صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

677 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    moghadam گفته:
    مدت عضویت: 2321 روز

    30

    مهری

    به نام خالق بی همتا

    سلام به استاد گرانقدر و مریم عزیز و همه دوستان همسفر

    روز سی ام این سفر نامه رویایی

    چه قدر سریع قطار به این بخش از آخرین ایستگاه روز شمار تحول من رسید .چه زیبا و پر از آگاهی بود این بخش از سفر .

    برای من اولین سفری بود که قبل از سوار شدن شرط گرفتن بلیط اون ،تعهد به انجام تمرینات ، تفکر و تعمق بود .چه قدر بهم خوش گدشت .علاوه بر خودشناسی درس زندگی رو به صورت جذابی اموختم . شیرینی اون به خاطر عمل به تعهدم بود . روز اول به خودم قول دادم از این سفر خاطره ای متفاوت خلق کنم .خدایا هزاران سپاس که منو به این مسیر هدایت کردی .مسیری که استاد و معلم اون اصل و پایه کلاسش ،توحید بود .همسفرانم همگی بدون هیچ توقعی همواره با قرار دادن تجربیاتشون ،نتیجه هاشون ، شور و هیجان رو در دلم زنده می کردند .مریم عزیز راهنما ی این تور توحیدی چه عاشقانه و مهربانانه دستم رو قدم به قدم گرفت و همراه و هم قدم بذر امید رو در دلم کاشت.

    در این سفر آموختم توحیدی زندگی کردن ،توحیدی فکر کردن

    وقتی دستت رو در دست خدا قرار دادی ،باورش کردی ،او فقط زیباییها رو بهت نشون میده . زمانی که چشمت به زیباییها عادت کرد هر روز بیشتر و بیشتر باورهای زیبایت ، قویتر میشه .دیگه قلبت آروم میشه .دیگه عجله نداری .میدونی و مطمئن هستی که هر چیزی ،هر کاری در زمان خودش اتفاق میفته. چون به خدا اعتماد داری ،در همه حال و در همه زمان صداشو می‌شنوی ،راهنماییها شو درک میکنی . آدمها و اتفاقاتی وارد زندگیت میشه که منتظر ورودشون بودی . از در و دیوار برات ثروت و خوشبختی می باره .

    وای که چه قدر لذت بخش هست درک قانون هستی .

    درک این که باورهای توست که ذهنت رو برنامه ریزی میکنه .اگه ورودی که به ذهنت میدی ثروت باشه خروجی اون ثروته .اگه ورودیش فقر باشه تو فقر رو تجربه میکنی .

    ما موجوداتی فرکانسی هستیم که وارد جهانی شده ایم که کار بی وقفه اش پاسخ دادن به فرکانس های ماست .

    تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورهای خودمان است .

    جمله ای که باید با گوش جان شنید و با تمام وجود به آن عمل کرد .

    این یعنی زندگی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2325 روز

    سلام و سلام به همه اعضای صمیمی خانواده عباسمنشی ها

    سلام مخصوص و ویژه به استاد عزیز و گرانقدر و عزیز دل ایشون مریم عشق

    روز سی ام و پایان سفر اول

    یادمه اون موقع هایی که دنبال راهی برای پیدا کردن آرامش برای خنثی کردن ترسم از زیاد شدن سنم و اینکه هنوز ازدواج نکردم و بیکارم و هیچ پس اندازی تا ۳۰ سالگی ندارم و حتی یه بار هم تجربه رابطه عاشقانه رو نداشتم این در و اون در میزدم و تنها کسی که میدونستم تو اوج نا امیدی و تو اخرین مرحله از زندگی که دیگه پرچم تسلیم رو برای زندگی بالا میبری، خداست، رفتم به درگاهش و التماس کردم راهی بهم نشون بده. وقتی خودم رو تو سه سال پیش میبینم و مقایسه میکنم میبینم که من سه سال حتی بزرگتر شدم ولی به یقین من سه سال عاقلتر و آگاه تر و زیباتر و جذاب تر شدم. اوایل که میخواستم کامنت بنویسم دستم میلرزید همش میگفتم که وای کامنتم به درد نمیخوره. چرا مثل بقیه اینقد طولانی نشده. چرا مثل بقیه اصلا هیچ نتیجه بدرد بخوری تو زندگیم نگرفتم و … اما الان اینجوری نیست. آزادانه و عاشقانه و رها کامنت مینویسم و اینقد تاثیر گذار هستن که جدیدا به دیدگاه های من پاسخ میدن که چقد تاثیر گذار بوده و من چقد انرژی میگیرم از اینکه حتی برای یه نفر هم که شده تاثیر مثبت گذاشتم. الان دقیقا میدونم چرا تاثیر گذاشتم، و دلیلش به قول استاد اینه که چون من نتیجه گرفتم. چون من دقیقا همون اثرات در گوشت و پوست و استخونم هست. چون من با همون اثرات زندگی میکنم و چیزی جز اون نیستم. مثل خدا که چیزی جز یه انرژی مثبت عظیم و بی انتها نیست و بخاطر همین وجود بی انتها مثبتش اینقد اثرگذاره و اینقد هممون شاکرشیم و با ذوق و اشک و خوشحال عاشق پر و پا قرصشیم.

    این سی روز اینقد برام درس داشت اینقد تاثیرگذار بود که یه دفتر ۱۰۰ برگ پر کردم اونم فقط از مطالب خامش که باید بشینم مرورش کنم و باز یه دفتر جدا باز کنم تا به تمریناش بیشتر وبیشتر عمل کنم. اینقد اعتماد به نفسم رفته بالا که به راحتی میتونم حرفم رو بزنم، به راحتی به خودم عشق بورزم و خودم لایق بدونم. نمیگم الان به خیلی نتایج بزرگ بزرگ که تو اینده در پیشم هست رسیدم ولی تا اینجا خیلی خیلی نسبت به قبلم تغییر کردم و خدا رو شکر میکنم که منو به این مسیر کشوند. وقتی به درگاه خدا التماس کردم، من به این سایت هدایت شدم و وقتی کم کم از آگاهی هاش استفاده کردم و به کار بستم اونم البته یکمی و اونم با کلی تنبلی، با خودم گفتم خدایا منکه پولی ندارم، کاش میشد یه فایل بود رایگان و پله به پله بهم آگاهی ها رو میگفت و من یاد میگیرفتم. یه روز اومدم و دکمه منو به نشانه هام هدایت کن رو زدم و وارد یکی از فایل های سفرنامه شدم. دیدم نوشته روز شمار تحول زندگی . دیدم که سه تا فصل پر از مطالب دسته بندی شده هستش که هر روز برام یه فایل میده که گوش کنم، یاد بگیرم، عمل کنم و برم روز بعدی. اینقد ذوق کردم اینقد ذوق کردم که حد نداشت. یه چیزی هم بگم من برای اینکه میخواستم دوپینگ کنم و یهو برم سمت محصولات استاد که فکر میکردم دیگه خیلی بیشتر تاثیر داره و خیلی زود نتیجه میگیرم، از طریق یکی از دوستان که بهم اطمینان میداد که این فایلای استاد عباسمنش از طریق این فرد که با ایشون در ارتباطه و از راه درست بدست اومده بهم رسید، من حتی این فایلا رو به خواهرمم دادم. و جالب ترین قسمت که برام خیلی هم عجیب و جالب تر بود، این بود که من خودم از اون فایلا فقط یه فایل ازشون دیده بودم و اصلا هیچ اثرگذاری نداشت. یه روز خواهرم که اصلا استاد رو نمیشناخت و از طریق دیدن یکی از این فایلا که توش استاد سایتشون رو معرفی کرده بودن، رفته بود تو سایت عضو شده بود و به من گفت این فایلا از کجا اومده و استاد گفته غیر سایت هیچ جای دیگه ای اصلا این فایلا رو نمیشه خرید و … به خودم اومدم و گفتم راست میگه و از اون روز همه فایلایی که از طریق دوستم بهم رسیده بود رو پاک کردم. من اونموقع فقط ۱ میلیون اینا پول داشتم و بعد کتابای استاد رو خریدم چون پولم به همونا میرسید ولی به قدری فایلای دانلودی رایگان تو زندگیم اثر گذار بود و بیشتر درک کرده بودم، ادامه میدادم. حالا ممکن بود خیلی طولانی وقفه میذاشتم ولی ادامه میدادم. الان اندازه خریدن دو محصول بدون هیچ زحمتی رو خدا بهم داده. تازه کلی از نظر روحی، سلامتی، زیبایی تغییر کرده ام که همون تغییرات رو بخوام برم مرکز زیبایی و هزار جای دیگه هزینشون معلوم نیست چقد بشه. حتی بهم میگن تو بزرگ شدی، جوونتر هم شدی. چون من این باور رو ایجاد کردم که ناز بودن و جذاب بودن من هیچ ربطی به سنم نداره. من همه جوره جذابم و دوست داشتنی هستم. اینقد این کلمات رو تو اینه به خودم میگم که حد نداره و همیشه هم بازتابش رو از بقیه میشنوم و زیبایی منو تحسین میکنن. میگن چقد پوستت روشن شده. چقد خوشگل تر شدی. اعتماد به نفسم تو رابطه بهتر شد و خدا یه عشق تو زندگیم گذاشت که از طرف خدا کلی عشق از اون طرف دریافت کردم.

    یکی از عجایب نتایجم از تمرین رو باورهام، بدست اوردن کلی پول که برا منی که درامدم صفر بود، کلی پول بشمار میاد، اونم از یه راه خیلی راحت و بدون رفتن به سر کار اونم ۸ صب پاشم و غروب برگردم، بود.

    چقد راحت خرج میکنم. قبلا ترس از دست دادن پول رو داشتم، باور اینکه هر وقت با عشق و لذت خرج کنم خدا سه برابرش رو میده رو تو خودم به وجود اوردم و به راحتی خرج میکنم تازه به بابامم هر ماه ۱ تومن میدم اونم پولی که واقعا اونقد که یه کارمند از صب تاشب سر کاره رو من شاید یک دهم اش رو میام وقت میذارم.

    من همین که مدرک لیسانسم رو گرفتم رفتم سر کار و باوری که اونموقع ها داشتم این بود که ادم برای پول دراوردن باید کلی زحمت و سختی و رنج بکشه . هر چیزی بهایی داره و بهای پول داشتن سخت زحمت کشیدنه. این باور اینقد تو من عمیق بود که من ۸ صب تا گاها ۱۱ شب سر کار میرفتم و در نهایت با کلی التماس سر ماه حقوقم رو گدایی میکردم از مدیرعاملمون. از نظر بدنی کلی ضعیف شده بودم و به حالت پوچی رسیده بود. من تنها ۳ ماه تونستم دووم بیارم چون نتیجه حرکت بر خلاف جریان درونی که تو قلبته، ضعف و ضعف و از کار افتادگی و مرده متحرک بودنه. بعد سه ماه اومدم بیرون و حدود دو هفته از حجم فشارهایی که تحمل کرده بودم و به خورد مغز و گوشت و پوست و استخونم داده بودم، خنده های احمقانه که خودمم نمیدونستم به چی میخندم رو میزدم. ولی واقعا دلم میخواست تغییر کنم و اراده کردم. از یه خانواده ای که هم پدر و هم مادر و هم خواهر بزرگترم برای همه کارها دلیل و بهانه داشتن که نمیشه و به درد نمیخوره و اینده نداره و هزار جور نشدن میاوردن، خودمو کشیدم بیرون و خدا برام مسیر رو روشن کرد و به این سایت هدایت شدم و دنیام عوض شد. آروم آروم طی چن سال که البته میدونم اگه تنبلی نمیکردم و رو تمرکزم کار میکردم خیلی زودتر هم تغییر میکردم، به یه درجه از ایمان و قدرتی رسیدم که تهش باور بیشتر حاکم این دنیا بود که فهمیدم این حاکم و این خدای بی انتها مثبت، خیلی خیلی عاشق منه. یجوری عاشق منه که خودم هنوز عاشق خودم نشدم!!!!! این عشق بی انتهاش منو شیفته اش کرده. منو حیرونش کرده. فهمیدم همش میخواد من راحت و اسوده و رو پر قو بزرگ بشم. همش الهام میکنه که عزیزم از این مسیر نه بیا این مسیر. عزیزم ببخش . عزیزم هر جا ناراحت شدی ببخش اینقد تو این دنیا برات نعمت ریختم که اینا چیزی نیست که . دوستت ناراحتت کرده ببخشش و بهم بگو چجور دوستی میخوای . ویژگی هاشو بگو تا اجابت کنم. پول میخوای بگو چقد میخوای تا چه حد میخوای بگو تا بهت بدم. فقط یادت باشه باید مغزت رو گرم کنی تا اهسته و پیوسته و اروم اروم مغزت با اگاهی ها و فرکانس اون خواسته یکی شده باشه . چون میخوام ذره ذره از نعمت هایی که بهت دادم رو ببینی و لذتشو ببری . تو بنده ناز منی و میخوام طعم همه نعمتهام رو تا جایی که میبینی و داریشون بچشی.

    سی روز عاشقی این فصل رو به پایان رسوندم و آماده و مشتاق سفر بعدی ام. خداروشکر میکنم که تا اینجا همسفر همه دوستایی بودم که تو این سفر بودن و از اگاهی ها و نظراتشون لذت بردم. بخصوص کامنت های مریم عزیزم.

    خداروشکر میکنم که این بستر معنوی و زیبا رو برامون از طریق دستای پر مهر استاد عباسمنش عزیز فراهم کرد که اینقد بتونیم از وجود و حضور خدای بزرگ لذت ببریم و زیر سایه ایمان یه خدا روزی بگیریم و زندگی سعادتمندی رو تجربه کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ناجی گفته:
      مدت عضویت: 2216 روز

      سلام حسل عزیز

      حرفهات بسیار دلنشین و زیبا بود .

      معلومه که حسابی روی خودت کار کردی .

      من هم یک سری محصول از سایت قلابی خریده بودم وقتی فهمیدم هنوز گوش نکرده همه رو پاک کردم .

      چه کار پسندیده ای که به پدر کمک میکنی

      چه باور های خوبی در خودت ایجاد کردی در مورد جوانی زیبایی و ثروت

      اون قسمت که گفتی خدا عاشقم هست خیلی لذت بردم .

      مشخص هست که این عشق رو درک کردی . گوارای وجودتان

      تشکر از شما بابت این نظر زیبا که ثبت کردی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسل گفته:
        مدت عضویت: 2325 روز

        سلام ناجی عزیزم

        ممنونم از تشویق لذت بخشت برای کامنتم که بسی بهم انرژی و انگیزه و ذوق داد که بازم رهاتر کامنت بنویسم. و ممنونم از اینکه باعث شدی خودم دوباره این کامنت رو که تو اون روز و انرژی و از طریق الهامات خدا بنویسم رو ببینم و دوباره بخونمش و احساس خوب بگیرم

        ممنونم بابت تبریک نتایجم که دقیقا نتیجه میزان وقت و کاری هستش که رو خودم و باورام گذاشتم هستش. من تو این 30 رو نتیجه حرکت پیوسته و پیمودن مسیر تکامل رو به عینه دیدم.

        به شما هم تبریک میگم که به این سایت و اگاهی های ناب ناب هدایت شدین و تمام فایلایی که نادرست به مسیر زندگیتون وارد شده رو پاک کردین که این گام نشون دهنده حرکت درست در تکاملتون هستش.

        در پناه خدای بزرگ ناجی عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خدای زیباییها

    سلام به استاد عزیز و بانو مریم نازنینم

    خدا رو شکر میکنم ک ۳۰ روز سفرنامه رو به پایان رسوندم

    من توی این مدت خیلی کنترل ذهن کردم اما هنوز نجواهای ذهن من زورشون زیاد هست

    توی این مدت من به آرامش رسیدم میخوام یه کم از نتایجم بگم 😍 من یه ویژگیهایی برای همسر آیندم پارسال نوشته بودم و یک نفر رو جذب کردم اما گاهی وقت ک فک میکردم چنتا از اون ویژگیهارو نداشت گاهی به خودم میگفتم خودتو گول نزن اگر متعهد به قانون هستی این ادم چنتا از ویژگیهایی ک نوشتی رو نداره

    گذشت و گذشت و بنا به شرایطی ک من بهش قدرت دادم و الان میفهمم شرک ورزیدم رابطمون رسمی نشده هنوز ولی یهو دیدم اون خصوصیاتی ک من میخواستم به صورت بدیهی و خیلی راحت الان درست شده یه جوری برنامه ریزی شده و درست شده ک از عهده هیچ کسی جز خدا بر نمیامد خدایا شکرت الان درک میکنم ک نتایج چقد طبیعی به وجود میان ک ما متوجه نمیشیم

    یه مثال میزنم مثلا من دوس داشتم ک همسر آیندم یک شغل خاص ک مد نظر خودم بود رو در تهران داشته باشه من شهرستانم و اونم شهرستانه

    خیلی راحت الان وارد اون شغل شده و اونم تهران

    خدایا هزاران مرتبه شکرت دقیقآ ۵ مورد بود ک من میخواستم و این ادم نداشت اما با کار کردن رو خودم اون ادم نرفت ک کسی با اون خصوصیات بیاد بلکه خود اون شخص خیلی طبیعی الان اون معیارها رو خدا درش به وجود اورد یهو به خودم اومدم دیدم بله این الان دقیقآ طبق معیارهای منه اصلا یه اتفاقاتی افتاد ک خودم هنوز توی شوکم ک فقط خدا میتونه اینقد منظم و زیبا برنامه ریزی کنه

    امیدوارم یه روز بیام و بگم ک رابطمون رسمی شده و جالبتر اینکه من یکی از ترمزهامو توی رابطه پیدا کردم توی دفترم نوشتم و دقیقآ ۳ شب بعد اون ترمز رفع شد

    من هیچ وقت ناامید نشدم و همیشه ادامه دادم من زمانی ک با جذب اشنا شدم تمام دوره های استاد بدستم رسید یه چنتاشو هم گوش دادم البته بارها اومدم وارد سایت بشم اما نمیشد حتی زنگ زدم به یه خانمی ک شمارش توی سایت هست یادم نمیاد فامیلیش و گفتن ک شما الان عضو سایت هستین اما وارد نمیشدم و مجبور بودم از گوگل سرچ کنم وارد عقل کل میشدم کامنتها رو میخوندم اما نمیدونستم یه قسمت از سایت هست و من یه روز گوشیمو تنظیم کارخونه زدم بعد اومدم یه ایمیل جدید ساختم یهو دیدم به راحتی وارد سایت شدم

    یک ماه توی سایت بودم گوشی جدید گرفتم و دوباره با ایمیل جدیدم وارد سایت شدم و از اون روز تا الان صبحا فقط به عشق سایت بیدار میشم و هر شب تا ساعت ۲ توی سایتم و توی این مدت من نتایج زیادی گرفتم اما هنوز درامد خودم شروع نشده شغلم رو بدست اوردم و تمام مراحل قانونیش طی شده اما منتظر اعطای مجوزم هستم ک به زودی دریافتش میکنم

    توی رابطم هم کاملا رها هستم و ارتباط زیادی ندارم اما همچی طبق خواسته من تا الان داره پیش میره

    خدا رو شکر میکنم ک منو به این مسیر هدایت کرد

    خدا رو شکر میکنم بابت وجود استاد عباسمنش توی زندگیم

    خدا رو شکر میکنم ک یکی از برگزید های خداوند هستم ک منو به این سایت هدایت کرد

    الهی به فضل و کرمت شکر

    حالم خیییلی خوبه

    عاشقتونم ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    تشخیص اصل از فرع

    خدایا شکرت وسپاس گزارم بی نهایت بابت تک به تک شرایط زندگیم

    خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت نعمت های بی شمار و ارزشمندی که دارم ، خانواده ،سلامتی ،ارامش ، احساس خوب ،نگرش مثبت ، روابط صمیمی و عاشقانه ، تعامل با انسان های شریف و نازنین ، بی نهایت سپاس گزارم بابت این همه نعمت و جریان زندگی و این معجزه ی زندگی ،

    شکر بابت اینکه هر چقدر روی خودم کار میکنم ترجمه اتفاقات زندگیم زیباتر و قشنگ تر میشه ، خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ارزشمند و بی نهایت آگاهی که داخل این فایله و بسیار بسیار ارزشمند ،شکر که به صورت هدیه دسترسی دارم به این فایل ها .

    خب و اما ساختن باورهای قدرتمند کننده در کسب و کارمورد علاقه و یا حوزه ی مورد علاقه ، یه مثال زنده می‌خوام بیارم راجب همین مسأله و اهمیت و نقش باورها در کسب و کار و زندگی .

    من تو کار املاک فعالیت میکنم و یکی از همکاران عزیز دیروز زنگ زده بود و من نتونستم جواب بدم و امروز زنگ زدم بهش و یه کم صحبت کردیم و گفتش که رضا من سره قضیه کمیسیون گرفتن خیلی چالش دارم و اینا و می‌گفت نمی‌دن یا میزنن زیرش یا سخت میدن کمیسیون کار به دعوت می‌کشه و اینا .

    این همکارم نویسنده هم هست و کتاب چاپ کرده در حوزه روانشناسی و موفقیت ،اما خب نمیدونم که خودش می‌دونه و عمل نمیکنه یا به نوشته هاش اعتقادی نداره و یا فیلم یا هر چی ، خلاصه یه کم بهش توضیح دادم ،گفتم عزیزه دل شما که از من بهتر می‌دونی این مسأله باید از ریشه حل بشه یه باوری هست راجب کار یا دریافت کمیسیون یا احساس لیاقت یا هرچی که اون باید درست بشه ،باوری که باعث میشه این جنس آدما بیان به کسب وکارت . و این دوستمون یه مشکلشم اینه که راجب ناخواسته و داستان این کمیسیون و دعواهاش حرف میزنه بهش توجه می‌کنه حتی چند مدت پیشم یه همچین بحثی آورد که من پشت گوشی نخواستم گوش بدم به ناخواسته که بحث و عوض کردم وقطع کردیم یه کم بعد ، خلاصه که با اینکه کتاب در حوزه روانشناسی و موفقیت چاپ کرده اما اصلا عمل نداره به طور واضح ،بهش گفتم ،گفتم یه باور یا چنتا باور ایراد داره که این نوع آدما جذب کسب و کارت میشن ،شاید برا کارت ارزش قایل نیستی درونا و همینم باعث میشه برا کار و خدمتی که میدی به مشتری اونام ارزشی قایل نباشن ،یا باور اینکه آدما تو کسب و کارم اینطورین یا برا همه همینه و اینا و خیلیم پیش میاد تو کاره ما طنز درست میکنن که کمیسیون گرفتن سخته و اینااا ولی خداروشکر من آگاهانه همه رو کنترل میکنم و کانون توجهمو نمی‌زارم که این هارو ضبط کنه ،و بهش گفتم ،گفتم من تا به الان که تقریبا 8نه ماهی که فعالیتم و تو این حوزه شروع کردم ،خداروشکر حتی یک مشتری بدقلق یا بدقول یا دبه کن به زبون بازاری یا دروغگو به پستم نخورده و خدارو صدهزار مرتبه شکر همیشه مشتری های نازنین و مالکان نازنین تر به کسب و کارم هدایت شدن و با جون و دل کمیسیون پرداخت میکنن با کلی عزت و احترام و تشکر ،درحالی که من واسطه گری میکنم و آزاد کار میکنم حتی بنگاهم ندارم و طرفین پول بنگاهی که توش مینویسیم و جدا پرداخت میکنن و مبلغ درخواستی منو جدا به خودم و تا حالا مشتری پیدا نشده که بگه مگه چیکار کردی که انقد بگیری ؟ و همیشه با احترام و تشکر پرداخت کردن کمیسیون منو ،میگم این در حالیه که نه بنگاه دارم نه مسعولیتی به گردنمه راجب قرارداد و اینا و فقط به عنوان شاهد امضا میکنم زیره قرارداد .

    ولی برمیگرده به همون باورها

    چطوره که منی که آزاد کار میکنم و بدون مالیات و دارایی و فلان و فلان قشنگ خوشگل رقم های خوب می‌سازم ،اما اون بنگاهی و مشاور املاک که قرارداد می‌نویسه وکلی مسعولیت داره بنده خدا و با وجود پروانه کسب رو دیوار و دارایی و مالیات و اینا ،سره کمیسیونش باید التماس کنه و یا الان مد شده که اساتید این حوزه هرروز برا دریافت کمیسیون یه ترفند میان آموزش میدن یه تکنیک و هرروز یه تکنیک جدید .

    نه مساله اصلی باوره ،ریشه مسأله چیه ؟؟؟

    من برای کارم بسیار ارزش قایلم و هیچوقت نگفتم که عع من که کاری نکردم حالا مشتری تخفیف میخواد ،بهش تخفیف بدم و اینا ،حالا خداروشکر که تاحالا همچین موردی نبوده که چونه بزنه اگه اول کار طی کنم .

    خب من باور قدرتمند کننده ای که ساختم در حوزه ی کسی و کارم چیه ؟؟؟

    هرروز تکرار میکنم که انسان های شریف و نازنین همواره به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند

    مالکان و خریداران خوش قول ،نازنین ،صادق ،سخاوتمند و ثروتمند هرروز بیشتر و بیشتر به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند ،

    مالکان و خریداران بسیار زیادی هستند که به دنبال یک آدم متعهد ،صادق و کار بلد هستند که در این حوزه یا خیال راحت معامله کنند و سود ببرم از این معامله ها و چه کسی صادق تر و راستگوتر و کاربلدتر از من ؟؟؟

    من باور دارم که کار من واسطه گری بسیار بسیار ارزشمنده و خداوند همواره انسانهای شریف و قدرشناس رو به سمت کسب و کارم هدایت می‌کنه چون جهان در تمام ابعاد سرشار از فراوانیه و من دوس دارم که با این افراد کار کنم ،

    من باور دارم که هرروز انسان های نازنین و دست به نقد و ثروتمند بیشتر و بیشتر به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند ،

    من باور دارم که صداقتم و اینکه در بسیاری از موقعیت ها جلوی طمع خودمو گرفتم و روی اصول درست موندم بسیار بسیار ارزشمنده و سرمایه اصلی منه و خداروشکر در99درصد موارد

    مالکان و خریداران به خاطر صداقتم ازم تشکر کردن و فرکانس صداقت کلامم رو متوجه شدن ، اما واقعا به خودم میگم به اندازه ای که رو این باورها بهتر و بهتر کار کنی ،کانال ورود پول و ثروت به زندگیت بزرگتر میشه ،

    و اصل یعنی همین ،یعنی باور های قدرتمند کننده ساختن و بعد فرمون و دادن به دست این باورها که هدایت کنن ،پس من با چه باوری به مشتری زنگ میزنم تعیین کنندس نه فن بیانم ، با چه باوری میرم فایل یابی مهمه نه کارشناسی و هرروز به صورت زجر آور دوییدن

    و حتی من در تمام جنبه ها این باورها رو ساختم ،این باور که به لطف خداوند من همواره هدایت میشوم به سمت فایل هایی با قیمت مناسب و موقعیت خوب و عالی ،یا مالکان شریف و نازنین و فایل های خوب همواره به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند .

    وتماما با عزت و احترام کمیسیون دریافت میکنم وکسب و کار من پر از انسان هایی شریف و قدرشناس و سخاوتمنده که مبلغ درخواستی منو با عزت و احترام و در نهایت قدردانی پرداخت میکنند و منم همواره صادقم و تنها سوده خودمو در نظر نمی‌گیرم و البته اگه در نظر بگیرمم ایرادی نداره ، ولی لذت میبرم که طرفین راضی باشن از معامله .

    آره اصل اینه نه ترفند و تکنیک

    فک کن اونی که باور داره کمیسیون گرفتن تو این کار یه معضل بزرگیه و کلا یه ترمز بزرگ برا خودش ساخته ،چقدر باید زور بزنه و زجر بکشه و دنبال تکنیک و ترفند و فلان باشه ؟؟؟ولی اونی که با قوانین خداوند کار می‌کنه نیازی به اینا نداره ،چون من روی خودم کار میکنم و باورهامو درست میکنم و وارد مداری میشوم که خریداران دست به نقد سخاوتمند و دست و دل باز و ثروتمند و مالکان نازنین و شریف و صادق در اون مدار هستند و ما به هم برخورد میکنیم ،به همین سادگی و در اون مدار من هیچ دسترسی به آدمهای ناجالب و… ندارم ،چون خداوند عادله و قانون کبوتر با کبوتر باز با بازه .

    الهی شکرت بابت اینکه قدرت خلق زندگیمو دادی دست باورهای من .

    خدایا شکرت بابت این قوانین ساده و ثابت و زیبات

    خدایا شکرت بابت هدایتت در این مسیر

    پروردگارا هدایتم کن در هر جنبه از زندگیم به سمت اجرای اصل .

    تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم .

    خداوندا تعهد و اراده مارا در مسیر کار کردن برروی باورهامون و ساختن باورهای قدرتمند کننده همواره بیشتر و بیشتر گردان و به ما صبر عطا کن تا با حال خوب این مسیرو پشت سر بگذاریم و لذت ببریم همواره از زندگیمون و حواسمون باشه که زندگی مسیره و ساختن باور هم تکاملیه .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1586 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربان

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز هفدهم،روزشمار توانایی تشخیص اصل از فرع!

    به لطف الله مهربان وبه لطف آموزه های شما استاد عزیزم، شکر خدا با عمل به آموزه های ناب شما ، با تغییر در کل شخصیتم خصوصا در این یکسال اخیر تونستم ورودیهای مالی عالی داشته باشم، طوریکه به لطف الله مهربان در یک سال حدودا 5 سال استپ مالی من جبران شد..

    من اینو باور کردم، یعنی یقین دارم که فقط با الگوبرداری از افراد موفق وفقط با انجام چند راهکار ساده نمیشه به ثروت رسید یعنی نمیشه جذب برکات ونعمتهای مالی فراوانی داشت، بلکه با تغییر بنیادی شخصیتمون که از تغییر بنیادی باورهامون میاد، می تونیم درهای رحمت وبرکاتی رو که پیش رومون هست با چشم دل ببینیم وهو شیارانه واگاهانه از اون برکات ونعمتها به نفع خودمون برداشت کنیم …

    من با تمام وجودم یقین دارم که ثروت مثل اکسیژن جاری وساری در دنیای هرکسی هست، منتهی هر کسی به اندازه باور وایمانش می تونه از اون نعمتها استفاده کنه، یعنی اونها رو جذب کنه…

    من خودم به شخصه این وردیهای مالی رو فقط وفقط با همین باور قدرتمند که خداوند بیشتر از من دوستداره که من ثروتمند باشم به زندگیم اوردم، باوریکه شما بارها وبارها توی این سایت با مثالهای واقعی اونو به اثبات رسونید و با یه سرچ خیلی ساده وکم در اطرافمون می تونیم این رو ببینیم وحس کنیم وباور کنیم که چطور جهان( خداوند) به تلاشهای صادقانه به توکلها وامیدها پاسخ میده وانکه داره مسیر راستی ودرستی وصداقت رو میره چطور به آسانی والبته به آسانی وصدالبته به آسانی پاداش چندین برابر دریافت میکنه…

    وقتی به این یک سال اخیر زندگیم نگاه می کنم می بینم تمام عمرم درهای برکت ونعمت به روم باز بوده وبا اینهمه استعداد وتوانایی که خداوند در من نهادینه کرده چه موقعییتهایی که با نااگاهی از دستشون دادم ویا بهشون بی توجه بودم!!!!

    چی تغییر کرد واقعا توی این یکسال؟؟؟

    الگوهای تکراری واشتباهم رو دورریختم واز الگوها وعادات تکراری مثبت پی در پی استفاده کردم، راه وروشش یکی هست، لازم نیست هزاران راه وروش رو امتحان کنی!!!!

    روش تلاش با عشق وامید وتوکل همیشه وهمیشه جوابی مثبت در بر داره، برای تک تک ما…

    خدارو هزاران بارشکر به خاطر قوانین بدون تغییرش که حاکم بر جهان هستی است…

    اینکه الان در هرشرایطی هستی مهم نیست، کافیه شروع کنی با انگیزه وامید وایمان، بعد می بینی که خدای جبران کننده چطور سالهایی رو که سوخت دادی و از دست دادی و بابتش غم داشتی وحسرت میخوردی رو جبران میکنه تا راضی وخشنود بشی…

    به شرط پاکی دل، به شرط ایمان ، به شرط صداقت ودرستی ، به شرط تلاش بهمراه امید بخدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سید امیر عریضی گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    الهی وربی من لی غیرک

    سی روز از سفر ما گذشت

    البته واسه من سی روز نبود چون من گاها در روز دوتا یا سه تا فایل سفرنامه میدیدم

    والان روز 14 سفر من هست

    اینجا واسه خودم 1نکته ای هست

    شاید درک نکردن قانون تکامل باشه

    الان که فکر میکنم بهتر بود من در روز 1 فایل میدیدم و اون را در روز چندبار تکرار میکردم یا به جای خوندن 10 کامنت ،کامنت های بیشتری میخوندم

    چون گاها ما یادمون میره ،این تکرار و تکرار ورودی های درستِ که باور های ما را میسازه و این باورهاست که داره تک تک لحظات زندگی ما را میسازه

    به خودم اینجا تعهد میدم از فصل بعد با تمرکز بیشتر و نوشتن کامنت واسه هر فایلی سفرنامه را ببرم جلو.

    اما چه خیر و برکتی داشت این سفر واسه من.

    من مثل 1 بچه ای بودم که روی صندلی عقب ماشین نشسته بود و از پنجره به بیرون نگاه میکرد و توی مسیر چه چیزهای جدید و زیبایی که با این 2تا چشماش ندید،و با کسی همسفر بود که تجربه های زیاد و عمیقی در سفر داشت،همه جا را میشناخت،تموم مسیرهای زیبا را بلد بود،تموم تجهیزات سفر را داشت و انگار 100 بار بدنیا آمده بود و تجربه 100 تا زندگی با خودش داشت، بخوام در 1کلمه توصیف کنم،یه پیر خردمند.

    وتو این مسیر طولانی و زیبا با من صحبت میکرد و ازتجربیاتش میگفت.

    چقدر تجربم زیاد تر شد،چقدر این سفر پخته ترم کرد

    واسه من این سفر به این معانی بود که:(گفت و گو های من با این پیر خردمند و چیزهایی که تو این سفر به من یاد داد را مینویسم واستون)

    1- پسرجان وایسا وایسا،چرا اینقدر داری دست و پا میزنی،نیاز به دست وپا زدن نیس ،تموم اتفاقات و شرایطی که داره واسط رخ میده ،حاصل باور ها و فرکانس هات هست

    _خوب اینها چی هستن ،چه جوری دارن کار میکنند؟

    فکری که زیاد تکرار میشه میشه باور

    و این باورهای تو هستند که مسبب تموم اتفاقات تو هستند.

    حالا یادت باشه این باورها یا محدود کننده اند یا قدرتمند کننده که تورا یا به مسیر سعادت ،خوشبختی ،و بی نیازی میبره یا به مسیر فقر،بدبختی ونا امیدی میبره

    -خوب حالا چیکار کنم که بفهمم دارم باور قدرتمند کننده میسازم یا محدود کننده؟

    تو در هرلحظه به وسیله آنچه میگویی ،میشنوی،میبینی وبیاد میاوری یا به آن فکر میکنی،یا درحال ساختن یه باور قدرتمند کننده هستی یا یه باور محدود کننده.

    -پس همه این حرفها برمیگرده به کنترل ورودی هام درسته؟

    -دقیقا این ورودی ها است که داره باورهای تورا میسازه، پس بشدت مواظبشون باش.

    -خوب از کجا بفهمم این ورودی های که دارم وارد ذهنم میکنم درسته یا اشتباه یا اصلا از کجا بفهمم کدوم باورهای قدرتمند کننده است یا محدود کننده؟؟؟

    – احساس ات

    -یعنی چی؟

    احساس تو مثل 1 قطب نما است مثل یه گوگل مپ داره کار میکنه وقتهایی که اون ورودی که به ذهنت میدی یا اون باوری که توی ذهنت داری ،به تو احساس خوب،احساس شادی،احساس امید میده یعنی تو مسیر درست و آسفالت هستی و داری درست میری

    اما اگه اون ورودی یا اون باور به تو حس نگرانی،ترس ،استرس ودرکل حس بد بده ،یادت باشه افتادی تو جاده خاکی و جاده بیراهِ، و داری از مسیر خارج میشی.

    2-اگه نگران بدست آوردن چیزی هستی ،معلومه هنوز باور نداری که اون چیز بدست می آید، وبه همین دلیل که نگرانشی.

    روی خودت کار کن روی باورهات کار کن،نتایج خود به خود اتفاق میفتد.

    -میشه برام بازش کنی،متوجهش نمیشم؟!!!

    به یه هدفی نچسب به چیزی وابسته نشو ،نخواه اون را به زور بدست بیاری،خودت با خودت در صلح باش. نگران اینکه پس کی بوجود میاد نباش،از زندگیت لذت ببر،خود بخود اتفاقات خوب میفته.

    -گیج شدم میشه واسم بیشتر توضیح بدی؟

    وقتی تو نگران چیزی هستی یعنی اون چیز بیش از حد برات مهم شده که باعث نگرانیت شده،حالا یا نگران نرسیدن بهش هستی یا نگران از دست دادنش، درکل هرچیزی که بهش بگی احساس بد و احساس بد زمانی بوجود میاد که تو زندگی را خیلی جدی بگیری،چون دیدگاه خداوند اینطوری نیس.

    دیدگاه خداوند اینکه همه چیز به صورت طبیعی و آسان ودر زمان مناسب رخ میدهد.

    3-هیچ عامل بیرونی نمیتونه حالت را خوب کنه،فقط خلاَ های درونی تو با تغییر نگرش و زاویه دیدت میتونه بهتر بشه.

    -آخه چه طوری؟

    با باور کردن خداوند،با سپاسگذاری بابت نعمت هایی که داریم،با توجه کردن به چیزهای خوبِ زندگیمون.

    پسر یادت باشه جهان به احساس تو پاسخ میدهدوقتی در مورد اتفاقات خوب صحبت میکنی ،جهان از همین جنس بیشتر وارد زندگیت میکنه.

    و نکته طلاییش اینجاست وقتی حالت بهتر باشه خود بخود نعمات و ثروت ها وارد زندگیت میشه،قرار نیس تو کار خاصی بکنی.

    4-وقتی تلاش میکنی تا فرد دیگری را تغییر بدهی بیشتر از همیشه از مسیر دور میشی.

    یادت باشه اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی،دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگران است.

    هرفردی هرجایی که هست ،سر جای درستشه.

    همان جایی که نتیجه باورهای خودش هست،همان باورهایی که هیچکسی بجز خودش قادر به تغییرشان ندارد.

    -امااا….پس…

    پسرم باید دست از تلاش برای فرشته نجات دیگران شدن برداری،تا خودت نجات یابی.

    باید دست از نگرانی در باره پدر مادرت،همسرت،بچه ات برداری تا به خوشبختی فرصت ورود به زندگی ات را بدهی.

    عزیزان تو الان در هر موقعیتی که هستن،هرچقدرهم نادلخواه،در جای درستشان هستند وبه محض اینکه اراده کنند و آماده شوند میتوانند با تغییر باورهایشان از آن شرایط به شرایط دلخواه حرکت کنند.

    (یادت باشه همه ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم،وبه 1اندازه به این نیروی هدایتگر الهی متصل هستیم، خداوند عادلِ)

    تو فقط با پیشرفت خودت و با الگو شدن میتونی به دیگران کمک کنی، همین!!!

    ما نمیتونیم زمان فهمیدن دیگران را زودتر کنیم یا دیرتر

    5- توحید عملی

    -این کلمه چیست،خیلی از زبانت شنیدم میشه واسم بازش کنی؟؟؟

    حتما پسرم

    توحید عملی یعنی اینکه باور کنی تو یک انرژی خالق هستی ،جزئی از همان نیرویی که این جهان را خلق کرده و قوانین بدون تغییر بر آن مقرر کرده.

    رابطه تو با جهان مثل یک دستگاه گیرنده و فرستنده است،رفتار جهان در برابر تو مثل رفتار یک دستگاه مبدل است که فقط همون چیزی را بهت تحویل میده که از تو دریافت کرده،مثل 1 دستگاه آب هویج گیری که اگه بهش هویج بدی ،به تو آب هویج میده نه چیز دیگری.

    خوب حالا جهان ساخته شده تا به فرکانس هایت جواب بدهد و آنرا به اتفاقات زندگیت تبدیل نماید.

    توحید عملی یعنی ایمان داشته باشی تو جزئی از نیروی مطلق هستی که بدون اجازش برگی از درخت نمیفته و صاحب قدرت هست و رابطه تو با این نیرو همیشگی است.

    یعنی شرک نورزیدن،یعنی تسلیم شدن

    یعنی پارو نزدن و وا دادن

    یعنی روی عقل خودت و قدرت دیگران حساب باز نکردن

    یعنی نگی من خودم بلدم…

    یعنی چشمت به دست دیگران نباشه

    یعنی نگی چرا من؟؟؟چرا تو این خانواده،چرا تو این شهر ،چرا تو این کشور،چرا ،این شرایط چرا این وضع و حال

    چون تو خالقی ،خداوند از روح خودش در تو دمیده،پس تو تک تک لحظه هاتو خودت میسازی ،بشرطی که قدرت را از خدا نگیری و به دیگران بدی،بشرطی که خودت را برگی روی آب نبینی ،که توی اتفاقات زندگیش نقشی نداره

    توحید عملی یعنی اینکه وقتی 1بذری را میکاری نری هروز خاکش را بزنی عقب ببینی این بذرهست یا نه

    روز دوم نگی چرا پس رشد نکرد،چرا فایده نداشت،چرا هیچ اتفاقی نمیفته.

    یادت باشه خداوند یک انرژیه که تو با ذهنت(با افکارهای غالبت)به آن شکل میدهی.

    یعنی تو جزئی از این انرژی خالق هستی تو دستان خداوند روی زمین هستی، و بوسیله فرکانس هایت به این انرژی شکل میدهی و میتونی به وسیله هماهنگی با قوانین این نیرو را به شکل ثروت،سلامتی،آرامش و یاهرخواسته دیگه ای وارد زندگیت کنی.

    تو با توجه کردن به خواسته ها یا به نا خواسته ها به این انرژی شکل میدی.

    اینها فقط قسمتی از مکالمه من با این پیر خردمند توی این سفر روحانی بود

    خیلی طولانی شد واسه همین بقیش را سعی میکنم توفصل بعد بنویسم

    ممنونم از تو استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    روز 30 سی ام

    روز شمار تحول زندگی من فصل 1

    صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟

    سلام استاد عزیزم خانم شایسته ی نازنین ممنون و سپاسگذارم

    سلام به تمام دوستان همسفر در این بخش از روز شمار تحول زندگی من

    خدایاا شکرت که ذهن و روح من در تعادل و هماهنگی کامل با همدیگر هستند

    اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورهای خودمان است

    وقتی نوشته های خانم شایسته ی عزیز رو خوندم یک مطلب خیلی مهم در آن یافتم اینکه.. مهم نیست که کجا زندگی می کنیم و یا فاصله ها و شهر و یااا تفاوت در هیچ چیزی ایجاد نمی کند و تفاوت در محل زندگی مون نیست .بلکه فرکانس ها تفاوت رو ایجاد می کند

    اینکه هر فردی در چه مداری قرار می گیرد را باورهایش تعیین می کند

    اینکه چقدر تلاش جسمانی به پول ساختن ارتباط دارد یک باور محدود کننده است .. چون پول ساختن هیچ ربطی به میزان تلاش های جسمانی سخت ندارد

    اینکه ثروت ساختن نیازمند داشتن یک توانایی خاصی و یا یک استعداد خاص و یا گرفتن یک مدرک خاص و یا کسب یک مهارت خاص برای افزایش درآمد یک عامل اصلی نمی باشد

    اینکه شغل مون رو عوض کنیم و یا اضافه کاری و یا مآموریت رفتن های بیشتر تغییر مکان و یا تغییر شهر و یا ساعات کاری و یا تبلیغات بیشتر تغییرقیمت محصول و یا تغییر شرایط فروش و یا هر ایده ی دیگری هیچ ربطی به پول ساختن ندارد..

    هیچ تلاش سختی قادر به ورود ثروت به زندگی مان نیست

    تنها باورهایمان است که ایده ها و راهکارها عملکردها اتفاق ها و شرایط ها و اوضاع و افراد درست و مناسب را وارد تجربه ی زندگی مان می کند

    فقط فقط باورهایمان ذهن رو برنامه ریزی می کند … سپس این برنامه توسط مغز به شکل یک دستور صادر می شود و خودش را در نحوه ی نگرش و واکنش نسبت به مسایل زندگی و اقداماتی که برای کسب درآمد یا راه حل یک مسعله نشان می دهد و در نهایت به شکل وضعیت کنونی در تجربه ی زندگی مان ظاهر می شود

    در واقع قبل از اینکه عملکردمون رو تغییر بدهیم باید تغییر را از یک مرحله قبل تر و اساسی تر یعنی تغییر برنامه ی ذهنی آغاز کنیم

    پس با تغییر ورودی های ذهن می توان شروع به ساختن باورهای قدرتمند کننده تر کرد تا ذهن را برای ثروت برنامه ریزی کنیم

    و سپس این ذهن ثروتمند وارد مداری می شود که با ایده ها راهکارها آدم ها و شرایطی احاطه می شود که نتیجه اش استقلال مالی است

    خانم شایسته ی نازنینم واقعا ممنون و سپاسگذارم برای متنی که برای روز شمار روز سی ام نوشته بودید و من نکته برداری از متن شما رو در دفترم انجام دادم هر چقدر خواستم مختصر بنویسم دیدم تمام نکات رو و تمام جمله ها رو نوشتم واقعا نمی شد از جمله ای گذشت خواستم تشکر و قدردانی کنم از اینکه با خواندن و نوشتن متن فوق العاده آگاهی دهنده ی شما که به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم ممنون و سپاسگذارم . و از استاد عزیزم بخاطر این فایل گوهر بار تشکر و قدر دانی می کنم که با آزمون و خطا های شما جاده ی مسیرمون رو هموار کردید تا ما زودتر از آنچه که تصورش را می کنیم به مقصد برسیم و این نکته ی طلایی شما رو همیشه باید بارها و بارها و هزاران بار با خودم تکرار و تمرین کنم اینکه هر فردی در چه مداری قرار بگیرد را باورهایش تعیین می کند جهان ما را در مداری همجنس با فرکانس های غالبمان قرار می دهد

    خدایااا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم برای اینکه قلم دستم بشی برای نوشتن و صحبت کردن و زبان و کلامم و قدم به قدم حرکت هایم تا ترا با خودم همراه کنم تا در مسیر استقلال مالی و آزادی مالی هدایت شوم

    خدایاا شکرت که امروز هم قدرت کامیابی بخش خداوند به تک تک ثانیه های امروزم خیر و برکت و شادی و شادمانی بخشیده تا بتوانم تعهد م را در این قسمت بلطف خدای وهاب و بخشنده. و مهربان و هدایتگرم انجام بدم خدایااا صد هزار مرتبه شکر گذارم برای این توفیق الهی که پله ی موفقیت رو هم در این روز 30 سی ام در فصل یک به اتمام برسونم و بالا آمدم خدایااا ممنون سپاسگذارم .

    و از اینکه لحظه به لحظه در مدار. ارتعاش و فرکانس هدایت های الهی و نشونه ها و شهود الهی برای رسیدن به اهداف و نیازها و خواسته هایم هستم ممنون و سپاسگذارم خدایاا شکرت

    خدایاا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    خدایاا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم ..

    خدایااا ما را به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنها پول و ثروت و نعمت و برکت داده ای هدایت کن نه به راه گمراهان و غضب شدگان ..

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 994 روز

    نام الله یکتا

    سلام به همه ی دوستان گرامی و آگاهم

    سلام به استاد بزرگوارم

    سلام به مریم جان شایسته

    امروز رسیدم به سی امین فایل از سفر رویایی روز شمار تحول زندگی من و پایان یک فصل از این سفر و رفتن به پله ی بعدی برای رشد

    این کامنت رو در حالی می‌نویسم که روز چهارم فروردین سال 1403 هست و من در سفر هستم و همچنان با تمام وجودم سعی دارم که کاملا متعهدانه ورودیها و گفتگوهای ذهنم رو کنترل کنم و فرکانس خواسته هام رو بدم و تمارین رو انجام بدم و طوری زندگی کنم که طبق اصول خودم هست و نه برای تایید گرفتن از دیگران.

    در این فایل استاد کل کلامشون در ساختن باور درست بود و اینکه داستان زندگی تک تک ما داستان باورهای ماست.

    اینکه افکار ما جهان مارو میسازه و فکری که زیاد تکرار بشه میشه باور و باور هم میشه عمل و نتیجه ی این عمل میشه زندگی ما.

    پس ما باید آگاهانه طبق قانون تمرکزمون رو بزاریم روی ساختن باورهای درست با تکرار افکار و توجهات و فرکانسهای در جهت خواسته مون.

    این چند روز که شروع بهار هست و در روزهای آخر سال ، من تا بینهایت دارم وجود فراوانی و گسترش رو در جهان اطرافم با دیدن کوههای پر از برف و سر به فلک کشیده و دشتهای سر سبز و درختان پر شکوفه و ابرهای پر بار و بارش باران رحمت الهی و … درک و باور میکنم.

    و در زندگی مردم با خریدهای فراوانی که دارند و فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگی که هر روز تعدادشان بیشتر میشه و همه ی اونا مشتری‌های زیادی دارند و پر از اجناس مختلف هستند و لباس فروشی ها و همه ی مغازه ها که فروش بالایی داشتند و در عید دیدنی ها که فراوانی در زندگی همه درک میشه ،نشان دهنده ی وجود فراوانی پول در زندگی مردم و وجود فراوانی مشتری و همه ی نعمتها و زیباییها هست و اینکه همه ی نعمتها و فرصتها به صورت نامحدود در دسترس همه هستند . و من در این چند روز افرادی رو دیدم که تا چند سال پیش که من ازشون اطلاع داشتم آدمهای بسیار سطح پایین و فقیری بودند ولی حالا با همت خودشون و تغییر باورهاشون که همیشه میخواستن که زندگیشون رو تغییر بدن. حالا تونستن و خیلییی هم موفق شده‌اند و من باور کردم که پس برای همه شدنی هست موفق شدن ،پس منم میتونم.

    اما درباره این موضوع که افراد با شغلهای مشابه که درآمدهای مختلف دارند ، من میتونم به دو مغازه ی فروش فرش و لوازم خانگی اشاره کنم که در نزدیکی هم بودند

    یکی از آنها که با هم فامیل هم بودند بسیار عزت نفس داشتند و خیلی خودشون رو باور داشتند و همش به نکات مثبت هرچیزی توجه میکردند و داشته های خودشون رو بسیار عالی جلوه می‌دادند و همیشه هم شکر گزار و مثبت اندیش بودند و اصلا به اخبار و چیزهای منفی توجهی نداشتند و اهل مهاجرت هم بودن و چند بار مهاجرت کردند وبا اینکه براشون بی‌نتیجه بود ولی درس می‌گرفتند و همچنان به رشد خودشون ادامه می‌دادند و در حال حاضر بسیااااااارررر ثروتمند و موفق و شاد هستند.

    و دومین نفر فردی هست که همیشه ناله می‌کنه و دنبال راه میانبر هست و با همه کس شراکت می‌کنه و بسیار پیگیر اخبار هست و ناشکر و منفی بین هست و خیلی هم سعی داره که با تلاش فیزیکی و این در و اون در زدن موفق بشه ولی به نسبت همه ی این تلاشها نتیجه ی خاصی در زندگیش نداشته و همچنان ناله و ناشکری رو داره.

    پس این نشون میده که فردی که عزت نفس داشته باشه و شکر گزار و‌مثبت اندیش باشه و داشته هایش رو ببینه ، موقعیتهای جدید برای رشد بیشتر رو هم میبینه و‌میتونه ازش بهره ببره و موفق‌تر بشه.

    خیلی سپاسگزارم استاد عزیزم

    خدایا شکرت که من هرچه دارم از توست و هرچه ندارم از خودم.

    به تو پناه میبرم و تنها از تو یاری میجویم که بهترین یاور و امن‌ترین پناهی .

    در پناه خدا پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1084 روز

    بنام خداوند جان و خرد

    سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    برگ سی ام از سفرنامه ی من

    چهارشنبه 1403/3/30

    ساعت 21:00

    امروز دلم میخاد ردپایی بزارم از چکاپ فرکانسی برای خودم

    یکماه تو این سفر هستم

    و تو این یکماه واقعا روی خودم کار کردم

    5 صبح بیدار شدم فایل گوش دادم

    نوشتم نت برداری کردم سپاسگزاری کردم

    سناریو نوشتم

    سریال زندگی در بهشت دیدم

    از اول صبح .

    امروز 41 روز دارم روی خودم کار میکنم از روزی ک متعهد شدم ک روی خودم کار کنم

    و خودم را تغییر بدم .

    1) 41 روز میشه عصبانی نشدم

    2) 41 روز صدای من بالا نرفت

    3) ارتباط من با فرزندانم خیلی خوب شد

    4) ارتباط فرزندانم با من خیلی خوب شد

    5)ارتباط من با همسرم بهتر شده

    6) با خودم ارتباط برقرار کردم

    7) با خودم آشتی کردم

    8) ارتباطم با خدا نزدیکتر شد

    9) کنترل ذهن کمی راحتتر شد

    10)آرامشم بیشتر شد

    11)راحتتر و آسونتر زندگی میکنم

    12)نکات مثبت زندگیم و زیبایی زندگیم را بیشتر میبینم

    13)سحرخیز شدم

    14)سپاسگزارتر شدم

    خدایااااا شکرت

    بزرگترین باارزشترین نعمتی ک تو این 41 روز بدست آوردم

    و برای من خیلی خیلی خیلی زیاد مهم بود و هست

    اینه که عصبانی نشدم و داد نزدم تحت هیچ شرایطی .

    بزرگترین دلیلی ک من را عصبانی میکرد رفتار و برخورد فرزندان من بود

    یعنی هیچ موضوع دیگه ای هیچوقت من را تا اندازه ای عصبانی نمیکرد ک من را مجاب ب تغغیرم کنه

    وقتی رفتار و برخورد فرزندانم تو این 41 روز دیدم اما به لطف خداوند عصبانی نشدم

    به لطف خدا صدام بالا نرفته

    بچه های من تغییر نکردن

    من هستم ک تغییر کردم با تغییر دیدگاهم

    و آسان گرفتم .

    خدایا شکرت .

    و وقتی عصبانی نشدم و اینو یادم رفت بگم که 41 روز گیر ندادم

    رفتار فرزندانم با من خیلی بهتر شده .

    خیلی بمن نزدیک شدن

    خدایااااشکرت .

    و من همچنان با تعهد بیشتر میخام ادامه بدم

    و خیلی خیلی زیاد دلم میخاد دوره دوازده قدم را بخرم و حتما حتما میخرم .

    چون احساس میکنم خیلی زیاد بهش نیاز دارم و مطمئنم باعث تغییر خیلی بیشتر من و نتایج بزرگی را بدست میارم .

    انگیزه من و اراده م بیشتر شده برای ادامه مسیر .

    استاد عزیز خیلی سپاسگزارم خیلی زیاد از شما برای آموزش های باارزش شما .

    ایمانم در این مسیر به نسبت کار کردنم تقویت شد

    امیدوارتر شدم به اندازه ای ک دارم کار میکنم

    من دارم تکاملم را طی میکنم و خیلی خیلی راضی هستم جایی ک الان قرار دارم

    و ب امید خدا حتما ادامه خواهم داد .

    روز شمار تحول زندگی من

    روز سی ام 1403/3/30

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    میلاد شریفی تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1401 روز

    سلام

    تاکید دوباره: تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورهای خودمان است.

    و یک جمله ی بسیار قشنگ: ما در شهرهای مختلف زندگی نمی کنیم. ما در مدارهای مختلف زندگی می کنیم و در آن مدارها با انسان ها، شرایط، اتفاقات، ایده ها، فرصت ها و شغل های همجنس با باورهای غالب آن مدار احاطه می شویم.

    چند باور محدود کننده ی مهم در رابطه با ثروت:

    1- باور به اینکه پول درآوردن کار سختی است. این باور محدود کننده باعث می شود که هرروز تلاش جسمانی بیشتری برای کسب درآمد به خرج دهی.

    2- باور به اینکه پول دست مردم نیست (یا اصطلاحا قدرت خرید مردم کم است). این باور محدود کننده باعث می شود مشتریانت هرروز کمتر شوند یا مشتریانت از دسته ای باشند که می خواهند با شرایط ویژه از تو خرید کنند.

    3- باور به اینکه ثروت ساختن نیازمند داشتن توانایی و استعداد خاص است. این باور محدود کننده منجر می شود که هرروز در زندگیت دنبال گرفتن مدارک مختلف و کسب مهارت های مختلف باشی بدون آنکه واقعا پیشرفتی در کسب و کارت ایجاد شود. (باور غالب ذهن من سالها همین بوده و قطعا پاشنه ی آشیل من است و نتیجه ی آن هم دقیقا همین بوده که من سالها دنبال مهارت های مختلف و کسب مدرک در حوزه های مختلف بودم بدون آنکه پیشرفت واقعی داشته باشم).

    4- باور به اینکه پتانسیل شغل من برای کسب درآمد محدود است. این باور محدود کننده منجر به انجام اضافه کاری، یافتن شغل دیگر و … می شود.

    5- باور به اینکه ثروت انسان را از خدا دور می سازد. این باور محدود کننده باعث می شود ثروت هرروز از تو فراری تر شود و هرروز از آن دور شوی.

    نکته ی مهم:

    میان راهکارها و ایده های تو برای تحقق یک خواسته و باورهایت ارتباط مستقیمی وجود دارد. زیرا باورها در درجه ی اول خود را به صورت رفتار، ایده، راهکار و عملکرد نشان می دهند سپس به شکل اتفاق وارد زندگیت می شوند.

    نکته ی مهم:

    با نگاه کردن به راهکارها، ایده ها و عملکردت میتوانی ترمزهای ذهنی خود را پیدا کنی.

    قبل از هر اقدامی در جهت گسترش تواناییهایت یا کسب و کارت باید از اساس و بنیان روی برنامه ی ذهنت کار کنی. خیلی متفاوت است که راهکارها و ایده های تو از یک ذهن قدرتمند نشات گرفته باشند یا یک ذهن محدود.

    در پایان میخواهم این را عرض کنم که نقطه ی تمایز سید حسین عباسمنش با دیگر انسانهای موفقی که میشناسیم تحقیق کردن است. سید حسین عباسمنش استاد تحقیق کردن است و این کار را به بهترین شکل ممکن انجام میدهد. به همین دلیل است که در حوزه هایی که تحقیق می کند نتایج شگفت انگیزی رخ می دهد. نتایج یکی از همین تحقیقات این است که دلیل اصلی موفقیت کسب و کارهای مختلف نه ساعات کاری است، نه شهر است، نه کشور است، نه تلاش زیاد است، نه نظم است، نه برنامه ریزی پیچیده است، نه سرمایه ی اولیه است و نه هرچیز از این دست. دلیل اصلی موفقیت کسب و کارهای مختلف باورهای اساسی آنهاست. نقطه سر خط.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: