عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Serveh گفته:
    مدت عضویت: 959 روز

    به نام خداوند صاحب قدرتم خدایی که وقتی به صفاتش فکر میکنم تموم وجودم رو ارامش میگیره همون خدایی که گفته برای ساختن هر روزت روی من حساب کن به چگونگی فکر نکن من کنارت هستم من صاحب تمام جهانم برگی بدون اجازه من نمیفته از همون روزی که روی زمین خلقم کرد گفت من نزدیکم من کنارتم درون خودت هستم و درون تک تک سلولهای جهان من هدایتت میکنم من حمایتت میکنم از من بخواه فقط منو عبادت کن از من بهترین مسیر رو بخواه به چگونه فکر نکن چگونه به عهده منه از بینهایت راه بهت میبخشم جوری که کلاه از سر عقل بشر بیفته

    من زمین و آسمون و هرآنچه بین اونه مسخر تو کردم تورو اشرف مخلوقات کردم تورو برای خودم خلق کردم تورو جانشین خودم کردم .

    خدایا در برابر این همه عزتی که تو به من دادی فقط میتونم بگم شکر و هر روز به تماشای شگفتی هایی بشینم که ناباورانه در زندگیم رخ میده .

    استاد جانم سلام اگه بخوام از زیبایی ها بگم من عاشق سفر کردن هستم ولی هیچوقت جرات نداشتم بهش عکر کنم و همیشه به اینده های نامعلوم مینداختم هم بخاطر فکر خانواده م و هم بخاطر هزینه و ناآشنا بودن

    از وقتی تمرکزم رو گذاشتم روی سایت شما و جمله روی خدا حساب کن رو شنیدم واقعا دارم روی خدا حساب میکنم به رویاهام فکر میکنم بدون اینکه به چگونگی فکر کنم ناخوداگاه سفر کردن رو تجسم میکردم ولی اصلا هیچ ایده ای براش نداشتم ولی فقط میخواستم از فکرم لذت ببرم و سفرهای زیبای شمارو میدیدم . قسمت 88 سفر به دور امریکا منو عاشق خودش کرد دانلودش کردم و هر وقت نیاز به انرژی داشتم نگاهش میکردم و لذت میبردم خودم رو اونجا میدیدم که پشت رول ماشین هستم تو هوای بارونی و یه جای سر سبز با آهنگ زیبا با خیال راحت در پناه خدا و من عاشق سرسبزی هوای بارانی دریا و … بودم کنار دریا روی شن هارو حس میکردم

    من اصلا هیچ راه حلی براش نداشتم نزدیکترین چیزی که میتونستم تصور کنم این بود که زمانی که ازدواج کردم با همسرم سفر برم و این حس رو تجربه کنم

    و این مدت مرتب روی صفات خداوند روی فراوانی روی زیبایی ها تمرکز کردم خداوند دستهاشو به کار انداخت اول پول سفر نه اندازه سفر بلکه چندین و چند برابرش رو بهم داد من کلی برای خودم خرید وردم طلا خریدم و کل پول رو خرج کردم اونم برای چیزهایی که آرزوشو داشتم

    وقتی حسابم کم شد داشتم نگران میشدم ولی زود به خودم اومدم گفتم همون طوری که این جور شده خدا دوباره حسابم رو پر میکنه همون روز دوباره به حسابم پول اومد

    یوی از همون روزها با دوستام بیرون بودیم که بهم گفتن میخوان برن شمال و منم باهاشون برم .

    من همون موقه به اونا گفتم قول نمیدم چون نمیخواستم با سختی برم میخواستم با راحتی و حال خوب برم . اومدم خونه به خودم گفتم من این سفر نمیرم چون تازه دارم رو خودم کار میکنم میخوره تو ذوقم و رهاش کردم ولی تو ذهنم همه ش شمال بود و اینکه با دوستام چقدر خوش میگذره و ازونجا که رهاش کرده بودم میگفتم خدایا هر وقت وقتش شد میرم هیچ اصراری ندارم خودت بهتر میدونی تو راهشو برام میسازی

    رفتم تو گوگل عکس و فیلمهای شمال رو میدیدم و مرتب بهش فکر میکردم نه برای جذب کردنش فقط برای اینکه ازش لذت ببرم و ببینم چجوریه خودمو تو تلکابین تصور کردم خودمو کنار ساحل تصور کردم آزاد و رها با دوستام تصور کردم . تو جنگلها

    استاد جان در کمال ناباوری روزی که دوستام میخواستن برن من یهو به دلم افتاد به خانواده م بگم گفتم اگر نگم حس ضعف میکنم ته تهش اینه نمیزارن و من خودمو دیگه سرزنش نمیکنم چون تلاشمو کردم . که قبلا هم خودمو برای نرفتن آماده کرده بودم و به دوستامم گفته بودم نمیام .

    ولی وقتی به خانواده گفتم و براشون مثال زدم از آدمهایی که جاهای دور رفتن و براشون هیچ اتفاقی نیفتاده و … تمرکزشون رو روی مثبتها بردم خیلی راحتتتت سفر من جور شد انقدری که اصلا انتظارشو نداشتم راحت گفتن برو فقط مواظب خودت باش

    با دوستم زنگ زدم گفتم برای منم بلیط رزرو کن اونا هم خیلی خوشحال شدن

    و من خیلییی زودتر از تصورم به خواستم رسیدم من رفتم لب ساحل روی شنها قدم زدم رفتیم تو دریا سوار قایق شدیم اونجا رستوران رفتیم و شام خوردیم . رفتیم سوار تلکابین شدیم و چقدر لذت بردیم من رفتم تو جنگل و آب پری و …

    من روزی که میرفتیم جنگل تو صندلی جلو نشسته بودم و همون آهنگ قسمت 88 سفرنامه آهنگ باران گوگوش تو گوشم بود تو طبیعت سرسبز زیبا و بکر کنار شالیزارها حرکت میکردیم نم نم بارون میزد با خیال راحت با آرامش چقدر داشت بهم خوش میگذشت کنار دوستام . اصلا یه ترکیب رویایی بود من غرق در ارامش بودم و یکی از روزهای سفرمون صبح زود قبل ازینکه دوستام بیدار بشن تنهایی رفتم لب دریا چون خونه ای که گرفته بودیم لب دریا بود و خیلیییییی خیلیییی امنیت داشت و منظره زیبایی بهمون میداد و راحت بود .

    رفتم لب ساحل و فقط با خدا حرف میزدم کنار دریا من باورم نمیشد این کار برای زندگی من یه معجزه بود توی یک ماه هم پول زیادی به حسابم اومده بود و هم سفری که سالها فقط میتونستم مثل رویا بهش فکر کنم برام جذب شده بود گریه م گرفته بود با خودم گفتم خدایا اگه این شده پس هرچیزی امکان پذیره و من ایمانم خیلیییی قوی تر شده بود و خیلی خوشحال بودم حس عزت و بزرگی حس معنویت و عشق و توکل حس قدرت داشتم .من تموم اون سفر رو بدون اینکه یک هزاری از خانواده بگیرم رفتم و اومدم و مرتب با خودم میگفتم من با حساب خدا اومدم هرچیزی که خرج میکردم میگفتم از حساب کائناته و هیچی ازش کم نمیشه و واقعا دختر خداوند بودم اون همه جا خیلی راحت برامون همه چیزو اوکی میکرد آدمهای خوبو سر راهمون میزاشت . حتی یه دونه مزاحم نداشتیم . انگار تو رویاهام بودم آزاد و رها هر جور که خودمون دلمون میخواست با صدای بلند میخندیدیم کنار دریا میرقصیدیم شبا تا دیروقت بیرون بودیم . با آدمها تعامل داشتیم سوار قایق میشدیم ازونجا که کسی زبون مارو متوجه نمیشد هم با صدای بلند همه جا باهم حرف میزدیم و شوخی میکردیم . واقعا واقعا به من خیلی خوش گذشت و با خودم میگفتم این تازه اولشه ببین خدا دیگه برات چه برنامه هایی چیده … خداروهزار بار شکر میکنم

    خدا جونم هزاران بار شکرت

    استاد جان واقعا همینه ما زندگیمون داره شبیه زندگی شما میشه جهان خودش برامون فراهم میکنه .

    اینی که نوشتم برای همین دیروز بود

    در پناه خداوند شاد باشید و رها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1524 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    درود بر استاد عباسمنش عزیز و بانو مریم شایسته مهربان و همه دوستان هم فرکانسی ام در سایت

    دوباره فایلی بینظیر و دریافت آگاهی های جدید ، عادتی که زندگی مون و برای همیشه تغییر میده ، توانایی بنام شکرگزاری ،

    توانایی شکار نکات مثبت ،

    ورودی های ذهن قدرتمند کننده ،

    توجه به زیبایی ها و قشنگی های اطرافمون …

    تکرار حتی همیشگی این مطالب باز هم‌کمه ، برای منی که حدود دو سال هست عضو این سایتم و دفترها از این آگاهی ها پر کردم ، دارم هرروز تمرین میکنم و فکر میکنم بهترین راهکار کنترل ذهن ام نوشتن و‌نوشتن این محتواها و کامنت گذاشتن و دیدن و شنیدن فایلهای شماست ، ولی بارها و بارها شده که در مواجه با اتفاقات نتونستم کانون توجه ام رو کنترل کنم ، به قول استاد خوبی ادامه دادن و کار کردن تو این مسیر اینه که هرجا از مسیر خارج بشیم و کانون توجه مون و از زیبایی ها برداریم ، زودی متوجه اشتباه مون میشیم .ولی تو این فایل فهمیدم مداومت و پایداری و تداوم و استمرار و پشتکار و ادامه دادن این تمرین کانون توجه باید برامون عادت و روتین وار بشه مثل استادمون ،تو این فایل تصویری زیبا ، چه فوق العاده شما اشاره کردید به زیبایی ها ‌‌نکات مثبت شن های سفید و نرم ، طیف رنگی آب دریا ،نسیم دمای فوق العاده مطلوع هوا ، انرژی مردم و …

    کانون توجه مون افراد و شرایط زندگی مون را خلق میکنه ، منی که روزی همرنگ این جماعت بودم، این روزها جدا از بدنه جامعه و غر و شکایت و مشکلات افرادم ، سعی میکنم گوش شنوا نباشم برای درد و دل و مشکلات اطرافیانم ، خوشحالم چقدر از شبکه های مجازی فاصله گرفتم و بیشتر تایم ام رو ، تو سایت روی بهبود و رشد فردی و شخصیتی خودم کار میکنم .

    استاد اونجایی که گفتید تو دفترتون در مورد زیبایی ها و نکات مثبت مینویسید برام خیلی جالب بود ، چون من هم مدتی هست در دفترم دارم این کار مشابه شما رو مینویسم ، واقعا احساس خوب و انرژی فوق العاده ای گرفتم .

    کل بازی دنیا : کانون توجه ما اتفاقات و شرایط ما را خلق می‌کند .

    1.کنترل ذهن( دیده ها، شنیده ها،خاطرات، تجسم ،جادوی نوشتن، کانون توجه ، حذف شبکه های اجتماعی و اخبار و رسانه …

    2.احساس خوب و عشق و شادی درون و صلح و آرامش

    3.تمرکز بر نکات مثبت و‌خواسته ها و صحبت در مورد خواسته هامون

    4.سپاسگزاری از داشته ها

    5.تمرکز بر زیبایی ها ‌تایید و تحسین آنها

    6.باورهای هم جهت با خواسته مون

    7.تبریک و تحسین دیگران به جای کینه و حسادت

    لذت بردن لحظه به لحظه زندگی

    8.اعراض از ناخواسته ها

    شکر و سپاس پروردگار یکتا که من را به زیباترین مکان مجازی و این سایت بینظیر بهبود و رشد فردی هدایت کرد …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2378 روز

    بنام خدا

    سلام براستادعزیزم

    سلام برخانوم شایسته وهمفرکانسی ها عزیزم

    ممنونم ازاینکه بازهم مثل همیشه بهترین تصویروناب ترین جملات رو به ما هدیه دادین

    خب برم که یه چندبیت زیبا هدیه بدم به شما عزیزان

    فقط اینکه اگه این ترانه هاجای میخواد به اشتراک گذاشته بشه حتما ازمن که ترانه ها رو نوشتم نامبرده شود

    طنین زیبای موجهای دریا

    بال زدن پرنده ها تواوج ابرها

    قدم زدن روماسه های پرصدف

    تجسمی خلاق ازرسیدن به هدف

    خروش یک احساس خوب

    وبازنشستنو دیدین زیبایی غروب

    استاد ازوقتی با برنامه های شما آشنا شدم توجه ام به زیبایی هزاران برابرشد

    وبه همانگونه نتایج این توجه وتحسین هم به هزاران برابر تبدیل شد

    تجربه سفرهای بیشتر

    تجربه آشنایی با افراد عالی

    تجربه دیدین زیبایی توسط دخترم وپسرم

    که با اینکه کمتراز10سال دارند اما آنچنان با دیدین یک ابر خوشحالی شون رو ابراز میکنن که خدا میدونه

    وقتی یک ماشین بنز یا بی ام و رو میبین اینقدر ذوق میکنن دقیقا این رفتارها رو ازمن یادگرفتن

    وچه چیزی بهتر ازاین

    استادجان ذهنم به شکلی قوی شده اگر ناخواسته ای میبیند به اون قضیه توجه نمیکند

    ودرعمل دنبال پیدا کردن زیبایی درهمون مکان به ظاهر ناجالب مثلا اگر درمکانی آشغال ریخته توجه به زمین نمیکنم

    به آسمون وبه درختهاش توجه میکنم

    اگر درمسیر ناخواسته ببینم اعراض میکنم

    وهمون لحظه یه تصویر ناب رو تجسم میکنم

    مثلا دیدین تصویر ناب شما با پیراهن سبز درفایلهای توحیدی

    استاد جان خیلی خیلی ممنونم بابت زحماتی که میکشید واین آگاهی ها رو به اشتراک میگذارید

    وبه همان اندازه که قدم برداشتم نتایج هم به همون اندازه تغییر کرد

    خیلی خیلی ممنونم از به اشتراک گذاشتن این فایل زیبا وپر از آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    عاطفه ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خداوند هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سمت کانون توجه ام

    واین یعنی عدالت محض در جهان هستی

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون عزیزو دوستداشتنی

    استاد من عاشق دریام یعنی با دیدن همچین دریای تمیز و زیبایی داشتم دیونه میشدم …اون نسیم زیبایی که داشت میوزید رو دقیقا روی صورتم حس میکردم و کیف کردم

    همراه با ،بادبادکها توی اسمون میرقصیدم و شاد بودم

    چقدر خونه های زیبایی روبه ساحل دریا ساخته شده من رفتم روی تراس اون خونه ها واز دیدن همچین دریای زیبایی با اون نسیم عالی و دیدن مردمی شاد لذت میبردم

    استاد اون لحظه ای که پاهاتون رو توی ماسه ها ی سفید تکون میدادید منم نرمی و گرمای اون ماسه هارو حس کردم خیلی زیباست وارامش بخش….

    من عاشق دریام چون توی کویر زندگی میکنم وهمیشه این فایل های شماست که بعداز یه گرمای طولانی ویه اَتش برای لمس نسیم ترو تازه دریا حال منو جامیاره ومن کیف میکنم از دیدن این همه اب و زیبایی

    وبعد با انرژی صدبرابر بیشتر به کارام ادامه میدم

    در راستای همین علاقه و دیدن فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا به هر سفری که میرم با همون تمیزی که توی فایل ها دلبری میکنه مواجه میشم

    باهمون زلالی اب دریا که به پاکی اشک چشم هست مواجه میشم

    باهمون مردمی که شاد هستن و میرقصن ولذت ادم رو چند برابر میکنن مواجه میشم

    استاد همیشه منو همسرم سریع میرفتم تا به مقصد برسیم وبعد از مناظر اطراف لذت میبردیم اما الان بادیدن تجربه های شیرین شما در طول سفر ماهم هرجامیریم به زیبایی ها توجه میکنیم و دیوانه میکنه من رو وقتی میریم تو دلش و تجربه ش میکنیم و لذت بردن رو در طول سفر شروع میکنیم وکلی تجربه و لذت به دست میاریم

    از وقتی به این همه زیبایی توجه میکنم لذت زندگی وسفر و روابط وارامشم چند برابر شده و اخلاق ورفتارم با خانواده ام خیلی خوب شده …طوری که وقتی دوستم باهام صحبت میکرد گفت از صحبت کردن باهات خیلی لذت میبرم و اون در اون لحظه درد معده داشت وبعداز هم صحبتی بامن کلا دردش خوب شد ومن اون لحظه رابطه جسم با افکار وباورهارو خیلی قشنگ درک کردم

    استاد طلفیق اسمان ودریا ونوری که رو امواج دریا پخشه خیلی زیباست ومن با دیدن این صحنه به عظیم وبزرگ بودن خداوندایمان میارم و صد هزار مرتبه شکرگذاری میکنم

    که بنده همچین خدای زیبایی هستم که تیکه ای از وجود همچین خدایی هستم که او همیشه به من نزدیکه واجابت میکنه من رو واقعا دیدن این تصاویر الله اکبر و به زبان من جاری میکنه و حال منرو بینهایت خوب میکنه

    ممنونم استاد که این تصاویر زیبارو بامابه اشتراک میزارید و ممنونم از مریم عزیزم که اینقدر عالی فیلم برداری میکنیدازخداوند براتون طول عمر و سلامتی و شادی خواستارم ممنونم استاد عزیزم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    سلام سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر

    کیفیت تصاویر فوق العاده من رو یاد انیمیشن هایی میندازه که تصویر ساحل و دریا دارن واقعا منظره های زیبایی رو ضبط کردید، متشکرم

    اول از استاد بگم که چقدر خوش تیپ و خوش استایل هستن با اندام فوق‌العاده، واقعا استاد خیلی خیلی عالی هستین و با اعتماد به نفس که همه جا با دوربین فیلم می گیرید و صحبت می کنید. ️

    ساحل فوق‌العاده زیبا هست معلومه که هوا خیلی عالی و مطبوع هست، شن های نرم وسفید در کنار آب شفاف و خوش رنگ اقیانوس

    مردم که در نهایت آزادی و آرامش تفریح می کنند و از زیبایی و آرامش ساحل و دریا لذت می برن.

    مریم جان عزیز دل که همراه همیشگی و مهربان شما هست و با عشق فیلمبرداری می کنن.

    و نکات عالی که با این ویو زیبا ذکر می کنید

    “آگاهانه ” توجه کردن به زیبایی ها چه در اطرافمون، آدم ها و اتفاقات یعنی سعی کنم از حالا با تمرکز و دقت بیشتر توجهم رو بگذارم روی نکات مثبت هر چیزی و اونها رو با دقت ببینم در مورد نکات مثبت و زیبایی ها صحبت کنم اونها رو بشنوم، بخونم و در موردشون بنویسم. در لحظه این کار که حالم رو بهتر می کنه و بهم انرژی میده، و کم کم ذهنم رو شرطی می کنه که فقط به زیبایی ها توجه کنم و در برخورد با اطرافیانم به نکات و ویژگی های مثبت اونها توجه کنم و تاثیر خیلی خوبی هم در روابط داره و هم در آرامش ذهنی. یه عادت موثر در خودم ایجاد کنم و کار همیشگی من بشه نه فقط چند روز همیشگییی

    توجه کردن آگاهانه همون کنترل ذهن هست کنترل زبان هست به جای اینکه من در ذهنم بعضی موارد بی فایده رو نشخوار کنم آگاهانه برای خودم از زیبایی هایی که دیدم صحبت کنم و اجازه ندم ذهنم برای خودش ول بچرخه و همه جا دور دور بزنه اجازه ندم زبانم در هر موردی حرف بزنه و نظر بده من باید کنترلش کنم در واقع لذت هم می برم به آرامش هم می رسم وقتی به زیبایی ها توجه می کنم.

    اتفاقا امروز هدایت شدم به یه منطقه بسیار زیبا و یه بارون نم نم هم اومد و چقدر منظره ها رو زیباتر کرد و یه هوای مطبوع بهاری رو تجربه کردم و اگر کنارم کسی صحبتی می کرد من آگاهانه توجهم رو روی آسمون و ابرهایی که تا وسط کوه پایین اومده بودن می گذاشتم و امشب هم مرتب صحنه های زیبای امروز رو برای خودم یادآوری می کردم خیلی جالبه من امروز این تمرین رو توی دفترم نوشتم که آگاهانه بیام و در مورد خواسته هام بنویسم و توجهم رو روی اونها بگذارم.

    و در آخر این تجربه رو هم بگم که امسال برف خیلی خوبی اینجا اومد و من و دخترم رفته بودیم دامنه کوه و وقتی داشتیم با هم روی برف ها می نوشتیم خدایا شکرت برای این برف و این نعمت ها یاد این تصویر مریم جان افتادم که روی شن های سفید در سفر به دور آمریکا شکرگزاری رو نوشتن و واقعا ما هم با تمرکز روی اون زیبایی ها هدایت شدیم واقعاً زمستان گذشته تجربه های عالی از دیدن زیبایی ها داشتم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      Rojina گفته:
      مدت عضویت: 1807 روز

      سلام مرضیه عزیز

      تحسینتون میکنم که اینقدر نگاه زیبابینی دارید

      چه تجربه ی جالبی داشتین راجب نوشتتون روی برف ها که با خانم شایسته عزیز مشترک بوده!

      این تجربه ها هرچند شاید ریز باشن، و کوچولو کوچولو پایه محکمی برای ذهن آدم میسازن

      براتون بهترین ها رو خواهانم

      زندگی خوبی داشته باشید؛)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مقداد تحريری گفته:
    مدت عضویت: 2098 روز

    با سلام دوباره خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    استاد جان من به ترتیب اون چیزی که ثانیه ثانیه فایل دیدم کامنت میکنم و در انتها هم به سوالات شما جواب میدم

    واقعا ساحل جذاب و زیباییه و شنی که عین پودر میمونه و راه رفتن روی اون باعث ارسال انرژی به کل بدن میشه مخصوصا ساحلی که افتاب خورده بهش و یک دمای عالی داره و اون رنگارنگ بودن اب و تلاقی اون با اسمان و ساحل در کنار هم یک بوم رنگی از رنگ های سفید، سبز، آبی، سورمه ای، بنفش و اینور هم سر سبزی پشت ساحل عجب ترکیب رنگی عالی رقم زده و فیلمی که درون گرفته چه احساس عالی ایجاد می‌کنه بی صبرانه منتظرم ببینم از بالا

    شفاف و زلال بودن اب دیوانه کننده است که کف اب معلومه و چقدر املاح مناسب برای بدنمون داره که باعث تغذیه پوست و سلول های بدن میشه

    استاد خود شما مثال واقعی در رابطه با توجه هستید که باید بگم وقتی شما به یک درخت تو کوچتون تو کرج اینقدر توجه کردید و دیدن اون زیبایی شمارو به اروپا و در نهایت امریکا و اینهمه زیبایی بیشتر هدایت کرد

    استاد وقتی تو ساحل قدم زدید یاد این افتادم که چند سال پیش یک نفر با دمپایی تو بندرعباس تو اون هوای گرم پیاده می‌رفت و تصویر سازی هدفاش میکرد جوری که می‌رسید دانشگاه خیس اب بود و اون شخص الان در سواحل خلیج در حال پیاده روی روی شن های سفید رنگ و در کنار این بوم رنگ زیبا داره نحوه رسیدنش به این جایگاه توضیح میده که الان صداش میکنم استاد استادان

    توجه در جهان مثل موتورهای جستجو مثل گوگل یا شبکه اجتماعی، نمونه کوچکی از بزرگی جهانه وقتی دنبال هر چی بگردی و هر هشتگی دنبال کنی لایک کنی و کامنت کنی برات از همون موضوع بیشتر نمایش میده دقیقا مثل جهان که اگه راجع به خواسته هامون حرف بزنیم از اون قسم بیشتر تو زندگیمون میاره ولی نیاز به تمرین و تکرار و مسلط شدن روی افکار داره و وقتی آگاهانه دنبال زیبایی بگردم و اینقدر تکرار کنم جهان منو به ناخوداگاهی برای دیدن اون زیبایی می‌رسونه و چیزی جز زیبایی نخواهم دید همون‌طور که استاد عنوان کردین که ایا مردمی که لب ساحل هستن ایا این احساسی که شما دارید دارند؟

    استاد وقتی به اون کایت( بادبادک‌ها) نگاهم افتاد یا شما در انتها عنوان کردین با درون فیلم گرفتید پیش خودم گفتم وقتی زندگیمو از بالا ببینم میبینم چقدر زیبایی وجود داره و اون ناخواسته ها مثل یک نقطه سیاه وسط یک صفحه سفیده ولی ما خیلی مواقع به اون نقطه سیاه توجه میکنیم

    استاد جان در رابطه با سوالاتی که مطرح کردید برای شکارچی شدن ذهن چکار کردیم باید عنوان کنم که من با مطالعه فصل دوم کتاب رویاها این تمرین یاد گرفتم و شروع کردم به تمرین کردن و خوداگاهانه این تمرین انجام میدادم اوایل زیاد احساس شدید نداشتم چون میدونستم مقاومت های ذهنی منه و بعد با تکرار هدایت شدم به دیدن زیبایی بیشتر و شدت احساسی بالاتر و هر لحظه در طول روز خوداگاهانه این کار میکنم و شب قبل خواب تمام زیبایی تکرارش میکنم و شکر خدا میکنم و خودمو با تمرین به این دیدگاه رسوندم که اگه می‌خوام زیبایی بیشتر ببینم باید هر چه میبینم به زیبایی هایش توجه کنم و در مدت یک هفته نوع نگاه من به جهان اطراف کمی بهتر شده و ادامه دادم

    در رابطه با سوالی که عنوان کردید که جایی که زیبایی کمه من یک مثالی همش برای خودم تکرار میکنم اینجور مواقع و اون اینه که مقداد تو گرسنه ای و یک میز غذا از انواع غذاهایی که تو اصلا نباید بخوری ولی لابلای اونا یکسری غذاهاست که از نگاه تو قابل خوردنه و مطابق با قانون سلامتیه، چکار میکنی؟ قاعدتاً میرم سراغ اون غذاها و از اون غذا استفاده میکنم و توجهی به این غذاها ندارم چرا؟ چون با اهرم رنج لذت خودم فالو میکنم که نخوردن اون غذاهایی که مطابق قانون نیست چه سودی برای من ایجاد می‌کنه و خوردنش برام چه رنجی به همراه داره

    این مثال باعث شده هر جا میرم مثلا می‌خوام شروع کنم به دیدن اتفاقات خوب و زیبایی ها و ذهنم شروع می‌کنه به نجوا که اینجا چیز جذابی نداره با این مثال ذهنم فالو میکنم که الان من به زیبایی نیاز دارم پس دنبالش میگردم

    حالا اگه بخوام نتیجه این تمرکز بگم باعث شده از بیزینسی که من به زور انجام میدادم و هیچ علاقه ای نداشتم، برسم به جایی که تو مدت شش ماه پنج پله رشد کنم و درامد من ده برابر بشه و فقط اومدم تمرکز کردم روی نکات مثبت بیزینس و نکات مثبت خودم در انجام اون بیزینس

    در زمینه ارتباط باعث شده با عزیزانی که شاید یک ثانیه هم سخت بود در کنارشون باشم الان به جایی رسیده که با عشق تمام، لذت میبرم از حضور در بینشان چون فقط به خوبی هاشون توجه کردم و هر لحظه میکنم

    اینقدر که توجه کردم به نکات مثبت زندگیم و هر لحظه تکرارشون کردم باعث شده از زمین و زمان خیر برکت نعمت وارد زندگیم شده و تمام این اتفاقات تو شش ماه رقم خورده از همون روز اول توجه به نکات مثبت تو زندگی من نمود پیدا کرد و من به اون اتفاق توجه کردم راجع بهش حرف زدم و تبدیل به باور شد برام

    استاد عزیزم دیده ها و شنیده هام بواسطه این تمرین تغییر کرده دقیقا عین ورزشکاری هر غذایی وارد بدنش نمیکنه منم بیشتر مواقع هرچیزی وارد ذهنم نمیکنم ولی بعضی مواقع از دستم در میاره ولی سریع میفهمم و الارم هارو دریافت میکنم وقتی من دو تا عدد تو ماشین حساب وارد کنم و اون را جمع کنم خروجی بر اساس جمع داده میشه تفریق کنم بر اساس تفریق داده میشه، مهم درخواست منه پس بهتره برای خروجی بهتر حواسم باشه عددهای زندگیم چکار میکنم ولی اینو میدونم که جهان پر از خواسته و ناخواسته است و حق انتخاب با منه که جهنم برم یا بهشت کدوم مدار انتخاب میکنم مثل همون خدایی که اب شور و شیرین کنار هم قرار داده

    استاد یک موضوعی عنوان کردید که کامنت های تو سایت را شما هم لایک میکنید از وقتی که شما کامنت منو لایک کردید یک جوری با عشق تمام کامنت میذارم چون حسم بهتر شد یهو یادم افتاد جهان هم همینه وقتی من لایکش کنم میره با عشق تمام چیزایی برای من میاره که لایک منو بگیره حالا من چیو لایک میکنم خوبی یا بدی؟ خواسته یا ناخواسته؟

    عاشقتم استاد عزیزم مرسی بابت اگاهی ها مرسی از خدای بزرگم که منو به این مسیر سرشار از زیبایی هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      Eli گفته:
      مدت عضویت: 1428 روز

      سلام اقا مقداد عزیز

      فوق العاده لذت بردم از خوندن کامنتتون وتحربیات بی نظیرتون،،،همش زیرلب میگفتم واای خدای من چقددرک ایشون بالاس چقد سریع قوانین رو درک کردین واز همه مهمتر عمل کردین ،اونم تو همه جنبه ها واین همه تغییر ونتیجه مثبت !!!!اونم فقط با توجه به نکات مثبت !!!؟؟؟؟اینکه ادم بتونه توشغلی که دلخواهش نباشه یا بین افراد بنظرمنفی وناجالب نقاط مثبت پیدا کنه وتغییر صدوهشتاد درجه ای ایجاد کنه خیلی قدرت میخواد…..اقا مقداد بخداااا مغزم سوت کشید …بهتون تبریک میگم وازتون یاد میگیرم ..کامنتتون تو جلسه اول دوره اصول کسب وکار شخصی هم چندروز قبل خوندم که اونم فوق العاده بود و اونجا نوشته بودین باهمین رعایت قانون تکامل چقد پیشرفت داشتین تو کارتون….خیییلی خییلی تحسینتون میکنم ولذت بردم از خوندن نتایجتون ممنونم که نوشتید وماهم یادمیگیریم وامیدوارتر وپرانرژی تر ادامه میدیم.لطفا همین فرمون رو ادامه بدید …بهترینِ بهترینها نصیب لحظه لحظه زندگیتون….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مقداد تحريری گفته:
        مدت عضویت: 2098 روز

        سلام خدمت شما بانوی قدرتمند

        لطف شماست

        فقط اینو خوب فهمیدم که وقتی در طول روز بارها بارها آموزش های استاد گوش میدیم همونطور که خودتون تو کامنتتون عنوان کردین کلی توجه مارو به سمت خوبی ها میبره و من خیلی خوشحالم تو مسیری قرار دارم که یک استاد بینظیر با آموزشاتشون دارن بشارت میدن به ما و شما عزیزانی که با کامنت های که میذارید و اشتراک گذاری نحوه انجام کارها برای رشد و آگاهی بیشتر، باعث شده درک بهتری از قوانین داشته باشم و خدارو شاکرم برای وجود شما که با کامنتی که گذاشتید احساس خوبی ایجاد کردید و واقعا از صمیم قلبم برای هممون آرزو دارم که با قدرت تمام این مسیر ادامه بدیم و روز به روز قدرتمند تر از روز قبلمون بشیم و به تک تک اهدافمون برسیم و شک ندارم که این اتفاق میفته چون از آموزش های فردی داریم بهره میبریم که نتیجه تو دستشونه و فقط کافیه ما انجام بدیم چون باورهای نابی به ما انتقال دادن

        آمین برای بهترینا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهسا قدوسی گفته:
    مدت عضویت: 1790 روز

    سلااام به دوستان و استاد عزیز

    امروز دقیقا توی دفترم به خودم قول دادم که هدفم رو بگذارم که زیبایی هاای دنیای بیرون از خودم رو بتونم ببینم ،بهش توجه کنم ،بتونم راجع بهش صحبت کنم و …مدتی است تمرکزم رو گذاشتم روی افرادی که خیلی راحت میتوانند ارتباط برقرار کنند ،توانایی فروش بالا دارند،پولشون رو از کارفرماشون خیلی راحت دریافت میکنند ،خیلی راحت قرارداد های با قیمت بالا میتوانند بنویسند بدون اینکه بخواهندکارفرما را با زور دروغ کلک زرنگی گول بزنند ،افرادی که دور و بریشان دوستشان دارند،افرادی که روابط عالی با همسر و فرزندشان دارند با وجود کم وکاستی که از نگاه باقی افراد ظاهرا دیده میشد … واقعا چه رازی پشت انها بود… چه رازی بود ‌‌پشتافراد موفق و شاد و خوشبخت چیزی که ما همیشه دنبالش در تمام عمر هستیم ،احساس رضایت از زندگی ،چه ویژگی این را فراهم میکند ….

    بعد از اموزش های استاد و تکرار کردن ان رفته رفته فهمیدم تمام راز همین است و بس قانون جذب یا قانون توجه یا هر قانونی که اسمش است … زندگی ما نتیجه توجه ما به موضوعاتی است که خودمان انتخاب کردیم …انسان های موفق در زندگی همان هایی هستند که موضوع مورد توجهشان را زیبا انتخاب کردن و نتیجه اش در زندگیشان چیزی جز زیبایی نیست ،هرچه قدر این مهارت تکرار شود جزیی از رفتارت خواهد شد و در واقع ذهن تربیت شده ای پیدا خواهی کرد که مثل اهنربا زیبایی ها و خوششانسی ها را جذب خود خواهی کرد … از وقتی قانون رو فهمیدم نتیجه اش را در زندگیم دیدم

    و بیشتر درک کردم، از هر دو سمتش چه زیبایی و چه نازیبایی …

    راز اصلی احساس رضایت و احساس خوب از زندگی توانایی دیدن زیبایی ها و سر ذوق امدن و عشق کردن با انهااست …

    انهایی که روابط عالی دارند وقتی کنارشان نشستم دیدم که چیزی جز خوبی از ادم دور اطراف بازگو نمیکنند انگاار که خدا یه فرشته به انها داده و اون ادم هم برای او به استثنا فرشته بود …

    انهایی که فروش خوب داشتند جوری از محصول و خدماتشان صحبت میکردند ادم محو میشد انگااار بهترین هستند و ادم انتخابی جز انها ندارد …

    انهااکه ارتباط های فوق العاده و دوست داشتنی برقرار میکنند دقیقا انهاا تمام تمرکزشان انگار گذاشتند روی اینکه خوبی طرف مقابلشان را پیدا کنند به او و بقیه بگویند خوشحال باشن که از اینکه او را دارند و…

    و تمام اینها بازتابش به خودشان برگشته بود احساس رضایت از زندگی ،احساس خوب ،صورتی پر از حس زندگی خوشحالی انگار که در بهشت زندگی میکنند ….

    راهکار من در زندگیم هم ورودی های خوب مثل فایل های استااد ،مخصوصا سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت است و تایم گذاشتن و یک به یک نوشتن زیبایی هایش از دیدگاه خودم ،هر جای حضور پیدا میکنم تمام تلاشم رو میکنم زیبایی افراد ،مکان ،معماری،غذا،نعمت ها،موفقیت افراد را بفهمم و حتی شده در درون خودم و ذهنم انها را تحسین کنم و اینجوری دیگ وقت برای حرف بیهوده باقی نمیمونه … اولش براام سخت بود ذهنم مقاومت میکرد اما با تکرار ان برام راحت تر شده و رفته رفته همه چیز تغییر کرد …زندگی روی دیگری بهم نشان داد حتی موقعیت ها و افرادی که فکر میکردم هیچ‌موقع در مواجه با من تغییر نمیکنند به صورت جادویی تغییر کردند … ایمانم قوی شد و باور کردم که با تغییر توجه ام میتوانم دنیای بیرونم رو تغییر بدهم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    حمید سالکی گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    سلام استاد عزیز و مریم جان

    چیزی که من از این فایل یاد گرفتم این بود که :

    اوکی حمید

    تو الان فکر میکنی که زندگیت هیچ زیبایی نداره

    فکر میکنی زندگیت هیچ چیز قشنگی نداره

    فکر میکنی خونت..محلت..شهرت کشورت..همسرت خانواده ات هیچ زیبایی نداره

    اوکی

    بیا تمرکز کن رو زیبایی هایی این فایل و فایل های دیگه استاد

    تا کم کم وارد مداره زیبایی های بیشتر بشی

    تا در زندگیت.شعرت.کشورت.همسرت.خودت هم بتونی زیبایی هارو ببینی

    این فایل که زیبایی زیاد داره

    اما چند تا از اونهایی که برای خیلی جذاب بود رو مینویسم

    زلالی آب که تا به حال آب دریا شور رو انقدر زلال ندیده بودم

    اون ماسه های سفید فوق العاده

    اون راحتی و آزادی مردم لب آب

    اون راحتی اون خانم که آنقدر راحت لم داده بود

    اون خانم و آقایی که با هم داشتن توی آب سنا میکردن

    به همسرم گفتم چقدر لذت بخشه که ابنجا پیاده روی کنیم

    جون به شدت علاقه دارم به پیاده روی

    از تیپ استاد هم که نگم براتون

    اون بدن ورزشکاری

    اون عینک زیبا

    استاد اینکه ما در دیدن زیبایی ها هم میخوایم تکامل رو طی نکنیم برای من تازه جا افتاده

    اینکه ما انتظار داریم از روز اول بتونم در بدترین شرایط زندگیمون فقط زیبایی ببینیم

    دیدن زیبایی ها تکامل میخواد مثل هر چیز دیگه ای

    .استاد جان ممنونم از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    فریبا فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 2131 روز

    سلام خدای مهربانم

    سلام استاد بزرگوار و مریم بانوی شایسته

    و سلام به دوستان عزیزم در این سایت گهر بار

    این قسمت

    عادتی که زندگی شما را برای همیشه

    تغییر می دهد

    امروز مورخ 18 اردیبهشت 1402

    توجه آگاهانه به زیبایی ها

    دوست دارم تو این کامنت داستان واقعی خودمو از توجه آگاهانه به زیبایی ها تعریف کنم.

    از اونجا که چند سالی است که عضو سایتم و اکثر کامنت ها رو میخونم و

    هر بار که وارد سایت میشم کلی کامنت اومده هیچ وقت خالی از کامنت نیست و فراوانی رو تو کامنت دوستان میتونم مشاهده کنم،

    و این خودش یک توجه اگاهانه به زیبایی ها و خوبی های این جهان هستی ست.

    خودم خیلی اهل نوشتن نیستم و گفتم بیشتر کامنت ها را مطالعه می کنم و از مطالعه کامنت ها و صحبت های استاد خیلی چیزا یاد گرفتم و سعی کردم که به اونا عمل کنم و تلاشم اینه که توی نوشتن کامنت تنبلی نکنم

    و اما داستان من

    می خوام از فروردین امسال یعنی سال1402 براتون بگم این رد پایی بشه برای خودم که در حدود 45 روز به یکی از خواسته های خودم که خرید ویلا بود رسیدم اونم با توجه آگاهانه به زیبایی ها و تحسین خوبیها.

    اول فروردین ماه به ویلای برادر همسرم که در یکی از مناطق زیبای مازندران سمت جاده نظامی هست دعوت شدیم و اونجا هدایت شدم به توجه به زیبایی ها و مرتب روی زیبایی های این منطقه توجه آگاهانه می کردم و این خواسته به صورت جدی در من شکل گرفت که من باید صاحب ویلا باشم .

    11 فروردین به سمت منزل خودمون که در یکی از مناطق خوب تهران هست اومدیم منزل 100 متری اجاره ای

    که پنجره پذیرایی مون دقیقاً به سمت دوتا درخت گردو که دو ساله شاهد رشد و زیباتر شدن این دوتا درخت هستم و هر دفعه که میبینم فقط خدا رو شکر می کنم هر فصل این درختان یه جور زیبایی دارند فصل بهار که شکوفه ها ی لوله لوله ای شکل و بعد تبدیل شکوفه ها به برگ های سبزخوش رنگ خیلی زیبا.

    الانم تو اردیبهشت که برگها بازتر شدن خیلی زیبایی خاصی به منظره خونمون داده از طرفی پاییز که میشه برگها یواش رنگی رنگی و زرد و قرمز میشن و میریزن و بعدفصل زمستون برف زمستانی روی اونا میشینه و چقدر زیبایی می‌آفرینه .

    پنجره آشپزخونه مخصوصا موقع شستن ظرفها

    روبروم درخت های زیبا وساختمانهای لاکچری

    و من هر روز این صحنه هارو که میبینم فقط تحسین و شکر گزاری میکنم شاید به همین دلیل بود که خیلی علاقه‌مند شده بودم به خریدن ویلا.

    و اما ادامه داستان

    ما 31 فروردین هدایت شدیم که از سمت جاده چالوس

    به ویلا یکی از دوستان مون با جمع پدر مادر، برادر و خواهرام بریم برای تعطیلات عید فطر

    ناگفته نمونه که من چندین سال قبل فقط یکی دوبار از جاده چالوس به سمت شمال رفته بودم و همون موقع هم زیبایی جاده چالوس واقعا منو شگفت زده کرده بود اما دانش این زمان رو نداشتم و فقط بادیدن مناظر حالم خوب بود.

    و هیچ وقت نشد که دیگه از این جاده به سمت شمال بریم اما اینبار از چالوس رفتیم و چون قرار بود یه پرس وجو برای خرید ویلاانجام بدیم،قیمت بگیریم همینجور شانسی به یه بنگاه رفتیم سمت آویدر که مورد مناسبی پیدا نکردیم.(الخیر فی ما وقع)

    البته من هر وقت میخوام از خونه برم بیرون از خداوند می خوام که منو به مسیر درست انسانهای درست مکان درست و زمان درست هدایت بکنه

    بالاخره هدایت شدیم به بنگاه آقا حمید که بسیار انسان شریفی بودند و همسرم که معمولاً کمتر از آدما برای بار اول که میبینه شون تعریف میکنه

    شروع کرد به تعریف کردن ازحمید آقا خیلی سریع گفتم که خداروشکر که انسان خوبی پیدا شد و و از خدا خواستم که بیشتر هدایت بشیم به انسا نهای درست واین تعریف همسرم رو یه نشونه خوب دیدم

    خلاصه به اتفاق حمید آقا چندتا ویلای خوب رو بازدید کردیم و همون ویلای دومی و که دیدیم خیلی جذبش شدم یه ویلای لاکچری کوچیک و نوساز کلید نخورده

    ( و حواسم هست که باید در این مورد تکاملم هم طی بشه) پنجره های داخلی ساختمان بزرگ با ویو عالی،

    از هر طرف که نگاه میکردی زیبایی بودو زیبایی

    از یه پنجره ویو جنگل از یه طرف دیگه دشت سبز و از پنجره یه اطاق دیگه شالیزار از پنجره آشپزخونه هم شالیزار و …

    زیبایی هایی که واقعاً وصف نشدنین

    و خلاصه این که مرتب شکر گزاری وسپاسگزاری وتحسین زیباییهایی که میدیم بود.

    سفر بعدی مون به همون ویلایی که مدنظرمان بود7 اردیبهشت اتفاق افتاد که باز از سمت جاده چالوس رفتیم و بلاخره همون روز قولنامه ویلا نوشته شد و همون چیزی که تصور میکردم خریداری شد واقعا نمیدونم چه جوری باید خدا را شکر کنم همش شکرگزاری میکردم تحسین می‌کردم تمام ویلا ها رو تمام زیبایی هارو وتمام

    زیبایی های شمال را تحسین می کردم زیبایی جاده چالوس را تحسین می‌کردم مرتب شکرگزاری و تحسین و تحسین و بالاخره 17 اردیبهشت ماه کلید ویلا رو تحویل گرفتیم واما

    دوهفته قبل از این اتفاقات

    یکی از دوستانم بهم زنگ زد که بیابا ما یه سفر یه روزه به باغ آسارا واقع در جاده چالوس در تاریخ 20 اردیبهشت بریم و دیدن کنیم باغ زیبای آسارا که من تا حالا اونجا رو ندیدم ولی خیلی تعریفش رو شنیده بودم تو جاده چالوس و با خودم گفتم ببین اینا همش نشونه س

    این هم زمانی جالبی شد برام که ما تو این مدت حدودا 45 روز چندین مرتبه جاده چالوس بودیم و من نظاره گر زیبایی های این جاده

    اگر اینا توجه آگاهانه به زیبایی‌هانیست پس چیه؟؟

    اگه اینا نتیجه سپاس گزاری کردن و شکر گزاری آگاهانه نیست پس چیه؟ ؟این داستان من بود هرچند که خیلی نمیتونم با کلمات بازی کنم ولی خداروشکر که تونستم این کامنت رو بنویسم و برای خودم به عنوان یک رد پا به جا بزارم

    ادامه داستان

    ویلامون رو از دوتا برادر که با هم شریک بودن خریدیم که این دو برادر یکی از یکی بهتر و من فقط این اتفاقات را تحسین می کردم و بابتش خداروشکر میکردم که خدایا منم که خالق اتفاق های زندگیم هستم

    منم که خلق میکنم

    میشه که املاکی باشی و انسان خوبی باشی تازه حمید آقای داستان ما روزه هم بودن،

    میشه که فروشنده های ویلا از حمید آقا خوش بر خوردتر وحتی بهتر باشن

    میشه که بنگاهی باشی فروشنده باشی و شمالی هم باشی و…

    و انسان شریفی باشی انقدر که میگفتن حواستون باشه برای خریدن ویلا که سرتون کلاه نره

    اما چون من آگاهانه توجهم به زیبایی ها و تحسین اونا بود مطمئن بودم که خداوند ما را در بهترین شرایط و موقعیت قرار خواهد داد و اگر این وسط تضادی هم پیش میومد اونو الخیر فی ماوقع میدونستم..

    وبر خودم لازم میدونم که این متن خانم شایسته رو برای خودم به یادگار داشته باشم :

    آگاهانه نکات مثبت و تحسین برانگیز آدم های اطراف مان را ببینیم و مهم تر از همه تمرین کنیم که حداقل با کلام مان، سپاسگزاری خود را به آنها ابرازکنیم یا نکات مثبت شان را به آنها بگوییم.

    پیام این فایل، شکور بودن در عمل است.

    به عنوان مثال:  آدم های بی نظیری که وارد زندگی مان می شود را به عنوان برکت های خداوند در زندگی مان ببینیم و به خاطر این دستان زیبای خداوند،

    سپاسگزار باشیم.

    مهم تر از همه مراقب باشیم

    خوبی های آدمهای اطراف مان را به چشم

    وظیفه نبینیم و این خوبی ها برایمان تکراری یا نامرئی نشود.

    خدا یا شکرت بخاطر این سایت واین همه آگاهی

    رب زدنی علما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1037 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام میکنم اول از همه به استاد عزیز و مهربان و خانوم شایسته عزیز که لطف کردن و این فایل زیبارو برای ماضبط کردن و بقیه دوستان

    واقعا دیدن این همه زیبایی این همه حال خوب اون هوای عالی اون فضا آدمهایی که کنارهم لذت میبرن اون تمیزی و پاکی واقعا تحسین برانگیزه من عاشق پیاده رویم مخصوصا تویه اون فضا

    راستش استاد من از وقتی که از قانون آگاه شدم اولین خواسته ای که درمن شکل گرفت داشتن یه هیکل خوب بود چون من اضافه وزن داشتم قبل اون وقتی کسایی میدیدم که هیکل مورد علاقه من داشتن حس حسادت درمن ایجاد میشد و احساس می‌کردم ک خوش بحال اونها من نمیتونم تجربه همچین لذتی داشته باشم اما زمانی که باقانون آشنا شدم ک هرچیز زیبایی ک میبینی تحسین کنی و بهش توجه کنی وهرچیزی ک بخوای برای توهم اتفاق میوفته تونستم به لطف خدا به هیکل ووزن دلخواهم برسم و چقدر الان حالم بهتره و اعتماد به نفسم بیشتر شده وواقعا با دیدن هیکل زیبای شما وخانم شایسته عزیز لذت میبرم و کلی کیف میکنم و دستاوردهای دیگه من از توجه به نکات مثبت این بود که خیلی از دوستامو میدیدم که میتونن آزادانه برن سفر و کلی عشق حال کنن این باور درمن ایجاد شد که من هم میتونم و به فضل خدا کلی جاهای قشنگ تویه همین ایران رفتم یعنی واقعا کیف کردم توهرسفر کلی ظرف وجودم بزرگتر شدو زیبایی‌های بیشتری دیدم من هرموقع که از مسیر کمی فاصله میگیرم ب دستاوردها و نتایج به دست اومده فکر میکنم و بخودم میگم وقتی تونستم از پس اونها بربیام و به خیلی چیزهایی که دوست داشتم برسم پس میتونم و باید ذهنم آگاهانه کنترل کنم و شکرگزار باشم شروع میکنم به نوشتن و ازخدا خودم تشکر میکنم به دوستام سعی میکنم بایه حرف یا یه جمله یه حس خوب بدم و میدونم ک خوشحال کردن اونها باعث میشه که این حس بمن برگرده من الان تویه امتحان الهی قرار گرفتم که شاید اون روزای اول واقعا خودمو باختم و شرایط برای خودم سخت کردم ولی دقیقا از همون لحظه ای که دوباره بخودم اومدم و از خدا کمک خواستم معجزه خدارو دیدم و خواستم هدایتم کنه والانم میدونم که خدا بهترین اتفاق ممکن برای من رقم میزنه خدایی که منو هدایت میکنه هرلحظه و قلب منو آروم میکنه همون خدایی که منو به بهترینها هدایت کرد منو به یه دختر بااعتمادبه نفس یه دختری که تونست به خیلی از آرزوهاش برسه تبدیل کرد همون خدا هم الان منو به بهترین اتفاق هدایت میکنه و بهترینهارو برام رقم میزنه فقط کافیه که بهش توکل کنم زیباییهاشو ببینم وقدردانش باشم و بخوام وحرکت کنم

    خدا به قلب همتون شادی ببخشه و همیشه بهترینهارو براتون میخام باشد که از هدایت شدگان باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: