غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2908 روز

    استاد عزیزم. خانم شایسته عزیز.

    من چندین بار این فایل رو گوش داده بودم اما ازش خلاصه برداری نکرده بودم. این بار که نکاتش رو برای خودم دقیق یادداشت کردم متوجه یه نکته ای شدم و اون هم اینه: وقتی ما فیلمی رو چندین بار میبینیم یا کتابی رو چند بار میخونیم، اکثرا اینطور هستند که مطالبش تو دور دوم یا سوم به نظرمون تکراری میاد و دیگه اون تاثیر اولیه رو روی ما نداره. اما فایلهای استاد دقیقا برعکس هستند. من هر چقدر که بیشتر بهشون گوش میدم انگار مطالبش به نظرم جدیدتر و تاثیرگذارتر میرسه. مثل قضیه همون قالی کرمان میمونه.

    این فایل هم که یه غذای خیلی خوشمزه و متفاوت برای من بود. اینها هم نکاتی هست که من با کمک استاد و توضیحات خانم شایسته وارد ذهنم کردم:

    – باید یه اهرم رنج و لذت برای کنترل ورودی های ذهن بسازیم. باید به همون اندازه که برای غذای جسم وسواس به خرج میدیم، برای غذای روحمون هم وسواس داشته باشیم: یعنی تمام آنچه در موردش صحبت میکنیم، میشنویم و به یاد میاریم. اینها همون غذاهای ذهن و باورهای ما هستند که باورهای ما رو قدرتمندتر یا محدودتر میکنن.

    – در واقع باید یه ایستگاه بازرسی برای ورودی های ذهن بسازیم. هر ورودی ای که ما رو غمگین میکنه یا میترسونه و در یک کلام حس بدی به ما میده، مثل یک غذای سمی برای جسم، نباید وارد ذهن بشه.

    – افراد زیادی به تغذیه ذهن اهمیت نمیدن در حالی که تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا نتیجه کانون توجه ما و ورودی هایی هست که به ذهنمون راه دادیم. اتفاقات زندگی ما و افرادی که وارد زندگی ما میشن همسنگ با اساس فرکانس های ارسالی ماست.

    – واقعا چرا باید ساعتها پای اخبار بشینیم؟ چرا باید ساعتها در مورد مشکلاتمون گله و شکایت کنیم و با دیگران در موردشون صحبت کنیم؟ چرا مرتبا با افرادی که از اوضاع بد اقتصادی می نالن همراه میشیم؟ چرا ساعتها پای فیلمهایی میشینیم که تمرکزشون روی کمبوده؟ چرا آهنگها و مطالب کتابهایی رو وارد ذهنمون میکنیم که نامناسبن؟

    – بیمار شدن ذهن به واسطه باورهای محدودکننده خودش رو به شکل بدهی و روابط پرتنش و جسم بیمار نشون میده.

    – توجه به همر ورودی مسموم یعنی ارسال فرکانس یه ناخواسته دیگه که ناخواسته های بیشتری رو وارد زندگی ما میکنه.

    – تنها راه خروج از این چرخه معیوب تغذیه ذهن با غذای مناسبه.

    – باید ذهنمون رو در معرض ورودی هایی قرار بدیم که احساس بهتری به ما میده و ما رو سپاسگزارتر میکنه.

    – دلیل اینکه اکثر افراد به تغذیه روح اهمیت نمیدن اینه که غذای نامناسب سریع تاثیرش رو روی جسم نشون میده اما یه مقدار طول میکشه که ورودی های ذهن اثرشون رو روی زندگی ما بگذارن. به خاطر همین فاصله زمانی خیلی ها نمیتونن ارتباط دقیقی بین ورودی ها و فرکانس ها و اتفاقات زندگیشون برقرار کنن و اون رو به مسائلی مثل بدشانسی و خواست خدا و قسمت و غیره ربط میدن. در صورتی که دلیل اصلی فرکانسهای خودشون بوده.

    – خود خدا بارها به شکلهای مختلف گفته که اتفاقات زندگی ما به واسطه چیزهایی رقم میخوره که از پیش فرستادیم. خدا بر بندگانش ظلم نمیکنه.

    – باید تمام وجودمون و تمرکزمون رو روی ساخت باورهای قدرتمندکننده بزاریم. در این صورت از در و دیوار ثروت و سعادت و خوشبختی و موفقیت و سلامتی برای ما میباره. (استاد عاشق این یه قسمت صحبتهاتون شدم)

    – وقتی ما آهنربای ثروت و عشق و سلامتی و موفقیت بشیم انرژی و اتفاقات از این جنس رو به زندگیمون دعوت میکنیم.

    – در یک کلام: تمام اتفاقات به خاطر کانون توجه ما رقم میخوره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  2. -
    علی ش گفته:
    مدت عضویت: 2700 روز

    بنام خدای عزیزم

    امروز به روز هفتم سفرم رسیدم. انشالله به یمن این عدد مقدس زندگی همتون پر برکت باشه. استاد در این فایل گفتند غذای منفی به روح سریع تاثیر نمی گذاره تا متوجه بشیم افکار منفی با زندگی ما چکار می کنند. واقعا افکار منفی در گذر زمان خودشون رو نشون می دهند. یکی از انرژیهای منفی که من آگاهانه و با علاقه به زندگیم وارد می کردم اخبار بود. اخبار بی سی فارسی و منوتو و صدای آمریکا. تمامشون سعی می کنند زندگی در ایران رو مزخرف و سخت نشون بدن. من اصلا کای ندارم که که چه کسی معتقد است زندگی در ایران سخت است یا نیست. اگه کسی باور کنه زندگی سخته زندگی براش سخت می شه و اگه کسی باور کنه زندگی سخت نیست زندگی براش آسون می شه. مگه استاد نگفتند در سال 88 وسط اون همه اعتراضات و راهپیمایی و تظاهرات تنها کسی که سمینارهاش بدون مشکل برگزار شد خودشون بودند؟ چرا؟ چون باور کرده بودند که زندگی سخت نیست و زندگی هم روی خوبشو به ایشون نشون داد. من سالها همه اخبار بی بی سی و به خصوص گفتگوهای دونفره بی بی سی و صدای آمریکا و منوتو رو تماشا می کردم. در همه اون سالها ناخواسته آدمهایی سر راهم قرار می گرفتند که یا پولم رو می خوردند یا اگه پروژه رو تحویلشون می دادم پولش نصفه و نیمه به دستم می رسید یا اصلا نمی رسید. تازه اون نصفه و نیمه هم با رنج و مرارات و تلفن و پیگیری. اگه به کسی پول قرض می دادم باید برای پس گرفتن پول خودم دهها باز زنگ می زدم و بعدش فحش هم می خوردم. باورتون می شه؟ در محل کار ثابت هم که داشتم واقعا کاری به کار کسی نداشتم اما همش زیر ذره بین بودم و پشت سرم حرف می زدند و مدیر یا سرپرست یا همکاران زیر آبمو می زدند. همش می گفتم خدایا من به کسی کار ندارم چرا همه به کار من کار دارند. باورم شده بود اگه کسی برای برداشتن یک لیوان آب باید یک بار یک مسیر رو بره من باید سه بار برم و اون هم با درد سر. واقعا دلیلش رو نمی دونستم چرا. قریب به 18 سال همه طرحهایی که به نهادهای مربوطه می دادم رد می شد. باورتون می شه ؟ 18 سال. یک عمره. یک روز از برادرم پرسیدم می دونی چرا من طرحهام به ثمر نمی رسن؟ پاسخ دادن در ظاهر تو پولی برای اینکه خودت طرحهای خودت رو بسازی نداری. ظاهرش درست بود. اما واقعا درباره قانون جذب و به صورت عمیق و قانون تمرکز و قانون حس خوب = نتیجه خوب چیزی نمی دونستم. تا اینکه در سال 97 تلخ ترین اتفاق زندگیم رخ داد. البته الان بعد از دو سال ایمان دارم اتفاقا شیرین ترین اتفاق زندگیم بوده. بااینکه در ظاهر تقریبا همه دارایی احساسی و 80 درصد دارای اقتصادیم رو از دست دادم. الان که دارم به قانون مسلط می شم می بینم اون اتفاق ناگوار درواقع سبب واضح شدن خواسته ام شد. اینکه من از زندگی دقیقا چی می خوام و چجوری باید بهش برسم. اینکه من از یک رابطه عاشقانه چی می خوام و چطور باید بهش برسم. اینکه من از رابطه با خداوند و خودم چی می خوام و چطور باید به رابطه خوب با خدا و خودم برسم. یک سال اول به این گذشت که تمرکزم رو از اون اتفاق تلخ بردارم. واقعا یک سال گذشت. سال دوم خیلی بهتر شد و در طول روز 20 تا 30 درصد زمانم به فکر به اون اتفاق تلخ می گذشت. الان در سال سوم هستم و حدود 10 درصد یا کمتر از وقتم ذهنم درگیر اون اتفاق تلخه. حقیقتا الان که تمرکز بیشتری روی رابطه خوب با خدا و خودم دارم اتفاقات عالی زندگیم خیلی زیاد شدن. اتفاقات خوب زندگیم بدون سختی اتفاق می افتند. تماسهای کاری خوب. روابط کاری خوب. محل کار خوب. همکاران خوب. واقعا همش رو مدیون خداوندم که منو به این مسیر هدایت کرد تا بفهمم علی به جای فکر کردن به چیزهایی که آزارت می دن روی چیزهایی که داری و نیز اتفاقاتی که دوست داری رخ بدهند تمرکز کن. تاثیرش شگفت انگیزه. اگرچه هنوز همین ده درصد هم باید از بین بره و اصلا به افکار منفی اجازه ورود ندم اما برای کسی که 37 سال به شیوه سابق زندگی کرده زمان دادن برای تغییر اساسی شیوه زندگیه طبیعیه. فقط می تونم بگم خدارو شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  3. -
    هادی سهامی گفته:
    مدت عضویت: 3859 روز

    به نام خدای قوانین تغییرناپذیر

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و خونواده عزیزم

    خدارو هزاران مرتبه شاکرم که مدارم با مدار و فرکانس سفرنامه یکی شد و من هرروز دارم روی فایل های سفرنامه کار میکنم و خیلی تغییرات بزرگی در زندگیم ایجاد شده که نتیجه کلی شون آرامش درون هست که با خیال راحت گام برمیدارم و نگرانی ندارم چون میدونم هرچی هست رو خودمون خلق میکنیم پس خودم روی باورهام کار میکنم تا خالق زندگیم باشم.

    این روزا که توی سفر زیبای آگاهی ها هستم . دارم هرروز نشانه هارو میبینم. شاید باورتون نشه دوستان ، هرفایلی از سفرنامه رو از استاد گوش میدم ، همون روز خدا با نشانه هاش بهم ثابت میکنه که حرفای استاد درسته.

    خدایا شکرت

    داشتم فایل غذای روح رو گوش میدادم سرکارم، چون من همیشه هندزفری گوشمه و ورودی هامو تنظیم کردم روی حرفای استاد. بعد واسه یه لحظه هندزفری رو برداشتم که چایی بخورم.

    یهو چندتا از همکاران که داشتن باهم از این بحث های بیهوده در مورد اوضاع مملکت میگفتن، یکیشون به اون یکی گفت : همه ما بازیچه دست سه تا کشور هستیم . فلانی و فلانی و فلانی !

    منم سریع بدون تعلل هندزفری رو گوشم گذاشتم چون نمیخواستم از این غذاهای فاسد وارد ذهنم کنم . چون میدونم این ورودی ها حتی اگه نخوایم باعث فاسد شدن افکارمون و توجهاتمون میشن.

    همون لحظه به خدا گفت ، خدایاشکرت که سریع نشانه های فایل استاد رو برام میفرستی و تایید میکنی که تو مسیر درست هستی.

    این روزا که با تعهد غیرقابل مذاکره دارم روی باورهام کار میکنم و ورودی های ذهنیم رو تنظیم میکنم خیلی اتفاقات عالی برام رخ داده.

    یه اتفاق جالب دیگه که برام رخ داد امروز این بود که با یه کار یه ساعته واسه یکی از دوستام و دریافت دستمزدش به اندازه حقوق کارمندیم کسب درآمد کردم در عرض یه ساعت .

    آره وقتی روی باورهات کار کنی . ثروت هم مثل آب روان راهشو توی زندگیت باز میکنه. تو نگران نباش این جزیی از زندگیه . ولی خیلی از ماها خودمون با باورهامون جلوی این جریان نعمت هارو میگیریم

    ………………

    خدایا شکرت ، خدایا شکرت ، خدایا شکرت

    خیلی دوستتون دارم

    از خدا واستون شادی ، سلامتی ، عشق ، خوشبختی ، ثروت و غذاهای خوشمزه واسه روح و جسمتون خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2680 روز

      سلام به هادی عزیزم. آفرین به شما. دمت گرم به خاطر اینکه انقدر خوب ورودی های ذهنت رو کنترل میکنی و نشانه های خداوند رو درک میکنی. اینکه تونستی در عرض یکساعت دستمزد عالی به اندازه کل حقوقت رو دریافت کنی موفقیت بزرگی هست و به خاطر این موفقیت بهت تبریک میگم. هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی دوست عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Ali reza nasabi گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    غذای روح

    سلام به فرمانروای کل عالم، ربّ العالمین

    سلام به استاد و خانم شایسته

    سلام به دوستانم در سایت بینظیر عباسمنش

    خدایا این استاد در چه سطحی از آگاهی قرار دارد که حتی از غذا خوردن خودش هم درس می گیرد و برای دانشجویانش فایل ضبط میکند و آموزش میدهد ، که همانطور که به غذای جسم اهمیت میدهید به غذای روح خود هم اهمیت بدهید .دقیقا یادم نیست کی چه درخواستی از خدا داشتم که من رو با استادم هم فرکانس کرد و در مدار این استاد قرار داد (اما یادم می آید داستانی شنیدم در مورد شاگردی که می خواست درست زندگی کردن را بیاموزد و به سختی خود را به استادی رساند ، مدتی گذشت اما احساس میکرد با در کنار استاد بودن چیزی یاد نگرفته ، یک روز با حالت گلایه از استاد پرسید ، پس کِی رمز و راز زندگی کردن را به من یاد میدهی ؟ استاد شاگرد را به کنار رودخانه برد و سرش را زیر آب کرد ، هرچه شاگرد دست و پا زد استاد توجهی نکرد و در لحظات آخر سر او را زیر آب بیرون کشید و به شاگرد گفت: نفس بکش؛ . استاد پرسید موقعی که سر تو زیر آب بود چه چیزی را بیشتر از همه می خواستی ؟ شاگرد گفت میخواستم نفس بکشم ، فقط نفس بکشم . استاد گفت برای درک رمز و راز زندگی باید مانند موقعی که می خواستی نفس بکشی و هیچ چیز دیگری نمی خواستی ، لَه لَه بزنی و تشنه آموختن باشی ).زمانی که این داستان را شنیدم به خدا گفتم : خدایا من هم تشنه ی شنیدن و آموختن قوانینی هستم که در عالم روح و ضمیر ناخودآگاه اتفاق می افتد و زندگی ما را رقم می زند و میخواهم خوب و ثروتمند و در آرامش زندگی کنم .نمی دانم چقدر طول کشید که با این استاد محشر آشنا شدم که هر لحظه ی زندگی اش درس و آموزش است ، اما میدانم که تکامل را طی کردم تا لیاقت ورود پیدا کردم . در فایل امروز در مورد غذای روح صحبت شد و شباهت با غذای جسم و این که چه غذاهایی برای روح خوب است و چه غذاهایی بد . داشتم فکر میکردم که تنها ورودی غذای جسم ، دهان است ، که حتی ما برای این ورودی فعل خوردن و آشامیدن را به کار میبریم ، یعنی ما هیچ وقت نمی گوییم آب و غذا را بو کردم سیر شدم ، یا صدای آب و غذا را شنیدم سیر شدم ، یا آب و غذا را دیدم سیر شدم ، فقط باید خورده یا نوشیده شود تا مواد غذایی به بدن برسند یعنی تنها ورودی اصلی غذای بدن دهان است و حال بینایی ، بویایی و چشایی به کمک دهان می آیند تا ما ورودی خوب و سالمی برای بدن داشته باشیم تا از خیلی از بیماری ها در آینده جلوگیری شود و اگر بی توجه به اخطارهای داده شده غذای نامناسب را بخوریم ، بدن خیلی سریع واکنش نشان میدهد و نتیجه ی انتخاب اشتباه و بی توجهی به اخطارها را با دل درد ، حالت تهوع و … نشان میدهد این اتفاقات و واکنش های سریع در دنیای فیزیکی و جسم فیزیکی ما رخ میدهد (قانون کنش و واکنش).

    اما غذای روح و ذهن یا به عبارتی ضمیر ناخودآگاه از کجا تامین میشود ؟ استدلال من این است که چون روح بزرگتر و قوی تر است پس باید ورودی های بیشتری برای خوراک رساندن داشته باشد . بله واقعیت همین است روح از چند ورودی مختلف تغذیه می شود . یکی از ورودی های بزرگ ، چشم ها هستند . هر چیزی را که می بینیم چه خوشایند و چه ناخوشایند همگی جزء غذای روح محسوب می شوند که حتی شاعر هم در مورد چشم ها این را گفته که (ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بینه دل کنه یاد ) و مثالی که برای این ادعا می توانم بزنم این است که اگر من در مورد کوه های پوشیده از درخت و سرسبزی صحبت کنم شما در ذهن خود این تصاویر را میبینید با وجود اینکه الان در آن مکان نیستید و در واقعیت آن منظره را نمی بینید .

    دومین ورودی روح گوشها هستند . ما ، هر صدایی که می شنویم و به هر مطلبی گوش میدهیم با این کار به روح و ذهن خود خوراک می رسانیم و شنیده های ما بارها و بارها در ذهن مرور می شود ، تجزیه و تحلیل می شود و در موردش فکر می شود ، مثالی که برای این مورد می توانم بزنم این است که اگر من بگویم صدای خوش اذان استاد موذن زاده یا صدای خوش ربنای استاد شجریان قبل از افطار ماه رمضان ، آن صدا ها در گوش شنیده می شود با وجود این که همین الان آن صداها پخش نمی شود .

    سومین ورودی بینی است ، زمانی که ما چیزی را که بوی خوشی دارد را بو می کنیم و حس خوبی داریم ، یعنی داریم به روح غذای مناسب میدهیم و مثال این مورد هم اگر من بگویم عطر دلپذیر گلاب همه بوی خوش گلاب را حس می کنند . حتی شنیدم که حضرت محمد (ص)همیشه خوش بو و عطر زده بوده اند و مبلغی را برای خرید عطر در نظر میگرفتند.

    چهارمین ورودی زبان است ، زمانی که غذای خوشمزه ایی را می خوریم و می چشیم و لذت می بریم از طعم فوق العاده آن ، یعنی غذای خوب برای روح و مثال این مورد اگر من بگویم طعم تُرش و فوق العاده لیمو ترش ،همه این طعم را در دهان حس می کنند و حتی دهان پر از آب می شود ‌.

    پنجمین ورودی روح ، قدرت لمس و پوست انسان است. اگر چیز لطیف و خوشایندی را لمس کنیم و حس خوشی داشته باشیم یعنی غذای خوب ، برای روح ، و مثال این مورد اگر من در مورد نرمی و لطافت پنبه صحبت کنم ، همه آن لطافت و نرمی را حس می کنند . قطعا این مثالهایی که زده شد در جسم و بدن ذخیره نشده بلکه در حافظه ی روح ذخیره شده است . حالا با این همه ورودی که برای غذا رساندن به روح و ذهن خدا در اختیار ما گذاشته ، چه نوع غذایی برای روح تهیه می کنیم؟ و به خوردش میدهیم ، و انتظار چه خروجی داریم؟ دوست بزرگی مثال جالبی در این مورد میزد ، میگفت : تصور کن شما صاحب بزرگترین و مدرن ترین و به روز ترین کارخانه ساخت کنسرو لوبیا در دنیا هستی و خود شما هم مسئول خرید مواد اولیه برای این کارخانه ، حالا شما لوبیاهای خراب و کرم خورده و نا مرغوب تهیه کنی و یا هرچیزی باشد ، جز لوبیا . به نظر شما خروجی و محصول این کارخانه چه چیزی از آب در می آید؟ قطعاً آن محصولی که دوست داشتی تحویل نمی دهد با وجود اینکه بهترین و مجهزترین ماشین آلات را در اختیار داری ، پس مشکل کجاست ؟ بله درست است از ورودی و مواد اولیه ی نامرغوب است . در مورد بدن و جسم و ورودی آن که دهان بود خدا سیستمی قرار داده که به کمک ، رنگ و جلوه غذا ، بوی غذا و طعم آن می توانیم به این تشخیص برسیم که غذا احتمالاً خوب است یا نه ، اما برای روح با این همه ورودی و وسعت چطور متوجه شویم؟ خدا برای کنترل کیفیت غذای روح هم سیستم احساسات را قرار داده ، که هر چه که میبینیم ،می شنویم ، بو می کنیم ، مزه و لمس می کنیم اگر احساس خوبی برای ما داشت ، یعنی ورودی خوب و اگر حس بدی داشت یعنی ورودی نامناسب . احساس خوب و مثبت شامل: امید ، شادی ، اشتیاق ، عشق و ایمان است . و احساس بد و منفی شامل : ترس ، نگرانی ، خشم ، اضطراب و ناامیدی است و بقیه ی احساسات مثبت یا منفی به نوعی زیر مجموعه ی این احساسات هستند . واقعا در طول روز ما چه نوع غذایی برای روح و ذهن تامین می کنیم ؟ من روش ساده ایی را از استاد یاد گرفتم ، هر چیز خوب و خوشایندی که می بینم ، می شنوم ، بو می کنم و لمس می کنم ، اولین چیزی که در دلم می گویم یا به زبان می آورم شکر خداست یا می‌گویم بَه بَه چه زیباست ،چه مطلب خوبی شنیدم ، چه بوی خوشی ، چه مزه ی خوبی و چه لطیف و دوست داشتنی و هر طور بتوانم تحسین می کنم ومی گویم خدایا من تصدیق می کنم این نعمت ، ثروت و برکت را ، خدایا شکر ، الحمد لله ربّ العالمین . یا اگر ماشین مدل بالایی ببینم یا خانه زیبایی می بینم یا کسب و کار موفقی می بینم یا حتی بدن زیبایی را می بینم به همان صورت عمل می کنم ؛ گاهی چند ورودی برای غذای ذهن و روح با هم کار می کنند ، مثلا زمانی که گل سرخ ( گل محمدی ) میبینم ، رنگ صورتی فوق العاده اش ، عطر بینظیر گلاب و لطافت گلبرگهایش من را به وجد می آورد ، فقط می گویم خدایا شکر بابت آفرینش این گل زیبا و تصدیق میکنم این زیبایی و بوی خوش و لطافت را ، خدایا شکر . بله این روش ساده ایی است که من یاد گرفتم ، و واقعا احساس خوبی دارم خدایا شکر .

    و زمانی که نسبت به چیزی حس بدی دارم ، به آن توجه نمی کنم و اینجاست که دوباره آگاهانه سعی می کنم توجه ام را به سمت زیبایی ها جلب کنم . حال با توجه به دنیای فیزیکی و واکنش سریع بدن ، دردنیای متافیزیکی و نا مرئی واکنش ها به سرعت دنیای فیزیکی نیست و نتیجه ورودی ها و کانون توجه ما در روزها ، هفته ها یا ماههای بعد به صورت اتفاقات خوشایند و نا خوشایند در زندگی رخ میدهد ولی چون بین افکار و ورودی ها با اتفاقات فاصله زمانی است اکثرا تشخیص داده نمی شود که این اتفاق دقیقا بخاطر همان کانون توجه و فرکانس ارسالی خودمان است . و این است که اکثر انسانها به سمت شرک و خرافه پرستی کشیده می شوند و متوسل به جادو و جَنبل می شوند ، اما اصل مطلب که همان ( به هر چیز توجه و تمرکز کنی در زندگی اتفاق می افتد ) را درک نمی کنند . با توجه به آموزشهای استاد ، برداشتهای خودم را از غذای روح و غذای جسم بیان کردم و این که تلویزیون ، اخبار ، مجلات ، روزنامه ، حرف مردم کوچه و بازار ، شبکه های اجتماعی و …. جزء بدترین ورودی ها و غذاها برای روح و ذهن هستند .

    اما سئوال اینجاست که ما وقتی این ورودی ها را حذف می کنیم چه چیزی جایگزین این ورودی ها کنیم ؟ اجازه دهید در این مورد مثالی بزنم . زمانی که ما سر سفره هستیم و انواع و اقسام غذاهای خوشمزه سر سفره هست ، ما از هر کدام هر چقدر که دوست داریم می خوریم و سیر می شویم ، اما اگر در سفره غذای کمی باشد و ما را سیر نکند به ناچار به یخچال سَرَک می کشیم و هر چیزی که پیدا شود می خوریم تا احساس سیری کنیم . در مورد روح و ذهن هم داستان به همین شکل است وقتی که ما ورودی و غذاهای نامناسب را حذف میکنیم باید روح و ذهن را تغذیه کنیم تا مثل جسم ، سالم و سرزنده باشد . استاد با توجه به لزوم خوراک رساندن به روح و ذهن در سایت عباسمنش صدها فایل هدیه و صدها محصول فوق العاده را قرار داده اند که به نظر من در فایلهای دانلودی یکی از قوی ترین و خوشمزه ترین و عالی ترین غذاهای روح فایلهای توحید عملی است که حداقل چندین ماه غذایی عالی برای روح است ، بعد فایلهای سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت که تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت دارد و تمام فایلهای دانلودی دیگر که هر کدام رنگ و بویی خاص خود را دارد . تازه اینها فقط فایلهای هدیه استاد به ما دانشجویان بوده ، محصولات که دیگر شاهکاری برای خودش است . البته من فعلا فقط از کتابهای استاد و فایلهای هدیه استفاده کردم . و وقتی استاد به صراحت اعلام میکند که من بعد از امتحان هزار راه ، به این راه که بهترین و زیباترین است رسیدم ، پس دیگر بحثی ندارد و باید اجرا شود. این زیبا و دوست داشتنی نیست که به هر چیزی که برایت خوشایند است توجه و تمرکز کنی بیشتر در زندگیت وارد می شود؟ هر چیزی را که دوست نداری اصلا ولش کن بهش توجه نکن.

    در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      sara گفته:
      مدت عضویت: 1867 روز

      سلام اقای علیرضا .. چقدر کامنت تاثیرگذار و فوق العاده ای نوشتید

      من تابحال کامنت کسی رو ریپلای نزده بودم (فقط لایک میکردم)

      درک شما از قانون (ورودی ها) و تحلیل قشنگ شما و مقایسه ای که بین ورودی های ذهن و غذاخوردن داشتید برای من شگفت انگیز بود

      بخصوص اونجاییکه گفتید وقتی ما به اندازه کافی از غذای سالم نخوریم بالاخره باید سیر بشیم و ممکنه با غذای ناسالم بخوایم معده رو پر کنیم

      و این تشبیه زیباتون ک دقیقا ذهن ما هم همینطوره و اگر اون رو با ورودی های خوب (درجهت اهدافمون) پر نکنیم با ورودی های نامناسب پر میشه

      درواقع ذهن مثل یک دستگاه مکنده قوی ، ورودی هایی که از گوش و چشم و بینی و حس لامسه و چشایی دریافت میکنه رو میکشه و جذب میکنه و ساعتها در حال تجزیه تحلیل اون ورودی هاست.

      یه صحبت کوچولو با استاد نازنینم دارم که اگر این کامنت رو میبینند بخونند

      شبکه های مجازی خیلی بستگی داره که ما چطور ازشون استفاده کنیم .. من برای تمرکز روی نکات مثبت سراغ پیج بلاگرهایی میرم که مقیم کشورهای خوب دنیان و آزادی مالی و روابط و عشق تو زندگیشون هست و واقعا از دیدن حس و حالشون لذت میبرم(بخصوص بلاگرهایی که شبیه تر به خودم هستن)

      وقتی جشن های سالگرد ازدواج و یا احساس خوبشون نسبت به بچه اشون و یا ثروت و ماشین عالی و حس خوب و دریافت میکنم لذت میبرم و تحسین میکنم

      اتفاقا از وقتی که روی ذهنم کار میکنم تو شبکه های اجتماعی هم احساس خوب رو جذب میکنم.

      درهرحال شاد باشید و مانا

      به شما دوست عزیزمم تبریک میگم سعادت مند باشید خدایارونگه دار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Ali reza nasabi گفته:
        مدت عضویت: 2058 روز

        سلام به همکلاسی خوبم

        ممنونم که افتخار این رو داشتم که اولین کسی باشم که براش کامنت میزاری و قطعن دوستان خوب زیادی هستند که درک فوق العاده تری نسبت به قوانین داشته باشند .

        حس خوب ، حس خوب و حس خوب نسبت به همه چیز معجزه ست

        فقط توی مسیر بمون و هر روز فایلهای استاد رو ببین .

        در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2680 روز

      سلام به علیرضا عزیزم. چقدر لذت بردم از کامنتت. اون قسمتی که ورودی های جسم و روح رو با هم مقایسه کردی و در مورد شنوایی بینایی بویایی و لامسه و کلام صحبت کردی و مثال زدی بسیار پند آموز هست که ورودی ها چطور دارن عمل میکنن. واقعا به خاطر اینکه خداوند به ما لطف داشته و لیاقت حضور در این سایت فوق العاده رو داده سپاسگزارم و از اینکه این فرصت رو در اختیار من قرار داده تا روی خودم کار کنم بی نهایت ممنونم. از شما سپاسگزارم که به خوبی به قوانین عمل میکنی و کامنت فوق العاده ات را برایمان گذاشتی. نکته زیبای بعدی کامنت شما مثالی هست که در خصوص درس استاد به شاگرد زدی که گفت پس کی دروس زندگی به من آموزش میدهی؟ و سرش را زیر آب کرد و نگه داشت و بعد سرش را بیرون آورد و گفت آن زیر به چه فکر میکردی و چه چیزی را میخواستی؟‌ گفت نفس. فقط میخواستم نفس بکشم و گفت برای درک و یادگیری قوانین زندگی هم باید همینقدر تشنه و طالب باشی. خدایا چنین تشنگی ای را در من ایجاد کن که لحظه به لحظه به دنبال درک و اجرای قوانین زندگی ات باشم زیرا ارزشش را دارد رنج ها را از من دور کرده و لذت و زیبایی و نعمت هایت را وارد زندگی میکند. زیبایی دیگر کامنت شما آن قسمتی بود که در خصوص کارخانه لوبیاسازی با بهترین تجهیزات صحبت کردی که اگر همان کارخانه مواد اولیه نامرغوب یا مواد نادلخواه دیگری را به عنوان ورودی به بهترین ابزار دنیا بدهد خروجی اش غیر دلخواه هست. پس اگر ما هم به بهترین ابزارهای خداوند یعنی ذهن و مغزمان ورودی نامناسب بدهیم همین بهترین ابزار خروجی نامناسب و نادلخواهی را ایجاد میکند پس باید ورودی های سالم و عالی و لذیذ و همجهت با خواسته هایمان بدهیم تا اتفاقات عالی و دلخواه برایمان رخ دهد. خدایا شکرت از شما دوست عزیزم سپاسگزارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Ali reza nasabi گفته:
        مدت عضویت: 2058 روز

        محمد صادق جان سلام

        خوشحالم که کامنت من رو خوندی و استفاده کردی من فقط قصد و نیتم گسترش آگاهی های این سایت الهی بوده و خود خدا هم کمکم کرد و داستان ها و مثالها رو به یادم آورد.

        در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2680 روز

      سلام به آقا علیرضا فوق العاده

      بسیار نکات زیبا و عالی ای رو گفتی. به خصوص در مورد اون کارخونه که اگر کارخانه دار مواد اولیه کرم خورده تهیه کند با بهترین ابزار کارخانه هم خروجی محصول فاجعه هست. بنابراین مهمترین چیز دادن ورودی مناسب به کارخانه زندگی یعنی ذهن هست.

      ماشاالله. آن قستی که گفتی که وقتی نازیبایی ببینم توجه ام را از روی آن برداشته و به زیبایی ها توجه میکنم بسیار فوق العاده هست. آفرین به مهارت شما.

      در خصوص سیستم احساسات عالی گفتید که ورودی نامناسب حس بد (ترس نگرانی اضطراب شک تردید بی ارزشی و ..) و ورودی مناسب حس خوب ایجاد میکنه امیدواری شجاعت جسارت لیاقت آرامش شادی

      هر روز به سمت زیبایی های بیشتر و ورودی های بی نظیر تر هدایت بشی و زندگیت را عالی بسازی. خدانگهدار و راهگشای مسیر باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3815 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    خدا را سپاسگزارم که این چند هفته خیلی بیشتر از شما مطالب آموزنده به دست من میرسد

    و دیدن شما باعث میشه من در هر حالتی که هستم لبخند بر لبانم جاری بشه و هرچه بیشتر به شما و گفته هاتان توجه بیشتری میکنم شور و شوق و لذت در من بیشتر میشود

    باز هم مثل همیشه با موضوعی که بسیار به آن نیاز داشتم حضور پیدا کردین

    واقعا جای تعجب داره یعد از یک سالی که من مستمر با شما همراه شدم از یک ماه قبل دچار تداخل افکار شدم و یکسری افکار منفی که ریشه در فعالیتهای گذشته من داشت به سراغم اومده بود و خیلی تو این یک ماهه اخیر اذیت شدم و بعد از یک سال یک سرماخوردگی رو تجربه کردم که برام یک زنگ خطر بود

    و به لطف خدای مهربان و حضور به موقع شما با چندتا فایل اخیر شما تونستم خودم رو جمع و جور کنم و مجددا به مسیرقبلی برگردم

    و این فایل آخر در اصل اتمام حجت شما برای من بود که باید به افکارم و ورودی خودم بیش از پیش توجه کنم

    از شما تشکر میکنم که هرجا که هستی به فکر هنرجویان خودت هستی

    و دیدن شما با چهره ای بشاش و خندان در محیطهای زیبا و جذاب خیلی به من انرژی میده

    از خداوند متعال درخواست میکنم همیشه سلامت و ثروتمند و خوشحال باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  6. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    بنام خالق زندگی

    ?روز هفتم سفرنامه(خداشناسی)?

    سلام بروی ماهتون ??

    فایل غذای روح چگونه تامین میشود:

    ?????????

    کاش آنقدری هم ک ب غذای شکممون اهمیت میدادیم ب غذای روحمون هم میرسیدیم!

    برای اینکه بدونی چه نوع غذایی ب ذهنت دادی ،یه نگاه ب وضعیت زندگیت کن !

    رخساره زندگیت روببین !

    عمق فاجعه رو متوجه میشی .

    . . . .

    ناراحت نشو ، نمیدونستی ،آگاه نبودی

    از حالا شروع کن غذای خوب به ذهن زیبات بده

    همانطورک بدن ما میتونع خودشو بازیابی کنع ،ذهنت هم این توانایی رو داره .

    کافیه غذای ک سالم و پراز انرژی هست ب خوردش بدیم

    و نگاه کن عکس العملشو در زندگیت

    اگر اوضاع خوب بود بدون کارتو خوب انجام دادی .

    من کسی بودم ک شب و روزم تو فضای مجازی تلگرام و گروح ها میگذشت

    تمام وقتم رو بیهوده میگذروندم وسرمو مثل کبک زیر برف کرده بودم

    من همان دختری بودم ک شب و روز درگروح ها حرف و سخن بیهوده میگفتم

    و روحم ازین وضعیت آزار میکشید ،خسته شده بودم

    بارها همین روح من و ازین گروح ها بیرون کشید اما بعلت حس بی ارزشی ک داشتم بعلت عدم کنترل ذهنم ب مسیر قبل برگشتم .

    آن وفت ها ک شما استادنازنینم رو نمیشناختم ،شما نبودید اما روحم پرمیکشید بسمت مثبت اندیشی ،بسمت شما .

    سردردهای سرسام آور

    بدن درد های همیشگی

    سرماخوردکی های ک تمامی نداشت

    پوست خشک صورتم ک ازخشکی زیاد قرمز میشد

    و هزاران درد دیگر ک حتی ب یادشان نمی آورم ،عوارض آن غذاهای بد روحی بود

    این تن بی گناهم داشت تقاص آشغال های ک بحوردش میدادم را میداد

    واطرافم پراز آدمهای بود ک سمی تر و گشنده تر ازسم بودن

    و همش از نشدن شانس تقدیربدبختی بی پولی مشگلات حرف میزدند

    اما روح قشنگم حتی در میان ان همه ناخالصی باز مثل الماس می درخشید

    و نمیتواست باورکند نشدن را

    باوجود آنکه همه از نشدن حرف میزدندمن از ارزو هایم برای خودم میگفتم . .

    روح قدرتمندم من و جسور تر کرده بود

    من همراه باخدایم ک بامن بود

    تک و تنها ایستادم و لحظه ای نمی توانستم قبول کنم نمیشود .

    روح من فریاد میکشید ک میشود.

    برای همه خنده دار بود

    مسخره ام میکردند

    اما خدای درونم آنقدر قدرتمند بود ک ب این راحتی نمیگذاشت بیخیال ارزو های قشنکم شوم

    خدای من حدای من تو مرا خواندی ک بسمت من بیا

    روزی ک باجذب آشنا شدم. . .و بمرور بسمت مثبت اندیشی کشیده شدم

    ب خواسته خودم و الله مهربانم

    دیگر ازتمام آن گروح ها خارج شدم

    تمام آن دوستان مجازی منفی را کنار گذاشتم

    فضای ذهنم(گوشی ام)را پر کردم از زیبایی و عذاهای خوشمزه روحی

    من کاملا هدایت شده بیرون کشیده شذم از آن جمع ها و فضاهای مسموم

    مدام ذهنم پر بود از ارزو هایم

    ،ارزو های قشنگی ک آن هارا باجان و دل در خودم پرورش دادم و جان بخشیدم ب آنها

    شورو شوق وصف ناشدنی سراسر وجودم را فرا گرفت

    و هر زوز غذاهای سالمتر از دیروز ب روحم میدادم

    آنقدر سالم و مغذی ک بازهم ب هدایت خدای مهربانم به شما استاد نازنینم وصل شدم

    استاد نازنینم ،مگر میشود فرکانس عشق داد و بشما وصل نشد

    مگر میشود بهترین فرکانس رافرستاد و خداوند انعکاسی غیر شما ب من میداد؟

    زهرا دیگر نه تنها رخساره خودش زیباتر شده

    رخساره زندگی اش هم قشنگترشده

    میدرخشه

    آن همه دردها همه رفتند

    ،چند روز پیش جلو آیینه داشتم ب پوست قشنگم ک خیلی درخشان شده نکاه میکردم

    یک آن یادم اومد ،پوستم قبلا بشدت خشک بوده

    حتی یادم رفته بود!

    یادم اومد اون روزای ک خواهرم مدام بخاطر مریض بودن مدامم دلش بحالم میسوخت

    ذهن من مدام از سکون میگفت اما روحم بمن یاد آوری کرد ک زهرا این بود گذشته بیادت بیار.

    خیلی عوض شدم خیلی استاد نازم

    باورکن گوشیم پره از صدای قشنگ خودتون و خانم شایسته نازم

    . . .

    استاد جانم آرزو هام انقد بهشون جان بخشیدم انقد آبیاریشون کردم ،انفد علفهای هرزشون کندم ،ک قدرت گرفتن تنومند شدن

    لحظه ای نشده بیخیالشون بشم

    گاهی باورم نمیشه اینقد تغییرو

    سقف آرزو هام بالا رفته

    من ب تضاد خوردم اما توقعم بالارفته

    میبینم اطرافیانم رو ک با یک اشتباه ،از اوج ب خاک می افته سطح توقعشون از زندگی

    اما من میدونم اینا همش اثر حرفای شماس استاد وگرنع منم مثل همون آدما وشاید بدتر بودم

    خواستم بگم غذاتو ک عوض کنی ،نه تنها جسمت سالمتر میشه ،بلکه زندگیت زیر و رو میشه ،زیر و رو میدونی یعنی چی؟

    یعنی خرابه رو بزنی بگوبی برج بسازی

    اونم تو بهترین جای شهر

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
    • -
      هادی فردین گفته:
      مدت عضویت: 3615 روز

      زهرای عزیز برات همیشه مث فامیل زیبایت خوشبختی آرزو دارم.

      حرفات بسیار زیبا بود واگر ما بتونیم واقعا در مقام عمل انها را بکار ببریم قعطا نتایج شگفت اوری خواهیم گرفت. گفته های تو باعث شد که من بیشتر فکر کنم و بیشتر مراقب ورودی های ذهنم و اطرافیانم باشم. وقتی هم به زندگی خودم فکر می کنم که سالها پیش بخاطر افکارم همیشه سرماخورده بودم و مریض بودم واکنون خیلی بهترم و حتی چند سالی یک بار هم سرما نمی خورم می فهمم که اون افکار منفی من و ورودی های ذهن من بوده اند که باعث بیماری جسم من می شدند.

      تن سالمت گوارای وجودت

      ذهن سالمت گوارای وجودت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سامان گنجی پی گفته:
    مدت عضویت: 2925 روز

    به نام خدا

    سلام

    هفتمین برگ از سفرنامه ی من، “غذای روح”

    به نظر من هرکس این جمله استاد رو که میگه ” تمام اتفاقات بدون استثنا به واسطه ی آن چیزی است که ما بهش توجه میکنیم” رو باور کنه نصف بیشتر راه رو رفته، من به شخصه اگه باور داشته باشم یه چیزی واسم ضرر داره خب قطعا به سمتش نمیرم ولی قبول دارم همه ما گاهی در مورد این قانون خوب عمل نمیکنیم و خوب فیلتر نمیکنیم افکار رو، که استاد دلیلش رو گفتن اونم فاصله زمانی بین ورودی های ذهن و اتفاقاته؛ در این موارد یه اهرم رنج و لذت لازم داریم تا این فیلتر رو با کیفیت بالا انجام بدیم

    در مورد اهرم رنج و لذت بگم که من هدف و آینده زندگیم رو اینقدر ارزشمند و مهم توی ذهنم ساختم، اینقدر واسم مهمه که به اونجایی که میخوام برسم، که وقتی یه ورودی که احساس میکنم نامناسبه میخواد وارد ذهنم بشه سریع به خودم گوشزد میکنم که اگه این ورودی بره تو ذهنت تورو از هدفت دور میکنه و آیندت رو ازبین میبره، و با این کار یه رنجی تو وجودم ایجاد میشه که باعث میشه سریع اون ورودی رو رد میکنم و ازش دور میشم، به این صورت از قسمت اهرم رنج استفاده میکنم تا ورودی های نامناسب رو ندم به ذهنم

    مورد بعدی چون افراد زیادی رو دیدم که ورودی های نامناسب وارد ذهنشون میکنن و از صب تا شب اخبار رو پیگیری میکنن وضعشون چطوره این نکته هم یه رنجیه واسه تمرکز به روی فیلتر کردن ورودی هام

    نکته بعدی اینکه من یه جورایی خودمو مجبور کردم که ورودی نامناسب نگیرم، به خودم میگم “آقا مجبوری راه دیگه ای نداری باید این آهنگ رو گوش ندی مجبوری تلویزیون نگاه نکنی هیچ حرف اضافی هم نزن، اگه میخوای پیشرفت کنی مجبوری ورودی های ذهنت رو کنترل کنی”

    باید خودمون رو مجبور کنیم، همه ما اگه واقعا مجبور باشیم کار های بزرگی انجام میدیم، درسته کمی سخت هست ولی به قول استاد خیلی راحت تر از بیل زدنه، هرچه قدر سخت باشه ولی واقعا ارزشش رو داره، به خدا ارزشش رو داره، جدای سلامتی و آرامش و نعمت هایی که وارد زندگیم شده، حالم خوبه همیشه احساسم خوبه نگران نیستم و این احساس خوبی که دارم یه دنیا واسم با ارزشه،

    چیکار دارم خبری رو که حالم رو بد کنه ترجیح میدم بی خبر بمونم، اصلا میخوام تا آخر عمرم بی خبر بمونم ولی این آرامش و حال خوب رو از دست ندم

    خدایا شکرت

    از استاد خوبم تشکر میکنم بابت این فایل با ارزش که رایگان در اختیار ما قرار دادن، ای کاش قدر این فایل های رایگان رو بدونیم که سرشار از اگاهی هستن

    از خانم شایسته عزیز هم تشکر میکنم که با این سفر باعث شدن دوباره این فایل هارو دوره کنیم

    آرزوی بهترین هارو دارم برای شما

    ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 82 رای:
    • -
      محمد صادق امام بخش زاده گفته:
      مدت عضویت: 3193 روز

      سلام سامان عزیزم. یک نکته خیلی فوق العاده ای رو بیان کردی و اونم این بود که آقا من میخوام تا آخر عمرم بی خبر بمونم و این حال خوب و احساس آرامش رو داشته باشم. دقیقا درسته. منم همینو میخوام. من تا وجود دارم ورودی های مناسب به ذهنم میدم و دوست دارم کاملا بی خبر بمونم. نکته مثبت بعدی کامنت شما این هست که اگر میخوای به هدف برسی مجبور هستی که ورودی نامناسب و غیرهم جهت با هدفت رو بندازی بیرون و ازشون رد بشی و گوش نکنی. با شما موافقم فایلهای دانلودی پر از آگاهی هستن و استاد عباس منش سخاوتمندانه اونها رو در اختیار ما قرار دادن و مطمئنا هزاران برابرش به خودشون برمیگرده بابت این خیری که در جهان پخش میکنن. عاشقتم امیدوارم هر روز به سمت ورودی های عالی زیبایی و اتفاقات عالی هدایت بشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 2592 روز

      دوست عزیزم سلام

      خیلی کامنتت رو دوست داشتم انگار خودم نوشته بودم انفاقا همیشه وقتی بهم میگن فلان اخبار رو شنیدی فلان فیلم رو دیدی میگم نه تعجب میکنن منم حوابم مثل شماست البته نه به اونا ب خودم ک ترجیح میدم تو بی خبری بمونم ولی حالم خوب باشه دور از تنش باشم تا زندگیم هرروز هرروز خوش رنگ تر بشه رنماش واضح تر بشه عواطف عالی بیشتری رو عمیق تر احساس کنم

      ممنونم از نظری ک ب اشتراک گذاشتی

      هرجای این کهکشام هستی درپناه الله یکتا باشی شاد و ثروتمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2637 روز

    سفرنامه روز هفتم 13971122

    امروز با حال بسیار عالی از خواب بیدار شدم و اولین کاری که کردم پرکردن فرم فانوس دریایی بود و لازم به ذکر است که بگم کل شب را با شنیدن فایلهای استاد تا خود صبح همراه بودم و بعد اینکه بلند شدم قبل از شستن دست و صورت سریع رفتم ببینم که فایل امروزم چیه که دیدم غذای روح بود هم صوتی شو دانلود کردم هم تصویریش را و سر سفره صبحانه به اتفاق خانواده تماشا کردیم و بعدش اومدم سرکار که باران زیبایی داشت می بارید و همش نعمت و برکت و فراوانی خدا را نمایش میداد ،امروز روز خوبی بود در شغل ما یک باور غلط وجود دارد که زمستونا بازار دوچرخه میخوابه و علی الخصوص روزهای بارانی همکاران اصلا تمایلی ندارند مغازه شان را باز کنند ولی من منی که شاگرد استاد عباس منش هستم منی که خدای درونم را پیدا کردم منی که باورهای قبلی را هرچی که باشه دینی مذهبی اجتماعی و مالی و هر باور و فکری را فرمت کردم نابود کردم و چالش کردم و دارم باور های جدید را میکارم امروز دوتا دوچرخه فروختم خیلی هم آسون بدون اینکه چونه بزنند پول را دادند رفتند طوری که ماموریت داشته باشند بیان و از من اون دوچرخه ها را ببرند تا من سود کنم البته من هر روز می نویسم که بخاطر مشتریان ثروتمند آسان پسند نرمخو سپاسگزارم در واقع خودم خلقشون کردم و خدا را خیلی سپاسگزارم که به من همچنین قابلیتی داده ، من الان خیلی وقته که یک فیلتر خیلی قوی روی چشمام و گوشم گذاشتم و خیلی هم حالم خوبه و اینقدر اتفاقای جالب و خوب داره میفته که هرروز حالمو بهتر میکنه امروز در خونه من سر سفره ناهار هم شادی بی نهایتی جاری بود و خدا را سپاسگزارم خیل سپاسگزارم خیلی خیلی خیلی سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 192 رای:
    • -
      بشیر احمد گفته:
      مدت عضویت: 2396 روز

      سلام دوست عزیز آقای صادقی.

      مرسی بابت کامنت زیبای که نوشتید خیلی لذت بردم حسابی کیف داد از کامنت تون یک کاپی برداشتم تا بعد ها هم مطالعه نمایم.

      شما را تحسین میکنم.

      من هم که مغازه عاینک فروشی دارم چند ماه پیش چنین تجربه داشتم خیلی ازش انرژی گرفتم

      یک روز بارانی و سرد در زمستان بود وقتی رفتم مغازه را باز کردم همسایه ها میگفتند تو چرا باز کردی کسی که روز بارانی عاینک نمیخره، از طرفی ما هم میخواهیم بریم خونه من به اون ها چیزی نگفتم ولی تو ذهنم جمله ای از کتاب چهار اثر را به خودم یاد آوری کردم که میگه ” روزی رسان من خداست و هر روز ، روز خداست” بعد از ظهر که همچنان روز باران میبارید یک دوستی ماشین بسیار مدل بالا اومد عکس یه عینکی رو نشون داد گفت این رو داری گفتم بله گفت بده میخرم منم بهش دادم وخیلی هم خوش خرید بود و پول رو داد، در ادامه گفت میدونی یکی از دوستام این عکس رو برام فرستاده تا از مغازه بغلی بخرم ولی من از اون خوشم نمیاد اومدم از خریدم.

      خیلی خوشحال شدم هم از بابت فروشم و صد برابر اون از جواب دادن قانون خوشحال شدم.

      راستی اون جمله تو ” بخاطر مشتریان ثروتمند آسان پسند نرمخو سپاسگذارم” خیلی خوشم اومد باید کلی تکرارش کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3013 روز

      به نام خدای مهربان

      آقای صادقی عزیز خیلی قلبتان مهربان وپاک است و این پاکی را تحسین میکنم .آفرین به این عزت نفس وافرین به این ایمان الهی که در وجودتان شکل نگرفته و هربار دارد طرح الهی ش کامل میشود .

      این راه پایانی ندارد .عالی بود لذت بردم کسب و کارتان همیشه پر رونق ‌ و پرسود جیباتون پر خش خش پول ?? ???? سلامتی وعشق وشادی الهی از در وپنجره های خونتون آویزون و داخل بشن الهییی.

      در پناه خدای عزت وثروت ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        نعمت اله صادقی گفته:
        مدت عضویت: 2637 روز

        سلام خانم مرادی، دیدگاه شما دوستان عزیز در مورد کامنتها خیلی خیلی مؤثره و از نظر بنده یک مهر تایید تلقی میشه و یک نکته مثبته و چنان شور و شوقی به من میده که نا خودآگاه کلمات شروع به جوشش می‌کنند و از دل و جان آدمی میزنه بیروت و به تحریر درمیاد اینها همه انرژی اند که باسرعت فوق العاده بالا سرعتی که ناشناختست بین کسایی که آگاهی گرفتن از وجود واقعیش ن و خداشون رو شناختن خودشون رو شناختند در جریانه، کجا شو دیدی خانم مرادی از همین الان روزهایی رو میبینم که همگی شاید از لحاظ مکانی و زمانی فاصله زیادی داشته باشیم ولی اونقدر غرق در نعمت و ثروت وآسایش رفاه هستیم که فقط اشک گرم از چشمانمون سرازیر میشه و دست و پا و کلا جسم فیزیکی از بیان اون حال و نوع سپاسگزاری عاجز میشه چون اون احساسی که میگم و دارم بهش اشاره می‌کنم فراتر از وجود جسمانی ماست و تنها راه بیانش داغ شدن دلمون، یا همون دلگرمی در حد بینهایت که تنها میتونه بصورت اشک از چشمانمون سرازیر بشه تنها میتونه بعنوان لبخندی بر چهرمون نمایان بشه که از شدت انرژی درد شیرینی آرواره هایمان را فرا میگیره بخدا خیلی شیرینه و نزدیکه خیلی نزدیک مطمئن باشد، همش همینه همه چیزهایی که می‌خواهیم از داشتن همسر بچه ماشین پول لباس خوب کار خوب نتیجه آخرش همینه حسه و خدا را سپاسگزارم که از همین الان احساسش میکنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      مرضیه کیانی گفته:
      مدت عضویت: 2841 روز

      سلام همسفر عزیز

      واقعا از جمله “به خاطر مشتریان ثروتمند آسان پسند نرمخو سپاسگزارم” لذت بردم و احساس کردم جمله تاکیدی بسیار خوبی برای کسب و کار من هست. ممنونم که با کامنت زیباتون احساس خوبتون رو به ما هم منتقل کردید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 916 روز

      چقدر کامنتتون رو دوست داشتم.

      چقدر برام الهام بخش بود.

      اینکه رقبا من میگن نمیشه تو زمستون دوچرخه فروخت – هیچ کس دوچرخه نمیخره تو زمستون..

      ولی مثل اینکه شما امروز دو تا دوچرخه رو فروختین و لذت بردین – شکر خدا بابت این همه نشانه و لطف الهی که بهم همواره میگه که در مسیر درست هستی.

      نگران نباش – من هدایتت میکنم – غمت نباشه…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رویا گفته:
      مدت عضویت: 1472 روز

      سلام دوست هم فرکانسی من

      با خواندن دیدگاه شما خیلی خوشحال شدم .

      خوشحال شدم که نتیجه دیدگاهتان را دیدید،خوشحال شدم که مشتریان خوب را برای خودتان خلق کردید.از خداوند روزی فراوان و بی حد و مرز برای شما و تمامی دوستانم خواستارم .

      شادی بودن در مسیر الهی و تمرکز شما روی اهدافتون و کانون توجه تان روی من هم تاثیر گذاشت،سپاسگزارم آقای صادقی

      خدایا شکرت ما را در این مسیر الهی قرار داده ای ، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      پردیس گفته:
      مدت عضویت: 2327 روز

      چقدر دیگاهتون انگیزه بخش بود آقای صادقی عزیز!

      براتون از خداوند آرزوی ثروت و فراوانی هرچه بیشتر رو میکنم.آفرین به شما که تونستید انقدر قشنگ روی باورهاتون کار کنید و در شرایطی که همکاراتون میگن کسادیه شما سود کنید👌🏻

      مطمئنم اگر همینطور پیش برید به جایگاه های بزرگی میرسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ابوالحسن جعفری گفته:
      مدت عضویت: 1321 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی و همسفر عزیز نعمت اله

      چقد زیبا و باعشق نوشتی منکه کلی انرژی و عشق ازین کامنتت دریافت کردم 🙏بااینکه این دیدگاهو ۴سال پیش نوشتی اما هنوز ازش انرژی تراوش میشه و هممون از حس و حال خوبت توی اون لحظه استفاده میکنیم و لذت میبریم

      ان شاالله هرجا هستی

      حالت عالی باشه تندرست و سلامت و پایدار باشی در پناه الله یکتا❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    لیلا شبخیز گفته:
    مدت عضویت: 3529 روز

    استاد گرامی و دوستان عزیز سلام ، وقت بر همگی به خیر و شادی

    حافظ می فرماید :

    نخست موعظه پیر صحبت این حرف است

    که از مصاحب نا جنس احتراز کنید

    در محل کارم مافوقی دارم که فوق العاده سختگیر است و فقط اهل انتقاد است همه ی همکارانم تا ایشان وارد می شوند ترس در چشمانشان دیده می شود ، از روزی که متوجه شدم یدالله فوق ایدیهم ( دست خدا بالاترین دستهاست ) تمام کانون توجه ام را به لطف خدا از رفتار منفی ایشان برداشته و به خود قول دادم وقتی که در جمعی که از ایشان ایراد گرفته می شود به کوچکترین رفتار مثبت ایشان بیندیشم و در ذهنم هم به ایشان انتقاد نکرده ، عیوبش را نمی بینم ، جالب اینجاست که جدیدا بیشتر از همه به من احترام گذارده ، هیچگونه بی احترامی را از او شاهد نیستم ،

    چه قدر خوب است که از غیبت و نفاق دوری کنیم تا حسن نیت و اخلاص به سمتمان بیاید

    خدا منبع خیر و نیکیست و ما نیز از خداییم و درونمان به شعور الهی متصل است ، چه لزومی دارد با قرارگرفتن در فرکانس منفی ، از منبع الهی خود دور شویم ، اصلا ارزش یک لحظه بدون او بودن را ندارد

    در خدا شاد وپیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 224 رای:
    • -
      عباسعلی ملک گفته:
      مدت عضویت: 3936 روز

      حکمت 360 نهج البلاغه

      وَ قَالَ [علیه السلام] لَا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَهٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِى الْخَیْرِ مُحْتَمَلًا .

      شایسته نیست به سخنى که از دهان کسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا که براى آن برداشت نیکویى مى توان داشت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      محمد صادق امام بخش زاده گفته:
      مدت عضویت: 3193 روز

      سلام لیلای عزیزم. وقتی میبینم از کجا به کجا رسیدی و چقدر قوانین خداوند رو خوب اجرا کردی و میکنی و این رو جایگاه الانت ثابت میکنه تحسینت میکنم و برات آرزوی خوشبختی بیشتر دارم. اینکه شما میتونی انقدر در کنترل ذهنت توانمند باشی و خوبی دیگران رو ببینی و نکات مثبتش رو ببینی در حال که ورودی بد داشتی و توانستی توجه و کانون تمرکزت رو روی خوبی های فرد بگذاری و حتی در ذهنت هم بد نیندیشی نشون دهنده توانایی فوق العاده ات در کنترل ذهن هست و شما مصداق و الگویی هستی که ثابت میکنه پس میشه در ذهن و احساسمان وجوح مثبت انسان ها را ببینیم و حس کنیم و دم شما گرم به خاطر این همه توانایی و توانمندی و دم شما گرم که انقدر خوب به قوانین عمل میکنی و کامنت های سرشار از آگاهی برای ما میگذاری. برای تو آرزوی سلامتی عشق سعادت در دنیا و اخرت دارم امیدوارم به بهترین مکان ها و شرایط هدایت شوی و خداوند راهگشای زندگیت باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رویا گفته:
      مدت عضویت: 1472 روز

      لیلا جانم، عزیزم سلام

      چند وقتی است در سایت عضو شدم و متوجه دیدگاه های زیبای شما شدم و هرگاه میبینم شما دیدگاهی ثبت کردید حتما با عشق میخونم چون میدانم که دری از آگاهی را به روی من باز می‌کند.

      سپاسگزارم دوست خوبم و شما را تحسین میکنم اینقدر زیبا و عالی صحبت می‌کنید و می نویسید. از خداوند برای شما خیر و خوبی خواستارم.

      نکته های تاثیرگذار از دیدگاه شما را برای خودم تکرار میکنم عزیزه دلم

      ☆♡☆♡☆♡☆

      ☆یدالله فوق ایدیهم (دست خدا بالاترین دست هاست)☆

      ☆♡☆♡☆♡☆

      تمام سعی مان را کنیم تا همیشه کانون توجه مون را از منفی ها برداریم و به مثبت فکر کنیم ☆از استاد عزیزم شنیدم که گفتند اینقدر این کار را تکرار کنید تا عادت کنید و جزئی از شخصیت تان شود ☆

      ☆♡☆♡☆♡☆

      از غیبت و نفاق دوری کنیم تا حسن نیت و اخلاص به سمتمان بیاید

      ☆♡☆♡☆♡☆

      خدا منبع خیر و نیکیست و ما نیز از خداییم و درونمان به شعور الهی متصل است ، چه لزومی دارد با قرارگرفتن در فرکانس منفی ، از منبع الهی خود دور شویم ♡اصلا ارزش یک لحظه بدون او بودن را ندارد♡

      ☆♡☆♡☆♡☆

      خدایا شکرت ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      نرگس ملاعبدالعلیها گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      ب نام خدا

      سلام لیلای عزیزم

      طاعات و عبادات قبول باشه

      خوشحالم ک دوستی دارم بااینکه ندیدمش ولی اهل عمل تو زندگیش فقط حرف و این برای من ادگوس ک اگه تو تونستی منم میتونم

      خدایاشکرت باعشق ک یاد دادی ک می‌شود وقتی در مورد یکی غیبت میشه تو زوم کن ب نکات مثبتش حتی کوچیک و نگران نباش و بعد معجزاتی میبینی.میدونی من گاها بااین تفکر مخالفم میگم نسبت ب ویژگی منفی یکی نباید بی تفاوت باشی انگار چیزی نمیفهمی از محیط اطرافت.و حواست ب کارای اطرافیانت نیس.و اینکه همون ضرب المثل معروف سرتو عین کبک نکن تو برف و انقدر خوش خیال نباش.و انگار مچ گیری از آدم ها شده ۱باهوشی و حواس جم بودن نسبت ب شناخت اطرافیانم ولی خب این خودش پاشنه آشیلم.و لازم درستش کنم

      و باور اینکه من هنوز درک نکردم ک تمرکز بر نکته مثبت ۱واقعا معجزه میکنه و لازم تستش کنم

      و خب از اینکه این کامنتتو بابقیه ب اشتراک گذاشتی ممنونم عزیزدلم ب امید موفقیت روز افزون برای تو ک انقدر عملگرایی.

      و واقعا از کامنت هات حس خوبی میگیرم ۱حس آرامش

      متشکرم ازت عزیزم

      اگر راجب این باور اشتباهم راهنماییم کنی ک با کمال میل پذیرا هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آزاده گفته:
      مدت عضویت: 2230 روز

      سلام لیلا جان خوشحالم امروز در مسیری قرار گرفتم که کامنت شما رو بخونم من احتیاج دارم تا تجارب دوستان و نتایجشون رو بخونم تا ایمانم در این راه محکم تر بشه و خوندن تجربه شما برای و در شرایط کنونی ام خیلی کارگشا بود و تونستم از شرایطی که در اون قرار دارم نکته مثبت رو پیدا کنم و دچار حس خوب بشم ممنون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Serveh گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      لیلا خانوم عزیزم دلم نیومد این نکته رو نگم

      اولش که کامنتتو خوندم که گفتی رئیسی داری که ویژگی اخلاقیش اینطوریه که خیلی سختگیره و همه همکارات ازش میترسن و در ادامه نوشتی یدالله فوق ایدیهم

      با خودم گفتم آفرین حتما نمیخواد شرک بورزه و تو ذهنم ادامه کامنتو در کسری از ثانیه ساختم و فکر کردم میخوای بگی به این ویژگی سختگیر بودنش اهمیت ندادی و برات مهم نبوده و اصلا ازش ترسی نداشتی و نخواستی قدرت رو دست اون بدی چون روزی ما دست خداست نه بندگان خدا و….

      ولی ادامه پیامتو که خوندم گفتم ببین فرقه بین برداشت آدمها از قانون … شما این چیزهایی که من گفتم رو هیچی رعایت کردین بلکه شما کاملا سخاوتمندانه به ویژگیهای مثبت اون طرف توجه کردین چیزی که اصلا به ذهن من نرسید واقعا تهش برلی من این بود از اون ویژگی سختگیرانه اعراض کنم ولی اینکه شما به مثبتها توجه کردین عالی بوده و خیلی برای من درس داشت واقعا تحسینتون میکنم و بهتون افرین میگم الحق لایق دریافت عشق از سمت خداوند و جهان هستین با این دیدگاه زیباتون….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Serveh گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      سلام لیلا خانوم عزیز

      خیلی دیدگاهتون رو دوست داشتم و تحسین میکنم شمارو بخاطر این نوع تفکر و گذاشتن کانون توجهتون فرکانستون ردی بعد مثبت وجود آدمها چراکه حتی بدترین آدم از دیدگاه عامه در وجودش خوبی هایی هست که کافیه بهش توجه بشه و بیدار میشه و بعد مثبتش با شما روبرو میشه

      خداوند رو سپاسگذارم که از طریق عزیزانی مثل شما قانون هی برام تثبیت میشه و بیشتر با درونم انس میگیره

      خدایاشکرت …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    بهمن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 3588 روز

    من اولین باری که با این قانون جذب اشنا شدم زمستان سال 85 بود .اونموقع دانشجو بودم. زندگی خیلی سخت داشتم. تو استان ما هم (کردستان) اون سالها واقعا عامه مردم زیر فشار اقتصادی بودن و کلا وضع خوب نبود .من حتی برای تهیه کتاب های دانشگام مشکل داشتم مجبور بودم کار کنم همزمان با دوران تحصیلم تو فصل تابستون.دوسندارم وارد جزئیات سختی ها و بدبختی ها بشم .کلی بگم واقعا شرایط بدی بود واقعا ازار دهنده. ولی از لحاظ درسی خیلی خوب بودم.همیشه تو مقاطع ابتدایی تا دبیرستان و دانشگاه ممتازها بودم و معدلم بالا بود .اونموقع فکر میکردم تنها راه سعادت انسان اینه که درس بخونه و تو اداره یا ارگانی استخدام بشه و این اخر خوشبختیه. تا اینکه ی روزی یکی از دوستام که پسر خالم هم بود در مورد ی کاری با من حرف زد و اون شرکت های هرمی بود .اسم اون طرح گلد ماین بود و پول عضویتش 60هزار بود .کسانیکه تو کار جذب افراد بودن جوری بهشون تکنیکهای روانشناسی یاد داده بودن که افرادی مثل من که بزرگترین ارزوی اونموقعم ثروت و نجات از فقر بود راحت میتونستن جذب کنن. منم به امید اینکه این شاید جواب داد و برای عده ای خیلی خوب جواب داده واردش شدم و هرچند برای تهیه پول ورودیش قرض کردم. بالاخره گفتم این در قیاس با گلد کویست خیلی پولش کمتره و اگه رفت بزار 60هزار بره نه میلیونها تومن. دوستیکه این شرکت هرمی رو به من معرفی کرده بود چند تا کتاب به من داد .قورباغه را قورت بده و چه کسی پنیر مرا دزدید و یکی دو تا کتاب دیگه از برایان تریسی. تنها سودی که اون شرکت هرمی برای من داشت همین کتابها بودن و اولین جرقه اشناییم با قانون جذب زده شد. اعتماد بنفس و ارامشم خیلی بیشتر شد. تو زمان حال زندگی کردنو واقعا درک کردم و این کتابا تادحدی ذهنمو روشن کرد. مجال نیست وارد جزئیات این تغییرات بشم اما خیلی بهم ارامش داد .بهم هدف داشتنو یاد داد و از سرگشتگی درم اورد. انگیزمو چند برابر کرد. اما از نظر اقتصادی هیچ سودی واسم نداشت حتی چند بار دست به هر فعالیت اقتصادی میزدم نتیجه نمیداد.کم کم ناامید شده بودم و تا حدی بیخیال این چیزا. با هزار زحمتو جون کندن ی مغازه ابزار الات زدم که سود دهیش واقعا افتضاح بود .بعد صنفمو عوض کردم و این یکم بهتر بود .تا اینکه ی روز سر صبح رفتم کتاب خانه که پسر داییم اونجا کار میکرد. نرفته بودم واسه کتاب رفتم فقط به پسر داییم سر بزنم که دوستمم بود. گرم صحبت که بودیم گفتم میشه ی کتاب خوب بدی به من بعضی وقتا بیکارم میخونم. اونم ی کتاب بهم داد اسم نویسندش الوین تافلر بود .وقتی خوندم این کتابو باز ی جرقه . جنبشی تو روح و روانم راه افتاد حس میکردم این دنیا همین پوسته ظاهری نیست .داشتم به نتیجه میرسیدم ی خبرهایی هست پشت پرده اسرار این دنیا. اما ذهنم پر سوال بود .اون کتاب خیلی دوباره بهم ارامش و روحیه داد.تا اینکه ی شب داشتم اخبار گوش میدادم که ی کانال ماهواره بود در مورد کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو و استقبالش بین ایرانی ها حرف زد .منم خیلی کنجکاو شدم ببینم چیه این کتاب فرداش رفتم خریدمش .خیلی کتاب خوبی بود واقعا تاثیر گذار بود رو باورهام. با تغییر و بهبود باورها و رسیدن به ارامش بیشتر وضع درامدم هم تغییر کرد و بهتر شد اما باز راضی نبودم. اما بنسبت قبل بهتر بود. دیگه مطمئن بودم تو عالم روح و روان و ناخوداگاه ی خبرهایی هست که خیلی تاثیر داره تو زندگی .اما باز سوالای بیجواب زیاد داشتم.تا شب 27 رمضون دسید . شب قدر . من هفت تا تقاضا از خدا کردم اون شب که همه خاسته هام براورده شد بلطف خدا. اونم تو کمترین زمان. وقتی درخاستهامو از خدا کردم اون شب مطمئن بودم که همش مستجاب میشه.انگار تو همون لحظه یکی از درونم بهم گفت مستجاب شد. من تا چند ماه تو شوک این اتفاق بودم که چطوری خدا درخاستهامو قبول کرد.اصلا خودمم باورم نمیشد. اونم نه درخاستهای ساده و سطحی . خیلی عجیب بود.واقعا معجزه بود.ای کاش میشد و میتونستم بنویسم جزئیات اون هفت تا دعام .از نظر اقتصادی درامدم خیلی بالارفت رفت واقعا راضی بودم.همه چیز عالی بود از همه نظر من عاشق خدا شدم و دست قدرت و ربانیت و رحمانیتش با تمام وجود حس کردم.اما این حالت و شهود من از روی علم و دانش قرانی نبود که بعدها این شد پاشنه اشیل واسم چون پذیرفتن از روی علم و دانش ی چیز دیگست و مثل ی چراغه که همیشه باهاته و نمیزاره بیفتی تو چاله و چوله راه اما مال من از روی احساسات بود .. ی روز تو مغازه نشسته بودم یکی رد شد که دی وی دی میفروخت منم برحسب اتفاق صداش زدم و باهم گرم گفتگو شدبم اونم دانشجو بود و تحصیل کرده برای امرار معاشش سی دی میفروخت. ازش خاستم ی سی دی اموزشی خوب بهم بده اونم سه تا سیدی بهم داد .راز چراغ جادو که سیمینار اقای معظمی بود. ی سیدی اموزش فیتنس . اون سیدی دیگه یادم رفته چی بود. راز چراغ جادو در مورد قانون جذب بود و من با این سیدی با کلیات قانون جذب اشنا شدم.و این اموخته مثل ی توربو بود و سرعت موفقیت من چن برابر کرد.یکی دو ماه بعدش من خودم برای خرید رفتم خارج کشور.حتی این اموزه رو ظاهر و جسم و رفتار و سلامتم هم تاثیر مثبت گذاشته بود .قبلن ها که تند تند مریض میشدم ولی به جایی از سلامتی و نشاط روحی رسیده بودم که بیماری واسم نانفهوم بود. .خیلی موفق بودم تو صنف خودم تو شهر.درامدم خیلی خوب بود واقعا خوب.با سرعت داشتم تو جاده موفقیت گاز میدادم.جوریکه مغرور شده بودم و فکر میکردم همش زرنگی و ذکاوت خودمه .خودمو از همه سرتر و برتر میدونستم .از اینکه از فردی که پول کتابهاش نداشت پول کرایه تاکسی نداشت به همچین فردی با درامد ده برابر ی کارمند رسیده بودم.خدا رو دوسداشتم اما این فقط ی حس بود و از روی علم و اگاهی نبود.بخاطر این دچار این باورهای مخرب شدم. تا اینکه همه چی در عرض چند ماه کاملا عوض شد. ی اتفاقاتی افتاد که من از چند طرف ورشکست شدم جوریکه کرایه مغازمم که مبلغ ناچیزی بود نمیتونستم دربیارم.مریض شدم.. شبها نمیتونستم بخابم.مشکلات خانوادگی پیدا کردم … انگار از بهشت پرتم کرده بودن جهنم .خیلی خیلی خیلی دوران سختی بود .امیدوارم هیچ کسی تجربه نکنه چون تلخترین و سیاهترین روزهای عمرم بود.چون نمیخام رو فرکانس منفی زوم کنم توضیح بیشتر نمیدم.

    دو سال طول کشید تا توستم نسبتا خودمو پیدا کنم .این دو سال خود جهنم بود. چون همه باورهای خوبمم از دست داده بودم.فک میکردم خدا منو فراموش کرده یا از من بدش میاد و هزار جور افکار غلط دیگه. هیچ انگیزه ای واسم نمونده بود. تا اینکه ی روز یکی از دوستام پیشش بودم داشت از رو قران سوره یاسین میخوند. منم ی نگاه به سوره یاسین کردم یکمشو خوندم که به این ایه برخوردم قالو طائرکم معکم ائن ذکرتم .ایه 19

    بدشانسی شما بخاطر خود شماست .بخاطر افکار و چیزی که تو ذاکره شماست. خیلی خیلی این ایه منو بفکر فرو برد. قبل ها من اصلا برداشت خیلی ساده و سطحی از قران داشتم . اصلا فکر نمیکردم قران انقد دانش و علم بزرگی پشتش باشه . فک میکردم ی کتاب ساده پند و نصیحت و عذاب کافرانه (که فکر کنم اکثرا همه ما این برداشتو از قران داشتیم اونم دلیل خودشو داره) .دیگه بشدت جذب قران و مطالعه و تحقیق شدم روش . هر روز دانش تازه ای یاد میگرفتم از قران. جوریکه حس میکردم قران داره با من حرف میزنه. جاهاییم که از قران سر درنمیاوردم رجوع میکردم به کتب دینی خیلی خوب مثل امام غزالی و دیدگاهای علامه مفتی زاده.حالم کم کم داشت خوب و خوبتر میشد و کارم هم کم کم احیا شد و داشت سود خوب میداد دوباره .اما نه مثل سابق . ی شب تو نت اتفاقی مستند تصویری راز دانلود کردم .با دیدن این مستند باز اون باورهای قبلی در مورد جذب که انگار فراموش کرده بودم دوباره احیا شد در من. دیگه همه چی داشت خوب میشد . از همه نظر . اما این درکم از قانون جذب شلو پاشکسته بود. و اونقدر منسجم نبود . از طرفی هرکاری میکردم نمیتونستم رابطه کلی و اساسی بین این قانون و قران پیدا کنم به اون صورت.میدونستم حتما رابطه ای هست بخاطر اون ایه 19 یاسین و ی حدیث هم هست از پیامبر در مورد نیت که خیلی قشنگ و در قالب مثال توضیح داده و تو سوره بقره هم ی ایه هست در مورد سلیمان و هاروت و ماروت که من شک نداشتم و ندارم این ایه در مورد قانون جذبه. و شک هم ندارم این قانون مثل شمشیر دو لبست مثل تمام چیزهای دیگه در جهان میتونی خوب ازش استفاده کنی و منشا این سیستمو خدا بدونی و مثل سابق و گذشته من میتونی دچار غرور و تکبر بشی و فک کنی همش زرنگی و شاهکار خودته … بهرحال هر کاری میکردم نمیتونستم با اموزه های قرانی بصورت منسجم و علمی این قانون رو تطبیق بدم .به هر دری میزدم راه حل پیدا نمیشد .نمیدونستم علم دعا کردن و قانون جذب و ایمان و ایاک نعبد و ایاک نستعین رو با هم مچ کنم و ارتباط بین اینها با هم بفهمم به هر کتاب و منبعی هم در مورد دعا و استعانت رجوع میکردم جوابهاش دلمو راضی ننیکرد و انگار میفهمیدم جوابش ناقصه و اون جواب کامل نیست..هر چند در دانش های دیگه قران خیلی خیلی موفق شدم و حتی میتونم ایات قران رو تا حدی تفسیر کنم .و تا حدی با اون روح قران اشنا شده بودم و تاثیرشم تو زندگیم خیلی قشنگ دیدم.تا اینکه با این سایت توسط برادر کوچکترم اشنا شدم 4 ماه پیش .وقتی حرفهای استادو گوش میدادم دیدم خیلی جاها زندگی منم مثل ایشون بوده.نکات خیلی مشترکی پیدا کردم. بلطف خدا بواسطه استاد عزیز تونستم این جواب های اخرو پیدا کنم و ایشون علم استعانت و رابطش با ایمان رو یادم داد که تو هیچ کتاب دیگه ای ندیده بودم .استاد واقعا عالمانه و واضح علم استعانت(قانون جذب) رو توضیح دادن. و من کامل درکش کردم الان بدون هیچ شک و شبه ایی. و از اون موقع انرژی من چند برابر شده و اتفاقات خوب دیگه ای هم افتاده و در حال افتادنه هر چند از نظر مادی به اون چیز که خودم میخام هنوز نرسیدم .ولی خوبه الحمدلله . ولی یک ذره شک ندارم که بزودی تو صنف خودم میشم اول تو کل کشور ان شاء الله .

    در اخر میخام به همه دوستان بگم که وقتی به این باور های خوب رسیدید و با استفاده از این قانون جذب که سیستم الهی در طببعته زندگیتون تغییر کرد و ازش نتیجه دیدید این اخر مسیر و پایان داستان نیست حتی اگه میلیارد دلاری شدید چون شیطان و باورهای متفی همیشه در کمینه .دچار این غرور نشید که موفقیتتون شاهکار خودتونه و خودتون خالق این سیستمید .نه اینها همش اراده خداست. ما فقط تو این سیستم خدا حرکت میکنیم . و ثروت هدف نهایی نیست بلکه یک وسیلست برای هدف های بعدی.

    واخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 357 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3368 روز

      سلام

      تشکر

      انما الروح خلق من خلقه و له بصر و قوه و تایید بجعله فی قلوب الرسل و المؤمنین » «روح از مخلوقات خداوند است، بینائی و قدرت و قوت دارد، خدا آن را در دلهای پیامبران و مؤمنان قرار داده است » (13).

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      asal bahredar گفته:
      مدت عضویت: 2396 روز

      سلام دوست بزرگوارم منم تازه۱۹روز عضو این کانال شدم یدگاهتونو خوندم تقریبا داستان زندگیم مثل شما بود من در سن بیست پنج سالگی خونه دوتا ماشین همه چی داشتم چون همیشه خدا تو قلبم بود وصداش میکردم نه مث حس الانم مغرور شدم کم کم بی توجه تا اینکه یدفعه به صفر رسیدم ولی به لطف پروردگار واستاد عزیزم دوباره بلند شدم و حرکت کردم خدایا سپاس گزارم امیوارم شماهم روز به روز موفق تر عالیتر باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      محمد طاهری ریسه گفته:
      مدت عضویت: 2146 روز

      سلام من تازه با سایت اشنا شدم اصلا استاد عباسمنش و نمیشناختم یه شب از خدا خواستم راهی بهم نشون بده که هرروز شرمنده خانواده نباشم فرداش به سایت برخوردم وخیلی تاثیر رو باورهام گذاشته ممنون که مطالب شما هم عزممو جزمتر کرد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      حسین یکدل گفته:
      مدت عضویت: 3212 روز

      سلام دوست عزیز

      این پیامی که نوشتی برای 6 سال پیش است.

      ولی هنوزم قدرت و انرژی بالایی داره و به آدمهای دیگه کمک میکنه.

      و به افرادی که در مدارش باشن . درسهای بزرگی میده.

      حتی بعد از دستیابی به اهداف و موفقیت . نباید مغرور بشیم و اگه مغرور بشیم باعث سقوط ما میشود.

      و همواره اعتبار موفقیتهایمان را به خداوند بدهیم . چون واقعا همینطوره و سهم ما 1% و سهم خدا 99% است.

      و اگه همواره یادمون باشه که ما از یک نطفه بوجود اومدیم.

      یک سلول کوچک تو بدن مادرمون بودیم و خداوند ما را هدایت کرد و پرورش داد و بزرگ شدیم و الان بدن قوی و قدرتمند داریم.خونه و ماشین و اعتبار داریم.و درسته که تلاش کردیم تا به اینجا رسیدیم.

      ولی تلاش ما در برابر هدایت و کمک خداوند مثل قطره در برابر دریاست.

      و هیچوقت جرات مغرور شدن در برابر خدا و بندگان خدا را به خودمان نمیدهیم.

      ممنون از استاد عباسمنش برای فراهم کردن این سایت بی نظیر

      دمت گرم استاد

      تو دیگه کی هستی بابا

      خیلی کارت درسته

      دوست دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      آزاده گفته:
      مدت عضویت: 2230 روز

      سلام آقای توحیدی گرامی واقعااز خوندن مطالبی که نوشته بودین لذت بردم چقدر خوب هست که ما همگی تجارب و آموزه هایی که قبل و بعد از این که وارد خانواده عباس منش بشیم به اشتراک بگذاریم تا بقیه هم از این مطالب استفاده کنن واقعا حرف های استاد بی نظیر و من با شنیدن حرف ها و آگاهی هایی که میدن از شور و هیجان نمیدونم چکار کنم این که بدونی زندگیتو خودت میسازی نه کس دیگه ای فوق العاده لذت بخش هست.

      شاد، ثروتمند، با ایمان تر باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زهرا مهدوی گفته:
      مدت عضویت: 2281 روز

      سلام

      چقدر نکته عالی و بجایی رو متذکر شدید

      و همچنین این نکته “علم استعانت”

      با این عنوان در قران اشنا نبودم

      و با این نگاه یجورایی تعریف قانون جذب هم کاملتر میشه

      البته که تعریف قرانی که گفتید و اون ایه سوره یاسین خیلی خیلی بهتر و تاثیرگزارترِ برای خودم

      خیلی از کامنت تون استفاده کردم

      ان شاالله هرجا هستید در اوج موفقیت باشید دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1258 روز

      سلام به خدای رزاقم

      روز ۷ سفرنامه

      سلام به شما دوست هم فرکانسی

      خیلی برام جالبه این کامنت شما سال ۹۴ هست و من الان سال ۱۴۰۱خداوند هدایتم کرد به کامنت شما اینجاش جالبه ک ۷ سال از این کامنت میگذره اما امشب شب قدر هست و شما گفتین ک شب قدر به ۷ خواستتون رسیدین خداای من چه همزمانیه قشنگی

      حتمآ یه خیریتی برای من داره امشب خدایا سپاسگذارم ازت

      ممنونم از شما دوست عزیز دیدگاه عالی بود

      امیدوارم تا حالا به تمام خواسته هاتون رسیده باشین

      ❤❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
      مدت عضویت: 1973 روز

      سلام خدمت دوست عزیز آقای توحیدی گرامی

      امروز ۱۱آبان ۱۴۰۰ هستش و از زمان دیدگاه شما ۶سال میگذره، خیلی لذت بردم و استفاده کردم از تجربه تون همون مطالبی که استاد همیشه تو صحبتهاشون میگن که اعتبار هر موفقیتی رو بخدا میدم واقعا اگه خدا هدایت گر ما نباشه راه درست رو نخواهیم رفت ،خودش میبینه که کدوم بنده اش بهش ایمان داره و باور داره،اگر آموزه های استاد که دستی از دستان خداوند مهربونه نبود من درکی از قوانین الهی نداشتم،شخصیت من خیلی تغییر کرد قبل از اینکه جهان من رو وادار به تغییر کنه به یه طریق استثنایی من رو با استاد آشنا کرد

      خوشحالم که در جمع دوستان هم فرکانسی هستم و خدارو بی نهایت شکرگزارم

      خوشحال میشم از موفقیت و تجربه ی حالتون هم کامنت بگذارید تا باعث انگیزه بشه برای دوستان

      آرزوی موفقیت و سلامتی و ثروت میکنم براتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      یعقوب نادری گفته:
      مدت عضویت: 1176 روز

      سلام،این اولین کلمات و کامنت من در طی چند ماهیه که با این سایت آشنا شدم ،

      من از وقتی بچه بودم و تا همین چند وقت پیش یک سوره ی کوتاه از قرآن رو که بارها شنیدیم همه مون خیلی بهش فکر میکردم و درگیرش بودم ، سوره نصر هست «اذا جاء نصرالله والفتحورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجافسبح بحمد ربک و استغفره*انه کان توابا»

      ترجمه:و هنگامی که نصرت و پیروزی و فتح از جانب خدا رسد ،مردم را میبینی که دسته دسته و فوج فوج به آن وارد شوند،پس حمد و سپاس رب و خالق خود را بجای آور،برااااستی که او توابع(بی نهایت توبه پذیر )است

      موقع تایپ و نوشتن این آیات و ترجمه ش حس سبکی و عشق خالص رو داشتم ،اما مطمئنم و ایمان صد درصد دارم که خدا منظورش از اینکه مردم دسته دسته وارد دین میشن درک همین قوانین منظم و دقیق و لذت بخش و پر از آرامش و ثروت و سعادته که یکیش همین قانون جذبه ،من اولین کامنتیه که میزارم و امیدوارم دوستان اگر نکته ای لازمه بهم بگن تا اصلاحش کنم ،اما ایمان دارم که از پیشگامان و کسایی که خدا بهشون لطف داشته (بواسطه ی نیست و اعمال خوب خودشون)که هدایتشون داده و لذت و شیرینی ایمان رو تجربه کردن ،همین استاد سید حسین و تک تک افرادی آن که الان دارن این کلمات رو میخونن و تو این جمع بزرگ و مثبتن از خانوم مریم عزیز تا همین آقای توحیدی که من کامنتشونو کامل خوندم و با عشق این کلمات رو براتون تایپ کردم

      از خدای بزرگ و بخشنده برا همه مون مهر ،عشق، آرامش،سلامتی،شادی ،ثروت،عزت و آرامش بغیر حساب رو آرزو میکنم

      آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حجت گفته:
      مدت عضویت: 1473 روز

      سلااام بهمن خان!

      لذت بردم از خوندن کامنت قشنگت…

      وقتی روند رشدت رو از سال 85 تا 94(زمانی که این کامنت رو گذاشتی) خوندم، متوجه نعمت بزرگی شدم که خدا جلوی پام قرار داده(استاد عباسمنش)، شما برای رسیدن به این نعمت خیلی جنگیدی، خیلی تلاش کردی، خیلی حرکت کردی، خیلی شجاعت به خرج دادی- که اتفاقا دمت گرم، خیلی تحسین ات میکنم، ماشالله بهت- ولی من خیلی ساده به این نعمت رسیدم و خیلی راحت میتونم قوانین الهی رو درک کنم و عملی شون کنم و بترکونم(واقعا خیلی ساده است)…

      الان که دارم این کامنت رو مینویسم(سال 1401) نمیدونم شرایطت چیه و به چه جایگاهی رسیدی، اما مطمئنم که بهترین ها برات رقم خورده…

      ایشالا همیشه همیشه موفق و سربلند و ثروتمند و آروم باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم گودرزی گفته:
      مدت عضویت: 1487 روز

      واقعا عالی بود , امیدوارم که از این تجربه های شما درس بگیریم و حواسمون به سیستم قانونمند خداوند باشه و طبق آیات قران هر خیری که به ما میرسه از طرف خداست و هر شری که بمون میرسه از سمت خودمونه پس اگر به خواسته هامون رسیدیم هیچوقت نباید مغرور بشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2680 روز

      سلام بهمن جان. داستان زندگیتون تاثیر گذار بود. چقدر جالب فتی اون قسمتی که پذیرش من از قوانین از روی احساسات بود نه علم. وقتی که از روی علم و دانش ایمانت رو میسازی و به قانونمندی جهان باور پیدا می‌کنی همان چیزی که استاد در کتاب رویاهایی که رویا نیستند گفته که شروع کار موفقیت این باوره که ما در یک جهان قانونمند زندگی میکنیم و هیچ شانس و اتفاقی وجود نداره، این ایمان خیلی ذهن ما رو شفاف می‌کنه و بهمون قدرت میده که قوانین رو یادبگیریم عمل کنیم و نتیجه بگیریم. باروهای خوب بسازیم نتیجه بگیریم. افسار توجه رو دست بگیریم نتیجه بگیریم. خیل خوشحال که با استاد عزیز آشنا شدی و امیدوارم که بهترین استفاده رو از مطالب این سایت ببری. صداقت شما بسیار برای من تحسین برانگیز هست و برات آرزوی موفقیت و سعادت دارم ان شاءالله خداوند ره گشای زندگیت باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ماریا اکبری گفته:
      مدت عضویت: 1864 روز

      سلام آقا بهمن گرامی

      خیلی ممنونم از دیدگاه بلند بالا و جذابت،امیدوارم همچنان پرقدرت و پر آگاهی درمسیر خودشانسی باشی و نتایج عالی گرفته باشی

      خیلی دوستدارم الان بعد از هشت سال ازتون بپرسم که زندگیتون چجوریه و از کلیات کارو حرفه و دیدگاهت باخبر باشم

      لطفا اگر دیدگاهمو میبینی برام بنویس،سپاسگزارم ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Serveh گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      سلام دوست عزیزم

      الان سال 1402 هست و 8 سال از دیدگاهتون میگذره من تازه تو مدار خوندنش قرار گرفتم و با خوندن تک تک کلمات بارها خداروشکر کردم و خیلی بهم حس عجیبی داد … هرچیزی که از توحید بگه در مورد ایمان به خدا و ربطش به نتایج زندگی باشه خیلی حال منو خوب میکنه قانون رو برام تثبیت میکنه و بیشتر به مسیرم مطمئن میشم …

      دیدگاه شما قشنگ این ربط باورها به نتایج رو نشون میداد و خیلی خوبه انقدر دقیق خودتون میدونید دلیل اتفاقای زندگیتون رو . خیلی ها بارها شکست میخورن ولی نمیتونن بفهمن دلیلش چی بوده و شاید هم غرورشون نمیزاره بفهمن ولی اینکه شما انقدر خوب ربطشو فهمیدید و دوباره به مسیر اصلی بر گشتید خیلی لذتبخش بود و جلی شکر گذاری داره و من تحسینتون میکنم …

      چند وقتیه تو سایت هستم ولی اول بارمه یه همشهری اینجا میبینم و ازین بابت هم خیلی خوشحالم و خداوند رو شکر میکنم …

      به خداوند مهربان میسپارمتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 991 روز

      به نام الله هدایتگرم

      سلام دوست عزیز

      خوندن کامنت شما اونم به صورت کاملا هدایتی واونم دقیقا

      در ماه رمضان و شب قدر برام چیزی مثل معجزه بود

      اونجا که نوشتی شب 27ماه رمضان تمام خواسته های که از خدا خواستی به صورت معجزه وار برآورده شد کلی اشک ریختم برات آرزوی موفقیت دارم

      خوندن کامنت رو هم برای خودم مثل معجزه میبینم منم امشب خواسته هامو برای خدا می‌نویسم وازش خواهش میکنم من و همه ی دوستانم رو هدایت کنه از خدا می‌خوام ما رو در این مسیر مثل خود استاد ثابت قدم بداره

      از خدا می‌خوام شرک و گناه و ناامیدی رو از همه ی ما دور کنه

      از خدا می‌خوام به همه ی ما سلامتی ، عشق ، ایمان ، آگاهی ، آرامش ، ، خوشبختی و روزی به غیر حساب عطا کنه

      خوندن این کامنت و نوشتن این چند جمله انقدر حالمو خوب کرد و احساس سبکی و رهایی بهم بخشید که انگار همین الان تمام این خواسته ها رو خدا شنید و مهر تایید شو به قول خانم شایسته کوبید پاش

      استاد از شما و خانم شایسته بی نهایت سپاسگزارم امیدوارم در تمام لحظات زندگی شاد و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 916 روز

      چقدر دیدگاه عالی بود.

      اینکه از فرایند شروع خودتون گفته بودید – این باوری که هر چه داده کار خود خداست و نباید زیاد رو خودتون حساب کنید.

      اینکه هدایت شدید به سمت سوره یاسین و اون ایه که همه چی رو خودتون خلق میکنید.

      و واقعا این ها بسیار عالی هست برای باور به هدایت الهی

      باور به اینکه می شود طور دیگری زندگی کرد – باور به این که می شود – باور به اینکه خدا کارها رو انجام میده…

      و اینکه امدین سیر تکاملی تون رو نوشتید خیلی عالی بود..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1436 روز

      سلام آقای بهمن. خیلی لذت بردم از کامنتتون. من نزدیک به یک ساله که دارم فایلهای رایگان استاد رو گوش میدم. این فامیلشون رو امروز فک کنم 10بار بیشتر گوش دادم و هر دفعه با لذت بیشتر. تا اینکه دانلودش کردم که بین موزیک هایی هم که گوش میدم دوباره برام پخش بشه. انرژی فوق العاده ای بهم داد این فایل و مطمعنم کرد که باید دد ورودیهامو کنترل کنم وهر دفعه بیشتر تلنگر می زد. انگار این فایل حجت رو بر من تموم کرد که هررر اتفاقی تر زندگیم رخ میده بلا استثنا از ورو دیها و تفکرات ریزو درشت منه و خوندن کامن شما هم درس بزرگی بهم داد که باید همیشه در هر شرایطی حتی اگه به تمام خواسته هامون رسیدیم باید کنترل کنیم و این جملتون خیلی به دل نشست که گفتید این سیستم برای خداست و ما فقط در اون قرار گرفتیم پس تمام اتفاقات زیر دست قدرت خداست پس مغرور نشین. پیروز و پاینده باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ولی الله علوی گفته:
      مدت عضویت: 1324 روز

      بهمن جان .لذت بردم تبریک میگم داداش وغبطه خوردم بهت چون من هم سال‌های ۸۰ تا ۹۰خیلی درگیر راه فرار برای مشکلات وموفقیت بودم ولی تمرکز برروی راه دقیقی نگذاشتم وهمیشه میگفتم نمیشه. امکان نداره. پول نیست. فروانی نیست من تا اخرعمر زیر چرخ باید له بشوم وهمیشه خودم راازدیگران حقیر ترمیدانستم که روزگار خیلی به قول استاد من باچک ولگد زد و….ولی دست خدا ازراه رسید ودکتر مهدی نظری ایلامی (مرد درختی ایران )من راباقوانین الهی آشنا کرد وبعد به استاد عباسمنش رسیدم ..من که سالها درگیر بیماری های جسمی بودم حدود ۲ سال هست که وارد حوزه موفقیت شدم .بیماری‌ها به طور کامل ازبین رفتند .آرامشم برقرار شده واوضاع مالی هم کم کم به سوی شرایط عالی می‌رود…وهرروز وهرساعت روی کنترل ورودی های ذهنم دفت میکنم ‌خداراشکر زندگیم بهشت شده است ‌….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آرام گفته:
      مدت عضویت: 1364 روز

      با سلام خدمت آقای توحیدی عزیز

      داستان زندگیتون مثل موج دریای پر تلاطم بود اما معتقدم که درون این دریا اگر عمیق د آرام نبود همچنان در تلاطم باقی می ماندید

      و ایمان دارم خدای درونتون اینقدر بزرگ هست که هر دفعه از مسیر خارج شدید شما رو دوباره به راه راست هدایت کرد

      و چقدر خوشحالم متن شما را خواندم و دیدم هستند کسانی که مثل من که از مسیر خارج شدن و دوباره برگشتند

      امید دارم مسیر حقیقت همین مسیر هست

      و سپاسگزارم از استاد عزیزم که این جمع زیبا را دور هم جمع کردن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی گفته:
      مدت عضویت: 1407 روز

      سلام بر شما دوست عزیز من هم تجربه ای مثل شما داشتم نوشته خوبی بود واقعا استاد همه چیز رو در مورد موفقیت و قانون به بهترین و زیباترین حالت توصیف میکنن و نتیجه او گواه حرف درست اوست به لطف خداوند و استاد همه رویاهامون رو تیک میزنیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 3238 روز

      سپاااااس گذارم ازتون ک انقدر زیبا و کامل داستان هدایت شدنتون رو تعریف کردین🌹

      ان شالله ک بتونیم از تجربه های شما درس بگیریم و واقعا عمل کنیم بهش❤

      بهترینا برای شما باشه

      در پناه حق❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نجمه نجفی گفته:
      مدت عضویت: 2121 روز

      دیدگاهتون را مطالعه کردم، ممنون بابت یاد آوری یک سری مسائل

      دوستان من دچار یک سردرگمی شده ام ، نمیتونم ی احساس رو رها کنم و نمیدونم کار درست چی هستش…

      و اینجا نمیدونم کدوم بسته اموزشی استاد تهیه کنم تا کمکم کنه

      لطفا راهنمایی ایم کنید ، ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        معصومه صبوری گفته:
        مدت عضویت: 2001 روز

        سلام دوست عزیزم ز فایلای رایگان شروع کن و دوره تکاملتو طی کن بعد اولین دوره ایی که استاد میگن دوره ی عزت نفس هستش که توی اون دوره یاد میگیری چطوری با چه اگاهییهایی احساس لیاقت بکنی و خودت رو لایق زندگی عالی بدونی

        البته من خودم هنوز موفق نشدم هیچ دوره ای رو تهیه کنم از فایلای رایگان دارم نتیجه میگیرم و باور دارم بزودی دوره عزت نفس رو میتونم تهیه کنم

        😍😍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علیرضا عزیزیان گفته:
      مدت عضویت: 1191 روز

      سلام دوستان عزیزم خیلی جالب بود

      من وقتی ایه یاسین گفتید نمی دونستم یاسین با یس یکی

      عادت کردم هرایه که می بینم این به لطف خداا اول بعد استاد که سرچ کنم و معنی و تفسیر هرچی هست پیدا کنم رفتم چند بار بالا پایبن کروم دیدم نیست گفتم خدایا تو منو هدایت کن چند بار رفتم بالا نبود ولی سوره یس چشمک میزد خدایاا قشنگ چشمک میزد میگفت منم گفتم نه یه قسمت برنامه قران حکیم داره ایه های محکم یه ایه از سوره یاسین(یس)امد گفتم اه اینم نبود رفتم تو گوگل سرچ کردم سوره دیدم نوشت خودش یاسین گفتم خدایی یعنی چی سرچ شد رفت تو دیدم نوشته سوره یاسین یا یس

      گفتم خدایاا چقدر تو زیبای چقدر تو قدرت مندی هیج قدرتی بالا تر از تو نیست واقعاا قانون جذب کار میکنن خدایا سپاس گذارم همه چی از خودمونه بقول امام علی درد از خودمونه دوا از خودمون

      این کوه هست فعل ما ندا سوی ما اید ندا ها را صدا خدایا سپاس گذارم ازت مار به خاطر نا اگاهی هامون ببخش و مارا اگاه کن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: