«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا رجبی گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    سلام به دوستان و استاد عزیزم

    امروز روز دوم از این سفره که همراه شما هستم

    چقدر زیبا و روشن ایات قران همه چی رو برای ما واضح توضیح داده و از خداوند سپاسگزارم که ما استاد رو داریم که ما رو در این راه هدایت کنه و مسیر رو بهتر به ما نشان بده

    چقدر همه چیز در دنیای قران متفاوت تر از چیزیه که ما این سالها باور کردیم خدای من مگ میشه حق الناس وجود نداشته باشه و ما این سالها از این موضوع بترسیم

    چقدر اشتباه میکردیم وقتی میگفتیم فلانی منو بدبخت کرد خداهم بدبختش کنه درصورتی که ما فقط خالق زندگی و شرایط خودمون هستیم، و با نفرین اون فرد بیشتر خودمون رو نابود میکردیم چقدر من این اشتباه رو کردم و چقدر این اشتباه رو در اطرافیانمون دیدیم خداوند رو شاکرم که متوجه این موضوع شدیم

    چقدر زیبا که ما هر دعای خیری برای دیگران بکنیم به خودمون برمیگرده واقعا که این جهان ماننده اینه عمل میکنه و همه چیز ان برنامه ریزی شده است

    واقعا لذت میبرم از این مسیری که همراه شمام و خداوند رو سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کرد و از خدا میخواهم در این مسیر بمونم و ادامه بدم برای تغییرات و اتفاقات قشنگ بزرگتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فاطمه پاسلاردخت گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    به نام رب جهان

    روز دوم از سفر من

    این فایل رو خیلی دوست دارم واقعا حقایق بی نظیری در اون هست.

    و چقدر مبحث فرکانس برام جالبه که هر بار از جنبه ای دیگه استاد توضیح میدن و با دنیایی از معانی رو به رو میشیم.

    درس امروز اینه که هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی.

    و برام این موضوع خیلی قشنگه و حس آرامش بی نظیری به من میده که بدونیم ما قربانی رفتار و کلام و اعمال هیچکس نیستیم.

    به ما حس مسئولیت میده که زندگی خودمون رو درست کنیم چقدر خوبه که قوانین خداوند به این شکله چون اگر کلید تغییر زندگی خودمون تنها در دستان خودمون باشه.

    جنبه ی دیگه که استاد بیان میکنن اینه که حتی دعای خیر ما به نفع خود ماست نفرین ما به ضرر خود ماست.

    به نظرم این قانون مثل فیلتری عمل میکنه که میاد تمام رفتارهای اشتباه گذشته ی ما رو اصلاح و رفتار درست رو برامون واضح میکنه بسیار ساده بسیار راحت بسیار قابل فهم.

    همینجا از استاد بی نظیرم واسه درک این قوانین و نشر اون از عمق جانم سپاسگذارم استادی که به هدایتی که هر لحظه میشه گوش جان میسپاره واقعا بارها و بارها در این امر تحسینتون کردم.

    و از وقتی قانون رو فهمیدم چقدر تحسین کردن برام جذاب و شیرین شده و حس میکنم منم میخوام اینطور باشم منم میتونم یه حسی بهم میگه فاصله ای نیست بین تو و آرزوت.

    و از خدای قدرتمند و حکیمم سپاسگذارم واسه قوانینی که سراسر آرامش و عشقه.

    و درس بزرگ بعدی مربوط به اینه که ما در این جهان هر مدلی هر جوری باشیم جهان بعدی یه جهان بزرگتره که ادامه ی این جهانه و این باور این قانون آنچنان نیروی و انگیزه ای برای ساختن زندگی ایده آلم و درست زندگی کردن در من ایجاد کرد که برای خودم باور کردنی نیست شده دلیل محکمی در اهرم رنج و لذت برای من.

    اصلا آخرش میخوام اینو بگم تمام مدتی که فایلو گوش کردم و الانی که دارم مینویسم این جمله داره تو سر من میچرخه که با دونستن و استفاده از این قانونه که هر کی بره بهشت میگه خدایا شکرت که من رو از غم و اندوه نجات دادی.(همون آیه ی قرآن ) اصلا همین جمله کافیه و هزاران و میلیاردها معنی برای من در بر داره.

    اینکه قضاوت و نظر دیگران نمیدونم دعاشون حسادتشون اثری در زندگی من نخواهد داشت خللی در زندگی من ایجاد نمیکنه و من میتونم خودم زندگیم رو بسازم خودم نتایجم رو خلق کنم و خود بخود مارو به راه راست میبره به راهی که تمام اعمالمون درسته و از نازیبایی ها و نادرستی ها دوری میکنیم.

    اینکه دیگه لازم نیست غصه ی فلان عزیزم فلان دوست فلان کس در اون سر دنیا رو بخورم که فلان غم و مشکل رو داره چون میدونم فقط خودش مسئوله فقط خودش میتونه عوضش کنه و این قانون جهانه من هر چقدرم زور بزنم نمیتونم همه چی رو درستش کنم پس باید آروم و راحت سرجام بمونم مسئولیت زندگی خودم رو که به من داده شده رو به نحو احسن انجام بدم. اصن دوست دارم میتونستم تا بی انتها بنویسم در مورد این قانون .

    برای خودم و شما آرزو میکنم همیشه بتونیم که با جون و دل این قانون رو مرور کنیم و درک کنیم و شجاع باشیم در استفاده از اون.

    من خیلی به این موضوع فکر کردم خدایا چجوری میگی من اونقدر قشنگ جهان رو چیدم و نعمتم رو بر شما تمام کردم که وقتی به سوی من بر میگردید سراسر رضایت هستین. رضایت خیلی مفهموم عمیق و قشنگی داره انگار قشنگترین صفت خوبیه که میشد گفت چون وقتی راضی هستی خوب بد معنی نداره تماما عشقه تماما شادیه و آرامشه.

    میخواستم بگم من دارم به جواب این سوالم میرسم و انقدر خوشحالم و حس بی نظیری دارم که حرف نداره. خدایا بی نهایت ازت سپاسگذارم با نهایت تلاشم از زبانی که نمیتونه به قدر کفایت شکرت کنه شکرگذارتم.

    تمام حس و احساس خوبم رو برای تمام اعضای این سایت می طلبم. دعا میکنم براتون که به جواب مهمترین سوال های زندگیتون برسین اون جواب هایی که وقتی میاد با دنیایی از شادی و آرامش و قشنگی میاد

    همیگی در پناه خودش شاد و مسرور و رضایتمند باشیم هر کجا که هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    معصومه بشنیجی گفته:
    مدت عضویت: 1486 روز

    باسلام استاد عزیز ومریم جان مهربون

    نظر فایل دوم ؛

    درس من این فایل خیلی زیاد هست مهم ترین اونها

    احساس گناه هست که برای نسل ما خیلی زیاد هست

    که توسط دین ناشناخته وقرآن ناشناخته برای ما تعریف شده وما هم یاد گرفتیم حرف های دیگران رو بدون تحقیق وتنبلی و نخواستیم آگاهی درست رو خودمون پیدا کنیم

    در گذشته به من گفتن از اول سال هرچه میخوای گناه کن وشب قدر فقط گریه کن وزاری کن واستغفار کن تا خدا تو رو ببخشه بعد از شب قدر فقط کار نادرست رو ادامه بدهید

    برای حق الناس اینقدر باور نادرست داشتیم که هنوز با اینکه فهمیدم این باور نادرست هست ولی هنوز ته ذهن خودمون ودیدگاه اطرافیانمون در دوگانگی ودرست یا غلطش موندم ولی خدارو شکر با گوش دادن فایل های استاد فهمیدم خودم باید این احساس گناه رو درست کنم وحذف کنم

    باور های غلط از گذشتگانمان خیلی زیاد هست که باید مو شکافانه در رفتار خودم اصلاح کنم تا بتونم حال خوب بگیرم

    باور داشتم فقط خدا مسیر رو برای من چیده ومن چاره ای ندارم ومن باید مطیع باشم وانجام بدم من فقط پیرو حرف ودیگاه پدر ومادر م بودم وخودم فکر نمیکردم میتونم تغییر بدم فهمیدم که دیگران نمتونن

    من رو خوشبخت یا بد بخت کنن

    ما فقط به خودمون ضربه میزنیم

    من فقط قرآن رو میخوندم که گناهم بخشیده شود اونهم گناهانی که اصلن پایه واساس درستی نداشت ولی حالا فهمیدم که قرآنی که میخوندم فقط تکلیف الکی بوده که من انجام می‌دادم وقتی در ماه رمضان قرآن رو میخوندم وساعت ها گریه میکردم وبرای گناهانی که واهی بود ناراحت وپشیمان واینقدر حالم بد بود که در کل ماه رمضان سر درد وناراحت بودم وزندگی درستی نداشتم ولی بعد از ماه رمضان قرآن رو کنار میذاشتم ودوباره از اول به گناهانم فکر میکردم وبی فکر به حرفهای اطرافیانم گوش دادن وتایید کردن

    با تایید کردن اون حرف ها فقط باور ها ی غلط رو محکم تر میکردم وحالا هر چقدر تلاش میکنم فقط ذره ذره باورها م اصلاح میشن ولی خیلی خوشحال هستم که امروز دارم با آگاهی کاملتر فکر میکنم و باور درست رو به فرزندانم یاد میدم امروز خیلی خوشحالم چون مثل کلاس اولی ها دارم هرروز یک حرف جدید یاد میگیرم

    من بار اول این فایل گوش دادم نکته های خیلی کمی رو فهمیدم ولی هر بار بعدی گوش دادم یک نکته جدید آموختم

    تشکر فراوان از استاد عزیز که از ما میخواد که خودمون

    تحقیق کنیم ویاد بگیریم ودنبال اصل قرآن بریم وخود مون دنبال معنی درست قرآن باشیم

    من از امروز تصمیم گرفتم هر روز یک مقدار کمی از قرآن رو هم بخونم ودرست معنی اون رو بفهمم ودرک کنم تا چراغ راهم پر نورتر بشه

    خدا رو شکر میکنم که هر روز آگاهی جدید یاد میگیرم

    تشکر فراوان از استادعزیر ومریم جان برای وقت گذاشتن برای این فایل زیبا وپر از درس که چراغ راه من شده به امید سلامتی وثروت وفراوانی برای استاد عزیز ومریم جان و عزیزانی که در سایت بی نظیر هستن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زهرا رسولی گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    سلام به اهالی عشق

    من احساس میکنم وارد جهانی دیگه شدم امروز شنیدم که اگر ظلمی کردم در واقع به خود کردم هرگز به این چشم به این موضوع نگاه نکردم و اگر ظلمی میشود طرف خودش ظلم پذیر بوده خیلی باید فکر کنم و تحلیلش کنم نیاز به زمان و تحقیق دارم اصلا انقلابی برای خودش. وااای چه دیدگاهی چرا من تا حالا این حرف رو نشنیدم حرف استاد در گوشم به صدا دراومد تا حالا امادگیش رو نداشتی.خدایا بابت تمام لحظاتی که من رو از خواب غفلت بیداری کردی تورا بینهایت سپاس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در فضای این آگاهی ها

    واما ظلم به خود از دیدگاه قرآن :

    جهان بر پایه فرکانس ساخته شده و قانون جهان اینه که به باورهای من که در غالب فرکانس هر لحظه دارن ارسال میشن پاسخ بده و طبق این قانون هیچ اتفاقی بدون اجازه ی من وارد زندگیم نمیشه و طبق این قانون من هر فرکانس ناخواسته ارسال کنم در پاسخ جهان اساس اون فرکانس ناخواسته رو به زندگیم میاره ،و طبق این قانون من خالق لحظه به لحظه ی زندگیم هستم و من انتخاب میکنم که در مدار مناسب قرار بگیرم یا در مدار ناخواسته و اگر من در مدار ناخواسته قرار بگیرم ،به این معناست که هر ظلمی کنم به خودم کردم و هر ستمی کنم به خودم ستم کردم .

    طبق آیه های قرآن و داستان توحید و ربوبیت

    اگر فردی در مدار مناسب باشه اتفاقا هر اقدامی بر علیهش منجر به برکت و نعمت در زندگیش میشه و طبق مشیت الهی عدو‌شود سبب خیر اگر خدا خواهد (من بتونم ذهنم رو کنترل کنم )

    هیچ کس تاثیری در زندگی من نداره مگر باورهای من ،یعنی خدایی که قدرت کل کیهانه و قدرت خلق زندگیمو داده دست باورهای من ،اگر که من در مدار ناخواسته قرار بگیرم و قدرت رو به هر دلیلی از خدا بگیرم ومثلا تو زمینه ی مالی بدم دست دولت و دلار و رییس جمهور به این ترتیب خداوند به باورهای من پاسخ میده و جواب جهان به این نوع فرکانس ناخواسته و در حقیقت شرک ، عذابی خوار کنندس و سیستم داره این جواب رو میده و من خودم با قدرت دادن به عوامل بیرونی و از یاد بردن توحید به هر دلیلی وارد مدار ناخواسته و شرک شدم و به خودم ظلم کردم نه کسه دیگه و به همین ترتیب من عاجزم از تغییر سرنوشت دیگران و هر کسی مسعول فرکانسای خودشه و من جای حتی عزیزترین کسانم نمیتونم فرکانس بفرستم ، در واقع سیستم فقط بدون قضاوت پاسخ میده و یونس در جواب درخواست برای عذاب قومش ،خودش عذاب میشه و به دهن ماهی می افته واین کاره خداوند نیست و یونس با فرکانس های ارسالیش وارد مدار عذاب میشه ،

    به قول قرآن هر خیری به شما میرسه از طرف خداونده و هر شری از طرف خودتون

    خداوند قدرت خلق زندگی مارو دست خودمون داده ،اما ما هر لحظه در حال انتخاب هستیم که با افکارمون به چه سمتی بریم چون زندگی ما و شرایط الان ما در بعد روابط سلامتی و ثروت و معنویت همه و همه نتیجه ی افکار یه که داشتیم و فرکانس هایی که ارسال کردیم و از همین الان به بعد رو ما میتونیم در هر زمینه ای که اوضاع خوب پیش نمیره تغییر بدیم ،اما ما و هر پیامبر و قدیس دیگه ای عاجز و ناتوانیم در برابر تغییر زندگی کسی ،چون جای اون نمی‌تونیم فرکانس ارسال کنیم ،

    از دید خداوند هیچ کس به کسی ظلم نمیکنه مگر خودش ،موسی به خودش ستم کرد و از تصویر بزرگتر به اون فردی که به قتل رسوند ستمی نکرد و طبق قانون اون فرد به خاطر فرکانس های ناخواسته ای که ارسال کرده بود باید در اون زمان و مکان و درگیری بود و اون اتفاق رو تجربه می‌کرد و عدالت خداوند و عملکرد قانون در تمام موارد بی نقصه و حتی برگی بی اذن اون از درخت به زمین نمی افته،

    پس در حقیقت هر کسی مسعول فرکانس های ارسالی خودشه و هیچ کس نمیتونه به کسی ستم کنه طبق قانون فرکانس که میگه اگر فردی در مدار مناسب باشه هر ضربه ای که بخوان بهش بزنن اگر قدرت رو به خدای خودش بده ونترسه ،همون ضربه میشه یک نعمت و یک پله ترقی براش .

    پس بر اساس قانون فرکانس هیچ اتفاقی بدون اجازه ی فرد وارد زندگیش نمیشه .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    خانواده اسلام زاده گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    روز دوم سفرنامه

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم

    برای اولین بار میخوام کامنت بزارم و این برای من بسیار خوشایند هست و بابت این موضوع بسیار خوشحالم و خدا رو هزاران بار شکر میکنم من حدود دو سال پیش داخل سایت ثبت نام کردم ولی چون مدارم پایین بود فاصله گرفتم و خیلی جدی نگرفتم خدارو هزاران بار شکر حدود یک ماه هست دارم روی خودم کار میکنم از زمانی که فهمیدم من خودم تنها کسی هستم که میتونم‌زندگیم رو بسازم و کسی نمیتونه روی زندگی من تاثیر بزاره دارم روی ورودی هام کار میکنم روی باور هام کار میکنم که روز به روز بتونم بهتر بشم و باورهای درست رو جایگزین باور های غلط کنم .قبلا حس قربانی شدن در من خیلی زیاد بود و همش گله مند بودم که بقیه جلوی پیشرفت من رو گرفتن اما الان که قانون رو فهمیدم میدونم من تنها کسی هستم که میتونم اونجور که میخوام روی زندگیم تاثیر بزارم و بدون هیچ بهانه ای دارم روی خواسته هام تمرکز میکنم و برای رسیدن به هدف هام تلاش می‌کنم، توی این مدت یک ماهه خیلی حس خوبی دارم خیلی خوشحالم احساس میکنم خدا منو در آغوش گرفته یک حس اطمینان قوی دارم حس میکنم خدا باهام حرف میزنه و نشونه هاش رو بهم نشون میده و هر دفعه بهم الهام میشه که نگران نباش من همراهتم فقط به مسیرت ادامه بده ،از لحظه ای که حس قربانی شدن رو از خودم دور کردم احساس سبکی دارم انگار تمام موانع از سر راهم کنار رفته و مسیر برام باز شده احساس پرواز کردن رو دارم احساس سبک بالی دارم و دستم رو در دستان خدا گذاشتم و با ایمان قوی توی این مسیر قدم میزارم خدارو هزاران بار شکر که توی این مسیر قرار گرفتم و هر لحظه به خدای خودم‌نزدیک تر میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حنانه گفته:
    مدت عضویت: 551 روز

    سلام ویژه من به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین؛ انشالله در پناه خدا هر جا هستید سلامت باشید، هم استاد عزیز که فایل رو تهیه و ضبط کردند و هم خانم شایسته که واقعا عاشقانه توی روز شمار تکامل من اینها رو گذاشتند.

    البته سلام هم میکنم به تمام عزیزانی که کامنت من رو می‌خونند و با من هم سفر هستند.

    روز دوم سفر تکامل من آغاز شده و سعی می‌کنم هر کدوم از قسمت ها رو نشانه ای برای این روز های زندگیم پیدا کنم.

    حقیقتا از وقتی با استاد عباسمنش تا به همین روز آشنایی پیدا کردم یک چیز خیلی خوب فهمیدم، تمان مشکلات انسان مثل بیماری ناراحتی قرض و… از بی‌ایمانی انسان به ربّ خودش پیش میاد. وقتی بدونی خداوند مالک توعه و فرمانروای تمام نعمات زمین و آسمان ترسی در تو نیست و به قول استاد در این قسمت ایمان باعث حرکتت می‌شود، مشوق ات می‌شود.

    وقتی به زندگی خودم نگاه می‌کنم بیشتر زندگی‌ام در حال ترسیدن بودم، ترسیدن از خدا نه ترسیدن از دیگران ونظراتشون یا از دست دادن دیگران؛ خداوند من رو ببخشد.

    اگر بخوام چیز هایی که فهمیدم در یک پارگراف بنویسم میگم، خداوند سیستم‌گونه که مثل یک آیینه مقابل شماست، زندگی که هر روز بهتون می‌دهد بازتون شخص خودتونه؛ اعم از اعمال‌تون، افکارتون، باورهاتون و در نهایت فرکانس‌هاتون؛ پس فرقی نمی‌کنه اگر کسی براتون آمرزش بطلبه یا اگر کسی به شما صدمه بزنه یا … این شما هستید که مسئول صفر تا صد سرنوشت و زندگی خودتون هستید ولاغیر. و نکته بعدی اینکه شما چه به کسی خیر یا شر کنید و چه برای کسی دعا یا نفرین کنید بدونید از همان جنس، اصلا خودِ همون عملتون دامن گیر خودتون میشه.

    قسمت طلایی من هم میشه اون قسمتی که شما ظلم رو دریافت نمی‌کنید مگر اینکه در مدارش باشید.

    در پناه الله شاد و تندرست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    اعظم غلامی عرفانی گفته:
    مدت عضویت: 682 روز

    سلام میکنم به استاد عباس منش دوست داشتنی و مریم جان خوش قلب و همراه همیشگی استاد️

    برای اولین بار هست که تصمیم گرفتم کامنت بزارم. از قبل با استاد آشنایی داشتم و از فایل های دانلودی استفاده میکردم ولی هیچوقت کامنت ننوشتم حتی زمانیکه از دوره های استاد خریداری کردم میگفتم نیاز نیست کامنت بزارم ولی الان برای اینکه با سفرنامه همراه بشم و بقول استاد ردپا از

    خودم بزارم تا در آینده ببینم کجا بودم و چه پیشرفت هایی کردم می خوام بنویسم تو این مسیر که کجا هستم .

    چهار سال پیش با معرفی یکی از دوستانم به خانمی که کار پتینه دیوار انجام میداد شروع کردم به یادگیری پتینه و بعدش هم با همون خانم میرفتم سر پروژه ساختمانی و حدود سه سالی با ایشون سر پروژه های مختلف کار کردم

    کارم فقط مختص دیوار نبود و پتینه چوب ،بازسازی مبلمان هم انجام میدادم بعد از سه سال دیدم خب درآمدم تغییر نکرده و تصمیم گرفتم خودم به تنهایی کار کنم و شروع کردم تو خونه کار اکسسوری انجام میدادم و با یک گالری صحبت کردم و من کار می‌بردم و اون برام می فروخت گاهی اوقات هم از مشتریا سفارش میگرفتم ولی سودش ناچیز بود و عملا هرچی کار میکردم خرج خرید متریال میشد چند وقتی به این منوال گذشت تا اینکه دیدم نخیر دیگه حتی توانایی خرید متریال رو هم ندارم به پیشنهاد خواهرم قرار شد یک شیفت تو یکی از فروشگاه های معتبر شهر کار کنم اینجوری می تونستم یک شیفت کارای خودمو که علاقم بود انجام بدم و از پولی که از فروشندگی بدست میاوردم متریال بخرم تا بتونم کارمو ادامه بدم.یکسال گذشت و دیدم عملا کل درآمد من از فروشندگی هست و خیلی وقت ها اصلا نمیشد به علاقه خودم برسم چون بعد از اینکه از سرکار برمیگشتم تازه شروع میکردم به درست کردن ناهار روز بعد و شام درست کردن و انجام کارهای خونه ، و البته که تو این مدت فایل های استاد گوش میکردم تونسته بودم پیشرفت های خوبی هم داشته باشم من قبلش یک آدم غرغرو شاکی بودم که از هیچ چیزی تو زندگیم راضی نبودم

    بیشتر هم روی باورهای توحیدی و چگونه دیدگاه توحیدی داشته باشیم کار میکردم و خب در کنارش دوره عزت نفس روهم گوش میکردم . و بعد مدتی دوره روانشناسی ثروت یک رو خریداری کردم و شروع کردم جلسات رو یکی یکی با دقت گوش کردن و نت برداری کردن حتی زمانیکه سرکار بودم فایل هارو گوش میکردم تا اینکه تو یکی از جلسات روانشناسی ثروت استاد عباس منش گفت بعضی از آدم ها رفتارشان رو تغییر نمی‌دن و میگن چرا ما پیشرفت نمی کنیم چرا کسب و کارمون رشد نمی کنه!! و استاد خطاب به اون آدم ها گفتن( که خودم هم یکی از همون آدم ها بودم) بابا تو چه تغییری کردی چقد زمان می‌زاری برای کارت ، چقد تمرکز می‌زاری روی کارت که ایده های جدید رو تست کنی. و من با خودم گفتم بله منم اگر می خوام کسب و کارم رشد کنه باید تمام تمرکزم رو بزارم روی کاری که دوسش دارم . از سر اون کار اومدم بیرون و تصمیم گرفتم دیگه منتظر نباشم تا یکی بیاد پروژه بگیره و منو با خودش ببره سرکار،چون تو اون یکسالی که تو فروشگاه مشغول کار بودم با یکی از کسایی که اونم کار پتینه دیوار انجام میداد آشنا شده بودم و هر وقت پروژه می‌گرفت منم باهاش میرفتم و کار ورق طلاشو من انجام میدادم .ولی دیگه می خواستم خودم برای خودم کار کنم . با گوش کردن به این فایل و آگاهی هاش فهمیدم من با ترس هام خودم به خودم ظلم کردم و اجازه پیشرفت رو از خودم گرفتم ،ترس از اینکه نتونم از پسش برنیام جلوی هر اقدامی از سمت من رو گرفته، سردرگم بودم و نمی دونستم چیکار کنم تا اینکه هدایت شدم به فایل های« روز شمار تحول زندگی من » امیدوارم با عمل به آگاهی های سفرنامه یکروز بیام و بگم که چطور به ترس هام غلبه کردم و تونستم اولین پروژه رو بگیرم

    به امید روزهای روشن..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سمیه خطیبی گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم

    امروز روز دوم از سفر نامه من ، و من متعهدانه امروز را هم فایل روز دوم را گوش دادم به طور کامل و چندین بار این فایل را قبلا گوش داده بودم خیلی زیاد ولی امروز چیزهای خیلی خیلی جدیدی رو در این فایل درک کردم استاد عزیز درباره استغفار و دعا و بعضی از آیات قرآن صحبت کردید

    استاد خیلی سال‌های پیش قبل از اینکه با شما آشنا بشم پیش یکی از دوستان همسرم رفته بودیم برای کار، ایشون کتاب های مولانا را خیلی دنبال می‌کرد و مرد پخته ای بود من تو حرفام گفتم الهی گرگه بیابون هم خوشش باشه دوست همسرم اینکه سن کمی داشت برگشت به من گفت تو آدم رندی هستی گفتم چرا گفت کسی که برای گرگ بیابون خوبی و خوشی می‌خواد خدا مگه میشه کمتر از خوبی بهش بده اون موقع من با سیستمی بودن این جهان آشنا نشده بودم ولی این سوال همیشه دور سر من از بچگی می‌چرخید که خدا چطور به تک تک این همه انسان بدون چون و چرا و اینکه چیزی از قلم بیفته پاسخ میده خیلی کوچیک بودم که این سوال را همیشه می‌پرسیدم وقتی با شما آشنا شدم فهمیدم همه کارها رو داره سیستم انجام میده وقتیکه ما به کسی دعا میکنیم از همون جنس وارد زندگی ما میشه و شاید اصلا برای اون شخص اثری نداشته باشه

    یه چیز دیگه اینکه من از اول چشم ونظر توکتم نمی‌رفت ولی خانوادم خیلی عقیده دارند و من همیشه عذاب می‌کشیدم هنوز با شما آشنا نشده بودم پسرم یکسالش بود رفته بودیم شمال خونه دوستامون به خاطر جابجا شدن خوابش نبرد و خیلی گریه کرد خانم دوستمون گفت چشم خورده پاشد به جای اسپندی که ما همیشه دود می‌کردیم گلپر دود کرد اونجا بود که یه جرقه تو ذهنم زده شد که سمیه دیگه باید شک کنی تو شهر خودمون برای دانه های اسپند ارزش خاصی قایل هستند ولی اینجا گلپر دود می‌کنند پس اصلا اعتباری نداره با یه استادی صحبت کردم ایشونم نظر منو داشت گفت نگاه ما داره معنا میده نه اسپند و گلپر و من دائم سوال میکردم وشما جواب سوالهای من بودید بعد از اینکه شما در باره چشم و نظر گفتید ومن رعایت کردم دیگه رها شدم راحت شدم اسیر نبودم به کسی تهمت نمیزدم فلانی دید مارا اینجور شد و جهان هم به قشنگی جواب منو میداد انگار به یکباره همه چی عوض شد کلا اتفاقات شکستنها و هر چیزی از این شکل حضر می‌کردند با ما در بیفتند و این موضوع خیلی راحت حل شد کسانی را می‌بینم نماز اول وقت وهر اصول را رعایت می‌کنند ولی با کوچکترین اتفاق به راحتی به افراد تهمت میزنند و غیبت می‌کنند و اصلا خودشان متوجه نمی‌شوند

    استاد از اون به بعد حتی اتفاقی برامون بیفته به هیچ وجه به چیزی نمی‌تونیم ربط بدیم خیلی راحت و بی دردسر از کنارش می‌گذریم ولی استاد کسی تا به درکش نرسه و براش سوال نشه نمیتونه این باور مخرب را شناسایی کنه خدا را هزاران بار شکر میکنم بابت وجود تون استاد در مورد اینکه تو فایلها مخصوصا نامه حضرت علی ب امام حسن گفته اید از اون به بعد بی واسطه مستقیم میرم سراغ خود خدا و چقدر دلچسب چقدر قشنگ چقدر میفهمی که خدا بهت می باله که این بنده من ارزش خودشو پیدا کرده چقدر راحت با خدا حرف میشه زد چقدر راحت میشه از خودش درخواست کرد و چقدر آرامش داره چون خدا قدرت مطلق و ما هر چی را درخواست کنیم بی چون و چرا بهمون میده ولی به اندازه باورمون نه بیشتر نه کمتر وقتی باور داریم جای پا رک گیر میاد تو شلوغ‌ترین خیابونا جای پارک دارم چراغ همیشه برام سبز د به ترافیک نمی‌خورم مشتریان مغازه همیشه نقد هستند و …. به اندازه باور من چیا باور دارم چقدر باور دارم چقدر لایق هستم چقدر خجالت نمی‌کشم بی واسطه برم با خدا راست و حسینی حرف بزنم چقدر حواسم به شرک خفی بود همون قدر دریافت میکنم نه بیشتر نه کمتر

    خدایا هزاران بار شکرت می‌کنم بابت فهمیدن بابت شعور و درک بابت این مکان امن که منو از همه جا به خودش جذب کرده بابت استاد بی‌نظیر استاد عباس منش عزیز

    بازم ممنونم خانم شایسته عزیز از زحماتتون که این همه آگاهی به رایگان در اختیار ما گذاشته میشه الهی هزاران برابر خیر و برکتش به زندگیتون برگرده

    چه لذتی داره با خدا بودن چه لذتی داره توکل داشتن آرامش داشتن خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2175 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدارو شکر بازم خدا بهم فرصت داد تا یه رد پا یه انرژی جاری کنم در این سایت نور الهی

    چقدر خوبه که قانون رو هر روز قدم به قدم توی وجودمون داریم تکرار میکنیم و حل میکنیم

    موضوع ظلم به خود

    چقدر زیبا استاد از تو قران جاری کرده که به هیچکسی نمیتونیم ظلم کنیم و این قانون الهی چقدر زیبا و بدون نقص خلق شده

    هرکسی در این فضا قرار بگیره لطف خداوند شامل حالش میشه

    هرکسی قانون رو بدونه و عمل کنه نتیجه خوب میگیره خدایا شکرت

    همین امروز توی مغازه فروشم خیلی پایین بود

    ذهنم شروع کرد به صحبت کردن این که چی شد پس تو که داری رو خودت کار میکنی چرا فروشت اینقدر پایین بود

    اما ازون جا که استاد من استاد عباسمنشه نذاشتم احساسم بد بشه و باور این که خزائن کل اسمانها و زمین دست اوستتتت و تکرار اینکه خداوند من هیچوقت من رو لنگ نذاشته و همیشه به موقع به موقع بهم داده

    شروع کردم به شکر گذاری کردن و احساسمو خوب نگه داشتن

    من فقط حرکت میکنم تو این مسیر

    و قشنگ انگار خدا بهم الهام کرد که نگران نباش تو هرچی بخوای به موقش میدم

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    و دیروز که داشتم قران میخوندم به یه ایه ای بر خوردم و خدا گفته که هر موقع نجواهای شیطان زیاد شد بگو پناه میبرم به خدای پاک و منزهم

    و به او رو بیاور

    و همین گفتگو ها با خودم کلی حالمو خوب کرد

    چون اساس گفتگو ها ناشکری باشه جهان لاجرم همون جنس فرکانس رو وارد زندگیم میکنه

    مثل دست زدن به اتیش میمونه برام افکار بدو نا امیدیو مشرک شدن

    ودرک این اصل از قانون و اجراش تو زندگی کلی تجربیات فوق العاده برام رقم زده

    وای چقدر حالم خوب میشه که میام اینجا و قانون رو تکرار میکنم

    انگار هی از خودم راضی تر میشم و احساس لیاقت دریافت این اگاهی هارو تو وجودم بیشتر میکنم و بیشتر میبینم

    حمدو ستایش تنها و تنها و تنها ازان توست ای خدای من

    رد پای روز دوم

    20 اذر 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فریبرز کاوه گفته:
      مدت عضویت: 2027 روز

      درود بر آقا فرشاد گرامی

      دمت گرم عزیزم! چه گل گفتی! همه‌ی مسئله‌ی احساس بد ریشه در ناسپاسی داره! داشت یادم می‌رفت که خدا منو با نوشته‌ی شما هدایت کرد.

      خدایا پروردگارا سپاس بیکران دارم که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشتی و خورشیدهای هدایت را بر سر راهم نهادی تا راه گم نکنم.

      ارادتمند شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: