غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نیلوفر فولادی گفته:
    مدت عضویت: 3315 روز

    به نام خداوندمهربان

    سلام به استادوخانم شایسته عزیزم

    سلام به اعضای خانواده بی نظیرم

    ???

    هفتمین روزسفر:

    من بایدهمون وسواسی روکه درموردغذاخوردنم دارم، درمورد کانون توجهم هم داشته باشم!

    استاداین جمله تون برای من خیلی طلایی بود، چون من هم کسی هستم که همیشه درمورد غذاخوردنم خیلی حساس بودم وهستم.

    اما متأسفانه درموردکانون توجهم این وسواس وحساسیت رونداشتم ودقیقا همه مشکلات ازهمینجا شروع میشه!!

    چه روزها و ماه ها و سالهایی که درگذشته ذهنمون رو درمعرض آلوده ترین وکثیف ترین ورودی ها قراردادیم واصلا متوجه نبودیم…

    تازمانی که اونقدر حال روحیمون وخیم واورژانسی شدکه تصمیم به تغییر غذای روحمون گرفتیم.

    خوشبختانه من ازچندسال پیش متوجه این موضوع شدم. قبل ازاینکه با آموزش ها وآگاهی های شما آشنابشم ، به صورت ناخوداگاه حس کردم که بایدخودم رو ازبعضی افرادوشرایط دورنگه دارم، بااینکه ظاهرا خیلی خوب وبی خطر وعادی به نظر میرسیدن…

    آروم آروم برای خودم خلوت دنجی ایجادکردم افرادی رو به مرور از روابطم حذف کردم. حتی معاشرت بافامیل ودوست وآشنارو کنارگذاشتم، چون به نقطه ای رسیده بودم که حتی دیدن اون آدما حالمو بدمیکرد چه برسه به معاشرت وپای حرفاشون نشستن.

    وبه قول شما جهان هم به من کمک کرد وهرروز تعداد بیشتری ازاونها اززندگی من حذف شدن. حتی برنامه های تلویزیون ورسانه هاهم کم کم دیگه جذابیتشون روبرام ازدست دادن ومن بیشترترجیح میدادم کتابهای باموضوع خودشناسی وموفقیت بخونم ویافایلهای صوتی وفیلم های انگیزشی ببینم وگوش بدم.

    وهمه اینا برای من زمینه ای ایجادکردتابتونم وارد مداری بشم که باشما استادعزیزم واین سایت بی نظیر آشنابشم.?

    ازون ببعد واقعا حال خوب واستارت موفقیت هام واعتماد به نفسم که روزبه روز بهترشدرو حس کردم. خداروشکر می کنم که توی این مدارو این مسیرالهی هستم. وهر روز آگاهیام بیشتر میشه وهر روز بهتر وراحت ترمیتونم ورودی هارو کنترل کنم. حتی نجواهای ذهنم که قبلا بهش اجازه میدادم منو تا ته جهنم بکشونه. الان دربرابرش قدرتمندتر شدم وهر روز دارم مجهزتر وقدرتمندتر میشم.

    سپاسگزار خداوندمهربانم هستم که هرلحظه منوهدایت وحمایت می کنه. وازشما استاد عزیزم وگروه تحقیقاتی که دستان قدرتمند خدا هستیدهم بی نهایت ممنونم!????

    درپناه خدای مهربان باشیم هممون?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    بنام خداوندی که بهترینع بهترین وفور و فراوانی های مناسب رو به سمت من و یا من را بسمت آنها هدایت می کند

    امروز هفتمین روز از فایل ارزشمند روز شمار تحول زندگی من هست

    خدا رو شکر گذارم که در مدار دیدن و شنیدن و عمل کردن این قسمت از روز شمار تحول زندگیم هدایت شدم و امروز هفتمین پله ی موفقیت من به سمت رشد و پیشرفت و کنترل ورودی افکار و ذهن و روحم هستم

    سلام استاد عزیزم خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم که این روند به هم پیوسته رو برای کنترل ورودی ذهن و افکارمون رو بصورت یک تمرین فوق العاده عالی برای تمرکز به نکات مثبت و بهترین ورودی برای افکارمون در نظر گرفتید ..

    امروز باز هم در این قسمت بهم یادآوری شد که طبق قوانین جهان هستی به هر آنچه که توجه کنم از اساس آن توجه به شکل های مختلف وارد تجربه ی زندگیم میشه

    من باید بطور مداوم با تمرین های مداوم ذهنم رو تربیت کنم و مواظب ورودی های ذهنم باشم که چه غذایی رو به ذهنم می رسانم همان طوری که مواظب غذای جسمم هستم باید مواظب غذای روحم و افکارم باشم تا از مسموم شدن افکارم جلوگیری کنم

    من یک ایست بازرسی و خط قرمز در ذهنم ایجاد کردم

    1_ ورود غم و غصه و ترس و نگرانی ممنوع است

    2_ ورود کمبود پول و ثروت و نعمت ممنوع است

    3_ ورود تمام غذاهای سمی و مسموم به جسم و جان و روح و ذهنم ممنوع است

    4_ورود افکار نامناسب به ذهنم و دیده گانم و شنیده این ممنوع است

    من با این فیلتر به ضمیر ناخودآگاهم این دستور را صادر کردم و باید هر روز و شب و یا بطور مداوم به ذهنم یادآوری کنم که اینها خط قرمز من هستند که در ذهن من جایگاهی ندارند و این ذهن رو باید تربیت کنم

    اتفاقا همین الان که داشتم این متن رو می نوشتم یک ورودی خوب به سمت من هدایت شد .‌ صدای قشنگ و زیبای پول بود .‌ همین الان صدای آس ام آس پول اومد . صدای سکه.. آخه صدای اس ام آس گوشیم صدای سکه هست .. هر وقت این صدا رو می شنوم کلی خدا رو شکرگذاری می کنم که ورودی شنوایی من به غذاهای مناسب شرطی شده خدایا ممنون و سپاسگذارم.. خدایا شکرت

    پس برای این ورودی خوب و عالی و مناسب فوق العاده عالی ام شکرگذار خداوند هستم برای شنیدن صدای پرندگان برای صدای آب و دریا و رودخانه ها و باران و باد و رعد و برق و صدای موسیقی دلنشین و شعر و آوازه های شاد و خوشحال .‌ برای شنیدن صدای فرزندانم و اطرافیان عالی ام و همچنین صدای شنیدن استاد عزیزم از طریق همین فایل های این سایت عزیزم و همچنین خواندن کامنت های دوستان نازنینی که اینجا می نویسند و با اون چشمان زیبا شون کامنت من رو می خوانند و برای شنیدن صدای یار و یاور همدم و همسفر زندگیم و صدای خنده های عاشقانه ام و صدای زیبای قهه قههههه ی خنده های بچه ها و صدای جشن و شادی و خوشحالی و هزاران صدای دلنشینی که آگاهانه دوست دارم بشنوم و لذت ببرم و خوشحال باشم تا احساس خوب من تداوم داشته باشه تا بیشتر از همیشه در مدار شنیدن و دیدن و لمس کردن زیبایی های بیشتری باشم چون من خودم رو لایق دریافت بهترین ها می دونم و باید آگاهانه مواظب ورودی های ذهنم باشم .‌

    پس مواظب خودم هستم .‌ مواظب غذای ذهنم هستم

    مواظب غذای روحم هستم

    مواظب غذای جسمم هستم

    تا جهان هم لیاقت و شایستگی منو دریافت کنه و به من کمک کنه تا بهترین ورودی ها را برای غذای جسم و جان و روح و ذهن رو بسمت من هدایت کنه

    طبق قوانین جهان هستی به هر آنچه که توجه کنم از اساس همان جنس ورودی ها و افکارها در زندگی ام به اشکال مختلف وارد تجربه ی زندگیم می شود

    یعنی اگر کسی به هر ورودی مسمومی توجه کنه داره یک فرکانس ناخواسته رو به جهان ارسال می کنه و نتیجه اش ورود اتفاق ها و ناخواسته های بیشتر هست..

    پس با صدای بلند اعلام می کنم

    من تنها یک راه برای خوشبختی خودم دارم و آن هم تغذیه ی ذهنم با غذای مناسب هست

    برای غذای ذهنم هم وسواس به خرج می دهم و آگاهانه ورودی هایی وارد ذهنم می کنم که به احساس بهتر و قشنگتر و سپاسگذاری بیشتری هدایت شوم

    خدایااا ممنون و سپاسگذارم

    خدایا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم که بهترینهع بهترین ورودی ها از طریق حواس پنجگانه ام برای افکارم رو جذب کنم .. خدایااا شکرت بلطف خدای مهربانم از فضل الهی چشم ها و گوش ها و زبان و ذهن و افکار من در مسیر دریافت و جذب و مشارکت بهترینع بهترین زیبایی ها و آگاهی ها قرار گرفته برای باورهای درست و مناسب در جهت خلق و آفرینش اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدس الهی ام

    خدایااا شکرت که هم اکنون در مدار و فضایی هستم که هر روز زیبایی های بیشتر و روابط با افراد خوب و عالی آزاد اندیش و مثبت اندیش با سخاوتمند و ثروتمند و با استقلال پولی و مالی و آزادی زمانی و آزادی مکانی و آزادی در انجام دادن هر کاری و امنیت و آرامش و آسایش و رفاه و صلح و دوستی و مهر و محبت و وفور و فراوانی پول و ثروت و نعمت و برکت و خیر و خوشی و شادی و شادمانی و سلامتی و تندرستی کامل جسم و جان و روح و ذهنم رو بیشتر از همیشه دریافت می کنم . و اینکه در مسیر این جنس از اتفاقات فوق العاده عالی هستم که هر روز و شب اینها رو بیشتر و بیشتر میبینم و لمس می کنم و می شنوم ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    خدایااا شکرت

    خدایاااا ممنون و سپاسگذارم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مهتاب نوري گفته:
    مدت عضویت: 4044 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز

    وااااای انرژیتون فوق العادست. واقعا فوق العادست. خیلی عالی بود. ممنونم که در هر حال به فکر آموزش بیشتر به ما هستید. بی منت و بی مزد. خیلی انرژی گرفتم. ایشاله روزی برسه که هر روز یه فایل از شما دریافت کنیم و هر روز پر انرژی مسیرو ادامه بدیم. مرسی خیلی زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    فرشید ... گفته:
    مدت عضویت: 3732 روز

    امروزم با تمام روزهای گذشته ام فرق میکنه

    امروز بهترم… واقعا حالم خوبه’ خیییییییلی !!!

    اینجا حوالی دلم’بوی عشق صمیمیت آرامش رو استشمام میکنم

    روزهام رنگ تلاش گرفتن شب هامم رنگ آرامش و شادی

    استاد منم الان به گذشته نگاه میکنم می بینم اصلا ربطی به اون ندارم شما چراغ راه من در تاریکی شدید بزرگترین لطفی که خدای متعال در حق من کرد آشنایی با استاد بزرگوارم بود

    دلم لبریز از حرفه؛ به موفقیت های رسیدم که قبلا هیچ نوع اطلاعی ازشون نداشتم چقدر دارم اگاهانه قدم به جلو بر میدارم خدا میدونه استاد من از اعماق وجودم خوشحالم دلم میخواد با صدای بلند فریاد بزنم خدایا ازت ممنونم

    استاد عزیزم از شما هم بخاطر تک تک و ثانیه به ثانیه زحمتایی که کشیدید ممنونم بی حد اندازه ازتون سپاسگذارم تا ابد دوستتون دارم مثل پدرمی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3377 روز

      سلام

      شاد باشید

      مى فرماید: «خداوند روح انسان را هم در هنگام خواب و هم در هنگام مرگ مى‌گیرد. کسى که هنگام مرگش فرا رسیده است وقتى که روحش گرفته شود، دیگر بر نمى‌گردد، اما کسى که هنوز اجلش فرا نرسیده است با اینکه روحش در خواب گرفته مى‌شود دوباره رها مى‌شود.»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3022 روز

    به نام خدای هدایتگر رزاق

    خدای جان باز آمده ام تا عهدم را باتو تازه کنم تا بگویم این جان با نام وحضور ت جانی دوباره میگیرد .

    سپاسگزارم رب العالمینم سجده گذار درگاهتم ای جان وجهانم

    فایل غذای روح مرا یاد آور کرد که من همیشه به فکر تغذیه جسمم بودم وقتی ذره ای به تغذیه روحم فکر نمی‌کردم .

    روح عزیزم میخواهد در فضای قشنگ وارامش باشد واین امکان را من باید برایش فراهم کنم با دادن ورودی ها و غذاهای قشنگ به ذهنم تا به آرامشی عمیق دست پیدا کنم .

    وقتی فهمیدم هر ورودی نامناسب حکم غذای گندیده است واقعا حالم بده شد و یک اهرم رنجی برای ورودی های نامناسب در ذهنم ایجاد شد که به هیچ وجه این ظلم را به خود نکنم و همیشه در پی دادن غذاهای مفید، زیبا ،لوکس ،لاکچری والبته گران قیمت به ذهنم باشم تا روحم را سیراب کند که هر بار مرا در مسیر درست ودرست تر قرار دهد .

    امروز قبل از باز کردن فایل های استادم چه جالب نشانه ای دیدم که فایل غذای روح امروزم را خود به خود در بالا ی صفحه موسیقی گوشیم دیدم و گفتم الهی شکر نشانه وهمان لحظه آن را گوش دادم .

    تکانم میدهد استاد حرفهایتان سیر نمی‌شوم از این دریای آگاهی هرچه میخورم احساس سبکی دارم . انگار سبکی این آگاهی ها بر تمام وجودم دارد ریشه میزند و دیگر نمیتوانم یک لحظه به آنها فکر نکنم وتوجه نکنم …

    خوشااا آن حالت مستی که با ما عهد میبستی .مولانا

    خدایا تعهد میدهم که همیشه بر کنترل ورودی هایم تلاش وتمرکزم داشته باشم وبشدت برایش ارزش قائل‌ باشم ..

    خداروشکر این تعهد و همان سال اول آمدنم به این مسیر الهی نوشتم و این نوشتن تعهد ها چه قدرتی دارد .

    برایتان بهترین ها را آرزو دارم استادم خانوم گلی استادم ،خانم فرهادی گلم ،دوستان الهی من در پناه امن و امان الهی باشید ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سلما مصدق گفته:
      مدت عضویت: 2799 روز

      سلام دوست عزیزم طیبه مرادی

      همیشه از خواندن کامنتهایتان لذت میبرم و در دلم شما را تحسین میکنم

      واقعا نویسنده قابلی هستید

      و خیلی خوب قانون را هم درک کرده اید.

      خدارا شکر میکنم بخاطر دوستان فوق العاده ای همچون شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1061 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مسیر هدایت و این آگاهی ها

    این روزها مدام دارم این قانون رو به خودم یادآوری میکنم و بیشتر میفهمم که آگاهی هایی که استاد ازشون حرف میزنه رو هر چقدر بیشتر روش کار کنی میتونی درک کنی ،هر چقدر بیشتر تکرار کنی میتونی درک کنی ،مخصوصا اگه از یک مسیری بری و نتیجه بگیری و بعد رها کنی و نتایج هم آرام آرام از بین برن و اونوخ این آگاهی که استاد داره قسم خدا میخوره و فریادش میزنه که آقا جان تا زمانی که روی باورها کار می‌کنی نتایج هست و بزرگتر میشه ،ووقتی که رها کنی نتایج هم میرن .

    من توهم دانایی دارم اگه که ادعا کنم که قانون رو درک کردم ،نه به اندازه ای که دارم با جون و دل و متعهدانه به قانون عمل میکنم ،قانون رو درک کردم ،وگرنه که دروغه اگه به شکل روزنامه به سایت نگاه میکنم و هرروز بهش سر میزنم و کامنت می‌زارم و تو خیال خودم دارم کار میکنم رو قانون ، غافل از اینکه خورده خدا در قرآن بارها میگه ،لعلکم تتقون ،لعلکم تعقلون

    من چقدر راجب قانون دارم تفکر میکنم و تعقل میکنم و دنبال الگوها و ردپای قانون در زندگیم و اطرافم هستم؟؟؟

    چطور باوری تغییر می‌کنه در من ؟؟؟غیر از اینه که من می‌شینم و خودمو کنکاش میکنم و ریشه یابی میکنم دلیل رفتار هامو و بعد میفهمم که کجای کار ایراد داره و بعد میام و از ریشه حل میکنم اونو .

    به اندازه ای که من اولویتم احساس خوب داشتنه در هر لحظه به همون اندازه باور کردم این قانون رو که احساس خوب =اتفاقات خوب نه بیشتر ،به اندازه ای که که ورودی های ذهنمو کنترل میکنم به همون اندازه من قانون رو باور کردم نه بیشتر ،

    به اندازه ای که دارم عمل میکنم در تمام ابعاد به همون اندازه قانون و باور کردم نه به اندازه ای که اطلاعات دارم و فک میکنم که قانون و بلدم و آگاهم در حالی که از نتایج پیداست که خبری نیست ،و‌ یک اشتباه بزرگ دیگه اینه که فک میکنم که دارم درست رو خودم کار میکنم و بعد اینکه باورهام ساخته شد نتایج یهو رقم میخورن و من به خواسته هام میرسم ،در حالی که این کاملا اشتباهه ،چون طبق قانون بدون تغییر خداوند اگر باورهای من حتی به اندازه ی سره سوزنی رو به بهبود تغییر کنن به همون اندازه هم نتایج رقم میخوره و من میفهمم از نشانه ها که بله درست دارم مسیر رو میرم و درست انتخاب کردم ،پس به خودم میگم که توهم دانایی و درک قانون نزنم ،بلکه ببینم به چه اندازه دارم عمل میکنم طبق قانون اونوخ حساب کار دستم میاد و به خودمم نمیتونم دروغ بگم ،

    به قول استاد ملت روزی هف 8ساعت زمان میزارن برای زنده بودن فقط ،و‌لی چی میشه اگه انسان این زمان و بزاره برای کار کردن روی ذهنش ؟؟؟

    قانون اینه که جهان مثل اینه عمل می‌کنه و طبق کانون توجه من برام اتفاقات رو میچینه ،یعنی من هدایت میشم همواره به سمت کانون توجهم

    قانون اینه که من یک موجود فرکانسی در یک دنیایی هستم که خلق شده تا به فرکانس های من پاسخ بده و مسخر باورهای منه ،

    حالا این ذهنی که مثل چاقوی تیز در اختیار منه ،من چطور دارم ازش استفاده میکنم؟؟؟به نفع خودم یا به ضرر خودم ؟؟؟شخص عزیزی مثال قشنگی زد

    چون اگر من نتونم ورودی مناسبی به ذهنم بدم و نتونم این اسب چموش رو کنترل کنم مثل این میمونه که چاقوی تیز رو دادی دست بچه 2ساله و امکان داره هر ضربه ای به خودش بزنه

    اما اگر من مهارت کسب کنم و بتونم که با این چاقو کار کنم ،این برام میشه یک امتیاز و فرصت بزرگی که همواره طبق اون دستورالعمل میتونم استفاده کنم ازش

    پس بسیار مهمه در جهانی که به فرکانس های من پاسخ میده من هوشیار باشم و آگاهانه غذای خوبی به ذهن و روحم بدم و مثل هر کاره دیگه ای مستمر انجام بدم تا زندگیمو به تبع اون رقم بزنم ، مثل غذایی که هرروز باید بخورم تا جسمم تغذیه کنه و انرژی داشته باشم و بتونم به حیات خودم ادامه بدم ،مثل حمومی که حداقل هر روز یک بار یا هر دوسه روز یکبار باید برم تا تمیز بمونم ، مثل باغی که همواره باید رسیدگی کنم و حرص کنم و کود بدم تا محصول خوب برداشت کنم ، مثل اکسیژن که نمیتونم ذخیرره کنم و باید هر لحظه نفس بکشم .

    من باید به این نتیجه برسم که ذهن من هر چقدر هم چموش باشه ،افسارش دست منه و من انتخاب کننده ی افکارم و ناظر بر افکارم ،من ناظرم بر افکارم و افکارم نیستم و قانون‌ذهن اینه که اگر من یک عادت بد رو انجام دادم ،ذهن مدام منو هل میده تا یه بار دیگه اونو انجام بدم ، خاصیت ذهن اینه که دنبال راحتی و تنبلیه و همش بهت میگه بچسب به چیزی که داری و تو همین منطقه امن بمون ، و کلا ابزاریه که باید از استفاده بشه و اگر که با تمرین و تکرار و مداومت روش کار بشه ورودی های ذهن کنترل بشه ،چیزی در این دنیا نیست که ذهن ما (شاهکار خداوند )بخواد و نشه ،

    و باز هم یادم باشه که به اندازه ای که روی قانون کار میکنم و اهمیت میدم به کنترل ورودی هام به همون اندازه باور کردم قانون رو نه بیشتر .

    خدایا شکرت بابت قوانین ساده و ثابت و بدون تغییرت .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      الهام 🌳 گفته:
      مدت عضویت: 2370 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      ممنونم از کامنت خوبتون

      1 ساعت پیش داشتم با خواهرم صحبت میکردم ، گفت دلم میخواد احساس لیاقت رو بخرم اما الان نمی تونم..

      بهش گفتم ، بابا همین فایل های دانلودی رو گوش کن…

      به وقتش اون رو‌هم میخری..

      گفت اینارو انقدر گوش دادم حفظ شدم!!!!

      گفتم لازم به حفظ کردن نیست که…

      اینکه هر لحظه فایل گوش کنی که چیزی عوض نمیشه تا تو عمل نیاریش…

      ببین چقدر زندگیت و‌نتایجت نسبت به ماه قبل سالِ قبل تغییر کرده …

      اونوقت میفهمی در مسیر درستی. البته که این حرفو اول روزی صدبار باید به خودم بزنم..

      به قول شما :

      به اندازه ای که دارم عمل میکنم در تمام ابعاد به همون اندازه قانون و باور کردم نه به اندازه ای که اطلاعات دارم و فک میکنم که قانون رو بلدم و آگاهم در حالی که از نتایج پیداست که خبری نیست.

      باز هم ممنونم ازتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 3492 روز

    باسلام خدمت خانم شایسته عزیز استاد عباس منش وتمام همراهان دوست داشتنی در این خانواده بزگ و معنوی ????

    من تازه شروع کردم به نظر نوشتن وچند روزی هست که همسفر با شما عزیزان شدم

    در نظراتم تجربه خودم درکم را از هر فایل بیان میکنم .

    در نظراتم دوست دارم اول گذشته رابنویسم بعد راهی که برای تغییر آن پیدا کردم

    حال امروزم، وکارهایی که باید از امروز به بعد انجام دهم

    وسندهایی از این روز هایم به ثبت برسانم

    تک تک فایل های استاد رو که گوش میدم یک حسی درون من ایجاد میشود؛ با خودم میگم که اگر در همین یک موضوع عمیقا غرق شوم بفهممش کامل درکش کنم و عمل کنم زندگی من کلا در تمام ابعاد تغییرات چشمگیری خواهد داشت

    من فرق بین خوب وبد، زشت و زیبا، منفی و مثبت رو خوب میفهمم یعنی هرکسی به خوبی میفهمد. ولی

    اینقدر داخل خونه تلوزیون روی شبکه خبر بود؛

    اینقدر جلوی روی من غیبت انجام شد؛

    اینقدر رفتم داخل فضای مجازی الکی لایک کردم کامنت گذاشتم

    اینقدر تو تمام بحثها شرکت کردم واینجور کارها رو انقدر انجام دادم. که ذهن من جوری دیگه طراحی شد فرکانسم روی موج منفی زشتی وتموم بدی ها افتاد و همان طور که استاد گفتن در روزهای آینده اش من ماندم بایک حال بسیار بسیار بد

    من باید برای این همه حال بد دلیلی منطقی می آوردم (که چرا این همه حالم بد است) دلیل من مسائلی شد مانند بد شانسی، موقعیت مکانی و از این قبیل نا امیدی ها…. خوب این از گذشته

    از یه جایی به بعد تصمیم گرفتم این حالت رو با آگاهی تغییر بدم پار سال بود من کلا گوشیم رو فرمت کردم هرچی بود رو پاک کردم تلوزیون رو کلا تعطیل کردم از صحبتها کم کردم به فکر کردن اضافه.

    خوب یک روزه که ذهن من اینقدر منفی وحالم اینقدر خراب نشده بود که یک روزه با یک فرمت کردن گوشی درست بشه استاد میگفت یک فراینده باید طی میشد تا به تکامل برسه حتی بد تر هم شد در هر جمع که من ساکت بودم یا اصلا گوش نمیدادم دائما میگفتن چرا ساکتی و میان حرفهایشان از من تائید میخواستن یا شبکه خبر که خبری رو میگفت سریع با من بحث رو شروع میکردن. ولی من میخواستم طوری دیگه زندگی کنم و به ذهنم خوراک بدهم

    خلاصه اینکه اون آدم ها تغییر کردن یا اصلا از من جدا شدن

    اصلا نفهمیدم چطور این اتفاقات افتاد نه با کسی جنگیدم نه بحثی کردم .

    فقط خواستم خیلی از چیزهارو که تا الان میشندیم و میدیدم رو نشنوم ونبینم خودش درست شد

    استرس هایی که داشتم کلا از بین رفت تمرکزم روی خودم بیشتر شد تصمیم گیری هام راحت تر شده جنگهای ذهنی ام از بین رفت وضوح در دیدم بیشتر شد نگاهم به مسائل خیلی مثبت تر شد دیگه مسعله حل نشدنی درون ذهنم وزندگیم وجود نداره هیجان زندگیم بیشتر شده

    روزهای شاد وامیدوار به آینده بیشتر از روزهای نا امیدی ام شده نا امیدی فقط گاهی، لحظه ای در زندگیم نمود میکنه و سریع بر طرف میشه خلاصه این که احساس بودن دارم

    حالا نیاز به مراقبت داره حالا از این حال خوبه این روزهام مراقبت میکنم بعضی وقتها هم هست از دستم در میره وقتهایی که مراقبت میکنم حالم بهتر و وقتهایی که از دستم در میره یک تمرینی میشود که دیگه این کار رو نکنم

    جمله ای که همیشه به خودم میگم ؛؛؛

    هنوز خیلی کار دارم به امید روزهای بهتر

    اصلا این شده امضای من هنوز خیلی کار دارم ، به امید روزهای بهتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    زهرا ولایتی گفته:
    مدت عضویت: 1145 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد عزیزم

    نشانه ی امروزم مثل همیشه دقیقا به موقع و عااااالی بوووود خدایاشکرت

    استاد واقعا همینه چرا ما آدمها انقدر بادقت به غذای جسممون توجه می کنیم ؟ چرا انقدر در مورد غذایی که می خوایم بخوریم وسواس به خرج میدیم؟ چرا انقدر دوست داریم غذاهای خوشمزه و مفید رو بخوریم؟

    چون به جسم مون اهمیت میدیم ، چون براش ارزش قائلیم ، چون دوسش داریم.

    پس چرا به غذاااای روحمون و ذهنمون توجه نمی کنیم؟ چرا توجه نمی کنیم که هر لحظه چه ورودی هایی وارد ذهنمون میشه؟ چرا الکی غذاهای نامناسب و مضر به ذهنمون میدیم؟ تازه اونم برای ذهنی که همه چیز ماست ، برای ذهنی که می تونه زندگی ما رو خلق کنه.

    استاد ما حدود 4، 5 ساله تلویزیون نگاه نمی کنیم. نه فقط تلویزیون بلکه اخبار ، فیلم و سریال و… رو از زندگی مون حذف کردیم و واقعا یک آرامش خاصی داریم. کلا زندگی مون متفاوت شده ، دائم اتفاقات خوب رو تجربه می کنیم ، همیشه حالمون خوبه به لطف الله

    توی این چند سال معجزاتی برامون رخ داده باور نکردنی

    بعضی وقت ها بهمون میگن مثلا از فلان چیز خبر داری ؟ فلانی این کار رو کرد ، اون این جوری شد ، اون فلان شد ؟ و ما با آرامش کامل و با خیال راحت می گیم نه خداروشکر

    مثلا چند وقت پیش ( ما الان تو ترکیه هستیم) با یک نفر تلفنی صحبت می کردیم و بهمون گفتن خبر دارین فلان جا تو استانبول جنگ شده و دعوا شده و… با اینکه اون کسانی که به ما گفتن تو ایران بودن و اونها خبر داشتن ولی مایی که تو استانبول هستیم خبر نداشتیم و هیچ اتفاقی هم برامون نیفتاد و حتی روحمون هم خبر نداشت در حالی که اگر می خواستیم دائم اخبار رو چک کنیم چقدر موجب اضطراب و نگرانی برای خودمون میشد و از همه بدتر همین نگرانی باعث میشه تو مدار اون نوع اتفاقات قرار بگیری و از اون نوع اتفاقات رو خیلی زیاد تجربه کنی .

    مخصوصا تو همین بیماری ما از هیچ جا خبر نداشتیم و خداروشکر یک بار هم دچار این بیماری نشدیم با اینکه نه ماسک می زدیم و نه هیچ چیز . حتی اولش که واکسن هم نزده بودیم همه بهمون می گفتن واکسن زدین؟ بابای من هم سریع جواب میداد آره و بعد به مغزش اشاره میکرد و می گفت ما اینجا رو از سالها پیش واکسن زدیم . در نهایت هم واکسن رو فقط برای این زدیم که راحت هر جا خواستیم بتونیم بریم چون همه جا کارت واکسن می خواستن.

    ما بااااااااید به ذهنمون اهمیت بدیم ، براش ارزش قائل باشیم ، دوسش داشته باشیم و هر غذایی رو بهش ندیم و برای غذا دادنش وسواس به خرج بدیم چون ذهنمون زندگیمون رو میسازه.

    من خودم میشینم و سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت و در کل فایل های استاد رو نگاه می کنم چون دوست دارم از اون نوع زیباااایی ها و اتفاقات رو در زندگیم تجربه کنم.

    خدارو صد هزار مرتبه شکرررررررررر

    عاشقتووووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    سلام و درود به استاد عباس منش عزیز

    استاااااااااد 🤩🌹😍💚💚من اولین باره این فایل رو توی سایت میبینم و میشنوم ولی نکته اش اینه که من همین مثال رو برای بقیه زده بودم ، خیلی اتفاقی بهم الهام شد و به یکی از دوستان صمیمی که داشت اخبار های ناجور گوش میداد ، بهش گفتم . نه با این جزییات که شما دقیق توضیح دادین، ولی خب با همین مفهوم. بعد که دیدم طرف اصلاً گوشش بدهکار نیست، با خودم گفتم اگه تو به ذهن و روح و جسمت احترام نمی‌ذاری ، من برای ذهن و روح و جسمم احترام قائل هستم، اینها هدیه ارزشمند خالق منه. یک عدد هندزفری علیه السلام و الی ماشاءالله فایلهای استاد عباس منش 😍😍😂😂

    من نمیذارم نتیجه تلاشهای ارزشمند خودم و استادم به هدر بره. من تازه ده ماهه توی سایت عضو هستم ،ده ماهم بشه ده سال،بازم باید مراقب باشم و اعراض کنم. الان که اول راهم بیشتر.

    واقعاً غذای روح و ذهن خیلی خیلی مهمه. خیلی زیاد. و خدا رو شاکرم بخاطر این مسیر توحیدی و هدایت به جریان زیبای نعمات و ثروت‌ها و فراوانی ها. خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

    در تکمیل فرمایش اخر فایل یاد یه بیت شعر از حافظ شیرازی افتادم که میگه «به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم؛که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: