تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 14

423 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1470 روز

    به نام الله مهربان 🌸🌸🌸🌸

    من در این نود و هشت روز ،انتظار داشتم که یه تحول عظیم در من رخ بده و گاهی اوقات از مسیر خارج میشدم و اون موقع با خودم میگفتم پس چرا دارم موقع برخورد با تضادها ،مثل گذشته ،عمل میکنم .

    ولی الان فهمیدم اول باید بپذیرم که من کلی ایراد دارم ،خصوصا تمرکز بر نکات منفی و بعد این باور و در خودم به و جود بیارم که من میتونم تغییر کنم و بعدش عجله نداشته باشم تا تکاملم رو طی کنم .

    تغییر در شخصیتم ،یک شبه رخ نمیده

    الان با،توجه به این فایل و کامنت بچه ها ،متوجه شدم که بابا من خیلی خوب تو این سه ماهی که تعهد دادم کلی تغییرات خوب و مثبتی هم داشتم .

    و امیدوارم من هم در مدار، دوره ی دوازده قدم قرار بگیرم .

    خدایا شکرت بابت این سایت پراز اگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    به نام خداوند بخشاینده و مهربان

    ردپای 98ام از روزشمار زیبای تحولم

    یادمه وقتی 26 ساله م بود از یه رابطه ی بد و پرتنش وارد به رابطه ی آرام ولی سرد شدم. از قبلی بهتر بود ولی باز هم خوب نبود. از اون آشناییم راضی هستم چون متناسب با چیزی بود که اون لحظه درخواست کرده بودم ولی اگر عزت نفسم بالاتر بود اجازه نمیدادم هفت سال طول بکشه. اگر برای خودم ارزش بیشتری قائل بودم اگر آگاه تر بودم و خودم رو لایق بهترینها میدونستم همون سال اول رابطه رو با عزت تموم میکردم. و واقعا الان طبق گفته ی استاد شدم ترسی دارم تو روابطم که باید حلش کنم. ممنونم استاد و خانم شایسته ی عزیزم🍀🍀🍀🍀💖💖💖💖💖💖🍀🍀🍀🍀🍀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم، مریم جانم و همه همسفرانم

    روز ۹۸ سفرنامه

    در این فایل استاد درباره قدم سوم از دوره دوازده قدم و کامنتهای بچه ها توضیحاتی دادند که من برداشت خودم را از صحبتهای ایشان می نویسم.

    تغییر شخصیت یک روند تکاملی هست نه امری که یک شبه رخ دهد. چون افکار و باورهای نادرست ما یک شبه بوجود نیامده اند که یک شبه عوض شوند. بعضی ها بجای پیدا کردن ایرادهای شخصیتی شان و اصلاح شان، آنها را می پذیرند و باهاشان کنار می آیند. مثلا ایراد یک نفر این است که از ارتفاع می ترسد بجای برطرف کردنش از کوهنوردی یا سوار شدن به هواپیما خودداری می کند. یا فرد دیگری ترس از حیوانات دارد و با رفع نکردن آن خود را از تجربه بودن در جنگل محروم می کند. اینکار مثل جمع کردن آشغالها و قایم کردنشان زیر مبل است. در ظاهر همه چیز خوب است اما بوی بد و اثرات آن هست. در مورد افراد هم آنها می گویند چه کنم، همین است دیگر، از حیوان می ترسم از ارتفاع می ترسم. این اما اشتباه است و جواب نمی دهد. باید مسائل مان را از ریشه حل کنیم. باید شخصیت مان را شخم بزنیم. باید بجای رفتن به رابطه ای عاطفی و انتظار محبت دیدن ببینیم چرا اینقدر محتاج توجه هستیم، باید عزت نفس مان را بسازیم. باید بجای ماندن در کاری که دوستش نداریم ببینیم چرا از شکست می ترسیم یا باورهای غلط مان درباره ثروت چیست که کار مورد علاقه مان را شروع نمی کنیم. بجای مهاجرت نکردن به دلیل ترس از تنهایی، باید این ضعف را رفع کنیم. ما تا وقتی خودمان را درست نکنیم، افکار و باورهایمان را درست نکنیم همان مثال آشغالها را زیر مبل قایم کردن هستیم.

    قدم اول برای تغییر کردن، دانستن و پذیرفتن ایرادهایمان است. بعد با آگاهی از این موضوع که قدرت خلق زندگی ما در دست خودمان است، در نوع افکار و باورهایمان است شروع به تغییر آنها کنیم، شروع به کار کردن روی آنها کنیم.

    کار موثر دیگر الگو دادن به ذهن است. ببینیم که چه افرادی زندگی بر فنا رفته ای را از اول ساختند و رشد کردند. مثل معتادانی که کاملا باخته بودند ولی یک زمانی تصمیم به تغییر کردند و چه زندگی درست و حسابی برای خودشان ایجاد کردند. دادن این نمونه ها، مقاومت ذهن را می شکند و برای تغییر، بهتر همکاری می کند.

    بدانید که در این جهان هم زشتی هست هم زیبایی، هم فقر هست هم ثروت، هم بیماری هست هم سلامتی، هم سرما هست هم گرما، هم بالا هست و هم پایین. تو چه می خواهی؟ انتخاب تو کدام است؟ با توجه کردن به هر یک از اینها، با فکر کردن راجع بهشان، با صحبت کردن درباره شان، آنها را به زندگی ات دعوت می کنی، و خوب است بدانی اینها را با افکارت انجام می دهی نه با زور بازویت.

    و در آخر خودم را به عنوان نمونه کاملی از کسی که هم ایراد شخصیتی داشته، هم وضعیت مالی نامناسب و هم در روابط ایراد داشته به تو معرفی می کنم. آنچه الان از سلامتی، رابطه عاشقانه بی نظیر، آزادی مالی زمانی و مکانی و زندگی در بهشت می بینی قبلا وجود نداشته. اینها در نتیجه یک تعهد آهنین برای تغییر شخصیت، افکار و باورها رخ داده و البته نه یک شبه و یک روزه، بله این تغییرات بنیادین زمان برده که در دوره هایم با نام تکامل از آن یاد می کنم. حالا نویدی می خواهم به تو دهم. ابتدا از فایلهای دانلودی شروع کن و از آنها استفاده کن. مبادا به هوای رایگان بودن دست کم شان بگیری. اگر با آنها در زندگی ات تغییراتی رخ داد معلوم می شود که آماده هستی وارد دوره دوازده قدم شوی. در دوره دوازده قدم مسیری که خودم طی کردم تا به این نتایج رسیدم را بیشتر و متمرکز تر توضیح داده ام. مسیری توام با لذت و درک درست قانون تکامل. چون اگر فکر می کنی یک شبه می توانی زندگی ات، افکارت و باورهایت را تغییر دهی سخت در اشتباهی. امیدوارم این فایل تو را مصمم به شخم زدن ذهنت کند و تصمیمی جدی برای تغییر افکار و باورهایت بگیری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1148 روز

    سلام به استادشجاع خودمون ،اینکه فرمودیدافرادازهرچیزی که میترسن به جای مقابله بااون ،فرارمیکنن ازش ،درموردمنم بابت ترس ازارتفاع همین طوره.امااستادمن بارهاسعی کردم جای بلندبایستم وپایینونگاه کنم یابرخلاف میلم توپارک بازی سوارچرخ وفلک یاچیزایی که توارتفاع هستن بشم اماواقعن وحشتناک به نظرمیرسن وهنوزنتونستم به ترسم غلبه کنم دقیقاازهواپیما،پارک بازی وهرجایی که ارتفاع داره بدم میاد،نمیدونم شایدازاین به بعدحرفهای شماتوذهنم بمونه وهردفه تلنگری بشه برای غلبه کردن به ترسم .ناگفته نمونه ازخیلی چیزای دیگه میترسیدم امانه تنهاغلبه کردم بلکه الان جزلذتها وحال خوبیهام هم هس مثل ترس ازآب مثل رانندگی. بله الان بالذت تمام شنامیکنم هرروزرانندگی میکنم دوچرخه سواری میکنم چون ازدوچرخه سواری هم میترسیدم ،ازچیزایی مثل سوسک ومارمولک وسگ میترسیدم اماالان نمیترسم وامامهمترین ترسهای زندگیم ترس ازقضاوت دیگران بودکه همیشه ازش وحشت داشتم وسعی میکردم همیشه بانقاب باشم یعنی باهرکی وهرجابودم سعیم براین بودموردرضایت اون باشم که مباداراجع من قضاوت نادرستی کنه وهمیشه ازاین که خودم نبودم حالم بدمیشدوخودم لذتی نمیبردم ازاون روابط حتی توروابط باهمسرم همیشه به شکلی که ایشون میخاس بایدمی بودم تااینکه ازاین شخصیت خودم خسته شدم راسش حرفهای استادتودوره اعتمادبه نفس بیشترکمکم کردتاخودواقعییم باشم چرابایدازآدمابترسم مگه لولوخورخوره بودن ،چراانقدتاییداونهابرام مهم بودمگه خودشون کین ،خلاصه خیلی روی خودم کارکردم دیدم حق وسهم من اززندگی این روش زندگی کردن نیس بایدخیلی فراترازاینهاباشه پس درنهایت تصمیم گرفتم ارزش واحترام خودم رابالاببرم برای نترسیدن ازقضاوت دیگران ازخودم بایدشروع میکردم اینکه هرجایی لازم شدبیان احساس داشته باشم اینکه اجازه ندم کسی واردحریم خصوصی من بشه اینکه خودم یادبگیرم برای رفتارهام توجیح وتوضیح به کسی ندم اینکه گمنامی زندگیم راحفظ کنم لازم نیس دیگران ازبرنامه های حال وبعدمن باخبرباشن ودرآخراینکه ثبات شخصیت داشته باشم وهرجاتوان عشق ومحبت وکمک به کسی بودراداشتم انجام بدم واگرنبودباشهامت نه بگم این نه گفتن اقتدارمنوخیلی بالابرد.همه اینهاراتواون دوره اعتمادبه نفس یادگرفتم وکلی تمرین کردم وتکرار.وازخداهمیشه قبل هرمعاشرتی کمک میخاستم تااینکه تقریبا الان وضیعت خوبی دارم .استاددرست میگه هرجاازهرچیزی یاکسی ترسیدیم بایدبه فکرراه حل براش باشیم واگرنه سالهای دیگه ازعمرمون هم میگذره ومیبینیم که هنوزسرجای اولمون هستیم وقتی تودل ترس میری ،می بینی که هیچی نیس وخودت ازاون جریان غول ساخته بودی .این بودتجربه من راجع به ترس .عاشقتم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته‌ی عزیز

    تغییر شخصیت و تغییر باورهایی که سال‌ها در وجود ما بوده یک شبه اتفاق نمی‌افتد. بلکه این یک مسیر تکاملی است که هرروز کمی از روز قبل باید بهتر شوی‌ هرروز کمی مهربان‌تر، هرروز کمی صبورتر، کمی بخشنده‌تر، کمی شجاع‌تر..

    شخصیت‌ و باورهای ما هستند که فرکانس‌های ما و درنهایت نتایچ و شرایط زندگی ما را رقم میزنند پس باید به جای تقلا و تلاش خیلی زیاد و طاقت فرسا روی خودمان کار کنیم و مقاومت هامون رو برداریپ و کم‌کم نعمت‌ها در زندگی ما جاری میشوند به راحتی و به صورت کاملا طبیعی.

    زیرا ایم مسیر مسیر تقلا کردن نیست، مسیر سادگی و لذت بردن از تک‌تک لحظات است.💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1847 روز

    به نام مهربان پروردگارسخاوتم که جهان رو پراز فراوانی آفرید

    رد پای ۹۸👣👍🏻✅

    استاد عزیزم من واقعا قلبا درمسیر تغییر شخصیتم هستم

    خیلی برا اینکار برنامه دارم ،امیدوارم زنده باشم وبتونم به اینکار ادامه بدم تا نتایج پایدارتر و بزرگتر خلق کنم

    خیلی حال دلم خوبه ،از گوش کردن صحبتاتون لذت میبرم ،نوای زندگیه، ساز هستی بخشه،

    مسیر رسیدن به بهشتِ ابدیه

    استاد چقد دلم میخواست برید تو اتوبوس و فضاشو نشونمون بدید درحالی که بارها دیده بودمش اما هربار برام تازگی داره کیف میکنم میبینمش

    خون تو رگام شروع به جوشش میکنه

    من سنگینی گاری زهوار در رفته رو، رو دوشم حس میکردم که دارم پابرهنه رو کوه یختی و پراز سنگلاخ بالا میرم

    حالا با آگاهی های شما و دادن ورودی های مناسب دو سه ساله به ذهنم…

    اون گاری کهنه تبدیل به گاری نو تری شده ،حالا کفش مناسب تری پامه،مسیر هم خیلی هموار تراز قبله

    میدونم با ادامه دادن و متعدبودنم کم کم تبدیل یه اسب تیز پا میشه که من بالباس مناسب سوارکاری پشتش ماشینمو از نسیم خنکی که به صورتم میخوره و لای موهام میپیچه ،باتماشای طبیعت بکری که برای من آفریده شده

    لذت خواهم برد واون روز خیلی بهم نزدیکه ،چون من درحال طی کردن تکاملم هستم وخوشبختانه موفقیت لگاریتمیه👌👌👌

    دوستتون دارم عشق برای همه💚❤💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    آنیکا فرهان گفته:
    مدت عضویت: 1196 روز

    سپاس

    دوره دوازده قدمو خواهرم تهیه کرده و من هم بهره مندم,واقعا عالی,بسیار ممنونم,من خیلی تعصبی بودم به بعضی عقاید و افراد و الان درستش کردم و خیلی احساساتم و رفتارم بسمت بهتری هدایت شد.

    در مورد روابط بله مشکل مورد توجه بودن , ترس از رابطه و ترس از رانندگی دارم حرکت میکنم و هر روز کمک میخوام از نیروی برتر برای حرکت برای شروع قدم ها,و من از رابطه ای خارج شدم که سالها بخاطر ترس از طلاق و استقلال توش مونده بودم و نیرویی کمکم کرد و هلم داد,خیلی حالم بهتره و تصمیم گرفتم برای بهتر شدن و خیلی وسواسانه دارم با قدمهای کوچک بسمت تغییر میرم.خیلی سخته جدال با ذهن و منیت ولی میشود میتوان انجام داد,خیلی من زیبایی های طبیعت رو میبینم,الان هلندم وقتی هم ایران بودم آگاهانه به زیبایی های طبیعت توجه میکردم و الان هر روز برکه و جنگل و درخت و گلها و پرندگان,غازهای وحشی و جوجه هاشون,خیلی ذوق میکنم,بینهایت خونه های زیبا و الان دارم به یک خونه جدید میرم که آگاهانه با قدرت خداوند وهاب خلق شد و بیشتر بخونه رویاهام نزدیکه گرچه اجاره ایه ولی از خداوند سپاسگزارم برای پرداخت هزینه ها.

    هیچ مسابقه ای نیست و آرام آرام,لذت از لحظه لحظه زندگی,اتفاقات بهتر و عالیتر.

    سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیز

    سفرنامه ۹۸

    جهادی اکبر برای تغییر باورها

    خدایا چقدر جهانت شگفت انگیزه و نعمت‌ها جاری است در جریان زندگی و من غافل بودم

    اما امروز به کمک تو و از طریق دست توحیدی ات استاد عباس منش متوجه شده ام که برای رسیدن به خواسته ها نیازی به تقلای بیشتر نیست و باید کار ذهنی بیشتری انجام دهم چون نعمت و ثروت و باران رحمت الهی همواره درحال باریدن است اما مقاومت‌های ذهنی من مانع دریافت نعمت ها ست.که من میثم شهریاری باز هم در این جا متعهد میشوم که تلاش ذهنی ام را برای تغییر همه جانبه باورها و شخصیتم لحظه به لحظه باشد و سلولی تا با لذت بردن از مسیر مقاومت‌ها را کم کنم و زندگیم را در خور شان جانشین خداوند روی زمین کنم تا بدین وسیله از زندگی و موهبتهای زندگی بیشتر استفاده کنم تا جایی که به آزادی مالی،زمانی و مکانی برسم و کاری کنم تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشد. من تمام ضعف های اخلاقی خود را می پذیرم و به جای فرار با آنها روبرو می شوم و به کمک خداوند آنها را مرتفع میکنم .

    خدایا دوستانم در این مسیر به من کمک های زیادی کرده و می کنند خودت پاداشی عظیم به آنها عطا کن.

    خدایا بابت تغییر شخصیتم و باورهایم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2611 روز

    سلام

    فایل ۹۸

    من هم مدت زیادی رو دوره عزت نفس کار نکردم.. باز همون رفتارها در من ریشه زد.. یکسری ترس ها داشتم بازم برگشت توی وجودم و با خودم میگفتم ولش کن ترس داره نمیرم سراغش..

    با شنیدن این فایل یکسرس ترس هایی داشتم خیلی هم ظاهرش ترسناک بود ولی رفتم توی دلش و اعتماد به نفسم بالاتر رفت ودیدم عه پسر چه واهی بود اصلا ترس نداشت..

    ترس از مهاجرت بازم توی وجودم ریشه زده باز باید برم توی دلش..

    در کل باید روی عزت نفسم کار کنم چون اعتماد به نفس به شدت پایینی دارم ..

    از برفرار کردن رابطه ی عاطفی ترس دارم و هی همش خودم رو از رابطه داشتن محروم میکنم..

    درست و حسابی سراغ کار مورد علاقم نمیرم چون ترس دارم ..

    و خیلی ترس های دگ

    تن به کار نادلخواه میدم چون ترس دارم..

    با ادم های نادلخواه ارتباط برقرار میکنم چون ترس دارم ..

    اصلا دلیل مشاوره گرفتن از این و اون ترسه !!

    و واقعا من پذیرفتم که خیلی ایراد دارم در شخصیتم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    به نام خدای بخشنده ومهربان

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان گلم

    ردپای روز ۹۸

    توی فصل ۴ فکر کنم اولین دیدگاه هستش که میذارم

    خدا رو شکر میکنم‌توی این نزدیک ۴ ماه که توی سایت هستم تونستم خوب کار کنم و به اندازه تلاشم نتیجه ام گرفتم.

    بحث تغییر شخصیت چیزی هست که آدم بهش میرسه با کار کردن روباورها رو ی خودش

    متفاوت فوران و عمل کردن نسبت به قبل و نسبت به بدنه جامعه.

    من خودم وقتی میبینم که ی باور جدید که میخوام ایجاد کنم و میبینم خیلی ها برعکس اونا قبول دارن و یا فکر میکنند میگم این درسته .چون اگر باور ها و افکار من هم مثل بدنه جامعه باش منم همون نتیجه قبل و یا همون نتیجه که همه گرفتن رو میگیرم

    تعهد و تلاش و ایجاد زمان هایی برای کار‌کردن روی باور ها باعث میشه ما از درون تغییر کنیم.

    نکته اصلی اینجاست که تغییر شخصیت ی شبه ایجاد نمیشه و مهتر از همه تغییر شخصیت توی حرف ایجاد نمیشه‌.که من بیام با قشنگ حرف زدن فکر کنم شخصیتم تغییر کرده حرف همراه با نتیجه میتونه نشون بده که من تغییر کردم.

    بازم خودت رو شکر میکنم که در بین شماها هستم

    🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: