صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 55
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-10-27 03:50:512024-06-08 22:35:34صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استادان عزیزم و دوستان هم فرکانسی
روز شمار تحول زندگی شگفت انگیز و رویایی من به سمت بینهایت ثروت و نعمت
1403/8/11 جمعه مبارک
خدایا با تمام وجودم ازت سپاس گزارم که تو کمک کردی فصل اول سفرنامه ام بخیر و خوبی تمام شود خدای بزرگم تو این فرصت را دادی که برای رشد و پیشرفت و بهتر شدن ام کار کنم جسم سالم دادی وقت را فراهم کردی توانایی دادی امید دادی خدایا بینهایت شکر ات
این سی روز که فایل های سفرنامه را کار کردم به جرئت میتوانم بگویم که یکی بهترین دوران عمرم بود در این سی روز خیلی رشد کردم شخصیت ام بهتر شد شادتر شدم امیدوارتر شدم قوانین را بهتر درک کردم
در این سی روز یاد گرفتم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم من با فرکانس هایم تمام اتفاقات زندگی ام را خلق میکنم تمام اتفاقات زندگی ما بخاطر باورهاست
یاد گرفتم که کنترل ورودی ها بینهایت مهم است به اندازه یی که بتوانم ورودی های ذهنم را کنترل کنم ورودی های خوب بدم به همان اندازه خروجی خوب دریافت میکنم
یاد گرفتم بهبود در زندگی و شخصیت ام هرگز یکبارگی رخ نمیدهد تغیرات آهسته و ریز اتفاق می افتد بنا خیلی مهم است که بهبودهای کوچک ام را ببینم و تحسین کنم تا هدایت شوم به سمت نتایج بزرگتر
فهمیدم که جهان بینهایت ثروتمند است بینهایت ثروت و نعمت وجود دارد اما من فقد به اندازه ظرف ام میتوانم از این بینهایت نعمت و ثروت دریافت کنم نه بیشتر
یاد گرفتم که توحید اصل و اساسی است که باید زندگی ام را بر آن بنا کنم هر قدر که توحیدی تر شوم به همان اندازه ثروت نعمت سلامتی خوشبختی ام بیشتر میشود
یاد گرفتم که خوشحال بودن شاد بودن هیچ منافاتی با دین ندارد احساس خوب داشتن شاد بودن تنها راه هدایت شدن به سمت ثروت ها نعمت های بیشتر است چون فاصله ما با خواسته های مان فقد و فقد با احساس خوب پر میشود
یاد گرفتم که برای رشد و پیشرفت ام باید روی خودم کار کنم دنیای بیرون من آیینه درون من است دست از کنترل کردن دیگران بکشم نخواهم دیگران را تغیر بدم که این کار فقد باعث پسرفت خودم می شود بهترین کمک که میتوانم به دیگران بکنم کمک به خودم است من به موفقیت ثروتمند شدن قوی شدن خودم میتوانم به دیگران کمک کنم
و بینهایت موارد دیگر که همه اش از لطف استاد عزیز مریم عزیز و دوستان آگاه و ارزشمند ام در این سایت هستند
خدایا شکر ات که توانستم به خوبی و خوشی این فصل را تمام کنم با کلی دست آورد
پیش به سوی فصل دوم سفرنامه پر قدرت تر با ایمان بیشتر خدایا خودت در تک تک این لحظات راهنما و راهگشایم باش
روز 30 از تحول زندگی من
استاد خیلی ممنونم به خاطر این آگاهی های منحصر بفرد، وقتی که شما ما را وادار به تحقیق و اینکه اعتماد به نفس داشته باشیم وقتی با افراد ثروتمند صحبت میکنیم وادار میکنید باعث میشود نتیجه ها را به قول خودتان باور کنیم و وقتی شباهت های بین آن افراد را میبینیم، متوجه میشویم که چقدر باور آن افراد متفاوت است با ما و من بعضی وقت ها چقدر احساساتی میشوم از اینکه این همه راحت اتفاقات برای من رخ میدهد و چقدر زود تر میتوانستم روی آن کار کنم
یکی از باور هایی که بسیار برای من مخرب بوده و باید من روی آن کار کنم این است که هر کس ثروتمند میشود از خدا دور میشود و باید این باور را اصلاح کنم در ذهنم که هرچه ثروتمند تر شوم میتوانم به دیگران کمک کنم و بیشتر از زندگی لذت ببرم و به مراتب بیشتر شکر گزار خداوند باشم و باید هر روز روی این باور کار کنم و با خودم تکرار کنم،یکی دیگر از باور هایی که باید روی آن کار کنم احساس لیاقت است و اینکه خودم را لایق آن بدانم و این را به خودم بگویم ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و باید در نظر داشته باشم که هر روزو هر روز روی باور هایم کار کنم تا نتیجه ها بیشتر و بیشتر شود
خداوند را بسیار شکر گزارم که مرا به سمت این مسیر هدایت کرد، استاد عزیز بهترین ها را برای شما آرزو دارم
واقعا تنها چیزی که باعث موفقیت مالی یک فرد میشه فرکانس هاییه که به جهان ارسال میکنه
حرفهایی که میزنه ،چیزهایی که میبینه و بهشون فکر میکنه ،چیزهایی که باور میکنه…
اگر خوب به اطرافیان خودمون دقت کنیم
متوجه میشیم که اونی که
مدام از شرایط میناله
و خودشو قربانی دولت و کشور میدونه
و فقط از کمبود و نشدن و نرسیدن حرف میزنه
و….
از لحاظ مالی پیشرفت نکرده حتی با وجود اینکه کار خوبی هم داره حتی با وجود اینکه تلاش زیادی هم میکنه
اما باز توی ی سطح معمولی مونده..
و بالعکس اونی که
همیشه امیدواره
و دیگرانو مسئول زندگیش نمیدونه
و نگاهش فقط به خودشه، نه دیگران ،نه دولت
شکایت و ناله نمیکنه
و…
چقدر از لحاظ مالی در جایگاه خوبی قرار داره
فرکانس فرکانس فرکانس
باورها که درست باشن
شجاع میشی
عمل میکنی
حرکت میکنی
امیدواری
آرومی
احساست خوبه
چطور ممکنه با باور درست نتیجه درست نگیری؟ :)
نتیجه نمیگیری؟
پس باورات مشکل دارن
ذهنتو پراکنده نکن ،اون بیرون دنبال علت پیشرفت نکردنت نگرد..
سریع برو به درون خودت..
تمام راه حل ها اونجاست..
فقط باورهاتو تغییر بده،اونقدر این کارو تکرار کن تا نتیجه بده!
«بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست»
قسمت دوم
من به این شکل به قوانین پی بردم. من توی زندگیم کلا مغزم رو اینجوری تربیت کردم که بیام ببینم افراد بسیار موفق چه ویژگی های مشترکی با هم دارند؟ چه باورهایی در خودشون ایجاد کردن؟ و هرچقدر که بیشتر پیگیری کردم و بیشتر تحقیق کردم به این نتیجه رسیدم که آقا در تمام اون چیزایی که ما فکر میکردیم که اصول اصلی موفقیته اینا با هم متفاوت هستند، هم از لحاظ نژاد، هم از لحاظ کشور، هم از لحاظ سن، هم از لحاظ به قول همین مثالی که گفتم تنبلی و زرنگی، با برنامه و بی برنامه بودن، سرمایه اولیه و موضوعات خیلی خیلی زیاد، خانواده، تحصیلات (یعنی یکیشون تحصیلات خیلی بالایی داشت، یکیشون اصلا تحصیلات نداشت) و… و به این نتیجه رسیدم که اون چیزی که توی همه ی اینا مشترک بوده یک جنس باورهایی توی ذهن اونها بوده. یه باورایی بوده که تونسته اونا رو موفق کنه و من سعی کردم که اون باورها رو در خودم ایجاد کنم و سعی کردم که اون باورها رو پرورش بدم و تقویت کنم.
من قبلا همه ی این راهها رو رفتم مثلا میومدم کتاب بیندیش و ثروتمند شو ناپلئون هیل رو میخوندم یه عالمه فاکتور برای ثروتمند شدن داشت، میومدم تمام اونا رو اجرا میکردم میدیدم از لحاظ مالی پیشرفت نکردم. فاکتورهای خیلی خوبی بود مثل نظم، مثل انضباط، مثل سحرخیز بودن و خیلی خیلی فاکتورهای دیگه، نمیخوام بگم اینا ارزشی نداره میخوام بگم اینها عامل اصلی برای ثروتمند شدن افراد نیست و برای منم نبوده که من همه ی این راهها رو رفتم خیلی از شما هم این راهها رو رفتید یعنی خیلی از شما واقعا یه سری تغییرات رو در خودتون دادید، تغییرات بیرونی تر رو مثلا گفتید که بیام یه ذره خوش پوش تر بشم، برم مثلا از لحاظ جسمی خودمو قوی تر کنم خوش اندام تر بشم، زیباتر بشم که موفق تر بشم خیلی از این کارا رو کردیم دیدیم که آقا از لحاظ مالی هم موفق نشدیم با اینکه یه سری کارا رو روی خودمون انجام دادیم، منم این راهها رو رفتم قبلا بعد اومدم فهمیدم که بابا کل داستان اینه که چه فرکانسی رو داری به جهان هستی ارسال میکنی؟ و جهان داره فرکانس های تو رو دریافت میکنه و طبق اون فرکانس هایی که دریافت میکنه وضعیت مالی تو رو تعیین میکنه یا شرایطی برای تو به وجود میاره برای اینکه رشد کنی یا رشد نکنی از لحاظ مالی.
بعد وقتی فهمیدم این بازیه، وقتی فهمیدم قانون اینه تمام تمرکزم رو گذاشتم رو اینکه چه باورهایی رو در خودم ایجاد کنم و بعد یواش یواش به اصول پی بردم. وقتی که به اصول پی ببری دیگه خودت میتونی حدس بزنی یه سری قوانین رو. وقتی اصول رو فهمیدم نشستم یه بررسی کردم خودم رو و تغییراتم رو و افراد موفق رو، افراد بسیار ثروتمند رو در حوزه های مختلف و دیگه یواش یواش اومدم این قوانین رو در وجود خودم هی بیشتر و بیشتر قوی تر کردم، باورها رو قوی تر کردم، خودمو ساختم و به همون اندازه که من روی خودم کار کردم از لحاظ مالی پیشرفت کردم. درسته که الان خیلی خیلی وضعیت مالیم به نسبت قبلم بهتره اما هنوز هم جا داره که خیلی خیلی بهتر بشه.
کی خیلی بهتر میشه؟ موقعی که من بیشتر و بیشتر روی باورهام کار کنم، موقعی که من فرکانس های باز هم بیشتر و بهتری به جهان هستی ارسال کنم و اون وقته که بعد از مدت زمانی که من نتایج اون فرکانس هایی که ارسال کردم رو دریافت میکنم زندگی مالی من باز بهتر و بهتر میشه که همیشه هم یه فاصله ی زمانی هست بین اون موقع که من بیام باورهام رو تغییر بدم و فرکانس هام رو ارسال بکنم و جوابی که جهان به من میدهد. امروز من روی خودم کار کنم امروز تغییر نمیکنم چون امروز باورهای من تغییر نمیکنه که بخواد زندگی مالی من تغییر کنه پس یه فاصله ی زمانی هست و من درکش کردم و میدونم که هرچقدر شوق و اشتیاق بیشتری برای یادگیری، برای تغییر، برای روی خودم کار کردن داشته باشم این فاصله کمتر میشه.
وقتی که وضعیت مالی شما تغییر میکنه خیلی چیزا تو زندگیتون تغییر میکنه، خیلی زندگیتون قشنگ تر میشه، خیلی سپاسگزارتر میشید و من چقدر دوست داشتم که به این نقطه برسم که به شما بگم که باور کنید که هرچی رو که از خدا بخواید بهتون میده اگر با خدا هماهنگ بشید، به قول قرآن اگر شما هم خداوند رو اجابت کنید، اگر قوانینشو درک کنید.
اینکه من اینقدر به قرآن علاقه دارم به خاطر اینه که خیلی از این قوانین توی قرآن به دست اومد برای من، خیلی از این قوانینی که میتونه زندگی مالی یا زندگی معنوی یا زندگی روابطی یا سلامتی جسمانی ما رو متحول کنه، اینا رو من از توی قرآن به دست آوردم چون این کتاب بر اساس فرکانس نوشته شده، چون این کتاب به این شکل نوشته شده که همیشه در تمام آیات داره در مورد فرکانس صحبت میکنه. انتخاب کلمات حتی اینکه به فرض کلمه ی “الله” با “ال” بیاد اما کلمه ی “رب” بدون “ال” بیاد اینا همشون حرف داره، اینا همشون برای من پیغام داشته.
من واقعا از خداوند سپاسگزارم که خدایا ازت ممنونم که منو هدایت کردی، کی منو هدایت کردی؟ موقعی که من با تمام وجود خواستم که هدایت بشم. موقعی که من براش حرکت کردم، موقعی که من صبح تا شب داشتم به این موضوع فکر میکردم، صبح تا شب، توی خواب، باور کنید من انقدر به اینکه چه باورهایی رو باید برای خودم ایجاد کنم که از لحاظ مالی موفق بشم فکر میکردم که توی خواب بهم الهام میشد که ببین این باور رو هم باید رو خودت کار کنی همون موقع از خواب میپریدم میومدم می نوشتم که فردا که یه ذره بیدارتر شدم بیام بشینم روی این موضوع که بهم الهام شده کار کنم. توی خواب این چیزا بهم گفته میشد! انقدر که من خودمو درگیر این موضوع کرده بودم.
همین الان هم توی هر کشوری که میرم اصلا اصولا دارم به این موضوع فکر میکنم که آقا چه جالب تو این قسمت شهر یه سری فروشگاه بسیار بسیار موفق و یه سری فروشگاه بسیار نا موفق هستن بعد سعی میکنم ارتباط برقرار کنم، بعد سعی میکنم برم ببینم آدما دلایل پیشرفتشون یا عدم پیشرفتشون چیه؟ تا بحال هرکجا تحقیق کردم، تو هر کشوری که تحقیق کردم به همون نتایجی رسیدم که قبلا توی قرآن بهش رسیده بودم یعنی در واقع نتایج تحقیقات من فقط داره ایمان منو قوی تر میکنه، داره مثال های منو بیشتر میکنه تغییری در اون اصل موضوع نداده چون اصل موضوع از همون اول این بود که آقا چه فرکانسی رو داری میفرستی به جهان هستی؟ اونا رو باید درست کنی، اونا رو باید تغییر بدی، اونها رو باید جوری تغییر بدی که نتیجه ش فراوانی باشه، نتیجه ش سلامتی باشه، نتیجه ش ثروت باشه، نتیجه ش خوشبختی باشه، نتیجه ش سعادت باشه.
من هم به همین شکل تغییر کردم، من هم برام یک روزه اتفاق نیفتاد، هربار که آگاهیم بیشتر شد و باورهام رو تقویت کردم اگر وضعیت مالی من 1 بود بعدش شد 2، اگر 2 بود شد 4، اگر 4 بود شد 8 و همینجور تصاعدی رشد کرد. پس ازتون میخوام که حتما مراحل رو آرام آرام طی کنید.
من قبلا اصلا نمیتونستم باور کنم که وقتی که من تغییر میدم فرکانس هام رو چقدر همه چیز راحت میشه، به چه استقلال مالی میرسم؟ من الان شرایط مالیم به حدی هست که میتونم خودمو همین الان بازنشسته کنم و تا آخر عمرم با راحتی و با آسایش زندگی کنم. سرمایه گزاری های من، بیزینس های من درآمدی برای من به صورت غیرفعال داره که من میتونم هیچ کاری نکنم، کل زندگیمو برم فقط دنیا رو بگردم، بازنشسته کنم خودم رو و تا آخرین روز زندگیم عالی زندگی کنم ولی خوب من عاشق کارمم من کارمو دوست دارم نه به خاطر پولش، من عاشق این کارم، عاشق کارایی که دارم انجام میدم هستم نمیتونم اونا رو ول کنم اگر ولشون کنم انجامشون ندم می میرم، از بین میرم به خاطر همینم دارم انجامشون میدم. میخوام به یه جایی برسی که اگر داری کار میکنی به خاطر دلت باشه، به خاطر عشقت باشه نه به خاطر اینکه مجبوری کار کنی، اگر کار نکنی نمی تونی اجاره خونه بدی. اگر رو باوراتون کار کنید نتایج خیلی فوق العاده ای به دست میاد، زندگیتون در تمام ابعادش تغییر میکنه جوری تغییر میکنه که نمی تونی باور کنی الان.
وضعیت مالی من خیلی متحول شده خیلی خیلی زیاد ولی لباس پوشیدن من فرقی نکرده، روابطم با بقیه فرقی نکرده. بعضی وقتها خودم به خودم میگم تو انقدر از لحاظ مالی موفق شدی ولی همون زندگی رو داری، همون وسایل، همون خونه، همون شرایط، یه ذره یه کوچولو یه سری چیزا رو تغییر دادی اما اگر میخواستی به نسبتی که از لحاظ مالی پیشرفت کردی زندگی شخصیت رو هم تغییر بدی، ماشین هات رو هم تغییر بدی، وسایل خونه ت رو تغییر بدی خیلی تغییرات عظیم تر میشد باشه، اگر میخواستی لباست رو تغییر بدی، ساعتت رو تغییر بدی، کفشت رو تغییر بدی خیلی میتونست تغییرات عظیم تر و بزرگتر باشه اما چرا تو تغییر نکردی؟ من به این موضوع فکر کردم که چرا پس من با اینکه انقدر الان آزادی دارم برای اینکه هرچی رو داشته باشم نمیخوام چیزی رو داشته باشم؟ چرا خیلی برام مهم نیست این چیزا؟ چرا لباسی رو دارم میپوشم که 3 سال پیش خریدمش و دارم میپوشمش و هنوزم دارم همونو میپوشم؟ چرا وقتی که بازار میرم با اینکه اینهمه تنوع جنس هست هیچ علاقه ای به خریدن هیچ کدومشون ندارم؟ به این موضوع فکر کردم.
چون انگیزه ی من این نبود از همون اول. انگیزه ی من این نبود که مثلا بیام کت و شلوار چند ده میلیون تومنی بخرم، ساعت چند صد میلیون تومنی بخرم، انگیزه ام این بود که بتونم این حرفا رو بزنم، انگیزه ام این بود که به مردم بگم به خدا اگر باور کنید خدا رو هرچی رو که بخواید بهتون میده، من این انگیزه رو داشتم و الان هم تو اون مسیر دارم حرکت میکنم. شاید شما انگیزه تون متفاوت باشه از من، من دارم در مورد خودم صحبت میکنم نمیگم که انگیزه ی دیگه ای برای موفقیت مالی بده یا خوبه، من دارم در مورد خودم میگم و از اینکه الان میتونم این حرفا رو بزنم سپاسگزارم، از اینکه تو این شرایط هستم سپاسگزارم، خدارو شکر میکنم.
قسمت اول
متن کامل فایل ارزشمند “صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟” تقدیم به دوستان عزیز هم فرکانسی:
به نام خدای مهربان
سلام خدمت شما دوست عزیز
قبلا گفته بودم برید ببینید که افرادی از یک کسب و کار که درآمدهای بسیار متفاوتی دارن دلیلش به نظر شما چیه؟ مثلا 2تا بستنی فروشی رو مثال بزنید، 2تا موبایل فروشی رو، 2تا شیرینی فروشی رو که تقریبا کالاهای یکسانی دارن ارائه میکنن اما درآمدشون بسیار متفاوته یا تقریبا در یک قسمت شهر هستن اما درآمد متفاوتی دارند.
میخواستیم پی ببریم که چرا بعضی از افراد با اینکه همون شغلی رو دارن که بقیه دارن اما درآمد بسیار بسیار بالاتری دارن؟ برای من خیلی خیلی مهمه که شما وقتی که میخواید جواب یک سوال رو به دست بیارید خودتون اقدام کنید، دست به کار بشید، حرکت کنید، توی اینترنت سرچ کردن اقدام خیلی خاصی نیست، کار خاصی نداره خیلی سریع آدم میتونه بره یه سری مطالب رو جمع کنه اما تاثیری در باورهای ما ایجاد نمیکنه.
وقتی که شما بلند میشی میری با صاحب اون شیرینی فروشی که خیلی موفقه صحبت میکنی و ازش میخوای که چند دقیقه وقتش رو بهت بده چندتا اتفاق توی وجودت میفته:
1 – با آدم های موفق بیشتر حشر و نشر میکنی
2 – اعتماد به نفست میره بالا و خیلی خیلی تواناییت بیشتر میشه از اینکه میتونی این ارتباط رو برقرار کنی
3 – اطلاعات ذی قیمتی رو به دست میاری
شما از زبان بدن اون افراد چیزهایی رو به دست میارید که هرگز تو نوشته ها به دست نمیارید، از نوع برخوردش با کارمنداش، از نوع برخوردش با خود تو به عنوان مصاحبه گر. یعنی چیزهایی اونجا دیده میشه و شنیده میشه و دریافت میشه که قابل مقایسه با هیچ مطالعه ی دیگه ای نیست.
وقتی که من شروع کردم به مطالعه ی کتاب ها و تغییر زندگی خودم در تمام ابعاد رشد خیلی خیلی وسیعی رو تجربه کردم و اونایی که در گذشته من رو میشناختن شاهدن که چقدر همه چی زندگی من عالی شده بود، سلامتیم، روحیه م، روابطم با خداوند، روابطم با مردم، همه چیز خیلی عالی بود اما حتی بعد از اینکه من سمینارهام رو برگزار میکردم و حتی سالها داشتم توی تهران سمینارهای بزرگی رو برگزار میکردم یه نکته ای منو آزار میداد و اون هم این بود که از لحاظ مالی هنوز وضعیت من تغییر چندانی نکرده بود که حتی وضعیت مالی من بدتر هم شده بود از قبل! یعنی اگر قبلا درآمدم زیاد نبود حداقل بدهکار نبودم ولی من در یک برهه ای از زمان که شاید چند سال هم طول کشید بدهکاری های شدیدی رو هم ایجاد کردم و شرایطم خیلی خیلی سخت شد.
یادمه اون موقع ها به خدا میگفتم که خدایا تو به من سلامتی دادی، تو به من روابط خوب دادی، تو به من روحیه دادی، تو به من اعتماد به نفس دادی، تو زندگی من آدمای خیلی خوبی رو وارد کردی، تو برای من همه کار کردی، یه کار دیگه هم ازت میخوام برای من انجام بدی و اونم اینه که از لحاظ مالی پیشرفت کنم، اونقدر پیشرفت کنم که به همه ی مردم جهان بگم باور کنید این قوانینی که داره آموزش داده میشه و این حرفایی که دارم میزنم تمام موضوعات رو پوشش میده، یعنی هم روابطتون رو خوب میکنه، هم جسمتون رو سالم میکنه، هم اعتماد به نفستون رو میبره بالا، هم روحیه تون رو شاد میکنه و هم درآمدتون یا زندگی مالی تون رو متحول میکنه.
یعنی همیشه من به خدا میگفتم خدایا کمکم کن که از لحاظ مالی پیشرفت کنم که به شاگردام بگم ببین این خدایی که من باورش کردم که اینهمه چیز به من داده ثروت رو هم به من داده و اگر از این مسیر برید هرچی رو که بخواید بهتون داده میشه. چون تا قبل از اون من نمی تونستم این حرف رو بزنم، میتونستم بگم که زندگیتون خیلی شاد میشه، دوستای خیلی زیادی پیدا میکنید، روحیه تون خیلی خوب میشه، رابطه تون با خدا خیلی قشنگ تر میشه اما نمی تونستم بگم وضع مالی تون هم خیلی خوب میشه چون مال خودم نشده بود، چون هنوز وضعیت مالی من تغییر چندانی نکرده بود حتی بدتر هم شده بود که بهتر نشده بود.
همیشه این روزها رو می دیدم، همیشه در زندگی خودم در اون روزها، این روزهای الان رو می دیدم که یه جوری بشه از لحاظ مالی، یک وضعیتی رو برای خودم ایجاد کنم، یک نتیجه ای بگیرم که به همه فریاد بزنم که باور کنید که می شود. عاملی که بیشتر از هر چیزی منو تحریک میکرد برای اینکه از لحاظ مالی موفق باشم این بود که بتونم این حرفا رو بزنم، که بتونم این ایمان رو در مردم ایجاد کنم که باور کنید، اگه خدا رو باور کنید، اگه قوانینش رو باور کنید، اگر جهان و سیستمی که داره جهان رو حرکت میده باور کنید هر آنچه که بخواهید به دست میارید در هر بعدی.
همیشه آرزو داشتم که بتونم این حرف رو با قدرت بزنم. من در موارد دیگه با قدرت صحبت میکردم اما واقعا نمی تونستم در مورد مسائل مالی با قدرت صحبت کنم چون خودم به دست نیاورده بودم. پس اگر من الان دارم با شما صحبت میکنم، اگر من دارم در مورد مسائل مالی در مورد موفقیت های مالی با شما صحبت میکنم من در جایگاهی هستم که به خودم این اجازه رو میدم که در مورد این موضوع صحبت کنم چون گذشته ی من بوده.
من در شغل های متعددی کار کردم، در فضاهای متعددی کار کردم اما با اینکه توانایی های من افزایش پیدا نکرده، با اینکه استعداد من افزایش پیدا نکرده با اینکه زمان کاری من حتی کاهش پیدا کرده که افزایش پیدا نکرده، درآمد من به مراتب بالاتر رفته بیش از 300 – 400 برابر از همون روزایی که من تو بندرعباس بودم. پس باور کنید که میتونیم همه چی رو تغییر بدیم، باور کنید که کافیه زمان بذاریم روی خودمون، روی باورهامون و بعد مسیرهای جدید به ما الهام میشه، راه های جدید به ما گفته میشه، شیوه های متفاوت تبلیغات، بازاریابی، فروش و… به ما گفته میشه بهترین راهکارهاش، خیلی نمیخواد دنبال این راهکارها باشیم، یه کتابی می بینیم که بهمون میگه، یه دوستی بهمون میگه، یه ایده ای بهمون گفته میشه، توی خواب یه خوابی می بینیم که بهمون گفته میشه آقا اگه این تبلیغ رو بکنی خیلی جواب میگیری یا به یه طریقی یه سمیناری میریم، یه حرفی میشنویم.
وقتی که ما روی باورامون کار میکنیم روی اصل موضوع که تغییر ریشه ی باورهامونه کار میکنیم، اون موضوعات کوچکتر مثل اینکه کجا مغازه بگیریم؟ چطور تبلیغات کنیم؟ چه محصولی تولید کنیم که فروشش بیشتر باشه؟ چه تغییری در محصولمون بدیم که فروشش بیشتر باشه؟ و… اینها بعدا به ما گفته میشه اول ما باید روی خودمون کار کنیم، روی باورهامون کار کنیم.
اگر من دارم این صحبت رو میکنم من نتیجه گرفتم که دارم صحبت میکنم، زندگی من و حساب بانکی من شاهد این صحبت هاس، نتایجی که در زمینه ی مالی گرفتم شاهد این گفته هاس و دوست دارم تو هم به این حرفا خیلی عمیق فکر کنی.
در ادامه ی این سوالی که مطرح شد که 2تا فرد که یک شغل یکسان دارن ولی درآمد متفاوتی رو دارن با هم مقایسه کنید من میخوام به یه نکته ی مهم اشاره کنم، دوستان این نکته بسیار بسیار نکته ی مهمیه: وقتی که شما میخواید قانون رو بفهمید، وقتی که میخواید به قول من فکر خدا رو بخونید، وقتی که میخواید بفهمید که خداوند چه قوانینی رو در جهان تعبیه کرده بیاید افراد موفق تو اون زمینه ای که میخواید قانونشو پیدا کنید رو پیدا کنید و ویژگی های مشابه اونها رو دنبال کنید یعنی اشتراکاتشون رو، یعنی بگید آقا این آدمه که موفق شده این ویژگی ها رو داشته خیلی آدم موفقیه تو بیزینس خودش (با شناخت).
من دیدم یه موقعی هست شما دلایل موفقیت افراد رو درست درک نکردید، چرا؟ چون با خود اون طرف صحبت نکردید، چون خیلی کنکاش نکردید، چون خیلی ظاهری نگاه کردید به موضوع اما اگر وارد موضوع بشید و از دید کارشناسانه تر از دید ریزبینانه تر به موضوع و به اون فرد نگاه کنید یک سری ویژگی ها رو می بینید میگید آقا این آدمه این ویژگی های روحی روانی رو داره حالا ممکنه امید باشه، ممکنه خوش پوش بودن باشه، اخلاق باشه، مردم داری باشه، صبر باشه، حوصله باشه، ایمان باشه، جایگاه خوب توی شهر باشه، ویترین خوشگل باشه یا محصولات با کیفیت باشه یا هرچی. بیاید این ویژگی های افراد موفق رو دونه دونه کنار هم بذارید یعنی تحقیق کنید بررسی کنید ببینید که کدوم اینا با هم مشترکه؟ کدوم یکی از این ویژگی ها و خصیصه ها با هم مشترکه؟ اونهایی که مشترکه قانونه!
یعنی چی؟ یعنی اینکه ممکنه شما 2تا فرد خیلی موفق رو در شهرت بشناسی که یکیشون مغازه ش تو گل شهره یعنی توی خیابون خیلی معروف شهره، دور میدون اصلی شهره و بسیار موفقه اما یه نفر دیگه رو هم بشناسی که مغازه ش خیلی پرته، یه جای خیلی پرت تری هست اما اون هم بسیار موفقه پس این ویژگی داشتن یه جای خیلی خوب در مرکز شهر جزو قوانین اصلی برای موفقیت نیست.
یا یه جور دیگه، یه آدمی رو پیدا میکنی می بینی بسیار آدم موفقیه توی کارش از لحاظ مالی یا از هر لحاظ دیگه بعد میای نگاه میکنی می بینی این آدم خیلی خیلی منظمه مثلا همه کاراشو طبق نظم انجام میده، یه دفترچه داره همیشه طبق برنامه کاراش پیش میره مثلا میدونه که امروز در ساعت های مختلف چه کارایی باید انجام بده، فردا رو میدونه برنامه ش چیه، پس فردا رو میدونه برنامه ش چیه، میگی آقا یکی از ویژگی ها و خصیصه های این فرد اینه که بسیار بسیار آدم منظم و با برنامه ریزیه. حالا یه آدم دیگه ای رو پید میکنی که اونم بسیار موفقه توی اون حوزه ای که داری دنبال میکنی، این 2تا رو باهم مقایسه میکنی می بینی که دومی اصلا اهل برنامه ریزی نیست یعنی بهش میگی خوب برنامه ت برای فردا، برای 1ماه دیگه، برای 1سال دیگه چیه؟ میگه خیلی برنامه ندارم، پیش میاد، پیش میریم ببینیم چه اتفاقی میفته؟ به این نتیجه میرسی که آقا پس برنامه ریزی اون موضوع اصلی برای کسب موفقیت این افراد نبوده.
یا یه موضوع دیگه. میای می بینی یکی از افرادی که خیلی موفقه و داری بررسیش میکنی مثلا روزی 4 ساعت میخوابه و کلا آدم خیلی اکتیو و فعال و پرجنب و جوشیه، از این شهر به اون شهر، از این کار به اون کار و بسیار هم آدم موفقیه، حالا تو این موضوع خاصی که ما گفتیم بسیار آدم ثروتمندیه، یه نفر دیگه رو پیدا کردی که اونم خیلی آدم ثروتمندیه اما مثلا روزی 10 ساعت میخوابه، خیلی خونسرده، خیلی هم تقلا نمیکنه، خیلی هم آرومه و اتفاقا خیلی هم زیاد تفریح میکنه اما بسیار بسیار ثروتمنده، پس به این نتیجه میرسیم که زمان زیاد برای کار گذاشتن یا اکتیو و فعال بودن هم جزو فاکتورهای اصلی نیست، فاکتور هست اما جزو فاکتورهای اصلی برای ثروتمند شدن نیست که اگر بود باید این یکی آدم هم ثروتمند نمیشد چون که این فاکتوره رو نداره.
سلام و دروود
روز شمار تحول زندگی من:
بار دوم،قسمت 30ام
مهمترین درسهای من از این فایل:
تاثیر رفتن و صحبت کردن با افراد ثروتمند،باورهای ما رو تقویت میکنه،ارتباطات تقویت میشه،توانایی ارتباط کردنمون بالاتر میره.
حتی وقتی ثروتمندان رو میبینیم از نزدیک،از زبان برخورد افراد چیزهایی بدست میاریم که به صورت انلاین و متن خوندن اون چیزها رو متوجه نمیشیم.
اگر با قوانین،عزت نفس بالاتر بمیره،روابط ما تقویت میشه،میتونیم به آرامش برسیم،پس با این قوانین ثروت هم میتونه وارد زندگی بشه.
اگر خدا و قوانین خدا را باور کنیم،هر آنچه بخواهیم در هر بعدی بدست میاریم،و این یک قانون ثابت بدون تغییر هست.
قبل از شروع کار کردن روی باورها،باید باور کنیم که همه چیز رو میشه تغییر داد و همه چیز باوره!
وقتی روی باورها کار میکنیم،موضوعات کوچکتر خودش درست میشه و بعدا بهمون گفته میشه،پس نباید نگران باشیم و دنبال چه جوریش باشیم.
برای درک بهتر قانون،میتونیم دوتا فرد که دوتا شغل دارن و توی یک مکان متفاوت هستند رو مقایسه کنیم با هم.
وقتی میخواین قانون رو درک کنیم:
بیام افراد موفق رو پیدا کنیم و اشتراکات افراد موفق رو دنبال کنیم.
و اینکه یادمون باشه که اگر افرادی رو که میشناسینم بریم مصاحبه کنیم و باورهاشون رو در بیاریم،خیلی بهتره و تاثیرگذار هست روی ما،تا افرادی که ما نمیشناسیم و باید بریم با خوده طرف صحبت کنیم و بعد ببینیم که کدوم ویژگی های اونها و کدوم باورهاشون با هم مشترکه و به ما کمک میکنه.
در نهایت:
جهان طبق فرکانس هایی که ارسال میکنیم شرایط مالی رو برامون اایجاد میکنه و همیشه یک فاصله ی زمانی بین کار کردن روی باورها و وضعیت مالی هست و این یعنی تکامل.
اینقدر باید روی خودمون کار کنیم که به جایی برسیم که اگر کار میکنیم،به خاطر دلمون باشه…
عااشقتونممم استادان عزیزم
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت بودن در این فضای بهشتی
سپاس گزار خداوندم که هرروز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم
سپاس گزار خداوندم بابت اینکه قوانینی ثابت و ساده و بدون تغییر وضع کرده و به من قدرت خلق صددرصد اتفاقات زندگیمو داده
خداوندی که قوانینش احساس خوب =اتفاقات خوبه
خداوندی که با حضورش هر لحظه باشکوهه و هر لحظه مبارک و مقدسه
جهان هر لحظه داره به باورهای من پاسخ میده نه به اعمال فیزیکی من
من در جهانی زندگی میکنم که باورهای منو داره هر لحظه به من ثابت میکنه
جهان ماشین اثبات باورهای من
خداوند شکل ندارد و میتواند به هر شکلی که خودآگاه ویا ناخودآگاه میسازم در زندگیم ظاهر شود
جهان هیچ فرم و غالبی ندارد ،باورهای من داره به جهان شکل وغالب میدهد
من در وهله ی اول باید بپذیرم که خالق صددرصد زندگیم هستم و مسعولیت تمام اتفاقات زندگیمو بپذیرم و این نقطه ی شروع موفقیت هاست ،همه چیز انرژیه و تمام زندگیه من داره توسط فرکانس هایی رقم میخوره که هر لحظه دارم میفرستم ،فرکانس هایی زندگیمو داره رقم میزنع که من قادر به دیدن آنها نیستم و همین مسأله ندیدن ،داره به کل زندگی معنا میده ،به ایمان و توکل داشتن معنا میده ، موضوع همینه که چون نمیبینم فرکانس های ارسالی میتونه بهشت و جهنمی برای من بسازه ،بخاطر همین باید میلیون ها بار قسم حضرت عباس برام بخورن که کل داستان همینه ،اما هربار که من سعی میکنم رابطه ی بین ارسال فرکانس خوب و اتفاقات خوب رو پیدا کنم و درک کنم ،به مراتب کار آسانتر و ایمان من بیشتر و بیشتر میشه ،
اصن فک کن من به چشم میدیدم که از کلم داره چه نوع فرکانسی ارسال میشه و شکل فیزیکی شو میدیدم ،اونوخ هر طوری شده دستم رو نمیکردم تو آتیش ،
پس برای تغییر یک شرایط خاص ،باید چه چیزی عوض بشه ؟؟؟تنها و تنها باید فکر من ،عقیده ی من باور من راجب اون موضوع عوض بشه ،به قول کتاب گفتگو با خدا اون فکره حمایت کننده ای که داره حمایت میکنه از اون باور مناسب یا نامناسب اون باید عوض بشه و بعد نتیجه رخ خواهد داد ، و به نظرم بزرگترین لذت زندگی همین خلق هایی هست که با کانون توجه خود میکنیم و خودم تجربه کردم بارها و بارها و هممون تجربه کردیم
توی پروسه و روند یک معاملهی ملکی قشنگ لذت استفاده از قوانین خداوند و خالق بودن خودم با استفاده از این قوانین رو قشنگ مزه مزه کردم و با تمام وجودم لمس کردم ،بارها و بارها این طور شده ولی خب بعضی مثالها خیلی مشهوده ،و خواسته ها به صورت طبیعی من پی بردم که وارد زندگی میشه ،اگر که ما مقاومت نداشته باشیم و از قوانین استفاده کنیم ،
دوس دارم این مثال رو بنویسم و مرور کنم اینکه میگم جهان فقط داره به باورهای من پاسخ میده یعنی چی .
پارسال که همه یه جورایی پذیرفته بودن که شرایط همینه و کاره ملک خوابیده و حتی دلال هایی که تو منطقه ما بعضاً 20سال تجربه داشتن و اندازه موهای سر من معامله کرده بودن ،اونها هم پذیرفته بودن که شرایط رکوده ،چرا میگم پذیرفته بودن ؟؟؟چون نتیجشون اینو نشون میداد
حالا من : سعی میکردم احساس خودم رو خوب نگه دارم و تمریناتمو انجام بدم و به خودم یادآوری میکردم که جهان به باورهای من پاسخ میده و لا غیررررر ،به خودم یادآوری میکردم که دنیای هر شخصی جداست و جهان داره به صورت مجزا به باورهای هر شخص پاسخ میده ،اینکه هدایت میشوم به مالک مناسب به مشتری مناسب و مشتری های مناسبی که قبلاً داشتم رو به یاد میآورم و تحسین و سپاس گزاری میکردم ،،،و من هدایت شدم دوستان ،چون درمسیر درست بودم هدایت شدم به فروش یک ویلای مدرن و مشتری پسند ، یک مالک خوب و خوش حساب و خلاصه من فایل کردم و حسم گفت بزار توی دیوار و گذاشتم توی دیوار ،باورتون نمیشه توی زمستونی که کسی اصن سراغ ملک و زمین نبود ،اونمزراعی و ویلایی دیگه ،من توی یک هفته چندین مشتری برا بازدید آوردم ،طوری که مالک اون ویلا دید من انقد فعالم ،رف فایلش و از تمام املاکی ها برداشت و گفت فقط تو روش کار کن ،اینجا دوباره یک موردی بود که باید حل میشد ،اونم چی بود ؟؟؟اینکه ویلا یک ویلایی بود که مشتری میومد داخل پسند میکرد و فقط و فقط بحث این بود که توی یک منطقه ای این ویلا ساخته شده بود که اون منطقه خیلی باز و بیابونی بود و مشتری ها مثلا از لحاظ امنیت میترسیدن ، و حتی بیشترشون که بازدید بردم پسندیدن و با یکیشون تا سره معامله توی بنگاه رفتیم و دقیقه 90کنسل شد و من اونجا انقد وصل به خداوند بودم که اصن فقط میگفتم من باید احساسم خوب باشه و هر اتفاقی نیفته به خیر و صلاح منه و خوب بوده شاید که کنسل شد ،مشتری مناسبش توی راهه ،یادمه اصن نمیزاشتم احساسم بد بشه با اینکه اوضاع مالیمم اصن میزون نبود و من برای قرار با مشتریها بارها و بارها برای جلسه رفتم تبریز و همه همکاران مسخره میکردن منو که بابا اون بخر نیست و این بفروش نیست و سره کاریه و اینا ،ولی من یه ایمانی ویه قدرتی پشتیبانی بود و هی پوش میکرد منو و من اصن کرد بودم و فقط یه صدای قلبم که میگف میشه با چندین مشتری مختلف 6هفت بار رفتم تبریز و برگشتم ، و مشتری ها انقد میگفتن که ویلا فوقالعادس ،ولی منطقش خیلی پرته ،که خوده مالک ویلا باور کرده بود و میگف آره راس میگن با این قیمت نمیره و اینا ،ولی انرژی که داشتم و اون قدرتی که از درونم واقعا میومد بر کلامم ،چیزی جلو دارش نبود و میگفتم به مالک که ببین من اینجارو میفروشم ،
حالا چجوری دوباره از قوانین استفاده کردم ؟؟؟
من نپذیرفتم که ویلا خوبه و منطقش بده و اینا
(میخوام بگم یه حسیه که از درون هدایت میکنه به جمله مناسب به باور مناسب )حسم میگف تضاده بهش برخوردی ،خواستت رو بشناس و من خواستم رو شناختم و توی دفتر نوشتم که خدایا یه مشتری میخوام که بیاد ویلا با این قیمت که گذاشتیم بپسنده و هیچ حرفی راجب منطقه نزنه و همه جوره مورد پسندش باشه ، و به الله قسم نیم ساعت نشد که گوشیم زنگ خورد و مشتری که باهاش معامله کردیم بهم زنگ زد و من مزد ایمان و استقامت و استفاده از قوانین رو گرفتم که خیلی طولانییه ،تعریف کنم اما طبق خواسته ی من با همون قیمت ،فقط چون تهاتر شد قیمتی از معامله هر طرف یه مبلغی خودشون کم کردن برا هم ،و اصن هیچ حرفی و ایرادی نزاشت که منطقش فلانه و فلان و این آدم یکی از شریف ترین و پاک ترین انسانهایی بود که باهاش برخورد داشتم و صادق ترین و خوش حساب ترین ،
وقتی که در مسیر درست هستیم ،وقتی که هر ندایی که دم از نشد و در یک کلام احساس بد میزنه رو باور نمیکنیم و به خداوند فراوانی ها و خدای رزاق پناه میبریم ،هر لحظه آمادس تا مارو هدایت کنه ،تا شرایط رو هدایت کنه تا با تمام وجود درک کنیم و به ما ثابت کنه که جهان رو مسخر ما کرده
پس نپذیریم هر نجوایی که دم از نشد زد و خدایی رو باور کنیم که راستگوترین و خوش قول ترینه و باوفاترین در عمل به عهد خویش ،
خدایی که همواره وعدهی فزونی و ثروت میدهد و خداوند خوش بینانه ترین افکار ماست ،افکاری که دراین حدانقد خوبن که ما نمیتونیم بپذیریم ،
پس باور همه چیزه
الهی شکرت
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
در پناه الله یکتا .
سلام و درود به برادر عزیزم آقا رضا
نمیدونم از کی کامنتهای شما رو کامل دنبال میکنم
ولی بسیار خوشحالم که اینقدر دقیق مینویسید ودر هرکامنت کل قانون رو مرور میکنید
من عاشق اینم کامنتهای شما رو بخونم و دوباره صفرتا صد قانون برام مرور بشه
حتی جمله های شما رو چندین بار با خودم زمزمه میکنم که در ذهنم بمونه
همیشه بنویس همیشه اینقدر عالی بنویس وهم به خودت کمک کن هم به ما
برات بهترینها رو از همون خدایی که میپرستی طلب میکنم
شادوموفق وسلامت وثروتمند باشی
سلام به همفرکانسیهای عزیز
ممنونم از استاد بابت این توضیحات عالی و شیوه پیدا کردن و تشخیص اصل و اساس موفقیت افراد
مثالی که من دارم در این مورد ، دقیقاً یکی از فامیلهای خودمون هس ، هربار من با ایشون صحبت میکنم درباره مسایل مالی یا میبینم مسالهای براش پیش میاد ، دوتا مورد رو به وضوح در ایشون میبینم که اکثراً هم ناخودآگاه بیانش میکنه :
اولی : باوریه که دارن ، همیشه میگن بابا پول که عین آب خوردن درمیاد ، من اصن غصهشو نمیخورم ، خودش جور میشه
تا الان خدا رسونده و داده ، از الان به بعدشم میده
دومی : اون آرامشی هس که داره ( قطعاً نتیجه همون ایمانیه که به خدا داره ) و هیچوقت من ندیدم ایشون مخصوصاً توی مسایل مالی ، ناراحت بشه یا اعصاب خودشو خورد کنه یا کنترل خودش و احساساتشو از دست بده و بهم بریزه
و اینم اضافه کنم که اوضاع مالیش خیلی خوبه ، بالای 90 درصد مواقع هرچیزی که میخواد رو راحت بدست میاره و هرچیزی که میخره سود میکنه و …
خدارو شکر میکنم که همچین الگوهایی رو میبینم که باعث میشن باورم به قوانین قویتر بشه و باور میکنم اگه منم مثل اونها عمل کنم و فکر کنم ، نتایجی حتی بزرگتر از اونها میگیرم
سلام به استاد مهربان
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل برای من خیلی الهام بخش بود
خیلی برای من مفید و کارساز بود
هر چه بیشتر روی خودم و باورهای خودم کار می کنم جهان هم به همان اندازه درهای جدیدی را برای من باز می کند
جهان راه هایی را به من نشان می دهد که واقعا برای من زیبا و عالی است
به راحتی به هر چیزی که می خواهم دست پیدا می کنم
به آسانی می توانم خواسته های خودم را تصور کنم و آنها را دستیافتنی می بینم
ایمان و امید من به خدای عزیز بهتر و بیشتر شده است
پس باید و باید همیشه روی خودم کار کنم و باورهایی را برای خودم بسازم که این باورها واقعا به من کمک کند
می دانم که من خودم جهان و دنیای خودم را می سازم پس می توانم به آسانی همان بشوم که دوست دارم و در این میان باید ترس های خودم را کنار بگذارم
باید روی داشته های خودم سرمایه گذاری کنم
باید بهتر بتوانم هر آن چیزی را که دارم قدردان آن باشم و تغییر کنم
دل به تغییرها بسپارم و از آنها ترس و دلهره نداشته باشم
هر چه بهتر روی خودم کار کنم باید منتظر نتایج عالی و فوق العاده بیشتر و بهتری باشم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای مهربانی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
بسم الله الرحمن الرحیمد
سلام و درود خدمت استاد عباس منش عزیز
سلام و درود خدمت استاد خانم شایسته عزیز
و سلام و درود خدمت هم فرکانسی های عزیز
خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم بابت وجود همه شما عزیزان استادان بزرگوار و دوستان گرامی
امروز به این فایل هدایت شدم چون شب گذشته درخواست هدایت کردم
همین امروز بیشتر از پنج مرتبه این فایل رو گوش کردم
حدود بیست صفحه از نظرات زیبای دوستان رو خوندم و کلی باور و راهکار قشنگ یاد گرفتم و بابت این همه حس خوب و آگاهی های قشنگ و کاربردی ابتدا از همگی سپاسگزارم و سپس از خداوندم سپاسگزارم بابت هدایت امروزم
و دارم روی باور های خودم کار میکنم که باور کنم همه چیز به باورهای من بستگی داره و هیچ عامل بیرونی رو موفقیت من هیچ تاثیری نداره و از روزی که شروع کردم به ساختن این باور هر روز نتایج قشنگی گرفتم چون کار من فروشه و هر وقت تونستم یه ذره مقاومت ذهنی خودم رو شکست بدم و این باور جدید غالب شد همون روز تونستم بفروشم اون هم به مشتری های جدید هر موقع باور کردم که درآمد من ربطی به شرایط بازار و شرایط سیاسی کشور نداره مشتری جدید خودش زنگ زد و گفت از طریق مشتری های قدیمی به سمت ما هدایت شده جهت خرید و همکاری دائمی خدایا شکرت که کمکم میکنی برای ساختن و نهادینه کردن این باور زیبا
که ما باید ابتدا باور کنیم که همه چیز به باورهای ما بستگی داره ولا غیر
از همه دوستان که کامنت های زیبا نوشتن سپاسگزارم تا جایی که تونستم خوندم و لایک کردم و امتیاز دادم
خیلی استفاده کردم و مجددا از استاد عباس منش سپاسگزارم بابت این فایل بسیار پرمحتوا و کاربردی خودش یه دوره آموزشی بود خیلی راهکار قشنگی گفته شد
خدایا کمکم کن که از این همه امکانات و آگاهی و دوستان عالی و استاد آگاه و بزرگوار استفاده کنم برای ساختن باورهای زیبا
خدایا شکرت
سلام آقای سنجابی عزیز
خیلی خوشحالم از اینکه در این مدت کم انقدر با جدیت در حال ایجاد باورهای قدرتمند کننده هستید.
خیلی خوشحالم که از خدواند درخواست تغییر کردین.
خیلی خوشحال شدم که دیدم بیست صفحه از کامنت های بچه هارو مطالعه کردید.
امیدوارم مسیر تغییر هموار تر از قبل باشه برای شما و همه ی دوستای عزیزم
سلام خانم طاهری عزیز
ممنونم از اینکه کامنت منو خواندید و نظر دادید این باعث خوشحالی و دلگرمی منه و از شما سپاسگزارم همچنین خداوند رو شاکرم که منو هدایت کرد به این بهشت زیبا در کنار شما دوستان هم فرکانسی تا از معلومات و تجربیات شما استفاده کنم و تو زندگی کاری و شخصیم پیشرفت کنم دنیای قشنگیه هر طرف که نگاه میکنی زیبایی و نعمت وجود داره و یکی از این نعمت ها وجود دوستان سایت عباس منش هست که دنیای عجیبیه امیدوارم همیشه شاد و ثروتمند باشید .