علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 8

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم حقیقت گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    سلام و عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار و مریم خانوم مهربون

    استاد میفرمایید فرق این دوره با دوره عزت نفس چیه

    اگه دوره عزت نفس رو بخریم این رو پوشش نمیده ؟

    ممنون میشم اختلافش رو بفرمایید یا اینکه کدوم اولویت دار تره

    اگه یه توضیحی بفرمایید ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سیما کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    سلام به استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته عزیز و سلام به همه ی دوستان عزیز

    وقتی این فایل رو گوش دادم احساس کردم استاد من رو می‌شناسن و این فایل رو فقط بخاطر من گذاشتن.

    آخ که چقدر خودم رو زیر پا گذاشتم واسه اون مقدار کمی که باب میل من نبوده و اون همه نکات مثبتی رو که ندیدم،

    تو سر خودم زدم، خودم رو سرزنش کردم، خرد کردم

    خودم احساس لیاقت رو درونم قربانی کردم

    فکرش که میکنم علتش بیشتر مقایسه هست و تایید دیگران

    دو تا عاملی که باید ازش حذر کرد وگرنه تمام شخصیت یک انسان رو نابود میکنه

    من باید سعی کنم که واسه دل خودم زندگی کنم

    باید سعی کنم نظر دیگران واسم مهم نباشه

    سعی کنم این همه نکات مثبت خودم رو نادیده نگیرم و مرتب یادآوری کنم

    این همه دستاورد توی زندگیم رو نادیده نگیرم

    قبلا چه در خانواده و چه در مدرسه و جامعه بهمون میگفتن که خودستایی کار درستی نیست و الآن متوجه شدم که چه کار باارزشی هست و چه نتایجی داره

    انشاالله که در پناه الله شاد، سالم و ثروتمند باشید.

    ارادتمند شما :سیما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    سید مصطفی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    بنام خالق یکتا

    سلام

    از وقتی دوره احساس لیاقت روی سایت قرار گرفته من خیلی راغب شدم برای داشتن این دوره ارزشمند،بالاخص وقتی کامنت های بچه ها رو میخونم میدونم خداوند من رو در مدار داشتنش قرارم میده اگر این دوره رو بگیرم بارها مرورش خواهم کرد وکامنت میزارم که قدردان تر باشم وچه احساس لیاقتی بکنم، احساس لیاقت فوق‌العاده،

    من دوره عزت نفس روخریدم بارها مرورش کردم، نسبت به گذشته انسان باعزت نفسی شدم خودم رو بیشتر دوست دارم، خودخواهی رو خصلت خوبی میدونم فهمیدم بین غرور وخودخواهی فرق هست

    خدایا شکرت برای داشتن دوره عزت نفس

    من در زمان مناسب برای داشتن دوره احساس لیاقت هدایت خواهم شد

    مهمترین احساسی که میتونیم در خودمون ایجاد کنیم احساس ارزشمندیه

    جهان به اندازه‌ای که برای خودمون ارزش قائل هستیم برامون ارزش قائل هست

    تو دوره عزت نفس گفتید آیا خودتون رو ارزشمند میدونید پس شما ارزشمند هستین، پرسیدید که آیا خودتون رو دوست دارید؟ ، آیا از خودتون متنفرید؟

    یادمه رفتم جلو آیینه وکلی به خودم زل زدم ونظر مثبتی نسبت به خودم نداشتم تو شوک بودم، مدتی طول کشیدکه جلو آیینه برم تا توی خودم جذابیت ببینم

    وقتی شروع کردم ویژگی های خوب خودم رو دیدم، توانایی‌هام ، قد بلندم، دستان کشیده وصورت زیبای خودم ، لبخند زیبام واقعا عاشق خودم شدم یک انسان فوق‌العاده

    وقتی فهمیدم همه اشتباه می کنند، همه نقص دارند

    باسرزنش خودم فقط باعث میشه اون اشتباهات بیشتر تکراربشن

    خوب آرام تر شدم وخودم رو پذیرفتم خودم رو دوست دارم با اشتباهاتم

    دوره احساس لیاقت خلا های شخصیتم رو پر میکنه، احساس لیاقتم رو دگرگون خواهد کرد مثل همه دوره ها پاشنه آشیل رو هدف قرار میده ومنو در تمام ابعاد رشد میده

    آیا من استعدادها و دستاوردها روکمرنگ جلوه میدم و بالعکس ناتوانایی هام و شکست هام روپررنگ جلوه میدم؟

    در خیلی از موارد اینگونه عمل کردم به قدری که حس کردم حالم بد شده وقتی به ناتوانایی هام فکر میکنم حس میکنم یه آتیشی درونم رو میسوزونه ونمی تونم ادامه بدم، توانایی های زیادی هم دارم که خیلی هاشون آنقدر عادیه که حساب نمیارم مثلا مسابقات ورزشی فرق نداره هر کدوم شرکت کنم مقام میارم

    چند روز پیش مسابقات قهرمانی آسیا بود خیلی از ورزشکاران کشورمون تا مرز مدال می‌رفتند خوب مسابقه می‌دادندکه یا مدالی کسب نمیشد یا سوم می‌شدند مدال برنز گزارشگر هم میگفت اگر چند ثانیه آخر رو نگه می‌داشت مدال بهتری داشت

    من تو ذهنم بحث لیاقت میومد که توانایی های بالا داشتند از لحاظ توانمندی جسمی و ذهنی بالا اما اون احساس لیاقت برای برنده شدن رو نداشتند احساس لیاقت وارزشمندی حلقه گمشده خود من هم هست

    خیلی از اوقات برام پیش اومده یه کار آسون یا پول نسبتا زیاد که بخواد وارد زندگیم بشه مقاومت داشتم باخودم گفتم آیا من ارزش این پول رو دارم…

    آیا من لیاقتش رو دارم..

    وخدا میدونه حس عدم لیاقت چه نعمت هایی رو از ما دور میکنه حتی برای درخواست کردن از کسی اولین سوالی که میاد تو ذهنم اینکه آیا جواب منو میده، آیا اونقدر من ارزشمند هستم..

    خدایا شکرت بابت کنجکاوی که ذهنم شروع شده.

    بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 934 روز

    بنام خدای محقق کننده خواسته هایم بزیبایی و اسانی و عزت

    .

    عجب نکته ای

    چقدر این موضوع مهمه

    اینکه من چقدر دستاوردهام رو ببینم

    یا اینکه اونهارو بی اهمیت بدونم

    یادمه بچه بودم ی فامیل داشتیم وقتی کاری میکرد اونقدر مهم جلوه میداد که بقیه میگفتن حالا که چی؟همه بلدن همه انجام میدن

    اما بعدها که بزرگتر شدم برام جالب بود که اون ادم چقدر برای کارهاش و دستاوردهاش اهمیت قایل بود

    براش مهم نبود اندازه این کار چقدره

    مهم بود که تونسته انجام بده

    و این موصوع فکر من رو درگیر کرد که چه جالب

    این فرد خودش رو دست کم نمیگیره

    و اونقدر برای خودش ارزش قایله که اونچه که بقیه براشون عادی و کوچیکه این فرد براش ارزشمنده

    درحالیکه افرادی رو سراغ داشتم که از هر انگشتشون یک هنر میبارید اما به هیچ عنوان خودشون رو نمیدیدن

    و فکر نمیکردن اصلا کارشون باارزش و مهمه

    در حالیکه به جرات میگم هنوز هم فردی به توانمندی او تو فامیل نداریم اما خودش چنین باوری نداشت

    و همین موضوع تفاوت بزرگی بین زندگی هاشون ایجاد کرده بود

    .

    واقعا احساس لیاقت همه چی هس

    باعث بسیاری شدنها و بسیاری نشدنها

    جهان به لیاقته که پاسخ میده

    حالا به چه میزان این احساس در ما وجود داره جهان همون اندازه پاسخ میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  5. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    به نام خالق عشق و زیبایی

    درود و خداقوت به استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه دوستان بی‌نظیر خودم در این جمع درجه یک

    سپاس‌گزار خداوندی هستم که به زیبایی راهنما، هدایتگر و الهام‌بخش من در مسیر رشد و تعالی است، خدایی که همواره به من نزدیک و پاسخگوی تمامی نیازهای من بوده، هست و خواهد بود.

    دوست دارم اینجا درخصوص اهمیت تمرین صحبت کنم، اینکه قانون رو باید تمرین کرد.

    درک قانون، اجرایی کردنش و بهبود در مسیر زندگی تنها و تنها به‌وسیله تمرین کردن ایجاد میشه.

    یکی از اشتباهاتی که به‌خوبی در مسیر رشد و یادگیری خودم اصلاحش کردم این بود که از حالت صرفاً شنونده به یک فرد عمل‌گرا تبدیل شدم. منظور از عمل‌گرایی انجام کار فیزیکی نیست، منظور استفاده آگاهانه از قانون و غلبه بر مقاومت‌ها و شرطی‌شدگی‌های منفی ذهنه، درک کارکرد ذهن و تلاش برای جهت دادن آگاهانه کانون توجه و بررسی بازخوردهاست.

    دقیقاً با انجام این کار و بازخورد گرفتن از جهان انسان به‌راحتی میتونه متوجه کارکرد قانون در زندگیش بشه.

    حق با استاده

    ابزار ذهن منطقه

    تنها زمانی که با منطق با ذهن صحبت میکنی راهی برای بد کردن احساست در مواقع مختلف نداره

    یعنی بهتره اینطور بگم وقتی‌که یه موضوعی برات مهمه میشه و میای آگاهانه به‌دنبال ترمزها میگردی، الگوهارو پیدا میکنی و منطق‌های موافق رو میسازی دیگه دست ذهنت برای پراکندگی بسته میشه و باعث میشه در احساس خوب بیشتری باشی.

    منطق‌های صحیح جلوی کنجکاوی‌های مخرب ذهن رو میگیرن و ما رو در مداری قرار میدن که بتونیم الگوهای بهتر و منطق‌های قوی‌تری رو پیدا کنیم.

    در این نقطه است که نقش سمت خودمون رو انجام دادن پررنگ میشه که این موضوع باز برمیگرده به اینکه ما بپذیریم:

    خود ما خالق 100% رویدادهای زندگیمان هستیم

    مثل یک میزبان که می‌خواد برای یک جشن خودش مهمان دعوت کنه

    به‌خوبی افرادی که می‌خواد دعوت کنه رو میشناسه

    میدونه هرکی چه رفتارهای غالبی داره و چقدر در خوب یا ناخوب بودن کیفیت جشن تأثیر میگذاره

    بنابراین وقتی کسی رو دعوت میکنه درواقع مسئولیت حضور اون فرد رو هم به عهده میگره

    این عین کاریه که ما داریم انجام میدیم که منتهی خیلی از مواقع ناآگاهانه است و تمرین کردن باعث میشه که بیشتر متوجه نقش خودمون بشیم و باآگاهی بیشتری آگاهانه زندگیمان رو خلق کنیم

    تک تک ورودی‌های ذهن ما حکم مهمان‌هایی رو دارند که ما به جشنمان دعوت میکنیم

    هر فردی که وارد جشن میشه چه به سمت مثبت و چه به سمت منفی بر روی روند جشن تأثیرگذاره

    تک تک ورودی‌هایی رو هم که ما به خورد ذهنمون میدیم روی زندگیمون تأثیرگذاره

    خوب و بدش مهم نیست

    مهم اینکه دقیقاً تأثیرگذاره

    امروز از سفری برگشتم که خیلی برام آموزنده و پر از درس بود

    تک تک صحنه‌هایی رو که میدیدم یادآور چیزهایی بود که در سفربه‌دور آمریکا دیده بودم

    اصلاً نفهمیدم که چطور موقعیت این سفر در شرایطی که اصلاً آمادگیش رو نداشتم اما حسم گفت حتماً باید بری پیش اومد اما به‌زیبایی قانون بدون تغییر خداوند و قدرت کانون توجه رو لمس کردم

    بارها و بارها به خودم یادآور شدم که ببین تو داری تمامش رو خلق میکنی

    قشنگ حس کردم که خداوند من رو به یک سفر هیجان‌انگیز دعوت کرد تا یادم بده

    قدرت آگاهی

    قدرت خلق زندگی به‌واسطه کانون توجه

    قدرت رهایی

    قدرت صبر

    قدرت هدایت

    قدرت آرامش و شادی

    قدرت زندگی در لحظه

    و قانون تحقق خواسته‌ها

    قشنگ حس کردم که خدا بهم گفت اگر به من اعتماد داری راهی شو

    جالبه بدون اینکه حتی فرصتش بشه بخوام یه هزار تومنی خرج کنم به‌زیبایی و عزتمندانه اتفاق افتاد و بسیار بسیار برام آموزنده بود

    تو روزهایی که به‌نسبت قبل خیلی خیلی بیشتر ازش هدایت خواستم و پاسخی که میشنوم اینه:

    صبور باش

    شاید دورترین معنای صبر بحث زمان باشه

    مفهوم صبر صحبت از یک فرایند و جریانه

    یک نوع خاص از اعتماد بی‌قید و شرط به خداوند

    شاید اگر همان آدم یک روز قبل از سفر بودم هرگز نه موقعیت این سفر پیش میامد و نه هرگز من به این سفر میرفتم

    اما میفهمیدم که شعور کیهان اشتباه نمیکنه

    این سفری بود که از مدت‌ها قبل شاید درخواست آن داده شده بود اما درست در زمانی‌که برای حل مسئله‌ای نیاز به هدایت داشتم و هدایت خواستم پیش آمد که در ابتدا هم مقامت داشتم اما صدای خداوند رو میشنیدم که میگفت برو میخواهم باهات حرف بزنم، می‌خوام نشانت بدم چیزهایی که لازم داری ببینی و بشنوی رو.

    به‌لطف خداوند قدم‌های خوبی در جهت تغییر الگوی ذهنیم درخصوص ارزشمندی برداشتم، اصلاً همین سفر خودش محصول همین کارکرد بود.

    من فکر کردم

    به تمام زندگیم

    که تک تک درخواست‌های ما اجابت شده از قبل، منتهی این مقامت‌های ذهنی ماست که بخش بسیار عمده‌ای از اون‌ها ریشه در احساس عدم لیاقت داره که اجازه نمیده خواستمون وارد زندگیمون بشه.

    یاد جمله خانم شایسته میوفتم که میگفتن به‌محض اینکه فرکانس مخالف خواسته رو قطع میکنی خواسته تو رخ میده.

    یکی از دلایل مهمی که دوست داشتم اینجا دربارش صحبت کنم این بود که می‌خواستم بولدش کنم، این کار بسیار تأثیرگذاره

    ذهن ما به این بولد کردن‌های مثبت آگاهانه خیلی نیاز داره چون روش خودش دقیقاً همینطوره

    هیچ موضوعی در شروع بزرگ نیست

    این ذهن ماست که آرام آرام بولدش میکنه و بزرگش میکنه

    بهتره جنگیدن باهاش رو کنار بگذاریم

    باید بپذیریم که در یه سری مسائل زورمون بهش نمیرسه چون بیشتر از چیزی که فکر میکنیم پیشروی کرده

    پس بهتره طرح رفاقت باهاش بریزیم

    بگیم خب اوکی تو میگی اینجوریه درست میگی اما مگه این بار و اون بار اینجوری نشد

    اون دفعه هم تو میگفتی اینجوریه اما دیدی یه طوری دیگه پیش رفت

    وقتی به این شکل عمل میکنی آرام آرام دستش رو از ماشه بر میداره و اجازه میده که باهاش حرف بزنی

    الان پذیراتر شده

    مهمه که از این فرصت به نفع خودت استفاده کنی

    اصلاً راهش همینه و بیاریش تو تیم خودت

    یک عمر تو سر خودت زدی

    حالا اگه بهش بگی من ارزشمندم من توانمندم من فوق‌العادم لهت میکنه

    تو ارزشمندی؟

    تو لایقی؟

    میفهمی داری چه غلطی میکنی؟

    دیدی بهت میگم داری توهم میزنی می‌خوای سرت رو بکنی تو برف؟

    دقیقاً این حالتی بود که درخصوص این بحث ارزشمندی در ذهنم مرور میشد

    میدونستم که نمیتونم یکدفعه برم سراغش به همین خاطر خیلی آرام بهش گفتم:

    + یادت میاد اون بار چقدر اون کار رو خوب انجام دادم؟

    – شانسی بوده همون یکبار بود

    + اون یه بار دیگه رو چی میگی که فلان کار رو هم خوب انجام دادم؟ تو که گفتی شانسی بود؟ مگه میشه یه اتفاق شانسی دوبار بیفته؟ تازه اگر اینجوری باشه پس من شانسم خوبه دیگه چرا این رو تو مسائل دیگه امتحان نکنم؟

    – اشتباه میکنی، داری دستی دستی خودت رو بدبخت میکنی

    + حالا ایرادی نداره که اصلاً فکر کن بازیه یه مدت هم این بازی رو انجام بدیم نهایتش میشه حرف تو دیگه ولی عوضش یه بازی جدید رو هم امتحان کردیم

    وقتی اینطوری باهاش حرف میزنم خیلی بهتر حرف همدیگرو میفهمیم احساس میکنم نیازی به جنگیدن دیگه وجود نداره و حاضر شده که بپذیره من چی میگم وقتی هم که بپذیره دیگه تمومه

    این که انتظارات رو در شروع کار از خودمون بیاریم پایین خیلی بهمون کمک میکنه

    برای هر کاری که انجام میدیم از خودمون تشکر کنیم چون تک تک کارهای ما تأثیرگذارند در جهان

    به قول قرآن

    فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ

    وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ

    همین که من دارم این کامنت رو مینویسم از خودم تشکر میکنم

    میتونستم این وقت رو هر جای دیگه‌ای باشم

    اما برای جهانی که انقدر دقیق و هوشمند عمل میکنه خیلی ارزش داره که من بیام این زمان رو بگذارم برای رشد خودم

    اینکه برای صرفاً انجام این کار، خوب یا بدش رو کاری ندارم، از خودم تشکر کنم در واقع دارم توجه میکنم به زیبایی‌های خودم و جهان این زیبایی‌های من رو به خودم برمیگردونه و احساس خوبی که در من ایجاد میکنه باعث میشه من در مدار آسانی‌های بیشتری قرار بگیرم و باز این سیکل مثبت ادامه پیدا میکنه به سمت بهتر و بهتر

    هرچقدر که اینطور به جهان نگاه میکنی خیلی بهتر درکش میکنی و این درک بهتر باعث میشه هربار بهتر و راحت‌تر خواسته‌هات رو بسازی و دریافتش کنی

    ذهن ما یاد گرفته کارهارو تقسیم‌بندی کنه کوچک و بزرگ کنه، درصورتی که همه کارها به یک اندازه ارزشمند هستند.

    همه کارهای زندگی ما بخشی از مسیر پیشرفت زندگیمونه

    وقتی این تقسیم‌بندی بزرگ و کوچک از بین بره و جاش رو ارزشمندی بگیره اونوقت قبل از هرکار به‌جای برچسب زدن از خودمون میپرسیم آیا این کار ارزشمنده و وقتی که انجامش میدیم خودبه‌خود این احساس ارزشمندی در ما بهتر میشه چون ما قبلش با ذهنمون در این باره اتمام حجت کردیم و اگر ارزشمند نبود انجامش نمیداد

    درست مثل یک کامپیوتر

    ما فقط صفحه نمایش رو میبینیم اما در حقیقت بسیار کارهای دیگه موازی داره انجام میشه که این نتیجه رو ایجاد کرده

    کارکرد سی پیو به اندازه کارکرد یک پیکسل از صفحه نمایش ارزشمنده

    بنابراین وقتی اینجوری نگاه میکنی حیلی راحت‌تر و کم مقاومت‌تر خودت رو تحسین میکنی و این مسیر رو ادامه بدی

    باز هم از همه دوستان عزیز و استاد فوق‌العاده خودم سپاس‌گزارم که با این آگاهی‌ها زندگی هممون داره مصداق لعلک ترضی میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 91 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1228 روز

      سلام آقا احسان

      سپاسگزارم ازت برای اینکه اینقدر خوب داری روی خودت کار میکنی و نتیجشم میشه این حجم از آگاهی که با ما به اشتراک میگذاری

      در مورد بولد کردن نتایج مثبت همون اصلی شاه کلید تمام صحبتهای استاد در زمینه کنترل ذهنه عالی توضیح دادی و مروری شد برای من ،

      چون این آگاهی ها اینقدر خالص که هر بار میشنوم انگار بمحض شنیدن یه کد توی ذهن من بارگزاری شده که دلیتش میکنه و بقول استاد مثل کویر تشنه باید مدام به خودمون یاداور بشم

      چقدر خوب روش منطقی کردن و روبرو شدن با نجواها رو گفتی که باید با ذهن رفیق بشیم همونطور که اون همه چیز برامون بلد میکنه ما هم با زبون خوش بهش بفهمونیم که رئیس کیه با خودمون همراهش کنیم

      اون نکته که گفتی ذهن ماست که بزرگی و کوچیکی برای کارهامون برچسب گذاری میکنه یه نکته کلیدی بود که هر چقدر ازت سپاسگزاری کنم کمه ..

      واقعا همینطور من اگه توی یه شرایط خاص که ذهنم داره منو به بیراه میکشه با یه فکر و تغییر نگاه بتونم افسارشو بدست بگیرم در حالی که یه عمر ذهن من این کارو با من میکرد به هر جا دوسداشت میکشید

      این خودش یه پیشرفت و خیلی ارزشمنده با اینکه در ظاهر هیچ کار فیزیکی نکردم که بشه باهاش بزرگی این کار اندازه گیری کرد و این اندازگیری فقط حاصل باورهای ما و برچسب گزاری اعدادی هستش

      سپاسگزارت از شما دوست عزیزم که هر بار کامنت شما رو خوندم تحولی در وجودم حس کردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      منوچهر باقری گفته:
      مدت عضویت: 2315 روز

      سلام ودرود خدا بر جناب مقدم

      من به خاطر گذشته، خانواده واون همه سرکوب، مقایسه به جایی رسیدم که در جنگ تمام عیار با تمام توان بودم وهستم با خودم یعنی شب وروز خواب بیدار و چقدر این قسمت کامنتتون ارومم کرد و بهم انرژی داد (بهتره جنگیدن باهاش رو کنار بگذاریم

      باید بپذیریم که در یه سری مسائل زورمون بهش نمیرسه چون بیشتر از چیزی که فکر میکنیم پیشروی کرده

      پس بهتره طرح رفاقت باهاش بریزیم

      بگیم خب اوکی تو میگی اینجوریه درست میگی اما مگه این بار و اون بار اینجوری نشد

      اون دفعه هم تو میگفتی اینجوریه اما دیدی یه طوری دیگه پیش رفت

      وقتی به این شکل عمل میکنی آرام آرام دستش رو از ماشه بر میداره و اجازه میده که باهاش حرف بزنی

      الان پذیراتر شده

      مهمه که از این فرصت به نفع خودت استفاده کنی

      اصلاً راهش همینه و بیاریش تو تیم خودت

      یک عمر تو سر خودت زدی

      حالا اگه بهش بگی من ارزشمندم من توانمندم من فوق‌العادم لهت میکنه

      تو ارزشمندی؟

      تو لایقی؟

      میفهمی داری چه غلطی میکنی؟

      دیدی بهت میگم داری توهم میزنی می‌خوای سرت رو بکنی تو برف؟

      دقیقاً این حالتی بود که درخصوص این بحث ارزشمندی در ذهنم مرور میشد

      میدونستم که نمیتونم یکدفعه برم سراغش به همین خاطر خیلی آرام بهش گفتم:

      + یادت میاد اون بار چقدر اون کار رو خوب انجام دادم؟

      – شانسی بوده همون یکبار بود

      + اون یه بار دیگه رو چی میگی که فلان کار رو هم خوب انجام دادم؟ تو که گفتی شانسی بود؟ مگه میشه یه اتفاق شانسی دوبار بیفته؟ تازه اگر اینجوری باشه پس من شانسم خوبه دیگه چرا این رو تو مسائل دیگه امتحان نکنم؟

      – اشتباه میکنی، داری دستی دستی خودت رو بدبخت میکنی

      + حالا ایرادی نداره که اصلاً فکر کن بازیه یه مدت هم این بازی رو انجام بدیم نهایتش میشه حرف تو دیگه ولی عوضش یه بازی جدید رو هم امتحان کردیم

      وقتی اینطوری باهاش حرف میزنم خیلی بهتر حرف همدیگرو میفهمیم احساس میکنم نیازی به جنگیدن دیگه وجود نداره و حاضر شده که بپذیره من چی میگم وقتی هم که بپذیره دیگه تمومه

      این که انتظارات رو در شروع کار از خودمون بیاریم پایین خیلی بهمون کمک میکنه

      برای هر کاری که انجام میدیم از خودمون تشکر کنیم چون تک تک کارهای ما تأثیرگذارند در جهان

      به قول قرآن

      فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ

      وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ)

      با عشق تحسینتون میکنم برا این صلح زیبای درونی ونگاه قشنگتون به قانون ودرک عالی

      براتون از رب وهابم سلامتی،شادی،ثروت،موفقیت به غیر حساب و بینهایت ارزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      آزاده مدرس گفته:
      مدت عضویت: 1748 روز

      سلام

      سلام

      چقدر از نوشتن تون یادگرفتم

      در عین زیبایی کاملا منطقی و عالی نوشته بودید

      چقدر رووون و واضح توضیح دادی

      لذت بردم و یادگرفتم

      مخصوصا تقسیم بندی هایی ذهنی و اینکه معیار انتخاب کاری که داریم انجام می دیم بگذاریم ارزشمندی و هر کار ارزشمندی که انجام می دیم از خودم تشکر کنم و اینجوری حس ارزشمندی خودم رو هم بالا می برم

      براتون بهترین و ساده ترین و لذت بخش ترین مسیرها رو می خوام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم

    این فایل دو بارها و بارها گوش دادم

    امروز صبح وقتی دیدم فایل جدید اومده از خداوند درخواست کردم که چیزی توی این فایل گفته بشه که دقیقا نقطه ضعف من رو بهم نشون بده

    و وقتی فایل رو دانلود کردم دقیقا همونی بود که درخواست کرده بودم:

    نقطه ضعف من نادیده گرفتن اونهمه موفقیت هاییه که من در گذشته کسب کردم و تمرکز کردن بر یک اشتباه که تمام زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده بود

    البته که تو این 5 سال کار کردن بهتر شدم اما اون موضوع هنوز مثل آتش زیر خاکستره که هر وقت اکسیژن بهش برسه فعال میشه و دوباره شعله ور میشه

    امشب هدایت شدم به ی نرم افزار نهج البلاغه و توی قسمتی از خطبه 90 حضرت علی این جمله ها رو بیان کرده بود که :

    هماناآنکس که خود را یاری نکند و پنده دهنده و هشدار دهنده خویش نباشد دیگری هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود

    و این دقیقا یعنی اگر خودم خودم رو لایق ندونم هیچ کسی نمیتونه این احساس رو در من ایجاد کنه

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 69 رای:
  7. -
    محمد مهدی حکمتی فر گفته:
    مدت عضویت: 1710 روز

    سلام به استاد عزیز

    تمرکز نکردن به نکات مثبت خودمون با گفته های استاد خاطره های به ذهنم اومد که مرتبط هستند

    من اولین روزه های که به باشگاه کشتی رفته بودم استاد شروع به کرد با مرور فن ،منم که تازه رفته بودم هیچی نمی دونستم تو اون جمع هم به غیر یک نفر بقیه همه قریبه بودن گفت کول انداز بزنید منم که هیچی اومد شروع کرد به توضیح دادن به من با دستاتو این جوری کنی و فن اجرا کنی و من بعد از شاید ده بار اجرا کردن شاید 10درصد هم شبیه اون فن اجرا نکردم . از همون حرکت اول که این نجوا ها در ذهن بود که تو چقدر احمق هستی تو چه دست پا چولفتی هستی ….ولی هی داشتم سعی می کردم که به خودم می گفتم تو تازه اومدی نترس از اشتباه کردن چون هربار که حرکت می خواستم بزنم ترس می گرفتم که دوباره اشتباه نزنم و استاد بیاد توضیح بده چون دیگه خیلی بهم توضیح داده بود . ولی خوب اینا تو همون نیم ساعت 40دقیقه اول بود بعد هی ترسم از این جمع جدید کمتر شد از اینکه اون حرکت اشتباه بزنم کمتر شد وتو همون روز اول تونستم اون حرکت به شکل درست تر بزنم (اینم بگم هیچ کسی هم به من غر نزد که تو کم توانی )

    اما من چندین ساله قبل فوتسال بازی می کردم وبازیمم خوب بود و به شدت تمرین می کردم ولی همیشه توجه به نکات منفی خودم داشتم من دفاع بازی می کردم و خیلی کم می شد که توپ عبور کند از م یا پاس اشتباه بدم ومن آنقدر ترس از اشتباه کردن داشتم که با یه اشتباه ذهنم می ترکید و اشتباهات بعدی شکل می گرفت و اینها آنقدر تکرار می شد به زبون هم تیمی های می اومد وهمیشه برام سوال بود که چطوری فلانی که اشتباه می کنه مثلاً گل خالی گل نمی کنه هچکی هیچی بهش نمی که ولی من با کوچک ترین اشتباه بقیه شروع به غر زدن می کنن .

    وبعد آشنای با گفته های استاد فهمیدم یکی بزرگترین باور منفی من ترس از اشتباه کردن (یا عدم لیاقت .و تایید دیگران رو گرفتن ) تو باشگاه فوتسال شاید در طول تمرین مسابقات من اشتباهات کمی می کردم همه غر می زدند وتوباشگاه کشتی من شاید تو یه روز کارهای اشتباهم از درستم کمتر باشد هیچ کسی هم غر نمی زند چون ترسم کمتر شده اون دیدگاه که به نکات مثبت خودم توجه کنم بیشتر شده .

    اون موقع که فوتسال بازی می کردم می اومد خونه همش فکرم به کارای اشتباهم بود به غرها فکر می کردم ولی الان اگر کار اشتباهی بکنم دیگه بهش فکر نمی کنم و احساس بد نمی گیرم یا هم اگر فکر ی بکنم در ای راستای بهتر شدن و شور اشتیاق بهتر شدن بهم می ده نه ول کردن ورزش رو .

    خداوند یار نگه دارتان ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    مریم شمسا گفته:
    مدت عضویت: 2009 روز

    به نام خدای بخشنده بخشایشگر

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته زیبایم

    سلام به همه دوستای توحیدی ام

    الهی که نور و عشق الهی بر قلب پاکتون

    الهی به امید تو

    وقتی فایلهای استاد گوش میدم بیشتر برام واضح تر میشه که “توجه به نکات مثبت “یه اصل مهم در قانون هست ،

    ایجاد و داشتن احساس لیاقت هم میشه زیر مجموعه توجه به نکات مثبت وقتی من در توانایی ها و استعداد هام توجه میکنم به نکات مثبت و اونا رو قوت و قدرت میدم باعث میشه احساس لیاقتم بالاتر بره ،

    وقتی من در تدریس هایی که انجام میدم ، در برخوردهایی که با آدمها دارم بیام نکات مثبتم ببینم و هی خودمو محکوم نکنم که ببین باید بهتر از این می بودی ، باید این روش تدریس به کار می بردی ، نباید زود خسته بشی ، تو مدیریت کلاست باید قوی‌تر باشه و…. تو چرا جواب این آدم دادی ، تو چرا صدات در دفاع از حقت بالا بردی ، تو عجولی، تو زود جوش میاری ، تو تو تو …

    از وقتی یادم میاد در حال محکوم کردن خودمم ، بابا وقتی یا مجرم محکوم می‌کنند یک بار بهش حکم میدن و تمام میشه ، ولی توو از اول زندگی به خاطر اشتباهات خیلی کوچیک که الان برات مسخره هم شدن داری هر روز خودتو محکوم میکنی واقعا بس نیست

    واقعا با محکوم کردن خودمون همه چی گل و بلبل میشه یا اصلاح میشیم، وقتی این روند ادامه دار میشه عزت نفس و احساس لیاقت، در ما کم رنگ و کم رنگتر میشه و باعث میشه همون اشتباه دوباره و دوباره تکرار کنیم و هر روز با هر تقلا بیشتر تو این باتلاق فرو میریم.

    من در رابطه عاطفی که داشتم چند ماه پیش ضربه بزرگی خوردم و هرچی بالا و پایین میکنم می بینم بیشتر به خاطر عدم احساس لیاقتم بوده و تمرکز به نداشته ها ، اول رابطه همه چی اوکی بود و خوب، ولی کم کم مقایسه ها و توجه به نکات منفی چه در خودم و چه در طرف مقابل باعث بوجود آمدن تضاد شد .

    عدم احساس لیاقت به اینجا ختم نشد و شروع دوباره اش زمانی بود که خودم همه چی تموم کردم ولی افکار منفی و نجواها باعث شد ،توجهم بره روی اینکه چی نداشتم و چه نقص هایی داشتم که رابطه ام به این شکل پیش رفت و هزارتا سوال دیگه که جواب بهشون منتهی می شد به اینکه روز به روز احساس لیاقتم از دست دادم به طوریکه دیگه به ازدواج فکر نمی‌کنم و حتی دیگه عشق و زندگی مشترک برام کم رنگ شده

    در صورتی که وقتی به خودم و توانایی هام فکر میکنم به خودم میگم ،مریم تو آدمی هستی که رفیق های 20ساله داری که عاشقانه تو رو دوست دارند توکسی هستی که هر سال که میری برای تدریس قلبت پیش شاگرادت جامیزاری و عاشقانه تو رو دوست دارند ، هنوز که هنوزه شاگردای سال اول تدریست باهات در ارتباط اند ، هنوز که هنوزه رفیق های دوران مدرسه و دانشگاهت داری و دوست دارند با تو وقت بگذرانند و از صحبت هات لذت ببرند ، تو همون آدمی هستی که صداقت و وفاداری داری اولویت زندگیته ، تو همونی هستی که در هنر و تدریس استعداد های عالی داری تو همونی هستی که دوسال پشت سر هم معلم نمونه شدی تو همونی هستی که مدیرهای متوسطه و ابتدایی دنبالت هستن که بری مدرسه اونها تدریس کنی .. تو همونی هستی که بین کارمندای بنیاد بهترین عملکرد داشتی هم از لحاظ اخلاقی و هم کاری که چندین و چند بار درخواست همکاری بهت دادند، تو همونی هستی که کارهای حسابداری به نحو احسنت انجام میدادی که بعد دو سال مجدد بهت پیشنهاد کار عالی دادند … تو همونی هستی که با بزرگتر ها، بزرگی و با کوچکترها، کوچک هستی و عاشقانه باهاشون صحبت میکنی… تو همونی هستی که شاگردای سال قبلت امسال با اینکه معلمشون نیستی هر صبح دم در مدرسه به استقبالت میان … تو همونی هستی که کار سیستمی و نرم افزاری بهتر از همه همکارات بلدی و چقدر حرفه ای تدریسات انجام میدی …

    مهمتر از همه تو همونی هستی که دانشجوی استاد عباسمنش هستی ، وقتی میری دفتر آموزشگاه همه درمورد گرونی و نداری و نداشته های زندگیش می نالن، ولی تو میگی خدایا شکرت به عنوان معلم اینجا هستم ، خدایا شکرت سالم هستم ، خدایاشکرت چقدر امروز کلاسم پر انرژی بود، خدایا شکرت امروز شکرگزاریهای شاگردام متنوع بود و…

    درسته من در رابطه‌ ام اشتباه کردم و مسؤلیت اونو هم قبول میکنم ولی من خالق زندگی خودم هستم من قدرت اینو دارم که بتونم زندگیمو هر طور که دوست دارم بسازم من از اشتباهاتم درسم میگیرم و می‌گذرم. من فهمیدم که باید در هر جنبه ای ، سلامتی ، عشق ، ثروت، احساس خوب .. فقط و فقط توجهم به نکات مثبت باشه این می تونه برام احساس خوب بیاره و احساس ارزشمندی و خیال آسوده بیاره

    یادگرفتم زندگیو زندگی کنم نه زنده مانی ، از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم

    استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم به خاطر این آگاهی های ارزشمند و بی نظیر که در اختیارمون قرار می‌دهید.

    ما هم با عمل به این آگاهی های ناب بتونیم انسان ارزشمندی از خودمون بسازیم

    خدایا به همه ما قدرت درک و فهم آموزه های استاد که منشا همه آنها خودت هستی عطا بفرما.

    خدایا خودت پشت و پناه استاد عزیزمون و خانم شایسته زیبامون باش ازتون بی نهایت سپاسگزارم.

    خیلی دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  9. -
    ایمان متین فر گفته:
    مدت عضویت: 3159 روز

    به نام خدا بخشنده مهربان

    با سلام به استاد عزیزم

    عجب تیشرت خوشرنگی چقدر بتون میاد از همون بگراند اول انرژی مثبت رو دادین سپاسگزارم

    استاد چقدر عالی توضیح میدین کلامی که از دل براید لاجرم بر دل نشیند

    و کلام شما که کلام نیست واقعا فرکانسِ ناب و خالصِ که اگه شنونده خوبی باشی سریع با پوست و گوشت و خونت اجین میشه

    موضوع این بحث اینِ که بجای تمرکز روی ناتوانی هامون تمرکز بزاریم روی توانایی هامون

    چه مثالی های خوبی زدین که ذهنم رو باز کرد و من هم مثالی دارم

    چند هفته پیش یه آزمون آنلاین دادم مثل همون امتحان آیین نامه شما که در کشف قوانین گفتید و من از 100 نمره 95 شدم یعنی تنها 2 پاسخ غلط باعث شد 100 نشم و 95 شدم هنوز این دوره و این معارفه های محصول لیاقت تو سایت نیومده بوده و من تمرکزم رفت روی 2 نمره غلط

    با اینکه من با همین نمره نفر اول شده بودم اونم با اختلاف ولی خب باز دلم می خواست 100 بشم

    راستش زیاد خودم رو سرزنش نکردم ولی این نکته استاد رو که گفتن توانایی ها و دستاوردهامون رو تو ذهنتون پررنگ کنید رو انجام ندادم و از این به بعد می خوام همین کار رو کنم

    تصمیم بگیرم آگاهانه دستاوردها ، استعدادها و توانمندی هام رو تو ذهنم پررنگ کنم و ناتوانی هام رو سریعا تو ذهنم از بین ببرم

    استاد عزیزم شما این موضوع رو حدود 13 ساله در فایل ها ، محصولات ، نوشته ها و حتی زیرخاکی هایی که از شما دارم مثل سخنرانی تون در دانشگاه شهید بهشتی در سال 89 میگید : “”جهان به افکار و باورها و فرکانس های شما واکنش نشون میده””

    و اول این فایل هم میگید “”” مهمترین احساس در احساسی که می تونیم در خودمون ایجاد کنیم و بیشترین تاثیر رو داشته باشه در احساس خوب ، احساس لیاقت و احساس خود ارزشیِ

    چون جهان به اندازه ای که ما برای خودمون ارزش قائل هستیم جهان هم برای ما ارزش قائل ِ”””

    سوال من اینکه چرا اینقدر این موضوع مهم اینقدر فراره؟

    یا شاید برای من فراره

    مثلا با یه چالشی مواجه میشم واکنش طبیعی ذهن اینکه مقاومت ایجاد کنه با چالش ِ و با منفی بافی هاش احساسم رو رفته رفته بد کنه

    طبق گفته های شما ، من در این شرایط باید چیکار کنم جلوی منفی بافی های ذهنم رو بگیرم و نزارم احساسم بد بشه

    حالا بسته به اون چالش که چقدر بزرگه یا چیه ؟ عیار توانمندی من در کنترل ذهنم محک می خوره

    یعنی اگه ذهنم ، ذهنی باشه که روش کار کرده باشم خب راحت تر و سریع تر می توم کنترلش کنم تا ذهنی که روش کار نشده

    حالا این ذهن چطور قوی میشه و راحت تر میشه رامش کرد؟

    1. با تمرین کردن یعنی هر چی بیشتر تمرین ش بدی بهتر رامت میشه

    2. با تمرکز کردن روی دیده ها و شنیده ها یعنی نقش ورودی ها به ذهن

    3. با بیاد آوردن موقعیت هایی که قبلا پیش اومده و بعدا” نتیجه اش اومده

    4. در یک هاله ای از صلح و آرامش با خود بودن یعنی حضور خدا رو در درونت حس کردن

    اینا چیزایی که الان میدونم

    ولی آیا عمل کنندشون هم هستم؟

    که بشه جزئی از شخصیتم و جهان هم به این شخصیت جدید من واکنش نشون بده

    من طی 2 جلسه اول و توضیحات تکمیلی جلسه اول ، معارفه این دوره و این دو قسمت نشانه های عدم لیاقت ، درک کردم

    اگه می خوای در تمام جنبه های زندگیت موفق بشی و طعم خوشبختی رو دائم بچشی و در یک کلام ” واقعا زندگی موفق و مرفهی رو تجربه کنی ”

    پایه ، اساس و فونداسیونش احساس لیاقت و خود ارزشیِ

    یعنی جناب ایمان خان اگه انصافا” و خداوکیلی نمی خوای احساس لیاقت رو در خودت پیدا کنی یا بهتره بگم بسازیش

    بنا به هر دلیل یا بهانه ای

    با این دوره ، خودت رو سرکار نزار

    اگه قلبی باورش نمی کنی وقت و انرژی خودت رو نگیر ،

    اگه فقط می خوای حالت مُسکنی خوب بشه و وقت ت رو یه طوری بگذرونی اینجا نگرد برات جذاب نیست برو انیستاگرام برات جذاب تر و سرگرم کننده تره

    اگه فقط چند صباحی می خوای آموزه های احساس لیاقت رو در زندگی اجرا کنی و بعد از مدتی ول کنی و ادامه ندی همین الان با برنامه های استاد خداحافظی کن برای همیشه چون با این طرز تفکر و باور به جایی نمیرسی تو این سایت

    درست مثل قانون سلامت میمونه یعنی نمیشه بگی یه سری از چیزهایی که تو این دوره گفته شده رو شرایطش رو ندارم که نخورمشون یا انجامشون ندم خب قطعا نتیجه مطلوب رو نمی گیری حالا انشالله خدا خودش درستش می کنه هم نداریم

    یا طبق قانون سلامتی هرروز عمل می کنی و نتیجه این عمل کردن میشه سلامتی ، نشاط ، اندام مناسب یا اگه تقلب کردی و زیر آبی رفتی نتیجه نمی گیری

    این مثال قانون سلامتی رو زدم که بخودم گوشزد کنم یا این دوره رو اونجوری که داره آموزش داده میشه جلو ببرم یا اگه می خوام تقلب کنم ( یعنی سر خودم رو کلاه بزارم ) بی خیال این دوره بشم و کلا با سایت خداحافظی کنم

    من قبل از تهیه این دوره ، برنامه مم این بود تمرکزی روی روانشناسی ثروت 1 ویرایش جدید کار کنم و وقتی این دوره اومد گفتم خب بهتر به موازات این دو دوره رو با هم جلو می برم یعنی هم ثروت 1 هم احساس لیاقت

    ولی وقتی هر دو رو روزهای اول جلو بردم دیدم خدای من چه اتفاقی تو ذهنم داره میفته من اصلا جلسات اول ثروت 1 رو نمی فهمم یعنی میشنوم استاد چی میگی ولی ذهنم قبولشون نمی کنه که عملیش کنم هر چندثروت 1 و 2 و 3 رو بارها و بارها گوش دادم و الان در شرایط مالی جالبی نیستم ولی دیدم نه واقعا درک صحیحی از دوره ثروت 1 ندارم و دارم بی خودی انرژی میزارم پس تصمیم گرفتم تمرکزم رو فقط بزارم روی این دوره و الان خیلی بهتر و راحت تر دارم با این دوره ارتباط برقرار می کنم من تفریح ، آموزش کار تخصصی خودم ( که اونم سنگینه و تمرکز بالایی می خواد ) رو کنار گذاشتم و فقط دارم روی این دوره کارم می کنم . ذهنم رو ایزوله کردم و تماما دارم به جملات و تمرینات شما فکر می کنم حتی نسبت به اطرافیانم هم آسون گیرتر شدم چون ایمان دارم از این دوره جواب می گیرم

    چون قبلا از دوره های دیگه استاد نتیجه گرفتم پس با ایمان و قدرت بیشتری روی این دوره کار میکنم چون پایه و اساس هر موفقیتی همین احساس لیاقت و خود ارشمندیِ

    پس آگاهانه و متعهدانه تصمیم می گیرم اگر کاری انجام دادم و کار خوب جلو رفت و قسمتی ازش خوب از آب در نیومد تمرکز بزارم روی خوبی کار

    در کل تمرکز بزارم روی استعدادهام ، توانمندی هام و دستاوردهام بجای تمرکز گذاشتن رو ی ناتوانی هام

    و یادم باشه جهان هستی بسیار بسیار هوشمنده و مو رو از ماست میکشه پس اهرم رنج و لذتی در ذهنم می سازم ( چون ابزار ذهن ِ)

    که احساس خوب = اتفاقات خوب ( لذت ) و احساس بد = اتفاقات بد ( رنج )

    و راستش من کم طاقتم و تحمل رنج رو ندارم

    استاد واقعا صمیمانه و از ته قلبم بهترین ها رو از خدا براتون می خوام که دستی از دستان خداوند هستید که ما رو به راه راست هدایت می کنید سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1341 روز

    بنام خدای که زیباست و زیبایی را دوست دارد

    سلام دوستان خوبم

    الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (28)

    (هدایت شدگان) کسانى هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام مى گیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام مى گیرد.

    چند روزی هست که از شهر مشهد به سمت شهر زیبای تبریز آمدم . الله اکبر از همه زیبایی، باخودم گفتم خداوند در زمان مناسب ماشین صفر را به ما تحویل داد و بعداز عروسی برادرم ، گفتم با خانواده بیام مسافرت ، و از خدا هدایت خواستم و آمدیم تبریز چند روز تبریز بودیم جاهای دیدنی اش را رفتیم .

    الان که این کامنت را می نویسم از دامنه های کوههای مشکین شهر، نزدیک کوه باشکوه سبلان هستم ، غروب امروز بعد از دیدن پل معلق مشکین شهر ، از خدا هدایت خواستم برای آب معدنی گرم و خداوند هدایتگر، من و خانواده ام را هدایت کرد نزدیک کوه سبلان آب معدنی گرم ، که شکر خدا تازه افتتاح شد بود و قیمت ها بسیار عالی و پایین ، و آب معدنی گرم و زلال که خیلی خلوت بود و حسابی شنا کردیم و عالی.

    نکته ای که خیلی برام زیباتر بود اینکه بین شهر اهر و مشکین شهر روستای قصابه هست که با اطمینان می تونم بگم بهترین گوشت گوسفندی دارن که گوسفند ها در دامنه کوه باشکوه در حال چرا هستن، و پایین دست و حاشیه جاده قصابان گوسفند ها را جلوی شما ذبح می کنند و کباب می کنند و خوردنش برای کسانی، قانون سلامتی دارن عالیه هست.

    خدایا شکرت بخاطر این هدایت، که لحظه به لحظه برام معجزه و زیبایی رخ میده .

    فایل امروز :

    ذهن خود را آگاهانه تربیت کنیم ، مدام موفقیت ها و استعداد ها و توانایی ما را یاد آوری کنه و نسبت به ناملایمات و ناخواسته ها بی توجه باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1228 روز

      سلام آقای مقدم عزیز

      حسابی در حال خوش گذروندنی رفیق ها

      پل شیشه ای و معلق رفتم سرچ کردم تو اینترنت چقدر باحال بود و یکی از خواستهای من میشه از امروز که بیام و اونجا رو از نزدیک ببینم .اخه من عشق سفرم حسابی

      آب گرم دیدم و حتما اومدم یه تنی به آب میزنم

      سپاسگزارم رفیق من که این مکان زیبا رو بهم نشون دادی و یه خواسته جدید در من متولد کردی ..

      خوش بگذره بهت و در پناه الله یکتا شاد و سرحال باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علیرضا یکتای مقدم گفته:
        مدت عضویت: 1341 روز

        به نام خدای مهربان

        سلام دوست عزیزم آقای کرمی

        متشکرم که پیام دادید. دقیقا درست فرمودید، وقتی چیزی جدید می بینیم خواسته ای جدید در ما شکل می‌گیره ، بنابراین می توان با ارسال فرنکاس مثبت ، به آن خواسته رسید ، مخصوصا که درسفر باشی ، زندگی خیلی لذت بخش میشه و اتفاقات خوبی را تجربه می کنی ، و خدا را در درون خودت پیدا می کنی ، و همیشه در احساس خوب می مانی .

        برات بهترین نعمتها و اتفاقات خوب را از رب العالمین تقاضا دارم.

        ارادتمند شما ، علیرضا یکتای مقدم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2170 روز

      سلام دوست ارزشمندم

      سلام آقای یکتای مقدم

      به به چه تجربه هایی به به، عروسی و سفر و خرید ماشین صفر و چشمه آب گرم در سبلان و گوشت گوسفندی صل اعلی…گوارای وجود شما و خانواده محترم تون. اومدم تا تبریک بگم خرید ماشین صفرتون رو و تحسین تون کنم برای داشتن چنین ماشینی که در اختیار دارید…واقعا خداروشکر واقعا خبر خوبی بود و خیلی خوشحال شدم.خداروشکر که این ردپای زیباتون رو دیدم و خوندم.

      قطعا شما لایق بهترین ماشین ها و تجربه های لذت بخش دیگه هستید…

      کنترل ذهن مهارتی هست که باید هربار بیشتر یادش بگیریم و هربار در اون بهتر بشیم و بهتر شدن انتهایی نداره.

      در این فایل های اخیر در مورد خودمون و پررنگ نکردن شکست ها و ناتوانی هامون هم کنترل ذهن رو یاد بگیریم و ساختن پایه های باور ارزشمندی و لیاقت بدون قید وشرط…

      ارادتمند شما فهیمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علیرضا یکتای مقدم گفته:
        مدت عضویت: 1341 روز

        به نام خدای که انرژی هست

        سلام به شما خانم پژوهنده

        نقطه آبی از سمت شما هدیه الله می دونم .

        خیلی ازت ممنونم پیام دادید ، باور کنید با مسافرت کردن بهتر میشه ، آموزه‌های استاد عباسمنش را عملی کرد ، مخصوصا که سوار بر جریان هدایت باشی ، کل سفر لذت بخش میشه ، و حضور خداوند را بهتر حس می کنی .

        از خداوند هدایتگر و وهاب می خوام بهترین نعمتها را به شما و خانواده محترم شما اعطا کند.

        متشکرم. علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: