عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1162 روز

    سلام و درود به استاد عزیزونازنینم ومریم‌جون عزیز.

    عادتی که برای همیشه زندگی شما راتغییر میدهد.

    تمرکز به نکات مثبت .

    چیزیی که در گذشته هیچ درکی ازش نداشتم .

    واتفاقا بدون اینکه بدونم کلا تمرکزم روی منفی‌ها بود.

    و تو هر موضوعی، اولین چیزی که میدیدم منفی ها وبدیهای اون اتفاق یااون موضوع یا اون شخص بود.

    پس خود آزاری وبودن در احساس بد جزعه عادتهای همیشگیم بود.

    در کل منفی نگر بودم .

    اما این چندین سالی که با استاد بودم نگاهم کلی تغییر کرده .

    که خدا روشکر اصلا قابل مقایسه با قبل نیست.

    بالاخره گوش کردن فایل در طول روز، اونم تمام روزها ،دیدن زندگی سریال در بهشت وسفر به آمریکا و کار کردن دوره های مختلف ،کم کم باهام کاری کرد که خیلی مثبت نگر بشم .

    واینکه آگاهانه خیلی تمرکزم روی زیبایی ها بره.

    استاد عرض کردن،آگاهانه کلمه ی مهمی هستش ! دقیقا خیلی مهمه ! چون خیلی زود از یادمون میره .

    چون خیلی جاها حواسمون نیست وطبق عادتهای قبل عمل میکنیم اما وقتی آگاهانه تمرکز میزاریم ، اون زیبای ها واون‌مثبتها را به چشم میبینیم.

    همین دریای زیبایی که دیدیم ،حتمن قبلاً هم دیده بودیم وخیلی عادی میگفتیم عه چ خوشگله ! چ تمییزه! چ رنگ خاصی داره وبس.

    اما الان از نگاه کردن بهش سیر نمیشیم .

    الان بارها بارها در مورد زیباییش حرف میزنیم .

    با دقت وتمرکزه بیشتری نگاش میکنیم .وقتی از پیشش میریم دلتنگش میشیم وباز یادش میکنیم.

    از دیدنش کلی انرژی میگیریم .باعث میشه به خیلی چیزها ،مثل قدرت خدا فکر کنیم .

    از اینکه همچین دریای زیبایی داریم میبینیم ، از خداوند سپاسگزاری میکنیم .

    واقعن پی به عظمت خدا می‌بریم .

    کمی عمیق تر به این فکر میکنیم که چطور جهانه به این زیبای داریم وخداوند چطور خلقشون کرده .

    خلاصه همه جوره ،ذهن ما از مثبت‌ها وانرژی بالا حرف میزنه .

    به قول استاد دیدن زیبایی ها باعث میشه زیبایی های بیشتری ببینید.

    انگار میطلبه .

    ناخود آگاه نگاهت زیبایی ها رو میبینه .

    مثلا خود من هرروز وهر شب اگه غروب بیرون باشم محاله به غروب خورشید نگاه نکنم .

    کلا هر زمانی که بخام بیرون برم ،به هوا وآسمون دقت میکنم حتی از دیدن ابرای قشنگو وشکل دار لذت میبرم .از ماه و ستاره ها نگم براتون که دیدنش خیلی به وجد میام .طوری که دوست دارم بشینم یه جایی وهمین طور به آسمون خیره بشم و همین جور از خداوند سپاسگزاری کنم .تازه از انرژی خوبی که از دیدنشون میگیرم سپاسگزار داشته هام میشم .ینی به ذهنم میاد که زندگی چقدر قشنگه ومن چ چیزهای باارزشی دارم.

    خب این کاری بود که در گذشته با وجود اینکه این زیبایی ها بود، ولی من هیچ احساسی بهشون نداشتم .

    به قول استاد الان خوب میفهمم که شکارچی زیبای ها در هر لحظه هستم .

    از دیدن درختان وگلهای زیبا .جاده،پارکها ،ساختمونها ،ماشینها ، برجها ،آدمها و هرچیزی که در هر مکانی که هستم زیبا دیده میشه .حتی دیدن سگ و گربه وانواع پرنده هاو پروانه ها و…..

    به میزان توجهم به زیبایی ها واقعن زیبایی های بیشتری میبینم .

    به قول استاد نا زیبایی هم هستن اما به دلیل دقت بیشتر روی زیبایی ها ،زیبایی ها بیشتر دیده میشن .

    وقتی آگاهانه خودتو کنترل می‌کنی در مورد منفی ها و نا زیبایی ها صحبت نمیکنی ،خب ینی داری به خودت کمک می‌کنی وتمایل داری که زیبایی ببینی.

    ینی برای خودت ارزش قائلی !

    ینی حس درونی تو زیبایی طلبه .

    تو به هر شکلی که عادتش بدی به همون شکل از جهان دریافت میکنی .

    وقتی لیاقت خودتو در دیدن زیبایی ها ببینی ،زیبایی های بیشتری رو جذب میکنی .

    هرچقدر به حس ارزشمندی واحساس لیاقت خودت بها بدی به همون میزان تو احساس خوب هستی .

    احساست که خوب باشه اتفاقات بهتریو خلق میکنی .

    بنابراین توجه وتمرکز به زیبایی ها خیلی مرتبطه به حس ارزشمندی واحساس لیاقتمون .

    البته تمرکز به زیبایی ها منظور فقط به طبیعت نیست.میتونه در مورد هر موضوع یا اتفاقی یا حتی فردی باشه .

    من این هفته با چند موضوع برخورد کردم که خداروشکر ازخودم راضی بودم.

    اول اینکه از یکی از دوستام شنیدم که دخترکوچیکش که 12سالشه ، مریضی ناعلاج گرفته .بنده خدا خیلی تو شوک بود ووقتی منم متوجه شدم خیلی ناراحت شدم حتی یه نیم ساعتی گریه کردم .

    اما بعدش به خودم گفتم فکر کردن بهش ودرموردش صحبت کردن وحتی پیگیر بودنش برای دکتر وبیمارستان رفتنش ،فقط حال منو بدتر می‌کنه .

    واین در حالیه که هیچ کاری از دست من بر نمیاد.

    فقط براش دعا کردم وهر لحظه که یادم بیفته براش از خداوندبهترین اتفاق رو طلب میکنم .

    بخصوص برای مادرش که می‌دونم این موضوع چقدر براش دردناکه.

    ولی غصه خوردن رو ادامه ندادم وبعد از نیم ساعت ذهنمو کنترل کردم ووردیهای مناسب به ذهنم دادم.

    به خودم گفتم ناهید از دونستن این خبرچ درسهایی میگیری ؟

    اینکه در لحظه زندگی کنم که هیچ‌کس از لحظه ی بعد خودش خبر نداره.

    مغرور نباشم به خودم قره نشم .

    هیچ چیز این دنیا رو جدی نگیرم.

    سپاسگزار داشته هام ینی سلامتی خودم وسلامتی فرزندانم باشم.

    به خاطر بچه هام یا هیچ چیز دیگه به کسی فخر نفروشم وبرای خودم زندگی کنم .

    ومورد بعدی اینکه همسرم این هفته با ماشین خودش تصادف کرد.

    به ماشین جدیدی که گرفته بود حساس بود.

    همیشه هرماشینی داشت اگه میگفتم سویچ ماشینتو بده با ماشین تو برم ،میداد .حتی خیلی وقتا جای خاصی میخاستم برم ،می‌گفت بیا ماشینامونو عوض کنیم تو با این یکی برو .

    اما رو این یکی حساس بود ومیگفت بیا خودم ببرمت .یه جورایی میترسید من باهاش تصادف کنم .عملکردش قشنگ همینو نشون میدادالبته چند بارم به زبون اورده بود.

    از طرفی دو سه هفته ای بود رفته بود تو فاز کمبودها .

    چند باری دیدم می‌گفت کار و کاسبی خوابیده .

    البته من هیچ واکنشی در مقابلش نداشتم و هیچ توجهی به احساسش نمی‌کردم وبدون سوال وپرسش از این مسئله می‌گذشتم .اتفاقا تو اون لحظه هایی که می‌گفت آگاهانه تو دلم میگفتم یه چیزی داره میگه .ب نظر من همه چی زیاد .

    میخام بگم مثل گذشته خودمو درگیر افکار وباور های همسرم نمیکنم .

    که با تصادفش مشخص شد وخودش متوجه شد که چوب افکار وباور های غلطشو خورده.

    تازه به من گفت خداروشکر خودم باهاش تصادف کردم .اگه تو این بلا رو سر ماشینم میووردی خیلی ناراحت میشدم .شاید …..

    یه کار اشتباهی که من انجام دادم واتفاقا آگاهانه اینکارو کردم این بود که احساس گناه بهش دادم .که استاد گفتن احساس گناه نه به خودتون بدید ونه به دیگران.

    ولی از اونجایی که میخاستم همسرم تراز کار خودشو قشنگ بگیره،تو اون لحظه احساس گناه بهش دادم .

    مثلا میخاستم بهتر متوجش کنم که چ اشتباهی کرده.

    طبیعتا این حرکت من از ترس‌هام میاد .

    خودم متوجه شدم کارم درست نبوده .

    اما همون یه بارو گفتم دیگه هیچی نگفتم .

    البته همسرم حرفای منو تایید کرد.

    امروزم همسرم یه چیزی شکست .گفتم شکستی ؟!

    گفت ببخشید ارع .

    فقط گفتم جمش کن.

    گفت عه دعوام نکردی ؟!!!!

    گفتم چکارت کنم شکستی دیگه !

    میدونید تا وقتی که اتفاقی نیفتاده ، که باید مراقب بود .اما وقتی اتفاقی میفته که دوسش نداریم مثل تصادف یا خرابی ماشین یا هرچیزی یا شکستن ،گم شدن ،دیر کردن وهر چیزی که در لحظه پیش اومده وباید به خودمون حق ناراحت شدن وعصبانی شدن بدیم را دیگه نمیدم .

    پیش خودم میگم الان تموم شده.

    الان من کاری نمیتونم بکنم پس چرا باید عصبانی بشم .شاید در لحظه چند دقیقه عصبانی بشم اما خدایی کنترلش میکنم .

    و یاد گرفتم چند دقیقه هم نشه .

    چون برای چیزی که پیش اومده وتموم شده و کاری نمیشه کرد عصبانی شدن وادامه دادن احساس بد ،فاجعه رو بیشتر می‌کنه وما دیگه اینو نمیخایم .

    پس سکوت وحفظ آرامش قشنگترین کار ممکنه .

    زمانی که میشه کاری کرد وجلو اون اتفاق را گرفت خب کاری از دستم بر بیاد انجام میدم اما اگه نشه بیخیالش باید بشی وفکر چیزیو نکنی.

    اتفاقا فرداش میخاستیم بریم تهران ،جشن عروسی

    که همسرم تصادف کرد.

    اینجا هم به خودم گفتم این اتفاق چ درس وتجربه ای داشت ؟

    یک اینکه تو نمیخاد کسیو قضاوت کنی وجای اون شخص تراز کارا وافکار وباورهاشو بگیری .

    دوم اینکه قدر روزایی که ماشین خوب داشتیدرو بدون وهمیشه سپاسگزار باش .ببین الان ندارید چ سخته !

    سوم اینکه الان که ندارید بهترین کار چیه که انجام‌بدی وحالت خوب باشه .

    الان این اتفاق افتاده وتو نباید درگیرش باشی .

    ما به خدا اعتماد کردیم وخودمونو سپردیم دست پروردگار.

    بنابراین در هر لحظه اگه اتفاقی میفته حتی اگه با مشکل یا تضادی بر میخوریم باید بهونه دست حال بدی ندیم واحساس خودمونو خوب نگه داریم .

    اشتباه کردی همسرتون سرزنش کردی واحساس گناه بهش دادی .ممکن بود این اتفاق از سمت تو باشه .اونوقت دوست داشتی همسرت به تو این احساسو منتقل می‌کرد؟!

    حتی برای کسانی که متوجه ی این اتفاق نشدن چیزی بازگو‌ نکردم .

    نشستم ،تا هر کیو دیدم بگم همسرم تصادف کرده .کاری که قبلاً خیلی انجامش میدادم .

    حتی با مادر وخواهرمم هم صحبت شدم اما چیزی نگفتم .

    استاد جونم مرسی ازت که همه ی این عملکردهای خوب رو از شما یاد گرفتم .

    نمیگم عالی عمل میکنم اما خیلی بهتر از قبل عمل میکنم .

    تلاش وکار کردن روی افکار وباور ها بایدم نتیجه ی خوبی داشته باشه .وباید هرروز بهتر بشه .

    پس تمرکز روی ویژگیهای مثبت هر فردی یا هر چیزی ودیدن زیبایی ها ما رو به احساس خوب میبره ینی من خودمو دوست دارم ودلم میخاد همش زیبایی ببینم .

    باید اینطور باشه چون من لایق زیبایی هستم .

    با دیدن زیبایی ها حس ارزشمندی به خودم میدم واز خودم درست مراقبت میکنم .

    حس دلسوزی وحرف زدن در مورد نا زیبایی ها ومنفی ها منو آدم خاصی نمیکنه .هیچ کس بهم جایزه نمیده .

    تازه از جهان پاسخ احساس منفیمم میگیرم .

    پس امروز آگاهانه تمرکزمو روی زیبایی ها میزارم تا پاسخ بهتری از جهان دریافت کنم .

    این منم که به جهان میگم‌ چی میخام وجهان از همون جنس اتفاقات رو برام خلق می‌کنه .

    بنابراین بهتره همیشه انتخابهای درستی داشته باشیم تا در جهت رشد وپیشرفتمون باشه.

    تا به اهداف و خواسته هامون نزدیکتر بشیم.

    استاد جونم مرسی مرسی که هستی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    هادی همایونی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته مهربان ، استاد بعد از این دوتا قسمتی که روی سایت و اینستا گذاشتید خیلی به روند زندگیم قبل از آشنایی با شما و بعد از آشنایی با شما فکر کردم و متوجه شدم که روند رسیدن به خواسته هام خیلی راحت تر و لذت بخش تر شده و از این بابت خیلی خوشحالم و به این نتیجه رسیدم که دلیلش هم اینه که جامعه عباسمنش هر روز داره بیشتر به سمت زیبایی ها میره و واقعا جز تحسین و دیدن زیبایی ها وقت نداریم به کار دیگه ای بپردازیم بچه ها بخدا اگر فقط و فقط همین توجه به نکات مثبتی که استاد میگه رو رعایت کنید و سعی کنید ورودی هاتون رو کنترل کنید هر حرفی رو نزنید هر جایی نرید هر چیزی رو نشنوید هر چیزی رو نخورید با هر آدمی نچرخید هر کتابی رو نخونید و فقط سعی کنید به خودتون بدون توقع و انتظار بابت نتیجه ورودی های خوب بدید و اینکار بشه روتین زندگیتون بخداوندگی خدا ایده ها آدم ها شرایط و موقعیت ها میان و همه چیز خود به خود طبق قانون بدون تغییر خداوند درست میشه و به نفع شما پیش میره تمرینی که من خودم انجام میدم برای کنترل ورودی های ذهنم و توجه به زیبایی ها دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر دور آمریکا و یه فایل توی موبایلم درست کردم در مورد چیزایی که میخوام تجربشون کنم و موقع نجواها میرم سراغ اینا و اگر هیچ کدوم آرومم نکنه میرم سراغ قرآن و شروع میکنم معنی فارسیش رو میخونم با دیدگاهی که استاد بهم داده در دوازده قدم مثلا سوره لیل ضحی قصص یوسف حمد بخدا این سوره ها محشره مثل آب روی آتیشه اگر درکش کنید و ایمان بیارید حتما امتحان کنید ما توی هواپیما و کشتی بدون اینکه کاپیتان و خلبانش رو بشناسیم میشینیم و اعتماد میکنیم واسه پرواز چطور به مالک کل جهان اعتماد نکنیم استاد ازت ممنونم بابت این فایل هایی که به رایگان در اختیارمون میزاری خدا عمر با عزت و سلامتی بهت بده دمت گرم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    ساناز نوری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1212 روز

    به نام خدای فراوانی ها

    سلام بهترین استاد دنیا و مریم بانوی نازنینم و اعضای محترم این سایت بی نظیر

    چند مثال در مورد فراوانی:

    امروز من و مامانم رفتیم پارک و کلی لذت بردم خدایا شکرت

    بی نهایت زیبایی دیدم

    وقتی نگاهتو به جهان تغییر میدی و عینک کمبود و کفر رو برمیداری و عینک نکات مثبت و زیبایی و فراوانی رو میزنی و نگاه میکنی به دنیا کلی همه چی فرق میکنه احساست عالی میشه

    نزدیک پارک یه پل بزرگی که داخلش رودخونه هست بی نهایت ماهی و قورباغه داره قبلا که عینک کمبود رو چشمم بود وقتی از کنار این پل رد میشدم و اون جلبک های سبز رنگ رو میدیدم چندشم میشد ولی امروز با یه نگاه دیگه دیدمش حتی از اون صحنه ی زیبا عکس گرفتم که واقعا چقدررررر زیبا میشه اون جلبک های سبز رنگ روی آب نشسته بودند فراوان هم بودند و بسیار زیبا و رویایی بود خدایا شکرت

    و داخل آب بی نهایت ماهی و قورباغه بود و صدای زیبای قورباغه های عزیز هم میومد من واقعا لذت بردم و این فراوانی هست

    تو مسیر که میرفتیم درختی دیدم یعنی قابل شمارش نبود میوه هاش آلبالو بود و رایگان ازش خوردم و لذت بردم خدایا شکرت بابت این همه فراوانی

    رفتیم داخل پارک و کلی دستگاه های بازی دیدم و بی نهایت آدم با بچه هاشون اومده بودند لذت می‌بردند

    داخل پارک کلی فرصت های شغلی دیدم

    مثل بستنی فروش و فالوده فروش و آبمیوه فروش و پشمک فروش و بلال فروش و …..

    و این یعنی بی نهایت فرصت هست

    از امکاناتی که داشتند آورده بودند و ثروت می‌ساختند و مشتری صف ایستاده بود و این نمود فراوانیه

    این باور رو درمن میسازه که برای شروع کردن نیازی به مغازه و سرمایه نیست تو زمین رایگان خداوند نشسته بودن و کسب میکردند و اینجوری تکاملشونو طی می‌کردند و این فراوانی فرصت و نعمته خدایا شکرت

    تو سریال زندگی درربهشت ماهیگیری دوستان استاد رو دیده بودم و تحسین کرده بودم و امروز من تو پارک دیدم که ماهیگیری می‌کردند به هرچه توجه کنی وارد زندگیت میشه خدایا شکرت

    امروز من یه لحظه به ماشین دنا توجه کردم یهو دیدم سه تا دنا از کنارم رد شد و این نمود فراوانیه

    به هرچه توجه کنی وارد زندگیت میشود خدایا شکرت

    من هر وقت به پارک اینا میرفتم اصلا تا حالا سوار ماشین برقی نشده بودم و امروز گفتم میرم تو دل ناشناخته هام و ترسام دیدم بچه ها میرن اول نجواها اومد که تو 25 سالته و بچه ها دارن میرن مگه تو بچه ای بعدش از الگو ها کمک گرفتم رفتم دیدم مردهای 40 ساله هم میرن و سریع گفتم پس حتما میرم چون منطقی شد برام بعد نجوا اومد اولین بارته نمیتونی برونی و روششو نمیدونی و از این حرفا ولی من رفتم بلیطو خریدم و اومدم یه ساعت اینا صف ایستادم یعنی مشتری پشت مشتری بی نهایت اینجا بود که گفتم ببین چقدر فراوانیه و از اونجایی که تو سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم که وقتی منتظرم خودمو سرگرم کنم اونایی که صف ایستاده بودن میگفتند وای کاش نمیگرفتیم این همه باید صف بایستیم و اینا ولی من توجه کردم به زیبایی ها به درختان به حوضچه ی زیبای آب که چندین فواره ی آب وصل کرده بودند و زیباییشو هزاران برابر کرده بود و به دستگاه های بازی توجه کردم که گفتم اینا همشون بی نهایت فرصته فراوانیه همه میرن بلیط می‌خرن بچه ها میرن بازی می‌کنند اینا فراوانیه خدایا شکرت

    خلاصه نوبت من شد و رفتم به بهترین شکل ممکن بازی کردم اون ماشین برقی رو روندم و لذت بردم وقتی پا روی ترسام گذاشتم احساس بزرگی کردم احساس کردم ظرفم بزرگ شد برای دریافت بیشتر نعمت ها و زیبایی ها خدایا شکرت که پاروی ترسام گذاشتم

    بعد پیاده رسیدم به ته پارک میدان یحیوی به مامانم گفتم مامان بیا از یه مسیر جدید بریم مامانم گفت نه بیا از همون مسیری که رفتیم رو بریم گفتم نه بریم مسیر جدید من چون در مورد آدرس بسیار قوی هستم حسم گفت اینجا میره به شریعتی و خلاصه مسیر جدید رو پیاده رفتیم و رسیدیم به شریعتی بی نهایت فراوانی دیدم

    یعنی انقدر من ساختمان های جدید تجاری دیدم که درحال ساخت بودند و نوساز بودند و گفتم اینا فراوانیه خدایا شکرت

    یه مغازه ای دیدم که با طرح خاصی دیزاین کرده بودن و دیدم که صاحبش یه دخترخانم کم سنی هست و دیدم سیب زمینی سرخ کرده میفروشه خیلی زیبا بود مغازش شبیه کافی شاپ تحسینش کردم که ایدشو اجرا کرده و موفق شده و این فراوانیه و این باور رو درمن می‌سازد که موفقیت هیچ ربطی به سن و جنسیت و مکان زندگی نداره

    الانم تو اینستا دیدم یه دخترخانم کم سن همشهریم فست فود افتتاح کرده تحسینش کردم این نمود فراوانیه و داد میزنه میگه ببین میشششششششود میششششششود

    خدایا شکرت که جهانت روز به روز ثروتمند تر میشه

    امروز کلی زیبایی دیدم غروب زیبای خورشید رادیدم بسیار لذت بردم خدایا شکرت

    بعدش رفتیم لباس فروشی دیدم مشتری داره و اون مشتری عمده ازش خرید کرده بود چندین نایلون بزرگ و سنگین این یعنی فراوانی مشتری این یعنی بی نهایت پول هست مشتری هست

    بعدش فروشنده ی لباس رو دیدم با یه آقا حرف میزنه که من در عرض یکسال بالای 7 میلیارد فروش داشتم و من تو مدار شنیدن این حرف هایی که باورهامو قدرتمندتر میکنه بودم و هستم و کلی باورام تقویت شد که میشود در عرض یکسال بالای 7 میلیارد درآمد داشت تحسینش کردم این فراوانی نیست پ چیه و می‌گفت کلی چیز خریدم ماشین و خونه و.‌‌‌…. این فراوانیه خدایا شکرت

    از اینکه کامنتمو خوندین سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    elahe گفته:
    مدت عضویت: 1616 روز

    به نام پروردگار هدایتگر

    سلام به استاد نازنینم و مریم شایسته عزیزم

    خدارو شکر میکنم که خداوند به من توانایی و اراده داده که چند روز متوالی نجواهای ذهنم رو کنار بزنم و تو سایت کامنت بذارم

    خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به اینجا که داستان زیبایی که دیروز برام رقم خورد رو تعریف کنم

    ماجرا از این قراره که دیروز یکی از اشناهامون که تو یه شهر دیگه بودن به فاصله یکساعت از ما به رحمت خدا رفتند و من باید مادرم رو به مراسم می‌بردم

    از جایی که دوست نداشتم تو مراسم تدفین شرکت کنم از خدا هدایت خواستم که من تو اون لحظه اونجا حضور نداشته باشم

    وقتی که حرکت کردم و رفتم نزدیک به 20 کیلومتر که از شهر خارج شدم وسط بیابون آمپر ماشین من هشدار داد و وقتی که پیاده شدم و چک کردم دیدم که سرپوش رادیات رو زمانیکه داشتم چکش میکردم نبستم و افتاده بود

    من بدون آب و سرپوش رادیات یه قدم نمی‌تونستم برم جلو

    سعی کردم اول مادرم رو از حالت نگرانی بیارم بیرون با دلایل منطقی

    و بعد واسه اولین ماشین دست بالا کردم که اومد و اونم آب نداشت و بعد نرفت و وایساد واسه ماشین دوم دست بالاکرد و اون شخص هم نداشت و وایساده واسه ماشین سوم دست بالا کرد و ماشین چهارم هم خودش وایساد

    پنج نفر دست خدا از شهر های مختلف ایران بودن

    تو اون لحظه تنها هدفشون انجام کار من بود به نحو احسنت

    به صورت حرفه ای یه سرپوش واسه رادیات درست کردن و زمانیکه حرکت کردیم سه تا ماشین تا 80 درصد راه منو ساپورت کردن

    خدارو شکر میکنم که ذره ای نگران نشدم یا ذره ای حالم بد نشد

    تو لحظه های اول فقط زمزمه میکردم که این ظاهر قضیست برو جلو و باطن قشنگشو میبینی

    خدارو شکر میکنم که تمام مسیری که داشتم ادامه میدادم از زوایای مختلف بررسیش کردم

    که خدایاشکرت مهم نیست توی بیابون باشی یا هرجایی که حتی یک انسان یا موجود زنده نباشه

    اگر به خدا نیاز پیدا کنی و باورش داشته باشی دست هاشو از هر سویی به سمتت میاره اونم نه یکی دوتا پنج نفر انسان که از شهرهای مختلف بودن و نه از شهر ما

    زمانیکه که به مراسم رسیدم مراسم تدفین همون لحظه تموم شده بود و ما برای عرض تسلیت و احترام رسیدیم

    و خدارو شکر که خدا هدایتم کرد و جوری چید که همه چی سرجای خودش باشه

    که من دیر برسم و اتفاقی برام رقم بخوره که ایمانم هم قوی تر بشه

    کافیه خدارو باور کنیم

    جواب همه چی در دستان خداست

    خدایا بی نهایت شکرت میکنم واسه احساس خوبی که داشتم واسه اونه زیبایی توی مسیر واسه اون طبیعت و اون کوه های زیبا

    خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و عزتمند باشیم

    در دنیا و اخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    شادمهر محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام استاد عزیزو خانم شایسته مهربان عشقتون مستدام

    زیبایی این ساحل بی نظیره ، این شن های سفید مثل برف و این دریای زلال ، هوای بی نهایت پاک و این مردمی که دارند به خوبی و خوشی و در نهایت آزادی و امنیت تفریح و شادی میکنند .

    و شما استاد عزیز که دارین همزمان هم کار میکنیین و هم خوش میگذرونیین و از این مکان اعجاب برانگیز لذت میبرین . عشق و صمیمیت بین شما و خانوم شایسته فوقالعاده ست ، همیشه خانم شایسته رو عزیز دلم صدا میزنیین .آزادی زمانی و مکانی که دارین خیلی تحسین برانگیزه و کارهاتون رو خیلی راحت و سریع انجام میدین

    طی دوسال گذشته که با قانون آشنا شدم اول از همه از شبکه های اجتماعی دور شدم ، اخبار و تلوزیون رو کامل کنار گذاشتم ، بحث های سیاسی و جدلهای بیخود از زندگیم حذف کردم ، همینطور دیگه با خیلی از افراد نامناسب ارتباط ندارم

    کم کم نتایج خیلی خوبی و سپس نتایج فوق العاده وارد زندگی ام شد با انسانهای خیلی خوبی آشنا شدم .خیلی از کارام به خوبی انجام میشدند

    سلامتی ام خیلی بهتر شد . نگاهم به دنیا تغییر کرد ، آرامش وارد زندگی ام شد . اتفاقات طوری رقم خوردند که کارم عوض شد و به کاری با درامد 5 تا 6 برابر و محیط کاری خیلی بهتر و همکاران خیلی مناسب تر از کاری قبلی هدایت شدم . آزادی زمانی ام خیلی بیشتر شده و همین طور آزادی مالی و مکانی . کم کم تصمیم گرفتم محیط زندگیم رو تغییر بدم . خدا رو شکر در محیط جدید فوق الهاده آرامشم بیشتر شده ، کیفیت زندگی ام خیلی بالاتر رفته و محیط اینجا بسیار زیباست و ویو عالی داره . صبح که از خواب پا میشم ابتدا بیرون روی صندلی میشینم و این ویو فوق العاده و این بهار زیبا و کوههای سرسبز زاگرس و نگاه میکنم و شادی و سپاس گذاری عمیقی در من ایجاد میشه .

    خدایا شکرت

    هر جا هستین شاد و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1453 روز

    سلام استاد عزیزم سلام مریم جان فرشته مهربون که فرکانست از پشت دوربین هم دریافت میشه

    ماشالله استاد عجب تیپ و اندامی به هم زدید خدایاشکرت من 38 سالمه و با دخترم که 16 سال داره عاشق شما و مریم جان هستیم و هر روز یک قسمت از سریال سفر به دور امریکا رو نگاه میکنیم الان قسمت 121 هستیم

    من به لطف خدا تو این مدت یک سال که باشما آشنا شدم و استفاده از فایلهای رایگان کانون توجهم روی زیبایی ها گذاشتم و نتایج عااالی گرفتم .

    یه عضوی از بدنم که درد میکرد راجبش با هیچ کسی صحبت نکردم و به عضوهای سالمم توجه کردم و بعد از یکی دوهفته کاملا دردم از بین رفت.

    در مورد شغلم من از بیکاری و خانه دار بودن با شکرگزاری برای داشته هام به شغل خیلی خوبی هدایت شدم و دراون کار ارتقا گرفتم اما هدف اصلیم اینه که بفهمم علاقه واقعیم چیه و کسب و کار شخصی خودمو راه اندازی کنم به امیدخدا

    با تحسین کردن افراد خوش رفتار فقط آدمهای مناسب به سمتم میان من در کافه نان کار میکنم و مشتریهام همشون خوش رفتار و محترم هستند

    خلاصه من دارم از این مسیر زیبا لذت میبرم

    به امید روزی که تکلیف رابطه م با همسرم هم مشخص بشه و هرچی خیره همون بشه راستی یه تشکر فراوون دارم از بچه های عقل کل که چقدررر جوابهاشون در کامنتها کمکم کرده خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    به نام رفیق مهربونم!!

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته قشنگم!

    و سلام به تمام اعضای این سایت دوست داشتنی!

    این فایل چقدر مهمه و یکی از قانون هایی که خیلی باید جدی بگیریمش!

    این قانون خیلیی ساده است ولی با انجام دادنش کلی نعمت و ثروت و اتفاقات خوب وارد زندگیمون میکنه!

    اصلا محاصره میشی با اتفاقات خوب و تعجب میکنی از گله و شکایت بقیه ، چون همش داره پشت سر هم برات اتفاق خوب میوفته و اگر اتفاقی به ظااهر بدی هم این وسط افتاد باید سعی کنیم در اون اتفاق هم به نکات مثبتش توجه کنیم!(مثل حضرت زینب)

    توجه به نکات مثبت، تو رو با اتفاقات مثبت بیشتری روبرو میکنه!

    و این تمرین من هم انجام میدم و نمیدونیددد چقدر نتیجه میده همین کار به ظاهر ساده و کوچیک!

    من یه دفتر برداشتم و هر اتفاق خوب و معحزه ای که هر روز برام رخ میده رو توش مینویسم و به جز اینکه داری شکرگزاری میکنی و به نکات مثبت توجه میکنی و همون موقع احساست خوب میشه ، تازه روز های بعد اتفاقات خوب، بیشتر بیشترم میشن!

    و احساس میکنی خوشبخترین آدم روی زمینی!

    به جز تمرین فانوس دریایی که اتفاقات و تجربیات خوب هر روز رو مینویسم،این تمرینم برام یه معجزه است!

    ولی این فایل خوب مچ منو گرفت چون چند وقتی بود داشتم تنبلی میکردم و توی این دام میوفتادم ولی الان میدونم که اصلی ترین تمرین زندگیم اینه که زیبایی ها رو تحسین کنم و شکرکزار نعمت ها باشم!!

    و دقیقااا همین هفته پیش مسافرت بودم و همین دریا رو دیدم که رنگش اینجوری دیوانه بار زیبا بود و اینجوری این چند تا رنگ کنار هم با یه طیف با هم ترکیب شدن و دقیقا به مامان هم گفتم که ببین چقدر زیباست و درمورد نکات مثبت حرف زدیم و بماند که اون روز چقدر پشت سرهم معجزه و اتفاق خوب رخ میداد چون قانون همیشه جواب میده!چون این قانون خداونده!

    این کار خیلی ساده است ولی نتایج در زندگیمون داره که باور نکردنیه! مطمئنن همتون تجربش رو داشتید!

    ولی مثل یه عادت باید درونمون ایجادش کنیم!

    چقدر عادت خوبیه که ذهنت رو عادت بدی که زیبایی ها رو ببینه و اونا رو تحسین کنن!

    و چقدر قشنگ تشخیص دادید اون ریشه رو و اون تصویر و باوری که در ذهن ایجاد میکنه! و اعراض کردید!

    درست مثل فیلم کمدی هایی که در ظاهر فان و خنده داره ولی باور های مخرب در ذهنمون میسازه!

    برای همینه که باید خیلی مواظب ورودی ها و توجه مون باشیم!

    راهکار من در بیشتر مواقع اینه که سریع نوت گوشیم رو باز میکنم(چون همیشه دفترم پیشم نیست) و هر اتفاقی خوب رو مینویسم و شکرگزاری میکنم و حتی عکس های اون اتفاق خوبم میزارم برای موقعی که بعدا میام دوباره میبینم و میخونمش!

    و حتی اگر اتفاق خوبی هم نباشه(که اصلا اینجوری نیست همیشه اتفاق مثبت هست) میرم اتفاقات خوبی که قبلا نوشتم رو دوباره میخونم!

    یا اینکه با خدا درمورد اتفاقات خوب حرف میزنم ،میگم ببین چقدر این اتفاق خوب بود و سپاسگزاری میکنم!

    اگر اتفاق به ظاهر بدی هم بیوفته اصلا بهش توجه نمیکنم جوری که انگار اصلا اتفاق نیوفتاده و سعی میکنم اعراض کنم و توجه ام رو به چیز دیگه ای بدم!

    دقیقا همین کامنت گذاشتن و توجه به نکات مثبت سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت بود که دقیقااا منو با همون اتفاقات هم مدار کرد و همونا رو تجربه کردم!

    این قانون خیلی ساده است ، فقط باید جدیش بگیریم!فقط باید هر لحظه مواظب کانون توجه مون باشیم!

    اصلا یکی از تفریحاتم این شده که در هر اتفاقی ،نکات مثبتش رو ببینم ، مخصوصا اتفاقات بد که نیاز داره با دقت بیشتری توجه کنی!

    اصلا این خیلی بهم حال میده که هر اتفاقی بیوفته خیر ببینمش و دائم توجهت به نکات مثبت باشه چون همیش حالت خوبه و همش ورودی خوب میدی و خروجی خوب هم میگیری!

    این قانون روی آدما هم خیلی خوب جواب میده وقتی درمورد نکات مثبت یه نفر حرف میزنی ،روابطت با اون کلا عوض میشه و رفتارش با تو یکی فرق میکنه و با تو رفتارش خوبه و وجه مثبتش رو برانگیخته میکنی!

    ممنونمممم که این لحظه ناب و حال خوبتون رو به اشتراک گذاشتید!

    سپاسگزارم برای یادآوری این قانون مهم..!من که رفتم شروع کنم!!

    شکرتتتت رب العالین وهاب و مهربونم!

    به یادگار، ردپای عزیز))!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    هوشنگ بامدادی گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    به نام رب

    درود و سلام به استاد عباسمنش و دوستان ناب خانواده عباسمنش

    استاد اول از همه بگم که دارم کم کم به این حرفت که گفتید حرفاتون رو مثل وحی منزل قبول کنید میرسم و خدا رو شکر داره آروم آروم مقاومت ذهن کم میشه و با فکت جلوی نجوا ها رو میگیرم.

    استاد خدا رو شکر با لطف آموزش های شما در قدم اول دوره 12 قدم امروز موفق شدم قدم دوم رو تهیه کنم و از این باب بسیار خوشحالم و سپاسگزارم از خداوند که تونستم قدم اول و دوم و انشالا تا آخر قدم ها رو تهیه کنم.

    آخ از این تمرکز به زیبایی ها که چه غوغایی میکنه تو زندگی ما. اگه کمی هوشیار باشیم متوجه میشیم که این قانون چه قدر زیبا و منظم داره کار میکنه قانونی که میگه به زیبایی توجه کن زیبایی بیشتر ببین، به زیبایی توجه کن احساس خوب ببر ، به زیبایی توجه کن دنیا را بهتر ببین ….

    به نظر من اگه ما بیائیم مثلا روی یک موضوعی که حالمون خوب نیست از خودمون بپرسیم که توجه ات کجایه؟

    فکرت کجایه ؟ دنبال چه میگردی ؟ احساست چیه؟

    و سوالاتی از این قبیل که واقعا میخ کوب کنه آدمو و ذهن رو به اعماق جواب ببره تا بدونه که داره چی کار میکنه با خودش و آنوقت جواب درست و درمون ازش بگیره و واقعیت رو جلوش بزاریم و بگیم که قبلا هم روی موضوعات مختلف حالم رو بد کردی ، اعصابم رو خرد کردی، نظم زندگیم رو بهم زدی ولی تهش هیچی نشد جز خرابی بیشتر ولی دیگه نمیخوام بهت گوش بدم و میخوام از زیبایی های اطرافم لذت ببرم خدا اینهمه نعمت بهم داده چرا به تو گوش کنم ذهن نجوا گر.

    واقعیت هم همینه آخه تا الان که روی بد سکه رو نگاه کردیم و حال خودمون رو خراب کردیم خروجی چی برامون داشت؟ فقط خرابی بیشتر

    چرا باید اینهمه نعمت رو نبینم، این همه زیبایی رو نبینم و لذت ببرم .

    خدا مرا برای لذت بردن آفرید و من هم میخوام لذت ببرم میخوام عشق کنم با این نعمت ها میخوام بسازم دنیام رو انجوری که خودم میخوام نه قربانی شرایط بشم، میخوام به اندازه توان خودم دنیا رو لذیذتر کنم ، میخوام شادی رو بیشتر کنم به لطف خدا.

    استاد قربانت بشم که هر روز داری نگاه ما رو به دنیا زیباتر میکنی و این پیام رو میرسونی که اینجوری که بیشتر مردم دارن نگاه میکنن نیست و یه نگاه بهتر هم وجود داره و ما رو به نگاه زیباتر و شیرینتر دعوت میکنید و دوست دارید همونجوری که خودت لذت میبری بقیه هم لذت ببرن.

    سپاسگزارم خدا به خاطر نعماتت که روز به روز دارن بیشتر و بیشتر میشن .

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    يوسف احد گفته:
    مدت عضویت: 2635 روز

    سلام به استاد انسانیت و خانم شایسته عزیز که با تمام وجودش در جهت بالا بردن سطح آگاهی و کیفیت زندگی افرادی که در این مسیر به دنبال هر چه بهتر کردن خودشون هستند کم نمیزارند،

    ایده من برای توجه بیشتر به زیباییها اینه که ، فایل هایی که مربوط به توجه به زیباییها است ،چه در محصولات و چه در فایلهای رایگان رو دانلود کرده و در یک پوشه جداگانه ذخیره کنیم و هر روز به اونها گوش بدیم،و در مورد این موضوعات با خودمون و اطرافیان صحبت کنیم و در موردشون بنویسیم،و یا اینکه هر فردی خودش میدونه با چه چیزی احساسش خوب میشه مثلا من با توجه کردن به آسمان در شب و ستاره ها و فکر کردن به اونها احساس خوبی پیدا میکنم،

    بخش اساسی و کلیدی این موضوع که استاد توضییح داد به نظر من این بود که تصمیم بگیریم آگاهانه به موضوعات زیبا توجه کنیم و ذهن رو تربیت کنیم که این کار و یاد بگیره و قبل از خواب موضوعات زیبای اون روز رو بنویسیم و در موردشون فکر کنیم و خیلی این صحبت استاد نظر من رو جلب کرد که ذهنمون رو تو این زمینه شکارچی کنیم که موضوعات زیبا در طول روز رو شکار کنیم،یکی دیگه از موضوعات اساسی اینکه ما با توجه مون به اساس یک موضوع،اون رو وارد زندگیمون میکنیم،

    استاد عزیز من هر موقع تونستم که ذهنم رو به سمت زیبایی ها هدایت کنم و این کارو به درستی انجام بدم و هر چقدر تونستم بهتر این کار انجام بدم، بطور عجیبی من از نظر سطح آگاهی و فرکانسی بالاتر رفتم و

    خودم رو تحسین کردم و انگار که ذهنم باز میشه ،تمرکز بالایی تو کارم پیدا میکنم،تو صحبت کردن با دیگران خودم میفهمم که چقدر تسلط و اعتماد بنفس بالاتری پیدا میکنم و اینو بشدت احساس میکنم،انگار به همه موضوعات و مباحث اطلاعات کامل تری دارم و تا حدودی بدون اشتباه کارم رو انجام میدم،و تجربه من به توجه کردن به زیبایی ها این کمک رو به من کرده.

    و برنامه من برای عمل کردن به اینکه چطور ذهنم رو به یک شکار چی تبدیل کنم اینه که به خودم تعهدی بی قید و شرط بدهم که تو برای موفقیت و انسانی بهتر بودن راهی جز این نداری،که به موضوعات زیبا توجه کنی و کل قائده این بازی همین است، توجه به زیبایی ها و دیگر هیچ،

    ممنونم از استاد بی نظیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    زهرا دلیوند گفته:
    مدت عضویت: 949 روز

    سلام دوستان عباسمنشی

    جدیدترین تجربه من از تمرکز بر نکات مثبت مربوط میشه به جمعه اخیر به همسرم به سمت روستای مادریم رفتیم در گیلان سرسبز و دقیقا مدل استاد و مریم جون گفتبم بزار برنامه ریزی نکنیم و هدایتی بریم جلو ببینیم خداوند مهربان چی برامون رقم میزنه و انقدر اون جمعه به ما خوش گذشت که واقعا حد نداشت من بارها به روستای مادرم رفته بودم ولی هیچوقت مسیرم به روستای بغلی نخورده بود و همیشه بدون توجه به زیبایی مسیر مستقیم میرفتیم داخل ویلا . ولی اینبار کاملا اتفاقی یه مسیری رو همسرم اشتباهی رفت و ما از روستای بغلی رد شدیم و خدای من چقدر زیبا بود خوردیم به یه جاده تونل درختی همزمان موزییک ابی و عالی بود اون صحنه برام . جلوتر رسیدیم به چشمه اب بازهم زیبایی و اینو بگم من عاشق اسبم اونم اسب پیشونی سفید رسیدیم به جاده ای که توش پر از اسب بود که داشتن علف میخوردن پیاده شدیم از کنار جاده دل سیر نگاهشون کردم . و کاملا هم هدایتی به یه رستوران بسیار با کیفیت رسیدیم ناهار فوق العاده ای خوردیم . همه اینا برام تداعی شده از سبک زندگی استاد در سریال هاشون بود و خوشحال بودم که برای منم داره رقم میخوره و واقعا ازتون ممنونم که بهمون درست دیدن رو اموزش دادین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: