«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Arezoo گفته:
    مدت عضویت: 1801 روز

    منم از شما ممنونم استاد عزیزم

    هر کجا که هستید در پناه الله یکتا شاد سلامت خوشبخت ثرتمند باشید ❤

    از خدا ممنونم که من رو در مسیر حق قرار داده

    قشنگ حس میکنم مدارم عوض شده من قبلا این فایل رو گوش کردم اما چیز هایی که امشب درک کردم فراتر از اون چیزی بود که که قبل فهمیده بودم هیچ ربطی بهم نداشتن من چیز چیز هایی رو امشب درک کردم که متوجه تغییر مدارم شدم ❤

    از خدا ممنونم که هدایتم میکنه ❤❤❤

    شکر شکر شکر

    بهم پیشنهاد کار شده و فردا هم میرم سر پروژه از خدا هزاران بار ممنونم من فقط روی باور هام کار کردم و پیشنهاد های کاری به من میشه در صورتی که قبلا این طور نبود

    خدارو هزاران هزار بار شکر❤

    جهان بی نظیری آفرید

    الحق که اشرف مخلوقاتیم ❤

    دم هممون گرم 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مهدی سادات احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و دوستان گرامی

    امروز روز دوم تحول زندگی من هست و مثل روز قبل برداشت هام و اقدامات عملی که قرار هست در زندگی ام آنقدر تکرار و عمل کنم که به طرز فکر کردن من تبدیل بشه ، اینجا یادداشت کنم .

    در این فایل قرآن به ما مسیله مدار ها و قانون فرکانس رو یادآور میشه و با آیات زیادی این مسیله رو باز می کنه که هر نتیجه‌ای در زندگی ما پدیدار میشه به خاطر فرکانس ها ، افکار و باور های ماست و نتایج این فرکانس ها فقط در زندگی ما پدیدار خواهد شد . یعنی اگر ما یک باور مناسب داشته باشیم نتیجه مناسب وارد زندگی فقط ما وارد میشه و باور نامناسب بلعکس .

    همچنین باور های مناسب یا نامناسب افراد تاثیری در زندگی ما نخواد گذاشت و در زندگی خود اون شخص تاثیر گذار خواهد بود . این ریشه توحید و یگانگی و عدل خداوند هست که هرکسی مسئول زندگی خودش هست .

    استاد از تمامی جملات این فایل یکی از جملات شما در گوش من شروع به زنگ زدن کرد که در قضیه شعب ابی طالب گفتید اگر دیگران بخواهند که ما رو فقیر و بدبخت کنم نمیتونن زیرا اولا گنج ها و خزاین این دنیا در دست خداست و اگر ما باور های درستی داشته باشیم از اون گنج های بی‌پایان استفاده خواهیم کرد حتی اگه دیگران نخوان .

    این مسئولیت پذیری که قرآن به افراد در برابر نتایجشون نسبت داده باعث شد تا من بفهمم که ظلم تنها به خودم امکان پذیره نه دیگران چون دیگران نتایج فرکانس های من رو نمی‌بینن بلکه من هستم که اون هارو در زندگی ام لمس خواهم کرد.

    اقدامات عملی من بعد از گوش کردن به آگاهی های این فایل :

    ما به وسیله باور ها ، افکار و فرکانس هامون در مدارهایی قرار میگیریم و اون باور ها نتایج زندگی ما رو خلق میکنن . با تغییر باور ها میشه نتایج رو تغییر داد .

    من توانایی ظلم به کسی رو ندارم و اگر بخوام به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه به کسی صدمه بزنم ، در واقع به خودم صدمه زدن و این باعث میشه از بزرگ ترین مشکل عزت نفس یعنی احساس گناه دور بشم .

    هر قدر افراد بخوان زندگی من رو تغییر بدن ، در انجام این کار ناتوان هستن چون من هستم که با فرکانس های خودم زندگی ام را خلق می کنم .

    مرسی از زحمات شما استاد و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ملیحه نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1814 روز

    سلام ب استاد عزیز توحیدی ام

    و مریم بانوی زیبا و دوسداشتنی

    امروز روز دوم سفرنامه

    و بحث بینطیررررر توحید:

    چندتا باورمهم بوداین فایل

    اول از همه و بزرگترینش بنطرم توحید و قدرت دادن ب تنها خالق و تنها مالک و فرمانروای جهانیان الله است.

    واقعا چقدر ما مشرک هستیم ک همه تو زندگیمون قدرت دارن جز خدا

    پدر

    مادر

    خاهر

    بردار.همسر.بچه.ریس.ریس جمهورو همه و همه جز خودمون و خدای خودمون

    هییییچکس هییییچ قدرتی نداره

    و قدرت تمام خلق زندگی من دست خودم و باورهای خودمه و خدایی ک این قدرت رو بمن داده

    ((و اسمان و زمین و هرچه دران هست رو مسخر من کرده))

    واقعا پاداش شرک جز خاری و خفت و فقر و بدبختی و تنهایی نیس.

    و این قانون برای همه یکسانه حتی یوسف ک در زندان بود و ب هم سلولیش گفت ب عزیز مصر بگو من بیگناه اینجام منو دربیاره و…. سالها بپاس این شرک در زندان موند و اون هم سلولیش فراموش کرد…

    یا یعقوب پیامبر بپاس شرکش و نابینا شد

    یونس ک ب دهان ماهی گرفتار شد وهزاران و هزران مثال از خودمون ک هروقت ب هرکی قدرت دادیم جز خودمون چیزی جز اشک و اه نصیبمون تشد

    من4تا داداش دارم و پدرم.زمانی فکرمیکردم اگه اتفاقی برا من بیافته ناراحتی مشکل این5تا مثل کوه پشتم هستند و نمیزارن اب تو دل من تکون بخوره….

    ومیدونید دیگه پاداش شرک چیه….

    خاری و خفت و اشک و اه

    و درس بزرگی گرفتم ک رو هیییییییچ کسی حساب نکنم جز خودم

    اما بازم نفهمیدم باید رو خدا حساب کنم بخاطر 1باور خراب دیگه

    (( احساس گناه ک خدا منو دوسنداره و بمن کمک نمیکنه و نگاهمم نمیکنه))

    این باور وقتی با استاد و همین فایل و فایلهایدیگه اشنا شدم بهتر شد اما درست نشد

    اما الان فهمیدم ک همه ما یکسان هستیم در برابرش و اون ب همه کمک میکنه و راه رو بهش نشون میده

    میخاد صراط مستقیم باشه

    یامسیر کفر و بی ایمانی…

    باور بعدی ک تواین فایل فهمیدم ک من قدرتی تو زندگی دیگران ندارم

    و کلا بنطرم باید خیییییلی بیکار و کوچیک بلشیم ک دنبال خراب کردن زندگی کسی باشیم و تنگ نطر ک نتونیم شادی دیگران رو ببینیم(( البته بگم الان تازه یاد گرفتم حسادت رو کنار بزارم و تحسین کنم و البته باید بیشتررررررررر روش کارکنم)) اما خداروشکررررر هیچوووقت دنبال بهم زدن زندگی کسی و چشم زخم و…. نبودم و قبولشم ندارم

    و خداوند چقدرررررر زیبا میگه ک همه اش از خودته ک بخودت برمیگرده

    افکار و باورهاتو درست کن

    بمن ایمان داشته باش

    فقط از من بخاه

    کنترل دهن

    اعراص از ناخواسته

    و توحال خوب باشی اونقدررررررررر بهت نعمت میدم ک نتونی بشماری اونم از جایی ک گمان نمیبری!!!

    و بینهااااایت سپاسگدار خداوندم بابت این قوانین ثابتش و اینکه منو بااین قوانینش اشنا کرد.

    و سپاسگدار استاد عزیزمم هستم ک انقدررررر زیبا راه رو بمن نشون داد…

    و واقعا ک وقتی ب کسی قدرت میدی طبیعیه ک مورد طلم قرار بگیری

    قدرت تنها و تنها و تنها در دستان خداست و لاعیر

    و اونه ک حتی 1برگ بدون اذنش ب زمین نمی افتد

    و این یعنی نهااااااایت دقت و اگاهی و حی و حاصر بودن

    دیگه فکرنمیکنی خداتورو نمیبینه

    خابش برده

    حواسش نیس

    چون توی تیلیارد تیلیارد تیلیارد برگ 1 دونه اش بدون اذن خداوند ب زمین نمی افته

    چه برسه ک من اشرف مخلوقاتش هستم رو نبینه و فراموش کنه….

    و فقط من هستم با باورها و افکارم ک ب این انرزی شکل میدم

    این نهایت ارزشمندی و لیاقته ک قدرت خلق زندگیمو داده دست خودم و خودش همیشه پاسخ مثبت میدهد ب تمااااااام خواسته های من بدون محدودیت

    خدا هییییچوق و هیییچ جا نگفته تو فقط میتونی 1سری چیزها تا1 حدی بخای

    گفته من اجابت میکنم درخواست هر اجابت کننده ای رو ک از من بخاد

    بدون محدویت

    خدایی ک هرلحطه بامنه

    عاشق منه

    بفکرمنه

    بیشترازمن میخاد من ب خواسته هام برسم

    تنها و تنها روزی رسان منه

    گنجهای اسمان و زمین در دستان اونه

    و هادی و هدایتگر و حمایتگرمنم هست

    و تمام کارهای منو برام انجام میده

    فقط بشرط ایمان داشتن و باورکردنش و تسلیم بودنش

    و توحال خوب موندنش

    باشد ک این اکهی ها در عمق جانم نفود کنه و همه وجودم تسلیم باشه

    امروز روز دوم سفرنامه است

    ب قصد درک بهترقانون و فهمیدنش و خالق بهتری باشم برای خلق زندگی زیبای خودم اونجور ک میخام

    بر طبق قولنین بدون تعییر خداوند

    بینهاااایت سپاسگدارم استاد مهربانم

    و مریم بانوی دوسداشتنی ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 976 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    خداوندرو سپاسگذارم برای بودنم دراین مسیر

    ربم رو سپاسگذارم برای هدایتم به راه راست

    خدایا شکرت

    امروز روز 43 از روز شمار تحول زندگیمه

    نمی دونم چی بگم از بس که خودم برای خودِ یک روز قبلم تازگی دارم

    هرچه بیشتر میگذره هرچه بیشتر احساس میکنم ورود کردم به این آگاهیی ها بیشترو بیشتر احساس میکنم که تشنه ترم بیشتر میفهمم که هیچ چی نمی فهمم وباااید خیلیی بیشتر بدونم خیلی بیشتر عمل بکنم

    واما موضوعی که بنظرم مهم ترینه با اخطلاف برام که باید خووب درکش بکنم

    واونم فرکانسه مدارهِ

    یعنی جان تمام قانونه اگر درکش بکنم خود به خود کلی از قانون یاد گرفتم وعمل کردم.

    چون فرکانس میگه که آقا مسیر زندگیم به چه شکلی باشه

    خوشی یا نا خوشی

    بد بختی یا خوش بختی

    ثروتمند یا فقیر

    داشتن هرآنچیز خوبه توی زندگی یا نداشتنشون

    فرکانس مثل ریل زندگیمه

    که اگه ریل ومسیر درستو انتخاب کرده باشم توی این مسیر خوبی برکت نعمت فرآوانیه

    وبر عکسش اگر ریل ومسیر ناجوری انتخاب کرده باشم تمام اتفاقات شرایط پیش روام در ابن مسیر نا جالبه ونا دلخواه.

    آقا اگه اینو درک بکنم دیگه می دونم که تمام زندگیم رو خودم دارم خلق می کنم.وهیچ کسی نه می تونه ظلمی بهم بکنه نه مورد آزار اذیتم قراره بده .نه موجب عصبانیت وآشفتگیم بشه.

    ونه از اون طرف کسی می تونه باعث خوشبختی وآرامشم وهرآنچیز خوب باشه برام

    چونکه این منم با فرکانسی که ارسال میکنم در مداری قرار میگیرم که یکی از این دو دیدگاه وجود داره

    جالب ودوست داشتنی

    نا جالب ودوست نداشتنی

    پس دیگه کلا اینکه یکی حقمو بخواد بخوره یا یکی با کاری که کرده به زندگی وآینده من لطمه زده جمع میشه میره پی کارش

    این منم که تایین میکنم در کدام مداری قرار بگیرم که بر خورد داشته باشم به این دو دیدگاه

    واین درک از مدار وفرکانس اینقدر مهمه واینقدر لازمه که باید همیشه بهتر و روشن تر درکش بکنم

    چون العان نسبت به قبلا خودم می فهمم که چقدر بهتر دارم میشناسم فرکانسو واز همین جهتم بیشتر دارم اهمیت میدم به فرکانسی که ارسال میکنم

    واز اون طرف اتفاقات زندگیمو دارم بیشتر از قبل مورد برسی قرار میدم وهر بار که اتفاق جالبی پیش میاد برام یا اتفاق نا دلخواهم میگم این نتیجه کارای خودمه نتیجه فرکانسهای خودمه و دستمو به بیرون از خودم نشونه نمیرم

    ومیبینم که روند بهبود زندگیم داره با سرعت بالاتری پیش میره

    خدایاا شکرت شکرت

    چقدر تله بی پایانیه اگر اتفاقت نا دلخواه زندگیمو ربط بدم به اینکه بقیه دررحقم ناروا داشتن

    ویه جورایی حقمو خوردن

    چون به محض اینکه اینو باور بکنم

    عزت نفسم خوورد میشه

    احساس عدم ارزشمندی وقربانی بودن جوری رخنه میکنه در وجودم که سراسر ترس واضطراب میشم

    واین یعنی چی؟؟؟یعنی احساس بد

    حالا احساس بد یعنی چ؟؟ یعنی اتفاقات بد تر بعدی

    واین چرخه اینقدر تکرار وتکرار میشه که له ونابودم میکنه.

    دقیقا یعنی در مدار نا بودی ونا دلخواه قرارم میده

    وراه حلش فقط در شرک نداشتنه

    در باورکردن فقط خداونده به عنوان قدرت مطلق به عنوان تنها فرمانروا وکسی که قدرت خلق زندگیمو به خودم داده نه کس دیگه ای

    ومن نیام با شرک قائل شدنم به خداوند قدرتو بدم به بقیه وشیطان تا زندگیم رو اون جور که دلخواهمه اونجوری که خداایه خلق بکنم

    وهمه اینا وقتی اجرامیشه که باور کرده باشم که من در مداری قرار میگیرم که فرکانسشو فرستادم نه هیچ نا حقی یا ظلمی بخواد بهم شده باشه

    ودلیل تمام اتفاقات زندگیم افکارمه باورامه

    ووقتی باورامو روشون کار بکنم در هرلحظه

    در مداری قرار میگیرم که تمامش خوبیه خیره نعمته فرآوانیه لذته آرامشه عشقه دوست داشتنه زیباایه

    خدایا شکرت که امروزم بهم فرصت داشتن یه روز فوق العاده رو دادی تا یه برگ دیگه از این روز شماری که واقعااا زندگیمو داره متحول میکنه رو داشته باشم شکرت

    استاد بی نظیرم ممنونتونم

    الهی همیشه لبتون خندون و دلتون گرم از گرمای خداوند باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1097 روز

    با سلام

    روز دوم سفرنامه

    اتفاقی که اکثرا برام رخ میده و این اواخردر تلاشم که قطع کنم این سیگنال بد رو،از جمله اتفاقاتی که اگر قانون رو بلد نبودم قطعا میگفتم مردم بی انصاف و حق خور هستند و حق من رو پای مال میکنن.

    من اکثرا برا هر کس کار میکردم هنگام حساب کتاب یه بامبول در میومد و حقم تمام کمال داده نمیشد.

    من یک انسان بسیار با دقت هستم که کارم رو با نهایت دقت و توجه و اجرای اصول انجام میدم.

    اما همیشه و اکثرا برای دریافت دستمزدم یه داستان در میومد.

    یا کامل داده نمیشد

    یا بصورت قسطی که خون به دل میشدم،پرداخت میشد

    و یا اصلا داده نمیشد.

    دقیقا 2 یا 3 ماه پیش پس از اینکه یه پروژه بازسازی و دکوراسیون یه کافه رو گرفته بودم و از صفر تا صد انجامش دادم و روز آخر گفتم آقا این کلید خدمتتون و مبلغ 38 میلیون دیگه از پولم رو لطف کنید بدید.

    خلاصه بگم که پول که داده نشد هیچ،یه بحث غلیظی هم راه افتاد تا چندین روز

    همسرم خیلی گریه کرد

    یه شب تا صبح گریه کرد و فقط میگفت که چرا چرا

    میگفت خدایا چرا ما.مگه شوهرم کار خلاف میکنه که اینجوری زحماتش و پول هایی که ما برنامه ریزی میکنیم برا اومدنش توی دستمون،چرا باید همیشه پس از هر کار این بلا سرمون بیاد

    اومدم کلی فکر کردم

    چند روز

    خودم رو زیر رو کردم

    دیدم اقا من ارزش برا کار خودم قائل نمیشم.

    چطور؟؟؟؟

    من هر وقت کاری رو میگرفتم همیشه یه سناریو از جر و بحث با کارفرما سر حساب کتاب توی ذهنم چیده میشد و همش استرس داشتم که نکنه پول نده.نکنه گوش بر باشه.نکنه ها و ………

    خب این باگ رو پیدا کردم و اومدم ببینم نشست گرفته از چیه.

    و فهمیدم که من احتمالا کارم رو ارزشمند نمیدونم .که اگرمن ارزش به کارم و شغلم بدم پس توی ذهنم همیشه این منطق میاد که هر چیز ارزشمندی یه بهایی داده که مردم با میل و لذت پولش رو پرداخت میکنن.

    همیشه میترسیدم.که نکنه من برم متریال بخرم و یارو پشت سرم بره استعلام بگیره.

    البته من قیمت کارم رو همیشه میگم متری مثلا 500 تومان با مصالح کامل.

    حالا شما متری 300 پیش پرداخت بده که برم مصالح بخرم و کار کنم و انتهای کار مابقی پول رو بده.

    بعد من مثلا مصالح میخریدم متری 200 و بقیش میموند توی دستم که اون پول هم مال خودم بود در واقع.چون از همون متری 500 تومانه بود دیگه.

    بعد میترسیدم نکنه یارو بره استعلام بگیره و بگه تو که مصالح متری 200 خریدی چرا ازم متری 300 پیش پرداخت گرفتی.

    در صورتیکه دوباره به خودم میگفتم مرد حسابی تو کار رو گرفتی متری 500 و حالا اینقدر رو جلو گرفتی.په چه مرگته که اینقد می‌ترسی.اصلا چرا باید بترسی.

    خلاصه این احساسات منفی و ترس ها همیشه باعث دریافت ظلم به خودم میشد.

    همیشه حقم خورده میشد.

    و فهمیدم مشکل از خودمه.

    فهمیدم که هر پیچ که من میبندم به کناف بی نهایت ارزشمنده.

    فهمیدم که همون لحظات کار کردنم دنیایی ارزش داره و کارفرما باید پول رو بزاره روی چشمش و بهم پرداخت کنه

    فهمیدم که من ماموریت دارم از سوی خداوند برای زیبا کردن ساختمون ها که انسان ها لذت ببرن از محیط کار و زندگیشون.فهمیدم که من هنرمندم و هنرم بی نهایت ارزشمنده.

    فهمیدم که من دارم صورتی از خدا رو اجرا میکنم.

    فهمیدم من کارم زیبا کردن جهان و گسترش جهانه.

    این ها همه آیتم های ارزشمند بودن من و کارمه.

    من ارزشمند هستم

    شغلم که عاشقشم بی نهایت ارزشمنده.

    تیکه تیکه مصالحی که به کار میبرم بی نهایت ارزشمنده.

    ثانیه به ثانیه کار کردنم دنیایی ارزش داره.

    من ارزشمند هستم و لایق دریافت مزدم و پولم در بالاترین درجه احترام هستم.

    من عاشق خودم هستم

    من عاشق شغلم هستم

    برگ زرین دوم سفرنامه

    شاد باشید و ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ناصر لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1231 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استادان گرانقدر و دوستان عزیزم

    روز دوم از سفرنامه زندگی من

    در این فایل استاد آیات زیبای خداوند رو آورد در مورد ظلم به خود و با دقت فراوان توضیح داد؛ما هر کاری بکنیم چه خوب چه بد به خودمون میکنیم؛

    سوره توبه آیه 79 نشون میده که این جهان مثل یک آیینه س که هر کاری بکنیم به خودمون برمیگرده؛

    114 سوره توبه که حضرت ابراهیم وقتی فهمید پدرش آشکارا دشمن خداست و مشرک است از او بیزار شد و نخواست که پدرش رو تغییر بده چون به هرچیزی که توجه کنیم تمرکز کنیم از جنس همون وارد زندگیمون میشه و حضرت ابراهیم اینجا اعراض کرد از چیز ناجالب؛

    سوره قصص آیه 16 خیلی برای من جالب بود که حضرت موسی یه نفرو میکشه و به خدا میگه من به خودم ستم کردم و از خدا طلب آمرزش میخواد و بعدش همین آدم میشه حضرت موسی اینجاست که احساس گناه خیلی مهم میشه اگر حضرت موسی احساس گناه میداشت و در احساس گناه میموند هیچ گاه به مقام پیامبری نمیرسید ولی ذهنش کنترل کرد و باز اینجاش هم خیلی مهم اینکه همه چیو خودش دید این باور رو داشت که هرکاری میکنه به خودش میکنه چیزی بیرون از خودش نیست و خدا هم اونو بخشید؛

    سوره نسا آیه 97 هم خیلی آگاهی های عالی داره : 1 اینکه فکر نکنیم این دنیا بدبخت و بیچاره هستیم عوضش میریم اون دنیا بهشت منتظر ماست اصلا همچین چیزی نیست اون دنیا از این دنیا هم بدتر 2 اعراض کنیم از نازیبایی ها از زشتی ها نخوایم بقیه رو تغییر بدیم چون ما 100 درصد در این مورد نا توان هستیم نخوایم اون مکان محل زندگی یا محل کارمون رو تغییر بدیم 3 حرکت کنیم ایمان داشته باشیم به خداوند که اوست که هدایت میکند اوست که رزق و روزی من دست اونه؛به نظر من این 3 مورد رو هم میتونیم از این آیه یاد بگیریم و در زندگیمون به طور عملی به کار ببریم

    خدارو شکر میکنم بخاطر آگاهی های ناب این فایل و از استاد عزیزم تشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فاطمه تیموریان گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    ب نام خداوند بخشنده و مهربان

    درود برشما استاد بزرگوارم ،مریم خانم شایسته و دوستان و همراهان این سایت توحیدی

    روز دوم از روز شمار تحول زندگی من

    چند روری هست ک روی این فایل موندم،بارها و بارها با دقت گوش کردم،با تمرکز،تو مسیر کوهپیمایی،قبل خواب،صبح بعد بیداری،موقع پیاده روی

    ی کششی داره ک منو نگه داشته،نمیذاره گذر کنم و برم روز بعد،خیلی بهش فکر کردم،ک چراااا؟!؟!

    امروز ب این نتیجه رسیدم ک من باید برای موارد مهمی ک تو زندگیم داره تکرار میشه از خدا طلب بخشش کنم،چقدددددر ساده بود و من هبچوقت بهش فکر نکرده بودم.

    خیلی مواقع ب دلابلی ک الان بیمورد میبینمشون احساس گناه ب خودم دادم،باعث شدم کارهایی رو انجام بدم ک برخلاف میل و خواسته قلبی خودم بوده،بخاطر اینکه فلانی‌گناه داره،کمکش کنم،فلانی دست تنهاست کمک حالش باشم،چقدر از تفریحات و دلخوشب های خودم زدم برای این احساس الکی گناه

    الان در استانه 40 سالگی ب این نتیجه رسیدم ک برای خودم زندگی کنم،ب سبک دلخواه خودم ،با ادمهایی ک انرژی خوبی ندارند وقت نگذرونم،اون وقت رو برای رشد شخصیتی خودم بذارم.

    بچه ک بودیم چقدر خرافات ب خورد ذهن ما دادند ب اسم دین و گناه و‌….

    وقتی ب گذشته ها فکر میکنم میبینم ما چقدر ساده لوح بودیم ک بدون تحقیق قبول میکردیم،و کلی ام عذال وجدان داشتیم برای تک تکشون.

    شکر خدا ب لطف حضور استاد دانایی چون شما تو زندگیم دارم مراحل تکامل و طی میکنم،آگاهی هایی ک از آموزه های شما ب قلب و ذهن و زندگی من نازل میشه بینهایت ارزشمنده و خوشحالم ک توانایی شنیدن و درک این اگاهیی ها رو دارم.

    بینهایت سپاسگذارم از لطف شما عزیزانم

    پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    حسینی گفته:
    مدت عضویت: 598 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیز و مریم جان و دوستان

    هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

    اگر من برای دیگران خیر و خوبی و سلامتی بخواهم به زندگی خودم برمیگرده و اگر بدی و شر و زشتی بخوام باز هم به خود من برمیگرده و فرقی نداره و هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداره چون هر کدوم از ما زندگی خودمون رو با باورها و افکار و رفتارهامون رقم می زنیم وقتی من برای دیگران آرزوی خیر و خوبی کنم کانون توجه من روی نکات مثبته و جهان از همون جنس رو وارد زندگی من می کنه و برعکس همین موضوع در مورد نکات منفی هم صدق می کنه

    الان داشتم به تظاهرات کردن و مرگ بر فلان کشور و فلان کشور فکر می کردم یا مثلاً لعنت بر فلان مسئول کشور که نمیتونه کارشو درست انجام بده واقعا اگر قرار بود این مرگ مرگ گفتنا تاثیری داشته باشه که الان چند تا کشور از روی نقشه حذف میشدند یا نصف مسئولین دار فانی رو وداع گفته بودند اما غافلیم از این که سیستم داره فرکانس های ما رو دریافت می کنه و از همون جنس اتفاقات و شرایط رو وارد زندگی ما می کنه

    همه ما به یک اندازه به خدا نزدیک هستیم و می تونیم از خداوند طلب بخشش کنیم و نیازی نیست کسی رو واسطه قرار بدیم

    اما باور رایجی که بین اکثر مردم هست اینه که نه من که خودم نمیتونم مستقیم از خدا بخوام که منو ببخشه باید پنج تن آل عبا و صد و چهارده هزار پیامبر و چهارده معصوم رو صدا بزنم که شفاعت کنن و اونا از خدا بخوان که گناهان این بنده رو ببخش

    یادمه یه بار تو بچگی با خانوادم رفته بودم مشهد داخل حرم خیلی شلوغ بود و من و خواهرم و مادرم خیلی از ضریح دور بودیم مامانم دید نه این جوری نمیشه چادرشو بست کمرش دست ما رو گرفت و ما رو وسط جمعیت می کشوند که برسونه به ضریح به سختی و با تحمل فشار زیاد ما به ضریح رسیدیم ولی من تو همون بچگی با خودم فکر می کردم چه نیازی هست که حتما ما ضریح لمس کنیم یعنی امام رضا نشسته اونجا ببینه دست کی میخوره به ضریح دعاها و خواسته های اونو بره به خدا بگه و برآورده بشه البته داخل پرانتز بگم بزرگتر هم که شدم چند بار رفتم حرم شاه عبدالعظیم و می رفتم ضریح لمس می کردم ولی فقط برای این که اون کسانی که همراهم بودن حرفی بهم نزنن خلاصه تو همون بچگی می گفتم امام رضا بخواد کاری برای من کنه و دعاهای منو اجابت کنه از تو حیاط حرم هم می‌تونه لازم نیست من برم داخل خودمو بین جمعیت خفه کنم بعدها با خودم گفتم اصلا لازم نیست من تا مشهد برم یا تا کربلا برم که امام حسین بخواد گره و مشکلات زندگی منو باز کنه من از همین جا تو خونه که نشستم میتونم دعا کنم و از امام حسین بخوام که کمکم کنه و اگر بخواد کاری برای من کنه از همین فاصله هم انجام میده

    و اما الان با آگاهی های این فایل

    فهمیدم که اصلا لازم نیست از کسی بخوام که شفاعت منو کنه اصلا لازم نیست که کسی رو واسطه قرار بدم من خودم میتونم مستقیما از خدا بخوام که من رو ببخشه و من رو هدایت کنه

    من باید درخواست هامو مستقیم از خود خدا بخوام و اگر بخوام کسی رو واسطه قرار بدم با قوانین خداوند در تضاده و این شرکه و چقدر من تا الان به این صورت شرک ورزیدم به خدا

    و چیزی که تو این فایل برای من بسیار تکان دهنده بود مربوط میشه به سوره نساء

    فرشتگان به هنگام قبض روح آنان که بر خود ستم روا داشته اند می پرسند در دنیا چگونه بوده آید پاسخ می دهند ما در دنیا بدبخت و مستضعف بودیم ما ضعیف بودیم و مورد ستم واقع شدیم فرشتگان می گویند مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید جایگاه آنان دوزخ است

    این دقیقا صد و هشتاد درجه فرق می کنه با چیزی که به ما گفتن به ما گفتن عیب نداره اگر تو این دنیا بدبخت بودیم حداقل آدم خوبی باشیم تا اون دنیا بریم تو بهشت هر چی هم بیچاره تر و مظلوم تر بهتر اون دنیا جایگاه مون بالاتر خدا تو این دنیا به ما سختی داده و امتحان مون می کنه عوضش میریم بهشت و حالشو می بریم

    ولی ای دل غافل که دقیقا این برعکس وعده خداوند که گفته حالا که منو باور نداشتید و ایمان نداشتید و حرکت نکردید و زندگی بهتری رو با توکل کردن به من برای خودتون نساختید جایگاه شما دوزخه

    انشاالله که خداوند همه ما رو هدایت کنه به مسیرهای پر از زیبایی و سلامتی و آرامش و نعمت و ثروت

    سپاسگزارم از استاد عزیز که این آگاهی های ناب رو در اختیار ما قرار میدن

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    نیروانا برادران گفته:
    مدت عضویت: 817 روز

    استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم سلام و عشق و ارادت دارم خدمتتون

    امروز 11 فروردین 1404 روز دوم من بود و عجب روز عجیبی بود ، یکی از روزهای فوق العاده ای که خداوند در همه جا برام از حضورش یک نشونه گذاشته بود که بدونم همینجاست و باید توجهم رو کنترل کنم.

    مخصوصا اون جمله ای که چند ساعت پیش در گوشه ی یک تصویر دیدم که هیچ ربطی به اون تصویر و فضا نداشت و انگار فقط یک پیام برای من بود: «Where focus goes, Energy flows »

    یعنی هرجا تمرکز میره ، انرژی همانجا جریان پیدا میکنه…

    امروز باز هم تمام تلاشم رو کردم که ورودی هام رو کنترل کنم تمام تلاشم رو کردم که هرجا توجهم منحرف شد توجهم رو برگردونم به قدرت مطلق جهان که خداونده و خداوند هم که با منه پس دیگه نگرانی نیست و موضوع فقط اینه که من بتونم همین رو به خودم یاداور بشم و بس .

    دو روزه که دو تا از دوستانم در کنار من هستن ( دقیقا از روزی که تصمیم گرفتم وارد این روزشمار بشم ) ، جالبه که هرجا اومدم درمورد قوانین صحبت کنم خداوند مسیر رو به گونه ای منحرف کرد که به من بگه انرژیت رو اینجوری هدر نده و من این پیام رو دیشب گرفتم و امروز هم که این فایل رو شنیدم و در قدم دوم باید درس این موضوع رو بیشتر و بیشتر میگرفتم .

    من نیروانا امروز خیلی خوشبخت و سعادتمندم که در این مسیر پر از نعمت و آرامش و زیبایی قدم برمیدارم و حالا رد پای روز دومم رو با تعهد و عشق و احترام به این مسیر بر جای میگذارم ،

    خدا رو در هر نفس شکر میکنم برای این همراهی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رویا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2134 روز

    سلام بر استا عشق و اگاهی و همسفران عزیز

    امروز که نوشته مریم جان عزیزو خوندم و کامنتاای زیباتون و دیدم من هم خیلی جاها به خودم ظلم کردم و خودمو نادیده گرفتم که مبادا کسی ناراحت بشه یا خیلی از خواستهامو نمیگفتم و مراعات همسرمو می کردم و خیلی جاها خودم بار زندگی رو به دوش کشیدم اما همین ها باعث شد که من جلوی موفقیت همسرمو بگیرم چون تضادها می م تا رشد کنه و من خدایی میکردم و سریع میخواستم رفع کنم طلا میفروختم و وام و غیره…که هیچ وقت هم این مساعل حل نمیشد چون به قولاستاد ما توانایی تغییر ندگی عیچ فردی رو نداریم حتی عزیزنمون و حتی با این کا خودمون تو فرکانس اونا میریم من هم هر چه تلاش میکردم بی نتیحه بود و احساس قربانی داشتم و حتی میگفتم هرکار میکنم به خاطر بچهام هست و خودمو نادیده میگرفتم اما از اونجایی که دنیا قانون داره و من وقتی خودم برای خودم ارزش قابل نبودم دنیا هم همین اتفاقاتو بیشتر سر راهم قرار میداد اما از وقتی که دارم با اموزهای استاد پیش میرم سعی میکنم هر روز ی رشد کوچک داشته باشم و قانون تکامل و طی کنم مثلا از روز اول که دوباره شروع کردیم این سعر زیبا رو هر روز کامنت میزارم و ترس ندارم که ممکنه ی اشنایی کامتم و بخونه و ….که اینها همه بازی ذهنه..و اینکه دوتا محصول ارایشی خریدم و هر روز سعی میکنم مثبتها رو ببینم حالم خوب باشه تمرکزم و از روی نازببایبها و افراد برداشتم و میگم به من چه هر کی هر کاری دوست داره انجام بده من خدا نیستم اونا خدا دارن و این باعث شده ارومتر باشم .امروز هم دکتر ررام چکاپ نوشته دو روز بود تنبلب میکردم و میگفتم من سالم هستم نیازی نیست برم..اما تمروز گفتم من ارزسمندم درسته سالمم اما این ا زمایش وهم انجام میدم و خدارو شکر که سالمم و گفتم حتما زیبایی هایی هست که من باید اونجا ببینم واومدم ارام کنار نشستم و اومدم تو سایت و فایل امروزو نوشتن کامنت به جای حرفهای بیخودی که با دیگران بزنم و اینکه قدر سلامتی رو بیشتر ببینم صبورتر باشم و دست از سکایت بردارم به جای شکوه کردن سکر گزار باشم ممنونم دوستان عزیز م که کامت منو خوندین ممنونم استاد عزیزو خانم شایسته گل که کامنت منو خوندین ممنون از خودم کا کامنت نوشتم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: