عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)

873 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریوش معبودی گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    به نام نور

    با سلام به استادم و مریم عزیزم

    من در کامنتهای فایل یک همین موضوع نوشتم که زندگی چندین ساله ام دگرگون شده با توجه به نکات مثبت و این فرمایشات استادم رو با گوشت و خونم درک میکنم چون رعایت همین نکته داره قدم به قدم منو به سعادت میرسونه و من مدام قلم و دفترم کنارمه و در حال نوشتن نکات مثبت زمینو زمان ولی راجبه اینکه به دیگران بگم زیبایبهاشونو فکر میکنم کوتاهی کردم و این نکته برام عبرت اموز بود که از همین امروز انجامش دادم و شکی ندارم که رعایتش باعث جلای هرچه بیشتر روحو روانم میشه .منی که در حال دور ریختن تمام بدیها و اشغالهای درونم هستم و میدونم تا زمانیکه به خلوص نرسم به خواسته های اصلیم نمیرسم و رعایت همین نکته هر چه بیشتر منو به خلوص میرسونه و در نهایت ممنونم از ویدیوی بسیار بسبار زیباتون و صحبتهای گرانبها و بارزشتون و از خدا ارزوی سلامتی و شادی براتون میکنم و عاشقانه دوستتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2021 روز

    به نام ربّ هدایتگرم

    سلام به خانواده عزیزم

    یعنی این دوتا فایل اخیر هرچقدر بگم عالین کم گفتم، یک دوره کاملن. تو فایل اول هرجقدر استاد از اینکه تحسین زیبایی ها مهمه گفتن، تو این فایا اومدن و گفتن عاقا، ایهاالناس، دقیقا این کار هارو باید کرد. یک راهنما و دستور عملی.من خودم، هر موقع یه پیز خیلی زیبایی میدیدم، ازش عکس میگرفتم، هرموقع چیزی خیلی احساس من رو خوب میکرد، چیزی که بهش عشق داشتم، چیزی هربار نگاه کردنش من رو سرشار از عشق و حس خوب میکرد رو عکس میگرفتم. چه یک منظره باشه، چه ماه وقتی بزرگ و خیره کننده میشه، یه گل خیلی تر و تازه، یه هوای خوب که یادآور یه چیزای خوبه برام،یه شکل تونقش و نگار های دیوار یا خطوط کاشی، یه پیامک زیبا، یه عکس زیبا…. اینا رو عکس یا اسکرین میگرفتم. اما نمیدنستم این یعنی تحسین زیبایی ها. و همون شب که این فایل رو دیدم، به مامانم گفته بودم برای شامم کالباس و خیارشور بگیره. گرفت و پذاشت رو میزم. وقتی بوش دراومد اصلا عشق کردم. بوی کالباس و خیارشور ترکیبشون باهم عالیه:) بوی سوپر مارکتاس:) همونجا ازش عکس گرفتم چون یکی از زیبایی های زندگیم بود. ولی برای خودم به شخصه، حرف زدن و فکر کردن دربارشون خیلی جذابه. گاهی هم با خدا دربارشون حرف میزنم. یعنی بعصی از زیبایی ها رو فقط یا خدا دربارشون حرف میزنم جون اونه ک عمق حس منو به اون قضیه میفهمه.و وقتی خودمون رو در مدار دیدن زیبایی ها قرار بدیم واقعا زیبایی های بیشتری میبینیم.چند وقت پیش من هر شب زندگی در بهشت میدیدم. و چقدر تاثیر داشت روی من و چقدر باعث شد من در اطراف خودم مشابا اون محیط ها رو ببینم.

    و یه چیزی که خودم بش رسیدم اینه که گفتم دیگه نمیرم جاهایی که زیبا نیست. جاهایی که زمین تا آسمون فاصله داره با جیزی ک من میخوام در اسندا تجربه کنم، چیزی ک خواستمه. چون چشم من داره میبینه و ناخودآگاه توجهم رو اونه! مثلا اگر خیابونی، محله ای، خونه ای،رستورانی، که میدونید تو دسته ناخواسته هاست، نرید اونجاها، نزارید تمرکزتون رو نازیبایی ها باشه. چون بتوایم نخوایم هم هی داریم تو مغزمون پایش میکنیم! ع دکور شپیتونست اینطور باشه! ع چقد جاده خاکیه! میدونم باید زیبا بین بود اما من میگم حتی الامکان بریم جاهای قشنگ. جاهایی ک تحسین مارو برانگیزه. اگر مجبوریم بریم اونجاها ک هیچ، دید زیبابینی رو استفاده کنیم، اما اگر میتونیم نریم؛ پرهیز کنیم و نریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مهران مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1590 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و تمامی دوستان عباسمنشیم

    میدونید من هر وقت به استاد فکر میکنم بعد از کلی سوال که تو ذهنم پیش میاد فقططط تحسینش میکنم …

    توجه کنید من گفتم دوستان عباسمنشی …

    اثن خود این حرف یعنی اینکه عباسمنش یه برند شده تو این داستان عباسمنش یه سبک زندگی شده

    احتمالا 97 98 درصدتون اینستاگرام دارید برید بزنید هشتگ عباسمنش

    با اینکه این ادم تگ های پیجشو بسته و کسی حق تبلیغ و تگشو ندارن ولی بالای 250 هزار پست رو میاره به اسمشون یه کوچولو اگه فکر کنیم متوجه میشیم که بابا اثن موفقیت و انگیزشی ها تو ایران رو به اسم این اقا میشناسیم

    اخه چطوری میشه ؟!

    نه با الگوریتم های اینستا جور در میاد این داستان

    نه با عقل خودمون

    جز اینه که ایشون از قوانین الهی درست دارن استفاده میکنن و هیچچچچ قانونی بالاتر از قانون خدا نیست

    جز اینه که درک درستی از جهان پیدا کردن و دارن به بهترین شکل لذت زندگی رو میچشن

    البته همین استفاده درست خیلی ایمان بالااااا و تعهد عجیبی نیاز داره که استاد عزیزم دارن …

    واقعا دمتون گرم استاد … من یعضی جاها مثلا اونموقع چن سال پیش که مهموناتون اومده بودن پارادایس و داشتن استیک فک کنم میپختن و میخوردن ولی شما رژیم داشتید حتی کوچکترین نگاهم بهش نکردید و تعهد رو دیدم تو وجود شما

    یا وقتیکه رفتید و چن ماه روی قانون سلامتی کار کردید

    این تعهد شما قابل ستایشه

    تعهد در کلام

    تعهد در رابطه

    تعهد در اموزش

    تعهد در کنترل ورودی

    و …

    دوست دارم متعهد بشم که بیشتر بیام و بنویسم چون هر بار که مداوم برای یکی دو هفته شکرگزاری هامو مکتوب کردم اتفاقات عالی برام افتاده

    میدونم کار راحتی نیست تو این حجم ورودی های منفی کنترل ذهن کردن ولی کار سختیم نیست و نتیجه ش به مراتب بزرگتر و بیشتره

    پارسال یه دفتر تموم کردم برای شکرگزاری که میخام امسال بکنمش حداقل دو تا فقط برای شکرگزاریام

    بریم که بترکونیم

    مرسی که هستید

    مرسی که حال خوب رو گسترش میدید

    خدارو شاکرم بابت این فضای بینظیر که انرژی مثبت و حال خوب داره از لینک به لینکش میچکه

    و خدارو شکر بابت خانم شایسته عزیز که واقعا دستی از دستای خداست برای بهتر منتقل کردن حرفا و درکیات شما به کل دنیا

    اتفاقات خوبی میافته

    برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    کامران گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    با نام خدا

    با سلام خدمت همه دوستان عزیزم و استاد مهربانم

    اول از همه سپاسگزار خداوندی هستم که منو دائم هدایت میکنه

    و سپاسگزار خداوندم باز که منو به سایت استاد هدایت کرد

    و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که با این آگاهی های نابش چنان منو با این دنیا هماهنگ کرده و چنان سپاسگزارم کرده که میخوام ی داستان داغ و جدید بگم

    من روز پنج شنبه داشتم فوتبال بازی میکردیم داخل سالن دروازبان بودم و ی توپ آمد و گرفتم همون لحظه کتفم درآمد و افتادم. و اونجا بود که من استاد فقط آمد جلو چشمام و حرف های استاد تو مغزم پلی شد که میگفت این اتفاقات شاید به ظاهر بد باشه ولی حتما خدا ی پلنی برام ردیف کرده و همون لحظه تو همون درد شدید داشتم شکر خدا رو میکردم و دائم توی دلم میگفتم الخیر و ماوقع و امروز که رفتم دکتر بهم 15 روز استعلاجی دادن. در صورتی که خانواده ام ناراحت بودن من بسیار خوشحال و سپاسگزار بودم که من 2 هفته راحت صبح تا غروب روی باور هام کار میکنم

    خدایا سپاسگزارم بابت این دربی که می‌خواهی به روم باز کنی خدایا سپاسگزارم بابت تمام نعمت های عالیت

    خدایا سپاسگزارم بابت همین دست سالمی که دارم

    خدایا سپاس گزارم بابت دستم که داره بهبود پیدا میکنه.

    خدایا سپاسگزارم بابت نعمت های فوق‌العاده ای که قراره بهم بدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سودابه گفته:
    مدت عضویت: 2530 روز

    خداروشکر

    امروز صبح سوالم بود

    چرا نمیتونم از حل این 2 مشکل برآیم.

    باورهام در این خصوص چیه؟

    چه باور مخربی دارم؟

    و خیلی اتفاقی این فایل و فایل قبلی رو امروز دیدیم

    چه هدایتی

    و واقعا چرا ار این منظر ندیده بودم من گیر دادم به این دو مشکل

    مثل بت گذاشتم وسط فکرم و دایما بهش فکر میکنم

    الگوها و تکرار الگوها واقعا جرا غفلت کردم از اینکه در یک لوب تکراری فقط زوم هستم روی مشکلاتم و دنبال باورهای مخرب و جملات تاکیدای اش میکردم.

    چه کوششی

    فقط قوت میبخشیدم به مشکلاتم

    خدا خیرتون بده چرا به فکر خودم نرسیده بود

    که کانون توجه ام شده

    و انوقت مدعی ام من خودم همه اینها رو خوب میدونم

    این همه از صبح تا شب میگم کانون توجه ماست که زندگی ما رو میسازه و من سراسر توجه ام روی این دو مشکل هست.

    از خداوند سپاسگزارم که هدایت شدم به این آگاهی ها و بیرون شدن ار کانون مشکلات و از دور دیدن خودم و

    مسایلم

    واقعا حضور در این سایت و این دانشها چقدر خالص هدایت میشوم به آنجه که نیازم هست

    من در این لحظه سپاسگزارم

    برای سلامتی ام

    برای قدرت نوشتن و خواندنم

    برای لب تاپ و برای نت قوی

    برای شنیدن آگاهی هایی از جنس توحید و یگانه پرستی که به یادم میاورد قدرت و خرد الهی که در زندگیم جاریست

    برای انعامی که چقدر حس بی نیازی و قدرت الهی خداوند را به من یادآوری کرد پولی که از دستی گرفتم به دستی دادم چقدر این جریان انرژِی عالیه

    از خداوند سلامتی و سرور و ثروت و سعادتی همچون خودش بی نهایت برای شما آقای عباسمنش و همه همراهان عزیز خواستارم

    سپاسگزار خداوند و دستان یاریگرش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1461 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    خداوندا من سپاسگزارم که امروز به یک نشانه ای هدایت شدم که باعث شد درس بسیار مهمی را بگیرم

    من امروز زدم رو نشانه امروز من

    هدایت شدم به این فایل زیبا و پر اگاهی

    ولی قبل از دیدن تصویر،، متن زیبایش را خواندم .قبلا چندین بار این فایل زیبا رو دیده بودم و گوش داده بودم .اما گفتم پس بیام از زیبایی های زندگی ام بنویسم.

    نوشتم که خدایا سپاس گزار توام چون خیلی وقت هست که خودم را لایق دریافت هدیه هایی از طرف دستان بی نهایتت میدانم …………اما !!؟یه لحظه مکث کردم که ای وایی!!! من ارزش خودم را در دریافت هدیه یا چیزی از طرف دیگران می بینم من هنوز وابسته به توجه دیگران هستم .من ارزش خودم را هنوز در بودن با دیگران و افراد خاصی. از نظر خودم میدانم . یعنی داشتم سپاس گزاری می‌کردم از افرادی که برایم چیز های مثل سبزیجات تازه ،نون فتیر محلی شیرین و قطاب و کیک چیز های دیگر اورده بودند دوغ. محلی کره. ماست ، درسته که من باید سپاس گزاری کنم و تشکر اما نکته ی مهمش اینجاست که مدتی بود همسایه ام که خیلی هوای من و داشت از نظر خودم خیلی با هم صمیمی بودیم کلی به هم کمک میکردیم کلی چیز از هم دیگر دریافت میکردیم هیچ چیزی به من نمیداد توجه خاصی هم به من نداشت شاید به مدت چندین ماه همین طوری بود . من پیش خودم نگران بودم که خدایا چی شده چرا این فرد اینقدر نسبت به من بی تفاوت شده من که کاری نکردم من که بی احترامی نکردم من که همیشه با لبخند با انها رو به رو میشوم پس چی شده

    درس اول

    ارزش خودم لیاقت خودم را در بودن با افراد خاص ندانم چون تمام آدما به نوعی به این جهان اده اند تا ما را به خواسته های مان برسانند .نه اینکه افراد خاص

    درس مهم وبا ارزش دیگر اینکه وقتی من دارم روی افکار و باور هایم کار میکنم راه درست را انتخاب می‌کنم در یک مدار بالا تر قرار می‌گیرم .وافرادی را که از لحاظ هم فرکانس بودن با من در تضاد اند را دیگر نمی‌توانم ببینم.

    هنگامی که از لحاظ فرکانسی در مدار پایین قرار می‌گیرم خود به خود افرادی جذب من می‌شوند که باعث ازار و اذیت من می‌شوند.حتی نزدیکترین افراد نسبت به من حتی اعضای خانواده ی من مطابق با فرکانس و باور های من با من رفتار می کنند.

    نه آن چیزی که دوست دارم. آن چیزی که دارم بیشتر بهش توجه میکنم.

    ایا دارم به نکات مثبت افراد توجه می‌کنم یا به یک رفتار نا درست ان شخص

    پس جهان با ارسال فرکانس های من هماهنگ می‌شود. همانی را وارد زندگی ام میکند که من آن به جهان فرستاده ام

    اینکه چی از افراد دریافت می‌کنم بستگی به نوع باور من دارد

    من هرگز نباید وابسته باشم به اینکه دیگران به من هدیه دهند

    من باید به نکات مثبت توجه کنم من باید افراد را تحسین کنم من باید تمام افراد را وسیله ای برای رسیدن من به خواسته هایم بدانم

    هر کس به نوعی در زندگی من تأثیر دارند .

    ارزش و لیاقت من به خودم بر میگرده که چقدر از درون خودم را ساختم. چقدر احساس لیاقت خودم را بالا برده ام . نه اینکه به زور کاری کنم که افراد از من خوششان بیاید .

    چون گه گاهی میگم عه فلانی خیلی وقته خبر من رو نمیگیره پس من چیزی براش ببرم تا من به یادش بیام. تا اعلام حضور کرده باشم . تا به قول خودم اون هم سریع جبران کنه. تا اون هم کار خوبم رو چند برابر به من برگردونه و من بگم آها حالا من هم دوست داشتنی شدم .

    من باید باور هایم را درست کنم مثلاً باور :

    تمام افراد چه برایشان خوبی کنم چه نکنم به نوعی برای خدمت رسانی به من آمده اند .

    ارزش و لیاقت من وابسته به توجه دیگران نیست .

    ارزش من در این است که چقدر با خودم و تنهایی هایم در صلح و ارامش هستم.

    من توانایی های قابل تحسینی دارم چه دیگران تحسین کنند چه نکنند.

    من انسانی با ارزش ام چه دیگران بگویند چه نگویند

    من خیلی ادم با ارزش و لایق هستم

    من خودم را دوست دارم و برای خودم ارزش قائل هستم . استاد عزیزم بسبار شما را دوست دارم و تگر کامنت هم ننویسم در دفتر خودم یاد داشت میکنم تا برایم بیشتر اتفاق قشنگتر بیفتد از شما سپاسگزارم

    موفق باشید و امید وارم روزی در مورد یکی از کامنت های من هم صحبت کنید تا بفهمم چقدر درس پس دادم . به امید دیدار استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2177 روز

      سلام هنیفه

      چطوری؟؟

      خیلی وقت در کامنت شما بودم

      چقدر نوشته هاتون عمیق بود

      خیلی احتیاج به تفکر داشت

      خیلی احتیاج توجه داشت

      خیلی احتیاج به زمان داشت تا مثال هایش را در زندگیم بیاد بیاورم

      جمله به جمله نوشته هاتون را خوندم

      و مثال هایش را در زندگیم به یادم اومد

      خدایا شکرت برای وجودت

      خدایا شکرت برای وجود خداییت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        hanife sepehri گفته:
        مدت عضویت: 1461 روز

        سلام دوست عزیزم

        خیلی خدا رو شکر میکنم بابت اینکه خودم دوباره به این کامنت هدایت شدم

        خدا رو شکر که دیدگاه من رو دوست داشتید

        این ها مثال های اشنایی برای

        خیلی از ماها هست

        چون بعضی وقت یادمون میره

        یا حواسمون از خودمون پرت میشه

        این ها هدایت های الهی ان که نشانه ها را سر راه مون قرار میده

        من هم بابت وجودخداا شکر گزارم دوست خوبم

        برای شما آرزوی موفقیت دارم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1037 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام میکنم به استاد عزیزو بانوشایسته وتمام بچه های سایت

    حقیقتا یکی از بهترین روش‌هایی که میتونم بگم برای توجه به نکات مثبت ازش استفاده میکنم سپاسگذاریه

    واین عمل باعث میشه توجه ام به نعمت هایی که هم اکنون دارم باشه و واقعا حس نشاط درمن ایجاد میکنه

    و وقتی این سپاسگذاری هارو مینوسم قدرتش چندبرابر میشه

    از وقتی توجه ام سعی میکنم رو نکات مثبت بزارم وهربار زیبایی میبینم تحسین میکنم چیزهایی میبینم که قبلا اصلن نمیدیدم زیبایی هایی که اطرافم بودن اما من نمیدیدم

    واقعا انگار یه پرده از مقابل چشمام برداشته شده

    براستی جهان سرشار از زیبایی ها و نعمت

    و عادتی که من دارم هرچیز که بنظرم زیباس رو ازش عکس میگیرم یا فیلم میگیرم وصحبت میکنم راجب زیبایی واقعا بهم حس خیلی خوبی میده

    ویه روشی که خیلی بهم کمک میکنه با یکی از دوستانم که اتفاقا خیلی صمیمی هستیم و این بخاطر هم مدار بودنمونه مسیر طولانی پیاده روی میکنیم و راجب زیبایی ها قانون صحبت میکنیم و کلی ایده ردو بدل میکنیم و خیلی حسمون خوب میشه

    وما انقدر عاشق سفریم و افراد که می‌بینیم تحسین میکنیم که با اینکه تویه فامیل ما هیچ دختری نمیتونه تنها مسافرت بره میتونم بگم جزو اولین دخترایی بودم که کلی سفر رفتم بدون خانواده و به چه جاهای زیبایی هدایت شدم

    خیلی از اون مکان‌ها شبیه جاهایی بوده که تویه برنامه سفر به دور آمریکا دیدم

    مثلا وقتی تویه قسمت دیدم شما رفتین ابشار نیاگارا عمیقا دلم میخواس اون لحظه باشکوه ببینم و تجربه کنم

    من عاشق طبیعتم

    واینجوری شد که خیلی هدایتی ما رفتیم به لفور و استاد چه لحظه های رویایی دیدم یکی سد لفور که انگار یه نقاشی بود و بعدی ابشارش اون ابشار شاید به بزرگی ابشار نیاگارا نبود اما چنان لذتی بردم که میتونم بگم اون سفر جزو بهترین سفرهای عمرم شد واقعا هربار که توجه میکنم به زیبایی ها اتفاق خوب پشت سرهم برام رقم میخوره

    وقتی آدمهای ثروت مند تحسین میکنم جوری پول تو زندگیم جریان پیدا میکنه که اصلن نمیدونم چطور این همه پول میاد واقعا همه چی کانون توجه و باتوجه به زیبایی ها به احساس خوب میرسیم و این قانون همیشگی که

    احساس خوب=بااتفاقات خوب

    واقعا همه چیز قانون

    همه چیز کانون توجه وخداروهزاران بار شکر که تویه این مسیر زیبا و لذت بخشم واز خدا میخام هرلحظه مارو هدایت کنه

    ممنون از استاد بابت ثبت این زیبایی ها که واقعا زلالی آب دریا منو یاد سفرم به جزیزه ناز قشم انداخت و میدونم روزی میرسه که کنار همین ساحل زیبا تویه فلوریدا قدم میزنم

    میتونم بگم این غروب زیبا یکی از زیباترین لحظه هایی بود که تویه عمرم دیدم

    ودیدن ابرا که آرزوی بچگیم بود خیلی خیلی لذت بخش بود عاشقتونم استاد عزیز خوش اندام جذابم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    ساناز رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1481 روز

    سلام استاد و همگی دوستان

    استاد چه خوب که مثال کارهای اداری رو زدید

    خیلی دوستاشتم مثالهای بیشتری برامون میزدید و نحوه عملتون رو هم میگفتید

    مثل یه بار که گفتید رفته بودید بانک و نمیدونستید باید از قبل نوبت میگرفتید و کارتون رو انجام نمیدادن گفتن منتظر باشید و کاری که شما کردید شروع کردید توجه به زیبایی های اطراف و نعمتها و یهو صداتون کردن و کارتون انجام شد

    اما استاد در خصوص چیزهای دیگه چی مثلا یکی از همسایه ها داره خسارتی به خونه شما میزنه و بهش میگی ولی هیچ اقدامی نمیکنه تا جلوی این کار رو بگیره (نم دادن خونه اش به دیوار شما)

    اینجور جاها چطور باید عمل کرد؟ خواهش میکنی ازش عمل نمیکنه دعوا میکنی عمل نمیکنه، از طرفی توجه نکنی و به زیبایی ها توجه کنی خب خسارت همینطور ادامه پیدا میکنه..

    هرچند من اومدم راههای قانونی هم برم دیدم خیلی سخته .. بعد رها کردم گفتم اشکال نداره روی نم دیوار دوباره کچ میزنم رنگ میزنم اصلا هر چی بشه ولش کن نه دیگه تذکر میدم نه نگاش میکنم

    اما باز ته دلم میگم درسته من آیا دارم درست عمل میکنم آیا در این جور مسائل هم باید رها کرد توجه نکرد در موردش صحبت نکرد آیا حرف استاد رو درست فهمیدم یا در اینجور مسائل باید کار بیشتری بکنم؟!

    خیلی دوست داشتم مثالهایی از شما و دوستان بشنوم و بخونم و نحوه عملتون و نتیجه اش رو متوجه بشم تا منم بیشتر آگاه بشم در موارد اینطوری چطور عمل کنم

    ممنونم استادجان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2244 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام ساناز جان

      یبار یه داستانی رو استاد عرشیانفر میگه که یکی از شاگردان که خانم بود، متوجه رابطه همسرش با منشی اش میشه، واز استاد راهنمایی میخواد. استاد عرشیان نفر بهش میگه شب قبل از خواب حالت مدتیش قربون صدقه اون دختر برو، بطوریکه انگار اون خواهرت است و بیماری لاعلاجی داره و شما می‌خواهید از اون پرستاری کنی، چطور قربون صدقه خواهرت میری، همانطور تو حالت مدتیش قربون صدقه اون منشی برو. خلاصه اون خانم اول قبول نمیکنه و میگه من میخوام سر به تنش نباشه، حالا بیام قربون صدقه اش برم.

      چون راهی جز این کار نداشت اینکار رو انجام میده و روز سوم منشی به خانمه زنگ میزنه و از زنه معذرت خواهی میکنه میگه که پدرش به خوابش میاد و میگه دختر داری چکار میکنی؟ و دختر از محل کار شوهرش درمی آید و به یه کار بهتر و درآمد دوبرابر هدایت میشه……

      اگه خود داستان رو از زبان استاد بشنوی مو به تنت سیخ میشه که چطوری این کار جواب داد.

      حالا شما هم بیایید شب قبل از خواب همسایه تون رو تصور کنید و با مهربانی و عطوفت که از ته دل باشه رفتار کنید.

      اگه اتفاقی نیفتاد، این نشانه ای است که باید جابجا بشید.

      از مهران غفوریان میپرسند، اکه یه همسایه داشتی و اذیت می کرد، چکار میکنی؟

      گفت یبار میرم بهش میگم، اثری نداشت، از اونجا بلند میشم.

      امیدوارم این پیام ها بکارت بیان.

      در پناه حق روز به روز توحیدی تر، ثروتمند تر، شادتر و سالم تر باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        ساناز رستمی گفته:
        مدت عضویت: 1481 روز

        سلام رضوان جان

        من یه جاهایی واقعا نمیدونم باید چطور طبق آموزه های استاد عمل کنم، عمل خیلی مهمه

        عمل درست رفتار درست طبق گفته استاد…

        خیلی دوست داشتم بفهمم اما واقعا متوجه نمیشم

        آخه میگن اگر با شرایط نتونی کنار بیای هر جا بری همون مشکل دنبالت میاد اینم یه نظره

        نمیدونم عزیزم من رها کردم نمیدونم چیکار کنم جز این کار

        جا به جایی برام مقدور نیست

        من دوست دارم خونه ام سالم و دنج و ساکت باشه

        من خیلی ازت ممنونم که به حرفم توجه کردی فکر کردی و نظر گذاشتی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اسداله زرگوشی گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      سلام و درود خانم رستمی عزیز

      اگه درست متوجه شده باشم سوال شما اینست که چه موقع باید اعراض کرد و چه موقع باید اقدام؟

      با توجه به درکی که تاکنون از قانون پیدا کردم ما زمانی اعراض می کنیم که ریشه و منبع ناخواسته ما خارج از حیطه و توان کنترل ما قرار دارد و ما قادر به تغییرش نیستیم. مثلا بنزین گران شده یا مریضی شیوع یافته یا فردی پرخاشگری داره و …

      ولی مسائل و مشکلاتی که در حیطه کنترل ما هستند رو نباید ازشون اعراض کنیم و اتفاقآ آنها مسائل و مشکلاتی هستند که ما باید بصورت ریشه ای حل شون کنیم. و اعراض باعث تشدید و وخیم شدن و گسترش و عمیق تر شدن مشکلمان خواهد شد.و مشکل شما هم جزء دسته دوم است که باید بصورت ریشه ای حلش کنید.

      آیا اگه از نشتی دیوار منزلتان اعراض کنید، مشکل شما حل خواهد شد؟! آیا اگه از نشتی دیوار منزلتان اعراض کنید، نشتی دیوارتان خودبخود قطع خواهد شد؟! آیا اگه از نشتی دیوار منزلتان اعراض کنید، دیوارتان خودبخود خشک خواهد شد؟! نه خواهر من

      شما باید این مشکل رو ریشه ای حل کنید. ابتدا باید محل دقیق نشتی رو پیدا کنید تا بدونید منبع نشتی از کدوم قسمته . در مرحله بعد اگه محل دقیق نشتی در آپارتمان خودتان نبود و از آپارتمان همسایه بود. به هیچ وجه احساستون رو بد نکنید زیرا این اتفاق ممکنست در آینده برای همسایتون اتفاق بیفته و منبع نشتی از طرف شما باشه. خداوند رو شکر گزار باشید که خسارت بیشتری به منزلتان وارد نشده و در ذهنتان تصور کنید که این اتفاق به خوبی و خوشی و به راحتی حل شده و با این ذهنیت مثبت که همسایتون همراهی خواهد کرد برای حل مشکل اقدام کنید و مطمئن باشید که بازخورد مثبتی خواهید گرفت اگر بتوانید احساستون رو خوب نگه دارید و به جنبه مثبت قضیه نگاه کنید زیرا قانون همینست.استاد در این زمینه دوره شیوه حل مسائل رو دارند که می توانید با تهیه آن دوره به آگاهی های کاملتری در زمینه حل مسایل برسید و چند فایل رایگان نیز برای معرفی دوره در سایت گذاشته شده و کامنت های زیادی دوستان نوشته اند که میتوانید بخونید و استفاده کنید. امیدوارم کامنت من برایتان مفید واقع شود. یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ساناز رستمی گفته:
        مدت عضویت: 1481 روز

        سلام آقای زرگوشی

        خوشحالم بالاخره یکی مثل شما منظور من رو متوجه شد و توضیح واضحی داد

        من این سوال رو در عقل کل هم پرسیدم همه گفتن کانون توجه ات رو بردار یا از خدا هدایت بخواه و یکی هم گفت برو شکایت کن

        باز مورد سوم به نظرم بهتر گفت.

        آقای زرگوشی این نم از دستشوئی خونه واحد بغل هست و در این 6 سال بار سومه که اتفاق افتاده

        و من چندین بار خیلی با احترام بهشون نشون دادم دیوار رو و خواهش کردم دسشویی اشون رو تعمیر کنه

        این سری که مجدد و خیلی جدی گفتم و حتی بحث کردم گفت درست میکنم و بعد از یکماه گفت درست نکردم سر فرصت و … مسلما نم دیوار بیشتر شده…

        به گفته یکی از دوستان در پاسخ به سوالم در عقل کل، رفتم شکایت کنم شورای حل اختلاف (250 تومن هم هزینه شد)

        دیدم کلی باید پول بدم بعد کارشناس میومد مجدد باید پول میدادم وبعد مجدد باید میرفتم دفتر خدمات قضایی اونجا شکایت میکردم و مجدد پول و…

        وقعا در توانم نبود نه روحی نه مالی(چون الان یه پس انداز کمی دارم و فعلا بیکار شدم) رها کردم

        کچ بتونه برداشتم دیروز جاهایی که ریخته کچ زدم تا خشک بشه خودم درستش کنم

        و و مسلما ریشه ای درست نشده ولی مجبورم رها کنم…

        ولی چقدر خوب گفتید واقعا سر در نمی آوردم چطور باید طبق آموزه های استاد عمل کرد

        99.9 درصد تو عقل کل گفتن نادیده بگیر کانون توجه ات رو تغییر بده یا مثل این دوستمون که اینجا زحمت کشیدن پیام دادن گفتن به خوبی های همسایه ات توجه کن یا تغییر مکان بده!

        اما تو دلم به نظرم این شیوه مربوط به این جور مشکلات نبود

        در کل نمیدونم تصمیم درستی گرفتم یا نه

        ممنونم جواب دادید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          اسداله زرگوشی گفته:
          مدت عضویت: 1289 روز

          سلام و درود مجدد خانم رستمی عزیز

          وقتی قانون اینه که احساس بد = اتفاقات بد ، آنوقت دیگه برای جهان فرقی نداره که شما به چه دلیلی ناراحتید یا احساس بدی دارید. لذا با هر توجیه و منطقی که داشته باشید این احساس بد داره اتفاقات بدتری رو براتون بوجود میاره. لذا اولین کاری که باید بکنید اینست که احساستون را کمی بهتر کنید و باز کمی بهتر تا بتوانید به احساس خوب برسید.برای اینکار به نکات مثبتی که در همسایتون میتونید پیدا کنید توجه کنید و راجع به آن بنویسید و بابتش شکر گزاری کنید. و توجه تون را از تمام چیزهای منفی که میتونه احساستون رو بد کنه بردارید. اینگونه این فرکانس مثبت قطعآ طبق قانون اتفاقات خوب رو براتون رقم میزنه که میتونه اومدن پول به زندگیتان برای تعمیر نشتی باشه یا اینکه همسایتون خودش دست بکار بشه و نشتی رو درست کنه یا اصلا از آنجا نقل مکان کنه و صاحبخانه جدید اینکار را انجام بده یا به هزار طریقی که از تصور ما خارج است.

          شما نوشته بودید این اتفاق در 6 سال گذشته 3 بار تکرار شده است. وقتی یک الگوی تکراری در زندگیتان رخ میده باید بگردید و ریشه این اتفاق را پیدا کنید. ممکنست توجه دائمی به نکات منفی همسایتون دلیل این اتفاقات باشه یا نگرانی وترس از نشتی دوباره دستشوئی و …

          اینکه بخواهید کار خودتون را با شکایت کردن جلو ببرید همان توجه به ناخواسته هاست. که نه تنها گره هی از مشکلاتتون باز نمی کنه بلکه به مشکلاتتون اضافه میکنه. پس قانون را جدی بگیرید و آگاهانه برای حل مشکل اقدام کنید. مطمئن باشید وقتی حالتون و احساستون واقعآ خوب باشه محاله بازخورد منفی دریافت کنید. امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم و مشکل شما به آسانی و بخوبی با عمل به قانون حل شود.

          راستی ساناز خانم فامیلی مادر منم رستمی است و الان متوجه این تشابه فامیلی شدم. برایتان بهترینها رو آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            ساناز رستمی گفته:
            مدت عضویت: 1481 روز

            سلام آقای زرگوشی

            چه خوب که فامیلی مادرتون هم رستمی هست خوشحالم

            اما نمیدونید چقدر باز خوشحال شدم که جوابم رو دادید و بحث رو تکمیل کردید از استاد بابت این امکان ممنونم

            اما در خصوص احساس خوب و بد، من واقعا تونستم در این زمینه با توجه به آموزشهای استاد نسبت به گذشته خیلی بهتر عمل کنم حسم رو زودتر خوب کنم از آدما نترسم و قدرت رو از آن خدا بدونم نمیگم عالی ولی نسبت به قبل خیلی بهتر شدم

            الان خدا روشکر احساس بدی ندارم حسم رو متمرکز کردم رو سالم بودن خونه ام تمرکزم روی درست کردنش هست هر چند میدونم تعمیر اساسی از سمت همسایه باید انجام بشه اما توجه خودم رو آوردم به این سمت..

            اما در خصوص اینکه گفتید چون این قضیه 3 بار از طرف همسایه شما اتفاق افتاده نشون دهنده توجه من و حس بدم به این همسایه است

            باید بگم قبل این من فکر میکردم خونه من هم ایراد داره و توجه ام بیشتر معطوف به این بود که نکنه من مستاجر بیارم و نمی پس بده و به کسی خسارت وارد کنم (چون نم خونه بغل به اتاق خواب و حال و حتی پارکینگ سرایت کرده بود و مدیر ساختمان فکر کرده بود از واحد من هست منم وارد نبودم بنا آوردم بند کشی کردم لوله کش و… نگو کلش از سمت اوناست)

            حالا خدا طی این دو ماه من رو انگار بیدار کرد که جریان چیه و آپارتمان من ایراد نداره چون طولانی میشه دیگه تعریف نمیکنم ….

            من آپارتمانم رو باید اجاره بدم چون فعلا درآمد من از اجاره اوجا تامین میشه و بیکارم

            امروز هم مجدد رفتم مثل یه مررررد سمباده و بتونه زدم چند روز قبل کچ کرده بودم…

            یکم البته احساسم با نگاه کردن به اوضاع دیوارها بد شد سریع حسم رو عوض کردم توجه ام رو آوردم به تعمیر و اجاره دادن

            دارم خودم رو آروم نگه میدارم تا کارم درست بشه پول بیاد و چقدر پول خوبه

            خودم خیلی دوست دارم آپارتمانم رو عوض کنم طبقه آخر تک واحدی بالکن داشته باشه دنج و ساکت و منظره بیرون فضای سبز…

            اتفاقهای عجیب میافته مدام کارم رو از دست میدم اگر بتونم علت این جریان رو بفهمم یه ثباتی تو نتایجم خواهم داشت درآمد با ثبات و صعودی خواهم داشت و میتونم برنامه ریزی کنم برای خواسته های دیگه حتی تعویض آپارتمانم، اما یک سال و نیمه که اینطوریه نتایجم ثبات نداره …

            در خصوص شکایت کردن، یکی از دوستان در پاسخ به سوال من، گفته بود که از کسی پول طلب داشته که نمیداده و رفته قانونا اقدام کرده و به روز براش حساب کردن و از اون طرف گرفتن یعنی مبلغ بالاتر هم گرفته ولی نشنیدم استاد از این دست مثالها زده باشه دوست داشتم ببینم استاد هم نظرش چیه، به نظر من اینم یه راهیه اگر آدم بتونه توجه کنه به خواستش چه جبران خسارت چه گرفتن حق و ذهنش رو واحساسش رو خوب نگه داره و اقدام قانونی کنه …

            ممنونم از صحبتها و راهنمایی شما خیلی خیلی به من کمک کردید و احساسم رو هم بهتر کردید

            شاد سلامت باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم

    سلام به تمام دوستانم در سایت استاد عباس منش

    استاد عزیزم من هم این قانون که به هر آنچه توجه کنی از جنس همان را در زندگی ات گسترش می‌دهی را واقعا بهش رسیدم بخصوص چند ماه اخیر واقعا با گوشت و پوست و خونم درک کردم و نتایجش را در زندگی ام لمس کردم

    من نمونه های مثبت و منفی زیادی دارم که از مثبتها شروع میکنم

    استاد به طرز جادویی اخیرا من حدود یکی دو ماهی بود که چون در خانه مادرم ساکن شدم و مادرم مرتب تلویزیونش روشن بود و دائم شبکه های مختلف را میدیدند و چون آپارتمانش کمی هم کوچک بود من بعضی اوقات ناخودآگاه صدای تلویزیون را می‌شنیدم یا تصاویر را می‌دیدم( داخل پرانتز بگم که من حدودا چند ساله تلوزیون و شبکه های به درد نخور را از زندگیم حذف کردم ولی خوب این اخیر چون خانه مادرم هستم کاریش نمیشد کرد چون مادرم را نمیتونستم قانع کنم اینارو نبینه

    اومدم یه تصمیم گرفتم یه کانال در ماهواره بود به نام جم تراول همیشه در طول شبانه روز داره مناطق زیبای دنیا و جاهای لوکس و دیدنی را نشان میده و همینطور آدم هایی که با کمگپر سفر می‌کنند و کمپ می‌کنند

    و حداقل زمانهایی که من در خانه هستم این شبکه روشنه و جالبه که مادرم هم دوست داره با مادرم راجع به این زیبایی که صحبت میکردیم و می‌دیدیم

    استاد به طرز عجیبی از عید تا الان یا در طبیعت بودم چندین بار کمپ رفتم

    کامنتش را نوشتم که من با خواهرم چطوری شبها کمپ رفتیم در دل جنگل و چقدر بر ترسها مون غلبه کردیم و چقدر نتایج عالی و حتی در فروردین بدون اینکه من از پسرم خواسته باشم دو روز در تهران در برج میلاد همایش کمپرها بود بیش از 200 کمپر آورده بودند برای بازدید و فروش پسرم زمانش را اوکی کرد و اومد من را برد

    خیلی عالی بود و من به خرید این کمپر ها فکر میکردم و دنبال خریدش بودم

    خدایا شکرت از عید امسال تا الان من خودم را با زیبایی های فراوانی بمباران کردم و خدامیدونه چطوری جذبشون کردم

    نمونه های دیگر هم دارم در زندگی ام که این قانون را واقعا درکش کردم

    من در گذشته از زمان کودکی ام تا نوجوانی و جوانی چون پدرم سیگار می‌کشید و من هم همیشه به اون توجه میکردم و دوست نداشتم همیشه غصه میخوردم و ناراضی بودم از سیگار کشیدن پدرم و با اینکه بدم می آمد متاسفانه وقتی ازدواج کردم همسرم هم سیگاری بود و من همیشه از این موصوع رنج میکشیدم بعدا ها که قانون را درک کردم واقعا فهمیدم چقدر قانون دقیق عمل میکنه

    مهم نیست من چقدر از یه چیزی بدم می یاد باید ببینم به چه چیزی توجه میکنم

    یه متال دیگه ام دارم

    من پدرم یه اخلاقهایی داشت که بعضی از رفتارهایش اخلاقش من را اذیت می‌کرد و همیشه به این مورد منفی توجه میکردم میگفتم چرا

    و بعدا ها افرادی را در زندگی ام داشتم که درست همین اخلاق و رفتاری که من از پدرم دوست نداشتم را عین‌ اون را در زندگی ام داشتم سالها

    استاد عزیزم در پاسخ به این سوال که مطرح کردین بنویسیم ما چگونه از چه طریقی اون چیزهایی را که می‌خواهیم جذب میکنیم

    من در مورد خودم متوجه شدم چیزهایی که عینی میبینم تصاویر و یا اشخاصی که میبینم اونها را صد در صد تو زندگیم داشتم

    من دیدن و مشاهده کردن تاثیر گذارتر برام بوده تا نوشتن یا شنیدن یا گوش کردن

    و یه مورد هم بگم در مورد تحسین کردن

    من تجارب زیادی دارم از تحسین کردن مثلا افرادی که تحسین کردم واقعا وجه خوب آنها برایم برانگیخته شده

    و همینطور در مورد خودم وقتی مورد تحسین قرار گرفتم خیلی احساس بهتری داشتم و اون روز خیلی بهتر بودم

    در آخر استاد عزیزم و همچنین دوستانم من یه سوال دارم دوست دارم جوابم و بدین

    من می‌خواهم انسان‌هایی که سیگاری نیستند را در زندگی داشته باشم و چون بیشتر با دیدن برام تاثیر گذار هست چه راهکارهایی دارین به من پیشنهاد کنید که با این جور افراد احاطه بشم

    استاد عزیزم من واقعا از شما و مریم جان تشکر میکنم با این فایلهای عالی و زیبا که تهیه میکنید و روی سایت قرار میدین عاشقتونم

    خدایا عاشقتم

    خدایا بابت همه چیز بینهایت سپاسگزارم

    خدایا بابت سایت استاد عباس منش و تمام افرادی که در این سایت هستند واقعا تشکر میکنم

    خدایا بینهایت سپاسگزارم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشید

    ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محمدجواد قورئیان گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    بنام خداوندمهربان.سلام خدمت استادعباسمنش عزیز

    واقعا این همه زیبایی رو درطول عمرم ندیده بودم چقدرآب دریا خوشگل بود چقدرهوای فوقالعاده ای بود.غروب خورشید که دیوانه کننده بود اصلا دیوانه خلوتی این مکان شدم چقدررنگ درختان زیبا بود

    وچقدرزیبا دستگاهتون فیلم برداری کرد هم ازنظر کیفیت عالی بود هم این که شمارو فالو میکرد و دنبالتون میومد.اینقدراین فایل زیبایی داشت که فقط باید نوشت ازماسه ها از انسان های زیبا و پرانرژی از یه منطقه ای که دوطرفش آبه.خیلی تحسین برانگیزبود.

    صحبت های زیبایی دراین فایل کردید و فوق العاده بودبرام الان چندوقتی هست که روی زیبایی هاتمرکز دارم ونتیجش فقط وفقط حال واحساس خوب بوده ومیدونم اگر همینطور پیش برم زندگی برام زیبایی پس اززیبایی میاره

    سپاس گذارم ازسایت عباسمنش عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: