«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 149
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که وجود دارد
سلام به همگی
امیدوارم همانند من حال و احساستون عالی باشه
اومدم سمت روز دوم از سفرنامم سفرنامه ای که ازخدا درخواست کردم و هدایتم کرد به سمت آن خدایا شکر تورا
فایل مقدمه فصل 1 و روز اول را مرور کردم و بقول استاد درک و ظرف من جور دیگر بود گویی آنها تا به حال نشنیده بودم
خدای بزرگم را شاکرم که دارم متعهدانه قدم برمیدارم و عمل مستمر انجام میدم
خدایا شکرت که دارم روز دوم را تجربه میکنم
خدایا شکرت روز سوم از قانون و سبک زندگی سلامتیم رو دارم تجربه میکنم
خدایا شکرت همیچین فایل های قدم به قدم تهیه شده و هدایتگر من است
از سه روز قبل سه خطا و آسیب زننده به خود (مو مژه گناه کبیره)انجام دادم
اما من این بار برنگشتم سر پله اول
اینبار خود را تنبیه و سرزنش نکردم و آنها را پذیرفتم اما با خود تصمیم گرفتم دیگر کل سعی خود را به کار ببندم که تکرار نکنم
حالم فوق العادس
انرژیم فوق العادس
حسم عالیه
و کاملا احساس میکنم قدم هایم در جای و مسیر خوب و درستی است
کاملا احساس میکنم رشد و بهبود را
خدای من هدایتم کن همچنان به من قدرت کنار خودت ماندن را بده همچنان مرا در آغوش خود پیش ببر به من قدرت متعهد ماندن بده عمل کردن و ادامه دادن تو توانایی این ها را به ببخش
آمین یا رب
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی دوستان سایت خدا. من یه چیزو فهمیدم اون هم اینه که چه خوبی و چه بدی به هرکسی بکنی در حق خودت کردی من همیشه برای کسی میخام از خوبی و بدی کردن مثل بزنم پژواک صدا در کوه رو میگم که واقعا اگر کمی روی کارهای خودمون تمرکز کنیم و به کسی کاری نداشته باشیم اون بهترین کارو روزمون خواهد بود من سعی میکنم غیبت نکنم اما بصضی وقتها از دستم درمیره ومیفهم که دارم تو در دیوار میرم و سریع ازبحث خارج میشم و حرف عوض میکنم دارم روی خودم تمرکزی کارمیکنم که فقط و فقط خودم هستم که خالق زندگی خودم هستم و هیچ کس سرسوزنی در سرنوشت من تأثیری نداره این آگاهی رو قبلاً نداشتم ودولت گرانی ودلار… و خیلی چیزهای دیگه رو عامل تمام مشکلات میدونستم به لطف خدا باتغییر باورها دیگ به جز خودم کسی رومقصرنمیدونم وچقدر از جنگ وجدان کردن راحت شدم و دارم فقط روی زیبایی ها نعمتها ثروتها تمرکز میکنم خداوند یارو نگهدارتون
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ، ایشالله براتون همیشه بهترین ها باشه . از خداوند سپاسگزارم پای تعهدم هستم و ادامه میدم و میخوام تغییر کنم ، درس امروز از روز شمار تحول زندگی من : 1- یاد گرفتم آتنا تو تمام شرایط زندگیت که فکر میکنی در حق ات ظلم شده خودت به وجود آوردی تو در این مدار بودی تو با باورهات و افکارات دعوت کردی باهات اینطور رفتار باشه ، 2- من یاد گرفتم چیزی به نام حق الناس که از باورهای گذشتگان در ما شکل گرفته وجود نداره ، من به کسی ظلم کنم به اون ظلم نکردم به خودم ظلم کردم ، یا اگر به من ظلم شده من باور کردم من نقش مظلوم و قربانی بازی کردم ، اگر من نقش مظلوم بازی نکرده بودم و باور نکرده بودم کسی به من ظلم نمیکرد ، حتی اگر من در مدار نامناسب باشم این خودم هستم با افکارهای منفی شیطان دعوت میکنم به زندگیم پس باز به خودم بر میگرده من باور کردم که شیطان یا همون نجواها قدرت دارند در زندگیم من بهشون توجه کردم بهشون انرژی دادم باز به من بر میگرده دقت که میکنم همه چیز به خودم بر میگزده ، یا ترس که از خوشی هام تعریف کنم یا اتفاقی افتاد نگاه کن فلانی چون فهمید نظر کرد آه کشید کار من انجام نشد خوب من به اون قدرت دادم اگر درک میکردم من خودم خالق زندگیم هستم کسی قدرت نداره به زندگی من و اصلا دو قدرت وجود نداره فقط یک قدرت وجود داره آن هم الله هست رب العامین هست ، پس باز خودم مسئولم نه چشم اون طرف ، وقتی نگاه میکنم این همه آدم ثروتمند مطرح هستن مثل رونالدو چرا اونو کسی چشم نمیزنه ؟ یا گلزار ؟ و خیلی های دیگه اصلا استاد عزیز ؟ چون اونا باور ندارن قدرت فقط خدا میدوننن چون باور دارند خودشون خالق زندگیشون هستن ، پس همه چیز بر میگزده به خودم و باورهام و به نظرم ایمانم رو به خدا قوی کنم ، و فقط رو قدرت خدا حساب باز کنم ، 3- یاد گرفتم خودم قرآن از اول بخونم و تحقیق کنم هر چند ذهن مقاومت کنه بگه نه نمیتونی اما این کار انجام بدم برای قوی تر شدن ایمانم به خداوند پامو از این ترمز بردارم ، پامو از ترمز مظلوم نمایی بردارم ، پامو از ترمز احساس گناه بردارم ، پامو از ترمز اینکه اگه خوبی ها و اتفاقات خوب تعریف کنم اونا کم میشه بردارم ، چون این اتفاق افتاده متوجه شدم خودم قدرت دادم و باور کردم ، پامو از ترمز محدود کردن خودم و ترس از شرایط جدید مکان های جدید بردارم و اینقد با ذهن منطقی نرم باعث بشه انجام ندم ، باورمو از هزینه ها ی زندگی که توجه کردم بردارم ، و بدونم من خودمو در این مدارها قرار دادم ، و باید بیشتر روی خودم و باورهام کار کنم تا از این مدارها خارج شم و در مدار خواسته هام برم ،
سلام به استاد گرامی و بانو شایسته عزیز و دیگر دوستان.
خدایا شکرت بابت هدایتها.
از وقتی که با فایلهای استاد آشنا شدم و قوانین جهان رو از زبان استاد شنیدم دیگه بر این باور بودم و هستم که تنها خود فرد میتونه جریان زندگیش رو خلق کنه و این قدرت تنها و تنها دست خودمونه و به میزان عملمون به قوانین بدون تغییر خداوند از اون میتونیم نتیجه بگیریم.
دیگه براین باور شدم که هیچ کسی نمیتونه تأثیری در زندگی من داشته باشه مگر اینکه من خودم بخوام وباور کنم .
دیگه براین باور شدم که هیچ کس با جادو و چشم زدن و بدخواهی و….نمیتونه تو جریان زندگی من تأثیر گذار باشه.
اصلا قبل آموزشها اینقدر با این موضوع مشکل داشتم و عدالت خدا رو زیر سؤال میبردم که چطور یه آدمی با وِرد میتونه زندگی یکی دیگه رو تغییر بده ،میتونه با جادوتا ابد زندگیشو دگرگون کنه؟
چرامدام باید نگران چشم خوردنمون باشیم؟
و الان که باورم اینه که خداوند این اختیار رو به من داده که انتخاب کنم مسیر زندگیمو.
یه نکته که امروز از این فایل متوجه شدم:
همسرم اکثر شبها به من میگه پونه برای من دعا کن و جواب هر دفعه من( بعد این آموزشها ):دعای من که تأثیری نداره عزیزم هرکسی باید برای خودش دعا کنه.
اما الان فهمیدمکه با دعا کردن در حق دیگران نمیتوتی تأثیری تو جریان زندگیشون داشته باشی ولی،میتونی انرژی حاصل از اون دعا رو وارد زندگی و احساس خودت کنی و احساس بهتری رو تجربه کنی چون فرکانس مثبت اون دعا در جریان زندگیت جاری شده.
ممنونم از استاد مهربانی و سخاوت جناب عباسمنش .امیدوارم خدا برای شما و خانم شایسته عزیز بهترینها رو بسازه .در پناه خداوند شاد وسلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید .
آمین
بنام خداوند بخشنده ی وهاب
حمدوسپاس مخصوص خداونداست که پروردگارجهانیان است، خدایا سپاس گزارم بابت حضورم دراین فضای مقدس ونورانی
سلام ودرودبه همه عزیزان
روزشمارتحول زندگی من روزچهلو دوم
فایل:
ظلم به خودازدیدگاه قران
تمام اتفاقات زندگی مابدون استثناءبازتاب باورها وفرکانس های خودمون هست
اگه این اصل رابپذیریم که مابدون استثناءخالق زندگی مان بافرکانس هایمان هستیم تمام حاشیه های زندگی حذف می شوند وان وقت نمی توانیم عوامل بیرون ازخودرامقصر ومانع ای بدانی برسرراه خواسته هایمان یامانع ای بدانی برای دست یابی به خواسته هایت
مگرتوحیدغیرازاین است
ان وقت هدایت می شویم به اجرای توحیددرعمل همان مسیری که زندگی ا مان راباتوانایی وخاصیت خداگونه خلق می کنیم، همان توانی ای که همواره مارادرزمان مناسب ودرمکان مناسب قرارخواهدداد.
تغییرات اساسی درزندگی ماازجایی شروع می شود که این دومفهوم رابخوبی بپذیریم ودرک کنیم
_ماتوانایی کاملی برخلق زندگی دلخواه مان داریم
-ماازایجادهرتغییری درزندگی دیگران -خواه درجهت مثبت وخواه درجهت منفی _ناتوانیم
درک این رابطه که ماتوانایی تغییرزندگی خودمان راداریم، ومادرتغییرزندگی دیگران ناتوان هستیم،
زندگی مارا دگرگون می کند.
می توان بااجرای این مفهوم درزندگی مان، باورهای سمی وخانمان سوز به نام احساس گناه، احساس قربانی بودن، وموردظلم واقع شدن رادروجودمان ازریشه بخشکانیم وراه رابرای ساختن عزت نفس هموارنماییم ودرهای زندگی ات رابه روی نعمتها وفرصتها بگشایی که پشت این سدهای بتونی جمع شده بود
زیرااحساس گناه، احساس قربانی بودن وموردظلم واقع شدن، همان ترمزهای مهمی هستن که بخش اعظمی ازعزت نفس راتخریب ساخته اند که پای حرکت تو برای تحقق خواسته هایت است
بی انکه اگاه باشی منشاءوابشخوراصلی ترین ناخواسته های زندگی ات همین باورهای محدودکننده اندکه ازانهاغافل شده ای
زیراماموجوداتی فرکانسی هستیم ودرجهانی زندگی می کنیم که اساس ان مبتنی برمداروفرکانس است، یعنی انچه جهان درباره مادرک می کند وبه ان پاسخ میدهد فقط وفقط فرکانس های ماست
جهان ساخته شده که یک دستگاه مبدل باشدبرای تبدیل فرکانس های دریافت شده درقالب اتفاقات وشرایط هم سنگ، وهماساس باباورها فرکانس ها وکانون توجه امان
اساس فرکانس ارسالی ماازهرچیزی باشد شرایط اتفاقات وتجربه زندگی ما هم سنگ بافرکانس ارسالی خودمون است
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ماایدنداها راصدا
بحث ظلم درقران
وبحث حق الناس
اتفاقا داشتم دوره قانون افرینش روامروز مرور میکردم که بااین موضوع رسیده بودم که مادرحق هیچ کس نمی تونیم ظلم کنیم وخداوندهم به هیچ کس ظلم نمی کنه که مااشتباه یاخطایی انجام داده باشیم وخداوند تصمیم بگیره ماروتنبیه کنه، خداوند یک سیستم وقوانینی بدونتغییر رادرجهان تعین کرده وهرکس باباورها وفرکانس ارسالی خودش درمداری قرارمی گیرد که نتیجه اون باورها وفرکانسها شرایط اتفاقاتی است که اون شخص تجربه می کند فرقی هم نمی کند اون شخص کی باشد چه دینی داشته باشد وکجا باشد.
یعنی دراصل اگه جایی هم مورد رنجش وظلمی قراربگیریم حاصل افکارخودمون هست وخودمان به خودمون ظلم کرده ایم
ازحق الناس هم درقران چیزی یادنشده ومانمی تونیم حق کسی خوبی ویاحتی بدی کنیم
همه چیز باوره که ما شرایط رابرای خودمون می سازیم، باباورهای خودمون، هرچی راکه باورکنیم اتفاق می افتد وتجربه میکنیم
وبحث دعاواستغفار مااگه برای دیگران دعای خیرویاشر کنیم عواقبش به خودمون برمیگره وکسی درهر مداری که باشه اتفاقت همون مدارراتجربه می کنه، دعای ماراه بجایی برای شرایط اون شخص نمی بره
یادمه کلاس اول دبیرستان یه معلمی داشتیم سید بود وبعدازاتمام درس سرکلاس بچها داشتن باهاش بحث میکردن ودرمورد موضوعات مختلفی گفتگو میکردن که بچهاازش پرسیدن اقاراست میگن دعا ونفرین سیدا گیراست معلم خیلی شوخی هم بود، گفت پسرجان کی اینوگفته، خوب اگه اینجوری بود زمان جنگ بجای فرمانده هاوسربازها، سیداعزام میکردن سرمرز توسنگرها نفرین میکردن تادشمنو شکست بدن ونابود کنن
درپایان سپاس گزارخداوندم که بازهم مورد لطف ورحمتش قرارگرفتم وحالم رابهبودبخشیدم وحالم راخوب کردم سواازهرنتیجه وکاری خاص فقط به لطف پروردگارواگاهی های سایت استادعباسمپش
وارامشی که وقتی توسایتم برتمام وجودم حکم فرماست، وتازمانی که وصلم حالم خوبه وارامش دارم درپناه الله شادسالم، ثروتمند وسعادتمند باشیددردنیاواخرت حق نگهدارتون باشه
سلام محمدرضا عزیز. خیلی سپاسگزارم بابت کامنت بی نظیری که نوشتی. این قسمت که گفتی آن چه به عنوان ظلم در زندگیمون میشناسیم بر میگرده به باورها و افکار خودمون .. یعنی این ما خودمون بودیم که اون شرایط رو با افکار باورهامون ایجاد کردیم این نکته واقعا پرایسلس هست. این واقعا سطح جدیدی از داشتن این باوره که تمام اتفاقات زندگی ما به خاطر افکار و باورهای خودمون بوده پس کسی رو مقصر ندونیم در اتفاقات زندگیمون و این خودمون بودیم که با افکار و باورهامون اون اتفاق رو جذب کردیم و حالا چطور باید به سمت درست حرکت کنیم و چه باورهایی رو باید داشته باشیم. ممنون بابت به اشتراک گذاری این آگاهی فوق العاده. در پناه خداوند شاد و سلامت و موفق و پر روزی باشی.
به نام خدای مهربان و روزی رسان
سلام و احترام
روز دوم / «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
همیشه وقتی این فایل ها و دوره ها رو گوش میدادم. همش یه جورایی دنبال این بودم که خب این دوره رو گوش کنم و پولدارم شم،،بعد برم اون یکی دوره رو گوش کنم و پولدار شم،، یعنی من توی تمام فایل ها و دوره ها دنبال پیدا کردن پول بودم !!
ولی دارم کم کم دنبال این میگردم که شخصیتم رو عوض کنم،، شخصیتی که سال های سال در غفلت و بی خبری بوده و سال ها ورودی های نامناسب دریافت کرده ،، یعنی اون باورهای محدود کننده که وارد ذهن من شده شخصیت من رو ساخته است و الان این شخصیت گام به گام تغییر میکنه.
وقتی که تونستم پروژه ی قبلی یعنی خانه تکانی ذهن رو متعهد باشم و هر روز از خودم رد پا به جا بذارم،، این تعهد کلی به من اعتماد به نفس بخشیده،، اون تعهد باعث شد که من الان دو هفتس دارم مرتب هفته ای پنج روز یوگا تمرین میکنم و زبان کار میکنم و البته تکاملم رو هم دارم رعایت میکنم.
حالا میخوام با پروژه ی روز شمار تحول زندگی من با تعهدی جدی پیش برم و ادامه بدم و پروژه رو تا انتها پیش برم و این بار دنبال این هستم که خودم رو تغییر بدم و نه دیگران رو امیداورم که همیسه این موضوع یادم بمونه و یادم بمونه که من توانایی تغییر دیگران رو ندارم. و هر اقدامی به جهت تغییر دیگران باعث میشه خودم از خوشبختی دور بشم !!
چقدر من سوره ی اعراف رو دوست دارم ،، بریم با هم دیگه یکبار دیگه ایه 16 سوره ی اعراف رو بررسی کنیم :
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ( 16 اعراف )
گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم!
خب شیطان از درگاه خدا رانده شد و بعد شیطان یقه ی خدا رو گرفت و به خدا گفت من مقصر نیستم و من ایرادی ندارم و تو مقصری و تو منو گمراه کردی و بعدش گفت ادم ها رو هم گمراه میکنم!!!
و یک چیزی به نام ذهن نجوا گر در انسان ،، اون رو به سمت اعمال ناشایست مثل دروغ و تهمت و ترس و غیبت و حسادت و کینه و طمع و عجله و دزدی وووو این داستانا دعوت میکنه !!!
و بعضی ادم ها توی دام شیطان افتادن و به نجواهای ذهنشون قدرت دادن و به سمت اعمال ناشایست حرکت کردن و گمراه شدن !!
حالا بریم این ایه رو بررسی کنیم :
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ ۖ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی ۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ ۖ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ( 22 ابراهیم )
و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!
حالا رستاخیز شده ،، ابلیس داره میگه منو سرزنش نکنید بلکه خودتون رو سرزنش کنید،، به من چه ربطی داره !!! میخواستی به حرفای من گوش نکنی !!
جالب اینجاست میگه ازتون بیزارم خخخخخخخ..
عجب این ابلیس خبیثه خخخخخ ،، یعنی اولش رفت یقه ی خدا رو گرقت و به خدا گفت تقصیر تو بود و من ایرادی نداشتم و بعد این ابلیسه اومده با نجواهاش توی ذهن ادم ها باهاشون کرده که اونا مسیولیت پذیر نباشن و برن به دولت فحش بدن و یقه ی دولت خدا و مملکت و اینو و اون رو بگیزن و بعدش حالا رستاخیز شده و این ابلیس مکار الان دیگه زیر بار نمیره و میگه به من چه ربطی داره ،، چرا به حرفای من گوش دادید خخخخخ ،، خدا لعنتت کنه خخخخخ که چقدر خبیثه !!!
با این ایه متوجه میشم که بابا نجواهای شیطان همشون دروغ و توهمی هستن و بنابراین ازشون نترسم.. مثلا میاد به من میگه دلااار رفت بالا بدبخت میشی ،، منم بهش میگم خب که چی این همه قبلا دلار بالا و پایین شد ،، چی شد مثلا !!! وووو یه عالمه ترس ها رو در مورد موضوعات مختلف توی ذهن ما ایجاد میکنه که باید بدونم همشون دروغ هستن !!!
یادم باشه همه ی این حرف ها که توی ذهن من میچرخه که دیگه از سنت گذشته ،، دیگه دیره ،، خدا دوست نداره ،، تو گناهکاری،، تحصیلات نداری،، توی این مملکت نمیشه ،، مسئولین فلان و بهمانن ،، وووو اینا همش نجواهای شیطانه و همشون دروغن و همشون بی پایه و اساسن!!
یادم باشه اگر مثل خیلی از مردم کشوزمون بشینم به دولت و مملکت فحش بدم و یقه ی مسیولین و این و اون وبگیزم و بگم شما ها مقصرید ،، اون دنیا میان یقمو میگیرن ،، میگن چرا مهاجرت نکردی به جای بهتر !!!
بنابراین اگر میخوام فرشته ها یقمو نگیرن،، با ناراضی بودن و فحش دادن به مسئولین و یقه ی دولت رو گرفتن کار،، فحش دادن به شهرم ،، و توجه کردن به زشتی های شهرم فقط کار رو بزای خودم خر ابتر میکنم و خودم رو بیشتر محدود میکنم و اون دنیا هم اوضام خراب خواهد شد !!!
راهکار چیه ؟؟ از زندگیم هر جایی که هستم لذت ببرم همین !!! چطور لذت ببرم ؟؟ با توجه کردن به زیبایی های اطرافم ،، با رفتن و گشت زدن و لذت بردن و به خودم و دیگران سخت نگرفتن و دیدن زیبایی های اطرافم و تحسین کردن اون ها !!!
مگه میشه من همش بیام غر بزنم وااای این چه شهریه ،، هیچی نداریم ،، اصلا امکانات نیست ،،چقدر ادماش مسخره ن ،، چقدر بی فرهنگن وووو و همش غر بزنم و بعد بتونم مهاجرت کنم ؟؟!!
بنابراین به جای تمرکز کردن بر ناخواسته ،، میام تمرکز میکنم بر روی خواستم و راجب اون صحبت میکنم و بعد هدایت میسم به سمت راهکار !!!
این موضوع اینقدر ساده س که ذهن قبول نمیکنه و بهت میکه مگه میسه همه چی اینقدر ساده باشه ؟؟!! من بیام راجب خواسته ای که اژ دل این تضاد متولد شد ،، صحبت کنم و بعد به سمتش هدایت بشم ؟؟ مگه میشه !!
بله میشه.. چون قانون ساده س و میگه توجه کن و هدایت شو
حالا اگر حس لیاقت داشته باشم من میام به خواستم توجه میکنم و از مسیر هموار و لذت بخش بهش میرسم و نیازی نیست زجر بکشم !!!
بریم داستان یوسف رو بررسی کنیم :
اقا یوسف ظاهرا به خاطر اشتباه خودش که رفت خوابش زو برای بزادرنش تعریف کرد افتاد توی چاه،، ولی چطور شد که یوسف از چاه نجات پیدا کرد ؟؟؟ آیا خدا بزاش میخواست ؟؟ آیا خدا از قبل بزای یوسف مقدر کرده بود که عزیز مصر بشه ؟؟ ایا خدا از قبل برای یوسف برنامه چیده بود که یوسف رو بندازه توی چاه و بعد بیاد ببره اون رو عزیز مصر بکنه ؟؟
نه نه ،، چون طبق ساختار نظام افرینش و شبکه ی کیهانی اصلا چیزی به نام تقدیر از پیش تعیین شده وجود ندارد..
یوسف به خاطر اشتباه خودش افتاد توی چاه ،، ولی یوسف احتمالا وقتی توی چاه بود به اشتباه خودش پی برده و ارامشش رو حفظ کرده و به رحمت خداوند امیداور بوده و بنابراین این نوع طرز فکر باعث شد که یوسف از چاه نجات پیدا کنه !! ایا یوسف وقتی توی چاه بود ، اگر مینشست گریه و زاری میکزد و به بختش فحش میداد و به برادراش فحش میداد و به چاه فحش میداد و غر میزد آیا نجات پیدا میکرد ؟؟ هرگز ،، و میموند توی چاه و میمرد !!!
امیدوارم با این استدلال ،، سر خودم رو گول نمانم و ترس های خودم رو توجیح نکنم ،، ولی به نظرم اینکه من دوست دارم مهاجرت کنم. ولی همش بیام راجب مشکلات شهرم و نبود امکانات توی این شهر و محدودیت هاش ووو این داستانا همش غر بزنم و ناله کنم ،، من فقط خودم رو از خواستم که مهاجرت به یه جای بهتره دور و دور تر میکنم و تقلی کردن و زجه زدن فقط من رو اسیر و محدود تر میکنه !!
اقا دیگه مثال واضحش یوسف بود که ته چاه بود، یوسف چطور میخواست با تقلی کردن از چاه بیزون بیاد ؟؟!! ولی خدا برد اونو عزیز مصر کرد.. چرا لطف خدا شامل حال یوسف شد ؟؟ چون یوسف ارامشش رو حفظ کرد و توی چاه غر نزد و ناله نکرد و گریه و زاری نکرد و به رحمت خداوند امیداور بود !!!
برعکس پدر یوسف به خاطر اینکه اون همه سال ناله کرد و گریه و زاری کرد ،، چشماش رو از دست داد !!!
حالا طبق توضیحات بالا ،، من میدونم خواستم به خاطر تضاد هایی که بهش برخوردم اینه که مهاجرت کنم و قبلا هم هر چی براش تقلی کردم توی مسیر خیلی ناهمواری قرار گرفتم ..
خب اشتباهم این بود که تقلی کردم .. بابا من الان هیچ ایده ای برای مهاجرت ندارم پس اینو ولش کنم و رها باشم و از زندگیم لذت ببرم ،، چیه اینقدر چسبیدم به تهران ؟؟!!
یادم باشه با تقلی کردن فقط کار رو بزای خودم خرابتر میکنم ..
امیدوارم خودم رو توجیح نکرده باشم و ترس هام رو توجیح نکرده باشم. ،، ولی اینو میدونم اگر میخوام به جای بهتر مهاجرت کنم ،، با توجه کردن به مشکلات جای فعلی و شهر فعلی و غر زدن راجب اون ،، من فقط خودم رو از خواستم که مهاجرته دور تر و دور تر میکنم. یعنی درواقع من با غر زدن و ناله کردن و شکایت کردن از جای فعلی فقط درهای رحمت خداوند رو به روی خودم میبندم و این مهاجرت هیچ وقت رخ نمیدهد !!
امیداورم برداشتم از صحبت ها درست باشد و عمل کننده به ان ها باشم..
خب اینم از رد پای من از روز دوم ،، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت
سلام به استاد عباسمنش عزیز و دوست داشتنی خیلی دوستت دارم استاد.
سلام آقا رضای عزیز.
اول پنج ستاره دادم ولی نتونستم بدون واکنش رد بشم.
باید پارو نزد وا داد.باید دل رو به دریا داد.
چقدر از کامنتی که گذاشته بودی لذت بردم.
واقعا این نکته خیلی مهمه که تا شخصیت ما تغییر نکنه اتفاقات زندگی ما تغییر نخواهد کرد.
ما باید از یک آدم غر غر کن به یک شخص زیبا بین تبدیل بشیم، وقتی تمرکز ما رو نکات منفی کارمون رو نکات منفی شهرمون رو نکات منفی اطرافیانمون باشه جهان طبق قوانین بدون تغییر خداوند نمیتونه ما رو به جای بهتر ببره.
محمد.محمد این نکته خیلی مهمه تو باید فرکانست رو تغییر بدی تو باید به احساس آرامش برسی چطور به احساس آرامش میرسی؟ وقتی فرمون رو میدی دست خدا. وقتی فرمون رو میدی دست رب اونموقه اگر آرامش نداشته باشی و شک داشته باشی یعنی اصن نتونسی فرمون رو بدی دستش و فرمون هنوز دست نجواهای ذهنه، نشونه حضور خدا و اینکه خدا تمام زندگیت رو در دستانش گرفته و داره پیش میبره آرامش و احساس خوب هست.
محمد این نکته مهمه که، تو نمیخاد زور بزنی واسه مهاجرت، تو نمیخاد زور بزنی واسه تغییر شغل، تو نمیییخاااددد زور بزنی واسه پولدار شدن.
وظیفه تو زور زدن نیست وظیفه تو درخواست کردنه ، وظیفه تو بندگی کردنه.
وظیفه رب فرمانروایی کردنه، وظیفه رب هدایت کردنه، وظیفه رب اجابت کردنه.
اگر میخای وارد جریان هدایت بشی باید بگی من آمادم من محیا هستم که منو ببری و محیا هستم که با تضادها مواجه بشم و
هنگام مواجه با اون تضادها بتونم ایمانمو حفظ کنم بتونم بفهمم که الان در دل تضاد هستم و با این آگاهی در اون لحظات مواجه با تضاد احساسم رو خوب نگه دارم.
با علم به اینکه رسیدن به همه درخواست ها یک روند تکاملی داره من باید بدونم تکامل یعنی توجه به اینکه من نسبت به ورژن قبلی خودم بهتر بشم و فقط به این توجه کنم که آیا الان نسبت به یک ماه پیش. یک سال پیش و… الان بهترم؟ ،اگر جواب مثبته یعنی در جریان هدایت خدا قرار دارم و این بهتر شدن من،اگر از مسیر خارج نشم، اگر خودمو فقط با خودم مقایسه کنم نه با دیگران،
اگر رویاهای خودمو فراموش نکنم و آگاهانه به روند تکاملی جهان ایمان داشته باشم، این بهتر شدن من هر روز و هر روز ادامه خواهد داشت و من به اون رویاهام میرسم و وقتی به رویاهایی که الان برام بزرگه میرسم میبینم چقدر ایمانم قوی تر شده میبینم، واقعا واقعا واقعا یک قدرت بیشتر در جهان نیست که این جهان رو خلق کرده و داره هدایت و مدیریت میکنه و شروع میکنم به داشتن خواسته ها و رویاهای جدیدتر و بزرگ تر و هرجا هم این روند قطع شد با شادی و عشق وصف نا پذیر به ملاقات رب یکتا میرم و دوباره جزئی از خودش میشم …
خب…
تضاد چیه تضاد فرعون و سربازاش هستن که دارن همه بچه های شیرخوار پسر رو میکشن اما تو ایمانت رو با سپردن بچه به خدا نشون میدی بچه رو میندازی تو دریا.
بعد از نشون دادن ایمان نتیجه این اعتماد به رب رو وقتی میبینی که میان دنبالت و میگن فرعون همه خانوم ها رو جمع کرده ببینه اون بچه ای که دریا بهشون هدیه داده از سینه کی شیر میخوره و بچت در کاخ فرعون میاد تو آغوشت و سینه تورو میگیره و سال ها تو و فرزندت در قصر پادشاه و با استفاده از بالاترین امکانات روز و خوردن بهترین غذاها زندگی میکنید.
تضاد یعنی همون یوسف که دوست گلم آقای دهنوی خودت اشاره کردی، که با نشون دادن ایمانش از قعر چاه به تخت شاه رسید.
خیلی از خوندن کامنت زیبای شما و نوشتن این کامنت لذت بردم.
من الان در دوره مقدس 12 قدم هستم، قدم سوم-جلسه چهارم، اما امروز به من الهام شد رها کن و برو سفرنامه رو استارت بزن، خیلی شیطان نجوا کرد و خیلی تو گوشم خوند که، ن نمیخاد تو الان تو 12 قدمی همینو برو جلو ولش کن ، اما خب چون جنس نجواش براحتی قابل تشخیص بود، باعث شد اطمینان پیدا کنم اینجا جاییکه باید متعهدانه واردش میشدم و در کنار دوره فوق العاده 12 قدم برم جلو.
خداروشکر.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
کلمه حق الناس:
*به هیچ وجه در قرآن بیان نشده است
*به معنای آزار رساندن به دیگران و مقصر دانستن آنها نیست
*ما به هیچ وجه نمی توانیم مسیر زندگی افراد را تغییر دهیم
*اگر به دیگران ظلم می کنیم به خود ظلم کرده ایم
*هرگونه ضربه و آسیب به افراد در مدار مناسب در واقع به نفع آنها تمام می شود
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَهِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿231﴾
و چون آنان را طلاق گفتید و به پایان عده خویش رسیدند پس بخوبى نگاهشان دارید یا بخوبى آزادشان کنید و[لى] آنان را براى [آزار و] زیان رساندن [به ایشان] نگاه مدارید تا [به حقوقشان] تعدى کنید و هر کس چنین کند قطعا بر خود ستم نموده است و آیات خدا را به ریشخند مگیرید و نعمت خدا را بر خود و آنچه را که از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده و به [وسیله] آن به شما اندرز مى دهد به یاد آورید و از خدا پروا داشته باشید و بدانید که خدا به هر چیزى داناست
هر فردی در مدار درست و مناسب باشد:
خداوند راه گشای او خواهد بود
به هر میزان بخواهیم به دیگران آسیب برسانیم:
-با ایمان داشتن آنها به خداوند و
-قبول نکردن ظلم
آنها را دریافت نخواهند کرد
وجود ظالم:
-مستلزم وجود مظلوم است
اگر به کسی ظلم می شود:
*خداوند را باور ندارد
کسی که خداوند را باور کند:
*هرگز به او ظلم و ستم نخواهد شد
اگر باور داشته باشیم:
*تنها قدرت مطلق در دستان خداوند است:
-نگران آسیب و ضربه های دیگران نیستیم
-از هیچ کس نمی ترسیم
-هیچ گاه اجازه نمی دهیم دیگران به ما ظلم کنند
اگر از فردی بترسیم:
*مورد تسخیر او واقع می شویم
*می تواند به راحتی ما را کنترل کند
وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿135﴾
و آنان که چون کار زشتى کنند یا بر خود ستم روا دارند خدا را به یاد مى آورند و براى گناهانشان آمرزش مى خواهند و چه کسى جز خدا گناهان را مى آمرزد و بر آنچه مرتکب شده اند با آنکه مى دانند [که گناه است] پافشارى نمى کنند
زمانی که مرتکب کار زشتی می شویم:
-به خودمان ظلم می کنیم می توانیم از خداوند طلب آمرزش کرده و بدانیم کسی غیر از خداوند نمی تواند گناهان ما را ببخشد
وَدَخَلَ الْمَدِینَهَ عَلَى حِینِ غَفْلَهٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ ﴿15﴾
و داخل شهر شد بىآنکه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت یکى از پیروان او و دیگرى از دشمنانش [بود] آن کس که از پیروانش بود بر ضد کسى که دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را کشت گفت این کار شیطان است چرا که او دشمنى گمراه کننده [و] آشکار است (15)
قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿16﴾
گفت پروردگارا من بر خویشتن ستم کردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت که وى آمرزنده مهربان است (16
زمانی که حتی مرتکب قتل می شویم:
-به خودمان نه دیگران ظلم و ستم کرده ایم
-ما به هیچ وجه نمی توانیم سرنوشت هیچ کس را تغییر دهیم
زمانی که در مدار درست باشیم:
تنها اتفاقات خوب و مناسب را تجربه می کنیم
زمانی که در مدار نادرست باشیم:
-تنها اتفاقات نامناسب و ناجالب را تجربه می کنیم
ما مدار خود را:
-با افکار و باورهای خود تعیین می کنیم
-هیچ کسی نمی تواند به ما ظلم و ستم کند
با تغییر باورها و مدارمان:
*شرایط و نتایج زندگی ما به طور کامل تغییر خواهد کرد
ما تنها می توانیم:
-به خودمان ستم کنیم
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ﴿97﴾
کسانى که بر خویشتن ستمکار بوده اند [وقتى] فرشتگان جانشان را مى گیرند مى گویند در چه [حال] بودید پاسخ مى دهند ما در زمین از مستضعفان بودیم مى گویند مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید پس آنان جایگاهشان دوزخ است و [دوزخ] بد سرانجامى است (97)
اگر به خداوند ایمان و باور داریم:
نباید اجازه دهیم که مورد ظلم و ستم قرار بگیریم بدانیم در جهان پس از مرگ اوضاع و شرایط با ظلم به خود برای ما نامناسب تر و بدتر خواهد بود
اگر شرایط نامناسب خود را به عوامل بیرونی نسبت می دهیم بدانیم:
-در جهان پس از مرگ شرایط بدتر و نامناسب تری را تجربه خواهیم کرد
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿22﴾
و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى گوید در حقیقت خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مى دانستید کافرم آرى ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت (22)
حتی شیطان:
مسئولیت خطاها و اشتباهات ما را بر عهده نخواهد گرفت
جهان:
به باورها و فرکانس های ما پاسخ می دهد
ما با داشتن باورها و افکار مخرب:
در مدار شیطان قرار گرفته اتفاقات بد و نامناسب را تجربه می کنیم
با نسبت دادن عوامل موفقیت و شکست هایمان به عوامل بیرونی:
-در مدار شیطان قرار می گیریم
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ ﴿9﴾
و هر کس میزانهاى [عمل] او سبک باشد پس آنانند که به خود زیان زده اند چرا که به آیات ما ستم کرده اند (9)
زمانی که مرتکب کار اشتباهی شویم:
-به خودمان نه دیگران ستم کرده ایم
إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿44﴾
خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى کند لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مى کنند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
هر دعای خیری:
*تنها به خودمان باز می گردد
*هر فرد با داشتن باورهای مناسب و بودن در مدار درست چه ما بخواهیم یا خیر خوشبخت موفق و ثروتمند خواهد شد
خداوند در مورد ظلم به خود می فرمایید:
الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿79﴾
کسانى که بر مؤمنانى که [افزون بر صدقه واجب] از روى میل صدقات [مستحب نیز] مى دهند عیب مى گیرند و [همچنین] از کسانى که [در انفاق] جز به اندازه توانشان نمى یابند [عیبجویى مى کنند] و آنان را به ریشخند مى گیرند [بدانند که] خدا آنان را به ریشخند مى گیرد و براى ایشان عذابى پر درد خواهد بود (79)
-خداوند عملکرد سیستمی داشته و مانند آینه ای نتیجه ی باورها و فرکانس های ما را به ما باز می گرداند
-خداوند:
به افکار باورها فرکانس های ما پاسخ می دهد
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿80﴾
چه براى آنان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى [یکسان است حتى] اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب کنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید چرا که آنان به خدا و فرستاده اش کفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمى کند (80)
-خداوند طبق قانون عمل می کند:
بنابراین تقاضای پیامبر برای بخشش آنها مورد قبول خداوند نیست
هر کسی :
در نهایت چه برای او طلب آمرزش شود یا خیر نتیجه ی اعمال خود را دریافت خواهد کرد
ما نمی توانیم:
با شفیع و واسطه قرار دادن پیامبران برای گناهان خود از خداوند طلب بخشش و آمرزش کنیم هر کس باید برای خود طلب آمرزش و بخشش را فقط از خداوند بخواهد
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ ﴿81﴾
بر جاى ماندگان به [خانه] نشستن خود پس از رسول خدا شادمان شدند و از اینکه با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند کراهت داشتند و گفتند در این گرما بیرون نروید بگو اگر دریابند آتش جهنم سوزانتر است (81)
کسانی که:
-در راه خداوند جهاد نکنند
-حرکت نکرده و قدم برندارند
-به خداوند ایمان و توکل نداشته باشند
نتیجه ی اعمال آنها:
*بودن در آتش دوزخ است
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿113﴾
پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد که آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند.
اگر قوانین الهی را به درستی درک کنیم :
می دانیم که قوانین با طلب آمرزش ما برای دیگران هر چند رابطه ی نزدیکی با ما داشته باشند تغییر نخواهد کرد
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ﴿114﴾
و طلب آمرزش ابراهیم براى پدرش جز براى وعده اى که به او داده بود نبود و[لى] هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست از او بیزارى جست راستى ابراهیم دلسوزى بردبار بود (114)
هر کسی در نهایت نتیجه ی اعمال خود را کسب می کند :
*طلب آمرزش هیچ کسی برای دیگری مورد قبول و پذیرش نیست
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا ﴿64﴾
و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند پیش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش میکرد قطعا خدا را توبه پذیر مهربان مى یافتند (64)
همواره:
-ابتدا از خداوند طلب آمرزش و بخشش کنیم
برای درک بهتر آیات قرآن:
-آیات قبل و بعد از آن را هم باید بررسی کنیم
فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿65﴾
ولى چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمى آورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمى که کرده اى در دلهایشان احساس ناراحتى [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند (65)
افراد به خداوند ایمان نیاورند مگر:
-باورهای آنها تغییر کند
-رفتارهای آنها تغییر یابد
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا ﴿105﴾
ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى کنى و زنهار جانبدار خیانتکاران مباش (105)
وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿106﴾
و از خدا آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است (106)
وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا ﴿107﴾
و از کسانى که به خویشتن خیانت مى کنند دفاع مکن که خداوند هر کس را که خیانتگر و گناهپیشه باشد دوست ندارد (107)
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا ﴿108﴾
[کارهاى نارواى خود را] از مردم پنهان مى دارند و[لى نمى توانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره اندیشى مى پردازند و سخنانى مى گویند که وى [بدان] خشنود نیست او با آنان است و خدا به آنچه انجام مى دهند همواره احاطه دارد
هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَمَنْ یُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا ﴿109﴾
هان شما همانان هستید که در زندگى دنیا از ایشان جانبدارى کردید پس چه کسى روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبدارى خواهد کرد یا چه کسى حمایتگر [و مدافع] آنان تواند بود (109)
ما نمی توانیم:
-حق هیچ کس را ضایع کنیم
-دنیا ی مادی بسیار زودگذر و ناپایدار است و ما دنیای پس از مرگ را در نظر نمی گیریم
وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿110﴾
و هر کس کار بدى کند یا بر خویشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد یافت
اگر به خود ستم کرده و طلب آمرزش و بخشش از خداوند کردیم:
*خداوند را توبه پذیر و مهربان میابیم
وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿111﴾
و هر کس گناهى مرتکب شود فقط آن را به زیان خود مرتکب شده و خدا همواره داناى سنجیده کار است (111)
زمانی که گناه می کنیم:
-به خودمان و نه دیگران ستم می کنیم
وَمَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَهً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا ﴿112﴾
و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بى گناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است (112)
-ما مسئول اعمال و رفتار خود هستیم با غیبت و تهمت زدن به دیگران:
به خودمان ضربه و آسیب وارد خواهیم کرد
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا ﴿113﴾
و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طایفه اى از ایشان آهنگ آن داشتند که تو را از راه به در کنند و[لى] جز خودشان [کسى] را گمراه نمى سازند و هیچ گونه زیانى به تو نمى رسانند و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود
زمانی که به خداوند ایمان و باور داشته و تسلیم او باشیم:
*هر بلا و آسیبی از جانب دیگران تنها به نفع ما تمام خواهد شد
خداوند به پیامبر لطف زیادی داشته چون او:
-بسیار امین و درستکار بود
إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ﴿1﴾
چون منافقان نزد تو آیند، می گویند: گواهی می دهیم که تو بی تردید فرستاده خدایی. و خدا می داند که تو بی تردید فرستاده اویی، و خدا گواهی می دهد که یقیناً منافقان دروغگویند
اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿2﴾
سوگندهاى خود را [چون] سپرى بر خود گرفته و [مردم را] از راه خدا بازداشته اند راستى که آنان چه بد مى کنند (2)
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ﴿3﴾
این بدان سبب است که آنان ایمان آورده سپس به انکار پرداخته اند و در نتیجه بر دلهایشان مهر زده شده و [دیگر] نمى فهمند (3)
زمانی که در مدار نادرست باشیم:
-از هر موضوع و مسئله ای برداشت نادرست داریم
وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَهٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿4﴾
و چون آنان را ببینى هیکلهایشان تو را به تعجب وا مى دارد و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا مى دهى گویى آنان شمعکهایى پشت بر دیوارند [که پوک شده و درخور اعتماد نیستند] هر فریادى را به زیان خویش مى پندارند خودشان دشمنند از آنان بپرهیز خدا بکشدشان تا کجا [از حقیقت] انحراف یافته اند (4)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ ﴿5﴾
و چون بدیشان گفته شود بیایید تا پیامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مى گردانند و آنان را مى بینى که تکبرکنان روى برمى تابند
سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿6﴾
براى آنان یکسان است چه برایشان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى خدا هرگز بر ایشان نخواهد بخشود خدا فاسقان را راهنمایى نمى کند (6)
هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ ﴿7﴾
آنان کسانى اند که مى گویند به کسانى که نزد پیامبر خدایند انفاق مکنید تا پراکنده شوند و حال آنکه گنجینه هاى آسمانها و زمین از آن خداست ولى منافقان درنمى یابند (7)
اگر باور داشته باشیم گنجینه های آسمان ها و زمین در دستان خداوند است:
*نیازی به هیچ کس نداریم
*دیگران نمی توانند به ما آسیب برسانند
*باورها و فرکانس های ما اتفاقات زندگیمان را رقم می زند
تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿2﴾
وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان (2)
کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿3﴾
کتابى است که آیات آن به روشنى بیان شده قرآنى است به زبان عربى براى مردمى که مى دانند (3)
بَشِیرًا وَنَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿4﴾
بشارتگر و هشداردهنده است و[لى] بیشتر آنان رویگردان شدند در نتیجه [چیزى را] نمى شنوند (4)
-اغلب افراد از شنیدن قرآن اعراض می کنند و به همین دلیل
چون از آن اعراض می کنند آیات آن را نمی شنوند
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَیْنِنَا وَبَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿5﴾
و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى خوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگینى و میان ما و تو پرده اى است پس تو کار خود را بکن ما [هم] کار خود را مى کنیم (5)
خداوند به زیبایی:
-مفهوم مدار را بیان می کند
از لحاظ مدار و فرکانس:
-هر فردی با بودن در مدار متفاوت داشتن باورهای متفاوت نتایج متفاوتی را خلق می کند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
با درود بی کران به تمامی عزیزان
کامنت سوم من
بی نظیر از شروع فایل تا پایان
مثلا قسمت استغفار و دعاها که این یه قانونه اگه من برای شما آرزوی سلامتی و خوشبختی و …. بکنم به خودم برمی گرده اگه کسی در مدار درست باشه نیاز نداره که من براش دعا کنم چه دعا بکنم چه دعا نکنم اون خیر و خوشی و… براش بوجود میاد من همیشه فکر می کردم مثلا شخصی بیماره من هم مثل بقیه براش دعا می کنم بعد این شخص سه حالت داره یا خوب میشه چون خودش خواسته خوب بشه که این دیدگاه اولم با دیدن این کلیپ بوجود آمده و قبلا نداشتم و حالت دوم حالش هیچ فرقی نمی کرد یا حالت سوم از این دنیا میره و ترک کالبد میکنه اگه با دیدگاه قبل این فایل بخوام بگم این میشه خدایا یعنی من خوب دعا نکردم کوتاهی کردم کم دعا کردم اما نه الان متوجه میشم به خاطر من نیست و نبوده اصلا دعای که برای اون شخص کردم احساس آرامش به من داده حال بقیه اش مربوط به من نیست مربوط به خودشه و مدارش
مورد بعدی برای تعغیر اطرافیان وقتی خودت داری آگاهی به دست میاری می خوای اطرافیانت هم رشد کنن سختی نکشن اما متوجه شدم اطرافیان حتی نزدیک ترین تا خودشون نخوان نمیشه چرا فشار و ناراحتی برای خودم بوجود بیارم بخواد میاد تو مدار نخواد هم نمیاد
و مورد بعدی در دوران تحصیلی یه حرفی زده شد در جمعی و من صاف رفتم اون حرفو به اون شخص زدم و گفتم این شخص این حرفو زده در حالی که خودم کرده بودم من فکر کردم آدم بده قضیه اون میشه لاکن کمونه کرده و قضیه رو فهمیدن و ضررش به خودم برگشتم از اون کار اون موقع پشیمونم و تجربه شد که دیگه همچین کار غلط و اشتباهی نکنم
و مورد بعدی ظلم و ستم
من حدودا یک سال و حتی قبلا از افرادی می ترسیدم میگفتم نکنه این طوری نکنه بلایی بوجود بیارن نکنه این اتفاق بی افته اتفاقا این سه موردی که گفتم اتفاق افتاد و من حدودا 9 ماه عقب افتادم لاکن با دیدگاه الانم میگم یک اون 9 ماه برات تجربه شد و دوم تو اون اتفاق حتما برات می افتاد چون یک می ترسیدی و دوم ایمان نداشتی که اگر داشتی و در مدار درستی بودی و وصل به انرژی منبع بودی حتی یک ایپسیلون کسی نمی تونست ضرری برسونه چون هیچ کس نمی تونه باعث بدبختی و خوشبختی یکی دیگه بشه
اما الان شاکر خداوندی هستم که من رو در این راه و موهبت قرار داد تا متوجه بشم
مورد بعدی در مورد چشم زخم و…. مثلا میگیم این خودت رو خوشگل نکن که به چشم بیای و چشمت کنن و دعا و جادو برات بگیرن اصلا الان با این فایل قشنگ اون باور اشتباه رو داره میشوره میبره مگه بقیه کی هستن که داری قدرت میدی به نیروی منفی و شریک نعوذبالله خدا قرار میدی
خدایا شاکر تک تک ثانیه های هستم که آگاهی داری بهم میدی و سپاسگزارم از انسانی راستین به نام آقای عباس منش بابت راه شون و راهنمایی هاشون
خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتو مالک وصاحب اختیار من هستی..
روزشمارتحول زندگی من روز چهل وسوم..
سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین..
هردعای خیری بکنید به خودتون برمیگرده واگر کسی درمدارخوشبختی وخیر وسلامتی باشه چه ما براش دعا بکنیم چه نکنیم اون به خوشبختی میرسه وهرکسی هم که درمدار فقر وبدبختی وشر باشه بازم مانمیتونیم براش کاری کنیم نه درجهت مثبت ودرجهت منفی.
آنان که دیگران رامسخره میکنند خداوند انهارا مسخره میکند،، یعنی طبق سیستم وفرکانسی که خودت ارسال میکنی ازهمون جنس فرکانس وارد زندگیت میشه تو دیگران رو مسخره میکنی وفرکانس مسخره کردن وارسال میکنی طبق سیستم توسط کسانی دیگر مسخره میشوی نه اینکه خداوند بشینه با فرشته هاش تورو مسخره کنه وبه تو بخنده.
اگر به کسی بدی میکنی یعنی داری فرکانس بدی رو ارسال میکنی وبه جهان میگی من از این جنس فرکانس ها بیشتر وبیشتر میخام. ودرنتیجه بدی های بیشتری به خودت برمیگرده واگر هم به کسی خوبی کنی بازم طبق سیستم بدون تغییر خداوند وفرکانسی که ارسال میکنی از جهان درخواست خوبی های بیشتری میکنی..
خداوندبه پیامبر میفرماید برای آنان استغفار نکن اگرتو 70بارهم برای آنان استغفار کنی خداوند انان رانخواهد بخشید زیرا خدا ورسولش رو انکار کردندوخداوند فاسقان رو هدایت نمیکنه..
پاداش هرکسی طبق اعمالی که از پیش فرستاده داده میشه وهرکسی نتیجه اعمال خودش رو میبینه حالا چه پیامبر برایش استغفار بکند یانکند..
این هم زیبایی این جهان هس زیبایی عدالت خداوندوقشنگی این سیستم.. که خوب وبد زندگیمون به دست خودمونه ومامسئول زندگی خودمون واعمال خودمون هستیم چون ما خالق زندگی خودمون هستیم.. وقتی که قانون رو عمیقا درک کنیم دیگه نگران چیزی نیستیم ولی مشکل اینجاست که ما تصویر بزرگتر رو نمیبینیم وفکر میکنیم همه چی همین دنیاست.. قانون خداوند اینقدر ساده س که ما باورش نمیکنیم وهمه چی رو برای خودمون پیچیده میکنیم.. ماباید همیشه درحال تفکر باشیم همیشه درحال گوش دادن به فایلهای استاد باید با این فایلها زندگی کنیم اگر میخایم زندگی بهتری داشته باشیم وکاری کنیم که جهان جای زیباتری برای زندگی باشه.. یه جایی خوندم وقتی عقل کامل شود سخن کم میشود… یعنی کسی که زیاد حرف میزنه اصلا تعقل نمیکنه فقط حرف میزنه مثل طبل تو خالیه فقط صدا داره.. وقتی اینو درک کنیم که تمام اتفاقات زندگیمون دست خودمونه وخداوند توانایی خلق زندگیمون رو باافکارمون وباورهامون به دست خودمون داده دیگه از چیزی نمیترسیم ونگران نیستیم ازخداوند میخام همونجوری که منو به این مسیر هدایت کرد هرروز درک منو بیشتروبیشتر کنه وآگاهی های بیشتری رو به قلبم جاری کنه تابتونم زندگی رو زندگی کنم…
اون روز کل خونه رو بهم ریختم وسایل وجابجا کردم گردگیری کردم پرده هارو آوردم پایین شستم دوباره نصبشون کردم حیاط پراز برگ خشک شده بود هموشو جارو زدم باغچه رو مرتب کردم وقتی کارام تموم شد دیدم چقدررررر انرژی خونه مثبت شده لذت میبردم وقتی میرفتم جلو آینه که از تمیزی برق میزد به خودم گفتم آینه وقتی تمیز باشه چقدر همه چی واضح تر وشفاف تر هس بعدش باخودم گفتم ببینم تاچند ساعت قبل خونه من یه شکل دیگه بود اما الان ببین یه چیزی دیگه شده چه حس خوبی داره بهم میده چقدر به خودم افتخار میکنم که اینقدر زن تمیز ومرتبی هستم گفتم کبری ذهن هم همینجوره باید هرروز افکار هرز و هرس کرد وبرگ خشکارو جارو زد واشغالارو جمع کرد آینه ذهنو از نجواها پاک کنیم تا صدای خدارو واضح تر بشنویم تا الهامات و بهتر دریافت کنیم لازمه این کار هم این هس که تو این مسیر بمونی وادامه بدی چون ارزشش رو داره چون یه فضای تمیز وروحانی بهت میده مثل خونه ی تمیزت.. یه قلب آروم بهت میده یه ذهن پاک بهت میده که فقط بوی عطر خداوند میده پس ادامه بده وناامید نشو وعده های خداوند حتمی هس وخداوند برای بنده ش کافی..باخدا باش وپادشاهی کن..
استاد عزیزم شما بینهایت فوقالعاده اید شما بی نظیرید استاد نظیرتون هیچ کجای دنیا پیدا نمیشه والبته مریم بانوجان.. دوالگوی توحیدی.. دوستتون دارم وافتخار میکنم که یک عباسمنشی ام..
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید