«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 80

3987 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فائزه م گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    سلام ب خانواده ی عزیزم

    من ی سال و اندی هست ک عضو سایتم و اکثر فایل های دانلودی رو گوش دادم ک واقعا ارزششون مثل محصولات سایت هست

    دوره عزت نفس و ۳قدم از ۱۲قدم و ۲_۳تا کتاب هم خریدم از سایت

    تو این مدت خیییلی نتایج کوچیک و بزرگی گرفتم و هروزم داره نتایجم بیشتر از دیروز میشه

    عزت نفسم خیلی خوب شده

    آرامشم خیلی زیاد شده

    حال دلم خوبه

    خیلی از باورام تغییر کرده خداروشکر

    اینو زمانی ک از اعضای خانواده حرفی میزنه و من تو دلم بهش میخندم میفهمم

    ک خودمم قبلا باور اونارو داشتم

    اما الان خیلی متفاوت شدم با اونا

    زندگیم هروز بهتر از قبل میشه و هروز اتفاقات بهتری میفته واسم و هروز خدا سمت چیزای بهتری هدایتم میکنه

    واقعا وقتی خودمو و زندگیمو با پارسال مقایسه میکنم کلی پیشرفت کردم و کلی اتفاق خوب افتاده واسم

    نمونش اینک ارشد رشته ای ک دوس داشتمو قبول شدم بدون اینک بخونم واسه کنکور

    این باور از کامنت بچه ها تقویت شد تو ذهنم

    ک خیلی ها گفته بودن تو کنکور موفق شدن

    فقط با ی ذره تلاش و با تصویر ذهنی

    ک‌نکته مهمش همون تجسم بود

    گوشی ایفونی ک دوس داشتمو خریدم

    تو رابطه عاطفیم وابستگی ندارم

    منی ک قبلا خیلی این موضوع پاشنه آشیلم بود

    روابطم با خانواده خیلی بهتر شده

    و ی آرزویی ک خیلی واسم بزرگ بود این بود ک خونمون رو ببریم تو ی شهر بزرگ

    ک خداروشکر جدیدا صحبتش شده و ب زودی میریم 😍

    میخام تو شغلی ک عاشقشم مشغول ب کار شم و استارتشو ب زودی بزنم

    و شک ندارم ک خیلی موفق میشم و کلی هم ثروتمند

    هروز صبح شکرگزای میکنم تو دفترم

    و این کار خیییییلی حالمو خوب میکنه و کلی از تغییرات زندگیم بابت همین شکرگزاریه

    واقعا شکرگزاری معجزه میکنه

    تو این ی سال ب هرچیزی ک خاستم رسیدم

    جز ی چیز ک مطمئنم اونم بخاطر خودم بوده ک نرسیدم

    و یا باید درس بگیرم ازش و پله ای بشه واسه پیشرفتم

    این آرامش و حال خوبمو با هیچی عوض نمیکنم

    تو این مدت جذب پول هم زیاد داشتم با اینک شاغل نبودم

    خلاصه دوستانی ک هنوز ب تکامل نرسیدن

    ازین گنج های رایگان استفاده کنند

    بخدا زندگیتون زیر و رو میشه

    این فایل ها فقط اسمش رایگانه

    ارزشش در حد دوره هاست واقعا

    ینی اگر استاد قرار بود هزینه بزاره واسشون قول میدم کمتر از ۱۰میلیون تومن نبود

    منتظر روزی باشید ک بیام از شغلی ک عاشقشم بنویسم

    اینک استارتشو زدم و کلی پیشرفت کردم

    دوستون دارم و خداروشکر ک دارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  2. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    سلام و درود

    وقتی گذشته ام رو زیر و رو می‌کنم میبینم موفقیت های چشمگیری نداشتم که الان از اون بخوام الگو سازی کنم برای ادامه موضوعات زندگی. نمیگم هیچ موفقیتی نبوده ولی کوچیک‌ و جزئی بودن چون من در مدارش نبودم…

    ولی به جرأت میتونم شهادت بدم و اینو فریاد بزنم که بارها و بارها و بارها و بارها در مسائل ریز و درشت خداوند همواره حمایتگر من بود، لحظه ای منو تنها نذاشت، حتی اون جایی که من راهمو اشتباه میرفتم منو نجات داد، اونجایی که درخواست کمک نکردم کمکم کرد و اونقدری منو حمایت کرد که خودم پای حرفم برای خودم نموندم.

    از خداوند درخواست هدایت و حمایت بیشتر میکنم.

    لا معبود سواک

    استاد به لطف آموزه های توحیدی شما که خداوند هادی و هدایتگر همه ماست ، من در اثر تمرینات دوره دوازده قدم روغنکاری شدن چرخ زندگیم رو دارم احساس میکنم. تو کامنتهای قبلی هم مطرح کردم که شغلم چیه، آتش‌نشان پالایشگاه گاز توی عسلویه. شما تجربه محیط صنعتی رو دارید ، محیط صنعتی هیچوقت کار تمومی نداره. یعنی اگه حجم پرسنل رو سه برابر کنن و شبانه روزی همه پرسنل کار کنن، بازم کار تمومی نداره… الان که دارم کامنت مینویسم زمانیه که پالایشگاه گاز تو دوره تعمیرات اساسی و مقدمات ورود به فصل سرماست. همیشه تعمیرات اساسی برای ما پر از کار و آماده باش های طولانی و طاقت فرسا بود. رب العالمین عزیزمون شاهده استاد، این سری من هر وقت شروع شیفت رفتم سر کار همکاری‌های من میگن ما پدرمون در اومد فلانجا و فلانجا کار همزمان تو گرما و شرجی و اینجور و اونجور ، حجم کار بالا،حادثه داشتیم پدرمون در اومد، دائما گلایه از حجم کار سخت و زیاد، ولی شیفت من به آرامش و راحتی سپری شد. من چندبار به همکارم میگفتم خب دیشب یا امروز شیفت بدی داشتی ؟ ولی امشب یا امروز بخاطر حضور من همه چیز به آرامش و راحتی و امنیت سپری میشه . بخدا همونی که میگفتم میشد، تو شیفت من یا استندبای و کار و حادثه نداشتیم، یا خیلی خیلی کم. بقیه شبی دو سه بار میرفتن استندبای ، دو بار حادثه. من سه شب بین دو تا استندبای که میرفتم فاصله بود، یه شب زنگ حادثه خورد وقتی اعزام شدیم مشخصأ تیم عملیاتی ما رو صدا زدن بهمون گفتن شما برگردین اوضاع تحت کنترله. من حتی از ماشین پیاده نشدم. حتی شبی که من میرفتم تو سایت استندبای ، هوا هم خنک‌تر میشد. کارها ساده تر میشد. آدمها صمیمیتر میشدن.

    بخدا قانون جواب میده. دوست عزیزی که داری این کامنت رو میخونی ، بخدا میشود، مسیر هدایت الهی راست و مستقیم و راحت‌ترین مسیر زندگی کردن هست.

    «جان جانان رب العالمین جان عزیزم ، از تو هدایت و حمایت میخوام، منو بیشتر و بیشتر به مدار توحیدی و هدایت خودت نزدیک کن، من رو بیشتر و بیشتر از جریان ابدی انرژی نعمتهای خودت متنعم کن، هدایتم کن تا در راستای گسترش نعمت و ثروت و آسایش و رفاه و صلح و امنیت به خودم و به بندگان ارزشمندت یاری برسونم، شهادت میدم که تو گفتی و قول تو حق و وعده تو راستین است «انت خیرالرازقین»«انک انت الوهاب»«وابتغوا من فضل الله، ان الله کان بکم علیما»«انتم الفقرا الی الله والله هو الغنی الحمید»«اجیب دعوه الداع اذا دعان»«لئن شکرتم لازیدنکم»«ان علینا للهدی» خدایا همه این آیات کلام و وعده توست و من به وعده تو ایمان دارم💚 »

    In GOD we TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1502 روز

      سلام‌و درود و محبت به شما دوست عزیز آقای حمید

      خدا قوت میگم بهتون ان شاالله که کارها براتون از این هم آسان تر و آسان تر شود

      سپاس گزارم‌‌ برای کامنت قشنگ تون واقعا حالم رو خوب کرد

      حقیقتا وقتی خوندم انگار حرف های من بود ..

      از اولین باری که کلمه ی هدایت رو از زبان استاد شنیدم و یک جوری عجیب و غریب بود برام و به مرور زمان که تونستم درکش کنم .

      در ثانیه به ثانیه زندگیم هدایت خداوند رو حس کردم اوایل یکم سخت بود فهمیدنش اما با تمرکز بیشتر راحت تر و آسان تر شد

      به حدی برای من این مسئله بزرگ هست که روزها و ماه ها این هدایت همه ی وجود من رو درگیر خودش کرده و واقعا حیران موندم از فکر کردن زیاد بهش ..

      این زندگی خیلللی خیلللی زیباتر شده برای من چرا که برای هر لحظه م هدایت میخام ازش و بدون درنگ من رو به بهترین ها هدایت کرده …

      کامنت شما بر قلبم نشست و حال دلم رو عالی کرد ..

      زیبا ترین ها رو براتون میخام از این خدای هدایتگر

      سپاس گزارم

      در پناه حق❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        سلام و درود به شما خانم حسینی

        از درگاه رب العالمین برای شما درخواست شادکامی و موفقیت و ثروت و سلامتی میکنم.

        قدردان کامنتتون هستم، و خدا رو شکر که کامنت من تونست مثبت واقع بشه.

        همواره در پرتو هدایت الهی باشید که خداوند خودش فرمود ان علینا للهدی همانا هدایت بر عهده ماست.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2241 روز

      به نام خداوند مهربان و توانا

      درود بر تو دوست عزیزم آقا حمید

      چقدر از دیدگاه شما و صحبت های توحیدی که داشتی لذت بردم

      و حس اطمینان گرفتم و به یاد آوردم که در مورد من هم خداوند همیشه حمایت گرم بوده و هوامو داشته حتی زمان هایی که نا سپاس شدم و فراموشش کردم…

      واقعاً از خداوند مهربانم سپاسگزارم به خاطر وجود استاد عزیزم به خاطر وجود این سایت الهی و توحیدی

      و البته به خاطر شما و دل نوشته های بسیار دلنشین تون

      حمید جان یک درخواست دارم

      لطفاً آیه های توحیدی ای که در انتهای این کامنت نوشتی

      و اگر آیه های دیگه ای هم هست

      هر کدوم رو جدا جدا با ذکر شماره آیه و نام سوره و معنی برای من بنویس

      می خواهم کپی کنم هم بگذارم در نت های موبایلم که بخوانمش

      هم برم پرینت بگیرم

      و بیارم بچسبونم روی آیینه اتاقم

      می دونی امروز داشتم پروفایل سعیده خانم شهریاری رو مطالعه می کردم

      که می‌گفت در کنار نتایج بسیار خوبی که در تمام زمینه ها گرفته

      لذت بخش ترین نتیجه‌اش توحید هستش….

      خیلی من رو به فکر فرو برد؟؟

      واقعا همینه

      من فکر می کردم چون در خانواده مذهبی بزرگ شدم

      خدا رو دوست دارم و مثلاً با نام و یاد خدا دلم آروم میشه و…

      ولی وقتی عمیق فکر می کنم می بینم نه….

      به خاطر مذهب نیست اصلاً

      وقتی دیدگاه دوستام عزیزم رو توی سایت می خوانم هم به همین رک میرسم

      که….

      ما با نام و یاد خدا دل هامون آرام میگیره چون ما وصلیم به خداوند (اصلاً جدا نیستیم) و وقتی که باهاش صحبت می کنیم به وسیله همون شکر گذاری یا خواندن قرآن به آرامش میرسیم

      این رو من با یقین میگم

      الان دارم این حرفو میزنم (یک شنبه 11 تیرماه 1402) در حالی که هنوز وارد رابطه عاطفی بلند مدت نشدم یعنی هنوز ازدواج نکردم

      (یکی از پاشنه های آشیلم که خیلی ذهنم در موردش نجوا می کنه اینه که اگه من ازدواج کنم دیگه خوشبخت میشم و همه چی تموم)

      این رو می نویسم اینجا…

      تا بعد ها که به لطف خدا ازدواج کردم هم باز بیام و این دیدگاه رو بخوانم و به قول شما شهادت بدهم که واقعاً شیرین ترین رابطه توحید و عشق بازی با خداوند هستش

      آقا حمید سپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمندت و دیدگاه های ارزشمندت

      و دوستت دارم

      به دستان قدرتمند خداوند می سپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    سولماز علی خانی گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    بنام خدا

    سولماز هستم 32 ساله ساکن کرمان

    من به صورت اتفاقی تو یک سفر یک روزه وویس استاد رو که داخل ماشین پخش می‌شد شنیدم و بعد به سایت مراجعه کردم. الان کمتراز دوماهه که عضو سایت شدم و از اول با فایل های مصاحبه با استاد شروع کردم و بعدش فایلهای باورهای ثروت ساز رو گوش کردم و هنوز دارم گوش میدم. کتاب چگونه فکر خدارا بخوانید را خریداری و مطالعه کردم و درحال حاضر دارم قرآن رو مطالعه میکنم. من چیزی که از شما آموختم کار روی باورها بود. قبلا آموزش‌های قانون جذب از اساتید دیگر را تهیه کرده بودم ولی هیچوقت به این درک عمیق از اهمیت باورها نرسیده بودم. من فقط سعی می‌کردم که احساسم خوب باشه و دقیقا تو زندگیم از همه لحاظ رشد و پیشرفت داشتم بجز پول. من با فایلهای شما اهمیت باورها رو درک کردم و فهمیدم که چرا از شغل مورد علاقم که انقدر باعشق انجامش میدادم و تحسین همه رو بر می انگیخت، نتونستم پول در بیارم. من به صحبت شما عمل کردم و نشستم باورهای مالی اشتباهم رو نوشتم و به نتایج خیلی خوبی رسیدم همه باورها رو تاجایی که میتونستم استخراج کردم و دارم باورهای جدید رو با تکرار هرروزه جایگزین باورهای اشتباهه قبلی میکنم. من دوران کودکی بسیاااااار سختی داشتم پدرم که خیلی پولدار بود،وقتی چندساله بودم ورشکست شد، اموالمون مصادره شد، بدهی داشتیم،پدرم بیکار شد و مادرم اشک می‌ریخت.

    من با آموزش‌های شما فهمیدم که من اصلا به فراوانی باور ندارم، من شدیدا برای پول درآوردن به کار فیزیکی اعتقاد دارم، همیشه جمله مادرم یادمه که می‌گفت از کجا پول بیاریم؟؟ بابات بیکاره. از کودکی همیشه حسرت بدل بودم همیشه آرزوی دوچرخه، اسکیت، آتاری و اردو رفتن به دلم مونده بود ولی الکی به همکلاسیام میگفتم اسکیت و دوچرخه خوب نیست من دوس ندارم، اگه دوست داشتم منم میخریدم و اینطوری خودمو دلداری میدادم. وقتی پدرم ورشکست شد همه میگفتن که مادرم جدا میشه و مارو ترک میکنه ولی مادرم اینکارو نکرد و همیشه تو ذهنم موند که یه خانواده واقعی و خوشبخت، بی پول و فقیرن و آدمای پولدار خیانت کار و ظالمن، بخاطر پول به هم رحم نمیکنن، عیاشن.

    من تک دختر و فرزند آخر خانواده هستم و همیشه برادرام ازم حمایت کردن و من اینطوری برنامه ریزی شدم که هرچی بی پولتر باشم بیشتر محبت و توجه برادرام رو به خودم جلب میکنم.

    25 روزه که دارم روی باورهای مالیم کار میکنم و نشانه های زیادی دیدم و دوچرخه خریدم. اما بزرگترین دستاوردم تا این لحظه احساس ایمان و آرامش قلبی ای هست که کارم. دیگه کم شدن حساب بانکیم حالمو بد نمیکنه، دیگه نگران نیستم که بی پول شدم. خیلی احساس آرامش و اطمینان دارم و تو اولین فرصت فایل های روانشناسی ثروت رو خریداری میکنم.

    استاد عزیزم از شما سپاسگزارم بابت تماااااااااااااام آگاهی های بی نظیری که به من دادید. الهی زندگیتون پر از خیر و برکت و عشق و شادی و خوشبختی باشه.

    درپایان این رو هم بگم که من از روز اول فقط سه تا باور اشتباه رو شناسایی کردم و هرچی روی این سه تا باور کار کردم، به مرور باورهای اشتباه دیگه رو هم در خودم پیدا کردم و اینجا بود که دریافتم تکامل در هر چیزی وجود داره، حتی تو شناسایی باورهای اشتباه.

    دوستدار شما سولماز❤️🌻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  4. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    سلام و درود و عشق

    بر همه ی شما خوبان

    بر استاد نازنینم که حتی شنیدن صدایش میتونه حال من رو خوب کنه چون که سراسر فرکانس عشق و سپاس گزاریه

    باز هم میگم همه کامنت های شما خوبان برای من گنجینه ای گرانقدر است که نهایت استفاده رو میرم

    آمدم بنویسم برای خودم برای این ذهن فراموشکارم برای اینکه به خودم یاد آور شوم

    مدتی هست درگیر یه کار اداری هستم که به سر انجام نمیرسه و امروز با جواب نه احساس بد به بالاترین حد خودش رسید هی با خودم با این ذهن کلنجار رفتم اما داشت من رو هی نا امیدتر می‌کرد خیلی خسته شدم یکی از فایل های استاد رو گذاشتم که میگه فقط روی خدا۹ حساب کن و چشمانم رو بستم گفتم خدایا خودت هدایتم کن چیکار کنم که دهان این ذهن نجوا گر بسته بشه

    بعد از مدتی با خودم گفتم بزار سپاس گزاری کنم دفپترمو برداشتم و شروع کردم به نوشتن که حقیقتا نعمت ها کم نیستند در همین بین یهو پسر دلبندم اومد سمتم و دستش باز کرد و بغلم کرد خدایاااا این اگه نعمت نیست چیه

    حال من کم کم شروع به خوب شدن کرد

    نگاهم افتاد به قرآن جلد سبزم که خیلی دوسش دارم همین طوری باز کردم نشانه وسطای جز۳۰ بود شروع کردم به خوندن

    سوره بلد

    شمس

    لیل

    ضحی

    اعلی

    شرح

    همینجور میخوندم و حیران میشدم

    و تورا برای آسان ترین راه آماده میکنیم

    اما انسان هنگامی که پروردگارش اورا بیازماید و او را مورد اکرام قرار دهد می‌گوید چون من شایسته بود مرا گرامی داشت ولی چون او را بیازمایید و در این آزمایش رزق را بر او تنگ گیرد گوید پروردگارم مرا خوار و زبون کرد

    و خیر و شرش را بر او الهام کرد بی تردید کسی که نفس را رشد داد بر موانع و مشکلات دنیا و اخرت پیروز شد

    و سوگند به ابتدای روز و سوگند به شب آنگاه که آرام گیرد که پروردگارت تورا رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده است

    و منی که فراموشکار بودم خدایا دیگه چه جوری قرار بود به یاد من بیاری نعمت هایی که بهم دادی رو

    سر سجاده عقده ی دل وا کردم ازش خواستم که در هر لحظه من رو هدایت کنه من میخام که همیشه تو قلبم باشه ..

    من واقعا میخام یاد بگیرم که چطور بهش اعتماد کنم .من هنوز اول راهم تازه راه رفتن رو یاد گرفتم

    یادم به پارسال افتاد روزی که در نصفه روز همه کاری برای من انجام داد و تمام نگرانی های چند ساله من رو فقط در نصف روز دود شد رفت هوا

    روزی که سبک بال ترین آدم روی کره ی زمین من بودم مطمئنم ..

    روزی که منو بغل کرده بود ..

    الان که فکر میکنم اگر تا آخر عمرم هر لحظه شکر اون روز رو به جا بیارم باز هم برابری نمیکنه با اون حال و احساسم

    پس چرا من همه ی اینهارو یادم رفته بود !!!!!

    خدایا چی کار داری میکنی بامن

    حیرانم

    به خدا که حیرانم

    تسلیمم در مقابل تو

    الان آرامش داره قلبم وقتی این همه باهام حرف زده سبکم …

    ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته به یوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم ازتو خشنود است بازگرد .پس در میان بندگانم در آی و در بهشتم وارد شو (فجر)

    و باز هم خوندن کامنت های شما خوبان تاصفحه ۵۳

    به خدا که نمیدونم چی بگم از جملات سحر انگیز شما دوستان….فقط میتونم سپاسگزار خداوند و دستان بی نهایت مهربانش باشم

    جان و دلِ تون سلامت ❤️

    براتون لحظه هایی پر از حضور خداوند آرزو میکنم 💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  5. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    سلام و هزاران درود و عشق و محبت

    به تک تک دوستان عزیزم

    بی نهایت خوشحالم

    بی نهایت سپاس گزارم

    از خوندن کامنت های شما دوستان نازنین

    از خداوند میخام که در هر کجا که هستید سالم و سلامت باشید و بهترین نصیب قلب بزرگتون💐💐💐💐💐💐💐

    چند روزی هست که من با دقت و تمرکز و با عشششششق دارم کامنت های این پست رو میخونم و خدا شاهده الان درک میکنم که وقتی دوستان میگفتن خانواده ی صمیمی عباس منش یعنی چه

    واقعا فضای گرم و صمیمی درست مثل یک خانواده

    من از صفحه ی ۸۰ شروع کردم و الان به ۵۸ رسیدم

    و یک سری از دوستان با کامنت هاشون درهایی از آگاهی رو برای من باز کردند که هر لحظه شکر گزارم مثل کامنت های آقای علی جوان

    بی نظییییییییر بود و بازهم سپاس گزارم همین طور بقیه دوستا خانم لیلا شبخیر آلما میر و هادی زارع میلاد صمیمی آرمان مشایخ و خیلی های دیگه که حضور ذهن ندارم

    اما باز هم صمیمانه میخام تشکر کنم برای کامنت های نورانی تون

    در همین چند روز من احساس میکنم قانون رو درست درک کردم و نشانه هایی میبینم که وقتی بهشون فکر میکنم در کمتر از ثانیه میتونم بگم همشون نتیجه ی اعتماد من به خداوند هست

    شاید خیللللی کوچیک باشن اما واقعا در ذهن و قلب من آن قدرررررر بزرگ شدن که فقط میتونم بگم خدایا شکرت خدایا عاشقتم

    نمیدونم کامنت کدام یک از دوستان بود اما محتواش این بود:

    رسالت ما از آمدن به این دنیای مادی این است که یادبگیریم در این دنیا چطور به خداوند اعتماد کنیم 🌹

    هربار که به این جمله فکر میکنم مثل یک پروانه سبک و رها میشوم

    استاد عباسمنش نازنین خانم شایسته خوش صدا

    خانم فرهادی عزیز آقای ابراهیم بزرگوار و تک تک شما دوستانِ جاااااان برای داشتن شماها از خداوند سپاس گزارم بی نهایت

    جان و دلِ تون سلامت ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  6. -
    امید صنایع گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    سلام بر استاد عشق

    من به تازگی با این الگو و فرایند آشنا شدم و قدم برداشتم ، اما طی همین مدت کوتاه اتفاق های برای من افتاده که در باور هیچکس نمی‌گنجد ، در های برای من باز شده که با هیچ فرمولی قابل محاسبه نیست ، با وجود اینکه تنها 2 ماه هست که ایمان آوردم و تسلیم شده‌ام اما نتایج شگفت انگیزی گرفتم ، سعی میکنم که هر روز و هر لحظه تو برنامه باشم ، چون تازه داره موتورم روشن میشه و گرم میشه ، تازه داره زندگی حال میده ، احساس میکنم خدا ایستاده و میگه تو آرزو کن تا من برآورده کنم ، به امید روزی که اهداف ام محقق بشه و با دوستان به اشتراک بگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  7. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2173 روز

    به نام الله

    خدایا شکرت

    سسلام

    وقتی در خانواده ی فقیری هستی ، باور میکنی که نیست ، یا هست برای ما نیست و با همین باورهای مخرب و ترمزها بزرگ می شی

    در طول زندگیت به آدم هایی برخورد میکنی که اونها تونستن ولی اونقدر مقاومت ذهنی داری و خودت هم نمیدونی که اینها عامل عدم موفقیت هست ، تا موفقیت آدم های بزرگ را دیدی دلایلی را برای خودت ، برای ذهنت برای اطرافیانت میاری تا قانع کنی حالا برای شانس بوده ، برای خانواده اش بوده !!!!؟؟؟ ولی هیچ کدوم از این ها نیست …دلیلی اصلی این هست که ایشون عزت نفسش بالاست و منی که می خواهم مثله ایشون باشم باید روی خودم کار کنم و ایشون رو برای خودم الگوی خوبی قرار بدم که ایشون که تونسته پس من هم می تونم و /// میشود /////

    باید تکرار کرد

    باید دوره ها و فایل ها را تکرار کرد

    باید به جز استاد ، به جز سایت عباس منش دات کام ، جای دیگه ای نرفت تا جا بیفته چون برای من که اینطوره چون درک موضوع ، درک و فهم همه ی آدم ها با هم فرق میکنه

    در قدم چهارم ، استاد خیلی مثال آوردن و خیلی هم برای ما جا انداختن این موضوع رو ولی بازم جای کار داره و باید تکرارش کرد

    من خودم نتایجم خوب بود خدا را شکر ولی می خواهم بازم بهتر بازم بالاتر بازم افزونتر

    خدایا شکرت

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    محنا دهمرده گفته:
    مدت عضویت: 1111 روز

    سلام بنام خدای هدایتگره مهربان سلام استاد مهربان امیدوارم که همیشه شاد وسلامت باشین استاد فکر کنم اگه بخوام این متنو بنویسم اندازه 10صفه بشه امیدوارم متینی که مینویسم برای خانواده صمیمیم مفید باشه راستش من قبل از این که بااین سایت آشنا بشم بقول استاد خیلی از دنیا چکو لقت خوردم بقدری که دیگه به حد افسردگی شدید گرفتم شبها تا صبح انسفری میزدم و با آهنگهای خیلی غمگین تا صبح گریه میکردم و از طرفی مشکلات رو سرم خروار شددر حدی که دیگه همش منتظر یه اتفاق بد بودم زود رنج گوشه گیر لکنت کلام گرفتم واز فشار عصبی زیاد گوش درد و سر درد های خیلی بدی میگرفتم وووو اعتماد به نفس کلن پاین اومده بود بهانه گیر و از زمین و زمان گلایه داشتم پرتوقع شده بودم همه چیز را بخودم میگرفتم و حتا شاید هفتها گریه میکردم که شاید اون طرفی که داره حرف میزنه منظورش به منه احساس گناه میکردم زهنم عثلن خاموش نمیشد یعنی فکر میکردم توی زهنم صدها صدا هستش وبا من حرف میزنن و هر حرفشون مثل یک عصید وجودمو به درد می آورد همش تو گذشته بودم و داعمن سختی های گذشته راکه کشیده بودم یا کسهای که منو اذیت کرده بودن من توی زهنم باهاشون درگیر بودم ودر حدی که می‌نشستم گریه میکرد فریاد میکشیدم که خدا از این همه در و رنج خسته هستم من یه خانم خیلی مزحبی بودم فقط بخاطر این که آرامشو پیدا کنم هر روز کلی راهو طی میکردم که مکتب برم تا شاید اونجا ارامشو پیدا کنم ولی بدتر میشدم تا این که یه چک و لقت خیلی بزرگتری خوردم که به یگواره همه چی زندگیمو از دست دادم گلومو گریه گرفته که دارم مینویسم خیلی وقته که دیگه از گذشته نه حرف میزنم نه فکر میکنم به لطف آموزش های شما استاد عزیز،، تا این که دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتم بعد از اون اتفاق وضعیت روحیم خیلی بدتر شده بود دائم دومبال این مشاور واین دکتر بودم که شاید حالم بهتر بشم اما فایده ای نداشت دائم داخل اتاق خواب تاریک بودم که با کسی روبه رو نشم بعداز چند وقت همنجوری اتفاقی داخل تلگرام بودم که یه کانالی چشمم افتاد که اگه حالت خوب نیست یا احساس افسردگی میکنی بیا تو این کانال ومنم رفتم دیدم کلی فایلهای صوتی هستش یکی پس از دیگری من دانلود میکردم یعنی دائم گوشم حنزفری زده بود استاد باورتون نمیشه من بعد از اون روز احساس میکنم مثل یک درختی بودم که از من فقط شاید یه چیزی از ریشش مونده بود یعنی تمام شاخه و برگش تمامش خشک شده بود و وقتی من اون فایلهای صوتی را گوش میکردم انگار تازه داشتم جوانه میزدم و دوباره زنده میشدم یعنی من کاره هر ثانیم شده بود فقط گوش دادن به فایل های صوتی شما من هنوز هیچ بسته ای نخریدم ولی با همین فایل های صوتی شماو عمل کردن به این فایل ها استاد من زندگیم کلن متحول شدش از کدومش بگم استاد چه خدای مهربانی دارم که بنده چون شما را سطه راه من قرار داد من حدود یک سال ونیم هستش که با این قانون آشناشدم استادشما گفتین ورودی زهن و خروجی زهن را کنترل کن خدا سر شاهد درست مثل سیمانی که گفتین به ادم چسبیده من دقیقا هم جوری به من این باورهای منفی و وباورهای قلط دینی به من چسبیده بودن تا اونارو اسلاح کردم و شما گفتین توبنده خوبی باش و بندگیتو کن خدا هم برات خدای میکنه ومن وقتی به خودم نگاه کردم من خودم.. خودمو قبول نداشتم چه برسه خدا استا تمام تلاشمو کردم که خودمو اسلاح کنم از حسادت غیبت تحمت وحتا کینه دلم خوش بود نماز میخوندم ولی هیچ تمرکزی تو نماز نداشتم استاد من حدود 9 سال از یکی از بستگانم که بخاطر دلایلی تو قلبم کینه داشتم یعنی امکان نداشت که من در هفته چند بار به اون فکر نمیکردم وباهاش توفکرو خیال خودم سر جنگ نداشتم خلاصه تو این یک سالو نیم من تمام تلاشمو کردم اول از همه ورودی و خروجی زهنمو کنترل کنم بعد خودمو اصلاح کنم و بنده خوبی باشم استاد غیبت حسادت کینه تنفر همه اینارو گذاشتم کنارو و حتا خیلی رونمازم دارم کار میکنم که تمرکزم داشته باشم بیش از اندازه این کارها برام سخت بود ولی تونستم استاد حتا خودم نمیدونم چطور این اتفاق افتاد که دیگه اون کینه و نفرت اون طرفی که 9 سال تو قلبم بود از تو قلبم پاک شد تو این یک سالو نیم اول از سلامتیم بگم دیگه من اون آدم سابق نیستم ذهنم آرومه که من این نعمتو به دنیا عوضش نمیکنم قلبم آرومه چون دیگه نه از کسی نفرت دارم نه حسادت واز همه زیباتر که احساس میکنم خدا تو قلبم جا گرفته ارتباطتم با خدا بیش از اندازه خوب و عاشقانه شده مثل یه دوست صمیمی شده گوش درد ندارم دیگه احساس افسردگی یاسردرد ندارم از کسی توقع ندارم هیچ چیزو به خودم نمیگیرم خودمو دیگه سرزنش نمیکنم خودمو خیلی دوست دارم چون فکر میکنم از مسیر خیلی طولانی رد شدم که خیلی سخت بود ولی تونستم رد بشم ارتباطم با نزدیکانم خیلی بهتر شده احساسم نسبت به زندگیم جز شادی و رضایت چیزه دیگه نیست دیگه احساس گناه نمیکنم دیگه به چیزهای منفی فکر نمی‌کنم تو گذشتم نمیرم البته بجوز امشب که نوشتم و از اتفاق های خوب بگم براتون استاد قبل از این که با شماو این قانون آشنا بشم من کلن از وام های مسکن یا هر وامی با سودهای زیاد یا کم مخالف بودم من خودم خونه80متری داشتم اما آپارتمانی بود و خیلی دوست داشتم یه خونه ویلای داشته باشم تا این که من و همسرم خونه را فروختیم تو یه منطقه خوب یه زمین خریدیم همسر خیلی اسرار داشت که وام مسکن بگیریم ولی من مخالف بودم گفتم خدا خودش میرسونه انگار یه اطمینان خیلی قوی به من وحی می‌کرد و می‌گفت جور میشه و حتا انگار خدا میخواست منو امتحان کنه یه پیشنهادهای خیلی عالی که از طرف دوست هام برای وام مسکن به من پیشنهاد میشد که من همه را بدون این که همسرم خبر دار بشه رد میکردم و فقط گفتم خدایا تو خودت گفتی سود گناهه من فقط در همین حد میدونستم و فقط گفتم اگه خودش گفته پس خودش از یه راه بهتر برام جور میکنه ومن استاد با همون چیزی که داشتم شروع کردم ماشین طلاءهمه را فروختم تا یه حدی خونه را رسوندیم تا این جامن از قانون چیزی نمیدونستم و بعد با فایل های صوتی شما آشنا شدم که کلی رو خودم داشتم کار می‌کردم کنترل ورودیه و خروجی‌ها و این که بنده خوبی باشم وکلی باوهامو تقویت کردم و فکر کنم درست یادم نیست بعد از 2ماه که من داشتم رو خودم کار می‌کردم به ما یه پیشنهاد فوق العاده شدبرای مابقی ساخته خونه که حتا لازم نبود اون پولو ما برگردانیم استاد منو خونهامو اونجوری که دوست داشتم بزرگ دلباز یعنی اون چیزی که همیشه آرزوشو داشتم درست کردم و وقتی با شما و قانون آشنا شده بودم گفتم من اینو همون طوری عمل کرده بودم که استاد داره میگه ولی من نمیدونستم بعد دیگه یه اطمینان خیلی قوی گرفتم گفتم این راه درسته و وقتی اون پول تا زمانی که من خودمو اسلاح نکرده بودم هنوز نیامده بود تو حسابم و من تو این یک سال و نیم اون ماشینی که برای ساخت خونهام فروختم و طلاء که فروختمو دقیقا به همون اندازه دوباره خریدم اونم به یه طریقی پولش جور شد که من حتا خودم هم موندم چه جوری آخه و هر بار که بیشتر رو خودم کار میکنم بیشتر نتیجه میگیرم کلی اتفاقهای کوچیک و بزرگ که من فقط یه کم‌شو نوشتم و تو این یک سال ونیم خدا را شکر هیچ اتفاق بدی برام رخ نداده بر خلاف زندگی قبلم و این که همسرم درآمدش خیلی بیشتر از قبل شده ومن چند وقته که دارم باورهای رو زهنم ایجاد میکنم که خودم یه کسب در آمد داشته باشم با این که همسرم هیچ کمبودی برام نمیزاره اما من این تزاد وقتی در من ایجاد شد که داعمن تو خونه هستم و هر روزم تکراری و کلافه آور شده و این بیکاری باعث رنجش من شده تا این که با یکی آشنا شدم که از قبل هیچ آشنای با ایشون نداشتم بهم یه پشنهاد کاری داد و دقیقا این همون کاری هستش که من خیلی بهش علاقه داشتم و چون تا بحال من هیچ شغلی نداشتم وهیچ وقت کار نکردم از این که نتونم تو ای کار موفق بشم ترسیدم وهم میزان تحصیلاتم پاین بود گفتم شاید نشه یاد حرف شما افتادم که تو یکی از فایهای صوتی گفته بودید تحصیلات هیچ ربطی به بیشرفته و روشته شما نداره و چه کسهای بودن با تحصیلات پاین به پیشرفت‌های بزرگ رسیدن و من همیشه با حرفاتو کلی انگیز گرفتم حالا این دوست عزیز توی یه شرکت خیلی معتبر کار میکنه اما من بازم ترسیدم و کلی نجوا تو ذهنم اومد و امروز از خدا خواستم که منو هدایت کنه تا راهنمای بشم تا با اطمینان بیشتری برم سمت این کار تا این که با این فایل استاد رسیدم خدا را هزار بار شکر میکنم که این چنین هدایتگره مهربانی هست فقط کافیه از خودش بخوای و من چون میزان تحصیلاتم پاین هستش گفتم شاید نتونم تو این کار موفق بشم اما استاد خیلی خوب توضیح داد که اگه خودت.. خودتو باور داشته باشیی خدا هم کمکت میکنه و این که از افراد موفق الگو بگیر تا باورهات تقویت بشه ومن با این فایل خیلی انگیزه گرفتم و با یه اطمینان کامل میرم تو دل ترس هام و ایمان دارم خدا کمکم میکنه من از تاریخ1401/5/1تارخ زدم که بگم به این کاری که میگم ادامه میدم حتا اگه میزان تحصیلاتم پاین باشه ولی میدونم استعدادم زیاده حتا اگه موفق نشم ولی تلاشمو میکنم حتا اگه تا بحال کار برای در آمد نداشتم ولی دوست دارم تجربه کنم و این که استاد ان‌شاءالله که همیشه شاد وسلامت باشین زندگیتو هر روز بهتر از روزقبل باشه و این خانواده صمیمی که ایجاد کردین و این زنجری که اینجوری همه مارا به هم وصل کردین همیشه همینجوری این زنجیر قوی‌تر و قوی‌تر بشه و هر روز به این خانواده بیشتر اضافه بشه تا که همه با فکر بازبا قلبی پر از عشق و بدونه شرک زندگی سالم و شیرنی را تجربه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 1396 روز

      سلام برمحنای عزیزم ،بااینکه غلط املایی زیاد بود 😉😄اما خدا را شکر پیشرفت وموفقیت ،شادی وارامش هم در داستان زندگیتان زیاد بود وچقدر خوب وعالیست که ان را باماهم به اشتراک گذاشتید تا برای ماهم ایده ای عالی باشدوچقدر برای من اینهمه تحول زیبای زندگی شما دلنشین بود ،ارزوی بهترینها را برای شما دارم دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محنا دهمرده گفته:
        مدت عضویت: 1111 روز

        سلام دوست عزیز ممنونم بابت صداقتتون که گفتین غلط املای زیادی داشتم 😄 اما به زودی با اتفاقات خوب میام بهتون میگم که با همین سواد نم کشیدم😂 چه کارها که نکردم اما فعلا چیزی برای گفتن ندارم ولی خودمو دست کم نمیگیرم به امید الله که موفق شدم دوباره میام از اتفاقات خوب براتون مینویسم شما هم ان‌شاءالله که همیشه شاد سلامت و موفق باشید🥰

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شیرین عبدی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2230 روز

      محنا جان

      من چندین سال میخواستم یک شرکت ثبت کنم و کار خودم رو داشته باشم، ولی کمالگراییم یا نجواهای ذهنی یا هرچیزی که اسمشو بذاری نمیذاشت، با خودم میگفتم باید حتما که مکان های اجاره کنم، وسیله و مبلمان شیک برای شرکت بگیرم، من که پول ندارم، چطور این کارها رو بکنم، اگر مشتری به اندازه خرجی که کردم نیومد چی، برآید حتما برم مجوز بگیرم، بدون مجوز که نمیشه کار کرد، مجوز گرفتن سخته و پیچیده س و تا مکان ت مشخص نباشه که مجوز بهت نمیدن و …

      ولی وقتی با سایت و قانون آشنا شدم بعد از مدتی شجاعت پیدا کردم کم کم به مشتری‌های میومد برام ، من کارم طراحی گرافیک و تبلیغاته… بعد از مدتی شجاعت اینو پیدا کردم که به ترک کردن شغل قبلیم که فاجعه بود فکر کنم، تصمیم گرفتم، و همون وقت بود که این پندمی شروع شد و همه کسب و کارها و دانشگاه و مدرسه ها انلاین داشت میشد, من همون وقت از کار قبلم انصراف دادم و گفتم دیگه بر نمیگردم… براحتی مجوز رو خدا بهم کمک کرد و گرفتم و دستهایی برام آورد که براحتی بدون اینکه یک مکان بخوام داشته باشم مجوز رو دریافت کردم، و توی سوییت کوچکی که داشتیم و امکانات داشت رایگان کار میکردم، مشتری هام همه آنلاین شدن و اون سوییت فقط برای آرامش و انجام کار خودم بود، و اصلا اصلا اصلا حتی یکبار هم لازم نشد از مجوز استفاده کنم ، و همونجا بود که فهمیدم مجوز ربطی به موفقیت و درآمد و پیشرفت من نداره، الکی داشتم برای خودم ترمز و مقاومت میتراشیدم..‌‌

      دوست عزیز، میزان تحصیلات و تخصص و سابقه هیچ ربطی به میزان موفقیت شما نداره، من فهمیدم که فقط خودم هستم که مانع موفق شدن خودمم، و همیشه از خدا میخوام که کمکم کنه از سر راه خودم برم کنار، از این تجربه خودم همیشه برای خودم مثال می‌زنم تا یادم باشه که ابزارگرا نباشم، نگم تا فلان شرایط رو ندارم کار نمیکنم، بلکه سعی میکنم قدم بردارم با امکانات و شرایط الان م و سطحم کم کم بالا میره، از خدا میخوام که منو توی این راه همیشه هدایت و حمایت کنه…

      امیدوارم شما هم براحتی به درآمد دلخواه برسید، نگذارید هیچ چیزی مانع رسیدن به خواسته هاتون بشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        محنا دهمرده گفته:
        مدت عضویت: 1111 روز

        سلام شیرین عزیز ممنونم بخاطر انرژی که بهم دادی دوست عزیزم من فکر کنم یک ماه بیشتر باشه که اومدم تو این کارفعلن دارم به صورت آنلاین آموزش میبینم و میدونم اگه موفق بشم عالی میشه وهر وقت که موفق شدم دوست دارم بیام بنویسم چون نه تنها تحصیلاتم پاین هستش شرایتم خیلی خاصه و خیلی چیزهارو یاد گرفتم وخیلی خوش حالم و فقط بعضی وقتها یه ترسی تو دلم میاد اما تمام تلاشمو میکنم تا حالم خوب بمونه همش خودمو با یک ماهه قبلم مقایسه میکنم که چقدر آگاهی من بیشتر شده با آموزش‌های که دارم میبینم من ازتون ممنونم که از خودتون برام مثال زدید چون منم چند روزه همش فکر میکنم نکنه من موفق نشم با این که خدارا شکر تو هر آموزشی که دیدم من اولین داوطلب بودم که جواب بدم با این سوادکم ولی بقول استاد با ترسهام روبرو شدم ومن به شدت از حرف زدن توی جمع میترسم و معذب میشم ولی گفتم باید بتونم با این ترسم روبرو بشم باورتون نمیشه حالا دیگه به راحتی صوال میپرسم داوطلب میشم برای جواب دادن وتو هر جمعی که وارد میشم احساس معذب بودن ندارم وبه راحتی با هرکسی ارطبات برقرار میکنم این کار باعث شده که خیلی اعتماد به نفس بالا بره بالای به لطف خدا تا علانش منو کمک کرده امید دارم که منو تو این کار موفق میکنه دوست عزیز شیرین جان ان‌شاءالله که شما هم همیشه تو هر مرحله زندگیت خداوند راهنمای شما باشه و توهر کار و حرفه ای که هستین موفق باشین عزیزم🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          شیرین عبدی زاده گفته:
          مدت عضویت: 2230 روز

          ممنونم عزیزم از دعای خیر ت

          محنا جان در مورد معذب بودن و راحت نبودن با صحبت کردن توی جمع، من هم همینطور بودم، و الکی دل خودمو تسلی میدادم که اره، من حوصله حرف زدن ندارم ، نه ابنکه نتونم حرف بزنم که…

          بعد که متوجه شدم دارم خودمو گول میزنم، چند تا کار انجام دادم، خیلی ساده ولی خیلی موثر، که تا به همین لحظه که دارم برات مینویسم نمیدونستم چقدر تغییر کردم، به قول استاد، اونقدر طبیعی و راحتتتتتتتتتتت تغییر می‌کنی که یادت میره چی بودی و چی شدی، منم دقیقا همینطور.

          اولین کاری که کردم این بود که توی کار جدیدم که با دوستم کار میکنیم، من مسیولیت تماس با مشتری ها رو قبول کردم، یعنی شماره تلفن کاری شرکتمون رو من گذاشتم روی گوشی خودم، داوطلبانه

          اینجوری چه از طریق تماس تلفنی چه پیام دادن، من همیشه در حال ارتباط گرفتن و صحبت کردن با مشتری هست که همه شون هم غریبه هستند.

          دوم

          اومدم شروع کردم و وقتی میخواستم توی واتساپ به کسی پیام بدم بجاش پیام صوتی میفرستادم، بعدش هم چند بار صدای خودم رو گوش میکردم، با خودم میگفتم دفعه بعدی این طوری یا اونطوری حرف بزنم و …

          کم کم تبدیل به آدمی شدم ارزان که بدون ترس و معذب بودن توی ۹۰ درصد مواقع با غریبه ها حرف میزنم، و همیشه خودم رو تشویق میکنم و میگم آفرین شیرین چقدر خوب گفتی، آفرین.

          .

          امیدوارم موفق باشی

          بیصبرانه و مشتاقانه منتظر خبر خوش موفقیت هات هستم.، امیدوار روز جمعه خوبی داشته باشی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1296 روز

      محنای عزیزه من

      خانوم خوش قلب و مهربونه من سلام

      کامنت تو دقیقا هدایت خداوند بود برای من

      خدا عاشق منه که دوستای فوق‌العاده ای مثل تو رو بمن داده.

      سپاسگزارم ازت دوست من که این کامنت رو گذاشتی

      امیدی شدی برای من برای ادامه دادن قویتر این مسیر الهی و لذتبخش.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        محنا دهمرده گفته:
        مدت عضویت: 1111 روز

        سلام فرشته جانه عزیزم خیلی

        خوشحالم که که کامنتی که گذاشتم مفید و باعث هدایت بوده

        من سپاس گذاره خداوند مهربانم

        که به من توفیق نوشتن این کامنت رو عطا کرده

        و ان‌شاء‌الله تو هر مسیر زندگیت که هستی

        موفق شاد و سلامت باشی گلم ️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1159 روز

    سلام به استادعزیزم .

    من خانمی هستم که حدوددوساله که باشماآشناشدم که سال اول ازطریق تلگرام وسال بعدکه ازپارسال بودباگوش کردن بعضی ازدوره های شمابوده و۴ماهه که توسایت شماهستم وازفایلهافیلمهای دانلودی استفاده میکنم ..دوماه قبل باایمیل پسرم بودم بعدبا ایمیل خودم واردشدم که الان دوماه شده بازتقریباسعی میکنم هرروزفعالیت داشته باشم .

    راسش یکی دستم دردمی گیره وقتی چیزی مینویسم یکی وقت ندارم طولانی ومفصل بنویسم .جدیدا،گردنم هم دردگرفته .بااین حال که برنامه ریزی میکنم وهروقت که موقعیت گیرمیارم ،مشغول دیدن وگوش کردن ونوشتن توسایت میشم .البته که به خاطرعلاقه وتمایل خودم حتمن دنبال وقت می گردم چون برام خیلی مهمه .چون همه ی زندگیم وهمه ی آرامشی که بدست اوردم ازاین طریق بوده .گوش کردن صحبتهای استادجزالویتهاوبرنامه های روزانه ی زندگیمه .واقعااگه وقت بیشتری داشتم بیشترفعالیت میکردم .بااین حال که شاغل نیستم اماوقت کم میارم .بالاخره داشتن دو فرزندکه هردوتوسن حساسی هستن که خیلی نیازبه خلوت بامن دارن .یه کم وقتمومیگیره که خداروشکرتوخلوت بابچه هام هم بادخترم هم باپسرم فقط راجع به موضوعات انگیزشی صحبت میکنیم .پسرم چون بزرگتره و۱۸ سالشه خب خیلی بهترازدخترحرفاوتجربه های منومیفهمه واستادراهم خیلی قبول داره واین یکی ازاتفاقات خوب ،آشنایی بااستاده .

    رابطه ی بین منووهمسرم تاحدودی خوب بودالبته همسرمن مردبسیاربسیارخوبی هست هم برای خودم هم برای بچه هام .ازاین بابت مشکلی نداشتم .خودمن ازدرون به خاطربعضی ازخواسته هام سرجنگ باهمسرم داشتم وایشون راهمیشه موردآزارقرارمیدادم .تنهاعیب همسرمن وابستگی زیادش به خودمه ویه کم تنبلی بابت کسب درآمدش بودکه خداروشکربابت کارخیلی تغییرکردن البته همون شخصیتن ینی تنبلی وبی خیالی خودشوداره ولی روی باورهاش خیلی کارکردن وکلی تغییرات خوب توزندگیمون بوجوداومده .بابت وابستگیش هم انشالله تغییربهتری میکنن .البته یه کوچولوفرق کردن ویه چیزایی رارعایت میکنن ولی هنوزخیلی جای کاردارن .راجع به ایشون درهمین گفتم که تاثیرگوش کردن فایلهای استادرابگم .که به قول استادهراندازه که خودت تلاش میکنی به همون اندازه جواب میگیری .وهمسرمن خیلی کم گوش میده .بیشترتغییرات من باعث تغییرات ایشون شده .

    خودم نگم براتون که خیلی احساس رضایت ازهمه چیزدارم .همه چی عالی شده روابطم باهمسرم ،بااطرافیانم.به لحاظ سلامتی .ازلحاظ مالی وهرچی که شمافکرشوبکنید.

    حالاداستان خودمومیگم :

    ۴۳سالمه .بسیاربسیاررویاپرداز.خواسته هاوتوقعام ازدنیاوزندگی زیاده.خوش قول وخوش حساب .سالهاس مطالعه میکنم وچیکیده برداری ازکتابهایی که میخونم .عاشق این تایمی بودم که مشغول کتاب خوندن ونوشتن میشدم .

    .بسیاراکتیووبااراده باپشتکاری بسیارقوی .فکرشوکنید۴۰سالگی ژیمیناستیک یادگرفتم .درکل اهل ورزش .شنا.همیشه خودمومثل افرادزیر۳۰سال می بینم ینی اکثرحس وحالم اینطورنشون میده .زرنگ .ولی یه کم مغرور.خودموخیلی قبول دارم .نظم توکارم خیلی دارم .توزندگیم همه چیم سرجاشه .چیزی کم همسرم یادختروپسرم نمیزارم .حواسم به همه چیزهست .به خودمم که خیلی توجه دارم .شایدبگیدچه اعتمادبه نفسی امااینوبگم باوجوداینکه همه ی این خصلتهاراداشتم اماطریقه ی استفاده ازشون خیلی وقتهااشتباه بودوالبته شهامت بیانشوپیش کسی به غیرازهمسرم نداشتم بگم .ولی تودوره ی عزت نفس استاد‌،راه وروش درسش رایادگرفتم .

    مثلایادگرفتم چقدازتوانایی هام استفاده کنم .

    اینکه تمرکزم همیشه رویه موضوع باشه تابتونم بهترانجامش بدم .

    هروقت نیازداشتم درخواست کمک ازکسی کنم .

    هرتقاضایی که دارم یاهرچیزی که ازهمسرم میخام حتی کارایی که همیشه فکرمیکردم همسرم بایدبدونه ولی گاهی فراموش میکرد،روبایددرخاست کنم دقیقاچیزی راکه ازش میخام رابگم .بگم میشه فلان کاروبرای من انجام بدی .نگم که خودش بایدبدونه .دیگه این جمله رانمیگم .چقدمشاجره هامون به خاطراین بودکه میگفتیم خودش بایدبدونه .

    تمام توجه وتمرکزبه خودم باشه .باکسی خودمومقایسه نکنم .

    سعی کنیم ازچیزهاوکسانی که منفی هستن ومنفی صحبت میکنن ،اعراض ودوری کنیم .

    هرجاپیش میادخودم ازخودم تعریف کنم .نیازی ندونم که کسی ازمن تعریف کنه .

    نه باتعریف کسی، خوشحال ونه باانتقادکسی ،ناراحت بشم.

    دست ازکنترل همسرم وهمه ی اطرافیانم بردارم .فقط دنبال تغییروتحول دردرون خودم باشم .

    همیشه تحت هرشرایطی مثبتهای طرف مقابلم راببینم اگرتولحظه ای بودم که نمیتونستم اینکاروکنم،توجهم رابه مثبتهای دیگه بندازم .چون بایدقانون نگه داشتن حس خوب رارعایت کنم تااتفاقات خوب رابراخودم پیش بیارم .اگه توحس وحال بدبمونم حتمن لحظه های بددیگه ای برام پیش میاد.

    هیچ وقت نخواه که جای کسیوتغییربدی.توفقط میتونی خودتوتغییربدی وباتغییرات تو،همه چیزیاهمه کس تغییرمیکنه .استادمیگه هرکی سرجای خودشه .هرکس هرفرکانسی که به جهان میده ،پاسخ می گیره .

    حس دلسوزی برای کسی نداشته باشید.عدالت خداوندهیچ جازیرسوال نمیره اگه توازقانون اطلاع داشته باشی .

    دنبال مقصرنگردوتمام گذشته ی خودت راهرآنچه بوده فراموش کن وازهمین لحظه متفاوت عمل کن تانتایج متفاوت بگیری .

    باکسی که مخالف دیدگاه توعه ،بحث نکن وازمجادله باهاش ،بپرهیز.

    نخواه که به کسی توضیح بدی برای کارات .این ینی اعتمادبه نفس نداری .

    برترسهات غلبه کن .

    هیچ وقت به قضاوت دیگران اهمیت نده .مردم کسی نیستن .این تویی که بعضی هارا،بت کردی برای خودت .

    خودتم هیچ وقت کسیوقضاوت نکن .کسی روکنترل نکن .

    باوربه چشم نظرنداشته باش .خوداین ینی شرک .واقعن برام جالب بودینی قدرت رابه کسی غیرخدادادن.زمانیکه من خداراقبول دارم پس بایدباورداشته باشم وقتی خودموبهش میسپارم همه جامراقب منه وهیچ احددیگه ای نمیتونه منوچشم بزنه .

    اعتمادبه خداوایمان به خداودنبال هدایت خداباشیدوفقط روی باورهای خودتون کارکنیدتانتیجه بگیرید.

    اشتباهات گذشته ی خودراببخشیدودست ازسرزنش کردن بردارید.کلن هروقت اشتباهی مرتکب میشید،سریع خودتون راببخشیدوتواون اشتباه نمونیدکه احساس بدتون ،ادامه داربشه .

    تجربه کنیدوزودازش بگذرید.به خودتون حق اشتباه بدید.هیچ کس کامل نیس وهیچ احدی تابه حال به کمال نرسیده ونخواهدرسید.

    کسانی که اعتمادبه نفس ندارن ،کمال گراهستن .واگرنه بایدبدونیدکه ماانسانیم وبااین آزمونوخطاها،رشدمیکنیم ینی بااین تضادهابایدمواجه بشیم تابعدابهترعمل کنیم .

    خب ایناآموزشهای استادتودوره ی عزت نفس بود.البته من چیکیده ای ازاونهاراگفتم .واینم بگم روی تک تکشون کارکردم وخداروشکرخیلی احساسم هم به خودم وهم دیگران بهترشده ودرک متقابلم ازاطرافیان زیادشده وتوقعاتم خیلی کمترشده .

    تودوره عشق ومودت هم نکات زیباوطلایی کشف کردم .وسعی درانجامشون دارم .

    اینکه همه ی اوضاع وشرایط زندگیتوبپذیری ودنبال مقصرنباشی .

    هرچی هست وبوده ،پاسخ به فرکانسهای خودت بوده.

    اگه احساس رضایت اززندگیت نداری ،لزومی نداره کاری انجام بدی. بهتره که فقط وفقط روی خودت کارکنی وبقیشوبسپاری به جهان .استادمیگن ۹۹درصدهمسرشماهم باتغییرات شماتغییرخواهندکردودریک مدارقرارمی گیریدویک درصد،امکان جداشدنه که اونم تونیازی نیس کاری بکنی .جهان خودش بی صدااونوازتوجدامیکنه .

    ولی نکته ای که هست اینه که شماازاین به بعدبایدتوجه وتمرکزتون روخوبیهاومثبتهای همسرتون باشه .حتی وقتهایی که عصبانی هستیدخودتون راکنترل کنیداگه نتونسیتدحداقل تمرکزتون رابه چیزهای مثبت اطرافتون ببرید.تااحساس بدازشمادوربشه .تااتفاق بدتری بوجودنیاد.

    درموردمجردهاهم دعوت به رابطه ی زیادباجنس مخالف دارن ولی به شرط اینکه بارعایت حدومرزباشه وهیچ دلبستگی ووابستگی درش ایجادنشه .نگران انتخاب همسرنباشیدتواین موردهم اگه باورداشته باشی ،فراوانی هس اینکه دختروپسرخوب ،کمه .یه باورکاملاغلطیه .

    حتمن کسی که باشماهم مدارباشه به یه طریقی میادسمت وسوی شما .بعدازبررسی ها،میتکنیدبرای ازدواج انتخابش کنید.

    توروابط شهامت نه گفتن راداشته باشیدواگه کسی هم به خواسته ی شمانه گفت ،شمابپذیرید.بدون اینکه ناراحت بشید.

    فقط دنبال تغییرخودتون باشیدوبس .

    قدرت ازآن خداست وهیچ بنی بشری باهرسمت وجایگاهی اگه توباورنداشته باشی ،نمیتونه روزی تورابگیره .حتی روزی شماخانم خانه دار،دست همسرتون نیس .شماازخدادرخاست می کنیدوخداوندازطریق دستای خودش به شماروزی میرسونن .پس ایمان به باورفراوانی داشته باشید.وازسرزنش کردن همسراتون دست بردارید.

    گذشته رافراموش کنیدوازهمین لحظه متفاوت عمل کنیدتامتفاوت نتیجه بگیرید.

    هروقت همسرتون یاهرکس دیگه ای کاری براتون انجام داد،حتمن ازش تشکرکنید.فکرنکنیدطرف وظیفش بوده .

    اعتراف کنم من هنوزبه طورکامل این دوره راگوش نکردم .چون استادتاکیدبه گوش کردن زیادهرفایل رادارن .هنوزاویل دوره هستم ودرهمین حدچیزی یادگرفتم .

    خودمن باهمین مقدارگوش کردن ،کلی تغییرکروم .اینوازآرامش خودم وهمسرم وبچه هام میفهمم .

    گفتم که یه کم مغروربودم امادیگه نیستم وتمام نکات استادراسعی میکنم انجام بدم .دست ازکنترل همسرم برداشتم وکاملارهاش کردم .

    همه ی خواسته هاموبراخدابازگوکردم واحساساتم رابرای همسرم وبعدهردورو،رهاکردم .

    باداشته هام حال میکنم ولذت میبرم .بااینکه سطح توقعم پایین اومده امابیشتربه خواسته هام میرسم .

    تمام تمرکزم راگذاشتم به نکات همسرم حتی موقعه عصبانیت سریع ،ذهنموکنترل میکنم .

    آرامش روتوخونم حس میکنم .

    وقتی میخام همسرم کاری برام انجام بده وتوقعی ازش دارم .اینودرخاست میکنم وایشون هم بیشترمواقع انجام میدن .

    دیگه نگاهم این نیس که کی وچقدربرا،من پول ومال بیاره ووظیفه ی ایشون بدونم .شایدهمه ی اینهاازطرق ایشون باشه .من همچین نگاهی بهش ندارم که اگه نشه ازدسش ناراحت بشم .اگه دست خداباشه حتمن به وقتش اتفاقات خوب میفته .درواقع من رهابودن خودمودارم تمرین میکنم که لزومی نداره فکرمودرگیراین مسائل کنم .اگه احساسات من خوب باشه وروندتغییرات من به خوبی انجام بگیره .نیازی نیس به این چیزهافکرکنم .خودش میادثروتومیگم .

    توروابطم بادیگران هم سعی میکنم همه چیو،رعایت کنم .ازدیگران هم به همون نسبت توقع میکنم وترس ازقضاوت دیگران راکه خیلی جاهابهم صدمه واردمیکرد،روکنارگذاشتم وراحت هرجاکه لازم باشه احساسمومیگم .هم خودم بیشتراحترام میزارم هم دیگران احترام زیادبهم میکنن ولی همش بارعایت چارچوبهای خودمه که ازاستادیادگرفتم. واین ینی گرفتن نتایج خوب ازروابط .ازهیچ کس هم ناراحت ورنجیده خاطرنیستم انشالله که دیگران هم این احساسوداشته باشن.

    خب توسایت ،دیدن فیلمهای دانلودی مثل سفربه امریکاوسریالهای بهشت .وگوش کردن مصاحبه هاوگفتگوهای استاددرموردموضوعات مختلف .خیلی کمک گرفتم وخیلی تاثیرگذاربودن .برای اینکه دیدگاه بنویسم خوب گوش میدم .باتمرکزعالی .

    اینکه دیدگاه مینویسم ونظروتجربه ی خودم رامیدم .خودش خیلی بهم کمک میکنه که ذهنم بازبشه .

    دیدن سریال وسفربه امریکاهم خیلی بهم انگیزه میده وبرام لذت بخشه وباچیزهای مختلف آشنامیشم وخیلی چیزایادمی گیرم .الگوبرداری خوبم بیشترازدیدن این فیلمهاس .حالاازهرنظرهم سلامتی هم روابط هم ثروت هم خیلی موضوعات .

    بخام بگم که خیلی زیادن ولی خلاصه بیان میکنم:

    عتشق سپاسگزاریهای استادومریم جون هستم که حتی به خاطرمسائل پیش پاافتاده هم سپاسگزاری میکنن.پس درس بزرگیه سپاسگزاری برای همه چیزهمه کس .

    بزرگترین فرکانس ،سپاسگزاری برای خداست.

    سفرکردنشون باهدایت خدا.لذت بردن ازهرچیزساده .

    مهاجرت وریختن ترسهاشون چون باورویقین به وجودخدا،دارن .

    کنترل ورودیهای ذهن به صورت آگاهانه .خیلی عالیه .

    قانون فراوانی وباورکردنش .

    مقاومتهاوتعصبات راکنارگذاشتن .

    پذیرش هرمشکلی وکناراومدن بااون مشکل برای رشدوحال خوب خودمون .درواقع ینی ارزش دادن به خودمون.

    قدرت کلام :اینکه خواسته هایی راکه میخای همیشه بگو،ازکلماتی که (نفی )توش داره ،بپرهیزمثلن نگوفلان چیزونمیخام .بگوهرآنچه راکه میخای .

    قانون طلایی :احساس خوب=اتفاقات خوب واحساس بد=اتفاقات بد.

    به هرچی توجه کنی ازهمون جنس برای خودت خلق میکنی .توخالق همه ی زندگیت هستی .

    خداوندتورادرهرمسیری که میخای هدایت میکنه حالامیخادخوب باشه میخادبدباشه ‌.انتخاب باتوعه!.

    پرهیزودوری ازرسانه ها،ازاخباربدومنفی .بیماری .جدایی .فقروتنگدستی .

    باور قدرت فقط ازعانه خداس وبس نه هیچ بنی بشری حتی سران وبزرگان مملکت .

    روزی رافقط ازخدابخواهیدتاهدایت بشید.

    قاون تکامل :اینکه باعجله نخواهی به خواسته هایاهدفت برسی.صبورباش باهدایت خداپیش برو.قدم به قدم تونشونه هاشومیبینی .

    باتغییرتو،دنیای اطرافت تغییرمیکنه واین توهستی بیشترمواقع بافرکانسهای خودت ،کسانی راجذب خودت میکنی پس حواست باشه کیارا،جذب میکنی .

    تودست وپانزن برای رفتن کسی ،بسپاربه جهان ولی روخودت کارکن تاهم مدارهای خودت راپیداکنی .

    باقرآن خیلی آشناشدم ووقتی استادازاین طریق قانون هاشومیگه وافعن لذت میبرم وبه یقینم آضافه میشه .

    استدلالهاشوباقرآن دوست دارم .

    ازبحث کردن وانتقادکرون کسی ،بپرهیزید.

    یکتاپرستی وتوحیدراقبول دارم ،فارق ازهردین ومذهبی .همه ی ماانسانهایکی هستیم باهردین ومذهبی .وبرتری مافقط باتقوی مشخص میشه .

    باکسی بحث نکنید.ازتوجیه وتوضیح برای دیگران بپرهیزید.

    قدرت تجسم .وباوربه رسیدنش .

    اینکه ثروتمندهاکمتربه گناه آلوده هستن .

    الگوبرداری ازافرادثروتمند.

    اینکه ثروتمندباشی بیشتربه جهان خدمت میکنی .ثروت باعث ایجادگسترش جهان میشه وافرادزیادی به کارمشغول میشن .دزدی کمترمیشه .

    حسادت :هرجااومدسراغت براش بیشتربخاه وازخدابخاه که به توهم بده .رو داشته هات تمرکزکن وسپاسگزاری زیادبکن.

    احساس لیاقت راتوخودت بوجودبیار.تاخودت رالایق چیزی ندونی وباورنکنی ،سراغت نمیاد.

    مباحث حجاب هم برام جالب بودوتجربه های خوبی کسب کردم .

    هیچ وقت کسیونصیحت نکنیدوفکرنکنیدازاین طریق میتونیدبه کسی کمک کنید.شمامسیرخودتوبرواگه کسی بخواد،خودش باهات هم مدارمیشه .

    بله این قوانین های خوب وعالی راازاستادیادگرفتم .

    ازوقتی بااستادآشناشدم دیگه کتاب نمیخونم وهمه ی تمرکزم روموضوعات ایشونه .وبه نظرم خیلی بیشترجواب گرفتم .من استادوخیلی قبول دارم .وهمیشه توزندگیم دنبال گمشده ای می گشتم که بتونه کمکم کنه .کسی باشه که به دلم بشینه وبتونم همه جوره قبولش داشته باشم وخداوندازطریقی ایشون روبه من رسوند.

    من وهمسرم وپسرم وحتی دخترم خیلی احساساتمون بهترازقبل شده واین شروع یه تغییره .حالاحالاکارداریم ومن به نوبه ی خودم این راه روادامه میدم .

    منم منتظرنتایج واتفاقات بزرگ توزندگیم هستم .

    اوایل عباس منش خطاب میکردمشون. اماحالاواقعنی به اسم استادبزرگ .میتی کومان.😊وبهشون احترام میزارم 🙏.دیوانه وار،دوسشون دارم. .ازخدابهترینهارابراشون خواستارم .

    دمشون گرم که انقدفوق العاده هستن وبه ماانرژی میدن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 1396 روز

      سلام برناهید عزیز

      ممنون از نوشتن تمام هدایت ها و اموزه هایی که به صورت چکیده ومفید برای ما به ثبت رساندید

      چقدر درباب هرموضوعی ساده وروان والبته کوتاه ومختصر اموخته های خود را به ما انتقال دادید

      من عاشق اینگونه متنهای واضح وساده والبته اینکه مشخصا بنویسند چه باوری ساختند وچه نتیجه ی مشخصی گرفتند

      عالی بود ،خداسلامتی ،شادی ،ثروت وارامش به وفور در زندگیتان فراهم کند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    جواد مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1262 روز

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده، بانام ویاد خداوند من از وقتی که شروع کرد م به‌ تغییر در باورم وبصورت جدی تمرینات رو انجام‌ دادم اول از نظر اقتصادی رشد کردم و لی دوتا مشکل داشتم چند سال بود که هم مشکلی سوزش معده داشتم و هم سینوزیت ولی امروز به لطف خداوند هردو اینها بر طرف شده ومن از نظر سلامتی هم به‌حالت طبیعی بدنم نزدیک شدم ودر روابط خانوادگی هم خدا روشکر خیلی پیشرفت کردم ،همسرم نصبت به من خیلی مهربون تر شده ومشتریهام با اعتماد بیشتر بهم کار میدن و هر روز چندین وچند بار معجزاتی از خداوند به عناوین مختلف مشاهده می کنم خداوند روسپاسگزارم به خاطر این همه نعمت، امید وارم که در این راه همه رفقای عزیز م ثابت قدم باشند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      میلاد گفته:
      مدت عضویت: 3827 روز

      سلام به اقای مقدم عزیز ممنون بابتکامنتباارزشی که گزاشتین امشب هدایت شدم به خوندن کامنتهای این صفحه و رسیدم به کامنت شما که گفتید سینوزیتتون رو درمان کردید . میخواسم بدونم ایا باورخاصی ایجادکرددید و خودبه خوددرمان شد یاااینکه مسیری رو رفتید…. ممنون میشم پاسخ بدید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        جواد مقدم گفته:
        مدت عضویت: 1262 روز

        میلاد عزیز سلام ببخشید من پیام شما رو تازه دیدم جونم برات بگه من به قول استاد وقتی من ‌.شما وسایر دوستانم توجه میکنیم به زیبایی های زندگی هدایت می‌شیم به سمت زیبایی وسلامتی بیشتر. واستاد اینو تاکید میکنه[ که هدایت مشیم ]اصلا نیازی نیست که ما خودمون رو به در ودیوار بزنیم تا به خواسته‌هامون برسیم فقط کافیه مسیر رو درست طی کنیم.( تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد.)الان من دارم قدم اول رو گوش میدم واستاد تو جلسه سوم میگن که به انداز های که باورهاتون تغییر میکنه شما پیشرفت میکنی اگر نمیشه شما باورهاتون رو ( حالا در مورد سلامتی)تغییر ندادین دوست عزیز از خداوند براتون صحت وسلامتی آرزومندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: