غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 62 (به ترتیب امتیاز)

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید شرافت گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    با سلام

    نشانه عالی بود

    درست وقتی که من یکم حواسم شل شد

    باید دقت بیشتری بکنم

    کنترل ذهن

    تقوا

    نکات مهمی هستند

    کنترل ورودی‌ها

    کنترل توجه

    باید دقت بیشتری داشته باشم به نکات مثبت

    به نعمت‌ها

    به زیباییها

    خدایا ما را به زیبایی‌های بیشتری هدایت کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1031 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سپاسگزار خداوند هستم که جهانی به این زیبایی و قوانینی به این آسانی آفریده است .

    همانطور که برای غذایی که میخورم دقت و تمرکز به خرج میدم همان‌قدر برای غذای ذهنم دقت به خرج میدهم .

    یک سال پیش که با سایت آشنا نبودم در تلگرام این فایل از طریقی که نمیدانم به دستم رسید و همان لحظه تصمیمات مهمی برای پیشرفت و موفقیت خودم گرفتم .

    تلویزیون را کلا حذف کرده ام .

    اینستاگرام را حذف کرده ام .

    دوستان مخربی داشتم را حذف کرده ام .(اوایل زیاد پیگیر من بودند ولی با گذشت زمان مسیرمان عوض شد)

    فیلم سینمایی که هر از گاهی می‌دیدم را حذف کرده ام.

    رادیو اخبار و… هیچ رسانه ای را نمی‌بینم .

    از آدمهایی که گله و شکایت می‌کنند به شدت دور میشوم .

    کانال تلگرامی در مورد دلار و ارز و طلا و بورس و… بود را حذف کرده ام .

    کتابهایی از طریق همان دوست ها برایم معرفی شده بود که مطالعه میکردم را دیگر نمی‌خوانم و…

    امیدوارم مفید واقع شده باشم و کمک کرده باشم دوستان با مطالعه این کامنت تغییراتی را در خود بدهند .

    موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    ملیحه نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1847 روز

    سلام بر استاد مهربانم

    و مریم بانوی دوسداشتنی

    روهفتم: درک بیشتر قوانین و فهمیدن بیشتر قوانین جهان و خالق بهتری بودن برای زندگی خودم

    کنترل ورودی هااا:

    وااااااااای ک چقدررررررررر این موصوع اهمیت بالایی داره

    حرفهای نامناسب

    ورودی فاسد و خراب

    حتی کوچیک دره دره ذهن منو الوده میکنه و سد میشه جلو خاسته هام

    بعد هرچی گازمیدم ماشین حرکت نمیکنه

    نمیدونم بابا منی ک ب هرحرفی گوش دادم سد ساختم با حرفها.باورهای خراب

    حالا تو بیا 100تلاش کن ب خاسته نمیرسی دیگه…

    بزارید خاطره ای تعریف کنم ک ببینیم این ورودی های خراب هرچند کوچیک چطور خراب میکنه همه چی رو….

    من کلااا 1 ادمی هستم خیییلی درون جامعه نیستم.درگیر اتفاقات بحثها و اه و ناله های ادمها نیستم

    ب قول معروف .بز از گله به در هستم….

    من کلا خییییلی چیزهارو بدیهی و طبیعی میدونستم

    مثلا در مورد روابط :

    که 1دختر جوان هرجا بره خیلی ها خوششون مباد

    یا پسر زیاده و هستن کسانی ک بخان باهات باشن و خوش بگدرونند کنارت

    طبیعی میدونستم وقتی تو رابطه با1 نفر هستی برات وقت بزاره

    خرج کنه

    محبت کنه و…

    من همه اینا رو طبیعی میدونستم

    ب طبعش هم این اتفاقات برام می افتاد و همیشه روابط عااالی تجربه کردم

    اما….. من هیییچوقت راجع ب روابطم با کسی حرف نمیزدم

    به 1 دلیل

    قرار نیس همه همه موصاعات زندگی منو بدونند

    الان میبینم ناخاسته چه کار عالی انجام میدادم

    بابت پنهان کاری نبود

    اما دوسنداشتم کسی بدونه الان با کی دوست هستم و چیکارمیکنیم و…

    میبینم این کار باعث شده اجازه وردودی اشتباه نگیرم

    وطبق باورهای خودم ک همه چی طبیعیش چی هست پیش بره

    من با کسی دوست بودم ک 6سال تو رابطه بودیم

    5سال اول این رابطه عالی بود

    بدون هیییییییچ بحث و دعوایی خوب خوش خندون.پراز توجه.محبت.خرج کردن هدیه

    اونقدر ک من بیرون میرفتم چیزی خوشم میومد ب طرفم میگفتم مثلا اره اینو دیدم قشنگ بود و… فرداش برام پول میریخت میگفت برو بخر برا خودت

    و کلا اون5سال همینطور گدشت

    و کسی از این ماجرا خبر نداشت و اجازه هم نمیدادم کسی دراین مورد برام نسخه پیچی کنه تا….

    سال اخر من باخاهرم هم خونه شدم

    خاهر من بشددت منفی.باتجربیات کمی تلخ و خیانت…

    بااینکه من کمتر خونه بودم و موقعی هم ک حرف میزدیم بیشتررر حرفو عوص میکردم و اینکه خاهرم ماجرای این بنده خدا رو فهمید و نسخه پیچی شروع شد…

    اما ورودی خراب خراب میکنه باورهاتو….

    و سال اخر این رابطه همه اش شد ب دعوا و بحث و قهر

    مایی ک 5سال خوب و خوش بودیم

    الان….

    خلاصه دعواها زیاد شد و اخرش ب خیانت

    خلاصه از خاهرم جدا شدم و دوباره1سری چیزها ب روال قبل برگشت اما با کار کردن رو خودم و دور شدن از فصای الوده

    ورودی خراب هرچند کوچیک کار رو خراب میکنه

    چنان باید ببندی چشم و گوش و دهانتو ک هیییییچ راه ورود ب ذهن نداشنه باشه

    و من ب عینه تجربه کردم ک چیکار میکنه با ادم

    براهمین الان اصلااا تو بحث دسته جمعی و مشکلات جاممعه واینستا و….نیستم

    مشتریهامم میان فقط باید از خوشیهاشون تعریف کنند

    و اگاهانه خودمم بحث رو عوص میکنم و به توحید و خدا و تعریف خاطرات خوب میکشونم

    چون میدونم چه میکنه ورودی خراب

    و باااااید بیشتررررر و بیشترررررررر مواطب ورودی هام باشم

    چون میخام ماشینم راحت حرکت کنه بدون ترمز

    و منو ب خواسته هام برسونه به راحتی و لدت

    و بینهاااااااایت سپاسگدار خداوندم بخاطر قوانین ثابت جهانش

    بخاطر اشنایی من با استاد عزیزم

    و بینهااااایت سپاسگدار استاد عزیزم هستم ک بدون استادی چون خودش ادامه داد و به چنین نتایج بزرگی رسیده و انقدرررررر زیبا ب ما هم اموزش میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1130 روز

    سلام

    در ادامه سفرنامه و رد پا در هر فایل و تاثیر بی نظیر توجه به فایل ها و محتویات سایت

    شاید حدود یک ساب میشه که خیلی آر آدم هلی سمی از اطرافم محو شدند

    روابطم محدود شد

    شاید بگم در حال حاضر هیچ دوستی که هم مدارم باشد ندارم به غیر از یک نفر که من را به این مسیر دعوت کرد و معرفی کرد به من

    دلیل همینه،من دیگه به چرندیات و نق زدن ها گوش نمیدم

    من دیگه شاید 20 روز یکبار تلویزیون نبینم،اونم شاید بزنم یه شبکه که داره طبیعت نشون میده،یا آشپزی در طبیعت یا رانندگی در مسیرهای کوهستانی

    من تقریبا کل روزم توی سایتم،بخدا شاید باور نکنید،اما میانگین 60 درصد زمان آزادم رو توی سایت میگذرونم و بقیش هم یا دارم کار توی خونه انجام میدم،ید توی اینترنت تحقیق میکنم یا فایل های دانلودی تمرکز بر نکات مثبت،زندگی در بهشت،سفر به دور آمریکا رو میبینم

    اومدم اینترنت نامحدود گرفتم،و فقط شلاقی فایل تصویری دانلود میکنم برای فردا صبحم که تغذیه ذهن داشته باشم

    یه زمانی اگر نمی‌رفتم اینستاگرام بچرخم روانی میشدم،یا پرداختن به اراجیف گروه های واتساپ،یل دنبال کردن اخبار های براندازی و انقلاب

    اما امروزه اصلا خبری از این داستان ها و برنامه ها نیست،تقریبا یکساله که من اگر هر از گاهی میرم اینستاگرام،فقط میرم و کلیپ حجم زیاد از پول میبینم برای تقویت باور به فراوانی،یا میرم کلیپ های آموزشی در مورد کارم میبینم،یوتیوپ میرم کلیپ های آموزشی شغلم رو میبینم،

    میرم دنبال مسیر آدم های موفق که همکار من عستند رو پیگیر میشم

    همون اندک زمان اینستاگرام رو دنباله رو اینا هستم

    چقدر عالیه

    چقدر عوض شدم من،و با این فایل که برای بار چندم دیدم تازه امشب فهمیدم که من چقد از چرت و پرت ها و روزمرگی جامعه دور شدم

    خدایا شکرت،

    این کارها نتیجه مطلوب به من میده

    یه زمانی میرفتم کلیپ جنایت های داعش رو دانلود میکردم که ببینم چطور سر آدم رو میبرن

    جلل خالق این چه اوضاعی بود من داشتم

    امروز حالم خوبه،احساسم قشنگه

    یه نقاط ضعفی دارم که باید درست بشن

    ولی همین که تمرکزم روی چیزای مثبته، این خوبه

    اینم رد پای روز هفتم

    خدایا شکرت

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حیدر علی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 900 روز

    سلام

    روز هفتم سفرنامه

    چ سفریه این سفر

    من ک واقعا از روز اول حالم خیلی بد بو و ی حسی گفت برم همسفر شما بشم

    الان یه هفته دارم هر روز فایل هارو میبینم کطالب و نظرات رو میخونم و دستم هم راه افتاده برای نوشتن ک خودمم نظرمو بنویسم

    خدارو شکر

    ببینید دوستان نتیجه قابل توجهی نگرفتم تو این هفت روز ولی تمام تمرکزم رو آگاهانه از منفی ها برداشتم و گذاشتم روی این سفر نامه

    همین کار احساس خوبی ب من میده

    و واقعا اتفاقات خوبی رو دارم تجربه میکنم

    انگار ک من اومدم وارد مدار بالا تری شدم

    خیلی دوست دارم طبق حرفای استاد عزیزم تو همین فایل نسبت ب ورودی های ذهنم کنترل داشته باشم و نتیجه بگیرم

    واقعا خیلی خوشحالم از بودن تو سفرنامه

    خیلی ممنونم از خانم شایسته برای این سفر

    خدایا من به تو اعتماد دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    بنام خدای هدایتگرم خدای زیبابی ها و روزی رسان بی حسابم

    سلام ب همگی عزیزانم

    روز7،از روزشمار تحول زندگی من

    غذای روح چگونه تامین میشود:

    با دیده ها, شنیده ها, اخبار, رادیو, فیلم وسریال, رمان دورهمی ها

    مرور خاطرات، بیاد آوردن

    و ..

    ابتدای فایل استاد یه عالمه خوراکی ها, شیرینی جات, مغزیجات

    غذا های رنگارنگ ک تنوع زیادی داشتن و نشون داد

    و درمورد ورودی های بدن غذای بدن توضبح دادن ک با وسواس

    انتخاب میکن

    و دقیقا این همه تنوع ورودی هم برای ذهن وجود داره بستگی ب خودمون داره ک چی میخواییم و کدومو انتخاب کنیم

    من مدتیه متوجه شدم ورودی هامو ب ظاهر دارم کنترل میکنم

    اخبار قطع

    فیلم وسریال هیچ

    آهنگ منفی ندارم اصن

    واتساپ و اینستا حذف

    و دارم سایت و دنبال میکنم و فایل ها رو

    ولی افکاری ک تو سرم میچرخه

    مقایسه کردن ک بیشتر وقتا ک مچ خودمو میگیرم

    توجه ب نکات منفی اطرافیانم

    قضاوت کردن خودم و اطرافیانم

    اینکه مثلا کلی نمونه کار خوب دارم از کارم ی مورد کوچیک اشتباه میکنم ذهنم شروع میکنه ب جولان دادن ک تو اصن هیچی بلد نیستی

    همه چی وخراب میکنی

    و..

    وحسابی حالمو میگیره

    ولی امروز تونستم از پیش بربیام خداروشکر

    چیزی ک قبلا آرزوم بود انگار انجام بدم مرور آگاهی ها وقوانین

    و یادآوری اینکه من کلی کار عالی انجام دادم حالا این موردم اشتباه کنم اشکال نداره ی نکته جدید ازش یاد گرفتم

    نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا ن

    منظورم اینه فرکانس یادگرفتم حسمو خوب کنم با منطق واستدلال آوردن براش ساکتش کنم و یه نفس راحت بکشم

    این ی دستاورد بزرگ برای منه خداروشکر و نشون میده دارم رشد میکنم و خودمو بهبود میدم

    چقد این قانون فرکانس مهمه تقریبا هرفایلی میبینم استاد تکرارش میکنه

    واین نشونه اهمیتش هست

    گاهی ک ب گذشته خودم فک میکنم

    دقیقا علت تمام شرایط واتفاقات زندگیم بخاطر افکار نامناسب و محدودکننده احساس عدم لیاقت

    و اینکه تصوری ک از خودم داشتم چقد داغون بود

    و خداروصدهزار بارشکر الان خیییلی بهتر شدم ولی باز اول راهم وباید تا آخر عمرم ان شاالله این مسبرو ادامه بدم

    نکاتی ک متوجه شدم امروز:

    اینکه هیچ چیز شانسی نیست

    هیچ اتفاقی اتفاقی نیست

    جهان قانونمنده و هیچ تخطی واشتباهی در قوانین خدا وجود نداره

    من با طی کردن تکاملم و درک قانون تکامل دیگه عجله نمیکنم و از مسبر لذت میبرم و احساسم خوبه

    و مهم تربن قانون احساس خوب:اتفاقات خوب

    واحساس بد:اتفاقات بد

    و برای داشتن احساس خوب مداوم، باید ذهنمو کنترل کنم

    ک از طریق کنترل ورودی ها وتعذیه با ورودی سالم و مفید زودتر ب احساس خوب میرسم و رشد میکنم

    و اتفاقات وشرایط و موقعیت های خوب و ب زندگیم دعوت میکنم

    سپاسگزارم مریم جان عزیزم

    بابت این همه انرژی ک برای ما گذاشتین و میزارین

    درپناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    سلام به استاد توحیدی عزیز خودم

    الان تقریبا دوسال که با شما آشنا شدم و الان دارم روز شمار تحول زندگی رو مرور میکنم و روز ششم که انجامش میدم

    این فایلهای شما رو همون اویل آشنایی با شما خیلی زیاد گوش دادم و نمیدونم چرا ولی مثل وحی منزل میدونستمش با اینکه اون روزا به این خوبی شما رو نمیشناختم ..اما خدا رو شاهد میگیرم انگار صدای شما و حرفهای شما چیزی بود و حلقه گم شده ای بود که یه عمر دنبالش میگشتم،این فایلها رو شب روز گوش میدادم بطوری که همه کلافه بودن چرا بهشون اهمیت نمیدم و فکر میکردم مخم تکون خورده

    الان خودمو با دوسال پیش مقایسه میکنم زمین تا آسمون متفاوت شدم از هر نظر

    وقتی بحث وردی های ذهن میشه و میخوام به خودم امتیاز بدم انصافا نمره تقریبا 90 رو از 100 نمره میتونم به خودم بدم چون واقعا متعهد بودم براش

    تلوزیون تقریبا 3 ماه طول کشید بطور کلی حذف کردم ،دوستای ناباب همون روزای اول حذف شدن،شبکهای اجتماعی یکم بیشتر طول کشید ولی میشه گفت کلا حذفش کردم و فقط خودمو بسته بودم به فایلهای استاد ،حرفام فقط حرفای شما و قانون و اصل و فرع قانوانی دنیا

    بطوری که الان وقتی یه بحثی میکنیم با دوستان اولین چیزی که میاد به ذهنم بحث اصل و فرع بودن اون موضوع و ذهن من فقط میگرده دنبال اصل و این مدیون شما استاد دوسداشتنی هستم ..

    سپاسگزارم ازتون بابت هر کلمع نابی که از دهنتون بصورت دور و گوهر خارج میشه ..

    نمیگم لغزش نداشتم ولی تمام تلاش خودمو کردم و میکنم چون هر روز که میگذره بیشتر برام قانون حقیقت پیدا میکنه و مهر تصدیقش بر قلبم زده میشه ..

    بارها شده یه تصویری زیرو کردم تو شبکهای اجتماعی و محوش شدم و بطور جالبی به یه روز نرسیده همون اتفاق برام افتاد و هی قانون برام مرور شد و قوت قلب میگرفتم

    میدونم خیلی راه دارم که باید روش کار کنم ولی مطمئنم مسیرم درسته و باید با همین فرمون پیش برم و چه جای بهتر از اینجا و در این سایت الهی ..

    از خداوند درخواست همچین سایتی من دارم و میدونمم همین الانم درخواستم اجابت شده ولی باید تکاملم طی بشه با حال خوب ..و این سایت چیزی جز حال خوب نیست

    بازم ازتون ممنونم استاد عزیزم بخاطر تمام روزهای زندگیم که کنارم بودین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهرا رضایی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2379 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    روزشمار تحول زندگی من

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    ورودی هایی که به ذهنمون میدیم و کانون توجه ما اتفاقات اینده رو رقم میزنه صرف دونستن این قانون کمکی نمیکنه چون رفتارهای اکثر ما واکنشی هست و همه اینها درباور های ما نهفته است دراول کار باید روی افکار ورودی ها باور عادات خیلی کار کنیم و اصلاحشون کنیم‌ و خیلی چیزا رو اززندگی حدف کنیم شاید لازم باشه روند زندگی رو کند کرده و بیشتر تنها باشبم مطالعه و تحقیق کنیم اموزش ببینیم و افکار و رفتارمون .افکار عادات فرکانس هامون رو زیر ذره بین گذاشته و بازنگری کنیم وتحولی در افکار و رفتار بوجود بیاریم و بعد این شخصیت جدید و نوپا رو هرلحظه با کنترل ذهن و ورودی های خوب قوی تر کنیم بعد ی مدت اصلا نمیشه طور دیگه فکر کردو عمل کرد دقیقا فرکانس های فاسد رو میشناسیم و با حسمون تشخیص میدیم ازشون فاصله میگیریم و پسشون میزنیم . کلا انسان زود غافل میشه و دنبال لذات انی و سریعه این فاصله زمانی بین افکار و نتیجه معنولا فراموش میکنیم چرا این اتفاق خاصی برامون افتاد و ربط به شانس و.. داده میشود

    انتهایی برای ساختن باورهای خوب و کلا کار روی خودمون نیست و نباید اجازه رشد مجدد علف های هرز ذهن رو داد.

    شادو سلامت درپناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهستی خیرابادی گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد خانم شایسته عزیز

    ماهستیم که با توجه به کانون توجهمون زندگی خودمون و رقم می‌زنیم

    اگه من به چیزهایی که حالمو خوب می‌کنه وبهم احساس خوبی میده مثل زیبایی‌های که در زندگی دارم یا گوش دادن به یک آهنگ خوب یا سپاسگزاری کردن به خاطر داشتهام خوب این باعث میشه که من فرکانسهای خوبی به جهان هستی ارسال کنم وجهان هم اتفاقات وشرایط هم سنگ بااون رو وارد زندگیم می‌کنه

    ولی اگه من برعکس اینها عمل کنم وبه هر چرت و پرتی گوش کنم مثل اخبار ودیگر شبکهای اجتماعی که باعث نگرانی من میشه وگوش کنم به گله وشکایت اینم به مرور زمان شرایط واتفاقات از همون جنس وارد زندگیم میشه در اینجا ما باید آگاهانه توجهمون رو ببریم سمت چیزهایی که به ما احساس خوب میده ما باید با تعهد وبا جدیت بیشتر این مسیر رو ادامه بدیم تا بتونیم زندگی بهتری رو تجربه کنیم ولذتشو ببریم

    خدایا شکرت که هدایت شدم به این قسمت که واقعا منو بیشتر متعهد کرده که ادامه بدم

    از استاد عزیز هم سپاسگزاری میکنم

    روز هفتم از سفرنامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهیار کرمانی گفته:
    مدت عضویت: 771 روز

    سلام به بچه‌ها، دوستان، استاد عباس‌منش و خانوم شایسته. از تمام فایل‌هایی که توی این وب سایت گوش کردم، شاید وجه اشتراک همه اون‌ها این بوده که مواظب ورودی‌های ذهنت باش. اگه پایه و اساس این جهان این است که به ورودی‌های ما واکنش نشون میده، بنابرین با تغییر این ورودی‌ها، می تونیم اون واکنشه را پیش بینی کنیم یا طوری که دوس داریم، به وجود بیاریمش. حالا این وسط تنها راه تغییر اون ورودی‌ها هم اینه که نگاه کنیم توی زمینه‌های مختلف، با هواسی که داریم، به چه چیزهایی توجه می‌کنیم. من از پارسال دوست داشتم همیشه این ورودی‌های ذهن را کنترل کنم، یک پادکست گوش می‌کردم، تا چند ساعت یا یک روز هواسم به همه چیز بود و روز بعدش دوباره همون روتین همیشگی. شاید تغییر ورودی‌ها به نوعی تغییر عادت‌هامونم باشه. من تا به امروز عادت داشتم در روز چندساعتی توی شبکه‌های اجتماعی باشم، خودم را با موفقیت افراد مقایسه کنم، نقاط منفی خودم را بزرگ جلوه بدم و اون گفت وگوهای ذهنی همیشه جولان بدن. اینها به نوعی برای من عادت بوده و شاید چندساعت یا چند روز که فایل گوش می‌کردم هواسم بهشون بود، اما بعدش دوباره این عادت‌ها بودن که کنترل زندگیم را بدست میگرفتند و درنهایت من هیچوقت نمیتونستم ورودی‌های ذهنم را کنترل و اون نتایج دلخواهم را به‌وجود بیارم.

    بنابرین بعد از این‌که متوجه شدم بیشتر ورودی‌های نامناسب و منفی من قدرت گرفته از عادت‌های زندگیم هستند، تصمیم گرفتم از ریشه روی اون عادت‌ها کار کنم. شبکه‌های اجتماعی را کنار گذاشتم، سریالهای تلویزیونی را دنبال نکردم، تمرکزم را از پیش‌بینی آینده و نداشته‌هام برداشتم و برای هرکدوم از عادت‌های بد، یک جایگزین برای ترک اونها طراحی کردم. این از اولین قدم من بود. دومین قدم هم این بود که روی یک برگه بزرگ بنویسم “داری به چی توجه می‌کنی؟” و اگه احساس بدی داشتم، یعنی کانون توجهم نامناسب است. از اون جایی که عادت‌های بد هنوز وجود دارند و این رفتار که همیشه هواسم به مرکز توجهم باشه، هنوز تبدیل به یک عادت خوب و روتین روزمره نشده، بنابرین ممکنه یک جاهایی هواست نباشه و دوباره اون رفتارهای قدیمی کنترل را بدست بگیرند و ورودیهای بد بسازند. به همین خاطر این برگه همیشه جلوی چشمم هست و بهم یادآوری میکنه که هرلحظه، توی هر زمینه‌ای، با هواس مختلفم مثل دیداری، شنیداری، افکار و غیره، دارم روی چه چیزی تمرکز می‌کنم.

    تمرین من از این فایل این شد که عادت‌های بد خودم که داره ورودی‌های نامناسبی را میفرسته شناسایی کنم (مثل خودگویی‌های منفی، چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی) و بعد برای اون‌ها یک برنامه جایگزین بنویسم که بتونم بهترشون کنم. از طرفی یک برگه بزرگ جلوی چشمم میزنم با مظمون “الان داری به چی توجه می‌کنی؟” و همیشه نگاهم بهش باشه تا بتونم ذهنم را توی مسیر درستی نگه دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: