عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
چون این روزها سالگرد آشنایی من با سایت عباسمنش هست یک کامنت ویژه در نظر گرفتم برای این فایل. 10 سال گذشت از زمانی که من با سایت عباسمنش آشنا شدم. من از طریق دوره ی تندخوانی با این سایت آشنا شدم. اون موقع قرار بود در کنکور دکتری شرکت کنم و چون باید کتابهای زیادی رو به سرعت میخوندم دنبال روشی برای تندخوانی بودم. نمیدونم چه اتفاقی افتاد ولی به دوره ی تندخوانی استاد که رسید بی درنگ اونو خریدم. چون یه حسی بهم گفت خودشه. دوره که روی یک دی وی دی اگه اشتباه نکنم ذخیره شده بود به دستم رسید و روی اون دی وی دی یک فایل تصویری از استاد بود که اول تصمیم گرفتم اونو ببینم و با دیدن اون فایل همه چیز تغییر کرد. من دیگه قید تندخوانی رو زدم و داشتم به خودم میگفتم این شخص کیه که اینقدر حرفاش به دل میشینه. چرا داره دقیقا همون حرفایی رو میزنه که همیشه در ذهن من بود؟ چطور ممکنه یه شخصی در دوره ی تندخوانی از قوانین زندگی صحبت کنه؟ نتیجه ی دیدن اون فایل تصویری پیدا کردن سایت عباسمنش بود. این رو بدونید که من خیلی آدم تنوع طلبی هستم و اینکه بتونم 10 سال با یک سایت بمونم خودش گواه اینه که چقدر این سایت با روح من نزدیکه. من تو زندگی خیلی از سایت های خوبی که پیدا میکنم بعد از یکی دو ماه اصلا یادم نمیاد چی بوده ولی الان اگه کل حافظم پاک بشه و توی شرایطی باشم که یک مرورگر متصل به اینترنت جلوم باشه اولین چیزی که تایپ میکنم tasvirkhani.com هست بدون شک. البته من در طول این 10 سال جسته و گریخته به سایت سر میزدم و کامنت هم خیلی کم میزاشتم ولی اگه بخوام عصاره ی این 10 سال رو به شما هدیه کنم اون یک دیاگرام یا چرخه ایست که اسمشو چرخه ی قانون زندگی یا چرخه ی عباسمنش میزارم. این چرخه به شکل زیر است:
(یکتاپرستی، توحید عملی و توکل بر یگانه فرمانروای عالم هستی) —–> (کنترل آگاهانه ی کانون توجه) —–> (توجه به داشته ها، زیبایی ها و شکرگزاری عملی) —–> (ایجاد ورودی های مناسب) —–> (از بین رفتن ترمزها و تقویت گازها) —–> (ایجاد باورهای مناسب و قدرتمند) —–> (تقویت فرکانس ارسالی مناسب به جهان هستی) —–> (قرار گرفتن در مدار مناسب) —–> (احساس خوب) —–> (اتفاقات خوب) —–> (خوشبختی و موفقیت) —–> تقویت یکتاپرستی، توحید عملی و توکل (حرکت دوباره ی چرخه از ایستگاه اول)
از دوستان میخوام که این چرخه رو بررسی کنند و اگر نکته ای چیزی هست که جاش صحیح نیست اونو تصحیح کنن یا اگه باید چیزی حذف یا اضافه بشه انجام بدن.
دیگر عصاره ی این 10 سال همنشینی این است که زندگی یک بازی بزرگ است که همه ی مردم دنیا بازیکنان آن هستند. الله همه ی قوانین این بازی بزرگ را اعلام کرده و به ما یاد داده است. همه ی امتیازبندی ها را مشخص کرده هم امتیازات مثبت هم امتیازات منفی. هرکس که به قوانین خدا عمل کند و امتیازهای مثبت جمع کند برنده ی این بازی خواهد بود و به مقام بالاتری در بازی خواهد رسید. نقطه سر خط :))
و اما نکات این فایل:
من فکر کنم اینکه زیبایی ها برای انسان تکراری نشه حتی اگر بارها و بارها با اون روبرو بشیم نیاز به این داره که خدایی بشیم. چون فقط خداونده که اگه هزاربار به بندش نگاه کنه بازم میگه تبارک الله احسن الخالقین. از طرفی با قرار دادن آگاهانه ی کانون توجه روی نکات مثبت و زیبایی ها اتفاقی که میفته اینه که هربار ابعاد جدیدتری از اون زیبایی به ما نشون داده میشه که انگار قبلا اون رو ندیده بودیم به همین دلیله که هیچگاه برای ما تکراری نمیشه چون هربار خودشو به یک شکل به ما نشون میده و این خاصیت بالا رفتن مدار توجه بر زیباییه.
باز هم باید به این قانون تاکید کرد که ما اکنون در هر شرایط، هر زمان و هر مکانی که هستیم میتوانیم تنها با کنترل کانون توجه خودمون و هدایت اون به سمت زیبایی ها اتفاقات زیبا رو برای خود خلق کنیم. نتیجه ی این کار هدایت شدن به زیبایی های بیشتر است، تغییر شرایط است، حتی تغییر مکان است. نکات مثبت در همه چیز وجود دارد. در افراد، در طبیعت، در مکانها، در ساخته های دست بشر، در حیوانات و در همه چیز.
آگاه باشید که صحبت در مورد مشکلات کشش بسیار بالایی در بین 95 درصد افراد جامعه دارد چون ذهن نجواگر از آنها چنین طلبی میکند و اگر نتوانیم آگاهانه ذهن نجواگر خود را خاموش کنیم ما هم کشش بسیار زیادی به سمت توجه به معضلات و مشکلات خواهیم داشت. یکی از مهمترین تمرین ها برای انسان خدایی این است که بتواند افسار ذهن نجواگر خود را در دست بگیرد.
جهان ما جهان متنوعی است. در جهان طیفی از فقر و ثروت، زشتی و زیبایی، بیماری و سلامتی وجود دارد. این خاصیت جهان مادی است. حالا تو کدام بخش از این طیف را انتخاب میکنی و به آن توجه میکنی؟ اگر دنبال احساس بهتر و در نتیجه ی آن اتفاقات بهتر باشی قطعا بخش ثروت، زیبایی، سلامتی، آرامش و … را برای توجه انتخاب میکنی.
راهکار برای شکارچی زیبایی ها شدن:
یکی از مهمترین راهکارهایی که من خودم از اون خیلی استفاده میکنم سپاسگزار بودن برای داشتن فرصت زندگی در این دنیاست که از طرف الله یکتا به ما اعطا شده. این حس سپاسگزار بودن باعث میشه که به بخش زیبای هرچیزی توجه کنی چون میدانی که ممکن بود فرصت زندگی در این دنیا به تو داده نشود و الان که این فرصت به تو داده شده باید اون رو غنیمت بدونی و از لحظه لحظه ی اون لذت ببری. یکی دیگر از راهکارها این است که فرض کنی تو از سیاره ی دیگری پا در این دنیای مادی و کره ی زمین گذاشته ای، آنوقت چطور به این همه پدیده های رنگارنگ در این جهان نگاه میکردی؟ مطمئنا در این شرایط کوچکترین زیبایی ها هم دل تو را با خود میبرد.
در نهایت برای پس زمینه ی زیبایی های ساحل و خلیج مکزیک هم پیشنهادم این هست که همون آهنگ (ملکا ذکر تو گویم) بهترین انتخابه. هر موقع اون آهنگ رو روی زیبایی ها میزارید چهارستون بدن آدم به لرزه میفته از بس این آهنگ هماهنگ با زیبایی های الهیه.
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم مسیر در این سایت بهشتی
استاد جان اولین چیزی که تو این فایل توجه منو جلب کرد که موضوع فایلتون هم بود عینک شما بود حالا چرا ؟چند مدتی هست صبح ها میرم پیاده روی بعد افرادی که میبینم چقدر باکیفیت ترن چقدر شادتر و پرانرژی تر هستن و جالب بود که از این عینک شما دیدم که بعضیاشون دارن و خیلی خوشم اومده بودو تحسینشون کردم چون دوست دارم خودم هم داشته باشم و امروز دیدم که شما هم از همون عینک زدید دقیقا با همون رنگی که من دوست دارم و وقتی عکس فایل رو دیدم کلی خوشحال شدم در ضمن خیلی بهتون میاد این عینک (ایموجی چشم قلبی)
از طرفی من تو سریال سفر به دور امریکا همین سری آخر خیلی خیلی تحسین کردم شما رو برای پیاده روی های طولانی که تو دل جنگل و استیت پارکها داشتید و جالبه الان دقیقا دارم تجربش میکنم توی پارکی که مدتها بود کنار دستم بود قبلا اصلا وقت نمیکردم مستمر برم یعنی برنامه نداشتم براش یا بهتره بگم تو فرکانسش نبودم تا بتونم این تجربه بی نظیر رو هرروز داشته باشم واقعا زیبایی این پارک دم خونمون مخصوصا تو این فصل بی نهایته همش درخت و سرسبزی و یه مسیر پیاده روی داره که وقتی راه میرم فایل های شما رو گوش میدم یا موزیک شاد گوش میدم و فقط شکرگزاری میکنم منم همیشه میگم که بقیه مردم هم واقعا این زیبایی رو اونجوری که من حس میکنم حس میکنن؟ واقعا میبینن این همه زیبایی رو
اما در مورد کنترل ذهن مخصوصا تو شرایط به ظاهر سخت چندین کار انجام میدم البته که اولش یکمی دپرس میشم میگم بابا من که اینهمه به خوبی ها توجه کردم دیگه این چی بود این وسط اما بعد از دوره شیوه حل مسائل نگاهم خیلی به مشکلات تغییر کرده البته هنوزم ماهر نشدم تو این قضیه اما خودش هزارپله از قبل منو جلوتر آورده بعد که آرومتر میشم میگم حالا اکی بگرد دنبال راه حلش یا ببین کجای کار رو درست نرفتی که این آلارام رو دریافت کردی بشین اصلاحش کن چاره کار همینه و بس و به قول خانم شایسته عزیز این یعنی رشد کردن
یکی از بهترین تمرین ها توی این مواقع استفاده میکنم نوشتن هست برام مخصوصا تکرارش هم میکنم جدیدا یعنی مثلا دارم فایل شما رو گوش میدم همزمان مینویسم و خودم هم زیر لب تکرار میکنم یا برای شکرگزاری نوشتن از داشته هایی که الان دارم هم به همین صورت یعنی همزمان هم مینویسم هم میگم زبانی خودم خیلی برام تاثیر گذارتره انگار ذهنم متمرکز میشه و کلا اون موضوعی که برام خوشایند نبوده کمرنگ تر میشه وقتی چشم گوش زبانم همزمان درگیر هستن
یکی دیگه از چیزهایی که خیلی بهم کمک کرده همین پیاده روی هست حالا چه تو خونه چه تو بیرون انگار میتونم اون موضوع رو از چند زاویه نگاهش کنم پیش خودم فکر میکنم وقتی پیاده روی میکنم ذهنم خون بیشتر بهش میرسه و به کار میوفته ایده بهتر میده :)))
یکی دیگه از موارد که این مواقع انجام میدم همین ترسوندن ذهنم از اینکه اگر توی این فضا بمونم و بخوام اوقات خودم رو تلخ کنم باید منتظر بدتر از اینها باشم یه جورایی رنج این کارو خیلی بولد میکنم تو ذهنم که اگر بری پایین برگشتنت سخت تر میشه و باید دوباره کلی انرژی بذاری تا به همین جایی که الان هستی برسی اینطوری برای اینکه به حس بد نرسم ذهنمو میذارم روی خواسته هام و میگم این اتفاق خیره و در دلش برای من خیری هست
و یه چیز دیگه هم اینکه به خودم میگم اگر میخوای به هدفی برسی باید ببینی تو همین شرایطی که داری چقدر داری اون هدف رو تو مقیاس کوچیکتر زندگی میکنی مثلا اگر من دنبال تجربه زیبایی هایی مثل جاهایی که استاد ازش ویدیو میذاره هستم چقدر الان زیبایی های دور و برم رو میبینم و براشون سپاسگزارم ؟ یا اگر دنبال روابط عالی هستم همین الان با آدمهای دور وبرم چطوری دارم رفتار میکنم؟یا اگر دنبال آزادی مالی مکانی و زمانی هستم الان دارم از زمان و پولم در چه مسیری استفاده میکنم؟
حالا نتیجه این کارها تا به الان این بوده که تو محیط کارم نسبت به پارسال خیلی حرف های منفی کمتر شده و حتی تو گروهی که داریم میبینم یه وقتهایی مطالبی میذارن که همش در مورد انگیزه و انرژی مثبته در صورتی که قبلا همش خبرهای بد میذاشتن
درآمدهایی که جدیدا از راههای مختلف وارد زندگیم شده که پارسال اصلا فکرشم نمیکردم
آدمهایی که جدیدا میبینم خیلی با کیفیت ترن نسبت به قبل مثلا قبلا میگفتم اون فردی که من ازش خوشم بیاد نیست چون تصورم این بود اکثر آدما فقط اهل غرزدن هستن و منم حوصله ندارم هی بخوام انرژی بذارم بحث عوض کنم اما جدیدا دارم میبینم آدمهای درست و حسابی هم هستن فقط من باید درست حسابی بشم یعنی قشنگ دارم میبینم که همه چیز خودمم حتی اگر اتفاق بدی میوفته نتیجه فلان توجه ام بوده و خب این باعث میشه متعهدتر باشم تو این مسیر و بقول آقای عطارروشن من خودم اون عامل منفی نباشم خودش حرکت بزرگیه
و جدیدا دارم سعی میکنم هیچ کس رو قضاوت نکنم حتی تو ذهنم یعنی تا ذهنم میخواد حرف بزنه بگم از کجا میدونی شاید نباشه اینطوری و همین خودش خیلی بهم کمک میکنه که دست از قضاوت ذهنی بکشم
همین ها یادم اومد فعلا
در آخر ممنونم از خانم شایسته عزیز برای به تصویر کشیدن این زیبایی ها واقعا رنگ دریا عالی بود قطعا وقتی ویدیوش اینقدر قشنگه از تزدیک هزاران برابر این زیبایی داره من البته هنوز شنا بلد نیستم اما خیلی دوست دارم شنا کنم تو این دریای زیبا این آزادی و درصلح بودن آدمها رو تحسین میکنم یه نکته ای که تو فایل های شما توجهم رو جلب کرده اینه که وقتی دارین ویدیو میگیرین کسی نگاه عجیب نداره و برام خیلی جالبه که انقدر این مردم با شعور و درک هستن و برای حریم هرکسی احترام قائلن
ممنون استادجان برای این صحبت های عالی
و این فایل های ارزشمند هدیه(ایموجی قلب)
سلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی زهرا خانم
بسیار سپاسگزارم بابت این کامنت زیبات و نکات ارزشمندی که بهمون یادآوری کردی
مخصوصاً برای اون سوالاتی رو که از خودت پرسیدی
و یه چیز دیگه هم اینکه به خودم میگم اگر میخوای به هدفی برسی باید ببینی تو همین شرایطی که داری چقدر داری اون هدف رو تو مقیاس کوچیکتر زندگی میکنی مثلا اگر من دنبال تجربه زیبایی هایی مثل جاهایی که استاد ازش ویدیو میذاره هستم چقدر الان زیبایی های دور و برم رو میبینم و براشون سپاسگزارم ؟ یا اگر دنبال روابط عالی هستم همین الان با آدمهای دور وبرم چطوری دارم رفتار میکنم؟یا اگر دنبال آزادی مالی مکانی و زمانی هستم الان دارم از زمان و پولم در چه مسیری استفاده میکنم
واقعاً منو تکون داد و به فکر کردن واداشت که مهدی خدا وکیلی چقدر از اهداف و آرزوهایی که میخوای بهش برسی رو داری در مقیاس کوچکتر زندگی میکنی
و این حرفها و سوالات باعث شد که
از امروز بیشتر نوع زندگی کردنم در حال فکر کنم
و به امید الله که بتونم هروز و در هر لحظه این سوالات رو از خودم بپرسم و براش اقدام عملی انجام بدم
انشالله که همیشه موفق و پیروز و سربلند باشید
سلام به استاد عباس منش عزیز
و مریم خانوم شایسته
اتفاقا منم دیروز رفتم دریا
چند روزیه که بعد از کارم میرم
اونجا با خدا مشورت میکنم و ازش هدایت میخوام
واقعا دریا انرژیش مثبته
واقعا دریا رو دوست دارم
خدایا شکرت
واقعا اگه انسانها میخواستن دریا رو و چرخه بقا رو در دریا رو مدیریت کنن
ایا میتونستن؟
این پدیده و کلا پدیده هایی طبیعی
میلیون ها ساله که خودشون خودشون رو مدیریت میکنن
شما حساب کنین زیر اب گیاهانی رشد میکنن که فقط با اب شور رشد میکنن
بعد ماهی های گیاه خار اون گیاهان رو میخورن
بعد ماهی های گوشت خار ماهی های گیاه خار رو میخورن
بعد ماهی های گوشت خار بعد از مرگ بدنشون تجزیه میشه و گیاهان رو با گوشت بدنشون تغزیه میکنن
و این کار رو خود دریا میلیون ها ساله به درستی انجام میده
ازین نظم و ازین همه شگفتی سر تعظیم در برابر خداوندم فرو میارم
استاد فرمودید ایا همه به اندازه ما از دیدن زیبایی ها به وجد میان و سپاسگذار هستن و احساس شعف میکنن؟
الان یه جوّی در جهان راه افتاده
اگه مثبت و شاد باشی با تمسخر بهت میگن بچه مثبت
بچه مثبت بودن چیز غیر طبیعی هست
و بچه منفی بودن از نظر افراد در جهان طبیعی و پذیرفته شده
در شهری که همه اهالی انجا میلنگند
اگه کسی صاف راه بره بهش میخندن
جهان دو قطب داره
منم مثل اهن ربا دو قطب دارم
و توانایی این به من داده شده که با کدوم قطب پیش برم
و به کدوم قسمت از جهانه دو قطبی هدایت بشم
ازینکه فهمیدم من خالقم
من هستم که انتخاب میکنم
چی در زندگیم تجربه کنم
خیلی خوشحالم
جهان هیچ محدودیتی نداره برای اینکه چه چیزی به چه کسی بده
و هیچ ایده ای نداره جهان
ایده هارو ما انسانهایی که خالق زندگیمون هستیم میدیم به جهان و جهان فقط و فقط با ایده ما موافقت میکنه
جهان مثل یه مزرعه حاصل خیزه
اگه گیاه خشخاش توش بکاری نمیگه نه این گیاه رو رشد نمیدم این مصرفش ضرر داره خرابی و اعتیاد به بار میاره بلای خانمان سوزه
جهان بدون قضاوت پرورشش میده
و اگه تو همون مزرعه انبه یا اناناس هم بکاری جهان هیچ مانع تراشی نمیکنه
کسی اگه تصمیم بگیره بشه استیون هاوکینگ جهان هدایتش میکنه با همه ضعف هاش
کسی هم اگه تصمیم بگیره بشه صدام
جهان در هارو براش باز میکنه
برای جهان فرقی نداره به مسی از آرژانتین نعمت بده
به عباسمنش از ایران
به پیتر از اینگلیس
به جاسم از عراق
یا به هرکسی از هرجایی
جهان قانون خودش رو داره طلب میکنی دریافت میکنی
جهان نه دلسوزی دل رحمی میکنه
و
نه مانع تراشی میکنه
پس چرا میگن این جهان ساز کارش بر اساس خیر و خوبی هست؟
چون وقتی شروع میکنی به سمت قطب مثبت بری هر قدم که برمیداری 10 پله بالا میری
چون داری جهان رو میسازی و جهان خوشحاله و حمایتت میکنه
اما وقتی داری به سمت بد بختی میری جهان هر قدم که بر میداری یه پله میبرتت پایین
چون داری تکامل رو که اصلی ترین قانون جهانه دنده عقب میری
چون داری به دیروز میری
و جهان همیشه دوست داره موجوداتش به فردا برن
خیلی خوشحالم
خبری بهتر از این نمیتونست بهم داده بشه امروز
که منم تصمیم گیرنده ی نهایی
خدایا مرسی
استاد ممنونم ازت
اگاه شدن از قوانین جهان بهترین هدیه ایی بود که در عمرم دریافت کردم
ایشالا یه روز میبینمت یه هدیه بهتون تقدیم میکنم برای قدردانی و تشکر
استاد منم کسی بودم که این ویدیو های به اصطلاح خنده دار رو میدیم
و اصلا حواسم نبود
که دارم به سمتی هدایت میشم که پام سر بخوره یا یه بلایی سرم بیاد
ممنون برای گفتن این موضوع چون فکر میکردم دارم میخندم پس خوبه
اینجا فرق استاد و شاگرد معلوم میشه
استاد اگاهانه دستگاه هایی رو انتخاب میکنه که نبینه این کلیپ های مثلا فان رو
شاگرد اگاهانه میره دنبالش که ببینه که بخنده:)
نمیدونستم که وقتی دارم به حوادث توجه میکنم و میخندم ذهن فکر میکنه این خوبه پس برای منم خلق میکنه
چون ذهن من رو به سمتی هدایت میکنه که بهش توجه میکنم
و استاد نکته طلایی دیگه ایی که گفتین و ترمز سفت سخت من بود
کسایی که مدام در حال ایراد گرفتن هستن
زندگیشون پر از ایراده
چرا من تا این لحظه نفهمیده بودم اینو در وجودم؟
من خیلی از دیگران ایراد میگیرم
و فکر میکنم من فقط عقل کل هستم
بقیه هیچی حالیشون نیس
مخصوصا از زمانی که توی سایت اگاهی های جدید یاد گرفتم به همه برچسب میزنم
میگم این بی ایمانه
اون مشرکه
این داره از روی ترس حرکت میکنه
اونا با شور شوق کار نمیکنن
اون خیلی باور های سمی داره
این داره رو تردمیل میدوعه
اون فلانه
اون فلانه
راس میگی استاد ذهن من حالا اینجا چهارتا چیز یاد گرفته
میخواد همرو بزاره یه سمت
خودشو بزاره یه سمت دیگه
بگه من درستم
بقیه تو در دیوارن
اخ که چقدر بدردم خورد امروز این فایل
سپاس فراوان از شما دوتا گل
.
.
در مورد کاری که من انجام میدم برای دیدن زیبایی های بیشتر
من یه تمرینی برای خودم طراحی کردم
اینکه هر روز به خودم نگاه میکنم که امروز چقدر خندیدم و شاد بودم و رضایت درونی داشتم
اولش از یک ساعت در روز شروع شد
و کم کم ذهن من به خندیدن
و بیخیال بودن و رها بودن عادت کرد
و به جایی رسیدم که همین چند روز پیشا یه روز حساب کردم دیدم 10 ساعت شاد و خندان بودم اون روز
و اصلا وقتی شادی و میخندی حتما این خنده ها از دیدن زیبایی
از چرخوندن افکار زیبا به وجود میان دیگه
البته بجز اونمورد که بالا گفتم به کلیپ های فان نگاه میکردم و میخندیدم
بقیه شادی ها و خنده هام طبیعی و از سرچشمه افکار مثبت و توجه به زیبایی ها و داشته هام رقم میخورد
میخوام این تمرین رو ادامه بدم و رکورد روزی 18 ساعت خندیدن و شاد بودن و رقصیدن رو به نام خودم کنم
و این کار رو انقدر ادامه بدم که جز روتین همیشگی زندگیم باشه انقدر بخندم و شاد باشم که همه از کنار من بودن بخندن و قهقه بزنن
این روشیه که من انجام میدم
امروز جمعه 8 اردیبشهت من امروز از صبح 8نیم که بیدار شدم تا الان که 11نیم هست حدود 1ساعت نیمش رو شاد و لبخند زنان گذروندم
و میخوام تا شب فقط شاد باشم
چون میدونم این شادی برام شادی بیشتر و دیدن زیبایی ها ی بیشتر و نعمت های بیشتری به همرا میاره
چون مگه من از زندگی چی میخوام؟
اینکه شاد باشم و احساس خوبی داشته باشم
احساس رضایت درونی
خدایا ممنونم ازت
استاد عزیزم از شما سپاسگذارم و همینطور خانوم شایسته مهربون
بدرود…
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته نازنین
سلام دوستان گلم
اولین نکته ای که توجه من رو به خودش جلب کرد استاد تیتر این فایل بود
“عادتی که می تواند زندگی شما را تغییر دهد” یعنی چی میتونه باشه؟ چه راز ناگفته ای قرار فاش بشه؟
سریع پلی کردم و با تمرکز 100٪ گوش کردم و فهمیدم برداشت اولیه ام از اون تیتر غلط بود. شما در مورد قانونی صحبت کردید که محتوای اصلی تمام فایل هاتون هست.”اعراض از روی نکات منفی و تمرکز روی نکات مثبت” ادامه دادم، رسید به جایی که شما یک تمرین به ما دادید که هر کسی تو بخش کامنت های سایت یا از تجربیاتش در این زمینه بنویسه یا از شکل و نحوه ی استفاده اش از این قانون.
یکی از ویژگی های فوق العاده شما استاد، اینه که تاثیرگذاری عمیقی روی شاگردانتون دارید و خیلی محکم و جدی صحبت می کنید. طوری که مخاطب مشتاق میشه برای عمل به تمرینات، برای فکر کردن به حرفاتون. این در جایگاه اول قرار می گیره که کمکم کرد تا به سرعت خاطرات تو ذهنم مرور بشه.
حالا برم سر اصل مطلب: سال 400 من سرباز بودم تو یکی از شهرهای زاهدان به اسم میرجاوه. کار من مربوط به مسائل اداری و کاغذ بازی میشد و به سیستم ناجا هم دسترسی داشتم که اینترنت نبود، فقط سایت های که مربوط به نیروی انتظامی میشد.
من تو اون شرایط که از لحاظ جغرافیایی دور و برمون همش بیابون بود، از لحاظ فیزیکی همش بیگاری و کم خوابی بود، سربازا همدیگرو اذیت میکردن کادری ها سربازا رو اذیت می کردند… من سعی کردم تا جایی که میتونم به نکات مثبت توجه کنم تا جایی که میتونم زیبایی ها رو ببینم
چجوری؟ تو همون سایت هایی که گفتم اخبار و روزنامه هایی بود که پایینش چند تا عکس بود. من به اخبارش کاری نداشتم می رفتم عکس هایی رو که قشنگ بودند یا خفن و باحال بودند رو می رفتم نگاه می کردم. مثلا عکس های هنگ چابهار که نیرو دریایی بودن نگاه می کردم عکس های فلان پادگان که تو شمال بود نگاه می کردم و خلاصه می رفتم عکس هایی پیدا می کردم که بهم احساس خوبی می دادند. اونجا هم خیلی خشک و بی روح بود و اگر یه نقاشی درخت هم بهم نشون می دادن کلی ذوق می کردم. وقتی دریا رو می دیدم که دیگه ذوق مرگ می شدم و اصلا روحیه من زمین تا آسمون فرق می کرد.
الان نوبت رسید به اینکه از نتیجه ای که این عمل این تمرکز بر نکات مثبت برای من داشت بهتون بگم. تقریبا یکسال گذشت و ماه مهر بود که من تازه مرخصیم تموم شده بود، دو سه روز از حضورم می گذشت یک روز فرمانده ام بهم گفت اسم من رو برای یک جشنی که از طرف هنگ برگزار میشه رد کرده به عنوان سرباز نمونه اونم وقتی که من نبودم.
فردا صبح من و دوتا دیگه از سربازا رفتیم هنگ و یکجایی نشستیم. به ما گفته بودند جشن قراره تو خود هنگ برگزار بشه ولی دیدم که چند تا اتوبوس اومدند و یک دفعه گفتن قراره بریم آبشار لادیز!!
حالا این نکته رو هم بگم که چند شب قبل تر من با یکی از دوستانم که بچه خود زاهدان بود صحبت می کردم و بهم گفتش که همین آبشار لادیز یکی از زیباترین مکان های دیدنی تو کل زاهدانه.
برای من خیلی جالبه از زمانی که آموزشی بودم همیشه می گفتن مرز شوخی نداره و کلی شهید شدن و … ولی هیچ کس نگفته بود که اردوی تفریحی هم برگزار می کنن اما من به هر حال هدایت شدم به سمت تجربه این زیبایی.
ادامه داستان: ما سوار اتوبوس شدیم و نیم ساعت هم بیشتر فاصله نداشت با ما، و من یکی از بهترین روز های عمرم رو تجربه کردم. اونقدر بهم خوش گذشت که یادم رفته بودم که من سربازم. نکات مثبتش: کلی کادر مجرب و باتجربه همراه ما بودند همه طرف رو پوشش می دادند، به خوبی از ما پذیرایی کردند هم صبحانه و هم ناهار که جوجه کباب بود جای شما خالی، هدیه دادند، کلی ورزش کردیم شنا کردیم و … قبل از غروب تموم شد و سوار اتوبوس ها شدیم که برگردیم.
این تیکه آخرش را لطفا با دقت بخوانید چون خیلی نکته مهمی هست؛ زمانی که برگشتم پاسگاه، خیلی هم خسته بودم، همان دم در ورودی فرمانده ام بهم گفت”سجادی برو بالا پستی!” هر پست ما دو ساعت بود ولی به من گفتن که چهار ساعت پست بدم. اولش ناراحت شدم چون فقط دلم می خواست برم بخوابم. خیلی خسته بودم و ذهنم شروع کرد “ای بابا! عجب آدمایی هستن، چقدر مگه آدم میتونه ضالم باشه!” ولی من گفتم نه! اولا که فرمانده ام کسی بود که اسم منو گفته بود و من وظیفه ام بود تا در حقش جبران کنم؛ دوما که الان هنوز تازه سر شبه و بعدش میرم قشنگ تا صبح می خوابم؛ و مهم تر اینکه تو این بیابون، یک بهشت بسیار زیبا به فاصله نیم ساعت از من وجود داشته و من نمی دونستم و ممکن بود هیچ وقت هم ازش خبردار نشوم ولی خدا به من لطف کرد و منو هدایت کرد.
و همه چیز از همون عکس ها شروع شد. همون عکس های که من با ذوق و شوق می رفتم دنبال می گشتم و پیدا می کردم. و به جایی هدایت شدم که همه اون عکس ها رو تو واقعیت تجربه کردم.
من الان به این باور و یقین رسیدم که اگر هر کدوم از ما تو هر شرایطی که هستیم فرقی نمیکنه، اگر با عشق از محتوای سریال سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت استفاده کنیم، تحسین کنیم به یک تجربه واقعی از آنچه که دیدیم می رسیم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم استاد که باعث شدید من این خاطره رو بیاد بیارم. با اینکه کلی تو دفترام نوشته بودم کلی تحسین کرد این اتفاق رو کلی سپاس گذاری کردم بازم متاسفانه فراموش کرده بودم که چنین تجربه فوق العاده ای در زندگیم داشتم.
ولی فقط یک جرقه می خواستم یک جرقه مثل تمرینی که شما گفتید و من خیلی از شما ممنون هستم که اصول و قوانین رو همیشه به شکل های مختلف تکرار می کنید
امیدوارم همیشه خوب باشید
با تقدیم و احترام
سید مهدی سجادی نیا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز و مخصوصا خانم شایسته بینظیر
تو همین ابتدای نوشتن کامنتم جا داره من از خانم شایسته تشکر ویژه داشته باشم که با اون وضعیت سخت و مشکل دوربین رو نگاه داشته بودن تا کادر تصویر بهم نخوره تا فیلم ضبط شده خوب و باکیفیت از اب در بیاد
واقعا این کار خانم شایسته نشون میده تو کارشون خیلی تمرکز و دقت دارند و کاری که به عهده ایشون قرار گرفته میشه از نهایت توانشون استفاده میکنند
تا خروجی کار عالی از اب در بیاد
( که نمونه کارهایی ایشون رو میشه به عینه تو بروز رسانی فایلها استاد دید )
و یه جورایی ما بچههای سایت چشم سوم خانم شایسته هستیم و هر چیز زیبا و بینظیری که خانم شایسته از نزدیک میبینه دوست داره با عشق به چشمهای بینهایت سوم خودش هم نشون بده که بقیه از این زیبایی و این نکات مثبت جهان و آگاهیهای که از طریق استاد داده میشه غافل نمونند و ازش نهایت استفاده رو بکنند و این نهایت عشق و علاقه و مسئولیت پذیری خانم شایسته به کارش نشون میده
بنابراین من وظیفه خودم دیدم که از همین جا تو ابتدا کامنت بیام از خانم شایسته عزیز و پر تلاش دست میریزاد و خدا قوت بگم و از طرف خودم و همچنین تمام بچههای سایت که میان از این فایل استفاده میکنند تشکر کنم
خانم شایسته عزیز بینهایت ازتون سپاسگزارم
( همراه با کلی استیکر گل و قلب )
قبل از اینکه بیام برم روی تمرین این جلسه من حیف میاد از زیبایی و طبیعت بینظیر اونجا تعریف نکنم
اخه چطور ممکنه دریا اینقدر خوش رنگ و زیبا باشه خدایا ترکیب رنگهای مختلف از بنفش ، ابی پر رنگ ، سبز ، ابی کم رنگ و بعد ساحل با شنهای سفید
اخ خدایی من مگه داریم و مگه میشه این همه زیبایی کنار هم تازه هنوز فیلم درون بچه رو سایت نیومد خدا میدونه چه زیبایی بیشتری از اون بالا قرار ببینیم و لذت ببریم اون هم اب شور در کنار اب شیرین جلل خالق
الله اکبر ،
این عظمت و بزرگی و قدرت خدا رو نشون میده که ما در جهانی زندگی میکنم که هم زشتی هست هم زیبایی هم بالا هست یا پایین هم تاریکی هست هم روشنایی هم شور هست هم شیرین
و از این قدرت و این عظمت و بزرگی که خداوند هست و تازه از همین قدرت در وجود ما هم قرار داده و گفته تو انتخاب کن چی میخوای هر چی تو انتخاب کردی من هدایت میکنم سمت اون نعمت
حالا اون نعمت میتونه هم سلامتی باشه هم بیماری هم ثروت باشه هم فقر تو بگه چی میخوای
اینها همه با هم جز نعمتهای خداوند هستند و باید تو این جهان باشند و وجودشون باعث گسترش و پیشرفت جهان خواهد شد
شاید بپرسید بیماری یا فقر چه پیشرفتی برای جهان داره ؟
اگر بیماری وجود نداشت مطمئنا انسان ارزش و قدر سلامتی رو نمیتونست درک کنه
اگر فقر وجود نداشت و اگر انسان به مشکلات و بی پولی و سختی بر نمیخورد مطمئنا ما هیچ وقت نمیتونستیم قدر ثروت رو بدونیم و اصلا بدنبال ثروت نمیرفتیم تا بدستش بیاریم
پس مشکلات ، سختیها ، بیماریها ، فقر و کلا هر چیز تضاد تو این جهان مادی وجود داره نعمت خیلی با ارزشیاند و باعث رشد و پیشرفت هستند
و این ما انسانها هستیم که به این تضادها ماهیت میبخشیم و مشخص میکنیم چی خوبه و چی بد
و اونهایی که باهوش باشند و قانون رو بلد باشند فرار نمیکنند و میان با آغوش باز این تضادها رو میپذیرند و میان ازش به عنوان پله و مسیر درست میکنند برای بالا رفتن ، برای حرکت ، برای رشد ، تا بتونند به اون نعمت اصلیه دست پیدا کنند
حالا جواب به تمرین این جلسه :
وقتی که من قانون رو فهمیدم و تا حدودی درک کردم که این کانون توجه منه که داره اتفاقات رو بوجود میاره بلافاصله شروع کردم به کار کردن روی خودم و ورودی و خوراک خوب از فایلهای استاد به ذهن خودم دادم و بعد از مدتی از اونجایی که من تو منطقه روستایی و با ادمهایی بسیار منفی زندگی میکردم بنابراین تو ابتدا کار کنترل ذهن در بین ادمهای منفی نگر خیلی برام سخت بود و بعد از یکسال تصمیم گرفتم از اونجا مهاجرت کنم و رفتم به جایی و فضایی که خیلی دوست داشتم
تو منطقه خوش و اب و هوای شمالی که کوه و دریا و رودخانه و جنگل و اواز پرندهها و حتی دید به کوه برف همزمان همه رو با هم دارم
تازه بین ادمهایی ثروتمند و حتی مثبتتر از لحاظ ذهنی نسبت به ادمهایی قبلی که باهاشون زندگی میکردم الان دارم زندگی میکنم
که مهمترین ماموریت و هدف اصلی من از این مهاجرت این بود
که من تو شهر و منطقهای تنها باشم و جای بسیار ایزوله زندگی کنم و فقط بیام خوراک خوب به ذهن خودم بدم و از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم
بنابراین از وقتی که من فهمیدم کانون توجه من داره اتفاقات رو بوجود میاره بنابراین تصمیم گرفتم در روز تا میتونم بصورت اگاهانه تایم بیشتری ورودی خوب به ذهن خودم بدم
و برای همین مهاجرت کردم تا بتونم راحتر و بهتر ذهنم رو کنترل کنم
دوست داشتم تو تمرین این جلسه روشی که من استفاده کردم برای کنترل ذهن اینجا با شما دوستان به اشتراک بذارم تا شما هم ازش ایده بگیرید
حالا بریم سراغ خوندن کامنت دوستان برای بالا بردن تایم کنترل ذهن برای خودم
جالبه که اتفاقا همین خوندن کامنت بچهها روش جدیدی که من جدیدا یه هفتهست تو برنامه تمریناتم اضافه کردم
قبلا من بیشتر کامنت مینوشتم و فایل گوش میدادم ولی اینسری توسط خداوند هدایت شدم که از این به بعد بیام کامنت هم بخونم و الان که دارم اینکار رو انجام میدم کلی دارم لذت میبرم و کلی ایده میگیرم و کیف میکنم از اینکه چه گنجهای نابی تو صحبتهای بچههاست که من ازشون غافل بودم و به لطف خدای مهربان الان هدایت شدم که بیام از این نعمت الهی هم استفاده کنم برای خودم و اون هم دادن خوراک مناسب بهتر و بیشتر به ذهنم و اگر حساب کنید خود انجام همین کار هم یه روش جدید بوده برای من تا ذهنم رو از افکارهای منفی جدا کنم و بیام به چیزهایی توجه کنم که میخوام تو زندگیم داشته باشم
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
آخ جون یک فایل جدید دیگه واقعا ممنونم ازتون استاد عزیز و مریم خانم گل
واقعا خوشحال شدم از دیدن تصویر زمینه این فایل بر روی سایت و کلی ذوق کردم.
الهی شکرت که یکبار دیگه استاد قشنگ و زیبای مارا هدایت کردی تا برامون فایل بگیره.
و گل سر سبد این احساس فوق العاده این هست که قراره در ادامه این فایل معرکه یک فایل فوق حرفه ای و به قول استاد حیولا توسط درون گرفته بشه و ماهم لذت ببریم.
واقعا ازتون ممنونم خیلی دلم میخواد بغلتون کنم و با احساس نزدیکی زیاد بهتون بگم عاشقتونم.
در ابتدا واقعا تحسین کردم تیپ و استایل آمریکایی خفن استاد عزیز را که اینقد ماشاالله سرزنده و شاداب و سرحال تر از همیشه هستن.
در ادامه واقعا خداروشکر کردم از اینکه تکنولوژی به کمک ما میاد تا با استفاده از گوشی موبایل شما عزیزان تصاویر و فایل با این کیفیت فوق العاده برامون ضبط میکنید.
واقعا تحسین کردم این مکان فوق العاده زیبا و لاکچری را که اینقد تمیز و مرتب و حرفه ای درست شده و همه مردم خیلی آزاد و راحت اومدن و دارن از این زیبایی ها لذت میبرن.
به به چه شنهای خوش رنگ و لطفی خیلی دلم خواست منم اونجا باشم و روی این شنهای فوق العاده قدم بزنم و با خدای خودم حرف بزنم و بگم دمت گرم دمت گرم که پاداشهای بینظیرت را شامل حال من کردی و منو به این مکان زیبا و رویایی هدایت کردی( قطعا این روز میرسه و من به این خواستم میرسم)
اصلا استاد میدونی چیه من کلا یه مدته حس میکنم آمریکا همون جایی هست که با افکار و باورهام هم فرکانسه و باید اونجا به زندگیم ادامه بدم.
و اما درباره کنترل کانون توجه که هرچی بگم بازم کم هست.
استاد عزیز و دوستان بنده خداروشکر این قسمت از زندگیم را به بهترین شکل یاد گرفتم که اصلا پلن برای آینده نداشته باشم و همه چیز را سپردم دست خداوند عزیز و مهربونم.
یه مدت پیش که به تضاد سختی برخورد کردم در مورد نداشتن جای مناسب برای کسب و کارم و فشارهای جهان داشت زیاد میشد و من هیییچ پول و پس اندازی نداشتم برای اینکه شروع کنم به ساختن میرفتم اون تیکه زمین که میخواستم فروشگاه بسازم را تصور میکردم که پی ریزی کردم و دیوارها را کارکردیم آوردیم بالا و انصافا خوشحال میشدم و ذهنم را کنترل میکردم و اجازه نمیدادم فشارها و تضادها به من غلبه کنن.
بلطف خدا در عرض 3ماه به این خواستم رسیدم و رسیدیم به اینکه سقف بزنیم.
خدارو گواه میگیرم بازم یک ریال نداشتم برای سقف اقدام کنم و بازهم سپردم دست خداوند.
همیشه وقتی میرفتم خیابون دم درب خونه پدریم و خونه همسایه را میدیدم که داشتم سقف تیرچه و بلوک میزدن میگفتم خدایا منم میخوام اینجوری سقف بزنم خودت ردیفش کن ولی وقتی به هزینش فکر میکردم ما امید شدم.
و اما دوستان عزیز و استاد گل در ادامه با من همراه باشید تا به معجزه کنترل ذهن پی ببریم.
همون روزها که در فکر سقف زدن بودم یک عدد یخچال نو آکبند فروختم که بهترین موتور بازار را خریدم و نصب کردم و به مشتری گفتم برو حالشو ببر تا ده سال دیگه کار میده بهت.
ولی دو روز بعد یخچال از کار افتاد.مجبور شدم بدلیل تعهد کاری که داشتم برم یخچال را چک کنم و همون روز که رفتم یخچال را چک کنم بشدت بارون میبارید و هرکاری کردم موتور کار نمیکرد و به مشتری گفتم موتور نو دوباره میندازم برات و تا شب که دوباره رفتم موتور نصب کنم مدام به خودم میگفتم خدایا شکرت بخاطر این بارون و مطمئنم این اتفاق به صلاح من هست.
خلاصه مشکل یخچال حل شد و بنده به ظاهر کلی ضرر کردم ولی حالم از بارندگی و از شهری که خریدار یخچال زندگی میکرد خیلی خوب بود (چون مردم اون شهر خیلی پولدار هستن).
خلاصه تو مسیر برگشت که داشتم میومدم خونه عزیزدلم پیام داد و گفتن که از بنیاد برکت پیام دادن برای گرفتن وام اشتغالزایی بنده را معرفی کردن.
واقعا خوشحال شدم ولی یلحظه گفتم ن ن مگه استاد نگفتن وام گرفتن اشتباهه.
خلاصه نشونه گذاشتم گفتم اگه تو هر قسمت از مراحل کار وام گیر کوچکی رخ داد یعنی نباید وامو بگیرم ولی خدا شاهده خیلی راحت و در عرض یک روز کاراش انجام شد و ضامن هم خیلی ساده و راحت جور شد و در مدت یک روز وام را پرداخت کردن.
اومدیم خونه سریع اقدام کردم به زدن سقف فروشگاه و خداروشکر کارهاشو انجام دادم و همین دیشب روی کف فروشگاه نشسته بودم و از بزرگی فروشگاهم و جای زیادی که داره و فراوانی یخچالام لذت میبردم و احساس آرامش و سبکی خاصی را میکردم.
واقعا کنترل ذهن معجزه میکنه خداروصدهزار مرتبه شکر.
باورم نمیشه در مدت 7ماه که از خواستم گذشته تونستم الان درفروشگاهم مستقر بشم.
اصلا تو خواب هم نمیدیدم بخدا.
شاید واسه خیلیا خنده دار باشه خواستم ولی برای من واقعا بیگ شات هست و خداروشکر میکنم.
استاد عزیز از خدا میخوام عزت روز افزون شامل حال شما و مریم خانم گل بکنه و به جاهای زیبای بیشتری شما عزیزان را هدایت کنه.
بیصبرانه منتظر فایل درون هستم.
عاشقتونم
عرض سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
من محمد جلال ناصری از افغانستان
گاه گاهی از فایل شما استفاده میکردم و الان میخوایم خیلی بطور جدی استفاده کنم
خدا را بی نهایت سپاس گذارم که من را هدایت کرد تا عضو سایت شما شوم واقعا همین حالا که این کمنت را مینویسم بخدای خدا قسم من هدایت شدم که عضو سایت شما شوم قبلا چند بار کوشش کردم اما طریقه ورود به سایت را درست نمی دانستم الان من در شفاخانه استم عملیات شدم دیشب واقعا به نظرت شما استاد عزیز منی که دیشب عملیات شدم چگونه حس داشته باشم واقعا حسم الان خیلی عالی است وقتی بدنم درد میگیرد فقط کمنت دوستا و فایل های شما ره در این شرایط گوش میدیدم خدا صدهزار مرتبه سپاس گذارم که من را با شما آشنا کرد
من به مدت چهار ماه میشه به جرمنی امدم تنها استم فامیل افغانستان است.
دیشب که وارد عملیات خانه میشدم یک بارگی احساس تنهایی کردم سریع خودم را به یاد گپ های شما انداختم که گفته بودید خدا همه کس میشود همه کس را
به فکر خداوند فرو رفتم احساس کردم خداوند من را در آغوش گرفته برایم میگوید جلال عزیزم من کنارتم خدا شکر عملیاتم بی وجع احسن پیش رفت
صبح وقتی از خواب بیدار شدم بدنم درد داشت برای خودم گفتم اگه فکر را کنترول نکنم بدنم بشتر درد میکنه سریع خود را به صدای پرنده که بیرون میخواند توجه کردم اگاهانه
همه این ها فقط مدیون خداوند و استاد عزیزم استم. استاد عزیزم هرقدر ازت سپاس گذارم باشم بازم کم است برای شما و خانم شایسته مهربان، از خداوند بی نهایت ثروت، سلامتی، عشق، شاد، آرامش و رهایی میخوام
برگردیم به موضوع اصلی
من با نوشته کردن. و باخودم حرف زدن میتوانم بشتر به روی نکات مثبت توجه کنم
اولین کمنت در سایت توحیدی جهان است
انشالله نتایج عالیم را بشتر برای شما و دوستای خوبیم میگویم
سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش عزیز
فکر میکنم آخرین باری که توی سایت کامنت گذاشتم به یکی دوماه پیش برگرده؛ تمام این مدت من به شدت درگیر یادگیری قانون و اجرا کردنش توی زندگیم بودم.
امروز میخوام در مورد همین فایل و شکرگزاری و دیدن زیبایی ها بگم.
توی آخرین کامنتی که گذاشتم گفته بودم که تازه وارد مسیر قانون شدم و اون موقع فکر کنم 21 روز از شروع آشناییم گذشته بود و همونجا هم گفته بودم که اگر کل زندگیم رو توی یه کفه ترازو بگذارن و این 21 روز رو توی یک کفه دیگه ، سنگینی این 21 روز کاملا از لحاظ ارزشمند بودن مشخصتره.
اون روزا من تازه یاد گرفته بودم زیپ دهنم رو برای نازیبایی ها ببندم؛ تازه یاد گرفته بودم زیبایی ها رو پیدا کنم و در موردشون به خودم یادآوری کنم.
روزهای اولی که شروع کرده بودم به دیدن زیبایی ها و شکرگزاری در موردشون خیلی نمیتونستم چیزهای زیادی ببینم؛ کل اون چیزی که در طول روز میتونستم ببینم به 6 یا 7 مورد فقط میرسید و بیشتر از اون نبود اما همون تعداد کم باعث میشد که حالم بهتر بشه و احساسم رو به خوبی پیش بره.
هرچی جلوتر رفتیم شکرگزاری های من نسبت به زیبایی های جهان بیشتر و بیشتر شد؛ به جایی رسیدم که اگر توی اتوبوس یک نفر یه لبخند بهم میزد اون رو یادداشت میکردم توی موبایلم و بابتش از خدا تشکر میکردم؛ یا مثلا اگر توی خونه پام میرفت روی یه جسم تیز به جای اینکه گلایه کنم سریع و ناخودآگاه میگفتم خدایا شکرت که اتفاق بدتری واسم نیوفتاد و انگار که ذهنم رو دستم گرفته بودم و دقیقا رام شده بود این ذهن چموش.
روزها گذشتن و گذشتن و وضعیت دفتر شکرگزاری های من به جایی رسید که برای هر روز میانگین چیزی بین 60 تا 70 مورد زیبایی ثبت میکردم و بابتشون شکرگزاری میکردم. من و خانمم هر کدوم یک دفتر جداگانه داریم که تا الان هم این کار رو انجام میدیم.
الان که حدود 3 ماه از آشنایی من با مطالب سایت و قانون میگذره باید بگم که خیلی خیلی خیلی بیشتر قانون رو یاد گرفتم و با شدت و تعهد خیلی زیاد این قوانین رو توی زندگیم بکار میگیرم.
نشونه من برای اینکه بدونم چقدر توی این مسیر درست در حال حرکت هستم در مرحله اول احساس فوق العاده من هست که همین لحظه ای که دارم این کامنت رو مینویسم مملو از احساس بی نظیرم.
توی این مدت 3 ماهه من دوره قانون آفرینش رو تهیه کردم و تمام معجزات این دوره که به طور واقعی توی زندگیم رخ داده رو توی یک دفتر جداگانه مکتوب کردم تا هیچ چیزی از یادم نره و همیشه داشته باشمشون و بخونمشون و بهم یادآوری بشه که قانون چقدر دقیق کار خودش رو انجام میده.
روزهای اولی که من با مطالب سایت آشنا شده بودم توی بدترین شرایط مالی خودم بودم اما امروز به یک ثبات خوب رسیدم و برای من این تغییر بسیار چشمگیر و بزرگ هست هرچند که میدونم شرایط از این هم باز بهتر و بهتر میشه و من با قدرت تمام خودم رو هر روز متعهد تر به اجرای قوانین میکنم و لذت میبرم از اینکه خودم میتونم خالق زندگی خودم باشم.
این کامنت رو بعد از شکرگزاری امروز صبح دارم تایپ میکنم و باید بگم که عادت شکرگزاری و دیدن زیبایی های جهان برای من تبدیل به یک کار هر روزه شده و به هیچ عنوان ازش خسته نمیشم چون دارم نتایجش رو به وضوح توی زندگیم میبینم.
ارادتمند همه دوستان و استاد عزیزم هستم و براتون بهترین ها رو از خدای قادر و رزاق خواستارم.
پی نوشت :
استاد عزیزم، بعد از این کامنت قراره برم و بخش ششم قانون آفرینش رو برای پنجمین بار از اول تا آخر گوش بدم
سلام به دوستان عزیزم
میخوام یه تجربه اینجا بنویسم، کارمند یکی از بزرگترین مجموعه های مثبت اندیشی بودم، عاشق کارم بودم، جوری که حتی تو زمانی که همه جا قرنطینه بود من ٧ صبح میرفتم سر کار و بعضی وقتا ٢ صبح برمیگشتم خونه، حتی گذر زمان رو تو کارم حس نمیکردم.
جالبترین جای قضیه اینه که من از چنین محیط کاری تو سه سال 3بار اخراج شدم و دوباره برگشتم سر کار. الان که دوره شیوه حل مسائل و این فایل فوق العاده رو دیدم گفتم بیام و بنویسم.
تو مجموعه همیشه دنبال نقطه ضعف ها و ایرادات کار میگشتم و میدیدم، جوری که بقیه همکارا لقب گیربکس بهم داده بودن، یعنی کسی که گیر میده به همه چیز، جالبه حتی خود مدیر مجموعه هم بهم میگفت من بهت پول میدم تو انتقاد کن و میگفتن که: تو آمریکا یه شرکت هایی هستن، کارشون اینه پول میگیرن و ایرادات کارو پیدا میکنن.
تو دوره شیوه حل مسائل متوجه شدم دلیل اون اخراج شدنها با اینکه اونقدر عاشق اون کار بودم چیه، من بایستی بجای توجه و تمرکز روی ایراد و مشکل و مساله، بایستی دنبال راه حل های اون مسائل میگشتم، به خودم گفتم اگر تو این توانایی رو داری که میتونی مسألهٔ کار رو پیدا کنی بایستی ذهنت رو تربیت کنی برای پیدا کردن راه حلهای اون مسائل، ایراد و مشکلو به هرکی بگی هزار تا پیدا میکنه، منتها حل کردن مسائله که تخصص میخواد، به قول استاد کسی پول بیشتری میگیره که مسائل بیشتری رو حل کنه، این تجربه من بود از آدمی که پول میگرفت تا انتقاد کنه و فهمید که دنیا حتی کاری نداره تو عاشق چی و کی هستی، توجه کنی به بدیهاش بدی بیشتری بهت میده، به خوبیش توجه کنی خوبیه بیشتر میده، همین
راستی
“تو خود پای در سایت بنه و هیچ مپرس
خود سایت بگویدت که چون باید کرد”
ازتون ممنون و سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
سلام اقاحمید گرامی
کامنتتون خیلی خیلی زیبا بود افرین به چه نکته مهمی اشاره کردید…اینکه جهان کاری نداره به چی علاقه داری قانون خودشو داره واینکه فرمودید پیدا کردن مسأله رو همه بلدن مهم پیداکردن راه حله که کار هرکسی نیست عالی بود لذت بردم ….
خودسایت بگویدت که چون باید رفت ….عالی بود
وجودارزشمندتون رو سپاسگزارم وبهترینهارو براتون ارزومندم
بنام خداوندی که گنجهای آسمان و زمین در دست اوست.
درود و سلام خدمت استادان ببنظیرم
و دوستان عزیزم در این قسمت
عادتی که زندگی من رو برای همیشه تغییر داد
تمرکز بر نکات مثبت
استاد عزیزم وقتی برای اولین بار با شما آشنا شدم در سه فایل چگونه درآمدمون را در یکسال سه برابر کنیم قانون سپاسگذاری و توجه به زیبایی ها رو یادم دادید.. و اعراض از ناخواسته ها و افراد نامناسب و هر آن چیزی که با احساسات خوب من در تضاد است.… از اونجا استارت شکرگذاری برام زده شد. فهمیدم که به هر آنچه توجه کنم از همون جنس وارد زندگیم میشه و یاد گرفتم که فقط دقت چشمامو به زیبایی ها بیاندازم.. فقط زیبایی ها رو گوش کنم و فقط کنترل ذهن داشته باشم..
این توصه ی الهی شما همیشه آویزه ی گوشم کردم و خدا رو شکر توی این چند سال همش بخودم یادآوری می کنم که رویا حواستو جمع کن و حتی به نجواهای ذهنم با تمسخر نگاه می کنم و بهش میگم این من نیستم که صحبت می کنم چون من که حرفی نمیزنم پس این ها که دارن توی کله ام جنجال به پا می کنند نجواها هستند… مدام صداشون رو خاموش کردم و فوری میرفتم زیبایی ها رو بهشون نشون میدادم…بازم وسط های توجه ام میومدند بلوا می کردند و هی سر و صدا می کردند و منم همینطور دعواشون می کردم و ساکت میشدند. و آرام آرام یاد گرفتن با من همسو بشوند و اونها هم از زیبایی ها خوششون آمد.. هر چند فرصت رو غنیمت میشمرند و از غفلت من سوءاستفاده می کردند ولی من افسارشون رو در دست گرفتم .. ..
دوستات عزیزم حتما میپرسید چطوری؟؟،،
خب معلومه.. یک برنامه ریزی هایی کردم که اولش سخت بود ولی هی می نوشتم و می نوشتم و می نوشتم .. و هی کامنت خوندم و خوندم و خوندم ... و هی فایل ها رو میدیدم و میدیدم و میدیدم وووو هی با خوده درونم صحبت می کردم بلند بلند با فریاد های بلند بلند .. با خودم خلوت کردم.. مدتی خودم رو صدا میزدم و باهاش صحبت می کردم وووو همینطور ادامه دادم … گاهی هم خسته میشدم ولی اشکالی نداشت چون فهمیده بودم که اون خستگی من همون غفلتی بود که سراغم میومد ولی من یک قدم جلوتر بودم … چون استادم بهم یاد داد .. توی همون فایل ها . توی همون صحبت هاش.. توی اون آموزه هاش …توی کامنت هایی که میخوندم و جزو تمرین های روز و شبم بودددد .. مدام بهم یادآوری میشد.. که مواظب گوهر ارزشمندم باشم .. وقتی منو با خودم آشنا کرد.. وقتی خدای درونمو بهم معرفی کرد.. وقتی بهم گفت.. خدا یک انرژی است که قابل تبدیل شدن هست و به هر آنچه که توجه کنم و در ذهنم بسازم تبدیل به واقعیت زندگیم میشه
استاد عزیزم خانم شایسته جانم که از عینک آینه ای هفت رنگ طلایی استادم شما رو در یک واحد میدیدم که هر دو یک بودید و هستید…
استاد عزیزم چه خوش است آن قدم مبارکتون که بر اون ساحل مرجانی سپید برفی آردی نرم سواحل مکزیک گذاشتید .. اون لحظه استاپ کردم و داشتم پاهاتون رو نگاه می کردم و گفتم خدایاااا شکرت استاد عزیزم آنقدر شکرگذار این نعمتی است که هزاران بار اونجاها رو قدم به قدم راه رفته و هر قدمی که برداشته شکرگذاری کرده . خدایا منم تعهد میدم که هر وقت آمدم اونجا و قدم هامو گذاشتم روی رد پای استادانم شکر گذاری کنم و قدردان اون زیبایی های جا پای آنها باشم .. پس از همین الان آگاهانه آغاز می کنم و شکرگذاری هامو انجام میدم… خدایاااد شکرت که قدم به قدم من را منور به نور الهی و عشق الهی کردی خدایااا بابت تمام قدم ها و تمام حرکت هایم برای رسیدن به اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدس الهی ام ممنون و سپاسگذارم که هر قدم من در مدار ارتعاش خیر و خوشی و شادی و لذت و نعمت های بیکران الهی توست خدایا کمکم کن که قدم ها و حرکت هایم محکم تر و استوارتر باشد از این آسانتر و راحتر و زیباتر من را بر زمین زیبایت راهبر من باشی و ثابت قدم مسیرهای هدایتی تو باشم … هدایتم کن که تو
رحمان و رحیمی .. خدایا شکرت..
استاد عزیزم دیدن اون دریای زیبای نیلگون مکزیک که از سمتی شیرین و از سمتی شور و در قسمتی نیلگون و در قسمتی آبی و سبز فیروزه ای است معجزه ای بیش نیست و وقتی استادم رو در میان اون تصویر میدیدم زیبایی ها صد چند برابر شده بود و تصویر زیبای خانم شایسته ی عزیزم در عینک زیبای استاد به زیبایی های بینظیر الهی می افزود . و اون وزش و
نسیم باد سواحل زیبای میکزیک همچنان بسمت من میوزید و صورتم رو نوازش می کرد.. عطر هوای گرم و مرطوب ساحلی رو لمس می کردم
استادان عزیزم خبرت هست که از خوبی خود بی خبری
بخدا خوبتر از خوبتر از خوبتری
استاد عزیزم واقعا چقدر فرکانس شما بالاست که در چنین جای زیبایی با آزادی کامل هستید و باید در پاسخ سوال شما که آیا اون مردمی که آنجا هستند هم قدر نعمت اونجا بودن رو میدونند؟؟؟؟ و شکر گذار هستند؟،؟؟
باید اینگونه پاسخ بدم…
قطعا آن مردمانی که من در کنار اون ساحل دیدم تماما شکر گذار خداوند هستند.. چون به گونه ای قدر شناس هستند که از نعمت های خداوند استفاده می کنند و لذت میبرند و شاد و خوشحال هستند و از انرژی باد و مه و خورشید و آب های انرژی زای سواحل میکزیک نهایت استفاده رو می کنند . چقدر اون ساحل زیباست چقدر تر و تمیز هستش چقدر مردمان شادابی هستند و از همه مهمتر در مدار آزادی هستند... وقتی در چنین جایی باشی حتما در فرکانس بالایی هستند که آنجا حضور دارند همچون استاد عزیزم.
چون همه چیز نامحدود و بی انتها ست زیبایی های نامحدود بیشتر و بهتر و قشنگتری رو میشه وارد تجربه ی زندگیمون کنیم پس آگاهانه ذهنمو در مورد تضادها کنترل می کنم ..
استاد جان من فقط یکبار تونستم این فایل بینظیر رویایی رو ببینم و دوست دارم روی رپیت بذارم و بذارم و همینطور یکسره این سواحل زیبا رو ببینم اون بادبادک زیبایی که اوون نسیم ساحلی در آسمان زیبایش برقص در آورده بود اون چترها و سایه بان های زیبا .. اون مردمانی که با عشق توی اون دریا شنا می کردند . اون بچه های فوق العاده شادی که از ذوق شون هی میرفتند سمت آب و با ذوق اون موج های زیبا رو نگاه می کردند اون بچه سیاهپوستی که زیبایی بگ گراند پشت سر استاد توجه منو جلب کرده بود ... خدایااااا اون صدای امواج دریا ی نیلگون سبز و آبی فیروزه ای خدایاااا شکرت
نمدونستم صحبت های استاد رو گوش بدم و استاد زیبایم رو با اون تیپ ساحلی فیت نس خوش تیپ رو ببینم و یا عینک هفت رنگ آینه ای استاد رو ببینم که خانم شایسته ی عزیزم دوربین بدست خستگی ناپذیرم رو ببینم.. و یا اون طبیعت بینظیر رویایی سواحل دریایی رو ببینم . گنجایش این همه زیبایی رو یکجا تنوان هضم کرد خدایا شکرت .. خدایا ممنون و سپاسگذارم که با این نشانه های واضح و آشکارت من رو به بهشت زیبایی ها هدایت کردی و پیغام سروش و بشارت های خوب و خوش شادمانی اعظیم رو بوضوح و به روشنی بر من آشکار کردی خدایاااا مچکرم.
ملکااااا ذکر تو گویم
که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره
که تو همراه نمایی
همه درگاه تو جویم
همه از فضل تو پویم
نتوان وصف تو گفتن
خانم شایسته جانم استاد قول deron رو بما دادند که از بالای این سواحل در قسمت بعدی نشونمون بده … خواهشنا صدای موج اون دریا رو برامون روی تصویر بذارید چون از همین حالا دارم صدای امواج دریا رو با deron عزیزمون میبینم و می شنوم و لمس می کنم و اشک ذوق و شوقمو با هق هق بلند می شنوم..
استاد عزیزم واقعا ممنون و سپاسگذارم برای این فایل های بینظیرتون که ما رو از همون راه دور به خواسته هامون هدایت می کنید .. عاشقانه دوستون دارم و عاشقانه از خدای بزرگم تشکر و قدردانی می کنم که منو به چنین سایت گوهر نشانی هدایت کرد براستی ما از هدایت شدگانیم
تک تک بهترینع بهترین ها رو از سراسر دنیا برای بینظیرترین استادان عزیزم آرزومندم ..
مجلس تمام شد و پایان رسید عمر … ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم
.ارادتمند همیشگی شما عزیزان
رویا مهاجر سلطانی
2023/4/29 آوریل
1402/2/9 اردیبهشت