتم سلاله ببین کجایی! ببین این آقا چطور با تعهد از پژو یی که خودشون میگن سالم نبوده به اسپرتیج ی که خودشون دوست داشتن رسیدن و تو با توجه ات به اوضاع جامعه با توجه ات به نکات ناخوشایند بعد اینهمه سال یه 206 قسطی داری!!!!
اونجا بود که به خودم گفتم یکی از اهداف ام برای سال جدید باید باید صفر کردن بدهی هام و تعهد به خودم برای قرض نگرفتن و گام بعدی نابود کردن دسته چک هام باشه! دسته چک هایی که روزی که می گرفتم اشون با غرور میگفتم من یه دختر بدون هیچ پشتوانه ای اینقدر اعتبار کسب کردم که بانک بهم دسته چک داده!!!!!!! ولی غافل بودم ازینکه بانک و خودم قدم مهمی برداشتیم برای نابود کردن اعتماد به نفس ام! و باور ام در این موضوع که من لایق خرید نقدی نیستم! که من لایق داشتن یک عالمه پول نیستم! من تیکه ای خرید کردن حق امه! من دم به دم سررسید برای عقب نیوفتادن چک و تاریخ چک ها رو یادآوری کردن حق امه!!!!!
مورد بعدی که برای من توی صحبت های ایشون خیلی قشنگ بود اینکه ایشون هرگز با خدا معامله نکرد! کاری که من یا امثال من خیلی میکنیم! یعنی اون ته ته دل ام میگم خدایا حالا اکی دم ات گرم توانایی انجام فلان کار رو بهم دادی ولی تو ام حواست باشه من فلان چیزو میخواماااااااا
ولی آقا رضا بدون توجه به اینکه نتیجه چی میخواد بشه عمل کرد و رفت جلو.
اونجایی که بچه اشون رو توی فایل دیدم اشک من بند نمیومد از اینکه من همیشه این باور و داشتم که باااااید ازدواج کنم که فاصله ی سنی ام با بچه ام زیاد نباشه که بچه ام کج و کوله نشه ازین بابت که من در سن بالا بچه دار شدم و چرا رابطه ی من نتیجه اش ازدواج نشد! رابطه رو مملو توقع کردم! که وای من بچه میخوام باید زود ازدواج کنم که حوصله ی بچه داشته باشم که عقب نمونم بیشتر ازین از هم سن و سال های خودم!
و با خودم فقط میگفتم خدایا بزرگی ات رو شکر ایشون این بچه رو نشون من داد که تو بهم بگی سلاله جان دختر جان اینقدر نیا مخ منو بخور که آی عشق من کو آی زندگی عاشقانه ی من کو آی ثمره ی عشق ام دیر شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! این آقا در این سن و سال یه بچه ی سالم خوردنی داره! اصلا این فایل انگار همه جانبه پر از نکته های عالی بود. یعنی اصلا این فایل آقا رضا اینقدر نکته هاش خوشگل بود که نمیدونم کدوم رو مهم تر از اون یکی بدونم.
خیلی وقت ها دلیل اینکه خیلی از سایت دور شدم رو این میدونم که همش خواستم به بقیه بگم عباسمنش دات کام عالیه! ولی حواسم نبود بقیه نتایج منو ببیند برای عباسمنش دات کام بهتره من خیلی از استادهای ایران رو می شناسم که استاد عباسمنش استاد اشون بودن ولی آقا رضا این بعد رو هم اشاره کردند بهش که چقدر قشنگ مدیریت میکردند و بدون توجه به اطرافیان و بدون اینکه بخوان کسیو قانع کنند ادامه دادند.
و بعد صلحی که ایشون بهش رسیده بود که توی صحبت کردن اش موج میزد. و بعد اونجا که استاد یه فایل نهایی درست کردن برای تاکید روی مسائل و گفتن مریم جان و ایشون از هم جدا هستند الان و هردو دارند تمرکزی کار میکنند و من دیدم چقدر قشنگ این زوج باهم هماهنگ و در صلح دارن پیش میرن سفر میرن با فاصله هاشونو از هم حفظ میکنند باز باهم هستند و اصلا از هر طرف که نگاه میکنم نکات این فایل عالی تر از عالی هستند. چقدر تمرکز روی خودم باشه رابطه ام هم عالی تر میشه نتایج عالی تر هم رقم میزنم.
من برای خودم چندتا باور رو مشخص کردم به طور خلاصه از دل این فایل
1. توکل به خداوند بدون قید شرط و بدون توجه به نتیجه
2.استمرار در ایمان
3. استمرار در عمل به آموزه ها
4.عدم توجه به نکات ناخواسته
5.توجه به خواسته ها
6. انجام امور با امکانات موجود با ایمان
7. اعتماد به نشانه ها
8. کشتن گاو شیرده بدون ترس
9. تصویرسازی
10. قاطی نکردن دیتا ها و آموزه ها
11. پذیرش که چقدر مهم بود توی فایل های آقا رضا
و ….
من براتون آقا رضا از خداوند بیش از پیش آرامش و عشق آرزو میکنم.
اینقدر بمباران خودم با باورهای این سایت برام قشنگ بوده که منی که دائم توی اینستاگرام ول می چرخیدم دائم دارم اینجا ول می چرخم :)
اینجا حداقل اتفاقی که برام میوفته اینکه حتی اگه نخوام اتفاقات مثبت برام پیش میاد!
حال بهتره من تنها تغییری که کاملا مشهود از وقتی تو سایت ول میگردم.حال منه که به شدت تغییر پیدا کرده و توی این هفته هرکی زنگ زده ببینه من تو تنهایی دارم گریه میکنم یا نه تعجب کرده که من چقدر انرژی تو صدام هست! منی که اینقدر داد زده بودم که صدام گرفته بود و حنجره ام بسته شده بود الان میخندم پای تلفن و برا بقیه عجیبه! همش فکر میکنند رابطه عاطفی ام حتما درست شده که حالم خوب شده ولی نمیدونند من کجا دارم تغذیه میکنم روح امو و تصمیم گرفتم تا نتیجه ی صددرصدی نگرفتم به هیچ کس نگم چی حالمو خوب کرده تصمیم گرفتم آموزه ها رو برای خودم وحی منزل کنم کاری که چندین سال قبل بااااید میکردم رابطه امو یا عالی کنم یا احیا کنم رابطه ای که تموم شده! و من بخاطرش داشتم می مردم یا خود به خود بدون تلاش علمی از جانب من درست میشه یا یک رابطه ی عاشقانه ی عالی می سازم و حتما یقینا مثل آقا رضا فیلم اشو برای استاد می فرستم که من ساختم من اون رابطه ی عاشقانه ای که همیشه دل ام می خواست رو ساختم حالا یا با همون عزیزدلی که رفته یا با عزیزتر از اون چون دیگه داره باورم میشه همه چیز دست خودمونه چون خداوند از روح خودش در ما دمیده و ما تکه ای از خداوندیم.
در دنیایی که همه چیز ممکنه با باورهای ما چرا جهان به ساز ما نرقصه
من سرتا پا سپاسگزاری ام از وجود اتون استاد.
من یقین دارم وقتی دارم یه فایل میبینم وقتی دارم یه کامنت می خونم خدا داره باهم صحبت میکنه. من سال هاست عوض سایت ام کوووور بودم و الان با دیدن تعهد آقا رضا با دیدن استمرار ایشون خیلی حالم بهتره علاوه بر اینکه دروغ اگه بگم خودمو سرزنش نکردم که چرا بی عملی پیشه کرده بودم ولی سریع برگشتم تو مدار و گفتم به این بمباران باورها ادامه بده و بیا باز ردپا بگذار و بیا از نتایج ات بگو.
یاد یه جملهای از استاد در دوازده قدم افتادم که تو یکی از دفترهای قدیمیشون نوشته بودند که:
ما اگر بندگیمون رو بکنیم خدا خوب بلده خدایی رو
و اینکه همسر سابقشون بهشون زنگ زده بودند که نگاه کردم به تمام خواستههایی که نوشته بودیم رسیدیم، خیلی بیشتر حتی.
یکی از چیزهایی که در وجودمون باید تقویت کنیم همین موضوعه که بپذیریم به خودمون اجازه بدیم که رشد کنیم و بهتر بشیم چون فرکانس با تکامل بهبود پیدا میکنه.
هیچ تغییری یک دفعه اتفاق نمیفته، بنابراین وقتی داریم روی خودمون کار میکنیم باید به جای سرزنش دائمی پیشرفتهای کوچک اما رو به مثبت رو به خودمون یادآوری کنیم.
اصلاً یکی از چیزهایی که به خود من در باورسازی خیلی کمک میکنه همین یادآوری تواناییها و مسائلیه که حل کردم قبلاً، دیدن الگوهایی که مسائل مشابه من رو داشتند و حل کردن و این باور در ذهن من ایجاد شده که میشه، یکی داشته این مسئله رو و حلش کردن پس این مسئله راهحل داره، اون کسی که اون مسئله رو حل کرده وارد فرکانسش شده خدا هدایتش کرده پس من هم اگر به حل مسئله توجه کنم به سمتش هدایت میشم.
اوایل خیلی سعی داشتم که دیگران رو تغییر بدم اما از وقتی که فهمیدم باید خودم رو بهبود بدم میبینم که اکثراً با من تو این مسیر همراه شدند حتی اون کسانی که مخالف من بودند.
امیدوارم دوست عزیز بتونی هر روز پیشرفت کنی و دفعه بعد باز هم زیباتر بنویسی
در ضمن پیشنهاد میکنم اگر دوازده قدم رو نداری ازش استفاده کنی واقعاً بینظیره
ممنونم که کامنت منو خوندید و ممنونم که وقت گذاشتید و برای من نوشتید
ممنونم که دوره 12 قدم رو بهم توصیه کردید
الان که پیگیر کمک به خودم هستم این رو یک نشانه در نظر میگیرم و حتما از این هدایت استفاده میکنم به عنوان فایلی که بخوام روش وقت و انرژی بذارم در برنامه رشد خودم
سلاله عزیز خیلی عالی نوشتی، و واقعا لذت بردم از درسی که از این فایل گرفتی، و کامنت شما تلنگری به من زد اونجا که گفتی میخواستی دیگران رو به سایت دعوت کنی و متوجه شدی که اینکار با گرفتن نتایج خود به خود اتفاق خواهد افتاد و متعهدانه زُم کردی روی ساختن خودت.
سپاسگزارم از کامنت زیبات.
مطمعنم با اون لبخند زیبایی که بر لب داری، خداوند عالی ترین گزینه رو برای ساختن زندگیه رویائیت بسوی تو هدایت خواهد کرد.
در طول خوندن کامنتت خیلی انس گرفتم وحس افتخار وتحسین دست داد ؛ تجربیات تقریبا مشترکی داشتیم
ولی ما بلاخره مسیر درست رو پیدا کردیم و داریم سمتش پیش میریم اینه که مهمه ازین به بعد شاید درگام نخست بهترین زمان برای انجامش اون موقع بوده باشه ولی در دومین گام همین الان هست
چقدر صحبتهات عالی چقدر لذت بردم و اینکه از خودت و نتیجه هات توضیح دادی استفاده کردم
دختر جان چه باورهای خوبی را برای خودت مشخص کردی و اینجا که گفتی در دنیایی که همه چیز ممکنه با باورهای ما چرا جهان به ساز ما نرقصه حتما میرقصه چون تو باورهات را مشخص کردی
بهترین ها را از خدا برات میخوام چون لایق بهترین ها هستی
و از استاد عزیزم و همچنین آقا رضا هم تشکر میکنم به خاطر این تلنگر های که به ما میزنند که به خودمون بیایم
چقدر تک تک کلماتت،زیبابود،وبه دلم نشست،یه جاهایی هم اشک من رو درآورد،انگار نشانه امروز من،که از خدا خواسته بودم،کامنت شما سلاله زیبا ودوست داشتنی بود،خیلی به دلم نشست،وخیلی بهم کمک کرد،تو این راهی که تازه عین یک بچه نو پا شروع به راه رفتن کردم،ودارم آروم آروم تکامل رو طی میکنم ..
دیگه مثل گذشته خیلی عجله ندارم،واحساس آرامش خیلی بیشتری نسبت به گذشته دارم..خداروشکر
ممنونم که حالم رو خوب کردی نازنین من،سلاله ی من،دوست خوبم..
من ام دارم روی خودم کار میکنم و الان دقیقا میفهمم وقتی استاد میگفتن حال اتون که خوبه بازم باید روی خودتون کار کنید مثل غذا خوردن که هر روز لازمه.
من یه تایم طولانی حالم خوب بود ولی به مرور زمان که تمرین ها رو با تمرکز انجام ندادم رسیدم به خونه ی اول!
و جالبه برات بگم اصلاااااا متوجه هشدم چی شده که داره اوضاع برمیگرده به روال قبل حتی بدتر از قبل!
چون وقتی یه حال خوبی رو تجربه میکنی دیگه بهتر ازش رو میخوای
برای همین برات از خدا میخوام هر روز هدایت توی زندگی ات باشه هر روز حضور خدا رو حس کنی هررررر روز با خدا صحبت کنی و هر لحظه خدا بهت نشانه بده.
برات از خدا میخوام با صدای بلند خودش بهت بگه شهلا عزیزم این مسیر قشنگه رو بیا منم کنارتم.
برات از خدا میخوام بغل ات کنه
برات از خدا میخوام تک تک ثانیه هات لمس کنی بودن اش رو در کنارت و حفظ ات کنه توی این مسیر که شاید اول اش سخت باشه یا وسط هاش حالمون خوب نباشه ولی ته اش و استاد نشون همه امون دادن و حتی اگه شاهد خوب بودن اش نتایج استاد هم نبود ته دل همه امون دیگه اون نجوا بهمون میگفت ادامه بده برو جلو
شهلا جان برات هدایت بیش از پیش خدای قشنگی که داری رو میخوام.
سلام به دوست هم فرکانسی خودم ، خیلی لذت بردم از اینکه باورهای قشنگ تو از دیدن این فایل اینقدر قشنگ بیان کردی ، حتما همین طوره که میگید انشالله به اهداف شیرتون خواهی رسید چون قانون باورهای زیبا اتفاقات زیبا ، سپاسگزارم از کامنت زیباتون
استاد من از روزی که فایل های آقا رضا رو تو سایت قرار دادی انگار هدایت خدا بود که من جدی تر شمارو دنبال کنم الله اکبر
استاد جان من بلد نیستم ب زیبایی دوستان واستون کامنت بنویسم منو ببخشید
اما از تغییرات خودم بگم که با کمک شما و آقا رضا
تونستم بعد از 13 سال سیگارو ترک کنم امروز دقیقا یک ماهه دارم اکسیژن میکشم نه چیز دیگه الهی شکرررت
تغییر بعدی من این بود که پدر بزرگم کل اموالش و داده بود به عموم و من و برادرم 15 سال بود پدر بزرگ و نفرین میکردیم چون فکر میکردم تنها راه ثروتمند شدنم رسیدن ارث پدر بزرگ است زندگیم پر از شرک بود پر از حس انتقام پر از احساس بد بود نمیدونم چرا تو قسمت 14 آقا رضا یه الهامی بهم شد که ببخش علی ببخش علی همون لحظه یاد لایو شما با استاد عرشیانفر افتادم که گفتید خدا گفته اگه ببخشی ب نفع خودته استاد چی بگم آخه همون لحظه دست بچه هام و گرفتم بعد از 15 سال رفتم ب دیدن پدر بزرگم همسرم نگران بود که شاید ب ما بد رفتاری کنن اما من فرکانس خوب فرستاده بودم استاد جان پدر بزرگ و مادر بزرگ مارو دیدن انقد خوشحال شدن انقد بهمون احترام کردن که خودم شرمنده شدم که چرا 15 سال این گاری زنگ زده رو تو برف تو سربالایی داشتم میکشیدم
استاد من همه رو بخشیدم تو زندگی و از کسی دلگیر نیستم الهی شکرررت که مارو همیشه هدایت میکنی
تغییر بعدی من اینه که استاد ب خودم ارزش قائل هستم هر حرفی و نمیزنم فقط زمانی حرف میزنم که بخوام از کسی تمجید کنم و ذهن خودم و با صدای شما بمباران میکنم اصلا جای فکر منفی نمیزارم انسان آرامتری شدم و اخلاقم ب جرات میتونم بگم 180 درجه فرق کرده همه اینا رو مدیون هدایت خدا هستم که شمارو معرفی کرد از خدا سپاس گذارم بابت خلق انسانی مثل شما بی نهایت سپاس میگوییم دست همه دوستان درد نکنه با کامنت هاشون حال خوب دادن بهمون
استاد من دارم روی خودم کار میکنم و امید دارم اتفاق های مالی جذاب از راه خواهند رسید
به شما تبریک میگم بخاطر این همه تغییرات شگرفی که داشتید. و این گذشتی که داشتی.
و این احساس خوب وارزشمندی که کسب کردی.
و این نتیجه طبیعی ماندن در مسیر و عمل کردن به دانسته ها به طور مرتب است.
عامل اصلی که مرا به نوشتن کشاند، این بود که گفتید رفته بودید به دیدن پدر بزرگ و مادرتان، اینقدر دلم برای پدر بزرگ، مادر بزرگم تنگ شد و اشکم جاری شد دلم خواست الان زنده بودند و میرفتم پیششون.
خیلی دوستشون داشتم… الان ساکن بهشتنند.از بس که آدم های پاک و با خدایی بودند.
خیلی خوشحالم که تا دیر نشده رفتید دیدن پدر بزرگ مادر بزرگ. خدا حفظش شان کنه . خدا راشکر.
چقدر زیبا بود حرفات ..چقدر به دل من نشست البته که فقط بخاطر خلوصی که در اعمالت بکار بردی که یه همچین تاثیری روی من و تمام کسانی که اینو میخونن هستش ..شهامت قابل تحسین ..
اره دوست عزیز بخشیدن همین قدر که که ما از شنیدنش خوشحال میشیم و چه بسا بیشتر برای خودت که در عمل اجراش کردی لذت بخش و در قلم نمیگنجه این حد از احساس خوب ..منم بارها تجربش کردم و دقیقا میدونم چه حسی داره ..فه خودت افتخار کن رفیق و بارها و بارها با خودت تکرارش کن و سپاسگذار شجاعت خودت باش ..
خدا رو شکر که در این مسیر سبز هستیم و عاقبت ما به خیر و شادی است.
علی جان مهم ترین چیز برای رسیدن به اهداف عمل کردن به سخنان استاد است و بدون چون و چرا عمل کردن به آنها.
اگر دوستان ما مثل آقا رضا و دیگران جواب گرفتن در این راه، ما هم با طی کردن همون مسیر ، میتوانیم به خواسته هامان برسیم، باید ایمان داشته باشیم و عمل کنیم به قوانین، برات آرزو میکنم در پناه آلله یکتا، شاد، سالم، تندرست، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.
چقدر تغییرات بزرگی . آدم فکر میکنه تغییر فقط صفرهای شماره حساب. ولی همین چند موردی که شما نوشتید کلی تغییرات اساسی. اونجا که گفتید دهان بجز تحسین باز نمیکنم برام خیلی خوشایند بود که من هم با تعهد بیشتر حواسم به کلامم باشه. با آرزوی موفقیت های بیشتر
در دوران تحصیل همیشه جز شاگرد متوسط ها بودم و هیچوقت توسط معلمم تشویق نشدم. چندبار به شدت تنبیه شدم اما هرگز طعم تشویق توسط معلمم را نچشیده بودم و چقدر دوست داشتم تشویق شدن را تجربه کنم.
خداوند رؤیای کودکی من را برآورده کرد و امروز در سن 42 سالگی مورد تشویق و تمجید استادم قرار گرفتم.
ذوق و شوقی که از شنیدن تشویق استادم در من ایجاد شد بسیار فراتر از انتظارم از تجربه تشویق شدن بود. هم از خداوند سپاسگزارم و هم از استاد عباس منش عزیز.
دلیل سپاسگزاری از خداوند را همه از استادمان آموخته ایم و نیاز به بازگو کردن ندارد.
اما دلیل سپاسگزاری از استاد عباس منش را دوست دارم بیان کنم تا هم برای خودم عبرت باشد و هم برای آنان که رؤیای ارزش خلق کردن دارند.
شاید رسم عمومی این باشد که همیشه استاد در نگاه و نظر شاگرد فردی خاص و متفاوت باشد که آن تفاوت ها باعث استادی او شده است.
استاد عباس منش با توجه به آگاهی، نتایج و قدرت تاثیرگذاری شان می توانند این نگرش خاص و متفاوت بودن را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند به گونه ای که دنبال کنندگان او نتایج و شرایط استاد خود را دست نیافتنی و بسیار دور از خود تصور کنند.
اما استاد عباس منش مانند بسیاری از اساتید عمل نمی کند و هیچوقت به شاگردان از منظرکوچک بودن نگاه نکرده و با غرور و تکبر برخورد نکرده است. استاد عباس منش سعی کرده است به شکل های مختلف با در معرض نگاه قرار دادن زندگی خود با علاقمندان خود این باور را در ذهن ما ایجاد کند که من هم مانند شما زندگی میکنم.
من هم مثل شما هستم و زندگی روزمره من مانند همه شماست.
می خوابم، می خورم، خرید میکنم،تفریح می کنم،مسافرت می روم و مانند همه شما زندگی می کنم.
و حتی فراتر از آن با انتشار ویدیوهای افرادی که از آموزش های او استفاده کرده و نتایج عالی گرفته اند نزدیکی و صمیمیت بیشتری با دنبال کنندگان خود ایجاد کرده است.
شاید خیلی رازآلودتر و جذاب تر بود اگر استاد عباس منش نگاه ما را به خانه و زندگی خود راه نمی داد. درباره افکار منفی ذهن خود صحبت نمی کرد و حتی ویدیوهای من یا سایر دوستان را منتشر نمی کرد و هرگز از شاگردان خود تشکر نمی کرد.
اما اساتید مرجع اینگونه نیستند
اساتید مرجع انسانهایی هستند که از همه نظر بر جهان پیرامون خود تاثیر می گذارند و این ویژگی خاص بودن آنهاست.
استاد عباس منش عزیز تشکر شما ایمان مرا قوی تر کرده و تعهد و استمرار مرا افزون کرده است. به یاری خداوند و همراهی شما در مسیر خلق ارزش در زندگی شخصی و دنیایی ام ادامه خواهم داد.
ارزش خلق کردن و احساس ارزشمند بودن بالاترین رسالتی است که انسان می تواند در زندگی دنبال کند.
ماه ها و سال های اولی که با شما آشنا شدم هدفم فقط ثروتمند شدن بود. آنچه تصور می کردم ندارم و برای خوشبختی باید به دستش بیاورم.
اما هرچه بیشتر ادامه دادم متوجه شدم نه تنها در زندگی ام ثروت ندارم بلکه عشق هم ندارم، ذوق و شوق هم ندارم، سلامتی هم ندارم، احساس خوب هم ندارم و از همه مهمتر خدا را هم ندارم.
این بود که انگیزه و هدف من از دنبال کردن آموزش های شما تغییر کرد و تصمیم گرفتم در جستجوی نداشته های مهمتر باشم.
روند جستجوی نداشته هایم را در ویدیوهای تصویری شرح دادم و به مرور که نداشته های خود را پیدا می کردم آنچه در ابتدای آشنایی ام در رویای یافتنش بودم خودبخود در مسیر زندگی ام پیدا شد.
بارها در نوشته های دوستانم خواندم که از شنیدن توضیحات من و دیدن نتایج من اشک شوق در چشمانشان حلقه بسته است و برای این تاثیری که با ارزش خلق کردنم در احساس دوستانم گذاشته ام خداوند را سپاسگزارم اما امروز با شنیدن تشویق های شما اشک در چشمانم حلقه بست.
اشک من بر خلاف دوستانم اشک شادی نیست بلکه اشک ناراحتی است چون در این سالها می توانستم بسیار بهتر از این عمل کنم اما کوتاهی کردم.
آنجا که فرمودید نشانه های مالی مثل خونه و ماشین را می توان دید اما تغییرات درونی را نمی توان مشاهده کرد تلنگری برای من بود که چقدر می توانستم بهتر از این عمل کنم اما دچار روزمرگی ها و مشغولیات دنیایی شدم.
اما از شما استاد عزیز آموخته ام که ناراحتی را در خودم نگه ندارم بلکه آن را به انگیزه و اشتیاق سوزان برای بهتر شدن و ارزشمندتر شدن تبدیل کنم و امروز بار دیگر با شما استاد عزیز تحدید پیمان می کنم و متعهد می شوم با تمرکز و انگیزه بیشتری به دنبال خلق ارزش بیشتر باشم.
نکته جالب توجه درباره مستند زندگی ام اینکه هرگز تصور نمی کردم مسیری که طی کرده و تغییراتی که در زندگی ام تجربه کرده ام تا این حد الهام بخش و انگیزه بخش برای دوستانم باشد و جالب اینکه این چند ساعت فقط بخش کوچکی از تغییرات و نتایج استفاده از آموزش های شما استاد عزیز بود.
امروز که در این فایل درباره ارزش گذاری و ورود ثروت و نعمت به زندگی صحبت کردید، این موضوع توجه من را جلب کرد که در این چند ساله که من با استفاده از آموزش های شما استاد عزیز زندگی ام را متحول کرده ام همسرم نیز از این شرایط استفاده کرده و اکنون صاحب کسب و کاری است که بسیار موفق و پولساز است.
همین چند سال قبل بود که آرزوی همسرم این بود که 50 هزارتومان پول در کیفش داشته باشد. رویایی که هرگز در آن سالها از طرف من برآورده نشد اما سال 95 که شرایط افکار و احساس من تغییر بنیادی کرده بود تغییرات خوبی در همسرم ایجاد شد که کاملا خودبخودی و بدون اصرار من بود و کسب و کار خودش رو با 7 میلیون تومان و تاسیس فروشگاه پوشاک زنانه و بدلیجات شروع کرد.
یادمه در اولین سفر که برای خرید مغازه به تهران رفتیم با دو یا سه پاکت جنس برگشتیم چون همه پولی که داشت را خرید کرد.
با اینکه من در شرایط مالی بهتر از قبل بودم ولی هرگز به او کمک نکردم و البته خودش هم اصراری به این کار نداشت.
قدم به قدم کار رو پیش برد و بدون وام، قرض یا دسته چک کسب و کار خودش رو گسترش داد و خدا رو شکر امروز شرایط بسیار عالی در کسب و کار خودش داره که اگه می دونستم انقدر ویدیوهای نتایج برای بچه ها تاثیرگذاره از همسرم هم می خواستم که در کنار من از نتایج خودش صحبت کنه.
چون خیلی از خانم های ایرانی شرایط مشابه همسر من دارند و خانه دار هستند و پول و سرمایه ای ندارند و دقیقا همسر من با همین شرایط شروع کرد و به لطف خدا سالهاست از نظر مالی مستقل شده و جالبه که تقریبا همه خرج خوراک خونه رو خودش پرداخت میکنه چون علاقه به خرید داره و معمولا خودش می ره خرید هزینه ها رو خودش پرداخت میکنه
مقدار خیلی زیاد برای خودش انواع طلا و جواهرات خریده چیزی که از بچگی عاشقش بود و من هرگز نتونستم براش بخرم و خودش خرید.
همسر من به قدری خجالتی بود که تا همین چند سال قبل توان خرید کردن از سوپر مارکت رو نداشت چون خجالت می کشید اما امروز به شکل فوق العاده ای در کار فروش موفق عمل می کنه.
یعنی برای من نمونه واضح فردی است که از هیچ هیچ به این شرایط رسیده و توانایی های عجیبی در ارتباط برقرار کردن با مشتری و … در همسرم مشاهده میکنم که تعجب می کنم تا حالا این توانایی ها کجا بود.
کسب و کاری که از یک مغازه 10 متری با 7 میلیون سرمایه شروع شد که تازه 2 میلیون از اون هم بابت خرید کولر هزینه شد الان به مغازه ای 30 متری تبدیل شده با صد برابر سرمایه اجناس و صدها میلیون هم در این دو سه ساله برای خودش طلا خریده
نکته جالب تر اینکه مغازه همسرم در یک خیابان فرعی است و به اصطلاح فروشگاه محله ای حساب میشه
نکته جالب تر اینکه همسرم کارتخوان بانکی نداره و کارتخوانی که در مغازه اش هست برای ابزار و یراق چند سال پیش منه
نکته جالب تر اینکه در این سالها هرگز همسرم صبح سر کار نرفت و فقط بعد از ظهر ها میره مغازه
نکته جالب تر اینکه در ایام بیماری که همه جا تعطیل بود و قرنتینه بود فروش همسر من بارها و بارها بیشتر از قبل شد
نکته جالب تر اینکه تابلوی مغازه همسر من متعلق به کرایه نشین قبلی بوده و حوصله عوض کردنش رو نداره
نکته جالب تر اینکه همسر من در شبکه های مجازی برای کارش تبلیغ نمیکنه و کمتر از یک سال تازه یاد گرفته بود استوری واتس اپ میذاشت که از وقتی فیلتر شد هم دیگه سراغش نرفت
فردی که تا همین چند سال پیش هیچ توانایی در خودش نمی دید و محتاج کمک خانواده اش بود بدون سرمایه و مدرک و وام و دسته چک و قرض و هیچی الان ده ها برابر یک کارمند که از سالها سابقه کار داره درآمد داره.
حالا شاید سوال پیش بیاد که این همه موفقیت رو چطور به دست آورده یا از چه دوره و فایل و روشی استفاده کرده و جالبه بدونید که از هیچ
من در شروع آشنایی با استاد روابط عاطفی مناسبی با همسرم نداشتم ولی وقتی از دوره قانون آفرینش استفاده کردم تصمیاتی گرفتم که هرطور شده باید رابطم با همسرم رو بهبود بدم و این موضوع برام مهم شد چون می دونستم بیشترین ارتباط من در زندگی با همسرم هست و اگه رابطه خوبی نداشته باشم تحت فشار ذهنی خواهم بود بنابراین بهبود روابط برام الزامی شد.
خیلی تلاش می کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم تا دوره عشق و مودت توسط استاد ارائه شد و یکی از جملاتی که از استاد در این دوره شنیدم و درعین حالی که اصلا نمی تونستم باور کنم این بود که (شما روی خودت کار کنی رفتار همسرت عوض میشه)
خیلی به نظرم خنده دار اومد و حتی با خودم گفتم از استاد عباس منش انتظار همچین حرفی رو نداشتم ولی با خودم فکر کردم اگه چیزی برای من خنده داره به این معنی نیست که واقعیت نداره بلکه من درباره اش هیچی نمی دونم و تجربه ای ندارم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم این حرف رو باور کنم و خیلی روی دوره عشق و مودت کار کردم و انصافا من یک طرفه روی این موضوع کار کردم و اصلا نه به همسرم گفتم و نه میدونه که این دوره رو استفاده کردم و بعد از چند هفته تغییرات خیلی کوچیک در رفتارش مشاهده کردم که با اینکه اصلا چیز خاصی نبود ولی برای من نشونه بود
راستش یه جورایی خدا در ذهنم این حرف رو مرور کرد که این یک نشونه است والا اون تغییر انقدر کوچیک بود که از نظر ذهن منطقی من اصلا مهم نبود ولی ادامه دادم و به مرور تغییراتی در رفتار همسرم ایجاد شد که یه وقت هایی انگشت به دهن می موندم و می گفتم چطور ممکنه یه هو انقدر تغییر ایجاد بشه حتی در موضوعات مربوط به کسب و کار
از نظر خودم همسرم خیلی موفق تر از من بوده چون من شبانه روز روی افکارِ ، نگرش و عملکردم کار کردم ولی همسرم فقط با من زندگی کرده و خودبخود تغییر کرده.
خلاصه مطلب یک کلام: هیچ چیزی جلودارش نیست که به خواسته اش نرسه.
یعنی وقتی باید بره تهران برای خرید جنس هیچی براش مهم نیست الا رفتن و خرید کردن و بعدش هم که فروختن
یه وقت هایی چیزهایی درباره فروش میگه که برام جالبه و طبق آموزش های استاده
مثلا اینکه خیلی وقت ها در ذهنش اجناس رو می فروشه
فکر میکنه به اینکه این جنس مناسب فلان مشتریه و در ذهنش به قیمتی که دوست داره بهش می فروشش و یکی دو روز بعد بهم میگه رضا فلانی اومد همون جنس ها رو بهش فروختم
بیشتر از اینکه مشتری ازش خرید کنه همسرم به مشتری ها جنس می فروشه و همیشه از این توانایی اش متعجب می شم
ولی خدا رو شکر داستانهای کسب و کارش خیلی به بهبود باورهای من کمک کرده
مثلا یکی از باورهای من این بود که خانم ها پول ندارند که از آموزش های من استفاده کنند چون دستشون تو جیب همسرشونه
دلیلش هم این بود که مادر و خواهرها و همه خانم های اطرافم در همین شرایط بودند
ولی دیدن انبوه خانم هایی که از همسرم خرید می کنند خیلی بهم کمک کرد که این باور اشتباه رو تغییر بدم
یه جورایی خدا همسرم و کسب و کارش رو مکمل باورسازی من قرار داده و خدا رو برای این نعمت و فرصت سپاسگزارم
به نظرم توضیحات استاد عزیز در این قسمت یک کلاس کارآفرینی بود که اگه کسی رویای تغییر کردن داشته باشه به انجام همین مراحل میتونه به موفقیت های عالی برسه
چون هرچی استاد می گفت رو نه تنها در خودم بلکه چون در همسرم که خانه دار بود مشاهده کرده بودم خیلی برام جذاب بود و دوست داشتم این موضوع رو با دیگران به اشتراک بذارم.
سالها قبل در کامنت ها درباره روابطم با همسرم چیزهایی نوشته بودم که شرایط مناسبی نداشتیم و بهتر شده ولی این نوشته در واقع چند سال بعد اون نوشته هاست وقتی که من از آموزش های دوره عشق و مودت استفاده کردم و به لطف خدا همه چیز تغییر کرد.
انشاالله همیشه در مسیر ارزش آفرینی حرکت کنیم و از خودمون ردپای مثبت و موثری در دنیا باقی بذاریم چون هرآنچه از نعمت ها از خداوند به شکل پول و ماشین و … دریافت میکنیم که از خداونده و در این دنیا باقی می مونه و ما رهسپار اون دنیا میشیم.
در سرای آخرین میزان عملکرد ما بر اساس نعمت های دریافتی از خداوند نیست چون از خداونده و در دنیا باقی مونده بلکه ملاک محاسبه ارزشی است که ما در مدت حیات خود در دنیا ایجاد کردیم و آثارش در دنیا باقی می مونه
سلام جناب عطا روشن عزیز، امیدوارم حال دلتون عالی باشه و در کنار همسر ودو دخترو آقا پسر گلتون همواره در مسیر شادی و خوشبختی و خلق ارزش باشید.
خدا رو شکر میکنم که در میان انبوه پیامهای این قسمت هدایت شدم به کامنت شما و باز هم درس گرفتم و باور ساختم با تجربیات و راههایی که رفته اید.
به جرات میتوانم بگویم که تجربیات شما و امثال شما برای بچه های سایت خیلی بیشتر از تجربیات استاد برای ما قابل لمس و قابل باور و الگو برداری است زیرا همه استاد را آنقدر بالا می بینند که و خودشان را پائین که این ارتباط در ذهن برقرار نمیشه ولی وقتی نتایج شما و دوستان را می بینند که از همین آموزه ها توانسته اند راهشون را پیدا کنند و به موفقیت برسند به دلیل فاصله کم ذهنی برایشان باور پذیر تر می شود و بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند. ممنون که کامنت میذارید و تجربیات خودتون در زمینه های و بحث های مختلف به اشتراک می گذارید.
در پناه خداوند رزاق سالم باشید و خوشبخت و ثروتمندتر. یا حق
جناب عطار بی نهایت از شما سپاسگزارم برای کاری که کردید، شما نوشتید که چقدر نتایج شما روی ما تاثیر گذاشت ولی بگذارید بگویم آن چیز که تصور میکنید را به توان n برسانید حداقل فقط در مورد من.
استاد جان من فقط لذت بردم و شما را تحسین کردم، جسارت شما وقتی که دسته چک را پاره کردید، این شجاعت و ایمان را من فقط در قصه ی حضرت ابراهیم و اسماعیل درک کرده بودم.
کسب و کار شخصی تان، تعهدتان، خوشرویی تان، قدمهایی که برداشتید، هزار بار گفتید مسخره ام میکردند ولی من اهمیت ندادم، همون اصل توحید و عدم اهمیت حرف مردم، فراوانی مشتری تان، پیش فروش کردن محصولاتتان، بهبود خودتان جسمی و روحی، ترک سیگار، بستن مغازه، بهبود روابط تان با همسرتان، عروسک قشنگمان آیدا، خونه و ماشین و تمام دستاوردهای مالی تان. توحیدتون ، بهبود مستمرتون، صداقتتان، استاد باور کنید حالا حالا ها میتوانم بنویسم،
و حالا در این کامنت نتایج همسر عزیزتان، خدااااای من فوق العاده بود.
تحسین میکنم ایشان را که از صفر شروع کردن و الان به آزادی مالی رسیدن، بدون تابلو، دست خالی، بدون چک، و با ایمانی فولادی.
چقدر تحسین برانگیز هست و من عاشق این هم فرکانسی شما و همسرتان هستم.
تبریک و تبریک
احسنت و احسنت
استاد سپاسگزارم ازتون برای این ویدیو.
من عاشق ویدیوهای شما هستم، چرا که نه یکبار هم با همسرتان و آیدای جیگر برایمان ویدیو بفرستید.
دیشب که برام ایمیل اومد شما دوباره کامنت گذاشتین کلیییییی ذوق کردم گفتم باز قراره باور های خالصی که عباس منش عزیزم به ما یاد داده تکرار شه
اون نکته که گفتین شما روی خودتون کار کردین بعد به طور خودکار روی همسرتونم هم تاثیر گذاشتین دقیقا من اینو درک میکنم
استاد فرمودن که وقتی روی خودمون کار کنیم مدارمو بیاریم بالا آدم هایی که توی مدار ما نیستن حذف میشن ولی خوب ما یسریا رو دوست نداریم که حذف بشن مثلا من دوست نداشتم که پدر و مادرم از توی زندگیم حذف بشن
حالا من روی خودم کار کردم مدارمو آوردم بالا به طور خودکار روی پدر و مادرم هم تاثیر گذاشتم بعضی وقتا چیزی ازشون میبینم که به قول شما آدم انگشت به دهن میمونه
در نهایت مثل همیشه خداوندم رو بیییی نهایت سپاس گزارم برای اینکه منو به یکی از خاص ترین سایت های دنیا هدایت کرد و همچنین یکی از خاص ترین استاد دنیااااا️
واقعا به این فکر میکنم که من چقدررررررر خاصم که به اینجا هدایت شدم و متفاوتم اینن خیلییییییی لذت بخشه که تو میدونی اتفاقات زندگیت برای چی رخ میده و دلیلشو می دونی ، که بخاطر افکار ، باور وفرانسه هات
خیلیییییی لذت بخشه حال الان من با هیچییییییی قابل مقایسه نیست
خداوندم بییییییییییییییییییییییییی نهایت ازت سپاس گزارم و عاشقتم️️️️️️️
چقدر لذت میبرم از نوشته های شما و چقدر خوب درباره استاد عباسمنش عزیز نوشتین ، استاد عباسمنش عزیز من واقعا با اتمام هر فایل صوتی یا تصویری شما چه درمحصولات چه در فایل های هدیه بسیار بسیار تحسینتون میکنم و قلبم باز میشه و این honest بودن شما چه با خودتون چه با بچه های سایت باعث شده اینقدر تاثیرگذار باشید ، هرکسی به هر نحوی صدای شما به گوشش میرسه به صداقت و خلوص نیت شما باورپیدا میکنه
دقیقا مثل حضرت محمد که به صداقت و درستکاری معروف بوده توی دوران زندگیش و مردم از هرکجای کره خاکی جذبش میشدن
شجاع مثل حضرت ابراهیم که با نهایت توکل تسلیم الله بوده و به الهاماتش جامه عمل میپوشونده
آقا رضای عزیزم بسیار بسیار بهتون تبریک میگم که چقدر شیرین و دلنواز مسیر تکامل بندگیتون رو توی این چند سال برامون توضیح دادین ، سپاسگذارم که چند قسمت جذاب رو برای ما مثل یک دوره آموزشی ساختین و باعث هدایت و تعهد هزارااااان نفر در ادامه زندگیشون شدین
چقدررررر دخترتون زیبا ، بانمک ، شیرین و دوست داشتنی هست خدا عمر بابرکت و سلامتی بده به خودتون و خانواده عزیزتون
درآخر این کامنتتون و صحبت های زیباتون چقدر قشنگ گفتین که همه چیز از خداونده و برای ما چیزی جز ارزشی که خلق کردیم نمیمونه
انشاءالله خدا عزت و سلامتی و ثروت روزافزون رو بغیر حساب به زندگیتون وارد میکنه
سلام به آقا رضای عزیز و ممنون بابت این صحبت های الهی.
من که سیر نمیشم از خواندن کامنت زیبای شما و فک کنم این داستان کسب و کار همسر شما خودش یه فایل چند قسمتی باشه و مطمئنم میتونه به خانوم ها و همه ی ماها کمک کنه برای رهایی از باورهای غلط.
من همه قسمت های برنامه شما را مثل یه سریال هیجان انگیز با اشتیاق نگاه کردم و چیزهای زیادی از شما یاد گرفتم. واقعاً این حد از تعهد شما را تحسین می کنم. من تا حدی به دلیل شرایطی که داشتم دچار افسردگی شده بودم ولی برنامه های شما انگار یه انرژی تازه ای برای حرکت جدی به من داد و چند روزی هست که دارم خیلی قویتر روی برنامه های استاد کار می کنم و به صورت جدی تری درس می خونم.
از شما ممنونم و امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشید.
تحسین میکنم اینقد برای درکت بالات از آموزه های استاد عزیز و برای نتایج عالی که گرفتی
تحسین میکنم برای این پیشرفت های عالیت
خداروهزاران بار شکر رابطه من با همسرم هم اینقد خوبه خود همسرم هم همش میگه چقد راحت رابطمون عالی شده و هر روز داره بهتر میشه
واقعن با توجه به نکات مثبت هم خیلی بهترتر میشه
واقعن با خدا بودن و استفاده از آموزه های استاد در همه جنبه ها میشه ب موفقیعت رسید
راستش همسر من هم خیلی خیلی راحت ب خاستش میرسه اینقد راحت تو این چن سال رسیده که رویایی
باهم حرف زدیم و به نتیجه رسیدیم چون توی ذهن خانوم ها از اول برای پول در اوردن و باور کمبود و باور اینکه باید زیاد کار کرد و پول در اوردن سخته و ذهن منطقی در این موارد ندارن خیلی راحت ب خاسته هاشون میرسن
و باید ما هم یاد بگیریم منطق بزاریم کنار و خواسته هارو ب خداوند بدون شرط شروط بگیم و اون امادس تا خواسته های مارو اجرا کنه
ممنون برای کامنت زیبات
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون
سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به این کامنت بی نظیرتون
من از همون روزهای اول که استاد عباس منش عزیزم فایلهای تصویری از صحبتهای شما رو گذاشتن روی سایت همرا ه بودم باورتون نمیشه چقدر این فایل های شما برام قابل درک وتاثیر گذاربود وچقدر امیدوارتر شدم برای ادامه مسیر چقدر از شما الگو گرفتم چقدر به رشد وپیشرفتم کمک کردین وسپاسگزار استادعزیزم هستم که اینقدر ارتباط صمیمی وخاکی با دانشجوهاشون دارن واینقدر مسیر زندگیشون صادقانه هستش که همچون شاگردانی چون شما تحویل جامعه میدن.
استاد عطارروشن سپاسگزارم اینقدر خالص وصادقانه اومدین ومراحل رشدتون رو بیان کردین.
الآن که درست زمانیکه به این هدایت نیاز داشتم هدایت شدم به کامنت شما واز همسرتان درس گرفتم وبه این باور رسیدم که میشود.ازهمینجایی که هستم به درآمد بالا وآزادی مالی برسم واینکه اصلا نگران این نباشم که همسرم دراین مدار نیستن واین باور درمن ساخته شد که وقتی استاد عزیزم میگن شما فقط روی خودتون کار کنید وجهان شرایط روتغییر میده وافراد اطرافتون یا تغییر میکنن یا از مدارشما خرج میشن.وامروزبا کامنت شما این باور رو با اعماق وجودم درک کردم وباور کردم.
انشاالله هرکجا هستین شاد وسالم وسعادتمند باشید درپناه حق
اولین کامنت من درمورد این چندقسمت از داستان زندگی شما:من واقعا شمارو تحسین میکنم که اینقدر متعهدانه قانون رو در زندگیتون اجراکردید(عمل کردید)انقدر صحبت های شما برام لذت بخش بود که هر قسمت رو بارها وبارها گوش دادم،انقد که از دل میگفتید انقد که باجزییات گفتید،گفتن همین جزییات باعث شد به دل بشینه حرفاتون وانقدر تاثیرگزارباشه برای ما،چون خیلیا که از زندگیشون میگن که چطور به موفقیت رسیدن یه چیزکلی وجامع میگن،که خداجورش کرد خدا رسوند،خدامعجزه کرد…
همیشه توذهنم میگفتم خب یعنی چجوری؟
خداچجوری کمکش کرده
چجوری فلان پول رو براش جورکرده
چجوری ازهیچی خونشو خریده،کسب وکارشو راه انداخته
ولی وقتی شما باجزییات تمااااام از زندگیتون ازتک تک هدایت های الهی گفتید انقدر برام جذاب بود که پراز شوروشوق وامید شدم متعهدترشدم
شایدشماندونید که این صحبت های شما زندگی خیلیا رو دگرگون کرده
خوش به حالتون جناب عطارروشن که اینقدر توانا هستید درکنترل ذهنتون افکارتون،هرچی تحسینتون کنم کمه
وهمچنین تحسین میکنم خانم محترمتون رو بازهم الگویی خوب برای ماخانم ها
من خانه دارهستم والبته مدرک لیسانس زبان هم دارم وآرزوم ازبچگی این بود که خودم بتونم درامد داشته باشم وشغل داشته بود بعداز ازدواجم بااینکه همسرم این درخواست منو قبول کرد که با کارکردن من مشکلی نداره،ولی به مرورشروع به مخالفت کرد خیلی موقعیت های خوب داشتم ولی مانع شد،اون موقع ها با قانون آشنا نبودم واعتراف میکنم حتی الانم که میدونم مانع توی ذهنمون هست هیچکس قدرت تاثیرگزاری تو زندگیمون رونداره مگراینکه مابهش قدرت بدیم،نتونستم این ذهن رو کنترل کنم
و انقد علاقه دارم که خودم برای خودم پول بسازم بااینکه همسرم مخالف بود با چندمورد از کارهایی که تجربه کردم ولی باز ادامه دادم گفتم من مگه چقدرفرصت زندگی دارم که بخام باب میل خودم زندگی نکنم،خلاصه ادامه دادم انقدر حس خوب وشوق وذوق داشتم توکارم که انگار رو ابرها بودم،ولی از اون طرف زندگیم داشت خراب میشد تاجایی پیش رفتم که مجبور بودم بین زندگیم وشغلم یکیشو انتخاب کنم واز اونجایی هم که بچه داشتم نخواستم زندگیم خراب شه،کوتاه اومدم و دوباره زندگی شد باب میل همسرم،وباهزاران آرزوی مانده در دلم
وهنوزم که هنوزه نتونستم به خواستم برسم
نمیدونم مشکل از کجاست چیه که بعدازچند سال کارکردن روباورهام که به خیلی ازمعنویات رسیدم اما هنوز این خواسته به درامد رسیدنم محقق نشده
همسرم اعتقاد داره شغلی داشته باشم که توخونه باشه باهیچ مردونه ای درارتباط نباشه اگه میتونم اجراش کنم اگه نه هم که هیچ…
یه چندبار فروش خانگی لباس واین چیزا تجربه کردم ولی ازاونجایی که علاقه نداشتم نتیجه خاصی نداد فقط تجربه کسب کردم
جناب عطارروشن اگربتونید منو راهنمایی کنید که چطور باورسازی کنم چه باوری بسازم چه اقدامی کنم تا به نتیجه به خواستم به آرزوم برسم ممنون میشم
اینو هم بگم که همسرم با من متفاوت فکرمیکنه عمل میکنه فردیه که دائم ازشرایط کاریش گلایه داره از روزگار…وبسیار درونش ناآرومه
برعکس من که باوجود تضادهای زندگیم خیلی اروم وخونسردم وتوکلم به خدا زیاده وامیدم به اینده بسیار
وهمسرم کلا بااین فضا مخالفه وحتی یه زمانی میخواست مانع بشه تا من از آموزه های سایت استفاده کنه ولی من تاجان دارم این راه رو ادامه میدم
خیلی سپاسگزارم که از تغییرات ونتایج همسرتون هم نوشتید،خییییلی ذوق کردم خییییلی زیاد
باهر نکته جالبتری که نوشته بودید چشمام گردمیشد ومیگفتم وای چه جالب ، خدایا چه جالب ، الله اکبر چه جالب واقعا چجالب خیلی خیلی جذاب بود خونوادگی تحسین برانگیزهستید
همیشه گوشه ذهنم در مورد اطرافیانم یه پیشفرضی میومد که اینا تغییرناپذیرن بهترین راه جدایی هست
یه جاهایی خودم اگاهانه اون جدایی رو ایجاد کردم یه جاهایی جهان ، یه جاهایی رو که نتونستم ولی یسری تغییرات در اون افراد میدیدم که گاهی شگفت زده م میکرد، ولی اون تغییرات ثبات نداشت… کامنتتون پیشفرض من رو درهم شکست ومن رو برای تغییر خودم وادامه دادن وتحسین کوچکترین نشانه ها مصممتر کرد
سپاسگزارم
احساس عالی وشادی بیشتر سهم قلب پاک ومهربونتون
خداوند به خونواده وزندگیتون سلامت آرامش برکت ثروت،خوشبختی وسعادت بیشتر وعظیمتر عطاکنه
سلام آقای عطار روشن تبریک میگم رشدوپیشرفت تون و سپاسگزارم بابت اینکه نتایج عالی تونو بیان کردین براتون توفیق بیشتر توی درک و عمل به قوانین درخواست میکنم خیلی کمکم کرد به درک بهتر آموزشای استاد. فهمیدم تعهد واقعی رو و باعث شده زمان بیشتری حالم خوبه زیبایی های بیشتر برام فراهم میشه و تمرکز دارم رو خلق خواسته هام و مطالبی که در مورد پول و ثروت گفتین عالی بود حالا منم خونه ای که با تجسم خلقش کردم دارم اجاره میدم و با توجه به تجربه شما که در مورد چک و برخوردتون با پول و ثروت گفتین یه سوال برام ایجاد شده دارم خونه رو اجاره میدم و مبلغ رهن رو چطور استفاده کنم که مطابق با قوانین باشه سپاسگزارم اگه راهنمایی م کنید
ازتون بی نهایت ممنونم برای این فایل جدید و اگاهی های بی نظیر …
هرجایی هستی،بند کفشت رو سفت تر ببند
جا داره ده بار دیگه این فایل رو بببینم و از روش بنویسم تا حق مطلب این اگاهی ها ادا بشه …
اما انقدر ذوق دارم براتون بنویسم که الان تو چه شرایطی هستم بعد تموم شدن فایل این کامنت رو مینویسم.
استاد تو کامنت قبلیم توضیح دادم تو چه شرایطی هستم براتون لینکشو میزارم و بعد ادامه میدم …
abasmanesh.com
امروزبا رفیقم رفتم دفترمدیریت پرستاری تا ببینم تصمیم نهاییشون برای درخواست های من چی بوده!
اما مترون جلسه بود و سوپروایزر گفت من ی خبرای ریز دارم
بین خودمون بمونه،مثل اینکه میخوان ازت خواهش کنن حداقل تا بعد عید بمونی و بعدش بری(ایام عید بیمارستان شهر ساحلی خیلی شلوغه)ولی تو نشنیده بگیر و با خود مترون صحبت کن …
بعد باهم برگشتیم بخش …فکرم مشغول بود …ولی کلامی و ذهنی دائم تکرار میکردم
میگفتم خدایا من تسلیمم ،تو بگو ..من هیچی نمیدونم …اصلا نمیدونم برم خوبه یا بمونم،نمیدونم مرخصی خوبه یا انتقالی …
تو بگو،تو حرف بزن،تو کمک کن،تو الهام کن…
واقعا ذهنم خالی بودو هیچ ایده ای نداشتم …
چند دقیقه نگذشت …خداوند جواب داد :
رفیقم گفت ببییین سعیده! برو به مترون بگو،اوکی من تعطیلات عید میام بهتون کمک میکنم به شرط اینکه بزارید این ماه برم !
به نفعتم هست،از شلوغی ها و دید وبازدید عید درامانی…
به همین وضوح …به همین سادگی
فقط گفتم دمتتتت گرم! رفتم پایین!
مترون هنوز جلسه بود،ساعتم رو نگاه کردم گفتم اگر تا ده دقیقه دیگه اومد بیرون یعنی من باید این حرف هارو بهش بزنم!
تو سالن قدم میزدم که یکی از سوپروایزرها( که نود درصد بیمارستان باهاش مشکل دارند ومن اگاهانه همش روی خوبی هاش تمرکز کردم) دستم رو کشید بیاد اینجا بشین خسته میشی …
اینم نشونه ی خدا دیدم …
خلاصه دقیقا اخر اون تایم ده دقیقه ای که گرفتم ،مترون اومد بیرون …خیلی عجله داشت …گفت کار دارم باید برم سریع …
و من رهاتر از همیشه …لبخند زدم،گفتم برم ؟ی وقت دیگه بیام ؟
بعد خودش وایساد …
با همون لحن صحبت کردنش که پر از عجله ست ..گفت ببین من با درخواست مرخصیت مشکلی ندارم،ولی بزار بعد عید خواهشا،نیروهامون کمه !
گفتم خانم … عید مشکل دارید؟
من 15 روز عید میام کمکتون،کشیک میدم،ولی الان من مشکل دارم نمیتونم تا بعد عید صبر کنم …
نگام کرد،گفت باشه حله!بقیه ش رو با مسئول بخشت هماهنگ کن !
بله استادجانم …از فضل خدا با 3 ماه مرخصیم موافقت شد …به همین قشنگی…
منی که این همه سال جنگیدم،این همه مدت به همه رو انداختم،شرک ورزیدم …
فقط با روی خودم کار کردن …خداوند قدم به قدم هدایتم کرد …
به قول مسی …اگر میخواستم خودم برنامه ریزی کنم، هیچ وقت نمیتونستم مثل پلنی که خدا برام چید ،انقدر خوب همه چیز رو بچینم …
اول بچه هام رو فرستاد گرگان !گفتم چشم !
بعد گفت اسم انتقالی رو نیار!بگو 6 ماه ماموریت میخوام برای گرگان وبرمیگردم،گفتم چشم!
دستان خداوند اومد ماموریت رو توی سیستم ثبت کرد بدون اینکه من دست به کیبورد کامپیوتر بزنم!
بعد بدون اینکه من روحم خبر داشته باشه یک نفر از بیمارستان گرگان اومد درخواست انتقالی داد برای بیمارستان ما !
و درواقع اگربا ایشون جابه جامیشدم،میتونستم انتقالی کامل بگیرم!
(سال های قبل همش بنر هام رو میرفتم دم بیمارستان های گرگان میچسبوندم،بلکه یکی ببینه و بخواد جابه جا بشه باهام!حالا من نشستم روی دوش خدا،خدا دستشو فرستاد که بیادبیمارستان ما بنر بزنه!کسی نمیخواد گرگان بره من جاش بیام؟؟؟؟؟)
ولی استاد به قول رضاجان،اساس اموزش هام درست بود!
من حتی به این انتقالی و جایگزینش نچسبیدم …
باید ی کمیته تشکیل میشد تا همه ی مسئولین بیمارستان درخواست من رو بررسی کنند و اوکی بدن!هر هفته به ی دلیل مسخره تشکیل نمیشد!
شیطان نجوا میکرد انقدر بیمارستان لفتش میده،همین ی نفرم پشیمون میشه و از دستش میدی!
محکم بهش گفتم،من ایشون رو پیدا نکردم که الان نگران از دست دادنش باشم!
من کارهای اداریم رو به خدا سپردم!
همه ی اتفاقات به نفع من پیش میره!
تو کامنت قبلیم گفتم چند روز بعد، خدا تو خواب بیداری بهم گفت حالا برو درخواست مرخصی با حقوق بده!
نفهمیدم چرا!ولی این ی قدم جدید بود!گفتم روچشمم !
وفرداش درخواستم رو دادم …
همه میگفتن موافقت نمیکنن …میگفتن امکان نداره ..میگفتن به هزارتا دلیل رد میشه!
من اروم بودم مثلهمیشه…خودمم تعجب میکنم چه جوری تونستم ذهنم رو کنترل کنم !فقطمیگفتمهر اتفاقی بیفته خیره!
استاد من الان میفهمم پلن خدارو …
اگر با انتقالی من موافقت میکردن!من ازین بیمارستان میرفتم تو ی بیمارستان دیگه!
روز از نو،روزی از نو!
باید پشت هم کشیک میدادم،تازه بیمارستان شهر بزرگتر،کشیک های بیشتر …
ولی من درخواستم از خدا ازادی مالی و زمانی و مکانی بود!
خواسته م توحید بود!خواسته م درومدن از کارمندی بود …
و این مرخصی بهترین پلن خدا برای من بود …
تا هم وقتم ازاد بشه!هم حقوق داشته باشم!هم تمرکزی روی خودم کار کنم تا بزودی درخواست انصرافمم رو بنویسم به امید خدا!
الان که برمیگردم به عقب میبینم،تموم اون قدم ها رو اگر برنمیداشتم …اصلا این نتیجه پیش نمیومد …
حتی امروز هم خدا برام برنامه ریزی کرد ،که سوپروایزر بهمون تقلب برسونه،بگه داستان چیه!بعد جوابش رو به زبون رفیقم بیاره و من برم به مسئولم بگم و موافقت کنه بدون هیچ مقاومتی …تازه ازم خواهش کردن! برای عید بیام …
به قول مسی …اگر میخواستم خودم برنامه ریزی کنم، هیچ وقت نمیتونستم مثل پلنی که خدا برام چید ،انقدر خوب همه چیز رو بچینم
به نام خدایی که سروری کایینات هست
سلام به سعیده عزیزم
سعیده عزیزم میخواستم خواب شوم ولی خود خداوند من را به این صفحه به این فایل و به این کمنت آورد یکسال از کمنت تان میکذرد و چی زیبا شاهد توحیدی شدن تان هستم
این ایمان تان چقدر دوست دارم به خدا
سعیده عزیزم خداوند آنقدر واضح و عاشقانه برایم سخن میگوید بار ها زیبا گفته صبر داشته باش پاکیزه من برایت زیبا میچینم ولی آن چنان که ایمان داشته باشم ندارم
من همیشه چیزی که در قلبم بوده بدون ریا یاد کردیم سعیده عزیز اولین کامنت شما را که من امسال دیدم در جمع کمنت های منتخب واقعا بخیلی کردم میدانم خوب نیست ولی دست خود من نبود ناخودآگاه بود این حس من دوست ندارم این از خاطری بود که گفتم چقدر خدایا زیبا به تو ایمان دارد چرا بیشتر از من دوستت دارد چرا حس میکنم رفیقت شده چرا من این طور نباشم چرا ایمان من اینگونه نباشد
ولی میدانی بار ها چقدر خداوند عاشقانه برایم گفته پاکیزه صبر داشته باش تو هم روزی با کار کردن مثل سعیده عاشق من میشوی یارت میشوم تحسین اش کن الگو بگیر ازش
حتی قشنگ یادم هست اولین کمنتی که برای تان نوشتم به امر خدایم بود گفت برو برایش بنویس زیبا با قلب باز تحسین اش کن و من انجام دادم
حالا که این کمنتتت خواندم چقدرر دید من تغییر کرده چقدر با عشق ناخودآگاه تحسین ات کردم و ازت الگو گرفتم چقدرررر دوستتتت دارم و چقدررر عاشقانه کمنت هایت میخوانم
میدانی جالب اش چیست یک روز من به خدا گفتم
گفتم خدایا من هم مثل سعیده عزیز مثل استاد عباسمنش عاشق ات میشوم قول هست بیبین میدانم زیاد راه هست تا روی خودم کار کنم تا ایمانم قوی شود ولی همین حالا هم قشنگ خدا را حس میکنم قشنگ رفاقت اش حس میکنم قشنگ صدایش میشنوم قشنگ شده رابطه ام با خدا
دوستتتت دارم رفیق عزیزم در آغوش خداوند در حال عشق بازی با حضرت یار باشی
خدایی مهربانم در زیر همین کمنت «روح خودت پاره از خودت ، بنده عزیزت » خودت برایش کمنت بنویس خدایی مهربانم
(روی هر پله ای که سمانه عزیزم باشد ، من خدا یک پله بالا تر است.
نی به خاطر این که خدا هستم ، به خاطر این که دست سمانه عزیز دردانه خودم را بگیرم … )
سمانه عزیزم من عاشق ات هستم سمانه عزیزم من بی نهایت دوستتتتت دارم قسم به بزرگی خداوند من در هیچ یک کمنت های خود فکر نمیکنم چی بنویسم فقط هر چی در قلبم بیاید مینویسم
حالا فقط میخواهم بگویم که عاشقت هستم خواهر خوش قلبم
چرا آنقدر مهربان و خوب هستی چقدر قلب زلال داری چقدررر کمنتت هایت بوی خدا را میدهد
یکجای خوانده بودم که نوشته بود خداوند شبیه هیچکس نیست ولی زیاد آدم هاست که شبیه خداوند هستن عزیزم تو شبیه خدا هستی همانقدر عشق و مهربان هستی
عزیزم از کمنت هایت قشنگ میشود انسان عشق خداوند را حس میکند من این قلب پاکت را میبوسم این زیبایی قلبت را میبوسم
سمانه عزیزم نمیدانی چقدر حس خوب نسبت به خودت به کمنت هایت دارم چقدرر دوستتت دارم
نمیدانم چگونه سپاسگذاری کنم
زیاد قشنگ نوشتی زیاد زیبا بیان کردی زیاد حس قشنگ برایم دادی الهی بهترین بهترین حس ها را تجربه کنی
میدانی همین امروز از خدا درخواست کردم یکی از کمنت های بچه ها را دیدم زیاد عالی برایش نوشته بودن گفتم خدایا من هم دوست دارم تجربه کنم
و این خدا را میبینی که چقدر زیباست چقدر زود پاسخ میدهد
از طریق سمانه دوست داشتنی خود برایم نوشت
من آنقدر استاد دوست دارم شما بچه ها را دوست دارم که میدانی تازه درک کردیم برایم ملیت مذهب زبان هیچ چیزمهم نیست چون همه ما یکی هستیم همه ما قطره های از دریا خدا هستیم پاره از خدا هستیم و زیاد لهجه شرین تان دوست دارم زیبایی تان دوست دارم
زیاددددددددد دوستتتتتت دارم عاشقت هستم عزیزم
از خداوند مهربانم برایت اغوشش را خواهان هستم میدانی هیچ جای زیباتر از آغوش خدا نیست امن تر از آغوش خدا نیست وقتی در آغوش خدا باشی پادشاه هستی
الان که دارم این کامنت رو مینویسم 2 اسفند 1403 هستش
امیدوارم با ایمان و توکلت به هرچیزی که دوست داشتی تا الان رسیده باشی و این مسیر همیشه برات باز باشه و به خواستههای بزرگترین هم برسی
وقتی داشتم به کامنت شما فکر میکردم خودم رو یادم افتاد و خواستههایی که دارم / همش با خودم میگم که مثلا فلان خواستهای که دارم نمیشه تا عید محقق بشه، چون دارم با عقل زمینی خودم و برنامهریزی خودم پیش میرم.
میگم نمیتونم که فلان کارو انجام بدم ، یا بهمان کار این تجهیزات رو میخواد اما باید حواسم باشه که اونی که داره این جهان رو هدایت میکنه و هیچ برگی بدون اذن اون روی زمین نمیفته، حواسش به من هست
کافیه که توکل کنم به اون و بذارم برنامههارو خدا پیش ببره و به قول تو من فقط بشینم روی دوش خداوند و لذت ببرم(البته که باید ایمان عمل کردن به الهامات خداوند رو داشته باشم)
برات آرزوی موفقیت در همه مراحل زندگی رو میکنم
سخنی با استاد :
استاد جان شما تا الان 200 بار تو فایلهای مختلف گفتید که «بچهها برید کامنتارو بخونید ، توی کامنتا واقعا گنج گذاشتن ، نمیدونید که چقدر یاارزشن
همیشه یه حالت بیتفاوتی نسبت به کامنتا داشتم (همینطور به مقالاتی که مریمجان اول فایل مینوشتن)
چندین روزه که شروع کردم به خوندن مقالات اول فایلها ،همچنین مقالات داخل سایت و خوندن کامنت ها »»» خدا شاهده که با خوندنشون هربار اشک شوق تو چشمام جمع میشه ، تازه یاد گرفتم که کامنتارو برای خودم بذارم جزو علاقهمندیها و …
به خدا که این کامنتا بسیار ارزشمندن و آدم با خوندنشون اصلا مسیر براش باز میشه انگار
کارهایی که بقیه کردن براش باورپذیر میشه
خدا ممنونم بابت راهنمایی من به این سایت زیبا
از همه شما هم ممنونم بابت حضورتون تو این سایت الهی
خداوند با هدایت من به خوندن ردپای 2 سال پیشم بهم گفت بِببین! 2 سال پیش،هیچ وقت توی رویاتم اینجای زندگیت رو تصور نمیکردی!کی برات این همه کار انجام داد …؟!بقیه ی کارهارم خودم برات انجام میدم!
بازم به قول استاد:
وقتی من میام بازی رو از ذهن آغاز میکنم،من میام کارهای ذهنی رو انجام میدم!یکسری ایده ها به من گفته میشه و عمل میکنم.
ولی من یک قدم برمیدارم؛خداوند میلیارد قدم برای من برمیداره!
بازی اینه
در بحث تجسم،باور،کنترل ذهن؛وقتی میایم از ذهن استفاده میکنیم،ما در زمان مناسب،درمکان مناسب قرار میگیریم با ایده ی مناسب
و بعد کارها روون میشه!کارها راحت میشه!کارها سریع میشه!کارها لذت بخش میشه!و اتفاقات رخ میده!
علی آقا …
خدا برای مرخصی با حقوق شد.
خدا برای من انتقالی بدون جایگزین شد.
خدا برای من انصراف از کار رسمی شد.
خدا برای من یک در جادویی و مهاجرت توحیدی به جزیره ی کیش شد.
خدا برای من بهترین مدیرعامل و تاجر توحیدی دنیا شد.
خدا برای من عزت نفس،رشد شخصیت،باز شدن قلب،آروم شدن روح،صلح درون وهدایت های پشت سر هم شد.
خدا برای من کارت پولِ جادویی شد.
و خدا من رو روی دوشش سوار کرد و گذاشت وسط مسیر عشق و علاقه م…
و این مسیرِ پر از عشق ادامه دارد…این نور ادامه دارد…این مسیر سعادت دنیا و آخرت ادامه دارد …
بازم از شما سپاسگزارم بی نهایت که دست خدا شدید و امشب هدایتش رو به دستم رسوندید.
براتون بهترین هارو آرزو میکنم.الله یارتون باشه همیشه
با سلام خدمت استاد جااااان و خانم شهریاری الله اکبر از این خدا مگه داریم مگه میشه امروز پشت فرمون یه مسیری رو می رفتم و دقیقا یه تجسم می کردم که با خودم می گفتم اون موقع که استاد این آیه رو می خوند من نمی فهمیدم ولی حالا که خودم رسیدم می دونم دقیقا همین آیه رو خوندم برای خودم دمت گرم که خدایی به خودت میاد بزرگی به خودت میاد الهی شکرت
و یه تشکر ویژه از شما خانم شهریاری از کامنت های زیبای که می گذارید
اگه غیر از این نتایجت باشه باید تعجب کرد. یعنی اونقدر عالی روی خودت کار کردی و اونقدر بی نظیر ایمان عملیت رو نشون دادی و شجاعت قدم برداشتن رو به جهان نشون دادی که به طور قطع و یقین بهتر و طلایی تر از این در انتظار تو خواهد بود.
برات از خداوند بهترین ها رو درخواست میکنم بنده شایسته و توحیدی پروردگار.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام به برادر عزیزم و سپاسگزارم از وقتی که برام گذاشتید و لطفی که بهم داشتید و برام کامنت گذاشتید
حقیقتا فرکانس کامنت شما،انقدر بالا بود ،انقدررر در زمان مناسب درمکااان بووود که خدا گفت بنویس و سپاسگزار این دست پرقدرت من باش
من بی نهایت از جمله جمله کامنت شما سپاسگزارم
هرکدومش یک بمب انرژی بود برای من …
همین امروز که من تمرکز بالا گذاشتم روی دوره ها،همین امروز که من چندین ساعت گوش کردم و نوشتم و خوندم و کامنت گذاشتم
همین امروز که به خودم متعهد شدم تموم مرخصی و تموم وقت و انرژیم رو بزارم برای درک بیشتر دوره های استاد
Right away!
کامنت شما یک بار دیگه موتور من رو روشن کرد!
استاد همیشه میگه اول که میخواهید تغییر کنید جهان مقاومت میکنه،ولی وقتی استمرار شمارو میبینه،سر تعظیم فرو میاره!
من امروز به وضوح دیدم این داستان رو!
به مادرم گفتم بیبیین مادر جان،فکر کن من دوهفته دیگه کنکور دارم،لطفا نه برنامه ی مهمونی بچین،نه حدامکان مهمون دعوت کن !من میخوام تمرکز بزارم روی درس هام !
بعد چی شد؟ صبح بیدار شدم دیدم عمه م ساعت 6ونیم صبح پیام داده شام بیاین خونه ی ما !!!
عمه ی من:| ساعت 6ونیم صبح:|
خواب هم اگر میدید امکان نداشت اون وقت صبح بهم sms بده!
بعد مامانم تازه متوجه شد واقعا من رفتم تو اتاق و بیرون نمیام غرهای ریزش شروع شد!
این چه وضعشه!مرخصی گرفتی پیش ما باشی یا تو اتاق باشی،و هزارتا گله وشکایت دیگه …
بعد میرفت میومد بیا فلان روز با قطار بریم اینچه برون!یکم برای بچه هات وقت بزار!
میرفت میومد میگفت اینجا نمیریم؟اونجا نمیریم؟
چی میخونی تو اصلا؟ دیگه نگممم براتون
بعد من سعی کردم روی ویژگی های مثبت مادرم تمرکز کنم و هی به خودم بگم همینایی که امروز بهت خورده میگیرن بعدا که نتیجه ها واضح شد براشون،وایمیستن کنار و برات دست میزنند!
هرچند ی جاهایی فرمون از دستم در رفت و یکم عصبانی شدم ولی باز خداروشکر تونستم افسار ذهنم رو به دست بگیرم!
بعد عصر دخترخاله م اومد اینجا
بعد بچه ها الکی بهونه گرفتن ببرمشون پارک
(همییین الان که داشتم براتون مینوشتم،زنگ خونه رو زدند،عموم وزنعموم اومدن اینجا :))) ولی من احوال پرسی کردم اومدم تو اتاق )
میدونید؟اینا همه سنگ های جهان بود برای اینکه نزاره من پیش برم !
ولی سنگ هاش اندازه کلووخ هم نبود …
من با قدرت ادامه دادم و کلیی تمرکز کردم روی دوره ها …
حتی وسط نوشتن ها ،خمیازه میومد،یا خواب آلوده میشدم با ی آهنگ شاد سریع انرژیم رو بالا نگه میداشتم!
یا میگفتم ببین سعیده !
خونه میخوای ،ویلا میخوای ،ماشین میخوای ،شغل مورد علاقه میخوای ،ثروت بی حساب میخوای ،توحید میخوای ،عشق بازی با خدا میخوای،روابط عالی میخوای الان باید بیدار بمونی !
اگر اینابرات مهم نیست اووووکیبرو رااحت بخواااب !
بعد دوباره انرژی میگرفتم برای ادامه …
البته که قانون سلامتی یک موهبت بزززرگ بود برای من که الان خیلی راحت تمرکز کنم و انرژیم اصلا قابل مقایسه نیست با قبل…!
قشنگ میفهمم اون موقع هایی که حال آدم از لحاظ معنوی خوبه، چقدر فرکانس های خوبی رو ارسال میکنه،
پس لطفاً توی همین حال و احساس بمون
این پیام اگر از طرف خداوند و جهان در زمان و مکان درست به من نرسید،با کدوم برنامه ریزی انسانی میشد این کارو کرد …
بینهایت بینهایت ازتون سپاسگزارم
ی جایی استاد تو دوره دوازده قدم میگه :اونایی که بیشترین خرید رو از ما کردن و نتیجه گرفتند،کمترین کامنت رو گذاشتند!ولی من کم کاری های اونا رو با مثال های خودم جبران میکنم!
این جمله ی استاد همون موقع ی زنگی توی سرم به صدا درآورد !
حالا میخوام همینجا به خودم تعهد بدم ،من اون شاگردی میشم که با تموم دوره هایی که دارم،هم بیشترین نتیجه رو میگیره،علاوه براون از خودم قدم به قدم ردپا میزارم توی سایت…تا مثال بشم برای استاد…تا یقین بشم برای استمرار بقیه،تا اعتماد بشم برای شروع ،تا ایمان بشم برای شاگرد های بعد خودم …
علی آقا ازتون ممنونم که برام نوشتید،وکمک کردید تا من هم این جملات رو از ذهنم بیرون بکشم و غرق عشق خدا بشم …
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و شاگرد اول کلاس استاد عباسمنش خانم شهریاری مهربون
خانم شهریاری من کاملا اتفاقی هدایت شدم ب این کامنت سال پیش شما
انگار یکی گفت این مال خودته علی آقا
برسم ب داستان دیروزم
خانم شهریاری من چند ماهی هست کلا از سرکار میام تو خونه هستم تا 24 ساعت بعد برم سرکار کل تایم و میزارم تو سایت و قران خوندن
جوری که تو ایام محرم اصلا بیرون نرفتم
دیروز مادرم فهمیده من چند ماهه بیرون نمیرم دیروز ب من میگه بنده خدا افسردگی گرفتی برو بیرون خونه نمون بیچاره میشی گرفتار میشی و هزار حرف ………………………………………
نتونستم از خودم دفاع کنم خیلی ناراحت شدم یاد ده سال پیش خودم افتادم که آگاهی امروز و نداشتم با دوست های داغون رفت و آمد داشتم شب ها دیر میومدم خونه مادرم فحشم میداد کجا بودی چه غلطی میکردی با دوستان منم جوابشو میدادم متاسفانه
الانم دارم میبینم تو مسیر درست دارم حرکت میکنم بهم میگن افسرده شدی واقعا ب این نتیجه رسیدم نمیشه با حرف مردم زندگی کنی هرجور باشی بازم
بهت حرف میزنن
من تعهد دادم تا پای جانم تو این مسیر الهی قدم بردارم و تسلیم پروردگارم باشم و انقد تمرکزی کار کنم خودم و از فرکانس اینا جدا کنم
این کامنت شما چقد خوب بود
تعهد دادی جدی کار کنی انگار واسه من نوشته بودی اونم سال پیش الله اکبر
……………………………………..
یه چیز بگم و برم
یکی از تمرین های من تو ستاره قطبی اینه که
خدایا امروز منو هدایت کن با یه دوست عباسمنشی ارتباط بگیرم
باورت میشه دیروز با آقا هادی صحبت کردم ( نتایج دوستان قسمت اول ) همون اقا هادی که تو کار ببمه بود بعد تو کار املاک رفته و ترکونده
الهی شکرررت بابت این دوستان عزیز انشاله در زمان مناسب و مکان مناسب کاملا اتفاقی ببینمتون و از نتایجتون بهمون بگی و ماهم کیف کنیم خانم شهریاری عزیز سپاس گذارم ازتون
من تعهد دادم تا پای جانم تو این مسیر الهی قدم بردارم و تسلیم پروردگارم باشم و انقد تمرکزی کار کنم خودم و از فرکانس اینا جدا کنم
————————————-
عرض ادب و احترام و برکت بینهایت برای شما برادر محترم و توحیدی در مسیر هدایت الهی امیدوارم هرکجا که هستید در سلامتی بینهایت و برکت بینهایت باشید چرا که این دو نعمت بینهایت کافیست برای انسان و مابقی هم هدایت میشویم و خداوند آسان میکند برای آسانی ها و اوست که کافی ترین هست و اوست که بهترین خیر دهنده رزق دهنده و بی نیاز کننده ترین هست ….
««الهی و ربی من لی غیرک»»
در مورد حرف مردم گفتید و من میتونم ساعتهای بینهایت در مورد این موضوع و ضربه های ویرانگری که خوردم خداروشکر که هرکدام بینهایت به من درس دادن صحبت کنم.
یکی از خانمان سوز ترین و ویران کننده ترین ضربه ها و شرکهااا حرف مردم هست من آنچنان ازاین موضوع ضربه خوردم و جهنم رو تجربه کردم که با تمام وجودم پوست گوشت استخوان به این موضوع رسیدم و الحمدلله الان هیچ احدالناسی در ذهن و زندگی من وجود ندارد چرا؟! چون من با تمام وجودم ضربه هارو خوردم و درسهارو تجربه کردم و گرفتم و در نهایت هدایت شدم به این مسیر…
حتی مادر مرحومه ی عزیزم هم خیلی ضربه ها خوردن از این حرف مردم و باج دادن به حرف مردم طوری که حق دفاع کردن از خودشون نداشتن این موضوع آنچنان ویران کننده و خانمان سوز هست که فقط و فقط باید طبق اصول خودت حرکت کنی طبق توحید طبق اموزشهای استاد این سایت و یکتاپرستی محض در غیر اینصورت ویرانگر است…
یادمه در گذشته آنقدر این موضوع حرف مردم در وجودم رخنه پیدا کرده بود که من هویت شخصیتی نداشتم من نمیدونستم چیکار کنم چطور رفتار کنم چطور زندگی کنم نه بگم نگم زشته چیکار کنم کجا برم نرم زشته مردم چی میگن و قطعا جو دادن های خانواده و جامعه و بیشتر فرو رفتن در این منجلاب حرف مردم و در نهایت هم مشخصه با چنین دیدگاه و شرکی زندگی کردن انسان چه آخر عاقبت خواهد داشت…
خیلی خیلی تحسینتون میکنم به روش خودتون و به سبک خودتون زندگی میکنید بگذار بگویند افسرده چه افسردگی زیبایی…
مگر نه اینکه خدا کافیست پس بگذار بگویند افسرده جامعه گریز تنها بدبخت بیمار چه اشکال داره قضاوت کنند و نتیجه قضاوتهایشان هم مشخص خواهد شد…
کامنتون رو که مطالعه کردم در واقع به لطف الله هدایت شدم گفتم حتما باید جوابی در ادامه این کامنت بنویسم برایم مرور بشه مسیری که امدم و چه گذشته ای داشتم و چقدر چقدر عذابهااا کشیدم و من میدانم این شرک چه شرک خانمان سوزیست…
الهی که هرلحظه در پناه الله برکت الله ادامه بدهید پر قدرت پر رزق پر سلامتی پر خیر پر توان و نیروی الهی به وسیله ی مدد الهی…
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند!
سوره احزاب آیه 60
……………….……………..
سلام گرم ب خواهر عزیزمان عاطفه خانم توحیدی
بی نهایت سپاسگزارم از پیامتون چه وقت خوبی چه زمان مناسبی ب دستم رسید
داشتم سوره شعرا را رو میخوندم ( فقط معنی ) همین که تموم کردم
بهم گفته شد برو کامنت بخون دیدم یه چراغ خوشگل تو صفحه من روشن شده انقد خوشحال شدم
رفتم کامنت زیباتون و خوندم و کلی نکات مثبت واسه خودم جمع کردم
که مهم تر از همه توجه نکردن ب حرف مردم
همین یک جمله رو درست
کار کنیم خیلی از مشکلاتمون حل میشه
خدایا مارا ب راه راست هدایت کن (نه راهی که همه مردم میرن ) راه کسانی که بهشان نعمت دادی
خواهر عزیزم من از کامنت های شما که تو این مدت برام نوشتی یه چیزی فهمیدم
با کمال احترام من هم برادر شما هستم و اهل نصحیت کردن نیستم
اما از کامنت های شما متوجه شدم از فوت مادرتون هنوز ناراحت هستید چون همیشه تو کامنت هاتون ازش اسم میبری اونم ب شکل ناراحتی و غم
خواستم یه جمله از استاد الهی قمشه ای بگم
که میگفت
30 سال پیش پدر را دفن کردیم و هنوز سر مزارش نرفتم چون میدونم او زنده است ما هستیم که مرده ایم
شماهم مادر گرامی تون و بیشتر از این اذیت نکنید اونا زنده هستن
استاد گفت پسر کوچیکم فوت شد خیلی گریه کردم
یهو یادم اومد که من تو سمینار ها یه چیز دیگه میگفتم گفتم بچه من نبود که خدا چند صباحی سپرده بود دست من الانم از من پس گرفته
شماهم داغ مادرتون و فراموش کنید و ب زندگی خودتون برگردید و روزهای خوبی و رقم بزنید
یه پیشنهاد دارم واستون (حتما دوره 12قدم و شروع کن خودت متوجه میشی قانون چی میگه )
ببخشید پر حرفی کردم
اینارو ب حساب نصحیت کردن نزار ب عنوان یه گفتگو خواهر برادری قبول کن
کلمه به کلمه ش برای من درس بود ، آگاهی بود …. میتونم از توکل کردن های تو ، از تسلیم بودن هات ، از عمل کردنت به نشانه ها و هدایت های خداوند ، حسابی یاد بگیرم و اون رو توی مسیر زندگی خودم اجرا کنم
دوست عزیزم
در پناه خداوند باشی و هر روز در حال پیشرفت در مسیر علاقت
سلام سعیده جان کامنت تاثیرگذارت رو خوندمو لذت بردم ازش بهت تبریک میگم که کارهات روون پیش رفت و با مرخصیت موافقت شد قطعا که روی شانه ی خدا نشستی عزیزم و ایشالله همه چی همین طور عالی برات پیش بره؛ خدایا شکرت بخاطر وجود دوستانی مثل شما که مسیرشون رو انقدر قشنگ برامون مینویسن قدم به قدم تا یه تلنگری بشه واسه هممون که تو این مسیر هستیم و تسلیم هدایت خداوند باشیم،من دنبالتون میکنم و دوست دارم همیشه همین طور با شور و هیجان بیای از نتایج توحیدیت برامون بنویسی…
خیلی تحسینت می کنم و به طرز عجیبی از موفقیت هایت لذت میبرم
من خیلی آدم تحسین گری نیستم
ولی خب نسبت به دیگران انصافاً میزان حسادت هام هم خیلی کمه
« البته میدونم باید روی وجه تحسین کردن و تصدیق کردن بی نهایت زیاد کار کنم ها ولی خب واقعیت وجودی الانم اینه :) »
جالب اینجاست به طرز عجیبی از موفقیت ها و دست آورد های شما خوشحال میشم و ذوق میکنم به خدا خیلی کم پیش میاد من اونقدر خوشحال بشم که اشک شوق تو چشمام جمع بشه….
خدا رو شکر به خاطر وجود ارزشمندت
امروز صبح تازه بیدار شده بودم کامنت بی نظیر شما در جلسه 2 عزت نفس هم خوندم چقدرررر لذت بردم از خود افشایی هایی که داشتی
از عزت نفس بالایی که داشتی برای پذیرفتن ایرادات شخصیتی خودت و اقدام عملی برای رشد و بهبود در اون زمینه ها
دیگه وقتش شده امروز به قولی که به خودم دادم عمل کنم برم شروع کنم به مطالعه راجع به گرگان :)
خدارو شکر بابت نتایج عالی که از قوانین بدون تغییر خداوند گرفتی.
راستش من اول چون هم فامیلم بودی و جالبتر اینکه منم اسم یکی از خواهرهام سعیده هست از روی کنجکاوی کامنتون رو خوندم.و خداییش اشکم در اومد از شوق.احسنت تبارک الله به این حد از تعهد و تلاش و تسلیم خداوند بودن ماشالله. الله اکبر
تجربیات نابت از زندگی احساس بسیار خوبی ب من دست داد و من لذت بردم از این همه پلن های زیبایی ک خدا برات چیده چقدر هم قشنگ چیده اگ یکی از بیرون ببینه باورش نمیشه ولی کار خداست حرف ندارع توش هیچ اما و اگری نیست سعیده بهت افتخار میکنم ک خدا آنقدر برات خوب چیده ک خودت خواستی و خدا هم برات خواسته ..من هم چند مورد از این پلن های زیبا تو زندگیم دارم ی روزی حتما میگم ..
خداروشکر میکنم بابت این همه زیبایی این همه دقت ونظم
میخواستم بخوابم و با خودم گفتم روی فایل جدید که کامنت گذاشتی اون موقع بیام و برات بنویسم
اما دیدم واقعا نمیتونم
یعنی صدای بارون رو که شنیدم
با خودم گفتم بیام و باهمین حس خوبم برات بنویسم
میدونی…هدایت شدم به پروفایلت و چندین تا از دیدگاهات رو خوندم و چقدر لذت بردم
میدونی یکی از دلایلی که دوستداشتم حتما برات بنویسم این بود که
همین میشه گفت دیگه دوروز پیش بود که بیمارستان بودم تا خواهرزاده ی عزیز و زیبا دوستداشتنیم بدنیا بیاد و روی ماهشو ببینیم بالاخره
دیگه طاقت نداشتم بخدا (خنده)
وقتی صبح شد و یکی یکی پرسنل وارد شدن و روابطشون رو که باهم دیدم و کلا اون حس و حال بااینکه نیاز به خواب داشتم اما دوستداشتم که نگاهشون کنم چون قبلا هم گفته بودم افرادی که بهم حس خوبی میدن رو نگاهشون میکنم و یجورایی انگار سپاسگزاری میکنم انگار میرم تو دنیای دیگه
خلاصه سعیده جان چقدر برام جالب بود
میدونی تا قبل از اون روز اصلا اینجوری به این شغل به این مکان یعنی بیمارستان اینجوری نگاه نکرده بودم
اینجوری شاد و مثبت ندیده بودمش
انگار یه دنیای دیگه بود که اتفاقا بسیار زیبا بود
یه چیزی مثل دنیای ورزش تو باشگاه موقع تمرین برای من
و الان دیدم که شماهم فکر کنم پرستار هستید و خیلی برام جالب بود که دقیقا الان تو همین روزا با شما آشنا شدم
سعیده جان سپاسگزارم برای تمام دیدگاه های فوق العاده ات
خالق جهان هرکس خودشه چون باورها و فرکانسهاش هستند و دگر هیچ و این موضوع را بینهایت زیبا توضیح دادی و اینکه تسلیم بودن برای خدا همیشه جواب میده و کافیه انجامش بدیم واینکه ماباید قدم برداریم چون خدا بی نقصه ،جهان بی نقصه فقط من باید سهمم را انجام بدم ومطمئن باشم در زمان و مکان مناسب آنچه من میخوام بهم داده میشه به سادگی
جهان بیسش سادگی و فراوانیه باید بپذیریم این روند زیبای جهان را و با قوانین خودمون را مطابقت بدیم
تشکر میکنم ازت بابت این کامنت عالی منم دوست دارم کامنتم جز بهترین ها باشه و میشه تبریک که کامنتت انتخاب استاد بود
سلام سعیده جان، هر دو کامنتت بی نظیر بود و چه حال خوبی به من داد،امیدوارم پاسخ صبرت، غلبه به ترس هات و ایمانت رو دو چندان بگیرید ، با این که پدرم برای منم وضعیت مشابه شما خیلی سخته چه برسه که شما که مادری ،از رفتاری که در قبال خالق داشتی حسابی درس گرفتم
سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام .از خوندن کامنت زیبات اشک شوق ریختم .چقدر زیبا تسلیم بودن وسرسپردگی به هدایت های الهی رو توضیح دادی کامنت زیبات رو در الهی ترین زمان ممکن خوندم واین هدایت زیبای خداوند بود .همه ی ما در این مسیر زیبا روی شونه های خداوند سواریم واون ما رو آسون کرده برای آسونی ها .منم کارمند علوم پزشکی هستم وایمان دارم به زودی هدایت میشم به کسب ثروت از مسیر علایقم. عاشقانه دوستت دارم وبراو بهترینها رو آرزو دارم .
سعیده جان من هم این کامنتتو خوندم و هم اون لینکی که گذاشته بودی و میخوام بهت بگم تو قطعاا الان دست خداوند بودی برای من .
من مدت هاست درگیر اینم که از کارم استعفا بدم یا نه و ب شدت درگیره ذهنم و امروز واقعا از خدا خواستم حرف بزنه باهام نشونشو بهم بگه
این فایل استاد امروز نشونه روز من بود با اینکه همین دو سه روز پیش دیده بودمش با اینکه بر کردم و گفتم کامنت میخونم قطعا تو کامنتا خدا باهام حرف میزنه و وقتی دوتا کامنت تورو خوندم واقعا بغض کردم از این ایمان خالصانه و نابی که داری ..
خدایاشکرت
بهترین هارو برات ارزو میکنم سعیده عزیز و مطمئنم بهترین اتفاقات برات رخ میده
سلام بر دوست گرامی ، من هم کامنت قبلی رو با عشق خوندم و هم این کامنت زیبا رو که واقعا وقتی روند پیشرفت کارهاتون رو توضیح میدین به این ذهن سیمانی و نجواگر من ضربه میخوره که میشود دیدی یه موفقیت دیگه از دوستان اومد و از هدایت خداوند نوشت و دیدی خدا به بنده های جواب میده و جز خیر و خوبی چیزی نمیخواد فقط ما باید خودمون رها وتسلیم خودش کنیم
من چند سالی از کامنت ها دور بودم و اولین کامنتی که خوندم شما بودین که در حین مطالعه کامنتتون همش مسیر رسیدن به اهداف خودم برام مرور میشد که چقدر راحت با کارکردن روی خودم مسیر برام واضح تر میشد و هدایت میشدم و براحتی بهشون می رسیدم0
مرسی که به یادم آوردین مسیر و قانون رسیدن به خواسته ها رو0
سلام سعیده جان دوست عزیز هم فرکانسی آفرین به تو که با استمرار در عمل به قانون تونستی به نجواهای شیطان نه بگی و ذهنتو کنترل کنی و هدایتهای خداوند رو ببینی و درعالم خواب وبیداری بشنوی وبهش عمل کنی.تحسینت میکنم که مثل بقیه دنبال وام نبودی . الهی به زودی به کاری که بهش علاقه داری هدایت بشی و بیای ونتیجت رو برامون کامنت کنی وما لذت ببریم ازنتایجت .
از نوشته ات لذت بردم از مسیری که بالذت برای رسیدن به خواسته ات طی میکنی و با رعایت قانون تکامل توجه میکنی
وهر نشانه که برات میاد بادید خیر به آن مینگری مطمعنا نتیجه هم خیره
چیزی که دلنوشته ای شمارو برام جذابتر میکنه
اینه که در هر قسمت از فایل نتایجی که در مسیر خواسته هایت رو بدست میاری برایمان بازگو میکنی
که این باعث میشه ما راحتتر به قوانین که استاد بسیار در باره اش صحبت میکنند وفایل تهیه میکند
با فعل شدن درک کنیم که بله قانون
احساس خوب =اتفاق خوب
یا الخیر فی ماالوقع درسته واین ما هستیم که با عمل کردن به قانون به نتیجه دلخواه میرسیم
البته برای رسیدن هر نتیجه ای زمان باید گذاشت ولی سرعت بخشیدن به این زمان نیازمند کانون توجه مدتزمان در احساس خوب ماندن ودوری از وردی های منفی به ذهن است
ازبابت رسید به قسمت اول خواسته ات وموافقت با مرخصی شما تبریک میگم
وقتی داشتم کامنتتون رو میخوندم از شدت هیجان قلبم تند تند میزد از داستان ها و هدایت هایی ک براتون اتفاق افتاد
از ایه ای ک اوردین از دست و پاهایی ک قبلا میزدید و الان روی دوش خدا نشستید و دارین کم کم زندگی دلخواهتون رو خلق میکنید. چقدر تحلیلی ک خودتون از هدایت هاتون داشتید زیبا بود واقعا تحسین برانگیزه این حد از تسلیم بودن و عملگرایی. دیدن نشانه ها و ایمان بهشون. ان شالله که شاهد خبرهای عالی تری از شما خواهیم بود.
شخصیت توحیدی شما بسیار زیباست. شاد و اروم باشید همیشه
ممنون از دوست خوبمون خانوم شهریاری کامنت پر بار و عالی بود واقعا که فایل های استاد یک طرف و کامنت های بچه های سایت ی طرف لذت برم از خوندن کامنتتون امیدوارم موفق باشید تو زندگیتون و به خواسته هایی که دارید برسید
«یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی؛ای فرزند آدم، همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
———————————————————————-
من؟ منو بخاطر خودت خلق کردی؟
واسه چی؟
منی که تو قرآن بارها از من بد گفتی!!
گفتی انسان عجوله، انسان حریصه، انسان ناسپاسه، الان میگی همه چیز را برای تو خلق کرده ام و تو را بخاطر خودم؟؟
تو که بی نیازی، من به چه درد تو میخورم؟
اصلا کِی میتونم برای تو باشم؟
خداوند میگه، من میدونم که انسان عجوله، حریصه، ناسپاسه، ولی تو میتونی به خودت برسی، خودت رو بسازی، آرایش کنی، خوشگلتر بشی، اونموقع من مشتریه تو میشم.
یعنی خداوند منو میخواد ولی نه به هر سر و وضعی، من برای رسیدن به مقامی که خداوند مشتریه من بشه باید که خدایی باشم، وقتی که خودم رو آینه جمال الهی کنم.
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
———————————————————————-
خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی
من چطور میتونم خودم رو اون جنس مورد دلخواه خداوند کنم؟
منی که نه حیوان هستم و نه فرشته، منی که هم از خاکم و هم روح الهی در منه، حالا بیام خودم رو اونقدر سیقلی کنم تا خداوند خودش رو در من ببینه؟؟؟
چطوری؟؟
تو به روح بیزوالی ز درونه باجمالی
تو از آن ذوالجلالی تو ز پرتو خدایی
تو هنوز ناپدیدی ز جمال خود چه دیدی
سحری چو آفتابی ز درون خود برآیی
———————————————————————-
خدایا تو چی میگی؟
از یه طرف ایراداتی دارم که تو قرآن به صراحت بهم گفتی، از یه طرف میگی منو بخاطر خودت خلق کردی، از اینور با تمام ایراداتم اونقدر بهم لطف و محبت داری که دنیا و تمام کیهان و ذرات عالم رو بخاطر من خلق میکنی؟
چیکار کنم؟ چطوری به تو برسم؟ چطوری جبران کنم این محبتهات رو؟؟ منِ ضعیف و ناتوان
خوشا وقت شوریدگان غمش
اگر زخم بینند و گر مرهمش
گدایانی از پادشاهی نفور
بامیدش اندر گدائی صبور
دما دم شراب الم درکشند
وگر تلخ بینند دم درکشند
نه تلخ است صبری که بر یاد اوست
که تلخی شکر باشد از دست دوست
ملامت کشانند مستان یار
سبکتر برد اشتر مست بار
اسیرش نخواهد رهائی زبند
شکارش نخواهد خلاص از کمند
سلاطین عزلت، گدایان حی
منازل شناسان گم کرده پی
به سروقتشان خلق کی پی برند
که چون آب حیوان به ظلمت درند
چو پروانه آتش به خود در زنند
نه چون کرم پیله به خود برتنند
دلارام در بر دلارام جو
لب از تشنگی خشک در طرف جو
که آسوده در گوشه ی خرقه دوز
که آشفته در مجلسی خرقه سوز
به تسلیم سر در گریبان برند
چو طاقت نماند گریبان درند
خداوند میگه خودت رو در یاب، به خودت باز گرد، خودت رو بشناس، اونوقت اون مطاعی میشی که من مشتریش میشم، بشرطی که به خودت بها بدی، چون من جنس کم ارزش نمیخوام، من جنسی میخوام که قیمتی باشه، اصلا چیزی باشه که در شان و مقامه خداونده عالم و عالمیانه، اصلا جنس بی ارزش و یا کم ارزش در شان من نیست.
تو به روح بیزوالی ز درونه باجمالی
تو از آن ذوالجلالی تو ز پرتو خدایی
تو هنوز ناپدیدی ز جمال خود چه دیدی
سحری چو آفتابی ز درون خود برآیی
انگار مولانای جان، میدونسته که چطوری میشه انسان خودش رو بتونه آماده کنه واسه خداوند، یعنی خودش رو تبدیل کنه به جنس مورد دلخواه خدا، که خداوند مشتریش بشه.
تو چو باز پای بسته تن تو چو کنده بر پا
تو به چنگ خویش باید که گره ز پا گشایی
یه سوال؟؟
مولانا چطوری تونسته که بدونه؟
ازکجا به این آگاهیها رسیده که انسان چطور میتونه خدایی بشه؟
درخواست کرده؟ آره، از خداوند هدایت خواسته، از خدا خواسته که اونو هدایت کنه، راهنمایش کنه، و استمرار داشتن و نشان دادن شور و اشتیاق برای رسیدن به جواب، باعث شده خداوند راه و رسم و طریقت وصال رو بهش الهام کنه.
آره، خواستن، درخواست کردن، قدم برداشتن و هدایت خواستن، راه رسیدن به هدفه.
برگردم به اون آیه :
«یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی؛ای فرزند آدم، همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
———————————————————————-
واسه رسیدن به هدف (خدایی شدن، در شان خداوند بودن، به مقام خلیفه گی رسیدن) باید بخوام، باید تصمیم بگیرم که میخوام و این خواستن توانستن است.
ببین، استاد خواسته، تصمیم گرفته، و چون در تصمیمش و خواستش ثابت قدم بود و در سوال خود استمرار داشت، مسیر رو رها نکرده دلسرد نشده، خداوند هم پاسخ داده.
اینم یه الگوی دیگه، آقا رضای عزیز که چقدر عالی و قدم به قدم اومد و توضیح داد، که چطور خواست، چطور استمرار داشت، و چطوری رسید.
اون آیه خداوند رو کسی درک کرده که به خودش بها داده و خودش رو هر روز ارزشمندتر کرده و داره ارزشمند تر میکنه و وقتی خداوند هم مشتری چیزی باشه بی شک خوب بها میده، و جوایز، و پاداشها، نعمتها، ثروتها از در و دیوار عالم به سرت میریزه و دیگه تو اونموقع وارد بهشت خداوند شده ایی، و میرسی به اون نقطه که میگی:
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
———————————————————————-
ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّه
———————————————————————-
ممنون آقا رضا که الگوی خوبی شدی برامون
و استاد عزیز سپاسگزارم که الگوی خوبی تربیت کردی، و بی نهایت خدا رو سپاسگزارم بخاطر وجود شما عزیزان
اگه بخوام از آقا رضای عزیز یک نکته رو الگو برداری کنم، از صدها نکته مثبتی که دارن، بگن فقط میتونی یکی رو انتخاب کنی، میگم “آقا رضا خودشه” نقش بازی نمیکنه، اونیکه استاد زیاد تو دوره ها و فایلها فرمودن، خودت باش، نقش بازی نکن، الکی نخواه که رول بازی کنی، ادا در بیاری، مثل انیشتین که استاد زیاد مثال میزنن، مثل نوزاد که استاد مثال زدن، مثل نوزاد، مثل بچه ها باش، طبیعی، خودت باش، مثل آقا رضا، هرچی هست روئه، واین نشون میده که چقدر عالی با خودش در صلحه، چقدر عالی جهان و قانون رو درک کرده، با وجود اینکه من اکثرا با خودم در صلح هستم، باز این نکته مثبت آقا رضا رو برای خودم الگو میکنم، چون میدونم اولین قدم برای رسیدن به عزت نفس، درصلح بودن با خوده، و عزت نفس داشتن، دروازه رسیدن به خواسته هاست.
حتی وقتی فایلهای استاد عباس منش رو هم که میبینم همیشه صلح با خود در زندگی استاد، منو شگفت زده میکنه.
کامنتت تان سرشار از عطر خدا بود و باید به احترام شما که چقدر زیبا نوشتید ایستاد و کف زد.
اشک هایم امان نمیداد ببینم، راستی، کامنت بچهها چرا اینطوری اند آبرو واسه آدم نمیذارند، اشکت رو درمیارن و کار نداره کجایی و کی نشسته ننشسته. من که دیگه جرات نمی کنم پیش کسی کامنت بخونم، باید برم تنهایی با یه جعبه دستمال کاغذی بشینم و بخونم و دستمال بکشم.
مررررسی آقا جمال که ما را بردی به آسمان ها.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
چقدر احساس قشنگی بهم داد خوندن کامنت شما ،خدایا بینهایت سپاسگزارم که با انسانهای فوق العاده یی هم زمان و هم مکانم
خدایا سپاسگزارم ،
چقدر استاد روح بزرگی داره که همچین فضایی و مدیریت میکنه و چقدر زیبا عمل کرده که شاگردانی همچون شما ،آقا رضا و همه خانواده عزیزم رو کنار هم جمع کرده و مدیریت میکنه
خدایا بخاطر وجود انسان بزرگ و بینظیرت (استادِ عشق ) سپاسگزارم
کامنت شما از عالم دیگه بود چون با خوندنش پرواز کردم
به نام خدایی که ما را از گلی بی ارزش آفرید و از روح لایتناهی خود جان بخشید و ماهم جزئی از خود خدا شدیم.
درود و عرض احترام آقا جمال عزیز
سپاس از کامنت فوق العاده عالی وزیباتون، خیلی حس قشنگ و حال آرامش بخشی به من داد. با شنیدن فایل های آقا رضا و توضیحات استاد و این کامنت زیبای شما منم هم تصمیم گرفتم اول به خودم و بعد خدای خودم تعهدهایی بدم که بتونم روزی برای رب خودم خواستنی و پذیرفتنی بشم.
با ورود به سایت اتفاقاتی برای من افتاد که شاید از نظر دیگران شکست بود و پس رفت ولی من میدونستم که جواب خواسته ای بوده که من از خدا خواستم.
روزی که از دفتر شرکت مشاوری که 20 سال کار میکردم و 18 سالش مدیر واحد بودم بخاطر شرایطی آمدم بیرون با حال بد، چه روزها و شب هایی که گریه نکردم که این دفتر رو من ساختم من به اینجا رسوندم و حالا….
عادت کرده بودم هر صبح سر کار قبل شروع کار می آمدم تو سایت و نشانه من رو میزدم گوش میکردم و بعد کارم رو شروع میکردم و کل روز هم موقع کار فایل های استاد تو گوشم و می شنیدم، تا اینکه یک روز بعد چند روز حال بدی برگشتم تو سایت و نشانه من رو طبق عادت زدم و خدا چقدر قشنگ جوابم رو داد هدایت شدم به ویدئو استاد درمورد اون تاکسی دنده آرژانتینی شون و ماجرای دزدیده شدنش تو بندرعباس و قولی که به خودشون موقعی که فهمیدن تاکسی دزیده شده دادن که حتی اگر پیدا بشه دیگه به اون کار برنگردن.
abasmanesh.com
و من به خودم قول دادم که دیگه به اون شرکت بر نمیگردم و هیچ شرکت دیگه ای نمیرم و برای خودم کار میکنم. استاد تو یکی از فایل هاشون میگن وقتی بچه ها میان تو سایت ما ممکنه همون چیزی رو که دارن(کار، رابطه داغون) یا هر چیز دیگه ای رو از دست بدن و بچه ها شاکی میشن چرا ما آمدیم که اوضاع بهتر بشه چرا بدتر شد؟
چون ما درخواست دادیم و فقط باید ایمان داشته باشیم، صبور باشیم و قدم هامون رو محکم برداریم تا نتیجه رو ببینم. و برای منم همین بود، چون وقتی می دیدم استاد از آزادی زمانی مکانی و مالی صحبت میکنه میگفتم منم میخوام وقتی یکی تونسته منم می تونم و دلیل اون شرایطی که پیش آمده بود تا بلاخره من تصمیم بگیرم بیام بیرون بعد از 20 سال درخواست من برای آزادی زمانی، مکانی و مالی بود.
الان تقریبا دو سال هست دارم برای خودم کار میکنم، از دوستان نقشه بردار کار میگیرم و تو خونه خودم اوایل با لب تاپم کار میکردم ( چون استاد میگن با هر چیزی که الان داری شروع کن) و من با لب تاپم شروع کردم بعد سیستمم رو از اهواز آوردم و الان با سیستمی که با درآمد همین پروژه ها خدا رو هزاران بار شکر ارتقاش دادم و پروژه های سنگین تر و بزرگتر رو براحتی کار میکنم. الان آزادی زمانی و مکانی دارم و هر موقع هر جایی که دوست دارم میرم حتی اگه پروژه داشته باشم با لب تاپم میرم هم کار میکنم هم لذت می برم از بودن با خانواده و دوستانم و خدا رو هزاران بار شکر از لحاظ مالی هم دستاوردهای خوبی داشتم و مطمئنم اتفاقات خیلی بزرگتری رو رقم خواهم زد به لطف رب الاربابم که وهاب و هادیه که من رو هدایت کرد به این مسیر زیبا (اگه حتی سختی هم هست باز لذت بخش هست چون من قدرتمندتر میشم)
سپاسگذارم از شما استاد عباس منش عزیز و مریم جان که با عشق بی کران تون عشق ورزیدن و در صلح بودن با خودمون و دیگران و رو به ما یاد دادین و میدین.
استاد منم مثل شما لر استان ک. گ. ب هستم برای ناهار آش کارده درست کرده بودم، به خودم گفتم یه روز تو آمریکا استاد رو دعوت میکنم و براشون آش کارده درست میکنم. عاشقتونم چون دست خدا شدین که بهتر از قبل مسیرم رو ببینم و قدم بردارم. ️
چه مثال ساده ای چه شعرهای قشنگی چقدر خوش سلیقه من هربار کامنت میزارم باخودم میگم فکر کنم خیلی قشنگ نوشتم بعد میام کامنت دوستانی چون شما میخونم باخودم میگم خدای من چقدر بعضی از آدمها کلامشون قشنگه چقدر نگاهشون قشنگه…
من خانم هستم و همیشه بیشتر خانم دیدم که بدنبال تغییر و آموزه هستم ولی همسرم مسیر منو قبول نداره و من اصلا ناراحت نیستم و بهش حق میدم همین که منو محدود نمیکنه و اجازه میده تو خونه راحت به فایل های استاد گوش بدم بی نهایت ازش سپاسگزارم که بهم احترام میزاره…
اما دیدن افرادی چون آقا رضا و تمامی اون دوستان آقا که از خودشون و نتایج گذاشتن بهم خیلی حس خوبی میده دارم واسه خودم باورسازی میکنم که هستن مردهایی که به این آموزه ها احترام میزارن برای اینکه این باور در ذهنم قوی بشه و با خودم بگم چرا که نه یه روزی همسر منم میتونه بیاد تو مسیر ببین چقدر آقا هستن که از نتایجشون گذاشتن ببین بعضی ها مثل شما که چقدر زیبا تایپ میکنید.. من واقعا وقتی یکی میبینم که جنس مخالف منه و راجب این چیزا حرف میزنه و کامنت میزاره واقعااااا کیف میکنم لذت میبرم ….
بازم تشکر میکنم بی نهایت از شما سپاسگزارم که با کامنت گذاشتن هم آگاهی میدین هم باورسازی منو قوی میکنید….
سلام دوستم افرین که اینقدر به همه انرژی مثبتت رو انتقال میدی از چهرت بشاش بودن درونت پیداست تبریک میگم بهت ،
خدا گفت بیام اینجا و هدایت شدم به این کامنت شما ، دوستم من اینقدر همسرم در جهت خلاف اموزه های استاد بود که فقط خود خدا میدونه یه سال به هر دری زدم نتونستم بیارمش تو مسیر ،با اینکه میدونستم توان تغییر کسی رو ندارم ولی خیلی برام مهم بود که همسرم همراه باشه چون من واقعا ارتباطم با تمام اطرافیان محدود و کنترل شده هست چون واقعا تو فاز من نیستند ،باورتون شاید نشه چند ماهیه دیگه بی خیال همسرم شدم چون مدام فرکانس هام بخاطر همسرم سینوسی میشد و بالا پایین زیادی داشتم ،ولی همیشه زوجهایی که تو سایتند یا اقا ها رو خیلی تحسین میکردم و با تمام وجود دوست داشتم تجربه کنم اینکه با همسرت مدام راجع به توحید و قوانین و فایلهای استاد صحبت کنی و….
الان یک ماهه همسرم ناخوداگاه اصلا نفهمیدم چی شد وارد سایت شده فقط و فقط فایل گوش میده حتی تو خواب مدام ابراز پشیمانی میکنه از گذشته و شکرگزاری میکنه بابت حال حاضر،ما دیگه گفتگوهامون کلا شده پیرامون فایلها و چکاپ خودمون ،من هنوز که هنوزه تو دفترم مینویسم خدایا یعنی معجزه کردن برای تو اینقدر راحته ،یعنی اینجور دلها رو نرم مبکنی ،یعنی الان که دارم مینویسم این روز رو تو رویاهام نمیدیدم ،فرانر از تصوراتم داره همه چی عالی پیش میره
خیلیم عااااالی خداروشکر خداروشکر چقدر خوشحالم که همسرتونم اومده تو مسیر خیلی عالیه…
خیلی خوبه انگار اینطوری هردوتا موتور های یک هواپیما بهم کار میکنه و خیلی سرعت میده به خواسته هاتون واقعا خوشحالم کردین…
انشالا خدا همه آدم هارو هدایت کنه من گاهی شب ها با دخترم با اینکه فقط 6 ماهشه بصورت درگوشی باهم دعا میکنیم میگم خدایا همسرمو هدایت کنه دلم میخواد اونم زندگی کنه اونم آرامش داشته باشه مخصوصا که الان فکر میکنم بیشتر از همیشه همسرم نیاز به خدا داره چون یکی دو روزیه با خانوادش به مشکل برخورده و قهره وقتی خودمو نگاه میکنم که چقدر راحت دارم زندگی میکنم یه جورای دلم میخواد اونم بخاطر خودشم که شده هدایت بشه…
هرچند بعضی از آدم دیر بیدار میشن ولی من ایمان دارم همسرم به زودی توسط خدای مهربونم هدایت میشه…
آقا جمال کامنتتون فوقالعاده زیبا بود. چقدر زیبا نوشتید، تحسینتون میکنم به خاطر اینکه این مطالب زیبا و روحانی رو برامون نوشتید.
در تکمیل صحبتهای شما این آیه قرآن به ذهنم رسید:
وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی
(41) طه
و تو را برای خودم برگزیدم.
این آیه رو خداوند خطاب به حضرت موسی میفرماید، تو را برای خودم برگزیدم.
من از صحبتهای استادم یاد گرفتم که در قرآن بیش از هر پیامبر دیگه ای از حضرت موسی صحبت شده، موسی که بعضی جاها عصبانی میشه، یه جا خطا میکنه یه مصری رو میکشه، در مواجه با اون پیامبر (میگن خضر بوده) مدام بیصبری میکنه و میگه چرا این کار رو کردی و از این صحبتها، اما با تمام این صحبتها جزو پیامبران بزرگ خداوند میشه و خداوند با او سخن گفته و بهش گفته تو را برای خودم برگزیدم.
بعد استاد گفتن: همه ما یه موسی هستیم، همه ما میبینیم خصوصیات موسی در ما هم هست، یه جاهایی مسیر رو اشتباه رفتیم، یه جا ترسیدیم، شرک داشتیم، اما میتونیم برگردیم، خدا وقتی به حضرت موسی فرموده: وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی، یعنی داره به من میگه تو رو برای خودم آفریدم.
ممنونم از آقا جمال عزیز بابت کامنت فوقالعاده شون.
خدای هدایتگر و مهربان تو را بی نهایت سپاس که من را در مسیر هدایت قرار دادی
تو را بی نهایت سپاس که من را با گروه خدایی عباس منش آشنا کردی، جایی که نه تنها استاد عزیزش،بلکه اعضای او هم رنگ خدایی دارند ،آقای جمال بزرگوار درود به شما و خداشناسی شما کامنت فوق العاده تاثیر گذاری بود به شدت به دلم نشست به خصوص انجا که گفتید ما میشیم مشتری خدا و خدا میاد دنبال ما.ممنونم
واقعا که باید گفت ” و کفی بربک هادیا ونصیرا”
من درحال گذراندن دوره جهان بینی توحیدی هستم و توی فایل جلسه 3 استاد به روند تکامل تاکیید میکنند، و من به شدت مستأصل بودم که در مورد مسئله ی من که یک مسئله مادی و پولی و شغلی نیست روند تکامل من چیه یعنی چی که تکاملی برم جلو چند روز بود که هی فایل را گوش میدادم و متوجه نمیشدم با خودم گفتم این روند تکاملی برای مسائل شغلی و مالی و …..است برای من چیه؟خلاصه که با وجود اینکه چندین بار فایل را مرور کردم متوجه نشدم که من چطور باید مسیر تکامل را پیدا کنم .از خدا کمک خواستم و روی کاغذ نوشتم ،تا اینکه دیشب که باز داشتم فایل را مرور میکردم چراغ هدایت برام روشن شد و آنجایی که استاد گفت اگه توی کارت دو تا کارمند داری اول با آن دوتا okشو راحت شو و هضمش کن بعد برو سراغ بعدی،به طرز جذابی متوجه خودم شدم و بعد ، از اینکه اینقدر زبیا خدا هدایتم کرد دلم میخواست فریاد بزنم(حیف که همه خواب بودند وگرنه اگه تنها بودم واقعا فریاد شادی سر میدادم)
آنجا بود که حس استاد عباس منش را موقع دریافت هدایت های الهی که همیشه میگویند، درک کردم
و کفی بربک هادیا و نصیرا”
خدا یا به خاطر اینکه مرا در مسیر هدایت قرار دادی بی نهایت سپاس
به خاطر استاد عباس منش و دوستان این گروه بی نهایت تو را سپاس
چقدر بیت هایی که نوشتید بهم احساس لیاقت و عزت نفس داد.
اون بخش از کامنتتون ک گفتین خدا تمام ذرات عالم و کیهان رو برای ما خلق کرده این جمله بهم الهام شد که ما خلیفه خداوندیم..خلیفه یعنی جانشین. پس همونجوری ک خدا همه چیز رو خلق کرده و تحت مالکیتش هست ما هم ب عنوان خلیفش میتونیم هرچیو بخوایم مالکش باشیم. خدا میگه هرانچه در اسمان ها و زمین و بین این دو است برای انسان افریدیم. یعنی همه اینا برای منه و من میتونم داشته باشمش من از همه این نعمت ها فراترم و عظیم تر و این باور واقعا ب من احساس لیاقت میده..
شما خیلی نگاه توحیدی و زیبا دارین و ب نظرم بزرگ ترین نعمت داشتن نگاه توحیدی هست که به انسان همه چی میده
ان شالله در این مسیر پایدار و ثابت قدم باشیم. ممنونم از شما
میشه لطف کنید با همین زبان راحت وصریحتون منو راهنمایی کنید من چند وقته عضو سایت هستم خدا روشکر خیلی زندگیم از هر نظر تغییر کرده الا، یه مورد اونم ترس از همسرمه از عصبانیتش از زور گوییش خودم میدونم این ترس نشانه بی ایمانی هست ولی الان درست 21 ساله این ترس توی جسم وروح من نهادینه شده هر چی با خودم میگم بزرگ ترین قدرت دست خداست ولی بازم شدم عین مرده متحرک که زوری لبخند میزنم فقط از ترس توی این دنیا هم روابط عمومیم خوبه واز هیچ کسی هم نمیترسم وراحت میتونم حرف بزنم الا همسرم ناگفته نمونه من، با سن کم با ایشون ازدواج کردم بعد چند روز متوجه شدم فرهنگمون صفر تا صد باهم فرق داره خونواده من آروم وساکت وکوچیک وبزرگ بهم احترام میذارن ولی ایشون وخونوادشون همه عصبی ودست بزن واهل دعوا وکتک کاری وحرفهای زشت و…ولی با اولین برخود درست 21 سال پیش ترسی تو وجودم افتاد که الان با وجود داشتن بچه بزرگ هنوز عین روز اول میترسم ترسم کمتر که نشده هیچ روز به روز بیشترم شده یک عمر با استرس دارم زندگی میکنم واز اونجایی که ظاهرمو حفظ کردم همه فکر میکنن غرق خوشی هستم ولی من…..
میشه لطف کنید بهم بگید چطور این ترس رو از خودم دور کنم وایمانمو قوی کنم ممنون
به رسم ادب، چون از من سوال فرمودین، خواستم به سوال شما پاسخ بدم، وگرنه در خودم اون حد از آگاهی رو نمیبینم که بخوام کسی رو راهنمایی و هدایت کنم، و این پاسخ من خدایی نکرده حمل بر خودستایی و تظاهر بر دانایی نباشه، چیزی که از همین آموزههای استاد یادگرفتم رو خدمتتون خلاصه، و در حد امکان مفید و مختصر عرض میکنم.
استاد در وصف آیه زیبای “انا لله و انا علیه راجعون” چقدر زیبا و بینظیر سخن گفتن.
و پاسخ شما در این یک آیه میتونه خلاصه بشه:
من ایمان دارم که از خدا هستم و باز، بسوی خداوند رحمان و رحیم باز میگردم، درک دقیق این آیه باعث شده من خودم رو پاره ایی از خداوند رحمان بدونم، قطره ایی از اقیانوس، وقتی ما قطره رو از اقیانوس میگیریم، اسمش قطره است، و وقتی در اقیانوس رها میکنیم، اسمش اقیانوسه، میدونین میخوام چی بگم؟ من قطره ایی از خداوندم، اسمم شده جمال، و وقتی دوباره به آغوش خدا باز گردم، اسمم میشه خداوند، من همون خدا هستم، من اون قطره که اقیانوسه، ولی فعلا به مدت کوتاهی جدا شده، ولی مطمعنه که باز خواهد گشت، پس من به ذات الهی خودم شکی ندارم، و شما نیز، شما به خدایی بودن خودتون شکی نکنید، الان اسمتون قطره است، ولی همون ارزش، همون قدرت، همون عظمت، همون ذات در وجودتون هست، ولی در اسکیل کوچکتر، حالا اینو رو میگم بخاطر چی؟
میرسیم به زیباترین سخنی که استاد در توصیف این آیه فرمودند؛ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ، بشارت بده به صابرین، کسانی که وقتی مشکلی به اونا میرسه، میگن ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم، اونا میگن، چه چیزی خدا رو میتونه ناراحت کنه؟ چه چیزی میتونه خداوند رو بترسونه؟ چیه که میتونه خدا رو غمگین کنه، دلش رو بلرزونه؟ مطمعنا پاسخ هیچ خواهد بود، هیچ چیزی از خداوند بزرگتر نیست، هیچ فردی از خداوند بزرگتر نیست، هیچ قرضی و هیچ بدهی بزرگتر از دارایی خداوند نیست، هیچ شوهری زورش بیشتر از خداوند نیست، هیچ همسری بزرگتر از خدا نیست، هیچ دردی بالاتر از درمان او نیست، خداوند رب العالمینه، خداوند بالاترین قدرته جهانه، اصلا بهتره بگیم خداوند قدرت مطلق جهانه، هرچه هست خداست و خارج از خداوند هیچه، میدونین چی میگم، بر گردیم به قطره و اقیانوس، گفتیم که شما قطره ایی از اون عظمت هستید با همان ارزشمندی و قدرت و توانایی، وقتی درک کنیم این قدرت و توانایی رو، درک کنیم، درک کنیم، درک کنیم، نه که با ترس و لرز فقط به زبان بیاریم، نه درک کنیم، و به درک خود ایمان داشته باشیم، دیگه شما خودِ خدایی، الان بنظرتون همسرتون میتونه بزرگتر از خدا باشه؟ داریم یک گرد رو با کوه مقایسه میکنیم حتی چیزی کوچکتر از گرد در مقابل چیزی بزرگتر از کوه، شما خودتون رو نشناختین، وگرنه شوهر که هیچ بلکه در برابر تمام مردم جهان سینه سپر میکردین ، سرتون رو بالا میگرفتین و با همون عظمت، شکوه و جلال خداوندی راه میرفتین، همون راه رفتنی که در شان و مقام و منظلت خداونده، کسی که تمام جهان در تسخیره اونه، پس این رو به ذهنتون شب و روز دیکته کنید که قدرتی بالاتر از خداوند نیست، دستی بالاتر از دست خدا نیست و من از خداوندم و باز بسوی او باز میگردم.
خلاصه ایی از حال صابرین خدمتتون عرض کنم که صبر رو با تحمل یکی ندونین، تحمل از خواری و زبونی و عدم توکل به خداست، ولی صبر همون طی کردن مراحل تکامله، انگار میخواد یه نوزاد بدنیا بیاد باید که 9ماه صبر کنه تا به تکاملش برسه، ولی تحمل مرگ تدریجیست.
اینو عرض کردم در پاسخ به اینکه فرمودین چطور از همسرم نترسم، پاسخ من در مورد نترسیدن بود.
ولی میخوام یه چیزه دیگه ایی بهتون عرض کنم، که فکر کنم زندگیتون رو بی شک زیباتر و شیرین تر خواهد کرد، و اون اینکه شما بدنبال این سوال باشید که “چطور میتونم زندگیه عاشقانه پر از عشق و صفا و صمیمیت رو با همسرم تجربه کنم؟” پاسخ این سوال رو شب و روز از جهان، از خداوند و از خودتون بپرسین، تا هدایت بشین به یک زندگیه سراسر آرامش، آسایش، رفاه و امنیت، و در اوج خوشبختی و سعادتمندی زندگی کنید، انشالله.
واقعا ازتون ممنونم که وقت گذاشتین وجواب سوالم رو دادین
چند روز پیش نمیدونم چرا یهو سوالم رو پرسیدم بعدش یه کم احساس شرمندگی کردم گفتم وقتی توی عقل کل سوال میپرسیم از کل بچه های سایت سوال میشه وهر کی دوست داره جواب میده ولی من مستقیم از شخص شما سوال کردم وبعدش گفتم نکنه شما معذب بشین ولی بازم گفتم میسپرم به خدا هر چی خودش صلاح میدونه
چند ین بار کامنتتون رو خوندم
کلی بهش فکر کردم
حرفتون کاملا درسته کافیه من فقط حس کنم که از وجود خدا هستم
حس میکنم خودمو ،خود وجودیمو گم کردم
حس میکنم این چند سال عین یه بازیگر روی صحنه فقط نقش بازی کردم حالا این نقشها حول یه موضوع بوده ترس واضطراب وعدم اعتماد به نفس ،کلا منفی
نقش قربانی شدن مظلوم شدن کوچیک شدن
حالا که حرفهاتون رو خوندم متوجه
شدم من خیلی جاها به جای صبر ،تحمل میکردم وفکر میکردم اشکال نداره باید ساخت با این اوضاع
ولی الان 2 روزه دارم فکر میکنم باید خودمو پیدا کنم به اصل خودم برگردم من باید به خدای درونم برگردم چون من خود خدا هستم وهیچ نیرویی بالاتر از خدا نیست دارم فکر میکنم آرامش وآسایش حق منه چرا باید بقیه بیان با زورگویی این حق رو از من بگیرن وباعث بشن من روز به روز افسرده تر وداغون تر بشم
ولی باید تکاملم رو طی کنم باید یواش یواش به خودم قدرت بدم باید حال خودمو خوب کنم واجازه ندم کسی باعث ترس وناراحتیم بشه مطمعنم خدا کمکم میکنه
آقا جمال برادر بزرگوار بازم ازتون ممنونم بابت راهنمایی من
بخاطر اینکه این روزها در جدال شدید با ترسهام و پاگذاشتن روی اونها هستم
و داستان زندگی شما آینه تمام نمای زندگی من هست
من هم در 17 سالگی با مردی فرهنگی که دبیر ادبیات بودن ازدواج کردم
اما هرچند در شرایط مالی بسیار ضعیفی بودیم اما ملاکهای من برای ازدواج پول و مادیات نبود.اول اینکه عاشق ادبیات بودم
و ظاهر مودب و متشخص ایشون من و جذب خودش کرد و من که تصمیم به ازدواج نداشتم رو متقاعد کرد که این همون شخص رویاهاته
حتی تفاوت سنی حدود 10 ساله ش که در ظاهر حتی بیشتر هم نشون میداد و روز بروز بخاطر عصبانیتها و حساسیتهای بیجاش ببشتر و بیشتر هم شد برام مهم نبود
.اما بلافاصله من هم فهمیدم که چقدر تفاوت اخلاقی و فرهنگی باهم داریم
اما هی گذاشتم به پای تقدیر و خواست خدا و سرنوشت و….
و کم کم فکر کردم لیاقتم همین بوده
و نگاههای متعجبانه اطرافیان که انگشت به دهان بودن که من کجا این خانواده کجارو عامدانه نادیده میگرفتم و برای خودم ارزش قائل نبودم
و خودم با باورهای اشتباهم باعث شدم باهام بدترین رفتارها بشه
کتک فحاشی محدودیت شک تهمت و هزاران مشکل دیگه….
الان یه پسر 20 ساله و یه پسر 12 ساله دارم و چند شب پیش بخاطر اینکه چندماهه پا رو ترسهام گذاشتم و یک ریال از پولهام که از حقوق خودم بود و تا بحال همه رو دودستی تقدیم میکردم ندادم به سمتم حمله کرد به قصد کشتن من و چنان فحاشی های رکیک و زشتی که….
و من دو ماه قبل باهاش اتمام حجت کرده بودم که اگر یکبار دیگه جلوی پسرهام که حالا بزرگ شدن فحش بده من از زندگیش برای همیشه میرم
و رفتم
الان گاهی تهدیدهاش دوباره ترس به دلم میندازه
اما سعی میکنم با تقویت باورهای توحیدی و اعتماد به حافظ بودن و حامی بودن خدا قدرت رو از دست بنده هاش بگیرم ( قدرتی که خودم بهشون داده بودم ) و به دست خدا بدم
اون بنده رو که جای خدا نشونده بودم از جای خدا بلند کنم و خدا رو سر جای خودش بنشونم
و بگم
برام خدایی کن
چون من بندگی تو کردم با این پا گذاشتن رو ترسم
و دارم سعی میکنم بدنبال نشونه هایی بگردم تو همین سایت از کسانیکه به راحتی و در کمال ناباوری به آسونی حتی بدون وکیل و دادگاه و… سند آزادیشون ( حق طلاق) رو از خود خدا گرفتن
چند روز پیش که باز دلسوزیهای بیجای گذشته که باعث شده بود بارها دوباره برگردم به اون زندگی و تحقیرهای شدیدتری رو تجربه کنم اومد سراغم
همون موقع کامنت یکی از دوستان که ظاهرا یکم مسن تر از من بودن و عروس داشتن رو دیدم
که همین شرایط رو داشتن و از فحاشی های همسرشون جلوی عروس به تنگ اومده بودن و میگفتن از خجالت آب میشم جلوی عروسم
انگار خدا با زبون بی زبونی باهام صحبت کرد و گفت : اگه بازم کوتاه بیای و دلسوزی بیجا کنی و برگردی چندصباح دیگه که فرسوده تر شدی باید جلوی عروسهات چنین توهین های بی شرمانه ای رو به جون بخری
و تو همین فاصله هم مادرم و عمه م خیلی ناباورانه خوابهایی دیدن از پدر و پدربزرگم که هردوشون فوت کردن که تعبیرش این بود که راهی که انتخاب کردم سراسر شادی و آرامش و عشقه و نشونه هاش هم کاملا بهم نشون داده شده که انشالله چندماه دیگه میام و با ذوق فراوان از موفقیتهای مالی و عاطفیم میگم
نمیدونی چقدر خوشحال شدم که دیدم داری خودت وپیدا میکنی خواهر گلم نمیدونی چقدر خوشحال شدم پا روی ترسهات گذاشتی بعد خوندن کامنتت برات دعا کردم گفتم خدایا خودت کمکش کن که بهترین راه رو انتخاب کنه وقتی گفتی پا روی ترسهام گذاشتم یه حس آرامش درونی گرفتم گفتم آخیشش چه قدر خوب
مطمعنم خدا هوامون داره ونشانه های خوب رو سر راهمون قرار میده
من خودم کلی فکر کردم دیدم مگه ما قراره چند بار زندگی کنیم که اونم با ترس ودلهره و عذاب باشه
میدونی چیه وقتی به حرفهای آقا جمال فکر کردم دیدم منی که وجودم از خداست چرا باید بذارم هر آدمی وهر چیزی منو اذیت کنه وتحقیر کنه من اشرف مخلوقاتم من خدا رودارم من از وجود خدا هستم پس آرامش وآسایش حق منه چرا باید اجازه بدم بقیه بیان با زورگویی این حق رو ازم بگیرن
مطمعنم که به بهترین جایگاه هدایت میشی عزیزم
فقط!کافیه خدا رو تو وجودمون حس کنیم
میدونی این حس ضعیفی وتحقیر و…توی ما نهادینه شده باید قدم به قدم درستش کنیم
یه بار شنیدم که استاد عباس منش میگفت برای انجام کاری به حستون مراجعه کنید اگه حستون خوب بود یعنی درسته
بهار جان از خدا میخوام ثانیه به ثانیه هدایتت کنه تا به آرامش وآسایش برسی
شما رو تحسین میکنم و ممنونم بخاطر اینکه آنقدر خوب روی خودتون کار کردین تو کامنت هاتون درجه بالای فرکانسی تون مشخصه و انقدر خوب وقت میذارید و آیات مرتبط قرآن و بیت ها رو میزارید و درک بالایی از فایل های استاد دارید .
بعد از حمد و سپاس خداوند یکتا و تشکر از استاد عباسمنش گرامی و آقا رضای عطارروشن
قدردان متن فربه و فراخ شما هستم، سپاسگزارم که با آیه بسیار تاثیرگذار و ابیات زیبا و پرمفهوم قلب من را صیقل دادید و از زاویه دیگری توانستم قانون زندگی و هدف آفرینش را درک کنم
انشاءالله در مسیر درک و یادگیری و عمل به قوانین که همان سعادت و خوشبختی است ثابت قدم باشیم
آقا جمال بعد از اینکه تو دفتر شکرگزاری کمی عشق بازی کردم مشغول هدایت خواستن از خدای مهربانم بودم و هنوز اشک در چشمهام حلقه زده بود و تماما کلماتی تو خواسته من بود که با فاصله چند دقیقه همه اون کلمات رو تو پیام شما خوندم و احساس کردم این پیام برای منه ممنوم از پیام زیباتون ممنونم حال منو دگرگون کرد امیدوارم زندگیتون سراسر عشق باشه و حال خوب
چقدر شما را تحسین میکنم به خاطر درک و عمیقتون از درک قوانین
چقدر الهی بود این کامنت شما
اشک شوق منا را بدجور در آورد
اونقدر لذت بردم از کامنت شما که دلم میخاد بارها وبارها اونا بخونم و اشک بریزم از از اینکه انسانها در پیشگاه خداوند چه جایگاهی دارند و چقدر خوب نوشتید که انسانها باید خودشون را سیقلی کنند از رفتارها و کاراای ناپسند تا خدا مشتری آنها بشه
و کی بهتر از خدا که مشتریت بشه
خیلی از شما ممنونم به خاطر به اشتراک گذاشتن این آگاهی ناب والهیتون
واقعا دمت گرم بابت کامنت قشنگت ، ترکیب ایات قران و درک خودت از قانون و شعرهایی که استفاده کردی یه ترکیب عالی بود و کلی لذت بردم ؛ مخصوصا اونجایی که گفتی خدا وقتی برات ارزش قائله و پاداش میده که تو هم خدایی باشی و خداگونه رفتار کنی ، خودتو ارزشمند بدونی و تو مسیر خدا و قوانینش حرکت کنی ؛ کلی برام درس داشت و لذت بردم ؛ ازت ممنونم داداش گلم ؛ خدا نگهدارت باشه
اولین اینکه باید از استاد عباس منش عزیز و اقا رضا عطار روشن متعهد تشکر کنم بابت اشتراک گذاری این تجربه های ناب
در این فایل یک بار دیگه با دیدن کودک نازنین اقا رضا و اعتماد اقا رضا به پروردگار ، اشکم در اومد . کودکی شیرین و بانمک و دلبر.
منم در این خصوص تجربه ای مشابه دارم، من یک فرزند 4 ساله دارم و الان 12 ساله ازدواج کردم ، سال ها بود بچه میخواستیم و بیش از ده ها دکتر و درمان را پیش گرفتیم و از هیییچ کدام این ها نتیجه ای نگرفتیم و خانومم بخاطر حرف هلی بقیه مردم خیلی بهم ریخته بود و من سال 96 تصمیم گرفتم که به هرکی که در مورد بچه سوال میکنه بهش بگم من خودم نمیخوام و لطفا دیگه سوال نپرسید و کم کم ارامش به خانومم برگشت و همیشه در تصوراتم با پسرم بازی میکردم و باهاش حتی صحبت میکردم و میگفتم عزیز دل بابا عجله نکن، به وقتش میای پیش ما، پروردگار بزرگه شاهده که به یک سال نکشید که بدون هیچ دکتر و درمانی دقیقا مثل تولد کودک اقای رضای نازنین ، من هم برای اولین بار پدر شدم و اون روز فقط میگفتم خدایا شکرت و اشک میریختم و الان یه پسر خوشگل و نازنین و باادب به اسم آریا دارم که در این سن کم عاسق سریال زندگی در بهشت شده و هر روز به جای برنامه کودک سریال زندگی در بهشت رو میبینه و میگه بابا من رو ببر اینجا خیلی خوشگله و یه روزی به قولی که بهش دادم عمل میکنم.
من اون زمان هیچی از قانون نمیدونستم و حتی با استاد عباس منش عزیز هم اشنا نشده بودم ولی نااگاهانه یه سری کارهایی در مسیر زندگیم کردم که الان نتایج عالی ش در زندگی من است و چقدر عالی میشه که ادم با آگاهی و آگاهانه به سمت خواسته هاش حرکت کنه و از قانون متعهدانه پیروی کنه.
در مورد بیزینس شخصی هم همینطور، زمانی که شروع کردم به یادگیری طراحی و برنامه نویسی سایت به دوستان و اطرافیانی که مالک بیزینسی بودند بهشون میگفتم من رایگان برای شما سایت طراحی میکنم تا رزومه ای واسه خودم درست کنم و در سومین پروژه رایگانی که برای یکی از عزیزان انجام دادم ایشون وقتی شوق و علاقه من رو دیدند به من گفتند از ماه دیگه یه مبلغی رو بهت میدم و پشتیبانی سایتم با شما و این در صورتیه که من همزمان مغازه تعمیرات موبایل داشتم ولی چون علاقه های نداشتم در همون مغازه شروع کردم به یادگیری برنامه نویسی و طراحی سایت و با اینکه درامدم از مغازه تعمیرات مناسب بود و سه تا تعمیرکار داشتم شبانه تصمیم گرفتم مغازه را جمع کنم و در اتاق خانه ام نشستم یه گرفتن پروژه و الان که میبینم اینا جز قوانین بوده چقدر خوشحالم و البته اگر قوانین رو میدونستم در چالش افسردگی نمیفتادم ، چون بعد از اینکه تونستم پروژه های بزرگ و خارجی بگیریم و با موفقیت انجام بدم از اینکه هدف بعدی م مشخص نبود کم کم خسته شدم و چون کارم در منزل بود روزها بود که در خونه خودم رو با فیلم و سریال مشغول میکردم که بعدش به لطف الله استاد عباس منش عزیزم رو پیدا کردم.
در مورد کامنت ها هم من روزهای اول اصلا کامنت ها رو نمیخوندم و وقتی یکم بیشتر گذشت دیدم تنها دلایلی که من کامنت ها رو نمیخونم ، سرعت خواندن پایین منه و همین مسئله در طول دوران تحصیلم خیلی مشکلات واسم ایجاد کرد و به خودم تعهد دادم که شروع کنم کم کم سرعت مطالعه م رو افزایش بدم و یه دوره تندخوانی هم شرکت کردم برای خواندن کامنت های دوستان نازنین و شما ببینید که چقدر این وب سایت در من اشتیاق ایجاد کرده که من حتی برای تندخوانی در طول دوران تحصیلم تا مقطع ارشدم یک روز هم وقت نزاشتم ولی بخاطر خوندن کامنت ها این دوره رو شرکت کردم و به زودی به این هدفم با کمک پروردگار خواهم رسید.
استاد جان شما در بستر مجازی و اینترنت تغییری در زندگی تک تک ما ها ایجاد کردید که هیییچ کتاب یا فرد یا فیلم انگیزشی یا دوره های مشابه با فعالیت شما ، یک هزارم این هم ایجاد نکردند.
استاد جان با تمام وجودم عاشقانه دوستت دارم.
مرسی از همه دوستان عزیزی که وقت میزارند و کامنت ها میزارند و میخونند.
من ک با خوندن کامنتت حسابی حس خوبی گرفتم و بر ایمانم افزوده شد
وقتی کامنت شما ، صحبتهای آقای عطار روشن و استاد عزیزم رو میخونم و می شنوم میبینم هیچ چیز بیرون از ما نیست
هیچ چیز جدا از ذهن ما نیست
یعنی همه چیز اول در ذهن ساخته میشه و وقتی انقدر این الگو و این تصویر توی ذهن تکرار بشه تبدیل میشه به باور و نمود بیرونی پیدا میکنه
چون ذهن فرق بین رویا و واقعیت رو نمیفهمه
و این چقدررررررررر به نفع ماست
اگر بتونیم مثل شما، از این قدرت تصویرسازی ذهن و رویا پردازی در جهت خواسته هامون با ایمان و باور قلبی بیشتری استفاده کنیم، به معنای واقعی آسان میشیم برای آسانی ها
همین دیشب بود وقتی نیمه شب به یکباره از خواب بیدار شدم و یه جمله ای توی ذهنم تکرار میشد: همه چی فرکانسه
و میگفتم خب معلومه ک همه چی فرکانسه
و میگفت پس اگه ثروت میخوای اگه آزادی میخوای بدون که اونم فرکانسه و از ذهن خودت شروع میشه. اول باورش کن تا ببینی چقدر راحت تر از راحت وارد زندگیت میشه
خیلی خیلی تبریک میگم بهتون بابت داشتن همچین فرزند صالح و آگاهی
انشالا خدا حفظش کنه براتون و شما رو برای اون
و در مورد شغلتون هم تحسینتون میکنم بابت جسارتتون در عمل ب ایده هاتون و جمع کردن مغازه با اینکه ازش ورودی مالی خوبی داشتین
چقدر تحسینتون میکنم که برای خودتون و باورهاتون ارزش قائلید و دوره تندخوانی شرکت کردید تا بتونید کامنتها رو سریعتر بخونید
دمتون گرم
از خدا میخوام در پناه خودش پر روزی و سعادتمند باشید
اولین اینکه سپاسگذاری کنم بابت کامنت زیبای و پر از حس خوبی که برای من گزاشتید و چقدر حالم خوب میشه وقتی این کامنت های زیبا شما دوستان عزیز رو میبینم.
دقیقا این حرف شما که همه چیز فرکانسه کاملا درست و دقیقه و من این فرکانس رو قبلا ناآگاهانه دریافت میکردم و البته که چون دو بار از حادثه توسط همین فرکانسم نجات پیدا کرده بودم دیگه اعتماد کرده بودم و وقتی با استاد عباس منش جانِ جانان آشنا شدم دیگه این مهر تایید بر روی اعتمادم به پروردگار زده شد و فقط خدا شاهده که با چه ذوق و اشتیاقی هر روز در این وب سایت الهی میچرخم و به تمام وجودم لذت میبرم از زندگی و از این وب سایت پرانرژی و الهی
در مورد تندخوانی هم همونطور که در کامنت گفتم اییینقدر ذوق دارم که هرچه بهتر و بادقت تر کامنت ها و کتاب های استاد رو بخونم که خیلی هدایتی به سمت یه دوره تندخوانی هدایت شدم و از اینکه اینقدر هدفم واضحی دارم به شدت حال خوبی دارم و این حال خوب رو برای همه عزیزان و شما دوست عزیز از خداوند بزرگ و مهربان خواستارم.
کامنتی که نوشتی بسیار زیبا بود ومن بااینکه ازش گذشته بودم اما برگشتم ونوشتم تا بگم جهانم را فرکانسم میسازه
همه چیز از ذهن شروع میشه ، همه چیز دوبار خلق میشن یکبار در ذهن ویکبار در واقعیت بیاییم بیشتر تصور کنیم آیندمون را بااحساس اینکه رسیدیم بهش و داریمش
همه چیز همینه اتفاقات زندگیمون را ببینیم متوجه میشیم پس برای ثروتمند شدن باید توی اون مدار قراربگیریم به همین سادگی هدایت میشیم به خواسته هامون با در فرکانسش قرار گرفتن وتوجه به اونها با تحسین کردن اون نعمت ها وبهساده ترین شکل نعمتها در زندگی ظاهر میشن وازاونا لذت میبریم
تشکر که یاآوریم کردی بابت اینکه همه چیز درونم هست واین یعنی توحید وقدرت ندادن به غیر
هرکجا هستین در پناه خدا شاد و سلامت باشین.ایشالا همیشه سایتون رو سر فرزند نازنینتون باشه..
واقعا بچه شیرین ترین اتفاق زندگی میتونه باشه بنظرم هیچ احساسی بالاتر از این نیست که آدم پدر مادر بشه…
من خودمم یه دختر 6 ماهه دارم و انقدر هرروز خدارو سپاسگزارم بابت وجودش گاهی باهاش حرف میزنم میگم مامان بگو چخبر از اون بالا جان خیلی خوب بود؟ اونجا چه شکلی بهشت بودی…
گاهی احساس میکنم باید به فرزندم سجده کنم انقدری که این بچه روحش پاک و خالصه چون روح خدا درونشه انگار خدا کنارمه تو قالب بچم…
بقول پدرم گاهی به دختر همین جور خیره میشه و پاک پاک مغزش خالیه خالی مثل یه برگه سفید بدون حتی یک نقطه کوچیک…
خداروشکر…..
ایشالا همه پدر و مادرها صاحب فرزند بشن ایشالا همه این احساس شیرین تجربه کنن…
خداروشکر که موفق هستین خداروشکر که درآمدتان عالی خداروشکر که روابط عالی دارید…
آفرین به شما آفرین به شجاعتتون برای جمع کردن مغازه…
اول اینکه تشکر کنم بابت پیام پرمهر و زیباتون و سایه شما همیشه بالای سر فرزند نازنین تون باشه و همیشه بهترین لحظات در کنار فرزند عزیزتون داشته باشید.
واقعا حسی که آدم از پدر شدن یا مادر شدن داره با همه ی حس ها فرق میکنه و این حس رو آدم به هیچ کسی دیگه نمیتونه داشته باشه حتی نزدیک بهش ، مثل فایلی که استاد جان در مورد میکائیل عزیز گفت: اصلا این بچه رو خیلی عجیب دوستش دارم و یه حسی که نمیشه بیانش کرد و تا هیچکی رو به اندازه این بچه دوست ندارم و نمیدونم چجوری بیان کنم ، واقعا درسته ، حس پدر و مادر بودن خیلی حس نابیه به شرط اینکه آدم قدر این لحظات رو بدونه و از هر روز بابت داشتن فرزندش از خداوند سپاسگذار باشه که همه چی رو خیلی دقیق کنار هم میچینه تا چنین مخلوقاتی رو به کره زمین بفرسته و ما هم کلی لذت ببریم.
واسه همه عزیزان این حس ناب پدر یا مادر شدن رو آرزو میکنم و فقط باید بگم که به قول استاد جان : باید پارو نزد، وا داد
، باید دل رو به دریا داد ، من وقتی اینکار رو کردم و همه چی رو سپردم به پروردگار خداوند فرزندی به من هدیه کرد که نه تنها خودم بلکه هرکی این بچه رو میبینه میگه اخه چطور یه بچه اینقدر آگاه و باهوشه
حتی دیروز اومده در گوش من میگه بابا جون خدا رو شکر که شما رو دارم ( قیافه من دیدنی بود که چجوری محو حرف این بچه 4 ساله شدم )
یکی از اساتید دانشگاه سر یه کلاسی یه حرفی زد که همیشه میگم چقدر حرفش ناب بود و اونم سر یه کلاس کامپیوتر تخصصی که اصلا ربطی به این حرفش نداشت، یه سی دی خام دستش بود و به همه گفت این سی دی دقیقا مثل یه بچه خام هستش که تازه متولد شد و هر جور که دلت بخواد روش فایل میریزی و با هر زبانی باهاش حرف بزنی اونم همین زبان رو یاد میگیره و اگه حرف از باورهای مخرب بزنی اون بچه هم همین رو یاد میگیره ، پس حواستون باشه که بچه رو واسه سرگرمی از خدا درخواست نکنید و طوری بزرگ کنید که در جامعه اثرگذار باشه.
هزار بار شکر و سپاس پروردگار رزاقم را که هر روز بهترین ها را روزی من میکند
سلام خدمت دوستان عزیز سایت و آقا رضا زحمتکش
خدارو شکر به خاطر وجود فرزند دلبندتون که روش قشنگ خواسته شما از خداوند اشک منو در آورد و چقدر خوبه که فرزندان ما از کودکی با این قوانین آشنا میشوند و باور های محدود مارو ندارند و چقدر دنیا با وجود این انسانهای آگاه زیباتر میشه خداروشکر
من هم با وجودی که مدت زیادی در سایت هستم و نتایج خوبی هم گرفتم که به زودی با بقیه دوستان به اشتراک میزارم ولی زیاد کامنتها رو مطالعه نمیکردم ولی مدتی هست که بیشتر کامنت میخونم و خیلی روی باورهای من تاثیر گذاشته واقعا گنجینه ارزشمندی هستند
برای شما و خانوادتون آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم
هزار بار از شما استاد عزیزم و خانم شایسته سپاسگزارم به خاطر این همه آگاهی های نابی که رایگان در اختیار ما قرار میدهید
خیلی خیلی ممنونم از کامنت زیبا و پرانرژی شما و سپاسگذارم از شما بابت به اشتراک گذاری حس خوبتون
در مورد کودکان همیشه با خودم میگم چرا من زودتر با این مسائل فرکانس آشنا نشدم و اینقدر که در خونه صحبت های استاد رو گوش میکنم فرزندم هم اومده میگه بابا منم میخوام استاد داشته باشم و این بچه اصلا نوع تفکر و اخلاقیاتش با همه بچه های دیگه فرق میکنه و ایجاد باور مثبت در کودکان خیلی سریعتر انجام میشه تا خودم چون بچه ها هیچ پس زمینه ای واسه باورهای غلط گذشته ندارند و خیلی سریعتر قبول میکنند.
من هم اوایل نوشتن و خوندن کامنت واسم سخت بود ولی وقتی دیدم جدای از ناب بودن فایل ها چقدر تجربه های زیبا و گرانقدری در کامنت ها هست، تصمیم گرفتم به خوندن کامنت های دوستان عزیز و همچنین نوشتن کامنت از خودم تا ردپایی در این وب سایت ناب بزارم و در آینده نگم ای کاش اثری از خودم میزاشتم ، چون با گزاشتن ردپا از زندگی الان در آینده راحت تر میتونیم میزان پیشرفتمون رو بسنجیم و این کار به من خیلی کمک میکنه که همیشه درهر شرایطی خودم رو در این فرکانس و مسیر نگه دارم.
خیلی ممنون بابت کامنت ارزنده تون اون تیکه که در مورد بچه تون گفتین اشکم در اومد خداروشکر که به آرزوتون رسیدین وچقدر زیبا در مورد رهایی صحبت کردین و اینکه ما باید توکل کنیم برخدا و همه چیز رو بسپاریم به اون همیشه لازم نیست کلی تلاش کنیم بعضی وقتا فقط کافیه بزاریم تا خودش هدایت مون کنه
یه موضوع دیگه که گفتین در مورد دوره ی تندخوانی منم دقیقا بخاطر خوندن کامنت های سایت میخوام یه دوره بگیرم وسوالی که برام پیش اومده اینه که چطور میتونم دوره ی تندخوانی استاد رو تهیه کنم ؟ چون الان روی سایت نیست و ممنون میشم دوره ای که گرفتین رو اسمش واستادش رو بهم بگین
در مورد تجسم کردن هم عالی گفتین واقعا ذهن فرق بین رویا و واقعیت رو نمیفهمه و زمانی که ما تجسم انجام بدیم ومطمئن باشیم بهش میرسیم وزمان مشخص نکنیم پس حتما میرسیم
در مورد تمرکز کردن روی علاقه تون هم شما رو بسیار تحسین میکنم فوق العاده بود این کار ایمان به شدت قوی میخواد امیدوارم هر روز بیشتر از دیروز موفق بشین دوست عزیز
دقیقا من قبلا ناآگاهانه رها کردم و البته از خستگی زیاد بود که رها کردم ولی الان یاد گرفتم که به قول استاد “باید پارو نزد وا داد، باید دل رو به دریا داد” و وقتی اینکارو کردم و سپردم به پروردگار خودش همه چی رو درست کرد.
واسه تجسم رویا هم من در دوره های استاد یاد گرفتم که این کار رو چطور انجام بدم و خیلی نتیجه داد و عالی بود.
در مورد تمرکز هم اول باید تشکر کنم بابت پیام زیباتون و اینکه در دوره قانون آفرینش یاد گرفتم که تمرکز در هر کاری داشته باشید ( اصل خارپشتی ) قطعا در کمترین زمان به نتایجی خواهد رسید که افراد دیگه در طی سال ها به یک دهم نتیجه شما هم نخواهند رسید و این تمرکز لیزری در هر کاری جادو میکنه.
در مورد تندخوانی هم دوره استاد که در وب سایت نیست ولی اساتید دیگه ای هستند که این دوره ها رو برگزار میکنند و اصل دوره تندخوانی هم تقریبا یک چیز ثابته و وب سایت های معتبری در ایران هستند که این دوره ها رو برگزار میکنند و فقط ده درصد یادگیریه و نود درصدش تمرینه و شما هر دوره ای که در زمینه تندخوانی شرکت کنید اگر تمارین رو با تعهد انجام بدید حتما نتیجه خواهید گرفت.
سلام با عشق به استاد و تمامی دوستان عزیزم در مسیر آگاهی
سلام به آقا رضای عزیز
ممنونم که تجربه های قشنگتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
دقیقا میتونم درک کنم زمانی که با نداشتن فرزند ناامید نشدین وبرا خودتون تجسم میکردین با بچه ی نداشته تون حرف میزدین، بازی میکردین و…..
منم همین تجربه رو داشتم وچند سال اول زندگیم با اینکه بچه دار نمیشدم همیشه دوتا دختر پشت سر هم رو توی ذهنم تجسم میکردم که باهاشون رفتم پارک ،باهاشون بازی میکنم و…
بلاخره خدا به رویاهای من پاسخ داد و الان تو زندگی من دو تا دختر با اختلاف سن دو ونیم سال هستن
کامنت شما رو خوندیم و اشک شوق ریختم برای شما هم خیلی خوشحال شدم ، یاد اون روزهای خودم افتادم وکلی خدا رو شکر کردم ….
براتون آرزوی موفقیت میکنم امیدوارم همیشه کنار همسر و فرزندتون آریای عزیز سلامت شاد وثروتمند باشید
بسیار سپاسگذارم از پیام پرمهرتون و آرزو میکنم در پناه الله یکتا در کنار عزیزانتون خصوصا دو دختر نازنینتون بهترین لحظات رو داشته باشید و لذت ببرید از زندگی
در مورد تجسم هم دقیقا همینطوره و الان که دوره قانون آفرینش رو خریدم در بخش سوم به این موضوع تجسم برخورد کردم و دیدم که این کار رو هم قبلا ناآگاهانه انجام میدادم و همیشه هم نتیجه میگرفتم و الان چقدر خوشحالم که این دوره های باارزش مسیر درست حرکتی رو به تک تک ما ها نشون میده و امیدوارم که بتونم تمام تمارین رو به درستی انجام بدم.
خدا رو شکر میکنم که این همه دوست ارزشمند و آگاه دارم که با خوندن تجربه ها و موفقیت هاشون، هم ایمان خودم به مسیرمون هزاران برابر میشه و هم بسیار شاد میشم که باز هم گسترشی دیگه در حهان رخ داده، همون چیزی که رسالت همه ماست
خیلی ممنونم از پیام زیباتون و بسیار تشکر میکنم بابت وقتی که گزاشتید و این کامنت باارزش رو برای من گزاشتید و خیلی خوشحالم که چنین دوستان نازنینی در این وب سایت پاک و الهی دارم.
واسه شما هم بهترین ها رو آرزو دارم و امیدوارم بهترین ها واسه شما و همه عزیزان رقم بخوره.
خیلی ممنون و سپاسگذارم از توجه تون به کامنت من و وقتی که گزاشتید مطالعه کردید و کامنت گزاشتید.
دقیقا همینطوره ، وقتی رها کردم و تمرکزم رو از روی بچه دار شدن برداشتم و به خداوند سپردم ، خداوند درهای رحمت رو به روی من باز کرد و فرزندی به من عطا کرده که نمونه ش رو هیچ جا ندیدم و این رو بقیه افراد هم تایید میکنن که چقدر این فرزند انرژی خوبی داره .
و باید از استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته عزیز و دوستان عزیز حاضر در سایت تشکر کنم که همگی در این مکان الهی و پاک دور همدیگه هستیم و از آگاهی های استاد و کامنت های باارزش دوستان استفاده میکنیم و بهره میبریم.
مطمعن هستم که برای شما هم بهترین ها اتفاق خواهد افتاد و خیلی زود نتایج فوق العاده ای خواهید گرفت.
چقدر پیامتون زیبا بود، خدا رو شکر میکنم که به پیام شما هدایت شدم. پیام شما این خواسته رو برای من واضح کرد که من هم میخوام تندخوانی یاد بگیرم. چون این فکر رو دارم که اگر مطالب رو تند بخونم نمیتونم درک عمیقی داشته باشم و فقط سرسری رد میشم.
خدا رو شکر میکنم چقدر عالی از قانون استفاده کردید، تحسینتون میکنم دوست عزیزم که در مورد بچهدار شدنتون یا درخصوص بیزینستون مسائلتون رو به خدا واگذار کردید و نچسبیدید و چقدر زیبا از قول استاد نقل کردید که باید پارو نزد، وا داد.
آقا رضا عزیز، تحسینتون میکنم که اینقدر توی کامنتهاتون احترام میذارید، اینقدر نتایج خوبی گرفتید، خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
خدا رو شکر میکنم که پسر به این خوبی و آگاهی دارید. امیدوارم همیشه سپاسگزار خداوند باشید چون سپاسگزاری ظرف آدم رو بزرگ میکنه، چون بزرگ هستید، دوست دارم بزرگتر بشید.
بسیار بسیار سپاسگذارم از پیام پرمهر و زیباتون و خدا را شاکرم که چنین دوستان نازنینی دارم.
در مورد دوره تندخوانی من هم اول باورم مثل شما بود و میگفتم که باید بارها یه مطلب رو با صدای بلند بخوانم و تکرار کنم و این باور اشتباه باعث شده بود که بعد از خواندن یک کتاب یا یه مطلب تقریبا نصفش رو فراموش میکردم و گاهی درک درستی هم نداشتم از مطالبی که خوندم و پس از اینکه تصمیم گرفتم کامنت های دوستان رو با درک مطلب بخونم تصمیم به یادگیری تندخوانی گرفتم و همین تصمیم باعث شد تا روش صحیح مطالعه رو به لطف الله یاد بگیرم و البته هنوز در دوره هستم و تا الان نتایج به شدت خوبی گرفتم و واقعا به همه دوستان توصیه میکنم که سرعت مطالعه و نقشه ذهنی رو یاد بگیرند و برای دوره های استاد خیلی عالیه و همیشه میتونید دوره های استاد رو به بهترین نحو نوت برداری کنید و در زندگی به کار ببرید و لذت ش رو ببرید.
در مورد بیزینس هم باید بگم که اگر اون موقع استاد عباس منش عزیز آشنا میشدم چقدددددر در زندگی الان جلوتر بودم ولی خب حتما در فرکانسش نبودم و الان باید استاد جان رو پیدا میکردم و واقعا هر روز بخاطر این سایت الهی و استاد عباس منش عزیز که گرانترین گوهر در زندگی من هستند و همچنین خانوم شایسته عزیز ، شکرگذار و سپاسگذارم.
شاید باورتون نشه ولی من حتی در مورد یه سوالی به دفتر تهران استاد زنگ زدم بقدری از پشت تلفن از خانوم فرهادی عزیز انرژژژی مثبتی گرفتم که خدا خودش شاهده و باید سپاسگذار استاد جان باشیم که چنین افراد عزیزی رو داره که ما هم از وجودشون لذت میبریم و حالمون عالی میشه.
در مورد پیام زیباتون در مورد فرزندم هم مجدد از شما دوست عزیز و مابقی دوستان عزیزم سپاسگذاری میکنم که اینقدر انرژی مثبت فرستادید.
برای شما دوست عزیز و مابقی دوستان عزیز بهترین ها رو از پروردگار میخوام.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید اقا رضای نازنین.
راستش و بخواید چندوقته که از خداوند درخواست کردم که بهم بگه به چه کاری علاقه دارم،چون واقعا هر چی فکر کردم نتونستم کار مورد علاقم و پیدا کنم و با توجه به اینکه استاد خیلی تاکید دارن که برید سراغ علایقتون،من هم خیلی دوست دارم اینکار و انجام بدم
چون الان واقعا از کاری که دارم اصلا لذت نمیبرم و احساس خوشبختی نمیکنم
یکی دوبار از طریق نشانه هایی که از طرف خداوند دریافت کردم فهمیدم که باید برم سراغ برنامه نویسی
ولی چون از این کار هیچ چیزی نمیدونم زیاد جدی نگرفتم
تا اینکه امروز صبح دوباره تو تمرین ستاره قطبی از خداوند خواستم که بهم دوباره بگه که هدایت شدم به کامنت شما که دیدم شما هم رفتید سراغ علاقتون و اون هم برنامه نویسی
که دیگه مطمئن شدم خداوند داره بهم میگه
میخواستم اگه میشه با توجه به تجربه ای که دارید راهنماییم کنید
خداوند همیشه در حال پاسخگویی و اجابت کردن خواسته های ما است و جالبه که من اوایل پروژه ای کار میکردم و بعد ساپورت یه سایتی رو بر عهده گرفتم و همین حقوق ثابت از سال 95 تا به امشب باعث شد دیگه به دنبال پیشرفت خودم نباشم و همون چیزی رو که بلدم انجام بده ( پیشرفت به نسبت گذشته خیلی کند شده بود ) تا اینکه امشب کلام الهی استاد در دوره قانون آفرینش که بعنوان تمرین فرمودند که 107 آرزوی خودمان رو بنویسیم من در سه تا خواسته با روش های مختلف از خداوند درخواست کردم که از این وضعیت در بیام و بیزینس آنلاین خودم رو که خودم کارفرمای خودم باشم رو نوشتم و ترسی بابت از دست دادن کار یا اتمام همکاری با هیچ فردی نداشته باشم و این خواسته رو من ساعت 12 امشب نوشتم و دقیقا 4 ساعت بعد که گوشی رو برداشتم دیدم فردی که از سال 95 باهاش همکاری داشتم بدون هیییییچ دلیلی ؛ تاکید میکنم بدون هیچ دلیل منطقی ؛ درخواست اتمام همکاری رو واسم فرستاد و من کاملا دیگه مطمعن شدم خداوند به همین سرعت به درخواست من پاسخ داد ، در صورتی که من یک هفته س میخوام این تمرین رو انجام بدم ولی شرایط روی پیش رفت که امشب نشستم پای نوشتن و همین امشب هم این پیام رو دریافت کردم و اینا باعث میشه تا به نیروی الهی و پاک خداوند ذره ای شک نداشته باشم و وقتی به این وضوح به درخواست های من پاسخ میده پس قطعا به درخواست بعدی من که درآمد از یوتیوب در کنار بیزینس آنلاین خودم با درآمد عالی و دلاری هستش به سرعت جواب میده و هیچ شکی در قانون آفرینش نیست .
سلام دوست عزیز ، ممنون بابت مطالب زیبایی که نوشتین ، لطفا اگه میشه در این مورد منو راهنمایی کنین و اگه این مساله با باور قابل حله پس بهم بگین چا باوری بسازم تا خودم رو نجات بدم
در مورد اینکه چرا بچه ها باید تاوان اشتباهات پدر یا مادر رو بدن لطفا توضیح بدین
مثلا میگن وقتی پدر یا مادر به بچه دیگران تعنه بزنه یا اگه مال حروم بیاره خونه حتما بچه هاش دچار اتفاقات ناخوشایندی میشن تا اون پدر و مادر به خودشون بیان و متوجه اشتباهشون بشن
دیدم وو بعضی خانواده ها که پدر از مشتری پول زیادی گرفته و بچه ش دچار اتفاقات ناپسند شده یا مخصوصا اون هایی تعنه میزنن و خوشحال میشن به مشکلات دیگران ، حتما سر بچه خودشون او مشکلات اومده
میدونم قانون اینه که هر کس فقط جواب فرکانس و باور خودشو میده و شرایط منطبق با اون باور رو خلق میکنه
پس چرا باید من تاوان اشتباه مثلا پدرم رو بدم وقتی یه چیز حروم میاره خونه؟؟ وقتی من هیچ اختیاری بر اعمال پدر ندارم پس چرا وسیله تاوان کارهاشون بشم؟؟؟؟؟
اگه اینطور نیست و به باور من ربط داره ، لطفا بگین چه باوری رو در خودم بسازم تا دیگه فکرم درگیر کارهای اشتباه پدر یا مادر نشه و دیگه نترسم که ای وای قراره من هم اون اتفاق برام بیفته چون مثلا بابام به مشکلات دیگران خوشحال شده
سلام به استاد عزیز و همه دوستان هم مسیر
استادجان جدیدا دارم فایل های سفر به دور امریکا رو مجدد نگاه میکنم وفقط تحسین میکنم که واقعا این استاد همون استاده؟؟ و نکته جالبش اینه شما اون زمان هم با همون هیکل خودتون رو پذیرفته بودید و راحت بودید و چقدر این فایل های قدیمی خوبه که در سایت هست و ذهن ما بپذیره این مسیر رو و این بهبود همیشگی که پشتوانه اش فقط ایمان و استمرار هست
در رابطه با فایل های آقای عطارروشن واقعاااا کلی نکته داشت برام و چقدر تحسینشون کردم و کلی باورهای درست برام ایجاد کرد بطوری که چندین اقدام عملی انجام دادم
یک موردی که آقا رضا گفتن در مورد اینکه ارتباطشون با اقوام درجه یک کمرنگ شده بود خب من از ابتدای شروع کار در مسیر به تدریج و درک قانون تمام دوستانم رو کنار گذاشتم به طوری الان هیچ ارتباطی باهاشون ندارم اما در مورد اقوام چون ما هر آخر هفته مهمانی داشتیم و خب من دیگه خیلی دوست نداشتم این دورهمی ها رو ولی از بعد از بیماری کم کم این ارتباط هم کمتر شد یعنی دقیقا زمانی که من داشتم روی خودم کار میکردم و ته دلم دیگه دوست نداشت توی این جمع ها حاضر باشه اوایل میگفتم خب برای پندمیک هست و طبیعیه اما الان با وجود اینکه شرایط خوب شده اما حتی ارتباط ما کمتر هم شده چون هرکدوم یک مشغولیتی براشون ایجاد شده و اونم واقعا عجیب غریبه و صحبت های آقا رضا باعث شد من ببینم که آرهه اینه خدایااا شکرت دقیقا این اتفاق همون چیزیه که جهان داره بهت کمک میکنه و تو مدارت از اونها جدا شده چون من نمیخواستم دلخوری و بحث پیش بیاد و دوست داشتم همینطوری رااااحت از هم فاصله بگیریم و این یه نشونه عالی و بزرگ برای تغییر مدارم بود
اما در مورد کارم خب توی محیط کارم همکارانم خیلی در مورد مسائل مختلف صحبت میکنن و خیلی وقتها چون من اصلا نه تلویزیون دارم و نه چک میکنم اخبار رو تازه از صحبت های محیط کارم میفهمم مثلا چی شده اما یه هنذفری بیسیم گرفتم و توی گوشم میذارم و یا به بهانه های مختلف حرف رو عوض میکنم و یا محیط رو ترک میکنم و جالبش اینه با این ممارست اتفافات عالی برای من رخ دادن اولیش اینه که زمانی که من تو محیط هستم کمتر صحبت های حاشیه ای میشه و و اینکه من با اینکه کارمندم یک سری ایده ها بهم الهام شدن که من بدون هیچ هزینه ای اجرا کردم و کلی سود مالی برام داشت تو همون محیط کاری و همون شرایط و از طرفی حقوق ثابتم نسبت به سال قبل کلی افزایش داشته که اصلا سال گذشته باورم نمیشد انقدر زود این اتفاق بیوفته و در کنارش کلی مزایا دیگه دریافت کردم که همش برام سود خالص بوده چون خداروهزاران مرتبه شکر نه وام دارم نه دنبالشم و نه هیچ قسطی دارم و کلی پس انداز داشتم توی این یک سال اخیر که قبلا اصلا نمیتونستم پول نگه دارم و خرج های بیهوده داشتم انگار به قولی با پول راحت نبودم و جالب تر اینه که کارهام به طرز عالی کمتر شده و زمان آزاد باز شده برام و حتی دارم احساس میکنم که دارم از اون محیط فاصله میگیرم چون خیلی از اوقات کارهام بدون حضور فیزیکی انجام میشه یعنی من این نشونه ها رو بارها با خودم تکرار میکنم و میگم قانون داره جواب میده فقط ادامه بده
منی که اوایل ورود به سایت خرید دوره ها برام آرزو بودن با عشق بهاشون رو الان پرداخت میکنم و سیر نمیشم از گوش دادن بهشون و این کار بزرگترین لذت رو در زندگیم داره منی که زماننم رو بیهوده تلف میکردم الان حتی در مسیر رفت و برگشت و هر فرصتی فقط برای گوش دادن به این فایل ها و باورسازی استفاده میکنم و یک تضادی هست که درش هستم که بعد از پشت سرگذاشتنش حتما مینویسم در موردش فقط اینو میدونم که اگر قبلا بود و من با اون شخصیت ضعیف و مشرک تر 0قبلی بودم الان له شده بودم و یه آدم افسرده و غمگین بودم اما من فقط الان دنبال اینم چطور از دیروزم بهتر باشم و سعی میکنم از دید قانون نگاه کنم و مشکل رو از خودم بزرگتر ندونم تا اون بمن غلبه کنه دارم شروع کردم به کاری که بهش علاقمند در اون حرفه ای بشم تا ان شاالله در بهترین زمان خداوند هدایتم کنه کارمندی رو کنار بذارم که مطمئنم خیلی زود این اتفاق میوفته
استادجان واقعا ازتون سپاسگزارم برای تمام این تمرکزی که توی کارتون گذاشتید جون واقعا تمرکز و موندن اینهمه سال در یک مسیر خیلی ایمان میخواد خیلی ایمان میخواد که آدم با وجود آزادی های مختلفی داره درگیر روزمرگی نشه و همچنان ادامه بده مثلا شخص من تا به نتیجه کوچیک میرسم تعهدم کمتر میشه و دقیقا میتونم درک کنم چقدر تمرکزی که میذارید ارزشمنده و از خدا میخوام همیشه در مسیر پیشرفت و بهبود همیشگی باشم و روز به روز به سمت رشد و گسترش خودم باشم
زهرا خانم محترم درود بر شما
خدا رو شاکرم بابت همه نعمتها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
به شما تبریک میگم که با تعهد کامل قوانین رو اجرا میکنید و در حال رسیدن به خواسته هاتون هستید. تمرکز روی قوانین و اجرا آن با ایمان کامل رمز موفقیت است. خدا رو شکر شما در حال طی کردن این مسیر زیبا هستید، براتون بهترینها رو از خداوند مهربان خواستارم
سلام دوست عزیز
خیلی سپاسگزارم که زمان گذاشتید و دیدگاهتون رو نوشتید دقیقا درست میفرمایید تمرکز همه چیزه هرچی بیشتر پیش میرم متوجه اهمیتش و ارتباطش با خلق نتایج میشم
ان شاالله خداوند یاری گر همه ما باشه تا بتونیم در این مسیر بهشتی ثابت قدم باشیم و هرروز بهتر از دیروز زندگی رو در ابعاد وسیع تر تجربه کنیم
ان شاالله همیشه در مسیر نعمت ها و فراوانی ها باشید
بنام خداوند بخشنده مهربان
.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان
.
آخه مگه داریم بهتر ازین مرد (استاد عباس منش عزیزم)
وقتی میبینه که بچه ها توی کامنت ها کج فهمی دارن میاد با چنان شور و شوقی فایل آماده میکنه که آدم اصلا لذت میبره و این از تعهد استاد به خودش میاد که من وظیفه دارم آموزش صحیح بدم و کج فهمی ها رو بر طرف کنم و بهبود بدم،
استاد جان خدا بهت قوت بده عاشقتم پدر پولدار من…
.
خب بریم سراغ توضیحات آقا رضای عزیز؛
((باید مسیرت رو در تمام جنبه های زندگی درست کنی نه فقط در مورد ثروت و من از استاد عباس منش یاد گرفتم که همه چیز ها رو با هم بخوام نه فقط یک چیز رو ))
این آگاهی خالص به ما یادآوری میکنه آگاهی های قبل از تولد رو که ما قبل این دنیا همه چی رو باهم داشتیم و همه چیز عالی بوده و بازم میشه در همین جا همه چیز ها رو باهم داشت و تموم جنبه های زندگی رو بهبود دائمی بدیم
وقتی خدای من کامل هستش در همه چیز، پس منم که قطره ای از دریا هستم پس میتونم در تمام جنبه های زندگی خودم رو بهبود بدم و رشد بدم و همه شو باهم زیبا کنم، نه فقط بُعد مالی قضیه رو و
مثل استاد عباس منش و آقا رضای عزیز الگو بگیرم و الگوهای ناقص رو حذف کنم و همه چیز روطلب کنم و باورهامو در همه چیز بهبود بدم و تغییر کنم…
.
ادامه صحبت های آقا رضای عزیز؛
((من اگه یک حرفی رو از شما یاد گرفتم و باور کردم هرگز در سخت ترین روزها شک نکردم و من متعهد شدم به اینکه ویژگی های درونی و شخصیت و مهارت خودم را درست کنم و بهبود بدم و بعدش پول نتیجه ی بهبود این شخصیت و نگرش و تغییر کردن من بود))
چقد این جمله و باور زیبا و آگاهی دهنده هستش که در روز های سخت کم نیاریم و شک به دلمون راه ندیم و متعهد باشیم به تغییراتی که کردیم و نگیم چرا جواب نداد؟
پس کو نتیجه؟؟
و بیاییم از پایه و اساس حرفای استاد رو باور کنیم تا پِی و ستون محکمی برای خودمون بسازیم تا موقع زلزله اتفاقات به ظاهر بد به خاطر نجواهای شیطان خراب نشه و نریزه و شک نکنیم و
به نظرم وقتی اصولی تغییر شخصیت و مهارت رو ایجاد میکنیم و کم کم که نتایج رو میبینیم نجوای ذهن بی اثر تر میشه ولی باید خوراک مناسب به ذهن بدیم و خودمون رو درگیر کارهای مهم و مهارت هامون کنیم و بهبود بدیم تا به لیاقت برسیم و وقتی ردپای پول و ثروت رو دیدیم این یعنی من تغییر کردم و این نتیجه همون قدم های کوچیک من بوده و من باید بیشتر ادامه بدم تا به قول حضرت علی الرزق و الرزقان بشه و پول به دنبال من بیاد بدون اینکه گِدای پول و محتاج پول باشم و
چقدر زیبا حضرت علی این مفهوم گِدای پول نبودن و خلق ارزش ( که همان ایجاد نخلستان ها و چاه کندن و اسب سواری و… بوده) خوب فهمیده و درک کرده بود که پول و رزق باید بعد از خلق ارزش به دنبال من بِدَوَد نه اینکه من دنبالش بِدَوَم…
.
خب بریم سراغ توضیحات استاد عباس منش:
((به صرف اینکه من چی میخواهم، این جمله به این معنا نیست که من بدستش میارم چون میخوامش بلکه، اگر باور های درست در مورد پول داشته باشی آنوقت پول لاجرم وارد زندگی شما میشود))
چقد حال کردم با این جمله، مهم نیست که من هر روز و هر لحظه خدا خدا کنم که ای خدا من اینو میخوام ، من اونو میخوام چون،
خدا به درخواست های من نگاه نمیکنه بلکه به فرکانس و باوری که در مورد خوسته ام ساختم نگاه میکنه و یاد تعریف خدا در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا ها میفتم جلسه 9 و 10 که استاد میگه این انرژی گوش به فرمان تو هستش ولی نه با حرف بلکه با افکار و فرکانس هات کار میکنه و بیا اون انرژی رو تغییر بده به هر خواسته ای که میخوای و مثل لِگو های اسباب بازی بیا برا خودت هر آنچه رو که میخوای بساز و ایجاد کن….
پس من باید تمرکز کنم روی باور هایی که برام پول ایجاد میکنه و حتی اگه درخواست هم نکنم چون به تضادهایی در زندگیم برخوردم با ایجاد باور های ثروت ساز، اونوقت خود به خود وارد زندگیم میشن در بُعد مالی…
.
خب بریم سراغ جمله بعدی؛
((ما اگر قانون جهان هستی رو بفهمیمم آنوقت میتوانیم از قانون استفاده کنیم؛
برای سلامتی / برای روابط / برای ثروت / برای آرامش / یا برای همه اینها استفاده کنیم و خیلی مهم هستش که قانون رو درک کنیم))
بنازم من به این قوانین ابدی و ازلی،
و خداوندی که بارها گفته هیچ تغییری در سنت الهی نخواهی یافت و این قانون یکیه برای همه افراد و زمان و مکان ها و
توی همه چیز میشه ازش استفاده کرد
واقعا تا وقتی که با قوانین جهان آشنا نشده بودم البته بهتر بگم به یاد نیاورده بودم،
نگرانی یا اضطراب داشتم در مورد اتفاقات ولی الان میدونم که جهان بی در و پیکر نیست و قانون داره و مهم ترین قانونش هم قانون فرکانسه که من خالق زندگیمم و میتونم بگم که پُشتم گرمه و خیالم راحته و در کُره خاکی زندگی میکنم که ثُبات داره و هیچ ترسی نیس و همه چی رو خلق میکنم و نتیجه فرکانس هامو میبینم
و از قانون در همه چی استفاده میکنم خدارو صدهزار مرتبه شکرش…
بریم سراغ جمله بعدی؛
((اگر از همان جایی که هستی شروع کنی به بهبود دادن شخصیت و تغییر خودت و باور هایت و با توجه به بزرگ تر شدن ظرفت، خداوند تو را هدایت میکند و آگاهت میکند و در این مسیر نقش خودت را برای تغییرات پـُر رنگ ببین و فکر نکن خداوند همینطوری درب ها رو برای افراد باز میکنه، چون خداوند بینهایت عادل است و مثل نور خورشید به همه آدم ها میتابد و با توجه به ظرفِ آماده شده ات و ایمانت و جسارتی که به خرج میدهی و ارزشی که خلق میکنی، خداوند و هدایت هایش از راه میرسد و درب ها رو برایت باز میکند و آن وقت است که تو باید نشانه ها رو فالو میکنی))
.
چقد این جمله آگاهی دهنده هستش که تا من تغییر جِدّی نکنم نمیتونم نعمت ها و ثروت های خداوند رو دریافت کنم
دقیقا برمیگرده به 2 کلمه “رحمن و رحیم” در قرآن که صفت «رحمن» خداوند برای همه ی مردم و عام، ولی صفت «رحیم» برای یه عده اندک شمار و خاص هستش و خیلی ربط داره به شخصیت من و تغییراتی که برای آن رزق به غیر الحساب به خداوند نشان داده ام و احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کرده ام تا بخواهم آن را دریافت کنم،
متأسفانه خیلی از ما ها کج فهمی در این مورد داریم و حاضر نیستیم تغییر کنیم و قدمی برداریم و ازون بر هم میخواییم به ثروت های بینهایت برسیم
من مثال میزنم در کار املاک،
متأسفانه خیلی از همکارام هستن که اصلا هیچ ارزشی خلق نمیکنن و هیچ کاری هم نمیکنن و بعدش میگن خب بازار خرابه، ما که هیچی نداریم و مشتری نیس و کسی فروشنده نیست و ازین حرفای چرت و….
و بجای اینکه بیان مهارت هاشون رو توی کار بالا ببرن و چهارتا کتاب بخونن و حتی یه کار ساده اینکه گوشی تلفن رو بردارن و یه تماس بگیرن با مالکین، همین کار به ظاهر ساده رو هم نمیکنن و همش دنبال یه شانس میگردن که خدا ازون بالا یه فایل آس و شخصی بده به این افراد ولی زهی خیال باطل…
این فقط یه نمونه هستش توی کار املاک و در همه شغل ها وجود داره و در همه ی افراد نیز اینگونه هستش
خب بالاخره باید یه فرقی باشه بین کسی که؛
زمان میذاره
وقت میذاره
انرژی میذاره
تمرکز میذاره
و یک کاری رو انجام میده تا اون شخصی که فقط حرف میزنه
و از وقتی که خدارو شکر قانونِ
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
رو فهمیدم
شروع کردم به خواندن کتاب های تخصصی و افزایش مهارتم و در رشد کارم و….
شاید سرعت رشدم کم باشه ولی بعد از مدتی، از جُرگه اون افراد به راحتی جدا میشم فقط باید ایمانم رو به خدا و مسیر نشون بدم و حرکت کنم و ارزش خلق کنم و ایده هایی رو که توی کارم دارم رو باید عمل کنم بهشون،
راست میگی استاد جان هیچ وقت نباید دنبال پول بِدّوَم بلکه باید توانایی هامو بهبود بدم همیشه و ارزش برای جامعه ام خلق کنم و قدم هامو آهسته به آهسته برم جلو و جهان رو گسترش بدم
و با درک بیشتر قانون و تمرکزی گوش دادن و نکته برداری کردن حس میکنم ذهنم پذیرشش بالاتر میره و آرام تر میشه و عجله ای نداره و بهتر میتونم افسارشو بگیرم توی دستم.
.
جمله بعدی استاد؛
((به خودت تعهد بده که میخواهی در مسیر علاقت حرکت کنی با همان چیزی که داری و با سفت کردن بند کفشت حرکت کن و با امکانات حال حاضرت شروع کن،
ارزش بیشتر خلق کن تا ثروت بیشتری به سراغت بیاید، تأکید میکنم وقتی ارزش خلق میکنی آن وقت
دُلار شرایط بازار ارز بیت کوین کشور و…
هر اتفاقی برایش بیفتد، برای تو هیچ اتفاقی نمی اُفتد
چون آن ارزشی که داری خلق میکنی و آن مهارتت از بین
رفتنی نیست و به این فکر کن که این ارزش و مهارت دائمی است و خودتو مقایسه کن با دیروز خودت و ماه گذشته و سال گذشته ات و همیشه یادت باشه که؛
باید هر روز بهتر و بهتر و بهتر بشی ))
.
من میلاد آمای در تاریخ 30 بهمن 1401 متعهد میشم که فقط در مسیر مورد علاقم که املاک هستش به جلو بروم با همین امکانات حال حاضرم و خودمو در این زمینه رشد بدم و مهارت های کاریمو تا سر حد توانم افزایش بدم و
” Real estate consultant”
ثروتمند بشم و این چیزی نیست که از روی باد شکم باشه بلکه این عشق و علاقه من به کار املاک هستش و آنقدر ایده های عالی برای گسترش کار املاک در ذهنم دارم که فقط خدا میداند که قرار است چکار هایی کنم
و من در این مسیر ثابت قدم هستم و میمانم و به شما استاد عباس منش عزیزم متعهد میشم که تا میتوانم ارزش خلق کنم و هر روز بهتر از روز قبلم باشم به امید خدای مهربانم.
.
عاشقتونم رفقا
.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾
[پروردگارا!] تنها تو را بندگی میکنیم وتنها از تو یاری میجوییم.
سلامی گرم به شما دوست ارزشمندم
باید بارها تحسینتون کنم بابت همه درکی که از آگاهی ها دارید
چه فرکانس ناب و درک بالایی رو حس کردم از جملات شما
به خودم میبالم که در ابن جمع هستم جمعی که همه جوره دارن ارزش خلق میکنن و فرکانس های موبت در راستای خواسته هاشون ارسال میکنن و لاجرم این انرژی و فرکانس هیچ وقت از بین نمیره و به بهترین شمل خودش برای مایی در میاد که آگاهانه توجه میکنیم به خواسته هامون و باورهایی میسازیم در همون راستا
چقدر استادمون عالی گفتند که خواسته مهم نیست بلکه باوری که نسبت به خواستت داری و در نتیجه فرکانسی که ارسال میکنی داره کار اصلی رو انجام میده چون جهان مثل بک رسیور فرکانس هست و اون رو خیلی عالی تفسیر میکنه
پس اگر من در حال حاضر حسم عالیه و نسبت به خودم و خواسته هام باورهای مثبت دارم و دلم گرمه، یعنی فرکانس های موبت در مییر خواسته هام ارسال میکنم و با تکرار و تکرارش دنیا و قوانین جهان راهی براش نمیمونه جز اینکه اسخی مثبت به من بده و چقدر من امیدم و ایمانم به این مسیر، رایتینه و قلبا لذت میبرم از این مسیر
و چقدر این جمله برای من پر از درسه که من فقط ثروت نمیخوام بلکه من یک پکیج از خوشبختی رو میخوام
ثروت، روابط عالی، سلامتی کامل، حال خوب، آرامش و همه حس های مثبت دیگه که شاید اگر اونها رو داسته باشم، با چنان حالی قلبم و وجودم لایق دریافت ثروت های بی نهایت میشه چون من دارم در کار و شغل مورد علاقم فعالیت میکنم و گاهی با وجود خستگی اما باز هم در وجودم حس رضایت و مثبت دارم و میفهمم حس خوبی بهش دارم و اتفاقا خودمم میفهمم که نسبت به قبلم حتی دارم ارزش بیشتری هم خلق میکنم
انگار جملات تمام سدنی نیستم
با خوندن کامنت شما دوست ارزشمندم، حس نوشتن پیدا کردم و نوشتم
باز هم سپاسگذارم و برای هممون همون پکیج خوشبختی واقعی رو آرزو دارم
سلام میلاد عزیز چقد زیبا و مرتب نوشتی مطمعنم توی مدار فوق العاده ای هستی بی نهایت بهت تبریک میگم
تحسینت میکنم برای تعهد قرص و محکمی که به خودت و خداوند دادی
قول بهت میدم اگه همینطوری پیش بری به هدفات به سرعت میرسی
و هرچه به هدفات بیشتر برسی و شکر گزاری کنی ظرفت بزرگ تر میشه
منم تعهد دادم دارم عمل میکنم
سرعت کم و زیاد میشه و مهم ادامه دادنه و هروز ساختن باور های قدرتمند کننده تر
برات بهترینارو میخام
من با اجازت این دیدگاه زیباتو توی
دفترچه یادداشت گوشیم کپی میکنم
تا هرچند وقت بخونمش و ازش
الهامات بیشتر بگیرم ️
سلام دوست خوبم
تحسین بر انگیز بود
من تحسین میکنم شما رو آفرین براستی سپاسگذارم
عالی سپاسگذارم بابت تک تک جملات نابت
سپاسگذارم
بابت آنالیز کردن جملات استاد عزیز برای منم مروری تازه شد سپاسگذارم
بودن در کنار شما دوستان احساس امنیت دارد آرامش برا از دور چشمک میزند ممنون وسپاسگذارم خدایا
سلام میلاد عزیز
به به واقعا بهتون تبریک میگم و تحسین میکنم میلاد عزیز که چقدر عالی و فوق العاده نوشتی
چقدر با عشق و علاقه و مرتب و زیبا نوشتی و واقعا قابل تحسینه
آفرین بشما و دستمریزاد که اینهمه به نکات خوب توجه کردی و برامون زیبا نوشتی
من لذت بردم از خوندن کامنت فوق العاده تو و درس و آگاهی گرفتم و کیف کردم و نور و عشق و انرژی در درونم روشن شد .
آرزوی بهترینها براتون دارم و مطمئنم که شاهد دیدن موفقیتهای بیشماره شما بزودی خواهم بود
در پناه الله یکتا
سلام استاد جان
اولش بگم که خدا منو به این سمت هدایت کرد که بیام و کامنت بنویسم چون خیلی وقتا میشه که بعد از گوش دادن فایلا میخام کامنت بذارم ولی یه چیزی مانعم میشه،ولی الان این خواسته انقدر قوی بود که نتونستم مقاومت کنم.
اگاهی هایی که من از این فایل گرفتم خیلییییی زیاده و مثل همه فایلا باید صدها بار گوش بدم،چیزی که برام اول صحبتهای استاد بولد شد نوشتن تعهد نامه است که الان دفترم کنارمه و عنوانشم نوشتم و این چیزی بود که خیییلی وقت بود میخاستم انجامش بدم.
چیزی که دوس دارم اینجا بنویسم و خییلی خوشحالم از بابتش اینه که این روزها خدا باهام حرف میزنه،یا نمیدونم به قول استاد که راجع به حضرت محمد گفتن که صدای خدارو شنید منم کم کم صدای خدارو میشنوم و این برا من خییییلی فوق العادس،قبلا میتونستم صدای خدارو خییلی ضعیف بشنوم، در این حد که نگران نباش،همه چی خوب میشه،ولی این روزا این گفتگو زیاد شده،در این حد که این کارو بکن،این کارو نکن.الان صبر کن ،توکل کن،توی مسیر هدایتی .و من نمیتونستم این حرفو به بقیه بگم چون میدونم باور نمیکنن یا احساس میکنن که دروغ یا توهمه.
یه رفتار هایی توی وجودم به ثبات رسیده مثل غیبت نکردن،قضاوت نکردن،تحسین کردن افرادی که تو هر زمینه ای به موفقیت رسیدن،و این بیشتر منو رو به جلو هل میده که قبلا این کارارو نمیتونستی انجام بدی ولی الان با کنترل ذهنت به سادگی اینا بخشی از شخصیتت شده و نمیخاد زیاد تلاش کنی و اگه اون رفتارای دیگه ای هم که داری و میخای بهبودشون بدی رو روشون کار کنی و تعهد بدی اونام میشن بخشی از روتین زندگیت
نکته بعدی برای من این اگاهی ها برای کسب ثروته،چون من از نظر مالی به ثبات نرسیده بودم و باید به یک نقطه ای میرسیدم و این باوره ایجاد میشد که منم میتونم پولدار بشم و این فایله در راستای جواب سوال منه که میخام وضعیت مالیم رو بهتر کنم و از خدا خاستم که راه رو برام باز کنه و به نظر من این فایل هدیه خداونده به هر کسی که گوشش میده و لیاقت شنیدنش رو داره و این حرفای اقا رضا که از بطن جامعه مثل استاده و تونسته خودش رو از جایی که هست بکشه بالا و تلاش کنه و هدایت بشه و الان جایی که میخاد باشه به منم یک امید میده که منم میتونم به جایی که دوس دارم برسم
سلام لیدا جان،
اونجا که گفتی این روزها خدا باهام حرف میزنه یه لحظه موندم…چون دقیقاً خودم این روزها دارم اینو تجربه می کنم! هر چیزی رو که شک دارم، از کوچکترین مسائل تا بزرگ ترین، میگم بذار از خدا بپرسم، و خدا جواب میده، میگه این کارو بکن، اون کارو نکن! خیلی حس فوق العاده ایه و خدا رو شکر می کنم که ما رو به این مسیر هدایت کرد.
بهترین ها رو برات آرزو میکنم
سلام استاد عزیزم
یه موضوعی را بگم . آقای عطار روشن میگند هدفم فقط ثروت نبوده و تمام جنبه های خوشبختی را میخواستم . استاد من فکر میکنم این مسأله در مورد همه ما صادق هست حتی اگر خودمون بصورت خودآگاه بهش پی نبرده باشیم . یعنی ماهایی که اینجا میاییم فقط دنبال پول نیستیم یا حداقل اونهایی که توی این مسیر میمونند و ادامه میدند ، ناخودآگاه دنبال تجربه تمام زیباییها هستند ، نه فقط پول . من الان که فکرشو میکنم می بینم خود من درسته سال 96 به هوای ثروتمند شدن وارد اینجا شدم ولی الان از لحاظ شخصیتی هیچ ربطی به 5 سال پیش ندارم . اون موقع ثروت را میخواستم ولی در مسیر ثروت ، خدای خودم را کشف کردم و هر روز دارم برای خودم بزرگتر و پرقدرت ترش میکنم و فهمیدم که همه چیز خودشه حتی اون ثروتی که من روی زمین و در دستان زمینی ها دنبالش میگشتم . در مسیر ثروت ، علاقه م را پیدا کردم و سراغش رفتم . در مسیر ثروت فهمیدم که ثروتمندان آدمهای آرامی هستند چون دغدغه مالی ندارند و من آرام شدم و دیگه داد نزدم . الان که فکرشو میکنم میبینم من مدتهاست سر بچه هام داد نزدم و آرامشی بی نظیر تمام وجودم را در بر گرفته . در مسیر ثروت مفهوم مدارها را فهمیدم و ترسم از خیلی چیزها از بین رفت چون فهمیدم ترس هم مثل پول در مدار خاصی قرار گرفته و من میتونم با عبور از اون مدار به مداری برم که ترس ها نباشند و من بخندم و رها باشم . در مسیر ثروتیاد گرفتم چکی کار نکنم و نقدر کار کنم . در مسیر ثروت با عزت نفس واقعی آشنا شدم. من در مسیر ثروت ” آدم ” شدم و اینو واقعا میگم . انقدر این ثروت معنوی و الهیه که وقتی سراغش میری پکیج کامل موفقیت را بهت میده و شاید علت اینکه ما آرام آرام مدارهای ثروت را طی میکنیم اینه که در کنارش خیلی چیزها را بدست میاریم و خیلی چیزها در ما ساخته میشه . به همین دلیل ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست .
بله استاد من واقعا نقش خودم را در رابطه با خدا پررنگ می بینم و شما در قانون آفرینش گفتید که رابطه ما و خدا از ما شروع میشه . من این موضوع را حالا که پای صحبتهای آقا رضا نشستم درک میکنم که اولا وقتی هیچکس منو نمی بینه ، خدا منو می بینه و میبینه که من با لباس تمیز سرکار رفتم و دارم قفسه های مغازه م را گردگیری میکنم . پس ظرفم بزرگتر شده و اینها خودش یعنی رابطه با خدا . استاد من توی خونه م کار میکنم و از آقا رضا یاد گرفتم که هرروز میز کارم را مرتب و تمیز کنم و فضای خونه را که محل کارم هم هست گردگیری و جارو کنم و خدا شاهده که وقتی این کارها را از روی نیت انجام میدم حضور خدا را حس میکنم یعنی خدا بمن گفت مهم نیست مغازه داشته باشی یا توی خونه کار کنی . مهم اینه که تغییر کنی و تو با هر تغییر ، به سمت من حرکت میکنی و من هم به سمت تو حرکت میکنم . تو منو اجابت میکنی و بعد من هم تو را اجابت میکنم .
استاد دقیقا خیلی ها فکر می کنند ورود به حوزه علاقه و کسب مهارت و خلق ارزش ، باعث نمیشه پول به دنبال اونها بیاد یعنی اینو باور نمی کنند ولی من بعنوان کسی که ده سال توی شغل دیگه ای بودم و استعفا دادم و وارد هنر شدم اینو میگم که من با اینکه هیچ تجربه ای از هنر نداشتم ولی همزمان با آموزشی که میدیدم پول ساختم یعنی من اولین کارم این بود که روی مقوا ماکت یک تابلو بکشم بعد دیدم استادم با کاتر مقوا را برید چون خیلی محکم بود بعد من اومدم خونه یه تیکه مقوا برداشتم و با کاتر اونو بصورت مستطیل های کوچیک بریدم و همون نقاشی هایی که یاد گرفته بودم را روی اونها کشیدم و باهاشون بوک_ مارک یا نشانک کتاب درست کردم و چهل عددش را به یک دانشجو فروختم و اون هم روزی که از پایان نامه ش دفاع کرد بعنوان یادبود اون نشانک ها را به حضار هدیه داد و چقدر اون هدایا برای حضار باارزش بودند چون هرگز نمونه ش را جای دیگری ندیده بودند. خود استادم تعجب کرده بود که من بعد از یک ماه آموزش همچین ایده ای به ذهنم رسیده بود . یعنی میخوام بگم کار کردن روی مهارت ها و البته کار کردن روی دوره روانشناسی ثروت یک و دو و کل فایلهای هدیه استاد باعث شد من این مسیر را شروع کنم و ادامه بدم . الان همون نقاشی ها را روی چوبهای اعلای گردو و راش میکشم و میفروشم و بقدری عاشق این کار هستم که انگار تازه فهمیدم زندگی چقدر میتونه قشنگ باشه یعنی من وقتی پشت میز کارم میشینم انگار در بهترین مکان دنیا نشستم و اینم مدیون استاد عباس منش هستم که منو هُلم داد که اون پروانه وکالت را تحویل بدم و خودمو آزاد کنم و پرواز کنم به سمت رویاهام .
البته اینم نبود که هیچ مشکلی نباشه من یکم که به خوشبختی و آزادی رسیدم با تضادی به نام ترس روبرو شدم و ترسیدم پولدار بشم و سرطان بگیرم . شاید خنده دار باشه ولی من ماهها درگیر این موضوع بودم یعنی من توی هنر انقدر پیشرفت کردم که نقاشی های گل و مرغ ایرانی را روی فلز مس میکشیدم یعنی ترکیب علاقه و ثروت . و من یهو لرزیدم و ترسیدم که مبادا بعد از موفقیت همه چیز نابود بشه . توی همین حین با مرضیه پری پور عزیز که چند وقت پیش نتایجش از قانون سلامتی را استاد در کانال تلگرام گذاشتند آشنا شدم و موضوع را بهش گفتم. خب مرضیه خیلی روی خودش کار کرده و واقعا انسان قابل تحسینیه. بمن گفت جریان اینه که هرگز کسی بعد از موفقیت را به ما نشون نداد . همیشه وقتی اون دختر و پسره بهم رسیدند فیلم تمام شد . وقتی طرف پولدار شد کتاب رمان تمام شد و ما هیچوقت زندگی در اون شرایط عالی بعد از موفقیت را ندیدیم و ذهنمون نمیتونه برنامه ای برای بعد از موفقیت داشته باشه . یعنی وقتی مرضیه اینو گفت والبته استاد در دوره عزت نفس هم گفته بودند ولی نمیدونم چرا من نفهمیده بودمش ، دیگه من نمیدونستم چجوری رشد کنم و انرژیی در من شکل گرفت که تونستم بدون ترمز حرکت کنم و پیش برم . بچه ها نترسید بخدا توی این مسیر خیلی چیزها ممکنه پیش بیاد حتی اینکه فکر کنی دیوونه شدی ولی همش الکیه و ترس ها وجود خارجی ندارند . ترسها فقط در ذهن ما هستند و خارج از ذهن ما هیچ جای دیگه اون ترس ها را پیدا نمیکنید.
دقیقا وقتی با باورهای درست حرکت میکنی درها باز میشه و اونجایی که فکر میکنی هیچ خبری از ثروت نیست دقیقا ثروتی که قراره دنبالت بیاد ، داره یه جایی ساخته میشه برات . بقول استاد توی قدم 2 میگند وقتی تو درخواست نان میکنی یه عده ای توی جهان دست به دست هم میدهند که اون نان را برای تو فراهم کنند ولی تو فقط وقتی نان را پشت در برات میارند متوجهش میشی در حالیکه همون موقع که درخواست کرده بودی ، جهان شروع به درست کردن نان کرد .
جمله استاد در روانشناسی ثروت یک فکر کنم جلسه 19 ” اگر اون قدر جرأت داشتی که وارد مسیر مورد علاقه ت بشی و پول وارد زندگیت نشد ، مطمئن باش ایراد از باورهاته ” یعنی چقدر ما راحت میتونیم ایراد خودمون را تشخیص بدیم که اگر پول نداریم مشکل از نوع حرکت هامونه یا باور هامون .
استاد خود این صحبتهایی که شما در این فایل کردید کلی باور در ذهن من ایجاد کرد و خود این فایل ، موتور حرکت کردنه .
استاد این سریالهای نتایج دوستان از آموزه های شما خیلی خوبند . واقعا بابت تولید شون ازتون تشکر میکنم .
بنام خالق زیبایی ها
سلام به روی ماهت اندیشه جونم
من بیشتر اوقات کامنت های شما رو میخونم ،و خیلی از مدل نوشتنت لذت میبرم شیوا ساده مینویسی و از زندگی خودت میگی کلی برام درس داره
ازت سپاسگزارم دوست عزیزم که با قلمت به من آموختی
این کامنت هم بینظیر بود ،تحسینت میکنم که با شجاعت رفتی دنبال علاقه ات و رشد کردی آفرین بهت
دقیقا همینطور که میگی منم دنبال خدای حقیقی بودم که به سایت هدایت شدم و چقدر حالم خوبه چقدر شادم چقدر رابطه ام با دخترم فوق العاده شده
چقدر سبک زندگی ام متفاوت شده ، و هر روز یک در به سوی روشنایی برام باز میشه ،خدایا با بند بند وجودم سپاسگزارم
الهی به حقانیت خودت توفیق عمل گرا بودن بهمون بده که در جریان باشیم
جهان را زیباتر کنیم
دوست زیبا اندیش و زیبا نام من دوستت دارم خداروشکر که هستی
سلام اندیشه ی عزیززم
چقدر آرامش داشت
خدای من باورم نمیشه اشک منو دراوردی
عزیزدلم چقدر عالی نوشتی
خوشحااالم که هدایت شدم به اینجا
چه جالب که دوباره در این قسمت هدایت شدم به کامنت یک نفر دیگه که داره کاری که عاشقش هست رو انجام و ثروت خلق میکنه و لذت میبره و احساس زنده بودن داره
دلم نمیخواست واقعا دلم نمیخواست تموم شه کامنتت
اندیشه جان چقدر اونجا که حرف استاد رو در قدم دوم برامون نوشتی بهم احساس آرامش داد
چقدر آرومم کرد
چقدر این حسمو دوستدارم
چقدر این آرامش این اطمینان رو دوستدارم
انگار خود خدا داشت باهام حرف میزد
بی نهایت سپاسگزارم که نوشتی
بی نهایت (لبخند)
عاشقتم
حتی دلم نمیخواد نوشتن برای تو رو تموم کنم
چه آرامشی داشت..
من رو به دنیای دیگه ای بردی..
سپاسگزارم سپاسگزارم
خوشحالم برای این حس خوبت موقع انجام دادن کاری که عاشقشی
تحسینت میکنم برای شجاعتت و
تحسینت میکنم که وقتی آموزش میدیدی همزمان درآمد داشتی اتفاقا ازهمین کاری که عاشقشی
این عالیه(لبخند).
منتظر خبرهای موفقیت بیشتر و اتفاقات بهتر در زندگیت هستم عزیزم
موفق و شادتر و ثروتمند تر باشی.
اندیشه جان سلام
امیدوارم حال دلت عالی و اوضاع بر وفق مرادت باشه
امروز 22 فروردین و عید فطر
ب رسم خانواده همسرم که برای عید فطر کلی تدارک میبینن
من هم از دیروز مشغول بودم و دیشب فقط دوساعت خوابیدم
الان خانواده امخوابن ولی ی چیزایی تو ذهنم میچرخید
کفتم بیام سایت و هدایتی ب این بخش اومدم
و شروع کردم ب خوندن کامنتها
و توی چندتاشون ی نکته مثبت در مورد دغدغه های ذهنیم میخوندم
و میکفتم عهه
این نشونه اس برای من
و همینطور کامنت قشنگ شما
من سالها زبان تدریس کردم و هنوز هم تدریس میکنم
من عاشق تدریس هستم
از طرفی روحم برای هنر پر میکشه
و این ذوق رو از بچگی داشتم
شرایط ب سمتی رفت که من از اموزشگاه زبان جدا شدم
و رفتم سراغ نقاشی که سالها دوست داشتم ولی بخاطر مشغله کاریم و تداخل ساعتی کارم با کلاس نقاشی
از اون صرف نظر کرده بودم
وقتی وارد اینحوزه شدم هدفم پول نبود
ولی کم کمخدا هدایتمکرد
البته بخاطر باورهای ذهنی اشتباهم
همیشه از راه سخت پول ساختم
و تو هنر هم ب راه سخت هدایت شدم و بعدها متوجه میشدم که کسانی که با من یا بعد از من شروع کردن چ راحت از همون ماههای اول پول ساختن
ولی من مونده بودم
با کمک فایلها ی سری باورهای اشتباهم شناختم
در مورد ثروت و کلا کار هنری خودم
دوست داشتم پیشرفت کنم
رفتم وسایل نقاشی خریدم ( با پولهایی ک از تدریس درمیاوردم)
دوره های مختلف ثبت نام کردم
خدا مشتری خوب برامفرستاد
برای سرگرمی و بهبود دستخط پسرم ب کلاس خوشنویسی هدایت شدمو استادم بشدت ازم راضی
خداروشکر
اون ایده بوکمارک کگفتین رو خیلی دوست داشتم
منم قبل از عید ب ذهنم اومد ک برای تمرین ابرنگ بیام و بوک مارک درست کنم با طرح و رنگهای متفاوت
و زیبا هم شد و برای عیدی دوتاش رو ب دوستم و دخترش ک خیلی اهل مطالعه هستند هدیه دادم
و اونجا ککفتی روی مس نقاشی میکشین
یا روی چوب گردو خیلی برام جالب بود
و خیلی مشتاقم که کارهاتون رو ببینم
و دوست دارم اگر خلاف قوانین سایت نیس
ادرس پیج هنریتون رو داشته باشم
حتما بازهم از هدایتها و رشدت و نتایجت در مسیر ، برامون کامنت بذار که الهامبخش خیلی از ماهاست
برات ارزوی بهترینها رو دارم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و عزیزانی که به سایت و این فایل هدایت می شوند
من از دیروز که به فایل آقای رضای عزیز هدایت شدم خندیدم گریه کردم فکر کردم مکث کردم نوشتم و عمیقا از آقای رضا ممنونم بابت اینکه زمان گذاشتند و نتایج اشون رو به زیبایی و کامل و صادقانه با ما به اشتراک گذاشتند و از استاد و مریم جان عزیز ممنونم که زمان گذاشتند و فایل رو تحلیل کردند و توی سایت بارگذاری اش کردند چون به شدت حداقل روی من یکی تاثیر گذاشت و تمام مدت با خودم میگفتم ایشون با زن و بچه و همه ی این چیزا که میتونه بهونه باشه برای عمل نکردن ولی ایشون عمل کرده پس سلاله تو ام میتونی عمل کنی.
اینکه آقای رضا با توجه به شرایطی که مطرح کردند بااااز هم ایمان داشتند و هر بار داشتند از مسیر خارج می شدند باز وارد مسیر شدند و خیلی زیبا مطرح اش کردند.
آقای رضا به شدت سادگی اشون در ایمان و تعهد اشون در کلام و چهره اشون قابل مشاهده است و چقدر قشنگه که ایشون بدون اینکه خودشون رو سانسور کنند همه چیو عاشقانه بیان کردند و من اینقدر به داستان زندگی ایشون علاقه مند شدم که دیشب با اینکه ماموریت بودم و به شدت خسته بودم تا 2 صبح پای فایل 13 با صحبت های ایشون خوابم برد و از صبح دوباره برگشتم ادامه ی فایل و تا اینجا با اشتیاق تماشا کردم روند رشد ایشون رو.
اینکه همه چیز براشون خود به خود تاکید میکنم به خودم خووووووود ب خوووووووود بدون تلاش عملی برای عوض کردن اوضاع صرفا با انجام کارهایی با ایمان و توجه و بدون شنیدن و توجه به افکار مزاحم پیش رفتند و حرکت کردند بسیار لذت بخشه.
اینکه استمرار خودشون رو حفظ کردند و ایمان اشون رو شرطی نکردند. اونجایی که میگفتن پاهاشون میلرزید وقتی به مشتری میگفتن دیگه نسیه کار نمیکنند و اونجایی که با خودشون عهد بسته بودند که دیگه قسط نداشته باشند من در درون ام غوغایی بود و یاد خودم افتادم که با تعهد با یه کوله پشتی از خونه ی پدرمادرم بیرون اومدم و به خودم گفتم بدون کمک والدین ات بساز و ساختم امااااااا بعد از مدتی با رها کردن فایل ها با رها کردن اعتماد ام با رها کردن ایمان ام با همراه شدنم با مسائل درونی کشور به این بهونه که من دارم اینجا زندگی میکنم و باید غم مردم رو بخورم!!!!!!! یهو خودمو در شرایطی پیدا کردم که چند قسط دارم و درسته از پدرمادرم پول قرض نگرفتم از روزی که از خونه اشون خارج شدم ولی همین لحظه که دارم فایل آقا رضا رو تماشا میکنم به دو نفر بدهی دارم!!!!!
با خودم گفتم سلاله ببین کجایی! ببین این آقا چطور با تعهد از پژو یی که خودشون میگن سالم نبوده به اسپرتیج ی که خودشون دوست داشتن رسیدن و تو با توجه ات به اوضاع جامعه با توجه ات به نکات ناخوشایند بعد اینهمه سال یه 206 قسطی داری!!!!
اونجا بود که به خودم گفتم یکی از اهداف ام برای سال جدید باید باید صفر کردن بدهی هام و تعهد به خودم برای قرض نگرفتن و گام بعدی نابود کردن دسته چک هام باشه! دسته چک هایی که روزی که می گرفتم اشون با غرور میگفتم من یه دختر بدون هیچ پشتوانه ای اینقدر اعتبار کسب کردم که بانک بهم دسته چک داده!!!!!!! ولی غافل بودم ازینکه بانک و خودم قدم مهمی برداشتیم برای نابود کردن اعتماد به نفس ام! و باور ام در این موضوع که من لایق خرید نقدی نیستم! که من لایق داشتن یک عالمه پول نیستم! من تیکه ای خرید کردن حق امه! من دم به دم سررسید برای عقب نیوفتادن چک و تاریخ چک ها رو یادآوری کردن حق امه!!!!!
مورد بعدی که برای من توی صحبت های ایشون خیلی قشنگ بود اینکه ایشون هرگز با خدا معامله نکرد! کاری که من یا امثال من خیلی میکنیم! یعنی اون ته ته دل ام میگم خدایا حالا اکی دم ات گرم توانایی انجام فلان کار رو بهم دادی ولی تو ام حواست باشه من فلان چیزو میخواماااااااا
ولی آقا رضا بدون توجه به اینکه نتیجه چی میخواد بشه عمل کرد و رفت جلو.
اونجایی که بچه اشون رو توی فایل دیدم اشک من بند نمیومد از اینکه من همیشه این باور و داشتم که باااااید ازدواج کنم که فاصله ی سنی ام با بچه ام زیاد نباشه که بچه ام کج و کوله نشه ازین بابت که من در سن بالا بچه دار شدم و چرا رابطه ی من نتیجه اش ازدواج نشد! رابطه رو مملو توقع کردم! که وای من بچه میخوام باید زود ازدواج کنم که حوصله ی بچه داشته باشم که عقب نمونم بیشتر ازین از هم سن و سال های خودم!
و با خودم فقط میگفتم خدایا بزرگی ات رو شکر ایشون این بچه رو نشون من داد که تو بهم بگی سلاله جان دختر جان اینقدر نیا مخ منو بخور که آی عشق من کو آی زندگی عاشقانه ی من کو آی ثمره ی عشق ام دیر شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! این آقا در این سن و سال یه بچه ی سالم خوردنی داره! اصلا این فایل انگار همه جانبه پر از نکته های عالی بود. یعنی اصلا این فایل آقا رضا اینقدر نکته هاش خوشگل بود که نمیدونم کدوم رو مهم تر از اون یکی بدونم.
خیلی وقت ها دلیل اینکه خیلی از سایت دور شدم رو این میدونم که همش خواستم به بقیه بگم عباسمنش دات کام عالیه! ولی حواسم نبود بقیه نتایج منو ببیند برای عباسمنش دات کام بهتره من خیلی از استادهای ایران رو می شناسم که استاد عباسمنش استاد اشون بودن ولی آقا رضا این بعد رو هم اشاره کردند بهش که چقدر قشنگ مدیریت میکردند و بدون توجه به اطرافیان و بدون اینکه بخوان کسیو قانع کنند ادامه دادند.
و بعد صلحی که ایشون بهش رسیده بود که توی صحبت کردن اش موج میزد. و بعد اونجا که استاد یه فایل نهایی درست کردن برای تاکید روی مسائل و گفتن مریم جان و ایشون از هم جدا هستند الان و هردو دارند تمرکزی کار میکنند و من دیدم چقدر قشنگ این زوج باهم هماهنگ و در صلح دارن پیش میرن سفر میرن با فاصله هاشونو از هم حفظ میکنند باز باهم هستند و اصلا از هر طرف که نگاه میکنم نکات این فایل عالی تر از عالی هستند. چقدر تمرکز روی خودم باشه رابطه ام هم عالی تر میشه نتایج عالی تر هم رقم میزنم.
من برای خودم چندتا باور رو مشخص کردم به طور خلاصه از دل این فایل
1. توکل به خداوند بدون قید شرط و بدون توجه به نتیجه
2.استمرار در ایمان
3. استمرار در عمل به آموزه ها
4.عدم توجه به نکات ناخواسته
5.توجه به خواسته ها
6. انجام امور با امکانات موجود با ایمان
7. اعتماد به نشانه ها
8. کشتن گاو شیرده بدون ترس
9. تصویرسازی
10. قاطی نکردن دیتا ها و آموزه ها
11. پذیرش که چقدر مهم بود توی فایل های آقا رضا
و ….
من براتون آقا رضا از خداوند بیش از پیش آرامش و عشق آرزو میکنم.
اینقدر بمباران خودم با باورهای این سایت برام قشنگ بوده که منی که دائم توی اینستاگرام ول می چرخیدم دائم دارم اینجا ول می چرخم :)
اینجا حداقل اتفاقی که برام میوفته اینکه حتی اگه نخوام اتفاقات مثبت برام پیش میاد!
حال بهتره من تنها تغییری که کاملا مشهود از وقتی تو سایت ول میگردم.حال منه که به شدت تغییر پیدا کرده و توی این هفته هرکی زنگ زده ببینه من تو تنهایی دارم گریه میکنم یا نه تعجب کرده که من چقدر انرژی تو صدام هست! منی که اینقدر داد زده بودم که صدام گرفته بود و حنجره ام بسته شده بود الان میخندم پای تلفن و برا بقیه عجیبه! همش فکر میکنند رابطه عاطفی ام حتما درست شده که حالم خوب شده ولی نمیدونند من کجا دارم تغذیه میکنم روح امو و تصمیم گرفتم تا نتیجه ی صددرصدی نگرفتم به هیچ کس نگم چی حالمو خوب کرده تصمیم گرفتم آموزه ها رو برای خودم وحی منزل کنم کاری که چندین سال قبل بااااید میکردم رابطه امو یا عالی کنم یا احیا کنم رابطه ای که تموم شده! و من بخاطرش داشتم می مردم یا خود به خود بدون تلاش علمی از جانب من درست میشه یا یک رابطه ی عاشقانه ی عالی می سازم و حتما یقینا مثل آقا رضا فیلم اشو برای استاد می فرستم که من ساختم من اون رابطه ی عاشقانه ای که همیشه دل ام می خواست رو ساختم حالا یا با همون عزیزدلی که رفته یا با عزیزتر از اون چون دیگه داره باورم میشه همه چیز دست خودمونه چون خداوند از روح خودش در ما دمیده و ما تکه ای از خداوندیم.
در دنیایی که همه چیز ممکنه با باورهای ما چرا جهان به ساز ما نرقصه
من سرتا پا سپاسگزاری ام از وجود اتون استاد.
من یقین دارم وقتی دارم یه فایل میبینم وقتی دارم یه کامنت می خونم خدا داره باهم صحبت میکنه. من سال هاست عوض سایت ام کوووور بودم و الان با دیدن تعهد آقا رضا با دیدن استمرار ایشون خیلی حالم بهتره علاوه بر اینکه دروغ اگه بگم خودمو سرزنش نکردم که چرا بی عملی پیشه کرده بودم ولی سریع برگشتم تو مدار و گفتم به این بمباران باورها ادامه بده و بیا باز ردپا بگذار و بیا از نتایج ات بگو.
درود بر شما سلاله جان
یاد یه جملهای از استاد در دوازده قدم افتادم که تو یکی از دفترهای قدیمیشون نوشته بودند که:
ما اگر بندگیمون رو بکنیم خدا خوب بلده خدایی رو
و اینکه همسر سابقشون بهشون زنگ زده بودند که نگاه کردم به تمام خواستههایی که نوشته بودیم رسیدیم، خیلی بیشتر حتی.
یکی از چیزهایی که در وجودمون باید تقویت کنیم همین موضوعه که بپذیریم به خودمون اجازه بدیم که رشد کنیم و بهتر بشیم چون فرکانس با تکامل بهبود پیدا میکنه.
هیچ تغییری یک دفعه اتفاق نمیفته، بنابراین وقتی داریم روی خودمون کار میکنیم باید به جای سرزنش دائمی پیشرفتهای کوچک اما رو به مثبت رو به خودمون یادآوری کنیم.
اصلاً یکی از چیزهایی که به خود من در باورسازی خیلی کمک میکنه همین یادآوری تواناییها و مسائلیه که حل کردم قبلاً، دیدن الگوهایی که مسائل مشابه من رو داشتند و حل کردن و این باور در ذهن من ایجاد شده که میشه، یکی داشته این مسئله رو و حلش کردن پس این مسئله راهحل داره، اون کسی که اون مسئله رو حل کرده وارد فرکانسش شده خدا هدایتش کرده پس من هم اگر به حل مسئله توجه کنم به سمتش هدایت میشم.
اوایل خیلی سعی داشتم که دیگران رو تغییر بدم اما از وقتی که فهمیدم باید خودم رو بهبود بدم میبینم که اکثراً با من تو این مسیر همراه شدند حتی اون کسانی که مخالف من بودند.
امیدوارم دوست عزیز بتونی هر روز پیشرفت کنی و دفعه بعد باز هم زیباتر بنویسی
در ضمن پیشنهاد میکنم اگر دوازده قدم رو نداری ازش استفاده کنی واقعاً بینظیره
سلام احسان عزیز
ممنونم که کامنت منو خوندید و ممنونم که وقت گذاشتید و برای من نوشتید
ممنونم که دوره 12 قدم رو بهم توصیه کردید
الان که پیگیر کمک به خودم هستم این رو یک نشانه در نظر میگیرم و حتما از این هدایت استفاده میکنم به عنوان فایلی که بخوام روش وقت و انرژی بذارم در برنامه رشد خودم
ممنونم که تجربه خودتون رو هم مطرح کردید
دیدن الگو ها خیلی توصیه خوبی بود به من
نور باشید
سلاله عزیز خیلی عالی نوشتی، و واقعا لذت بردم از درسی که از این فایل گرفتی، و کامنت شما تلنگری به من زد اونجا که گفتی میخواستی دیگران رو به سایت دعوت کنی و متوجه شدی که اینکار با گرفتن نتایج خود به خود اتفاق خواهد افتاد و متعهدانه زُم کردی روی ساختن خودت.
سپاسگزارم از کامنت زیبات.
مطمعنم با اون لبخند زیبایی که بر لب داری، خداوند عالی ترین گزینه رو برای ساختن زندگیه رویائیت بسوی تو هدایت خواهد کرد.
با آرزوی خوشبختی
موفق و پیروز باشی
️
سلام آقای جمال
ممنونم که تایم ارزشمند اتون رو برای خوندن کامنت من هزینه کردید.
ممنونم از آرزوی خوب اتون برام
خداروشکر میکنم که صحبت هایی که از ته دل بود به دل عزیزی نشست
و امیدوارم استمرار داشته باشم و بتونم زیباتر بنویسم و زیباتر ببینم و زیباتر تجربه کنم.
نور برای شما
دختر تو فوق العاده ای به خودت افتخار کن آفرین بتو
در طول خوندن کامنتت خیلی انس گرفتم وحس افتخار وتحسین دست داد ؛ تجربیات تقریبا مشترکی داشتیم
ولی ما بلاخره مسیر درست رو پیدا کردیم و داریم سمتش پیش میریم اینه که مهمه ازین به بعد شاید درگام نخست بهترین زمان برای انجامش اون موقع بوده باشه ولی در دومین گام همین الان هست
سلام بر سلاله عزیزم
چقدر صحبتهات عالی چقدر لذت بردم و اینکه از خودت و نتیجه هات توضیح دادی استفاده کردم
دختر جان چه باورهای خوبی را برای خودت مشخص کردی و اینجا که گفتی در دنیایی که همه چیز ممکنه با باورهای ما چرا جهان به ساز ما نرقصه حتما میرقصه چون تو باورهات را مشخص کردی
بهترین ها را از خدا برات میخوام چون لایق بهترین ها هستی
و از استاد عزیزم و همچنین آقا رضا هم تشکر میکنم به خاطر این تلنگر های که به ما میزنند که به خودمون بیایم
در پناه الله
سلام سلاله زیبارو ومهربان وعزیز
چقدر تک تک کلماتت،زیبابود،وبه دلم نشست،یه جاهایی هم اشک من رو درآورد،انگار نشانه امروز من،که از خدا خواسته بودم،کامنت شما سلاله زیبا ودوست داشتنی بود،خیلی به دلم نشست،وخیلی بهم کمک کرد،تو این راهی که تازه عین یک بچه نو پا شروع به راه رفتن کردم،ودارم آروم آروم تکامل رو طی میکنم ..
دیگه مثل گذشته خیلی عجله ندارم،واحساس آرامش خیلی بیشتری نسبت به گذشته دارم..خداروشکر
ممنونم که حالم رو خوب کردی نازنین من،سلاله ی من،دوست خوبم..
در پناه حق
سلام عزیزم
خوشحالم که حالت بهتر شده
خوشحالم که حس خوبی داری
خوشحالم که به دردت خورده
امیدوارم که حس ات رو حفظ کنی
من ام دارم روی خودم کار میکنم و الان دقیقا میفهمم وقتی استاد میگفتن حال اتون که خوبه بازم باید روی خودتون کار کنید مثل غذا خوردن که هر روز لازمه.
من یه تایم طولانی حالم خوب بود ولی به مرور زمان که تمرین ها رو با تمرکز انجام ندادم رسیدم به خونه ی اول!
و جالبه برات بگم اصلاااااا متوجه هشدم چی شده که داره اوضاع برمیگرده به روال قبل حتی بدتر از قبل!
چون وقتی یه حال خوبی رو تجربه میکنی دیگه بهتر ازش رو میخوای
برای همین برات از خدا میخوام هر روز هدایت توی زندگی ات باشه هر روز حضور خدا رو حس کنی هررررر روز با خدا صحبت کنی و هر لحظه خدا بهت نشانه بده.
برات از خدا میخوام با صدای بلند خودش بهت بگه شهلا عزیزم این مسیر قشنگه رو بیا منم کنارتم.
برات از خدا میخوام بغل ات کنه
برات از خدا میخوام تک تک ثانیه هات لمس کنی بودن اش رو در کنارت و حفظ ات کنه توی این مسیر که شاید اول اش سخت باشه یا وسط هاش حالمون خوب نباشه ولی ته اش و استاد نشون همه امون دادن و حتی اگه شاهد خوب بودن اش نتایج استاد هم نبود ته دل همه امون دیگه اون نجوا بهمون میگفت ادامه بده برو جلو
شهلا جان برات هدایت بیش از پیش خدای قشنگی که داری رو میخوام.
سلام به دوست هم فرکانسی خودم ، خیلی لذت بردم از اینکه باورهای قشنگ تو از دیدن این فایل اینقدر قشنگ بیان کردی ، حتما همین طوره که میگید انشالله به اهداف شیرتون خواهی رسید چون قانون باورهای زیبا اتفاقات زیبا ، سپاسگزارم از کامنت زیباتون
سلللللام به استاد عزیزم
و همه دوستان با عشقم
استاد من از روزی که فایل های آقا رضا رو تو سایت قرار دادی انگار هدایت خدا بود که من جدی تر شمارو دنبال کنم الله اکبر
استاد جان من بلد نیستم ب زیبایی دوستان واستون کامنت بنویسم منو ببخشید
اما از تغییرات خودم بگم که با کمک شما و آقا رضا
تونستم بعد از 13 سال سیگارو ترک کنم امروز دقیقا یک ماهه دارم اکسیژن میکشم نه چیز دیگه الهی شکرررت
تغییر بعدی من این بود که پدر بزرگم کل اموالش و داده بود به عموم و من و برادرم 15 سال بود پدر بزرگ و نفرین میکردیم چون فکر میکردم تنها راه ثروتمند شدنم رسیدن ارث پدر بزرگ است زندگیم پر از شرک بود پر از حس انتقام پر از احساس بد بود نمیدونم چرا تو قسمت 14 آقا رضا یه الهامی بهم شد که ببخش علی ببخش علی همون لحظه یاد لایو شما با استاد عرشیانفر افتادم که گفتید خدا گفته اگه ببخشی ب نفع خودته استاد چی بگم آخه همون لحظه دست بچه هام و گرفتم بعد از 15 سال رفتم ب دیدن پدر بزرگم همسرم نگران بود که شاید ب ما بد رفتاری کنن اما من فرکانس خوب فرستاده بودم استاد جان پدر بزرگ و مادر بزرگ مارو دیدن انقد خوشحال شدن انقد بهمون احترام کردن که خودم شرمنده شدم که چرا 15 سال این گاری زنگ زده رو تو برف تو سربالایی داشتم میکشیدم
استاد من همه رو بخشیدم تو زندگی و از کسی دلگیر نیستم الهی شکرررت که مارو همیشه هدایت میکنی
تغییر بعدی من اینه که استاد ب خودم ارزش قائل هستم هر حرفی و نمیزنم فقط زمانی حرف میزنم که بخوام از کسی تمجید کنم و ذهن خودم و با صدای شما بمباران میکنم اصلا جای فکر منفی نمیزارم انسان آرامتری شدم و اخلاقم ب جرات میتونم بگم 180 درجه فرق کرده همه اینا رو مدیون هدایت خدا هستم که شمارو معرفی کرد از خدا سپاس گذارم بابت خلق انسانی مثل شما بی نهایت سپاس میگوییم دست همه دوستان درد نکنه با کامنت هاشون حال خوب دادن بهمون
استاد من دارم روی خودم کار میکنم و امید دارم اتفاق های مالی جذاب از راه خواهند رسید
ان الابرار لفی نعیم
قطعا نیکان در نعمت اند
استاد جان و خانم شایسته عزیز هرجا هستید
شاد و سبز و ثروتمند باشید
علی برزگر
به نام خدای مهربان
سلام علی آقا
به شما تبریک میگم بخاطر این همه تغییرات شگرفی که داشتید. و این گذشتی که داشتی.
و این احساس خوب وارزشمندی که کسب کردی.
و این نتیجه طبیعی ماندن در مسیر و عمل کردن به دانسته ها به طور مرتب است.
عامل اصلی که مرا به نوشتن کشاند، این بود که گفتید رفته بودید به دیدن پدر بزرگ و مادرتان، اینقدر دلم برای پدر بزرگ، مادر بزرگم تنگ شد و اشکم جاری شد دلم خواست الان زنده بودند و میرفتم پیششون.
خیلی دوستشون داشتم… الان ساکن بهشتنند.از بس که آدم های پاک و با خدایی بودند.
خیلی خوشحالم که تا دیر نشده رفتید دیدن پدر بزرگ مادر بزرگ. خدا حفظش شان کنه . خدا راشکر.
ان شاءالله روزگار خوشی در کنار هم سپری کنید.
خیلی عالی بود. خدایا شکررررررررت
سلام دوست عزیزم ..
چقدر زیبا بود حرفات ..چقدر به دل من نشست البته که فقط بخاطر خلوصی که در اعمالت بکار بردی که یه همچین تاثیری روی من و تمام کسانی که اینو میخونن هستش ..شهامت قابل تحسین ..
اره دوست عزیز بخشیدن همین قدر که که ما از شنیدنش خوشحال میشیم و چه بسا بیشتر برای خودت که در عمل اجراش کردی لذت بخش و در قلم نمیگنجه این حد از احساس خوب ..منم بارها تجربش کردم و دقیقا میدونم چه حسی داره ..فه خودت افتخار کن رفیق و بارها و بارها با خودت تکرارش کن و سپاسگذار شجاعت خودت باش ..
در پناه خداوند بزرگ میسپارمت
علی جان سلام،
خدا رو شکر که در این مسیر سبز هستیم و عاقبت ما به خیر و شادی است.
علی جان مهم ترین چیز برای رسیدن به اهداف عمل کردن به سخنان استاد است و بدون چون و چرا عمل کردن به آنها.
اگر دوستان ما مثل آقا رضا و دیگران جواب گرفتن در این راه، ما هم با طی کردن همون مسیر ، میتوانیم به خواسته هامان برسیم، باید ایمان داشته باشیم و عمل کنیم به قوانین، برات آرزو میکنم در پناه آلله یکتا، شاد، سالم، تندرست، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.
سلام حاج علی آقا
بزرگوار حرف قشنگ که بازی با کلمات نیست حرف قشنگ حرفیه که از دل بلند بشه و بی شک کامنت شما دلیِ دلی بود
کیف کردم اول به خاط ابنکه سیگارتون را ترک کردید تحسینتون میکنم و دوم به خاطر بخشش بزرگتون آفرین آفرین
حالا خدا میدونه چه گشایش هایی براتون میشه و چه درهای رحمتی براتون باز میشه
خوشحالم که انقدر خوب دارید جواب میگیرید و بار دیگه به همه ثابت شد که قانون خدا برای همه یک جور جواب میده و اصل عدل و عدالت خدا که حرف ازش میشه همینه
الله اکبر
بهترین هارا براتون میخوام
عارفه جان ممنونم از پیام انرژی بخش تون بی نهایت سپاس
بابت کامنت خدا میدونه که از قلبم نوشتم دنبال این نبودم که حرف های قشنگ بزنم کامنت های شما یه حس خوب بهم داد
بی نهایت سپاس گذارم
ب قول استاد خودتون باشید نه اینکه ادا دربیارید
هرجا هستید شاد و سبز و ثروتمند باشید
سلام علی آقا
کامنت شما خیلی عالی و تاثیر گذار بود
شما را تحسین می کنم به خاطر تغییراتی که در خودتون به وجود آوردین
به خاطر ترک سیگار که کار ساده ای هم نیست
و بخشیدن پدر بزرگتون که بازم کار هر کسی نیست
کامنتتون بسیار تاثیر گذار بود برای من
واقعا قابل تحسین بود
براتون از خداوند آرزوی موفقیت میکنم
پیروز باشید
با سلام به به علی آقا ی عزیز
تبریک میگم به شما که بعد از 13 سال سیگار رو گذاشتین کنار
تبریک میگم به شما که پدر بزرگ خودتون رو بعد از 15 سال بخشیدید
که این نبخشیدن هم نتیجه ی شرکی بود که شما داشتید خدا رو شکر که راه خودتون رو پیدا کردیید
واقعا از نتایج شما خیلی خوشحال شدم
انشاالله هر چه زودتر شاهد موفقیت های بیشتر شما باشیم
در پناه الله
سلام به شما دوست عزیز
چقدر تغییرات بزرگی . آدم فکر میکنه تغییر فقط صفرهای شماره حساب. ولی همین چند موردی که شما نوشتید کلی تغییرات اساسی. اونجا که گفتید دهان بجز تحسین باز نمیکنم برام خیلی خوشایند بود که من هم با تعهد بیشتر حواسم به کلامم باشه. با آرزوی موفقیت های بیشتر
به نام خداوند که هدایت گر و حمایت گر مؤمنان است
سلام به استاد عباس منش عزیز و دوستان خوبم
در دوران تحصیل همیشه جز شاگرد متوسط ها بودم و هیچوقت توسط معلمم تشویق نشدم. چندبار به شدت تنبیه شدم اما هرگز طعم تشویق توسط معلمم را نچشیده بودم و چقدر دوست داشتم تشویق شدن را تجربه کنم.
خداوند رؤیای کودکی من را برآورده کرد و امروز در سن 42 سالگی مورد تشویق و تمجید استادم قرار گرفتم.
ذوق و شوقی که از شنیدن تشویق استادم در من ایجاد شد بسیار فراتر از انتظارم از تجربه تشویق شدن بود. هم از خداوند سپاسگزارم و هم از استاد عباس منش عزیز.
دلیل سپاسگزاری از خداوند را همه از استادمان آموخته ایم و نیاز به بازگو کردن ندارد.
اما دلیل سپاسگزاری از استاد عباس منش را دوست دارم بیان کنم تا هم برای خودم عبرت باشد و هم برای آنان که رؤیای ارزش خلق کردن دارند.
شاید رسم عمومی این باشد که همیشه استاد در نگاه و نظر شاگرد فردی خاص و متفاوت باشد که آن تفاوت ها باعث استادی او شده است.
استاد عباس منش با توجه به آگاهی، نتایج و قدرت تاثیرگذاری شان می توانند این نگرش خاص و متفاوت بودن را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند به گونه ای که دنبال کنندگان او نتایج و شرایط استاد خود را دست نیافتنی و بسیار دور از خود تصور کنند.
اما استاد عباس منش مانند بسیاری از اساتید عمل نمی کند و هیچوقت به شاگردان از منظرکوچک بودن نگاه نکرده و با غرور و تکبر برخورد نکرده است. استاد عباس منش سعی کرده است به شکل های مختلف با در معرض نگاه قرار دادن زندگی خود با علاقمندان خود این باور را در ذهن ما ایجاد کند که من هم مانند شما زندگی میکنم.
من هم مثل شما هستم و زندگی روزمره من مانند همه شماست.
می خوابم، می خورم، خرید میکنم،تفریح می کنم،مسافرت می روم و مانند همه شما زندگی می کنم.
و حتی فراتر از آن با انتشار ویدیوهای افرادی که از آموزش های او استفاده کرده و نتایج عالی گرفته اند نزدیکی و صمیمیت بیشتری با دنبال کنندگان خود ایجاد کرده است.
شاید خیلی رازآلودتر و جذاب تر بود اگر استاد عباس منش نگاه ما را به خانه و زندگی خود راه نمی داد. درباره افکار منفی ذهن خود صحبت نمی کرد و حتی ویدیوهای من یا سایر دوستان را منتشر نمی کرد و هرگز از شاگردان خود تشکر نمی کرد.
اما اساتید مرجع اینگونه نیستند
اساتید مرجع انسانهایی هستند که از همه نظر بر جهان پیرامون خود تاثیر می گذارند و این ویژگی خاص بودن آنهاست.
استاد عباس منش عزیز تشکر شما ایمان مرا قوی تر کرده و تعهد و استمرار مرا افزون کرده است. به یاری خداوند و همراهی شما در مسیر خلق ارزش در زندگی شخصی و دنیایی ام ادامه خواهم داد.
ارزش خلق کردن و احساس ارزشمند بودن بالاترین رسالتی است که انسان می تواند در زندگی دنبال کند.
ماه ها و سال های اولی که با شما آشنا شدم هدفم فقط ثروتمند شدن بود. آنچه تصور می کردم ندارم و برای خوشبختی باید به دستش بیاورم.
اما هرچه بیشتر ادامه دادم متوجه شدم نه تنها در زندگی ام ثروت ندارم بلکه عشق هم ندارم، ذوق و شوق هم ندارم، سلامتی هم ندارم، احساس خوب هم ندارم و از همه مهمتر خدا را هم ندارم.
این بود که انگیزه و هدف من از دنبال کردن آموزش های شما تغییر کرد و تصمیم گرفتم در جستجوی نداشته های مهمتر باشم.
روند جستجوی نداشته هایم را در ویدیوهای تصویری شرح دادم و به مرور که نداشته های خود را پیدا می کردم آنچه در ابتدای آشنایی ام در رویای یافتنش بودم خودبخود در مسیر زندگی ام پیدا شد.
بارها در نوشته های دوستانم خواندم که از شنیدن توضیحات من و دیدن نتایج من اشک شوق در چشمانشان حلقه بسته است و برای این تاثیری که با ارزش خلق کردنم در احساس دوستانم گذاشته ام خداوند را سپاسگزارم اما امروز با شنیدن تشویق های شما اشک در چشمانم حلقه بست.
اشک من بر خلاف دوستانم اشک شادی نیست بلکه اشک ناراحتی است چون در این سالها می توانستم بسیار بهتر از این عمل کنم اما کوتاهی کردم.
آنجا که فرمودید نشانه های مالی مثل خونه و ماشین را می توان دید اما تغییرات درونی را نمی توان مشاهده کرد تلنگری برای من بود که چقدر می توانستم بهتر از این عمل کنم اما دچار روزمرگی ها و مشغولیات دنیایی شدم.
اما از شما استاد عزیز آموخته ام که ناراحتی را در خودم نگه ندارم بلکه آن را به انگیزه و اشتیاق سوزان برای بهتر شدن و ارزشمندتر شدن تبدیل کنم و امروز بار دیگر با شما استاد عزیز تحدید پیمان می کنم و متعهد می شوم با تمرکز و انگیزه بیشتری به دنبال خلق ارزش بیشتر باشم.
نکته جالب توجه درباره مستند زندگی ام اینکه هرگز تصور نمی کردم مسیری که طی کرده و تغییراتی که در زندگی ام تجربه کرده ام تا این حد الهام بخش و انگیزه بخش برای دوستانم باشد و جالب اینکه این چند ساعت فقط بخش کوچکی از تغییرات و نتایج استفاده از آموزش های شما استاد عزیز بود.
امروز که در این فایل درباره ارزش گذاری و ورود ثروت و نعمت به زندگی صحبت کردید، این موضوع توجه من را جلب کرد که در این چند ساله که من با استفاده از آموزش های شما استاد عزیز زندگی ام را متحول کرده ام همسرم نیز از این شرایط استفاده کرده و اکنون صاحب کسب و کاری است که بسیار موفق و پولساز است.
همین چند سال قبل بود که آرزوی همسرم این بود که 50 هزارتومان پول در کیفش داشته باشد. رویایی که هرگز در آن سالها از طرف من برآورده نشد اما سال 95 که شرایط افکار و احساس من تغییر بنیادی کرده بود تغییرات خوبی در همسرم ایجاد شد که کاملا خودبخودی و بدون اصرار من بود و کسب و کار خودش رو با 7 میلیون تومان و تاسیس فروشگاه پوشاک زنانه و بدلیجات شروع کرد.
یادمه در اولین سفر که برای خرید مغازه به تهران رفتیم با دو یا سه پاکت جنس برگشتیم چون همه پولی که داشت را خرید کرد.
با اینکه من در شرایط مالی بهتر از قبل بودم ولی هرگز به او کمک نکردم و البته خودش هم اصراری به این کار نداشت.
قدم به قدم کار رو پیش برد و بدون وام، قرض یا دسته چک کسب و کار خودش رو گسترش داد و خدا رو شکر امروز شرایط بسیار عالی در کسب و کار خودش داره که اگه می دونستم انقدر ویدیوهای نتایج برای بچه ها تاثیرگذاره از همسرم هم می خواستم که در کنار من از نتایج خودش صحبت کنه.
چون خیلی از خانم های ایرانی شرایط مشابه همسر من دارند و خانه دار هستند و پول و سرمایه ای ندارند و دقیقا همسر من با همین شرایط شروع کرد و به لطف خدا سالهاست از نظر مالی مستقل شده و جالبه که تقریبا همه خرج خوراک خونه رو خودش پرداخت میکنه چون علاقه به خرید داره و معمولا خودش می ره خرید هزینه ها رو خودش پرداخت میکنه
مقدار خیلی زیاد برای خودش انواع طلا و جواهرات خریده چیزی که از بچگی عاشقش بود و من هرگز نتونستم براش بخرم و خودش خرید.
همسر من به قدری خجالتی بود که تا همین چند سال قبل توان خرید کردن از سوپر مارکت رو نداشت چون خجالت می کشید اما امروز به شکل فوق العاده ای در کار فروش موفق عمل می کنه.
یعنی برای من نمونه واضح فردی است که از هیچ هیچ به این شرایط رسیده و توانایی های عجیبی در ارتباط برقرار کردن با مشتری و … در همسرم مشاهده میکنم که تعجب می کنم تا حالا این توانایی ها کجا بود.
کسب و کاری که از یک مغازه 10 متری با 7 میلیون سرمایه شروع شد که تازه 2 میلیون از اون هم بابت خرید کولر هزینه شد الان به مغازه ای 30 متری تبدیل شده با صد برابر سرمایه اجناس و صدها میلیون هم در این دو سه ساله برای خودش طلا خریده
نکته جالب تر اینکه مغازه همسرم در یک خیابان فرعی است و به اصطلاح فروشگاه محله ای حساب میشه
نکته جالب تر اینکه همسرم کارتخوان بانکی نداره و کارتخوانی که در مغازه اش هست برای ابزار و یراق چند سال پیش منه
نکته جالب تر اینکه در این سالها هرگز همسرم صبح سر کار نرفت و فقط بعد از ظهر ها میره مغازه
نکته جالب تر اینکه در ایام بیماری که همه جا تعطیل بود و قرنتینه بود فروش همسر من بارها و بارها بیشتر از قبل شد
نکته جالب تر اینکه تابلوی مغازه همسر من متعلق به کرایه نشین قبلی بوده و حوصله عوض کردنش رو نداره
نکته جالب تر اینکه همسر من در شبکه های مجازی برای کارش تبلیغ نمیکنه و کمتر از یک سال تازه یاد گرفته بود استوری واتس اپ میذاشت که از وقتی فیلتر شد هم دیگه سراغش نرفت
فردی که تا همین چند سال پیش هیچ توانایی در خودش نمی دید و محتاج کمک خانواده اش بود بدون سرمایه و مدرک و وام و دسته چک و قرض و هیچی الان ده ها برابر یک کارمند که از سالها سابقه کار داره درآمد داره.
حالا شاید سوال پیش بیاد که این همه موفقیت رو چطور به دست آورده یا از چه دوره و فایل و روشی استفاده کرده و جالبه بدونید که از هیچ
من در شروع آشنایی با استاد روابط عاطفی مناسبی با همسرم نداشتم ولی وقتی از دوره قانون آفرینش استفاده کردم تصمیاتی گرفتم که هرطور شده باید رابطم با همسرم رو بهبود بدم و این موضوع برام مهم شد چون می دونستم بیشترین ارتباط من در زندگی با همسرم هست و اگه رابطه خوبی نداشته باشم تحت فشار ذهنی خواهم بود بنابراین بهبود روابط برام الزامی شد.
خیلی تلاش می کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم تا دوره عشق و مودت توسط استاد ارائه شد و یکی از جملاتی که از استاد در این دوره شنیدم و درعین حالی که اصلا نمی تونستم باور کنم این بود که (شما روی خودت کار کنی رفتار همسرت عوض میشه)
خیلی به نظرم خنده دار اومد و حتی با خودم گفتم از استاد عباس منش انتظار همچین حرفی رو نداشتم ولی با خودم فکر کردم اگه چیزی برای من خنده داره به این معنی نیست که واقعیت نداره بلکه من درباره اش هیچی نمی دونم و تجربه ای ندارم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم این حرف رو باور کنم و خیلی روی دوره عشق و مودت کار کردم و انصافا من یک طرفه روی این موضوع کار کردم و اصلا نه به همسرم گفتم و نه میدونه که این دوره رو استفاده کردم و بعد از چند هفته تغییرات خیلی کوچیک در رفتارش مشاهده کردم که با اینکه اصلا چیز خاصی نبود ولی برای من نشونه بود
راستش یه جورایی خدا در ذهنم این حرف رو مرور کرد که این یک نشونه است والا اون تغییر انقدر کوچیک بود که از نظر ذهن منطقی من اصلا مهم نبود ولی ادامه دادم و به مرور تغییراتی در رفتار همسرم ایجاد شد که یه وقت هایی انگشت به دهن می موندم و می گفتم چطور ممکنه یه هو انقدر تغییر ایجاد بشه حتی در موضوعات مربوط به کسب و کار
از نظر خودم همسرم خیلی موفق تر از من بوده چون من شبانه روز روی افکارِ ، نگرش و عملکردم کار کردم ولی همسرم فقط با من زندگی کرده و خودبخود تغییر کرده.
خلاصه مطلب یک کلام: هیچ چیزی جلودارش نیست که به خواسته اش نرسه.
یعنی وقتی باید بره تهران برای خرید جنس هیچی براش مهم نیست الا رفتن و خرید کردن و بعدش هم که فروختن
یه وقت هایی چیزهایی درباره فروش میگه که برام جالبه و طبق آموزش های استاده
مثلا اینکه خیلی وقت ها در ذهنش اجناس رو می فروشه
فکر میکنه به اینکه این جنس مناسب فلان مشتریه و در ذهنش به قیمتی که دوست داره بهش می فروشش و یکی دو روز بعد بهم میگه رضا فلانی اومد همون جنس ها رو بهش فروختم
بیشتر از اینکه مشتری ازش خرید کنه همسرم به مشتری ها جنس می فروشه و همیشه از این توانایی اش متعجب می شم
ولی خدا رو شکر داستانهای کسب و کارش خیلی به بهبود باورهای من کمک کرده
مثلا یکی از باورهای من این بود که خانم ها پول ندارند که از آموزش های من استفاده کنند چون دستشون تو جیب همسرشونه
دلیلش هم این بود که مادر و خواهرها و همه خانم های اطرافم در همین شرایط بودند
ولی دیدن انبوه خانم هایی که از همسرم خرید می کنند خیلی بهم کمک کرد که این باور اشتباه رو تغییر بدم
یه جورایی خدا همسرم و کسب و کارش رو مکمل باورسازی من قرار داده و خدا رو برای این نعمت و فرصت سپاسگزارم
به نظرم توضیحات استاد عزیز در این قسمت یک کلاس کارآفرینی بود که اگه کسی رویای تغییر کردن داشته باشه به انجام همین مراحل میتونه به موفقیت های عالی برسه
چون هرچی استاد می گفت رو نه تنها در خودم بلکه چون در همسرم که خانه دار بود مشاهده کرده بودم خیلی برام جذاب بود و دوست داشتم این موضوع رو با دیگران به اشتراک بذارم.
سالها قبل در کامنت ها درباره روابطم با همسرم چیزهایی نوشته بودم که شرایط مناسبی نداشتیم و بهتر شده ولی این نوشته در واقع چند سال بعد اون نوشته هاست وقتی که من از آموزش های دوره عشق و مودت استفاده کردم و به لطف خدا همه چیز تغییر کرد.
انشاالله همیشه در مسیر ارزش آفرینی حرکت کنیم و از خودمون ردپای مثبت و موثری در دنیا باقی بذاریم چون هرآنچه از نعمت ها از خداوند به شکل پول و ماشین و … دریافت میکنیم که از خداونده و در این دنیا باقی می مونه و ما رهسپار اون دنیا میشیم.
در سرای آخرین میزان عملکرد ما بر اساس نعمت های دریافتی از خداوند نیست چون از خداونده و در دنیا باقی مونده بلکه ملاک محاسبه ارزشی است که ما در مدت حیات خود در دنیا ایجاد کردیم و آثارش در دنیا باقی می مونه
شاد و موفق باشید.
سلام به دوست عزیز اقا رضا عطار روشن
از این همه تعهد وپشتکار واستمرار وموفقیت شما واقعا خوشحال هستم
چون شما با جزئیات ساده وباصداقت
از پیشرفت وتوانایی خود صحبت کردید
خدا راشکر میکنم بابت این دستاورد وموفقیت که داشته اید
وارزو میکنم که همیشه روبه پیشرفت وبه سمت خدا
حرکت کنید
یاد داستان ادیسون افتادم که معلمش اون را کودن میدونستند واز مدرسه اخراجش کردنند ونامه اخراج شدن را به دستش دادن واون نامه را به مادرش داد
ومادر فهمیده اون با باور اینکه تو یک نابغه هستی راه درست را به ادیسون نشون داد و ادیسون را ارزشمند دونست
واین باور نهادینه کرد در وجود ادیسون
وجهان خود را متحول کرد
استاد عباس منش بزرگوار نیز جای مادر ادیسون به مافهموند که ما یک نابغه هستیم ما روح خداوند هستیم
ما ارزشمند هستیم ما لایق هستیم
ما شایسته بهترین ها هستیم
ما به خداوند نزدیک هستیم
ما فوقالعاده هستیم
ما خالق زندگی خود هستیم
وبرخلاف معلم ها وجامعه که هیچ وقت
ما را تشویق نکردند وما را ارزشمند ندانستد
استاد دست خداوند بود که مارا تشویق
کرد وما را به خداوند نزدیک کرد واز ما تمجید کرد
واین آگاهی ها را به یاد ما آورد
که ما جانشین خداوند در زمین هستیم
ما برترین مخلوقات هستیم
که فرشتگان بر ما سجده کردنند
وماخالق 100 زندگی خود هستیم
وخداوند عادل هست
وبخشنده ومهربان است بی حد اندازه
موفق وپیروز وثروتمند باشید
درپناه رب العالمین
سلام جناب عطا روشن عزیز، امیدوارم حال دلتون عالی باشه و در کنار همسر ودو دخترو آقا پسر گلتون همواره در مسیر شادی و خوشبختی و خلق ارزش باشید.
خدا رو شکر میکنم که در میان انبوه پیامهای این قسمت هدایت شدم به کامنت شما و باز هم درس گرفتم و باور ساختم با تجربیات و راههایی که رفته اید.
به جرات میتوانم بگویم که تجربیات شما و امثال شما برای بچه های سایت خیلی بیشتر از تجربیات استاد برای ما قابل لمس و قابل باور و الگو برداری است زیرا همه استاد را آنقدر بالا می بینند که و خودشان را پائین که این ارتباط در ذهن برقرار نمیشه ولی وقتی نتایج شما و دوستان را می بینند که از همین آموزه ها توانسته اند راهشون را پیدا کنند و به موفقیت برسند به دلیل فاصله کم ذهنی برایشان باور پذیر تر می شود و بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند. ممنون که کامنت میذارید و تجربیات خودتون در زمینه های و بحث های مختلف به اشتراک می گذارید.
در پناه خداوند رزاق سالم باشید و خوشبخت و ثروتمندتر. یا حق
سلام به استاد عباس منش عزیزم
و استاد عطارروشن
جناب عطار بی نهایت از شما سپاسگزارم برای کاری که کردید، شما نوشتید که چقدر نتایج شما روی ما تاثیر گذاشت ولی بگذارید بگویم آن چیز که تصور میکنید را به توان n برسانید حداقل فقط در مورد من.
استاد جان من فقط لذت بردم و شما را تحسین کردم، جسارت شما وقتی که دسته چک را پاره کردید، این شجاعت و ایمان را من فقط در قصه ی حضرت ابراهیم و اسماعیل درک کرده بودم.
کسب و کار شخصی تان، تعهدتان، خوشرویی تان، قدمهایی که برداشتید، هزار بار گفتید مسخره ام میکردند ولی من اهمیت ندادم، همون اصل توحید و عدم اهمیت حرف مردم، فراوانی مشتری تان، پیش فروش کردن محصولاتتان، بهبود خودتان جسمی و روحی، ترک سیگار، بستن مغازه، بهبود روابط تان با همسرتان، عروسک قشنگمان آیدا، خونه و ماشین و تمام دستاوردهای مالی تان. توحیدتون ، بهبود مستمرتون، صداقتتان، استاد باور کنید حالا حالا ها میتوانم بنویسم،
و حالا در این کامنت نتایج همسر عزیزتان، خدااااای من فوق العاده بود.
تحسین میکنم ایشان را که از صفر شروع کردن و الان به آزادی مالی رسیدن، بدون تابلو، دست خالی، بدون چک، و با ایمانی فولادی.
چقدر تحسین برانگیز هست و من عاشق این هم فرکانسی شما و همسرتان هستم.
تبریک و تبریک
احسنت و احسنت
استاد سپاسگزارم ازتون برای این ویدیو.
من عاشق ویدیوهای شما هستم، چرا که نه یکبار هم با همسرتان و آیدای جیگر برایمان ویدیو بفرستید.
در پناه ری العالمینم بهترین ها برای شما
سلام خانم بختیاری
وقتتون به شادی و پیروزی
شاید باعث تعجبتون بشه که چطور من در جواب شما دارم کامنت میذارم نه در جواب آقای عطار
علتش اینه که تمثیل شما از پاره کردن چک با داستان حضرت ابراهیم خیلی عالی بود
و من این مثال رو واقعا تحسین کردم
برای یه کاسب پاره کردن چک مثل قربانی کردن فرزنده
این رو فقط یه کاسب درک میکنه که پاره کردن چک یعنی چی؟؟
اون هم کاسبی که سرمایه زیادی نداره
مغازه اش استیجاری هست کلی بدهی داره
من توی این مدت به پاره کردن چک توسط آقا رضا فکر میکردم
که به کامنت شما رسیدم و الحق کامل ترین و دقیق ترین مثال رو زدید
پاره کردن چک برای کاسب جماعت حکم قربانی کردن فرزند رو داره
و اینو بگم هر کاسبی چک پاره کنه لاجرم پیشرفت میکنه
مثل ابراهیم که شد خلیل الله
موفق باشید
سلام به استاد عطار روشن عزیز
خدا رو شکر که بعد از دو روز هدایت شدم به کامنت فوق العاده شما
و باز هم با خوندنش اشکهای من جاری شد
واقعاً که شاگرد ویژه و برجسته استاد عباسمنش هستی و انصافاً که حرفات از جنس حرفای استاده و خیلی تأثیرگزاره
آقا رضای عزیز چه کار خوبی کردی که درباره همسرت و شرایط کسب و کارش نوشتی
چقدر با این کارت به من و خانم های خانه دار امثال من انگیزه و ایده دادی
و چه باورهایی در وجود ما تقویت میشه
مشکلی نیست که محل کار تو یک خیابون فرعی باشه
مشکلی نیست که دستگاه کارتخوان بنام خودش نداشته باشه
مشکلی نیست که فقط بعد از ظهرها سر کار میره
مهم نیست که اوضاع و شرایط بیرونی چطور باشه(شرایط پندمیک-اوضاع سیاسی)
مهم نیست که تابلوی مغازه بنام خودش نباشه و متعلق به صاحب قبلی باشه
مهم نیست که در شبکه های مجازی برای کارش تبلیغ نمی کنه
کافیه که باورای درستی داشته باشیم و حرکت کنیم
خدایا هدایتم کن که همیشه در مسیر ارزش آفرینی حرکت کنم و رد پای مثبت و مؤثری از خودم در دنیا باقی بزارم
از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم آقا رضای عزیز که این تجربیات گرانبها رو با ما به اشتراک گذاشتی
از خدا میخوام که خودت و خانواده عزیزت شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام آقا رضا امیدوارم حالتون عالیییییی باشه
دیشب که برام ایمیل اومد شما دوباره کامنت گذاشتین کلیییییی ذوق کردم گفتم باز قراره باور های خالصی که عباس منش عزیزم به ما یاد داده تکرار شه
اون نکته که گفتین شما روی خودتون کار کردین بعد به طور خودکار روی همسرتونم هم تاثیر گذاشتین دقیقا من اینو درک میکنم
استاد فرمودن که وقتی روی خودمون کار کنیم مدارمو بیاریم بالا آدم هایی که توی مدار ما نیستن حذف میشن ولی خوب ما یسریا رو دوست نداریم که حذف بشن مثلا من دوست نداشتم که پدر و مادرم از توی زندگیم حذف بشن
حالا من روی خودم کار کردم مدارمو آوردم بالا به طور خودکار روی پدر و مادرم هم تاثیر گذاشتم بعضی وقتا چیزی ازشون میبینم که به قول شما آدم انگشت به دهن میمونه
در نهایت مثل همیشه خداوندم رو بیییی نهایت سپاس گزارم برای اینکه منو به یکی از خاص ترین سایت های دنیا هدایت کرد و همچنین یکی از خاص ترین استاد دنیااااا️
واقعا به این فکر میکنم که من چقدررررررر خاصم که به اینجا هدایت شدم و متفاوتم اینن خیلییییییی لذت بخشه که تو میدونی اتفاقات زندگیت برای چی رخ میده و دلیلشو می دونی ، که بخاطر افکار ، باور وفرانسه هات
خیلیییییی لذت بخشه حال الان من با هیچییییییی قابل مقایسه نیست
خداوندم بییییییییییییییییییییییییی نهایت ازت سپاس گزارم و عاشقتم️️️️️️️
به نام الله حافظ و هدایتگر
سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته مهربان
سلام آقای عطار روشن عزیز
چقدر لذت میبرم از نوشته های شما و چقدر خوب درباره استاد عباسمنش عزیز نوشتین ، استاد عباسمنش عزیز من واقعا با اتمام هر فایل صوتی یا تصویری شما چه درمحصولات چه در فایل های هدیه بسیار بسیار تحسینتون میکنم و قلبم باز میشه و این honest بودن شما چه با خودتون چه با بچه های سایت باعث شده اینقدر تاثیرگذار باشید ، هرکسی به هر نحوی صدای شما به گوشش میرسه به صداقت و خلوص نیت شما باورپیدا میکنه
دقیقا مثل حضرت محمد که به صداقت و درستکاری معروف بوده توی دوران زندگیش و مردم از هرکجای کره خاکی جذبش میشدن
شجاع مثل حضرت ابراهیم که با نهایت توکل تسلیم الله بوده و به الهاماتش جامه عمل میپوشونده
آقا رضای عزیزم بسیار بسیار بهتون تبریک میگم که چقدر شیرین و دلنواز مسیر تکامل بندگیتون رو توی این چند سال برامون توضیح دادین ، سپاسگذارم که چند قسمت جذاب رو برای ما مثل یک دوره آموزشی ساختین و باعث هدایت و تعهد هزارااااان نفر در ادامه زندگیشون شدین
چقدررررر دخترتون زیبا ، بانمک ، شیرین و دوست داشتنی هست خدا عمر بابرکت و سلامتی بده به خودتون و خانواده عزیزتون
درآخر این کامنتتون و صحبت های زیباتون چقدر قشنگ گفتین که همه چیز از خداونده و برای ما چیزی جز ارزشی که خلق کردیم نمیمونه
انشاءالله خدا عزت و سلامتی و ثروت روزافزون رو بغیر حساب به زندگیتون وارد میکنه
در پناه الله خوشبخت باشید
سلام به آقا رضای عزیز و ممنون بابت این صحبت های الهی.
من که سیر نمیشم از خواندن کامنت زیبای شما و فک کنم این داستان کسب و کار همسر شما خودش یه فایل چند قسمتی باشه و مطمئنم میتونه به خانوم ها و همه ی ماها کمک کنه برای رهایی از باورهای غلط.
واقعا سپاسگزارم برای وجود شما
شاد باشید
سلام و درود خدا بر شما
خبر موفقیت همسر شما فوق العاده ارزشمند و امیدافزا بود
مرسی برای این مکمل ارزشمند که براای فایل های عالیِ نتایجتون اضافه کردین. و بارها نکاتش قابل خوندن و تعمقه.
از خداوند برای شما و همسر عزیز و قدرتمندتون و فرزندان نازنینتون و آیدای زیبا و عزیز که سعادت دیدن روی ماهشو داشتیم ، سعادت دنیا و آخرت رو طلب میکنم.
بیش از پیش بدرخشید
سلام به آقا رضا عطار روشن
صحبت های شما ذهن من رو خیلی درگیر کرد
راجب موفقیت های همسرتون در کار پوشاک
اینکه در دو سه سال چندین میلیون طلا خریدند و کسب و کارشون خیلی موفق شده
منم تو کار پوشاک هستم
اینترنتی هم کار میکنم
حضوری کلا 6 ماه بودم که بعداز اون بیماری که شایع شد کارم رو اینترنتی ادامه دادم
خیلی ذهنم درگیر شد که چطور همسر شما اینقدر موفق و طی مد زمان کم هم جنس هاشون خیلی زیاد شده و کلی طلا خریدند
با اینکه من تو کسب و کارم که اینترنتی هست و مشتری باید بیشتر باشه چون دیگه موضوع فقط یک محله نیست موضوع کل ایران هست ولی رشد مالی نداشتم
این کامنت شما ذهن من رو خیلی درگیر کرد و باعث شده بیشتر فکر کنم
اگه نظری داشته باشید خوشحال میشوم
سلام رضا عزیز
ماشاء الله به این قدرت سخنوری شما
چه خوب مطالب را تشریح می کنید
این از ویدئوی سه ساعته شما که همراه با توضیحات استاد، یک دوره شده برای خودش
و این هم از توضیحات عالی شما درباره کسب و کار همسرتان
من از خواندن کامنت های شما چقدر چیز می آموزم
امیدوارم باز هم از این کامنت های خواندنی و زیبا منتشر کنید برای ما
موفق باشید
سلام آقای عطارروشن بزرگوار
من همه قسمت های برنامه شما را مثل یه سریال هیجان انگیز با اشتیاق نگاه کردم و چیزهای زیادی از شما یاد گرفتم. واقعاً این حد از تعهد شما را تحسین می کنم. من تا حدی به دلیل شرایطی که داشتم دچار افسردگی شده بودم ولی برنامه های شما انگار یه انرژی تازه ای برای حرکت جدی به من داد و چند روزی هست که دارم خیلی قویتر روی برنامه های استاد کار می کنم و به صورت جدی تری درس می خونم.
از شما ممنونم و امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشید.
سلام ب رضای عزیز
تحسین میکنم اینقد برای درکت بالات از آموزه های استاد عزیز و برای نتایج عالی که گرفتی
تحسین میکنم برای این پیشرفت های عالیت
خداروهزاران بار شکر رابطه من با همسرم هم اینقد خوبه خود همسرم هم همش میگه چقد راحت رابطمون عالی شده و هر روز داره بهتر میشه
واقعن با توجه به نکات مثبت هم خیلی بهترتر میشه
واقعن با خدا بودن و استفاده از آموزه های استاد در همه جنبه ها میشه ب موفقیعت رسید
راستش همسر من هم خیلی خیلی راحت ب خاستش میرسه اینقد راحت تو این چن سال رسیده که رویایی
باهم حرف زدیم و به نتیجه رسیدیم چون توی ذهن خانوم ها از اول برای پول در اوردن و باور کمبود و باور اینکه باید زیاد کار کرد و پول در اوردن سخته و ذهن منطقی در این موارد ندارن خیلی راحت ب خاسته هاشون میرسن
و باید ما هم یاد بگیریم منطق بزاریم کنار و خواسته هارو ب خداوند بدون شرط شروط بگیم و اون امادس تا خواسته های مارو اجرا کنه
ممنون برای کامنت زیبات
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون
سلام استاد رضاعطار روشن
سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به این کامنت بی نظیرتون
من از همون روزهای اول که استاد عباس منش عزیزم فایلهای تصویری از صحبتهای شما رو گذاشتن روی سایت همرا ه بودم باورتون نمیشه چقدر این فایل های شما برام قابل درک وتاثیر گذاربود وچقدر امیدوارتر شدم برای ادامه مسیر چقدر از شما الگو گرفتم چقدر به رشد وپیشرفتم کمک کردین وسپاسگزار استادعزیزم هستم که اینقدر ارتباط صمیمی وخاکی با دانشجوهاشون دارن واینقدر مسیر زندگیشون صادقانه هستش که همچون شاگردانی چون شما تحویل جامعه میدن.
استاد عطارروشن سپاسگزارم اینقدر خالص وصادقانه اومدین ومراحل رشدتون رو بیان کردین.
الآن که درست زمانیکه به این هدایت نیاز داشتم هدایت شدم به کامنت شما واز همسرتان درس گرفتم وبه این باور رسیدم که میشود.ازهمینجایی که هستم به درآمد بالا وآزادی مالی برسم واینکه اصلا نگران این نباشم که همسرم دراین مدار نیستن واین باور درمن ساخته شد که وقتی استاد عزیزم میگن شما فقط روی خودتون کار کنید وجهان شرایط روتغییر میده وافراد اطرافتون یا تغییر میکنن یا از مدارشما خرج میشن.وامروزبا کامنت شما این باور رو با اعماق وجودم درک کردم وباور کردم.
انشاالله هرکجا هستین شاد وسالم وسعادتمند باشید درپناه حق
سلام به همه دوستان وجناب آقای عطار روشن
اولین کامنت من درمورد این چندقسمت از داستان زندگی شما:من واقعا شمارو تحسین میکنم که اینقدر متعهدانه قانون رو در زندگیتون اجراکردید(عمل کردید)انقدر صحبت های شما برام لذت بخش بود که هر قسمت رو بارها وبارها گوش دادم،انقد که از دل میگفتید انقد که باجزییات گفتید،گفتن همین جزییات باعث شد به دل بشینه حرفاتون وانقدر تاثیرگزارباشه برای ما،چون خیلیا که از زندگیشون میگن که چطور به موفقیت رسیدن یه چیزکلی وجامع میگن،که خداجورش کرد خدا رسوند،خدامعجزه کرد…
همیشه توذهنم میگفتم خب یعنی چجوری؟
خداچجوری کمکش کرده
چجوری فلان پول رو براش جورکرده
چجوری ازهیچی خونشو خریده،کسب وکارشو راه انداخته
ولی وقتی شما باجزییات تمااااام از زندگیتون ازتک تک هدایت های الهی گفتید انقدر برام جذاب بود که پراز شوروشوق وامید شدم متعهدترشدم
شایدشماندونید که این صحبت های شما زندگی خیلیا رو دگرگون کرده
خوش به حالتون جناب عطارروشن که اینقدر توانا هستید درکنترل ذهنتون افکارتون،هرچی تحسینتون کنم کمه
وهمچنین تحسین میکنم خانم محترمتون رو بازهم الگویی خوب برای ماخانم ها
من خانه دارهستم والبته مدرک لیسانس زبان هم دارم وآرزوم ازبچگی این بود که خودم بتونم درامد داشته باشم وشغل داشته بود بعداز ازدواجم بااینکه همسرم این درخواست منو قبول کرد که با کارکردن من مشکلی نداره،ولی به مرورشروع به مخالفت کرد خیلی موقعیت های خوب داشتم ولی مانع شد،اون موقع ها با قانون آشنا نبودم واعتراف میکنم حتی الانم که میدونم مانع توی ذهنمون هست هیچکس قدرت تاثیرگزاری تو زندگیمون رونداره مگراینکه مابهش قدرت بدیم،نتونستم این ذهن رو کنترل کنم
و انقد علاقه دارم که خودم برای خودم پول بسازم بااینکه همسرم مخالف بود با چندمورد از کارهایی که تجربه کردم ولی باز ادامه دادم گفتم من مگه چقدرفرصت زندگی دارم که بخام باب میل خودم زندگی نکنم،خلاصه ادامه دادم انقدر حس خوب وشوق وذوق داشتم توکارم که انگار رو ابرها بودم،ولی از اون طرف زندگیم داشت خراب میشد تاجایی پیش رفتم که مجبور بودم بین زندگیم وشغلم یکیشو انتخاب کنم واز اونجایی هم که بچه داشتم نخواستم زندگیم خراب شه،کوتاه اومدم و دوباره زندگی شد باب میل همسرم،وباهزاران آرزوی مانده در دلم
وهنوزم که هنوزه نتونستم به خواستم برسم
نمیدونم مشکل از کجاست چیه که بعدازچند سال کارکردن روباورهام که به خیلی ازمعنویات رسیدم اما هنوز این خواسته به درامد رسیدنم محقق نشده
همسرم اعتقاد داره شغلی داشته باشم که توخونه باشه باهیچ مردونه ای درارتباط نباشه اگه میتونم اجراش کنم اگه نه هم که هیچ…
یه چندبار فروش خانگی لباس واین چیزا تجربه کردم ولی ازاونجایی که علاقه نداشتم نتیجه خاصی نداد فقط تجربه کسب کردم
جناب عطارروشن اگربتونید منو راهنمایی کنید که چطور باورسازی کنم چه باوری بسازم چه اقدامی کنم تا به نتیجه به خواستم به آرزوم برسم ممنون میشم
اینو هم بگم که همسرم با من متفاوت فکرمیکنه عمل میکنه فردیه که دائم ازشرایط کاریش گلایه داره از روزگار…وبسیار درونش ناآرومه
برعکس من که باوجود تضادهای زندگیم خیلی اروم وخونسردم وتوکلم به خدا زیاده وامیدم به اینده بسیار
وهمسرم کلا بااین فضا مخالفه وحتی یه زمانی میخواست مانع بشه تا من از آموزه های سایت استفاده کنه ولی من تاجان دارم این راه رو ادامه میدم
سلام اقای عطارروشن عزیزوفوق العاده
خیلی سپاسگزارم که از تغییرات ونتایج همسرتون هم نوشتید،خییییلی ذوق کردم خییییلی زیاد
باهر نکته جالبتری که نوشته بودید چشمام گردمیشد ومیگفتم وای چه جالب ، خدایا چه جالب ، الله اکبر چه جالب واقعا چجالب خیلی خیلی جذاب بود خونوادگی تحسین برانگیزهستید
همیشه گوشه ذهنم در مورد اطرافیانم یه پیشفرضی میومد که اینا تغییرناپذیرن بهترین راه جدایی هست
یه جاهایی خودم اگاهانه اون جدایی رو ایجاد کردم یه جاهایی جهان ، یه جاهایی رو که نتونستم ولی یسری تغییرات در اون افراد میدیدم که گاهی شگفت زده م میکرد، ولی اون تغییرات ثبات نداشت… کامنتتون پیشفرض من رو درهم شکست ومن رو برای تغییر خودم وادامه دادن وتحسین کوچکترین نشانه ها مصممتر کرد
سپاسگزارم
احساس عالی وشادی بیشتر سهم قلب پاک ومهربونتون
خداوند به خونواده وزندگیتون سلامت آرامش برکت ثروت،خوشبختی وسعادت بیشتر وعظیمتر عطاکنه
سلام آقا رضای گل
هرجا هستی خدا بهت کمک فراوان بکنه که اینقدر زیبا توضیح دادی و باعث باورسازی برای من و بقیه بچهها شدی
این فایلهارو خیلی وقت پیش هم شنیده بودم اما تو مدار دریافت آگاهیهاش نبودم
خدا بهم لطف داشت و یکبار دیگه تو مسیر دریافت این فایل قرارم داد ، آلانی که کاملا آماده شنیدن این حرفا بودم
چند تا نکته فوقالعاده مهم داشت صحبتهای شما و استاد برام:
1/ من باید از همینجایی که هستم و با شرایط موجود خودم اقدام کنم(من الان از دستم برمیاد که روی تدوین ویدئو و بالا بردن کیفیت محتواهام کار کنم)
2/باید تکاملی و قدم به قدم پیش برم(یکشبه از هزارتا فالوور تو اینستا نمیشه که به 100هزارتا یا یک میلیون فالوور برسم)
3/استمرار داشتن در انجام کار خیلی مهمه(با چندتا ویدئو آپلود کردن و بازدید نگرفتن نباید ناامید بشم)
4/باید هرروز روی تواناییها و تخصص خودم رو افزایش بدم(روی بیماری شناسی گیاهان باید متخصص بشم)
5/با متخصص شدن میتونم به انسانهای بیشتری کمک کنم و بهشون یاد بدم که گلهاشون رو سالم نگه دارن(با خلق این ارزش پول هم وارد زندگی من خواهد شد)
6/کمک گرفتن و گوش کردن به الهامات خداوند وقتی اتفاق میوفته که من حالم خوب باشه و از خود مسیر لذت ببرم نه زمانی که حریصانه فقط دنبال پول باشم
خلاصه که آقارضا باورهای فوقالعادهای رو در ما ایجاد کردی
خدا به زندگی خودت و همسرت برکت زیاد بده
استاد جان از شما هم ممنونم که اینقدر با عشق روی فایلهای آقارضا صحبت کردین
به خاطر همراهی مریمبانو هم ازشون سپاسگزاریم
سلام آقای عطار روشن تبریک میگم رشدوپیشرفت تون و سپاسگزارم بابت اینکه نتایج عالی تونو بیان کردین براتون توفیق بیشتر توی درک و عمل به قوانین درخواست میکنم خیلی کمکم کرد به درک بهتر آموزشای استاد. فهمیدم تعهد واقعی رو و باعث شده زمان بیشتری حالم خوبه زیبایی های بیشتر برام فراهم میشه و تمرکز دارم رو خلق خواسته هام و مطالبی که در مورد پول و ثروت گفتین عالی بود حالا منم خونه ای که با تجسم خلقش کردم دارم اجاره میدم و با توجه به تجربه شما که در مورد چک و برخوردتون با پول و ثروت گفتین یه سوال برام ایجاد شده دارم خونه رو اجاره میدم و مبلغ رهن رو چطور استفاده کنم که مطابق با قوانین باشه سپاسگزارم اگه راهنمایی م کنید
به نام خداوند جان وخرد،کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای،خداوند روزی ده رهنمای
سلام به استادجان و به خانم شایسته ی عزیزم
ازتون بی نهایت ممنونم برای این فایل جدید و اگاهی های بی نظیر …
هرجایی هستی،بند کفشت رو سفت تر ببند
جا داره ده بار دیگه این فایل رو بببینم و از روش بنویسم تا حق مطلب این اگاهی ها ادا بشه …
اما انقدر ذوق دارم براتون بنویسم که الان تو چه شرایطی هستم بعد تموم شدن فایل این کامنت رو مینویسم.
استاد تو کامنت قبلیم توضیح دادم تو چه شرایطی هستم براتون لینکشو میزارم و بعد ادامه میدم …
abasmanesh.com
امروزبا رفیقم رفتم دفترمدیریت پرستاری تا ببینم تصمیم نهاییشون برای درخواست های من چی بوده!
اما مترون جلسه بود و سوپروایزر گفت من ی خبرای ریز دارم
بین خودمون بمونه،مثل اینکه میخوان ازت خواهش کنن حداقل تا بعد عید بمونی و بعدش بری(ایام عید بیمارستان شهر ساحلی خیلی شلوغه)ولی تو نشنیده بگیر و با خود مترون صحبت کن …
بعد باهم برگشتیم بخش …فکرم مشغول بود …ولی کلامی و ذهنی دائم تکرار میکردم
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ
میگفتم خدایا من تسلیمم ،تو بگو ..من هیچی نمیدونم …اصلا نمیدونم برم خوبه یا بمونم،نمیدونم مرخصی خوبه یا انتقالی …
تو بگو،تو حرف بزن،تو کمک کن،تو الهام کن…
واقعا ذهنم خالی بودو هیچ ایده ای نداشتم …
چند دقیقه نگذشت …خداوند جواب داد :
رفیقم گفت ببییین سعیده! برو به مترون بگو،اوکی من تعطیلات عید میام بهتون کمک میکنم به شرط اینکه بزارید این ماه برم !
به نفعتم هست،از شلوغی ها و دید وبازدید عید درامانی…
به همین وضوح …به همین سادگی
فقط گفتم دمتتتت گرم! رفتم پایین!
مترون هنوز جلسه بود،ساعتم رو نگاه کردم گفتم اگر تا ده دقیقه دیگه اومد بیرون یعنی من باید این حرف هارو بهش بزنم!
تو سالن قدم میزدم که یکی از سوپروایزرها( که نود درصد بیمارستان باهاش مشکل دارند ومن اگاهانه همش روی خوبی هاش تمرکز کردم) دستم رو کشید بیاد اینجا بشین خسته میشی …
اینم نشونه ی خدا دیدم …
خلاصه دقیقا اخر اون تایم ده دقیقه ای که گرفتم ،مترون اومد بیرون …خیلی عجله داشت …گفت کار دارم باید برم سریع …
و من رهاتر از همیشه …لبخند زدم،گفتم برم ؟ی وقت دیگه بیام ؟
بعد خودش وایساد …
با همون لحن صحبت کردنش که پر از عجله ست ..گفت ببین من با درخواست مرخصیت مشکلی ندارم،ولی بزار بعد عید خواهشا،نیروهامون کمه !
گفتم خانم … عید مشکل دارید؟
من 15 روز عید میام کمکتون،کشیک میدم،ولی الان من مشکل دارم نمیتونم تا بعد عید صبر کنم …
نگام کرد،گفت باشه حله!بقیه ش رو با مسئول بخشت هماهنگ کن !
بله استادجانم …از فضل خدا با 3 ماه مرخصیم موافقت شد …به همین قشنگی…
منی که این همه سال جنگیدم،این همه مدت به همه رو انداختم،شرک ورزیدم …
فقط با روی خودم کار کردن …خداوند قدم به قدم هدایتم کرد …
به قول مسی …اگر میخواستم خودم برنامه ریزی کنم، هیچ وقت نمیتونستم مثل پلنی که خدا برام چید ،انقدر خوب همه چیز رو بچینم …
اول بچه هام رو فرستاد گرگان !گفتم چشم !
بعد گفت اسم انتقالی رو نیار!بگو 6 ماه ماموریت میخوام برای گرگان وبرمیگردم،گفتم چشم!
دستان خداوند اومد ماموریت رو توی سیستم ثبت کرد بدون اینکه من دست به کیبورد کامپیوتر بزنم!
بعد بدون اینکه من روحم خبر داشته باشه یک نفر از بیمارستان گرگان اومد درخواست انتقالی داد برای بیمارستان ما !
و درواقع اگربا ایشون جابه جامیشدم،میتونستم انتقالی کامل بگیرم!
(سال های قبل همش بنر هام رو میرفتم دم بیمارستان های گرگان میچسبوندم،بلکه یکی ببینه و بخواد جابه جا بشه باهام!حالا من نشستم روی دوش خدا،خدا دستشو فرستاد که بیادبیمارستان ما بنر بزنه!کسی نمیخواد گرگان بره من جاش بیام؟؟؟؟؟)
ولی استاد به قول رضاجان،اساس اموزش هام درست بود!
من حتی به این انتقالی و جایگزینش نچسبیدم …
باید ی کمیته تشکیل میشد تا همه ی مسئولین بیمارستان درخواست من رو بررسی کنند و اوکی بدن!هر هفته به ی دلیل مسخره تشکیل نمیشد!
شیطان نجوا میکرد انقدر بیمارستان لفتش میده،همین ی نفرم پشیمون میشه و از دستش میدی!
محکم بهش گفتم،من ایشون رو پیدا نکردم که الان نگران از دست دادنش باشم!
من کارهای اداریم رو به خدا سپردم!
همه ی اتفاقات به نفع من پیش میره!
تو کامنت قبلیم گفتم چند روز بعد، خدا تو خواب بیداری بهم گفت حالا برو درخواست مرخصی با حقوق بده!
نفهمیدم چرا!ولی این ی قدم جدید بود!گفتم روچشمم !
وفرداش درخواستم رو دادم …
همه میگفتن موافقت نمیکنن …میگفتن امکان نداره ..میگفتن به هزارتا دلیل رد میشه!
من اروم بودم مثلهمیشه…خودمم تعجب میکنم چه جوری تونستم ذهنم رو کنترل کنم !فقطمیگفتمهر اتفاقی بیفته خیره!
استاد من الان میفهمم پلن خدارو …
اگر با انتقالی من موافقت میکردن!من ازین بیمارستان میرفتم تو ی بیمارستان دیگه!
روز از نو،روزی از نو!
باید پشت هم کشیک میدادم،تازه بیمارستان شهر بزرگتر،کشیک های بیشتر …
ولی من درخواستم از خدا ازادی مالی و زمانی و مکانی بود!
خواسته م توحید بود!خواسته م درومدن از کارمندی بود …
و این مرخصی بهترین پلن خدا برای من بود …
تا هم وقتم ازاد بشه!هم حقوق داشته باشم!هم تمرکزی روی خودم کار کنم تا بزودی درخواست انصرافمم رو بنویسم به امید خدا!
الان که برمیگردم به عقب میبینم،تموم اون قدم ها رو اگر برنمیداشتم …اصلا این نتیجه پیش نمیومد …
حتی امروز هم خدا برام برنامه ریزی کرد ،که سوپروایزر بهمون تقلب برسونه،بگه داستان چیه!بعد جوابش رو به زبون رفیقم بیاره و من برم به مسئولم بگم و موافقت کنه بدون هیچ مقاومتی …تازه ازم خواهش کردن! برای عید بیام …
منم استقبال کردم …ترجیح میدم اصلا تو دیدوبازدید اجباری عید نباشم فرکانسم خراب بشه …
اینا همش در زمان درست ،در مکان درست بودنه …
اینا همش آسون شدن برای آسونی هاست …
اینا همش نتیجه سرسپردگی در برابر پروردگاره
اینا همش بخاطر اموزه های شماست استاد …
و این تازه شروع رشد جنگلم از زیرخاکه …
به امید خدا اول ماه میرم برای استفاده از تموم تمرکزم برای دوره ها …
برای پیدا کردن علاقه م …
برای پیدا کردن اون شغلی که توش خستگی برام معنی نداره
استاد واقعا الان هیچی نمیدونم …فقط میخوام اجازه بدم خدا هدایتم کنه …
میخوام ایمان داشته باشم به صحبت های شما در معرفی قانون افرینش جلسه 6
وقتی من میام بازی رو از ذهن آغاز میکنم،من میام کارهای ذهنی رو انجام میدم!یکسری ایده ها به من گفته میشه و عمل میکنم
ولی من یک قدم برمیدارم؛خداوند میلیارد قدم برای من برمیداره!
بازی اینه
در بحث تجسم،باور،کنترل ذهن؛وقتی میایم از ذهن استفاده میکنیم،ما در زمان مناسب،درمکان مناسب قرار میگیریم با ایده ی مناسب
و بعد کارها روون میشه!کارها راحت میشه!کارها سریع میشه!کارها لذت بخش میشه!و اتفاقات رخ میده!
استاد ازت ممنونم …سپاسگزارم …
امید دارم از فضل خدا بزودی بیام و از شگفتی ها براتون بنویسم …
ای مرد رونده مــــرد بـــیچاره مبـاش
از خـویش مشو برون و آواره مباش
در باطن خویش کن سفر چون مردان
اهـــل نظری، تو اهل نظّــاره مبـاش
گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت
صـد بادیه را به یک زمان باید رفت
گر می خواهی که راهت انجــــام دهد
منزل همــه در درون جـان باید رفت
گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت
از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت
تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس
خـود راه بگویدت که چـون باید رفت
به قول مسی …اگر میخواستم خودم برنامه ریزی کنم، هیچ وقت نمیتونستم مثل پلنی که خدا برام چید ،انقدر خوب همه چیز رو بچینم
به نام خدایی که سروری کایینات هست
سلام به سعیده عزیزم
سعیده عزیزم میخواستم خواب شوم ولی خود خداوند من را به این صفحه به این فایل و به این کمنت آورد یکسال از کمنت تان میکذرد و چی زیبا شاهد توحیدی شدن تان هستم
این ایمان تان چقدر دوست دارم به خدا
سعیده عزیزم خداوند آنقدر واضح و عاشقانه برایم سخن میگوید بار ها زیبا گفته صبر داشته باش پاکیزه من برایت زیبا میچینم ولی آن چنان که ایمان داشته باشم ندارم
من همیشه چیزی که در قلبم بوده بدون ریا یاد کردیم سعیده عزیز اولین کامنت شما را که من امسال دیدم در جمع کمنت های منتخب واقعا بخیلی کردم میدانم خوب نیست ولی دست خود من نبود ناخودآگاه بود این حس من دوست ندارم این از خاطری بود که گفتم چقدر خدایا زیبا به تو ایمان دارد چرا بیشتر از من دوستت دارد چرا حس میکنم رفیقت شده چرا من این طور نباشم چرا ایمان من اینگونه نباشد
ولی میدانی بار ها چقدر خداوند عاشقانه برایم گفته پاکیزه صبر داشته باش تو هم روزی با کار کردن مثل سعیده عاشق من میشوی یارت میشوم تحسین اش کن الگو بگیر ازش
حتی قشنگ یادم هست اولین کمنتی که برای تان نوشتم به امر خدایم بود گفت برو برایش بنویس زیبا با قلب باز تحسین اش کن و من انجام دادم
حالا که این کمنتتت خواندم چقدرر دید من تغییر کرده چقدر با عشق ناخودآگاه تحسین ات کردم و ازت الگو گرفتم چقدرررر دوستتتت دارم و چقدررر عاشقانه کمنت هایت میخوانم
میدانی جالب اش چیست یک روز من به خدا گفتم
گفتم خدایا من هم مثل سعیده عزیز مثل استاد عباسمنش عاشق ات میشوم قول هست بیبین میدانم زیاد راه هست تا روی خودم کار کنم تا ایمانم قوی شود ولی همین حالا هم قشنگ خدا را حس میکنم قشنگ رفاقت اش حس میکنم قشنگ صدایش میشنوم قشنگ شده رابطه ام با خدا
دوستتتت دارم رفیق عزیزم در آغوش خداوند در حال عشق بازی با حضرت یار باشی
پاکیزه ی نازنینم،سلاااام بروی ماهت
چنین زیبا و دلنشین چرایی …؟
این صورت زیبا و این قلب مهربون و این روح توحییدت نوووش جووونت دوست قشنگ من
دورت بگردم،خبر داری دست خدا شدی برام…؟
این نقطه ی آبی ازت در بهترین زمان و مکان به دستم رسید و چراغ های زیادی رو توی سرم روشن کرد که فقط این برنامه ریزی از خداوند و آگاهی کل برمیومد
وباز هم میرسیم به این جمله ی طلایی مسی:
اگر میخواستم خودم برنامه ریزی کنم، هیچ وقت نمیتونستم مثل پلنی که خدا برام چید ،انقدر خوب همه چیز رو بچینم
ازت ممنونم پاکیزه ی زیبا و دلنشینم
امیدوارم بازم سعادت داشته باشم ازت کامنت دریافت کنم.
قلبِ فراوان از خواهر راه دورت
دوستت دارم بی نهایت
سلام به پاکیزه جانِ نازنین.
سلام به دخترِ زیبا و خوش بیانِ سایت.
سلام به پاکیزه ی توحیدیِ خدا.
یادته یه بار تو کامنت برام شعر بابا طاهر نازنین رو نوشتی؟
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
خب دخترِ خوبِ خدا، همین الان که هدایت شدم به این کامنتت، که خیلی هم خوشحالم بابتش، من دارم خدا رو توی رویِ زیبای تو میبینم.
خدا رو توی کامنتِ مهربون و صادقانه ات می بینم.
قلبِ پاکت منو یادِ خدا میندازه.
تو الان قشنگ تو بغلِ خدایی.
نوشِ جونت باشه عزیزم.
به خاطر فرکانس های توحیدیِ خودته.
میدونی منم گاهی دچارِ حسادت شدم به کامنتهای برتر، برگزیده ی سایت.
شجاعتت رو تحسین میکنم که این حس ات رو نوشتی.
بیشتر تحسینت میکنم که دقیقا رفتارِ ضدِ حسادت رو انجام دادی، یعنی تحسین کردن.
تو یه فایل استاد یادم دادن، گفتن برای دوری از حسادت (حس نازیبا) آدمها و موقعیت ها و … رو تحسین (حس زیبا) کنین.
این شده که من مقداری بهبود پیدا کردم از بیماریِ حسادت.
اینکه بگم ندارمش که دروغه.
من به لطف خدا، دیگه نمیرم سمتِ دروغ گفتن به خودم مخصوصا اینجا…
چون حسم میگه به قولِ سعیده جان اینجا غارِ حرا هست برام، مکانی پاک و خالص برای عبادتِ من، خودشناسیِ من، خداشناسیِ من…
راه نداره دروغ بگم…
نه که اصلا ها.
اصلا ادعا ندارم راستگوی 100 درصدی هستم، اما انتخاب کردم جایی که نمیخوام دروغ بگم سکوت بهترین راهکاره…
خلاصه که تو دلِ شب، اومدی با کامنتت درست نشستی وسطِ قلبِ من پاکیزه جان.
چقدر من عاشقِ اسمِ خاص و بی نظیرت هستم.
یه حس خاصی دارم وقتی اسمت رو مینویسم.
حسم میگه که وصل هستی به منبع و من همیشه با یه احترام خاصی باهات روبه رو میشم.
تحسینت میکنم برای قلبِ مهربونت.
برای کامنت های دلبری که مینویسی.
با قلبم میگم، خوشحالم که دوستِ نازنینی از مردمِ محترم افغانستان، اضافه شده به دوستام، من خاطره های بسیار خوبی دارم از هم میهنانِ نازنینت دارم.
چقدر صبور، مهربان، باشخصیت، باوقار بودن و بهترین خاطره ها رو توی ذهن و قلب من زنده میکنن همیشه.
تا حالا بهت نگفتم، ولی من عاشقِ ادبیاتِ قشنگتم تو کامنت هات.
وقتی میخونم توی دلم قند آب میشه انگار از بس شیرین مینویسی.
به قول یاسمن جونم، بوس و قلب و بغل برای تو.
خیلی عزیز و ارزشمندی برای سایت.
همه مون عزیز و ارزشمندیم.
همه مون در پناهِ رب العالمینِ نازنینم باشیم.
مرسی که اینو یادآوری کردی:
به قول مسی …اگر میخواستم خودم برنامه ریزی کنم، هیچ وقت نمیتونستم مثل پلنی که خدا برام چید ،انقدر خوب همه چیز رو بچینم
با عشق و ارادتِ ویژه ی قلبی، ایمیلمو فعال کردم روی کامنتهای زیبات.
خدایا شکرت که انقدر زیبا منو هدایت میکنی بالای سرِ کامنتهای جذاب و تو دل برویِ بچه ها.
خدایی مهربانم در زیر همین کمنت «روح خودت پاره از خودت ، بنده عزیزت » خودت برایش کمنت بنویس خدایی مهربانم
(روی هر پله ای که سمانه عزیزم باشد ، من خدا یک پله بالا تر است.
نی به خاطر این که خدا هستم ، به خاطر این که دست سمانه عزیز دردانه خودم را بگیرم … )
سمانه عزیزم من عاشق ات هستم سمانه عزیزم من بی نهایت دوستتتتت دارم قسم به بزرگی خداوند من در هیچ یک کمنت های خود فکر نمیکنم چی بنویسم فقط هر چی در قلبم بیاید مینویسم
حالا فقط میخواهم بگویم که عاشقت هستم خواهر خوش قلبم
چرا آنقدر مهربان و خوب هستی چقدر قلب زلال داری چقدررر کمنتت هایت بوی خدا را میدهد
یکجای خوانده بودم که نوشته بود خداوند شبیه هیچکس نیست ولی زیاد آدم هاست که شبیه خداوند هستن عزیزم تو شبیه خدا هستی همانقدر عشق و مهربان هستی
عزیزم از کمنت هایت قشنگ میشود انسان عشق خداوند را حس میکند من این قلب پاکت را میبوسم این زیبایی قلبت را میبوسم
سمانه عزیزم نمیدانی چقدر حس خوب نسبت به خودت به کمنت هایت دارم چقدرر دوستتت دارم
نمیدانم چگونه سپاسگذاری کنم
زیاد قشنگ نوشتی زیاد زیبا بیان کردی زیاد حس قشنگ برایم دادی الهی بهترین بهترین حس ها را تجربه کنی
میدانی همین امروز از خدا درخواست کردم یکی از کمنت های بچه ها را دیدم زیاد عالی برایش نوشته بودن گفتم خدایا من هم دوست دارم تجربه کنم
و این خدا را میبینی که چقدر زیباست چقدر زود پاسخ میدهد
از طریق سمانه دوست داشتنی خود برایم نوشت
من آنقدر استاد دوست دارم شما بچه ها را دوست دارم که میدانی تازه درک کردیم برایم ملیت مذهب زبان هیچ چیزمهم نیست چون همه ما یکی هستیم همه ما قطره های از دریا خدا هستیم پاره از خدا هستیم و زیاد لهجه شرین تان دوست دارم زیبایی تان دوست دارم
زیاددددددددد دوستتتتتت دارم عاشقت هستم عزیزم
از خداوند مهربانم برایت اغوشش را خواهان هستم میدانی هیچ جای زیباتر از آغوش خدا نیست امن تر از آغوش خدا نیست وقتی در آغوش خدا باشی پادشاه هستی
الهی همیشه در آغوش خدا غرق عشق خدا باشی
باز هم تشکر عزیز من رفیق خوب من
سلام سعیده جان
الان که دارم این کامنت رو مینویسم 2 اسفند 1403 هستش
امیدوارم با ایمان و توکلت به هرچیزی که دوست داشتی تا الان رسیده باشی و این مسیر همیشه برات باز باشه و به خواستههای بزرگترین هم برسی
وقتی داشتم به کامنت شما فکر میکردم خودم رو یادم افتاد و خواستههایی که دارم / همش با خودم میگم که مثلا فلان خواستهای که دارم نمیشه تا عید محقق بشه، چون دارم با عقل زمینی خودم و برنامهریزی خودم پیش میرم.
میگم نمیتونم که فلان کارو انجام بدم ، یا بهمان کار این تجهیزات رو میخواد اما باید حواسم باشه که اونی که داره این جهان رو هدایت میکنه و هیچ برگی بدون اذن اون روی زمین نمیفته، حواسش به من هست
کافیه که توکل کنم به اون و بذارم برنامههارو خدا پیش ببره و به قول تو من فقط بشینم روی دوش خداوند و لذت ببرم(البته که باید ایمان عمل کردن به الهامات خداوند رو داشته باشم)
برات آرزوی موفقیت در همه مراحل زندگی رو میکنم
سخنی با استاد :
استاد جان شما تا الان 200 بار تو فایلهای مختلف گفتید که «بچهها برید کامنتارو بخونید ، توی کامنتا واقعا گنج گذاشتن ، نمیدونید که چقدر یاارزشن
همیشه یه حالت بیتفاوتی نسبت به کامنتا داشتم (همینطور به مقالاتی که مریمجان اول فایل مینوشتن)
چندین روزه که شروع کردم به خوندن مقالات اول فایلها ،همچنین مقالات داخل سایت و خوندن کامنت ها »»» خدا شاهده که با خوندنشون هربار اشک شوق تو چشمام جمع میشه ، تازه یاد گرفتم که کامنتارو برای خودم بذارم جزو علاقهمندیها و …
به خدا که این کامنتا بسیار ارزشمندن و آدم با خوندنشون اصلا مسیر براش باز میشه انگار
کارهایی که بقیه کردن براش باورپذیر میشه
خدا ممنونم بابت راهنمایی من به این سایت زیبا
از همه شما هم ممنونم بابت حضورتون تو این سایت الهی
سلام علی آقا
بینهایت از شما سپاسگزارم که این پاسخ پربرکت رو برام فرستاید و خداوند با این نقطه ی آبی دربهترین زمان ومکان پیغامش رو به دستم رسوند.
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ
خداوند با هدایت من به خوندن ردپای 2 سال پیشم بهم گفت بِببین! 2 سال پیش،هیچ وقت توی رویاتم اینجای زندگیت رو تصور نمیکردی!کی برات این همه کار انجام داد …؟!بقیه ی کارهارم خودم برات انجام میدم!
بازم به قول استاد:
وقتی من میام بازی رو از ذهن آغاز میکنم،من میام کارهای ذهنی رو انجام میدم!یکسری ایده ها به من گفته میشه و عمل میکنم.
ولی من یک قدم برمیدارم؛خداوند میلیارد قدم برای من برمیداره!
بازی اینه
در بحث تجسم،باور،کنترل ذهن؛وقتی میایم از ذهن استفاده میکنیم،ما در زمان مناسب،درمکان مناسب قرار میگیریم با ایده ی مناسب
و بعد کارها روون میشه!کارها راحت میشه!کارها سریع میشه!کارها لذت بخش میشه!و اتفاقات رخ میده!
علی آقا …
خدا برای مرخصی با حقوق شد.
خدا برای من انتقالی بدون جایگزین شد.
خدا برای من انصراف از کار رسمی شد.
خدا برای من یک در جادویی و مهاجرت توحیدی به جزیره ی کیش شد.
خدا برای من بهترین مدیرعامل و تاجر توحیدی دنیا شد.
خدا برای من عزت نفس،رشد شخصیت،باز شدن قلب،آروم شدن روح،صلح درون وهدایت های پشت سر هم شد.
خدا برای من کارت پولِ جادویی شد.
و خدا من رو روی دوشش سوار کرد و گذاشت وسط مسیر عشق و علاقه م…
و این مسیرِ پر از عشق ادامه دارد…این نور ادامه دارد…این مسیر سعادت دنیا و آخرت ادامه دارد …
بازم از شما سپاسگزارم بی نهایت که دست خدا شدید و امشب هدایتش رو به دستم رسوندید.
براتون بهترین هارو آرزو میکنم.الله یارتون باشه همیشه
با سلام خدمت استاد جااااان و خانم شهریاری الله اکبر از این خدا مگه داریم مگه میشه امروز پشت فرمون یه مسیری رو می رفتم و دقیقا یه تجسم می کردم که با خودم می گفتم اون موقع که استاد این آیه رو می خوند من نمی فهمیدم ولی حالا که خودم رسیدم می دونم دقیقا همین آیه رو خوندم برای خودم دمت گرم که خدایی به خودت میاد بزرگی به خودت میاد الهی شکرت
و یه تشکر ویژه از شما خانم شهریاری از کامنت های زیبای که می گذارید
سلام و درود فراوان به سعیده خانم.
اگه غیر از این نتایجت باشه باید تعجب کرد. یعنی اونقدر عالی روی خودت کار کردی و اونقدر بی نظیر ایمان عملیت رو نشون دادی و شجاعت قدم برداشتن رو به جهان نشون دادی که به طور قطع و یقین بهتر و طلایی تر از این در انتظار تو خواهد بود.
برات از خداوند بهترین ها رو درخواست میکنم بنده شایسته و توحیدی پروردگار.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام خواهر عزیزم
سعیده جان
نمیدونم چی بگم
فقط میتونم از تو و از خدای تو و خودم تشکر کنم بابت این همه رها بودن و نچسبیدن
چقدر لذت بخش هست که همه کارها رو بسپاری به خود کاردان و اون همعجب قشنگ میچینه .عجب با حوصله و خوشگل میچینه
و این که اقاااااا دمت گرم بخدا که رها بودی و گوش کردی به ندای قلبت و انجام دادی و گفتی چشم قربان فرمانبردارم ارباب
و اون هم چه ناب اجابتت کرد
آفرین خواهرم
آفرین خواهرم
میدونم که به زودی از شغل مورد علاقت میای و برای ما مینویسی ب زودی حتما به زودی
موفق و سربلند و شاد باشی
،،،،هو،،،،
سلام بر خواهرم ،خانم شهریاری گرامی
کامنت شمارو خوندم و چشمم بارانی شد
الله اکبر
باریکلا به شما
به شمایی که انقدر پیشرفت کردی
به شمایی که از دل این تضادهایی که کمر کوه رو میشکونه،سر بلند بیرون اومدی
از افسردگی گفتی ، منم گذراندم
همینکه یک انسان بتونه از باتلاق افسردگی خودشو بکشه بیرون یعنی بزرگترین کار زندگیشو کرده
احسنت،آفرین
خانم شهریاری:
مطمئن باش روزای قشنگی در انتظارته،
شک نکن،
فقط یه خواهشی ازت دارم:
توی همین خط بمون
همین مسیرو برو
گازشو بگیر
به چپ و راست نگاه نکن
فقط مستقیم برو
فقط توی همین مسیر باش
شاید شما باورت نشه
ولی من قشنگ دارم انرژی و حس و حال شمارو درک میکنم
قشنگ میفهمم اون موقع هایی که حال آدم از لحاظ معنوی خوبه، چقدر فرکانس های خوبی رو ارسال میکنه،
پس لطفاً توی همین حال و احساس بمون،
اتفاقاً الان به خانومم گفتم برو توی سایت کامنت خانم شهریاری رو بخون،
از بسکه قشنگه
و انرژی داره
وقتی نگاه کردم دیدم 203تا لایک خورده
گفتم حقشه
گفتم این کامنت هدایتی یه،
تحسینتون کردم
و خدارو شاکرم که اول صبح، هدایت شدم به این کامنت
حال و احساسم عالی شد
خانم شهریاری، باور کن روزای خوبی در انتظارته
شک نکن
فقط توی همین مسیر بمون
الله، یارت باشه
حق،نیگهدارت باشه
ارادت
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به برادر عزیزم و سپاسگزارم از وقتی که برام گذاشتید و لطفی که بهم داشتید و برام کامنت گذاشتید
حقیقتا فرکانس کامنت شما،انقدر بالا بود ،انقدررر در زمان مناسب درمکااان بووود که خدا گفت بنویس و سپاسگزار این دست پرقدرت من باش
من بی نهایت از جمله جمله کامنت شما سپاسگزارم
هرکدومش یک بمب انرژی بود برای من …
همین امروز که من تمرکز بالا گذاشتم روی دوره ها،همین امروز که من چندین ساعت گوش کردم و نوشتم و خوندم و کامنت گذاشتم
همین امروز که به خودم متعهد شدم تموم مرخصی و تموم وقت و انرژیم رو بزارم برای درک بیشتر دوره های استاد
Right away!
کامنت شما یک بار دیگه موتور من رو روشن کرد!
استاد همیشه میگه اول که میخواهید تغییر کنید جهان مقاومت میکنه،ولی وقتی استمرار شمارو میبینه،سر تعظیم فرو میاره!
من امروز به وضوح دیدم این داستان رو!
به مادرم گفتم بیبیین مادر جان،فکر کن من دوهفته دیگه کنکور دارم،لطفا نه برنامه ی مهمونی بچین،نه حدامکان مهمون دعوت کن !من میخوام تمرکز بزارم روی درس هام !
بعد چی شد؟ صبح بیدار شدم دیدم عمه م ساعت 6ونیم صبح پیام داده شام بیاین خونه ی ما !!!
عمه ی من:| ساعت 6ونیم صبح:|
خواب هم اگر میدید امکان نداشت اون وقت صبح بهم sms بده!
ازش تشکر کردم و گفتم ممنون فعلا شرایط مهمونی ندارم !
بعد مامانم تازه متوجه شد واقعا من رفتم تو اتاق و بیرون نمیام غرهای ریزش شروع شد!
این چه وضعشه!مرخصی گرفتی پیش ما باشی یا تو اتاق باشی،و هزارتا گله وشکایت دیگه …
بعد میرفت میومد بیا فلان روز با قطار بریم اینچه برون!یکم برای بچه هات وقت بزار!
میرفت میومد میگفت اینجا نمیریم؟اونجا نمیریم؟
چی میخونی تو اصلا؟ دیگه نگممم براتون
بعد من سعی کردم روی ویژگی های مثبت مادرم تمرکز کنم و هی به خودم بگم همینایی که امروز بهت خورده میگیرن بعدا که نتیجه ها واضح شد براشون،وایمیستن کنار و برات دست میزنند!
هرچند ی جاهایی فرمون از دستم در رفت و یکم عصبانی شدم ولی باز خداروشکر تونستم افسار ذهنم رو به دست بگیرم!
بعد عصر دخترخاله م اومد اینجا
بعد بچه ها الکی بهونه گرفتن ببرمشون پارک
(همییین الان که داشتم براتون مینوشتم،زنگ خونه رو زدند،عموم وزنعموم اومدن اینجا :))) ولی من احوال پرسی کردم اومدم تو اتاق )
میدونید؟اینا همه سنگ های جهان بود برای اینکه نزاره من پیش برم !
ولی سنگ هاش اندازه کلووخ هم نبود …
من با قدرت ادامه دادم و کلیی تمرکز کردم روی دوره ها …
حتی وسط نوشتن ها ،خمیازه میومد،یا خواب آلوده میشدم با ی آهنگ شاد سریع انرژیم رو بالا نگه میداشتم!
یا میگفتم ببین سعیده !
خونه میخوای ،ویلا میخوای ،ماشین میخوای ،شغل مورد علاقه میخوای ،ثروت بی حساب میخوای ،توحید میخوای ،عشق بازی با خدا میخوای،روابط عالی میخوای الان باید بیدار بمونی !
اگر اینابرات مهم نیست اووووکیبرو رااحت بخواااب !
بعد دوباره انرژی میگرفتم برای ادامه …
البته که قانون سلامتی یک موهبت بزززرگ بود برای من که الان خیلی راحت تمرکز کنم و انرژیم اصلا قابل مقایسه نیست با قبل…!
ولی باااالاخره جهان تسلیم اراده ی من شد!
نتنها سنگ هارو برداشت که ،یک انرژی دوباره برام فراهم کرد!
کدوم انرژی …؟
خانم شهریاری:
مطمئن باش روزای قشنگی در انتظارته،
شک نکن،
فقط یه خواهشی ازت دارم:
توی همین خط بمون
همین مسیرو برو
گازشو بگیر
به چپ و راست نگاه نکن
فقط مستقیم برو
فقط توی همین مسیر باش
شاید شما باورت نشه
ولی من قشنگ دارم انرژی و حس و حال شمارو درک میکنم
قشنگ میفهمم اون موقع هایی که حال آدم از لحاظ معنوی خوبه، چقدر فرکانس های خوبی رو ارسال میکنه،
پس لطفاً توی همین حال و احساس بمون
این پیام اگر از طرف خداوند و جهان در زمان و مکان درست به من نرسید،با کدوم برنامه ریزی انسانی میشد این کارو کرد …
بینهایت بینهایت ازتون سپاسگزارم
ی جایی استاد تو دوره دوازده قدم میگه :اونایی که بیشترین خرید رو از ما کردن و نتیجه گرفتند،کمترین کامنت رو گذاشتند!ولی من کم کاری های اونا رو با مثال های خودم جبران میکنم!
این جمله ی استاد همون موقع ی زنگی توی سرم به صدا درآورد !
حالا میخوام همینجا به خودم تعهد بدم ،من اون شاگردی میشم که با تموم دوره هایی که دارم،هم بیشترین نتیجه رو میگیره،علاوه براون از خودم قدم به قدم ردپا میزارم توی سایت…تا مثال بشم برای استاد…تا یقین بشم برای استمرار بقیه،تا اعتماد بشم برای شروع ،تا ایمان بشم برای شاگرد های بعد خودم …
علی آقا ازتون ممنونم که برام نوشتید،وکمک کردید تا من هم این جملات رو از ذهنم بیرون بکشم و غرق عشق خدا بشم …
الهی شکررررررت
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره حدید ایه 25
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و شاگرد اول کلاس استاد عباسمنش خانم شهریاری مهربون
خانم شهریاری من کاملا اتفاقی هدایت شدم ب این کامنت سال پیش شما
انگار یکی گفت این مال خودته علی آقا
برسم ب داستان دیروزم
خانم شهریاری من چند ماهی هست کلا از سرکار میام تو خونه هستم تا 24 ساعت بعد برم سرکار کل تایم و میزارم تو سایت و قران خوندن
جوری که تو ایام محرم اصلا بیرون نرفتم
دیروز مادرم فهمیده من چند ماهه بیرون نمیرم دیروز ب من میگه بنده خدا افسردگی گرفتی برو بیرون خونه نمون بیچاره میشی گرفتار میشی و هزار حرف ………………………………………
نتونستم از خودم دفاع کنم خیلی ناراحت شدم یاد ده سال پیش خودم افتادم که آگاهی امروز و نداشتم با دوست های داغون رفت و آمد داشتم شب ها دیر میومدم خونه مادرم فحشم میداد کجا بودی چه غلطی میکردی با دوستان منم جوابشو میدادم متاسفانه
الانم دارم میبینم تو مسیر درست دارم حرکت میکنم بهم میگن افسرده شدی واقعا ب این نتیجه رسیدم نمیشه با حرف مردم زندگی کنی هرجور باشی بازم
بهت حرف میزنن
من تعهد دادم تا پای جانم تو این مسیر الهی قدم بردارم و تسلیم پروردگارم باشم و انقد تمرکزی کار کنم خودم و از فرکانس اینا جدا کنم
این کامنت شما چقد خوب بود
تعهد دادی جدی کار کنی انگار واسه من نوشته بودی اونم سال پیش الله اکبر
……………………………………..
یه چیز بگم و برم
یکی از تمرین های من تو ستاره قطبی اینه که
خدایا امروز منو هدایت کن با یه دوست عباسمنشی ارتباط بگیرم
باورت میشه دیروز با آقا هادی صحبت کردم ( نتایج دوستان قسمت اول ) همون اقا هادی که تو کار ببمه بود بعد تو کار املاک رفته و ترکونده
اره دیروز بهشون پیام دادم ازش تشکر کردم بابت تعهدشون
اقا هادی هم با پیام دلگرم کنندشون بهم انگیزه داد
الهی شکرررت بابت این دوستان عزیز انشاله در زمان مناسب و مکان مناسب کاملا اتفاقی ببینمتون و از نتایجتون بهمون بگی و ماهم کیف کنیم خانم شهریاری عزیز سپاس گذارم ازتون
کامنتم و با یه ایه زیبا تموم میکنم
أَفِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ یَخَافُونَ أَنْ یَحِیفَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
آیا در دلهای آنان بیماری است، یا شکّ و تردید دارند، یا میترسند خدا و رسولش بر آنان ستم کنند؟! نه، بلکه آنها خودشان ستمگرند!
سوره مبارکه نور ایه 50
من تعهد دادم تا پای جانم تو این مسیر الهی قدم بردارم و تسلیم پروردگارم باشم و انقد تمرکزی کار کنم خودم و از فرکانس اینا جدا کنم
————————————-
عرض ادب و احترام و برکت بینهایت برای شما برادر محترم و توحیدی در مسیر هدایت الهی امیدوارم هرکجا که هستید در سلامتی بینهایت و برکت بینهایت باشید چرا که این دو نعمت بینهایت کافیست برای انسان و مابقی هم هدایت میشویم و خداوند آسان میکند برای آسانی ها و اوست که کافی ترین هست و اوست که بهترین خیر دهنده رزق دهنده و بی نیاز کننده ترین هست ….
««الهی و ربی من لی غیرک»»
در مورد حرف مردم گفتید و من میتونم ساعتهای بینهایت در مورد این موضوع و ضربه های ویرانگری که خوردم خداروشکر که هرکدام بینهایت به من درس دادن صحبت کنم.
یکی از خانمان سوز ترین و ویران کننده ترین ضربه ها و شرکهااا حرف مردم هست من آنچنان ازاین موضوع ضربه خوردم و جهنم رو تجربه کردم که با تمام وجودم پوست گوشت استخوان به این موضوع رسیدم و الحمدلله الان هیچ احدالناسی در ذهن و زندگی من وجود ندارد چرا؟! چون من با تمام وجودم ضربه هارو خوردم و درسهارو تجربه کردم و گرفتم و در نهایت هدایت شدم به این مسیر…
حتی مادر مرحومه ی عزیزم هم خیلی ضربه ها خوردن از این حرف مردم و باج دادن به حرف مردم طوری که حق دفاع کردن از خودشون نداشتن این موضوع آنچنان ویران کننده و خانمان سوز هست که فقط و فقط باید طبق اصول خودت حرکت کنی طبق توحید طبق اموزشهای استاد این سایت و یکتاپرستی محض در غیر اینصورت ویرانگر است…
یادمه در گذشته آنقدر این موضوع حرف مردم در وجودم رخنه پیدا کرده بود که من هویت شخصیتی نداشتم من نمیدونستم چیکار کنم چطور رفتار کنم چطور زندگی کنم نه بگم نگم زشته چیکار کنم کجا برم نرم زشته مردم چی میگن و قطعا جو دادن های خانواده و جامعه و بیشتر فرو رفتن در این منجلاب حرف مردم و در نهایت هم مشخصه با چنین دیدگاه و شرکی زندگی کردن انسان چه آخر عاقبت خواهد داشت…
خیلی خیلی تحسینتون میکنم به روش خودتون و به سبک خودتون زندگی میکنید بگذار بگویند افسرده چه افسردگی زیبایی…
مگر نه اینکه خدا کافیست پس بگذار بگویند افسرده جامعه گریز تنها بدبخت بیمار چه اشکال داره قضاوت کنند و نتیجه قضاوتهایشان هم مشخص خواهد شد…
کامنتون رو که مطالعه کردم در واقع به لطف الله هدایت شدم گفتم حتما باید جوابی در ادامه این کامنت بنویسم برایم مرور بشه مسیری که امدم و چه گذشته ای داشتم و چقدر چقدر عذابهااا کشیدم و من میدانم این شرک چه شرک خانمان سوزیست…
الهی که هرلحظه در پناه الله برکت الله ادامه بدهید پر قدرت پر رزق پر سلامتی پر خیر پر توان و نیروی الهی به وسیله ی مدد الهی…
الهی امین یا رب.
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند!
سوره احزاب آیه 60
……………….……………..
سلام گرم ب خواهر عزیزمان عاطفه خانم توحیدی
بی نهایت سپاسگزارم از پیامتون چه وقت خوبی چه زمان مناسبی ب دستم رسید
داشتم سوره شعرا را رو میخوندم ( فقط معنی ) همین که تموم کردم
بهم گفته شد برو کامنت بخون دیدم یه چراغ خوشگل تو صفحه من روشن شده انقد خوشحال شدم
رفتم کامنت زیباتون و خوندم و کلی نکات مثبت واسه خودم جمع کردم
که مهم تر از همه توجه نکردن ب حرف مردم
همین یک جمله رو درست
کار کنیم خیلی از مشکلاتمون حل میشه
خدایا مارا ب راه راست هدایت کن (نه راهی که همه مردم میرن ) راه کسانی که بهشان نعمت دادی
خواهر عزیزم من از کامنت های شما که تو این مدت برام نوشتی یه چیزی فهمیدم
با کمال احترام من هم برادر شما هستم و اهل نصحیت کردن نیستم
اما از کامنت های شما متوجه شدم از فوت مادرتون هنوز ناراحت هستید چون همیشه تو کامنت هاتون ازش اسم میبری اونم ب شکل ناراحتی و غم
خواستم یه جمله از استاد الهی قمشه ای بگم
که میگفت
30 سال پیش پدر را دفن کردیم و هنوز سر مزارش نرفتم چون میدونم او زنده است ما هستیم که مرده ایم
شماهم مادر گرامی تون و بیشتر از این اذیت نکنید اونا زنده هستن
استاد گفت پسر کوچیکم فوت شد خیلی گریه کردم
یهو یادم اومد که من تو سمینار ها یه چیز دیگه میگفتم گفتم بچه من نبود که خدا چند صباحی سپرده بود دست من الانم از من پس گرفته
شماهم داغ مادرتون و فراموش کنید و ب زندگی خودتون برگردید و روزهای خوبی و رقم بزنید
یه پیشنهاد دارم واستون (حتما دوره 12قدم و شروع کن خودت متوجه میشی قانون چی میگه )
ببخشید پر حرفی کردم
اینارو ب حساب نصحیت کردن نزار ب عنوان یه گفتگو خواهر برادری قبول کن
هر جا هستی شاد و سبز و ثروتمند باشی
پیام منو از شهر اشتهارد کرج
دربافت میکنی
ب امید دیدار یا حق
،،،هو،،
سلام خانم شهریاری
الهی شکر
کامنت شما هم به ما انرژی داد
ببخشید من اومدم 5ستاره بدم ولی اشتباهی دستم خورد 4ستاره شد،
در صورتی که این کامنت شما و انرژی شما، هزار ستاره هم کم داشت،
خیلی خوشحالم که خداوند هدایتم کرد که به اندازه ی یک کم، بتونم به شما کمک کنم،
الهی صد هزار مرتبه شکرت
موفق و ثابت قدم باشید انشاءالله در این مسیر
یاحق
سلام به خانم شهریاری آماده
چه کامنت زیبای در جواب علی آقا نوشتی یک لحظه فکر کردم دارم قسمتی از یک رمان رو میخونم
وقتی نوشتی که عمه خانم ساعت 6صبح پیام داده شام دعوت کرده با اون حالت نوشته ات خیلی خندیدم
ولی شما میتونی یک رمان واقعی بنویسی یعنی با جمع آوری کامنتهات در پایان مرخصی یک کتاب برای چاپ آماده کنی
چرا میگم رمان
بخاطر اینکه رمان همیشه شخصت های خیالی داره وباهم گفتگو میکنند ویا…
ولی خوبی نوشته شما اینه که شخصیتهای داستانت واقعی هستند
اول مرخصی یواش یواش دورو برات عادت میکنند که باشما چطوری برخورد کنند
شادو سلامت و موفق باشی
به نام خدای مهربان
سلام سعیده جانم
دخترر بهت تبریک میگم، خیلی خوشحال شدم بخاطر این قدم مهم زندگی ات که قدمی در جهت قدم های اصلی بعدی، الحق که شایستگی بهترین ها رو داری.
برایت بهترین ها رو از خدای منان آرزومندم.
در پناه حق کنار دخترای گُلت شادو خرم باشی
سلام به شما سعیده جان
خیلی خیلی ازت ممنونم که این کامنت رو نوشتی
کلمه به کلمه ش برای من درس بود ، آگاهی بود …. میتونم از توکل کردن های تو ، از تسلیم بودن هات ، از عمل کردنت به نشانه ها و هدایت های خداوند ، حسابی یاد بگیرم و اون رو توی مسیر زندگی خودم اجرا کنم
دوست عزیزم
در پناه خداوند باشی و هر روز در حال پیشرفت در مسیر علاقت
سلام و خدا قوت خدمت شما خانم شهریاری
چقدر لذت میبرم میبینم یک نفر اینقدر توکل داره اینقدر رهایه اینقدر توحیدی عمل میکنه
من این داستان شما رو دارم از اول دنبال میکنم از پاسختون به محمد جبلی عزیز اگه اشتباه نکنم
واقعا عالی عمل میکنین
انشاالله یک روز رو میبینم که مثل آقا رضا بیاین جلو دوربین بگین من تونستم من رفتم من عمل کردم من نتیجه گرفتم
با همین فرمون برین حتما نتایج فوق العاده میگیرین بخواست الله مهربان
موفق باشید
سلام سعیده جان کامنت تاثیرگذارت رو خوندمو لذت بردم ازش بهت تبریک میگم که کارهات روون پیش رفت و با مرخصیت موافقت شد قطعا که روی شانه ی خدا نشستی عزیزم و ایشالله همه چی همین طور عالی برات پیش بره؛ خدایا شکرت بخاطر وجود دوستانی مثل شما که مسیرشون رو انقدر قشنگ برامون مینویسن قدم به قدم تا یه تلنگری بشه واسه هممون که تو این مسیر هستیم و تسلیم هدایت خداوند باشیم،من دنبالتون میکنم و دوست دارم همیشه همین طور با شور و هیجان بیای از نتایج توحیدیت برامون بنویسی…
سعیده جانم دستت رو به گرمی میفشارم و از اینکه در این مسیر زیبا و در این بر آوردن جنگلت از زیر خاک داری ما رو شریک مکنی بی نهایت از سپاسگذارم
قطعا نوشته هات من رو دلگرم میکنه
استادم ممنونم که هر لحظه دارید به ما یاد آوری می کنید که کامنت های سایت ما یک گنجینه هستن از اونها غافل نشید
من هی که میخوام غافل بشم از خوندنشون یاد حرف استاد میوفتم
و از دیروز که به خودم تعهد دادم برای تغییرات جدی هدایت شدم به کامنت زیبا شما سعیده عزیزم
شادیتون روز افزون
به نام خدایی که بی نهایت عادله و به ما قدرت خلق زندگیمان را عنایت کرده
سلام سعیده خانم ، خواهر عزیزم
چقدرررر چقدرررر خوشحال شدم و ذوق کردم به خاطر این نتایج بی نظیرت
به خاطر این حد از ایمان و توکلت اشک تو چشمام جمع شد دختر
به خدا من از همین جا موبایل رو گذاشتم زمین به افتخارت دست زدم
ماشاالله واقعاً دست مریزاد من تمام کامنت های قبلی شما هم مطالعه کردم
آفرین به غیرت و شجاعتی که نشون دادی برای ماندن در مسیر درست و احساس خوب
آفرین که با ایمان رفتی دوقلوهای افسانه ای « دخترها رو میگم:) » گذاشتی گرگان
آفرین که به هدایت الله اعتماد کردی درخواست مرخصی 3 ماهه کردی
آفرین که اینقدررررر زیبا و روان می نویسی اینقدرررر بی شیله پیله ای اینقدر خودتی بدون ادا بدون ماسک
اخ که من چقدر خودم همیشه سعی می کنم صاف و صادق باشم
و چقدررر هم آدم هایی مثل شما و آقا حمید و بقیه دوستان که اینقدر شفاف می نویسن دوست دارم
اصلاً می دونی چه خیری داره گسترش پیدا می کنه با دل نوشته هایت؟؟
می دونی چقدرررررررررر ایمان من قوی میشه و برات آرزوی خوشبختی و حال خوب و رسیدن به اهداف می کنم؟؟
می دونی چقدر هر سری دقیقاً زمانی که نیاز دارم هدایت میشم به کامنت های شما که سراسر توحید و حس خوبه
همین امروز صبح دو تا اتفاق در حوزه کاری خودم افتاد که حالمو گرفت و داشتم هی فرو میرفتم تو باطلاق !!!
داشتم و دست و پامیزدم
فریاد میزدم خدایا کمکم کن از گمراهان نباشم کمک کن که از این کفر و شرک بیام بیرون
اومدم تو اپ ایمیلم…
به چند نا کامنت از دوستای نازنینم خوندم یه کمی یه ذره حال بدم کمتر شد تقریبا رسیدم به حالت خنثی
داشتم میرفتم بیرون از ایمیل برم سراغ یه کار دیگه که یهویی حسم گفت بابا فقط یه ایمیل دیگه مونده!!
اونم کامنت سعیده خانمه! می خواهی از دستش بدهی؟؟ اینم با عشق بخوان بعد برو دیگه!!!
و خدا رو شکر که گوش کردم به هدایت الله و الان چقدرررر حالم خوبه
سعیده خانم خیلی دوستت دارم خواهر عزیزم اینو با قلبم برایت نوشتم
خیلی تحسینت می کنم و به طرز عجیبی از موفقیت هایت لذت میبرم
من خیلی آدم تحسین گری نیستم
ولی خب نسبت به دیگران انصافاً میزان حسادت هام هم خیلی کمه
« البته میدونم باید روی وجه تحسین کردن و تصدیق کردن بی نهایت زیاد کار کنم ها ولی خب واقعیت وجودی الانم اینه :) »
جالب اینجاست به طرز عجیبی از موفقیت ها و دست آورد های شما خوشحال میشم و ذوق میکنم به خدا خیلی کم پیش میاد من اونقدر خوشحال بشم که اشک شوق تو چشمام جمع بشه….
خدا رو شکر به خاطر وجود ارزشمندت
امروز صبح تازه بیدار شده بودم کامنت بی نظیر شما در جلسه 2 عزت نفس هم خوندم چقدرررر لذت بردم از خود افشایی هایی که داشتی
از عزت نفس بالایی که داشتی برای پذیرفتن ایرادات شخصیتی خودت و اقدام عملی برای رشد و بهبود در اون زمینه ها
دیگه وقتش شده امروز به قولی که به خودم دادم عمل کنم برم شروع کنم به مطالعه راجع به گرگان :)
هر کجا هستی در پناه الله مهربانی باشی
سلام به همه ی عزیزان سایت
سلام سعیده جان
بسیار لذت بردم از خوندن این کامنت و کامنت قبلیت.
ممنونم که مسیری که طی کردی رو نوشتی و از تجربیاتت گفتی.
برات بهترین ها رو آرزو میکنم در زندگی و رسیدن به چیزی که دوستش داری و خواسته ی قلبیت هست.
الهی شکر که ارتباطت با خدا عمیق تر شده و مو به مو به هدایت های خدا چشم گفتی و مسیر برات هموارتر میشه هر لحظه.
خیلی تحسینت میکنم که پر قدرت مسیر درست خودت رو ادامه میدی فارغ از نظرهای دیگران.
چقدر آدم آرومه و مطمئنه وقتی به فرکانس منبع وصله، میدونه چیدمان خدا بهترین و کاملترین.
الان صبح جمعه است و من روزم رو با خوندن کامنت جذاب شما آغاز کردم.
برای همه بهترین ها رو از خدا می خوام.
الهی شکر برای همه چیز
الهی شکر برای همیشه
به نام رب جهانیان
سلام سعیده خانم
خدارو شکر بابت نتایج عالی که از قوانین بدون تغییر خداوند گرفتی.
راستش من اول چون هم فامیلم بودی و جالبتر اینکه منم اسم یکی از خواهرهام سعیده هست از روی کنجکاوی کامنتون رو خوندم.و خداییش اشکم در اومد از شوق.احسنت تبارک الله به این حد از تعهد و تلاش و تسلیم خداوند بودن ماشالله. الله اکبر
تبرررررررررررییییییییک
خدایا شکرت
برایت آرزوی بهترینها رو دارم خواهر گلم.
سلام سعیده ی عزیزم
تجربیات نابت از زندگی احساس بسیار خوبی ب من دست داد و من لذت بردم از این همه پلن های زیبایی ک خدا برات چیده چقدر هم قشنگ چیده اگ یکی از بیرون ببینه باورش نمیشه ولی کار خداست حرف ندارع توش هیچ اما و اگری نیست سعیده بهت افتخار میکنم ک خدا آنقدر برات خوب چیده ک خودت خواستی و خدا هم برات خواسته ..من هم چند مورد از این پلن های زیبا تو زندگیم دارم ی روزی حتما میگم ..
خداروشکر میکنم بابت این همه زیبایی این همه دقت ونظم
عاشق این نظمشم.منتظر نتایج زیبای دیگت هستم
سعیده جان
میخواستم بخوابم و با خودم گفتم روی فایل جدید که کامنت گذاشتی اون موقع بیام و برات بنویسم
اما دیدم واقعا نمیتونم
یعنی صدای بارون رو که شنیدم
با خودم گفتم بیام و باهمین حس خوبم برات بنویسم
میدونی…هدایت شدم به پروفایلت و چندین تا از دیدگاهات رو خوندم و چقدر لذت بردم
میدونی یکی از دلایلی که دوستداشتم حتما برات بنویسم این بود که
همین میشه گفت دیگه دوروز پیش بود که بیمارستان بودم تا خواهرزاده ی عزیز و زیبا دوستداشتنیم بدنیا بیاد و روی ماهشو ببینیم بالاخره
دیگه طاقت نداشتم بخدا (خنده)
وقتی صبح شد و یکی یکی پرسنل وارد شدن و روابطشون رو که باهم دیدم و کلا اون حس و حال بااینکه نیاز به خواب داشتم اما دوستداشتم که نگاهشون کنم چون قبلا هم گفته بودم افرادی که بهم حس خوبی میدن رو نگاهشون میکنم و یجورایی انگار سپاسگزاری میکنم انگار میرم تو دنیای دیگه
خلاصه سعیده جان چقدر برام جالب بود
میدونی تا قبل از اون روز اصلا اینجوری به این شغل به این مکان یعنی بیمارستان اینجوری نگاه نکرده بودم
اینجوری شاد و مثبت ندیده بودمش
انگار یه دنیای دیگه بود که اتفاقا بسیار زیبا بود
یه چیزی مثل دنیای ورزش تو باشگاه موقع تمرین برای من
و الان دیدم که شماهم فکر کنم پرستار هستید و خیلی برام جالب بود که دقیقا الان تو همین روزا با شما آشنا شدم
سعیده جان سپاسگزارم برای تمام دیدگاه های فوق العاده ات
سپاسگزارم که مینویسی برامون
حتما ادامه بده بازهم.
سلام سعیده عزیز
خالق جهان هرکس خودشه چون باورها و فرکانسهاش هستند و دگر هیچ و این موضوع را بینهایت زیبا توضیح دادی و اینکه تسلیم بودن برای خدا همیشه جواب میده و کافیه انجامش بدیم واینکه ماباید قدم برداریم چون خدا بی نقصه ،جهان بی نقصه فقط من باید سهمم را انجام بدم ومطمئن باشم در زمان و مکان مناسب آنچه من میخوام بهم داده میشه به سادگی
جهان بیسش سادگی و فراوانیه باید بپذیریم این روند زیبای جهان را و با قوانین خودمون را مطابقت بدیم
تشکر میکنم ازت بابت این کامنت عالی منم دوست دارم کامنتم جز بهترین ها باشه و میشه تبریک که کامنتت انتخاب استاد بود
سلام سعیده جان، هر دو کامنتت بی نظیر بود و چه حال خوبی به من داد،امیدوارم پاسخ صبرت، غلبه به ترس هات و ایمانت رو دو چندان بگیرید ، با این که پدرم برای منم وضعیت مشابه شما خیلی سخته چه برسه که شما که مادری ،از رفتاری که در قبال خالق داشتی حسابی درس گرفتم
همیشه موفق و سر شار از عشق الهی باشی.
سلام سعیده ی عزیز =)
هر دوتا کامنتت رو با ذوق و شوق فراوون خوندمشون.
و چقدر لذت بردم از ایمانت
از تعهدت به گفته ها و عمل کردن بهشون،
و از صمیم قلبم تحسینت کردم. و وقتی که کامنتت رو خوندم چقدر حسم خوب شد ،چقد ارومتر شدم، و خداروشکر کردم که به کامنت قشنگت هدایت شدم =)
برات از صمیم قلبم آرزوی آرامش قلبی عمیق و ایمانی فوق العاده میکنم.
بابت وقت گذاشتن و نوشتن این کامنت که برای من الهام بخش بود وکمک کرد ایمانم قوی تر بشه ممنونم ازت.
و چقدر کارقشنگی کردی که لینک کامنت قبلی ات رو گذاشته بودی که سریع پیداش کنیم.
و چقد خوب که خود ایه های قران رو مینویسی و میاری تو کامنت
در پناه خداوند =)
سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام .از خوندن کامنت زیبات اشک شوق ریختم .چقدر زیبا تسلیم بودن وسرسپردگی به هدایت های الهی رو توضیح دادی کامنت زیبات رو در الهی ترین زمان ممکن خوندم واین هدایت زیبای خداوند بود .همه ی ما در این مسیر زیبا روی شونه های خداوند سواریم واون ما رو آسون کرده برای آسونی ها .منم کارمند علوم پزشکی هستم وایمان دارم به زودی هدایت میشم به کسب ثروت از مسیر علایقم. عاشقانه دوستت دارم وبراو بهترینها رو آرزو دارم .
سعیده جان من هم این کامنتتو خوندم و هم اون لینکی که گذاشته بودی و میخوام بهت بگم تو قطعاا الان دست خداوند بودی برای من .
من مدت هاست درگیر اینم که از کارم استعفا بدم یا نه و ب شدت درگیره ذهنم و امروز واقعا از خدا خواستم حرف بزنه باهام نشونشو بهم بگه
این فایل استاد امروز نشونه روز من بود با اینکه همین دو سه روز پیش دیده بودمش با اینکه بر کردم و گفتم کامنت میخونم قطعا تو کامنتا خدا باهام حرف میزنه و وقتی دوتا کامنت تورو خوندم واقعا بغض کردم از این ایمان خالصانه و نابی که داری ..
خدایاشکرت
بهترین هارو برات ارزو میکنم سعیده عزیز و مطمئنم بهترین اتفاقات برات رخ میده
به امید الله
ممنون از سعیده جان که آگاهی ها و مسیر هدایتت رو برای ما به اشتراک میزاری
از دوستی و مصاحبت باهات بسیار لذت میبرم
آشنایی من با سایت عباس منش دات کام از طریق تو بود. الان خیلی خوشحالم که سال1401 رو با آموزه های استاد سال بسیار متفاوت و پر ثمری رو پشت سر گذاشتم.
سلام و درود
سلام بر دوست گرامی ، من هم کامنت قبلی رو با عشق خوندم و هم این کامنت زیبا رو که واقعا وقتی روند پیشرفت کارهاتون رو توضیح میدین به این ذهن سیمانی و نجواگر من ضربه میخوره که میشود دیدی یه موفقیت دیگه از دوستان اومد و از هدایت خداوند نوشت و دیدی خدا به بنده های جواب میده و جز خیر و خوبی چیزی نمیخواد فقط ما باید خودمون رها وتسلیم خودش کنیم
ممنون و سپاس بیکران بابت این کامنت زیبا
سلام سعیده نازنینم
عاشق کامنتهاتم عاشق اینم که با دقتهر چه تمامتر بخونم و بخونم و بخونم چون با خوندن کامنت های بچه غرق در کنترل ذهن میشم
غرق در حال خوب میشم
چقدر توحیدی بودنت روتحسین کردم
چقدر رهابودنت رو رها کردم
الهی که غرق در هدایتهای الله بی بدیلم زندگی پر از نشاط داشته باشی
الهی که هر روز با تعهد بیشتر بیای وبنویسی
و من بیام و بخونم و لذت ببرم
چقدر خوب به قرآن اشراف داری
تحسینت میکنم
عاشقتم مرضیه جانم
در پناه الله شاد پیروز خوشبخت عاقبت بخیر باشی
درود0براتون آرزوی موفقیت دارم0
من چند سالی از کامنت ها دور بودم و اولین کامنتی که خوندم شما بودین که در حین مطالعه کامنتتون همش مسیر رسیدن به اهداف خودم برام مرور میشد که چقدر راحت با کارکردن روی خودم مسیر برام واضح تر میشد و هدایت میشدم و براحتی بهشون می رسیدم0
مرسی که به یادم آوردین مسیر و قانون رسیدن به خواسته ها رو0
سلام سعیده جان دوست عزیز هم فرکانسی آفرین به تو که با استمرار در عمل به قانون تونستی به نجواهای شیطان نه بگی و ذهنتو کنترل کنی و هدایتهای خداوند رو ببینی و درعالم خواب وبیداری بشنوی وبهش عمل کنی.تحسینت میکنم که مثل بقیه دنبال وام نبودی . الهی به زودی به کاری که بهش علاقه داری هدایت بشی و بیای ونتیجت رو برامون کامنت کنی وما لذت ببریم ازنتایجت .
درپناه خداوند باشی دوست عزیزم.
سلام به سعیده خانم خوشحال
از نوشته ات لذت بردم از مسیری که بالذت برای رسیدن به خواسته ات طی میکنی و با رعایت قانون تکامل توجه میکنی
وهر نشانه که برات میاد بادید خیر به آن مینگری مطمعنا نتیجه هم خیره
چیزی که دلنوشته ای شمارو برام جذابتر میکنه
اینه که در هر قسمت از فایل نتایجی که در مسیر خواسته هایت رو بدست میاری برایمان بازگو میکنی
که این باعث میشه ما راحتتر به قوانین که استاد بسیار در باره اش صحبت میکنند وفایل تهیه میکند
با فعل شدن درک کنیم که بله قانون
احساس خوب =اتفاق خوب
یا الخیر فی ماالوقع درسته واین ما هستیم که با عمل کردن به قانون به نتیجه دلخواه میرسیم
البته برای رسیدن هر نتیجه ای زمان باید گذاشت ولی سرعت بخشیدن به این زمان نیازمند کانون توجه مدتزمان در احساس خوب ماندن ودوری از وردی های منفی به ذهن است
ازبابت رسید به قسمت اول خواسته ات وموافقت با مرخصی شما تبریک میگم
باز منتظر نتایج بزرگتر شما هستم
تا بنویسی وما را در همقدمی خود مصممتر کنی
شاد وسلامت وموفق باشی
سلام خانم شهریاری وقتتون بخیر
امیدوارم حالتون عالی باشه.
وقتی داشتم کامنتتون رو میخوندم از شدت هیجان قلبم تند تند میزد از داستان ها و هدایت هایی ک براتون اتفاق افتاد
از ایه ای ک اوردین از دست و پاهایی ک قبلا میزدید و الان روی دوش خدا نشستید و دارین کم کم زندگی دلخواهتون رو خلق میکنید. چقدر تحلیلی ک خودتون از هدایت هاتون داشتید زیبا بود واقعا تحسین برانگیزه این حد از تسلیم بودن و عملگرایی. دیدن نشانه ها و ایمان بهشون. ان شالله که شاهد خبرهای عالی تری از شما خواهیم بود.
شخصیت توحیدی شما بسیار زیباست. شاد و اروم باشید همیشه
سلامی پر از شادی
ممنون از دوست خوبمون خانوم شهریاری کامنت پر بار و عالی بود واقعا که فایل های استاد یک طرف و کامنت های بچه های سایت ی طرف لذت برم از خوندن کامنتتون امیدوارم موفق باشید تو زندگیتون و به خواسته هایی که دارید برسید
شاد زندگی کنید
سلام
«یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی؛ای فرزند آدم، همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
———————————————————————-
من؟ منو بخاطر خودت خلق کردی؟
واسه چی؟
منی که تو قرآن بارها از من بد گفتی!!
گفتی انسان عجوله، انسان حریصه، انسان ناسپاسه، الان میگی همه چیز را برای تو خلق کرده ام و تو را بخاطر خودم؟؟
تو که بی نیازی، من به چه درد تو میخورم؟
اصلا کِی میتونم برای تو باشم؟
خداوند میگه، من میدونم که انسان عجوله، حریصه، ناسپاسه، ولی تو میتونی به خودت برسی، خودت رو بسازی، آرایش کنی، خوشگلتر بشی، اونموقع من مشتریه تو میشم.
یعنی خداوند منو میخواد ولی نه به هر سر و وضعی، من برای رسیدن به مقامی که خداوند مشتریه من بشه باید که خدایی باشم، وقتی که خودم رو آینه جمال الهی کنم.
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
———————————————————————-
خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی
من چطور میتونم خودم رو اون جنس مورد دلخواه خداوند کنم؟
منی که نه حیوان هستم و نه فرشته، منی که هم از خاکم و هم روح الهی در منه، حالا بیام خودم رو اونقدر سیقلی کنم تا خداوند خودش رو در من ببینه؟؟؟
چطوری؟؟
تو به روح بیزوالی ز درونه باجمالی
تو از آن ذوالجلالی تو ز پرتو خدایی
تو هنوز ناپدیدی ز جمال خود چه دیدی
سحری چو آفتابی ز درون خود برآیی
———————————————————————-
خدایا تو چی میگی؟
از یه طرف ایراداتی دارم که تو قرآن به صراحت بهم گفتی، از یه طرف میگی منو بخاطر خودت خلق کردی، از اینور با تمام ایراداتم اونقدر بهم لطف و محبت داری که دنیا و تمام کیهان و ذرات عالم رو بخاطر من خلق میکنی؟
چیکار کنم؟ چطوری به تو برسم؟ چطوری جبران کنم این محبتهات رو؟؟ منِ ضعیف و ناتوان
خوشا وقت شوریدگان غمش
اگر زخم بینند و گر مرهمش
گدایانی از پادشاهی نفور
بامیدش اندر گدائی صبور
دما دم شراب الم درکشند
وگر تلخ بینند دم درکشند
نه تلخ است صبری که بر یاد اوست
که تلخی شکر باشد از دست دوست
ملامت کشانند مستان یار
سبکتر برد اشتر مست بار
اسیرش نخواهد رهائی زبند
شکارش نخواهد خلاص از کمند
سلاطین عزلت، گدایان حی
منازل شناسان گم کرده پی
به سروقتشان خلق کی پی برند
که چون آب حیوان به ظلمت درند
چو پروانه آتش به خود در زنند
نه چون کرم پیله به خود برتنند
دلارام در بر دلارام جو
لب از تشنگی خشک در طرف جو
که آسوده در گوشه ی خرقه دوز
که آشفته در مجلسی خرقه سوز
به تسلیم سر در گریبان برند
چو طاقت نماند گریبان درند
خداوند میگه خودت رو در یاب، به خودت باز گرد، خودت رو بشناس، اونوقت اون مطاعی میشی که من مشتریش میشم، بشرطی که به خودت بها بدی، چون من جنس کم ارزش نمیخوام، من جنسی میخوام که قیمتی باشه، اصلا چیزی باشه که در شان و مقامه خداونده عالم و عالمیانه، اصلا جنس بی ارزش و یا کم ارزش در شان من نیست.
تو به روح بیزوالی ز درونه باجمالی
تو از آن ذوالجلالی تو ز پرتو خدایی
تو هنوز ناپدیدی ز جمال خود چه دیدی
سحری چو آفتابی ز درون خود برآیی
انگار مولانای جان، میدونسته که چطوری میشه انسان خودش رو بتونه آماده کنه واسه خداوند، یعنی خودش رو تبدیل کنه به جنس مورد دلخواه خدا، که خداوند مشتریش بشه.
تو چو باز پای بسته تن تو چو کنده بر پا
تو به چنگ خویش باید که گره ز پا گشایی
یه سوال؟؟
مولانا چطوری تونسته که بدونه؟
ازکجا به این آگاهیها رسیده که انسان چطور میتونه خدایی بشه؟
درخواست کرده؟ آره، از خداوند هدایت خواسته، از خدا خواسته که اونو هدایت کنه، راهنمایش کنه، و استمرار داشتن و نشان دادن شور و اشتیاق برای رسیدن به جواب، باعث شده خداوند راه و رسم و طریقت وصال رو بهش الهام کنه.
آره، خواستن، درخواست کردن، قدم برداشتن و هدایت خواستن، راه رسیدن به هدفه.
برگردم به اون آیه :
«یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی؛ای فرزند آدم، همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
———————————————————————-
واسه رسیدن به هدف (خدایی شدن، در شان خداوند بودن، به مقام خلیفه گی رسیدن) باید بخوام، باید تصمیم بگیرم که میخوام و این خواستن توانستن است.
ببین، استاد خواسته، تصمیم گرفته، و چون در تصمیمش و خواستش ثابت قدم بود و در سوال خود استمرار داشت، مسیر رو رها نکرده دلسرد نشده، خداوند هم پاسخ داده.
اینم یه الگوی دیگه، آقا رضای عزیز که چقدر عالی و قدم به قدم اومد و توضیح داد، که چطور خواست، چطور استمرار داشت، و چطوری رسید.
اون آیه خداوند رو کسی درک کرده که به خودش بها داده و خودش رو هر روز ارزشمندتر کرده و داره ارزشمند تر میکنه و وقتی خداوند هم مشتری چیزی باشه بی شک خوب بها میده، و جوایز، و پاداشها، نعمتها، ثروتها از در و دیوار عالم به سرت میریزه و دیگه تو اونموقع وارد بهشت خداوند شده ایی، و میرسی به اون نقطه که میگی:
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
———————————————————————-
ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّه
———————————————————————-
ممنون آقا رضا که الگوی خوبی شدی برامون
و استاد عزیز سپاسگزارم که الگوی خوبی تربیت کردی، و بی نهایت خدا رو سپاسگزارم بخاطر وجود شما عزیزان
عاشقتونم
موفق و پیروز باشید
اگه بخوام از آقا رضای عزیز یک نکته رو الگو برداری کنم، از صدها نکته مثبتی که دارن، بگن فقط میتونی یکی رو انتخاب کنی، میگم “آقا رضا خودشه” نقش بازی نمیکنه، اونیکه استاد زیاد تو دوره ها و فایلها فرمودن، خودت باش، نقش بازی نکن، الکی نخواه که رول بازی کنی، ادا در بیاری، مثل انیشتین که استاد زیاد مثال میزنن، مثل نوزاد که استاد مثال زدن، مثل نوزاد، مثل بچه ها باش، طبیعی، خودت باش، مثل آقا رضا، هرچی هست روئه، واین نشون میده که چقدر عالی با خودش در صلحه، چقدر عالی جهان و قانون رو درک کرده، با وجود اینکه من اکثرا با خودم در صلح هستم، باز این نکته مثبت آقا رضا رو برای خودم الگو میکنم، چون میدونم اولین قدم برای رسیدن به عزت نفس، درصلح بودن با خوده، و عزت نفس داشتن، دروازه رسیدن به خواسته هاست.
حتی وقتی فایلهای استاد عباس منش رو هم که میبینم همیشه صلح با خود در زندگی استاد، منو شگفت زده میکنه.
به نام خدای مهربان
سلام به آقا جمال سرشار از جمال
کامنتت تان سرشار از عطر خدا بود و باید به احترام شما که چقدر زیبا نوشتید ایستاد و کف زد.
اشک هایم امان نمیداد ببینم، راستی، کامنت بچهها چرا اینطوری اند آبرو واسه آدم نمیذارند، اشکت رو درمیارن و کار نداره کجایی و کی نشسته ننشسته. من که دیگه جرات نمی کنم پیش کسی کامنت بخونم، باید برم تنهایی با یه جعبه دستمال کاغذی بشینم و بخونم و دستمال بکشم.
مررررسی آقا جمال که ما را بردی به آسمان ها.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به دوست عزیزم رضوان جان
دختر خودتم خیلی عالی مینویسی
جدیدن کامنت هات را میخونم
تحسینت میکنم ک فعال هستی
راست میگی عزیزم
منم جرات نمیکنم کامنتها رو تو جم بخونم
هر زمان کامنت خوندم اشکام امان ندادن سرازیر میشن
در پناه حق شاد و ثروت مند باشی
سلام
جمال عزیز چه کردی با ما
چقدر این کامنت خدایی بود
چقدر فرکانسش خالص و ناب بود
اشک شوق رو ب چشمم آورد
واقعا سپاسگزارم بابت این وجود الهی و ارزشمندت
از خدا میخوام هر لحظه با خودش عشق بازی کنی
از خدا میخوام هر روز و هر لحظه بهتر و بیشتر خودمون رو، وجود ارزشمند خودمون رو بشناسیم که مَن عَرَفَ نَفسَه، فقد عرف رَبَّه…
بی نهایت ممنونم جمال عزیز
سلام الهه جان خوبی عزیزم
چقدر دلم برای کامنتاتون تنگ شده بود و از خدا خواسته بودم الهه جان باز کامنت بنویسه
الهه این جمله ی من عرف نفسه فقد عرف ربه رو تو کتاب دینی دبیرستان اولین بار بودکه دیدم با خودم میگفتم یعنی چی
و هنوزم که هنوزه این جمله تو وجودم تکرار میشه یعنی من چه جوری باید خودم بشناسم که به شناخت پروردگارم برسم
امیدوارم به این آرزوی قشنگ و الهی ام برسم به زودی زود
درپناه خدا شاد و ثروتمند و در آرامش باشی
سلام به اقا جمال بزرگوار
عالی شروع کردی زیبا انتخاب کردی
از آیه که گفتی از اشعاری که استفاده کردی
درسته خدا انسان وبرای خودش خلق کرده کدوم آدم رو
زیبا باشه از درون
زیبا گفتگو کند
زیبا حرکت کند
زیبا گوش کند
زیبا تماشا کند
زیبا ببیند
زیبا عمل کند
زیبا بنده گی اورا کند
زیبا احساس کند
زیبا خلق کند
وزیبایی جهان را گسترش دهد
کی میتونه این کار انجام بده کسی مثل رضای عزیز و…که باور ناب دارند که خدا میتواند او میدهد
کسی مثل استاد عزیز که تسلیم محض به هدایت الله است
ودر این فایل چقدر زیببببببا استاد گفتن ومقام انسان رو بیان کردن وان هم اینه که
کار انسان شایسته بایسته وخدایی
چیزی جز خلق ارزش نیست میتونم بگم شاید پر معنی ترین جمله ای بود که تا بحال شنیدم
و باالگوهای زیادی هم میتونیم ببنیم
کسانی که ما تا به امروز فکر میکردیم فقط دنبال ثروتند ولی این دو کلمه استاد ما باید خلق ارزش کنیم
چگونه دید گاه مرا نسبت به ثروتمند شدن تغییر داد
و یک باور که همیشه من درگیرش بودم اینکه ما که چند صبای دیگر از دنیا میریم چه خبره این همه مال اندوز ودنبال پول وثروت هستیم
ولی این فایل بسیار عالی استاد به ما فهماند موضوع واقعا عدد بانکی نیست
بلکه رسالت انسانی ما خلق ارزش کردن است
تا جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم
تا هم دست مریزاد بگیم به خدای خودمون که چه موجودی خلق کرده
وانجاکه خدا بعد از خلق انسان به خودش تبریگ واحسنت میگه
اینجاست که به فرشتگانش دستور میده برای من سجده کنند
کار ما دراین دنیا چیزی جز خلق ارزش ارزش ارزش ارزش …..نیست
سپاسگزارم از استاد عزیز چه بیانات زیبا وشیوایی را برای مان به ودیعه گذاشتن
واز شما دوست هم سپاسگزارم که باکامنت زیبایت مرا برای نوشتن این مطالب به وجد آوردی
شادو سلامتو موفق باشی
بنام رب العالمین
سلام به روی ماهتون آقا جمالِ عزیز
سپاسگزارم از کامنت بینظیرتون ،فوق العاده بود
چه ترکیب بینظیری از قرآن و اشعار خلق کردین
چقدر احساس قشنگی بهم داد خوندن کامنت شما ،خدایا بینهایت سپاسگزارم که با انسانهای فوق العاده یی هم زمان و هم مکانم
خدایا سپاسگزارم ،
چقدر استاد روح بزرگی داره که همچین فضایی و مدیریت میکنه و چقدر زیبا عمل کرده که شاگردانی همچون شما ،آقا رضا و همه خانواده عزیزم رو کنار هم جمع کرده و مدیریت میکنه
خدایا بخاطر وجود انسان بزرگ و بینظیرت (استادِ عشق ) سپاسگزارم
کامنت شما از عالم دیگه بود چون با خوندنش پرواز کردم
در اوج باشی آقا جمال عزیز
سلام دوست عزیز
بی دلیل نیست که پنج تا ستاره دارید. عالی بود عالی . چقدر کامنت شما زیبا بود. اشعار زیبای مولانا آیات زیبای خدا . و تفسیر شما . بسیار لذت بردم
چطوری میتونیم همون ادمی بشیم که خدا میخواد؟ و جوابش را شما دادید . از خودش بخواهید تا هدایتتون کنه.
واقعا ممنونم . که کامنتها عالی . واقعا دوست دادم به تک تک کامنت ها پاسخ بدم و تشکر کنم.
چقدر درس داده این کامنت ها.
کتاب باشکوهی که هروز هم اپدیت میشه . هر روز مطلب جدید داریم برای خوندن .
در پناه خدا شاد و سعادتمند باشید
سلام به شما آقا جمال عزیز!
چطور سپاسگزارم وجودتون و این کامنت فوقالعاده باشم !
سپاسگزارم که انقدر قشنگ درک کردید و کمک کردید منم بهتر درک کنم و چقدر سرشار از توحید و خودشناسی بود…
چقدر خوب جواب سوالم رو گرفتم و خداوند هدایت کرد…
چقدر زیبا و به جا از اشعار استفاده کردید و توضیح دادید!
سپاسگزارم ازتون ، امیدوارم هر روز خدایی تر و موفق تر و خوشبختر در زندگیتون باشید، با آرزوی بهترینا برای شما!!
به نام خدایی که ما را از گلی بی ارزش آفرید و از روح لایتناهی خود جان بخشید و ماهم جزئی از خود خدا شدیم.
درود و عرض احترام آقا جمال عزیز
سپاس از کامنت فوق العاده عالی وزیباتون، خیلی حس قشنگ و حال آرامش بخشی به من داد. با شنیدن فایل های آقا رضا و توضیحات استاد و این کامنت زیبای شما منم هم تصمیم گرفتم اول به خودم و بعد خدای خودم تعهدهایی بدم که بتونم روزی برای رب خودم خواستنی و پذیرفتنی بشم.
با ورود به سایت اتفاقاتی برای من افتاد که شاید از نظر دیگران شکست بود و پس رفت ولی من میدونستم که جواب خواسته ای بوده که من از خدا خواستم.
روزی که از دفتر شرکت مشاوری که 20 سال کار میکردم و 18 سالش مدیر واحد بودم بخاطر شرایطی آمدم بیرون با حال بد، چه روزها و شب هایی که گریه نکردم که این دفتر رو من ساختم من به اینجا رسوندم و حالا….
عادت کرده بودم هر صبح سر کار قبل شروع کار می آمدم تو سایت و نشانه من رو میزدم گوش میکردم و بعد کارم رو شروع میکردم و کل روز هم موقع کار فایل های استاد تو گوشم و می شنیدم، تا اینکه یک روز بعد چند روز حال بدی برگشتم تو سایت و نشانه من رو طبق عادت زدم و خدا چقدر قشنگ جوابم رو داد هدایت شدم به ویدئو استاد درمورد اون تاکسی دنده آرژانتینی شون و ماجرای دزدیده شدنش تو بندرعباس و قولی که به خودشون موقعی که فهمیدن تاکسی دزیده شده دادن که حتی اگر پیدا بشه دیگه به اون کار برنگردن.
abasmanesh.com
و من به خودم قول دادم که دیگه به اون شرکت بر نمیگردم و هیچ شرکت دیگه ای نمیرم و برای خودم کار میکنم. استاد تو یکی از فایل هاشون میگن وقتی بچه ها میان تو سایت ما ممکنه همون چیزی رو که دارن(کار، رابطه داغون) یا هر چیز دیگه ای رو از دست بدن و بچه ها شاکی میشن چرا ما آمدیم که اوضاع بهتر بشه چرا بدتر شد؟
چون ما درخواست دادیم و فقط باید ایمان داشته باشیم، صبور باشیم و قدم هامون رو محکم برداریم تا نتیجه رو ببینم. و برای منم همین بود، چون وقتی می دیدم استاد از آزادی زمانی مکانی و مالی صحبت میکنه میگفتم منم میخوام وقتی یکی تونسته منم می تونم و دلیل اون شرایطی که پیش آمده بود تا بلاخره من تصمیم بگیرم بیام بیرون بعد از 20 سال درخواست من برای آزادی زمانی، مکانی و مالی بود.
الان تقریبا دو سال هست دارم برای خودم کار میکنم، از دوستان نقشه بردار کار میگیرم و تو خونه خودم اوایل با لب تاپم کار میکردم ( چون استاد میگن با هر چیزی که الان داری شروع کن) و من با لب تاپم شروع کردم بعد سیستمم رو از اهواز آوردم و الان با سیستمی که با درآمد همین پروژه ها خدا رو هزاران بار شکر ارتقاش دادم و پروژه های سنگین تر و بزرگتر رو براحتی کار میکنم. الان آزادی زمانی و مکانی دارم و هر موقع هر جایی که دوست دارم میرم حتی اگه پروژه داشته باشم با لب تاپم میرم هم کار میکنم هم لذت می برم از بودن با خانواده و دوستانم و خدا رو هزاران بار شکر از لحاظ مالی هم دستاوردهای خوبی داشتم و مطمئنم اتفاقات خیلی بزرگتری رو رقم خواهم زد به لطف رب الاربابم که وهاب و هادیه که من رو هدایت کرد به این مسیر زیبا (اگه حتی سختی هم هست باز لذت بخش هست چون من قدرتمندتر میشم)
سپاسگذارم از شما استاد عباس منش عزیز و مریم جان که با عشق بی کران تون عشق ورزیدن و در صلح بودن با خودمون و دیگران و رو به ما یاد دادین و میدین.
استاد منم مثل شما لر استان ک. گ. ب هستم برای ناهار آش کارده درست کرده بودم، به خودم گفتم یه روز تو آمریکا استاد رو دعوت میکنم و براشون آش کارده درست میکنم. عاشقتونم چون دست خدا شدین که بهتر از قبل مسیرم رو ببینم و قدم بردارم. ️
به نام خداوند بخشنده مهربان
و به نام خداوند اجابت کننده سریع
آقا جمال عزیز سلام و درود فراوان خدمت شما
سپاسگزارم به خاطر این کامنت عالیِ شما
چه عکس زیبایی دارید
چه لبخند زیبایی
چه اندام زیبایی
چه خالکوبی زیبایی
و چه وجود نازنینی دارید
خدا رو شکرگزارم برای حضور در این فضای روحانی و این سایت بی نظیر
کامنت شما رو کپی کردم در سیستم
باید چندین بار بخونم ، یاد بگیرم ، تفکر کنم و عمل کنم.
نیاز دارم به یاد گرفتن بیشتر و بیشتر
نیاز دارم به خواندن کامنت های دوستان نازنینی چون شما
نیاز دارم که درکِ بقیه دوستان از قوانین و نگاه زیباشون رو بخونم و یاد بگیرم
الان این جمله رو درک می کنم ، زگهواره تا گور دانش بجوی
دانش یعنی درس زندگی
دانش یعنی درک قوانین
دانش یعنی بهبود تا روز آخر
یعنی تا روز آخر نیاز به بهبود داریم
به قول استاد نازنین ، هر روز یک مقدار بهتر از دیروز
کامنت شما برای الانِ من بسیار کمک کننده بود.
در پناه الله مهربان همیشه شاد و موفق و تندرست و ثروتمند باشید.
دوست عزیز سلام
وااااقعا آفرین کیف کردم چقدر کلامتون زیباست چقدر قشنگه صحبت کردین چقدر ساده گفتین…
چه مثال ساده ای چه شعرهای قشنگی چقدر خوش سلیقه من هربار کامنت میزارم باخودم میگم فکر کنم خیلی قشنگ نوشتم بعد میام کامنت دوستانی چون شما میخونم باخودم میگم خدای من چقدر بعضی از آدمها کلامشون قشنگه چقدر نگاهشون قشنگه…
من خانم هستم و همیشه بیشتر خانم دیدم که بدنبال تغییر و آموزه هستم ولی همسرم مسیر منو قبول نداره و من اصلا ناراحت نیستم و بهش حق میدم همین که منو محدود نمیکنه و اجازه میده تو خونه راحت به فایل های استاد گوش بدم بی نهایت ازش سپاسگزارم که بهم احترام میزاره…
اما دیدن افرادی چون آقا رضا و تمامی اون دوستان آقا که از خودشون و نتایج گذاشتن بهم خیلی حس خوبی میده دارم واسه خودم باورسازی میکنم که هستن مردهایی که به این آموزه ها احترام میزارن برای اینکه این باور در ذهنم قوی بشه و با خودم بگم چرا که نه یه روزی همسر منم میتونه بیاد تو مسیر ببین چقدر آقا هستن که از نتایجشون گذاشتن ببین بعضی ها مثل شما که چقدر زیبا تایپ میکنید.. من واقعا وقتی یکی میبینم که جنس مخالف منه و راجب این چیزا حرف میزنه و کامنت میزاره واقعااااا کیف میکنم لذت میبرم ….
بازم تشکر میکنم بی نهایت از شما سپاسگزارم که با کامنت گذاشتن هم آگاهی میدین هم باورسازی منو قوی میکنید….
در پناه خدا
سلام دوستم افرین که اینقدر به همه انرژی مثبتت رو انتقال میدی از چهرت بشاش بودن درونت پیداست تبریک میگم بهت ،
خدا گفت بیام اینجا و هدایت شدم به این کامنت شما ، دوستم من اینقدر همسرم در جهت خلاف اموزه های استاد بود که فقط خود خدا میدونه یه سال به هر دری زدم نتونستم بیارمش تو مسیر ،با اینکه میدونستم توان تغییر کسی رو ندارم ولی خیلی برام مهم بود که همسرم همراه باشه چون من واقعا ارتباطم با تمام اطرافیان محدود و کنترل شده هست چون واقعا تو فاز من نیستند ،باورتون شاید نشه چند ماهیه دیگه بی خیال همسرم شدم چون مدام فرکانس هام بخاطر همسرم سینوسی میشد و بالا پایین زیادی داشتم ،ولی همیشه زوجهایی که تو سایتند یا اقا ها رو خیلی تحسین میکردم و با تمام وجود دوست داشتم تجربه کنم اینکه با همسرت مدام راجع به توحید و قوانین و فایلهای استاد صحبت کنی و….
الان یک ماهه همسرم ناخوداگاه اصلا نفهمیدم چی شد وارد سایت شده فقط و فقط فایل گوش میده حتی تو خواب مدام ابراز پشیمانی میکنه از گذشته و شکرگزاری میکنه بابت حال حاضر،ما دیگه گفتگوهامون کلا شده پیرامون فایلها و چکاپ خودمون ،من هنوز که هنوزه تو دفترم مینویسم خدایا یعنی معجزه کردن برای تو اینقدر راحته ،یعنی اینجور دلها رو نرم مبکنی ،یعنی الان که دارم مینویسم این روز رو تو رویاهام نمیدیدم ،فرانر از تصوراتم داره همه چی عالی پیش میره
خیلیم عااااالی خداروشکر خداروشکر چقدر خوشحالم که همسرتونم اومده تو مسیر خیلی عالیه…
خیلی خوبه انگار اینطوری هردوتا موتور های یک هواپیما بهم کار میکنه و خیلی سرعت میده به خواسته هاتون واقعا خوشحالم کردین…
انشالا خدا همه آدم هارو هدایت کنه من گاهی شب ها با دخترم با اینکه فقط 6 ماهشه بصورت درگوشی باهم دعا میکنیم میگم خدایا همسرمو هدایت کنه دلم میخواد اونم زندگی کنه اونم آرامش داشته باشه مخصوصا که الان فکر میکنم بیشتر از همیشه همسرم نیاز به خدا داره چون یکی دو روزیه با خانوادش به مشکل برخورده و قهره وقتی خودمو نگاه میکنم که چقدر راحت دارم زندگی میکنم یه جورای دلم میخواد اونم بخاطر خودشم که شده هدایت بشه…
هرچند بعضی از آدم دیر بیدار میشن ولی من ایمان دارم همسرم به زودی توسط خدای مهربونم هدایت میشه…
سلام به آقا جمال عزیز
سلام به استاد جان
آقا جمال کامنتتون فوقالعاده زیبا بود. چقدر زیبا نوشتید، تحسینتون میکنم به خاطر اینکه این مطالب زیبا و روحانی رو برامون نوشتید.
در تکمیل صحبتهای شما این آیه قرآن به ذهنم رسید:
وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی
(41) طه
و تو را برای خودم برگزیدم.
این آیه رو خداوند خطاب به حضرت موسی میفرماید، تو را برای خودم برگزیدم.
من از صحبتهای استادم یاد گرفتم که در قرآن بیش از هر پیامبر دیگه ای از حضرت موسی صحبت شده، موسی که بعضی جاها عصبانی میشه، یه جا خطا میکنه یه مصری رو میکشه، در مواجه با اون پیامبر (میگن خضر بوده) مدام بیصبری میکنه و میگه چرا این کار رو کردی و از این صحبتها، اما با تمام این صحبتها جزو پیامبران بزرگ خداوند میشه و خداوند با او سخن گفته و بهش گفته تو را برای خودم برگزیدم.
بعد استاد گفتن: همه ما یه موسی هستیم، همه ما میبینیم خصوصیات موسی در ما هم هست، یه جاهایی مسیر رو اشتباه رفتیم، یه جا ترسیدیم، شرک داشتیم، اما میتونیم برگردیم، خدا وقتی به حضرت موسی فرموده: وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی، یعنی داره به من میگه تو رو برای خودم آفریدم.
ممنونم از آقا جمال عزیز بابت کامنت فوقالعاده شون.
شاد و سلامت باشید.
خدای هدایتگر و مهربان تو را بی نهایت سپاس که من را در مسیر هدایت قرار دادی
تو را بی نهایت سپاس که من را با گروه خدایی عباس منش آشنا کردی، جایی که نه تنها استاد عزیزش،بلکه اعضای او هم رنگ خدایی دارند ،آقای جمال بزرگوار درود به شما و خداشناسی شما کامنت فوق العاده تاثیر گذاری بود به شدت به دلم نشست به خصوص انجا که گفتید ما میشیم مشتری خدا و خدا میاد دنبال ما.ممنونم
واقعا که باید گفت ” و کفی بربک هادیا ونصیرا”
من درحال گذراندن دوره جهان بینی توحیدی هستم و توی فایل جلسه 3 استاد به روند تکامل تاکیید میکنند، و من به شدت مستأصل بودم که در مورد مسئله ی من که یک مسئله مادی و پولی و شغلی نیست روند تکامل من چیه یعنی چی که تکاملی برم جلو چند روز بود که هی فایل را گوش میدادم و متوجه نمیشدم با خودم گفتم این روند تکاملی برای مسائل شغلی و مالی و …..است برای من چیه؟خلاصه که با وجود اینکه چندین بار فایل را مرور کردم متوجه نشدم که من چطور باید مسیر تکامل را پیدا کنم .از خدا کمک خواستم و روی کاغذ نوشتم ،تا اینکه دیشب که باز داشتم فایل را مرور میکردم چراغ هدایت برام روشن شد و آنجایی که استاد گفت اگه توی کارت دو تا کارمند داری اول با آن دوتا okشو راحت شو و هضمش کن بعد برو سراغ بعدی،به طرز جذابی متوجه خودم شدم و بعد ، از اینکه اینقدر زبیا خدا هدایتم کرد دلم میخواست فریاد بزنم(حیف که همه خواب بودند وگرنه اگه تنها بودم واقعا فریاد شادی سر میدادم)
آنجا بود که حس استاد عباس منش را موقع دریافت هدایت های الهی که همیشه میگویند، درک کردم
و کفی بربک هادیا و نصیرا”
خدا یا به خاطر اینکه مرا در مسیر هدایت قرار دادی بی نهایت سپاس
به خاطر استاد عباس منش و دوستان این گروه بی نهایت تو را سپاس
سلام اقا جمال عزیز
ماشالا. واقعا از خوندن کامنت هایی که تلفیقی از ایه و ابیات توحیدی باشه لذت میبرم.
چقدر وجودتون زیباس. چقدر تحسین برانگیزید شما. چقدر کامنتتون قشنگ بود.
چقدر بیت هایی که نوشتید بهم احساس لیاقت و عزت نفس داد.
اون بخش از کامنتتون ک گفتین خدا تمام ذرات عالم و کیهان رو برای ما خلق کرده این جمله بهم الهام شد که ما خلیفه خداوندیم..خلیفه یعنی جانشین. پس همونجوری ک خدا همه چیز رو خلق کرده و تحت مالکیتش هست ما هم ب عنوان خلیفش میتونیم هرچیو بخوایم مالکش باشیم. خدا میگه هرانچه در اسمان ها و زمین و بین این دو است برای انسان افریدیم. یعنی همه اینا برای منه و من میتونم داشته باشمش من از همه این نعمت ها فراترم و عظیم تر و این باور واقعا ب من احساس لیاقت میده..
شما خیلی نگاه توحیدی و زیبا دارین و ب نظرم بزرگ ترین نعمت داشتن نگاه توحیدی هست که به انسان همه چی میده
ان شالله در این مسیر پایدار و ثابت قدم باشیم. ممنونم از شما
سلام آقا جمال
میشه لطف کنید با همین زبان راحت وصریحتون منو راهنمایی کنید من چند وقته عضو سایت هستم خدا روشکر خیلی زندگیم از هر نظر تغییر کرده الا، یه مورد اونم ترس از همسرمه از عصبانیتش از زور گوییش خودم میدونم این ترس نشانه بی ایمانی هست ولی الان درست 21 ساله این ترس توی جسم وروح من نهادینه شده هر چی با خودم میگم بزرگ ترین قدرت دست خداست ولی بازم شدم عین مرده متحرک که زوری لبخند میزنم فقط از ترس توی این دنیا هم روابط عمومیم خوبه واز هیچ کسی هم نمیترسم وراحت میتونم حرف بزنم الا همسرم ناگفته نمونه من، با سن کم با ایشون ازدواج کردم بعد چند روز متوجه شدم فرهنگمون صفر تا صد باهم فرق داره خونواده من آروم وساکت وکوچیک وبزرگ بهم احترام میذارن ولی ایشون وخونوادشون همه عصبی ودست بزن واهل دعوا وکتک کاری وحرفهای زشت و…ولی با اولین برخود درست 21 سال پیش ترسی تو وجودم افتاد که الان با وجود داشتن بچه بزرگ هنوز عین روز اول میترسم ترسم کمتر که نشده هیچ روز به روز بیشترم شده یک عمر با استرس دارم زندگی میکنم واز اونجایی که ظاهرمو حفظ کردم همه فکر میکنن غرق خوشی هستم ولی من…..
میشه لطف کنید بهم بگید چطور این ترس رو از خودم دور کنم وایمانمو قوی کنم ممنون
سلام خواهر گلم
به رسم ادب، چون از من سوال فرمودین، خواستم به سوال شما پاسخ بدم، وگرنه در خودم اون حد از آگاهی رو نمیبینم که بخوام کسی رو راهنمایی و هدایت کنم، و این پاسخ من خدایی نکرده حمل بر خودستایی و تظاهر بر دانایی نباشه، چیزی که از همین آموزههای استاد یادگرفتم رو خدمتتون خلاصه، و در حد امکان مفید و مختصر عرض میکنم.
استاد در وصف آیه زیبای “انا لله و انا علیه راجعون” چقدر زیبا و بینظیر سخن گفتن.
و پاسخ شما در این یک آیه میتونه خلاصه بشه:
من ایمان دارم که از خدا هستم و باز، بسوی خداوند رحمان و رحیم باز میگردم، درک دقیق این آیه باعث شده من خودم رو پاره ایی از خداوند رحمان بدونم، قطره ایی از اقیانوس، وقتی ما قطره رو از اقیانوس میگیریم، اسمش قطره است، و وقتی در اقیانوس رها میکنیم، اسمش اقیانوسه، میدونین میخوام چی بگم؟ من قطره ایی از خداوندم، اسمم شده جمال، و وقتی دوباره به آغوش خدا باز گردم، اسمم میشه خداوند، من همون خدا هستم، من اون قطره که اقیانوسه، ولی فعلا به مدت کوتاهی جدا شده، ولی مطمعنه که باز خواهد گشت، پس من به ذات الهی خودم شکی ندارم، و شما نیز، شما به خدایی بودن خودتون شکی نکنید، الان اسمتون قطره است، ولی همون ارزش، همون قدرت، همون عظمت، همون ذات در وجودتون هست، ولی در اسکیل کوچکتر، حالا اینو رو میگم بخاطر چی؟
میرسیم به زیباترین سخنی که استاد در توصیف این آیه فرمودند؛ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ، بشارت بده به صابرین، کسانی که وقتی مشکلی به اونا میرسه، میگن ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم، اونا میگن، چه چیزی خدا رو میتونه ناراحت کنه؟ چه چیزی میتونه خداوند رو بترسونه؟ چیه که میتونه خدا رو غمگین کنه، دلش رو بلرزونه؟ مطمعنا پاسخ هیچ خواهد بود، هیچ چیزی از خداوند بزرگتر نیست، هیچ فردی از خداوند بزرگتر نیست، هیچ قرضی و هیچ بدهی بزرگتر از دارایی خداوند نیست، هیچ شوهری زورش بیشتر از خداوند نیست، هیچ همسری بزرگتر از خدا نیست، هیچ دردی بالاتر از درمان او نیست، خداوند رب العالمینه، خداوند بالاترین قدرته جهانه، اصلا بهتره بگیم خداوند قدرت مطلق جهانه، هرچه هست خداست و خارج از خداوند هیچه، میدونین چی میگم، بر گردیم به قطره و اقیانوس، گفتیم که شما قطره ایی از اون عظمت هستید با همان ارزشمندی و قدرت و توانایی، وقتی درک کنیم این قدرت و توانایی رو، درک کنیم، درک کنیم، درک کنیم، نه که با ترس و لرز فقط به زبان بیاریم، نه درک کنیم، و به درک خود ایمان داشته باشیم، دیگه شما خودِ خدایی، الان بنظرتون همسرتون میتونه بزرگتر از خدا باشه؟ داریم یک گرد رو با کوه مقایسه میکنیم حتی چیزی کوچکتر از گرد در مقابل چیزی بزرگتر از کوه، شما خودتون رو نشناختین، وگرنه شوهر که هیچ بلکه در برابر تمام مردم جهان سینه سپر میکردین ، سرتون رو بالا میگرفتین و با همون عظمت، شکوه و جلال خداوندی راه میرفتین، همون راه رفتنی که در شان و مقام و منظلت خداونده، کسی که تمام جهان در تسخیره اونه، پس این رو به ذهنتون شب و روز دیکته کنید که قدرتی بالاتر از خداوند نیست، دستی بالاتر از دست خدا نیست و من از خداوندم و باز بسوی او باز میگردم.
خلاصه ایی از حال صابرین خدمتتون عرض کنم که صبر رو با تحمل یکی ندونین، تحمل از خواری و زبونی و عدم توکل به خداست، ولی صبر همون طی کردن مراحل تکامله، انگار میخواد یه نوزاد بدنیا بیاد باید که 9ماه صبر کنه تا به تکاملش برسه، ولی تحمل مرگ تدریجیست.
اینو عرض کردم در پاسخ به اینکه فرمودین چطور از همسرم نترسم، پاسخ من در مورد نترسیدن بود.
ولی میخوام یه چیزه دیگه ایی بهتون عرض کنم، که فکر کنم زندگیتون رو بی شک زیباتر و شیرین تر خواهد کرد، و اون اینکه شما بدنبال این سوال باشید که “چطور میتونم زندگیه عاشقانه پر از عشق و صفا و صمیمیت رو با همسرم تجربه کنم؟” پاسخ این سوال رو شب و روز از جهان، از خداوند و از خودتون بپرسین، تا هدایت بشین به یک زندگیه سراسر آرامش، آسایش، رفاه و امنیت، و در اوج خوشبختی و سعادتمندی زندگی کنید، انشالله.
سلامت، موفق و خوشبخت باشید.
یاحق
سلام آقا جمال
واقعا ازتون ممنونم که وقت گذاشتین وجواب سوالم رو دادین
چند روز پیش نمیدونم چرا یهو سوالم رو پرسیدم بعدش یه کم احساس شرمندگی کردم گفتم وقتی توی عقل کل سوال میپرسیم از کل بچه های سایت سوال میشه وهر کی دوست داره جواب میده ولی من مستقیم از شخص شما سوال کردم وبعدش گفتم نکنه شما معذب بشین ولی بازم گفتم میسپرم به خدا هر چی خودش صلاح میدونه
چند ین بار کامنتتون رو خوندم
کلی بهش فکر کردم
حرفتون کاملا درسته کافیه من فقط حس کنم که از وجود خدا هستم
حس میکنم خودمو ،خود وجودیمو گم کردم
حس میکنم این چند سال عین یه بازیگر روی صحنه فقط نقش بازی کردم حالا این نقشها حول یه موضوع بوده ترس واضطراب وعدم اعتماد به نفس ،کلا منفی
نقش قربانی شدن مظلوم شدن کوچیک شدن
حالا که حرفهاتون رو خوندم متوجه
شدم من خیلی جاها به جای صبر ،تحمل میکردم وفکر میکردم اشکال نداره باید ساخت با این اوضاع
ولی الان 2 روزه دارم فکر میکنم باید خودمو پیدا کنم به اصل خودم برگردم من باید به خدای درونم برگردم چون من خود خدا هستم وهیچ نیرویی بالاتر از خدا نیست دارم فکر میکنم آرامش وآسایش حق منه چرا باید بقیه بیان با زورگویی این حق رو از من بگیرن وباعث بشن من روز به روز افسرده تر وداغون تر بشم
ولی باید تکاملم رو طی کنم باید یواش یواش به خودم قدرت بدم باید حال خودمو خوب کنم واجازه ندم کسی باعث ترس وناراحتیم بشه مطمعنم خدا کمکم میکنه
آقا جمال برادر بزرگوار بازم ازتون ممنونم بابت راهنمایی من
ایشالا همیشه شاد وثروتمند وپیروز باشید
سلام بانوی عزیز
باورتون میشه باخوندن کامنتتون اشک ریختم؟
نه از سر دلسوزی ها
نه
بخاطر اینکه این روزها در جدال شدید با ترسهام و پاگذاشتن روی اونها هستم
و داستان زندگی شما آینه تمام نمای زندگی من هست
من هم در 17 سالگی با مردی فرهنگی که دبیر ادبیات بودن ازدواج کردم
اما هرچند در شرایط مالی بسیار ضعیفی بودیم اما ملاکهای من برای ازدواج پول و مادیات نبود.اول اینکه عاشق ادبیات بودم
و ظاهر مودب و متشخص ایشون من و جذب خودش کرد و من که تصمیم به ازدواج نداشتم رو متقاعد کرد که این همون شخص رویاهاته
حتی تفاوت سنی حدود 10 ساله ش که در ظاهر حتی بیشتر هم نشون میداد و روز بروز بخاطر عصبانیتها و حساسیتهای بیجاش ببشتر و بیشتر هم شد برام مهم نبود
.اما بلافاصله من هم فهمیدم که چقدر تفاوت اخلاقی و فرهنگی باهم داریم
اما هی گذاشتم به پای تقدیر و خواست خدا و سرنوشت و….
و کم کم فکر کردم لیاقتم همین بوده
و نگاههای متعجبانه اطرافیان که انگشت به دهان بودن که من کجا این خانواده کجارو عامدانه نادیده میگرفتم و برای خودم ارزش قائل نبودم
و خودم با باورهای اشتباهم باعث شدم باهام بدترین رفتارها بشه
کتک فحاشی محدودیت شک تهمت و هزاران مشکل دیگه….
الان یه پسر 20 ساله و یه پسر 12 ساله دارم و چند شب پیش بخاطر اینکه چندماهه پا رو ترسهام گذاشتم و یک ریال از پولهام که از حقوق خودم بود و تا بحال همه رو دودستی تقدیم میکردم ندادم به سمتم حمله کرد به قصد کشتن من و چنان فحاشی های رکیک و زشتی که….
و من دو ماه قبل باهاش اتمام حجت کرده بودم که اگر یکبار دیگه جلوی پسرهام که حالا بزرگ شدن فحش بده من از زندگیش برای همیشه میرم
و رفتم
الان گاهی تهدیدهاش دوباره ترس به دلم میندازه
اما سعی میکنم با تقویت باورهای توحیدی و اعتماد به حافظ بودن و حامی بودن خدا قدرت رو از دست بنده هاش بگیرم ( قدرتی که خودم بهشون داده بودم ) و به دست خدا بدم
اون بنده رو که جای خدا نشونده بودم از جای خدا بلند کنم و خدا رو سر جای خودش بنشونم
و بگم
برام خدایی کن
چون من بندگی تو کردم با این پا گذاشتن رو ترسم
و دارم سعی میکنم بدنبال نشونه هایی بگردم تو همین سایت از کسانیکه به راحتی و در کمال ناباوری به آسونی حتی بدون وکیل و دادگاه و… سند آزادیشون ( حق طلاق) رو از خود خدا گرفتن
چند روز پیش که باز دلسوزیهای بیجای گذشته که باعث شده بود بارها دوباره برگردم به اون زندگی و تحقیرهای شدیدتری رو تجربه کنم اومد سراغم
که حالا اون چی میخواد بخوره تنهایی چیکار میکنه گناه داره و….
همون موقع کامنت یکی از دوستان که ظاهرا یکم مسن تر از من بودن و عروس داشتن رو دیدم
که همین شرایط رو داشتن و از فحاشی های همسرشون جلوی عروس به تنگ اومده بودن و میگفتن از خجالت آب میشم جلوی عروسم
انگار خدا با زبون بی زبونی باهام صحبت کرد و گفت : اگه بازم کوتاه بیای و دلسوزی بیجا کنی و برگردی چندصباح دیگه که فرسوده تر شدی باید جلوی عروسهات چنین توهین های بی شرمانه ای رو به جون بخری
و تو همین فاصله هم مادرم و عمه م خیلی ناباورانه خوابهایی دیدن از پدر و پدربزرگم که هردوشون فوت کردن که تعبیرش این بود که راهی که انتخاب کردم سراسر شادی و آرامش و عشقه و نشونه هاش هم کاملا بهم نشون داده شده که انشالله چندماه دیگه میام و با ذوق فراوان از موفقیتهای مالی و عاطفیم میگم
میدونم شاید کسی باورش نشه
ولی عباسمنشی ها باور میکنن
سلام بهار جان
نمیدونی چقدر خوشحال شدم که دیدم داری خودت وپیدا میکنی خواهر گلم نمیدونی چقدر خوشحال شدم پا روی ترسهات گذاشتی بعد خوندن کامنتت برات دعا کردم گفتم خدایا خودت کمکش کن که بهترین راه رو انتخاب کنه وقتی گفتی پا روی ترسهام گذاشتم یه حس آرامش درونی گرفتم گفتم آخیشش چه قدر خوب
مطمعنم خدا هوامون داره ونشانه های خوب رو سر راهمون قرار میده
من خودم کلی فکر کردم دیدم مگه ما قراره چند بار زندگی کنیم که اونم با ترس ودلهره و عذاب باشه
میدونی چیه وقتی به حرفهای آقا جمال فکر کردم دیدم منی که وجودم از خداست چرا باید بذارم هر آدمی وهر چیزی منو اذیت کنه وتحقیر کنه من اشرف مخلوقاتم من خدا رودارم من از وجود خدا هستم پس آرامش وآسایش حق منه چرا باید اجازه بدم بقیه بیان با زورگویی این حق رو ازم بگیرن
مطمعنم که به بهترین جایگاه هدایت میشی عزیزم
فقط!کافیه خدا رو تو وجودمون حس کنیم
میدونی این حس ضعیفی وتحقیر و…توی ما نهادینه شده باید قدم به قدم درستش کنیم
یه بار شنیدم که استاد عباس منش میگفت برای انجام کاری به حستون مراجعه کنید اگه حستون خوب بود یعنی درسته
بهار جان از خدا میخوام ثانیه به ثانیه هدایتت کنه تا به آرامش وآسایش برسی
منتظر روزی هستم که بیای واز حال خوبت بگی اینجا
موفق باشی عزیزم
سلام خیلی ممنونم از پاسختون
دوباره من و هدایت کردید به کامنت زیبای آقا جلال
چقدر زیبا بود انگار اصلا تا بحال نخونده بودمش
درصورتیکه همین چند روز قبل خوندم
دیگه سیوش کردم ولی بااسم خودم:
من قطره ای از خداوندم،
اسمم شده بهار،
و وقتی دوباره به آغوش خدا باز گردم، اسمم میشه خداوند،
من همون خدا هستم،
من اون قطره ام که اقیانوسه،
ولی فعلا یه مدت کوتاهی جدا شده،
ولی مطمئنه که باز خواهد گشت،
پس من به ذات الهی خودم شکی ندارم،
چه چیزی خدا رو میتونه ناراحت کنه؟
چه چیزی میتونه خداوند رو بترسونه؟
چیه که میتونه خدا رو غمگین کنه، دلش رو بلرزونه؟
مطمئنا پاسخ هیچ خواهد بود،
هیچ چیزی از خداوند بزرگتر نیست،
هیچ فردی از خداوند بزرگتر نیست،
هیچ قرضی و هیچ بدهی ای بزرگتر از دارایی خداوند نیست،
هیچ شوهری زورش بیشتر از خداوند نیست،
هیچ همسری بزرگتر از خدا نیست،
هیچ دردی بالاتر از درمان او نیست
امیدوارم در عبور از این ترسها رشد کنم
همینطور شما دوست خوبم
سلام
شما رو تحسین میکنم و ممنونم بخاطر اینکه آنقدر خوب روی خودتون کار کردین تو کامنت هاتون درجه بالای فرکانسی تون مشخصه و انقدر خوب وقت میذارید و آیات مرتبط قرآن و بیت ها رو میزارید و درک بالایی از فایل های استاد دارید .
انشالله همیشه تو این مسیر پایدار و موفق باشید
عالی عالی عالی
سلام به این همه احساس زیبا
من هنوز کامنت خودم رو ننوشتم
ولی از صبح بارها و بارها کامنت شما رو خوندم
فوق العاده بود
اشک ها رو سرازیر کردین
توصیفتون معرکه بود
حرف دل بود
حرف قلب بود
حرف خدا بود که بر زبان شما جاری شد تا بشینه به قلب کسایی که باید بشنون
آرامش به قلب و زندگیتون
بنام الله هادی و حامی
بعد از حمد و سپاس خداوند یکتا و تشکر از استاد عباسمنش گرامی و آقا رضای عطارروشن
قدردان متن فربه و فراخ شما هستم، سپاسگزارم که با آیه بسیار تاثیرگذار و ابیات زیبا و پرمفهوم قلب من را صیقل دادید و از زاویه دیگری توانستم قانون زندگی و هدف آفرینش را درک کنم
انشاءالله در مسیر درک و یادگیری و عمل به قوانین که همان سعادت و خوشبختی است ثابت قدم باشیم
آمین یا رب العالمین
سلام درود برشما آقا جمال عزیز
سلام به همه دوستان عزیز و استاد گرانقدر
آقا جمال بعد از اینکه تو دفتر شکرگزاری کمی عشق بازی کردم مشغول هدایت خواستن از خدای مهربانم بودم و هنوز اشک در چشمهام حلقه زده بود و تماما کلماتی تو خواسته من بود که با فاصله چند دقیقه همه اون کلمات رو تو پیام شما خوندم و احساس کردم این پیام برای منه ممنوم از پیام زیباتون ممنونم حال منو دگرگون کرد امیدوارم زندگیتون سراسر عشق باشه و حال خوب
سلام آقا جمال
چقدر کامنت شما زیبا و خدایی بود
چقدر شما را تحسین میکنم به خاطر درک و عمیقتون از درک قوانین
چقدر الهی بود این کامنت شما
اشک شوق منا را بدجور در آورد
اونقدر لذت بردم از کامنت شما که دلم میخاد بارها وبارها اونا بخونم و اشک بریزم از از اینکه انسانها در پیشگاه خداوند چه جایگاهی دارند و چقدر خوب نوشتید که انسانها باید خودشون را سیقلی کنند از رفتارها و کاراای ناپسند تا خدا مشتری آنها بشه
و کی بهتر از خدا که مشتریت بشه
خیلی از شما ممنونم به خاطر به اشتراک گذاشتن این آگاهی ناب والهیتون
براتون آرزوی بهترینها را دارم
موفق باشید
بنام خدا
سلام به دوست عزیزم اقا جمال گل
واقعا دمت گرم بابت کامنت قشنگت ، ترکیب ایات قران و درک خودت از قانون و شعرهایی که استفاده کردی یه ترکیب عالی بود و کلی لذت بردم ؛ مخصوصا اونجایی که گفتی خدا وقتی برات ارزش قائله و پاداش میده که تو هم خدایی باشی و خداگونه رفتار کنی ، خودتو ارزشمند بدونی و تو مسیر خدا و قوانینش حرکت کنی ؛ کلی برام درس داشت و لذت بردم ؛ ازت ممنونم داداش گلم ؛ خدا نگهدارت باشه
چه کامنت تاثیر گزاری
خیلی روم تاثیر گذاشت
به یه درک جدیدی رسیدم
ممنونم از شما بابت این کامنت که با عث شد از یه منظر دیگه به زندگیم نگاه کنم
واقعا سپاسگزارم بابت اینکه با نوشتن کامنتهاتون یا بهتره بگم دریافتها و هدایتهاتون
مارو شریک میکنین
از خداوند
از استاد
از آقا رضا و از شما
بسسسسسسییییاااارررررررر
سپاسگزارم
سلامی پر از نور
سپاس فراوان اقا جمال عزیز واقعا کامنت زیبایی بود معلومه وقت گذاشتید مطالب عالی بود که بعضی هاش رو برای اولین باره که میشنوم شعر تون که دیوونم کرد
نه در این عالم دنیا که در ان عالم عقبی
همچنان بر سر انم که وفا دار تو باشم
سپاس خدایی را که من را به این مدار زیبا هدایت کرد
درود بر شما
ی کامنت زیبا که باید بارها خونده بشه تا تک تک سلولهای بدن درکش کنند.
دوست عزیز کامنتهای شما همیشه عالیه و این کامنت کلی آگاهی به بنده داد.
ممنونم مه وقت میزارین و برای خودتون و ما ارزش قائل هستین.
استاد تو سایت انسانهایی رو دور هم جمع کرده همه با یک ذهن باز و آگاهی های ناب.
امیدوارم همگی طوری رشد کنیم که خدا خریدار تک تک ما باشه.
یاحق
درود بر شما دوست عزیز
خیلی کامنتتون به دلم و به عمق جانم نشست
لذت بردم و استفاده کردم
چقدر هماهنگ و قشنگ بود
من بارها و بارها این متن رو خ اهم خوند
و در دفترم خواهم نوشت که جزئ خواندنی هر روزم باشه تا ملکه ذهنم بشود
سخن چون که از دل برآید
لاجرم بر دل نشیند
شاد و پیروز باشید
سلام با استاد عباس منش نازنین
سلام به همه دوستان عزیز
سلام به اقا رضای دوست داشتنی
اولین اینکه باید از استاد عباس منش عزیز و اقا رضا عطار روشن متعهد تشکر کنم بابت اشتراک گذاری این تجربه های ناب
در این فایل یک بار دیگه با دیدن کودک نازنین اقا رضا و اعتماد اقا رضا به پروردگار ، اشکم در اومد . کودکی شیرین و بانمک و دلبر.
منم در این خصوص تجربه ای مشابه دارم، من یک فرزند 4 ساله دارم و الان 12 ساله ازدواج کردم ، سال ها بود بچه میخواستیم و بیش از ده ها دکتر و درمان را پیش گرفتیم و از هیییچ کدام این ها نتیجه ای نگرفتیم و خانومم بخاطر حرف هلی بقیه مردم خیلی بهم ریخته بود و من سال 96 تصمیم گرفتم که به هرکی که در مورد بچه سوال میکنه بهش بگم من خودم نمیخوام و لطفا دیگه سوال نپرسید و کم کم ارامش به خانومم برگشت و همیشه در تصوراتم با پسرم بازی میکردم و باهاش حتی صحبت میکردم و میگفتم عزیز دل بابا عجله نکن، به وقتش میای پیش ما، پروردگار بزرگه شاهده که به یک سال نکشید که بدون هیچ دکتر و درمانی دقیقا مثل تولد کودک اقای رضای نازنین ، من هم برای اولین بار پدر شدم و اون روز فقط میگفتم خدایا شکرت و اشک میریختم و الان یه پسر خوشگل و نازنین و باادب به اسم آریا دارم که در این سن کم عاسق سریال زندگی در بهشت شده و هر روز به جای برنامه کودک سریال زندگی در بهشت رو میبینه و میگه بابا من رو ببر اینجا خیلی خوشگله و یه روزی به قولی که بهش دادم عمل میکنم.
من اون زمان هیچی از قانون نمیدونستم و حتی با استاد عباس منش عزیز هم اشنا نشده بودم ولی نااگاهانه یه سری کارهایی در مسیر زندگیم کردم که الان نتایج عالی ش در زندگی من است و چقدر عالی میشه که ادم با آگاهی و آگاهانه به سمت خواسته هاش حرکت کنه و از قانون متعهدانه پیروی کنه.
در مورد بیزینس شخصی هم همینطور، زمانی که شروع کردم به یادگیری طراحی و برنامه نویسی سایت به دوستان و اطرافیانی که مالک بیزینسی بودند بهشون میگفتم من رایگان برای شما سایت طراحی میکنم تا رزومه ای واسه خودم درست کنم و در سومین پروژه رایگانی که برای یکی از عزیزان انجام دادم ایشون وقتی شوق و علاقه من رو دیدند به من گفتند از ماه دیگه یه مبلغی رو بهت میدم و پشتیبانی سایتم با شما و این در صورتیه که من همزمان مغازه تعمیرات موبایل داشتم ولی چون علاقه های نداشتم در همون مغازه شروع کردم به یادگیری برنامه نویسی و طراحی سایت و با اینکه درامدم از مغازه تعمیرات مناسب بود و سه تا تعمیرکار داشتم شبانه تصمیم گرفتم مغازه را جمع کنم و در اتاق خانه ام نشستم یه گرفتن پروژه و الان که میبینم اینا جز قوانین بوده چقدر خوشحالم و البته اگر قوانین رو میدونستم در چالش افسردگی نمیفتادم ، چون بعد از اینکه تونستم پروژه های بزرگ و خارجی بگیریم و با موفقیت انجام بدم از اینکه هدف بعدی م مشخص نبود کم کم خسته شدم و چون کارم در منزل بود روزها بود که در خونه خودم رو با فیلم و سریال مشغول میکردم که بعدش به لطف الله استاد عباس منش عزیزم رو پیدا کردم.
در مورد کامنت ها هم من روزهای اول اصلا کامنت ها رو نمیخوندم و وقتی یکم بیشتر گذشت دیدم تنها دلایلی که من کامنت ها رو نمیخونم ، سرعت خواندن پایین منه و همین مسئله در طول دوران تحصیلم خیلی مشکلات واسم ایجاد کرد و به خودم تعهد دادم که شروع کنم کم کم سرعت مطالعه م رو افزایش بدم و یه دوره تندخوانی هم شرکت کردم برای خواندن کامنت های دوستان نازنین و شما ببینید که چقدر این وب سایت در من اشتیاق ایجاد کرده که من حتی برای تندخوانی در طول دوران تحصیلم تا مقطع ارشدم یک روز هم وقت نزاشتم ولی بخاطر خوندن کامنت ها این دوره رو شرکت کردم و به زودی به این هدفم با کمک پروردگار خواهم رسید.
استاد جان شما در بستر مجازی و اینترنت تغییری در زندگی تک تک ما ها ایجاد کردید که هیییچ کتاب یا فرد یا فیلم انگیزشی یا دوره های مشابه با فعالیت شما ، یک هزارم این هم ایجاد نکردند.
استاد جان با تمام وجودم عاشقانه دوستت دارم.
مرسی از همه دوستان عزیزی که وقت میزارند و کامنت ها میزارند و میخونند.
ارادتمند شما رضا زحمتکش
در پناه الله یکتا شاد و پیروز
به نام خدای هدایتگر
سلام رضا جان عزیز امیدوارم عالی تر از عالی باشی
من ک با خوندن کامنتت حسابی حس خوبی گرفتم و بر ایمانم افزوده شد
وقتی کامنت شما ، صحبتهای آقای عطار روشن و استاد عزیزم رو میخونم و می شنوم میبینم هیچ چیز بیرون از ما نیست
هیچ چیز جدا از ذهن ما نیست
یعنی همه چیز اول در ذهن ساخته میشه و وقتی انقدر این الگو و این تصویر توی ذهن تکرار بشه تبدیل میشه به باور و نمود بیرونی پیدا میکنه
چون ذهن فرق بین رویا و واقعیت رو نمیفهمه
و این چقدررررررررر به نفع ماست
اگر بتونیم مثل شما، از این قدرت تصویرسازی ذهن و رویا پردازی در جهت خواسته هامون با ایمان و باور قلبی بیشتری استفاده کنیم، به معنای واقعی آسان میشیم برای آسانی ها
همین دیشب بود وقتی نیمه شب به یکباره از خواب بیدار شدم و یه جمله ای توی ذهنم تکرار میشد: همه چی فرکانسه
و میگفتم خب معلومه ک همه چی فرکانسه
و میگفت پس اگه ثروت میخوای اگه آزادی میخوای بدون که اونم فرکانسه و از ذهن خودت شروع میشه. اول باورش کن تا ببینی چقدر راحت تر از راحت وارد زندگیت میشه
خیلی خیلی تبریک میگم بهتون بابت داشتن همچین فرزند صالح و آگاهی
انشالا خدا حفظش کنه براتون و شما رو برای اون
و در مورد شغلتون هم تحسینتون میکنم بابت جسارتتون در عمل ب ایده هاتون و جمع کردن مغازه با اینکه ازش ورودی مالی خوبی داشتین
چقدر تحسینتون میکنم که برای خودتون و باورهاتون ارزش قائلید و دوره تندخوانی شرکت کردید تا بتونید کامنتها رو سریعتر بخونید
دمتون گرم
از خدا میخوام در پناه خودش پر روزی و سعادتمند باشید
الهه
سلام به خانوم سوادکوهی عزیز
اولین اینکه سپاسگذاری کنم بابت کامنت زیبای و پر از حس خوبی که برای من گزاشتید و چقدر حالم خوب میشه وقتی این کامنت های زیبا شما دوستان عزیز رو میبینم.
دقیقا این حرف شما که همه چیز فرکانسه کاملا درست و دقیقه و من این فرکانس رو قبلا ناآگاهانه دریافت میکردم و البته که چون دو بار از حادثه توسط همین فرکانسم نجات پیدا کرده بودم دیگه اعتماد کرده بودم و وقتی با استاد عباس منش جانِ جانان آشنا شدم دیگه این مهر تایید بر روی اعتمادم به پروردگار زده شد و فقط خدا شاهده که با چه ذوق و اشتیاقی هر روز در این وب سایت الهی میچرخم و به تمام وجودم لذت میبرم از زندگی و از این وب سایت پرانرژی و الهی
در مورد تندخوانی هم همونطور که در کامنت گفتم اییینقدر ذوق دارم که هرچه بهتر و بادقت تر کامنت ها و کتاب های استاد رو بخونم که خیلی هدایتی به سمت یه دوره تندخوانی هدایت شدم و از اینکه اینقدر هدفم واضحی دارم به شدت حال خوبی دارم و این حال خوب رو برای همه عزیزان و شما دوست عزیز از خداوند بزرگ و مهربان خواستارم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
سلام به همه دوستابه استاد عزیزم وبانومریم شایسته عزیزخواستم تشکرکنم از همه عزیزانی که باکامنتای بسیاربسیار عالی باعث رشد وپیشرفت هممون میشن وجناب استاد عزیزم که باتوضیحات ارزندشوه واقعا ماروقرق دراین اگاهیهای ناب میکنن دوست عزیزم جناب زحمتکش خانوم سوادکوهی مهربون متشکروممنونم سپاس سپاس سپاس
سلام
کامنتی که نوشتی بسیار زیبا بود ومن بااینکه ازش گذشته بودم اما برگشتم ونوشتم تا بگم جهانم را فرکانسم میسازه
همه چیز از ذهن شروع میشه ، همه چیز دوبار خلق میشن یکبار در ذهن ویکبار در واقعیت بیاییم بیشتر تصور کنیم آیندمون را بااحساس اینکه رسیدیم بهش و داریمش
همه چیز همینه اتفاقات زندگیمون را ببینیم متوجه میشیم پس برای ثروتمند شدن باید توی اون مدار قراربگیریم به همین سادگی هدایت میشیم به خواسته هامون با در فرکانسش قرار گرفتن وتوجه به اونها با تحسین کردن اون نعمت ها وبهساده ترین شکل نعمتها در زندگی ظاهر میشن وازاونا لذت میبریم
تشکر که یاآوریم کردی بابت اینکه همه چیز درونم هست واین یعنی توحید وقدرت ندادن به غیر
سلام به شما دوست عزیز
هرکجا هستین در پناه خدا شاد و سلامت باشین.ایشالا همیشه سایتون رو سر فرزند نازنینتون باشه..
واقعا بچه شیرین ترین اتفاق زندگی میتونه باشه بنظرم هیچ احساسی بالاتر از این نیست که آدم پدر مادر بشه…
من خودمم یه دختر 6 ماهه دارم و انقدر هرروز خدارو سپاسگزارم بابت وجودش گاهی باهاش حرف میزنم میگم مامان بگو چخبر از اون بالا جان خیلی خوب بود؟ اونجا چه شکلی بهشت بودی…
گاهی احساس میکنم باید به فرزندم سجده کنم انقدری که این بچه روحش پاک و خالصه چون روح خدا درونشه انگار خدا کنارمه تو قالب بچم…
بقول پدرم گاهی به دختر همین جور خیره میشه و پاک پاک مغزش خالیه خالی مثل یه برگه سفید بدون حتی یک نقطه کوچیک…
خداروشکر…..
ایشالا همه پدر و مادرها صاحب فرزند بشن ایشالا همه این احساس شیرین تجربه کنن…
خداروشکر که موفق هستین خداروشکر که درآمدتان عالی خداروشکر که روابط عالی دارید…
آفرین به شما آفرین به شجاعتتون برای جمع کردن مغازه…
الهی شکررررر
سلام و عرض ادب به خانوم عبدی عزیز
اول اینکه تشکر کنم بابت پیام پرمهر و زیباتون و سایه شما همیشه بالای سر فرزند نازنین تون باشه و همیشه بهترین لحظات در کنار فرزند عزیزتون داشته باشید.
واقعا حسی که آدم از پدر شدن یا مادر شدن داره با همه ی حس ها فرق میکنه و این حس رو آدم به هیچ کسی دیگه نمیتونه داشته باشه حتی نزدیک بهش ، مثل فایلی که استاد جان در مورد میکائیل عزیز گفت: اصلا این بچه رو خیلی عجیب دوستش دارم و یه حسی که نمیشه بیانش کرد و تا هیچکی رو به اندازه این بچه دوست ندارم و نمیدونم چجوری بیان کنم ، واقعا درسته ، حس پدر و مادر بودن خیلی حس نابیه به شرط اینکه آدم قدر این لحظات رو بدونه و از هر روز بابت داشتن فرزندش از خداوند سپاسگذار باشه که همه چی رو خیلی دقیق کنار هم میچینه تا چنین مخلوقاتی رو به کره زمین بفرسته و ما هم کلی لذت ببریم.
واسه همه عزیزان این حس ناب پدر یا مادر شدن رو آرزو میکنم و فقط باید بگم که به قول استاد جان : باید پارو نزد، وا داد
، باید دل رو به دریا داد ، من وقتی اینکار رو کردم و همه چی رو سپردم به پروردگار خداوند فرزندی به من هدیه کرد که نه تنها خودم بلکه هرکی این بچه رو میبینه میگه اخه چطور یه بچه اینقدر آگاه و باهوشه
حتی دیروز اومده در گوش من میگه بابا جون خدا رو شکر که شما رو دارم ( قیافه من دیدنی بود که چجوری محو حرف این بچه 4 ساله شدم )
یکی از اساتید دانشگاه سر یه کلاسی یه حرفی زد که همیشه میگم چقدر حرفش ناب بود و اونم سر یه کلاس کامپیوتر تخصصی که اصلا ربطی به این حرفش نداشت، یه سی دی خام دستش بود و به همه گفت این سی دی دقیقا مثل یه بچه خام هستش که تازه متولد شد و هر جور که دلت بخواد روش فایل میریزی و با هر زبانی باهاش حرف بزنی اونم همین زبان رو یاد میگیره و اگه حرف از باورهای مخرب بزنی اون بچه هم همین رو یاد میگیره ، پس حواستون باشه که بچه رو واسه سرگرمی از خدا درخواست نکنید و طوری بزرگ کنید که در جامعه اثرگذار باشه.
واسه شما و فرزند عزیزتون بهترین ها رو آرزو دارم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
سلام به استاد عزیزم
هزار بار شکر و سپاس پروردگار رزاقم را که هر روز بهترین ها را روزی من میکند
سلام خدمت دوستان عزیز سایت و آقا رضا زحمتکش
خدارو شکر به خاطر وجود فرزند دلبندتون که روش قشنگ خواسته شما از خداوند اشک منو در آورد و چقدر خوبه که فرزندان ما از کودکی با این قوانین آشنا میشوند و باور های محدود مارو ندارند و چقدر دنیا با وجود این انسانهای آگاه زیباتر میشه خداروشکر
من هم با وجودی که مدت زیادی در سایت هستم و نتایج خوبی هم گرفتم که به زودی با بقیه دوستان به اشتراک میزارم ولی زیاد کامنتها رو مطالعه نمیکردم ولی مدتی هست که بیشتر کامنت میخونم و خیلی روی باورهای من تاثیر گذاشته واقعا گنجینه ارزشمندی هستند
برای شما و خانوادتون آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم
هزار بار از شما استاد عزیزم و خانم شایسته سپاسگزارم به خاطر این همه آگاهی های نابی که رایگان در اختیار ما قرار میدهید
در پناه الله مهربان باشید
سلام به استاد عباس منش عزیزم
سلام و عرض ادب خانوم بشکار عزیز
خیلی خیلی ممنونم از کامنت زیبا و پرانرژی شما و سپاسگذارم از شما بابت به اشتراک گذاری حس خوبتون
در مورد کودکان همیشه با خودم میگم چرا من زودتر با این مسائل فرکانس آشنا نشدم و اینقدر که در خونه صحبت های استاد رو گوش میکنم فرزندم هم اومده میگه بابا منم میخوام استاد داشته باشم و این بچه اصلا نوع تفکر و اخلاقیاتش با همه بچه های دیگه فرق میکنه و ایجاد باور مثبت در کودکان خیلی سریعتر انجام میشه تا خودم چون بچه ها هیچ پس زمینه ای واسه باورهای غلط گذشته ندارند و خیلی سریعتر قبول میکنند.
من هم اوایل نوشتن و خوندن کامنت واسم سخت بود ولی وقتی دیدم جدای از ناب بودن فایل ها چقدر تجربه های زیبا و گرانقدری در کامنت ها هست، تصمیم گرفتم به خوندن کامنت های دوستان عزیز و همچنین نوشتن کامنت از خودم تا ردپایی در این وب سایت ناب بزارم و در آینده نگم ای کاش اثری از خودم میزاشتم ، چون با گزاشتن ردپا از زندگی الان در آینده راحت تر میتونیم میزان پیشرفتمون رو بسنجیم و این کار به من خیلی کمک میکنه که همیشه درهر شرایطی خودم رو در این فرکانس و مسیر نگه دارم.
با آرزوی بهترین ها واسه شما
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
با سلام ودرود فراوان
خیلی ممنون بابت کامنت ارزنده تون اون تیکه که در مورد بچه تون گفتین اشکم در اومد خداروشکر که به آرزوتون رسیدین وچقدر زیبا در مورد رهایی صحبت کردین و اینکه ما باید توکل کنیم برخدا و همه چیز رو بسپاریم به اون همیشه لازم نیست کلی تلاش کنیم بعضی وقتا فقط کافیه بزاریم تا خودش هدایت مون کنه
یه موضوع دیگه که گفتین در مورد دوره ی تندخوانی منم دقیقا بخاطر خوندن کامنت های سایت میخوام یه دوره بگیرم وسوالی که برام پیش اومده اینه که چطور میتونم دوره ی تندخوانی استاد رو تهیه کنم ؟ چون الان روی سایت نیست و ممنون میشم دوره ای که گرفتین رو اسمش واستادش رو بهم بگین
در مورد تجسم کردن هم عالی گفتین واقعا ذهن فرق بین رویا و واقعیت رو نمیفهمه و زمانی که ما تجسم انجام بدیم ومطمئن باشیم بهش میرسیم وزمان مشخص نکنیم پس حتما میرسیم
در مورد تمرکز کردن روی علاقه تون هم شما رو بسیار تحسین میکنم فوق العاده بود این کار ایمان به شدت قوی میخواد امیدوارم هر روز بیشتر از دیروز موفق بشین دوست عزیز
در پناه حق
سلام و عرض ادب خانوم صدیقی عزیز
بسیار سپاسگذارم بابت پیام پرمهر و زیباتون
دقیقا من قبلا ناآگاهانه رها کردم و البته از خستگی زیاد بود که رها کردم ولی الان یاد گرفتم که به قول استاد “باید پارو نزد وا داد، باید دل رو به دریا داد” و وقتی اینکارو کردم و سپردم به پروردگار خودش همه چی رو درست کرد.
واسه تجسم رویا هم من در دوره های استاد یاد گرفتم که این کار رو چطور انجام بدم و خیلی نتیجه داد و عالی بود.
در مورد تمرکز هم اول باید تشکر کنم بابت پیام زیباتون و اینکه در دوره قانون آفرینش یاد گرفتم که تمرکز در هر کاری داشته باشید ( اصل خارپشتی ) قطعا در کمترین زمان به نتایجی خواهد رسید که افراد دیگه در طی سال ها به یک دهم نتیجه شما هم نخواهند رسید و این تمرکز لیزری در هر کاری جادو میکنه.
در مورد تندخوانی هم دوره استاد که در وب سایت نیست ولی اساتید دیگه ای هستند که این دوره ها رو برگزار میکنند و اصل دوره تندخوانی هم تقریبا یک چیز ثابته و وب سایت های معتبری در ایران هستند که این دوره ها رو برگزار میکنند و فقط ده درصد یادگیریه و نود درصدش تمرینه و شما هر دوره ای که در زمینه تندخوانی شرکت کنید اگر تمارین رو با تعهد انجام بدید حتما نتیجه خواهید گرفت.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
به نام الله هدایتگرم
سلام با عشق به استاد و تمامی دوستان عزیزم در مسیر آگاهی
سلام به آقا رضای عزیز
ممنونم که تجربه های قشنگتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
دقیقا میتونم درک کنم زمانی که با نداشتن فرزند ناامید نشدین وبرا خودتون تجسم میکردین با بچه ی نداشته تون حرف میزدین، بازی میکردین و…..
منم همین تجربه رو داشتم وچند سال اول زندگیم با اینکه بچه دار نمیشدم همیشه دوتا دختر پشت سر هم رو توی ذهنم تجسم میکردم که باهاشون رفتم پارک ،باهاشون بازی میکنم و…
بلاخره خدا به رویاهای من پاسخ داد و الان تو زندگی من دو تا دختر با اختلاف سن دو ونیم سال هستن
کامنت شما رو خوندیم و اشک شوق ریختم برای شما هم خیلی خوشحال شدم ، یاد اون روزهای خودم افتادم وکلی خدا رو شکر کردم ….
براتون آرزوی موفقیت میکنم امیدوارم همیشه کنار همسر و فرزندتون آریای عزیز سلامت شاد وثروتمند باشید
سلام به مریم خانوم عزیز
بسیار سپاسگذارم از پیام پرمهرتون و آرزو میکنم در پناه الله یکتا در کنار عزیزانتون خصوصا دو دختر نازنینتون بهترین لحظات رو داشته باشید و لذت ببرید از زندگی
در مورد تجسم هم دقیقا همینطوره و الان که دوره قانون آفرینش رو خریدم در بخش سوم به این موضوع تجسم برخورد کردم و دیدم که این کار رو هم قبلا ناآگاهانه انجام میدادم و همیشه هم نتیجه میگرفتم و الان چقدر خوشحالم که این دوره های باارزش مسیر درست حرکتی رو به تک تک ما ها نشون میده و امیدوارم که بتونم تمام تمارین رو به درستی انجام بدم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
به نام یکتای هدایتگرم و سلتم رضای عزیز
بسیار ممنونم از اشتراک تجربه هاتون
خدا رو شکر میکنم که این همه دوست ارزشمند و آگاه دارم که با خوندن تجربه ها و موفقیت هاشون، هم ایمان خودم به مسیرمون هزاران برابر میشه و هم بسیار شاد میشم که باز هم گسترشی دیگه در حهان رخ داده، همون چیزی که رسالت همه ماست
خدا رو شکر بابت پسر زیبای شما
خدا رو شکر بابت کسبو کار شخصی و موفق شما
هزاران احسنت بر وجود ارزشمند همه ما
خوشبختی رو برای هممون آرزو دارم
سلام به زهرا خانوم عزیز
خیلی ممنونم از پیام زیباتون و بسیار تشکر میکنم بابت وقتی که گزاشتید و این کامنت باارزش رو برای من گزاشتید و خیلی خوشحالم که چنین دوستان نازنینی در این وب سایت پاک و الهی دارم.
واسه شما هم بهترین ها رو آرزو دارم و امیدوارم بهترین ها واسه شما و همه عزیزان رقم بخوره.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
سلام. وقتتون بخیر
خیلی خوشحالم که می بینم از حرفه ی مورد علاقه ی من هم دارین پول در میارین.
من هم عاشق طراحی سایت هستم و چند سالیه که دارم یادم می گیرم و کار می کنم و چندتا نمونه کار دارم.
ولی توی پروژه گرفتن مشکل داشتم.
این باور رو در من تقویت کردین که می شه راحت پروژه طراحی سایت گرفت.
سلام اقا رضا
دمتون گرم.
کامنتتون رو خوندم.پر از اگاهی و نکات مثبت بود.
خوشحال شدم که پدر شدین.
چقدر شجاعت میخاد که گفتین من خودم بچه نمیخام.و وقتی رها کردین خدا درهاشو به روتون باز کرد.
خیلی خوبه که تعهدتون رو در دوره تند خوانی انجام دادین.
معلومه که زود تغییرات رو میپدیرید.
و میزان یاد گیری و درکتون بالاست که زود تصمیم گرفته و انجامش میدین.
تحسینتون میکنم.
انشالا برای منم اتفاق بیفته.
در پناه خدا شاد باشید، بندهی خوب خدا
سلام به خانوم هلن عزیز
خیلی ممنون و سپاسگذارم از توجه تون به کامنت من و وقتی که گزاشتید مطالعه کردید و کامنت گزاشتید.
دقیقا همینطوره ، وقتی رها کردم و تمرکزم رو از روی بچه دار شدن برداشتم و به خداوند سپردم ، خداوند درهای رحمت رو به روی من باز کرد و فرزندی به من عطا کرده که نمونه ش رو هیچ جا ندیدم و این رو بقیه افراد هم تایید میکنن که چقدر این فرزند انرژی خوبی داره .
و باید از استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته عزیز و دوستان عزیز حاضر در سایت تشکر کنم که همگی در این مکان الهی و پاک دور همدیگه هستیم و از آگاهی های استاد و کامنت های باارزش دوستان استفاده میکنیم و بهره میبریم.
مطمعن هستم که برای شما هم بهترین ها اتفاق خواهد افتاد و خیلی زود نتایج فوق العاده ای خواهید گرفت.
در
پناه الله یکتا شاد وپیروز باشید.
سلام به شما آقا رضا عزیز
چقدر پیامتون زیبا بود، خدا رو شکر میکنم که به پیام شما هدایت شدم. پیام شما این خواسته رو برای من واضح کرد که من هم میخوام تندخوانی یاد بگیرم. چون این فکر رو دارم که اگر مطالب رو تند بخونم نمیتونم درک عمیقی داشته باشم و فقط سرسری رد میشم.
خدا رو شکر میکنم چقدر عالی از قانون استفاده کردید، تحسینتون میکنم دوست عزیزم که در مورد بچهدار شدنتون یا درخصوص بیزینستون مسائلتون رو به خدا واگذار کردید و نچسبیدید و چقدر زیبا از قول استاد نقل کردید که باید پارو نزد، وا داد.
آقا رضا عزیز، تحسینتون میکنم که اینقدر توی کامنتهاتون احترام میذارید، اینقدر نتایج خوبی گرفتید، خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
خدا رو شکر میکنم که پسر به این خوبی و آگاهی دارید. امیدوارم همیشه سپاسگزار خداوند باشید چون سپاسگزاری ظرف آدم رو بزرگ میکنه، چون بزرگ هستید، دوست دارم بزرگتر بشید.
امیدوارم سایهتون برای فرزند گلتون مستدام باشه.
شاد و سلامت باشید.
سلام و عرض ادب به آقا رضای عزیز
بسیار بسیار سپاسگذارم از پیام پرمهر و زیباتون و خدا را شاکرم که چنین دوستان نازنینی دارم.
در مورد دوره تندخوانی من هم اول باورم مثل شما بود و میگفتم که باید بارها یه مطلب رو با صدای بلند بخوانم و تکرار کنم و این باور اشتباه باعث شده بود که بعد از خواندن یک کتاب یا یه مطلب تقریبا نصفش رو فراموش میکردم و گاهی درک درستی هم نداشتم از مطالبی که خوندم و پس از اینکه تصمیم گرفتم کامنت های دوستان رو با درک مطلب بخونم تصمیم به یادگیری تندخوانی گرفتم و همین تصمیم باعث شد تا روش صحیح مطالعه رو به لطف الله یاد بگیرم و البته هنوز در دوره هستم و تا الان نتایج به شدت خوبی گرفتم و واقعا به همه دوستان توصیه میکنم که سرعت مطالعه و نقشه ذهنی رو یاد بگیرند و برای دوره های استاد خیلی عالیه و همیشه میتونید دوره های استاد رو به بهترین نحو نوت برداری کنید و در زندگی به کار ببرید و لذت ش رو ببرید.
در مورد بیزینس هم باید بگم که اگر اون موقع استاد عباس منش عزیز آشنا میشدم چقدددددر در زندگی الان جلوتر بودم ولی خب حتما در فرکانسش نبودم و الان باید استاد جان رو پیدا میکردم و واقعا هر روز بخاطر این سایت الهی و استاد عباس منش عزیز که گرانترین گوهر در زندگی من هستند و همچنین خانوم شایسته عزیز ، شکرگذار و سپاسگذارم.
شاید باورتون نشه ولی من حتی در مورد یه سوالی به دفتر تهران استاد زنگ زدم بقدری از پشت تلفن از خانوم فرهادی عزیز انرژژژی مثبتی گرفتم که خدا خودش شاهده و باید سپاسگذار استاد جان باشیم که چنین افراد عزیزی رو داره که ما هم از وجودشون لذت میبریم و حالمون عالی میشه.
در مورد پیام زیباتون در مورد فرزندم هم مجدد از شما دوست عزیز و مابقی دوستان عزیزم سپاسگذاری میکنم که اینقدر انرژی مثبت فرستادید.
برای شما دوست عزیز و مابقی دوستان عزیز بهترین ها رو از پروردگار میخوام.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید اقا رضای نازنین.
سلام و درود به آقا رضای عزیز
از خوندن کامنتتون خیلی لذت بردم
راستش و بخواید چندوقته که از خداوند درخواست کردم که بهم بگه به چه کاری علاقه دارم،چون واقعا هر چی فکر کردم نتونستم کار مورد علاقم و پیدا کنم و با توجه به اینکه استاد خیلی تاکید دارن که برید سراغ علایقتون،من هم خیلی دوست دارم اینکار و انجام بدم
چون الان واقعا از کاری که دارم اصلا لذت نمیبرم و احساس خوشبختی نمیکنم
یکی دوبار از طریق نشانه هایی که از طرف خداوند دریافت کردم فهمیدم که باید برم سراغ برنامه نویسی
ولی چون از این کار هیچ چیزی نمیدونم زیاد جدی نگرفتم
تا اینکه امروز صبح دوباره تو تمرین ستاره قطبی از خداوند خواستم که بهم دوباره بگه که هدایت شدم به کامنت شما که دیدم شما هم رفتید سراغ علاقتون و اون هم برنامه نویسی
که دیگه مطمئن شدم خداوند داره بهم میگه
میخواستم اگه میشه با توجه به تجربه ای که دارید راهنماییم کنید
ممنون میشم
سلام به آقا صابر عزیز
خیلی ممنون از توجهتون به کامنتم
خداوند همیشه در حال پاسخگویی و اجابت کردن خواسته های ما است و جالبه که من اوایل پروژه ای کار میکردم و بعد ساپورت یه سایتی رو بر عهده گرفتم و همین حقوق ثابت از سال 95 تا به امشب باعث شد دیگه به دنبال پیشرفت خودم نباشم و همون چیزی رو که بلدم انجام بده ( پیشرفت به نسبت گذشته خیلی کند شده بود ) تا اینکه امشب کلام الهی استاد در دوره قانون آفرینش که بعنوان تمرین فرمودند که 107 آرزوی خودمان رو بنویسیم من در سه تا خواسته با روش های مختلف از خداوند درخواست کردم که از این وضعیت در بیام و بیزینس آنلاین خودم رو که خودم کارفرمای خودم باشم رو نوشتم و ترسی بابت از دست دادن کار یا اتمام همکاری با هیچ فردی نداشته باشم و این خواسته رو من ساعت 12 امشب نوشتم و دقیقا 4 ساعت بعد که گوشی رو برداشتم دیدم فردی که از سال 95 باهاش همکاری داشتم بدون هیییییچ دلیلی ؛ تاکید میکنم بدون هیچ دلیل منطقی ؛ درخواست اتمام همکاری رو واسم فرستاد و من کاملا دیگه مطمعن شدم خداوند به همین سرعت به درخواست من پاسخ داد ، در صورتی که من یک هفته س میخوام این تمرین رو انجام بدم ولی شرایط روی پیش رفت که امشب نشستم پای نوشتن و همین امشب هم این پیام رو دریافت کردم و اینا باعث میشه تا به نیروی الهی و پاک خداوند ذره ای شک نداشته باشم و وقتی به این وضوح به درخواست های من پاسخ میده پس قطعا به درخواست بعدی من که درآمد از یوتیوب در کنار بیزینس آنلاین خودم با درآمد عالی و دلاری هستش به سرعت جواب میده و هیچ شکی در قانون آفرینش نیست .
سلام دوست عزیز ، ممنون بابت مطالب زیبایی که نوشتین ، لطفا اگه میشه در این مورد منو راهنمایی کنین و اگه این مساله با باور قابل حله پس بهم بگین چا باوری بسازم تا خودم رو نجات بدم
در مورد اینکه چرا بچه ها باید تاوان اشتباهات پدر یا مادر رو بدن لطفا توضیح بدین
مثلا میگن وقتی پدر یا مادر به بچه دیگران تعنه بزنه یا اگه مال حروم بیاره خونه حتما بچه هاش دچار اتفاقات ناخوشایندی میشن تا اون پدر و مادر به خودشون بیان و متوجه اشتباهشون بشن
دیدم وو بعضی خانواده ها که پدر از مشتری پول زیادی گرفته و بچه ش دچار اتفاقات ناپسند شده یا مخصوصا اون هایی تعنه میزنن و خوشحال میشن به مشکلات دیگران ، حتما سر بچه خودشون او مشکلات اومده
میدونم قانون اینه که هر کس فقط جواب فرکانس و باور خودشو میده و شرایط منطبق با اون باور رو خلق میکنه
پس چرا باید من تاوان اشتباه مثلا پدرم رو بدم وقتی یه چیز حروم میاره خونه؟؟ وقتی من هیچ اختیاری بر اعمال پدر ندارم پس چرا وسیله تاوان کارهاشون بشم؟؟؟؟؟
اگه اینطور نیست و به باور من ربط داره ، لطفا بگین چه باوری رو در خودم بسازم تا دیگه فکرم درگیر کارهای اشتباه پدر یا مادر نشه و دیگه نترسم که ای وای قراره من هم اون اتفاق برام بیفته چون مثلا بابام به مشکلات دیگران خوشحال شده