دستیابی به اهداف سخت است یا آسان؟ - صفحه 6

436 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2361 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام برپادشاهان توحیدوآگاهی وعمل جهان

    سلام برپادشاهان ثروت وسلامتی جهان

    استاد جان تا دلتون بخواد من مثال دارم

    اولیش دوران خدمت سربازی بود که پدربزرگم بهم گفت تورومیسپارم به خدا واین قرآن

    توحتی 1روز هم اضافه خدمت نخواهی داشت

    آقا من تو خدمت هفته2الی 3بار ترک پادگان میکردم

    ودر آخر خدمت هم بخاطر یه موضوع ساده ای منو دوستام با چند نفر درگیر

    شدیم درصورتی که من به کسی آسیبی نزده بودم

    خلاصه ما رو بردن دادگاه

    ولی من باور داشتم موضوع به صورت معجزه آسایی حل میشه

    خلاصه همون شخصی که مقصر بود نوشت که من زدم وقبول کرد وما رو آزاد کردن

    وبا اینکه 40روز اضافه کار زدن بودن به صورت معجزه آسایی حل شد ویکی از دوستان کل اضافه کاری همو بیرون کشید وبدون حتی1روز اضافه خدمت خدمتم تموم شد

    بعد از خدمت هم که نه کار ونه هیچ پشتوانه مالی بود وتازه 4ماه از خدمتم مونده بود که تموم بشه من رفتم خواستگاری همه گفتن آخه تو دیونه ای نه کار نه داریی هیچی نداری گفتم

    یه آیه الکرسی میخونم خدا خودش جور میکنه

    باهزار سختی فیزیکی جشن نامزدی گرفتم

    وبعدش گفتم آخه من باید یه خونه بخرم

    حتی اگه کوچکترین خونه جهان باشه

    حتی شده عروسی نمیگیرم اما باید خونه بخرم

    درمسیر راهم یکی به من پیشنهاد کاسبی رو داد بعدش خودش ادامه نداد ومن یه گاری خریدم واینقدر خوب داشتم پول میساختم که درطی 3سال هم یه خونه خریدم هم عروسی گرفتم(به صورت معجزه آسایی باقیمت خیلی خوب عروسی گرفتم همه چی واسم جور میومد ویک دستانی درمسیرم قرار گرفت که نگو نپرس یعنی باید 30صفحه بنویسم)

    وبعدش هم که زمین خرید

    وبعدش چون کارم از نظر فیزیکی انرژی زیاد میبرد گفتم دیگه ول کن باید یه کار اداری برم

    بامدرک دیپلم ردی تونستم برم اداره سرکار

    وبعدش دانشگاه

    ودرهمین محل کارم یکی از همکاران بسیار خوبم

    فایلهای شما رو به من داد گفت هزینه شون پرداخت شده گوش کنید عالیه

    ومن بعداز آشنایی باشما

    1میلیون درجه عوض شدم وهمون اول احساسم گفت نه این اشتباهست تو باید حذف کنی وخودت بخری

    وباکلی نجوای ذهنی روبه رو شدم

    اما غلبه کردم وحذفشون کردم

    وموضوعاتی که بعدش حسرتش رو خوردم

    یکیش یادگیر زبان که بخاطر اینکه درذهنم بزرگش کردم نرفتم دنبالش

    ویکی رزمی وقهرمانی

    با اینکه مهارت خوبی داشتم وحتی تا قهرمانی کشور هم پیش رفتم

    اما توذهنم سختش کردم

    پیش خودم گفتم که من دوس ندارم

    بخاطر یه ورزش هفته 3بار دریک زمان مشخصی یه جا باشم وتمرین کنم دوسدارم آزاد باشم

    وفکر میکنم تنها دلیل ادامه ندادنم به صورت حرفه ای این بود که ورزش رزمی رو دوس داشتم اما عاشق واقعی نیستم

    وباتهیه روانشناسی ثروت2 فهمیدم که عشق واقعی من ترانه خوندن ونوشتن هست

    درصورتی که قبل از خدمت سربازی هم 3تاآهنگ خیلی خوب خوندم وبدلیل عدم اعتماد به نفس وخنده بعضی از افراد ضعیف ادامه ندادم

    که میخوام با قدرت کل سالهایی رو که حرکت نکردم رو جبران کنم

    واز15/7/1400تعهد دادم واز اون به بعد هم ترانه های بسیار زیبایی نوشتم وهم اینکه بیشتر با مفهومش آشنا شدم وبه همین شکل دارم مهارتم رو میبرم بالا تا نتیجه اصلی که در ذهنم رقم خورده وباور کردم که به آسونی رقم میخوره رو احساس کنم

    استادوخانوم شایسته عزیز انشاالله با نتایجی که در عشق خودم میگیرم ازکار کارمندی خلاص میشم ومیام تودل طبیعت امریکا

    خیلی ممنونم ازتون بابت این فایل بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1571 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    چقدرازدیدنتون مخصوصا خانم شایسته گلم لذت بردم وتحسینتون کردم

    فایل بی نظیربود وعالی ووقتی به حرفاتون گوش میدادم همزمان ب کارهایی ک میکردم ومیکنم فکرکردم ودیدم چقدردیدم وذهنیتم نسبت به انجام اموروایده های الهامی متفاوت شده وبه محض اینکه ایده ای میادعمل میکنم ومیگم این قدم اول بقیش باخداحتی یه ثانیه هم تودهنم نمیگم خوب اگ اینکاروکنم بعدش چی اصن باآموزشهای شماذهنم شخم خورده وچقدرخوشحالم ازین پیشرفت بزرگ وقبل ازآشنایی باشمادقیقاهمینجوربودم مثل اکثریت جامعه ینی هرکاری ک میخواستم انجام بدم به بعدش فکرمیکردم

    چقدرنکته مهمیه ک مابایدقدم اول روبرداریم وبه چگونگی ومشکلات پیش روفکرنکنیم ومثبت اندیش باشیم وبه نکات مثبت واتفاقات خوبی ک بعدازانجام اونکاربرامون رخ میده فکرکنیم تارسیدن بهش وانجامش برامون لذت بخش وآسون باشه وقطعا بااین نوع تفکر اقدام صورت میگیره واین توجه به نکات مثبت درهرچیزی نکته کلیدی

    درموردسوالی ک پرسیدین دقیقا یه موضوع هست ک بادوصورت من باهاش مواجهه شدم

    قبل ازآشنایی باشما یاحالااوایل آشنایی باشما فک کنم یه کاری بودکه دوست داشتم یادبگیرم وانجامش بدم اما دقیقاازاولین کارتاآخرش همش توذهنم میگفتم بایداینکاروکنم فلان جاثبت نام کنم آموزش ببینم هزینه بدم ازکجابیارم یامثلاسخته اوف چقدرطولانیه مباحثش چقدرپیچیدس گوشیم پرشه چکارکنم بابچه هاوقت نمیشه نمیذارن ینی بالای صدتادلیل داشت ذهنم ک کاروسخته سخته سخت کرده بودبرام واصن منصرف شدم ازانجامش اماوقتی باآموزشهاتون همراه شدم کم کم یادگرفتم که چکارکنم وباورودبه دوره ۱۲قدم قدم اول اصن ذهنیت من کاملاعوض شدومن بعداز۲سال بازرفتم دنبال کارموردعلاقم وفقط گفتم من قدم اولوبرمیدارم بقیش کارخداست اولین قدمم عضدیت دریه کانال بود ک بعداون راهی بودبرای ورودبه این کاروکم کم واردشدم ودیدم اصن سخت نیست وخداهمینجورهدایتم کردمخصوصاازطریق دوتاازدوستان گلم توسایت وبااستادعزیزم درزمینه کارم آشناشدم که اونم مثل شما کلی فایل رایگان داره ومن ازطریق فایلاش دارم به راحتی آب خوردن این کارروعاشقانه وبه درستی وباآسونترین راه بدون پیچیدگی یادمیگیرم وازروزتولدم که ۲۹مردادکارم روبه صورت رسمی شروع میکنم اصن همه چی دست ب دست هم دادن دقیقا توتایمی ک براکارم انتخاب کردم بچه هام یاخوابن یا گیربازی خودمم تنهای تنها همه چی عالی حتی هزینه شروع کاررونداشتم ولی گفتم خدایامن همینجورمیرم جلوبقیش باتوو۱سوم اون پول روخدابرام جورکردوبرابقیشم ایده ای بهم دادک اصن بی بروبرگردگفتم چشم انجام دادم ونتیجشم سپردم ب خودش وخیالم راحته ک روزتولدم خداهزینه روبم میده شایدزودتر ومن کاری روک عاشقشم به صورت رسمی شروع میکنم الهی شکرت

    این حرفتون استادگلم همیشه توذهنمه وقتی یه ایده یاخواسته ای برام بوجودمیاد ک میگین

    اگرخواسته ای درشماشکل گرفتن بدونین ک قطعاتوانایی انجامش روداشتین وگرنه اصن توذهنتون شکل نمیگرفت

    ازشمابی نهایت سپاسگزارم ک چراغ راه ماشدین😍😘🥰

    درپناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشین🥰😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    مهری مردمی گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    سلام استادعزیزم،وخانم شایسته ی زیباچه بلوزخوش رنگی چقدرماشالله بهتون میاد،جذبش میکنم منم ان شاالله میخرم ،

    ممنونم خانم شایسته که بازبایک سوال ناب ماروبه چالش کشیدیدمتشکرم

    استادصبح که فایلتون رودیدم بااون جاده ی زیبابگم منم توراه سفربه شمال هستم خیلی هدایتی جورشدباپسرم اومدم،جای شماوهمه ی دوستان خالی

    استادالان سواریک اتوبوس زردخیلی خوش رنگ هستیم دربهترین قسمت اتوبوس صندلی مون هست،وروی شیشه ی اتوبوس نوشته (خدا)بایک خط خوش یعنی باورتون میشه میخوادبگه این سفرروخدابرات جورکردمهری،من الان ۱۵ساله شمال نیومدم

    وچه تورخوب وشادی هستن،بچه هایک خانم توی اتوبوس مون هست که مقیم کاناداست فکرکنید؟من تویک توقفی که اتوبوس داشت باایشون هم کلام شدم خیلی مودب ،وخوشگل وباکمالات هستند

    استادازترسهاگفتین،من ترسهایی داشتم وهمیشه سعی کردم برم تودلش،نمونه اش همین سفرم وقتی خانوادم فهمیدندکه تنهامیخوام برم ،پدرم زنگ زدبدون شوهرت نرو،پسرت میره توی آب،بایدیک مردباهات باشه،مامانم گفت اون پسرتوغرغرمیکنه اینهمه هم داری خرج میکنی نمیزاره ازسفرت چیزی بفهمی،خواهرم گفت توازاعضای تورکسی رونمیشناسی میخوای چکارکنی همه غریبه ان،گفتم من روابط عمومی م خوبه،باهمه ارتباط برقرارمیکنم نمیزارم بهم بدبگذره،خلاصه بااینهمه حرف که زدندمن راهی شدم،گفتم خدام هست مواظب منوبچه ام هست ،خودش دستهاشومیفرسته برای خوش گذشتن بیشترما،وکلی دارم خداروشکرمیکنم بابت جورشدن این سفر

    متشکرم ازشمااستادعزیزم وخانم شایسته ی مهربان

    دوستدارشمامهری

    ۴مرداد۱۴۰۱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3807 روز

    دستیابی به هدف‌ها سختِ یا آسون؟؟

    سلام به استاد عزیزم و همه بچه های پرانرژی.

    من قبل از اینکه میخواستم شکرگزاری هر روزم رو انجام بدم، این فایل رو روی دانلود گذاشتم و رفتم سراغ سپاسگزاریم.

    همینطوری که داشتم نعمت ها و داشته هام مینوشتم و همینطور دلیل بودنشون توی زندگیم و بابتشون سپاسگزاری میکردم یه سری جرقه ها از صحبت های استاد از فایل توحید عملی 5 و فایل گفت و گو با دوستان جلسه 60 که همون اولین جلسه مصاحبه استاد با آزاده جان بود، در مورد داشته های زندگیم برام ایجاد شد، خب ادامه سپاسگزاریم اون جرقه هارو نوشتم و دقیقا خیلیییییی ربط داره به فایل این جلسه و قبل از اینکه استاد شروع کنن و طبق اون چهارچوب کامنت نویسی م جلو برم، اول ایده ایی که امد و مربوط به عنوان این فایل میگم:

    حالا چجوری این ایده امد، داشتم مینوشتم که خداجونم ازت ممنونم بخاطر اپلیکشینی که ساختم و بهم ثابت قدمی دادی که ادامه ش بدم و اپلیکیشنممم…. اینجا که گفتم اپلیکیشنم این ضمیر مالکیت (م) که بکار بردم، یهو توی دلم گفته شد، اپلیکشن م….؟؟؟؟ یعنی چی؟؟ مگه اپلیکیشن مال توِ؟؟؟؟ این اپلیکیشن مال من که بهت دادمش، بهت قرض ش دادم، امانت دادم، مال تو نیست….

    و جرقه شروع شد….

    تمام زندگی ما، اصلا در مورد خودم میگم نه بقیه…

    تمام زندگی من و تمام نعمت هایی که دارم، هرچیییییییی که هست، همه شششششون، از جسم و سلامتی و اکسیژنی که نفس میکشم و چشمان و دست و پا و قلب و ….. گرفته تا شرت و ناخن گیر و غذا و بچه و همسر و پارتنر و دوست و خانواده، کسب و کار، مغز، غذاها، فرش و دمپایی و کفش و هرچیزی که برام بزرگ یا کوچیک یا بهش فکر کردم یا بهش فکر نکردم یا به عنوان نعمت حسابش میکنم یا نمیکنم….. هرچییییییییییییییییییی که هست و دارم که همه شون خوب هم هست، چون هر بدی که داشته باشم یا بهم برسه از خودم و هر خوبی چه درونی چه ظاهری و …. داشته باشم ازخداست پسسسسسسسس همههههههههههه زندگیم و همه نعمت و برکت های زندگیم همه شششششششششووووووووووووووووووووووووون همه شون امانت خداست به من، همه شون قرض خداست به من…..

    همههههه این چیزایی که دارم همه شون فقط امانت و قرضی که خدا بهم داده و نکته خیلی مهم ش

    هرلحظه ممکن این قرض هاش و امانت هاش رو بگیره….!!!!! چون مال خودِشِ، نه من، مال من نیست که، من اصلا چیزی که خوب باشه از خودم ندارم، همه شون از خداست.

    پس هرلحظه ممکن قرض ش رو بگیره…. خب این قضیه 2 تا نکته داره

    اول اینکه خب وقتی هرچی که دارم چون خدا بهم امانت داده ممکن یه روزی هم بگیره یعنی هیچ چیززززززززززی ثابت و پایدار تا ابد نیست، تا ابد نمیمونه برام، ممکن یه روزی بره…. پس فقط باید ازشون لذت ببرم و اینطوری نگاهم بهشون همیشه، نگاه رها گونه و آزادیِ، آزادی برای خودم…. یعنی چی آزادی برای خودم یعنی این نعمت ها که تا ابد برای من نیست پس چرا بذارم ذهنم خودش رو اسیر این نعمت ها بکنه که آزادی روحی و ذهنی و حتی جسمی رو از من بگیره، من وقتی بدونم هیچ چیزی دائمی و ابدی نیست خب انگار آزاد هستم، در بند شون نیستم، باشن خوشحالم از بودنشون و سپاسگزاری میکنم و لذت میبرم و نباشن که هیچی، نیستن دیگه چیزی از ارزش های من کم نمیکنه چون من در هر حالتی آزاد دارم زندگی میکنم و آزادانه لذت میبرم.

    دوم اینکه حالا هرچقدر من از بیششششششتر و بیششششششتر از نعمت هایی که خدا بهم امانت و قرض داده، استفاده بکنم، مصرف بکنم، پس بیشتر بهم میده، یعنی وقتی میبینه که من مهرداد از امانت هایی که داده بیشتر بکار میگیرم و استفاده میکنم و حرکت میکنم باهاشون خب میگه ایول باید به این بیشتر قرض بدم، این لایق شِ…. آهااااااااااااااا….. گرفتی چی شد؟؟؟؟…. وقتی ببینه از امانت هایی که بهم داده از هدیه هایی که بهم داده برای گسترش زندگیم، برای بهتر شدن زندگیم دارم بیشتر استفاده میکنم، بیشتر به کار میگیرم، بیشتر لذت میبیرم و اینا یعنی بیشتر میخوام خب میگه ایوووووول چقدر خوب داره استفاده میکنه، من که بینهایتم، من که بینهایت دارم، من که وهابم، خب بیشتر بهش میدم، و بیشتر و بیشتر و بیشتر بیشتر بهم میده چون این زندگی واقعی، چون این زندگی طبیعیِ، چون من دارم این جهان رو گسترش میدم با استفاده از نعمت ها و بیشتر خواستنم، چون جهان پایه ش براساس بیشتر شدن، براساس فراوانی، و من دارم توی محور این سیستم جهان حرکت میکنم و بیشتر بهم میده.

    پس نکته ش اینجاست که، هرچقدر من از نعمت ها و برکت های زندگیم استفاده کنم و بکار ببرم لیاقت بیشتر و بهتر داشتن نعمت های بهتر رو برای خودم میسازم.

    حالا شاید بگی مهرداد خب این نعمت و برکت ها چی هستن؟؟؟

    جواب اینه که اینا دقیقا نیروی جسمانی که داری، عقل و چشم و مغزی که داری، مهارتهای ذاتی و استعدادهای درونی که داری، قدرت انتخاب و خلق زندگی که داری، هرچقدر من بکار بگیرمشون یعنی اعلام میکنم بیشتر لایقشون هستمو بیشتر خدا بهم میده، وقتی من از مهارت های درونیم از حافظه م از تمرکزم از عشقم از قدرت یادگیریم از تلاشم از ممارستم از ذهنم استفاده بکنم و بکار بگیرم و خلق کنم، خلق کنم، بسازم، آفریننده باشم، کارآفرین باشم، کاشف باشم، خالق باشم که اینا با بکارگیری نعمت هایی که خدا بهم داده ست خب بیشتر بهم میده چون با استفاده شون دارم میگم من لایق شون هستم و بیشتر از اینا هم میخوام پس بهم تمرکز بیشتر، ثابت قدمی بیشتر، هدایت بیشتر، خلاقیت بیشتر، ممارست بیشتر، امکانات بیشتر بهم میده تا بیشتر رشد کنم و بسازم و خلق کنم…..

    وقتی من ببینم مثلا دانش آموزم داره از آگاهی و علمی که بهش میدم بیشتر و بیشتر استفاده میکنه و این استفاده کردنش، طی کردن تکامل و ظرف وجود ش بزرگتر کردن هم هست دیگه، یعنی آماده میکنه خودش رو خب من بیشتر بهش آگاهی میدم، بیشتر کمکش میکنم توی مسیر که سریعتر و آسون تر و راحت تر برسه دقیقا این سیستم، خداوند هم همینطوری عمل میکنه.

    وقتی من بیشتر از ماشینی که خریدم استفاده کنم، از لباسام، از کفشام، از لپ تاپ و گوشی، از پولهام، بیشتر سفر برم، بیشتر و بیشتر از هرچیزی که خدا بهم امانت داده استفاده کنم و نگم این برای مهمونیِ، این حیف خراب میشه، اینو بذارم هر موقع احتیاج شد ووووووو………….. از این حرفا و فکرا که داشتم و حتی دارم….. به جاش استفاده کنم و بکار بگیرم پس بیشتر بهم میده خدا.

    اینطوری من خودم رو لایق میکنم، پس خدا بیشتر میده، میگه این بنده من دمش گرم ببین باور کرده از همه چیز فراوان هست، باور کرده که من همیشه بهش میدم نباید نگران باشه، باور کرده که باید خودش رو ثابت کننه، لایق کنه تا من بهش بدم، پس بیشتر و بیشتر و بهترررررررر با کیفیت بیشتر با آسونی و راحتی و سادگی و سریعتر فقط نعمت میده.

    حتی اگر چیزی هم بگیره، باوردارم دیگه که میخواد بهترش رو بده.

    و اگر هم بگیره نباید مهم باشه برام یکی بخاطر دلیل بالا و یکی هم به این دلیل که امانت داده بهم و هرلحظه امانتش رو ممکن بگیره، پس من ارزشمندی و لیاقت خودم رو با بکارگیری و استفاده کردن و حرکت کردن و اقدام کردن و ممارست داشتن و سمج بودن با نعمت هایی که دارم، نشون بدم…. از اونور هم آگاه باشم و بپذیرم هیچ چیزییییییییی، هیچوقت پایدار و همیشگی نیست، تا آزاد و رها زندگی کنم و لذت ببرم.

    دقیقا از دوتا قانون بسیااااااااار مهم جهان تبعیت کردم یکی رها بودن که از تسلیم بودن میاد، از احساس خوب داشتن میاد که احساس خوب از تمرکز و توجه به داشته ها و استفاده ازشون میاد و پذیرفتن اینکه هیچ چیزی از خودم نیست و هرچی که هست از خداست و ممکن هر لحظه امانت ش رو بگیره ازم و دوم اینکه با عمل و حرکت کردن بیشتر و بکارگیری نعمت های زندگیم که شامل همه چی میشه، خودم رو لایق و ثابت کنم به جهان به خدا تا بیشتر و بیشتر و بهتر بهتر نعمت های بیشتری با کیفیت بیشتری یا آسونی و سادگی و راحتی و سریعتری بیشتری بهم داده بشه.

    وقتی اینطوری باشی اولا دیگه آگاه هستی که اگر کسی داره به راحتی و آسونی بدست میاره و نعمت های زندگیش بیشتر میشه به این معنی نیست که کاری نمیکنه بلکه خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییی داره بکار میگیره نعمت های زندگیش رو ولی طبق اصول درست، شناخت اصل و اساس زندگی و بکار گیری اون اصل و اساس که بکار گیری اینا دقیقا اون نقطه عطفی که خیلی ها ممکن سوء برداشت کنن.

    دوما دیگه به داشته ها و زندگی نمیچسبی و میذاری هوا وارد زندگیت بشه، آزاد باشه جسم و روح و ذهنت و لذت ببری، حال خوب داشته باشی و بودن نعمت بیشتر باعث سپاسگزاری بیشترت بشه و نبودشون یا گرفتنشون تاثیری رووت نذاره چون هیچ چیزی دائمی نیست

    و یادت باشه زندگی یعنی جریان…. زندگی یعنی بهتر و بهتر شدن، هر چیزی که ثابت بمونه میگنده، فاسد میشه، جریان یک اصل زندگیِ، پس هرچی که بیاد بیشترش میادو بهترش با کیفیت بیشتر، هرچی هم بره باز بهترش میاد با کیفیت بیشتر چون زندگی یعنی جریان ولی همه اینا در صورتی که تو هم در مسیر اصلی این جریان باشی، در مسیر سیستم جهان باشی، طبق اصولش، طبق اساسش جلو بری و همه اینا برای تو هم به شکل واقعی، به شکل لمس کردن جاری میشه.

    بریم حالا سراغ فایل که استاد میخواد با این فایل بترکونننننننننننه ذهن و مغز و وجود و روح و تصمیم ها و انگیزه ها و همه چی رووووو……

    بریم که طبق چهار چوب همیشه م بنویسم.

    👈 “” ما قدم های اول رو برنمیداریم به این دلیل که فکر میکنیم که کار خیلی سختیه، همین که توی ذهن ما راحت بشه، احتمال خیلی بیشتری داره که ما قدم هارو برداریم”””””

    این جمله الان برای من یه شاه کلید ساخت.

    وقتی یه چیزی به ما این حس رو بده که کار خیلی سخیته بلافاصله بعدش بهمون حس ترس هم میده، یعنی میخوام بگم این غریزه ماست.

    ما وقتی از یه چیزی حس سختی بگیریم، مغز بخاطر غریزه ش که نمیخواد آسیب ببینه، برای اینکه میخواد توی راحتی و امنیت باشه که بتونه بیشتر بقا داشته باشه برای همین نجواهای مختلف رو بوجود میاره و اینجاست که ترسها هم ساخته میشن، یعنی اگه ما بتونیم، برای قدم هایی که فکر میکنیم سخته، آسونیش رو بسازیم میتونیم به راحتی به نجواها غلبه کنیم و به غریزه مغزمون بگیم، بابا چیزی نیست، ببین چقدر آسون، البته باید منطقی براش اینکارو بکنیم نه همینطوری الکی، با منطق براش ثابت کنیم که آسونِ، میپذیره که بقاش به خطر نمیفته یا کمتر به خطر میفته برای همین ما میتونی عمل کنیم و اگر اینکارو زیاد انجام بدیم دیگه نیاز نیست هربار یه چیزی رو براش آسون کنیم دیگه مغزمون، افسارش دست خودمون و به راحتی هرجا بخوایم هدایتش میکنیم.

    و به عنوان راهکار میتونم با چیزایی که درک و تجربه کردم بگم، یکی از بهترین کارا اول اهرم رنج و لذت ساختن که اصلِ تغییر هرچیزی توی مغزمونِ، یعنی هرچیزی رو که میخوایم توی مغزمون جاشون رو تغییر بدیم کافیه از این اهرم استفاده کنیم، اینکه میگم هرچیزی واقعا هرچیززززززززززززززی.

    و دوم اینکه کارهای خیلی کوچیک با قدمهای خیلی کوچیک رو شروع کنیم و تا تمومش نکردیم ولش نکنیم، یعنی مثلا قرار برای کسب و کارت 10 تا کتاب 200 صفحه ایی بخونی، خب قاعدتا 10 تارو که نمیشه با هم خوند، اول میای براش اهرم میسازی و بعدش میگی از فقط یه کتاب شروع میکنم اونم با روزی فقط یک صفحه، هفته بعد 2 صفحه، هفته بعد 5 صفحه و تمومش میکنی، این تموم کردن خیلییییییییییییییییییی بهتون انگیزه و اعتماد به نفس میده و بعدش که میاین کتابهای بعدی رو بخونین هم اعتماد به نفس بالا دارین، هم دیگه براتون سخت نیست، چشماتون هم عادت کرده، ذهنتون هم عادت کرده، مغزتون عادت کرده و میتونین سریعتر حتی بخونین و اینم تموم میکنی و سومی رو هم تموم میکنی به حدی میرسی که با همین تموم کردن کتابها چنان اعتماد به نفسی ساختی که میری سراغ کارهای دیگه غیر از کتاب خوندن و میگی میتونم اینکارو هم بکنم و اونم انجام میدی مخصوصا اینکه تمومش کنی و وقتی اون کار دیگه رو تموم کنی واقعا بنظرم دیگه چیزی برات نیست که نتونی انجام بدی یعنی به همچین قدرتی میرسی.

    👈در ادامه استاد “”” مثال از یه باغچه میزنه و سختی هایی که شاید به ذهن بیاد میگه با دقت توضیحات استاد گوش کنین””” دقیقا همین چیزایی که سختی داره دقیقا همراه خودش داره ترس ها هم ایجاد میکنه، اگه پشه و آفت بگیره من چیکار کنم؟؟؟؟ اگه بارون و طوفان بیاد من باید چیکار کنم؟؟؟؟ باید براش جوانه پیدا کنم خب از کجا؟؟؟ چطوری؟؟؟؟ همه اینا ترسهایی که مغز میسازه برامون

    اینجاست که اول اهرم میسازی و دوم باورهای قدرتمند توحیدی باید کار کنیم و تا جایی که میتونیم از ساده ترین و کوچیک ترین قدمهای اون تصمیم شروع به حرکت و قدم برداشتن بکنیم. اهرم ساختن خوش یه نوع باورسازی در مورد اون کار.

    👈استاد درمورد کوه رفتن توضیح دادن و شرایط سختی که برای خودشون میساختن، این روش رو میتونم بگم 99/99999999 درصد مردم دنیا انجام میدن، این حد از مشترک بودن اینکار، داره چی رو بهمون میگه؟؟؟؟ داره میگه که مغز افسار رو توی دستش گرفته و هدایت میکنه، چون غریزه ش و نمیخواد به خطر بیفته و میاد اینقدر ریز میکنه یه چیزی رو و جزئیات رو وارد میکنه یعنی با محدودیتش میاد خیلی منطقی، که منطقش هم محدود، اینقدر ترس اینجاد میکنه که یه کاری رو انجام ندی. اصلا در مسیرش حرکت نکنی و قدمی برنداری.

    حالا ما وقتی بیایم زیاد اهرم رنج و لذت رو بکار ببندیم و آسون کنیم و آسون ببینیم و عمل کنیم و قدم برداشتن مون هم از کوچیک شروع بشه و حتی تمومش هم بکنیم که اینکار عزت نفس و اعتماد به نفس بهمون میده به حدی میرسیم که خیلی دیگه درگیر جزئیات نمیشیم و بیشتر حرکت میکنیم و قدم برمیداریم مخصوصا اگر اون نکته بنظر خودم مهمی که اول کامنتم نوشتم که جرقه زد، یعنی اگر اون نگاه رو بسازیم و باورش کنیم چون بنظر خودم که خیلی منطقی میاد نیاز به پذیرفتن خاصی نداره، واقعا منطقیِ، دیگه خیلی کم درگیر جزئیات میشیم. ولی باید اینقدر تکرار کنیم که بشه جزئی از وجودمون چون در اوایل باید اگاهانه اینکارو بکنیم و شاید گاهی اوقات ناخودآگاه ببینیم داریم دوباره با جزئیات به اون تصمیم نگاه میکنیم، اصلا عیبینی نداره، اینقدر باید تکرار کنیم تا بشه جزئی از ناخودآگاهمون و این نیاز داره به تکرار و تکرار و تمرین و ممارست و طی کردن تکامل.

    👈 “”” خداوند درهایی روباز میکنه که من نمیدونم چیه…. یه راههایی رو برام باز میکنه که الان نمیدونم چیه …..”””” و بعدش مثال اسباب کشی و کمکی که همسایه شون کردن رو میگن.

    من میگم هرموقع یه کاری میخوای بکنی که برات سخته و خب نجواهای ترس هم میاد سراغت،

    راهکارش اینه که بیا یه کلاغذ بردار، کلا 10 دقیقه وقت بیشتر نمیگیره، همین جمله ایی که استاد گفت رو بالای صفحه بنویس یعنی این “”” خداوند درهایی روباز میکنه که من نمیدونم چیه…. یه راههایی رو برام باز میکنه که الان نمیدونم چیه …..”””” و بعدش شروع کن به فکر کردن و نوشتن در مورد کارهایی که توی گذشته با اینکه سخت بوده ولی انجام دادی و وقتی انجام دادی دیدی یا چقدر آسون بوده و فکر میکردی سخته یا چقدر خداوند راهها و دستانش رو برات هدایت کرده که تو بتونی اون کار رو انجام بدی در صورتی که اگر خودت میخواستی فکر کنی و راهکاراش رو پیدا کنی یا اون ادمهارو پیدا کنی نمیتونستی…. این بنظرم خیلی خیلی خیلی کمک میکنه.

    👈 “”” اگر به تضادی بربخورم و یه خواسته شدیدی رو درونم ایجاد کنه تمام تلاشم رو میکنم که از اون تضاد استفاده بکنم برای رسیدن به اون خواسته””””

    برای خیلی ها شاید تضاد شدید و خواسته شدید بوجود بیاد ولی بازم حرکت نکنن، علتش بنظرم بازم برمیگرده به همون خیلیییی بیشتر از بقیه اون اقدام رو سخت و پر از ترس میبینن و اگر طبق راهکارهایی که بالا گفتم کسی انجام بده حتماااااااا توی مسیر وارد میشه و اقدام میکنه.

    اینارو با این ایمان میگم چون خودم یه زمانی واقعا نهایت بی عملی بودم و اصلا عمل نمیکردم و فقط بلد بودم خوب حرف بزنم، خوب تئوری هرچیزی رو توضیح بدم ولی اصلا عملگرا نبودم و وقتی تغییر کردم و تغییراتمم از همینا بود الان دارم لمس میکنم که قدم برداشتن و حرکت کردن چقدررررررررررررررررررررر لذت بخشِ، در مسیر بودن چقدرررررررررررررررر لذت بخش تر از به هدف رسیدنِ، چون کلی رشد میکنی، کلی بزرگ میشی، کلی تجربه های عالی کسب میکنی، کلی مسئله حل میکنی، کلی توانایی یاد میگیری و اون توانایی هات قدرت میگیره و تو مهارنشدنی میشی، کلی تاثیرمیذاری….

    👈””” تا وقتیکه ندونم بعد از قدم اول چه کارهایی رو باید انجام بدم، کاری رو انجام نمیدم باید اول بدونم قدم های بعدی چیه. یعنی این جمله یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل افراد توی دنیا که تا ندونن قدم های بعدی چیه، قدم اول رو برنمیدارن””””

    ما چرا میخوایم همیشه صفر تا صد یه چیزی رو بدونیم بعدش شروعش کنیم؟؟؟؟؟ تا به حال فکر کردین بهش؟؟؟؟

    جواب: به این دلیل که میخواین مطمئن بشین دیگه، اطمینان پیدا کنین از مسیر، همه چی رو بدونین، بدونین که حتما نتیجه میگیرین، بدونین که مشکلی پیش نمیاد و هزاران چیز دیگه رو مطمئن بشین و بعدش انجامش بدین.

    خب این دقیقا مکانیزم مغز که میخواد مطمئن بشه از همه چی که به خطر نیفته… حالا وقتی ما بیشتر بیشتر افسار زندگی و تصمیماتمون رو به مغز محدود و کوچیک مون بدیم اتفاقی که میفته اینه که هیچوقت هیچکاری رو شروع نمیکنیم تا ندونیم تهش چی میشه…

    به همین دلیل که استااد خیلیییییییییییییی اصرار دارن که آقا میخوای توی ذهنت، برای مغزت یه چیزی مطمئن بشه که میشود، یا اگه انجامش بدی تهش نتیجه میگیری اینه که برو دنبال الگوهایی بگرد که حتی بدتر از شرایط که تو داری اون کار رو یا هم اساس و پایه و مشابه اون کار رو انجام دادن و شده و دقیقا کسایی هم ببین فقط که تونستن و شده نه کسایی که نتونستن. این کارا به این دلیل که برای مغز منطقی، منطقی کنی که میشود، منم اگه انجام بدم در صورتی که ندونم تهش چی میشه با این الگو، منطقی میشه برام که تهش میشود.

    حالا طبق اون نکته ایی که اول کامنتم در مورد جرقه ایی که زد گفتم، بیای نگاه کنی، میگی بابا اصلا من برای اینکه بتونم بیشتر از هرچیزی رو داشته باشم باید بکار بگیرمش، باید استفاده ش کنم، باید حرکت کنم و حتی اگر استفاده نکنم ازم گرفته میشه چون خودم رو لایقش ندونستم، وقتی شما از زندگی و از عمل کردن و تلاش استفاده نکنین خب جهان میبینه تو خودت رو لایق نمیدونی دیگه پس آروم آروم از مسیر دور میشی، خارج نمیشیااااا، دور میشی فقط، چون جهان میخواد که دور نشی، پیشرفت کنی و هرموقع هم بخوای برگردی راحت تغییر جهت بده و در مسیر جهان بیا سریعا برمیگردی ولی جهان دلسوزی و اینا نداره حتی ببینه اگه واقعا میخوای دور بشی کمک ت میکنه که دورتر بشی.

    یه مورد دیگه بخاطر نگاه بقیه ست. یعنی چی؟؟؟ بذار مستقیم و راحت بگم کش پیدا نکنه، یعنی عزت نفس پایینی داری.

    یعنی برات نگاه بقیه خیلی مهم و چون برات مهمه نمیخوای اگه یه کاری رو شروع کردی، شکست بخوری، یا نتونی به تهش برسونی یا از نظر دیگران احمق و ضعیف و شکست خورده دیده بشی. کلا نمیخوای کسی در موردت فکر دیگه ایی بکنه و این هم دقیقاااااا یکی از ریزترین پاشنه های آشیل که شاید اصلا در ظاهر دیده نشه و اصلا بگی نه من که اصلا حرف بقیه برام مهم نیست.

    اینجور مواقع واقعا خیلی مهم که بنویسی میخوای برای انجام این مسیر و این اقدام و این تصمیم چه بها هایی بدی. باید بنویسی، فایل همین یک هفته پیش استاد در مورد بها دادن فوق العاده ست برای تصمیم گیری.

    👈””” برای هرکاری که میخوای انجام بدی الگوهایی رو پیدا کن که توی اون کار به موفقیت و هرچیزی که مدنظرت هست رسیده نه کسایی که شکست خوردن یا …. برو باهاشون حرف بزن، برو از نزدیک ببین شون، ازشون بپرس دلیل موفقیت هاشون و اشتراکاتشون در بیار و توی حوزه کاری خودت ایجاد کن.””””

    ما توی دنیای زندگی میکنیم که همه چی هست، هم شکست خورده هست هم موفق، هم شجاع هست هم ترسو، هم شب هست هم روز…

    شما باید روی چیزی تمرکز کنی که میخوای توی زندگیت اتفاق بیفته، اگر مثلا عشق یه کاری هستی و داری انجامش میدی یا میخوای انجامش بدی برو افرادی رو ببین توی اون حوزه که درآمدهای خیلی بالایی کسب کردن، موفقیت های خیلی عالی داشتن، نه افرادی که درامد ندارن یا موفقیتی ندارن یا شکست خوردن.

    مثالش اینطوریه که شما میخوای کیک درست کنی، توی آشپزخونه نمک هست، فلفل، زیره، آویشن، سس قرمز، رب، سس سفید، پیاز، شکر، آرد، شیر، خامه هم هست. خب میخوای کیک درست کنی میگی ببین سس سفید هم هست، نمک هم هست چرا اینا اینجاست؟؟؟ نباید باشه؟؟؟ دیدی اینا هم هست پس نمیشه کیک درست کرد یا اینکه یه راست میری سراغ شکر و آرد و شیر و خامه ؟؟؟؟؟؟؟

    دقیقا توی دنیای کاری و هر حوزه ایی از زندگی هم همینه من مهرداد اگر میخوام برنامه نویسی یادبگیرم و کار کنم، باید برم سراغ افرادی که دارن از برنامه نویسی درامد های میلیاردی در میارن، موفقیت های خیلی عالی در سطح جهانی داشتن، زندگی نامه هاشون بخونم، عملکردهاشون رو ببینم یعنی بهترین حالت ش رو ببینم نه افرادی که موفقیتی نداشتن یا درامد فقط 10 میلیونی دارن، یا پیشرفت داشتن و ثابت موندن و دیگه نتونستن رشد کنن و ……. اختیارش با منه که توجه و تمرکز و فرمون زندگیم رو روی چی ببندم، روی چی بذارم….

    حالا نکته خیلی قشنگ و مهمی که استاد گفت اینه که اشتراکاتشون رو در بیار، به این دلیل اشتراکات میگه استاد چونکه این اشتراکات اصلِ، اصولِ، اساسِ موفقیت های اون افراد بوده نه راهکارهای دیگه که متفاوت بین هرکدومشون و فرعیات رو میسازن. به عنوان مثال، اشتراکات همه کیک های خوشمزه اینه که یه شیرینی خوشمزه ایی داره، خب پس تو هم میفهمی اگه میخوای یه کیک خوشمزه درست کنی حتما باید شیرین باشه، تلخ و شور و بی نمک نباشه.

    👈””” به نسبت امید بیشتر، به نسبت احساس بهتر، به نسبت توکل بیشتر به همون نسبت، بچه ها این تیکه خیلی مهم، به همون نسبت ایده های بهتری و هدایت های بهتری از طرف خداوند بهت میشه.””””

    شاه کلید بعدی.

    به نسبت، به اندازه…. میدونی یاد چی افتادم الان؟؟؟ یاد قانون پایستگی انرژی و قانون سوم نیوتون

    قانون پایستگی انرژی میگه انرژی نه به وجود میاد نه از بین میره فقط از شکلی به شکل دیگه تغییر میکنه.

    قانون سوم نیوتون میگه هر گاه جسمی به جسم دیگر نیرو وارد کند، جسم دوم نیرویی به همان اندازه و در جهت مخالف به جسم اول وارد می‌کند.(یعنی به خودش)

    آقا شما اگه بیای توجه و تمرکزت رو که میشه انرژی فرمول فیزیک ما، چه به شکل خوب چه به شکل ناخوب در بیاری بالاخره به خودت برمیگیرده، حالا اون اندازه ش چقدرِ؟؟؟؟ یعنی چقدر برمیگرده؟؟؟؟ به همون اندازه ایی که وارد کردی.

    تو اگه بیای این انرژی رو این توجه و تمرکز رو بذاری روی توکل و امید و احساس و باورهای قدرتمند بیشتر به همون اندازه که داری در این جهت نیرو میذاری دقیقا به همین اندازه هم دریافت میکنی.

    دیگه از این واضح تر چی میخوای بشنوی مهرداد؟؟؟؟

    👈””” استاد: من هروقت بخوام یه محصولی ارائه بدم یا حتی فایل دانلود اماده بکنم کلی وقت میذارم و تمرکز میکنم و تا 10 روز خودت رو میبندی به تمرکز روی اون موضوع””””

    من در مورد این تمرکز بگم.

    من خودم خیلی دارم روی این تمرکز کار میکنم، یعنی بابتش بها هایی دادم، مثلا برای اینکه الان تمرکزم روی یادگیری زبان برنامه نویسی جدید باشه من از شرکتی که بودم، در امدم با اینکه مدیرش گفت اگه بری دیگه برگشتت معلوم نیست و من گفتم مشکلی ندارم باهاش و وقتی لوازم جمع کردم رفتم چون فکرش رو نمیکرد انجام بدم بهم گفت: پسر تو چقدر شجاعی… و من این جمله رو از خدا شنیدم که تاییدم کرد که افرین چقدر شجاع شدی و خب امدم اتاقم که تمرکز کامل روی کارام داشته باشم روی زبان انگلیسی م کار کردنم، دور باشم از محیطی که بالاخره سر و صدا هست و تمرکز 100 درصد نخواهی داشت و حتی چندتا گروه دیگه که فهمیدن من از اون شرکت در امدم بهم پیشنهادی همکاری دادن که اولش وسوسه شدم و بعدش دوباره خداوند یادم انداخت که بخاطر چه چیزی بها دادی و از اون شرکت خودت که خیلی بهتر از بقیه هست امدی بیرون و به اونا هم گفتم نه نیستم، و حتی من خب زیاد کافه میرم برای خوردن قهوه و یه تنوع محیطی حتی اونم کم کردم و میرم قهوه میخرم با دستگاه اسپرسوساز خودم درست میکنم و گفتم هر موقع قهوه م تموم شد میرم کافه هر سری هم 150 گرمی میگیرم که هفته ایی یا 10 روز یکبار برم کافه، یا من خب قبل خواب با پارتنرم نزدیک 2 ساعت صحبت میکردیم و گفتم شبها دیگه صحبت نداشته باشیم و من اون 2 ساعت رو روی خودم سرمایه گذاری بکنم، و همینطور هدایت شدم به یه کتابی به نام Deep work یا کار عمیق از کال نیوپورت که این کتاب واقعا محشر بوده در مورد تمرکز که دقیقاااااااا نقطه اشتراک تمام افراد بزرگ دنیا اینه که در سال یا هرموقع که میخوام کار تخصصی انجام بدن، در مکانی باشن فارغ از حضور کسی، حتی دنیای تکنولوژی و یک ماه یک هفته یا هرچقدر روی خودشون یا اون کارشون با تمرکز 100 درصد کار کنن خب یا خودِ استاد که توی فایل بها دادن برای خواسته در مورد تمرکز صحبت کردن که خودشون دقیقا چه کارایی کردن یا از پیامبر گفتن یا توی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها جلسه چهارم فقط در مورد تمرکز گذاشتن روی یه کار استاد کامل صحبت میکنن.

    اینا خیلی خیلی خیلی خیلی برای مسیر رشد و موفقیت مهمه.

    من کامنتم رو تو دقیقه 25:00 این فایل تموم میکنم. چون نوشتن همین کامنت تا الان 3 ساعت شده و باید کارای دیگه م انجام بدم

    ادامه کامنتم رو و ادامه فایل رو فردا مینویسم و توی سایت قرار میدم.

    استاد خیلی خیلیییییییییی خیلییییییییییییییییییییییییی ازتون ممنونم و مرسی برای این همه آگاهی که با ما به اشتراک میذارین و جاری میکنین

    از خانم شایسته هم خیلی خیلی خیلی ممنونم بابت سوالات خوب و هم صحبتی عالی که باهاتون دارن و باعث میشن این فایلهای عالی روی سایت شکل بگیره.

    خیلیییییییی دوستون دارن

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  5. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم جون چقدر دلم تنگ شده 😍استاد سوالی که پرسیدید میخوام جواب بدم الان که نگاه میکنم موقعه هایی که بیشتر رو خودم کار کردم وکارو سپردم به خدا کارهام راحتر انجام شد مثل ۲ شهریور سال ۹۹ من مدتها به یه کسب کاری فکر میکردم یه جای کار گفتم استپ فکر بسه حرفهای شما خیلی بهم انگیزه حرکت داد بهم گفتین برو تو دل کار خدا بهت میگه و همین طور هم شد استاد من یه بچه شهرستانی هستم که تا حالا خودم تنها نرفتم تهران هر بارم رفتم با ماشین بوده و اصلا توجه نمیکردم استاد من با ۱۱ میلون شروع کردم سال ۹۹ دقبقا تو دل کرونا من استارت کسب کارمو زدم یه حس خیلی قوی بهم میگفت حرکت کن من هواتو دارم همه میگفتن تو دیوانه ای همه دارن جمع میکنن تو داری تازه شروع میکنی یه حرفی تو فایلتون شنیدم منتظر تایید کسی نباش خلاصه مغازه رو اجاره کردم ۲ میلیونش صرف رنگ مسائل شد موند ۹ میلیون یادمه برا ادرس که بقیه کجا خرید میکنن تو گوگل سرچ میکردم یادم نمیره هیچی سر در نمی اوردیم تو پاساژیم مغازه گرفتم پاخور نداشت یک ماهم نموندم بیشتر اونجا یه حس خیلی قوی بهم میگفت برو تو این مغازه من رفتم صاحب مغازه خانومی بسیار مهربون دلسوز بود بماند باورهای اشتباه داشت خلاصه ازم پرسید جنس اوردی گفتم نه ولی ۳ روز دیگه دارم میرم تهران بهم گفت من همسرم گفته همراه کسی برو تنها نرو شما میخواین همراه من بیاین منم فوری قبو ل کردم استاد من تو ابرا بودم و میدونستم کار خدای من بود و ایمانم بی نهایت به خدا ۱۰۰۰ برابر شد و اینم بگم قبل اینکه تهران برم مجبور کردم خودمو مغازه رو اجاره کردم و ما رفتیم تهران تو روز تعین شده اونجا هم باز هم خدا کلی کمکم کرد وقتی رفتیم اونجا فهمیدیم بازار تعطیله پیش خودم گفتم امکان نداره خدا بی دلیل امروز منو اورده باشه شعری که استاد میخوند من تو کوچه پس کوچه های بازار تعطیل تکرار میکردم تو خو پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید رفت

    و بازار بسته برای من باز شد من مهمان vip خدا بودم اون روز من خرید کردم خدارو اون روز من حامی خودم دیدم عاشقتم خدا جون

    استاد الان حس میکنم تو کسب کارم دارم درجا میزنم از خرداد ۱۴۰۱ من فهمیدم چه شغلی دوست دارم یه سوالی شما پرسیدید به چه کاری علاقه داری که با انجام دادن اون کار خسته نمیشی حتی اگه حقوقم نگیری این حرفتون منو تو فکر برد و خودمو انالیز کردم و فهمیدم استاد مدتیه میخوام حرکت کنم یه قدم جدید تو کسب کارم بردارم تو حرفه کاری قبلی خودم بود والانم ربط داره به این کارم یه جورایی با این کارم دست واسطه قطع میشه این نجوا میاد تو ذهنم تو که سرمایه نداری این مثل این کاری که داری نیست باید دستگاه باشه که شروع کنی نمیدونم چیکار کنم احساس میکنم این کارو شروع نکنم درجا میزنم تنها کاری که انجام دادم قیمت دستگاه با تمام وسایلش در اوردم وفیلمهای اموزشیش نگاه میکنم هر روز و عشق دارم به این کار استاد الان استپ خوردم منی که تو شروع کسب کارم با سرمایه ۱۱ میلیون شروع کردم و الان ۱۰۰ میلیون شده 🤩 و با تکامل و بدون وام قرض به لطف الله خدارو هزاران مرتبه شکر

    مسئله ای که تو ذهنم هست اینه من بلده کارم و همه چییشو بلدم کار سختی نیست برام ولی ذهن چموش من میگه تو دستگاه نداری چطور میخوای شروع کنی حتی گفتم میرم شاگردی ولی دستگاه جدیده کسی نداره البته تو تهران هست تو استان ما که مازندران کسی نداره همنطوری خدا دفعه قبل منو هدایت کرد این دفعه هم ازش کمک میخوام کارهایی که انجام دادم طرحهاشو اماده کردم و همه روز اموزششو میبینم تو یوتویوب ومطمعنم به این هدفم میرسم و ناامید نمیشم چون خدارو دارم 😍🥰 استاد بی نهایت ازتون سپاسگزارم من زندگیم شخصیتم با وجود شما عوض شد عاشقتونم 😘🥰😍🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    به نام الله مهربان

    سلام و درود ب عشق ترین استاد جهان

    استاد تو ی فایلی ازتون شنیدم

    حرکت کردن مثل رد شدن از اب رودخونس

    ک چجور وایسادیم فقط فکر میکنیم

    پاهمونو روی کدوم سنگ بذارم تا خیس نشه پامون

    شاید خیلی تاثیر داشت این حرفتون در ذهن من

    پ من از اون لحظه تصمصم گرفتم کلی قدم بردارم برای هدفهام

    شاید خیلی کافی نبود ولی قدم برداشتم و تغییر کردم.

    از اطرافیان.تلوزیون. خبر منفی.حرف بد.و کلی چیزهای دیگه که حضر کردم ازشون و خداروشکر کلی نتیجه گرفتم

    و بزرگتربن قدمی ک تعهدی برداشتم در دوره سلامتی بود که خدارو هزاران مرتبه شکر همراه شد توی دو ماه 22کیلو کاهش وزن همراه با انرژی زیاد و سلامتی

    و من چن وقتی بود ب این فکر بودم ک بخام برای کار جدیدم قدم های تعهدی بردارم و و از لحاظ مالی موفقعیت های مالی خوبی بدست بیاورم

    چ الگویی بهتر از شما که بهترین الگویی زندگی من هستین

    واقعن کنترل ذهن سخته و خداب مهربان کمک کنه

    در مورد قانون سلامتی حرف زدید چقد بی نظیر این دوره چقد بی نظیره خدایا شکرت استاد سپاس فراوان بابت این دوره من که سه چهار ساله وزن کم نمیتونستم بکنم مثل اب خوردن وزن کم کردم

    خداوند مهربان کمک کنه بتونم برای همیشه با دوره باشم

    مطمئن قبل اینکه با شما اشنا بشم کلی از این مسائل بود که ندونستم که باید قدم برمیدارم و حسرت زندگیم اینه که کاش چند سال زودتر با شما اشنا میشدم و میدونم از این به بعد قدم برمیدارم و نتایج خوب بدست میاد

    سپاس فراوان برای این فایل زیبا استاد عاششششششقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  7. -
    سید محسن فاطمی گفته:
    مدت عضویت: 2244 روز

    استاد این فایل مرا ب یاد یه مثالی در دوره

    دبیرستان انداخت یکی از دوستانم بود و

    همیشه بغل دست من هم میشست ودوست

    بودیم موقعی ک ب مباحث سنگین ریاضی

    مثل انتگرال میرسید همه بچه ها میگفتند

    سخته و فلان این رفیقم برمیگشت میگفت

    ساده است😂همه بچه ها ۲تا چیزهم بارش

    میکردند ولی این رفیقم اهمیت نمیداد

    بش گفتم چرا اینا میگی

    میگفت میخوام تو ذهنم سادش کنم و راحتر

    یاد میگرم و هیچ چیز برام سخت نیست

    خیلی تجسم میکرد تو ذهنش و خیلی درس

    نمیخوند که صبح تا شب رو کتاب باشد نه

    ولی باهمین ساده کردن تو ذهنش تست

    های ریاضی را خوب میزد و دانشگاه دولتی

    رشته ایی ک دوست داشت قبول شدوبا کمترین

    زمان درس خوندن بیشترین بازدهی میگرفت

    و عمقی ب قول خودش یاد میگرفت منم

    اون موقع گفتم بزار منم بگم استاد چند بار

    گفتم تو ذهنم ساده است میفهمم استاد دیدم

    راحتر دارم یاد میگرم و تست های ریاضی

    درصدم اومده بالاتر و اصلن فکر نمیکردم

    اینقدر تاثیر داشته باشد و در اون دوران اصلن

    از قوانین چیزی نمیدانستم و این مثال سالیان

    سال در ذهن موند تا امروز ک دوباره بااین

    فایل مرور شد

    عاشقتم استاد عزیزم🌹♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 90 رای:
  8. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1615 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    خدایا شکرت چقدر این فایل پربرکته

    تا دقیقه ۲۴ و ۵۸ دقیقه دیگه فایل تصویری ضبط نشده بود ولی حتما خیری توش بوده

    اول از همه تحسین تون میکنم بخاطر اندام زیبایی تون

    دوم اینکه تحسین میکنم این حد از پیشرفت تکنولوژی رو که خیلی راحت نشستین و ماشین خودش مسیر رو میره و کافیه که شما چشمتون به خیابون باشه و دست روی فرمون

    این دقیقا همون گسترش جهانه که از اسب و الاغ و ماشینهای دستساز……. رسیده به این حد پیشرفت

    خدایا شکرت

    چقدر زیبا توضیح دادین که وقتی کاری رو میخوایم انجام بدیم قبل از انجام اون کار بشینیم اون کار رو تحلیل کنیم در ذهنمون

    دقیقا همین طوره که میگید ذهن هیچ وقت کار رو آسون جلوه نمیده برای آدم چون اون شیطان نمیذاره

    ولی وقتی با توکل با خدا شروع میکنیم خدا هم کمک میکنه یعنی همونه که تو قدم اول رو بردار بقیه ی قدم ها رو خدا بر میداره و دقیقا بطور عجیبی اون کار خیلی راحت انجام میشه

    دقیقا مثل همون اسباب کشی شما که دست خدا اومد به کمکتون و در صورتی که شما گفتین کمک نیاز نداریم ولی اون همچنان ادامه میده

    حالا چرا؟

    چون اون مامور خدا بوده برای شما تا کارتون رو انجام بده و ماموریتش رو درست انجام بده

    منم خیلی تجربه دارم از این نوع

    و وقتی هم که اون کار توی ذهنم سخت میشه یاد فایل انگیزشی استاد میوفتم که خیلی بهم انگیزه میده و همون جا میگم اول من باید بلند شم و شروع کنم بقیه اش خودش خود به خود درست میشه و دقیقا هم همینطور میشه به لطف خدای مهربان

    استاد من یکی از اون شاگرداتونم که از همون اولی که وارد این مسیر شدم و با شما هستم حتی یک روز هم یادم نمیاد که بدون فعالیت بوده باشم

    قبل از اون هم بودم ولی نه همیشه

    ولی بعد از ورودم هر روز یه فعالیتی میکنم برای هدف خودم

    حتی چندماه شاگردی نداشتم و ولی ناامید نشدم و ادامه دادم و توی خونه شروع کردم به خواهرام یاد دادن چیزهایی که بلد بودم همین طور ادامه و ادامه که دوباره به لطف خدای مهربان ورودی مالیم فعال شده هر روز خداوند افراد بیشتری رو هدایت میکنه به سمتم خدایا شکرت

    چقدر زیباست ایمان و عمل صالح

    چقدر زیباست کنترل ذهن

    مثال واضح این رو توی گفتگوی استاد و آزاده دیدیم

    مثال منفیش هم رو استاد مثال دوستشون رو زدن و این اتفاق بخاطر برعکس این عمل و ایمان اتفاق افتاده

    واو استاد جان این که گفتین یه فرد لاغر میتونه ۲۰۰ روز هیچی نخوره و فقط آب برسه بهش چربیاش جواب میده گفتم خدای من یعنی تا این حد

    استاد در مورد دوره ی قانون سلامتی میخوام بگم

    نتایجی که فقط از فایلهای معرفی دوره ی قانون سلامتی گرفتم

    استاد من قبلا یعنی پارسال با شما که شروع کردین به گیاه خواری و گوشت رو حذف کردین از برنامه ی غذایی تون منم از همون موقع با شما شروع کردم به این روند و کلا همه نوع گوشت رو حذف کردم حتی یک لقمه هم نمیخوردم

    من ادامه دادم چون اعتماد داشتم که هر کاری رو با شما شروع کنم سرانجام خوبی داره و ادامه دادم و از همون اول سال پارسال برنامه ی غذاییم شد ۲ وعده و تا اواسط ماه رمضان امسال همون ۲ وعده غذا میخوردم و همزمان که شما شروع کردین به خوردن دوباره ی گوشت منم شروع کردم بعد که معرفی قانون سلامتی اومد و گفتین فقط یک وعده غذا میخورین من بدنم آماده ی بود و میدونستم که میتونم شروع کنم

    اولش وقتی توی ذهنم تحلیلش میکردم و میگفتم یک وعده و اگه گرسنه بشم چی اگه دلم بخواد چیزی بخورم چی اگه و اکه و اگه خیلی میومد کلا نزدیک یک هفته داشتم توی ذهنم مسیر رو تحلیل میکردم ولی گفتم نه تا وقتی من شروع نکنم هیچی نمیفهمم و اول باید من ایمانم رو نشون بدم

    از ۱ اردیبهشت شروع کردم به یک وعده ای بودن و تونستم ادامه بدم بدون گرسنگی و زجری با لذت

    خیلی چیزهایی رو که توی کامنتهای دوستام که برای معرفی دوره گذاشته بودن و گفته های شما فهمیدم رو از لیست غذاییم حذف کردم مثل شیرینی جات و سس و هر چیزی که شکر داره…….

    و حتی توی سفر به دور آمریکا که دیدم شما میخواید ۳ روز روزه ی آب بگیرید منم گفتم میخوام امتحان کنم ولی نه ۳ روز چون میدونستم هنوز تکامل در این کار طی نشده از یک رو چیزی نخوردن شروع کردم و ۴۸ ساعت هیچی بجز آب نخوردم و هیچ احساس ضعف و گرسنگی ای نداشتم

    یه مدت کلا ورزش میکردم حرکات کششی و پیاده روی هم میکنم هر روز

    خبر خوبی که میخوام بگم اینکه من الا امروز ۴ام مرداده و من از ۱ اردیبهشت شروع کردم و تازه رفتم توی ماه چهارم

    همون روز اول من دور شکمم رو گرفتم ۱۱۳ بود دو روز پیش اندازه گرفتم شده ۹۹ استاد یعنی وقتی این نتایج رو میبینم از خوشحالی جیغ میکشم

    من قبلا نمیدوستم که باید سایز بگیرم و باید سایز کم کنم نه برم روی ترازو و وزنم رو اندازه بگیرم چون وقتی عضله اضافه میکنیم وزن خودش رو نشون نمیده ولی توی سایز خوب نشون میده الانم نمیدونم وزنم چقدره و فقط تمرکز گذاشتم روی سایز

    استاد جان وقتی شروع کردم به این روند خیلی ها مسخره میکردن و میگفتن نمیشه و بخوردن نیست و فلان ولی یه گوش من در بود و یکی دروازه با خودم میگفتم مگه استاد عباسمنش استاد منه نه اینا

    استاد میخوام بگم فایلهای دانلودی شما این همه نتیجه به من داده و برای من حتی یک دونه از این فایلها رایگان نبوده همشون برای من مثل الماس با ارزشه چه برای سلامتی چه برای هر چیز دیگه ای

    وقتی دیدم الان در مدار خرید دوره نیستم گفتم اوکی من که میتونم از این فایلهای دانلودی هم نتیجه بگیرم پس شروع میکنم و تا نتیجه نگیرم توی سایت هیچ کامنتی در این مورد نمیذارم و نذاشتم تا الان که نتیجه دستمه و تکاملی رسیدم به اینجا

    تمام فایلهای شما مثل جواهره

    من الان نزدیک چهار ساله هیچ قرص و آمپولی استفاده نکردم و سالم سالمم به لطف خدای مهربان و قبل شروع این مسیر بیماری نداشتم و فقط اضافه وزن داشتم بخاطر این شروع کردم و ولی الان سرحال تر شدم سبک تر شدم انرژیم خیلی بیشتر شده اعتماد بنفسم بالا تر رفته چرا چون الان وقتی میرم لباس بخرم راحت تر میتونم انتخاب کنم اون چیزی رو که میخوام…….. و این ادامه داره

    خیلی ها فایلهای دوره های شما رو رایگان توی خیلی جاها گذاشتن حتی دوره ی قانون سلامتی رو ولی خدا شاهده من یک ثانیه رو هم گوش ندادم و ندیدم

    چون به این آیه ایمان دارم ایمان و عمل صالح

    چون میدونم استاد راضی نیست که بجز سایت از جای دیگه محصولشون رو استفاده کنم

    این فایلهای دانلودی استاد رو خیلی از افراد دیدن و شنیدن و راحت ازش گذشتن و هیچی دستگیرشون نشده ولی اندکی از دوستان مثل من که عمل میکنن نتایج مون حرف میزنه نه خودمون

    استاد در مورد مهاجرت گفتین

    خانواده ی من از سن ۶ سالگی مهاجرت کردیم و الان نزدیک ۲۰ ساله که مهاجر هستم و شاید بخاطر همین مهاجرته که من اینقدر متفاوتم با بقیه ی اقوام راستش تاحالا اصلا بهش فکر نکرده بودم و شما که الان گفتین یادم اومد که منم مهاجرم ولی الان که فکر میکنم دلیل اصلی موفقیتهام مهاجرتم نیست چون خیلی از دوستام و فامیل مون مهاجرن ولی نصف تجربیات منو ندارن و این پیشرفت من بخاطر سرمایه های درونی منه نه عوامل بیرونی

    حرف استاد اینکه مهاجرت به آدم کمک میکنه ولی عامل اصلی موفقیت نیست

    اگر یه آدم عملگرا باشه و همیشه فعال باشه در هر جای جهان که باشه این عادتشه که یه کاری انجام بده

    ولی اگر یه آدمی ترسو باشه و هی امروز و فردا کنه هر جای این جهان باشه همون عادتی رو که داره پیش میبره

    پس باید اول درونمون رو درست بسازیم بیرون خودش خودبه خود درست میشه

    مثل مثالی که استاد از حضرت موسی زد

    با نشستن و دست دست کردن و فقط فایل گوش دادن هیچ اتفاقی نمیوفته تا عمل نکنیم هیچ نتیجه ای دستمون رو نمیگیره

    استاد عزیزم سپاسگزارم بابت این فایل بینظیر

    آرزو میکنم که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    عاشقتونم بینهایت

    ♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 181 رای:
    • -
      فاطمه فضائلی گفته:
      مدت عضویت: 1238 روز

      سلام دوست عزیز

      خیلی از کامنت هات رو خوندم در فایلها و خیلی حرفای قشنگی زدی ازت ممنونم

      و خواستم بخاطر این اراده برای سلامتیت بهت تبریک بگم و تحسینت میکنم از تمام قلبم, اراده ی خوبی میخواد کنار گذاشتن چیزای فقط خوشمزه و بدرد نخور

      واقعا خوشحالیت رو حس کردم.

      در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      ملورین گفته:
      مدت عضویت: 1818 روز

      سلام عزیزدلم،فکر میکنم اسمت نرگس باشه🖐️

      عزیزم واقعا استحقاق این رو داری که همیشه دیدگاهات جزء بهترین دیدگاهها باشه،چون با عشق تمام به فایلها و صحبتهای گوهربار استاد و خانم شایسته گوش جان میسپاری و این نشان‌دهنده تعهدی هست که به خودت دادی و داری به جهان اثبات میکنی که لایق بهترین ها هستی.

      من عاشق اون لحن ساده و زیبات هستم و متوجه شدم که درک بسیار عمیقی از قوانین داری و برات آینده بسیار نزدیک بهترین ها رو میبینم در تمام ابعاد زندگیت و همیشه منتظرم که فقط نتایجت رو با ما به اشتراک بگذاری💋🤎♥️

      همیشه در پناه خداوند سعادتمند و سلامت باشی و در مسیر نعمات پروردگار گام برداری عزیزم🙏🌹❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2160 روز

      به نام خدا

      سلام

      من هم دارم یه بیماری رو که سال ها باهاش درگیر بودم و البته با دارو های گیاهی که اون هم ضربه ای به جای دیگه ی بدنم نمیزنه ، خودمو به اون راه می زدم داره خدا را شکر درمان میشه و برای همین درمان بیماری ، نباید خیلی از چیزها از جمله شیرینی ، فست فود ، آب یخ ، نوشابه وو چیزهای به درد نخور را نخورم و کنار گذاشتم خدا را شکر و این هم به همون اراده بر میگرده

      ممنون از کامنتی که گذاشتید

      خیلی پر محتوا بود و عالی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2335 روز

      به نام الله یکتا و سلام به دوست ارزشمند و هم مسیرم

      هزاران آفرین بر شما

      خیلی تحسینت میکنم دوست خوبم

      همیشه کامنت های عالی مینویسی و شر میکنی نتایج و تجربیاتت رو و این به خاطر این هست که شما عالی هستی و داری بی چون و چرا باور میکنی، عمل میکنی و کاری به حرف بقیه هم نداری و این خیلی مهمه

      اینکه کاری نداشته باشیم نظر بقیه در مورد ما و سلک زندگی و مسیرمون چیه

      فقط خودمون مهم هستیم و اولویت هامون

      برات بهترینها رو آرزو دارم نازنینم

      🌺🌺🙏🏻🙏🏻💝💝

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      javad aghaahmadi گفته:
      مدت عضویت: 3500 روز

      به نام خداوند جان

      الهی به امید تو

      سلام به دوست عزیزم که از کامنت های زیباش همیشه استفاده میکنم.

      خیلی کامنتت زیبا بود. واقعا ازش استفاده کردم.

      اینکه باید عملگرا باشی

      اینکه فقط با فایل گوش کردن به جایی نمیرسی

      بعد از یه مدت که فایل ها رو گوش کردی خداوند تورو هدایت میکنه به انجام یه سری کارها

      باید اون کارها رو انجام بدی تا قدم بعدی برات واضح بشه.

      باید عمل کنی

      وقتی عملی در کار نباشه اتفاقی هم نمی افته.

      مثل اینه که بشینی خونه بگی خدایا یه گونی پول یفرست نیاز دارم.

      باید مطمئن باشی که هیچ وقت این اتفاق نمی افته.

      جهان ایینه درون ماست. ما باید درونمون رو درست کنیم تا جهان درست بشه .

      از روزی که دارم روی باورهام کار میکنم انگار همه چیز داره راحت تر انجام میشه. قانون داره جواب میده و من دارم از عمل به قانون لذت میبرم.

      حالا سخت ترین کار که باید انجام بشه موندن تو مسیره که اونم باید با کنترل ورود های ذهنمون انجام بشه.

      خدارو شکر میکنم که دوستان عزیزی مثل تو دارم و هر روز با خوندن کامنت هاشون لذت میبرم.

      برات بهترین ها رو از خداوند طلب میکنم.

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ایوب عبدی گفته:
    مدت عضویت: 1716 روز

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز

    سپاسگزارم بخاطر آماده کردن این فایل ارزشمند

    یه لحظه که این فایل رو دیدم یاد قبلنم افتادم که منتظر چه چیزایی بودم و الان منتظر چه چیزایی هستم و نتایجم چقدر متفاوت شده

    من همیشه در انتظار فیلم و سریال های ترسناک یا درام و … بودم منتظر بودم ببینم فلان بدبختی رو چطوری ترسیم کردن فلان ویروس چطوری پخش شده فلان کلاه بردار یا قاتل چیکار کرده و… و خب نتایجمم معلوم بود دائم در عذاب و توهم بودم و افکار بیهوده ولی امروز که اومدم و دیدم که این فایل اومده خدایا چقدر ذوق کردم چقدر به این فکر کردم که قراره چه چیزایی یاد بگیرم چه تاثیرات فوق العاده ای قراره رو زندگیم بزاره و مثل اینکه یه صندوق پر از گنج پیدا کرده باشی و با کلی لذت بازش کنی تا طلا هارو ببینی(البته میدونم قوانین ثابته و استاد کامل همه رو برامون توضیح داده ولی خیلی عشق میکنم که فایل جدید میاد چون میدونم یه تجربه جدید،یه اتفاق پند آموزی براشون افتاده که میخوان با ما به اشتراک بزارن-مثل مادری که دلش نمیاد غذاشو تنهایی بخوره و میخواد با بچه هاش تقسیم کنه) خدایا شکرت که منو با این انسان فوق العاده آشنا کردی و باعث شدی زندگیم انقدر عالی بشه انقدر آدم متفاوتی بشم ممنونم ازت.

    بریم سراغ سوال من چند سال پیش که خیاطی میکردم (لباس های محلی خودمون رو فقط بلد بودم)رفتم که کت شلوار و انواع مدل هاشو یاد بگیرم.یه مدت که کار کردم همش به این فکر میکردم که فقط مدل های شلوار یه سال وقت میبره تا یاد بگیرم حالا کت که دیگه نگو چیزای دیگه و فلان و… و هر روز درگیر این افکار بودم و طبق قانون بقیه هم در گوشم همین حرفا رو میزدن بخاطر باور های خودم و انقدر تکرارش کردم و موفقیت رو دور و سخت کردم برای خودم که اومدم بیرون و هیچیم یاد نگرفتم.همون موقع یه شاگرد دیگه با من اومد و همون نزدیکی کار میکرد اون موند و من ن حالا من بعد از چند سال و بعد از اتمام سربازی تصمیم گرفتم که برم دوره ببینم که همون پسره رو دیدم که با من اومده بود شاگردی برای خودش مغازه زده بود و اصلا از تو مغازه دیده نمیشد ماشالا کیف کردم دیدمش انقدر پیشرفت کرده بود انقدر پارچه تومغازش بود که آدم باورش نمیشد خدایا شکرت واقعا لذت بردم دیدمش نمیدونم چرا ولی دلم میخواست بغلش کنم.چی شد اون نشست صبر کرد با حوصله همه رو یاد گرفت عجله نکرد و موفق شد.من صبر نکردم راهو برای خودم سخت کردم و نتیجه ش هم همینه.الان با کلی گوش دادن به فایلای استاد و کتاب ها و نوشتن و کار کردن به این نتیجه رسیدم حالا اگه اون موقع با استاد آشنا بودم و قوانین رو میدونستم چند سال جلو بودم بهمین خاطر استاد میگن یادگیری قوانین ضروریه و وقتی قوانین رو یاد میگیری هیچ که موفقیت کسب میکنی در همه زمینه ها جلوی کلی ضرر هم میگیری.

    یه تجربه دیگه این بود که یه زمینی بود که باید تمیز میشد مثل پرادایس (البته به اون اندازه بزرگ نبود)که آدم نگاهش میکرد میترسید و میگفت بیخیال ولی چون با قوانین آشنا بودم و سریال زندگی در بهشت رو دیده بودم گفتم ن لازم نیست به این چیزها فکر کنم باید از یه جایی شروع کنم باید قدم بر دارم و از خدا خواستم که برام آسونش کنه.یواش یواش روش کار کردم تمیز میکردم بعد خداوند دستاشو برای کمک میفرستاد و من هر بار که نگاه میکردم و نتایج کارمو میدیدم لذت میبردم انرژی میگرفتم و ادامه میدادم و خدا هم به شکل های مختلف کمک میکرد و کارها رو برام آسون میکرد و خلاصه شکر خدا تموش کردم.چون کارو برای خودم سخت نکردم قانون تکامل رو رعایت کردم قدم اول رو برداشتم و عجله نکردم.همین تجربه کلی در موارد دیگه بهم کمک خواهد کرد با یادآوری به خودم که این شد پس فلان کارم میشه.انشالله بعدا در مورد نتایج دیگه ام که با درک این قوانین بدست میارم مینویسم.

    استاد میدونم علاقه ندارید ولی خیلی دلم میخواد یاد بگیرم و براتون یه کت شلوار بدوزم 😀

    مرسی که هستین دوستون دارم💙✋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
    • -
      زمین گفته:
      مدت عضویت: 2669 روز

      سلام آقا ایوب

      چقدر این جملتون قشنگ بود: ماشالا کیف کردم دیدمش انقدر پیشرفت کرده بود انقدر پارچه تومغازش بود که آدم باورش نمیشد خدایا شکرت واقعا لذت بردم دیدمش نمیدونم چرا ولی دلم میخواست بغلش کنم.

      من وقتی می‌بینم کسی توی زمینه کاری من، از من موفق تره یه حسی مثل حسودی توی قلبم میاد، و همش آگاهانه و به زور در واقع، تحسینش می‌کنم، چون میدونم نباید توی حس بد بمونم. اما گاهی وقت ها این حسم زیاد میشه و گاهی وقت ها هم اصلا وجود نداره.

      وقتی این جملتون رو خوندم خیلی لذت بردم که وقتی موفقیت کسی رو دیدید که با شما شروع کرده بوده به راحتی تحسینش کردید.

      ممنونم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    آيدا رفيع زاده گفته:
    مدت عضویت: 2312 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و بقیه دوستان خوبم

    استاد میخوام به دو سوالی که پرسیدین جواب بدم:

    سوال اول: چه زمان هایی نشستی به سختی کار فکر کردی و قدم برنداشتی و بعدا دیدی چه قدر ضرری کردی و افرادی که اون کار رو انجام دادن چه پیشرفتی کردن؟

    مثال 1: من بعد از لیسانسم تصمیم گرفتم برای اپلای کردن مستر آمریکا اقدام کنم و حرکت کنم در طول این مسیر من از لحاظ مالی شرایط خوبی نداشتم و نرفتم سر کار که پول در بیارم . (جدیدا از فایل “حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟” فهمیدم که ما باید “”همیشه”” ورودی مالی داشته باشیم). فقط با پول تو جیبی پدر ومادرم زندگی میکردم و گرفتن همون پول هم از اونا برام سخت بود. نمیرفتم سر کار به خاطر اینکه فکر میکردم سخته که هم درس بخونم و مهارت های لازم برای اپلای کردن رو یاد بگیرم و هم برم سر کار و پول در بیارم. ولی بعد از سه سال که من برای اپلای کردن حرکت کردم، یکی از بهترین دانشگاه های آمریکا به من پذیرش و فول فاند داد که معادل 80 هزار دلار آمریکا میشود. ارزش حرکت کردن و قدم برداشتن و روی خودم کار کردن در این 3 سال ، 80 هزار دلار شد که دانشگاه برای من پرداخت میکند نه من. ولی من اگر در طول اون سه سال میرفتم سر کار و ورودی مالی می داشتم، راحت تر زندگی میکردم و بیشتر از زندگیم لذت میبردم.

    سوال دوم: چه زمان هایی یه سری کارها که بقیه میگفتن سخته و نمیشه رو در ذهنت آسان کردی و حرکت کردی و قدم برداشتی و بعد ایده ها و دستان خداوند اومده و کار ها خیلی راحت تر از اونچه که فکر میکردی انجام شده؟

    مثال 1:

    در دوران راهنمایی و دبیرستان من کلاس هایی که تابستان میرفتم مثل: زبان، کاراته و نقاشی رو در طول سال تحصیلی هم میرفتم و ادامه میدادم. با این حالی که بقیه میگفتن سخته و نمیشه و به درست نمیرسی ولی من هم اون کلاس هارو میرفتم و هم درسمو عالی میخوندم و جز نفرات اول کلاسمون بودم همیشه. در ذهن من اون موقع این میگذشت که من دوست ندارم فقط درس بخونم بلکه میخوام در کنار درس کار های دیگه هم بکنم و دوست داشتم چند بعدی برم جلو نه تک بعدی. من هم در کاراته به کمربند مشکی دان یک رسیدم و در چندین مسابقه کشوری کاراته مقام اول رو کسب کردم، هم کلاس زبانم رو تا آخر ادامه دادم و دیپلم سخت ترین کانون زبان در ایران رو تا سن 18 سالگی گرفتم و هم در نقاشی عالی عمل کردم و تابلو های رنگ روغن زیبا و طراحی های عالی کشیدم که بعدا در رشته دانشگاهیم که معماری بود بسیار این مهارت و کلاس نقاشی به من کمک کرد.

    من اون موقع فکر میکردم که میتونم همه ی این کار هارو با هم انجام بدم و چون امتحان کرده بودم و دیده بودم که میشه، ادامه دادم. در ذهن من انجام همه ی این کار ها با هم لذت بخش بود. و نیتجه چیزی شد که من در سن 18 سالگی با کول و باری از تجربیات مختلف فارغ التحصیل شدم در حالی که بقیه هم کلاسی هام فقط درس خونده بودن.

    مثال 2:

    بعد از گرفتن مدرک لیسانس معماریم من تصمیم گرفتم که برای مستر(فوق لیسانس) معماری برای دانشگاه های آمریکا اپلای کنم و فول فاند (کمک هزینه کامل (زندگی و تحصیل )) بگیرم. همه میگفتن نمیشه.. اولا آمریکا سخته و دوما برای مستر فول فاند نمیدن، بلکه برای دکترا فول فاند میدن. ولی انگیزه رسیدن به این هدف اینقدر برای من زیاد بود که : پیش خودم گفتم من باید انجامش بدم و یه پلن 5 ساله براش ریختم.

    اتفاقی که افتاد این بود که من در عرض 3 سال به این هدف رسیدم و یکی از دانشگاه های ملی آمریکا با 153 سال سابقه تاسیس به من در رشته مستر معماری فول فاند داد. در واقع دانشگاه کل هزینه تحصیل من رو متقبل شد و به علاوه یک فرصت کاری تحت عنوان اسیستنت استاد (Teaching Assistant) هم به من داد که حقوق ماهیانش (به ازای فقط 10 ساعت کار در هفته)، خرج زندگی من در آمریکا رو پوشش میداد.

    در این مسیر 3 ساله من فقط مهارت هایی که میبایست به عنوان یک معمار بلد باشم رو یاد گرفتم، دو مسابقه و یک ورکشاپ معماری شرکت کردم و زبانم رو خوندم و نمره برای قبولی رو اوردم. من در این مسیر کار غول آسایی نکردم و واقعا هدایت شدم به مسیر های آسان و سریع. همونمجوری که استاد گفتن که شما اگه روی خودتون کار کنین و حرکت کنین هدایت میشین. مثل کسی میشی که در بیابان با پیدا کردن یه بیل مکانیکی خاک رو میکنه تا به گنج برسه. در حالی که بقیه مردم دارن با قاشق زمین رو میکنن.

    خدارو واقعا شکر. و ممنونم استاد که همیشه فانوس دریایی ما هستین که راه رو در تاریکی شب وسط دریا گم نکنیم و همواره روشنایی رو پیدا کنیم و به سمتش حرکت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 230 رای:
    • -
      Rojina گفته:
      مدت عضویت: 1790 روز

      سلام آیدای عزیز

      امیدوارم حالت خوب باشه

      چه جالب منم دارم برای معماری اپلای می‌کنم و مقصدم هم آمریکا یا کاناداست. من هم دنبال پذیرش فول فاند هستم منتها برای لیسانس. و می‌دونید جالب چیه به من می‌گن برای لیسانس نمیشه اگه مستر بودی راحت می‌تونستی بگیری😐😳

      این یعنی چی؟

      یعنی اینکه باور محدودکننده ته نداره اصلا!

      باور عموم جامعه فقط روی استپ کردن راکد موندن و حرکت نکردنه و کار ما فقط باید نادیده گرفتن این باور های محدودکننده و خوراک دادن هر روزه و هر لحظه به باورهای قدرتمند کنندمون اون نتیجه ای رو که می‌خواییم خلق کنیم و اکثریت رو هم رها کنیم و بزاریم راه خودشونو برن و نتیجه ی خودشونم بگیرن.

      چون ما می‌خواییم واسه ی خودمون زندگی کنیم.

      خیلی لذت بردم از کامنتت و ممنونم که باعث شدی یه سری چیزا رو به خودم یادآوری کنم و قدرتمند به مسیر رسیدن به اهدافم ادامه بدم.♥️🌿

      ممنون از خدای مهربانم که در هر حالی هدایگر منه🌈

      ممنون از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان بابت انتشار این آگاهی ها که آدم رو به حرکت کردن، ادامه دادن و انگیزه و هدفمند بودن سوق می‌ده🤍🌿

      شاد باشید🎈

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1317 روز

      مرسی دوست عزیز …

      چقدر صحبتاتون عالی بود…

      و سپاسگزار استاد عزیز بابت این فایلهای زیبا..که باید ساعتها بشینو گوش کرد..و نکته برداری بشه…

      چون بار هر بار گوش دادنش..درون ما رو بسمت خوشبختی ها در هر لحظه از رندگیمون سوق میده…

      سپاسگزار خداوندم که مرا در هر لحظه هدایت میکنه…تا به عاقبت بخیری برسم…..😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ابراهیم خانلرپور گفته:
      مدت عضویت: 2139 روز

      با سلام و تبریک برای موفقیت ها

      به جز یکی دو کامنت روی هیچ کامنتی ریپلای نکردم و فقط به لایک بسنده میکنم چون انصافا آنچه که از کامنت ها انتظار داشتم برداشت نمی کردم اما مثال دوم شما انرژی خوبی به من داد .

      با اینکه معمولا کامنتها رو میخونم که به الگوی موفقیت دوستان و راه و روش درست اجرای تمریناتشون واقف شم اما عموما به بیان احساسات و قلیانات روحی ای که در مسیر و یا گوش کردن به فایل ها درشون ایجاده شده می پردازند و از اصل ماجرا غافل میشن . البته معتقدم که کامنت ها هم نشون دهنده مداری هست که در اون قرار داریم و نمیشه کسی را برای این سرزنش کرد .

      به هر صورت در مثال دوم با اشاره به تعیین هدف ، برنامه ریزی درست ، ممارست و اقدام جدی و دور از هر گونه وهم و خوش خیالی ای که گاها حتی بر خوده من هم که تحت تاثیر تبلیغات دوره های آموزش جذب موثر بود قرار نگرفتید و با انجام کار درست و منطقی در مسیر درست موفقیت قرار گرفتید . منطقی هم بود که نائل به دریافت این امتیاز بشید وقتی لایسن ها و مهارتهارت های لازم برای کسب موقعیتی را دارا باشید به قول استاد وقتی در مدار ثروت و موفقیت باشید لاجرم به فرصت ها ، امکانات و موقعیت هایی برخورد میکنید که در اون مسیر هست ، نیاز نیست که زور بزنیم فقط باید قانون را درک کنیم .که این قطعا حاصل درک شما از قانون انتظار و قانون اصل بقای اصلح بود که به مسیر درست هدایت شدید و نتیجه مد نظرتون به دست اومد .

      بسیار عالی بود ، موفق باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2335 روز

      به نام یگانه بی همتا

      سلام دوست عزیزم

      احسنت بر شما👏🏻👏🏻👏🏻

      چقدر از نتایج عالی شما و تجربه های ارزشمندت لذت بردم

      چقدر عالی نوشتی که این مسیر فقط برات لذت بود و هیچ زجری نبود و حتی فقط اگر کمی تغهد بیشتری داشتی، حتی زودتر هم به این نتایج فوق العاده میرسیدی

      خیلی بهت تبریک میگم و برات در هر زمینه ای، بهترینهایی که لایقشی رو آرزو دارم چون همه ما لایق بهترینها هستیم اگر باور کنیم و در اون مسیر، اقدام و حرکت کنیم

      خوشبخت باشیم و شاد در لحظه لحظه زندگی

      🥰🥰🌹🌹🥳🥳🙏🏻🙏🏻💕💕

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مرضیه و حسین گفته:
      مدت عضویت: 1166 روز

      سلام ایدای عزیزم

      آیدا جان یعنی با خواندن کامنتت ی لحظه هنگ کردم و بعد به خودم و به باورهای خنده ام گرفت من همش میگم با کار آسون میشه پول زیادی درآورد میشه با ساعت کاری کم پول زیادی ساخت

      تو ذهنم که به ساعت کاری کم فکر میکنم این میاد تو ذهنم که به جای اینکه ساعت 6 تعطیل بشین ساعت 4 یا نهایت 14 تعطیل بشین ولی تو میگی با ده ساعت کار در هفته یعنی حدودا روزی یک ساعت و نیم

      وای دختر دمت گرم خیلی عالیه این فوق‌العاده است چقدر خوب چقدر عالی که با این تایم کم بتونی خرج خودت رو تو کشور آمریکا در بیاری

      عالیه خداروشکر

      تحسینت میکنم

      چقدر جای کار داره باور های ما

      خداروشکر عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      javad aghaahmadi گفته:
      مدت عضویت: 3500 روز

      به نام خداوند جان

      الهی به امید تو

      چقدر لذت بردم از خوندن این همه موفقیتی که بدست اوردی.واقعا ماشالله.

      بی نظیر عمل کردی و نتیجه های بی نظیری هم گرفتی.

      برات بهترین ها رو ارزو میکنم و میدونم به بهترین ها دست پیدا میکنی

      به نظرم باید یکم درباره باورهایی که در هر موردی داری برامون بنویسی تا بتونیم ازشون استفاده کنیم

      منتظر خودن نتیجه های محشرت هستم

      موفق و پیروز باشی

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: