گفت آسان گیر کارها... - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

569 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2165 روز

    به نام خالق هدایتگر لامکان و لازمان

    من بعد دیدن آخرین فایل ها که بنام هدایت الهی بود و دو قسمتش رودیدم. یهو اومدم اینجا… یعنی خواستم یک چرخ دیگه ایی قبل خواب بزنم. واقعا سایت عالی و رفرش شده. عالی بودعالی تر شده.

    سایت هم در جریان هدایت و تکامل قرار داره و این عالیهو این بخاطر وجود تک تک عزیزانی هست که روی سایت کار میکنن از اقا ابراهیم مدیر فنی گرفته تا مریم جان عزیز که نظم بخشیدم و سرو سامان دادن و برقراری ارتباط با تعضا رو با نوشته هاش و فیلم هاش حفظ میکنه و از استاد عزیز که ناخدای این کشتی هست با برون ریزی ها و هر بار با یک داستان و یک فایل جدید ما رو شگفت زده میکنه.

    واقعا از همگی ممنونم. به ویژه اینجا از مریم عزیز تشکر میکنم واقعا عالی شده عالی مرتب و باخال شده و شاید دسترسی به یک سری فایل ها راحت تر. راستش از زمانی که من گزینه نشانه ی من رو میزنم و رندمی برام فایل میاد خودم یک دسته بندی در هاردم ایجاد کردم. اما این دسته بندی شما رو واقعا دوست دارم و الخق عالی شده چون شما مشرف تر هستی به کل فایل ها… شاید منم دسته بندی هام رو کمی تغییر بدم. البته جالبه بعضی دسته بندی های منم شبیه هست….

    این فایل که خودم گذاشتم جریان هدایت و آگاهی هایی که از فایل هدایت الهی گرفتم پیش ببره و رسیدم به این.

    و اینکه آسان بشویم برای آسانی ها تا هدایت شویم تا در جریان هدایت الهی قرار بگیریم. چون….

    چون طبعیت جهان اینگونه است.

    واقعا شعر عالی بود. قبلت شنیده بودم اما الان بعد دیدن اون فایل ها و آگاهی ها برام هک شد که آسان بگیرم……..چون طبع جهان اینگونه بنا شده است. چون برای قرار گرفتن در مسیر هدایت باید رها و آزاد و آسان باشی تا جریان هدایت الهی ما رو هدایت کنه. یک جور روغن کاری…..

    پس پیش بسوی آسان شدن……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1847 روز

    به نام الله مهربان که سخاوتمندانه هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه

    وسپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی های توحیدی رو دراختیارمون قرارمیدن.

    آسان گرفتن یعنی اصل رو از فرعیات زندگیم تشخیص بدم و از جزئیات روی برگردونم و تمرکزمو بزارم روی اصل و به صورت پیوسته و مداوم و بدون عجله درجهت هماهنگ کردن خودم با خواسته هام با قوانین جهان هستی ،قدم بردارم، همچنان که احساسم عالیه

    آسان گرفتن یعنی پشت گوش ننداختن و وارد ترس ها شدن و به الهامات عمل کردن که اگر به این روند ادامه بدم همواره احساسم عالیه

    آسان گرفتن یعنی بیگ پیکچر رو دیدن یعنی بزرگ شدن ظرف ذهنیم به وسیله ی کار کردن روی خودم یعنی بالابردن ظرفیت وجودیم

    آسان گرفتن» یعنی برداشتن تمرکزم از مشکل و گذاشتن تمرکزم بر راه حلّ و نتیجه همواره احساس خوب است

    چقدر من این ، {ونتیجه همواره احساس خوب است }رو دوست دارم ،این یعنی اگر جایی ،فکر کردم که آسان گرفتم اما احساسم خوب نبود ،بفهمم که آسان نگرفتم فقط اداشو درآوردم .

    سپاسگزارم از شما استاد خیلی این مطالب رو دوست دارم و کیف میکنم باهاشون….

    «آسان گرفتن» یعنی منعطف بودن‌؛ یعنی خودت را به اضطرار نینداختن برای رسیدن‌ به نتیجه‌ی از پیش تعیین شده‌ات آنهم به شیو‌ه‌ منطقِ پیچیده‌ی ذهنت, این کاری بود که من قبل از آشنایی با آگاهی های شما انجام میدادم ،تسلیم نبودم منعطف نبودم و خودمو به اضطرار می‌انداختم برای رسیدن به نتیجه ای که به وسیله ی ذهنم بهش رسیده بودم ، خدایا چقدر کارمو سخت میکردم به وسیله ی این شیوه و چقدر ،چرخ زندگیم سخت می‌چرخید بخاطراینکه میخواستم با هر ضربوزوری به نتیجه ای برسم که ذهنم برام از پیش تعیینش کرده بود،خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم بابت این آگاهی ها که باعث شد به غیب به هدایت اعتماد کنم تا رها تر و منطعف تر باشم تا چرخ زندگیم راحت تر بچرخه، چطور توصیف کنم براتون که حتی به طور فیزیکی شونه هام زیر فشار این سخت گیری ها بود ،

    خدایا سپاسگزارم هزاران بار سپاسگزارم که هدایتم کردی به سمت این آگاهی ها.

    آسان گرفتن» یعنی منعطف بودن؛ یعنی دستان خداوند را درباره «چگونگی» باز گذاشتن. یعنی بینا شدن درباره‌ی همه‌ی گزینه‌های ممکن و تشخیص نشانه‌های هدایتگرِ طولِ مسیر؛

    چقدر این جمله ها برام با معنان، وچقدر تجربه دارم از صحت و درستیشون خدایا سپاسگزارم.

    آسان گرفتن یعنی حساب کردن روی مهمترین رابطه ی زندگیت که نزدیک ترین رابطه س، یعنی ایمان به غیب و هدایت هاش، خدایا من به هر خیری از جانب تو فقیرم ،منو هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که غضب ورزیدی ونه گمراهان.

    واین جمله که خیالمو همیشه راحت می‌کنه «آسان گرفتن» یعنی‌، نگاه گذرا داشتن درباره‌ی کلیّتی به نام زندگی با تمام وجوه دلخواه و نادلخواهش. یعنی هیچ چیز را دائمی نپنداشتن؛

    چقدر این جمله این یادآوری برام آرامش بخشه که ماریا به کجا چنین شتابان،دنیا قد چشم بر هم زدنی فرصت برات کنار گذاشته که در بهترین حالتش بازم چشم بر هم زدنی تموم میشه پس به خودت بیا و سخت نگیر چون دره صورت تموم میشه ،پس بهتره سخت نگیری تا خوب تموم شده.

    و در یک کلام آسان گرفتن یعنی ذهن و پیچیدگی و خسته هاش و نجواهای شیطانیش رو آرام کردن و به خداوند وبه العامتی که به قلبت می‌کنه ،گوش دادن و از طریق ایمان به غیب و یقین به کمک های و حمایت هاش ، دست به عمل زدن و توحید عملی داشتن .

    خدایا خودت می‌دونی که حرفایی که زدمو به قد توانم دارم زندگیشون میکنم پس ازت می‌خوام توانمو بیشتر کنی تا بیشتر زندگیشون کنم تا آرامتر باشم تا از طریق این آگاهی ها مدت زمان بیشتری

    دراحساس خوب باشم که تمام ماجرا ماندن دراحساس خوب و تجربه اتفاق خوبه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    فاطمه مختاری گفته:
    مدت عضویت: 520 روز

    ب نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام ب خانم شایسته عزززیز و استادگل و همه ی دوستان

    امروز باز اومدم بنویسم ک ن برای بقیه بلکه برا خودم بمونه ک بفهمم از کجا ب کجا دارم میرسم، از اینکه دارم روی خودم کار میکنم و خالق زندگی خودم هستم، از اینکه ذهنم شرطی بشه ک من قراره هروز از نشانه هام بنویسم پس برام نشانه هروز بیار.

    ما 2روز پیش جشن دعوت شدیم، و از اونجایی ک خداروشششکر این روزا چند تا جشن دعوت شدیمو و در حال کار کردن روی جنبه مالی زندگیمون هستیم و از بقیه جنبها عالی هستیم و این جنبه مالیمونم باید مثل بقیه جنبها عاااالی بشه،

    خلاصه موجودی ب صفر رسیده بود،وقتی دعوت شدیم، ذهنم گفت ،اخ میخا چکار کنی؟ پول ندارید ک ،اشکال نداره نرید بگید رفتیم مسافرت،یا بچت یکم تب داره ،بیا و بگو بچم مریضه یا بگو ……

    حتی میگف برو بعد بگو کادو رو جا گذاشتی غریبه ک نیست طرف، یکی دو روز بعد جشن ک حقوق گرفتی بهش میدی وو……

    ولی من ک دیگه ذهنو شناختم،گفتم ننننع میریم خداوندم میرسونه،خدای من قدرت منده خدای من فرمانروای جهانه،خدایی ک میلیونها تن طلا و اقیانوسها و دشت ها و کوها و ….. رو افریده، خدایی ک غذای کوسه و نهنگ و مورچه و …. همه رو میرسونه ب منم میرسونه، من امید دارم ایمان دارم ب خداوند وهابم، خدایی ک ملک سلیمانی داده ب سلیمان و…. خلاصه توی این 2روز ی ذره اجازه ندادم ذهنم ب کار خودش ادامه بده، ینی میگفتااااا ولی من با این منطق اوردنا ارومش میکردم، میگفتمم خدایا منو خوشششحال راهی جشن کن، میخام زودتر بهم برسونی کادو رو، و خلاصه چی شد؟؟؟؟ ما قرار بود ساعت 8شبب یم جشن.ساعت 4بعد از ظهر ، ی پولی ک قرار بود بیاد ب حسابمون زودتر از موعدش اومد،وااااااااای ک چققققدر دلم میخاست فریاد بزنم از شادی.

    هزااااز بار شکر کردم خدامو صدهزار بار دیگه شکرش میکنم.

    ینی ایمان داششششتم ایمانمو نشون دادم و نتیجه ایمان اینه، ایمان قلبی ن حرفی. با خودم گفتم حتی اگه موقع رفتن هم نرسه پول ،میرم،حتما قبل جمع کردن کادو تو مراسم خدا میرسونه،باهمسرمم توافق کردیم باید ایمانمونو نشون بدیم،خدااااا میرسونه، میریم پولم میرسه،ک خدااااااا قبل رفتن ب جشن رسوندش،

    ای خدااااااااا عااااشقتم. عاشقتم ک هوای بندتو دارررری

    خدایا شکککککرت ک زندگیییم معجزه بارون کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    اشرف مخلوقات گفته:
    مدت عضویت: 2680 روز

    سلام به استاد عزیزم واین صدای الهام بخشش که تلنگری است برای من که میشنوم سلامم به خانم شایسته عزیز ودوست داشتنی که با کارهاش انقلاب عظیمی توی سایت ایجاد کرده که تونسته این حجم از فایلها رو بروزرسانی کنه .

    چقدر هدایتی من اومدم سمت این فایل .فایلی کوتاه اما پر محتوا که حافظ کل قوانین این جهان را در چند بیت شعر بیان کرده .

    هرگز این شعر را به این پر محتوایی قبلا درک نکرده بودم می دانم دلیلش فرکانس بوده چون من در مدار درک این مفاهیم نبودم .

    این فایل چند باور مهم داره که اگر در وجودم بتوانم آنها را هر چه بیشتر باور کنم وکار کنم جودم گستردتر میشود .

    اول از همه اینه که باور کنی که خدا با تو حرف میزنه این اساسی ترین باوری هست که ما باید در وجودمون ایجادش کن همون خدا وربی که تو با چشم اونو نمی بینی ولی حسش می دانی همونی که آفریدگار ورب جهانیان است .

    بعد اینکه بنده ی من هیچ چیزی را از تو پنهان نکردم ونمیخوام از تو پنهان کنم وهیچ چیزی پشت پرده نیست هیچ رازی را از تو نهان نکردم راز خوشبختی شادی هست واین را همیشه به یاد داشته باشم برای رسیدن به همه چیز باید شاد باشم چون شادی مدارش بالاست .وراز رسیدن به شادی واین فرکانس بالا اینه که آسان گیر بر خود کارها را، چرا کارها وجهان را بر خود سخت می گیری اینجا را برای آرامش وسکونت آفریدم نه برای رنج وسختی بنده هام .چرا ما نباید مانند کودکی مون زندگی کنیم کودکانی شاد وفارغ از هر فکر وخیالی، کودکی که با کوچکترین حرکتی چنان میخندد که صدای قهقه وشادی اش تمام جهان اطرافش را شاد می کند.وهر چه را طلب کند از راههای مختلفی به آن میرسد .شادی وآرامش وآسان گرفتن راز رسیدن به تمام خواسته هاست.وقتی در این فرکانس باشم انسان سپاسگزار تری میشم وسپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداست .این زندگی به اون سختی نیست که تو اون رو بر خود سخت می گیری ،نکته ی بعدی اینکه اگر جهان را بر خودت سخت بگیری طبیعت این جهان اینه که بر تو هم سخت میگیره ،جهان داره مثل آینه تمام کارهای خودمون رو به خودمون منعکس می کنه هر فرکانسی پاسخی داره طبیعت

    وجهان با کسی دشمنی نداره هر آنچه را دریافت می کنی پاسخ اعمال وافکار وفرکانسهای خودت هست .

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    احساس بد = اتفاقات بد

    پنجم. وقتی تو این قانون را درک کنی وکانون توجه خودت را بر خواسته های خودت بگذاری وشادی کنی وبی خیال باشی تمام جهان برای تو به رقص وشادی درمیاد تو باید خودت رو هماهنگ کنی ودر این مدار قرار بدی تا این آگاهی ها رو دریافت کنی .برای دریافت الهامات باید همفرکانس باشی با اونها تا دریافت شون کنی . این حرفها برای همه آشنا نیست چون هرکسی این حرفها نمی شنوه وهرکسی صدای خداوند رو درک نمی کنه بخصوص اون کسی که نامحرم هست بخصوص اون کسی که گوش دلش با این صداها غریبه است .من باید روی خودم کار کنم تا وارد مدار بالاتر بشم ودر مدار بالاتر اتفاقات وآگاهی های بالاتر هست واین آگاهی های بالاتر رو وقتی درک کنی وعمل کنی آگاهی بالاتری به تو داده می شود وقتی که این پندهارا گوش کنی ودرک شون کنی واین قانون رو بفهمی وغم این دنیا رو نخوری و میخوای غصه چی رو بخوری

    را از خودت دور کنی وشاد باشی در این جهان گوش تو با الهامات الهی آشنا میشه وبه خداوند نزدیکتر میشی .

    یک آگاهی جدیدی رو که من جدیدا اونو درک کردم اینه که تضادهایی که بهش بر میخوری بزرگ تر میشی واین مسیری هست که تو در جهان قبل از ورود به این دنیا انتخاب کردی وتضادها مسیر لذت بخش وپر از هیجان برای من بوده این من بودم که فراموش کردم .

    والان که خودم رو اینجا می بینم به خاطر فرکانسهای ارسالی من بوده که اینجا حضور پیدا کردم واین فایلها واین آگاهی ها رو دریافت می کنم .

    این اشعار واین حرفها واین فایل برای من یک نشانه است یک تلنگر هست .من بی دلیل نیست که اینها می شنوم هر کسی این حرفها نمی شنوه من امروز همفرکانس بودم که اینها رو شنیدم واین یک پند گرانبهایی هست برای من که اینجا هستم پندی که ارزشش از مروارید گرانبها تر هست اگر میخوای به خوشبختی برسی غم دنیا رو نخور ونگران نباش برای این دنیا وغصه نخور اگر میخوای به جهان کمک کنی پس احساس خودت را خوب نگه دار تا اتفات عالی وارد زندگی تو شود .

    سپاسگزارم از بابت این آگاهی هایی که امروز دریافت کردم .

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    گفت آسان گیر بر خود کارها

    کز روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    درود و سلام به  استاد   عباسمنش  عزیز  جانم..

    استاد جان امشب یهویی با خواندن یک کامنتی از بروبچه های اینجا به این  قسمت    ارزشمند  هدایت شدم..

    دوش با من گفت پنهان کاردانی  تیز هوش 

    وزشما پنهان نه شاید کرد سِر مِی فروش  

    گفت آسان گیر بر خود کارها

       

      کز  روی  طبع جهان    سخت میگیرد بر مردمان  سختکوش

    انگار  برای من نوشته شده بود .. یعنی یک جورایی  کلمه به کلمه مخاطب  این شعر  من  بودم..

    گاهی وقتا  آدمها  اون نعمت ها  و اون  زیبایی ها  و  اون نکات  مثبت زندگی شونو  نمی بینند  و  فقط تضادها و نجواها  رو  می بینند و  می شنوند و  همش  غر میزنند و  خشم  و  کینه و  حسد  و غیبت   و  غیره     می ورزند 

      امشب  از  اون  شبهایی  بود  که  از  مسیر  گل و بلبلم  خارج  شده بودم و زده بودم جاده خاکی …  انگار  نشسته بودم  فقط  به ناخواسته ها و نداشته ها و  احساس  خود کم بینی ها  و  دلتنگی ها و غیره ….. فکر می کردم … همش  توی  کله ام   نجواهای  شیطانی  بود    .. هر  چند  میدونستم اینی  که  داره  توی  کله ام  حرف  میزنه   من  نیستم      همش   میگفتم       این  من     نیستم     ..  خلاصه  با  وراجی هاش        داشت     منو   از   راه   بدر      می کرد         هی   توی   کله    ام       سوال   پیچم       می کرد    …..می گفت   این چند سالی  که  با  استاد  آشنا  شدی  چرا  به  اون هدف  اصلی ات  نرسیدی و هی  داشتم   با ذهنم   کلنجار  می شدم بخاطر  تضادهایی  که در  روابط خانوادگی بعد از فوت شوهر   با  دختر  و  پسرم  بخاطر  ورشکستگی هام  بوجود  اومده  بود  ..  داشتم  به خودم  سخت  می گرفتم      …  البته    اون    نجواه ها    ولم  نمی کرد  و  هی  غر  میزد و صداشو برام بلند می کرد …‌.. بهش گفتم هزاران هزار مسیرهای زندگیم سر و سامان گرفت.. هزاران هزار بار توانایی کنترل ذهن رو یاد گرفتم .‌.. الان هم دارم همین کار رو می کنم… هزاران هزار بار خداوند منو بسمت بهترین ها هدایت کرد و دستمو گرفت..

    هزاران هزار نعمت و خیر و خوشی و برکت و رحمت هاشو نثارم کرد و هزاران هزار نعمت و وفور و فراوانی موهبت هامو به یاد آوردم ……‌

    و  اینجا  بود  که  نشونه ها  رو  دریافت  کردم   و  خداوند  خیلی آروم  توی  گوشم  ی چیزایی رو    درِ گوشم  گفت   و    خداوند  دستمو  به گرمی  گرفت  و  آورد  اینجا  و  بهم  پیغام  سروش  رو  توی  گوشم  خوند..  یک  لحظه  بعد  از  خوندن  کامنت  برو بچه ها   و   شنیدن   صدای  گرم  و  صمیمی  و  دلسوزانه ی    استادم        ..   چشم هامو  بستم  و گفتم  خدایا  کمکم  کن که  نعمت هامو  بشمارم  ..  خدایااا   کمکم  کن   فقط  تو   رو  ببینم  ..

    خدایااا   میدونم  که  این  تضادها  دوست  و  رفیق  و  شفیق ام  هستند  پس  چرا …    این  تضادهای   در   روابط  با  نزدیکترین   عزیزانمو    نمی پذیرم   و  مقاومت  می کنم ..   منی  که  با  تضادهای ورشکستگی های  پولی و مالی و مادی  و  معنوی  و  سلامتی و تندرستی و.غیره   تونستم    خودمو   بکوبم  و   دوباره     بسازم   و  راحت تر   بر  مقاومت  هام     غالب  شدم  ..   ولی  انگار  توی  زمینه ی  روابط    هنوز    مقاومت  دارم  و  میخوام  به شیوه ی  قدیمی       برم  جلووووو    …   ولی      دیگه   وقتشع   که  روی  این   موضوع  هم  شروع  کنم    به  باز  سازی  کردن  خودم   …   خدایا  شکرت  که      محرم    راز    شدم   و  پیغام   سروش   رو  دارم   می شنوم   و  به این  فایل    ارزشمند   و    به  سمت پیغام    سروش   هدایت  شدم    ..  یعنی  بخاطر  همین  تضادهاااااا  رفیق  شفیقم     به  سمت  استاد   عزیزم   هدایت  شدم  ..  بخاطر  همین  تضادهایم     اینقدر  تغییر  و  تحول  بنیادی  و  اساسی  در  زندگیم  بوجود    آمد   ..    البته  با تعلیمات   استاد  عزیزم      و پشتکار و مداومت  و  کار  کردن  روی  افکار   و  باورهام در  همه ی  زمینه های  زندگیم      از   اون   دره های  تاریکی    با  ریسمان    نورانی    استادم     بیرون   اومدم  ….     وووواااای    خدای  من     ممنونم   ..

    چقدر  خوبع  که  باید جهان  رو  آسون بگیرم .. 

    نه  اینکه  بیخیال  بشم  بلکه از  لحظاتم  لذت  ببرم و  شاد  باشم  و  برای  رسیدن  به  هداف  و  خواسته هام  مسیر  رو  لذت بخش  کنم  ..  چطوری؟؟؟ 

    آخه  چه طوری    مسیرمو   لذت  بخش  کنم  که   به  خودم  سخت  نگیرم  و  از  سختی  های   زندگی   غر  نزنم  و  زیاد  بهش  بها  ندم

    که  به یادم  اومد  که   استاد  عزیزم  این ( پیر طریقت)  منظور چراغ هدایت مسیرم    گفته بود   تمرکز  روی  زیبایی ها  و  تمرکز  روی  داشتن  نعمت  ها   به  احساس  خوب  میرسم   و   وقتی   به  احساس  خوب  رسیدم  باید   پله ی   مداومت  و  ماندن  در  زمان  طولانی  تر  احساس   خوبم  رو   حفظ  کنم…..  و

    اینها تکامل می خواست .. صبر و بردباری می خواست… جنم می خواست… وقت و زمان رو طلب می کرد .. آخه یک شبه که نمیشه… اگر می خواستم یک آبگوشت هم درست کنم باید زمان پخت و پز رو بگذرونم تا پخته بشه و لعاب بده و جا بیوفته..

    اتفاق  های  خوب  و  فرصت های  جدید  و  موقعیت  های  خوب  و  عالی  هم یواش     یواش     از  راه  میرسند   فقط  باید  حواسم  به  نشونه  ها  باشه  .. باید چشم چشم کنم و بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است

      خوب  حالا   چطوری  نشونه ها  رو  ببینم  و  بشنوم   ؟؟؟؟     بازم  استادم   گفت  با  تمرین..

        و  گفتم    آخه  چقدر  باید  تمرین کنم؟؟؟؟؟؟ …..   

    و  تازه   شروع   کردم  به    تمرین کردن…    و  استادم   هر  روز  به  یک  شیوه ای   جدیدی    میاد  و   ازم    حساب   پس   میگیره   ..      و     امروز      با   این  شعر   زیبا         و     هوشمندانه   اومد      و    در      گوش   من    پیغام       سروش    رو       خواند  ..

    وانگهی  در   داد جامی کز فروغش بر فلک

    زهره در  رقص آمد و بر بت زنان می گفت نوش

    تا نگردی  آشنا  زین پرده  رمزی  نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    باید  اینقدر   به  زیبایی  ها  توجه  کنم  و  اینقدر  نکات  مثبت  رو   ببینم  و  بشنوم   که  دیگه هیچ  نا زیبایی   رو نبینم   و  دیگه  هیچ  حرف و  صدای  نا زیبایی  رو  نشنوم  ..

    گوش کن  پند  ای  پسر

    و از بهر  دنیا  غم مخور

    گفتم  نباید  اینقدر  به مسایل  حساس باشم  و غصه بخورم  و  باید خیلی  مسایل  و منفی ها  رو نگاه  نکنم و بهشون  توجه  نکنم  ..  وقتی  به  چیزهای  خوب  توجه  کنم  خُب  احساس ام  هم  خوب  میشه   قانون  جهان  همینه  دیگه..  به  هر  چیزی  توجه  کنی  از  همون  جنس  توجه ها  رو  بخودم  جلب میکنم..

    گفتمت چون در حدیثی     گر توانی دار گوش

    در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنود

    زانکه   آنجا  جمله اعضا     چشم باید بود و گوش

    گفتم  خدایا  منو  به  راحتی  ها  هدایت  کن

    خدایااا  آسان  کن  آسانی های  نعمت هایت  رو  بر  من

    خدایاااا  کمکم  کن  که  صدای  بلند  الهام و شهودم  رو بشنوم

    خدایااا کمکم کن که نشانه های  پُر  رنگ   و  بشارت های خوب و شادمانی  رو  ببینم.. و

    چشمامو  بستم  و به  درونم توجه کردم و باخودم شروع  به  صحبت  کردم  و گفتم  .(.البته  ایندفع  کله ام ساکت شده  بود   )و  داشتم  با  قلبم  صحبت می کردم  .. آخه  قلبم خونه ی خداست..

    بر بساط نکته دانان  خود فروشی  شرط  نیست

    یا سخن  دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموشششششش

    و  چشمای  بیرونی ام  رو  بستم  و چشمای  درونی  ام  رو  باز  کردم  و  احساس  کردم  که  باید  نعمت هامو  بشمارم….

       گفتم  خدایاااا  شکرت  که  الان  توی  رختخوابم  خوابیدم  ..

    خدایا  شکرت  توی  این  هوای سرد آخرین  روز  از  بهمن ماه 1401  توی خونه ی گرم  و نرمم  توی  رختخواب  گرم  و نرمم  دارم  این  کامنت  ارزشمندم  رو  می نویسم

    خدایاااا  شکرت  از  اتاق خوابم  بدلیل داشتن پنجره ی  قدی  رو  به  بالکن می تونم  آسمان  پُر  ستاره تو رو ببینم و لذت  ببرم..

    البته الان  دیگه داره صبح میشه و یواش  یواش  سپیده  دم  و بعدش  هم  خورشید  طلایی  رو  ببینم  خدایا  شکرت

    خدایاااا  شکرت که  یک  حقوق بازنشستگی همسر  خدابیارمزم  رو  دارم  که  می تونم  اجاره خونه  و شارژ و هزینه های  آب و برق و گاز  و اینترنت و تلفن و  گرمایشی اولیه ی  زندگی مو  پرداخت  کنم  خدایااا شکرت

    خدایااااا  شکرت بخاطر  نعمت  سلامتی  و  تندرستی میتونم تمام  کارها  و  امورات  زندگی مو  انجام  بدم خدایااا  شکرت  و  با  انگشتانم   کلمه ها  رو  کلیک  کنم  خدایااا  شکرت

    خدایاااا  شکرت  که  نعمت  اینترنت  رو دارم  و می تونم  از  این  سر  دنیا  تا  اون  سر  دنیا  آموزه های  استادم  رو   دریافت  کنم  و  رد جا پای  استادم  رو  پیدا  کنم 

    خدایااا  شکرت  که  هر  روز  در  مدار  آگاهی  بیشتر  و بیشتری  هستم

    خدایااا  شکرت  که  صبح  تا شب    هم  اگر  توی  این  سایت  بچرخم  حوصله  ام  سر  نمیره  و  دوستان  واقعی  من  اینجا  هستند   و به  همه  چیز  نظارت  می کنند  و  جواب  کامنت  ها  تو  میدن  و  در  نبود  استاد  حواسشون  به  همدیگه  هست.. 

    هر  چند  استاد  از  اون  بالا  داره  روی  همه  نظارت  می کنه و حواسش  به  همه  چی  هست  ..  خدایااا  شکرت  که  در  دانشگاه علم و تربیت  خوشناسی و خدا شناسی و جهان شناسی که  پایانی  نداره  حضور  دارم

    خدایاااا  وقتی  داشتم  به  نعمت هام  توجه  می کردم  و  داشتم  می شمردم    دیدم  هزاران  هزار  نعمت هایی  در  زندگیم  دارم  که  قادر  به  شمارش  آنها  نیستم  و  باید    این  نهیب  رو  بخودم  بزنم   که  من  خوشبخترین    آدم    روی  زمین  هستم   که     نعمت  هام    اینقدر  زیاده  که     یادم  رفت   غر  بزنم نق بزنم    و  سخت  بگیرم    و   غصه  بخورم   ….  یهو  چشمانم  هم  به  پیغام  های  سروش  باز  شد

    خدا رو شکرت

    ساقیا می ده که رندی های حافظ  فهم کرد

    اسف  صاحب قرآن جُرم بخش و عیب پوش

    خدایاااا شکرت  که  حرف  های  کله  ام  رو  بخشیدی  و  خطا هامو نادیده گرفتی و عیب هامو  پوشاندی  و هر چقدر توبه شکستم بهم گفتی باز آی

    خدایااا شکرت که بهم یادآوری کردی که دنیا رو جدی نگیرم

    خدایاااا شکرت بهم گفتی که اگر هر کسی حرف نامناسبی گفت و یا کاری کرد بهش توجه نکنم و دلگیر نشم حتی نزدیکترین افراد خانواده ام

    خدایاااا شکرت که من قلبمو بسمت هدایت های الهی تو باز کرده ام

    خدایاااا  شکرت  که سپاسگذاری صبحگاهی  مو  اینجا  توی  سایت  عزیزم  انجام  دادم  و  خدا رو  شکرت  که  هر   روز  من  یک  طلوع  و  یک  روز   شگفت  انگیزی  به  این  جهان  هستی  است  خدایااا شکرت

    خدایاااا شکرت که  در  زمان  درست و مناسب  و  در  مکان  درست  و مناسب  هدایت  شده  ام  تا  بهترین همزمانی  رو  برای  بهترینع  بهترین هدایت ها  و  آموزه ها  رو  از  استاد  عزیزم   در  این  سایت گوهر نشان  داشته باشم  خدایاااا  شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1833 روز

    روز 42 سفرنامه سلام خدای من سلام خدای مهربونم خدایی که همیشه همیشه با هدایت زیباش زیبایی ها رو نشونم داده

    سلام استاد عزیزم و دوستان همسفرم که از نوشته‌هاتون نکات زیبایی رو دریافت می‌کنم به خودم سلام می‌کنم برای روزهایی که برمی‌گردم و دارم همه نوشته‌هامو مرور می‌کنم تا بدونم تو هر زمان کجا بودم و به چی فکر می‌کردم.

    چه زیبا میشه توی این شعر قوانین رو مرور کرد طبیعت جهان اینه که اگر سخت بگیری سخت می‌گیره اگر احساس بد و ناراحت کننده رو به این دنیا ارسال کنی و فرکانسشو داشته باشی نتیجه ناراحتی بیشتر و سختی بیشتره و این قانونیه که همیشه داریم با استاد مرور می‌کنیم .

    می فروش چقدر زیباست که میگه وقتی راز خوشبختی و احساس خوب و به دست آوردن حال بهتر اینه که تو دور باشی از هر چیزی که بهت احساس خوبی نمیده با سخت گرفتن یعنی اینکه همیشه خودمون دنبال راه حل هستیم خودمون می‌خوایم مشکلاتو حل کنیم و ابن یعنی تقلا کردن و دست و پا زدن و کنترل عوامل بیرونی که کنترلی روش نداری،آدمها،دولت،شرایط و…که این برامون حال بد و حرص و اذیت رو به هنراه داره .

    و در این وقته که نتیجه درست نمی‌بریم. ولی وقتی که ما می‌سپاریم به خدا و توکل داریم به خدا یعنی منتظر هدایت اون هستیم وقتی که شهودی زندگی می‌کنیم و با هدایت خدا پیش میریم راه حل‌ها را از خدا می‌خوایم و او هدایتمون میکنه به مسیرهای راحت و آدم‌ها و شرایط که به صورت بدیهی و از ساده ترین راه به خواسته‌هامون می‌رسیم همه کسایی که تو سایت هستند افرادی هستند که زمان درخواست هدایت داشتن. به نقطه ای رسیدن می‌خواستند از دست و پنجه نرم کردن با مشکلات رها بشن .از اینکه دنبال راه حل باشن و بخوان همه ی چیزهایی که کنترلی روش ندارن رو برآب خودمون اوکی کنن ولی به سختی .حالا می‌خوایم بسپاریم به خدا که اون راه حل‌ها رو بهمون بده . همیشه حرص خوردیم اذیت شدیم و سخت گرفتیم به خودمون و زمانی که هدایت شدیم به این سایت متناسب با ظرفیت هر کدوممون آگاهی‌ها به ما داده شد و به درک اون رسیدیم و هر کدوم از ما به اندازه ظرفیتمون درک درستی از قوانین آگاهی‌ها پیدا کردیم که این درک و این تکامل مرحله به مرحله تغییر می‌کنه. و تکامل خودش رو طی می‌کنه.

    مسلما هر موقع که ایمانمون قوی تر میشه و ظرف وجودمون گسترش پیدا میکنه آگاهی‌های جدیدتری به ما داده می‌شه و این زمانیه که ما داریم با حال خوب آرامش ،توکل و راحتی مسیر رشد رو طی می‌کنیم.

    خدایا متشکرم برای آگاهی‌هایی که تو این مرحله از زندگی به من دادی مسلماً هرچی بیشتر و جدی تر قدم بردارم آگاهی‌های بیشتر به من داده می‌شه و خواسته‌های من اجابت می‌شه.

    سپاس به خاطر استاد عزیزم که وسیله‌ای شد که این آگاهی‌ها را دریافت کنم به قول استاد خدا هزاران راه داره برای اینکه بخواد به من هدایت کنه یکی از اون هزاران راه،این سایته و سپاس به خاطر حضورت در زندگیم استاد عزیزم.

    سپاس دوستان ارزشمندم.مریم عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1898 روز

    به نام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به دوستان عزیزم

    روز 42 ام سفرنامه

    خدایاشکرت برای این آگاهی از همون متن روز 42 ام

    تا متن فوق العاده خود فایل

    همش می گفتم عجببببببب فایلی دقیقا همزمان با همون آگاهی هایی که به صورت نامرئی دارن به وجودم می شینند

    و حالم رو خوب می کنند

    هوای اهواز امروز فوق العادست یه هوای جادویی با بوی بارون خورشید میره پشت ابر و میاد بیرون و پرنده ها پرواز از روی احساس بی خیالی و آزادیشون دیدنی و تماشاییه

    خدا گفت اسماء برو ببین تو حیاط آسمونه، بوی خوب هوا رو استشمام کن، به هدایت عمل کردم

    رفتم بیرون و سلام دادم به پرنده های بر فراز آسمون دور دور داشتن پرواز می کردن سلام به دادم خورشید زیبا به همه چیز

    بعد که اومدم و صدای فوق العاده استاد رو در این فایل شنیدم اونقدر حالم و احساسم خوب کرد که باز دوباره پلی کردم و گوش کردم

    واقعا فوق العاده بود استاد این فایل

    و به خودم اومدم دیدم چطور میتونم عملیش کنم، دیدم تا الان داشتم عملیش می کردم

    به لحاظ کسب و کارم، سعی کردم آسون بگیرم، کارهای لازم از سمت خودم رو انجام بدم

    همون ایده هایی که خدا میده رو به بهترین شکل انجام بدم

    بعدمم صبر کنم تا باقیش بگه یا خودش انجام بده

    در حالی که همش ذهن میگه عجله کن باید یه کاری بکنی، همه دارن کار می کنن ماهانه حقوق می گیرن

    قلبم می گه تو همین ایده و کسب و کار خودت رو انجام بده، فقط به من گوش بده

    هر کسب و کاری بالاخره از یک جایی شروع شده

    شاد و خوشحال باش برای اینکه ایده ای هست، هدایتی هست و اینکه تو داری عملیشون می کنی

    دیگه همه چیز رو بسپر به من تو لذت ببر و عشق کن

    خیلی از این جمله خوشم اومد و کلی باش ذوق کردم و لذت بردم

    “«آسان گرفتن» یعنی «بیش از حدِّ تصورات‌، منطق‌ و دو دوتا چهارتاهای ذهنت» روی حمایت‌ها و هدایت‌های خداوند حساب کردن‌، به این نیرو اعتماد داشتن و «این اعتماد را در عمل و نه در حرف نشان دادن» و آن را همواره قابل دسترس دانستن و با این جنس از اطمینان‌، در مسیر زندگی و مسائلش قدم برداشتن”

    خدایاشکرت برای این که در فرکانس و مدار شنیدن این آگاهی خای فرح بخش هستم

    خدایاشکرت برای امروز و هر چی که به این لحظه ختم شد

    عاشقتونم استاد مریم جونم و دوستان عزیزم

    عاشقتم خدای خوبم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    زهرا الف گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    بنام خدای یکتا

    سلام به روی ماه استاد خوبم و مریم شایسته جان با این قلم جادویی

    چقدر از مقاله مریم بانو درس گرفتم و چقدر زیبا این دو کلمه به نظر واضح (آسان گرفتن)مو شکافی کرد

    من بعد از دوره راهنمایی دستیابی به رویاها خیلی رهاتر شدم و خیلی با زهرای قبل فرق دارم اینکه جایی برم اتفاقی باشه سعی میکنم از کنارش بگذرم و به نکات منفی دقت نکنم و ذهنم کنترل کنم

    در مورد خواسته اصلی ام که تاسیس مدرسه ست هم باد گرفتم عجله نکنم و از مسیر لذت ببرم همون معنی آسان گرفتن

    خیلی این معنی که مریم جان نوشتن به دلم چسبید

    آسان گرفتن یعنی اینکه بدونی چه موضوعی ارزشمند و باید بهش بها بدی و چی بی ارزشه و بهش بی اعتنا باشی

    باز هم بخاطر این فایل زیبا از استاد و مریم جون ممنون ام

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 838 روز

    هر دم به من گوید رخش داری چو من زیبا رخی ؟

    هر دم بدو گوید دلم داری چو بنده چاکری ؟

    آمد بهار ای دوستان خیزید سوی بوستان

    اما بهار من ( خدا) توییی من ننگرم در دیگری

    سلام عرض شد به تمام دوستان عزیزم

    سلام به استاد عزیزم الگوی زنده گیم

    سلام به مریم عزیزم

    سلام به همه عاشقان رب

    خدایاااا پیش از همه سپاسگذارت هستم برای همه چی خدایا شکرت

    پروردگارم تو را سپاس گذار هستم که عاشقانه راه نشان میدهی توسط دستان خودت

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    خدایا چقدر دوستتت دارم چقدر درک این قوانین مهم هست باید چقدر بشنوم تا کاملا درک کنم

    من از وقتی تعهد دادم کلام منفی غیبت گله شکایت نمیکنم توجه و ورودی های مه زیاد کنترول میکنم امروز مگم با مادرم بحث کردم بعدا جگرخون شدم زهنم زیاد بزرگ کرد و خانم مامایم هم بود گفتم چی قضاوت کند همیشه با خودم میگویم از حرف مردم نمیترسم ولی میدانم حرف مردم برایم زیاد مهم هست باید کار کنم روی این موضوع خلاصه زهنم زیاد بزرگ و جدی ساخت تو بیبین فرکانس بد فرستادی تو روی خودت کار میکنی چی کدی حالم بد بد میساخت هر چی میگفتم آرام شوم هی نشد آخر آرام شدم با خواندن کامنت ها

    دقایق پیش میخواستم خواب شوم هنوز هم در دلم ناراحت بودم چقدر خود من وقتی همه چیز گل بلبل می‌باشد قا‌نون یادم هست وقتی یک گپ میشود قانون یادم می‌رود مثلا امروز کاری که شد در وقت بحث همین قدر نفامیدم که از خاطر خودم بود از خاطر فرکانس های خودم بود همه چیز خودم ما هستیم مسوول همه چی دقایق پیش با خودم فکر داشتم گفتم از همین خاطر هست ما بالای هیچکس انتقاد نمیتوانم قضاوت نمیتوانیم و مقصر دانسته نمیتوانیم همه چیز خود خود آدم هست مسوول خودش هست مثلا خانمی که شوهرش همرایش درست رفتار نمیکند میشیند از شوهرش گله شکایت میکند دیگران هم که نفهمد شوهرش را مقصر میدانند هزار سخن می‌گویند ولی غافل از این که فرکانس های خود خانم هست از همین خاطر هست نه کسی را قضاوت میتوانیم و نه میتوانیم انتقاد کنیم بخدا چی قانون هست چقدر این خدا عالی عالی هست هر قدر آدم پیش می‌رود فقط حیران میماند الله اکبر چقدر بزرگ هست

    خوب من با خودم گفتم وقتی خوب باشم قانون هست وقتی خوب نباشم همه چیز یادم می‌رود گقتم پاکیزه چی میکنی ؟

    همین طور وقت خواب با خدا حرف میزدم گفتم خدایا کمکم کن تو را بیشتر بشناسم با تو وصل شوم گفتم خدایا قرآن ات میخوانم حس خوب نمیگرم گفتم خدایا من چی کنم گفتم خدایا چطور دست استاد عباس منش گرفتی بلند اش کردی از فرش به عرش رساندی اش از من را هم بکن .

    گفت جواب داد چقدر بزرگ هست تمام سلول هایم آرام شد

    گفت پاکیزه استاد عباس منش با تلاش های خودش رسید ناامید نشد زهن اش کنترول کرد همین رقم که تو هستی او هم هست مگر زهن خود را کنترول کرد کوشش تلاش کرد من را بیشتر شناخت گفت صبر داشته باش پاکیزه ظرف ات بزرگ شد همه چیز میدانی هنوز کجایی

    گفت پارسال یادت هست هیچ چیز نمیدانستی امسال کمی درک میکنی قانون شناختی گفت بیبین پاکیزه مسیرت درست هست تو با این قوانین آشنا شدی زیاد آدم ها خبر ندارند این یعنی دوست داشتن من گفت پاکیزه ادامه بتی قول بتی ادامه بتی باز بیبین چی میشوی

    ارامش تمام وجودم را گرفت گفت بیبین من همرایت صحبت میکنم بیبین چطور آرام شدی

    واقعا اشک در چشم هایم جمع شد گفتم هر کی تو را دارد چی ندارد ؟ گفتم اگر او همیشه هست و ما بتوانیم صدایش بشنویم به بهترین مشاور و آرام کننده ما تبدیل میشود این هست نهایت لطف

    فایل استاد تا فعلا نشنیدم ولی خواستم کمنت روز چهل دوم نوشته کمنتت رد پای من باشه

    ادامه میتم استاد جهان به خودم و دیگران جای زیبا میسازم

    همرای خودم گفتم آنقدر فایل های استاد بشنوم حتی در وقت غذا خوردن تا در عمق وجودم برود تشکررر دوستان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم…

    سلام به استاد عزیزم و سلام به بانو شایسته عزیز

    سلام به همه بچه های ناب خانواده عزیزم….

    دنیا گذران و کار دنیا گذران

    خوش پیر شوی ای یار جوان

    من نغمه سرای دل عاشق پسرم

    گل میگذرد موسم گل میگذرد

    ما شیشته و کاروان ز پل میگذرد

    امسال گذرد سال دیگر باز آید

    تا سال دیگر عمر جوان میگذرد……

    همیشه خدا با ما صحبت میکنه و هر لحظه داره مارو هدایت میکنه امروز تویه دفتر ستاره ام و کد نویسیم نوشتم خدا یه نشونه بهم بده دقیقااااا همینو رو بهم گفت که حسین بیخیال باش برووووووووو و نگران هیچی نباشا کارت نباش سالارررررر تو برو من باهاتم حسین غمت نباششش عشق ترین حسین دنیا

    الهی صد هزار بار شکرت رب من

    این موضوعی که من دارم بهش فکر میکنم انقدرهاممم که به نظر میرسه مهم نیستتت اصلن مهم نیستتتتتتت

    خدایا شکرت شکرتتتتتت

    مهم نیست برونش حسین بده بهشششششششششششش ایوللا

    خدایا شکرت سپاس از تووو

    یزدان عزیزم مرسی که مثال طلا رو زدی برای تضادهااا دمت گرمممممممممممممممممم….

    طلااااااااااااااااااااااااااااااااا الهی شکرت خدا جون برای همچیز برای همچیززززز الهی شکرت رب نازنینی شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت

    غصه نخورررررررررر حسین برای هیچیززززززززی هیچزززززززززززززززززززز

    خدا جون بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

    هر خیری که از تو به من برسه من فقیرمممممممممممممممممم

    دوستت دارم خدا جون رفیققققققق .

    برای احساس و حال خوبمون برای تمام قشنگیهات برای سلامتی برای ثروتمون برای تک تک ثانیه های زندگیمون الهی شکرت رب من شکرتتتتتتت

    در پناه جان جانان رب العامین شاد و سلامت و ثروتمند و با ایمان باشیممممممم الهی شکرت رب من شکرتتتت

    استاد مریم بانووو دوستت دارم اسان گرفتن یعنی به حرفای استاد و مریم بانووووو کوش دادن و عمل کردن که کلام کلام خداست الهی شکرت ممنونماز استاد و مریم بانو عزیز دوستتون دارم در پناه رب باشید……………

    وَ مَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَـمُوسَى * قَالَ هُمْ أُوْلاَءِ عَلَى أَثَرِى وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى; (طه،83و84)

    و اى موسى! چه چیز تو را (دور) از قوم خودت، به شتاب واداشته است؟ گفت: اینان در پى منند، و من {اى پروردگارم! } به سویت شتافتم تا خشنود شوى.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: