مهارت در اجرای قوانین و تنظیم فرکانس ها - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

به نام الله یکتا

سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی

اول از همه خداروشکر میکنم بازهم با آگاهی جدیدی روبروشدم و چقدر عالیه این فایل، دقیقا دو روزه دارم این فایل رو میبینم، این فایل نشانه من هستش و دقیقا مرتبط با اتفاقات روزم هستش، امروز دقیقا با همسرم درباره این موضوع صحبت میکردیم که آقا دیگه باید چیزهای جدیدی که یادگرفتیم رو به اجرا بذاریم بیشتر تمرین کنیم، درباره چگونه اجرا کردن قوانین در موقعیت و شرایط صحبت کردیم مثلا وقتی عصبانی میشی از دست طرف مقابلت باید چیکار کنی و…. خیلی جالب بود برام که نشانه روزم رو باز کردم با این موضوع روبروشدم🤪🤪🤪

چقدر استاد جالب گفتید که: باهربار از خواب بیدار میشی یه زندگی جدید و آکبند خدا بهت میده و تو باید بسازیش = من هربار از خواب بیدار میشم اولین چیزی که میگم خدایا شکرت که یباره دیگه اجازه دادی تا من یه روز دیگه رو عالی بسازم.

یه درس خیلی خوبی گرفتم که من ناخاسته از قانون استفاده میکردم و خودم هم نمیدونستم و با دیدن این فایل متوجه شدم و این بود که من هربار کاری رو انجام میدادم و نتیجه خیلی خوبی میگرفتم خوشحالی نمیکردم و میگفتم طبیعیه ولی همسرم همیشه میگفت حسین چقدر تو بیذوقی این کاری که تو کردی خیلی خفن بوده ولی برای من عادی بودش خیلی خوشحال شدم این فایل رو دیدم چون احساس میکردم راهی که دارم میرم اشتباه و شدم یه آدم درونگرا و بعضی از چیزا بی اهمیت شده، آقا من بابت اون کار از خدا تشکر میکردم یا اگه کسی کمکی میکرد از اون هم تشکر میکردم ولی خوب چون ناخاسته قانون رو بلد بودم ذوق نمیکردم😁😁😁

قانون چیزی رو به من میده که من خودم خلقش کرده باشم: دقیقا من به این نتیجه رسیدم، همیشه چوب افکار منفی ام رو خوردم. یه موقعی بود از گذشته نچندان دور😂😂 من یه خطبی توی ذهنم کردم و تصویر این رو ساختم که صاحب خونم زنگ میزنه میگه آقای شاطری کرایه خونه ات عقب افتاده و من میگم جناب یاری حقیقتش یه چندروزیه مریض شدم و خونه نشین شدم و کاسبی ها هم خفن خرررررررراااااب آقا خراب، آقا وقتی به خودم امدم گفتم بابا لامصب چرا اینجوری تصویر ساختی این همه نکات مثبت این چی بود ساختی، ذهن لعنت الله علیه من با اینجور تصویرا کلا حال میکنه و ناخاسته افسارش از دستم در رفت و این تصاویر ناپسند رو ساخت 🤣🤣🤣😅😂 استاد، بچه ها چشماتون روز بد نبینه به یه هفته نشد بود نزدیک پرداخت کرایه خونه بود که یه سرما خوردگی شدیدی گرفتم و یک هفته سرکار نرفتم و هیچ پولی نساختم و دقیقا صاحب خانه زنگ زدو من ماجرا رو عین تصویری که ساخته بودم تعریف کردم و اون هم برام آرزوی موفقیت کردو خداحافظی کرد، اونجا هی به ذهنم میگفتم لعنت بهت دستم بهت برسه چشماتو درمیارم 🤪😁🤣 لامصب این همه چیزای خوب چرا این تصویر اخههههههه؟؟؟؟؟

حالا من برای مقابله با ذهنم یک هفته تمام با دمنوش و آبلیمو عسلی که عزیز دلم برام درست میکرد و تصویرسازی سلامتیم میجنگیدم تا حالشو بگیرم و خداروشکر موفق شدم برای اولین بار توانستم ۹۹٪ با آبلیمو و عسل و دمنوش و تصویر سازی خودم رو درمان کنم به اطف خدا و دست پرمهرش منظورم عزیزدلم😘😘 راستی اون یه درصد هم نادونی کردم 🤪🤪 قرص خوردم شما به بزرگی خودتون ببخشید.

من اینجا قانون رو درمورد سلامتی درک کردم و فرکانس های سلامتی ام رو اونجوری فرستادم که قانون میگه و نتیجه گرفتم.

وقتی قانون رو درک کنی و فرکانس هایت رو اونجوری که قانون میگه کنترل کنی اونوقت به خواسته هایت میرسی.

اگر باورهایت درمورد ثروت درست باشه ثروت لاجرم وارد زندگیت میشه:

یادمه اولین روزی که عزیزدلم با من توی املاک همکارشد میگفت میشه روزی یک قرارداد نوشت ولی صاحب اون دپارتمان میگفت نه نمیشه من ۱۸ سال که دارم املاک کار میکنم یه همچین چیزی تو این منطقه نبوده خداروشکر عزیزدلم با باورهایی که از ثروت ساخته بود همون ماهم اول ده میلیون تومن کمیسیون گرفتش و توانست رکورد روزی یک قرارداد رو شکست یعنی درآمد رو تو یکماه میانگین گرفتیم شد روزی یک قرارداد، خداروشکر باورهای ثروت سازش درست بوده و توانست این کار رو انجام بده و ثروت لاجرم وارد زندگیش شد.

قانون های ثابت جهان را باید درک کنیم و بعد از ایمان اوردنمون به آن ها، تمرین کنیم و ازشون استفاده کنیم:

بحث قانون ارزشمندی رو براتون میگم که همین امروز برای خودم هم اتفاق افتاده و تازه متوجه شدم رو میگم، آقا ما میخاستیم ماشین بخریم تصمیم گرفتیم پول جمع کنیم تا یه ماشین خوب بخریم جونم براتون بگه که کار بجایی کشید که ما از پول پوشاکمون، خوردوخوراکمون و خلاصه مایحتاج زندگیمون هم زدیم تا یه پولی جمع کنیم، من به عزیزدلم میگفتم بیا از همین جمع کردنامون وسایل موردنیازمون رو بخریم از من اصرا از اون انکار، من میگفتم تا ما برای خودمون ارزش قائل نشیم چطور میتونیم ماشین بخریم وقتی ذهنمون درگیر این باشه که تو خونمون هیچی نیس چطور میتونیم احساسمونو خوب کنیم و ماشین بخریم، اینجا ما اگه قانون ارزشمندی جهان رو خوب درک کرده بودیم تمرین و تکرار میکردیم و ازش استفاده میکردیم دیگه نیاز به جمع کردن پول برای خرید ماشین نبود کههههه هم وسایل موردنیاز رو میخریدیم و هم ماشین، حالا تو همین داستان چندتا دیگه باور هم هست مثل کمبود ثروت ….. این موضوع بلاخره بعداز گذشته چند روز بواسطه برادرهمسرم حل شد انگار خدا از زبون اون به عزیزدلم گفت، حالا خداروشکر میخاییم فردا بریم کلی خرید کنیم و لذت ببریم خداروشکر

هیچ عاملی روی شما تاثیرگذار نیست مگراینکه شما باور کنید که تاثیر داره:

آقا من بشخصه خیلی اعتقاد داشتم نفرین خیلی تاثیر داره روی آدما و همیشه سعی میکردم کاری کنم کسی منو نفرین نکنه مخصوصا پدر و مادر که متاسفانه تو این امر کلا مرخص بودم و مورد هجوم حملات نفرین و کتک های مادرم میشدم🤣😂🤣😅 خب آقا نخند برادرنخند بچه بودم و شیطون بودم خنده نداره کهه😂😅🤣 خدایا شکرت، یادش بخیر مادم میگفت جزجگر بگیری آخرش هم نفهمیدم این چه نوع مریضی بود قراره کی بگیریم😁🤣 والا بخدا هربار که نفرین میکرد میخندیدمو میگفتم بابا مادر من الان ۱۰سال داری همینو میگی ولی من که نگرفتم خودش هم میخندید، واااای یبار یادم این نفرین رو کرد و من گفتم خداروشکر که تاحالا نگرفتم و دیگه هیچی نفهمیدم فقط دیدم یکی از دندونام تو دستمه😅😂😅🤪🤪🤣🤣 مادرم نامردی نکرد با یه شلنگ یک متری جومونگ بازی کرد باما، خلاصه اون موقع بود فهمیدم این چه نوع بیماری بود🤣😝😜😝😜🤠🤠

خب بچه بودم ۱۰ساله از اون موقع تو ذهنم نقش بست که خلاصه یه روز دیر یا زود نفرین میگیره و همیشه تلاش کردم نفرین نشم. و اما الان با خیال راحت دارم زندگی میکنم چون میدونم هر اتفاقی که بی افته نتیجه افکار خود آدم و به کسی ربطی نداره مگر اینکه من باورش کنم.

وقتی روی خودت کار میکنی جهان آدمهای مناسب، شرایط مناسب و هم فرکانس با تو رو برات ایجاد میکنه:

یادمهتا قبل آشناییتم با استاد و سایت برای دیگران و برادرم کارمیکردم، آدمهایی که سمت ما می آمدند یا کارگر بودن یا بازنشسته هایی بودن که حقوق پایینی داشتن چرا چون شغلی که انتخاب کرده بودم این رو می طلبید و همیشه هم شرایط نامناسب بود و همه می نالیدیم از این وضعیت مملکتو رهبرو رئیس جمهور و…… بدون اینکه یک درصد متوجه بشیم که خودمون خواستیم با افکارمون، حتی یادمه وقتی نتورک خم کارمیکردیم چون روی خودمون کار نکردیم همیشه ته جدول بودیم هرکی میومد با ما کار کنه دقیقا شرایط مارو داشتکه لیدرهای مجموعه میگفتن کسانی توی مجموعه شما میان که عین خودتونه به اصطلاح دابلیکیت میگفتن، خودمونیم تفلکا نمیدونستن باید روی خودمون کارکنیم تا دابلیکتمون عالی میشه. خب خداروشکر با کارکردن روی خودمون توانستیم شغلمون، آدم های اطرافمون، شرایطمون و زندگیمون رو تغییر دادیم، خداروشکر

وقتی که میدونی سپاسگزاری کردن به معنای تمرکز کردن روی خواسته ها هست، وقتی که میدونی تمرکزکردن به خواسته ها من را به احساس خوب میرسونه چرا تعلل کنم:

من این رو کاملا درک میکنم و تجربه کردم، یادمه اولین سالی که من و همسرم با هم زندگی مشترکمون رو زیر یه سقف شروع کردیم هیچ وسیله ای توی خونمون که ۱۰۰متری و اجاره ای بود نداشتیم جز یه فرش،بخاری،چندتا سرویس بشقاب وچنگال و قاشق… و یه یخچال کوچیک قدیمی، ما حتی یه گاز هم نداشتیم خداروشکر اون خونه گاز رومیزی داشت، در این حد داغون بودیم، ولی این رو خب یادمه همسرم با کار کردنش پول جمع کرد که یخچال بگیریم ولی با اون پول قدم اول رو خریدیم و شروع به تمرین کردن و کارکردن روی خودمون صبح ها خواسته شب ها شکر گزاری طی روز هم مدام گوش کردن به استاد، یادمه بقدری شکرگزاری میکردیم که نصفه شب بیدارمیشدیم و شکرگزاری میکردیم و خواسته مینوشتیم و بعدش با تصویر وسایل و جهزیه خودمون میخوابیدیم، ما با شکرگزاری خلق کردیم کل جهیزیه امون، خونه خیلی عالی با موقعیت بهتر و…..

شکر نعمت، نعمتت افزون کند * کفرنعمت از کفت بیرون کند، خداروشکر خداروشکر خداروشکر خداروشکر خداروشکر

وقتی قانون رو بدونی ( درک کنید ) دیگه با خودتون و دیگران بحث نمیکنید:

واقعا استاد حرفت حق واقعا، زمانی که قانون رو نمیدونستم و کمی یادگرفته بودم و نتیجه گرفته بودم میخاستم همه رو تغییر بدم بحث میکردم و همیشه هم نفر آخر بودم چرا چون نه اونا قانع میشدن نه تغییر میکردن و بحدی میرسید که خودم هم از روند پیشرفتم جا میموندم و جهان هم خوب قانون رو بلده چون میدید تو داری خلاف جریان آب شنا میکنی جریان آب رو برات بیشتر میکنه و میگه آفرین شنا کن این همونیکه خودت خواستی….. خداروشکر خداروشکر این موضوع طولی نکشید و الان من با هیچکس بحث نمیکنم، سعی نمیکنم قانع کنم و این رو همیشه میگم به خودم که اگه کسی قراره با حرف های تو تغییر کنه اول باید تغییر رو توی رفتار و کردار و زندگی تو ببینه نه حرف ها آخه الان توحیدی کامل هم که باشی ولی ثروت نداشته باشی مثل حرف استاد ایمانی که عمل نیارد حرف مفته، جونم براتون بگه خداروشکر تغییرات کارخودشون رو میکنه و جهان هم قانونش تغیی ناپذیر.

به اندازه ای که توانایی هایت را باور داری میتونی از توانایی هایت استفاده کنی، توانایی های من نامحدود:

من فکرشو نمیکردم که یه روزی اینقدر قدرت کلام داشته باشم یا اینقدر بتونم توی کارم موفق باشم و دوسمت قرارداد رو به هم وصل کنم همیشه فکر میکردم از توانایی های من خارج و کار هرکسی نیس املاک زدن و چرخاندن یک املاک، برای اینکه بتونم بخودم ثابت کنم که میشه بخودم گفتم تو تونستی زبان دوم یادبگیری، تو قبلا با مردم زیاد برخورد داشتی چون فروشنده بودی و این ها رو برای خودم مثال زدم بخودم گفتم تو تحصیل کرده ای و تو دانشگاه با خیلی های صحبت کردی کنفرانس دادی جلوی جمع تو نتورک جلسه برگذار کردی و‌….. تا توانستم از توانایی هایم در شغل املاک استفاده کنم و موفق بشم، به زبون ساده تر من توانایی های خودم رو بزرگ کردم و کار در املاک رو کوچک یعنی توی ذهنم قدرت املاک رو گرفتم و به توانایی هایم دادم خداروشکر که موفق شدم.

استاد دلبندم عاشقتم برات آرزوی سلامتی میکنم ممنونم از این آگاهی های نابی که برای ما به رایگان میذاری و خدارو شکر میکنم که من رو در این مسیر در کنار شما قرار داده خداروشکر خداروشکر خداروشکر

ای معبود من ای رب من، من بی تو هیچم، من فقر تو هستم، ای الله یکتا هدایتگر همه ما باش و ما را به راه کسانی که ایمان آوردن هدایت کن نه گمراهان.

❤ در پناه الله یکتا ❤