«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
جناب جوان عزیز عرض سلا و احترام.
از فرزند عزیزتان صحبت کردید به یاد صحبت استاد در مورد میکائیل افتادم که استاد میگفتن که بعضی وقتا حیرت زده میشن از ایده هایی که میکائیل بهشون میده و مثلا میگه بابا اگه این یارو این کارو میکرد پول بیشتری بدست میاورد. به نظرم چون استاد در مورد قوانین با فرزندشون زیاد صحبت میکنن و ازش نظر میخوان. به نظرم این ایده خوبی هست که در مورد قوانین زیاد با دخترتون صحبت کنید و به ایده های فوق العادش گوش بدید… توی محصول قانون آفرینش هم استاد گفتن میکائیل سی دی های بازی هاشو و کارتونهاشو که دیگه نمیخواد گوشه خیابون پهن میکنه و میفروشه با اسم حراجی میکائیل. این نشون میده که استاد پیوسته در مورد قوانین با فرزندش کار میکنه.
این چیزی بود که به ذهن من رسید البته کسایی که خودشون پدر یا مادر هستن حتما میتونن نظر بهتری بدن.
آرمان جان امیدوارم که در سن پایین خیلی زود به موفقیتهای مالی برسی و الگویی بشی برای هم سن و سالای خودت…. میخواستم بگم یه لطفی بکن کمتر کلاسای دانشگاهو بپیچون دیدم صلاحیتشو ندارم چون بعضی از کلاسای دانشگاهو واقعا نمیشه نپیچوند. من خودم یه کلاس داشتم صبح جمعه بود هر جور سعی میکردم برم سر کلاس لامصب نمیشد… (–:
خانم شبخیز من سن و سال دختر عزیز شما و آقای جوان رو ندارم ولی حتما این جعبه جادویی را تهیه میکنم… از شما بسیار سپاسگزارم…
بوی موفقیت به شدت از شما استشمام میشود هادی عزیزم. از تو آموختم آنچه را باید می آموختم. گفتگو با خداوند…
آقای جوان استاد بزرگوارم شما فوق العاده اید. این همه احساس زیبا همراه با درک فوق العاده بی نظیر است. این همه توجه همراه با مهربانی و احساس پدری بی نظیر است. این همه، تنها از یک جا نشات میگیرد و آن آشنایی با مسیر مشیت خداوند است. این همه خضوع و خشوع! این همه …. نمیدانم چه بگویم . فقط میدانم شما فوق العاده ارزشمندید فوق العاده. بگذارید موفقیت جدیدم را در سایه این پیغام ارزشمند شما بگذارم. دوستان عزیز هم فرکانسی و ارزشمندم، استادان عزیزم آقای عباسمنش، اقای جوان و خانم لیلا شب خیز عزیز و ارزشمند به درستی که خداوند ندای بندگان را می شنود و با اشتیاق تمام به آنها پاسخ می گوید. این خداوند عجیب مهربان است، عجیب صبور است، عجیب توجه دارد!!!! دوستان عزیزم، اساتید ارزشمندم تا همین چند ماه پیش باور نمیکردم که روزی نظرم جزء محبوبترین دیدگاه های یکی از ویدئوهای استادم قرار بگیرد. این اتفاق عجیب برایم راه گشود. راه خداوندم، راه عزتم. هم میدانم هم نمیدانم چه شد. میدانم که توجه ام به پروردگارم مرا به این جایگاه رساند و نمیدانم که چه طور این اتفاق افتاد. ولی میدانم که این اتفاق بی شک تعبیر آیه شریفه ” قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ “آل عمران 26٫ است بگو خداوندا تو مالک فرمانروایی هستی. به هر کس در مشیت تو باشد فرمانروایی میدهی و هر کس بر خلاف مشیتت عمل کند فرمانروایی میستانی. عزت میدهی به هر کس در مسیر مشیت تو باشد و ذلت و خواری میدهی به هر کس بر خلاف مشیتت عمل کند. هر خیری به دستان توست و تو بر هر کار توانایی.” و آری خداوند بر هر کار تواناست. وقتی میدیدم نظرم جزء محبوبترین ننظرات سایت است بی درنگ این آیه تمام وجودم را احاطه می کرد و بی درنک به یاد شما اساتید عزیزم می افتادم و از جلوی چشمانم هر آنچه از شما آموخته بودم در این مدت کوتاه می گذشت. میبینم که چقدر شبیه استاد عباسمنشم شدم. میبینم که چقدر شبیه استاد جوانم شدم و میبینم که چه تاثیری از استاد شب خیزم گرفتم. خداوند بزرگ را شکر میکنم نه بخاطر اینکه با این موفقیت دیده شدم و لایک خوردم، خداوند بزرگم را شاکرم که مفهموم عزتش را به من چشانید. دوستان عزیزم و دوستان عزیز سایت عباسمنش گاهی اوقات از فرط خوشحالی نمیتوانم احساساتم را کنترل کنم ولی شک ندارم که عمق فهم و مهربانی اساتید عزیزم آنقدر زیاد است که از قلبم ندای دوست داشتنشان را میشنوند. به قول معروف دل به دل راه داره. دوستان عزیزم اساتید ارزشمندم و دوستان عزیز سایت از صمیم قلبم دوستتان دارم…
عالی بود آقای جوان…
تو فوق العاده ای هادی جان…
دوست عزیزم آقای جوان سلام.
حرفهای شما را درک میکنم چون خیلی از این تغییراتی رو که اشاره کردین در من هم بوجود اومده. قطعا این نشانه ارزشمند تر شدن شخصیت شماست…
من هم یم به یک موارد شما را با خودم مقایسه میکنم.
– از نظر فیزیکی خیلی خوش تیپ تر به نظر می رسم. (این افاق برای من هم افتاده من دقیقا خوش تیپ تر شده ام.)
– تمایلم به غذا کم شده است و با کاهش وزن محسوسی رو به رو هستم خصوصا از فایل «ما خالقِ شرایطِ خود هستیم» به بعد. (تغییر چندانی نکرده ام)
– خیلی صاف می ایستم و محکم و استوار راه می روم طوری که دیگران فکر می کنند با غرور راه می روم یا فکر می کنند ورزشکارم آخه ازم سوال می کنند شما چه ورزشی می روی؟(من هم چون قد بلندی دارم قبلا خمیده تر راه میرفتم ولی الان کاملا با سر بالا و با اعتماد به نفس راه میروم)
– نوع حرف زدنم حالت مجری ها شده شیک و مودبانه و صدام حالت بم و شیش دنگ داره میشه. (نوع حرف زدن من خیلی زیاد مودبانه و با احترام شده و بی برو برگرد دیگران هم با من همین طور صحبت میکنند.)
– وقتی با کسی حرف می زنم و یا به حرفش گوش می دهم البته اگه آقا باشه مستقیم تو چشم هاش نگاه می کنم. (دقیقا)
– هر جایی که باشم وقتی حرف می زنم همه می خواهند ببینند کیه داره صحبت می کنه. (این حالت برای من زمانی بوجود میاد که دارم از قوانین با دوستی صحبت میکنم. همه 6 دنگ حواسشون جمع میشه.)
– خیلی تو چشم هستم حتی اگر صحبت هم نکنم به طوری که بهم خیره می شوند. (نه!!)
– صبرم خیلی زیاد شده و دیگه به این راحتی از کوره در نمی روم خصوصا با دانش آموزانم.(آقای جوان من هزاران بار خداوند را شکر میکنم که بسیار زیاد صبور شده ام! گاهی اوقات از صبر خودم تعجب میکنم. دیگران که بماند)
– خیلی مهربان تر شده ام این را دیگران می گویند.(من هم احساس مهربان تر بودن را دارم)
– حافظه ام به شدت زیاد شده است.(نه! من به صورت عموم حافظه خیلی خوبی ندارم. به جز مسائلی که عامدانه به آنها توجه میکنم.)
– از شیرینی ها بدم میاد و از چای بدون شکر و قند خوشم میاد.(من عاشق شیرینی بوده ام، هستم و خواهم بود)
– خوابم کم شده و خواب ظهر دیگه حذف شده و می توانم از وقتم بیشتر استاده کنم.(خواب ظهر من از 1 ساعت به 15 دقیقه رسیده دقیقا برای اینکه بتوانم از وقتم بیشتر استفاده کنم.)
– ترس از ارتفاعم به شکل محسوسی کم شده در صورتی که قبلا خیلی می ترسیدم.( من هم ترس از ارتفاع دارم…)
– حسادت برام بی مفهوم شده است. تازه موفقیت دیگران بسیار برام خوشایند شده به طوری که از شنیدنش در پوست خودم نمی گنجم.( دقیقا)
– دیگران خجالت می کشند به من امر کنند یا درخواستی داشته باشند و خیلی با محافظت و تادب باهام صحبت می کنند.(دقیقا)
– تو صحبت های دیگران کلماتی مثل «ببخشید» و یا «عذر می خوام» و یا «عذر می خوام وقتتون رو میگیرم» زیاد دیده می شود.(دقیقا)
– یعضی وقت ها از طرف پیرمردها آن چنان مورد تفقد قرار می گیرم که احساس بدی به من می دهد مثلا جایی رفتیم و یکی از همراهان که جای پدرم بود کفشهام را گذاشت توی جا کفشی و …(خیلی به این موضوع توجه نکردم)
به سختی این جمله را می نویسم ولی بعضا پدرم هم با من اینطور شده است و هر چقدر هم بهش می گویم پدر عزیز فدات بشم الهی این کارها وظیفه من است فایده ای ندارد.(پدر عزیزم که فوق العاده ترین شخص در زندگی من است تمام زندگی خودش را وقف من و برادرم کرده.)
خلاصه نمی دانم خوب است یا بد و من خوشحال باشم یا نه؟(خوشحال باشید استاد عزیزم بسیار زیاد خوشحال باشید چون هر روز ارزشمند تر میشوید)
لطفا راهنمایی بفرمایید
از همه شما سپاسگزارم. (من هم از شما سپاسگزارم به خاطر مطلب ارزشمندتان)
استاد ارزشمندم خانم شبخیز عزیز سلام. به خدا قسم هر موقع احساس میکنم که خداوند رو بیشتر دارم میشناسم به خصوص زمانهایی که نشانه ای به من میرسه حتما به یاد شما هم می افتم و شما رو دعا میکنم. چه عزتی نسیب شما شده که واسطه هدایت این همه از دوستان شده اید… خوشا به احوالتان…
استاد عزیزم آقای جوان خوشا به سعادتتان که طبع شعر و شاعری دارید و هر گاه مملو از احساسید میتوانید اینچنین زیبا درونتان را بروز دهید. چقدر زیبا نوشتید دوباره شعر زیبایتان را. خیلی خوشحالم. میدانید چرا؟ چون احساس میکنم هر روز شبیه تر به استادم میشوم و نشانه اش این است که به وضوح احساس میکنم احساساتم به دوستان عارفی مانند شما شبیه تر میشود… شما امتداد ستاره دنباله دار استادید…