داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-28 07:48:252023-12-22 12:40:42داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند هدایتگرم، به نام خداوندی که اینهمه داره تلاش میکنه به مابفهمونه که باوجوداو هرترس ونگرانی ای بی معنیه، سپاسگزارم از استادم که اینطوری بااین سایت بینظیرونشانه های عالیش مارو راهنمایی میکنه
امروز روزسختی داشتم اونقدرورودی بدداشتم از آدم هایی که باهاشون برخورد کردم هربارمیخواستم حرفی بزنم وخلاف عقیده شونو بگم یادم میامدکه هم انرژی خودم تحلیل میره وهم اونا درمدارش نیستن وممکنه حتی مسخره بشم
ذهنم خیلی درگیرکسب وکارم که هنوزندارمش وسرمایه شو ندارم بود،نجواهای ذهنم میومدن که دیگه تموم راهی نیست بایدتن بدی به این بیکاری ورویای استقلال مالی و آرزوهای قشنگتو به گورببری، اومدم توی سایت حالم ناامیدانه بود معمولا وقتی اینطوری میام توسایت اون فایلو به دقت گوش نمیدم ولی الان یک لحظه به خودم اومدم چشمام روبستم تازه نمازم تموم شده بود وسجاده هنوز پهن بود به قول استاد طلبکارانه از خدا خواستم که این فایل کمکم کنه گفتم خدایا من بنده ی بدی نبودمو نیستم بایددستمو بگیری بعدش گفتم قطعا این فایل چیزهایی داره که منو از این حال دربیاره
رفتم دیدم باباااا زندگی خود استادهم پربوده از این چالشا،نگا کن فقط باخوشبینی وتوکل چطوری تونسته این چالش هارو رد کنه، چالش هایی که هرکدومش میتونست جلوی آرزوهای آدمو بگیره واونو بکشونه پایین، چون استادباورداشت خدا ذره ذره هدایتش کرد به بهشت،
حالا من نگران سرمایه کارم هستم؟ مگه واسه خدا کاری داره منوهدایت کنه به آسون ترین راه؟ اگه سختش بود که بهش نمیگفتن قادر، مشکل خودتی دختر خدا که هم تدانشو داره هم انگیزه شو که بنده هاشو به کمال برسونه، خودت ازسرراه خودت بروکناربذارخداکارشو بکنه
حالم دگرگون شد، انگاریهو مثل یه بچه که میفهمی نادونی کرده بعدنگامیکنه مادرش بامهربونی اونو بخشیده باذوق واشک وآرامش میاد بغل مامانش، همون جوری سرخوردم بغلش…. خدایاشکرت
سلام به استاد عزیز و توحیدی خودم
این فایل حدود یکسال پیش توی شرایط بسیار سختی که داشتم بارها گوش دادم و اشک ریختم
اشکی نمیدوم از سر تسلیم بودن داشت یا از روی عجز و ناتوانی .اون روزها این سبک زندگی بیشتر برای من شبیه به چراغ راهی بود که منو از تاریکی به سمت نور هدایت میکرد
هر کلام استاد مهر تاییدی بود برای من که قدرت عظیم خداوند رو بیشتر باور کنم و در برخورد با چالشهام متوکلتر باشم
نمیدونم من وقتی که این کلمات استاد میشنوم هر کلامشون مستقیم و بدون ذره ای شک میرفت در تک تک سلولهای بدنم رسوخ میکرد و با تمام وجود و بدون مقاومت باورش میکردم یا تمام بچهای این سایت اینطورین
صدای استاد وقتی دارن از توحید صحبت میکنن یا از هدایت اینقدر دلنشین که عین یه کد مستقیم میشینه جای درستش در قلب هر کدوم از ماها
این روزا درکم از هدایت خیلی واضح تر شده و انگار با خدای خودم بیشتر رفیق شدم .البته بعضی وقتا میبینم که دارم رامسید میرم و آرارما به صدا در میاد و اونجاست که قلبم میگه کجا پسر جون بزن کنار که باید مسیر عوض کنی
شکر خدا الان بهتر جنس هدایت میفهمم و بقول استاد مثالها دارم براش که توی شرایطی قرار گرفتم که به وضوح جنس هدایت توش درک کردم و بهش عمل کردم
جالب اینجاست الان دیگه شیوع زندگی کردن ما بر این اساس شده و حتی خیلی از کلام ما به زون میاریم در فعالیتهای روزانمون شبیه به کلماتی شده که استاد عزیز میگن و این خودش نشون میده که داریم مسیر درست میریم و همینو ادامه بدیم
چند روز پیش یکی از دوستان در مورد هدایت و الهامات یه کامنت عالی نوشت که همه چیزی خیلی آسون تر کرد برام .این دوست عزیز من آقا حمید میگفت که الهامت در واقع همون احساس و فرکانس مثبتی هستش که ما به واسطه باورهای درستمون در خودمون ایجاد میکنیم و هر چقدر این باورها قوی تر باشن فرکانس ما به فرکانس خالق و روح ما نزدیک تره
و دسترسی ما به اطلاعات که هم جهت با خواستهامون هم آسان تر و سریعتره
بطور مثال اینکه استاد در شرایطی که سایتش رفته رو هوا و در کشور غریب همه چیز روی هواست اگر این باور که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد و الخیر فی ما وقع رو نداشت و حالشو خوب نمیکرد آیا الهامی وجود داشت
قطعا نه
من خودم بعضی وقتا خیلی همه چیز سخت میکنم برای خودم .مثلا همین افزایش درآمد من که یه مدت طولانی بخاطر شرایطی که داشتم خیلی اصرار داشتم زودتر به درآمد بیشتر برسم و خودمو درگیر ایدهای خاص میکردم و همش به خودم میگفتم پس چرا الهامات به من نمیشه .در صورتی که وقتی یکم آگاه تر شدم به این مسله و بیشتر تمرکز گذاشتم روی حال خوبم و رهاتر شدم ونتیجه رو سپردم به خدا بصورت کاملا طبیعی درآمد من توی دو ماه گذشته دو برابر شده و انگار روند ثروت به زندگی من بیشتر شده بصورت کاملا آسون
از وقتی که فهمیدم احتیاج به تقلای خاصی وجود نداره و باید چیزهای که میخوام جوری باشه که معقول باشه و بیشتر خودمو در جریان هدایت قرار بدم و حالمو خوب نگه دارم با باورهای درست بصورت طبیعی در مدار ثروت بیشتر قرار میگیرم
این فایل من باید بارها و هر وقت که احساسم بهم گفت نگاه کنم این آگاهی ها رو قورت بدم
سپاسگزارم ازت استاد بی نهایت دوسداشتنی من
سلام به استاد عزیزم و به همه دوستان هم فرکانسی
استاد ما هم عاشقتونیم، عاشق این فایلایی که میذارین، این آگاهی های نابی که بهمون میدین
خداروشکر که در مدار دریافت این آگاهیهاهستم، خداروشکر که استاد دوباره این فایل رو به عنوان “روزشمار تحول زندگی من” رو سایت گذاشت و دوباره و دوباره تونستیم این آگاهیهای ارزشمند رو بشنویم و دریافت کنیم.
واقعا طلایی بود این فایل، این داستان، دونه دونه جمله هایی که استاد میگه، به قول محمد امین حسینی عزیز که تو کامنتش نوشته بود، وقتی داشتم این فایلو میدیدم، به خدا نمیدونستم داد بزنم، باشم دور خودم بچرخم، باشم بدوم، اصلا یه چیزی…
هرکدوممون به نوعی تو یه داستانی نیاز به این ایمان و توکل و توحید داریم، یکی دنبال کار میگرده، یکی میخواد مهاجرت کنه، یکی مهاجرت کرده میخواد اقامت دائم بگیره، یکی میخواد وارد یه رابطه بشه یا خارج بشه از یه رابطه ی نادلخواه… تو همه ی اینا ذهن همش میخواد ما رو سمت عوامل بیرونی سوق بده، برای کار باید دَمِ فلانی رو ببینی یا فلان جا آشنا داشته باشی، برای مهاجرت باید وایسی تا فلان قانون مثلا عوض بشه، یا پدرمادرم یا همسرم رضایت نمیده و پس منم نمیتونم نمیشه، و هزاران عامل بیرونی دیگه…
خدا بهمون کمک کنه و تو این مسیر و این فرکانس مثبت هلمون بده که بتونیم به موقع ذهنمون رو کنترل کنیم و به هیچ عامل بیرونی بها و اعتبار ندیم، همه چیز دست خودمونه و خدا، و حتی خود خدا هم چیزی از قبل تعیین شده برای ما نمیخواد، تو هر مسیری که باشیم تو همون مسیر هدایتمون میکنه. کلاً نُمد، هؤلاء و هؤلاء من عاشق این آیه م
خدایا شکرت برای این فایل
خدایا شکرت بعد از مدتها توفیق داشتم رو فایلهای دانلودی هم کامنت بذارم
استاد نازنین و مریم جان عزیز دل و دوستای عزیزم دوستون دارم یه عالمه
به نام اوکه هر لحظه هدایت میکند جهان را
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستانم
اصلا همین که من امروز برم تو صفحه ای از سایت که تاحالا نرفته بودم و این فایل رو یکی از دوستان تو کامنتش معرفی کرده بود و بیام ببینم هم فقط یک هدایت میتونه باشه
استاد دو هفته پیش رفته بودیم روستامون و من میخواستم با دوتا بچهام بمونم شوهرم برگرده و یه هفته موندیم ولی شوهرم گفت بیا بریم هوا سرده من اولش شاکی شدم ولی بعدش گفتم این یه نشونس از طرف خدا چون هر اتفاقی بیفته به نفع منه وقتی تو ماشین نشستیم و داشتیم برمیگشتیم من احساس کردم بدن درد گرفتم فرداش گلو درد گرفتم بله من سرما خورده بودم و خب تو روستا هم امکانات کمتره و هوا خیلی سرده خدا میخواست من مریضیمو بیارم تهران و اونجا سختی نکشم چون بعد چند روز هم بچها از من گرفتن و اگر اونجا میموندیم بدون امکانات و دکتر خیلی خیلی سخت میشد
خدایا شکرت که هر لحظه هدایت میکنی من فقط باید یادم باشه تسلیم باشم
دقیقا همین الان یکی از پسرها داشت میزد تو سر اونیکی میخواستم پاشم جداشون کنم ولی تو دلم گفتم خدا حواسش هست همون لحظه خودشون از هم جدا شدن
استاد من از وقتی بچه دار شدم خدا خودش داره از اینا مراقبت میکنه میخواستم بنویسم نود درصد یادم افتاد بابا چه فکری کردی که حتی میتونی ده درصد از اینا مراقبت کنی تو حتی از خودت هم نمیتونی مراقبت کنی اونه که حافظ همتونه شده تو اشپزخونه بودم یه حسی بهم گفته برگرد ، برگشتم دیدم پسرم مثلا سوزن دستشه حالا رو زمین افتاده بوده یا چی
استاد از این اتفاقات پره تو زندگی من
سلام به رویا جان عزیزم.
این روزها بیشتر به یاد تو هستم.
که با دو تا بچه چه کردی از اول، و الان چه میکنی.
خیلی دوست دارم ازت بشنوم و بخونم در مورد بچه داری.
تو این کامنت جوابم داده شده تا حدودی.
مخصوصاً این قسمت:
استاد من از وقتی بچه دار شدم خدا خودش داره از اینا مراقبت میکنه میخواستم بنویسم نود درصد یادم افتاد بابا چه فکری کردی که حتی میتونی ده درصد از اینا مراقبت کنی تو حتی از خودت هم نمیتونی مراقبت کنی اونه که حافظ همتونه.
یه اتفاقی همین الان افتاد که برام جالبه و مینویسم اینجا:
الان، ساعت 1:30 بامداد حافظ داشت گریه می کرد و آروم نمیشد، شیرش رو خورده جاش هم تمیزه، بردم راه ببرمش سر شونه ام بلکه آروم شه، به خدا گفتم چه کنم که آروم شه…
اومدم اتاق شیر بدم بهش تا گذاشتمش روی پاهام تا آماده شم، یهو آرومِ آرومِ آروم شد و در خوابی عمیق فرو رفت الحمدالله.
این چیزی نیست جز هدایت و لطف و کمک خدا.
من قبلش فکر میکردم تو بغلم آروم میشه، بعد دیدم نه بابا من هیچکاره ام، هر بار با یه شیوه ای آروم میشه.
تازه کشف کردم الگوی ثابت و پایداری وجود نداره.
همون بهتر هر بار هدایت بگیرم از خدا که بهم بگه حافظ الان چی نیاز داره برای آرامش و شادیش.
یه مثال دیگه ام دارم: صبح سر یه مسیله ای در مورد حافظ جانم گفتگوی ذهنی داشتم که چه کنم و شلوغ پلوغ بود ذهنم.
بعد همسرم که خونه خودمون رفته بود تا مدرکی رو برداره زنگ زد گفت یکی از کاغذها افتاده زمین:
سمانه جان
خداوند خودش راه حلِ هر چیزی رو بهت میگه و نشون میده. تو با ذهن و منطقت ورود نکن.
مغزم سوت کشید از این پیامِ مستقیم…
عصر که دیگه اعتراف کردم من تسلیمم…
من بلد نیستم…
بارها دیدم اول میخوام خودم با منطق و ذهن خودم مسیله ای رو حل کنم، بعد که سخت شده برام یادم افتاده باید کلید تسلیم رو بزنم.
الان جوجوی قشنگم روی پاهامه و لالا کرده در آرامش به لطفِ اللهِ یکتا.
اومدم سایت، دیدم بهترین فرصته، ایمیلم رو باز کردم چشمم خورد به کامنت رویا جان و با عشق بازش کردم و خوندم، دیدم به به در مورد بچه داری نوشته، همون چیزی که من نیاز دارم بیشتر بخونم و تو مدارش قرار بگیرم.
هر چی و هر جا تسلیم تر، بهتر و بهتر و بهتر…
رویا جان همراهِ عزیزان و خانواده ات در پناه خدا باشی، همه مون باشیم.
خدایا شکرت برام آسان کردی آسانی هارو، هم کامنت خوندم و نوشتم، هم بچه مو در آرامش به خواب هدایت کردی.
باسلام ب تو سمانه جان عزیز دلم
امیدوارم حال دلت و جوجوی نازت عالی باشه
نی نی من هم خوابه وچقدر جالب همین امشب کامنتت منتشرشده ومن چقدر بهش نیاز داشتم چقد عالی خدا هدایت میکنه همه ماهارو ب چیزی ک خودمون میخاهیم وکافیه فقط از خدا درخواست کنیم
منم ب این نتیجه رسیدم هر سری پسرم ب یک شکل آروم میشه
وهمش نگرانیم سراین بود دخترم ک 8 سالشه اذیت نکنه برادرشو وهمش نجوا داشتم توی این روزها
وامشب خداوند بهم گفت با تمام نشانه ها ک من این پسری ک خودت ازم خاستی رو ب این زیبایی دادم خودم ب این زیبایی محافظتش میکنم
حتی ب دخترم گفتم ما باید از داداشی مراقبت کنیم گف مامان خدا مارو درست کرد تورو هم درست کرده
خداااای من بجه 8 ساله چ جوابی داد ک گاهی اوقات از حرفای دخترم دهنم بسته میشه از پیام های خدا
خدایا شکرت
به نام پروردگار مهربانم
سلااااام به استاد عشقم، سلااااام به همه رفقا، امیدوارم حالتون عاااولی باشه
وای استاد نمیدونم از کجا بگم ولی ..
اصن کف کردم وقتی داشتم گوش میکردم؛ خواییده بودم و تجسم میکردم حرفاتونو؛ چشام داشت از حدقه میزد بیرون. مثل ی داستان خیالی بود که همه چیش داره خوب پیش میره. فرکانسم خیلی یهو رفت بالا.. مث حس پرواز بود بخدا
بقول خودتون اگه کسی تو این فضا ها نباشه، نمیتونه حرفتونو بپذیره ولیییییی خوش ب حال کسی که حرفاتون رو مثل وحی منزل قبول کنه و واااااااااااو میتونه بترکونه.. خدایا شکرت
از دیروز ظهر تا حالا که فایلو گوش کردم؛ انقدر خوشحالم انقدر ی حال خاصی دارم.. که نمیدونم چجوری میشه بیانش کنم
همش داشتم میگفتم واییی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت، وای خدا مگه میشه؟ مگه داریم؟ چجوری؟؟ این همه هدایت! این همه زیبایی! خدایا شکرت ،، خدایا چقدر این استادو باید تحسین کرد، وای این فوق العادهس، بی نظیره
چند روزی بود هی با خودم میگفتم؛
خدایا چیشد؟ من چه آرزویی کردم که الان اینجام، تو این مسیر هدایتت؟ چه آرزویی کردم که دارم این حرف هارو می شنوم؟
خدا پس چرا بقیه اینجا نیستن؟ خداجونم این نشون میده که به درگاهت مقرب تر شدم؟ خدایاا چیشده واقعا؟
و بعد هم که شما قسمت دوم هدایت الهی رو گذاشتین و .. دیگه اصن همه چی دیوانه کننده شده
استاد میدونین یکی دو هفتهای بود داشتم روی توحید کار میکردم، روی یکتایی خداوند، روی شرک… استاد یعنی از در و دیوار شرک میریخت و توحیدو اثبات میکرد.
تو این یکی دو هفته اصن روحم اینجا نبود، ی حس و حال عجیبی داشتم؛ ولی یکم داشتم افت میکردم که شما این فایلو گذاشتین و همه رو دیوانه کردین بخدا
استاد جان اونجایی که داشتین تعریف میکردین و میگفتین خدا با نشونه ها داشته بهتون میگفته شما دیگه رفتنی هستین و زمانیکه ماشینا رو داده بودین رفته بود و هیچ راهی نداشتین، مریم عزیزم گفتن: من مطمئنم که اینها همه داره نشون میده که ما داریم میریممممم عااالی بودا، کلی عشق کردم از این جمله
یاد یه نشونه ای افتادم که برا خودم اتفاق افتاد؛ حدود یکماه پیش بود که رفته بودم دندونپزشکی،، دکتر از دندونم عکس گرفت تا بذاره تو پیجش و بهم گفت که معروف میشیا ؛ منم با قاطعیت گفتم: هستم ،، گفتن چطور؟ گفتم هنوز معروف نشدم ولی تا چندسال دیگه حتما معروف میشم؛ من مامایی میخونم و میخوام مطب بزنم و فلان.. دکتر گفت ععع برادر من هم ماماس تو آمریکا
اصن اینو که گفت کلیییی ذوق کردم. یاد کتاب کیمیاگر افتادم؛ با خودم گفتم؛ این یعنی خدا داره برات نشونه میفرسته،واضح تر از این؟ این یعنی اگه توهم تو مسیرت ثابت قدم باشی؛ رفتنی هستی .. به جایی که لیاقت توعه
به امید روزی که بتونیم، حرفتون رو همونطوری بشنویم که شما بیانش میکنین
و به امید روزی که همگی دست در دست هم، تو پرادایس زیبا به گفتگو با شما بنشینیم
استاد جاان خییییلیی ازتون متشکرم، خیییلی خیییلی زیاااد
به الله مهربون میسپارمتون
عااااااااااااشقتونم♥️
الله اکبر
این دیگه چه فایلی بود دوستان این داستان موفقیت عباس منش و همه کسایی که نتیجه گرفتن
اول در مورد خودم بگم
من حسن زهانی ام پنج سال توی این مسیرم و چند تا اکانت دارم توی سایت و نود درصد دوره ها رو از سایت عباس منش خریدم.
چهار سال تمام در آمدم یکی دو تومنی بود
اونم به زور
چون توهم زده بودم مثل خیلیا که چند سالی میشه توی این مسیرن و نتیجه ندارن و فقط ادعا دارن بودم.
الان با حدود ۲۱-۲۲ سال سن در آمدم رو توی همین کم تر از شیش ماه اخیر ۵۰ میلیون تومان کردم و چند تا نمایندگی توی سنندج کرمانشاه شهر کرد اصفهان مشهد دارم
رفقای سایت لطفاً توهم نزنید اگر ادعا دارید که روی خودتون کار میکنید و نتیجه ندارید.
اگر هدایت میشود
اما حرکت نمیکین
و منتظر کمک خدا نشستید ….
بدونید خدا کمکش و همه نعمتاشو از ابتدای خلقت تمام و کمال داده و پتانسیل موفقیت موجوده
این دیگه توهم و بی عرضگی کسی که هدایت میشه و حرکت نمیکنه ….
و نشسته و عبارت تاکیدی میگه با خودش…..
قانون موفقیت
خواستن هدایت شدن حرکت کردن
هرچیزی جز این توهمه
در آخر نمیخوام مثل خیلیا توی همین سایت که تحت تاثیر فایل قرار میگیرن و جوگیر میشن و فقط میگن میخوام در آمدم ده میلیارد در ماه باشه منم چرت بگم وقتی ندارم این در آمد رو
میسازم ده میلیارد در ماه و زیر همین متن توی قسمت نظرات میگم نتیجمو….
گفتن من یعنی رسیدن 💯
این نوشته من نوشته احساسی نیست که با دیدن فایل سید جو گیر بشم و بیان بنویسم…
این نوشته دقیقا حرفی که توی چند ده تا ویدیویی که توی نت ظبط کردمم هستش …
توکل به معنی خدایا فقط روی تو حساب کردم بده نیست
توکل یعنی
خدایا ممنونم که نعمت و ثروت رو تمام کمال دادی دیگه با عرضگی منه که بخوام هدایت بشم و حرکت کنم و اجازه بدم این نعمت و ثروت وارد زندگیم بشه
خیلی حال کردم باهات و دمت گرم
سلام.برادرگرامی اقاحسن.امکان داره لطفا بفرمایید چطور به الهامی که بهتون شد گوش کردیدوباعث پیشرفتتون شد.چون من خودم هنوز نمی تونم تشخیص بدم کدوم الهامه وکدوم وسوسه.اینکه می گن که اگه حالت خوب باشه الهام است رو می دونم.حقیقتش اینکه کلا هر وقت فکری می اید به ذهن من کلا حالم خوبه.همه رو می گم برم جلو حالا ببینم چی میشه ویا بعدا هدایت میشم.
مثلا یکی چندجا به اندازه پولی که داشتم که البته زیاد هم نبود سرمایه گزاری کردم.که یکی دوتاش بد نبود.وچندتاییش هم ضرر کردم.وهمسرم هم دایم ایراد می گیره به من که این الهام نیست که تو فکرشو می کنی.ادم باید باتحقیق وارد هرکاری بشه.ومثال ماشین فروختن استاد رو برام مثال می زنه.که البته عضو سایت نیستند واون فایلو هم اتفاقی بامن دیدند.ونظرشون اینه که اگر همینجوری میشد بری جلو و بگی هدایت میشیم و…پس چرا استادت همینجوری الابختکی ماشینشو عوض نکردو؟؟؟
واینکه حالا هم من موندم بعنوان بک خانم ۴۵ ساله که ۵سال هم هست بازنشست شدم وتقریبا یکساله که با استاد و سایت اشنا شدم چطور بفهمم چه زمانی ایده ها درست وچه زمانی توهم است؟اگه امکان داشت وراجع به گوش دادن به ایده ای که بهتون الهام شد بیشتر توضیح بدید ممنون میشم ازتون🙏🏼🙏🏼واینکه اگر مثل من همزمان چندتا ایده داشته اید ومتوجه شدید که کدومشون ایده درست است وکدومهاشون وسوسه و…بوده با نام بردنشون راهنماییم بفرمایید .بسیارسپاسگزارم🙏🏼🙏🏼
هر ایده ای که بنظرتون نتیجه میده و به راختی با شرایط فعلیتون قابل اجراست میگیم الهام
بنام خالق هدایتگر 😍😍😍
سلااااااااااااااااااااااام به عشق جاااان استاااد عزیزم😍😍❤❤❤
و بخدا سپاسگذارمو ممنونم و خیلی خیلی شکرگذاااااااااارم از خدام که اول صبحی منو هدایت کرد به این فایل بسیاااااار زیبا و بسیااااار درس اموز از هداااااایت خودش😍😍😍❤❤❤
خیلی عالی بود واااااقعا تشکر میکنم ازتون استاد عزیز که دستی از دستان خداوند شدین برام و کلامی از کلام خداوند تا باهام اینطور صحبت کنه .واقعا سپاسگذارم ازتون واقعا ممنونم
این کل مسیر هدایتی رو نمیتونم دست روی یه جنبه و یه شکل خاصش از هدایت رو انتخاب کنم😍😍😍❤❤❤❤❤❤❤❤❤
اصلا عااااااالی بود عااااااالی بود استاد
حقیقتا من به هدایت اعتقاد دارم اما به اندازه خودم و به اندازه ای که دریافت میکنم همونقدر بهش مسلما باور دارم
چقدر زیبا چقدر هوشیارانه و چقدر عاااااااالی😍😍
اون لحظاتی که به ظاهر بد بودن و اون یه تیکه از مسیر که به ظاهر بد بودن اینقدر عالی و زیبا بهش نگاه کردین واقعا عالی بود
اصلا تو این مورد نمیدونم چی بگم واقعا سپاسگذارم ازتون واقعا ممنونم سپااااااااسگذارم استاد
که لطف کردین این مسیر هدایتی و بسیاااااار شگفت انگیز رو برامون به اشتراک گذاشتین تا ماهم مسیر هدایتی خودمون رو داشته باشیم و یادمون بیاد که چه جاهایی خداوند هدایتمون کرده و ماها ازیادمون رفته سپاسگذارم واقعا عاشقتونم عااااااشقتونم❤😍
خیلی جاها بهم یاداور هدایتهایی شدین که به شخصه واقعا از یاد برده بودم و یادم رفته و الان خیلی ازون هدایت ها همینطور داره یااااااداور میشه برام و تاییدش میکنم هدااااااااااااااایت خالقم رو😍😍😍😍
اصلا لذت بردم واقعا خوشحالم و بابت این حال خوب و این حس فوقالعاده ای که اول صبح خداوند بهم هدیه داد سپاسگذااااااااااااااااااااااااااارم😍😍😍❤❤
و بعدش از شما استااااااااااد عزیزم سپاس گذاااااااارم
مرسی واقعا عالی بود عاااااااالیی😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بازم ممنونم ازتون و واقعا سپاسگذارم ازتون استاد جان و جا داره از خانوم شایسته عزیز هم تشکر کنم بابت تمام زحماتی که دارن روی سایت میکشن و دارن هم دسترسمون رو داره راحت میکنه و هم اینک نکات کلیدی رو دارن با ویرایشهایی که انجام میدن تو فایلها و متن فایلها قرار میدن .امید وارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند سعادتمند در دنیاآخرت باشین و همینطور با عشق خالصانه بکارتون که دارین از تک تک لحظاتش لذت میبرین ادامه بدین
عشقید واقعا عشق❤😍😍😍
۷شهریور.ابوالفضل پارسا
هرکجا هستید در پناه الله و یکتا
شاد باشید ثروتمند باشید و سعادتمند در دنیا وآخرت
دوستون دارم خدانگهداااار💋💋💋❤😍
به نام خدای هدایتگر
سلام به استاد عزیز و همه بچه های سایت
یه داستان خیلی خودمونی و خصوصی
از یک چیدمان تر و تمیز
واقعا شگفت زده شدم
هر ثانیه انگار یه ماجرا جدید داشت یه داستان متفاوت اصلا نمیشد پیش بینی کنی که قراره استاد بعد از این ماجرا چی بگه و یا قراره چه اتفاقی بیفته
اصل ماجرا و موضوعش مربوط میشه به برنامه ریزی توسط بهترین برنامه ریز و کارگردان کل هستی
برنامه ریزی که انگار از قبل برات چیده همه چیز آمادس وقتی که پشت سرو نگاه میکنی
نقطه هارو بهم وصل میکنی انگار دقیقا چیده شدن در بهترین زمان و در بهترین مکان یه چیدمان بی نقص که اگه خودت میخواستی همچین چیدمانی انجام بدی هرگز به این کیفیت نمیشد به هیچ عنوان
تو فقط کافیه که ایمان بیاری تو فقط کافیه که قدم ها رو بردای تو فقط کافیه که نجواها رو نادیده بگیری تو فقط کافیه ک ذهنتو کنترل کنی بعدش بشین و لذت ببر و کییییییف کن
وقتی که گفتین کارت کار نمیکرد برای گرفتن ماشین من خودم ی لحظه حالم گرفته شد
گفتم ای بابا
ولی وقتی گفتین خالنم شایسته گفته ما ماشین نمیخوام برا اینکه بریم آمریکا مگه ما ماشین لازم داریم؟
حالم تغییر کرد
احساس میکنم دقیقا همین اتفاق برای شما افتاد و چقدر این نگاه ایشون زیبا بود وچقدر رابطه با همچین فردی عالیه که اینجوری به اتفاقات نگاه کنه
شما نظم و ترتیب چیدمان رو ببین
واقعا ایمان به این چیدمانی ک خداوند برات انجام میده همه چیزه هممممه چیییز
وقتای هم که یه اتفاقی برات میفته ک باب میل تو نیست اگ بتونی جوری بهش نگاه کنی که این اتفاق به ظاهر ناخواسته هم یه قسمتی از این چیدمان خداوند هست
چقددددر عالیه میشه چقددر کارها سریعتر و بهتر جلو میره
وچقددر حااااالت خوووبه چه احساس خوبی داری
استاد بخدا همون حرفی ک خودت زدی اگ به صداقتت باور نداشتیم باور این ماجرا سخت بود
من نمیدونم تو چه جوری باگوگل ترنس رفتی اونجا
حالا اینجا من مثال خودمم میزنم میگفتم تا زبانت فول نباشه ک نمیشه
یا طرف میگه اونجا باید یه آشنایی یا رفیقی باشه تا کمکت کنه و کارها رو برات ردیف کنه ولی….
خدا رفیق تو میشه خدا راهنمای تو میشه خدا همه چیز تو میشه
به شرط عمل و ایمان
خدا رفیق و راهنمای ماهم میشه به همون شرط
تو یکی از فایل ها گفتی مثل یه پادشاه رفتی اونجا واقعا عین پادشاه رفتی
و چقدر زیبا قبل هارو برات نرم کرد
سید تو خیلی خوب بهش گوش میدی خیلیییی دقت کردم به این دو تا فایل
خیلیییی خوب عمل میکنی به نشانه های ک برات میاد
چیزیث ک برای ما
برای همه اتفاق میفتد خدایی تو ک خدایی همه هستش
برای هرکسی با توجه به اون شرایطی ک هست هدایت رو. میفرسته بعضی ها مثل تو خیلی عالی بهش عمل میکنند
کل مسیرهم رو هم بهت نمیگه ها فقط نشانه بعدی قدم بعدی بعد از اون دوباره قدم بعدی
یعنی باید هر دفعه ایمان خودت رو نشون بدی این قدم رو برداشتم حتما قدم بعدی رو هم میگه
تا قدم بعدی رو هم نری تموم نقطه ها بهم وصل نمیشن نمیشه همونجوری بشینی بگی نه من باید تموم مسیر رو بدونم باید عمل کنی اونم یه قدم قدم
صادقانه بگم سید این دوتا فایل از کل سریال زندگی در بهشت برای من یکی بیشتر درس داشت فایل ساده ی بود اما خیلی ارزشمند بود خیلیییییی
بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی درس و نکته داشت
از صمیم قلبم از خدای مهربان سپاسگذارم که بهت الهام کرد که این فایل ارزشمند رو ضبط کنی و تا شاید ایمان ماقوی تر بشه
و بازهم خداوند سپاسگذارم که توی مداری بودم که این فایل رو شنیدم چون هرکسی این فایل رو نمیشنوه
فایل خالصیییی بود خیلی خالص خالص از هدایت الهی
انگار یه جام پررررررررو غلیظو شیریییییییین از هدایت خداوند رو سرکشیدم
نوش جان من
و نوش جان همگی گوارای وجودمون باشه
در پناه الله یکتا
سلام وسپاس به خداوند ودستهای زیبا وهدایتگرش
استاد واقعا داستان زیبا وآموزنده ای هست داستان هدایت شما به آمریکای بظاهر دست نیافتنی.
چقدر هدایت زنجیروار ….چقدر گوش شنوا برای شنیدن ودریافت تک تک هدایتها…
خدای من این معجزات توی زندگی هممون میتونه اتفاق بیفته وچیزی که از استاد به ذهنم میاد اینه که از خودم بپرسم که از این هم ساده تر چطوریه? حتما از این هم ساده تر میشه مطمئنم.
ببین جریان هدایت از یه سفر اقامت آمریکا میسازه واز یک بطری تمیزکننده این داستان هدایت گرم ودلنشین رو,این بطری با قل خوردن وهدایتش من رو هم قل داد ووارد جریان هدایت کرد, خدا رو بینهایت شکر چقدر زیبا ودانشین چقدر توام با آرامش….
وچقدر این فایل منو به مهاجرت ودل به دریا زدن وتسلیم بی قید وشرط جریان هدایت خداوند شدن وبهش اعتماد کردن تشویق کرد واینکه اگر گاهی کارهات درست نمیشه ویا اینکه وضعیتت از هر لحاظ بغرنج میشه(ظاهرا) ,خدا هرگز تو رو رها نکرده فقط بهش ایمان داشته باش ومطمئن باش که اگر داره ریشه های وابستگی تو رو از جایی بیرون میکشه وظاهرا ثبات وقراری نداری قراره تو رو به جایگاه وشرایط وموقعیت بهتری هدایت کنه فقط بهش ایمان داشته باش واعتماد واحساس خوبت رو حفظ کن.الهی بینهایت شکر
وهزاران مثال دیگه که در هر گوشه ای از زندگی مشهود ونمایان ومثال زدنی هستن.😍😍😍
جریان هدایت یک جریان باز ولطیف وپراز اطمینان وآرامش هست واقعا دوستش دارم واررشمندترین جریان زندگیمه که دارم هربار قدمی فراتر برمیدارم وتوش قدم میزارم وتوش قدم میزنم واون هم مثل شنهای روان کنار دریا منو بیشتر وبیشتر تو خودش فرو میبره ومن چقدر از غرق شدن وتسلیم شدن توی این جریان لذت میبرم اصلا میخوام طوری توش غوطه ور بشم وباهاش یکی بشم که دیگه هرگز ازش جدا نشم بلکه توش بیشتر وبیشتر غرق بشم وتوش ریشه بگیرم وشاخ وبرگ وبرکت بگیرم ورشد کنم ووسیع ووسیع ووسیع ووسیعتر……
بهترین آرزو رو برای هممون دارم ,اینکه ایمانمون هر لحظه محکم تر ,قویتر وخالصتر بشه😍😍😍
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
به نام خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده
به ناممم خدای هدایتگرمم که هدایتم کرده به بهترین سایت دنیا با بهترین استاد دنیا و بهترین کاربران دنیا
استاااااااااااااد،باز چشمام خیس شد
چی بگم آخههه؟؟
جز اینکه با صداای بلند از اعماق قلبم ازتون تشکر کنم
استاد شما چقدر آخه محشرین
چقدر زلالین
چقدر درونتون پر شده از خدا
خدا رو میشه توی برق چشماتون دید
من خدا رو توی صورت نورانیتون بارهای بار دیدم
استاد شما به من امید هدیه دادین،بارهای بار
شما به من خدای واقعی رو هدیه دادین،بارهای بار
شما بهم گفتین،چشم تو چشم بهم گفتین که خدای واقعیه کیه،من باید بفهم و درک کنم،من باید با گوشت و پوست و استخوانم درک کنم
استااااد من الان در اوج هیجان آرومم،درونم پر شده از خدا
میدونین چرا؟؟
چون خدای شما و خدای من یکیه
چون همون خدایی که شما رو اینقدر ساده هدایت کرده منم هدایت میکنه
استاد اون وری برای هموون یکیه،این ورش که خودمونیم باید عوض بشیم
بچه ها،خدای عباس منش ،خدای ما هم هست
به همین اشکای پاک که آروم آروم داره از گونه هام میاد پایین قسم که خدای همه ی ما یکیه
هیچ کسی برتر از کسی دیگه نیست
هیچ کسی نشون کرده خداوند نیست،این خودمونیم که داریم با باورای اشتباهمون جلوی ورود این همه هدایت زیبا و نعمات بی شمار رو میگیریم
استاد مننونتونم
استاد اگه کسی دیگه ایی این خاطره رو تعریف میکرد بخدا فقط حسرت میخوردم،میگفتم وااای ببین چقدر طرف خوش شانسه،حالا شنس آورده،ولییییییییییییییییی شمااااا با این حس بی نظیر که برامون تعریف کردین بهموون این احساسو دادین که ما هم میتونیم
استاد شما هر لحظه دارین بهمون اعتماد بنفس میدین
بر عکس ۹۸ درصد بقیه که دارن اعتماد بنفسمونو میگرین،من یکی دو هفته رفتم اینستا و اتفاقا افراد مثبت نگرو فالو کردم،استاددددد نمیدونم چرا با نگاه کردن بهشون حس منفی میگرفتم،چون یه جوری از خودشون حرف میزدن که انگار خدا فقط برای اوناست،نمیدونم چرا من از اونا این حسو میگرفتمممم،ولی با دیدن شماااا،بقران قسم یک بار هم حسرت نخوردم،همش همش امید میگیرم
همیشه انگیزه میگیرم
کلام شما کلام حقه،توی کلام شما انگیزه میگیرم
از چهره ی نورانی شما موقع تعرریف کردن این خاطره ها خدا رو میبینم،همون خدایی که هدایتتون کرده
استاد،شما بی نظیرین
شما هر بار در هر فایلتوون دارین بهمموون میفمونیین که ما هم میتونیم
همون قانون جمهوری خواهااا رو دارین بهمون میگین؛شما دارین ماهی گیری یادمون میدین،شما بهمون ماهی نمیدین
عاشقتووونم
داستان هدایتتون اونقدر جذاب بووود،اونقدددر هیجان انگیز بوود که باید بارهای بار برای خودم تعریفش کنم
همیشه دلم میخواست بدونم چرا فلوریدا رو انتخاب کردین
که توی این فایل به راحتی بهش رسیدم
خدا رو هزاران مرتبه شکر که جواب تمامی سوالاتمو بدون پرسیدن دارم میگیرم
مطمنم نحوه ی آشنایی با عزیز دلتونم بلاخره روزی میگین برامون
همه چیز ممکنه،هر چیز ممکنه
آخههههه خداااایاااا من چطوررر شکرت کنم؟؟
چطور آخه اینجا هدایتم کردی که این حرفا رو بشنونممم
استاد قضیه ی هدایت منم به این سایت سر یه قضیه به ظاهر نارحت کننده بود،همون پولی که قرار بود بهم برسه ولی نرسید،و منو برد به فکر که چرا مدارم اینحوریه؟؟بعد تصمیم گرفتم کلا از فضای مجازی بیرون بیام و روی خودم کار کنم،تنهااا حسرتی که برای فضای مجازی خوردم همون لایوای شما بود که ازش بی بهره میشدم که حسی بهم گفت برو توی سایتش و من بدووون درنگ هدایت شدم به سایتتت
من از یه اتفاق به ظاهر ناخوشایند هدایت شدمم به بهترین سایت دنیا
هدایت شدم به بهترین دوستان دنیا
من از قبلتر ها به استاد هدایت شده بودم ولی به سایتش نه،که بلاخره در موقعیتی به ظاهر ناخوشایند هدایت شدم
خدای من،اگر اون موقع اون اتفاق نمییوفتاد قطعا منم به فکر فرو نمیرفتم که از فضای مجازی دور بشمم،قطعا وقتی اونجا میموندم لایوای استادم میدیدم و لزومی نمیدیدم بیام سایت
خدای من،کسی بهم نگفت سایت چقدر محشره،خودت هدایتم کردی،خودت از همون روزای اول به بهترین شکل ممکن هدایتم کردی به کامنت خوندن و کامنت نوشتن
و چقددر مدارم عووض شده
درسته که هنوز خیلی باید روی باورام کار کنم،ولی واقعا مدارم با اول سال ۹۹ کلی تفاوت کرده
استاد عاشقتوووونممم
بارهای بار با جوون دل این داستانتون رو برای خودم تعریف میکنم
من از این اتفاق هینت میگیرم و میرم جلو
چقدر اعتماد بنفسم با این حرفا زیاد شده
چقدر خدا رو بیشتر باور کردم
چقدررر از وقتی از فیلمای مزخرف صدا و سیما فاصله گرفتم و فیلمای این سایتو میبینم دنیا رو قشنگتر میبینم
دنیا خیلی قشنگههه
خدا خیلی بزرگهه
رحمت خدا برای همه هست
این ماییم که باید دریافتش کنیممم
بسه دیگه ضعیف بودنن و حس قربانی بودن
خدا ما رو قوی آفریده،باید به اصلمون برگردیم
بی نهایتتت زیبا بود داستان مهاجرتتون،بی نهایت زیبا،من توی تک تک لحظات باهاتون بودم،توی هواپیما دراز کشیدم،توی میامی با افسره حرف زدم،تو جام جهانی کشتی باهاتون بودم،و ….باور کنین انگار داشتم تصویریشو میدیم دونه به دونه شو تجسم کردم،
راستی استاد فک کنم همون مواقع بود که این خواسته در وجودتون شکل کرفت که میخواین ملک شخصی بسیار بزرگ داشته باشین که به راحتی بتونین توش موتور سواری کنین،چون اون فاصله میامی تا لس آنجلس کلا ملک شخصی دیدین و شما هم دلتون خواست که ملک شخصی بالای ۵۰ هکتار داشته باشین و اتفاقا از طرق اون هم هدایت شدین به بهترین ساحل آمریکا ،که مریم جوون توی قسمت ۴۱ بود فک کنم خاطرشو تعریف کردن
چقددر آخه استاد همه چیزتووون اینقدر راحتتت و هدایتی بوده،وااای همه هدایتا پشت سر هم و در یک راستا
الله اکبرررررر
الله اکبررررر
عاشقتووووونمممممم
عاشقتوووونممممم
خدا رو شکر بابت همه چیز
خدااایاااا شکرت بابت این همه آگاهی و درکم در این لحظه
خدایاا شکرت بابت استاد عباس منش عزیزمون
خدااایا شکرت بابت قوانین بی نظیرت
خدایاا شکرت بابت بودنم اینجااا
خدایاا شکرت بابت بزرگترین هدایت زندیکیم که به این سایت بوده
دوستتون دارم
بازم بی نهایت ممنونتونم
در پناه خدا هر روزتون عالی تر وبهتر از دیروزتون باشه
دایی جونم
من با قدرت فرکانس نوشته ت خیلی انرژی گرفتم و نتونستم چیزی ننویسم برات عزیزم.
بقیه ش رو هم خودت میدونی