صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

677 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناسیا لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1206 روز

    خیییلی سلام به استاد عزیزم وهمه دوستانم ،وقت همگی به شادی وروشنی 🥰❤️

    واقعا خدای عزیز و مهربونم رو شاکرم که با استاد عزیزم آشنام کرد وهر لحظه روند رشد و پیشرفت مالی در شغلم رو دارم میبینم وفقط با گوش دادن به فایل های دانلودی 😊

    واقعا اشک می ریختم وقتی این فایل رو نگاه می کردم ،وقلبا احساس کردم استاد عباسمنش انتخاب شدن که این قوانین الهی رو به ساده ترین و بهترین شکل ممکنش به ما ارایه بدن

    استاد عزیزم من با رعایت نکاتی که در فایلهای دانلودی بهش اشاره کردین والبته گوش دادن ،نوشتن وعمل کردن بهش شب وروز واقعا نتایج خوبی برام پیش اومد

    من یادم نیست، فکر کنم اوایل فروردین وتو تعطیلات عید بود که نوشتم منتظر نتایج من باشین

    دو روز پیش یعنی ۲۸فروردین توسط شبکه ی یک سیما برنامه سیمای خانواده به عنوان کارآفرین موفق دعوت شدم ،واین دعوت تاثیر خیلی خوبی در دیده شدن سایت ،صفحه ی اینستا گرام ما وشغل ما داشت .ما تولید کننده میوه خشک هستیم

    ونزدیک به چهار سال هست که این کارآفرینی رو راه اندازی کردیم

    و بالا و پایین زیااااااااااد داشتیم ،ولی به لطف خدا واشنایی با استاد عزیزم ورعایت قوانین واقعا تغییرات رو داریم میبینیم

    حتی برای بازیهای قطر هم به ما یه پیشنهاد عالی شده برای صادرات میوه خشکامون

    به فودسیتی روسیه هم همینطور و همینطور دبی

    یعنی از ابتدای امسال این تغییرات ،بیانگر تغییر آن منه

    از هر کسی شما بپرسی ،میگه بازار میوه خشک اشباع شده

    ولی من وقتی به یاد آموزه های استادم میفتم ،به نیروهام میگم ،اهمیت ندین ،میوه خشکای ما دیده میشن و مردم می خرند، چون من به خدای وهاب ایمان دارم وبا ساختن باورهای توحیدی واز بین بردن پله پله باورهای شرک آلودم دارم نتایج رو میبینم

    یکی از مشتری‌های ما که صاحب بزرگترین هایپر میوه در خیابان نیاوران است ،به مسیول پخش ما گفته بود ،اینجا ما چند تا برندمیوه خشک داریم ولی میوه خشکای شما رو مثل بنز می برن

    وقتی این جمله رو شنیدم ناخودآگاه اشکم روی صورتم غلتید 🥺

    یاد تمام زحماتی افتادم که تو این چهار سال با وجود این ویروس متحمل شدیم که اگر اون موقع هم مسیر تکامل رو می دونستم وبا قوانین آشنا بودم ،راحتتر طی می کردم

    ولی چون همیشه حضور خداوند روحس می کردم ،عقب نشینی نکردم و همیشه به نیروهای کارگاهم انگیزه وانرژی دادم

    الآنم مطمینم به یاریه خداوند ،نتابج عالیتری خواهم گرفت ،هزینه ی دوره روانشناسی ثروت رو دارم به راحتی ،ولی می خوام‌ ببینم چقدر با این فایل های دانلودی می تونم پیشرفت کنم تا با اشتیاق وولع بیشتری در صورت خرید دوره ثروت ،به تمریناتش پایبند باشم

    استاد عزیزم از خدای مهربونم ،برای شما ومریم‌جان مهربان هر لحظه روشنی وحسهای عالی ،شادی وسلامتی ورضایت دارم❤️

    متشکرم دوستای خوبم که به کامنت من توجه کردین 🙋🙇🕊️😊🥰

    به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست

    عاشق بر همه عالم که همه عالم از اوست

    دوستتون دارم در پناه حق ❤️🕊️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      ازاده اله بخشي گفته:
      مدت عضویت: 1937 روز

      سلام دوست عزیزم

      خیلی تبریک میگم برای ورودتون به سایت و اضافه شدنتون به خانواده صمیمی عباسمنش خدامیدونه وقتی ورود أفراد جدید رو میبینم چقدر خوشحال میشم و میگم خدایا شکرت یه نَفَر دیگه هم به جمع ما اومد که دوست داریم دنیارو با نگاه زیباتر و شاکرتری ببینیم خداروبینهایت شکر

      و خیلی خیلیییییی خیلییییییی تبریک میگم برای نتایج فوق العادتون و سپاسگزارم که درسایت نوشتین تا بازهم به ما یاداوری بشه که میشود میشود وقتی ایمان و باور قوی داشته باشی و مثل شما باور توحیدی حتما ثروت وارد زندگیت میشه خدارو صدهزار مرتبه شکر امیدوارم که هر روز بهتر از روز قبل باشین و شادتر سالم تَر سپاسگزارتر و ثروتمندتر از روز قبل از خوندن نتایجتون شگفت زده شدم خداروشکر میکنم و از طرفداران پروپا قرصِ میوه خشکم و زمستون أمثال روی شوفاژ برای اولین بار درست کردم😋

      و همیشه به بستگانمون که ایران نیستند میوه خشک هدیه میدم که خیلی دوست دارند و استقبال میکنن امیدوارم خدا منو هدایت کنه که چطور محصولتون رو تهیه کنم برقرار باشین و پایدار بازهم منتظر نتایج عالیتون هستیم

      و تحسینتون میکنم هم برای نتایج هم که عجله ای ندارین برای تهیه بسته روانشناسی ثروت و دوست دارین تکاملتون طی بشه

      پر از نور و عطروطعم و رنگ خدای مهربون باشین

      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ناسیا لطفی گفته:
        مدت عضویت: 1206 روز

        آزاده عزیزم سلام ،وقتت به شادی وروشنی 🥰

        دوست خوبم از پیام پر مهرت واقعا متشکرم واز خوش آمد گویی شیرینه.

        من چند سالی هست که با استاد عزیزمون وآموزه هاشون آشنا هستم ولی چند ماه پیش زمانش بوده که به سایت هدایت بشم .الهی شکر ❤️ که تو این دشت پهناور دوستان جانی مثل شما همراهم هستند.بله واقعاااااساختن باور های توحیدی وحس خوب،به بهتر شدن کل زندگیمون در تمام جنبه ها کمک می کنه ،مهمترین و مهمترین چیزی که بهش رسیدم این هست که ناسیا اگر ناخواسته ای برات پیش میاد ،تمرکزت رو از روش بردار وحست رو‌خوب نگه دار ،به زیباییها توجه کن ،تا ورودیهای خوب بسازی وبشه باورت ،وباورت بسازه اتفاقهای قشنگ زندگیت رو ،خلق کنه اتفاقات عالی رو ،دوره ی دوازده قدم چقققدر به من داره کمک می کنه .باز هم از مهرت متشکرم دوست مهربونم ،پر از نور وروشنی باشی ،راستی گفتی که میوه خشک دوست داری اگر مایل بودی می تونم آدرس پیج وسایتمون رو برات ایمیل کنم 🥰❤️💝🕊️🙋

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سیروس تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 1297 روز

      سلام دوست عزیزم

      امیدوارم که کسب و کارت خیلی رونق بگیره و بتونی به کل دنیا صادر کنی محصولاتت رو و سال بعد بیای ده کشور دیگه نام ببری که ما تونستیم به این کشور ها هم صادر کنیم امیدوارم هر روز درآمدت بالا و بالا بره و دقیقا همینه که گفتی با گوش کردن و نوشتن و عمل کردن به آموزه های استاد هر روز نشانه های موفقیت رو میبینی و صبر و امیدی که به خدا داشتی مطمئنا موفق میشی که خدا با صابرین هست

      این مسیر مسیر رشد و تکامل هست و استاد در فایل های رایگان چیزی کم نمی‌گذارند

      امیدوارم همیشه شاد و پیروز و موفق و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ناسیا لطفی گفته:
        مدت عضویت: 1206 روز

        دوست خوبم سلام ،وقتتون به شادی وروشنی🙋

        از پیام پر مهرتون واقعا متشکرم .

        من چند سالی هست که با استاد عزیزمون وآموزه هاشون آشنا هستم ولی چند ماه پیش زمانش بوده که به سایت هدایت بشم .الهی شکر ❤️ که تو این دشت پهناور دوستان عزیزی مثل شما همراهم هستند.بله واقعاااااساختن باور های توحیدی وحس خوب،به بهتر شدن کل زندگیمون در تمام جنبه ها کمک می کنه ،مهمترین و مهمترین چیزی که بهش رسیدم این هست که ناسیا اگر ناخواسته ای برات پیش میاد ،تمرکزت رو از روش بردار وحست رو‌خوب نگه دار ،به زیباییها توجه کن ،تا ورودیهای خوب بسازی وبشه باورت ،وباورت بسازه اتفاقهای قشنگ زندگیت رو ،خلق کنه اتفاقات عالی رو ،دوره ی دوازده قدم چقققدر به من داره کمک می کنه .باز هم از مهرتون متشکرم ،پر از نور وروشنی باشید ،🕊️🙋🌹🌷

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 756 روز

      وای عزیزم یهو زدم کامنت شما برام باز شد چقدر امید توش بود چقدر امیدوار شدم آخه منم دوست دارم واسه خودم کار کنم و کارمند نباشم و دارم رو ایده هام کار می کنم با خودم میگفتم اخه اینا رو خو همه دارن ولی جمله تون منو به وجد اورد محصولات ما هم دیده میشن وای خدای من چقد ذوق کردم و شوق درونیم رفت بالا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    به نام خدا

    روز 30 ام تحول زندگی من

    سلام

    اول از همه خداوند و سپاسگزارم که تونستم با تعهد و عمل به آموزه های دوره آنقدر که توی فرکانسش بودم فصل اول این سفر زیبا رو تموم کنم و برم برای فصل دوم و تغییر بیشتر مدارم و خدا رو شکر که تغییرات رو دارم احساس میکنم

    دردمورد آموزه های این قسمت چند ماه پیش من همچین دیدگاهی نسبت به هدف هام داشتم و از اونجایی که اولش نمیدونستم چطور به هدفم برسم اومدم و مشترکات اهدافی که بهشون رسیده بودم رو پیدا کردم،مثل تحقیق کردن درمورد اون هدف،نوشتن درموردش،دیدن فیلم ها و عکساش،تجسم کردن و… و سری های بعد خیلی راحت تر و بهتر تونستم هدف های جدیدم رو بدست بیارم.

    درمورد ثروت هم میدونم که باید همین عمل رو انجام بدم،همین امروز داشتم یکی از مصاحبه های ایلان ماسک رو گوش میدادم که داشت باور تحصیل و دانشگاه رفتن برای موفقیت رو میگفت و در نهایت این باور رو میداد که دانشگاه رفتن تنها راه موفق شدن نیست.خیلی از ثروتمندان حال حاضر هم مدرک دانشگاهی ندارند،پس این یه باور مشترک بین افراد ثروتمنده و میتونه برای فردی ه تحصیل نداشته و باور داره تنها راه موفقیت داشتن مدرک تحیلیه،یک باور فوق العاده باشه برای تغییر دادنش

    طی 30 روزی که سفرنامه رو شروع کردم و امروز فصل اولش تموم شد،از لحاظ مالی احساس میکنم خیلی بهتر شدم نسبت به یک یا دو ماه پیش (ورودی مالیم یکم بیشتر شده،میزان بخششم بیشتر شده،میزان هزینه های اضافیم کمتر شده و…).برای سلامتیم گیاهخواری رو شروع کردم و همچنین هدایت شدم به سمت طب سنتی و در حال یادگیریش از پایه هستم،و احساس خیلی بهتری دارم،آرامشم بیشتر شده و از زندگی لذت بیشتری دارم میبرم و از نظر معنویت هم احساس نزدیکی دارم به خداوند،یک سری باور های مخرب نسبت به خدا داشتم که به لطف باور های توحیدی استاد اونا آروم آروم و با تکرار داره رفع میشه و هم اینکه عزت نفسم چقدر بیشتر شده واقعا

    من چند ماه پیش میخواستم (این فایل رو ندیده بودم)خیلی عجله میکردم برای خرید دوره رواشناسی ثروت 1 و میگفتم یا قرض کنم یا اینکه یکی از وسایلمو بفروشم و بخرمش و اتفاقا همون موقع هدایت شدم به داستان هدایت مدیر فنی سایت،ابراهیم عزیز و وقتی داستان ایشون رو خوندم به کلی نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم با رعایت قانون تکامل دوره رو تهیه کنم و عجله نکنم براش و همون یکی از عواملی شد تا بخوام از کتاب ها شروع به یادگیری کنم و انصافا کتاب های هم تمرین فوق العاده عالی دارند.

    از استاد عزیزم بابت توضیحات فوق العاده این فایل و آگاهی هایی که دادند سپاسگزارم

    از مریم شایسته عزیز بابت اینکه این سفر فوق العاده رو با هدایت خداوند مهربانم تدارک دید و این مسیر زیبا رو با نوشته های فوق العاده ش اماده کرد سپاسگزارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانوم شایسته که نوشته هاش انقد درست و زیبا وسادس و قابل فهم و منطقی

    وسلام به تک تک دوستان عزیزم دراین خانواده ی توحیدی

    روز آخر روزشمار تحول زندگیه منه و به جرات اعجاز این فصل رو تجربه کردم و چقدر خوب نوشتی مریم جان عزیز که تغییر باورها همین نکاته و هرروز یک نکته و نوشتن درباره اون و خوندن کامنتا و فکرکردن دربارشون و من کاملا موافقم و حس میکنم تغییراتمو در این 30روزی که گذشت و اتفاقات شگفت انگیز که برام رخ داد و بیشتر به این پی بردم و این آگاهی در گوشم زمزمه می‌کنه که همه خواسته ها در زمان درست رخ میدهد از راه های طبیعی و بدیهی و به شکل ساده و چقدر وقتی اعتماد می‌کنی به رب یکتا تنها آرامشش با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست حتی میلیاردها ثروت البته تجربه نکردم میلیاردها و که بخوام قطعی نظر بدم ولی می‌دونم راه رسیدن به میلیاردها هم از جاده آرامش و توکل و ایمان میگذره از جاده هراتفاقی می افته به خیروصلاح منه از جاده لذت بردن از هر لحظه .

    تو متن امروز این سفر یک سری باورها بود که خانوم شایسته عزیز به زیبایی بهشون اشاره کرده بودن و واقعا تحسین میکنم قلم و هنر نوشتن و این چیدمان و

    می‌خوام راجب این باورها بنویسم و بررسی کنیم بلکه ترمزی باشه و پیداش کنیم و پامونو از روش برداریم

    باور اول .ارتباط میان اینکه پول درآوردن کارسختی است و میزان تلاش جسمانی که هرروز برای کسب درآمد بیشتر به خرج میدهی

    باور جایگزین پول درآوردن آسانترین کار دنیاست

    منطق این باور : تمام کسانی که به راحتی پول درمی آوردند مثلا املاکی ها که با نشستن تو املاک و فروشنده میاد زمین یا ملکشو مشخصاتشو میگه و ثبت میکنن و بعد مشتری میاد و میگه این مبلغ من ملک می‌خوام و جزییات و بعدش معامله صورت میگیره و با احترام تمام کمیسیون تپل از هرردطرف میگیرن و دوطرفم راضی و تشکر و میرم پی کارشون

    خب املاکی چیکار می‌کنه فقط این دوتا رو به هم وصل می‌کنه البته که باید با تغییرات خودشو وفق بده خب این آقای املاکی چه سختی کشید؟؟؟ چقدر جلو آفتاب بود ؟؟؟؟چقد کوه کند؟؟؟چقد تو سرما و گرما بود؟؟؟برعکس زمستون وسایل گرمایشی روشنه و تابستون سرمایشی تازه پیج میزنن و کسب و کارو اینترنتی میکنن و گسترده تر کارشونو و مام که قانون بلدیم همه کارا ماله اوس کریمه و عشق و حال برا ما تبلیغات می‌کنه بدون یک ریال و و و هرچیزی که لازم باشه

    مثال بعدی: بلاگرهای اینستاگرام و یوتیوبرا فالوراشون می‌ره بالا و یه تبلیغ میزارن یه استوری 24ساعت نسبت به فعال بودن فالوراشون بالای چندین میلیون میگیرن حالا پست بماند ،از اینستا بگذریم برسیم به یوتیوبرا

    که دیگه ترکوندن و درامدش نسبت به اینستا گرام خیلی بالاس حالا بگذریم از ستاره های فوتبال از رونالدو و اینا که با تبلیغ شلوار زیر میلیون دلاری پول می‌سازه عجب !!!واقعا این باور چه می‌کنه چه مثبت چه منفی جهان شکل ندارن خداوند شکل نداره و هر طوری باورش کنم و بسازمش همون طوری در زندگیم و اتفاقات زندگیم ظاهر میشن بدون خطا و کوچکترین اشتباه بدون ضره ای قضاوت فقط به فرکانس ها که حاصل افکار غالب من که حاصل باورهای من و باورها که حاصل ورودی های منه پاسخ میده خداوند با جهانش

    من که تو فضای مجازی خیلی وقته نیستم تو اینستا و یوتیوب ولی یه دوستی تعریف میکرد می‌گفت دوتا خواهر و برادر هستن 8سالشونه دوستان 8سال و می‌گفت نمیدونم مسخره بازی درمیارن وچیکارمیکنن و هر کلیپشون تو یوتیوب میلیونی ویو میخوره حساب کن هر کلیپ چقد درآمد زایی داره براشون ؟؟؟!!!دوستان حساب کنین همین یه مثال چنتا باورمخرب و نقض میکنه؟؟؟؟

    1:این باور که کسب ثروت ربطی به سن و سال نداره

    2:این باور که کسب ثروت نیاز به تخصص عجیب غریب و خفن داره

    3:این باور که پول درآوردن سخته

    یوتیوبرایی که میان یه آموزش میزارن،میان دلقک بازی درمیارن به قول استاد مراحل و با دلقک سازی توضیح میدن وچقدر درآمد دارن ؟؟؟الله وکیلی سختیه کارشون کجاست؟؟؟برید یه بار دیگه بخونید مثال دوم و ببینید سختیه کارشون کجاس؟؟؟البته که بر یه سری ترسها غلبه کردن ترس از حرف مردم ترس از خیلی چیزها ولی باترسهاشون روبرو شدن نه تلاش فیزیکی این هم تلاش ذهنی بوده که انجام دادن پس چقدر تفاوته بین این تلاش عزیزان و جون کندن جلو آفتاب و هزارتا دروغ گفتن به خاطر فروش یه جنس ناچیز ؟؟؟البته که این تفاوت‌ها نیازه ولی ما می‌خوایم راحت دربیاریم هستن کسایی که برا جون کندن باشن نگران اینش نمی‌خواد باشیم هه

    جهان و خداوند شکل ندارن ماباباورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    مثال بعدی: مدل های لباس که لباس های خوشگل و مد روز ومیپوشن و را میرن تو شوهای لباس یا عکس میندازه و روزانه چند میلیونی در آمد دارن چه کاره سختی انجام میدن؟؟؟؟اینکه لباس عوض کنم؟؟؟خب ما که هممون روزانه این کارو میکنیم ولی خب دوتا عکس بالاش و ساخت ثروت به همین راحتی

    بله شاید ترس‌هایی داشته و غلبه کرده اما تلاش فیزیکی نه تلاش ذهنی کارکردن روی عزت نفس لایق دونستن خودش برا اینکه راحت پول دربیاره اما ذهنی و انجام کارهای عملی که نیازه که اگر درمسیر توحید باشه که هیچ حله

    جهان و خداوند شکل ندارن ما باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    مثال بعدی: بازیکنای فوتبال و والیبال و سایر رشته ها عشقشون اون رشته و انجام بازیه و از عشقشون پول می‌سازن خدای من و رونالدو و مسی و همه و همه ستاره های هالیوود و مطرح و اینا یکیه یه خدا داریم اونا با باورهاشون به نفع خودشون شکل دادن این انرژی و توانایی که همه ی انسان ها دارن و همه به یک اندازه به خداوند دسترسی دارن و نزدیکم همه و همه در کل تاریخ بشریت خب به قول استاد اینا چه زجری کشیدن ؟؟؟خودم من چقد با عشق تو زمین خاکی فوتبال بازی کردم؟؟؟یا شما که علاقه داشتین

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    مثال بعدی:خواننده ها که میخونن و پول درمیارن و کارشون عشقشونه و عشقشون کارشونه اونا چه زجری میکشن؟؟؟از کنسرت گذاشتن و لذت بردن از بودن تو جمع هوادارهاشون زجر میکشن؟؟؟البته که ترس‌هایی بوده و غلبه کردن بهش اما نه تلاش فیزیکی بلکه تلاش ذهنی

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    و مثالهای خیلی زیاد که شما میتونید بهش فکر کنید و همین فکر کردن به الگوها میشه تلاش ذهنی و ساخت تکاملی باور !!!لذت بخش نیست؟؟؟سخته ؟؟؟اره شاید سخت باشه اما سخت تر از بیل زدن و کارگری تو آفتاب دمشونم گرم زحمت میکشن اما آخه حتی نیم درصد پول زحمتی که میکشن و نمی‌گیرن و همیشه نگرانن شاید تو بحثای مالی باور باور باور یکی اینطوری مثله ای خوردن پول درمیارن و یکی اینطوری با زجر، عامل اصلی :باور باور باور

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    ما همه به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم و به تمام نعماتش اما باور باور باور انقد ساده که چند میلیارد نفری که دارن با زجر پول در میارن باورشون نمیشه قانونی که انقد ساده و واضحه که سخته باورش خیلی

    و اما باور بعدی: باور اینکه پول دست مردم نیست باوری که ریشش باورکمبوده استاد زیبا میگن که با کارکردن روی باور فراوانی خیلی از باورهای مخرب خودبه خود کنارمیرن و این باور باعث میشه که دنباله خرید قسطی و جور کردن وام باشیم باور اینکه پول دست مردم نیست؟؟؟!!!عجب پس پول دست کیه؟؟؟؟این همه فراوانی نعمت دست کیه ؟؟؟این همه ماشین به مبلغ که حساب کنیم بالای هزاران میلیارد که در روز از جلو چشممون رد میشن پس چین؟؟؟ اینا پول نیستن ؟؟؟اینا نماد فراوانی نیست؟؟؟ هرروز مدل های خفن کمپانی ها و برندهای معتبر خودرو دارن تولید میکنن هر چند وقت به بار پس اینا نشونه فراوانی مشتری و پول نیست؟؟؟اینارو کی میخره؟؟؟واقعا پول دست کیه ؟؟؟شرکت اپل هر بار میاد یه سری تولید می‌کنه مدل جدید میده به بازار واسش سرودست میشکونن ملت ،خیلیا منتظرن مدل جدیدش وارد ایران بشه یا کشورشون پس اینا نشونه فراوانی مشتری و پول نیس ؟؟؟یا مشتریان ماچ‌و بوس و بغل تحویل فروشنده ها میدن به جا پول؟؟؟؟میلیاردها میلیاردها تن میوه هر سال به فروش میرسه اینا نشونه فراوانی نیس؟؟؟؟اینارو با پول نمیخرن ینی ؟؟؟پول نیست؟؟؟؟؟!!!!عجب بابا عجب

    تو شهراتون همین زمستونی که گذشت چندین نیسان و وانت دیدین ورودی و خروجی شهرتون یا میدون شهر که پره از هندونه و خربزه و میوه های گرمسیری که هرروز خالی میشن به غیر از مغازه ها؟؟؟این نشونه فراوانی نیست؟؟؟ملت پول دستشون نیست؟؟؟بازم ماچ و بوس ؟؟؟اصن پول دسته کیه این میوه فروشیا چجوری اجاره میدن و هر سال دارن رونق میگیرن ماشاالله پول نیست ؟؟؟یعنی مغازه دارها هم حالا از میوه فروشی ها گرفته تا تمام شغلا و صنایع که چشمتون میبینن و تو شهرتون و دهاتتون هست و هنوزم بازن و رونق دارن پس پول نیس اینا بی خود بازن؟؟؟اینام خیلیاشون جای اجاره ماچ و بوس تحویل صاحب ملک و مغازه هاشون میدن؟؟؟امان از نجوای شیطان که داره میگه این مغازه هام که میبینی بازن با قرض و قسط و نسیه فروشی بازن ؟؟!!!آره شاید بعضیا اینطور باشن چرا؟؟؟؟چون فراوانی خداوند و باور نکردن با این که این قانون هرروز جلو دیدگانشون خودشو داره فریاد میزنه از ماشین 10چرخایی که براشون بار خالی میکنن تا جنسایی که پشت سرهم میاد ،از قفسه هایی که خالی میشن ،اما اونا نمی‌بینن فراوانی و چرا چون باورش ندارن عجب بابا عجب !!!باور باور باور بازم باور آره !!!قسط و بدهی دارن بعضیاشون؟؟؟!!! چون باورهاشون مخربه ،چون سطلشون سوراخ خیلی داره عع عجب یعنی بازم باور؟؟؟بله باور عامل اصلی تمام موفقیت ها و ناکامی ها

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم از استاد و باید میلیونها بار خوند چون بعد هر بار مطالعش احساس میکنم بهتر خدارو میشناسم و این کلامم بدون تعارفه واصلا بزرگ نمایی و جو دادن نیست به هیچ عنوان

    واما باور بعدی :ثروت ساختن نیازمند داشتن توانایی و استعداد خاص است ؟؟؟!!!

    خب مثالهایی که در باور اول زده شد چنتاشون تخصص خاص بلد بودن ؟؟؟!!! املاکی ؟؟؟ یا بلاگرا؟؟؟یا یوتیوبرا ؟؟؟یا بازیکنا که با تمرین به این مهارت رسیدن ؟؟؟!!!یا خواننده ها که در مسیر علایقشون حرکت کردن و عشقشون کارارو براشون لذت بخش کرد .واقعا برای اینا متخصص شدن تو کاری که زاده شدن برا اون کار، اصن جون میده طرف برا خوندن و فوتبال بازی کردن و …. کاری داره ؟؟؟ نخیر

    من چارچوب کار مورد علاقمو می‌دونم و هرروز سعی میکنم یاد بگیرم یه چیزه جدید که به نظرم بازم ربطی به ثروت نداره که آخه مگه سلیمان نبی چه تخصصی داشت؟؟؟جز قدرت ایمان و باورش به خدا ؟؟؟یا خیلی مثالهای دیگه استاد زیبا میگن که فقط و فقط باورهای توحیدی درست باشه و پاک بشیم و رو اصول خودمون اون اصولی که قرآن و چند بار خوندیم و بهش ایمان داریم با تمام وجود باقی بمونیم بقیش حله بخدا ، من توحیدی باشم اشکال نداره بزا بهم بخندن ،من راستگو باشم حتی اگه قراره معامله پیشه روم با یه دروغ کوچیک من سر بگیره، اونوخ خدا چه کارها که برا من نمیکنه ،بساز باورشو ، من درست باشم من مستقیم باشم من مخلص باشم به درگاهش من هرچی میگه انجام بدم من روی خودم و شخصیتم و باورهای توحیدیم کار کنم، اونوخ خدا که تمام آسمانها و زمین ملک اوست چقدر به من ملک میده ؟؟؟چقدر منو سیر می‌کنه از مادیات؟؟؟ مگه مال خودش نیس ؟؟؟اصن ماله خودش نه چون اون خوده ثروته ،اون خوده سلامتیه ،اون خوده شریک عاطفیه که داره بهم عشق می‌ورزه ، اون همه چیز میشه برای من به شرطی که من هم اجابتش کنم چون اون سیستمه، آینه منو قضاوت نمیکنه هر جوش و نازیبایی یا زیبایی داشته باشم برم روبروش بهم نشون میده ، و خداوندم منو هدایت می‌کنه طبق باورهایی که می‌سازم که افکار غالب ذهن من هستن و من هدایت میشم به نقطه ی تمرکزم و این زیباییه سیستمه ، دوستان بدون قضاوت ها بدون قضاوت و از هر لحظه ای که تصمیم بگیرم توحیدی باشم و به حرفش گوش کنم ،الله اکبر استاد این توحیدی که ازش حرف زدی از هزاران ویروس مصری تره ها انقد رفته تو وجودم که حتی اتفاقی میبینم کسی با حرفاش داره شرک میورزه می‌خوام پاشم پارش کنم وشدیدا کفری میشم ،اما همون لحظه به خودم قانون و یادآوری میکنم و بعدش میگم من حق قضاوت کسیو ندارم ، و چقدر خوبه زندگی کردن با این آگاهی ها الله اکبر

    ناخودآگاه نوشته هام به سمته توحید روانه میشن و اگر چند روز هم بنویسم سیر نمیشم از نوشتنش ،خدایا شکرت بابت این آگاهی ها و استاد عزیزی که با آموزه هاش انقلاب کرد در ما و هر کسی که جویای حقیقته .

    باور بعدی :پتانسیل شغل من و توانایی شغل من برای همین میزان درآمده

    قانون فراوانی قانون فراوانی قانون فراوانی

    تو هر شغلی پتانسیل ثروتمند شدن هست به یک اندازه !!!؟!!؟؟باورش شاید سخت باشه اما حقیقته جهانه !!! آیا کسی هست که فراوانی و انکار کنه تو این خانواده؟؟؟ پس قضیه این باور حله. منطق میخوای ؟؟؟من سوال مطرح میکنم خودت جواب بده

    آیا نجار ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا مغازه دار ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا صاحب رستوران ثروتمند داریم؟؟

    آیا گل فروش ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا موبایل فروش ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا املاکی ثروتمند داریم ؟؟؟

    آیا دندانپزشک ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا صاحب نمایشگاه ثروتمند داریم؟؟؟

    و هزاران شغل دیگه که هرروز داره بهشون اضافه میشه و جهان داره پاسخ میده به نیازهای افراد

    و هر چقدر این الگوهارو نبینیم یا کمتر ببینیم نشان از باورهای محدود ما راجبه ثروت

    حالا حتی اگر یک نفر نجار و دکتر و مهندس و‌‌‌‌شغلایی که هست و مثالهایی که زده شد حتی اگر از هر شغل و از هر صنف یک نفر ثروتمند باشه، پس تاییدیه بر این باور که ،در هر شغلی پتانسیل ساخت ثروت به یک اندازه هس، به شرط توحید به شرط بودن در مسیر صحیح و باورهای مناسب به شرط عمل به ایده ها و اشتیاق پیشرفت

    واقعا همه چی باوره !!!!واقعا همه چی باوره

    خودم که داشتم مثال میزدم به شغل املاک که خواستم مثال بزنم رسیدم بیشتر پذیرفتم چون از خیلیا شنیدم که املاکیا یا نمایشگاهیا وضعشون خوبه و مردم اینجوری باور کردن این الگوهارو و تایید میشه باورشون توسط خداوند و جهان، ولی خب در جهان بی نهایت فرصت هست و نعمت و فراوانی و هرروز داره بیشترو بیشتر میشه و این حقیقته محضه این آیه ی صریح قرانه ، کیه راستگوتر از الله ؟؟؟؟!!!!! هیچکس !!!

    کیه که باور می‌کنه وعده های خداوندو؟؟؟؟کسی که عمل می‌کنه به کلام الله و کیست خوش قول تر از رب من؟؟؟؟

    و اما باور آخری که می‌خوایم بررسی کنیم :

    ثروت آدم را از خدا دور می سازد ،یک باور خطرناک و یکی از سلاح های مرگبار شیطان ،

    باور جایگزین

    تنها راه رسیدن به خدا و معنویت ثروتمند شدن است

    ثروتمندان پاک ترین انسان های روی زمینند

    ثروتمندان تنها کسانی هستند که بیشتر از همه توحیدین چه آگاهانه چه ناآگاهانه

    خانوم شایسته نوشته بودن به نظرم توحیدی ترین باور راجب خدا ،باوربه فراوانیه ، پس ثروتمندان ،توحیدی ترینن چون باور کردن فراوانیه جهانه خداوندوبیشتر از همه آدم‌های دیگه.

    چقدر مثال و الگو میتونیم بیاریم برا این باور؟؟؟

    مثالهای تاریخی و قرآنی :

    از ابراهیم که بزرگترین ثروتش معنویتش بود و رابطش با خداوند ،هم خدا و هم خرما رو میشود یکجا داشت، می‌خوام حمله کنیم به این باور ،مخرب ابراهیم هم ثروت داشت و هم خدارا و کعبه را بنا نهاد

    از نوح که ثروتی داشت که کشتی به اون عظمت و ساخت ،هم خدا رو داش هم خرمارو هم ثروت داشت هم معنویت و هم خدا و آخرت

    از سلیمان نبی اسطوره ثروت جهان که نیازی به تعریف نداره ،وهابیت خداوندو باور داشت و دعا کرد و بدون زجر به اون همه ثروت رسید چون خداوند و جهان نیاز نداره که ما زجر بکشیم برا کسب ثروت ،این باورای ماست که رسیدن به ثروت یا زجرو با مثالها و الگوهایی که دیده باور کرده که باید روش کار کنیم ،پس سلیمان هم خدارو داشت هم خرمارو هم معنویت هم ثروت هم آخرت

    و دوستان معنویت شامل خیلی چیزهاست از آرامش و سعادت و خوشبختی گرفته که هیچکدوم خریدنی نیست با پول تا خیلی چیزای دیگه که خلاصه میکنیم

    یوسف پیامبر که هم عزیز مصر بود .هم خدا و هم خرما، هم ثروت هم معنویت و هم آخرت

    حضرت خدیجه که با ثروتش به محمد در امر تبلیغ اسلام یاری رسوند

    هم خدا هم خرما ،هم ثروت هم معنویت و هم آخرت

    علی علیه السلام که من عاشق این شخصیتم کنار ابراهیم که هم خدارو داشت هم خرمارو و الآنم چاه های نفت و نخلستان هایی که داشت معروفه پس هم ثروت هم معنویت هم آخرت

    امام حسن علیه اسلام که تا الان سفره هاش معروفه و سفره پهن میکنن براش و دوبار اگه اشتباه نکنم ثروتشو بخشیده بود. پس هم خدا و هم خرما ،هم ثروت ،هم معنویت ،هم آخرت

    مثالهایی که تو ذهنم بود از بی نهایت مثال

    البته به قول استاد ثروت به معنای مسابقه گذاشتن برای زیاد کردن صفرهای حساب بانکی نیست ، ثروت به معنای بی نیازیه همین

    مثالهای بعدی

    بیل گیتس

    که نصف داراییشو بخشید چند سال پیش و دوباره اومد بالا و با ثروتش داره خدمت می‌کنه به مناطق محروم آفریقا پس این معنوی نیست؟؟؟10تومن پول به گدای خیابون آدم میده به عنوان انفاق احساسش دگرگون میشه

    اونوخ ببین چه معنویتی بیل گیتس داره تجربه می‌کنه و چه حس و حالی داره ؟؟؟!!!اونوخ آیا این آدم داره از راه خدا دور میشه ؟؟؟

    چقدر با تکنولوژیش به بشریت خدمت کرد ؟؟؟

    چنتا مثله بیل گیتس هس حالا یکی در سطح بالاتر و یکی در سطح پایین تر ؟؟؟ایا تمام اینها دارن از راه خدا دور میشن؟؟؟ایا ثروتمندانی که دورو برمون هستن آدمای بدین واقعا ؟؟؟یا ما با عینک منافات ثروت و معنویت داریم قضاوتشون میکنیم؟؟؟

    آیا ثروتمندان نیستن که خیر می‌رسونن به هر جایی که میرن از مسافرت ها گرفته که چندین هزار نفر و نون می‌رسونن بهشون از هتل ها و رستورانها از کشتی هاو هواپیماها و حالا اینها کارکنانش وو حساب کن ببین چند نفر میشن؟؟؟که با ثروت ثروتمندان دارن نون در میارن ؟؟؟پس ما معنویت و چجوری داریم تعریف میکنیم؟؟؟ اینایی که گفته شد معنوی نیستن؟؟؟ کدومشون عمل بدی بود که ثروتمندان تو مثالهای بالا انجام دادن ؟؟؟ کدومشون با کلام خداوند منافات داشت؟؟؟کدوم کارشونو خداوند تو قرآن منع کرده ؟؟؟

    با خدا کاری نداریم کلاه خودمون قاضی کنیم

    الله وکیلی آیا ثروت از ما انسان بهتری نمیسازه؟؟؟فقط فک کن به این سوال و کارهایی که میتونی انجام بدی بعد از ثروتمند شدن !!!؟؟؟ایا دست پدرومادرتو نمی‌گیری ببری بهترین مسافرتا؟؟؟ایا به خواهر و برادرند کمک نمیکنی ؟؟؟ایا برا پدرومادرت هر خونه ای که دوست دارن نمیخری؟؟؟ایا هر ماه مبلغی به حساب پدرت واریز نمیکنی ؟؟؟ایا انفاق نمیکنی؟؟؟ایا هر ماشینی که دوس داری نمیخری؟؟؟؟؟ایا اونجوری که میخوای با خانومت تفریح نمیکنی و نمیبریش مسافرت ؟؟؟ایا برا فرزندت هر چیزی که نیاز درس واموزششه تهیه نمیکنی ؟؟؟حالا اینا یه طرف ماجراس اگه جوابت برا سوالات بالا بلس ،بهت تبریک میگم ببین چقدر با خریدات سبب خیرشدی ببین چقدر به چندین نفر با خریدات سفرشونو رنگین تر کردی ؟؟؟پس بهت تبریک میگم تو هم خدارو داری هم خرمارو

    هم معنویت هم ثروت هم آخرت

    خدایا شکرت لذت بردم از کامنتی که نوشتم و کلی باور مخرب شاید ریخت بیرون با این نوشتن و این مسیر باید ادامه دار باشه

    عاشقتونم کلی لذت میبرم از بودن در این فضا واین آگاهی ها

    لذت میبرم ازخوندن نظرات شما و عاشق این کارم

    ثروتمند شدن باشکوه است

    در پناه رب یکتا ثروتمند سعادتمند و شادو سالم در دنیا و آخرت باشید

    عاشقتونم مرسی که توحیدی هستین

    مرسی که باارزشین

    مرسی که ثروتمندین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      فررانه فلاح گفته:
      مدت عضویت: 1093 روز

      به نام رب العامین. سلام به دوست عزیزم..واقعا ازت سپاسگذارم..واقعا با خوندن کامنتت برق از کلم زد بیرون..وای که چقدر زیبا و دقیق باورهایی رو که باید بسازیم و مثالهایی که زدی عالی بیان کردی.‌بهت تبریک میگم..خیلی روی من اثر گذاشت ..خدارو شکر میکنم من روبه خوندن کامنت شما هدایت کرد..امروز توی ستاره قطبیم از خدا خواسته بودم من رو هدایت کنه…خدایا شکرت..دوست عزیز.‌به امید الله شما هم به ثروت فراوان برسی و از نتایجت برای ما بازگو کنی…باز هم از شما سپاسگذارم. درپناه حق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        رضا زارعی گفته:
        مدت عضویت: 1034 روز

        سلام عزیز دل خداروشاکرم که مارو دور هم جمع کرده در این خانواده صمیمی و توحیدی .واقعا تمام کامنتهام دلنوشتس و وقتی حسم خوبه مینویسم و همه حرفای اونه وگرنه که به قول استاد عقل ما که فقط مجموعه ای از دیده ها و شنیده هاس پس اعتبارش همه ماله اون یکتای بی همتاس ،سپاس گذارم بابت کامنتی که برام نوشتی اتفاقا موقعی بود که از خودم سوال پرسیدم که دقیقا رو چه باورهایی باید کار کنم بیشتر و بیشتر که زدم رو نشانه روزانه و فایل چرا ترامپ رییس جمهور شد اومد برام و قبلش گفتم بزار ببینم کامنت برام چی اومده که اومدم دیدم شما زیره این کامنت خودم کامنت گذاشتین ،الله اکبر از این هدایت واقعا هدایت چه می‌کنه وقتی باورش کنی ،اتفاقا خدا شاهده ظهر که سوال می‌پرسیدم از خودم که رو کدوم باورها بیشتر مانوور بدم ؟؟؟ حسم میگف کامنتی که اونروز نوشتی ،ولی جدی نگرفتمش و داشتم کامنت بچه هارو می‌خوندم ولی خدارو هزاران بار شکر که شما رو و منو هدایت کرد به باورهایی که باید روشون بیشتر کار کنیم کامنت و هنوز نخوندم بعد از ارسال دیدگاهتون ولی میرم که کپی کنم .

        سپاس گزارم دوست عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز سی ام و اخر فصل اول و تعهد من!

    راجب شیرینی فروشی های موفق!

    دقیقا دو تا برادر من،که کلا دوتا تیپ ادمهای مختلف هستن با ظاهرهای متفاوت،یکی اعتقاد به تبلیغات و اون یکی کاملا مخالف و اصلا حوصله ی تبلیغات نداره!

    یکیشون بیشتر مواقع در استراحتو خوشگذرونیو بازی با بچه هاش،باشگاه و‌استخرو…

    اون یکی همیشه 8 صبح سرکار و هروقت باهاش حرف میزنیم میگه سرش شلوغه و خستس!

    یکیشون از هر فرصتی استفاده میکنه برای رفتن به مسافرتهای کوتاهو بلند دور یا نزدیک!

    اونیکی مسافرتهای دور و هزینه ی کمو زیاد اما با برنامه ی قبلی

    درواقع ازادی زمانیه کمتری داره!

    یکیشون،خیلی راحت از ثروتش ،بی دردسر و‌سختیه کمتر،پول های بیشتر مثل خریدن زمین یا ماشین و خونه میسازه و استفاده میکنه

    اون یکی،زمین میخره اما پروژهای سنگینو‌ور پردردسرتر

    یا ماشینو خلاصه …

    یکیشون مغازش،در خیابونه شلوغ و بازار

    یکیشون در یک محله ی خلوت و خیابونه کوچیک

    یکیشون خوش پوشو مرتب،یکیشون راحتو گاها نامرتب

    یکیشون تا کوچیکترین وسیله،بانظمو ترتیب چیده داخل مغازه

    یکیشون اصلا یه وضعی ،گاهی من میرم مغازش کلافه میشم ازینک هیچی سرجاش نیس

    درواقع هیچ وجه مشترکی ندارن در ساخت ثروت!

    اما جفتشون دارن پول زیاد میسازن از نظر من ،و موفق هستن و برند در شغلشون!

    پس اینجا،عامل ،چیزی جز اون چیزیه ک من فکر میکنم

    »»»باورها…

    اصل موضوع…

    حاشیه ها،ایده های فرعی بعد از تغییر باور ،بما گفته میشه

    سخت کار کردن،تبلیغات،تایم زیاد و صبح زود بیدارشدن و دیر رفتن خونه،لوکیشن،پوششولباس،نظم…هیچکدوم دلیل بر ثروتو موفقیت نیست

    پس

    حالا که باور،دلیل اصلیه‌این موضوعه

    جدی میگیرمش!!

    تا چند وقت پیش،متوجه شده بودم که من ترمز (سخت کار کردن موجب‌پول ساختنه ) دارم

    ولی با این فایل،با نزدیکترین مثال به خودم،مقایسه ی دوتا برادرم ک از بچگی باهاشونم ،متوجه شدم نه!اینکه فکر میکردم از بچگی ،بخاطر محیط اطرافم و سختکوشیه خانوادم ،این باور ساخته شده،

    ولی با مقایسه ی دوتا برادرم،فهمیدم نه! همچین،ترمز :(سخت پول ساختن ) یا (سختکوشی و به درودیوار زدنه خودم) نیس و من دلم خواسته ک اینجوری فکر کنم که من بخاطر خانوادم این ترمز رو دارم،ذهنم میخواسته تقصیره خانواده و سبک کاری و زندگیشون بندازه و بگه ترمزم درسته،

    ولی کلا، ترمز دیگه ای ،توی ذهنم هست که باید پیداش کنم

    فکر ک‌میکنم،میبینیم بخاطر تحسین بقیه برای برادرم ک مرتبترو بانظمو سحر خیزترو سختیای بیشتر و دیر رفتن خونه ،من این باورو ساختم ک راه داداشم درسته،و‌اون یکی داداشم روشش اشتباه بوده،درصورتی ک نتایج مالیشون تقریبا یکسانه!

    بازهم حرف مردم!!!!

    کمبود عزت نفس!

    ک سختکار کردن ،پرمشغله بودنو همه جا حضور داشتن،جلب تحسینه بیشتره

    پس پوله زیاد ساختن،اینه روشش

    از طرفی نگاه میکنم به اینک من ،دلم نمیخواد این همه اذیتو پر از مشغله باشم،پس ثروت دوره!

    خدایاااااا چقدر خوبه ک من ریشه رو تونستم با همین تمرین فایل رایگان پیدا کنم

    حالا راحتتر میتونم برطرفش‌کنم

    ادمهایی هستن ک در رفاه بیشتر،خوش گذرونی و تفریح بیشتر،خواب راحتتر،زمانه بیشتر با خانواده،داشتن یک کار مورد علاقه ، ثروت بیشتر میسازند

    مثل استاد عباسمنش

    در واقع باید

    اولا این باگ رو برطرف کنم ک من ثروت نمیسازم ک مردم به به،چه چه کنن،ک بخوام ببینم مردم ،به چی ،به به چه چه میکنن ک من دنبال اون مواردوراه باشم(بالا بردن عزت نفس،حذف حرف مردم،احساس لیاقت بخاطر خودم نه ثروتو شرایطم)

    دوما پیدا کردن الگوهایی که از همه جهات،به خصوصیات راحت و اسون انجام شدن و ساختن ثروت،نزدیکترن

    از جهتی دور بودنه ثروت ،ازسمتی هم، به این ربط داشته ک میگفتن فلانی شانس داشته ک افتاد فلان منطقه ،کارش گرفت،یا صاحب ملکش از ایران رفتو مغازرو دادن بهش یا خیلی چیزای دیگه ک به باور شانس برمیگرده ک البته ک الان ،با اگاهیهای استاد،این باوره شانسو خراب کردم و متوجه قانون مدارها و قانون فراوانی شدم

    و یا حتی این حرف ک فلانی قاچاق میکنه یا کلاهبرداره ک اصلا از صبح تا شب کار نمیکنه ولی پول میاد ویلا میخره،فلان ماشینو میخره!

    و ذهن ک دوس داره به سمت کارهای خوب وپسندیده‌ بره،فکر میکنه راحت پول در اوردن ،به قیمت کارهای بد وشره ،میره دنبال سخت کار کردن ک مثلا حلال ساختن ،تلقی و رضایت خدارو داشته باشه

    که این هم باز برمیگرده به باور اینک ثروتمند بودن و راحت پول ساختن،مارو از خدا دور میکنه

    استاد یه دنیا از شما و خانم شایسته ممنونم ک باعث شدین،باهمین کامنت نوشتن،حین همین کامنت نوشتن برای این جلسه،نه تنها ترمز،ریشه ی اصلیه اون ترمز رو هم پیدا کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در این فضای بهشتی

    سپاس گزار خداوندم که هرروز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم

    سپاس گزار خداوندم بابت اینکه قوانینی ثابت و ساده و بدون تغییر وضع کرده و به من قدرت خلق صددرصد اتفاقات زندگیمو داده

    خداوندی که قوانینش احساس خوب =اتفاقات خوبه

    خداوندی که با حضورش هر لحظه باشکوهه و هر لحظه مبارک و مقدسه

    جهان هر لحظه داره به باورهای من پاسخ میده نه به اعمال فیزیکی من

    من در جهانی زندگی میکنم که باورهای منو داره هر لحظه به من ثابت می‌کنه

    جهان ماشین اثبات باورهای من

    خداوند شکل ندارد و میتواند به هر شکلی که خودآگاه ویا ناخودآگاه می‌سازم در زندگیم ظاهر شود

    جهان هیچ فرم و غالبی ندارد ،باورهای من داره به جهان شکل وغالب میدهد

    من در وهله ی اول باید بپذیرم که خالق صددرصد زندگیم هستم و مسعولیت تمام اتفاقات زندگیمو بپذیرم و این نقطه ی شروع موفقیت هاست ،همه چیز انرژیه و تمام زندگیه من داره توسط فرکانس هایی رقم میخوره که هر لحظه دارم می‌فرستم ،فرکانس هایی زندگیمو داره رقم میزنع که من قادر به دیدن آنها نیستم و همین مسأله ندیدن ،داره به کل زندگی معنا میده ،به ایمان و توکل داشتن معنا میده ، موضوع همینه که چون نمی‌بینم فرکانس های ارسالی می‌تونه بهشت و جهنمی برای من بسازه ،بخاطر همین باید میلیون ها بار قسم حضرت عباس برام بخورن که کل داستان همینه ،اما هربار که من سعی میکنم رابطه ی بین ارسال فرکانس خوب و اتفاقات خوب رو پیدا کنم و درک کنم ،به مراتب کار آسانتر و ایمان من بیشتر و بیشتر میشه ،

    اصن فک کن من به چشم میدیدم که از کلم داره چه نوع فرکانسی ارسال میشه و شکل فیزیکی شو می‌دیدم ،اونوخ هر طوری شده دستم رو نمی‌کردم تو آتیش ،

    پس برای تغییر یک شرایط خاص ،باید چه چیزی عوض بشه ؟؟؟تنها و تنها باید فکر من ،عقیده ی من باور من راجب اون موضوع عوض بشه ،به قول کتاب گفتگو با خدا اون فکره حمایت کننده ای که داره حمایت می‌کنه از اون باور مناسب یا نامناسب اون باید عوض بشه و بعد نتیجه رخ خواهد داد ، و به نظرم بزرگترین لذت زندگی همین خلق هایی هست که با کانون توجه خود میکنیم و خودم تجربه کردم بارها و بارها و هممون تجربه کردیم

    توی پروسه و روند یک معامله‌ی ملکی قشنگ لذت استفاده از قوانین خداوند و خالق بودن خودم با استفاده از این قوانین رو قشنگ مزه مزه کردم و با تمام وجودم لمس کردم ،بارها و بارها این طور شده ولی خب بعضی مثالها خیلی مشهوده ،و خواسته ها به صورت طبیعی من پی بردم که وارد زندگی میشه ،اگر که ما مقاومت نداشته باشیم و از قوانین استفاده کنیم ،

    دوس دارم این مثال رو بنویسم و مرور کنم اینکه میگم جهان فقط داره به باورهای من پاسخ میده یعنی چی .

    پارسال که همه یه جورایی پذیرفته بودن که شرایط همینه و کاره ملک خوابیده و حتی دلال هایی که تو منطقه ما بعضاً 20سال تجربه داشتن و اندازه موهای سر من معامله کرده بودن ،اونها هم پذیرفته بودن که شرایط رکوده ،چرا میگم پذیرفته بودن ؟؟؟چون نتیجشون اینو نشون میداد

    حالا من : سعی میکردم احساس خودم رو خوب نگه دارم و تمریناتمو انجام بدم و به خودم یادآوری میکردم که جهان به باورهای من پاسخ میده و لا غیررررر ،به خودم یادآوری میکردم که دنیای هر شخصی جداست و جهان داره به صورت مجزا به باورهای هر شخص پاسخ میده ،اینکه هدایت میشوم به مالک مناسب به مشتری مناسب و مشتری های مناسبی که قبلاً داشتم رو به یاد می‌آورم و تحسین و سپاس گزاری میکردم ،،،و من هدایت شدم دوستان ،چون درمسیر درست بودم هدایت شدم به فروش یک ویلای مدرن و مشتری پسند ، یک مالک خوب و خوش حساب و خلاصه من فایل کردم و حسم گفت بزار توی دیوار و گذاشتم توی دیوار ،باورتون نمیشه توی زمستونی که کسی اصن سراغ ملک و زمین نبود ،اونم‌زراعی و ویلایی دیگه ،من توی یک هفته چندین مشتری برا بازدید آوردم ،طوری که مالک اون ویلا دید من انقد فعالم ،رف فایلش و از تمام املاکی ها برداشت و گفت فقط تو روش کار کن ،اینجا دوباره یک موردی بود که باید حل میشد ،اونم چی بود ؟؟؟اینکه ویلا یک ویلایی بود که مشتری میومد داخل پسند میکرد و فقط و فقط بحث این بود که توی یک منطقه ای این ویلا ساخته شده بود که اون منطقه خیلی باز و بیابونی بود و مشتری ها مثلا از لحاظ امنیت میترسیدن ، و حتی بیشترشون که بازدید بردم پسندیدن و با یکیشون تا سره معامله توی بنگاه رفتیم و دقیقه 90کنسل شد و من اونجا انقد وصل به خداوند بودم که اصن فقط میگفتم من باید احساسم خوب باشه و هر اتفاقی نیفته به خیر و صلاح منه و خوب بوده شاید که کنسل شد ،مشتری مناسبش توی راهه ،یادمه اصن نمیزاشتم احساسم بد بشه با اینکه اوضاع مالیمم اصن میزون نبود و من برای قرار با مشتریها بارها و بارها برای جلسه رفتم تبریز و همه همکاران مسخره میکردن منو که بابا اون بخر نیست و این بفروش نیست و سره کاریه و اینا ،ولی من یه ایمانی و‌یه قدرتی پشتیبانی بود و هی پوش میکرد منو و من اصن کرد بودم و فقط یه صدای قلبم که میگف میشه با چندین مشتری مختلف 6هفت بار رفتم تبریز و برگشتم ، و مشتری ها انقد میگفتن که ویلا فوق‌العادس ،ولی منطقش خیلی پرته ،که خوده مالک ویلا باور کرده بود و میگف آره راس میگن با این قیمت نمیره و اینا ،ولی انرژی که داشتم و اون قدرتی که از درونم واقعا میومد بر کلامم ،چیزی جلو دارش نبود و میگفتم به مالک که ببین من اینجارو میفروشم ،

    حالا چجوری دوباره از قوانین استفاده کردم ؟؟؟

    من نپذیرفتم که ویلا خوبه و منطقش بده و اینا

    (می‌خوام بگم یه حسیه که از درون هدایت می‌کنه به جمله مناسب به باور مناسب )حسم میگف تضاده بهش برخوردی ،خواستت رو بشناس و من خواستم رو شناختم و توی دفتر نوشتم که خدایا یه مشتری می‌خوام که بیاد ویلا با این قیمت که گذاشتیم بپسنده و هیچ حرفی راجب منطقه نزنه و همه جوره مورد پسندش باشه ، و به الله قسم نیم ساعت نشد که گوشیم زنگ خورد و مشتری که باهاش معامله کردیم بهم زنگ زد و من مزد ایمان و استقامت و استفاده از قوانین رو گرفتم که خیلی طولانییه ،تعریف کنم اما طبق خواسته ی من با همون قیمت ،فقط چون تهاتر شد قیمتی از معامله هر طرف یه مبلغی خودشون کم کردن برا هم ،و اصن هیچ حرفی و ایرادی نزاشت که منطقش فلانه و فلان و این آدم یکی از شریف ترین و پاک ترین انسانهایی بود که باهاش برخورد داشتم و صادق ترین و خوش حساب ترین ،

    وقتی که در مسیر درست هستیم ،وقتی که هر ندایی که دم از نشد و در یک کلام احساس بد میزنه رو باور نمی‌کنیم و به خداوند فراوانی ها و خدای رزاق پناه می‌بریم ،هر لحظه آمادس تا مارو هدایت کنه ،تا شرایط رو هدایت کنه تا با تمام وجود درک کنیم و به ما ثابت کنه که جهان رو مسخر ما کرده

    پس نپذیریم هر نجوایی که دم از نشد زد و خدایی رو باور کنیم که راستگوترین و خوش قول ترینه و باوفاترین در عمل به عهد خویش ،

    خدایی که همواره وعده‌ی فزونی و ثروت میدهد و خداوند خوش بینانه ترین افکار ماست ،افکاری که دراین حدانقد خوبن که ما نمی‌تونیم بپذیریم ،

    پس باور همه چیزه

    الهی شکرت

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      زینب حاجتی گفته:
      مدت عضویت: 976 روز

      سلام و درود به برادر عزیزم آقا رضا

      نمیدونم از کی کامنتهای شما رو کامل دنبال میکنم

      ولی بسیار خوشحالم که اینقدر دقیق می‌نویسید ودر هرکامنت کل قانون رو مرور میکنید

      من عاشق اینم کامنتهای شما رو بخونم و دوباره صفرتا صد قانون برام مرور بشه

      حتی جمله های شما رو چندین بار با خودم زمزمه میکنم که در ذهنم بمونه

      همیشه بنویس همیشه اینقدر عالی بنویس وهم به خودت کمک کن هم به ما

      برات بهترینها رو از همون خدایی که می‌پرستی طلب میکنم

      شادوموفق وسلامت وثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3452 روز

    آیه 36 و 37 سوره روم

    سلام خدمت همگی

    امیدوارم عالی باشید

    حال دلتون خوب خوب باشه

    روی گونه هاتون اشک سپاسگذاری باشه

    امشبم میخام به ایده ام عمل کنم یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که اش میهفهممو اینجا بنویسم

    وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ ‎﴿٣۶﴾‏ أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‎﴿٣٧﴾

    و هنگامی که رحمتی به مردم بچشانیم، از آن خوشحال می‌شوند؛ و هرگاه رنج و مصیبتی بخاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنان رسد، ناگهان مأیوس می‌شوند! (36) آیا ندیدند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ می‌سازد؟! در این نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان می‌آورند. (37)

    آیه های امشب برای خودم چندین جا توی قران مشابه ش رو دیدم ولی این دو تا ک کنار هم دیگه اومده بودن خیلی حس جالبی داشت

    توی ایه ی اول میاد میگه هنگامی که یه رحمتی (تازه فضلم نه) رحمتی به مردم میچشانیم اونا خوشحالی مغرور وار میکنن

    خوشحالی که مثلا انگار هرکاری کردن خودشون کردن خدا هیچ کاره بوده و یادشون میره که همه ی ما بنده ی خدا هستیم

    خوشحالی که از سر احساس لیاقت نباشه

    دیدی یه نفر که درسش خوب نیس وقتی بیست میگیره چ جوری رفتار میکنه

    بقیه بچه های کلاس بهش میگن بی جنبه

    اینم یه همچین احساسی از این نوع خوشحالی میگیرم

    یه جورایی داره توی این آیه

    چون از لفظ مردم استفاده کرده

    قشنگ نشون میده که حالت عادی مردم این شکلیه که کم ظرفیتن

    انگار جنبه ندارن

    زود خوشحال میشن

    زود سرمست میشن

    زودم نا امید میشن

    زودم خودشونو میبازن

    این ایه خیلی حرف داره آ

    ب ولله خیلی حرف داره

    چن نفر از ما این شکلی هستیم

    تا یه نعمتی بهمون میرسه تا یه پولی یکم بیشتر از درآمدمون بهمون میرسه سرمست میشیم

    انگار اصن دیگه خدا رو بنده نیستیم

    چهار روز بعدش یکی از فامیل های نه دور نه خیلی نزدیکمون فوت میکنه

    جوری خودمونو میبازیم که انگار دنیا آخر شده

    که بقیه میگن بابا تو که عزیزات سالمن دیگه اینقدر غم و غصه واسه چیته

    واقعا خیلی از ماها این شکلی هستیم

    خود من سر دسته ی بقیه ام توی این زمینه

    و این نشون از بی ایمانیه

    این نشون از اینکه ما باید یاد بگیریم با ایمان ب خدا اتفاقات اطرافمون رو جدی نگیریم

    عباس برزگر چندین سال پیش کسی بود که توی آشغالا دنبال بازیافت میگشت

    چنان باورهایی توی خودش میسازه که خدا گیر میده دو تا توریست میکنه توی خونش

    گیر میده خدا بهشااا

    یعنی ولی نمیکنه

    چن سال بعدش همون عباس برزگر آشغال جمع کن میشه عباس برزگر مولتی میلیاردر سوار بی ام و میشه

    دهکده ی خودشو میزنه به هرچی که میخاد میرسه

    فاصله ی فقیر و غنی بودنش به اندازه فقط چن سال بود

    من نمیدونم الان چه قدر ثروتمند تر شده ولی پیش بینی که ازش خوندم توی یکی از سایتا این بشر با ایده هایی که داشته میتونه برسه ب جایی که درآمدش با درآمد نفت ایران یکی بشه

    این همون آدمه آ

    اگه میخاس این آدم جوگیر بشه

    اون دویست هزار تومنی که توریست ها به زور بهش دادن (که ب پول الان میشه هشتاد میلیون) با همون چندرغاز سرمست بشه که الان اینجا نبود

    از اون طرفشم این بشر رد کرده آ همش گل و بلبل نبوده

    باز براش تضاد اتفاق افتاد

    اهالی اون روستایی که توش دهکده ی خودشو بنا کرده گرفتن سیر زدنش

    اگه این بشر ایمان درست حسابی نداشت نا امید میشد

    ولی اومد ب جای اینکه از این قضیه نا امید بشه رفت پیش همونا بهشون گفت میخای چهار تا توریست بیارم توی خونتون از خانواده ات که دارن قالی میبافن دیدن کنن پول چهار تا کارگر بدم بهت؟

    اونم از خدا خواسته گفتن آآآره چرا که نه

    تمام شد

    این قضیه رو حل کرد که هیچ

    تازه باعث شد ازش کلی موهبتم دریافت کنه و اهالی اون روستا رو با خودش همگام کنه

    یه موج مثبتی توی اون روستا شکل بگیره

    فک کن این بشر با این اتفاق نا امید میشد

    سریع میرفت شکایت میکرد

    مملکت قانون داره من پدرتونو در میارم

    ال میکنم بل میکنم

    ولی ب جای این درگیری ها این اعصاب خوردی ها که شاید اصن باعث میشه حمله کنن به توریستها و کلا کسب و کارش همون اول کار خفه بشه ازش انرژی گرفت

    فقط یه روح قوی اینجوری رفتار میکنه

    فقط یه آدمی که احساس لیاقت داره اینجوری رفتار میکنه

    مردم حالت فابریکشون اینه که زود جوگیر میشن

    زود خوشحال میشن

    زودم نارحت میشن

    مثالاش هم توی اغتشاشات اخیر برید ببینید چی کار کردن

    بعد برگردید دو سال قبلش موقعی که سردار سلیمانی اون اتفاق براش افتاد هم برگردید نگاه کنید که چه کارها که نکردن توی تشیع جنازه

    هر دوتا این دسته مردم بودن

    ولی حال مردم اینه

    نه فقط مردم ایران

    مردم کل دنیا این شکلی ان

    ولی اونی که روی خودش کار کرده این شکلی نیس

    اونی که روی خودش کار کرده روحش سنگین

    اولا اصلا نا امید نمیشه

    یاد اون ایه میوفتم که فرشته ها میان به ابراهیم خبر میدن که تو بچه دار میشی

    میگه من با این هم کهولت سن و این زنم که مثل خودم پیره

    ما بچه دار میشیم؟ تعجب میکنه

    فرشته ها بهش میگن از رحمت خدا نا امیدی؟

    ابراهیم میگه فقط گمراهان از رحمت خدا نا امید میشن

    ببین اکثریت مردم گمراهن

    اکثریت مردم انعمت علیهم نیستن

    این همون داستان که خدا قسم میخوره جهنمو از جن و انس پر میکنه آ

    اینا همش گره خوردن ب هم دیگه

    اما آیه بعدش

    آیا ندیدند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ می‌سازد؟! در این نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان می‌آورند. (37)

    حالا خدا استدلال میکنه برای همون مردم

    آیا ندیدن خدا که روزی رو برای هرکسی که در مشیتش باشه برای هرکسی که باورهاش نسبت ب خدا درست باشه گسترده میکنه و یا تنگ میکنه

    چه قدر خوبه این ایه

    اولین مورد

    همیشه هرجا خدا میخاد از باورها صحبت کنه یا همین بحث پولو بکشه وسط اول

    با گسترده کردن روزی میاد وسط

    یعنی این رحمت خدا رو میرسونه که اصلا حالت طبیعی این دنیا اینکه به سمت ثروت بریم

    مثل رودی که تو بخابی توی مسیرش میبره تو رو به سمت خوشبختی

    خود آب تو رو میبره

    اگه ما به سمت فقر میریم چون داریم زور میزنیم خلاف جهت آب شنا میکنیم

    دوم توی آیه قبلی اولش میاد میگه هنگامی که رحمت رو به مردم میچشانیم یعنی خدا رحمتش رو ب همه میده ولی وقتی میخاد از مصیبت حرف بزنه با اگر شروع میکنه

    یعنی الزاما قرار نیس مصیبت هم مثل رحمت وارد زندگی همه بشه

    این دنیا جهتش به سمت مثبته

    جهتش به سمت خیره

    به سمت خوبیه

    اگه مصیبتی هست اون خلاف جهته این دنیاس

    و اینجاهاس که آدم میفهمه وعده فضل خدا چیه

    وعده فقر شیطان چیه

    وقتی که خدا وعده ی فضل میده یعنی وعده ی فراوانی میده یعنی برای اونایی که وعده اشو باور کنن میترکونه

    مثل بابک بختیاری که از دل زندان تونس بیاد بیرون و بشه یکی از ثروتمندترین آدمهای ایران

    قبول کنید چندین میلیارد به پول الان بدهی داشته باشی و توی زندان باشی خییییییلللیییی سخته احساستو خوب کنی

    خیییییلیییی سخته وعده ی فراوانی خدا رو باور کنی

    خییییللییی سخته زنتو پدر و مادرتو درگیر این ورشکستگی مالی کنی ولی بازم احساستو بتونی خوب کنی

    خیییییلییییی سخته دلتو با وعده فراوانی خدا سفید کنی دلتو روشن کردن توی این شرایط وحشتناک خیلی سخته

    ولی اون این کارو کرد و حقشه الان غول ثروت ایران باشه

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2200 روز

      درود و سلام خدمت آقای مرادی عزیز.. خیلی ممنون و سپاسگذارم که چنین آیه هایی رو با گفته های خداوند به این تمیزی توضیح دادید و اینکه راجب بیوگرافی و رونق کسب و کارهای آقای عباس برزگر و آقای بابک بختیاری این آیه رو تطبیق دادید واقعا برام جالب بود و شناخت و آگاهی خوبی برای الگو برداری از چنین افرادی داشتید و چقدر خوبع که هیچوقت غره به نعمت هامون نشیم و همه را از لطف خداوند ببینیم و بدونیم …و تضادهامون رو بچشم یک خیریت ببینیم و بقول شما در سختی های آقای بختیاری گفتید خیییییلییییی سخته دلتو با وعده فراوانی خدا سفید کنی دلتو روشن کردن توی این شرایط وحشتناک خیلی سخته

      واقعا آنها چقدر به خدا ایمان داشتند؟؟؟

      و چطوری اینقدر عملگرا بودند؟؟؟

      بدون اینکه به قوانین آگاه باشند …

      چطوری ذهن نجواگرشون رو کنترل کردند؟؟؟؟.

      این وفور و فراوانی را چطوری باور کردند؟،،

      واقعا چه الگوهای خوبی رو معرفی کردید ممنون و سپاسگذارم برای این تحقیقات فوق العاده عالی تون و ممنون سپاسگذارم برای این کامنت زیبا و پرمحتواتون که به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم .. واقعا تحسین تون می کنم

      بقول خودتون

      خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس

      ممنون و سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    یادگار 30 و پایان فصل اول

    سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

    دقیقا نمیدانم چه تاریخی بود اما متعهد شدم که بیام این سفرنامه رو شروع کنم و پیش برم

    و سعی داشتم هر جور شده روزانه ی فایل گوش بدم

    چنان درک مطالب سخت بود که نشد هر روز فایل گوش بدم و میشد روی یم فایل روزها میموندم

    اوایل ی کم عجله داشتم و میخواستم زود تموم شه اما ی روز گفتم مهم حال من و نتایج منه

    چقدر طول بکشه مهم نیست اصلا مگه مسابقه ست؟

    نتایج منه که نشون میده تعهدم چی بوده نکه زمان تموم کردن سفرنامه

    در مسیر گوش دادن فایل سفرنامه و عمل به تعهد از خدا هدایت خواستم کمکم کنه فروشم راه بیفته و من از این کسادی بازار بیام بیرون

    ی روز فقط پی ی الهام رو گرفتم و رفتم

    الهامی که انصافا کل زندگی منو زیرو رو کرد

    خدا گفت برو با فلان همکارت درباره شرایط کارت صحبت کن

    رفتم دفترش ازش وقت خواستم

    انصافا خیلی برام سخت بود

    چون من شخصی بودم که اون ادم همیشه تماس میگرفت و میگفت بیام بهت سر بزنم و منم هر سری میگفتم سرم شلوغه و نیستم

    یا اکثر مواقع کارهاشو دفتر من انجام میداد

    برای من سخت بود و گرنه واسه اون شخص چه اهمیتی داشت که چرا فروش من صفر شده و شاید حتی اصلا خبر نداشت

    کلی بهم راه حل نشون داد

    کلی ایده داد

    کلی راهنمایی کرد

    حتی پیشنهاد همکاری هم داد

    و گفت هر روشی که بشه با هم همکاری میکنیم چونکه من یکی از فعالان فروش در صنف خودم بودم و خداروشکر بازم هستم

    بعد از صحبت کردن در مورد مشکل من

    چند دقیقه موندم دفترشون و با مابقی بچه ها حرف روزمره زدم و دیدم خدایا من چقدر غرق این همه انرژِی منفی شدم

    چنان سطح انرژی من پایین بود که منتظر بودم یکی ی حرفی در مورد من بزنه و من بزنم زیر گریه

    ی جمله ای خوب یادمه

    یکی از بچه های دفترشون گفت عصری مشتری نبود چیکار کنیم؟

    سریع همکار من گفت زنگ بزن بچه ها تیم بشن بریم فوتبال

    اونجا بود که فهمیدم خدایا من کجای زندگیم استپ شدم

    یعنی اونا حتی از نبودن مشتری به نحو احسنت استفاده میکردن

    نه تنها از نبود مشتری گله و شکایت نداشتن حتی ی جورایی خوشحال بودن که تایم ازاد پیدا کردن برن دنبال خوشی هاشون

    اونجا بود که فهمیدم بابا حال خوب بابا حس خوب بابا لذت بردن از هر لحظه زندگی مهمه

    نکه مث من 24 ساعتع همش در حال تبلیغ و چشم به راه که ی مشتری پیداش بشه که پیدا هم نمیشد

    به همکارم گفتم اشکال نداره من چند روزی بیام دفتر شما خونه بیکارم

    اون بنده خدا هم خیلی راحت قبول کرد

    من میرفتم که باورهای قدرتمند فروش بسازم اما چیزهایی من فهمیدم که باور فروش درش گم بود

    اصلا ساعت کاری برای اونا مهم نبود

    هر وقت از روز دوست داشتن میرفتن باشگاه

    هر وقت مشتری بود میومدن دفتر

    کلا برنامه تفریح و لذت براشون خیلی مهم تر از فروش بود

    جالب اینجاست خانوادگی اینجوری بودن و همشون متاهل بود

    و هر روز دفتر پر بود از مشتری

    من فهمیدم بابا تو زندگی یادت رفته حال خوب یادت رفته چسبیدی به فروش؟

    در صورتی که من هزاران دلیل برای لذت بردن از زندگیم داشتم

    ی خودکار و ی عالمه کاغذ برداشتم شروع کردم به نوشتن

    هرچی که به ذهنم میرسید در مورد باورهایی که داشتم

    دقیقا روبروش باور قوی شو هم نوشتم و شروع کردم در خودم دنبال کاشتنش که ایا من لایق چنین باورهایی هستم

    یکی دو روز طول کشید کم کم حسم بهتر شد

    سروکله مشتری پیدا شد

    و اولین فروش من بعد ماها اتفاق افتاد

    یادم نمیره چقدر کنارخیابون گریه کردم

    داشتم از قدرت بی نهایت خدا شکه میشدم که اومده خلق همه زندگی رو به من سپرده و من کجای ناملایمات گیر بودم خدا داند

    یادمه اون روزها من حتی هزینه خرید ی صبحونه ساده رو هم نداشتم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    دیگه افتادم رو ریل و ول نکردم اصل رو

    گفتم وقتی من پی ی الهام رو گرفتم وقتی قدم اول رو برداشتم وقتی رفتم تو دل ترس و به قول خودم پا روی غرور گذاشتم وظیفه خداست وظیفه کائناته وظیفه تمام قدرت جهانه که به خواسته من جواب بده و هر روز با انرژی تر از دیروز کارهامو انجام میدادم و میسپردم به خدا

    اوایل هم عجله داشتم و همش میخواستم با قدرت خودم فروش داشته باشم ولی گفتم بزار یک بار حرف استاد انجام بدم

    من تبلیغمو میکنم

    لیست موجودی ارسال میکنم و از لحظه لحظه زندگیم تا جایی که میتونم لذت میبرم ما بقیش با اون قدرت محضه

    تقسیم کار کردم

    گفتم تو شرایط فعلی من تنها کاری که میتونم انجام بدم همینه مابقیش با من نیس

    و خدارو هزاران بار شکر

    فروش شروع شد

    طبقه حرف های استاد اومدم کارهامو اولویت بندی کردم و از جمله بدهی هامو

    از مبلغ پایین شروع کردم به پرداخت

    تقریبا تو ی هفته من 20 میلیون تومان بدهی پرداخت کردم

    و خدارو هزاران بار شکر

    ی روز عصر دیدم کلی لوازم ضروری خونه خریدم و چقدر حالم اسمانی شد که مجدد تونستم خرید بزنم

    ی سری تضادها پیش اومد که باید دفتر میگرفتم و مستقل فروش میداشتم

    ی روز گفتم خدایا نشانه بفرست

    و متوجه شدم وقتی از ملک ی همکاری استفاده کرده بودم برای فروش حرف هایی زده شده بود که باید دفتر مستقل داشته باشم

    گفتم خدایا تو داری قدم هارو میگی پس بی زحمت خودت جورش کن

    من فقط تنها کاری که میتونستم انجام بدم مراجعه به املاکی بود و انصافا ریالی حتی برای کمیسیون نداشتم چه برسه پول پیش

    گفتم میرم اگه قراره بشه میشه

    اگه نکه کاری نکردم

    دقیق یادم نیس یا همون روز اول یا روز دوم گشتن ملک اوکی شد و هیچ مبلغی من نداشتم فقط چک کردم و گفتم میخوام

    شب رفتم خونه به داداشم گفتم اینجور ملکی پیدا کردم و هستن افرادی که پیشنهاد شراکت دادن توبیا پولتو بده من اجاره کنم و سود رو نصف کنیم به جای اینکه بخوام با غریبه شریک شم و اونم خداروشکر قبول کرد تا زمانی که پولش لازم بشه دست من باشه

    من ملک اجاره کردم و دقیقا همون روز فروش انجام دادم هزینه کمیسیون پرداخت شد

    اومدم دوباره طبق گوهر های ناب استاد برنامه هام نوشتم

    گفتم خدایا جورکن میز وصندلی باکس و تجهیزات همه و همه

    و شد

    خدارو صد هزار مرتبه شکر

    همش شد دقیق نمیدونم چند روزه ولی انصافا به هفته نکشید

    گفتم خدایا من فقط قدم هایی که میگی رو میرم نشانه هایی که میفرستی رو میرم مابقیش با خودت

    و شروع شد فروش هر روزه من با سود عالی

    و استاد هزاران بار میگه بابا تنها خودتون خالق شرایط هستین و بس و ایمان داشته باشین ی قدم بردارین هزراتا جهان میادسمتت و وظیفه جهانه به شجاعان پاداش بده

    اگه جواب نده ی جای کار میلنگه

    البته من اصلا به این شرایط فعلی و این مقدار فروش و این مبلغ سود که قانع نیستم اصلا وابدا

    چون من لایق ی ثروت هنگفتم از کجا نمیدانم نمیخوامم بدانم من فقط قدم هایی که گفته میشه رو میرم مابقیش اصلا ربطی به من نداره

    ولی خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    و این ها نتیجه همین فایل های فصل اول بود و ایمان دارم نتیجه فصل بعدی هزاران برابر طلایی تر از اینهاست برای من

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    من امروز دقیقا تو دفتر کار خودم تو بهترین نقطه شهر با تمامی تجهیزاتی که برای دفتر میخواستم با راحتی و حال عالی این کامنت رو نوشتم که بگم

    دوستان میشود

    برای من شد پس برای هرکی که بخواهد میشود فقط کافیه بخواین

    خدا همه چیز میشود همه کس رو به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح

    خدا پدر میشه خدا مادر میشه خدا خواهر و برادر میشه خدا همسر میشه خدا مشتری توپ میشه خدا سود کلان میشه

    خدا همونی میشه که توبخوای

    چون خدا خصلتش معجزه گر بودنه وهاب بودنه رزاق بودنه اصلا کار خدا سریع الاجابه بودنه به شرطی که ما هم خدارو اجابت کنیم

    خدایا شکرت که به قلبم توحید و توکل هدیه دادی

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  8. -
    امیرحسین یزدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 3918 روز

    سلام استاد گرامی

    تشکر بابت این فایل زیبا و پر بارتون

    تا دقیقه ده فایل دقیقا حرفهاتون سرگذشت من بود. من در تمام مراحل زندگیم از روابط گرفته تا اعتماد به نفس و سلامتی و شکرگزاری و حال خوب و آرامش به موفقیت رسیدم و بسیار خوشحالم که هم اکنون هم حال خوبی دارم و در آرامش کامل بسر میبرم. فقط در مسئله مالی اونچه که میخواستم رو هنوز بهش دست پیدا نکردم و میدونم که این هم مشکل باورهامه. یعنی به همون مقدار که اوضاع مالیم خرابه باورهام هم خرابه. اما خدا رو شکر میکنم که الان میدونم اشکال کار کجاست و اگه کسب و کارم خوب نیست تقصیر بازار و رکود و دولت و گرانی و تحریم نمیندازم. حدود یک ماهه که کسب و کارم خیلی خراب شده و مشتری های قبلیم رو هم ندارم بصورتی که داره بهم فشار میاد برای پرداخت بدهی هام. دیروز ناگهان متوجه اشتباهم توی باورهام شدم.

    چند وقته که قراره یک پول زیاد از یک جایی به من و خانوادم برسه که در حال گذروندن مذاکرات هستیم و باتوکل به خدا تا چند ماه دیگه این اتفاق می افته. من بصورت ناخودآگاه تمرکزم رو برده بودم روی این پول و توی ذهنم برای اون پول نقشه ها کشیده بودم. بخاطر همین کسب و کارم از رونق افتاده بود چون خودم رو وابسته به پولی کرده بودم که از طریق کارم بدست نمی اومد دیروز متوجه این موضوع شدم و باخودم قرار گذاشتم که فقط روی فروشم و کسب و کار مغازم تمرکز کنم . بحمدلله دیروز تا حالا نتایجش رو دیدم و مشتری های خوبی سراغم اومدند.

    این نتیجه گیری رو ابتدا مدیون خداوند و بعد جناب عباس منش هستم که طرز فکر من رو نسبت به جهان هستی و قوانینش تغییر دادند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  9. -
    محمدرضا سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 3785 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش ……….و سلامی گرم به اعضای گروه شما که واقعا همه گلن ………..

    استاد به قول جناب خان دیونتم کوکا ………………خیلی کارت درسته باورت نمیشه چقد انرژی میگیرم هر زمان هر فایلی از شما میبینم ………………

    زمانی صحبت میکنی تو پوست خودم نمیگنجم ………………….چه میکنی مرد …………واقعا از صمیم قلب دوست دارم و از خدای خودم و شما سپاسگذارم ……….

    از زمانی با شمام و خیلی هم از این جریان نمیگذره کل زندگیم تغییر کرده …………………..امیدوار شدم به زندگیم …………..باورت میشه استاد حتی عمر چند 100 سالی از خدا میخام که هر روز پیشرفت کنم و هر روز تجربیاتم چ تو کار چ زندگی بیشتر شه…………………………..

    یعنی واقعا دمت گرم استاد ………….من از بچگی رویاها و ارزوهای خیلی بزرگی داشتم قبل اشنایی با شما دیگه کم کم داشتم بیخیالشون میشدم و بعد از چند ماه از گذشت اشنایی با شما شدت رسیدن به خواستهام بیشتر شد …………………..

    استاد خیلی اقایی و از خدای خودم سپاسگذارم که شما سر راهم قرار داد ………….و از اینکه گفتی من عاشق این کارم و ادامه میدم بیشتر خوشحال شدم ………..

    استاد عباس منش ساده صحبت کردنت و اینکه همیشه یه رنگی حالمو دگرگون میکنه میگم ببین از دل و جون مایه میزاره بیشتر از پول عاشق اینه به همه کمک کنه ……….

    کاری کردی گاهی اوقات اینقد صحبتات بهم تلنگری میزنه و انرژی میگیرم تا چند روز از شوقی دارم و جنب و جوشی دارم و بس میرم تو عمق رویاهام و ارزوهام و خودمو تصور میکنم اونجا …….کار نمیتونم بکنم ………….و در اخر بازم از خدای خودم و از شما استاد عزیز و گروه شما بسیار سپاسگذارم ………….

    همگی در پناه الله و زیر سایه حق تعالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    مصطفی حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    به نام خداوند بزرگ و مهربان

    خداراصد هزار مرتبه شکر که ۳۰ روز ۳۰ فایل از این سفر پرخیر وبرکت را گذروندم،، یه سفر عالی کع هر روز قوانین را یادآور تر میکنه برام و هر روز یادم میاره که باید بیشتر و با ایمان تر رو خودم کار کنم 👍👏👏👏

    یه فایل بینظیر دیگه از استاد گلم🌷❤

    عوامل بیرونی هیچ تاثیری در اتفاق ها و شرایط زندگی ما ندارند، ما فقط و فقط با فرکانس هایمان داریم تمام اتفاق ها و شرایط را ایجاد میکنیم .سر خط

    برای این موضوع منم تخقیق کردم ، فکر کردم، هدایت شدم

    اون اعوایل فکر میکردم که :: شهر خاص، مکان خاص، قیمت خاص،طرز برخورد خاص،شغل خاص، سرمایه زیاد، استعدادو توانایی، شانس و اقبال، سابقه، زمان بیشتر ،کشورخاص و …. عوامل اصلی موفق شدن، و ثروتمند شدنه،، تا اینکه از استاد تو فایل های مختلف شنیدم که اینطور نیست بعد نشستم منطقی کردم و خلاف این موارد را پیدا کردم و به ذهنم گفتم پس فلانی را چی میگی که هیچ کدوم از این فاکتور ها را نداره و جهان کمکم کردکه بهتر درک کنم این موضوع را با مثال های بیشتر،، با دیدن الگوهای بیشتر که مثلا طرف در همون شهر خودمون کلی مشتری داره و درآمدش بالاست که نه استعدادخاصی داره، نه مکان خاصی ، نه قیمت خاصی، نه روز اول این همه سرمایه داشت و از کم شروع کرده، نه طرز برخورد خاصی، نه هیچ موضوع و عوامل بیرونی خاصی داشت پس فرق من با اون چیه؟؟ آیا خدا برای بنده هاش فرق میزاره؟؟ نه….فرق من با اون فقط وفقط باورهامونه …هر کس داره فقط وفقط نون باورهاشو میخوره …یک هفته که کار نمیکنم رو خودم دوباره همون باورهای قبلی میان همون افکار قبلی، این به این معنیه که باید تا آخر عمرم ورودی هام را کنترل کنم و همیشه حواسم به ذهنم باشه ، و باید خیلی خیلی زیاد با تعهد رو خودم کار کنم🌷🌷❤❤عاشقتونم ❤❤❤❤

    عباس منشِ امروز، حاصلِ تغییر باورهایش است و نه هیچ چیزِ دیگر!!

    توانمندی‌های عباس منش همان توانمندی‌هاست!

    ساعت‌های کاری عباس منش حتی کمتر از قبل است!

    استراحت عباس منش حتی بیشتر از قبل است!

    اما درآمد او بسیار بسیار متفاوت تر از قبل است!

    فقط به این علت که: تنها چیزی که در عباس منش تغییر کرده، فقط و فقط باورهای اوست. باورهایی که با خواسته ها و علائقش هم جهت است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: