«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 29
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
انسان در برابراختیاراتی که دارد هیچ گاه محدود نیست پذیرش این محدودیت ها انکار اختیار می باشد زمانی که سالها در یک شرکت کار می کردم وشرایط را قبول نداشتم و همواره به دنبال تغییر وضعیت بودم .ولی اقدامی در عمل نداشتم تازمانی که شرایط موجود خودم را پذیرفتم عامل بوجود آورنده آن را هم پذیرفتم .با تمام وجودخودم راعامل بوجود آورنده شرایط موجود دانستم وهیچ عامل بیرونی را مقصر نکردم.وشکر گذار لحظه های موجود شدمو نشانه ها یکی پس از دیگری ظاهر میشد ومن تحسین می کردم در این بین افکار رشد می کرد.ترمز عجیبی که کشف کردم تمرکز بر من گذشته بود و سرزنش من گذشته خودم بود به این نتیجه رسیدم نتنها که باید شکر گذار حال باشم باید شکر گذار تمام شرایط ،افرادی باشم که در گذشته مرا به نقطه موجود رسانده اند واین ایه از قرآن را که می گوید نه بر گذشته اندوهگین باش ونه ترس آینده را داشته باش همواره برای خودم تکرار میکنم.پذیرش رابه عنوان یک گاز ویک نقطه رهایی پیدا کردم.
پروردگارا دل هایمان را پس از آنکه هدایتمان فرموی منحرف مکن، و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بسیار بخشنده ای. ( سوره آل عمران آیه ۸)
سلام استاد عزیزم سلام مریم نازنینم و سلام به همسفرانم
فایل روز چهل و سوم سفرنامه
چه تکرار به موقعی داشت این فایل. فایل روز دوم امروز تکرار شد.
استاد عزیزم من این فایل رو گوش دادم ، اومدم کامنت بنویسم دیدم باید تدارک ناهار ببینم. الان تموم شد کارای ناهار و من تا اماده شدنش کامنتم رو مینویسم. زرشک پلو با مرغ داریم .😍😊
استاد توی این وقفه ای که افتاد من به حرفاتون فکر میکردم. نمیدونم این چه فرآیندی هست که طی این مسیر اتفاق میوفته، مثلا توی همین مرور حرفهای شما من یاد خیلی سال پیش افتادم. اونموقع یکی دو شبکه بود که برنامه هایی میزاشتن که دوبله شده بود . من اون اشخاص رو نمیشناختم ولی نمیدونم برنامشون تبلیغ دینشون بود یا برنامه آموزشی مذهبی بود. کلیتش این بود که از یه خدایی حرف میزدن که با اون خدایی که من میشناختم هیچ سنخیتی نداشت و خیلی هم ادم دلش میخواست با این خدا آشنا بشه. من زود ول کردم اونها رو چون میترسیدم تحت تاثیر قرار بگیرم و به قول معروف بی دین بشم. کلا هم فراموششون کرده بودم حالا چطور امروز یادم اومدن خیلی عجیبه.
ولی شاید علتش اینه که من فکر میکردم اونها رو فراموش کردم ولی ته دلم هنوز اون خدای زیبا و آسان و متفاوت رو میخواستم.
امروز با یاد آوری اونها من فهمیدم آره من دلم اون خدارو میخواست و با هدایتم به این مسیر و آموزه های ناب شما فهمیدم خدای دین خودم و کتاب مقدسش قرآن که فرستاده اون خدا بر بنده نابش حضرت محمد که رحمت خدا براو باد همون خدای آسان، مهربان، غفور، عادل ، رزاق و بی نهایت ستودنی هست.
خدایی زیباتر از زیبا، قدرتمندتر از قدرت و صاحب کل جهان هستی که زبان و قلم من قطعا از وصفش ناتوان هست.
خدایی که جهانش رو قانونمند آفرید و اختیار خلق زندگیمون توسط خودمون رو بهمون داد.
خدایی که مارو جوری آفرید که امکان خطا و اشتباه داریم. ما گمراه میشیم، تحت تاثیر شیطان رانده شده از درگاهش قرار میگیریم و از مدار خداوند و خوبیهاش خارج میشیم. و خودمون رو به دردسرای مختلف میندازیم و همش احساس و حال بد رو تجربه میکنیم.
اما این خدا بسیار غفور و بخشنده هست. و هر لحظه و هرکجا باشی فقط با قلب پاک طلب بخشش کنی میبخشت و هدایتت میکنه به مسیر سراسر نور و آرامش و خیر خودش.
برای این بخشش واسطه ای لازم نیست. نه برای من که یه بنده عادی هستم و نه برای رسول والا مقامش. هر کس باید مستقیم به درگاه خودش بره و طلب هدایت و بخشش کنه. واسطه و شفیع قرار دادن بین خدا و بنده شرک هست.🔥
پس هروقت گناه و اشتباه کردیم سریع برگردیم پیش این خدای آمرزنده و ازش بخوایم کمکمون کنه ثابت قدم باشیم در مسیرش ، چون در احساس گناه موندن و یاس از رحمت و بخشش خداوند ادامه اون زندگی اشتباه و از مدار خارج هست که عاقبتش از دست رفتن سرمایه عمره و جهنم سوزان. 😔
یادم باشه که چیزی که سالها به عنوان حق الناس فهمیدم یک کذب محض هست. چون کسی قدرتی در تغییر زندگی یکنفر دیگه نداره.
مظلوم واقع شدن عین فراموش کردن خداوند به عنوان رب العامین و تنها فرمانروای جهان هست که برگی بی اذنش از درخت نمیوفته. وقتی این خدارو فراموش میکنی، مستضعف، توسری خور و مظلوم میشی.
چشم زخم هم داستانش همینه. خدایا ممنون بخاطر این اگاهیهای ناب تر از ناب و این هدایت خداگونت. چه سالهایی در گمراهی بودم ولی شکرت که فهمیدم . چشم زخم هم قدرت خداوند رو فراموش کردن و این قدرت رو به شیطان دادن هست. چه دستاوردی ، چه گنجی چه چیزی بالاتر از اینکه، این خزعبلات رو از ذهنت پاک کنن. اونم با همین دلایلی که بهشون اعتقاد داری متقاعدت کنن.
یه عمر قرآن رو قبول داشتم. چه قرآنی؟ ای خدا ممنون از بخشش و هدایتت.
ان یکاد میخوندم چشمم نزنن داشتم شرک میورزیدم. حالا با همون قرآن که اشتباه فهمیده بودم هدایت شدم. و در مسیر شناخت درست هستم. الحمدالله
خدایا از شر شیطان رانده شده از درگاهت و نجواهاش به تو پناه میبرم.
شیطانی که وقتی حواسم رو جمع نکنم و گولش رو بخورم در روز آخر اون هم از من بیزاره. و مسئولیت قبول نمیکنه. میگه خدا دعوتت کرد منم دعوتت کردم چشمت کور نمیومدی سمتم.🙁
خدایا من خواهان تو و مسیر سراسر نور و روشناییت هستم. با این اموزه ها یاد گرفتم جایی که تو هستی احساس خوب و آرامش هست و جایی که شیطان ملعون احساس بد و …
من تلاشم رو میکنم اما در همه حال به کمک تو و هدایت و رحمتت محتاجم.
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان.
الهی امین❤
امروز تولد دختر حضرت رسول هست، فاطمه (ص) . اینجا روز زن و مادر هست.
میخوام تبریک بگم این روز رو به مریم عزیزم، زنی دوست داشتنی، زیبا ، موحد و رشد یافته.
خیلی این مسیر بی نظیره. چخوبه که این آموزه های ارزشمند و ناب رو میتونیم بصورت مستند در زندگی شما دو عزیز ببینیم.
خیلی تا الان از شما الگو گرفتم مریم عزیزم.
به خودم هم تبریک میگم که طلب هدایت و رشد کردم تا سعادت دنیا و آخرت رو بدست بیارم در پناه الطاف خداوندی. خدایا شکرت
ممنون استاد عزیزم که رسالتتون رو اشاعه توحید انتخاب کردین ، فارق از نام دینها .
و دین خودتون رو یکتاپرستی گذاشتین. ❤
به نام خدای بخشنده و مهربان
خداوند خطاپوش و هدایت کننده
خداوندی که همه ی ما را به شرط ایمانمون تنها به او هدایت میکند
خداوندی که آمرزنده و مهربان است
این جلسه بی نظیر حاوی نکات مهمی برای من بوده که اونها رو لیست میکنم. انچه که فهمیدم و درک کردم
اول از همه استغفار کردن هست، طلب بخشش از خدای مهربان و دعا کردن و طلب خیر، سعادت و نیکی و سلامتی و عشق و حال و حس خوب و ثروت و شادی برای دیگران. خداوند به پیامبر میگوید خودت استغفار کن. طلب امرزش کردن برای دیگران، دعا کردن برای دیگران، سلامتی بیماری را خواستن، خوشبختی زن و شوهری را خواستن به خودمون برمیگرده. وقتی برای کسی خوبی میخوایم به خودمون بر میگرده و این قانونه سیستم هست. شاید اون زن و شوهر خوشبخت نشن شاید اون بیمار سالم نشه اون بستگی داره به اعمال خودشون اما طبق قانون سیستم خیر و خوبی و دعایی که ما کردیم به خودمون برمیگرده. و همچنین اگر کسی در مدار درست باشه چه من براش دعا کنم و چه دعا نکنم خیر و خوبی و خوشبختی وارد زندگیش خواهد شد.
کسانی که مومنان صدقه دهنده رو مسخره میکنن خدا اونها رو مسخره میکنه و این یعنی سیستم طبق قانون نتیجه اعمال و رفتار و باورهای اونها رو بهشون برمیگردونه، اگر خوبی کنن سیستم خوبی رو بهشون برمیگردونه اگر مسخره کنن سیستم مسخره رو بهشون برمیگردونه در واقع سیستم بر اساس قوانین کار میکنه و ننیجه اعمال رفتار و فرکانس و ایمان افراد رو بهشون برمیگردونه، مثل کوه. اگر به کوه فحش بدی کوهم فحش رو بهت برمیگردونه، اگر بگی دوست دارم سیستم دوست دارم رو دو تا میزاره روش و بهت برمیگردونه میگه دوست دارم دوست دارم دوست دارم
اینطور نیست که افراد خطا کنن اشتباه کنن گناه کنن و بگن پیامبر بیا برای ما استغفار کن و خدا هم بگه چشم به خاطر پیامبر میبخشمتون. نه، اگر خود اون افراد اصلاح نکنه از خدا طلب امرزش نکنن رفتارشون رو اصلاح نکنن خداوند هرگز اونها رو نمیبخشه حتی اگر پیامبر استغفار کرده باشه چون سیستم به اعمال و رفتار هر فرد پاسخ میده.
نکته بعدی این هست که وقتی ابراهیم دید پدرش تو مسیر درستی نیست حتی وارد مدارش نشد و نخواست که اون رو تغییر بده. اعراض کرد. دور شد و هیچ تلاشی براش نکرد.
وقتی میخواهیم در مورد قرآن صحبت کنیم نگیم فلانی گفته یا تو اینترنت گفته بریم خود قرآن رو بخونیم دو تا ایه قبل دو تا ایه بعد رو ببینیم و قرآن رو با خود قرآن تفسیر کنیم و بریم ببینیم در مورد همون موضوع در قرآن کجا اومده تا کاملا واضح بشه برامون
مثلا در مورد آمرزش گناهان و آمرزش طلبیدن، قرآن گفته هر کسی که آمرزش بطلبد خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت و در ایه هایی هم گفته هرکسی طلب آمرزش کند و پیامبر هم برای او طلب آمرزش کند خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت و در ایه ای هم گفته پیامبر اگر 70 بار استغفار کنی برای اونها خدا نمی امرزتشون چون خدا و پیامبرش رو انکار کردن، بنابراین این تکرار ایه ها نشون میده که اگر خود فرد طلب امرزش کنه امرزیده میشه اگر خود فرد بخواهد پیامبرم طلب امرزش کنه امرزیده میشه و اگر خود فرد طلب امرزش نکنه طبق ایات قران پیامبرم استغفار کنه جواب نمیده چون سیستم داره کار میکنه و اعمال رفتار و فرکانس اون فرد پاسخ میده طبق همون ایه که خدا به پیامبر میکه 70 بار هم طلب امرزش کنه خدا انها را نخواهد امرزید چون خدا و پیامبرش را انکار کردند
نکته بعدی این هست که اگر فردی خطا و گناهی کنه و بی گناهی رو به اون مرتکب کنه بار تهمت اشکاری رو به گردن گرفته و در واقع به خودش ظلم کرده و به اون فرد ظلم نکرده و نمیتونه به اون ظلم بکنه پس اگر تهمت بزنی اگر غیبت کنی اگر کار زشتی کنی به خودت ضربه زدی
البته در مورد خطا و گناه خداوند توبه پذیر هست و اگر فرد استتغفار کنه و طلب امرزش کنه و اصلاح کنه خداوند رو توبه پذیر مهربان میابد
در مورد افرادی که در مدار نادرست هستن و با تو دشمن هستن خدا نگفته تو هم با اونها دشمنی کن گفته اعراض کن و از اونها دور شو و کاری بهشون نداشته باش (ایه های از مشرکین دوری کن)
نکته بعدی در مورد حق الناس هست، که در قرآن اصلا کلمه اس نیامده، اگر خق الناس به این منظور باشه که ما میتونیم حق کسی رو ضایع کنیم و سرنوشت اون فرد رو عوض کنیم مثلا تهمت بهش بزنیم زندگی خودش و خانوادش از هم بپاشه و این چیزهایی که تو فیلم ها هست به هیچ عنوان وجود نداره، ما به هیچ عنوان نمیتونیم حق کسی رو ضایع کنیم و نمونه بارزشم امام حسین هست که به خدا ایمان داشت و به شهادت رسید اما تمام اون افرادی که این کار رو کردن به سزای عملشون رسیدن و همچنین این همه پیسرفت و گسترش و اتفاقات عتای در جوامع مسلمان به خاطر شهادت امام حسین رخ داد، اونها با مشتن امام حسین هم نتونستن حقش رو بخورن و بهش ظلم کنن و امام حسبن به هدفش رسید
اگر ما به کسی اگاهانه ظلم کنیم به خودمون ظلم کردیم اون ظلمه بلایی سر اون نمیاره چه بسا بدی ما باعث پیشرفت اون فرد بشه
خداوند در قرآن گفته وقتی از زنان گرفتید به شایستگی نگاهشون دارید یا به شایستگی و به صورت پسندیده رهاشون کنید، هرگز به منظور زیان رسانیدن و تعدی کردن نگاهشون ندارید و کسی که چنین کند به خویشتن ستم کرده است و این یعنی فکر نکنیم که به اونها ستم کردیم اونی که در مدار درست باشه خداوند راهی رو براش پیدا میکنه، اون فرد اگر وصل باشه به منبع و ایمان داشته باشه به خداوند و قبول نکنه ظلم ما رو اون ظلمی رو دریافت نمیکنه.
نکته بعدی هر کجا ظالمی میبینید حتما مظلومی هست. در نبود مظلوم، ظالمی بوجود نمیاد، کسی که خداوند رو باور کنه ظلمی بهش نمیشه. اگر من باور داشته باشم “خداوند به من کمک میکنه” اگر من باور داشته باشم “تنها فرمانروای قدرتمند جهان رب العاامین الله است” من دیگه نکران نیستم و از کسی نمیترسم، وقتی کسی از فرد دیکه ای میترسه اون فرد میتونن تسخیرش کنه، شما اگر از فردی از مجموعه ای بترسید از رئیستون بترسید اون میتونه شما رو کنترل کنه و الا اکر ترس شما از خدا (سیستم و قوانین خداوند) باشه هیچ کسی نمیتونه شما رو کنترل کنه و بترسونه)
نکته بعدی مفهوم این آیه هست که کسانی که مرتکب عمل زشتی شوند به خود ستم کرده اند و خدا را به یاد آورند و برای گناهانشان طلب آمرزش کنن جز خدا کیست که گناهانشان را ببخشد و آگاهانه به گناه اصرار نورزند که وقتی ما از گناهمون از خدا طلب آمرزش میکنیم و آگاهانه به گناه اصرتر نمیورزیم خداوند ما رو میبخشه. چقدر خداوند بزرگ و کریمه. خدایا سپاسگزارم
نکته بعدی اینه که ما خودمون هستیم که با افکار و باورهامون زندگی خودمون رو بوجود میاریم بنابراین وقتی در مدار خوب هستیم خیر و خوبی برامون بوجود میاد وقتی در مدار بدی قرار میدیم خودمون رو اتفاقات بد می افته و چون میتونیم مدارمون رو درست کنیم میتونیم اتفاقات خیر و خوب رو برای خودمون ایجاد کنیم
نکته بعدی این هست که خداوند ذره ای به مردم ستم نمیکند و این مردم هستند که به خودشون ستم میکنند
خدایا من و همه ی دوستانم رو به راه راست راه کسانی که به اونها نعمت داده ای هدایت کن.
روز ۴۳ سفر
خدایا شکرت که من به این مسیر هدایت شدم و فهمیدم که من خالق صددرصدی زندگی خودمم و هیچ کس هیچ قدرتی در زندگی من نداره و این من هستم که با تغییر مدارم میتونم به سمت نعمت بیشتر یا شرایط سخت حرکت کنم و خدا هیچوقت به من بنده ظلمی نمیکنه و شرایط برای همه یکسانه و هرکس با توجه به باورهاش برداشت های متفاوتی داره و این نهایت عدل خداونده.خدارو شکر که به این درک رسیدم به لطف خدا و خوش قلبی استاد عزیزو مریم جان.
چه ارامش و حس ازادی شیرینی است اینکه از خیلی از قید و بندهای اشتباه رها بشی و با خیال راحت ادامه مسیر رو بری
الهی هزاران بار شکرت
الهی شکر،در طول دوره شصت روز این فایل در روز دوم و روز چهل سوم دوره تکرار شده و حتما نشان از اهمیت موارد مطرح شده در آن هست در متن فایل استاد دو عامل احساس گناه و ظلم در حق دیگران رو باعث ایجاد اتفاقات بد می دونه یعنی هر دو اینها باعث بد شدن احساس ما میشه که طبق قانون احساس بد= اتفاقات بد حتی بعد از قتل هم اگه از پاک ترین انسانهای روی کره زمین باشی مثل موسی حق نداری احساست رو بد کنی اگه قراره که به خدا ایمان داشته باشی،واز اون کمک بخوای ،پس پیش نیاز دریافت کمک از خداوند حتی توی بد ترین حالتهای ممکن داشتن احساس خوب هستش ،یاشاید همون قانون رهائی ! یعنی خودت رو رها کن تا نجات پیدا کنی .ما نباید حتی بعد از ارتکاب بدترین اعمال هم یقیه خودمون رو بگیریم و مرتب توی ذهنه خودمون اون رفتار یا عمل رو ،هرچقدر زشت، ناپسند باشه رو بزرگ کنیم ،همین که ما متوجه باشیم با ارتکاب به این رفتار به خودمون ظلم کردیم نه به دیگران برای شروع تغییرات کافیه.اگه این رو بپذیریم باعث میشه زود تر از احساس بد دور بشیم و از یک نقطه نظر دیگه حداقل از تکرار رفتار های هم سو و هم جهت با آن اتفاق به ظاهر بد جلو گیری کنیم.در مورد تا ثیر دعا و حتی نفرین دیگران به خودمون باز بر میگرده به مدار،یعنی اگه ما در هنگام دعا در مدار دریافت باشیم نه به خاطر دعا ی دیگران بهش می رسیم ،و توی نفرین هم اگه در مدار کسب اون نفرین باشیم حتما اون نفرین البته بعد از گرفتن یقه شخص نفرین کننده ممکنه یقه ما رو هم بازهم به خاطر مدارامون بگیره پس راس منم نقطه وسط من هستم همه چیز حول محور من هست و ومن هستم که با توجه ماهیت وریشه هر اتفاقی چه خوب و چه بد آن رو به وجود مییارم،و جالب این که این تنها حالتی از ایجاد و اداره جهان هستی بوده که خداوند با توجه به عدلش می تونسته داشته باشه و دقیقا به همین خاطر هست که خوده خدا هم نمی تونه سنتهای خودش رو نا دیده بگیره و مثلا پارتی بازی کنه ،تازه این فقط از این دید نگاه انسانی بخدا وند هستش ،که برای ما قابل فهم باشه،حالا معنی آخرین حرفهای انیشتین واضح میشه که جهان جهانه قانونه ،توی هر روی دادی به دنبال قانون ایجاد اون روی داد باشید،و دقیقا به همین دلیل خداوند صفت ناظم رو دارد و میگه نظم آفرینش جهان،توی درست کردن نان هیچ وقت نمی تونی قبل از مخلوط کردن آب وآردونمک،اون رو به تنور بزنی بلکه باید طبق قانون اول از اونا خمیر درست کنی بعد خمیر رو به تنور بزنی و نان به وجود بیاد این قانون تولید نونه!! پس ما بجای اینکه مرتب از بیراهه ها بریم ،یعنی دمای تنور را کم زیاد کنیم نوع آراد رو عوض کنیم یا مقدار آب رو تغییر بدیم باید قانون پخت نان رو بلد بشیم،همون جوری که استاد داره مثلا تو روانشناسی ثروت قانون کسب ثروت رو میگه ،تو عشق مودت قانون روابط خوب رو میگه تو عزت نفس قانون تغییرات شخصیتی رو میگه و این جا هم میگه بابا تصویر بزرگ رو ببینید بیگ پیکچر! یعنی با مثالهای قران با تو ضیحات دادنها با آموزش و ارائه مثالهای زنده از زندگی خودش و اطرافیانش ما رو متوجه همین اصل میکنه که ،فقط منه روح الله مسئول اتفاقات و شرایط زندگی خودم هستم و قابلیت تاثیر و تغییر توی زندگی هیچ کس رو ندارم حتی فرزندم .رفتار های من در زندگی دیگران به خاطر مدار و فرکانس خودشون هست پس مراقبه خودم رفتارم و ورودی های ذهنم باشم و تمرکز م رو بزارم رو ی تغییرات باور های خودم اگه خواهان تغییر در اوضاع شخصی هستم حالا تو هر زمینه ای،الهی شکر به خاطر کشف قوانین الهی توسط آموزشهای شما استاد گلم و کمکهاو زحمات عالی شما عزیزان زحمت کش سایت عباس منش بخصوص شما خانم شایسته.
سلام به دوستان هم فرکانسی خودم و همچنین استادان عزیزم
در حال مطالعه آیه ای از قرآن بودم که من رو مجاب کرد آن را برایتان ذکر کنم
خداوند میفرماید قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی
قطعا زمینه رشد از پسرفت و عقبگرد مشخص گردیده، پس هر کسی که طاغوت را باور نکند و الله را باور کند به ریسمانی متصل است که هرگز پاره نمیشود و فقط رو به رشد در حال حرکت خواهد بود
این آیه زیبا رو تقدیم میکنم به تمام شما عزیزان و میگویم که همگی باید دلمان قرص باشد با این آیه که با قدرت هر چه بیشتر این مسیر زیبا رو ادامه بدیم و منتظر روزهای عالیتر و رویاییتر باشیم.
الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات
ادامه آیه 👆
به نام خدای مهربان
روز43سفرنامه من
سلام ودرود به خانواده صمیمی ودوستداشتنی عباس منش
از استاد سپاسگزارم بابت این آگاهی های نابی که در اختیار ماقرار می دهند…..
نگاهم به این جهان باید فراتر وعمیق بشه باید بفهمم چی به چیه شاه کلید دست منه و اینو خدا در اختیارم گذاشته “تفکر”در کتاب راهنمای بشریت که از طرف خدا نازل شده”قرآن”
پس میشود گنج لحظه های حیات را پیدا کرد واز آن بهره برد…
زندگی الان من نتیجه فرکانس های خودم است…من خالق زندگی خودم هستم..
من نمی توانم هیچ تغییری در زندگی دیگران ایجادکنم….هیچ تاثیری در زندگی آنها ندارم وزندگی دیگران هم حاصل باورهای خودشان است…چه برای کسی دعا کنیم…چه کسی را نفرین کنیم…چه دروغ،تهمت،غیبت و….به خودمان برمیگردد….مثل کوهی که صدای خودمان را به خودمان برمیگرداند….مثل آیینه….ما کنار هم زندگی میکنیم ولی در مدار های مختلف هر کدام دنیای متفاوت خودمان را داریم…خداوند عادل است…هرکس نتیجه اعمال خود را دریافت میکند…چقدر ول معطل بودیم…ظلم وستم…دعا وثنا….استغفار ومغفرت…بارها وبارهااین کلمات درسرم چرخید وقتی اولین بار این فایلو شنیدم.
چقدر احساس ضعف میکردم وقتی فکر میکردم دیگری به من بدی کرده ستم کرده حق من رو گرفته…احساس قربانی بودن … اصلا احساس خوبی نبود…
الان خندم میگیره که چه دعاهایی ما در حق معلما میکردیم وهیچکدومشون برآورده نمیشد
نگو ماجرا از این قراربوده….
واقعا خدا رو شکر میکنم که منو به این راه هدایت کرد ودعا میکنم که منو به راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه….
درپناه رب جهانیان کامیاب باشید
خدانگهدار…
سلام و درود خدمت استادعباسمنش خانم شایسته عزیز برنامه نویس سایت و همه شما دوستان خوبم.
وقتی استاد گفتن ما به کسی نمیتونیم ظلم کنیم و در حقیقت ب خودمون ظلم میکنیم ،کمی بفکر فرو رفتم و از جنبه های مختلفی این قانون رو نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم که واقعا بایدم همینطور باشه ،چون اگه غیر ازین بود و هر فردی میتونست به فرد دیگه ظلم کنه و یا تغییری در زندگی کسی ایجاد کنه بدون اینکه اون فرد خودش بخواد و باور داشته باشه ،پس اون فرد اختیاره صدرصد توی زندگیش نداره ؟؟؟؟
یا اینکه اگر من بخوام به کسی ظلم کنم ،در اصل این ظلمه به خودمه …
یاد این آیه از قرآن میفتم ک خدا میگه ؛ هر چی خیره از طرف منه و هر چی شره از طرف خود شما …!!!
سلام به همگی
در دومین قدم از سفرنامه ام هستم
بعد از دیدن فایل حس عجیبی داشتم . میخواستم ساعت ها بشینم و فکر کنم حتی نمیدانم به چی ولی میخواستم فکر کنم …
انگار هزاران فکر قدیمی و جدید به من حمله آورده بود و به من فرصت نمیداد تا فقط به یه چیز فکر کنم
من از این فایل از فایل های قبل و همینطور تجربه های زندگیم میدونم که اعتماد بنفس خوبی ندارم و در حس بی ارزشی و بی لیاقتی و کافی نبودن هستم برای همین تصمیم گرفتم برای خودم بنویسم و با خودم حرف بزنم
بگذارم تا خدای درونم به من بگه چقدر و چرا با ارزشم
و شروع کردم به نوشتن و حرف زدن با خودم که فهمیدم چقدرررر به خودم ظلم کرده ام .. و باید از خدا طلب بخشش کنم بخاطر اینهمه ظلم اینهمه اذیت که خودم به خودم کردم
و در همین حال بودم که …. نا خواسته های زیادی در روز من نمایان شد
چیزایی که واقعا عصاب منو به هم میریخت .. ولی چجوری میتونستم عصبانی بشم درحالی که سفرنامه ام را تازه شروع کرده ام …
ولی انگار تازگیا عصابم به تار مو بند شده حتی چیزایی که راحتر میتونستم قبلا کنار بزارمشون انگار اعصاب خورد کن تر از همیشه شده بود و هی ناخواسته ها پشت سر هم میومدن
سعی میکردم تا حرفای استاد رو مرور کنم و توجه نکنم .
میتونم بگم از همیشه عکس العملم بهتر بود … ولی بازم عصبانی شدم و بازم توجه کردم …. هنوز راه درازی برای من مونده ….
مدام در این فکر بودم کجا و چرا این ناخواسته را جذب کردم . کی به چی توجه کردم منکه تازگیا هر روز روی خودم کار میکردم …
به جواب مشخصی نرسیدم ولی حس کردم اونقدر که باید … حالم خوب نیست …
پس به همون اندازه اتفاقات بد و خوب رو تجربه کردم
و تمام ناخواسته هایم را با دید گاه تضاد نگاه کردم
هر کدماش تضاد های مختلفی درونشان داشت که متوجه شدم ولی نمیدونم برای هر کدوم چه راه حلی وجود داره و چیکار باید بکنم ….
انگار کل زندگی من در نفهمیدن … گیج بودن … فکر کردن …. و دنبال حقیقت ماجرا بودن است … و جوابی که دریافت میکنم شاید ۵٪ کل ماجرا باشه
من فهمیدم تو هر شرایط باید خودم باشم و نذارم هیچ عامل بیرونی روی تصمیماتی که احساسم میگه اثر بزاره
میخوام روزی باشه که کل سفرنامه ام با سپاسگذاری پر باشه
خیلی چیز های خوبی دارم که حتی نه در گفتار در ذهنم بلکه با احساسم ازش سپاسگذارم … ولی موقع نوشتن این کلمه انگار کل اون احساس نا پدید میشه و من از خودم نا امید میشم که چرا نمیتونم با احساس واقعی سپاسگذار باشم …
همچنان در تلاشم تا زندگی خودم رو بهتر کنم
و صادقانه نه روشن فکرانه و نه با ادا از وضعیتی که توش هستم و نوع تفکرم نوشتم ….
و تصمیم گرفتم همیشه صادق باشم
و تصمیم گرفتم برنامه مشخصی برای خودم بزارم برای یاد گرفتن زبان مورد علاقم ژاپنی تا هم لذت ببرم و هم یاد بگیرم
تصمیم گرفتم برای خودم بنویسم که چقدر با ارزشم
تصمیم گرفتم از هرجا که میتونم سپاسگذار باشم
و تصمیم گرفتم بازم دنبال حقیقت بگردم تا روزی که بفهمم با کل وجودم درک کنم و به آگاهی برسم …
حس میکنم وقتی که میخوای به قله بری و قدم برداردی در مسیر متوجه میشی که قبلا ذنجیر هایی به پای خودت وصل کرده ای (باور های اشتباه و محدود کننده ) و در هر قدم رو به جلو … کشش و سنگینی این ذنجیر هارو بیشتر حس میکنم … باید از بندشون رها بشم نمیدونم چطوری ولی میدونم این کاره منه تا به قله برسم نمیشه ذنیجر به پا به اوج رسید …
فهمیدم که تشنه آزادی هستم … رهایی ازین بند ها .. و آزاد شدن
به خیلی چیزا فکر کردم امروز ولی مهمترینشون این بود که چرا همه ما منتظریم؟ منتظریم تا بزرگ بشیم و مادر پدر بهمون اجازه بدن بریم بیرون منتظریم دانشگاه تموم بشه بعد کار کنیم منتظریم کرونا بره بعد از زندگی لذت ببریم منتظریم به سنی خاص برسیم بعد استقلال و آزادی بهمون بدن …
من نمیخوام منتظر باشم ..میخوام همین الان تو ۱۷ سالگی آزاد باشم نه وقتی ۲۵ سالم شد …
میخوام همین الان انسان موفقی باشم نه بیست ساله آینده
میخوام همین الان مهارت های زیادی داشته باشم نه موقع پیری
میخوام همین الان به رویاهام برسم نه موقعی که بقیه بنظرشون نرماله
میخوام همین الان مستقل باشم نه در ۳۰ سالگی
میخوام همین الان حقیقت رو بفهمم نه موقعی که دیگه خیلی دیر شده
حس میکنم دلیلی داره که خدا منو به اینجا هدایت کرده توی همین سن … همه میگن عجلت برای موفق شدن چیه جوونی کن .. من چجوری جوونی کنم با معیار های محدود و مسخره ای که شما ساختید و از من انتظار دارید همون جور پیش برم …
میخوام فقط و فقط زندگی رویاییمو زندگی کنم آزاد باشم مستقل باشم خیلی از اوقات تنها باشم و …. . اینقدر زندگی مهلتش زیاد نیست که من با معیار و اصول شما پیش برم …
مطمعنم پشیمون میشم .. مطمعنم ..
پس تغیرش میدم .. سخته و هنوز خیلی باید روی خودم کار کنم … و هنوز خیلی گیجم خیلی چیزارو نمیفهمم که چطور در زندگیم عملی کنم …
ولی ادامه میدم ..
میدونم استاد و همه کسایی که در مدار بالاتری از من هستن با خوندن کامنتم به این میفهمن چقدر هنوز راه دارم که برم ..
از خدا میخوام که کمکم کنه … و نجاتم بده
قدم دوم از سفرنامه
به نام خداوند هستی
از خداوند بسیار بسیار متشکرم که مرا هدایت کرد و خودم خواستم تا مسیر درست را پیدا کنم و حرکت کنم
من هنوز تازه وارد سایت شده ام و زیاد آشنا نیستم ولی در همین مدت کوتاه
این فیلم ها آنچنان تاثیری در من گذاشته است که انسانی متفاوت شده ام
من انگیزه ام رو به دست آوردم
من به خداوند نزدیکتر شدم
من به اهدافم نزدیکتر شدم
من از گناهانم فاصله گرفتم
من زندگی هدف مندی رو دارم دنبال میکنم
و از خداوند بسیار سپاس گزارم که من به راه حق هدایت شدم
انشالله همه در مسیر درست حرکت کنیم و امیدمان را از دست ندهیم